Phrasal Verbs: 5 ways to use “GET OUT” in English

No, listen, no one can know about this, okay?

نه، گوش کن، هیچ کس نمی تواند در این مورد بداند، باشه؟

This information can't get out.

این اطلاعات نمی تواند خارج شود.

Yeah, I really like the Pitch Perfect movies.

بله، من فیلم های Pitch Perfect را خیلی دوست دارم.

They're funny.

آنها خنده دار هستند.

They're clever.

آنها باهوش هستند.

That's why.

از همین رو.

Okay.

باشه.

Alright.

بسيار خوب.

Yeah.

آره

Okay.

باشه.

Bye.

خدا حافظ.

Are we recording now?

الان داریم ضبط می کنیم؟

Okay, I'm ready.

باشه من آماده ام

Okay, here we go.

خوب، ما می رویم.

Yeah.

آره

Hey, everyone.

هی همه.

Thanks for clicking.

ممنون که کلیک کردید

And welcome to this lesson on five ways to use the phrasal verb "get out".

و به این درس در مورد پنج روش برای استفاده از فعل عبارتی «برو بیرون» خوش آمدید.

As you know, phrasal verbs can have multiple meanings, and this is one of them.

همانطور که می دانید افعال عبارتی می توانند معانی متعددی داشته باشند و این یکی از آنهاست.

So I'm going to give you five usages, five definitions of "get out", as well as at least

بنابراین من قصد دارم به شما پنج کاربرد، پنج تعریف از «برو بیرون» و همچنین حداقل

two examples per usage, so that you will have a clear understanding of the various ways

دو مثال در هر استفاده ارائه دهم تا درک روشنی از روش‌های مختلفی

you can use "get out".

که می‌توانید از «برو بیرون» استفاده کنید، داشته باشید.

And if you enjoy this lesson and you want some similar content, maybe you want a PDF,

و اگر از این درس لذت می برید و محتوای مشابهی می خواهید، شاید یک PDF،

an e-book, or a physical book such as 100 Practical English Phrasal Verbs - see the

یک کتاب الکترونیکی، یا یک کتاب فیزیکی مانند 100 فعل عباراتی کاربردی انگلیسی

link attached to this video - you can pick that up, and also check out the number of

بخواهید - لینک پیوست شده به این ویدیو را ببینید - می توانید آن را انتخاب کنید. و همچنین تعداد

resources that I have on EnglishAlex.com.

منابعی را که در EnglishAlex.com دارم بررسی کنید.

You'll have free resources, some that you can purchase, and one of them is 100 Practical

شما منابع رایگان خواهید داشت، برخی از آنها را می توانید خریداری کنید، و یکی از آنها 100

English Phrasal Verbs.

فعل عباراتی کاربردی انگلیسی است.

So pick up the book, let me know if you like it, and let's get on with the lesson.

پس کتاب را بردارید، اگر دوست دارید به من اطلاع دهید و بیایید درس را ادامه دهیم.

So "get out".

پس "بیرون"

The most common definition, the most common usage of "get out" is to leave, exit, or escape

رایج ترین تعریف، رایج ترین استفاده از "بیرون" رفتن، خروج، یا فرار از

a place, or usually bad situation.

یک مکان یا معمولا موقعیت بد است.

So usually we're talking about leaving, exiting, okay, a place, but you can also use it to

بنابراین معمولاً در مورد ترک، خروج، خوب، یک مکان صحبت می کنیم، اما می توانید از آن برای

talk about leaving or escaping a usually bad situation.

صحبت در مورد ترک یا فرار از یک موقعیت معمولاً بد نیز استفاده کنید.

Let's look at the example sentences as I walk over, and almost trip over myself.

بیایید به جملات مثال نگاه کنیم همانطور که من از آنجا عبور می کنم، و تقریباً روی خودم می افتم.

Okay, so "get out of the car", okay, so here is a command, maybe your friend is giving

باشه، پس "از ماشین پیاده شو"، باشه ، پس اینم یه فرمان

it to you because they're really, you know, they don't want to be late for wherever you're

going.

.

Like, come on, stop playing with your phone, get out of the car, let's go.

