If you know these 15 words, your English is AMAZING!

151,692 views ・ 2024-09-04

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
If you know these 15 words,  your English is amazing.
0
160
6120
اگر این 15 کلمه را می دانید، انگلیسی شما شگفت انگیز است.
00:06
But these are not advanced C1 words.
1
6280
3600
اما اینها کلمات C1 پیشرفته نیستند.
00:09
These are simple and common words.
2
9880
2960
اینها کلمات ساده و رایجی هستند.
00:12
Let's see how many you know.
3
12840
2360
بیایید ببینیم چند نفر را می شناسید.
00:15
Welcome back to JForrest English.
4
15200
1400
به JForrest English خوش آمدید.
00:16
Of course, I'm Jennifer.
5
16600
1120
البته من جنیفر هستم.
00:17
Now let's get started #1 bogus, bogus, bogus.
6
17720
8160
حالا بیایید شروع کنیم # 1 ساختگی، جعلی، جعلی.
00:25
Do you know this word?
7
25880
1800
آیا این کلمه را می شناسید؟
00:27
This is an adjective.
8
27680
1800
این یک صفت است.
00:29
It means not genuine, so it means fake or false.
9
29480
5600
به معنای واقعی نیست، پس به معنای جعلی یا نادرست است.
00:35
The police discovered that the  ID was bogus, was fake or false.
10
35080
6720
پلیس متوجه شد که شناسنامه جعلی، جعلی یا جعلی است.
00:41
She was upset when she realized  the deal was completely bogus.
11
41800
6280
وقتی متوجه شد این معامله کاملاً جعلی است ناراحت شد.
00:48
It wasn't a real deal, it was fake.
12
48080
3720
این یک معامله واقعی نبود، جعلی بود.
00:51
Or hopefully you would say  JForrest English isn't bogus.
13
51800
5680
یا امیدواریم بگویید JForrest English جعلی نیست.
00:57
So this means the channel is genuine,  it's real, it provides real value.
14
57480
6720
بنابراین این بدان معنی است که کانال واقعی است، واقعی است، ارزش واقعی ارائه می دهد.
01:04
So do you agree JForrest English isn't bogus?
15
64200
4080
پس آیا موافقید که JForrest English جعلی نیست؟
01:08
If you agree, put that's right, that's  right, put that's right in the comments.
16
68280
5400
اگر موافقید، درست است، درست است، درست را در نظرات قرار دهید.
01:13
Now don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.
17
73680
5520
اکنون نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.
01:19
You can find the link in the description.
18
79200
2680
می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.
01:21
Now let's listen to some real world  examples of native speakers using this word.
19
81880
5920
اکنون بیایید به چند نمونه دنیای واقعی از افراد بومی که از این کلمه استفاده می‌کنند گوش دهیم.
01:27
And the deeper you go and the  more you lie and put out these  
20
87800
3880
و هر چه عمیق‌تر بروید و هر چه بیشتر دروغ بگویید و این
01:31
bogus press releases, the more I'll dig in.
21
91680
2680
بیانیه‌های مطبوعاتی جعلی را منتشر کنید، من بیشتر در آن تحقیق خواهم کرد.
01:34
And they called were called the bogus Buckdales.
22
94360
3240
01:37
But we'll see.
23
97600
640
اما خواهیم دید. در
01:38
They will not prove to be bogus here.
24
98240
2200
اینجا ثابت نخواهند شد که جعلی هستند.
01:40
#2 fishy, fishy, fishy.
25
100440
6440
شماره 2 ماهی، ماهی، ماهی.
01:46
Do you know this word?
26
106880
1800
آیا این کلمه را می شناسید؟
01:48
Well, this is a fish, and you  could say the fish smells fishy.
27
108680
7400
خوب، این یک ماهی است، و می توان گفت که ماهی بوی ماهی می دهد.
01:56
So that would be the adjective to  say the fish does not smell good.
28
116080
4120
بنابراین این صفت برای گفتن این است که ماهی بوی خوبی ندارد.
02:00
It smells fishy.
29
120200
2320
بوی ماهی میده
02:02
But listen to this example.
30
122520
2240
اما به این مثال گوش دهید.
02:04
There's something fishy about his story.
31
124760
5120
در داستان او چیز عجیبی وجود دارد.
02:09
Do you know how it's being used in this example?
32
129880
3600
آیا می دانید در این مثال چگونه از آن استفاده می شود؟
02:13
In this case, fishy is an adjective, and  it means suspicious or not trustworthy.
33
133480
7720
در این مورد، ماهی یک صفت است و به معنای مشکوک یا غیر قابل اعتماد است.
02:21
For example, her explanation  sounded fishy, not trustworthy.
34
141200
6920
به‌عنوان مثال، توضیح او غیرقابل اعتماد به نظر می‌رسید.
02:28
Or you could say I knew the deal  was bogus because he was fishy.
