1 HOUR ENGLISH VOCABULARY LESSON - Learn Advanced English Vocabulary From Native Speakers!

15,333 views

2023-03-20 ・ JForrest English


New videos

1 HOUR ENGLISH VOCABULARY LESSON - Learn Advanced English Vocabulary From Native Speakers!

15,333 views ・ 2023-03-20

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Do you like listening to music? Well, in this lesson we're going to review the song lyrics
0
49
5471
موسیقی گوش دادن را دوست داری؟ خوب، در این درس می‌خواهیم متن آهنگ
00:05
to four different songs so you can learn a lot of natural vocabulary, Advanced grammar
1
5520
6721
چهار آهنگ مختلف را بررسی کنیم تا بتوانید بسیاری از واژگان طبیعی، گرامر پیشرفته
00:12
and even pronunciation in a really fun way. Let's get started with our first song. Welcome
2
12241
7039
و حتی تلفظ را به روشی بسیار سرگرم‌کننده یاد بگیرید. بیایید با اولین آهنگ خود شروع کنیم.
00:19
to our song, a very popular older but very popular songs. So we'll go through the song
3
19280
9060
به آهنگ ما خوش آمدید، یک آهنگ بسیار محبوب قدیمی اما بسیار محبوب. بنابراین با هم آهنگ را مرور می‌کنیم
00:28
together and
4
28340
1349
و
00:29
I'll explain some of the most common vocabulary, so let's start right here. I heard that you're
5
29689
7471
برخی از رایج‌ترین واژگان را توضیح می‌دهم، بنابراین از اینجا شروع می‌کنیم. شنیده ام که تو
00:37
settled down settle down. This is a common phrasal verb to settle down means that you
6
37160
8750
مستقر شده ای این یک فعل رایج عبارتی است به این معنی که شما
00:45
accept responsibility and you live a calmer life. This is generally a natural thing that
7
45910
9000
مسئولیت را می پذیرید و زندگی آرام تری دارید . این به طور کلی یک اتفاق طبیعی است که
00:54
happens when people are in their early 20s.
8
54910
4870
در اوایل دهه 20 سالگی اتفاق می افتد.
00:59
Did 20, some people take longer to settle down. Some people take until they're 30, 35
9
59780
6970
در 20، برخی از افراد زمان بیشتری می برد تا ساکن شوند. برخی از افراد تا 30، 35
01:06
40, or even later to settle down. Now, generally, when you settle down, you get married, you
10
66750
7770
40 یا حتی بعد از آن زمان می برند تا آرام شوند. الان عموما وقتی جا میگیری ازدواج میکنی
01:14
buy a house. You have kids. You find a stable job. All of these are the accept responsibility
11
74520
7430
خونه میخری. تو بچه داری. شما یک شغل ثابت پیدا می کنید . همه اینها مسئولیت پذیرفتن است
01:21
and live a Kamar life settle down. Now we use
12
81950
7760
و زندگی آرام کامار را تجربه کنید. اکنون ما از
01:29
Settle down in a different context, that's perhaps more common for your daily use, especially
13
89710
7880
Settle down در زمینه دیگری استفاده می کنیم، که شاید برای استفاده روزانه شما، به خصوص به
01:37
as a student in the classroom. Because notice this word here calm calmer when you settle
14
97590
8180
عنوان دانش آموز در کلاس درس، رایج تر باشد. چون در اینجا به این کلمه توجه کنید آرام آرامتر وقتی آرام
01:45
down, it is also used to tell everyone to calm down. So if you're in a classroom and
15
105770
8379
گرفتید، همچنین برای گفتن به همه آرام تر استفاده می شود. بنابراین اگر در کلاس درس هستید و
01:54
you're a teacher and all these students are just talking to each other, making a
16
114149
5691
معلم هستید و همه این دانش‌آموزان فقط با هم صحبت می‌کنند و
01:59
A lot of noise you would say settle down settle down so you're telling everyone to calm, calm
17
119840
7779
سر و صدای زیادی ایجاد می‌کنند، می‌گویید آرام باشید، آرام
02:07
down. So it's also used in that context when a teacher or a parent, or even a boss might
18
127619
8831
باشید. بنابراین زمانی که یک معلم یا یک والدین یا حتی یک رئیس ممکن است
02:16
say everyone.
19
136450
3340
همه را بگویند، در آن زمینه نیز استفاده می‌شود.
02:19
Settle down. And in this case, it's the same as the phrasal verb, calm down which simply
20
139790
7920
مستقر شوید. و در این مورد، همان فعل عبارتی، calm down است که صرفاً به
02:27
means to become calmer to become calmer notice for pronunciation. There's no l in this word
21
147710
8090
معنای آرامتر شدن است تا آرامتر شدن متوجه تلفظ شود. هیچ l در این کلمه نیست
02:35
is not call with an L know, is calm bomb, and notice the vowel, even it's a na Ang Ang
22
155800
11269
تماس با یک L نیست، بمب آرام است، و به مصوت توجه کنید، حتی آن یک نا انگ انگ
02:47
calm, calm down.
23
167069
2140
آرام، آرام باشید.
02:49
Calm down, I heard that you're settled down. So Adele heard that the person that she used
24
169209
10060
آرام باش، شنیده ام که آرام گرفته ای. بنابراین ادل شنید که شخصی که قبلاً
02:59
to be in a romantic relationship with has now settled down. So he's probably married
25
179269
5951
با او در رابطه عاشقانه بود اکنون آرام گرفته است. بنابراین او احتمالا با
03:05
someone else that you found a girl. Oh yes and you're married. Now so as we discuss,
26
185220
8820
شخص دیگری ازدواج کرده است که شما یک دختر پیدا کرده اید. اوه بله و شما متاهل هستید. اکنون همانطور که بحث می کنیم،
03:14
this is an aspect of settling down which
27
194040
4369
این جنبه ای از تسویه حساب است که
03:18
Which is finding a stable relationship.
28
198409
5220
یافتن یک رابطه پایدار است.
03:23
I heard that your dreams came true. Guess she gave you things. I didn't give to you.
29
203629
8560
شنیدم که رؤیاهایت واقعیت پیدا کرد. حدس بزنید او چیزهایی به شما داده است. من به تو ندادم
03:32
So, Adele is saying, well, you chose this other woman to settle down with so likely
30
212189
8561
بنابراین، ادل می‌گوید، خب، شما این زن دیگر را انتخاب کردید که به احتمال زیاد با او کنار بیایید،
03:40
because she gave you things, maybe, love, attention, respect, whatever. Those things
31
220750
7160
زیرا او به شما چیزهایی می‌داد، شاید عشق، توجه، احترام، هر چیز دیگری. آن چیزها
03:47
were that, I didn't give you.
32
227910
4550
این بود که من به شما ندادم.
03:52
Now notice, it's guess, guess this is when you say, I guess because, of course adult
33
232460
7740
حالا توجه کنید، حدس بزنید، حدس بزنید این زمانی است که شما می گویید، حدس می زنم زیرا، البته بزرگسالان
04:00
doesn't know 100% for certain that. That's the reason that her ex-boyfriend chose to
34
240200
8920
100٪ آن را به طور قطع نمی دانند. به همین دلیل بود که دوست پسر سابقش ترجیح داد به
04:09
settle down with another woman instead of her, right? So she's using, I guess to say
35
249120
6750
جای او با زن دیگری زندگی کند ، درست است؟ بنابراین او استفاده می کند، حدس می زنم بگویم
04:15
there's some doubt doubt.
36
255870
4230
شکی وجود دارد. عدم
04:20
Uncertainty not 100% certain. This subject is missing hair. This is commonly done in
37
260100
9650
قطعیت 100٪ قطعی نیست. این موضوع موی گم شده است. این معمولاً در
04:29
spoken English instead of saying I guess you can just say guess guess she gave you things
38
269750
7400
زبان انگلیسی گفتاری انجام می‌شود به جای گفتن من حدس می‌زنم شما فقط می‌توانید بگویید حدس بزنید او چیزهایی را به شما داده است
04:37
I guess. She's
39
277150
6230
. او
04:43
Late because she missed her bus. Okay, so you might be discussing why a co-worker is
40
283380
8550
دیر آمده است، زیرا اتوبوس خود را از دست داده است. خوب، پس ممکن است در مورد اینکه چرا یک همکار لئو است، بحث می کنید،
04:51
Leo, I guess she's late because she missed her bus. You can also get rid of this part,
41
291930
4640
حدس می زنم او دیر کرده است زیرا اتوبوس خود را از دست داده است . شما همچنین می توانید از شر این قسمت خلاص شوید،
04:56
I guess, I guess she missed her bus. So the question could be why do you think Sarah is
42
296570
5990
حدس می زنم که او اتوبوس خود را از دست داده است. بنابراین این سوال می تواند این باشد که چرا فکر می کنید سارا
05:02
late? I guess she missed her bus. You're not 100% certain. So there's some doubt or uncertainty.
43
302560
8920
دیر کرده است؟ حدس می زنم اتوبوسش را از دست داده باشد. شما 100% مطمئن نیستید بنابراین تردید یا عدم اطمینان وجود دارد.
05:11
There, I guess she missed her bus.
44
311480
4080
در آنجا، حدس می‌زنم او اتوبوس خود را از دست داده است.
05:15
Old friend. Why are you so shy? Ain't like you to hold back or hide from the light. Let's
45
315560
10850
دوست قدیمی. چرا شما اینقدر خجالتی هستید؟ مثل شما نیست که از نور خودداری کنید یا پنهان شوید. بیایید
05:26
talk about this word. I know students ask a lot of questions about the word ain't ain't
46
326410
8280
در مورد این کلمه صحبت کنیم. من می دانم که دانش آموزان سؤالات زیادی در مورد این کلمه می پرسند،
05:34
you need to know. That ain't is slang. It is slang in spoken English. I don't use ain't
47
334690
8050
لازم نیست بدانید. این عامیانه نیست به زبان انگلیسی گفتاری عامیانه است. من از ain't
05:42
in my speech because I don't really
48
342740
3000
در صحبت هایم استفاده نمی کنم، زیرا من واقعاً
05:45
Ich with a lot of slang, and I don't recommend that you use it, to be honest. But the word
49
345740
9420
با عامیانه زیاد صحبت نمی کنم و صادقانه بگویم توصیه نمی کنم از آن استفاده کنید. اما این کلمه
05:55
ain't even though it's slang and I recommend avoiding it in spoken or written English,
50
355160
7800
اگرچه عامیانه است و توصیه می‌کنم از آن در زبان انگلیسی گفتاری یا نوشتاری اجتناب کنید،
06:02
it is extremely common in music, extremely common, even with musicians who wouldn't use
51
362960
9579
در موسیقی بسیار رایج است، بسیار رایج است، حتی با نوازندگانی که از
06:12
slang in their regular speech. They
52
372539
3511
زبان عامیانه در گفتار معمولی خود استفاده نمی‌کنند. آنها
06:16
We'll use it in music why it's simply because ain't is a one-syllable word and it's easier
53
376050
10839
ما از آن در موسیقی استفاده خواهیم کرد چرا که صرفاً به این دلیل است که ain't یک کلمه یک هجایی است و گفتن آن آسان تر است
06:26
to say and in music the timing is very important. It's the Rhythm it's the beat of the song
54
386889
9551
و در موسیقی زمان بندی بسیار مهم است. این ریتم است، ضرب آهنگ است،
06:36
so it's just a lot easier to say the word ain't. Now in this case ain't means is not
55
396440
10560
بنابراین گفتن کلمه اینطور نیست. حال در این صورت معنی نیست نیست،
06:47
It isn't or is not which means isn't as a contraction. So notice isn't isn't two syllables.
56
407000
10530
نیست یا نیست که معنی آن به عنوان انقباض نیست. بنابراین توجه کنید دو هجا نیست.
06:57
Ain't ain't one syllable rhythmically. It's easier to say ain't and it changes the sound
57
417530
8000
یک هجای ریتمیک نیست. گفتن نیست آسان تر است و صدای
07:05
of the song and that's why it's just very common in music. It isn't like you to hold
58
425530
8590
آهنگ را تغییر می دهد و به همین دلیل است که در موسیقی بسیار رایج است. اینطور نیست که تو
07:14
back ain't like
59
434120
1100
عقب نشینی کنی، مثل این نیست که
07:15
Like you to hold back again. I don't recommend using it in spoken English but you will hear
60
435220
6590
دوباره خودداری کنی. من استفاده از آن را در گفتار انگلیسی توصیه نمی کنم، اما
07:21
it all the time in music. What is it mean to hold back?
61
441810
8460
همیشه آن را در موسیقی خواهید شنید. عقب نگه داشتن یعنی چی؟
07:30
This is when you stop yourself from showing any emotion or you. Stop yourself from sharing
62
450270
10040
این زمانی است که شما خود را از نشان دادن هیچ احساسی یا خودتان باز می دارید. از به اشتراک گذاشتن نظر خود جلوگیری کنید
07:40
your opinion. For example, I held back my anger in the meeting today. If we're talking
63
460310
9380
. مثلاً امروز در جلسه جلوی عصبانیت خود را گرفتم. اگر
07:49
about an emotion, you would identify the emotion. I held back my anger, my frustration, my jealousy.
64
469690
10840
در مورد یک احساس صحبت می کنیم، شما آن احساس را شناسایی می کنید. خشم، ناامیدی، حسادتم را مهار کردم.
08:00
Generally, it's negative emotions because generally we want to share positive emotions
65
480530
7599
به طور کلی، این احساسات منفی است زیرا به طور کلی ما می خواهیم احساسات مثبت را به اشتراک بگذاریم،
08:08
but you might hold back your Delight. If you got promoted and your coworker also wanted
66
488129
10261
اما شما ممکن است لذت خود را متوقف کنید. اگر ترفیع گرفتید و همکارتان هم خواستار
08:18
the promotion, but your coworker didn't get the promotion. You got it. You might hold
67
498390
4630
ترفیع بود، اما همکارتان ترفیع را نگرفت. فهمیدی. ممکن است
08:23
back, your excitement, your happiness, because you don't want to make the other person feel
68
503020
6869
جلوی هیجان و شادی خود را بگیرید، زیرا نمی خواهید احساس بدی به طرف مقابل بدهید
08:29
bad. So it
69
509889
1000
. بنابراین
08:30
is common to hold back a positive emotion, but it is more generally used with negative
70
510889
5361
مهار یک احساس مثبت معمول است، اما عموماً با احساسات منفی استفاده می شود
08:36
emotions. Now, in this case, if you just use it in a general context, you should have held
71
516250
8220
. حال، در این مورد، اگر شما فقط از آن در یک زمینه کلی استفاده می کنید، باید
08:44
back. It means you shouldn't have shared your opinion. You shouldn't have shared your opinion,
72
524470
13300
عقب نشینی می کردید. یعنی نباید نظرت رو میگفتی شما نباید نظر خود را،
08:57
your opinion. Now, notice you
73
537770
2810
نظر خود را به اشتراک می گذاشتید. اکنون، توجه کنید که
09:00
Should have held back seeing this positively means. You shouldn't have shared your opinion
74
540580
9050
باید از دیدن این معنی مثبت خودداری می کردید . شما نباید نظر خود را به اشتراک می گذاشتید
09:09
because if you didn't hold back, it means you did share your opinion. So we're in a
75
549630
8459
زیرا اگر خودداری نکردید به این معنی است که نظر خود را به اشتراک گذاشته اید. بنابراین ما در یک
09:18
meeting and I say, you know what, everyone, I think this project is a terrible idea. Why
76
558089
7761
جلسه هستیم و من می گویم، می دانید چه، همه، من فکر می کنم این پروژه یک ایده وحشتناک است.
09:25
are we even doing this? Just now, I didn't hold back.
77
565850
5239
اصلا چرا این کار را می کنیم؟ همین الان، من دریغ نکردم.
09:31
Back, I shared my opinion. Now, my coworker might see. Why did you see that Jennifer,
78
571089
6591
برگشتم، نظرم را به اشتراک گذاشتم. حالا ممکن است همکارم ببیند. چرا آن جنیفر را دیدی،
09:37
you should have held back, you shouldn't have shared your opinion.
79
577680
5310
باید جلوی خود را می گرفتی، نباید نظرت را می گفتی.
