Learn English: 30 Common Commands

Hey, everyone. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to

هی همه. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به

this lesson on 30 common Imperatives that you can use in

این درس در مورد 30 امر رایج که می توانید در

your daily life. So, for this video, I wanted to focus on the

زندگی روزمره خود استفاده کنید، خوش آمدید. بنابراین، برای این ویدیو، می‌خواستم روی

short phrases we hear everywhere. So, these are

عبارات کوتاهی که همه جا می‌شنویم تمرکز کنم . بنابراین، اینها

phrases you will hear at the bank, at the grocery store, in

عباراتی هستند که در بانک، در فروشگاه مواد غذایی، در

your own home, in movies, on television, anywhere you can

خانه خود، در فیلم ها، در تلویزیون، هر جایی که

think of -- we use these short, brief imperatives.

فکرش را بکنید خواهید شنید -- ما از این اجبار کوتاه و مختصر استفاده می کنیم.

Now, before I begin, I want to mention: This is different than

اکنون، قبل از شروع، می‌خواهم اشاره کنم: این با

the 30 Phrasal Verb Commands video that I made in the past.

ویدیوی 30 فرمان فعل عبارتی که در گذشته ساخته بودم متفاوت است.

If you enjoy this video and you want to hear some other

اگر از این ویدیو لذت می برید و می خواهید برخی

imperatives, some other commands that you can use in English, but

از دستورات ضروری دیگر را بشنوید، برخی از دستورات دیگر که می توانید به زبان انگلیسی استفاده کنید،

which are a little more challenging because they have an

اما کمی چالش برانگیزتر هستند، زیرا آنها یک

idiomatic element to it -- check out the link attached to this

عنصر اصطلاحی در آن دارند - لینک پیوست شده به این

video for 30 Phrasal Verb Commands. This is 30 Imperatives

ویدیو را بررسی کنید. 30 دستور فعل عبارتی . این 30 امر ضروری

for Daily Life; there will be very little idiomatic language

برای زندگی روزمره است. زبان اصطلاحی بسیار کمی

in this. It's very clear what each word means. Okay?

در این وجود خواهد داشت. معنی هر کلمه بسیار واضح است. باشه؟

So, let's start. Let's do it. Let's go. Ah, those are two of

بنابراین، بیایید شروع کنیم. بیایید آن را انجام دهیم. بیا بریم. آه، این دو مورد

the first imperatives. So: "Let's do it. Why not? Let's

از الزامات اولیه است. بنابراین: "بیا این کار را انجام دهیم. چرا که نه؟ بیا

go." So, you know what this means. If you're leaving on a

برویم." بنابراین، شما می دانید که این به چه معناست. اگر به مسافرت می روید

trip, someone will say: "Come on. Let's go." Or: "Let's do

، یکی می گوید: " بیا، برویم." یا: "بیا این کار را انجام

it." -"Do you guys want to go for lunch?" -"Yeah, let's do

دهیم." -"بچه ها می خواهید برای ناهار برویم؟" -آره بیا انجامش

it." So, "let's" is, like, "let us". It's inviting everyone.

بدیم. بنابراین، «بیایید»، مانند « بگذاریم» است. این همه را دعوت می کند.

Right? It's making a suggestion to: "Let's do it. Let's go.

درست؟ این پیشنهادی است به: "بیا این کار را انجام دهیم. برویم.

Let's leave. Let's make this happen."

بیایید ترک کنیم. بیایید این اتفاق بیفتد."

Next: "Come here." Now, this, obviously, you can use in a lot

بعدی: "بیا اینجا." اکنون، بدیهی است که شما می توانید از آن در

of different contexts; specifically with children, or

زمینه های مختلف استفاده کنید. به طور خاص با کودکان، یا

with people in your daily life, other adults, other teenagers,

با افرادی که در زندگی روزمره شما هستند، سایر بزرگسالان، سایر نوجوانان، و

other 20-somethings. So, you can say: "Hey. Come here." Right?

سایر افراد 20 ساله. بنابراین، می توانید بگویید: "هی. بیا اینجا." درست؟

You're there. I want you to come this way. So: "Come here."

شما آنجا هستید. من از تو می خواهم که از این راه بیایی. پس بیا اینجا."