35
148120
7280
یا می‌توانید بگویید می‌دانستم این معامله ساختگی است زیرا او ماهی‌گیر بود.
02:35
He wasn't trustworthy.
36
155400
2320
او قابل اعتماد نبود
02:37
Now let's listen to some real world examples.
37
157720
3120
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
02:40
It's.
38
160840
120
02:40
Going to seem fishy if you only pick  Sierra against for the bad example.
39
160960
2800
این است.
اگر فقط Sierra را به عنوان مثال بد انتخاب کنید، ظاهراً ماهیگیر به نظر می رسد.
02:43
You might think something's  fishy with this next building,  
40
163760
2920
ممکن است فکر کنید در ساختمان بعدی مشکلی وجود دارد،
02:46
but don't worry, it's meant to be that way.
41
166680
2200
اما نگران نباشید، قرار است اینطور باشد.
02:48
But there's something fishy about this formula.
42
168880
2560
اما چیز عجیبی در این فرمول وجود دارد.
02:51
#3 scramble, scramble, scramble.
43
171440
6000
شماره 3 تقلا، تقلا، تقلا.
02:57
Do you know this word?
44
177440
2080
آیا این کلمه را می شناسید؟
02:59
Well, these are scrambled eggs,  
45
179520
3920
خب، این ها تخم مرغ های همزده هستند،
03:03
and the verb to scramble can mean to mix  eggs together to produce scrambled eggs.
46
183440
7160
و فعل به هم زدن می تواند به معنای مخلوط کردن تخم مرغ ها با هم برای تولید تخم مرغ های همزده باشد.
03:10
Do you like scrambled eggs?
47
190600
1960
آیا شما هم تخم مرغ را دوست دارید؟
03:12
But listen to this example.
48
192560
2400
اما به این مثال گوش دهید.
03:14
If we don't scramble, we'll miss the flight.
49
194960
4080
اگر تقلا نکنیم، پرواز را از دست خواهیم داد.
03:19
Do you know how it's being used in this case?
50
199040
2680
آیا می دانید در این مورد چگونه از آن استفاده می شود؟
03:21
In this example, it's a verb and it means to move  or act quickly or in a hurried, disorderly way.
51
201720
9480
در این مثال، این یک فعل است و به معنای حرکت کردن یا عمل کردن سریع یا به روشی شتابزده و بی‌نظم است.
03:31
You could say she had to scramble to  finish the project before the deadline,  
52
211200
5720
می‌توان گفت که او مجبور شد پروژه را قبل از ضرب‌الاجل به پایان برساند،
03:36
so she had to hurry, but it was  very chaotic and disorganized.
53
216920
4600
بنابراین باید عجله می‌کرد، اما این بسیار آشفته و بی‌نظم بود.
03:41
Or you could say the team scrambled to find  a replacement after the speaker cancelled.
54
221520
6960
یا می‌توانید بگویید که تیم بعد از لغو بلندگو برای یافتن جایگزین تلاش کرد.
03:48
Now let's listen to some real world examples.
55
228480
2920
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
03:51
To be a seeker is to want to  scramble the self and reconstitute.
56
231400
4160
جوینده بودن به معنای این است که بخواهی خودت را به هم بزنی و دوباره بسازی.
03:55
I scrambled to get the ladder and the  yardstick and duct tape it to a broom handle.
57
235560
4160
من تقلا کردم تا نردبان و معیار را بردارم و آن را به دسته جارو بچسبانم.
04:00
They scramble to latch.
58
240720
1440
آنها تقلا می کنند تا ببندند.
04:02
Onto the backs of passing  females #4 hunch, hunch, hunch.
59
242160
9960
به پشت زنان در حال عبور #4 قوز، قوز، قوز.
04:12
Do you know this word?
60
252120
1600
آیا این کلمه را می شناسید؟
04:13
This is a noun, and it's a feeling  or a guess based on intuition,  
61
253720
6360
این یک اسم است، و یک احساس یا حدس بر اساس شهود است،
04:20
your gut feeling rather than known facts.
62
260080
4120
احساس درونی شما به جای حقایق شناخته شده.
04:24
For example, I had a hunch the deal was bogus.
63
264200
5520
به عنوان مثال، من تصور می کردم که معامله ساختگی است.
04:29
So I had this feeling inside.
64
269720
3080
بنابراین من این احساس را در درون داشتم.
04:32
That is a hunch.
65
272800
1840
این یک قوز است.
04:34
Now notice it's a noun.
66
274640
1320
حالا توجه کنید که یک اسم است.
04:35
So the verb here is to have a hunch.
67
275960
3800
بنابراین فعل در اینجا قوز کردن است.
04:39
You could say she had a hunch her  story was fishy, not trustworthy.
68
279760
7080
می‌توان گفت او تصور می‌کرد که داستانش ماهیتی است، نه قابل اعتماد.
04:46
Or you could say my hunch is the noun.