09:42
So, Adele is saying that it's not like her ex-boyfriend to either, not share his emotions,
80
582990
12849
بنابراین، ادل می‌گوید که مثل دوست پسر سابقش نیست که احساساتش را با او در میان نگذارد
09:55
or not, share his opinion. So maybe they're talking, but he isn't really discussing his
81
595839
6651
یا نظر او را به اشتراک نگذارد. بنابراین شاید آنها در حال صحبت هستند، اما او واقعاً در مورد
10:02
new life with his new wife. His new house is new kids, things like that.
82
602490
7660
زندگی جدید خود با همسر جدیدش صحبت نمی کند. خانه جدید او بچه های جدید است، چیزهایی از این قبیل.
10:10
Let's continue on. I hate to turn up out of the blue. Okay, right here, we have a phrasal
83
610150
7400
بیایید ادامه دهیم. من متنفرم از ظاهر شدن غیر عادی. خوب، در اینجا، ما یک
10:17
verb to turn up and we have an idiom out of the blue out of the blue means unexpected
84
617550
9690
فعل عبارتی برای turn up داریم و یک اصطلاح خارج از آبی به معنای غیرمنتظره غیرمنتظره داریم
10:27
unexpected. Now she says, Uninvited, but it's almost implied with the expression out of
85
627240
10570
. حالا او می‌گوید، ناخوانده، اما تقریباً با عبارتی کاملاً ضمنی همراه است،
10:37
the blue because
86
637810
1180
زیرا
10:38
If you turn up, which I should tell you what, this means I hate to turn up. This just means
87
638990
7110
اگر حضور پیدا کنید، که باید به شما بگویم، این بدان معناست که من از حضور در آن متنفرم. این فقط به معنای
10:46
arrived at a place. Now most likely Adele turned up at her ex-boyfriend's house. Knock,
88
646100
12299
رسیدن به یک مکان است. حالا به احتمال زیاد ادل در خانه دوست پسر سابقش حاضر شده است. تق،
10:58
knock,
89
658399
1000
تق،
10:59
Oh my God, it's my ex-girlfriend out of the blue. I wasn't expecting to see my ex-girlfriend
90
659399
9930
اوه خدای من، این دوست دختر سابق من است . من انتظار نداشتم دوست دختر سابقم را
11:09
at my house, which I own with my new wife, right? So she arrived at a place, we don't
91
669329
9130
در خانه ام که با همسر جدیدم مالک آن هستم ببینم، درست است؟ بنابراین او به مکانی رسید، ما نمی
11:18
know what the place is, but most likely it's his house. It could also be his work, it could
92
678459
6531
دانیم مکان چیست، اما به احتمال زیاد خانه او است. همچنین می تواند کار او باشد، می تواند
11:24
be his favorite restaurant. And she knows, he goes to
93
684990
5469
رستوران مورد علاقه او باشد. و او می‌داند، او
11:30
Restaurant every Friday night and Adele turned up out of the blue. She arrived at that restaurant
94
690459
7431
هر جمعه شب به رستوران می‌رود و ادل بی‌خبر ظاهر می‌شود . او به آن رستوران رسید
11:37
because she knew he would be there. And it was unexpected. He did not know she was going
95
697890
6379
زیرا می دانست که او آنجا خواهد بود. و غیر منتظره بود. او نمی دانست که او قرار است
11:44
to come Uninvited, but I couldn't stay away. I couldn't fight it. So if you stay away,
96
704269
7201
بدون دعوت بیاید، اما من نمی توانستم دور باشم. من نمی توانستم با آن مبارزه کنم. بنابراین اگر دوری کنید، به این
11:51
it means you leave him alone. You don't turn up and you don't turn up out of the blue,
97
711470
7250
معنی است که او را تنها می گذارید. نه می آیی و نه از روی آبی
11:58
which means
98
718720
1000
که به معنی
11:59
Pected. So of course, she didn't say hey, I'm coming over if she texted him and said
99
719720
6910
Pected است. بنابراین، البته، او نگفت هی، اگر به او پیامی ارسال کند و بگوید می‌آیم، می‌آیم
12:06
I'm coming over that isn't out of the blue because it's expected. Now we use out of the
100
726630
7180
. در حال حاضر ما از آبی استفاده می کنیم
12:13
blue, a lot. You might say, my boss gave me a promotion out of the blue, which is a really
101
733810
12250
، بسیار. ممکن است بگویید، رئیسم به من یک ترفیع غیرقابل قبول داد، که واقعاً
12:26
good thing, right? My boss gave me a promotion out of the blue
102
746060
3500
چیز خوبی است، درست است؟ رئیسم به من یک ترفیع غیرعادی داد
12:29
Ooh, which means I wasn't expecting it. I didn't know that he was giving promotions
103
749560
6130
اوه، یعنی انتظارش را نداشتم. من نمی دانستم که او به کسی ترفیع می دهد
12:35
to anyone. He didn't mention that out of the blue out of the blue, notice the pronunciation
104
755690
6830
. او اشاره ای نکرد که از آبی از آبی، به تلفظ
12:42
of this, because we really combine, these two words to sound like OTA OTA out of the
105
762520
6850
این توجه کنید، زیرا ما واقعاً این دو کلمه را با هم ترکیب می کنیم تا مانند OTA OTA
12:49
blue out of the blue. My boss gave me a promotion out of the blue out of the blue.
106
769370
6540
خارج از آبی به نظر برسد. رئیسم به من یک ترفیع غیر معمول داد .
12:55
All right, let's continue on. I had hoped you'd see my face and that you'd be reminded.
107
775910
7420
بسیار خب، بیایید ادامه دهیم. امیدوارم صورتم را ببینی و به تو یادآوری شود.
13:03
Okay, so Adele turns up, she arrives at his house and she had hoped that her boyfriend,
108
783330
10629
خوب، پس ادل سر می زند، او به خانه اش می رسد و امیدوار بود که دوست پسرش،
13:13
her ex-boyfriend would see her and be like, I miss you, I miss you. I'm so happy you're
109
793959
7761
دوست پسر سابقش او را ببیند و بگوید، دلم برایت تنگ شده، دلم برایت تنگ شده است. من خیلی خوشحالم که
13:21
here because you'd be reminded
110
801720
4970
اینجا هستید زیرا به شما یادآوری می شود که
13:26
Ended. So, when you're reminded of something, or someone you have memories of them, so maybe
111
806690
8190
پایان یافته است. بنابراین، وقتی چیزی به شما یادآوری می‌شود، یا کسی از آن‌ها خاطراتی دارید، بنابراین شاید
13:34
her ex-boyfriend he sees her and then all of a sudden, these positive memories come
112
814880
7190
دوست پسر سابقش او را ببیند و ناگهان این خاطرات مثبت
13:42
back to him.
113
822070
2450
به او بازگردد.
13:44
That for me, it isn't over. So, by saying it isn't over Adele, is saying she still has
114
824520
8009
این برای من تمام نشده است. بنابراین، با گفتن این که ادل تمام نشده، می‌گوید هنوز
13:52
feelings for this man, she's still in love with him because we use this a lot in a romantic
115
832529
8281
نسبت به این مرد احساساتی دارد، او هنوز عاشق اوست، زیرا ما از این موضوع در زمینه‌های عاشقانه زیاد استفاده می‌کنیم
14:00
context, it's over, it's over. If I say to you, this to you, what am I doing? It's over.
116
840810
7000
، تمام شد، تمام شد. اگر به تو بگویم این را به تو بگویم، چه کار می کنم؟ تمام شد.
14:07
I'm ending our relationship. So, this is used to
117
847810
5750
من دارم رابطه مون رو تموم میکنم بنابراین، این به
14:13
And romantic relationship. It's over, it's over.
118
853560
8360
رابطه عاشقانه و عاشقانه عادت دارد. تمام شد، تمام شد.
14:21
But it does. The thing for me it isn't over. I still love you, I still have feelings for
119
861920
5669
اما این کار را می کند. موضوع برای من تمام نشده است. من هنوز دوستت دارم، هنوز به تو احساس دارم
14:27
you.
120
867589
2300
.
14:29
Never mind. I'll find someone like you. So now the song although she's confessing emitting,
121
869889
9191
بیخیال. یکی مثل تو رو پیدا میکنم بنابراین در حال حاضر آهنگ، اگرچه او اعتراف می کند که منتشر می کند،
14:39
she still loves this man. Now, she's changing to saying, I'll find someone like you. So
122
879080
8200
او هنوز این مرد را دوست دارد. حالا او در حال تغییر است و می گوید، من یکی مثل تو را پیدا می کنم. بنابراین
14:47
I'll find another man who has the same characteristics personality. Maybe even appearance that you
123
887280
8910
من مرد دیگری را پیدا خواهم کرد که دارای همان ویژگی های شخصیتی باشد. شاید حتی ظاهری که
14:56
have. I wish nothing.
124
896190
2750
داری. هیچ آرزویی نمیکنم.
14:58
But the best for you, don't forget me. I beg. So, when you beg, you're saying please, please
125
898940
9250
اما بهترین برای شما، من را فراموش نکنید. التماس میکنم. بنابراین، وقتی التماس می کنید، می گویید لطفا، لطفا
15:08
please. So this is a verb to bag. You might say,
126
908190
5750
لطفا. بنابراین این یک فعل به کیف است. شاید بگویید،
15:13
I begged my boss to let me leave early today, but he said, no.
127
913940
13829
من از رئیسم التماس کردم که امروز زودتر بروم، اما او گفت: نه.
15:27
Children beg their parents all the time. Oh, please please. Can you buy me? This, can you
128
927769
7060
بچه ها مدام به والدین خود التماس می کنند. اوه، لطفا. می توانید من را بخرید؟ این، میتونی
15:34
take me here? Can you do this? For me, children commonly beg adults. It's not, I guess as
129
934829
9341
منو اینجا ببری؟ آیا می توانید این کار را انجام دهید؟ برای من، بچه ها معمولاً به بزرگترها التماس می کنند. من حدس می‌زنم که
15:44
common to beg, but still possible. I begged my boss. To let me leave. Notice you beg someone
130
944170
9599
التماس کردن معمول نیست، اما همچنان ممکن است. به رئیسم التماس کردم. تا اجازه بدهم بروم توجه کنید که از کسی التماس می کنید
15:53
to do something. That's the
131
953769
3010
که کاری انجام دهد. این
15:56
Structure. So you might say my kids have been begging me to take them to Disney World. This
132
956779
12332
ساختار است. بنابراین ممکن است بگویید بچه های من از من التماس می کردند که آنها را به دنیای دیزنی ببرم. این
16:09
is something that I personally begged my dad to do over and over again as a child and he
133
969111
9109
چیزی است که من شخصاً در کودکی بارها و بارها از پدرم التماس کردم که انجام دهد و او
16:18
never did take me to Disney World so it did not work. It was not successful for me but
134
978220
7160
هرگز مرا به دنیای دیزنی نبرد، بنابراین کار نکرد. برای من موفقیت آمیز نبود اما
16:25
who knows maybe it's successful for.
135
985380
2129
چه کسی می داند شاید برای من موفق باشد.
16:27
And then, so how do you beg? You just simply asked over and over again or you try to provide
136
987509
7520
و سپس، پس چگونه التماس می کنید؟ شما فقط بارها و بارها پرسیده اید یا سعی می کنید
16:35
different reasons, why? I'll remember you said, sometimes it lasts in love, but sometimes
137
995029
9750
دلایل مختلفی را ارائه کنید، چرا؟ یادم می‌آید گفتی، گاهی در عشق ماندگار می‌شود، اما در
16:44
it hurts instead. So that's a very poetic thing to say. If it lasts, obviously it means
138
1004779
7180
عوض گاهی درد می‌کشد. بنابراین این یک چیز بسیار شاعرانه است . اگر طول بکشد، بدیهی است که به این معنی است که
16:51
your you stay together as a couple if it hurts. It's
139
1011959
4940
اگر به درد شما می خورد، به عنوان یک زوج با هم می مانید.
16:56
Because the relationship is over and he said, it's over, it's over, and then she repeats
140
1016899
10101
چون رابطه تموم شد و گفت تموم شد تموم شد و بعد دوباره تکرارش کرد
17:07
it, sometimes it lasts, but sometimes it hurts. Instead, you know how the time flies? I think
141
1027000
7089
گاهی طول میکشه ولی گاهی درد میکنه. در عوض، می دانید زمان چگونه می گذرد؟ من فکر می‌کنم
17:14
a lot of students know this expression because they have it in their own native language
142
1034089
5201
بسیاری از دانش‌آموزان این عبارت را می‌دانند، زیرا آن را به زبان مادری خود
17:19
as well, but when time flies, this is an idiom to Simply say that time moves, very
143
1039290
8200
نیز دارند، اما وقتی زمان می‌گذرد، این اصطلاحی است که به سادگی می‌گوییم زمان حرکت می‌کند،
17:27
Quickly time flies. So if you're working on a project and then all of a sudden you look
144
1047490
8400
زمان بسیار سریع می‌گذرد. بنابراین اگر روی پروژه ای کار می کنید و ناگهان
17:35
at your watch and it's five hours later. You can say, wow, time flies time flies only yesterday
145
1055890
7649
به ساعت خود نگاه می کنید و پنج ساعت بعد است. می توان گفت، وای، زمان می گذرد، زمان می گذرد، همین دیروز
17:43
was The Time Of Our Lives. We were born and raised in a summer haze. I don't know what
146
1063539
9221
زمان زندگی ما بود. ما در مه تابستانی به دنیا آمدیم و بزرگ شدیم. من نمی دانم
17:52
a summer haze is. To be honest bound.
147
1072760
4190
مه تابستان چیست. صادقانه بگویم مقید است.
17:56
By the surprise of our Glory Days.
148
1076950
4240
با غافلگیری از روزهای افتخار ما.
18:01
I hate to turn up, okay, we already reviewed this, I hate to turn up out of the blue. Okay,
149
1081190
6880
من متنفرم که ظاهر شوم، خوب، ما قبلاً این را بررسی کرده‌ایم، من از ظاهر شدن غیرمنتظره متنفرم. خوب،
18:08
we reviewed this and then this is the chorus. So we reviewed this as well.
150
1088070
6450
ما این را بررسی کردیم و سپس این گروه کر است. بنابراین ما این را نیز بررسی کردیم.
18:14
Here's a different part of the song. Nothing Compares. No worries or cares. Regrets and
151
1094520
9470
اینم یه قسمت متفاوت از آهنگ هیچ چیز برابری نمیکنه. بدون نگرانی و نگرانی. پشیمانی و
18:23
mistakes. They are memories made.
152
1103990
6120
اشتباه. خاطرات ساخته شده اند.
18:30
Let's take a look at regrets. A regret is something that you wish you didn't do or say.
153
1110110
11170
بیایید نگاهی به پشیمانی بیندازیم. پشیمانی چیزی است که ای کاش انجام نمی دادی یا نمی گفتی.
18:41
So something, you wish you
154
1121280
5519
بنابراین چیزی که آرزو می‌کردید
18:46
Didn't do or say, the important thing about regret is that it is a gerund verb. I regret
155
1126799
13570
انجام نمی‌دادید یا نمی‌گفتید، نکته مهم در مورد پشیمانی این است که یک فعل گروند است. از
19:00
breaking up with him.
156
1140369
5511
قطع رابطه با او پشیمانم
19:05
So oh sorry I regret the Jaron comes the verb that follows regret. So we have regret and
157
1145880
9860
پس با عرض پوزش من متاسفم، Jaron فعل بعد از پشیمانی می آید. بنابراین ما پشیمان هستیم و
19:15
then the next verb that follows it is the German I regret and then our verb ing which
158
1155740
8939
سپس فعل بعدی که به دنبال آن می آید آلمانی I regret و سپس فعل ما ing است که
19:24
is our gerund verb. I regret breaking up with him. I regret
159
1164679
10421
فعل Gerund ما است. از قطع رابطه با او پشیمانم من از
19:35
Quitting my job, I regret not quitting my job so this is something you wish you didn't
160
1175100
8840
ترک شغلم پشیمانم، از اینکه شغلم را رها نکردم پشیمانم، بنابراین این چیزی است که آرزو می‌کردید
19:43
do or say.
161
1183940
5340
انجام نمی‌دادید یا نمی‌گفتید.
19:49
In this case regret is used as a noun in the song because you can have regrets, which are
162
1189280
9920
در این مورد پشیمانی به عنوان اسم در آهنگ استفاده می شود زیرا شما می توانید پشیمانی داشته باشید که
19:59
things. You wish you hadn't done or said I have a lot of regrets.
