30 “TAKE” Phrases in English

"We're not gonna take it.

"ما آن را نمی گیریم.

No, we ain't gonna take it.

نه، ما آن را نمی گیریم.

We're not gonna take it anymore."

ما دیگر آن را نمی گیریم."

That's one of the songs I could think of with the word "take", so that's what you're getting

این یکی از آهنگ‌هایی است که می‌توانم با کلمه «بردار» به آن فکر کنم، بنابراین این چیزی است که امروز دریافت می‌کنید

today.

.

Hey, everyone.

هی همه.

I'm Alex.

من الکس هستم

Thanks for clicking, and welcome to this lesson on 30-3-0; you guys see 30, right?

با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در 30-3-0 خوش آمدید. شما بچه ها 30 را می بینید، درست است؟

3-0 - 30-common "take" phrases in English.

3-0 - 30-عبارات رایج "گرفتن" در انگلیسی.

So, this is going to really help you develop your vocabulary and your ability to understand

بنابراین، این واقعاً به شما کمک می کند تا دایره لغات و توانایی خود را برای درک

English conversations, whether you're watching movies, listening to YouTube videos, or listening

مکالمات انگلیسی، چه در حال تماشای فیلم، گوش دادن به ویدیوهای YouTube، یا گوش دادن

to conversations on the street; and it will help you sound a lot more natural so you're

به مکالمات در خیابان، توسعه دهید. و به شما کمک می کند بسیار طبیعی تر به نظر

not making, you know, common mistakes or you're using the incorrect verb with some of these

برسید، بنابراین اشتباهات رایج مرتکب نمی شوید یا از فعل نادرست با برخی از این

phrases.

عبارات استفاده می کنید.

Because sometimes people mix up "take" and "make", for example, and "have" even.

چون گاهی افراد مثلاً «گرفتن» و «ساختن» را با هم مخلوط می کنند و حتی «داشتن».

So, today let's look at "take".

بنابراین، امروز بیایید به "گرفتن" نگاه کنیم.

So, the first long list of phrases refers to, you know, taking some time for yourself,

بنابراین، اولین لیست طولانی عبارات به این اشاره دارد که، می دانید، زمانی را برای خود اختصاص می دهید،

like: "Take a break".

مانند: "یک استراحت کن".

At work, if you...

در محل کار، اگر ...

You know, you go for lunch or you're working for two hours, three hours, and you need 10

می دانید، برای ناهار می روید یا دو ساعت، سه ساعت کار می کنید و به 10

minutes to relax, you can: "Take a break".

دقیقه برای استراحت نیاز دارید، می توانید: «یک استراحت کن».

Take a coffee break or take a cigarette break, if you're smokers, for example.

مثلاً اگر سیگاری هستید، برای قهوه استراحت کنید یا سیگار بکشید.

And you can also: "Take some time off".

و همچنین می توانید: "مدتی مرخصی بگیرید".

So, if you are sick and you need to, you know, be away from work for a few days, maybe a

بنابراین، اگر بیمار هستید و نیاز دارید، می‌دانید که برای چند روز، شاید

few months in some cases - you need to take some time off; some people go on stress leave,

چند ماه در برخی موارد از کار دور باشید - باید کمی مرخصی بگیرید. برای مثال برخی از افراد

for example, because they are too stressed at work, for example.

به دلیل استرس بیش از حد در محل کار به مرخصی می روند.

So, you can "take some time off".

بنابراین، می توانید "مدتی مرخصی بگیرید".

This is another way to also say, you know: "Take a vacation" or "Take a holiday".

این یک راه دیگر برای گفتن است، می‌دانید: «تعطیلات بگیرید» یا «تعطیلات بگیرید».

So, go to a place that you want to visit on your vacation, so that's: "Taking a vacation",

بنابراین، به جایی بروید که می خواهید در تعطیلات خود از آن دیدن کنید، به این ترتیب: "تعطیلات"،

"taking a holiday", "take some time off", "take a break".

"تعطیلات"، "مدتی مرخصی بگیرید"، "مرکزی".