69
286840
3160
یا می توانید بگویید حس من این اسم است.
04:50
My hunches are usually right.
70
290000
2960
تصورات من معمولا درست است.
04:52
Let's listen to some real world examples.
71
292960
2640
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
04:55
And one of the engineers on  the team had a hunch we tested.
72
295600
2920
و یکی از مهندسان تیم نظری داشت که ما آزمایش کردیم.
04:58
Her and her hunch proved correct.
73
298520
1720
نظر او و او درست بود. حدس می‌زنم
05:00
What's your, I guess best hunch of what  that content type looks like in the future?
74
300240
3480
بهترین برداشت شما از این که آن نوع محتوا در آینده چگونه به نظر می‌رسد چیست؟ تا
05:03
How are you doing so far with these  words #5 cringe, cringe, cringe?
75
303720
8680
به حال با این واژه‌های #5 cringe, cringe, cringe چطور کار می‌کنید؟
05:12
Do you know this?
76
312400
1920
آیا شما این را می دانید؟
05:14
This is a verb, and it's to feel embarrassed or  
77
314320
4720
این یک فعل است، و احساس خجالت یا
05:19
uncomfortable, often as a reaction  to something awkward or unpleasant.
78
319040
6160
ناراحتی، اغلب به عنوان واکنشی به چیزی ناخوشایند یا ناخوشایند است.
05:25
The best way to explain this  is to look at my reaction.
79
325200
4440
بهترین راه برای توضیح این موضوع این است که به واکنش من نگاه کنید.
05:31
That is to cringe when you do that.
80
331280
4200
یعنی وقتی این کار را انجام می‌دهید، می‌لرزید.
05:35
So you might say I cringe every time I remember  spilling coffee on everyone in a job interview.
81
335480
8840
بنابراین ممکن است بگویید هر بار که یادم می‌افتم در یک مصاحبه شغلی روی همه قهوه ریختم، دلم می‌ریزد.
05:44
I think of it and I cringe.
82
344320
3040
من به آن فکر می کنم و می ترسم.
05:47
Or he cringed at the thought of  having to give a speech in public.
83
347360
5800
یا از این فکر که باید در ملاء عام سخنرانی کند به هم ریخت.
05:53
Or just thinking about that  fishy guy makes me cringe.
84
353160
6160
یا فقط فکر کردن به آن مرد ماهی‌گیر باعث می‌شود من بغض کنم.
05:59
Now as a bonus, you could also  say her response was so cringe.
85
359320
7880
اکنون به عنوان یک امتیاز، می‌توانید بگویید که پاسخ او بسیار ترسناک بود. در
06:07
What do you notice here?
86
367200
1720
اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟
06:08
Her response was so cringe.
87
368920
3960
پاسخ او بسیار ترسناک بود.
06:12
In this case, it's an adjective to  be cringe or to be cringe worthy.
88
372880
8000
در این مورد، این یک صفت است به cringe یا to be cringe value.
06:20
And this is the same as saying her  response made me cringe, made me cringe.
89
380880
6800
و این همان است که بگوییم پاسخ او من را به هم ریخت، من را به هم ریخت.
06:27
This is very trendy right now.
90
387680
2800
این در حال حاضر بسیار مد روز است.
06:30
People are using cringe as an adjective.
91
390480
3200
مردم از cringe به عنوان یک صفت استفاده می کنند. به همین
06:33
That's why I'm sharing it with you.
92
393680
1880
دلیل آن را با شما به اشتراک می گذارم.
06:35
Let's review some real world examples.
93
395560
2640
بیایید چند نمونه دنیای واقعی را مرور کنیم.
06:38
Your message is just so she knows you're joking  because that's going to come off kind of cringe.
94
398200
4400
پیام شما فقط به این دلیل است که او بداند شما دارید شوخی می‌کنید، زیرا این کار به نوعی ترسناک خواهد بود.
06:42
I cringe though when I'm  referring to as a finger painter.
95
402600
3960
هر چند وقتی به عنوان یک نقاش انگشت اشاره می‌کنم دلم می‌لرزد.
06:46
There's so many things that beginners  do that make me cringe though.
96
406560
3440
کارهای زیادی وجود دارد که مبتدیان انجام می‌دهند و باعث می‌شوند که من از خودم بترسم.
06:50
Number six, Aloof, aloof.
97
410000
4400
شماره شش، دوری، دوری.
06:54
Aloof.
98
414400
1200
دوری.
06:55
Do you know this one?
99
415600
1880
آیا این یکی را می شناسید؟
06:57
This is an adjective, and it means not friendly  or warm, so it means distant and detached.
100
417480
7200
این یک صفت است و به معنای دوستانه یا گرم نیست، بنابراین به معنای دور و جدا است.
07:04
She seemed aloof, but she's just shy.
101
424680
4760
او به نظر دور افتاده بود، اما خجالتی است.
