If you understand these video clips, your English is AMAZING!

If you can understand these video clips of  fast speaking natives, your English is amazing.

اگر می‌توانید این کلیپ‌های ویدیویی بومی‌هایی که سریع صحبت می‌کنند را درک کنید، انگلیسی شما شگفت‌انگیز است.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

In this lesson, you'll listen to  a video clip of a fast speaking  

در این درس، به یک کلیپ ویدیویی از

native and you need to complete the missing words.

زبان مادری که سریع صحبت می‌کند گوش می‌دهید و باید کلمات از دست رفته را تکمیل کنید.

You'll listen to each clip twice.

شما به هر کلیپ دوبار گوش خواهید داد.

Are you ready for the first clip?

برای اولین کلیپ آماده ای؟

Remember, you need to fill in the missing words.

به یاد داشته باشید، باید کلمات از دست رفته را پر کنید.

It's worth.

ارزش داره

Mentioning we're going to have to  be pretty frank about the human  

با ذکر این نکته که هنگام مطالعه شیوع بیماری، باید درباره

body and some of the more icky  parts when studying outbreaks.

بدن انسان و برخی از بخش‌های بدتر صحبت کنیم.

It's worth mentioning we're going  to have to be pretty frank about  

شایان ذکر است که هنگام مطالعه شیوع بیماری، باید درباره

the human body and some of the more  icky parts when studying outbreaks.

بدن انسان و برخی از بخش‌های بدحال‌تر صحبت کنیم.

How'd you do it, this one?

این یکی را چطور انجام دادی؟

She said.

او گفت.

It's worth mentioning we're going  to have to be pretty frank about  

شایان ذکر است که هنگام مطالعه شیوع بیماری، باید درباره

the human body and some of the more  icky parts when studying outbreaks.

بدن انسان و برخی از بخش‌های بدحال‌تر صحبت کنیم.

Did you get that?

متوجه شدی؟

Let's review the pronunciation.

بیایید تلفظ را مرور کنیم.

So notice were native speakers like  using contractions and we pronounce  

بنابراین توجه داشته باشید که گویشوران بومی مانند استفاده از انقباضات هستند و ما

them in an unstressed way were were this  is of course we are now she said going  

آنها را بدون تاکید تلفظ می‌کنیم.

to but as you may know, native speakers  commonly reduce going to as gonna gonna.

But this is in spoken English only.

اما این فقط به زبان انگلیسی گفتاری است.

Now native speakers also combine sounds together.

اکنون سخنرانان بومی نیز صداها را با هم ترکیب می کنند.

So here we have some of the.

بنابراین در اینجا ما برخی از آنها را داریم.

Instead of saying of, you can just do an  unstressed, uh, sum a sum of the sum of the.

به‌جای گفتن، می‌توانید فقط یک بدون استرس انجام دهید، اوه، مجموع مجموع آن را جمع کنید.

So it sounds like one word.

بنابراین مانند یک کلمه به نظر می رسد.

Repeat after me, sum of the.

بعد از من تکرار کنید، مجموع.

Let's talk about some grammar and vocabulary.

بیایید در مورد دستور زبان و واژگان صحبت کنیم.

Notice one of your missing words was mentioning  and that's because to be worse plus gerund verb.

توجه کنید که یکی از کلمات گم شده شما ذکر کردن بود و دلیل آن بدتر بودن به اضافه فعل جیروند است.

So I wanted to remind you  

بنابراین می‌خواستم به شما یادآوری کنم

or perhaps help you learn that you  need the gerund with this expression.

یا شاید به شما کمک کنم یاد بگیرید که به این عبارت نیاز دارید.

So worth is a gerund verb  to be worth doing something.

بنابراین ارزش یک فعل جیروند برای ارزش انجام کاری است.

For example, it's worth to  be it is as a contraction.

برای مثال، ارزش آن را دارد که به عنوان یک انقباض باشد.

It's worth subscribing to Jerry Forrest's  English now if a friend asks you hmm,  

اگر دوستی از شما بپرسد،

should I subscribe to J4S English?

آیا باید مشترک J4S English شوم، اکنون ارزش مشترک شدن در انگلیسی Jerry Forrest را دارد؟

You can say yes, it's worth it.

می توانید بگویید بله، ارزشش را دارد.

It's worth it.

ارزشش را دارد.

What's the IT It's worth subscribing.