Next: "Take a shower", "take a bath".

بعد: «دوش بگیر»، «حمام کن».

You can also say: "Have a shower", "have a bath", but usually when I'm telling someone

همچنین می‌توانید بگویید: «دوش بگیر»، « حمام کن»، اما معمولاً وقتی به کسی

in my house that I need to shower or I need to bathe, usually the verb I use is: "I'm

در خانه‌ام می‌گویم که باید دوش بگیرم یا باید حمام کنم، معمولاً فعل من این است: «من هستم».

gonna take a shower."

دوش بگیرم."

Okay?

باشه؟

So: "I need to take a shower."

بنابراین: "من باید دوش بگیرم."

You can also use "have", so it's not wrong.

شما همچنین می توانید از "داشتن" استفاده کنید، بنابراین اشتباه نیست.

I just use "take" a lot more often, and I think most people use "take" more often.

من فقط خیلی بیشتر از "take" استفاده می کنم و فکر می کنم بیشتر مردم بیشتر از "take" استفاده می کنند.

I think that's right.

من فکر می کنم درست است.

If you disagree, tell me in the comments.

اگر مخالف هستید، در نظرات به من بگویید.

"Take a walk" or "go for a walk".

«یک قدم بزن» یا «برو پیاده روی».

So, if you just want to tell your friends or your family that you are going to go outside

بنابراین، اگر فقط می‌خواهید به دوستان یا خانواده‌تان بگویید که می‌خواهید به بیرون بروید

and enjoy the park, enjoy nature, enjoy the sun, you can say: "I'm gonna take a walk."

و از پارک لذت ببرید، از طبیعت لذت ببرید، از آفتاب لذت ببرید ، می‌توانید بگویید: «من قدم می‌زنم».

Okay?

باشه؟

"I'm going to go for a walk" or "I'm going to take a walk".

«می روم پیاده روی کنم» یا «می روم قدم بزنم ».

All right?

خیلی خوب؟

Next, if you have a phone or you're watching this right now on your phone, you can probably,

در مرحله بعد، اگر تلفنی دارید یا در حال تماشای آن در تلفن خود هستید، احتمالاً

you know, turn this off and "take a photo" with your phone of someone or something.

می‌دانید، می‌توانید آن را خاموش کنید و با گوشی خود از کسی یا چیزی «عکس بگیرید».

So: "Take a picture", "take a photo".

پس: «عکس بگیر»، «عکس بگیر».

If you're on public transportation, don't take photos of strangers.

اگر در وسایل نقلیه عمومی هستید، از غریبه ها عکس نگیرید.

Just don't; it's weird.

فقط نکن؛ عجیب است.

Just keep watching this video.

فقط به تماشای این ویدیو ادامه دهید.

Hi.

سلام.

Is someone watching this right now?

آیا کسی در حال حاضر این را تماشا می کند؟

Hey, stranger.

سلام غریبه.

Yeah.

آره

Stop looking at this guy's phone; it's wrong.

دیگر به تلفن این مرد نگاه نکنید. این اشتباه است.

Next, you can "take a pill" or "take medicine" if you are sick.

در مرحله بعد، اگر بیمار هستید، می توانید «قرص بخورید» یا «دارو بخورید» .

So, stuff...

بنابراین، چیزهای ...

Stuff like ibuprofen or acetaminophen.

چیزهایی مانند ایبوپروفن یا استامینوفن.

Acetametametaphin?

استامتامتافین؟

However you say that one, it comes in a little tablet or a pill.

به هر حال شما آن را می گویید، در یک قرص کوچک یا یک قرص می آید.

All right?

خیلی خوب؟

So, a "tablet" is usually the round one, and "pills" usually have stuff inside.

بنابراین، یک "قرص" معمولاً گرد است و "قرص ها" معمولاً چیزهایی در داخل دارند.

They all have stuff inside; basically medicine.

همه آنها چیزهایی در داخل دارند. اساسا پزشکی

Okay?