Next: If you're at a restaurant, the person who you meet at this

بعد: اگر در یک رستوران هستید ، شخصی که در این

at the entrance to the restaurant or the server might

محل در ورودی رستوران یا سرور ملاقات می کنید ممکن است

say: "Follow me." It means, like: "Come with me." Now, they

بگوید: "من را دنبال کنید." یعنی مثل: "با من بیا". حالا

might also say: "Come this way, please." Or: "Come right this

ممکن است بگویند: «لطفاً بیا این طرف ». یا: «از این طرف بیا

way." You can... You don't have to say: "Come" in this situation

». تو می توانی... لازم نیست در این شرایط لزوماً بگویید: «بیا»

necessarily. You could say: "Come this way", or "Come right

. شما می توانید بگویید: "از این طرف بیا" یا "از

this way." But you can also say or you might also hear: "This

این طرف بیا". اما شما همچنین می توانید بگویید یا ممکن است بشنوید: "از این

way, please." The implication is: "Follow me." Or: "Right this

طریق، لطفا." مفهوم این است: "من را دنبال کن." یا: «در این

way", which means: "Come this way. Come. Follow me." All

راه»، یعنی: «این طرف بیا، بیا، مرا دنبال کن». خیلی

right. So, next time you're at a restaurant and you hear: "Right

خوب. بنابراین، دفعه بعد که در یک رستوران هستید و می شنوید: "درست از

this way", you won't feel confused. Right? Or you hear:

این طریق"، احساس سردرگمی نخواهید کرد . درست؟ یا می شنوید:

"This way, please", or "Follow me", you will know what it

"از این طریق، لطفا"، یا " من را دنبال کن"، معنای آن را خواهید فهمید

means. It means: "Come in this direction with me."

. یعنی: با من در این جهت بیا.

Next: "Keep doing what you're doing." Okay? So, if someone is

بعدی: "به انجام کاری که انجام می دهید ادامه دهید." باشه؟ بنابراین، اگر کسی

working on something and they're doing a good job on it, you want

روی چیزی کار می‌کند و کارش را به خوبی انجام می‌دهد، می‌خواهید

to encourage them or you want them to continue in the same

او را تشویق کنید یا می‌خواهید به همان

manner, in the same way - you can say: "Yeah, just keep doing

شیوه، به همان روش ادامه دهد - می‌توانید بگویید: "بله، فقط به انجام دادن ادامه دهید.

what you're doing." Okay?

چه کار می کنی." باشه؟

Next: "Keep going." This means, again: "Continue. Just continue

بعدی: "ادامه بده." این یعنی دوباره: "ادامه دهید. فقط به

moving forward. Keep going." So, this could be, you know, you're

حرکت رو به جلو ادامه دهید. ادامه دهید." خب، این می تواند باشد، می دانید، شما

telling a person, if... Who's driving and you're in the

به یک نفر می گویید، اگر ... چه کسی رانندگی می کند و شما روی

passenger seat, and they say: "Do I turn left? Do I turn

صندلی مسافر هستید، و آنها می گویند: "من به چپ بپیچم؟

right?" Then you say: "No, no, no. Keep going. Keep going."

راست بپیچم؟" سپس می گویید: "نه، نه، نه، ادامه دهید. ادامه دهید."

Okay? Like: "Continue driving straight." Okay?

باشه؟ مانند: "به رانندگی مستقیم ادامه دهید ." باشه؟

Next: "Wait." Okay? So: "Wait", this just means: "Stop where you

بعدی: "صبر کن." باشه؟ بنابراین: "صبر کن"، این فقط به این معنی است: "در جایی که

are." And you can say: "Wait here. Wait there." You might

هستید بایستید." و می توانید بگویید: " اینجا صبر کن. آنجا صبر کن." ممکن

hear this in a doctor's office or a dentist's office, probably

است این را در مطب پزشک یا مطب دندانپزشکی بشنوید، احتمالاً

with a "please" at the end of it or at the beginning of it. So:

با یک "لطفا" در انتهای یا ابتدای آن. بنابراین:

"Please wait here. Wait here, please. Please wait over there."

"لطفاً اینجا منتظر بمانید . لطفاً اینجا منتظر بمانید. لطفاً آنجا منتظر بمانید."

Okay? Or: "Please wait." And... You know, in that room.