07:09
His aloof attitude made it  hard to get to know him.
102
429440
4920
نگرش دوری او شناختن او را سخت می کرد.
07:14
Teachers can't come across as aloof.
103
434360
3960
معلمان نمی توانند دور از انتظار باشند.
07:18
We can't come across as distant.
104
438320
2560
ما نمی توانیم به عنوان دور آمده است.
07:20
We have to come across as friendly.
105
440880
3200
ما باید به عنوان دوستانه برخورد کنیم.
07:24
Let's listen to some real world examples.
106
444080
3280
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم. ما
07:27
We.
107
447360
160
07:27
Never got his.
108
447520
560
هرگز او را نگرفتم
07:28
Transcripts and they say.
109
448080
2280
رونوشت و می گویند.
07:30
He's kind of.
110
450360
480
07:30
Aloof.
111
450840
880
اون یه جوریه
دوری. من
07:31
My.
112
451720
200
07:31
Peers and my boss all thought  I was aloof and arrogant.
113
451920
3800
همتایان و رئیس من همه فکر می‌کردند که من گوشه‌گیر و متکبر هستم.
07:35
I became.
114
455720
560
من شدم.
07:36
Very, very aloof and removed and.
115
456280
5240
خیلی خیلی دور و حذف شده و.
07:41
Was a loner #7 fluster, fluster, fluster.
116
461520
7240
یک نفر شماره 7 تنها بود.
07:48
Do you know this one?
117
468760
1680
آیا این یکی را می شناسید؟
07:50
This is a verb, and it's to make  someone nervous, confused, or agitated.
118
470440
7440
این یک فعل است، و برای اینکه شخصی را عصبی، گیج یا آشفته کند.
07:57
For example, she gets flustered easily when she  travels, so she gets nervous but also agitated.
119
477880
8600
به عنوان مثال، هنگام مسافرت به راحتی گیج می‌شود ، بنابراین عصبی می‌شود اما در عین حال آشفته می‌شود.
08:06
Or you could say the unexpected  question flustered the speaker.
120
486480
5360
یا می‌توانید بگویید سؤال غیرمنتظره گوینده را آشفته کرد.
08:11
In this case it's an active verb.
121
491840
2160
در این مورد یک فعل فعال است.
08:14
In the past, simple, but it's  very common to use this in the  
122
494000
3480
در گذشته، ساده بود، اما استفاده از آن در
08:17
passive voice and say the speaker was  flustered by the unexpected question.
123
497480
7560
صدای غیرفعال و گفتن اینکه گوینده از سؤال غیرمنتظره‌ای مبهوت شده است، بسیار رایج است.
08:25
Let's listen to some real world examples.
124
505040
2560
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
08:27
Darrow does manage to fluster Brian on the stand  over issues of interpretation of Scripture,  
125
507600
5400
دارو موفق می‌شود برایان را بر سر مسائل مربوط به تفسیر کتاب مقدس،
08:33
except the fluster of Lost Door Keys.
126
513000
1920
به‌جز تلاطم «کلیدهای در گم‌شده»، در موضع‌گیری قرار دهد.
08:34
Elizabeth Bishop.
127
514920
840
الیزابت بیشاپ.
08:35
Amusingly, says in.
128
515760
1200
08:36
One art.
129
516960
680
یک هنر.
08:37
Fluster over in the Black  community #8 Quirk quirk quirk.
130
517640
9000
در انجمن سیاه‌پوستان # 8 هجوم بیاورید.
08:46
Do you know this one?
131
526640
1600
آیا این یکی را می شناسید؟
08:48
This is a noun, and it means a strange or unusual  trait or characteristic of someone or something.
132
528240
9120
این یک اسم است و به معنای یک خصلت یا ویژگی عجیب یا غیرعادی از کسی یا چیزی است.
08:57
For example, one of her quirks, so one of  her strange and unusual personality traits.
133
537360
7760
به عنوان مثال، یکی از ویژگی های عجیب و غریب او، بنابراین یکی از ویژگی های شخصیتی عجیب و غریب او.
09:05
One of her quirks is that she  always wears mismatched socks.
134
545120
4880
یکی از ویژگی‌های او این است که همیشه جوراب‌های نامتناسب می‌پوشد.
09:10
So her socks might be two different  styles or two different colors.
135
550000
3960
بنابراین جوراب‌های او ممکن است دو سبک متفاوت یا دو رنگ متفاوت باشند.
09:13
That's her unusual or strange personality trait.
136
553960
2840
این ویژگی شخصیتی غیرعادی یا عجیب اوست.
09:16
Her quirk.
137
556800
1280
عجيب او
09:18
Or the house had its quirks, like doors  that creaked that creaked at night.
138
558080
8560
یا خانه ویژگی‌های خود را داشت، مانند درهایی که شب‌ها می‌لرزیدند.
09:26
His quirky sense of humor makes him stand out.