باشه؟

You have cough medicine, comes in syrup form, it's a liquid form; and you also have the

شما داروی سرفه دارید، به شکل شربت، به شکل مایع است. و همچنین

little tablets or pills.

قرص یا قرص های کوچکی دارید.

So: "Here, take a pill.

بنابراین: "اینجا، یک قرص بخور

Here, take an ibuprofen.

، اینجا، یک ایبوپروفن بخور، یک دارو بخور

Take some medicine."

."

"Take a course".

"یه دوره بردار".

So, if you are studying somewhere: "Oh, what are you taking?

بنابراین، اگر در جایی درس می خوانید: "اوه، چه می خوانی؟

What classes are you taking in university, or college, or high school?

چه کلاس هایی در دانشگاه، یا کالج یا دبیرستان می خوانی؟

Which classes are you taking this session?" for example.

این جلسه در کدام کلاس ها شرکت می کنی؟" مثلا.

So, you can take a course, take a class, take a program.

بنابراین، شما می توانید یک دوره، یک کلاس، یک برنامه شرکت کنید.

You can also: "take a nap".

شما همچنین می توانید: "یک چرت بزنید".

You cannot, cannot "take a sleep", but you can "take a nap".

شما نمی توانید، نمی توانید "بخوابید"، اما می توانید "چرت بزنید".

A "nap" is a short period where you are resting and sleeping in the afternoon.

"چرت" دوره کوتاهی است که در آن بعد از ظهر در حال استراحت و خواب هستید.

A "siesta".

یک "سیستا".

So, if you know that word, it's the same idea with a nap; take a short sleep in the afternoon

بنابراین، اگر شما آن کلمه را می دانید، همان ایده با چرت زدن است. بعد از ظهرها

because you're tired, or after work.

به دلیل خستگی یا بعد از کار کمی بخوابید.

"Take an interest in someone" or "something".

"علاقه داشتن به کسی" یا "چیزی".

So, if you develop a new hobby, for example, like let's say suddenly you are really interested

بنابراین، اگر یک سرگرمی جدید ایجاد کنید، مثلاً مثلاً فرض کنید ناگهان واقعاً

in cooking, you can say: "Huh, I have taken an interest in cooking."

به آشپزی علاقه دارید، می توانید بگویید: "هه، من به آشپزی علاقه پیدا کرده ام."

So, you have shown interest; you have a new interest, and you are starting a new hobby.

بنابراین، شما علاقه نشان داده اید. شما علاقه جدیدی دارید و سرگرمی جدیدی را شروع می کنید.

You take interest in cooking in this particular example.

شما در این مثال خاص به آشپزی علاقه دارید .

You can also take an interest in someone; maybe someone you are interested in romantically,

شما همچنین می توانید به کسی علاقه مند شوید. شاید کسی که مثلا عاشقانه به او علاقه دارید

for example.

.

Or maybe you are interested in studying a historical figure, so you have taken an interest

یا شاید شما علاقه مند به مطالعه یک شخصیت تاریخی هستید، بنابراین

in Genghis Kahn, for example.

به عنوان مثال به چنگیز کان علاقه مند شده اید.

Say: "Huh, I took an interest in Genghis Kahn when I was in university", for example.

بگو: مثلاً وقتی دانشگاه بودم به چنگیز کان علاقه داشتم.

I keep saying "for example" - I'm sorry.

مدام می گویم "مثلا" - متاسفم.

It gets repetitive.

تکراری میشه

"Take a look", "take a peek".

«نگاه کن»، «نگاهی بیانداز».

So, if you take a look at something-I'm just going to hide "peek" for now-"take a look

بنابراین، اگر به چیزی نگاهی بیندازید - فعلاً می‌خواهم «نگاهی» را پنهان کنم - «به چیزی نگاهی بیندازید

at something", it means that you examine something or you simply look at it, so it can have...

»، به این معنی است که چیزی را بررسی می‌کنید یا به سادگی به آن نگاه می‌کنید، بنابراین می‌تواند داشته باشد.