باشه؟ یا: "لطفا صبر کنید." و... می دانید، در آن اتاق.

Next: "Hold it." Okay. So: "Hold it" has... I put an asterisk

بعدی: "آن را نگه دارید." باشه. بنابراین: "Hold it" را دارد ... ستاره می گذارم

because it has a couple of different contexts. One: "Hold

زیرا چند زمینه متفاوت دارد. یک: "

it" can mean: "Whoa. Stop. Wait. Hold it. I don't understand

آن را نگه دارید" می تواند به این معنی باشد:

what's going on or I'm confused." Or what you said is

"اووو. یا چیزی که شما گفتید

really, like, shocking to me or interesting, and you say: "Whoa,

واقعاً برای من تکان دهنده یا جالب است و می گویید: "اوه،

whoa. Hold it. Wait. Stop." Okay?

اوه. نگه دار. صبر کن. متوقف شو." باشه؟

Now, "Hold it" can also mean literally, like: "Here, hold

حال، "Hold it" می تواند به معنای واقعی کلمه نیز باشد، مانند: "اینجا،

this. Holdmeans like, if you have a phone and you say: "Oh,

این را نگه دارید. به این معنی است که اگر تلفن دارید و بگویید: "اوه

hold on a sec. I need to do something." And you can say:

، یک ثانیه صبر کن. من باید کاری انجام دهم." و شما می توانید بگویید:

"Can you hold this for a second? Hold this, hold it." Or: "Hold

"می توانید این را یک ثانیه نگه دارید؟ این را نگه دار، نگه دار.» یا: «

the elevator." This means, like... You know, a person is

آسانسور را نگه دار.» یعنی، مثل... می دانید، یک نفر می

coming and they might say: -"Hold the elevator." -"Oh,

آید و ممکن است بگوید: - «آسانسور را نگه دارید.» - «اوه،

okay. I'm going to hold the elevator for the person."

باشه. من می‌خواهم آسانسور را برای آن شخص نگه دارم.»

Next: "Stay still.", "Stand still.", "Don't move.", "Stay

بعد: «بی‌حرکت بمان.»، «بی‌حرکت بایست ».، «حرکت نشو».

right there." These are all different ways to say: "Don't

move." Okay? It's like: "Stay still." Maybe you're in a

تکان نخور." باشه؟ مثل: "بی حرکت بمان." شاید در

situation where you're on safari and you're trying to see an

موقعیتی هستید که در سافاری هستید و سعی می کنید حیوانی را ببینید

animal. Or you're in a forest, and you see a bird and you don't

. یا در جنگل هستید و می بینید یه پرنده و

want the bird to fly away, so you tell your friend who is with

نمیخوای پرنده فرار کنه پس به دوستت

you... You have a camera and you say: "Shh, shh, shh. Stand

میگی که باهات... دوربین داری و میگی: "شس، هه، هه.

still. Stay still. Don't move. You will scare the bird away. I

بایستید. بی حرکت بمان. حرکت نکن پرنده را خواهی ترساند. من

want to get a good picture." Or: "Stay right there." Okay? So,

می‌خواهم یک عکس خوب بگیرم." یا: "همانجا بمان." خوب؟ بنابراین،

you're telling people, commanding people to just stop

شما به مردم می‌گویید و به مردم دستور می‌دهید که

moving in this situation.

در این موقعیت حرکت را متوقف کنند.

Next: "Try again. Why don't you try again?" Okay? Or: "Try one

بعد: "دوباره امتحان کنید. چرا دوباره امتحان نمی‌کنید؟» خوب؟ یا: «یک

more time." So, maybe you're sending an email, and for some

بار دیگر امتحان کنید.» بنابراین، شاید در حال ارسال یک ایمیل هستید، و به

reason, the email bounces back or the email doesn't, you

دلایلی ایمیل برگشته یا ایمیل انجام نمی‌شود،

know... Doesn't get sent properly. You might tell your

می‌دانید. به درستی ارسال نمی‌شود. ممکن است به دوست خود بگویید

friend: "Something's wrong with the WiFi. So, try again. Maybe

: "یک مشکلی در وای فای وجود دارد. بنابراین، دوباره تلاش کنید. شاید

it will work now. Try one more time." You can also say: "Stop

الان کار کند. یک بار دیگر امتحان کنید.» همچنین می‌توانید بگویید: «

right there." So, this is similar to, again: "Don't move."