139
566640
4640
شوخ طبعی عجیب او او را متمایز می کند.
09:31
So notice here.
140
571280
920
پس به اینجا توجه کنید.
09:32
This is a slight change because quirky  is the adjective that's fun to say.
141
572200
4520
این یک تغییر جزئی است زیرا دمدمی بودن صفتی است که گفتن آن جالب است.
09:36
Quirky.
142
576720
840
عجیب و غریب.
09:37
His quirky sense of humor.
143
577560
2760
شوخ طبعی عجیب او.
09:40
Let's listen to some real world examples.
144
580320
2680
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
09:43
It's maybe just a a weird psychological quirk  of contemporary intellectuals and academics,  
145
583000
5680
شاید این فقط یک رفتار روانشناختی عجیب و غریب از روشنفکران و دانشگاهیان معاصر باشد،
09:48
and maybe it passes with time, so.
146
588680
1880
و شاید با گذشت زمان می‌گذرد، بنابراین.
09:50
That that's sort of her funny quirk.
147
590560
1520
که این نوعی خصلت خنده دار اوست.
09:52
Kind of thought to himself is is this a one off?
148
592080
2240
یک نوع فکر با خودش این است که آیا این یک چیز است؟ آیا
09:54
Is this a quirk or does the sun always do?
149
594320
2440
این کار عجیبی است یا خورشید همیشه انجام می دهد؟
09:56
This #9 trivial, trivial, trivial.
150
596760
6640
این شماره 9 بی اهمیت، پیش پا افتاده، پیش پا افتاده است.
10:03
Do you know this?
151
603400
1360
آیا شما این را می دانید؟
10:04
It's an adjective, and it means  of little value or importance.
152
604760
5720
این یک صفت است و به معنای ارزش یا اهمیت کمی است.
10:10
Don't waste time on trivial matters,  unimportant matters when the deadline  
153
610480
5960
وقتتان را روی مسائل بی اهمیت تلف نکنید، مسائل بی اهمیت وقتی که ضرب الاجل
10:16
is approaching or the argument was over  something so trivial, so unimportant.
154
616440
8320
نزدیک است یا بحث بر سر موضوعی بسیار پیش پا افتاده و بی اهمیت بود.
10:24
Now you can also use this as a trivial problem,  
155
624760
4560
اکنون می‌توانید از این به‌عنوان یک مشکل بی‌اهمیت نیز استفاده کنید،
10:29
which is a problem that's easy to solve,  but we commonly use this in the negative.
156
629320
5440
که مشکلی است که حل کردن آن آسان است، اما ما معمولاً از آن به صورت منفی استفاده می‌کنیم.
10:34
For example, learning English isn't trivial.
157
634760
4120
به عنوان مثال، یادگیری زبان انگلیسی بی اهمیت نیست.
10:38
This is another way of saying  learning English is difficult.
158
638880
4360
این روش دیگری برای گفتن این است که یادگیری انگلیسی دشوار است. پیش
10:43
It isn't trivial.
159
643240
2160
پا افتاده نیست
10:45
Let's listen to some real world examples.
160
645400
2560
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
10:47
Think of these things as relatively trivial,  
161
647960
2440
به این چیزها نسبتاً پیش پا افتاده فکر کنید،
10:50
but the memories of vogue  can be powerful, it may seem.
162
650400
3480
اما ممکن است به نظر برسد، خاطرات مد می تواند قدرتمند باشد.
10:53
Like a trivial.
163
653880
920
مثل یک چیز پیش پا افتاده.
10:54
Pursuit.
164
654800
800
تعقیب. در
10:55
It's actually almost trivial that  there will be gravitational waves.
165
655600
3440
واقع تقریباً پیش پا افتاده است که امواج گرانشی وجود داشته باشد.
10:59
#10 vent, vent, vent.
166
659040
5880
شماره 10 دریچه، دریچه، هواکش.
11:04
Do you know this one?
167
664920
2080
آیا این یکی را می شناسید؟
11:07
Well, this is a vent.
168
667000
3480
خوب، این یک دریچه است.
11:10
Well, listen to this example sentence.
169
670480
2320
خوب، به این جمله مثال گوش دهید.
11:12
She needed to vent about  her stressful day at work.
170
672800
4560
او باید در مورد روز پر استرس خود در محل کار صحبت کند.
11:17
Do you know what it means in this example?
171
677360
2640
آیا می دانید در این مثال به چه معناست؟
11:20
Well, here it's a verb and it means  to express strong negative emotions  
172
680000
6000
خب، در اینجا این یک فعل است و به معنای بیان احساسات منفی قوی
11:26
such as anger or frustration, but to do  that in a forceful and uncontrolled way.
173
686000
6120
مانند عصبانیت یا ناامیدی است، اما این کار را به روشی قوی و کنترل نشده انجام دهید.
11:32
For example, you might offer to your friend,  call me if you need to vent about your in laws.