IT چیست ارزش اشتراک را دارد.

So it represents the gerund.

بنابراین نشان دهنده ی جرون است.

It's worth subscribing.

ارزش اشتراک را دارد

And if you want to sound like  a native, you can add totally.

و اگر می‌خواهید شبیه یک بومی به نظر برسید، می‌توانید کاملاً اضافه کنید.

It's totally worth it.

این کاملا ارزشش را دارد.

It's totally worth it.

این کاملا ارزشش را دارد.

Do you agree with that?

آیا شما با آن موافقید؟

If you do put that's right, that's  right, but that's right in the comments.

اگر درست است، درست است، اما در نظرات درست است.

And don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می‌کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Let's talk about to be frank, frank.

بیایید در مورد صریح بودن صحبت کنیم، صریح.

This means to speak honestly, directly or  openly, often about something uncomfortable.

این بدان معناست که صادقانه، مستقیم یا آشکارا، اغلب در مورد چیزی ناراحت کننده صحبت کنید.

We often use this to start a sentence.

ما اغلب از این برای شروع یک جمله استفاده می کنیم.

To be frank, I thought you  were rude to your mother,  

صادقانه بگویم، من فکر می‌کردم که با مادرت بی‌ادب رفتار می‌کنی،

so that might be something that's  uncomfortable to tell someone.

بنابراین ممکن است این چیزی باشد که گفتن آن به کسی ناخوشایند باشد.

And she used pretty to be pretty frank.

و او قبلاً بسیار رک بود.

This is simply an intensifier.

این به سادگی یک تشدید کننده است.

Now, did you hear the word icky?

حالا کلمه icky را شنیدی؟

Icky.

ایکی.

This is an informal way of something  as unpleasant, gross, or distasteful.

این یک روش غیررسمی برای چیزی ناخوشایند، ناخوشایند یا ناپسند است.

Cleaning the bathroom.

تمیز کردن حمام.

Oh, it's so icky, wouldn't you agree?

اوه، خیلی بد است، موافق نیستی؟

Or you could say you have  some icky stuff on your shirt.

یا می توانید بگویید که چیزهای بدی روی پیراهن خود دارید.

Some gross stuff.

برخی چیزهای ناخوشایند

Are you ready for your next listening exercise?

آیا برای تمرین شنیداری بعدی خود آماده هستید؟

Remember, you need to complete the missing words.

به یاد داشته باشید، باید کلمات از دست رفته را کامل کنید.

You'll hear it twice.

شما آن را دو بار خواهید شنید.

I've got a level with you before we started.

من قبل از شروع با شما یک سطح دارم.

Making this movie, I'd never been  on a pair of skis in my life.

با ساخت این فیلم، هرگز در عمرم روی یک جفت اسکی نرفتم.

I've got a level with you  before we started making.

قبل از اینکه شروع به ساختن کنیم، یک سطح با شما دارم.

This movie, I'd never been  on a pair of skis in my life.

این فیلم، من هرگز در عمرم روی یک جفت اسکی نرفته بودم.

I've got a level with you before we started.

من قبل از شروع با شما یک سطح دارم.

Making this movie, I'd never been  on a pair of skis in my life.

با ساخت این فیلم، هرگز در عمرم روی یک جفت اسکی نرفتم.

Words, I've got to level with you.

کلمات، من باید با شما هم سطح شوم.

Before we started making this movie, I'd  never been on a pair of skis in my life.

قبل از شروع ساختن این فیلم، هرگز در عمرم روی یک جفت اسکی نرفتم.

Just like going to becomes gonna got to  becomes gotta in spoken English and again,  

درست مانند رفتن به تبدیل شدن به gonna got to در زبان انگلیسی گفتاری باید به آن تبدیل شود و دوباره

those contractions which are difficult to hear.

آن انقباضاتی که شنیدن آنها دشوار است.

I'd I'd I had a very soft D, I'd  I'd now instead of saying of you  

اگر یک D خیلی نرم داشتم، حالا به جای اینکه از شما بگویم،

can reduce that to just simply Ah,  ah, but then combine them together.

می‌توانستم آن را به سادگی کاهش دهم، آه، آه، اما سپس آنها را با هم ترکیب کنید.

Para para pariskis, pariskis.

برای پاریسکیس، پاریسکیس.

Now let's talk about those missing  words to level with someone.