همانجا بایست.» بنابراین ، دوباره شبیه به: «جنب نشو.»

But if someone's coming your way and you say: "Whoa, whoa, whoa.

اما اگر کسی به سمت شما می‌آید و شما می‌گویید: «وای، وای، وای.

Stop right there." Okay?

همین جا بایست." باشه؟

Next: "How about try it?" Right? So, you can... You can tell

بعد: "چطور می شود امتحانش کنی؟" درست است؟ پس، می توانید... می توانید به

someone who... You know, there's a new food or something, and you

کسی بگویید که... می دانید، یک غذای جدید یا چیزی وجود دارد، و

just want to want to tell them to sample it, you can say: "Try

فقط می خواهید بخواهید به آنها بگویید نمونه برداری کنند، می توانید بگویید: "امتحان

it. Why not?" Right? "It might be good. You might like it." You

کن. چرا نه؟" درست است؟ "شاید خوب باشد. ممکن است آن را دوست داشته باشید." همچنین

can also use: "Try it" to talk about activities. "Try it."

می توانید از: "امتحان کنید" برای صحبت در مورد فعالیت ها استفاده کنید. "آن را امتحان کنید."

"Help me". "Help" is a very useful imperative. Right? So, if

"به من کمک کنید". "کمک" یک ضروری بسیار مفید است. درست است؟ بنابراین،

you're carrying something heavy: "Can you help me?" Or: "Help me,

اگر چیز سنگینی حمل می کنید. : «می‌توانی به من کمک کنی؟» یا: «به من کمک کن،

please." All right? Or: "Help him.", "Help her." If you're a

لطفاً.» خوب؟ یا: «به او کمک کن .»، «به او کمک کن.» اگر

teacher, you could say to one student: "Oh. You're done?

معلم هستید، می‌توانید به یکی از دانش‌آموزان بگویید: «اوه. تمام شدی؟

Vanessa, help him please." Or: "Help Katie, please." Right? So,

ونسا، لطفاً به او کمک کن." یا: "به کتی کمک کن، لطفا." درست است؟ بنابراین،

you hear this all the time. "Help that person.", "Help

شما همیشه این را می شنوید. "به آن شخص کمک کن

her.", "Help me."

."، "کمکش کن."، "کمکم کن." "به من بده."

"Give it to me.", "Give it to her." "Give it to him." So, this

.»، «به او بده.» «به او بده.» پس این

means: Pass what you have to someone else. So, maybe I need a

یعنی: آنچه را که داری به دیگری بسپار، پس شاید من نیاز به

pencil and you say: "Get me a pencil. Give it to me. Give it

مداد داشته باشم و شما بگویید: «یک مداد برای من بیاور. به من بده آن را

to me." Right? "It's my turn" or "It's... I'm next". "I need what

به من بده." درست است؟ "نوبت من است" یا "این... بعدی من هستم". "من به آنچه

you have. Give it to me, please." Or: "Please give it to

داری نیاز دارم. لطفاً آن را به من بدهید." یا: "لطفاً آن را به

me." Okay.

من بدهید." بسیار خوب.

Next: "Click, tap, or scroll". So, this is on your phone, on

بعد: "کلیک کنید، ضربه بزنید، یا پیمایش کنید". بنابراین، بسته به این، این روی تلفن،

your laptop, on your desktop computer, depending on if it's

لپ تاپ، رایانه رومیزی شما است . اگر

touch or not--right?--you can say: "Click here. Oh, click

لمسی است یا نه - درست است؟ - می توانید بگویید: "اینجا را کلیک کنید. اوه، آنجا کلیک کنید

there. Tap here. Scroll there." Okay? So: "Scroll", you can also

. اینجا ضربه بزنید. به آنجا بروید." خوب است؟ بنابراین: "Scroll" را نیز می توانید

use, you know: "Scroll left, scroll right, scroll up, scroll

استفاده کنید، می دانید: "Scroll به چپ، به راست بروید، به بالا بروید،

down." Another one is: "Swipe". Right? "To swipe" is "twwsshh".