163
1199200
8510
چیزهایی هستند. کاش این کار را نمی کردی یا نمی گفتی پشیمانم.
20:07
or hopefully I don't have a lot of regrets because you did and said exactly what you
164
1207710
7780
یا امیدوارم زیاد پشیمان نباشم چون شما انجام دادید و دقیقاً همان کاری را که
20:15
wanted to do and say
165
1215490
6630
می خواهید انجام دهید گفتید و بگویید
20:22
who would have known how Bittersweet this would taste. When you describe something as
166
1222120
5530
چه کسی می دانست که طعم این تلخی چقدر است . وقتی چیزی را به عنوان تلخ توصیف می کنید
20:27
Bittersweet, it means that it's both negative and positive.
167
1227650
8090
، به این معنی است که هم منفی است و هم مثبت.
20:35
The - you can think of as sadness and the positive happiness. Here's an example sentence.
168
1235740
10910
- می توانید غم و شادی مثبت را در نظر بگیرید. در اینجا یک جمله مثال است.
20:46
You can say getting a promotion was bittersweet. Now of course the happiness of a promotion
169
1246650
7830
می توان گفت ارتقاء شغلی تلخ بود. اکنون مطمئناً خوشحالی ترفیع
20:54
is the fact that it pays more money. You have a nicer job title, maybe you have some extra
170
1254480
8949
این واقعیت است که پول بیشتری پرداخت می کند. عنوان شغلی بهتری دارید، شاید
21:03
perks, more.
171
1263429
1301
امتیازات بیشتری داشته باشید.
21:04
Lady more interesting, work more fulfillment. Those are the positives, the happy part of
172
1264730
10100
خانم جالب تر، کار با رضایت بیشتر. اینها نکات مثبت، بخش خوشحال کننده
21:14
a promotion. What could be the - the sad part of the promotion? Maybe you're no longer working
173
1274830
9400
یک تبلیغ هستند. قسمت غم انگیز تبلیغات چه می تواند باشد ؟ شاید دیگر
21:24
with the people, you used to work with because the promotion requires you to go to another
174
1284230
6400
با مردم کار نمی‌کنید، قبلاً با آن‌ها کار می‌کردید، زیرا تبلیغات شما را ملزم می‌کند که به
21:30
part of the company, maybe you're working way longer hours.
175
1290630
6060
بخش دیگری از شرکت بروید، شاید ساعت‌های بیشتری کار می‌کنید.
21:36
And you're not spending as much time with your family and that's the negative part of
176
1296690
5750
و شما زمان زیادی را با خانواده خود نمی گذرانید و این بخش منفی
21:42
it. So, getting a promotion was bittersweet. This is a great expression to use as a gerund
177
1302440
7710
آن است. بنابراین، گرفتن ترفیع تلخ بود. این یک عبارت عالی برای استفاده به عنوان یک
21:50
statement, a gerund statement is a sentence that starts with ing. So we start with our
178
1310150
8540
دستور gerund است، یک عبارت gerund جمله ای است که با ing شروع می شود. بنابراین ما با فعل Jaren خود شروع می کنیم
21:58
Jaren verb and you can use this to make more of a statement, a general statement.
179
1318690
8109
و می توانید از آن برای ایجاد یک عبارت بیشتر، یک عبارت کلی استفاده کنید.
22:06
You can try this and notice the expression is to be Bittersweet to be Bittersweet. And
180
1326799
6781
می توانید این را امتحان کنید و متوجه شوید که عبارت to be Bittersweet to Bettersweet است. و
22:13
here, of course, I have my verb to be conjugated in the past, simple. I could say getting a
181
1333580
8420
در اینجا، البته، من فعل خود را به صرف در گذشته، ساده دارم. می توانم بگویم
22:22
promotion is Bittersweet. If I want to say that the emotions are still taking place now,
182
1342000
7299
ارتقاء شغلی تلخ است. اگر بخواهم بگویم که احساسات هنوز ادامه دارد،
22:29
but maybe my promotion was last year, so I'm more talking about at that time of that transition.
183
1349299
7031
اما شاید ارتقاء من سال گذشته بود، بنابراین در آن زمان از آن انتقال بیشتر صحبت می کنم.
22:36
Mission it was bittersweet. So maybe finishing University was bittersweet. Of course, it
184
1356330
10079
ماموریت آن تلخ و شیرین بود. بنابراین شاید تمام کردن دانشگاه تلخ بود. البته
22:46
was positive because you don't have to study anymore, but it's negative because of whatever
185
1366409
5551
مثبت بود چون دیگه لازم نیست درس بخونی ولی به هر
22:51
reason, so lots of things. So you can try an example in the Commons, and try it with
186
1371960
8010
دلیلی منفیه خیلی چیزا. بنابراین می‌توانید یک مثال را در Commons امتحان کنید، و آن را با
22:59
a gerund statement and don't forget to conjugate your verb to be.
187
1379970
4840
یک عبارت gerund امتحان کنید و فراموش نکنید که فعل خود را به conjugate کنید.
23:04
Okay, and this is the same.
188
1384810
4450
باشه و این هم همینطوره
23:09
Our bag. This is the I'm just seeing if anything is different, but it looks like it is the
189
1389260
5490
کیف ما این همان چیزی است که من فقط می بینم که آیا چیزی متفاوت است، اما به نظر می رسد که
23:14
exact same thing, and then she just repeats it and that is the end of the song. So What
190
1394750
7850
دقیقاً همان چیزی است، و سپس او فقط آن را تکرار می کند و این پایان آهنگ است. بنابراین آنچه
23:22
I recommend now is to click the link here. This PDF is available in the description and
191
1402600
8990
من در حال حاضر توصیه می کنم این است که روی پیوند اینجا کلیک کنید. این PDF در توضیحات موجود است و
23:31
it's available in the first comment. And you can click the link here and then you can listen
192
1411590
4910
در نظر اول موجود است. و می توانید روی لینک اینجا کلیک کنید و سپس می توانید
23:36
to the song with the lyrics and you can follow
193
1416500
2740
آهنگ را با متن آن گوش دهید و می توانید دنبال کنید
23:39
along. You can listen to the pronunciation as well and hear all of your new vocabulary
194
1419240
5510
. همچنین می توانید به تلفظ آن گوش دهید و تمام واژگان جدید خود را
23:44
in the song and share in the comments as well. What's your favorite new word from the song?
195
1424750
5820
در آهنگ بشنوید و همچنین در نظرات به اشتراک بگذارید. کلمه جدید مورد علاقه شما از آهنگ چیست؟
23:50
I'm excited to know. I hope you enjoyed this song.
196
1430570
4970
من هیجان زده هستم که بدانم. امیدوارم از این آهنگ لذت برده باشید .
23:55
It's an oldie. But a goodie, we're reviewing the song Yesterday by the Beatles. So let's
197
1435540
5580
قدیمی است. اما خوب، در حال بررسی آهنگ Yesterday از بیتلز هستیم. پس بیایید
24:01
go through the lyrics together yesterday. All my troubles seemed so far away. Of course,
198
1441120
9200
با هم شعر دیروز را مرور کنیم. همه مشکلات من خیلی دور به نظر می رسید. البته،
24:10
you'll need to notice that our keyword is yesterday. So notice all the verbs that are
199
1450320
6550
باید توجه داشته باشید که کلمه کلیدی ما دیروز است. بنابراین به تمام افعالی که
24:16
going to be in the past simple because we're talking about yesterday, yesterday, all my
200
1456870
7059
قرار است در گذشته ساده باشند توجه کنید زیرا ما در مورد دیروز، دیروز، همه
24:23
troubles,
201
1463929
1211
مشکلات من،
24:25
My troubles. This is another way of saying problems or difficulties, all my problems.
202
1465140
7800
مشکلات من صحبت می کنیم. این یک راه دیگر برای گفتن مشکلات یا سختی ها، همه مشکلات من است.
24:32
All my difficulties seemed so far away. Of course, AR verb in the past, simple seemed
203
1472940
9180
همه سختی های من خیلی دور به نظر می رسید. البته، فعل AR در گذشته، ساده به نظر می رسید که
24:42
they seemed so far away. Now, it looks as though they're here to stay. Let's take a
204
1482120
8210
خیلی دور به نظر می رسید. اکنون، به نظر می رسد که آنها اینجا هستند تا بمانند. بیایید
24:50
look at this. It looks as though this is used to show
205
1490330
4910
نگاهی به این بیندازیم. به نظر می رسد که از این برای نشان دادن
24:55
So probability you can think of it as 75% probable so 75% chance that something will
206
1495240
10200
احتمال استفاده می شود
25:05
happen. So here the something is that his problems. His troubles are here to stay. Now
207
1505440
11200
. بنابراین در اینجا چیزی است که مشکلات او است. مشکلات او اینجاست که بماند. اکنون به
25:16
it looks as though is not the most commonly used. It sounds a little outdated.
208
1516640
8460
نظر می رسد که رایج ترین مورد استفاده نیست. کمی قدیمی به نظر می رسد.
25:25
A little formal perhaps and remember the Beatles are from quite a long time ago today, more
209
1525100
9370
شاید کمی رسمی باشد و به یاد داشته باشید که بیتلز متعلق به زمان بسیار دور امروز است،
25:34
commonly we say it looks as do you know what it looks as if they're here to stay. So it
210
1534470
8270
معمولاً ما می گوییم به نظر می رسد همانطور که می دانید به نظر می رسد که آنها اینجا هستند تا بمانند. بنابراین به
25:42
looks as though is grammatically correct but in my opinion, it's more common to say it
211
1542740
6280
نظر می رسد که از نظر گرامری درست است، اما به نظر من، رایج تر است که بگوییم به
25:49
looks as if they're here to stay. They have the exact same meaning. Now,
212
1549020
5940
نظر می رسد که آنها اینجا هستند تا بمانند. آنها دقیقاً همین معنی را دارند. اکنون،
25:54
To show you an example sentence. You could say it looks as though or as if it'll rain
213
1554960
10150
برای نشان دادن یک جمله مثال به شما. می توان گفت که به نظر می رسد یا انگار باران خواهد بارید،
26:05
it'll rain here. Notice I used a contraction, it'll it'll rain the full form. Is it will
214
1565110
8350
اینجا باران خواهد بارید. توجه کنید که من از انقباض استفاده کردم، باران به شکل کامل خواهد بارید. آیا باران خواهد آمد
26:13
rain? So again, I might look out my window, see some dark clouds and then say, oh, it
215
1573460
6560
؟ بنابراین دوباره، ممکن است به بیرون از پنجره نگاه کنم، چند ابر تیره ببینم و سپس بگویم، اوه، به
26:20
looks as if it'll rain I'm saying it's about 75% probability.
216
1580020
5910
نظر می رسد که باران خواهد بارید، من می گویم احتمال 75٪ است.
26:25
You can also use it looks like. And in this case you could say, it looks like rain a little
217
1585930
8440
شما همچنین می توانید از آن به نظر می رسد استفاده کنید. و در این مورد می توانید بگویید،
26:34
difference when we use it. Looks like generally what comes next is a noun. So, in this case,
218
1594370
7600
زمانی که ما از آن استفاده می کنیم، به نظر می رسد که باران کمی تفاوت دارد. به نظر می رسد به طور کلی چیزی که بعد از آن می آید یک اسم است. پس باران در این صورت
26:41
rain is a noun. It looks like + noun is more common. When you use, it looks like, and then
219
1601970
11770
اسم است. به نظر می رسد + اسم رایج تر است . وقتی از آن استفاده می کنید، به نظر می رسد، و سپس
26:53
when you use it,
220
1613740
1080
وقتی از آن استفاده می کنید، به
26:54
Looks as though, as if we have a clause.
221
1614820
6010
نظر می رسد که گویی یک بند داریم. به
27:00
It looks as though they're here to stay. Oh, I believe in yesterday. Now, just quickly,
222
1620830
7110
نظر می رسد که آنها اینجا هستند تا بمانند. آه من گمان کردم دیروز است. حالا، سریع
27:07
notice the preposition is always important to remember, which prepositions are used with
223
1627940
5660
متوجه شوید که حرف اضافه همیشه مهم است که به خاطر بسپارید، کدام حروف اضافه با
27:13
which words believe in. You believe in something, and a very nice thing to say to someone is,
224
1633600
8860
کدام کلمات به آن اعتقاد دارند استفاده می شود
27:22
I believe in you. So if your friend tells you, they want to be the next beetle.
225
1642460
8130
. بنابراین اگر دوست شما به شما بگوید، آنها می خواهند سوسک بعدی باشند.
27:30
They want to be an amazing, singer/songwriter. You can say, I believe in you, I Believe in
226
1650590
9530
آنها می خواهند یک خواننده / ترانه سرا شگفت انگیز باشند. می توانید بگویید، من به شما ایمان دارم، به
27:40
Your Vision, your goals, your dreams. I believe in you. It's a very nice thing to say. So
227
1660120
7529
چشم انداز شما، اهداف شما، رویاهای شما ایمان دارم. من به تو ایمان دارم. خیلی حرف قشنگیه پس
27:47
say that to someone today, it will make them very happy and I believe in you, all of you
228
1667649
6671
همین امروز به کسی بگویید، او را بسیار خوشحال خواهد کرد و من به شما، همه شما
27:54
and your ability to become affluent, confident English speaker, hopefully with
229
1674320
6040
و توانایی شما برای ثروتمند شدن، انگلیسی زبان با اعتماد به نفس، ایمان دارم، امیدوارم با
28:00
If my help, let's continue on now. I will also let you know that you can download the
230
1680360
8140
کمک من، اکنون ادامه دهیم. همچنین به شما اطلاع می دهم که می توانید
28:08
free lesson PDF. So you don't need to worry about writing everything down because you
231
1688500
5390
PDF درس رایگان را دانلود کنید. بنابراین لازم نیست نگران نوشتن همه چیز باشید زیرا
28:13
can download the free lesson PDF, that will have all the notes from the lesson. So you
232
1693890
5040
می توانید PDF درس رایگان را دانلود کنید، که تمام یادداشت های درس را در خود دارد. بنابراین می
28:18
can look in the description of this video or you can look in the chat in the first comment
233
1698930
8270
توانید در توضیحات این ویدیو نگاه کنید یا می توانید در چت در اولین نظر
28:27
pinned to find the lesson PDF.
234
1707200
3800
پین شده برای یافتن PDF درس نگاه کنید.
28:31
Let's continue on suddenly I'm not half the man. I used to be suddenly we use this of
235
1711000
9809
بیایید ناگهان ادامه دهیم من نیمی از مرد نیستم. من قبلاً به طور ناگهانی از این استفاده می کنیم
28:40
course for time suddenly there is not a lot of time when an action happens. So you can
236
1720809
10051
البته برای زمان به طور ناگهانی زمان زیادی وجود ندارد که یک عمل اتفاق بیفتد. بنابراین می توانید
28:50
say suddenly the phone rang suddenly my boss gave me a promotion so this expresses that
237
1730860
8650
بگویید که ناگهان تلفن زنگ خورد ناگهان رئیس من به من یک ترفیع داد تا بیانگر
28:59
it
238
1739510
1000
آن باشد و همچنین
29:00
And very quickly and often unexpectedly as well. So quickly, and I'll put in Brackets
239
1740510
8259
خیلی سریع و اغلب غیرمنتظره . خیلی سریع، و من در Brackets
29:08
and unexpectedly. Suddenly, I'm not half the man. I used to be. Let's take a look at this
240
1748769
9140
و به طور غیر منتظره قرار می دهم. ناگهان، من نیمی از مرد نیستم. من قبلا بودم بیایید نگاهی به این
29:17
a very common past. Simple expression, I used to be a writer. For example, I used to be
241
1757909
9561
گذشته بسیار رایج بیندازیم. بیان ساده، من قبلا نویسنده بودم. مثلاً من قبلاً
29:27
a writer. This means I am
242
1767470
2750
نویسنده بودم. این به این معنی است که من در
29:30
On a writer now but it was a routine action in the past. I used to, I used to notice my
243
1770220
11500
حال حاضر در یک نویسنده هستم، اما این یک اقدام معمول در گذشته بود. عادت داشتم، متوجه تلفظم می شدم
29:41
pronunciation. You don't hear this D at all. I used to, I used to. I used to be a writer.
244
1781720
10130
. شما اصلا این D را نمی شنوید. عادت داشتم، عادت داشتم. من قبلا نویسنده بودم.
29:51
I used to work at a bank.