اکنون بیایید در مورد آن کلمات گمشده صحبت کنیم تا با کسی هم سطح شویم.

This means to share a surprising or harsh truth.

این به معنای به اشتراک گذاشتن یک حقیقت غافلگیرکننده یا خشن است.

A harsh truth is an uncomfortable truth.

یک حقیقت تلخ یک حقیقت ناراحت کننده است.

So you can say I have to level with you.

بنابراین می توانید بگویید من باید با شما هم سطح شوم.

I don't like ice cream.

من بستنی دوست ندارم

Now, Americans commonly say I  gotta, I gotta level with you.

اکنون، آمریکایی‌ها معمولاً می‌گویند من باید با شما همسطح شوم.

I gotta level with you.

من باید با تو هم سطح بشم

I have to level with you.

من باید با تو هم سطح بشم

I gotta level with you.

من باید با تو هم سطح بشم

They're the same thing.

آنها همان چیز هستند.

And the fact that I don't like ice  cream could be a surprising truth.

و این واقعیت که من بستنی دوست ندارم می تواند حقیقتی شگفت انگیز باشد.

I got a level with you.

من با تو به یک سطح رسیدم

Or you can say I have to level with you.

یا می توانید بگویید من باید با شما هم سطح شوم.

I got a level with you.

من با تو به یک سطح رسیدم

Your performance has been  slipping, going down, slipping.

عملکرد شما در حال لغزش، پایین آمدن، لغزش بوده است.

So this is a harsh truth.

پس این یک حقیقت تلخ است.

It's honest and direct.

صادقانه و مستقیم است.

Because of that, you can also use that expression.

به همین دلیل، می توانید از آن عبارت نیز استفاده کنید.

We learned to be frank.

ما یاد گرفتیم که رک باشیم.

I have to be frank with you.

من باید با شما صریح باشم.

Your performance has been slipping.

عملکرد شما افت کرده است.

Here's your next listening exercise.

در اینجا تمرین گوش دادن بعدی شما است.

You'll hear it twice.

شما آن را دو بار خواهید شنید.

I think a lot of people will reflect.

من فکر می کنم بسیاری از مردم منعکس خواهند شد.

On their previous year and think you know what?

در سال قبل خود و فکر می کنم می دانید چیست؟

What is the one thing I want to work on?

تنها چیزی که می خواهم روی آن کار کنم چیست؟

I think a lot of people will reflect.

من فکر می کنم بسیاری از مردم منعکس خواهند شد.

On their previous year and think you know what?

در سال قبل خود و فکر می کنم می دانید چیست؟

What is the one thing I want to work on?

تنها چیزی که می خواهم روی آن کار کنم چیست؟

How'd you do with this one?

با این یکی چطور رفتار کردی؟

Was it easy or difficult for you?

برای شما آسان بود یا سخت؟

I think a lot of people will reflect on  their previous year and think, you know what?

من فکر می کنم بسیاری از مردم به سال گذشته خود فکر می کنند و فکر می کنند، می دانید چیست؟

What is the one thing I want to work on?

تنها چیزی که می خواهم روی آن کار کنم چیست؟

Let's talk about those pronunciation changes.

بیایید در مورد آن تغییرات تلفظی صحبت کنیم.

A lot of becomes a lotta lotta, a lotta.

بسیاری از آنها تبدیل به لوتا لوتا می شود.

Now reflect on because you have that T sound,  

حالا فکر کنید چون آن صدای T را دارید،

you can transfer it to the next  sound and say reflect on, reflect on.

می‌توانید آن را به صدای بعدی منتقل کنید و بگویید بازتاب کن، بازتاب کن.

So it sounds like one word.

بنابراین مانند یک کلمه به نظر می رسد.

You can do this with work on, work on, work on.

شما می توانید این کار را با کار روی، کار روی، کار روی انجام دهید.

So it sounds like one word.

بنابراین مانند یک کلمه به نظر می رسد.

You know what may have been difficult  to hear because it becomes unstressed.

شما می‌دانید که شنیدن چه چیزی ممکن است سخت باشد زیرا بدون استرس می‌شود.

Yeah, you know what?

آره میدونی چیه؟

You know what and want to becomes wanna, wanna.

شما می دانید که چه چیزی و می خواهید به خواستن، می خواهید.

Now, I wanted you to pay attention  to reflect on and work on.