174
692120
6480
به عنوان مثال، ممکن است به دوست خود پیشنهاد دهید، اگر لازم است در مورد قوانین خود صحبت کنید، با من تماس بگیرید.
11:38
If you need to talk about this situation in a  
175
698600
2680
اگر لازم است در مورد این وضعیت به
11:41
negative way for a long period of  time, call me if you need to vent.
176
701280
5600
صورت منفی برای مدت طولانی صحبت کنید ، اگر نیاز به تخلیه دارید با من تماس بگیرید.
11:46
Or you could say the meeting was a waste of time.
177
706880
3560
یا می توانید بگویید جلسه اتلاف وقت بود.
11:50
The client vented about  trivial matters the whole time.
178
710440
5440
مشتری تمام مدت در مورد مسائل بی اهمیت صحبت می کرد.
11:55
Let's listen to some real world examples, but I  wanted to vent a little bit if you will allow me.
179
715880
6200
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم، اما اگر اجازه بدهید، می‌خواستم کمی صحبت کنم.
12:02
It's healthy.
180
722080
640
12:02
That's how Europeans vent.
181
722720
2040
سالم است.
اینطوری اروپایی ها تخلیه می کنند.
12:04
How many do you know so far?
182
724760
2280
تا الان چند نفر را می شناسید؟
12:07
Let's review the final 5 #11 nudge, nudge, nudge.
183
727040
8240
بیایید 5 شماره 11 نهایی را با هم مرور کنیم.
12:15
Do you know this one?
184
735280
1880
آیا این یکی را می شناسید؟
12:17
Well, this is to nudge.
185
737160
2960
خوب، این برای اصرار است.
12:20
It's a verb, and it's to push someone or  something, but gently, often with an elbow.
186
740120
7280
این یک فعل است و هل دادن کسی یا چیزی است، اما به آرامی، اغلب با آرنج.
12:27
And you would do this to get their attention  or to encourage them to do something.
187
747400
6440
و این کار را برای جلب توجه آنها یا تشویق آنها به انجام کاری انجام می دهید.
12:33
For example, she gave him a gentle  nudge to remind him to speak up,  
188
753840
6960
به عنوان مثال، او به آرامی به او تکان داد تا به او یادآوری کند که حرفش را بزند،
12:40
or he nudged the door open with  his foot when his hands were full.
189
760800
6840
یا وقتی دست‌هایش پر بود، در را با پا باز کرد.
12:47
So you don't always have to use this  with an elbow, but it is the most common.
190
767640
5760
بنابراین همیشه مجبور نیستید از این با آرنج استفاده کنید، اما رایج‌ترین مورد است.
12:53
How about this example?
191
773400
1240
در مورد این مثال چطور؟
12:54
My teacher's words gave me the nudge  I needed to start speaking in public.
192
774640
8600
سخنان معلمم به من انگیزه‌ای داد که برای شروع صحبت کردن در جمع نیاز داشتم.
13:03
In this case, you can replace the  word nudge with encouragement.
193
783240
4400
در این مورد، می‌توانید کلمه تلنگر را با تشویق جایگزین کنید.
13:07
The nudge I needed.
194
787640
1480
تلنگری که نیاز داشتم
13:09
The encouragement I needed.
195
789120
2680
تشویقی که نیاز داشتم
13:11
Let's listen to some real world examples.
196
791800
2760
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
13:14
No curves that would nudge drivers.
197
794560
1560
هیچ منحنی که رانندگان را تحریک کند.
13:16
To take it slow and sometimes  we need a little nudge.
198
796120
4240
برای اینکه آن را آهسته پیش ببریم و گاهی به کمی تکان دادن نیاز داریم.
13:20
But isn't there a danger that even if  you give them a nudge, they won't budget?
199
800360
5520
اما آیا این خطر وجود ندارد که حتی اگر به آنها فشار بیاورید، بودجه نخواهند داشت؟
13:25
#12 glitch glitch glitch.
200
805880
5240
شماره 12 اشکال glitch glitch.
13:31
Do you know this one?
201
811120
1400
آیا این یکی را می شناسید؟
13:32
It's a noun, and it's a minor problem or fault,  
202
812520
4000
این یک اسم است، و یک مشکل یا نقص جزئی است،
13:36
but that causes a temporary error, and this  is often used with technological problems.
203
816520
7320
اما باعث یک خطای موقت می‌شود، و این اغلب برای مشکلات فنی استفاده می‌شود.
13:43
For example, there was a glitch  in the system that caused a delay.
204
823840
6080
برای مثال، نقصی در سیستم وجود داشت که باعث تاخیر شد.
13:49
Or the new video game still has a few  glitches, a few problems or faults.
205
829920
7720
یا بازی ویدیویی جدید همچنان دارای چند نقص، چند مشکل یا ایراد است.
13:57
The glitch in the software  was fixed before the deadline.