It can have two slightly different meanings, so if a friend wants to show you a video on

این می تواند دو معنای کمی متفاوت داشته باشد، بنابراین اگر دوستی بخواهد ویدیویی را در تلفن خود به شما نشان دهد

their phone...

...

Don't you love those people that just want to show you YouTube videos?

آیا آن افرادی را که فقط می خواهند ویدیوهای YouTube را به شما نشان دهند را دوست ندارید؟

That's not annoying, right?

آزاردهنده نیست، درست است؟

It's like: -"Hey.

این مانند: -"هی.

Watch this for five minutes."

این را به مدت پنج دقیقه تماشا کن."

-"Oh, I have to.

-"اوه، مجبورم.

Okay.

باشه

It's my lunchtime, but I'll watch this video that you're asking me to take a look at.

. وقت ناهار منه، ولی این ویدیو رو که ازم میخوای ببینم، میبینم.

Yeah.

آره.

Still...

هنوز...

Yeah, okay, it's funny.

آره، باشه، خنده داره.

Yeah.

آره.

Take your phone away."

تلفن دور."

So, yeah, so "to take a look".

بنابراین، بله، بنابراین "برای نگاه کردن".

"Hey, take a look".

"هی، نگاه کن".

It just means: "Look", okay?

این فقط به این معنی است: "ببین" باشه؟

You can also examine something, so to take a look at something.

شما همچنین می توانید چیزی را بررسی کنید، بنابراین به چیزی نگاه کنید.

So, if your computer is having problems, maybe you need someone who, you know, knows something

بنابراین، اگر رایانه شما مشکل دارد، شاید به شخصی نیاز داشته باشید که

more about computers to take a look at your computer.

اطلاعات بیشتری در مورد رایانه داشته باشد تا به رایانه شما نگاهی بیندازد.

Say: "Hey, my email isn't working" or "Uh, this program doesn't start.

بگویید: "هی، ایمیل من کار نمی کند" یا "اوه، این برنامه شروع نمی شود.

Can you take a look?

می توانید نگاهی بیندازید؟ می

Can you examine, investigate, see what's going on?"

توانید بررسی کنید، بررسی کنید، ببینید چه خبر است؟"

"Take a peek".

"نگاهی بیانداز".

So, "peek" is like this.

بنابراین، "نگاه کردن" اینگونه است.

Right?

درست؟

"No peeking".

"بدون نگاه کردن".

Right?

درست؟

I am peeking.

دارم نگاه می کنم.

So, if you "take a peek", you take a quick look.

بنابراین، اگر «نگاهی بیاندازید»، نگاهی سریع بیندازید.

Okay?

باشه؟

So, a look or a quick look.

بنابراین، یک نگاه یا یک نگاه سریع.

Next: "take a risk", "take a chance".

بعدی: "ریسک کن"، "یک شانس".

Try something that puts you, you know, in danger maybe a little bit.

چیزی را امتحان کنید که ممکن است کمی شما را در معرض خطر قرار دهد.

You have some chance of something negative happening to you in return, but you can "take

شما تا حدی شانس دارید که در ازای آن اتفاق منفی برای شما بیفتد، اما می توانید

a risk", "take a chance".

"ریسک کنید"، "فرصت بگیرید".

Studying a new language is a risk; you don't know if you're going to be good at it, you

مطالعه یک زبان جدید یک خطر است. شما نمی دانید که آیا در آن خوب خواهید بود

don't know if the time you're investing sometimes is going to be worth it.

یا نه، نمی دانید زمانی که سرمایه گذاری می کنید گاهی ارزشش را دارد یا خیر.

In the end, hopefully it is.

در پایان، امیدوارم که باشد.

Like, for me, I'm studying French, and I'm taking a risk, but I'm enjoying it so far.

مثلاً برای من، من فرانسوی می‌خوانم و ریسک می‌کنم، اما تا اینجای کار از آن لذت می‌برم.

It's good.

خوبه.

Next.

بعد.

So, these two are related.

بنابراین، این دو به هم مرتبط هستند.