245
1791850
4730
قبلاً در بانک کار می کردم.
29:56
I used to live in Hawaii, that's not true. None of these are true actually. So you try
246
1796580
9791
من قبلا در هاوایی زندگی می کردم، این درست نیست. هیچ کدام از اینها در واقع درست نیست. بنابراین شما
30:06
one leaving example sentence with, I used to now you could say, she used to there. Be
247
1806371
7769
یک جمله مثال ترک را امتحان کنید .
30:14
no difference in the conjugation, of course, because this is a pass simple verb and it's
248
1814140
6700
البته در صیغه تفاوتی نداشته باشید، زیرا این فعل ساده عبور است و
30:20
the same for all subjects. So here I could put they used to work at
249
1820840
5339
برای همه موضوعات یکسان است. بنابراین در اینجا می توانم آنها را در
30:26
At a bank. She used to live in a hole in Hawaii. So try some example sentences. Remember the
250
1826179
6941
یک بانک کار کنم. او قبلاً در یک سوراخ در هاوایی زندگی می کرد. بنابراین چند جمله مثال را امتحان کنید.
30:33
spelling here. We have a needy but you don't hear it in pronunciation. Let's continue on.
251
1833120
10030
املای اینجا را به خاطر بسپارید. ما نیازمندی داریم اما در تلفظ آن را نمی شنوید. بیایید ادامه دهیم.
30:43
There's a shadow hanging over me.
252
1843150
5090
سایه ای روی من آویزان است
30:48
This is a very poetic line. Of course, a shadow is an area of Darkness caused by the absence
253
1848240
12390
این یک خط بسیار شاعرانه است. البته، سایه منطقه ای از تاریکی است که به دلیل عدم وجود
31:00
of light. Actually, you can see a little bit of a shadow right here in the corner. It's
254
1860630
8940
نور ایجاد می شود. در واقع، شما می توانید کمی سایه را در اینجا در گوشه ببینید. این یک
31:09
a little bit of a dark spot, just the way, the light is reflecting against an object
255
1869570
6020
نقطه تاریک کمی است، درست در مسیر، نور در برابر یک شی منعکس می شود
31:15
on.
256
1875590
1000
.
31:16
My wall that you can see, there's a little bit of a shadow. So the shadow hanging over
257
1876590
6620
دیوار من که می بینی، کمی سایه است. بنابراین سایه ای که روی او آویزان است
31:23
him, could be the image of this woman that he's talking about in this song and it's just
258
1883210
7300
، می تواند تصویری از این زن باشد که او در این آهنگ از آن صحبت می کند و این فقط
31:30
her image is just there with him. I'm not sure if that's what it means, it's very poetic,
259
1890510
5740
تصویر او است که در کنار اوست. مطمئن نیستم که معنایش این باشد، خیلی شاعرانه است،
31:36
but that's what a shadow is at least. So when you're taking a picture, you want to be mindful
260
1896250
5950
اما حداقل سایه همین است. بنابراین وقتی در حال گرفتن عکس هستید، می‌خواهید مراقب
31:42
of Shadows because you want to remove as many shot.
261
1902200
4339
سایه‌ها باشید، زیرا می‌خواهید هر تعداد عکس را حذف کنید .
31:46
Whose house you can. Oh yesterday came suddenly notice here suddenly we have before we had
262
1906539
10270
خانه چه کسی می توانید. آه دیروز آمد به طور ناگهانی متوجه اینجا به طور ناگهانی ما قبل از ما
31:56
it at the beginning. Suddenly I'm not the I'm not half the man I used to be and here
263
1916809
6840
آن را در آغاز تا به حال. ناگهان I'm not of the I'm not half the man من سابق نیستم و اینجا
32:03
we have it at the end, this adverb is quite flexible. You can put it at different parts.
264
1923649
6861
در پایان آن را داریم، این قید کاملاً انعطاف پذیر است. می توانید آن را در قسمت های مختلف قرار دهید.
32:10
Yesterday, came suddenly I said before suddenly the phone rang I could
265
1930510
5640
دیروز، ناگهان آمد، گفتم قبل از اینکه ناگهان تلفن زنگ زد، می‌توانم
32:16
I'd also say the phone rang suddenly suddenly so it's a flexible adverb. Of course our past
266
1936150
10700
بگویم تلفن ناگهان زنگ خورد، بنابراین یک قید انعطاف‌پذیر است. البته گذشته
32:26
simple came because it's yesterday. So this is a great beginner song to practice the past.
267
1946850
7900
ساده ما آمد چون دیروز است. بنابراین این یک آهنگ مبتدی عالی برای تمرین گذشته است.
32:34
Simple. Why she had to go? Remember, this is a song. This is actually not grammatically
268
1954750
8049
ساده. چرا او مجبور شد برود؟ یادت باشه این یه آهنگه اگرچه این در واقع از نظر گرامری
32:42
correct though. Do you know why? What's the
269
1962799
3331
صحیح نیست. میدونی چرا؟
32:46
Grammar error here. Why? She had to go, why she had to go? Well, we know this is a question
270
1966130
7820
خطای گرامر در اینجا چیست؟ چرا؟ او باید می رفت، چرا باید برود؟ خوب، ما می دانیم که این یک سوال است
32:53
because there's a question mark here and it starts with Y, which is a question mark. When
271
1973950
6510
زیرا یک علامت سوال در اینجا وجود دارد و با Y شروع می شود که یک علامت سوال است. وقتی
33:00
we have a wh question in this form, we need. Why do you know how to correct this? Why did
272
1980460
8370
یک سوال w به این شکل داریم، نیاز داریم. چرا می دانید چگونه این را اصلاح کنید؟ چرا
33:08
she have to go? Why did she have to go now? Notice I change.
273
1988830
7040
او باید برود؟ حالا چرا باید می رفت؟ توجه کنید که تغییر می کنم.
33:15
Had to have, why? Because my past simple is here, why did and then you use the base verb?
274
1995870
10640
باید داشت، چرا؟ از آنجا که گذشته ساده من اینجاست، چرا از فعل پایه استفاده کردید و سپس؟
33:26
Because my past simple is already indicated with the auxiliary verb do conjugated in the
275
2006510
7830
زیرا گذشته ساده من قبلاً با فعل کمکی do در
33:34
past. Simple? Why did she have to go as a song? It probably sounds better to say this
276
2014340
9969
گذشته نشان داده شده است. ساده؟ چرا باید به عنوان آهنگ برود؟ شاید بهتر به نظر می رسد که این را بگوییم
33:44
even though it is.
277
2024309
1580
حتی اگر اینطور باشد.
33:45
Optically, correct incorrect. So let me just write this. So you don't say this in your
278
2025889
6572
از نظر نوری، اشتباه را تصحیح کنید. پس بگذارید فقط این را بنویسم. بنابراین شما این را در
33:52
speech grammatically incorrect and then this
279
2032461
8389
گفتار خود از نظر گرامری نادرست نمی گویید و سپس این از
34:00
Is grammatically. Correct? Why did she have to go?
280
2040850
6410
نظر دستوری است. درست؟ چرا او باید برود؟
34:07
I don't know, she wouldn't say she wouldn't say, wouldn't is our modal verb? In this case,
281
2047260
9540
نمی‌دانم، او نمی‌گوید که نمی‌گوید، آیا فعل معین ما نیست؟ در این مورد، از
34:16
it's being used to
282
2056800
1379
آن برای
34:18
Suggest a unwillingness. For example she wouldn't help me. She wouldn't help me. She wouldn't
283
2058179
12911
پیشنهاد عدم تمایل استفاده می شود. به عنوان مثال او به من کمک نمی کند. او به من کمک نمی کند. او به
34:31
help me. There's an unwillingness, she could help me. She had the ability to help me but
284
2071090
8890
من کمک نمی کند. یک عدم تمایل وجود دارد، او می تواند به من کمک کند. او این توانایی را داشت که به من کمک کند، اما
34:39
she didn't she wouldn't help me. Now, important grammatically when you have a modal verb your
285
2079980
10439
او به من کمک نمی کرد. اکنون، از نظر دستوری مهم است که وقتی یک فعل معین دارید neck شما،
34:50
neck,
286
2090419
1000
34:51
Next verb needs to be the base verb, not the infinitive modal + base verb. So we don't
287
2091419
6821
فعل Next باید فعل پایه باشد، نه فعل مصدر مدال + فعل پایه. بنابراین ما نمی
34:58
say she wouldn't to say because that's the infinitive to say, she wouldn't to help me.
288
2098240
9120
گوییم که او نمی خواهد بگوید زیرا این مصدر برای گفتن است، او به من کمک نمی کند.
35:07
No, that's incorrect. Now is also possible. She would help me. She would help me. And
289
2107360
7630
نه، این نادرست است. اکنون نیز امکان پذیر است. او به من کمک می کرد. او به من کمک می کرد. و
35:14
here is not, she would to help me because that's the infinitive. We don't want that
290
2114990
4680
اینجا نیست، او می خواهد به من کمک کند زیرا این مصدر است. ما آن چیزی را که می خواهیم نمی خواهیم
35:19
we want.
291
2119670
1000
.
35:20
Our base verb, she would help me. She wouldn't help me. She refused to help me.
292
2120670
8130
فعل پایه ما، او به من کمک می کرد. او به من کمک نمی کند. او از کمک به من امتناع کرد.
35:28
I don't know. She wouldn't say I said something wrong. Now, I long for yesterday. This is
293
2128800
8620
من نمی دانم. او نمی گفت من اشتباه گفتم. حالا دلم برای دیروز تنگ شده این
35:37
a very poetic expression. Honestly, I don't think you'll use it too much in your speech,
294
2137420
8850
یک بیان بسیار شاعرانه است. راستش را بخواهید، فکر نمی‌کنم زیاد از آن در سخنرانی‌تان استفاده کنید،
35:46
but it is a very nice, poetic expression and you may hear it in other songs, movies TV
295
2146270
8190
اما بیان بسیار زیبا و شاعرانه‌ای است و ممکن است آن را در آهنگ‌های دیگر، فیلم‌های تلویزیونی
35:54
and most likely poetry as well.
296
2154460
3780
و به احتمال زیاد شعر نیز بشنوید.
35:58
I long for when you long for something you really, really, really want it. There's a
297
2158240
8349
من آرزو دارم وقتی آرزوی چیزی را داشته باشی که واقعاً، واقعاً، واقعاً آن را می‌خواهی.
36:06
strong desire for that. You might say, I long for summer, for example, right now, it's winter,
298
2166589
13201
میل شدیدی برای آن وجود دارد. ممکنه بگید دلم واسه تابستون تنگ شده مثلا الان زمستونه
36:19
it's very cold. I long for summer, I long to see the trees in bloom.
299
2179790
8890
خیلی سرده. من آرزوی تابستان را دارم، آرزوی شکوفه دیدن درختان را دارم.
36:28
The trees in bloom, the Flowers In Bloom, notice because I have a verb here, I use the
300
2188680
9231
The trees in bloom, the Flowers In Bloom, توجه کنید چون من یک فعل دارم در اینجا، از
36:37
infinitive, I long to see the trees in bloom, I long for summer summer is a noun. So we
301
2197911
9579
مصدر استفاده می کنم، I long to see the trees in bloom، I long for summer summer یک اسم است. بنابراین
36:47
use for + noun. Let me write this for + noun and then you use infinitive if you're going
302
2207490
10490
از + اسم استفاده می کنیم. اجازه دهید این را برای اسم + بنویسم و ​​اگر می خواهید از
36:57
to
303
2217980
1000
36:58
use a verb. So long + infinitive and this is long + 4 + noun. Now, because long is a
304
2218980
11500
فعل استفاده کنید از مصدر استفاده کنید. بنابراین طولانی + مصدر و این طولانی + 4 + اسم است. اکنون، چون long یک
37:10
verb, you do need to conjugate it, she Longs for Summer, She longed for summer, that would
305
2230480
10700
فعل است، شما باید آن را با هم ترکیب کنید، او آرزوی تابستان دارد، او آرزوی تابستان را داشت، که
37:21
be in the past. Simple, of course, she Longs for summer. I long to see the trees in bloom.
306
2241180
6669
در گذشته خواهد بود. ساده، البته، او در آرزوی تابستان است. من مشتاق دیدن درختان در حال شکوفه هستم. به نظر می
37:27
It sounds
307
2247849
1000
رسد
37:28
It's very poetic honestly I probably wouldn't say that because it does sound very poetic.
308
2248849
5681
بسیار شاعرانه است صادقانه بگویم احتمالاً این را نمی گویم زیرا بسیار شاعرانه به نظر می رسد.
37:34
I probably wouldn't say it to my friends but it sounds beautiful to me. So why don't you
309
2254530
6829
من احتمالاً آن را به دوستانم نمی گویم اما برای من زیبا به نظر می رسد. پس چرا
37:41
try that in the comments below? Try sharing something that you long for or you can use
310
2261359
6220
آن را در نظرات زیر امتحان نمی کنید؟ سعی کنید چیزی را به اشتراک بگذارید که آرزوی آن را دارید یا می توانید از
37:47
a hypothetical Sheehy, we long for as well.
311
2267579
5831
یک Sheehy فرضی استفاده کنید، ما نیز آرزوی آن را داریم.
37:53
Let's continue on yesterday. Love was such an easy game to play. Of course, our verb
312
2273410
9390
بیایید دیروز را ادامه دهیم. عشق بازی بسیار آسانی بود. البته فعل ما
38:02
to be in the past, simple conjugated with our subject, which is love. That's why. It's
313
2282800
8559
به ماضی بودن ساده با فاعل ما که عشق است. از همین رو.
38:11
was now, I need a place to hide away. Oh, I believe in yesterday? Again, I believe in
314
2291359
10411
الان بود، من به جایی برای پنهان شدن نیاز دارم. آه من گمان کردم دیروز است؟ باز هم من به
38:21
you, I believe.
315
2301770
1000
تو ایمان دارم، ایمان دارم.
38:22
Leave in your abilities. I believe, in your talent. You got this. Let's continue on. Okay,
316
2302770
9130
توانایی های خود را رها کنید. من به استعداد تو ایمان دارم تو متوجهش شدی. بیایید ادامه دهیم. خوب،
38:31
this is back to the course. So I don't think there's anything new here why she had to go.
317
2311900
6260
این به دوره بازگشت. بنابراین فکر نمی‌کنم چیز جدیدی در اینجا وجود داشته باشد که چرا او باید برود.
38:38
We already talked about this.
318
2318160
3590
قبلاً در این مورد صحبت کردیم.
38:41
This is the same as before and that's the end of the song. So it's a simple song but
319
2321750
5890
این هم مثل قبل است و این پایان آهنگ است. بنابراین این یک آهنگ ساده است اما
38:47
it's a great reminder of the past simple because it's about yesterday and there's some very
320
2327640
7150
یادآور گذشته ساده است زیرا مربوط به دیروز است و
38:54
nice expressions in this song as well. So now what I recommend is that you listen to
321
2334790
6670
همچنین عبارات بسیار خوبی در این آهنگ وجود دارد. بنابراین اکنون آنچه من توصیه می کنم این است که به آهنگ گوش دهید
39:01
the song. So the link to listen to the song and follow, along with the lyrics, is in the
322
2341460
6210
. بنابراین لینک گوش دادن به آهنگ و دنبال کردن آن به همراه متن آن در
39:07
free lesson, PDF that you can download this exact.
323
2347670
4120
درس رایگان به صورت پی دی اف قرار دارد که می توانید دقیقا به همین منظور دانلود کنید .
39:11
F and you can listen to this song. I hope you enjoyed this lyric review.
324
2351790
6900
F و شما می توانید به این آهنگ گوش دهید. امیدوارم از این نقد شعر لذت برده باشید.
39:18
Let's get started with the song review and we'll go through the song together. Now, keep
325
2358690
4571
بیایید با بررسی آهنگ شروع کنیم و با هم آهنگ را مرور می کنیم. در حال حاضر،
39:23
in mind for copyright purposes, I'm not allowed to play the song but I have included the link
326
2363261
7289
برای اهداف کپی رایت به خاطر داشته باشید، من مجاز به پخش آهنگ نیستم، اما لینکی را قرار داده ام
39:30
to where you can listen to the song with the lyrics. So you can learn what the lyrics mean.
327
2370550
7090
که می توانید آهنگ را همراه با متن آن گوش دهید . بنابراین می توانید معنی اشعار را یاد بگیرید.