مثلا بیا با گوشیت بازی نکن، از ماشین پیاده شو، بریم.

And like I said, a bad situation, she just got out of a bad relationship.

و همانطور که گفتم، یک موقعیت بد، او به تازگی از یک رابطه بد خارج شده است.

Now what you'll notice with "get out", a very common extension, a common preposition that

حالا چیزی که با «برو بیرون» متوجه خواهید شد، یک پسوند بسیار رایج، یک حرف اضافه رایج

goes after "get out" is "of".

که بعد از «برو بیرون» قرار می گیرد «از» است.

So you get out of a place, get out of a bad situation.

بنابراین شما از یک مکان خارج می شوید، از یک موقعیت بد خارج می شوید.

So get out of trouble, for example.

پس مثلاً از دردسر خلاص شوید .

Next, let's look at this definition.

در ادامه، بیایید به این تعریف نگاه کنیم.

So to force or help someone leave, exit, or escape a place, or usually bad situation.

بنابراین به زور یا کمک به کسی که از یک مکان یا موقعیت بدی استفاده کند، خارج شود، یا فرار کند.

So this is, the structure of this one is to get someone out, okay?

بنابراین، ساختار این یکی این است که کسی را بیرون بیاورد، خوب؟

So you help that person, or maybe you force that person out of a place or a situation.

بنابراین شما به آن شخص کمک می کنید، یا شاید آن فرد را مجبور می کنید از یک مکان یا موقعیت خارج شود.

For example, get him out of my house, now.

مثلا همین الان او را از خانه من بیرون کنید.

So maybe this is a father and his daughter or his son, they brought home a boyfriend/girlfriend,

بنابراین شاید این یک پدر و دختر یا پسرش باشد، آنها دوست پسر/دوست دختری را به خانه آورده اند،

in this case it would be a boyfriend, and they say, "I don't like this guy", or he saw

در این صورت دوست پسر است و می گویند: "من از این پسر خوشم نمی آید" یا او را دیده

him do something that he didn't agree with, and he said, "Get him out of my house, now."

که کاری انجام داده است. که موافق نبود و گفت: حالا او را از خانه من بیرون کن.

Next, she got him out of trouble.

بعد، او را از دردسر خلاص کرد.

So her friend was in trouble, she helped him get out of trouble.

پس دوستش به دردسر افتاده بود، او به او کمک کرد تا از مشکل خلاص شود.

She helped him to leave that situation, leave that problem.

او به او کمک کرد تا آن وضعیت را ترک کند، آن مشکل را ترک کند.

You can, you know, help someone get out of jail or prison, for example, if you pay money,

می‌دانی، می‌توانی به کسی کمک کنی که از زندان یا زندان بیرون بیاید، مثلاً اگر پولی بپردازی،

or maybe you do a prison break, which that would be a movie, and I don't think you would

یا شاید یک فرار از زندان انجام بدهی، که این یک فیلم است، و فکر نمی‌کنم این

do that.

کار را انجام بدهی.

Anyway, so let's keep going.

به هر حال، پس بیایید ادامه دهیم.

Next, so get out, to leave your house and enjoy yourself.

بعد، پس بیرون بروید تا خانه خود را ترک کنید و لذت ببرید.

This is similar to go out, a very common sentence, this is kind of advice that people give to

این شبیه به بیرون رفتن است، یک جمله بسیار رایج، این نوعی توصیه است که مردم

their friends or colleagues, family members, you need to get out more, okay?

به دوستان یا همکاران خود، اعضای خانواده می دهند، شما باید بیشتر بیرون بروید، خوب؟

You stay in your house all day, you watch TV, you play on your phone, and you're starting

شما تمام روز را در خانه خود می مانید، تلویزیون تماشا می کنید، با تلفن خود بازی می کنید، و

to look a little pale, you're not healthy, maybe, and you say you need some fresh air,

کمی رنگ پریده به نظر می رسید، شاید سالم نیستید ، و می گویید به هوای تازه نیاز دارید، باید هوای تازه

you need to get out more.

دریافت کنید. اطلاعات بیشتر.

Leave your house, go do something, enjoy yourself, out of your house.

خانه ات را ترک کن، برو یک کاری انجام بده، از خانه ات لذت ببر.

