Basic English Grammar - TO BE verb

Hi, my name's Ronnie. How are you? Today we're going to talk about something that we don't

سلام، اسم من رونی است. چطور هستید؟ امروز قرار است در مورد کاری صحبت کنیم که

like to do, but we have to. These things are called chores. Chores are tasks or small jobs

دوست نداریم انجام دهیم، اما مجبوریم. به این کارها می گویند کار. کارهای خانه، وظایف یا کارهای کوچکی هستند

that we have to do around the house, or we can call it housework. Now, there are many

که باید در خانه انجام دهیم یا می توانیم آن را خانه داری بنامیم. در حال حاضر،

kinds of chores. You may have to do chores at your job. You may have to do chores outside.

انواع مختلفی از کارهای خانه وجود دارد. ممکن است مجبور شوید کارهایی را در شغل خود انجام دهید. ممکن است مجبور شوید کارهای بیرون را انجام دهید.

You may have to do chores in many different places, but I'm just going to go through chores

ممکن است مجبور باشید در مکان‌های مختلف کارهایتان را انجام دهید ، اما من فقط کارهایی را انجام می‌دهم

specifically that you have to do in your house or housework. We have two verbs that we use

که شما باید در خانه یا کارهای خانه انجام دهید. ما دو فعل داریم که

many times, and they're very confusing, whether to use "do" or whether to use "make" in English

بارها از آنها استفاده می کنیم، و آنها بسیار گیج کننده هستند، آیا از "do" استفاده کنیم یا از "make" در انگلیسی

with these expressions. So, to help you, I think I figured it out. This took me a while.

با این عبارات استفاده کنیم. بنابراین، برای کمک به شما، فکر می کنم آن را فهمیدم. این مدتی طول کشید.

I had to think, "Why do we say 'do' the dishes and we don't say 'do my bed'? Why do we have

باید فکر می کردم، "چرا می گوییم "ظروف را بشوید" و نمی گوییم "تختم را بکن"؟ چرا باید بگوییم "

to say'make my bed'? Dictionaries don't help you. They just say, "Use 'do', use'make'."

تختم را مرتب کن"؟ فرهنگ لغت به شما کمک نمی کند . آنها فقط می گویند: از «do» استفاده کن، «ساختن» را بکار ببر.»

Thanks, dictionaries. So, I went back into the recesses of Ronnie's brain, and I found

متشکرم، دیکشنری ها. بنابراین، دوباره به عمق مغز رونی برگشتم

the answer. "Do" basically is a replacement for the word "wash." Yay. So, you can use

و جواب را پیدا کردم. «انجام» اساساً جایگزینی برای کلمه «شستن» است. بله. بنابراین، شما می توانید از

either "wash" or "do." They're the same verb. Well, no, they're not the same verb. It's

"شستن" یا "انجام" استفاده کنید. آنها یک فعل هستند. خوب، نه، آنها یک فعل نیستند.

the same meaning. Different verb, same meaning. So, for example, we would normally say, "Do

این یک معنی است. فعل متفاوت، یک معنی. بنابراین، برای مثال، ما معمولاً می‌گویند:

the dishes," which means, "Wash the dishes." Dishes are plates, cups, knives and forks

«ظروف را بشویید» که به معنای «ظروف را بشویید». ظروف بشقاب، فنجان، چاقو و چنگال

or chopsticks. Anything that you eat with or eat from is a dish. So, we have to "do"

یا چوب غذاخوری هستند.

the dishes or "wash" the dishes. We also have to "do the laundry." "Do the laundry" means

"ظروف یا "شستن" ظروف. ما همچنین باید "لندری" را انجام دهیم." "Do the laundry" به این معنی است

you have to wash your clothes or someone else's clothes. We also "do the bathroom." Not "bath-roon."

که شما باید لباس های خود یا لباس های شخص دیگری را بشویید . ما همچنین "حمام را انجام می دهیم." نه "حمام"

We actually -- it's an "m" here. When we say, "Do the bathroom," it sounds strange, but

ما در واقع -- اینجا یک "m" است. وقتی می گوییم "حمام را انجام بده" عجیب به نظر می رسد، اما

it's what we say. It means we have to clean the bathroom. We have to clean the toilet.

این همان چیزی است که می گوییم . یعنی باید حمام را تمیز کنیم. باید توالت را تمیز کنیم.

We have to clean the bathtub or maybe the shower and also the sink. A sink is the place

باید وان یا شاید دوش و همچنین سینک را تمیز کنیم. سینک جایی است

where you wash your hands after you go to the toilet. Please do this. The other thing

که بعد از رفتن به توالت دست های خود را می شویید. لطفا این کار را بکنید. چیز دیگری

that we would say is, "Do the windows." Maybe you have a window in your bathroom. I don't

که می گوییم این است که "پنجره ها را انجام دهید." شاید شما یک پنجره در حمام خود دارید. من نمی

know. Do you? But definitely, you will probably, hopefully, have a window in your house, so

دانم. آیا تو؟ اما قطعا، احتمالاً، امیدوارم، یک پنجره در خانه خود داشته باشید، بنابراین

you would say, "Oh, yay. I have to do the windows." This means you're going to clean

می گویید: "اوه، اوه، من باید پنجره ها را درست کنم." این بدان معنی است که شما می خواهید

or wash the windows. The verb "make." It took me a while to figure this one out. When we

پنجره ها را تمیز یا بشویید. فعل «ساختن». مدتی طول کشید تا این یکی را بفهمم. وقتی می

say, "Make my bed" or "Make someone's bed," "Make his bed, her bed," we are not actually

گوییم، "تخت من را مرتب کن" یا "تخت کسی را مرتب کن" ، "تخت او، تخت او را مرتب کن"، در واقع

creating something. All we are doing is, if this is our bed and this is my pillow -- the