39:37
And then after this lesson, you can listen to the song. With the lyrics, the song starts
328
2377640
4850
و بعد از این درس می توانید به آهنگ گوش دهید. با شعر، آهنگ
39:42
by saying, we were good. We were gold kind of dream that can't be sold.
329
2382490
5990
با این جمله شروع می شود که ما خوب بودیم. ما رویای طلایی بودیم که نمی‌توان آن را فروخت.
39:48
Old. We were good. We were gold. I said, I wasn't going to sing. Notice the verb tense
330
2388480
7050
قدیمی ما خوب بودیم ما طلا بودیم گفتم، قرار نیست آواز بخوانم. به زمان فعل
39:55
here? We were good. What verb tenses? This of course, it's the past simple of the verb
331
2395530
7170
در اینجا توجه کنید؟ ما خوب بودیم چه زمان های فعل؟ البته این ماضی ساده فعل
40:02
to be. So it means, of course they are no longer good, which implies this is a song
332
2402700
8010
to be است. پس این بدان معناست که آنها دیگر خوب نیستند، که به این معنی است که این آهنگی
40:10
about a breakup. A breakup, a breakup is, when a couple a romantic couple is together
333
2410710
6790
درباره جدایی است. جدایی، جدایی زمانی است که یک زوج یک زوج عاشقانه با هم هستند
40:17
And they break up and they're no longer together. That's a breakup. So you could say this is
334
2417500
8319
و از هم جدا می شوند و دیگر با هم نیستند. این یک جدایی است. بنابراین می توان گفت این
40:25
a breakup song. So here I gave you some examples. This is a song about a breakup. This is our
335
2425819
7431
یک آهنگ جدایی است. بنابراین در اینجا چند مثال برای شما آوردم. این آهنگ در مورد جدایی است. این
40:33
now and here we're no longer together. We broke up, this is the phrasal verb break up
336
2433250
7390
الان ماست و اینجا دیگر با هم نیستیم. ما از هم جدا شدیم، این فعل عبارتی break up است
40:40
and this is the past form. Broke is the past simple of break. We were good, we're not.
337
2440640
7750
و این شکل گذشته است. شکست گذشته ساده شکست است. ما خوب بودیم، نیستیم.
40:48
Anymore. We were gold. We're not anymore kind of dream that can't be sold in music. It's
338
2448390
9221
دیگر. ما طلا بودیم ما دیگر رویایی نیستیم که نتوان آن را در موسیقی فروخت.
40:57
very common to reduce certain words for pronunciation purposes because it flows smoother, kinda
339
2457611
8488
بسیار معمول است که برخی از کلمات را برای اهداف تلفظ کاهش دهید، زیرا روان تر جریان می یابد، به
41:06
is a reduction of the word kind of. And in this case it means the kind of dream. So it's
340
2466099
10131
نوعی کاهش کلمه است. و در این صورت به معنای نوع خواب است. بنابراین
41:16
talking about the type of
341
2476230
1790
در مورد نوع
41:18
Dream. The kind of dream, the type of dream kind of dream that can't be sold. We were
342
2478020
9210
رویا صحبت می شود. نوع رویا، نوع رویا نوعی رویا که نمی تواند فروخته شود. حق با ما بود
41:27
right. Tell we weren't built a home and watched it burn. So here, when they were still a couple
343
2487230
10639
. بگو که ما خانه ای ساخته نشده بودیم و نظاره گر سوختن آن بودیم. بنابراین اینجا، زمانی که آنها قبل از جدایی هنوز زن و شوهر بودند، با
41:37
before they broke up, they built a home together and then they broke up and now they're watching,
344
2497869
8911
هم خانه ای ساختند و بعد از هم جدا شدند و حالا دارند تماشا می کنند،
41:46
it burn of course.
345
2506780
1000
البته می سوزد. البته
41:47
Course metaphorically, not literally, they're watching all their memories, their time together
346
2507780
7240
به صورت استعاری، نه به معنای واقعی کلمه، آنها در حال تماشای تمام خاطرات خود هستند، زمان با هم
41:55
burn. So this sets the tone of the song we know it's going to be a sad song about a breakup.
347
2515020
10790
سوخته. بنابراین این لحن آهنگی را تنظیم می کند که می دانیم یک آهنگ غم انگیز در مورد جدایی خواهد بود.
42:05
Now this is the pre-chorus I didn't want to leave. You wanna is a reduction, it's the
348
2525810
7460
حالا این پیش گروهی است که نمی خواستم آن را ترک کنم. شما می خواهید یک کاهش است، این
42:13
word want to but when you're singing is a lot easier to say
349
2533270
5049
کلمه خواستن است، اما وقتی می خوانید گفتن خیلی راحت تر است
42:18
I didn't wanna then saying I didn't want to leave you so it's just easier to say in spoken
350
2538319
6711
من نمی خواستم بعد بگویم نمی خواستم تو را ترک کنم، بنابراین گفتن به زبان انگلیسی گفتاری ساده تر است
42:25
English, especially when you're singing. So this is saying that it wasn't my Lee's decision
351
2545030
7170
، به خصوص وقتی تو داری آواز میخونی بنابراین این می‌گوید که تصمیم لی من
42:32
to break up to end the relationship. I didn't want to leave you. I didn't want to lie. I'm
352
2552200
8669
برای پایان دادن به رابطه نبوده است. نمی خواستم ترکت کنم من نمی خواستم دروغ بگویم.
42:40
not sure what they're lying about Ally is of course when you do not tell the truth.
353
2560869
7301
مطمئن نیستم که آنها در مورد الی دروغ می گویند البته زمانی که شما حقیقت را نمی گویید.
42:48
Ruth to lie. Now notice the verb I'm using here. You tell the truth. In this case, truth
354
2568170
10630
روت به دروغ گفتن حالا به فعل من در اینجا توجه کنید . شما حقیقت را بگویید. در این صورت حقیقت
42:58
is a noun and we do not use the verb. Say, you never say the truth and you never say
355
2578800
9880
یک اسم است و از فعل استفاده نمی کنیم. بگو، شما هرگز راست نمی گویید و هرگز دروغ نمی گویید
43:08
lies. You always tell the truth or you tell lies, but when you use tell,
356
2588680
9630
. شما همیشه راست می گویید یا دروغ می گویید، اما وقتی از tell استفاده می کنید،
43:18
Tell is your verb and lies is a noun. It doesn't have to be plural. You could tell all lie,
357
2598310
8350
Tell فعل شماست و دروغ یک اسم است. لازم نیست که جمع باشد. شما می توانید همه دروغ ها را بگویید،
43:26
or you can tell lies in the plural, but for truth, there's only one truth, right? Which
358
2606660
8511
یا می توانید دروغ ها را به صورت جمع بگویید، اما برای حقیقت، فقط یک حقیقت وجود دارد، درست است؟ به همین
43:35
is why we use the truth and it's singular. But you can say all lie or lies in plural
359
2615171
6789
دلیل است که ما از حقیقت استفاده می کنیم و آن مفرد است. اما شما می توانید همه دروغ یا دروغ را به صورت جمع بگویید
43:41
but again
360
2621960
1000
اما دوباره
43:42
Lies and truth. That's the noun. And the verb is tell, but you can also use lie as a verb.
361
2622960
9190
دروغ و حقیقت. این اسم است. و فعل گفتن است، اما می توانید از دروغ به عنوان فعل نیز استفاده کنید.
43:52
For example, I lied to my boyfriend. This is our verb lie and it's in the past simple.
362
2632150
5659
مثلا من به دوست پسرم دروغ گفتم. این فعل ما دروغ است و در گذشته ساده است.
43:57
I lied to my boyfriend.
363
2637809
3241
به دوست پسرم دروغ گفتم
44:01
I didn't want to lie started to cry but then I remembered now the song goes into the chorus
364
2641050
11049
من نمی خواستم دروغ بگویم شروع کردم به گریه کردن، اما بعد یادم آمد که اکنون آهنگ به گروه کر می رود
44:12
and although this is a breakup song, the song becomes more optimistic, more upbeat and the
365
2652099
8911
و اگرچه این یک آهنگ جدایی است، اما آهنگ خوش بینانه تر، شادتر و
44:21
chorus. I can buy myself flowers write my name in the sand. Now notice she doesn't repeat
366
2661010
8799
گروه کر می شود. من می توانم برای خودم گل بخرم نامم را روی شن ها بنویسم. حالا توجه کنید که او این را تکرار نمی کند
44:29
this.
367
2669809
1000
.
44:30
I can, but it's implied for every line. I can write my name in the sand. I can talk
368
2670809
6530
من می توانم، اما برای هر خط به طور ضمنی اشاره شده است. می توانم نامم را روی شن ها بنویسم. می‌توانم
44:37
to myself for hours but that was sound quite repetitive to say it over and over. So this
369
2677339
5931
ساعت‌ها با خودم صحبت کنم، اما تکرار آن تکراری بود. بنابراین این
44:43
I can applies to all the actions by myself flowers. So someone else usually gives you
370
2683270
9460
من می توانم برای تمام اقدامات توسط خودم گل اعمال می شود . بنابراین شخص دیگری معمولاً به شما گل می دهد
44:52
flowers, right? I can buy myself flowers write my name in the sand because normally
371
2692730
7990
، درست است؟ من می توانم برای خودم گل بخرم که نامم را روی شن بنویسم زیرا معمولاً
45:00
You're in, love you write your name with your initials and your boyfriend or girlfriend's
372
2700720
7030
شما در آن هستید، دوست دارم نام خود را با حروف اول خود بنویسید و حروف اول نام دوست پسر یا دوست دختر خود را
45:07
initials in the sand with a big heart around it. So she's saying, I can write my name in
373
2707750
6119
روی ماسه با قلب بزرگی در اطراف آن بنویسید. بنابراین او می گوید، من می توانم نام خود را در
45:13
this and talk to myself for hours. This is a good time reference here for hours. This
374
2713869
10000
این بنویسم و ​​ساعت ها با خودم صحبت کنم. این یک مرجع زمانی خوب در اینجا برای ساعت ها است. این
45:23
is a non specific amount of time but it sounds like a long time.
375
2723869
6701
مدت زمان مشخصی نیست اما به نظر طولانی است.
45:30
For example, we worked on the project 4 hours, 4 hours that sounds like, oh, long time even
376
2730570
9070
به عنوان مثال، ما روی پروژه 4 ساعت کار کردیم، 4 ساعت که به نظر می رسد، اوه، مدت زیادی است، حتی
45:39
though you don't specify it. Now, you can specify the time and say we worked on the
377
2739640
5350
اگر شما آن را مشخص نکنید. حالا می‌توانید زمان را مشخص کنید و بگویید ما
45:44
project for three hours and be more specific, but if you don't include a specific quantity
378
2744990
8280
سه ساعت روی پروژه کار کردیم و دقیق‌تر باشید، اما اگر مقدار خاصی را در نظر نگیرید
45:53
and just say for hours, it sounds like a long period of time now.
379
2753270
7780
و فقط ساعت‌ها بگویید، الان مدت زمان زیادی به نظر می‌رسد.
46:01
Time reference for hours is flexible, and you can use it in different verb tenses. For
380
2761050
5911
مرجع زمان برای ساعت ها انعطاف پذیر است و می توانید از آن در زمان های مختلف فعل استفاده کنید. به عنوان
46:06
example, you can use it in the present, perfect continuous. And you can say we've been working
381
2766961
6829
مثال، شما می توانید آن را در حال، استمراری کامل استفاده کنید . و می توانید بگویید که ما
46:13
on the project for hours. So remember, for hours, just means a long period of time and
382
2773790
5860
ساعت ها روی پروژه کار می کنیم. بنابراین به یاد داشته باشید، ساعت ها، فقط به معنای یک دوره زمانی طولانی است و
46:19
it's in the present, perfect continuous. Because it shows that the actions started in the past
383
2779650
5260
در زمان حال است، پیوسته کامل. زیرا نشان می دهد که اقدامات از گذشته آغاز شده
46:24
and continues until now. And we actually don't know when the action will stop.
384
2784910
5880
و تا کنون ادامه دارد. و ما در واقع نمی دانیم چه زمانی این عمل متوقف می شود.
46:30
But this one in the past simple it's a completed action, you're not working on it anymore but
385
2790790
7150
اما این یکی در گذشته ساده یک اکشن کامل است، شما دیگر روی آن کار نمی کنید اما
46:37
yesterday or last week you worked on the project for hours coming back to our song, talk to
386
2797940
7379
دیروز یا هفته گذشته ساعت ها روی پروژه کار کردید و دوباره به آهنگ ما برمی گردید،
46:45
myself for hours, I can talk to myself for a long period of time. I can say things you
387
2805319
7661
ساعت ها با خودم صحبت کنید، من می توانم با خودم صحبت کنم یک دوره زمانی طولانی من می توانم چیزهایی بگویم که شما
46:52
don't understand. I can take myself dancing. Notice this sentence structure, you can
388
2812980
7230
درک نمی کنید. من می توانم خودم را به رقصیدن بکشم. به این ساختار جمله توجه کنید، شما می توانید
47:00
I think someone and then you have an activity or a location. So generally, someone else
389
2820210
9670
فکر کنم کسی و سپس یک فعالیت یا مکان دارید. بنابراین به طور کلی، شخص دیگری
47:09
will take you dancing. They will come to your house and you'll get in the car and you will
390
2829880
6650
شما را به رقص خواهد برد. آنها به خانه شما می آیند و شما سوار ماشین می شوید و با
47:16
go together to a club and go dancing, right? But my leasing, I can take myself dancing.
391
2836530
10940
هم به یک باشگاه می روید و می رقصید، درست است؟ اما اجاره من، من می توانم خودم را به رقص.
47:27
You don't have to use this in a romantic.
392
2847470
2510
شما لازم نیست از این در یک رمانتیک استفاده کنید.
47:29
Text, of course, for example, I took my mom. So I went, I got my mom and then together,
393
2849980
10630
پیامک البته مثلا مامانم رو گرفتم. پس رفتم، مامانم رو گرفتم و بعد با هم
47:40
we went to the doctor's appointment. I took my mom to her, doctors appointment, we waited
394
2860610
7620
رفتیم وقت دکتر. من مادرم را پیش او بردم، قرار دکتر،
47:48
for hours for a long, period of time. So generally we use this when we want to express some frustration.
395
2868230
6690
ساعت ها برای مدت طولانی منتظر ماندیم. بنابراین به طور کلی وقتی می‌خواهیم ناامیدی را بیان کنیم از این استفاده می‌کنیم.
47:54
Oh, I was stuck in traffic for hours.
396
2874920
3810
آخه من ساعت ها تو ترافیک گیر کردم
47:58
Okay, let's continue on and I can hold my own hand. So of course, let's say this is
397
2878730
8270
خوب، بیایید ادامه دهیم و من می توانم دست خودم را بگیرم. بنابراین، بیایید بگوییم که این
48:07
your boyfriend or your husband. It's very common to hold hands to hold hands and she's
398
2887000
7319
دوست پسر یا شوهر شماست. خیلی معمول است که دست را بگیریم و او
48:14
just joking and saying, I don't need you. I can hold my own hand which I think is quite
399
2894319
7851
فقط شوخی می‌کند و می‌گوید من به تو نیازی ندارم. من می توانم دست خودم را بگیرم که به نظرم خیلی
48:22
funny. I can love me better than you can notice our sentence structure.
400
2902170
7080
خنده دار است. من می توانم مرا دوست داشته باشم بهتر از آن که شما متوجه ساختار جمله ما شوید.
48:29
Here. This is a comparative sentence, I can. And then a certain activity and then we have
401
2909250
8630
اینجا. این یک جمله مقایسه ای است، من می توانم. و سپس یک فعالیت خاص و سپس
48:37
our comparative adjective better. Then someone can let's review these two sentences here.
402
2917880
8490
صفت مقایسه ای خود را بهتر داریم. سپس یکی می تواند این دو جمله را اینجا مرور کند.
48:46
Miley can sing better than I can. That's true. Or I can say Miley can sing better than me.