Next example, I need to get out this weekend, like I need to leave, like I'm stuck at home,

مثال بعدی، من باید این آخر هفته بیرون بروم، مثل اینکه باید بروم، مثل اینکه در خانه گیر کرده

I have been, imagine you're working at home all week, and you haven't left your house,

ام، بوده ام، تصور کنید تمام هفته را در خانه کار می کنید ، و از خانه خود بیرون نرفته اید،

and you say, I need to get out this weekend.

و شما بگو، من باید این آخر هفته بروم بیرون.

So it's similar to go out, right?

پس شبیه بیرون رفتن است، درست است؟

To see your friends, or just leave your home and have a new experience, enjoy yourself.

برای دیدن دوستان خود یا فقط ترک خانه و داشتن یک تجربه جدید، از خود لذت ببرید.

Next, you can see it better if I go this way, I'm going to trip over myself today, guys.

بعد شما بهتر میبینید اگه از این راه برم، امروز میرم سر خودم بچه ها.

You see what I'm working with?

میبینی با چی کار میکنم؟

This is a wire over here.

اینجا یک سیم است

All right, so to remove something from a bag, container, etc., it's the same as to take

خیلی خب، پس برداشتن چیزی از کیسه، ظرف و غیره، مثل بیرون آوردن

something out, right?

چیزی است، درست است؟

So I can take out or get my phone out of my pocket.

بنابراین می توانم گوشیم را از جیبم بیرون بیاورم یا بیرون بیاورم.

So example, please get your homework out.

به عنوان مثال، لطفا تکالیف خود را بیرون بیاورید.

So your teacher, if you are going to a class, they might say, please get your homework out

بنابراین، معلم شما، اگر قرار است به کلاس بروید ، ممکن است بگویند، لطفاً تکالیف خود را

of your bag, right?

از کیف خود بیرون بیاورید، درست است؟

So show me your homework, get it out of your school bag.

پس مشقت را به من نشان بده ، آن را از کیف مدرسه ات بیرون بیاور.

Another example, get that gum out of your mouth, right?

مثال دیگر ، آن آدامس را از دهان خود خارج کنید، درست است؟

So take it out of your mouth.

پس آن را از دهان خود خارج کنید.

Maybe a parent to a child, maybe a teacher to a student, I mean, depending on where you

شاید یک والدین برای یک کودک، شاید یک معلم برای یک دانش آموز، منظورم این است که بسته به اینکه در کجای

are in the world, some parents will find that rude if a teacher says that to their son or

دنیا هستید، برخی از والدین آنقدر بی ادبی خواهند یافت اگر معلمی به پسر یا دخترشان

daughter, like get that gum out of your mouth.

چنین چیزی بگوید، مثلاً این آدامس را از بدن خود خارج کنید. دهان

It's a little strong, but maybe a parent to a child would say that, right?

کمی قوی است، اما شاید والدینی برای فرزندشان این را بگویند، درست است؟

So get that out, take that out of your mouth.

پس آن را بیرون بیاور ، آن را از دهانت بیرون بیاور.

Finally, number five, to make secret information public.

در نهایت، شماره پنج، برای عمومی کردن اطلاعات سری.

So for example, news of their divorce got out quickly.

به عنوان مثال، خبر طلاق آنها به سرعت منتشر شد.

So someone found out that they were getting divorced, maybe this is a celebrity divorce,

بنابراین شخصی متوجه شد که آنها در حال طلاق هستند، شاید این یک طلاق سلبریتی باشد،

and suddenly somebody from the TMZ website, like a popular paparazzi website, news website,

و ناگهان شخصی از وب سایت TMZ، مانند یک وب سایت محبوب پاپاراتزی، وب سایت

celebrity news website, gets the information and posts it, and the information spreads

خبری، وب سایت خبری افراد مشهور، اطلاعات را دریافت می کند و آن را پست می کند و اطلاعات بسیار پخش می شود.

very quickly.

به سرعت.

News of their divorce got out quickly.

خبر طلاق آنها به سرعت منتشر شد.

It was a secret, and now it's getting out.

این یک راز بود و اکنون در حال بیرون شدن است.