پایین بروید." یکی دیگر این است: "Swipe". درست است؟ "To Swipe" است " twwsshh".

I don't have it written here, but it's a bonus. "S-w-i-p-e.

من اینجا نوشته نشده است، اما این یک امتیاز است. "S-w-i-p-e.

Swipe". Right? "Swipe right, swipe left", etc.

تند بکشید". درست است؟ "تند کشیدن به راست، تند به چپ" و غیره.

So, in the middle, we have: "Be quiet." Right? So, you want

بنابراین، در وسط، ما داریم: " ساکت باش." درست است؟ بنابراین، شما می خواهید

people to turn down the volume in the room, like: "Shh, shh,

که مردم صدا را در اتاق کم کنند، مانند: "سس،

shh. Be quiet. Stop that. Stop it." Right? So, this is some...

هس ساکت باش. بس کن بس کنید.» درست است؟ خب، این چند مورد است...

Something that I say to my children very frequently, if

چیزی که من اغلب به بچه‌هایم می‌گویم،

they are misbehaving or if they are fighting or arguing with

اگر بدرفتاری می‌کنند یا با هم دعوا می‌کنند یا با

each other, like: "Girls, stop that. Stop it." Okay? So, a very

هم دعوا می‌کنند، مثلاً: «دختران، آن را متوقف کنید. بس کن." باشه؟ بنابراین، یک دستور بسیار

common imperative that you might hear. And in addition to: "Stop

رایج که ممکن

that", say: "Ah, ah, ah. Don't do that." Okay? Or: "Don't do

است بشنوید. این کار را نکن." خوب؟ یا: "این کار

it." So, here you're trying to discourage people from doing

را نکن." بنابراین، در اینجا شما سعی می کنید مردم را از انجام

something. Okay? "Don't do that." Right? "Stop walking up

کاری منصرف کنید. باشه؟ "این کار را نکن." درست است؟ "از راه رفتن خودداری

the stairs", your... Well, they probably don't understand you,

کنید. پله‌ها، شما... خب، احتمالاً شما را درک نمی‌کنند،

maybe if they're a year-and-a-half old, they're a

شاید اگر یک سال و نیم هستند،

baby. Right? "Don't do that. Stop that." Okay.

بچه هستند. درست است؟ «این کار را نکن.

Very common: "Be careful." It's, like, you're walking somewhere

خیلی معمولی: "مراقب باش." مثل این است که شما در جایی قدم می زنید

and maybe the road is not very steady, is not very stable and

و شاید جاده خیلی ثابت نیست، خیلی پایدار نیست و

you know this road and you know this sidewalk that you're

شما این جاده را می شناسید و این پیاده رو را که هستید می شناسید.

walking with your friend - you tell your friend: "Hey, hey. Be

راه رفتن با دوست خود - به دوست خود می گویید: "هی، هی.

careful here." So: "Be careful" means: "Pay attention", which is

اینجا مواظب باش.» پس: «مواظب باش» یعنی: «توجه کن» که

next. Right? "Pay attention. Focus your attention. Look

بعدی است. درست است؟ «توجه کن. توجه خود را متمرکز کنید. به

around. Identify any danger around you." Right? So: "Pay

اطراف نگاه کن هر خطری را در اطراف خود شناسایی کنید." درست است؟ بنابراین: "

attention. Don't lose your focus."

توجه کنید. تمرکز خود را از دست ندهید .»

Next we have: "Ask him, ask her, ask them. Ask your teacher."

بعد داریم: «از او بپرسید، از او بپرسید، از آنها بپرسید. از معلمت بپرس.

Right? So: "Why don't you ask that person? If you are in a

درسته؟ پس: "چرا از اون شخص نمیپرسی؟" اگر در یک

theme park--right?--or you're in a grocery store, and you don't

پارک موضوعی هستید - درست است؟ - یا در یک فروشگاه مواد غذایی هستید و نمی

know where something is, you say: "Hey. Where's that big

دانید چیزی کجاست، می گویید: "هی. آن

monster ride? Or whatever, rollercoaster that I'm looking

هیولا سواری بزرگ کجاست؟ یا هر چیز دیگری، ترن هوایی که من دارم به

for?" And you see someone who works in the park and you say:

دنبال؟ و یکی را می بینی که در پارک کار می کند و می گویی:

"Excuse me? Where's that?" Your friend will tell you: "Oh, ask

"ببخشید؟ کجاست؟" دوست شما به شما خواهد گفت: "اوه، از

him. He knows. He knows where that is." Or: "Maybe she knows

او بپرس. او می داند. او می داند که کجاست." یا: "شاید او می

where that is." Right? So: "Ask". Very useful.