403
2926370
11130
مایلی بهتر از من می تواند بخواند. درست است. یا می توانم بگویم مایلی بهتر از من می تواند بخواند. به
48:57
Notice the difference between
404
2937500
1839
تفاوت
48:59
These two sentences in this one, I have. I and then can because I'm using a verb, you
405
2939339
10011
این دو جمله در این یکی، من توجه کنید. من و سپس می توانم چون از فعل استفاده می کنم،
49:09
need a subject before the verb I can. Now Miley uses this word, can a lot in her chorus,
406
2949350
9430
قبل از فعل I can به فاعل نیاز دارید. حالا مایلی از این کلمه can خیلی در گروه کر خود استفاده می کند،
49:18
which is probably why she ended it on can rather than just seeing better than you, better
407
2958780
7130
احتمالاً به همین دلیل است که او آن را به جای اینکه فقط بهتر از شما ببیند، بهتر
49:25
than you better than you can.
408
2965910
3300
از شما بهتر از شما، آن را روی can به پایان رساند.
49:29
You can also just say better than someone and in this case you want a pronoun, Miley
409
2969210
8690
شما همچنین می توانید فقط بهتر از کسی بگویید و در این مورد یک ضمیر می خواهید، مایلی
49:37
can sing better than me and the next part just repeats can love me better over and over
410
2977900
7840
می تواند بهتر از من بخواند و قسمت بعدی فقط تکرار می شود می تواند بارها و
49:45
again in the song. Now the next part paint my nails. So that's when you put nail polish,
411
2985740
9140
بارها در آهنگ بهتر مرا دوست داشته باشد. حالا قسمت بعدی ناخن هایم را رنگ کنید . پس وقتی لاک میزنی،
49:54
you paint your nails with nail polish, paint my nails.
412
2994880
4570
ناخن هایت را با لاک رنگ می کنی، ناخن های من را رنگ کن.
49:59
Al's cherry red. The color match the roses that you left so match. Well what is being
413
2999450
9400
الس قرمز آلبالویی. رنگ با گل رزهایی که گذاشتید مطابقت دارد. خوب چه چیزی
50:08
matched here? When you match you have two or more things that are coming together. So
414
3008850
7390
در اینجا مطابقت دارد؟ وقتی با هم هماهنگ می‌شوید، دو یا چند چیز دارید که با هم می‌آیند. بنابراین
50:16
we have cherry red, which is a bright red, and then we have roses which are also red.
415
3016240
8910
ما قرمز گیلاسی داریم که قرمز روشن است و سپس گل رز داریم که آن هم قرمز است.
50:25
So I can say, oh look my nail polish man.
416
3025150
4880
بنابراین می توانم بگویم، اوه مرد لاک ناخن من را نگاه کن. با
50:30
Matches the Roses, the sentence structure is X matches why our verb is match and it
417
3030030
7720
گل رز مطابقت دارد، ساختار جمله X است منطبق بر این است که چرا فعل ما مطابق است و
50:37
just means X, the nail polish combines well with Y combines, well in the sense that it
418
3037750
8339
فقط به معنی X است، لاک ناخن به خوبی با ترکیب Y ترکیب می شود، به این معنا که
50:46
is similar to.
419
3046089
3881
شبیه به آن است.
50:49
Similar to. So if I'm wearing this sweater I might say hmm. What lipstick will match
420
3049970
8060
شبیه به. بنابراین اگر من این ژاکت را می پوشم، ممکن است بگویم هوم. چه رژ لبی با
50:58
this sweater or what jewelry will match this sweater what combines? Well with this sweater
421
3058030
8740
این پلیور هماهنگ می شود یا چه جواهراتی با این پلیور هماهنگ می شود ؟ خوب با این ژاکت
51:06
and you can do that for paint. When you're painting your room. Hmm. Does the paint match
422
3066770
5740
و شما می توانید این کار را برای رنگ انجام دهید. وقتی اتاقت را رنگ می کنی هوم آیا رنگ با صندلی مطابقت دارد
51:12
the chair? Does the pillow match the chair, for example. OK, let's
423
3072510
6839
؟ آیا مثلاً بالش با صندلی مطابقت دارد؟ خوب، بیایید
51:19
Continue on. No Remorse, no regret. These are two great words, especially in the context
424
3079349
6441
ادامه دهیم. نه پشیمانی، نه پشیمانی. این دو کلمه عالی هستند، به خصوص در زمینه
51:25
of a breakup song. Remorse is a deep feeling of sadness for a wrongdoing. So let's say
425
3085790
10370
آهنگ جدایی. پشیمانی یک احساس عمیق غم و اندوه برای یک کار اشتباه است. بنابراین فرض کنید
51:36
Miley cheated on her boyfriend and that's why they broke up. It's considered wrong to
426
3096160
9000
مایلی به دوست پسرش خیانت کرده و به همین دلیل آنها از هم جدا شدند.
51:45
cheat on someone, right? So that's all wrong, a wrongdoing.
427
3105160
4310
خیانت به کسی اشتباه تلقی می شود، درست است؟ پس این همه اشتباه است، یک کار اشتباه. آیا
51:49
Is something an action that is considered Wrong by Society or by your own personal values.
428
3109470
8460
کاری است که توسط جامعه یا ارزش های شخصی شما اشتباه تلقی می شود.
51:57
So, if Miley cheated on her boyfriend, she might feel remorse, which is a really deep
429
3117930
7170
بنابراین، اگر مایلی به دوست پسرش خیانت کند، ممکن است احساس پشیمانی کند، که واقعاً یک
52:05
feeling of sadness. Now, regret is very similar to remorse. To be honest, it's a feeling of
430
3125100
7040
احساس غمگینی عمیق است. حالا پشیمانی خیلی شبیه پشیمانی است. صادقانه بگویم، این یک احساس
52:12
sadness, over something that has happened. So very similar. Both of them are negative
431
3132140
5699
غم و اندوه است، به خاطر چیزی که اتفاق افتاده است. خیلی شبیهه هر دوی آنها احساسات منفی هستند
52:17
emotions. I
432
3137839
1271
. من
52:19
I would say remorse. It's a deeper feeling. It's a more painful feeling and also there's
433
3139110
6969
میگم پشیمونم این یک احساس عمیق تر است. این یک احساس دردناک تر است و همچنین
52:26
always a wrongdoing associated with it. Whereas regret you didn't necessarily do something
434
3146079
8081
همیشه یک اشتباه در ارتباط با آن وجود دارد. در حالی که پشیمانی که لزوماً کار اشتباهی انجام ندادید
52:34
wrong. Maybe you regret not applying for a job but it isn't wrong to not apply for that
435
3154160
8850
. شاید از درخواست نکردن برای شغل پشیمان باشید، اما اشتباه نیست که برای آن شغل درخواست نکنید،
52:43
job is just a decision that you made. So there are very similar but just
436
3163010
5569
فقط تصمیمی است که شما گرفته اید. بنابراین بسیار مشابه هستند اما فقط
52:48
Used in different context. So no remorse. She doesn't feel a deep feeling of sadness
437
3168579
8891
در زمینه های مختلف استفاده می شوند. پس عذاب وجدان نداره او احساس غم و اندوه عمیقی
52:57
for a wrongdoing and no regret. She doesn't regret ending the relationship. She doesn't
438
3177470
6099
برای یک کار اشتباه و پشیمانی ندارد. او از پایان دادن به رابطه پشیمان نیست. او از اینکه به
53:03
regret telling the person that she doesn't love them anymore. No, regret, I forgive every
439
3183569
7371
آن شخص می گوید که دیگر او را دوست ندارد پشیمان نمی شود . نه، پشیمان، هر کلمه ای را می بخشم
53:10
word. You said, when you forgive someone, it means you're no longer mad at them.
440
3190940
7540
. گفتی، وقتی کسی را می بخشی، یعنی دیگر از دست او عصبانی نیستی.
53:18
Now we got into the course again and it's the same as before before she said I didn't
441
3198480
8540
حالا دوباره وارد دوره شدیم و مثل قبل است که می‌گفت نمی‌خواستم
53:27
want to lie and now she's saying I didn't want to fight when two people fight it's when
442
3207020
6740
دروغ بگویم و حالا می‌گوید من نمی‌خواستم دعوا کنم وقتی دو نفر با هم دعوا می‌کنند، وقتی با هم دعوا می‌کنند
53:33
they're in an argument or a disagreement ba-ba-ba-ba-ba-ba. That's you know they're fighting oh my parents
443
3213760
8039
یا اختلاف دارند. -با-با-با-با-با. یعنی میدونی اونا دارن دعوا میکنن یا پدر و مادرم
53:41
are fighting again or my two friends are fighting.
444
3221799
5861
دوباره دعوا میکنن یا دوتا دوستم دارن دعوا میکنن.
53:47
Again, you don't just have to fight with a romantic relationship. You can fight with
445
3227660
5830
باز هم، لازم نیست فقط با یک رابطه عاشقانه مبارزه کنید. شما می توانید با
53:53
your sibling, you can fight with your friend. So when you get into a disagreement and you're
446
3233490
5750
خواهر یا برادر خود دعوا کنید، می توانید با دوست خود دعوا کنید. بنابراین وقتی با هم اختلاف پیدا می کنید و از دست
53:59
mad at each other, you can say, we're fighting. Here are two examples sentences, my sister,
447
3239240
6800
هم عصبانی می شوید، می توانید بگویید ما داریم دعوا می کنیم. در اینجا دو مثال مثال می زنم، من
54:06
and I fight a lot, very common for siblings to fight my husband, and I rarely fight. So,
448
3246040
8170
و خواهرم زیاد دعوا می کنیم، بسیار رایج است که خواهر و برادر با شوهرم دعوا کنند و من به ندرت دعوا می کنم. بنابراین،
54:14
fight is the only word that's different here.
449
3254210
3180
مبارزه تنها کلمه ای است که در اینجا متفاوت است.
54:17
And then it goes right into the chorus which we already reviewed. So now, and we reviewed
450
3257390
9590
و سپس مستقیماً وارد گروه کری می شود که قبلاً بررسی کردیم. بنابراین اکنون، و ما
54:26
this already, and this is the chorus again, and this is the chorus again. So that is the
451
3266980
13120
قبلاً این را بررسی کردیم، و این دوباره کر است، و این دوباره کر است. پس این
54:40
end of the song. So now you know all the lyrics from the song. So again, click on this
452
3280100
7499
پایان آهنگ است. بنابراین اکنون تمام متن آهنگ را می دانید. پس دوباره روی
54:47
This link, it will be in the description below and I want you to listen to Miley Cyrus's
453
3287599
7131
این لینک کلیک کنید، در توضیحات زیر خواهد بود و از شما می خواهم آهنگ مایلی سایرس را گوش دهید
54:54
song and you can follow along with the lyrics as well. Let's start by reviewing the name
454
3294730
8460
و می توانید به همراه متن آن را نیز دنبال کنید. با بررسی نام
55:03
of the song, which is antihero antihero. And as a hero is, someone who does not have traditional
455
3303190
9710
آهنگ که ضدقهرمان است شروع می کنیم. و به عنوان یک قهرمان، کسی است که
55:12
heroic qualities. So notice here heroic this
456
3312900
4760
ویژگی های قهرمانی سنتی ندارد. بنابراین توجه داشته باشید که در اینجا قهرمانانه این
55:17
Is an adjective to describe the qualities. You can also describe a person as heroic,
457
3317660
7449
صفتی برای توصیف کیفیت است. شما همچنین می توانید یک فرد را قهرمان توصیف کنید،
55:25
so you could say, firefighters people, who fight fires firefighters are very heroic,
458
3325109
9691
بنابراین می توانید بگویید، مردم آتش نشان، که آتش نشان ها با آتش مبارزه می کنند، بسیار قهرمان هستند،
55:34
so we're using it as an adjective. So Anti Hero is someone who does not have these traditional
459
3334800
7830
بنابراین ما از آن به عنوان یک صفت استفاده می کنیم. بنابراین ضد قهرمان کسی است که این
55:42
heroic qualities, like courage. But even though they don't have those
460
3342630
4669
ویژگی های قهرمانانه سنتی مانند شجاعت را ندارد. اما حتی اگر آنها آن
55:47
Qualities. There's still admired. Now you probably hear about anti-heroes more in movies,
461
3347299
8851
ویژگی ها را ندارند. هنوز قابل تحسین است. حالا احتمالاً بیشتر در مورد ضدقهرمان ها در فیلم ها،
55:56
plays books. In this case song, lyrics thinking of movies. The first movie that came to my
462
3356150
6820
کتاب ها می شنوید. در این مورد آهنگ، اشعار به فکر فیلم است. اولین فیلمی که به ذهنم رسید
56:02
mind is the movie, Deadpool. If you haven't seen the movie Deadpool, I highly recommend
463
3362970
7290
فیلم ددپول است. اگر فیلم ددپول را ندیده اید به شدت
56:10
it because it's hilarious. And this character is a classic example of an antihero.
464
3370260
7690
آن را توصیه می کنم چون خنده دار است. و این شخصیت نمونه کلاسیک یک ضد قهرمان است.
56:17
So now let's continue on with the rest of the lyrics. Now remember this is a song so
465
3377950
5580
پس حالا بیایید با بقیه اشعار ادامه دهیم. حالا به یاد داشته باشید که این یک آهنگ است، بنابراین
56:23
it's not going to sound the same just reading it but I am not going to sing this for you.
466
3383530
7220
فقط با خواندن آن صدای یکسانی ندارد، اما من این را برای شما نمی‌خوانم.
56:30
But I have selected some of the most common expressions and idioms that I think you might
467
3390750
8910
اما من تعدادی از رایج ترین عبارات و اصطلاحات را انتخاب کرده ام که فکر می کنم ممکن است
56:39
not know and will be useful for you to have in your vocabulary. So we're just going to
468
3399660
4460
ندانید و در دایره لغات خود برای شما مفید باشد. بنابراین ما فقط بر
56:44
focus on these specific expressions.
469
3404120
3600
روی این عبارات خاص تمرکز می کنیم.
56:47
That I've highlighted and after I explained everything, I've included the link to where
470
3407720
6010
که برجسته کردم و بعد از اینکه همه چیز را توضیح دادم، لینکی را قرار دادم که در آن
56:53
you can listen to the song but with the lyrics as well. So you can follow along with the
471
3413730
8869
می توانید آهنگ را گوش دهید، اما متن آن را نیز به همراه دارد. بنابراین می توانید
57:02
lyrics. So you can click this link after you've watched the lesson, Okay? So
472
3422599
9371
متن آن را دنبال کنید. پس می توانید بعد از تماشای درس روی این لینک کلیک کنید، خوب؟ بنابراین
57:11
This line is when mine depression works, the graveyard shift. So here, what I have highlighted
473
3431970
8339
این خط زمانی است که افسردگی معدن کار می کند، قبرستان تغییر می کند. بنابراین در اینجا، چیزی که من
57:20
to work, the graveyard shift, the graveyard shift. This is actually a time period, and
474
3440309
7971
برای کار برجسته کرده ام، شیفت قبرستان، شیفت قبرستان. این در واقع یک دوره زمانی است و
57:28
it's a time period at work that begins late at night. So usually around midnight and ends
475
3448280
9279
یک دوره زمانی در محل کار است که اواخر شب شروع می شود. بنابراین معمولاً حدود نیمه شب و
57:37
early in the morning. So you might work from 12:00.
476
3457559
3721
در اوایل صبح به پایان می رسد. بنابراین ممکن است از ساعت 12:00 کار کنید.
57:41
Midnight to 6 a.m. And there are many people who would have to work the graveyard shift,
477
3461280
7839
نیمه شب تا ساعت 6 صبح و افراد زیادی هستند که باید در شیفت قبرستان کار کنند،
57:49
such as doctors, nurses, police. And firefighters my earlier example, and of course, many others
478
3469119
9381
مانند پزشکان، پرستاران، پلیس. و آتش نشانان نمونه قبلی من، و البته، بسیاری دیگر نیز همینطور
57:58
as well. What about you, have you ever worked? The graveyard shift, share in the comments
479
3478500
6099
. شما چطور، آیا تا به حال کار کرده اید؟ شیفت قبرستان، در نظرات زیر به اشتراک بگذارید
58:04
below. As an example sentence, you could say, I'm exhausted.
480
3484599
6661
. به عنوان مثال، می توانید بگویید، من خسته هستم.
58:11
Costed from working, the graveyard shift, all week. So, that's what it means. Now, she's
481
3491260
7260
هزینه کار، شیفت قبرستان، تمام هفته. بنابراین، معنی آن همین است. الان داره
58:18
saying my depression. So, she's saying, her depression starts affecting her around midnight,
482
3498520
8160
افسردگی من رو میگه بنابراین، او می‌گوید، افسردگی او حدود نیمه‌شب روی او تأثیر می‌گذارد
58:26
and it lasts all night into the morning. So that's a very negative thing because obviously,
483
3506680
5750
و تمام شب تا صبح ادامه می‌یابد. بنابراین این یک چیز بسیار منفی است زیرا بدیهی است که
58:32
you're not going to sleep very well, if your depression works, the grave night shift, right?