If you have seen my video on eating vocabulary, I mention these two there: "take a bite" or

اگر ویدیوی من در مورد واژگان غذا خوردن را دیده اید، من در آنجا به این دو اشاره می کنم: "یک لقمه" یا

"take a sip".

"یک جرعه بخور".

So, "to take a bite"...

پس «یک لقمه»...

By the way, you can also use "have": "have a bite", "have a sip".

اتفاقاً از «داشتن» هم می توان استفاده کرد: « یک لقمه»، «یک جرعه بخور».

If you take a bite, you try a small piece of something, like: "Oh, take a bite of pizza"

اگر یک لقمه بخورید، یک تکه کوچک از چیزی را امتحان می کنید، مانند: "اوه، یک لقمه پیتزا بردار"

or "take a bite of a sandwich".

یا "یک لقمه یک ساندویچ".

That's how you bite, like that.

اینجوری گاز میگیری، اینطوری.

Okay?

باشه؟

"Take a sip".

"یه جرعه بنوش".

So, "take a sip" means take a small drink of something, so take a sip of my coffee or

پس «یک جرعه» به معنای نوشیدن اندکی از چیزی است، پس یک جرعه از قهوه من بنوشید

have a sip of my coffee, or of tea, or of water.

یا یک جرعه از قهوه یا چای یا آب من بنوشید.

Anything liquid.

هر چیزی مایع

Sometimes you sip because the drink is very hot, or sometimes you offer someone to take

گاهی اوقات جرعه جرعه می نوشید زیرا نوشیدنی بسیار داغ است، یا گاهی اوقات به کسی پیشنهاد می دهید که

a sip because you want them to try the thing that you have.

یک جرعه جرعه بنوشد زیرا می خواهید چیزی را که شما دارید امتحان کند.

All right, so how many do we have here?

خوب، پس ما چند نفر اینجا داریم؟

One, two, three...

یک، دو، سه

It's a lot.

... خیلی است.

We have a lot.

ما خیلی داریم.

We have a lot.

ما خیلی داریم.

So, we have a bunch more to do, so let's continue the video.

بنابراین، ما کارهای بیشتری برای انجام دادن داریم، پس بیایید ویدیو را ادامه دهیم.

Okay, next: "take part in something".

خوب، بعدی: "در چیزی شرکت کنید".

This means you participate in something.

این به این معنی است که شما در چیزی شرکت می کنید.

So, you can "take part in an event", you can "take part in a play" if you are in the theatre,

بنابراین، اگر مثلاً در تئاتر هستید، می‌توانید «در یک رویداد شرکت کنید»، می‌توانید «در یک نمایشنامه شرکت کنید»

for example.

.

You can "take part in a group activity at work", okay?

شما می توانید "در یک فعالیت گروهی در محل کار شرکت کنید"، خوب؟

So you participate; you take part in a class.

بنابراین شما شرکت کنید. شما در یک کلاس شرکت می کنید

Right now you are all taking part in an English lesson on the internet.

در حال حاضر همه شما در یک درس انگلیسی در اینترنت شرکت می کنید.

Next: "take advantage of something" or "of someone", so you use something or someone

بعد: «از چیزی بهره ببر» یا «از فلانی»، بنابراین از چیزی یا کسی

for your benefit.

به نفع خود استفاده می‌کنید.

This can have a negative meaning or a positive meaning.

این می تواند معنای منفی یا معنای مثبت داشته باشد.

So, you can take advantage of an opportunity, for example.

بنابراین، برای مثال، می توانید از یک فرصت استفاده کنید .

So, if you see an advertisement online for a job that you think is going to be great

بنابراین، اگر یک آگهی آنلاین برای شغلی مشاهده کردید که فکر می‌کنید برای شما عالی خواهد بود

for you, you can take advantage of that opportunity and you can receive the benefits from that

، می‌توانید از آن فرصت استفاده کنید و از مزایای آن فرصت بهره‌مند شوید

opportunity.

.