داند کجاست." درست؟ بنابراین: "بپرس". بسیار مفید.

Next: "Let go. Let go of that. Let go of it". "Let go" means to

بعدی: "ول کن. رها کن. رها کن". رها کردن به معنای

release something. So, something is like, you know, clenched in

رها کردن چیزی است. بنابراین، چیزی مانند، می دانید، در

your hand, or you're holding something and the person...

دست شما گره کرده، یا چیزی را گرفته اید و آن شخص...

Someone else will say: "Let go. Let go of it. Let go of that."

یکی دیگر می گوید: "ولش کن، ولش کن. ولش کن ."

Right? So, you're holding something and your friend wants

درست؟ بنابراین، شما چیزی را در دست دارید و

it, someone in your family wants it, and they say: "Come on, let

دوستتان آن را می خواهد، یکی از اعضای خانواده شما آن را می خواهد، و آنها می گویند: "بیا، ولش کن، ولش کن

go. Let go of that. Let go of it."

. ولش کن."

"Leave it." Okay? So, this means: "Don't touch it." You can

"ولش کن." باشه؟ بنابراین، این به این معنی است: "به آن دست نزنید." می توانید

say: "Leave it here. Leave it there. Leave it on the table."

بگویید: "این را بگذار اینجا، بگذار آنجا. بگذار روی میز."

Right? So, you can have a bottle, say: "Just leave it

درست؟ بنابراین، می توانید یک بطری داشته باشید، بگویید: "فقط آن را

there." Or if a friend comes to your house and they're carrying

همانجا بگذارید." یا اگر دوستی به خانه شما بیاید و

a big bag, and they say: "Oh. Where can I put this?" And you

یک کیف بزرگ حمل کند و بگوید: اوه، این را کجا بگذارم؟ و شما

say: "Just leave it there. Put it in the corner." Right? So:

می گویید: "فقط آن را همان جا بگذارید. آن را در گوشه ای قرار دهید." درست؟ بنابراین:

"Leave it in the corner."

"آن را در گوشه ای بگذارید."

And speaking of "put", it's right here: "Put". Right? So,

و صحبت از "قرار دادن"، درست در اینجا است: "قرار دادن". درست؟ بنابراین،

"put" is the act of, like, transporting the object into the

«قرار دادن» عمل، مانند حمل و نقل شی به

place. "Leave" just means, like: "Let it rest in that area."

مکان است. "ترک" فقط به این معنی است که: "اجازه دهید در آن منطقه استراحت کند."

Okay? So: "Leave it. Put it here. Put it there", etc. Now,

باشه؟ پس: «بگذار. بگذار اینجا. بگذار آنجا» و غیره

the little difference... The grammatical difference between

حالا تفاوت اندک... تفاوت دستوری بین

"leave it" and "put it" - "leave it" can stand on its own. You

«بگذار» و «بگذار» - «رها کن» می تواند خود به خود بایستد. می

can say: "Just leave it. Don't touch it." You can also say:

توانید بگویید: "فقط آن را رها کن. به آن دست نزن ." شما همچنین می توانید بگویید:

"Leave it here. Leave it there", etc. "Put it" - you can't just

"آن را بگذار اینجا. بگذار آنجا"، و غیره "آن را بگذار" - فقط نمی

say: "Put it"; you have to tell the person where to put it.

توان گفت: "آن را بگذار" شما باید به شخص بگویید آن را کجا بگذارد.

Right? So: "Put it here. Put it there. Put it on the top shelf",

درست؟ بنابراین: "اینجا را بگذار . آنجا بگذار. در قفسه بالایی بگذار"،

wherever it may be.

هر کجا که باشد.