اکنون، می‌خواهم توجه کنید تا روی آن تأمل کنید و روی آن کار کنید.

So you notice those prepositions  when you're learning vocabulary.

بنابراین هنگام یادگیری واژگان متوجه آن حروف اضافه می شوید .

You should also learn the preposition  that completes the verb, because if you  

همچنین باید حرف اضافه را که فعل را کامل می کند یاد بگیرید، زیرا اگر

get the preposition wrong, it won't sound correct.

حرف اضافه را اشتباه بگیرید، درست به نظر نمی رسد.

So to reflect on something,  this means to think deeply or  

بنابراین برای تأمل در مورد چیزی، این به معنای تفکر عمیق یا

carefully about something,  usually before making decisions.

دقیق درباره چیزی است، معمولاً قبل از تصمیم گیری.

For example, after the meeting, I  reflected on the feedback my boss gave me.

برای مثال، پس از جلسه، بازخوردی را که رئیسم به من می‌داد بازتاب دادم.

Maybe he had to level with you.

شاید او مجبور شد با شما هم سطح شود.

Maybe he had to give you some frank feedback,  

شاید او باید بازخوردی صریح،

honest and direct, and you reflected  on that, which is a mature thing to do.

صادقانه و مستقیم به شما می‌داد، و شما در مورد آن تأمل کردید، که کاری بالغانه است.

Let's talk about you know what, you  know what, this is an interjection.

بیایید در مورد شما صحبت کنیم، می دانید چه، شما می دانید چه، این یک حرف است.

So it's used to introduce a thought, or it's  simply to create a pause in a conversation.

بنابراین برای معرفی یک فکر یا به سادگی برای ایجاد مکث در مکالمه استفاده می شود.

So you can say we should host a  party for your sister's birthday,  

بنابراین می‌توانید بگویید که ما باید یک مهمانی برای تولد خواهرتان برگزار کنیم،

but that might sound very abrupt.

اما ممکن است خیلی ناگهانی به نظر برسد.

So if you want to transition or create a pause,  introduce an idea, you can use an interjection.

بنابراین، اگر می‌خواهید تغییر دهید یا مکث ایجاد کنید، ایده‌ای را معرفی کنید، می‌توانید از یک حرف اضافه استفاده کنید.

You know what?

میدونی چیه؟

We should host a party for your sister's birthday.

ما باید برای تولد خواهرت جشن بگیریم.

So by saying you know what,  

بنابراین، با گفتن می‌دانید،

you get someone's attention and then  they're ready to hear your idea.

توجه کسی را جلب می‌کنید و سپس آن‌ها آماده شنیدن ایده شما هستند.

Get ready for the next listening exercise.

برای تمرین شنیداری بعدی آماده شوید.

You'll hear it twice.

شما آن را دو بار خواهید شنید.

Watch this video and get the scoop  on a little known storytelling  

این ویدیو را تماشا کنید و از تکنیک داستان سرایی کم‌شناخته‌ای استفاده کنید

technique that'll crank up the  believability of your message.

که باورپذیری پیام شما را افزایش می‌دهد.

Watch this video and get the scoop  on a little known storytelling  

این ویدیو را تماشا کنید و از تکنیک داستان سرایی کم‌شناخته‌ای استفاده کنید

technique that'll crank up the  believability of your message.

که باورپذیری پیام شما را افزایش می‌دهد.

Was this more difficult for you?

این برای شما سخت تر بود؟

Watch this video and get the scoop  on a little known storytelling  

این ویدیو را تماشا کنید و از تکنیک داستان سرایی کم‌شناخته‌ای استفاده کنید

technique that'll crank up the  believability of your message.

که باورپذیری پیام شما را افزایش می‌دهد.

Instead of saying scoop on a with pauses,  

به‌جای اینکه مکث کنید،

you can pronounce this as one word scoop on  a scoop on a scoop on a scoop on a little  

می‌توانید این را به‌عنوان یک کلمه «scoop on a» تلفظ کنید.

may have been difficult to hear because  that's not how native speakers say it.

ممکن است شنیدن آن دشوار بوده باشد، زیرا به زبان مادری اینطور نیست.

We say little the the little that'll is a  contraction of that will that'll that'll.

ما می گوییم اندک آن چیزی که می خواهد، انقباض آن اراده است که خواهد شد.

Let's review the vocabulary, the scoop.

بیایید واژگان، اسکوپ را مرور کنیم.