The information was secret, now it's not secret, it's getting out.

اطلاعات محرمانه بود، حالا محرمانه نیست، در حال بیرون آمدن است.

Next, make sure this information doesn't get out.

در مرحله بعد، مطمئن شوید که این اطلاعات منتشر نمی شود.

So this could be a boss, right, who's telling something very secret to his managers or her

پس این می تواند رئیسی باشد، درست است که چیزهای بسیار محرمانه ای را به مدیران یا مدیرانش می گوید

managers, and it's very secret because maybe they're saying, okay, the company only has

، و این بسیار محرمانه است زیرا شاید آنها می گویند، خوب، شرکت فقط

enough money to survive another three months.

پول کافی برای زنده ماندن سه ماه دیگر دارد.

Only you know this, and you know this.

این را فقط شما می دانید و این را می دانید.

I'm telling you because I trust you, make sure this information doesn't get out.

من به شما می گویم چون به شما اعتماد دارم، مطمئن شوید که این اطلاعات منتشر نمی شود.

All right, so one more time.

باشه پس یه بار دیگه

To leave, exit, or escape a place, or usually bad situation.

برای ترک، خروج، یا فرار از یک مکان، یا معمولا موقعیت بد.

To force someone or help someone to leave or escape a bad situation.

مجبور کردن کسی یا کمک به کسی برای ترک یا فرار از یک موقعیت بد.

To leave your house and enjoy yourself, like to go out.

برای ترک خانه و لذت بردن از خانه، دوست دارید بیرون بروید.

To remove something from a bag or container, and to make secret information public.

برای برداشتن چیزی از کیسه یا ظرف، و عمومی کردن اطلاعات سری.

So as you can see, this is a very versatile phrasal verb with a lot of different usages.

بنابراین همانطور که می بینید، این یک فعل عبارتی بسیار همه کاره با کاربردهای مختلف است.

Now I hope, now that you have watched this video, you feel more comfortable with it,

حالا امیدوارم، حالا که این ویدیو را تماشا کردید، احساس راحتی بیشتری با آن داشته باشید،

and that you have some examples that you can remember, okay?

و چند نمونه داشته باشید که بتوانید به خاطر بسپارید، باشه؟

The key to learning vocabulary, to learning phrasal verbs, really is getting those sentences

کلید یادگیری واژگان، یادگیری افعال عبارتی، در واقع دریافت جملاتی است

that make it clear in your mind.

که آن را در ذهن شما روشن می کند.

So please, I hope you got some of that today.

پس لطفا، امیدوارم امروز مقداری از آن را دریافت کرده باشید.

And if you want to test your understanding of what we learned today, as always, you can

و اگر می‌خواهید درک خود را از آنچه امروز آموختیم، امتحان کنید،

check out the quiz on www.engvid.com.

می‌توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

And if you'd like to buy a copy of 100 Practical English Phrasal Verbs, which has over 900

و اگر می خواهید یک کپی از 100 فعل عبارتی کاربردی انگلیسی بخرید که دارای بیش از 900

examples, 100 phrasal verbs, this being one of them, get out.

مثال، 100 فعل عبارتی است که این یکی از آنهاست، خارج شوید.

Over 20, well, not over, exactly 20 context-based lessons.

بیش از 20، خوب، نه بیشتر، دقیقا 20 درس مبتنی بر زمینه.

There's an easy-to-use index, you can get the PDF and e-book, or the physical copy.

یک فهرست با کاربری آسان وجود دارد، می توانید PDF و کتاب الکترونیکی یا نسخه فیزیکی آن را دریافت کنید.

Just check out the link attached to this video, and surf around, www.englishalex.com.

فقط لینک پیوست شده به این ویدیو را بررسی کنید و در www.englishalex.com گشت و گذار کنید.

I have a lot of free resources, in addition to what I provide here for you guys on YouTube

من علاوه بر آنچه در اینجا برای شما در YouTube و engVid ارائه می کنم، منابع رایگان زیادی

and on engVid.

دارم.

So thank you very much, and until next time, thanks for clicking.

بنابراین بسیار سپاسگزارم و تا دفعه بعد از اینکه کلیک کردید متشکرم.