So, those were 30 everyday imperatives that you can hear in

بنابراین، اینها 30 الزام روزمره بودند که می توانید در

daily life that you can use now in daily life. Let's review them

زندگی روزمره بشنوید و اکنون می توانید در زندگی روزمره از آنها استفاده کنید . بیایید

one more time. You guys listen and repeat to practice the

یک بار دیگر آنها را مرور کنیم. شما بچه ها گوش کنید و تکرار کنید تا

pronunciation and to get this, you know, into your long-term

تلفظ را تمرین کنید و این را به حافظه بلند مدت خود وارد کنید

memory. Watch this video a few days from now, too, and it'll

. این ویدیو را چند روز دیگر نیز تماشا کنید، بهتر خواهد

stick better.

ماند.

So, let's try. "Let's do it.", "Let's go.", "Come here.",

بنابراین، بیایید تلاش کنیم. "بیا انجامش بدهیم."، "بیا برویم."، "بیا اینجا."،

"Follow me.", "This way, please.", "Right this way.",

"من را دنبال کن."، " لطفاً از این طرف"، "درست از این طرف."،

"Keep doing what you're doing.", "Keep going.", "Wait here.",

"به انجام کاری که انجام می دهی ادامه بده." ، "به راهتان ادامه دهید."، "اینجا صبر کنید."،

"Hold it.", "Stay still.", "Stand still.", "Don't move.",

"آن را نگه دارید."، "بی حرکت بمانید."، "ایستاده بایستید."، "حرکت نکنید."،

"Stay right there.", "Be quiet.", "Stop that.", "Don't do

"همانجا بمانید."، " ساکت باشید. "، "این را متوقف کن."، "این کار را

that."

نکن."

Hey. There's an airplane flying over. "Be quiet." We're just

سلام. یک هواپیما در حال پرواز است. "ساکت باش." ما فقط می

going to wait for it to fly by. Is it going to listen to me if I

خواهیم منتظر بمانیم تا پرواز کند. آیا اگر

say, like: "Be quiet"? Come on. Quiet. Okay. So: "Stop that".

بگویم: "ساکت باش" به من گوش خواهد داد؟ بیا دیگه. ساکت. باشه. بنابراین: "این را متوقف کنید".

Okay. "Go." All right.

باشه. "برو." خیلی خوب.

"Don't do that." Listen and repeat. "Be careful.", "Pay

"این کار را نکن." گوش بدهید و تکرار کنید. «مراقب باش»، «

attention.", "Ask him.", "Let go of that.", "Leave it here.",

توجه کن»، «از او بپرس»، «آن را رها کن»، «اینجا بگذار»،

"Put it there."

«آنجا بگذار».

Try one more time. "Stop right there.", "Try it.", "Help him.",

یک بار دیگر امتحان کنید. " همینجا بایست."، "امتحانش کن."، "به او کمک کن."،

"Give it to me.", "Click here." Okay, perfect.

"آن را به من بده."، "اینجا را کلیک کنید." باشه، عالی

Now, if you'd like to test your understanding of this material,

اکنون، اگر می‌خواهید درک خود را از این مطالب آزمایش کنید،

please go to www.engvid.com and check out the quiz that is

لطفاً به www.engvid.com بروید و امتحانی را که

attached to the video. So, click on that engVid link, go to

به ویدیو پیوست شده است، بررسی کنید. بنابراین، روی آن پیوند engVid کلیک کنید، به www.engvid.com بروید

www.engvid.com, click on those answers. It's all multiple

، روی آن پاسخ ها کلیک کنید. همه اینها چند

choice,and let me know how you do on the quiz. And if you want

گزینه ای است، و به من اطلاع دهید که چگونه در مسابقه انجام می دهید. و اگر می خواهید

to see more videos from me, of course, you can keep going to

ویدیوهای بیشتری از من ببینید، البته، می توانید به

www.engvid.com, or you can check me out on YouTube, where: Don't

www.engvid.com ادامه دهید، یا می توانید من را در یوتیوب بررسی کنید، جایی که:

forget to subscribe to my channel, click the like button,

فراموش نکنید که در کانال من مشترک شوید ، روی دکمه لایک کلیک کنید.

share this with everyone you know, and tell them how awesome

، این را با همه کسانی که می شناسید به اشتراک بگذارید و به آنها بگویید چقدر

this was. So, till next time, thanks for clicking.

عالی بود. بنابراین، تا دفعه بعد، برای کلیک کردن متشکرم.