484
3512430
7510
شما خیلی خوب نمی‌خوابید، اگر افسردگی شما مؤثر باشد، شیفت شب قبر، درست است؟
58:39
So, let's go to our next sentence. She says, all of the people, I've ghosted stand there
485
3519940
7210
خب بریم سراغ جمله بعدی. او می‌گوید، همه مردم، من شبح شده‌ام، آنجا
58:47
in the room. Now, I just want to point out as we're going through this song. Just remember,
486
3527150
6160
در اتاق ایستاده‌اند. اکنون، من فقط می خواهم به این نکته اشاره کنم که ما در حال بررسی این آهنگ هستیم. فقط به یاد داشته باشید،
58:53
this is a song, Taylor Swift wrote it. And the song is kind of like a dream. She had
487
3533310
7680
این یک آهنگ است، تیلور سوئیفت آن را نوشته است. و آهنگ به نوعی شبیه یک رویاست. او
59:00
the lyrics, don't really make. A lot of sense in terms of telling a story. It's like if
488
3540990
7869
متن ترانه را داشت، واقعاً نسازید. از نظر بیان یک داستان بسیار منطقی است. مثل این است که اگر
59:08
you try to tell
489
3548859
1411
بخواهید
59:10
One about your dream and it probably wouldn't make a lot of sense. So just keep that in
490
3550270
6800
رویای خود را به One بگویید و احتمالاً چندان منطقی نخواهد بود. پس فقط این را در
59:17
mind as we're reviewing the lyrics, all of the people, I've ghosted, have you heard this
491
3557070
6830
نظر داشته باشید که ما در حال بررسی اشعار هستیم، همه افرادی که من شبح کرده ام، آیا این عبارت را شنیده اید
59:23
expression to ghost someone? I've been ghosted. I ghosted him. I ghosted, her, this is a new
492
3563900
8880
که کسی را شبح کنید؟ من شبح شده ام من او را شبح کردم. من روح دیدم، او، این یک
59:32
expression that has only been used, probably for the last 5 to 10 years, when you go,
493
3572780
7259
عبارت جدید است که فقط در 5 تا 10 سال گذشته استفاده شده است، وقتی می روی،
59:40
Oh, someone you suddenly disappear from that person's life. But you don't tell the person
494
3580039
9510
آه، کسی که ناگهان از زندگی آن شخص ناپدید می شوی. اما شما به شخص نمی گویید
59:49
that you're ending the relationship, and the relationship could be a romantic relationship,
495
3589549
6961
که در حال پایان دادن به رابطه هستید، و این رابطه می تواند یک رابطه عاشقانه باشد،
59:56
but it could also be a friendship as well. So, let's say you started a new friendship
496
3596510
7490
اما می تواند یک دوستی نیز باشد. بنابراین، فرض کنید با یک نفر دوستی جدیدی شروع کردید
60:04
with someone and you hung out, three or four times you went to the movies.
497
3604000
6450
و سه یا چهار بار به سینما رفتید.
60:10
He's, you got coffee, you went out for dinner together and then all of a sudden that person
498
3610450
6629
او، شما قهوه خوردید، با هم برای شام بیرون رفتید و ناگهان آن شخص دیگر
60:17
doesn't talk to you anymore. You send them a message. Hey do you want to get together
499
3617079
5230
با شما صحبت نمی کند. شما به آنها پیام دهید. هی میخوای
60:22
this weekend? No reply, you send them another message. Hey, did you get my last message?
500
3622309
8451
این آخر هفته دور هم جمع بشیم؟ پاسخی داده نمی شود، شما یک پیام دیگر برای آنها ارسال می کنید . سلام، آیا آخرین پیام من را دریافت کردید؟
60:30
No reply that person. Just ghosted. You so I wrote the definition here for you and let
501
3630760
8420
اون شخص جواب نمیده فقط شبح شده شما پس من تعریف را اینجا برای شما نوشتم و اجازه دهید
60:39
me give you another example.
502
3639180
1520
مثال دیگری برای شما بزنم.
60:40
Example, sentence, we went out on three dates but then she ghosted me. She just stopped
503
3640700
7200
به عنوان مثال، جمله، ما در سه قرار بیرون رفتیم اما بعد او مرا شبح کرد. او فقط
60:47
replying to my messages. Stop sending me messages and she didn't tell me or explain why the
504
3647900
7850
به پیام های من پاسخ نمی دهد. از ارسال پیام به من خودداری کنید و او به من نگفت یا توضیح نداد که چرا
60:55
next sentence is I should not be left to my own devices. This is an idiom to leave, someone
505
3655750
11500
جمله بعدی این است که من نباید به حال خودم رها شوم. این یک اصطلاح است که باید کسی را
61:07
to their own devices.
506
3667250
3330
به حال خود رها کرد. به
61:10
Notice the plural its devices plural devices and this is to allow someone to make their
507
3670580
8709
جمع آن دستگاه‌های جمع دستگاه توجه کنید و این به این منظور است که به کسی اجازه می‌دهیم
61:19
own decisions about what to do. So by saying I should not be left to my own devices. Taylor
508
3679289
9161
در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهد تصمیم بگیرد. پس با گفتن من نباید به حال خودم رها شوم. تیلور
61:28
Swift is saying that she should not be allowed to make her own decisions about what to do.
509
3688450
10859
سوئیفت می‌گوید که نباید به او اجازه داد که خودش تصمیم بگیرد که چه کاری انجام دهد.
61:39
Here is another example
510
3699309
1241
در اینجا مثال دیگری وجود دارد یک
61:40
Example sentence, my boss never leaves me to my own devices, so my boss doesn't allow
511
3700550
7800
جمله مثال، رئیس من هرگز مرا به حال خودم رها نمی کند، بنابراین رئیس من به من اجازه نمی دهد که
61:48
me to make my own decisions. Of course, in this context, is about a workplace decisions,
512
3708350
7030
خودم تصمیم بگیرم. البته، در این زمینه، در مورد تصمیمات محل کار است،
61:55
right? So it's a very common expression, more so used in a business context, but as you
513
3715380
6979
درست است؟ بنابراین این یک عبارت بسیار رایج است، بیشتر در زمینه تجاری استفاده می شود، اما همانطور که می
62:02
can see, with Taylor Swift, you can use it in a general context as well. Let's continue
514
3722359
4951
بینید، با تیلور سوئیفت، می توانید آن را در یک زمینه کلی نیز استفاده کنید. بیایید
62:07
on with our lyrics. They come with
515
3727310
2940
به اشعار خود ادامه دهیم. آنها با
62:10
Races and vices well that rhymes prices vases. What does vice mean? Well, a vice is a noun
516
3730250
11130
نژادها و رذایل به خوبی می آیند که قیمت گلدان ها را قافیه می کند. معاون یعنی چه؟ خب، رذیله یک اسم است
62:21
and it simply means a bad habit. So remember her line before is that she shouldn't be left
517
3741380
6530
و به سادگی به معنای عادت بد است. بنابراین به یاد داشته باشید که خط قبلی او این بود که او را نباید
62:27
to her own devices. She shouldn't be able to make her own decisions if she does. Well
518
3747910
6981
به حال خود رها کرد. اگر تصمیم بگیرد نباید خودش تصمیم بگیرد. خب
62:34
then she has a lot of bad habits that will influence her decision. So that
519
3754891
5349
پس او عادات بد زیادی دارد که بر تصمیم او تأثیر می گذارد. به طوری که
62:40
that could be a reason why she shouldn't be left to her own devices. Now, we use those
520
3760240
6720
این می تواند دلیلی باشد برای اینکه او نباید به حال خودش رها شود. اکنون، ما از این
62:46
quite a lot with bad habits, that aren't that bad of Habits Like Chocolate. A lot of people
521
3766960
6570
عادت‌های بد بسیار استفاده می‌کنیم، عادت‌هایی مانند شکلات بد نیست. خیلی ها
62:53
will say, chocolate is my main Vice in life, which is saying, you know, you shouldn't eat
522
3773530
7499
می گویند، شکلات بد اصلی من در زندگی است، که می گویند، می دانید، نباید
63:01
so much chocolate, but you do anyway, it's a bad habit of yours. So you can use this
523
3781029
5121
اینقدر شکلات بخورید، اما به هر حال این کار را می کنید، این یک عادت بد شماست. بنابراین می‌توانید از آن
63:06
with more serious vices like drugs and alcohol.
524
3786150
4390
با مفاسد جدی‌تری مانند مواد مخدر و الکل استفاده کنید.
63:10
But we also use it with more light vices, like chocolate or McDonald's, or things like
525
3790540
8039
اما ما همچنین از آن با مذاهب سبک بیشتری مانند شکلات یا مک دونالد یا چیزهایی مانند
63:18
that, maybe listening to Too Much. Taylor Swift is your Vice because you should be working
526
3798579
6030
آن استفاده می کنیم، شاید به Too Much گوش کنیم. تیلور سوئیفت معاون شماست زیرا باید کار کنید
63:24
and not listening to Taylor Swift. Okay. Let's continue on. So remember, we're skipping quite
527
3804609
8470
و به حرف تیلور سوئیفت گوش ندهید. باشه. بیایید ادامه دهیم. بنابراین به یاد داشته باشید، ما بسیار زیاد را نادیده می گیریم،
63:33
a lot because we're just focusing on specific words that I don't think you'll understand.
528
3813079
6701
زیرا ما فقط روی کلمات خاصی تمرکز می کنیم که فکر نمی کنم متوجه شوید.
63:39
And because you got tired of my scheming now, what does it mean to scheme when you scheme?
529
3819780
9839
و چون الان از نقشه کشی من خسته شدی، وقتی نقشه می کشی چه معنایی دارد؟
63:49
It's when you make plans? But those plans are secret and the purpose of those plans
530
3829619
7111
این زمانی است که شما برنامه ریزی می کنید؟ اما این نقشه ها مخفی هستند و هدف از آن نقشه ها
63:56
is to deceive others deceive. Simply means. You want them to believe or do something that
531
3836730
7490
فریب دادن دیگران است. به سادگی یعنی. شما می خواهید آنها کاری را باور کنند یا انجام دهند که
64:04
isn't true, or isn't good for them. So, it's a negative thing to scheme.
532
3844220
5809
درست نیست یا برای آنها خوب نیست. بنابراین، برنامه ریزی یک چیز منفی است.
64:10
Hmm, to scheme. How can we trick someone? How can we do something that will benefit
533
3850029
6381
هوم، به طرح. چگونه می توانیم کسی را فریب دهیم؟ چگونه می توانیم کاری انجام دهیم که به نفع
64:16
us, but not them. Here's an example for you. My kids have been scheming to avoid chores.
534
3856410
8649
ما باشد، اما نه آنها. در اینجا یک مثال برای شما آورده شده است. بچه های من برای دوری از کارهای روزمره نقشه می کشند.
64:25
So imagine your kids are like, how can we tell Mom that? We don't need to clean the
535
3865059
6111
پس تصور کنید بچه های شما اینطور هستند، چگونه می توانیم این را به مادر بگوییم؟ ما نیازی به تمیز کردن
64:31
bathroom, or how can we get Dad to do the dishes for us? That's scheming and then they
536
3871170
7429
حمام نداریم یا چگونه می توانیم بابا را وادار کنیم که ظرف ها را برای ما بشویید؟ این نقشه کشی است و بعد
64:38
talk back and forth to each.
537
3878599
1361
با هرکدام عقب و جلو صحبت می کنند.
64:39
Each other. We can tell them, we have homework to do but then they don't actually have homework.
538
3879960
5190
یکدیگر. می‌توانیم به آنها بگوییم، ما تکلیف داریم، اما آنها در واقع تکلیف ندارند.
64:45
It's just the scheme, right? So of course this is more of a light-hearted example but
539
3885150
6350
این فقط طرح است، درست است؟ بنابراین مطمئناً این یک مثال ساده‌تر است، اما
64:51
it can be used in a more negative way as well you can scheme to try to cheat or steal for
540
3891500
6630
می‌توان از آن به روشی منفی‌تر استفاده کرد و همچنین می‌توانید برای مثال سعی کنید تقلب کنید یا دزدی کنید
64:58
example. So cuz you got tired of my scheming so someone whoever the you is was tired of
541
3898130
9270
. پس چون از مکر من خسته شدی، پس هر کسی که هستی از
65:07
Taylor Swift. Always
542
3907400
3100
تیلور سویفت خسته شده است. همیشه
65:10
These plans to deceive that person scheming and it makes sense that the person would get
543
3910500
5720
این برنامه ها برای فریب دادن آن شخص در حال نقشه کشی است و منطقی است که آن شخص
65:16
tired of it, not want her to do that. Okay? Then the chorus, the chorus is pretty simple.
544
3916220
7670
از این کار خسته شود، نه اینکه او این کار را انجام دهد. باشه؟ سپس گروه کر، کر بسیار ساده است.
65:23
There's just one word that I'll point out, I'll stare directly at the Sun but never in
545
3923890
7949
فقط یک کلمه وجود دارد که به آن اشاره خواهم کرد، مستقیم به خورشید خیره خواهم شد اما هرگز در
65:31
the mirror. So to stare, this is the same as look. So right now I'm looking here but
546
3931839
7270
آینه. پس خیره شدن، این عین نگاه است. بنابراین در حال حاضر من اینجا را نگاه می کنم اما
65:39
notice when I look
547
3939109
1251
متوجه می شوم وقتی
65:40
look, you know, sometimes my eyes will move a little bit or I'll blink my eyes but when
548
3940360
5070
نگاه می کنم، می دانید، گاهی اوقات چشمانم کمی تکان می خورد یا چشمانم را پلک می زنم اما وقتی
65:45
you stare
549
3945430
2629
خیره می شوید
65:48
it's really intense and I look directly at you and I don't blink, I'm just staring. So
550
3948059
8220
واقعاً شدید است و من مستقیماً به شما نگاه می کنم و من نه پلک بزن، من فقط خیره شده ام. بنابراین
65:56
it can be very intimidating when you stare at someone and it's considered rude or impolite
551
3956279
8300
وقتی به کسی خیره می‌شوید می‌تواند بسیار ترسناک باشد و
66:04
in North American culture at least to stare but in this example staring directly at the
552
3964579
8051
در فرهنگ آمریکای شمالی، حداقل خیره شدن، بی‌ادبانه یا بی‌ادبانه تلقی می‌شود، اما در این مثال خیره شدن مستقیم به
66:12
sun which is actually something you should not do because it can hurt your eyes. You
553
3972630
5110
خورشید، کاری است که نباید انجام دهید، زیرا می‌تواند به چشمان شما آسیب برساند. شما
66:17
Shouldn't stare at the Sun. So let me leave that as your example sentence, you shouldn't
554
3977740
8070
نباید به خورشید خیره شوید. پس بگذارید این را به عنوان جمله مثال شما بگذارم، نباید
66:25
stare at the sun because you could hurt your eyes. So don't take that advice from Taylor
555
3985810
9950
به خورشید خیره شوید زیرا ممکن است به چشمانتان آسیب برسانید . بنابراین توصیه تیلور
66:35
Swift but she never stairs in the mirror so she doesn't look at herself for a long period
556
3995760
8920
سویفت را نپذیرید، اما او هرگز در آینه پله نمی‌رود تا برای مدت طولانی به خود نگاه نکند
66:44
of time. Intensely,
557
4004680
3020
. به شدت،
66:47
In the mirror. So I left the definition of stare for you as well. Now, let's continue
558
4007700
5071
در آینه. پس تعریف خیره را هم برای شما گذاشتم. حالا بیایید ادامه دهیم
66:52
on. It must be exhausting, always rooting for the anti-hero, you know what anti-hero
559
4012771
7149
. باید طاقت فرسا باشد، همیشه دنبال ضد قهرمان است، می دانید ضد قهرمان چیست
66:59
is. So, let's talk about the verb to root and notice you root for someone, or you can
560
4019920
9370
. بنابراین، بیایید در مورد فعل root کردن صحبت کنیم و متوجه شویم که شما برای کسی روت می کنید، یا می توانید
67:09
root for something as well. Here's the definition, when you root for someone, you want that,
561
4029290
8290
چیزی را نیز روت کنید. در اینجا تعریف وجود دارد، هنگامی که شما برای کسی ریشه می دهید، می خواهید آن فرد
67:17
Then or team to win or to achieve something specific in the sense of a promotion or a
562
4037580
10269
یا تیم برنده شود یا به چیزی خاص به معنای ارتقا یا
67:27
job. They win that promotion, they win that job. So you can think of it really as winning
563
4047849
5331
شغل دست یابد. آنها برنده آن ترفیع می شوند، آن شغل را برنده می شوند. بنابراین شما می توانید آن را واقعاً به عنوان برنده شدن در نظر بگیرید،
67:33
we do use this a lot in sports so let's say it was the World Cup and we had France and
564
4053180
8359
ما از آن در ورزش استفاده زیادی می کنیم، بنابراین بیایید بگوییم که جام جهانی بود و فرانسه و
67:41
Argentina in the playoffs, right? So you would ask someone who are you rooting for
565
4061539
6320
آرژانتین را در پلی آف داشتیم، درست است؟ بنابراین شما می توانید از کسی بپرسید که برای چه کسی ریشه می گیرید
67:47
Or who are you rooting for? Which team are you? Rooting for. You're asking them. Who
566
4067859
6251
یا برای چه کسی ریشه یابی می کنید؟ شما کدام تیم هستید ؟ ریشه یابی برای. داری ازشون میپرسی
67:54
do you want to win? Are you rooting for France? Or are you rooting for Argentina? Why are
567
4074110
6759
شما میخواهید کی برنده بشه؟ آیا شما برای فرانسه ریشه دوانید؟ یا به دنبال آرژانتین هستید؟ چرا
68:00
you rooting for France? And then you can explain why. Now, see him. Let's say there's two people
568
4080869
9151
برای فرانسه ریشه دوانید؟ و سپس می توانید دلیل آن را توضیح دهید . حالا ببینش فرض کنید دو نفر
68:10
up for a job promotion, Fred, and Nancy, are you rooting for fried? Or are you rooting
569
4090020
6610
برای ارتقای شغلی هستند، فرد و نانسی، آیا شما به دنبال سرخ کردن هستید؟ یا
68:16
for Nancy?