چیزی را خلق نمی کنیم. تنها کاری که می کنیم این است که اگر این تخت ما باشد و این بالش من است --

pillow is the thing that you put your head on -- when we sleep, I know with me, my blankets

بالش چیزی است که تو سرت را روی آن گذاشته ای -- وقتی ما می خوابیم ، می دانم که با من ، پتوهای من

are all scattered around. What I do when I make the bed is I take the blankets and I

همه پراکنده است. کاری که من هنگام مرتب کردن تخت انجام می‌دهم این است که پتوها را برمی‌دارم

put the blanket back to the original neat position. If I say, "Make my lunch" or "Make

و پتو را به حالت مرتب اولیه برمی‌گردانم . اگر من بگویم "ناهار من را درست کن" یا "

my dinner" or "Make my breakfast," you can actually think about this as creating something.

شام را درست کن" یا "صبحانه ام را درست کن"، در واقع می توانی به این فکر کنی که چیزی خلق می کند.

This is washing it. This is creating it. You wouldn't really create your bed, but you'd

این شستن آن است. این در حال ایجاد آن است. شما واقعاً تخت خواب خود را نمی سازید، اما

make it look nice, so you can think of it as a creation or an art piece. You've got

آن را زیبا جلوه می دهید، بنابراین می توانید آن را به عنوان یک خلاقیت یا یک اثر هنری در نظر بگیرید. تو

lots of pillows. The other thing that we make is a mess. This isn't a chore, but it's what

بالش های زیادی داری چیز دیگری که ما ایجاد می کنیم ، به هم ریختگی است. این یک کار طاقت فرسا نیست، اما کاری است که

we have to do. "Make a mess" means to get many things and put them all over the place.

ما باید انجام دهیم. «به هم ریختن» به معنای به دست آوردن بسیاری از چیزها و قرار دادن آنها در همه جا است.

If you're in the kitchen, you're cooking, you take things out of the cupboards and you

اگر در آشپزخانه هستید، در حال آشپزی هستید، چیزهایی را از کمدها بیرون

put them on the counter and you throw things around -- that's how I cook -- and you finish

می آورید و روی پیشخوان می گذارید و چیزهایی را دور می ریزید - من اینطوری آشپزی می کنم - و

eating and, like, "Uh-oh, there's a mess." So you make a mess. You create a mess.

غذا را تمام می کنید و مانند: "اوه. -اوه، اوضاع به هم ریخته است. پس قاطی میکنی آشفتگی درست می کنی

The very last one is actually a verb and a noun. The horror. A vacuum is a thing that

آخرین مورد در واقع یک فعل و یک اسم است. وحشت. جاروبرقی چیزی است

we use to clean the carpets. This is a verb on its own. If you are studying British English,

که برای تمیز کردن فرش از آن استفاده می کنیم. این یک فعل به تنهایی است. اگر در حال مطالعه انگلیسی بریتانیایی هستید،

they will call it a "hoover." "Hoover" in North America is the brand name of what we

آن را "هوور" می نامند. "هوور" در آمریکای شمالی نام تجاری چیزی است که ما

call a vacuum. But in Britain, they would say "hoover." In North America, we say "vacuum."

آن را خلاء می نامیم. اما در بریتانیا می‌گویند «هوور». در آمریکای شمالی می گوییم «خلاء».

So I will draw a picture of a very beautiful vacuum. There we go. Awesome.

بنابراین من یک تصویر از یک جاروبرقی بسیار زیبا می کشم . ما میرویم آنجا. عالی.

Hello. It's a vacuum. Trust me, it's a vacuum. So what happens is the vacuum goes along and

سلام. این یک خلاء است. به من اعتماد کنید، این یک خلاء است. بنابراین آنچه اتفاق می‌افتد این است که جاروبرقی پیش می‌رود و

you push it and it sucks up the dirt off of the carpet. This is the dirt-sucking area

شما آن را فشار می‌دهید و خاک فرش را می‌مکد . اینجا محل مکیدن خاک است

here. So it makes your carpets super clean. So you can use this as a verb. You say, "I

. بنابراین فرش های شما را فوق العاده تمیز می کند. بنابراین می توانید از این به عنوان فعل استفاده کنید. شما می گویید: «

have to vacuum." Or, if you're studying British English, they'd say, "I have to hoover." And

باید جاروبرقی بزنم». یا اگر در حال مطالعه انگلیسی بریتانیایی هستید ، آنها می گویند: "من باید شناور کنم." و

this machine is actually called a vacuum or a hoover. Hoover, hoover.

این ماشین در واقع خلاء یا هوور نامیده می شود. هوور، هوور

What we've done on the engVid website is there's a list. You have to go to the resources page

کاری که ما در وب سایت engVid انجام داده ایم این است که یک لیست وجود دارد. شما باید به صفحه منابع

on engvid.com, and there is a list of verbs, "do" and "make," and more verbs to help you

در engvid.com بروید و لیستی از افعال، "do" و "make" و افعال بیشتری وجود دارد

with things like cleaning. Or, if you're confused about other ways that we use "do" or "make,"

که در مواردی مانند تمیز کردن به شما کمک می کند. یا اگر در مورد روش‌های دیگری که ما از «do» یا «make» استفاده می‌کنیم سردرگم هستید،

go to the resources page on engVid and you can print out the list of verbs.

به صفحه منابع در engVid بروید و می‌توانید فهرست افعال را چاپ کنید.

I hope that's helped you. I'm going to go do the bathroom now. Bye.

امیدوارم که به شما کمک کرده باشد. الان میرم دستشویی کنم خدا حافظ.