If someone "takes advantage of you", they can take advantage of your kindness, they

اگر کسی از شما سوء استفاده کند، می تواند از محبت شما

can take advantage of your financial situation, for example.

سوء استفاده کند، مثلاً می تواند از وضعیت مالی شما سوء استفاده کند .

Maybe they use you for money, or they use you because you have a car and you can drive

شاید آنها از شما برای پول استفاده می کنند یا از شما استفاده می کنند زیرا شما ماشین دارید و می توانید

them places.

آنها را در مکان هایی رانندگی کنید.

So, if someone takes advantage of you, they use you for their benefit because they are

بنابراین، اگر کسی از شما سوء استفاده کند، از شما به نفع خود استفاده می کند، زیرا

getting something from you.

چیزی از شما دریافت می کند.

So, that's bad.

بنابراین، این بد است.

Next: "take your time".

بعدی: "زمان خود را بگیرید".

Don't rush; do it step by step.

عجله نکنید؛ مرحله به مرحله انجام دهید

Take your time.

راحت باش.

Next: "take back something" or "take something back".

بعد: «چیزی را پس بگیر» یا «چیزی را پس بگیر ».

This means to return something to its rightful place.

این به معنای برگرداندن چیزی به جای واقعی خود است.

So, if you take back...

پس اگر پس بگیرید...

Well, we don't have rental services for movies anymore.

خب ما دیگر خدمات اجاره فیلم نداریم .

The library - perfect.

کتابخانه - عالی

All right, so if you borrow a book from the library, you must return the book to the library.

بسیار خوب، پس اگر کتابی را از کتابخانه امانت می گیرید، باید کتاب را به کتابخانه برگردانید.

Right?

درست؟

So you take the book back to the library.

بنابراین شما کتاب را به کتابخانه برگردانید.

You can also ask someone to take back their words or their negative intentions towards

همچنین می‌توانید از کسی بخواهید که حرف‌ها یا نیت منفی‌اش نسبت به

you.

شما را پس بگیرد.

So, if someone says: "You are a horrible person!" and you say: "Take it back."

بنابراین، اگر کسی بگوید: "تو آدم وحشتناکی هستی!" و شما می گویید: آن را پس بگیرید.

Okay?

باشه؟

Like, take it back; return it inside your body and your heart; you did not mean that.

مانند، آن را پس بگیرید؛ آن را به درون بدن و قلب خود برگردانید. منظورت این نبود

This means that, you know, you are asking somebody to return their words as if they

این بدان معنی است که، می دانید، شما از کسی می خواهید که حرف های خود را به گونه ای برگرداند که گویی

didn't happen.

اتفاق نیفتاده است.

Maybe in the future when we can control time or, like in Infinity War with the Time Infinity

شاید در آینده که بتوانیم زمان را کنترل کنیم یا مانند جنگ اینفینیتی با سنگ تایم اینفینیتی

Stone, you can go back and they can...

، شما بتوانید به عقب برگردید و آنها بتوانند...

You can force them to take back their words - maybe.

شما می توانید آنها را مجبور کنید که حرف هایشان را پس بگیرند - شاید.

Good movie, the Infinity War movie with The Avengers.

فیلم خوب، فیلم جنگ بی نهایت با The Avengers.

Next: "take a load off".

بعدی: "بار را بردارید".

So, this is an expression that you say to someone if you want them to, you know, come

بنابراین، این عبارتی است که شما به کسی می گویید اگر می خواهید، می دانید،

into your room or into your house, and you want them to relax.

به اتاق شما یا خانه شما بیاید، و می خواهید او استراحت کند.

So, you invite them into your house, they look tired, and you say: "Take a load off".

بنابراین، آنها را به خانه خود دعوت می کنید، آنها خسته به نظر می رسند و می گویید: بار بردارید.

"A load" is something heavy that you are carrying.

«یک بار» چیز سنگینی است که شما در حال حمل آن هستید.