Do you know this one?

آیا این یکی را می شناسید؟

This means insider information or the  latest secret or exclusive details.

این به معنای اطلاعات داخلی یا آخرین جزئیات مخفی یا انحصاری است.

Can you get the scoop on  who's getting the promotion?

آیا می‌توانید اطلاعاتی درباره اینکه چه کسی تبلیغ را دریافت می‌کند، دریافت کنید؟

So I'm asking you to get the exclusive  information or the latest secret details.

بنابراین از شما می‌خواهم اطلاعات انحصاری یا آخرین جزئیات مخفی را دریافت کنید.

Or I could ask what what's  the scoop on the promotion?

یا می‌توانم بپرسم چه چیزی برای تبلیغ وجود دارد؟

Do you know the latest details?

آیا از آخرین جزئیات خبر دارید؟

Or I could say, who knows  the scoop on the promotion?

یا می‌توانم بگویم، چه کسی میزان تبلیغات را می‌داند؟

So who has the secret or latest details?

پس چه کسی راز یا آخرین جزئیات را در اختیار دارد؟

What if I said to you, oh, it's  cold in here, crank up the heat.

اگر به شما بگویم، اوه، اینجا سرد است، گرما را افزایش دهید، چه می‌شود.

What would you do to the heat?

با گرما چه کار می کنی؟

Or how about, I love this  song, crank it up, crank it up.

یا چطور، من عاشق این آهنگ هستم، آن را بلند کن، آن را بلند کن.

What would you do?

چه کاری انجام می دهید؟

To crank up means to increase the  intensity, volume or level of something.

بالا رفتن به معنای افزایش شدت، حجم یا سطح چیزی است.

Now, in this case, the something was  the believability, which is a noun.

حال، در این مورد، چیزی باورپذیری بود که یک اسم است.

And this is the quality or state of  being believable, which is the adjective.

و این کیفیت یا حالت باورپذیر بودن است که صفت آن است.

So to be believable, I could say to  my friend, you didn't win the lottery.

بنابراین برای باورپذیر بودن، می‌توانم به دوستم بگویم، تو در لاتاری برنده نشدی.

You were so believable.

تو خیلی قابل باور بودی

I believed my friend because she's believable.

من دوستم را باور کردم زیرا او قابل باور است.

Or I could say to be frank, the  story lacked lacked believability.

یا می‌توانم صادقانه بگویم، داستان فاقد باورپذیری بود.

So it lacked the quality of being believable.

بنابراین فاقد کیفیت قابل باور بودن بود.

Or I could say I have to level with you.

یا می توانم بگویم باید با شما هم سطح شوم.

I got a level with you.

من با تو به یک سطح رسیدم

The story lacked believability.

داستان فاقد باورپذیری بود.

So look for ways you can mix and match  all the vocabulary that you're learning.

بنابراین به دنبال راه‌هایی باشید که بتوانید همه واژگانی را که یاد می‌گیرید ترکیب و مطابقت دهید.

One more listening exercise.

یک تمرین گوش دادن دیگر

You'll hear it twice.

شما آن را دو بار خواهید شنید.

All right, we've been planning for  months, let's do it, it's go time.

بسیار خوب، ماه‌ها برنامه‌ریزی کرده‌ایم ، بیایید این کار را انجام دهیم، وقت رفتن است.

All right, we've been planning for months.

خیلی خب، ماه هاست که برنامه ریزی کرده ایم.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

It's go time.

وقت رفتن است

Did you get that first word all right?

حرف اول را خوب فهمیدی؟

We've been planning for months.

ماه هاست که برنامه ریزی کرده ایم.

Let's do it.

بیایید آن را انجام دهیم.

It's go time now.

الان وقت رفتن است

You may not have heard that first  word again because of reducing sounds.

ممکن است به دلیل کاهش صداها، آن کلمه اول را دوباره نشنیده باشید.

So instead of saying, all right, native speakers  commonly say, ah, all right, all right, all right.

بنابراین، به جای گفتن، بسیار خوب، زبان مادری معمولاً می گویند، خوب، خوب، بسیار خوب.

So it can be very unstressed  or a little bit unstressed.

بنابراین می‌تواند بسیار بدون استرس یا کمی بدون استرس باشد.

It depends on the speaker.

بستگی به گوینده داره

This one was quite unstressed.

این یکی کاملا بدون استرس بود.