570
4096630
1580
به نانسی علاقه دارید؟
68:18
Or it could be in a political context. You have two candidates. Are you rooting for candidate
571
4098210
5690
یا ممکن است در یک زمینه سیاسی باشد. شما دو نامزد دارید. آیا به دنبال نامزد
68:23
X or candidate why? So, let me just leave that example sentence with sports, because
572
4103900
6560
X هستید یا چرا؟ بنابراین، اجازه دهید فقط آن جمله مثال را با ورزش بگذارم، زیرا
68:30
that is probably the most common time you'll use it. Are you rooting for friends or Argentina?
573
4110460
12879
احتمالاً رایج ترین زمانی است که از آن استفاده می کنید. آیا به دنبال دوستان هستید یا آرژانتین؟
68:43
And then whoever you're rooting for is the person or
574
4123339
4101
و پس از آن، هر کسی که به دنبالش هستید، آن شخص یا
68:47
Team, you want to win, okay, it must be exhausting. Always rooting for the anti-hero. So you want
575
4127440
9311
تیم است، می‌خواهید برنده شوید، بسیار خوب، باید خسته‌کننده باشد. همیشه به دنبال ضد قهرمان است. پس می‌خواهید
68:56
the entity hero to win? Remember, I highly recommend you listen to the song with the
576
4136751
7999
قهرمان موجودیت برنده شود؟ به یاد داشته باشید، من به شدت توصیه می کنم که آهنگ را با
69:04
lyrics and then you can see all this new vocabulary and and you can listen to the song. Did you
577
4144750
6779
متن آن گوش دهید و سپس می توانید تمام این لغات جدید را ببینید و می توانید آهنگ را گوش کنید. آیا می
69:11
know that this is the most popular song according to the chart?
578
4151529
6330
دانستید که این آهنگ محبوب ترین آهنگ بر اساس نمودار است؟
69:17
Right now at the time of this recording, that's why I chose it, okay? And remember I said
579
4157859
6570
همین الان در زمان ضبط، به همین دلیل آن را انتخاب کردم، باشه؟ و به یاد داشته باشید که گفتم به
69:24
it seems like the lyrics don't really make. A lot of sense, they don't tell a story, it's
580
4164429
7241
نظر می رسد که متن ترانه واقعاً درست نیست. خیلی حس، داستان نمی گویند،
69:31
more. Like she's talking about her dream. Sometimes I feel like everybody is a sexy
581
4171670
5750
بیشتر است. انگار داره از رویاهاش حرف میزنه گاهی اوقات احساس می کنم همه بچه های جذابی هستند
69:37
baby. Like, that's something you might have dreamt about last night, right? So that's
582
4177420
6569
. مثلاً، این چیزی است که ممکن است شب گذشته در مورد آن خواب دیده باشید، درست است؟ پس به همین
69:43
why I'm not going through it, word for word and I'm focusing on
583
4183989
3951
دلیل است که کلمه به کلمه آن را مرور نمی کنم و روی
69:47
Specific words, did you hear my covert narcissism? I disguise as altruism. I'll explain. Some
584
4187940
9830
کلمات خاص تمرکز می کنم، آیا خودشیفتگی پنهان من را شنیدید؟ من خود را به عنوان نوع دوستی پنهان می کنم. من توضیح می دهم. برخی از
69:57
other words here because you might be wondering about covert, covert simply means secret,
585
4197770
7750
کلمات دیگر در اینجا به دلیل اینکه ممکن است در مورد پنهان تعجب کنید، پنهان به سادگی به معنای راز،
70:05
secret or hidden. This is used a lot in a military context there on a covert Mission.
586
4205520
9750
مخفی یا پنهان است. این در یک زمینه نظامی در آنجا در یک ماموریت مخفی بسیار استفاده می شود.
70:15
So it's a mission that secret The General.
587
4215270
2570
بنابراین این یک ماموریت مخفی ژنرال است.
70:17
Like has no knowledge of it. They're on a covert Mission. They're working on a covert
588
4217840
5250
مانند هیچ اطلاعی از آن ندارد. آنها در یک ماموریت مخفی هستند. مثلاً روی یک پروژه مخفی کار می کنند
70:23
project, for example. So is used more in military, but it could also be used at work. You could
589
4223090
6540
. بنابراین بیشتر در ارتش استفاده می شود، اما می توان از آن در محل کار نیز استفاده کرد. شما می توانید
70:29
be working on a covert project within your company. Now, let's talk about narcissism
590
4229630
6600
روی یک پروژه مخفی در شرکت خود کار کنید . حالا بیایید در مورد خودشیفتگی
70:36
and altruism narcissism is having too much self interest interest in your own appearance,
591
4236230
10170
و نوع دوستی صحبت کنیم. خودشیفتگی علاقه بیش از حد به ظاهر خود است،
70:46
or it could also be
592
4246400
1060
یا ممکن است
70:47
Your abilities as well. And covert narcissism is. I'm trying to hide it. I'm trying to keep
593
4247460
8470
توانایی های شما نیز باشد. و خودشیفتگی پنهان است. دارم سعی میکنم پنهانش کنم من سعی می کنم
70:55
this interest in myself, secret or hidden from others. Altruism on the other hand is
594
4255930
7580
این علاقه را در خودم پنهان کنم یا از دیگران پنهان کنم. از طرف دیگر نوع دوستی
71:03
more of the opposite of narcissism because altruistic people are more concerned about
595
4263510
6060
بیشتر نقطه مقابل خودشیفتگی است زیرا افراد نوع دوست بیشتر نگران
71:09
others, not themselves and it's that willingness to do things for others, even if it means
596
4269570
6900
دیگران هستند، نه خودشان و این تمایل به انجام کارها برای دیگران است، حتی اگر به معنای
71:16
sacrificing.
597
4276470
1660
فداکاری باشد.
71:18
Your own needs. That's altruism. Now, let's talk about disguise when you disguise something,
598
4278130
7760
نیازهای خودتان این نوع دوستی است. حالا بیایید در مورد مبدل کردن صحبت کنیم وقتی چیزی را پنهان می‌کنید،
71:25
you trying to hide it and in this case, it's a feeling or an emotion. But we also try.
599
4285890
7980
سعی می‌کنید آن را پنهان کنید و در این مورد، این یک احساس یا یک احساس است. اما ما هم تلاش می کنیم. می
71:33
You can try to disguise yourself. I could try to disguise Myself by wearing, oh, a black
600
4293870
7190
توانید سعی کنید خود را پنهان کنید. می‌توانم سعی کنم با پوشیدن یک کلاه گیس سیاه خود را مبدل کنم
71:41
wig. So I could have black hair. Instead of my normal hair, I could wear glasses.
601
4301060
6260
. بنابراین می توانم موهای مشکی داشته باشم. به جای موهای معمولی، می توانستم عینک بزنم.
71:47
Yes and I could wear different clothing so I don't look like myself. Nobody would recognize
602
4307320
10120
بله و من می توانستم لباس های مختلفی بپوشم تا شبیه خودم نباشم. هیچ کس
71:57
me. If they saw me on the street, for example, you so you can disguise yourself but in this
603
4317440
6380
مرا نمی شناسد. اگر آنها من را در خیابان دیدند، مثلاً، شما، تا بتوانید خود را مبدل کنید، اما در این
72:03
case she's talking about disguising, an emotion. So trying to hide that emotion with another
604
4323820
6320
مورد او در مورد مبدل کردن، یک احساس صحبت می کند. بنابراین سعی کنید آن احساس را با یک احساس دیگر پنهان کنید
72:10
emotion. So she's trying to hide her narcissism which is interest in herself her
605
4330140
7200
. بنابراین او سعی می کند خودشیفتگی خود را که علاقه به خودش است، پنهان کند.
72:17
It narcissism as altruism interest in other people. So it's a very interesting lyric to
606
4337340
9100
خودشیفتگی او به عنوان علاقه نوع دوستی به دیگران است. بنابراین صادقانه بگویم غزل بسیار جالبی است
72:26
be honest. It's very well written. Let's continue on. Okay our chorus again. So remember we
607
4346440
9670
. خیلی خوب نوشته شده بیایید ادامه دهیم . باشه دوباره گروه کر ما بنابراین به یاد داشته باشید که ما
72:36
saw stare and routing and we already discussed that. Now let's take a look at daughter-in-law
608
4356110
7500
خیره شدن و مسیریابی را دیدیم و قبلاً در مورد آن بحث کردیم. حالا بیایید دوباره نگاهی به عروس بیاندازیم
72:43
again. This is what caused me to say. This is more like her talking
609
4363610
3940
. این چیزی است که باعث شد من بگویم. این بیشتر شبیه این است که او
72:47
Thing about her dream because when I first saw this, I was really confused because Taylor
610
4367550
5960
درباره رویای خود صحبت می کند زیرا وقتی برای اولین بار این را دیدم، واقعاً گیج شدم زیرا تیلور
72:53
Swift cannot have a daughter-in-law. She's too young to have a daughter-in-law because
611
4373510
7379
سوئیفت نمی تواند عروس داشته باشد. او برای داشتن یک عروس خیلی کوچک است زیرا
73:00
a daughter-in-law is the woman who is married to your son or daughter. So if Taylor Swift
612
4380889
7141
عروس زنی است که با پسر یا دختر شما ازدواج کرده است. بنابراین اگر تیلور سوئیفت
73:08
had a daughter-in-law Taylor Swift would have to have a child, a son or a daughter, but
613
4388030
7830
عروس داشت تیلور سوئیفت باید یک فرزند، یک پسر یا یک دختر داشته باشد، اما
73:15
that child would have to
614
4395860
1620
آن فرزند باید به
73:17
You old enough to be married. And then the person her child, Mary's is either her daughter-in-law
615
4397480
9650
اندازه کافی بزرگ باشد که ازدواج کند. و سپس شخصی که فرزند او، مریم است، یا عروس او
73:27
for a woman or son-in-law for a man. Now obviously that's not possible, but if you're in your
616
4407130
7521
برای یک زن است یا داماد برای یک مرد. اکنون واضح است که این امکان پذیر نیست، اما اگر در
73:34
mid-to-late 40s or 50s 60s, then you could definitely have a daughter-in-law but you
617
4414651
10798
اواسط تا اواخر دهه 40 یا 50 سالگی 60 سالگی خود هستید، قطعاً می توانید یک عروس داشته باشید، اما
73:45
possibly have a mother
618
4425449
1980
احتمالاً یک مادر
73:47
ER and law a mother-in-law is the mother of your husband or wife. So, in the song she
619
4427429
9761
اورژانس دارید و قانون مادرشوهر است. مادر شوهر یا همسر شما بنابراین، در آهنگ او
73:57
says, I have this dream. My daughter-in-law kills me for the money. She thinks I left
620
4437190
8660
می گوید، من این رویا را دارم. عروسم بخاطر پولش منو میکشه او فکر می کند من
74:05
them in the will, okay. That sounds like a common dream that one could have. Now the
621
4445850
7860
آنها را در وصیت نامه گذاشته ام، باشه. این به نظر یک رویای معمولی است که یک نفر می تواند داشته باشد. حال
74:13
will a, will is a legal document.
622
4453710
4380
وصیت نامه الف، وصیت نامه قانونی است.
74:18
And it outlines how your assets. Now, your assets could be your money, your house, your
623
4458090
5851
و چگونگی دارایی های شما را مشخص می کند. اکنون، دارایی‌های شما می‌تواند پول شما باشد، خانه‌تان،
74:23
car, or any other possessions will be distributed, which means given to other people after you
624
4463941
9519
ماشین شما یا هر دارایی دیگری توزیع می‌شود، که به این معنی است که پس از مرگ به افراد دیگر داده می‌شود
74:33
die. Now, I wonder what this is in your native language. Do you use the terminology will
625
4473460
7640
. حالا من تعجب می کنم که این به زبان مادری شما چیست؟ آیا از اصطلاحی که
74:41
just translated in your native language? I wonder, let me know in the comments. I'm curious
626
4481100
6090
فقط به زبان مادری شما ترجمه شده است استفاده می کنید؟ تعجب می کنم، در نظرات به من اطلاع دهید. من
74:47
about that.
627
4487190
1020
در مورد آن کنجکاو هستم.
74:48
Okay, she thinks she the daughter-in-law thinks I left them in the will. That's funny.
628
4488210
8750
خوب، او فکر می کند که عروس فکر می کند من آنها را در وصیت نامه گذاشته ام. جالبه.
74:56
All right, so it's the chorus again. And oh that's it. So now I want you to click this
629
4496960
8900
بسیار خوب، پس دوباره گروه کر است. و آه همین. بنابراین اکنون می خواهم روی این
75:05
link which you can find in the description of this video. Click this link and watch the
630
4505860
6820
لینک کلیک کنید که می توانید در توضیحات این ویدیو بیابید. روی این لینک کلیک کنید و
75:12
song with the lyrics and I hope you enjoy it. And did you enjoy this lesson? This is
631
4512680
5821
آهنگ را با متن آن تماشا کنید و امیدوارم لذت ببرید . و آیا از این درس لذت بردید؟ این
75:18
the first lesson I've ever done reviewing a song and the lyrics of a song. So did you
632
4518501
6929
اولین درسی است که برای بررسی یک آهنگ و شعر یک آهنگ انجام داده ام. پس
75:25
like this? Would you like
633
4525430
1500
اینو دوست داشتی؟ اگر دوست دارید
75:26
me to review more song, lyrics, let me know in the comments below. Amazing job, reviewing
634
4526930
5979
آهنگ و شعر بیشتری را مرور کنم، در نظرات زیر به من اطلاع دهید. کار شگفت انگیز، بررسی
75:32
all four songs now. Keep expanding your vocabulary with this lesson. I know you'll love it and
635
4532909
6391
هر چهار آهنگ در حال حاضر. با این درس دایره لغات خود را گسترش دهید. من می دانم که شما آن را دوست خواهید داشت و
75:39
make sure you get your free speaking guide where I share six tips on how to speak English,
636
4539300
4330
مطمئن شوید که راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت می کنید، جایی که من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی،
75:43
fluently, and confidently, you can get it on my website right here. So get started with
637
4543630
4910
روان و با اطمینان به اشتراک می گذارم، می توانید آن را در وب سایت من از اینجا دریافت کنید. بنابراین با
75:48
your next lesson.
638
4548540
1480
درس بعدی خود شروع کنید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7