206
837640
4800
اشکال در نرم افزار قبل از مهلت مقرر برطرف شد.
14:02
Let's listen to some real world examples.
207
842440
2840
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
14:05
The critic has observed a glitch in the system.
208
845280
2880
منتقد یک نقص در سیستم مشاهده کرده است.
14:08
I mean, it's, you know, just a little  glitch in the in the overall story.
209
848160
4480
منظورم این است که، می دانید، فقط یک نقص کوچک در داستان کلی است.
14:12
Apologize for the technical.
210
852640
1000
بابت مسائل فنی عذرخواهی کنید
14:13
Glitch #13 posh, posh, posh.
211
853640
7000
نقص شماره 13 شیک، شیک، شیک.
14:20
Do you know this one?
212
860640
1360
آیا این یکی را می شناسید؟
14:22
It's an adjective and it means  elegant, stylish or luxurious.
213
862000
7160
این یک صفت است و به معنای زیبا، شیک یا مجلل است.
14:29
They stayed at a posh hotel during their vacation.
214
869160
4880
آنها در طول تعطیلات خود در یک هتل مجلل اقامت داشتند.
14:34
She always dresses in posh  outfits for special occasions.
215
874040
5640
او همیشه برای موقعیت‌های خاص لباس‌های شیک می‌پوشد.
14:39
The restaurant had a posh  atmosphere and excellent service.
216
879680
5880
رستوران فضایی شیک و خدمات عالی داشت.
14:45
Let's listen to some real world examples.
217
885560
2840
بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
14:48
Luxury yachts line the Marina and posh  hotels and showy cars flash up the promenade.
218
888400
5960
قایق‌های تفریحی لوکس در مارینا و هتل‌های شیک و ماشین‌های نمایشی در تفرجگاه به چشم می‌خورد. از هر
14:54
3 out of the four criminals  masqueraded as posh females.
219
894360
3160
چهار مجرم، 3 نفر به عنوان زنان شیک پوش ظاهر شدند.
14:57
Webhooks.
220
897520
440
14:57
It's the new posh way to say call back.
221
897960
2680
وب هوک ها
این روش جدید و شیک برای گفتن تماس مجدد است.
15:00
#14 blunder, blunder, blunder.
222
900640
6360
شماره 14 اشتباه، اشتباه، اشتباه.
15:07
Do you know this one?
223
907000
1560
آیا این یکی را می شناسید؟
15:08
This is a noun and it's a  careless or stupid mistake.
224
908560
5440
این یک اسم است و یک اشتباه بی دقت یا احمقانه است.
15:14
For example, he made a huge blunder by  sending the e-mail to the wrong person.
225
914000
6640
برای مثال، او با ارسال ایمیل به شخص اشتباهی مرتکب اشتباه بزرگی شد.
15:20
So that's a careless mistake  that is easy to avoid.
226
920640
4040
بنابراین این یک اشتباه بی دقت است که اجتناب از آن آسان است.
15:24
So that's all blunder.
227
924680
2200
پس این همه اشتباه است.
15:26
Or you could say the blunder because it's a noun.
228
926880
3200
یا می توانید اشتباه را بگویید زیرا یک اسم است.
15:30
The blunder cost them millions in lost revenue.
229
930080
4520
این اشتباه میلیون ها درآمد از دست رفته آنها را به همراه داشت.
15:34
Or you could say she tried to laugh off  the blunder but it was too cringe worthy.
230
934600
7480
یا می‌توانید بگویید که او سعی کرد از اشتباهش بخندد، اما خیلی ارزشش را داشت.
15:42
Or to sound very trendy you  can say, but it was too cringe.
231
942080
5640
یا می‌توانید بگویید خیلی شیک به نظر می‌رسد ، اما خیلی ترسناک بود.
15:47
Remember that image of cringe?
232
947720
3480
آن تصویر ترسیدن را به خاطر دارید؟
15:51
Now let's listen to some real world examples.
233
951200
3160
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش دهیم.
15:54
Was this just another La La  Land wonder like at the Oscars?
234
954360
3800
آیا این فقط یکی دیگر از شگفتی های La La Land مانند اسکار بود؟
15:58
#4 and that was a colossal blender on his part.
235
958160
4000
شماره 4 و این یک مخلوط کن عظیم از طرف او بود.
16:02
See?
236
962160
200
16:02
I mean the classic blender  of not feeling at first.
237
962360
4040
ببینید؟
منظورم همزن کلاسیک عدم احساس در ابتدا است.
16:06
#15 clumsy, clumsy, clumsy.
238
966400
6960
#15 دست و پا چلفتی، دست و پا چلفتی، دست و پا چلفتی.
16:13
Do you know this one?
239
973360
1640
آیا این یکی را می شناسید؟
16:15
It's an adjective.
240
975000
1600
این یک صفت است.
16:16
It definitely describes me at times.