We've we've is of course, we have for sounds  

البته ما داریم، صداهایی

like Fer Fer very unstressed and  do it to get rid of that pause.

مانند فرفر را خیلی بدون استرس داریم و این کار را انجام می دهیم تا از این مکث خلاص شویم.

You can add a very soft woo do it, do it, do it.

شما می توانید یک وو بسیار نرم اضافه کنید این کار را انجام دهید، آن را انجام دهید.

But when you say it as one  word, you don't hear it.

اما وقتی آن را به عنوان یک کلمه می‌گویید، آن را نمی‌شنوید.

Do it, do it, do it.

انجامش بده، انجام بده، انجامش بده.

Alright is used as both an  interjection or confirmation.

Alright هم به‌عنوان استیضاح یا تأیید استفاده می‌شود.

So if someone says let's meet at 2:00 to discuss  the project, you can say all right to confirm,  

بنابراین اگر کسی می‌گوید بیایید در ساعت 2:00 برای بحث درباره پروژه ملاقات کنیم ، می‌توانید برای تأیید بگویید خیلی خوب است،

or you can start the discussion by saying,  all right, let's review the sales reports.

یا می‌توانید بحث را با گفتن، خوب، بیایید گزارش‌های فروش را بررسی کنیم، شروع کنید.

So in this case, it's an interjection.

بنابراین در این مورد، این یک تداخل است.

It gets attention and it signals readiness.

جلب توجه می کند و نشان دهنده آمادگی است.

To start, let's look at let's do it.

برای شروع، اجازه دهید این کار را انجام دهیم.

I say this a lot, so maybe  you've heard it from me.

من این را زیاد می گویم، بنابراین شاید شما آن را از من شنیده باشید.

This is an informal way to  signal readiness to act.

این یک روش غیررسمی برای نشان دادن آمادگی برای اقدام است.

I could say today you'll learn 20 phrasal verbs.

می توانم بگویم امروز 20 فعل عبارتی را یاد خواهید گرفت.

Are you ready?

آیا شما آماده اید؟

And you can reply back and say, let's do it.

و شما می توانید پاسخ دهید و بگویید، بیایید این کار را انجام دهیم.

Let's do it, Jennifer.

بیا انجامش بدیم جنیفر

Or your friend could ask you, should  we sign up for that cooking class?

یا دوستتان می‌تواند از شما بپرسد، آیا باید برای آن کلاس آشپزی ثبت‌نام کنیم؟

And you say, let's do it, let's do it.

و شما می گویید، بیایید آن را انجام دهیم، بیایید آن را انجام دهیم.

Let's look at it's go time.

بیایید نگاه کنیم که زمان رفتن است.

I love this one.

من عاشق این یکی هستم.

This is an informal way to  say now is the time to act.

این یک روش غیررسمی برای گفتن است که اکنون زمان اقدام است.

This is the moment we've been waiting for.

این لحظه ای است که ما منتظرش بودیم.

And it's commonly used with a  lot of energy and excitement.

و معمولاً با انرژی و هیجان زیاد استفاده می‌شود.

So you can imagine before a sports game or a  big presentation, someone says it's go time.

بنابراین می‌توانید تصور کنید قبل از یک بازی ورزشی یا یک ارائه بزرگ، کسی بگوید وقت رفتن است.

Do you want me to make another lesson where  we review real clips from native speakers?

آیا می‌خواهید درسی دیگر بسازم که در آن کلیپ‌های واقعی از زبان مادری را مرور کنیم؟

If you do put let's go, let's go, which is  another way of saying it's go time, Let's go.

اگر می‌گذارید بگذار برویم، بگذار برویم، که روش دیگری برای گفتن زمان رفتن است، برویم.

It's go time.

وقت رفتن است

Put let's go in the comments.

بذارید بریم تو نظرات

And of course, make sure you like this lesson,  share it with your friends and subscribe.

و البته، مطمئن شوید که این درس را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید.

So you're notified every time I post a  new lesson and you can get this this free  

بنابراین هر بار که من یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این

speaking guide where I share 6 tips on how  to speak English fluently and confidently.

راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من ۶ نکته درباره نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی را به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or look for the  

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال

link in the description and let's see  how well you can complete this lesson.

پیوند در توضیحات بگردید و بیایید ببینیم چقدر می‌توانید این درس را کامل کنید.