241
976600
3440
قطعاً گاهی مرا توصیف می کند.
16:20
It means awkward in movement or handling things  and often leading to accidents or mistakes.
242
980040
8880
این به معنای نامناسب بودن در حرکت یا دست زدن به چیزها است و اغلب منجر به تصادف یا اشتباه می شود.
16:29
Remember I said this describes me sometimes?
243
989680
3200
یادت هست گفتم گاهی اوقات این من را توصیف می کند؟
16:32
Well, this is a true example.
244
992880
2480
خوب، این یک مثال واقعی است.
16:35
Because I'm clumsy, I'm not  allowed to wash certain dishes.
245
995360
5000
چون دست و پا چلفتی هستم، اجازه شستن ظروف خاصی را ندارم.
16:40
We have some dishes that are more  expensive and therefore more fragile.
246
1000360
5520
ما برخی از ظروف داریم که گران‌تر و در نتیجه شکننده‌تر هستند.
16:45
They break easily and I have broken many of them  
247
1005880
4960
آنها به راحتی می شکنند و من بسیاری از آنها را شکسته ام،
16:50
because I'm a little clumsy with  objects, I easily drop things.
248
1010840
5200
زیرا با اشیا کمی دست و پا چلفتی هستم ، به راحتی اشیا را رها می کنم.
16:56
So because of that I am now not  allowed to wash certain dishes.
249
1016040
4960
بنابراین به همین دلیل اکنون اجازه شستن ظروف خاصی را ندارم.
17:01
What about you?
250
1021000
680
17:01
Are you clumsy at all?
251
1021680
1560
شما چطور؟
اصلا دست و پا چلفتی هستی؟
17:03
Or you could say the clumsy waiter spilled coffee  
252
1023240
3920
یا می‌توانید بگویید پیشخدمت دست و پا چلفتی قهوه را
17:07
all over the table or she felt clumsy  wearing high heels for the first time.
253
1027160
8720
روی میز ریخت یا با پوشیدن کفش‌های پاشنه بلند برای اولین بار احساس دست و پا چلفتی کرد.
17:15
Now let's listen to some real world examples.
254
1035880
3040
حالا بیایید به چند نمونه دنیای واقعی گوش کنیم.
17:18
You just said it sort of  starts a little bit clumsy.
255
1038920
2240
شما فقط گفتید که به نوعی کمی ناشیانه شروع می شود.
17:21
You didn't know what you're doing.
256
1041160
1320
تو نمیدونستی داری چیکار میکنی
17:22
There will be times where the  relationship is clumsy or mishandled.
257
1042480
3880
مواقعی وجود خواهد داشت که رابطه ناشیانه یا نادرست است.
17:26
You know this.
258
1046360
400
17:26
Is just clumsy little baby steps.
259
1046760
1800
شما این را می دانید.
فقط گام های کوچک دست و پا چلفتی است.
17:28
So how many of these 15 words did you know?
260
1048560
3960
پس چند کلمه از این 15 کلمه را می دانستید؟
17:32
Share your score in the comments and don't  worry if you knew zero or two or four.
261
1052520
7400
امتیاز خود را در نظرات به اشتراک بگذارید و اگر صفر یا دو یا چهار را می دانستید نگران نباشید.
17:39
That just means that you learned 15 new words.
262
1059920
4080
این فقط به این معنی است که شما 15 کلمه جدید یاد گرفتید.
17:44
So congratulations.
263
1064000
2040
پس تبریک میگم
17:46
Now did you like this lesson?
264
1066040
1200
حالا این درس را دوست داشتید؟
17:47
Do you want me to make more lessons like this?
265
1067240
2400
آیا می خواهید من دروس بیشتری از این قبیل بسازم؟
17:49
If you do them put let's go, let's go put  let's go in the comments and of course  
266
1069640
5040
اگر آن‌ها را انجام دادید بگذارید اجازه دهید، بگذارید برویم بگذار برویم در نظرات و البته
17:54
make sure you like this lesson share it with  your friends and subscribe to your notified  
267
1074680
4520
مطمئن شوید که این درس را دوست دارید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و
17:59
every time I post a new lesson and you  can get this free speaking guide where  
268
1079200
3600
هر بار که درس جدیدی را پست می‌کنم در اطلاعیه‌های خود مشترک شوید و می‌توانید این راهنمای گفتاری رایگان را دریافت کنید. جایی که
18:02
I share 6 tips on how to speak  English fluently and confidently.
269
1082800
3600
من ۶ نکته در مورد نحوه صحبت کردن انگلیسی روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم.
18:06
You can click here to download it or  look for the link in the description.
270
1086400
3600
می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.
18:10
And I have 15 more advanced words you can  see if you know, so watch it right now.
271
1090000
9440
و من 15 کلمه پیشرفته دیگر دارم که می‌توانید ببینید اگر می‌دانید، پس همین الان آن را تماشا کنید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7