Now, this is an idiomatic "load"; this is something, you know, if you look like you're

حال، این یک «بار» اصطلاحی است. این چیزی است، می دانید، اگر به نظر می رسید

carrying something heavy or you're tired, or maybe you're sick - someone can invite

که چیزی سنگین حمل می کنید یا خسته هستید، یا ممکن است مریض باشید - یکی می تواند

you to take a load off, and you go sit on the couch, and you just relax and just take

شما را دعوت کند تا بار را بردارید، و شما بروید روی مبل بنشینید، و شما فقط استراحت کنید و فقط

a load off.

یک بار بردارید.

Okay?

باشه؟

"Take it easy" - this can have a couple of different meanings.

"آرامش را بگیر" - این می تواند معانی مختلفی داشته باشد.

The most common one, obviously is, you know: "Relax.

واضح است که رایج ترین آنها این است که می دانید: "آرام باش.

Don't stress yourself.

به خودت استرس نده.

Don't work so hard."

اینقدر سخت کار نکن."

You're like: "Take it easy.

شما می گویید: "

Calm down.

آرام باش. آرام باش.

Be calm."

آرام باش."

You can also use this when you're saying "goodbye" to someone.

شما همچنین می توانید از این زمانی که به کسی "خداحافظ" می کنید استفاده کنید.

You can say: "Hey, Frank.

می توانید بگویید: "هی، فرانک

All right, see you tomorrow.

. باشه، فردا می بینمت.

Yeah.

آره.

Take it easy."

راحت باش."

This means like, you know, you wish that their life is going to be relaxed, without stress.

این به این معنی است که، می دانید، آرزو می کنید که زندگی آنها آرام و بدون استرس باشد.

No stress; just nice and easy.

بدون استرس؛ فقط خوب و آسان

"Take it or leave it".

"یا بگیرش یا ولش کن".

So, if you are offering someone something and you're giving them, you know, the opportunity

بنابراین، اگر به کسی چیزی پیشنهاد می‌دهید و به او می‌دهید، می‌دانید که این فرصت

to take this thing, like if you have $20 and you want to buy something from someone, like

را دارید که این چیز را بگیرید، مثلاً اگر 20 دلار دارید و می‌خواهید از کسی چیزی بخرید،

let's say you want to buy a new phone.

مثلاً فرض کنید می‌خواهید یک گوشی جدید بخرید.

Right?

درست؟

And you say: "$20.

و شما می گویید: "20 دلار.

Take...

بردارید...

Take the money or leave it.

پول

Give me the phone for $20, you can take the money or I'm going to take the money back."

را بردارید یا بگذارید. تلفن را به قیمت 20 دلار به من بدهید، می توانید پول را بردارید یا من پول را پس می گیرم."

So: "Take it or leave it" is a very hard way to say: "This is my final offer, and you can

بنابراین: "بگیر یا بگذار" روش بسیار سختی برای گفتن است: "این پیشنهاد نهایی من است و

take it or you can leave it.

شما می توانید آن را بگیرید یا بگذارید. برای

I don't care."

من مهم نیست."

Okay?

باشه؟

So, take it with you or I'm going to take it back.

بنابراین، آن را با خود ببرید وگرنه من آن را پس می گیرم.

So, "take it or leave it" so take my offer or reject it; I don't care.

پس «بگیر یا رها کن» پس پیشنهاد من را بپذیر یا رد کن. برام مهم نیست

Right?

درست؟

Next: "take the lead".

بعدی: "پیشگام شوید".

So, this is commonly used in sports; it's also used in business, but if a team...

بنابراین، این معمولا در ورزش استفاده می شود. در تجارت نیز استفاده می شود، اما اگر یک تیم...

You know, you have a team that has one goal in a soccer game, you have another team that

می دانید، شما تیمی دارید که در یک بازی فوتبال یک هدف دارد، تیم دیگری دارید که

has another goal...

هدف دیگری دارد...

That's a terrible way to say that.

این روش وحشتناکی برای گفتن آن است.

One-one is the score.

یک یک امتیاز است.

Okay?

باشه؟

And then one team scores, that team takes the lead.

و سپس یک تیم گل می زند، آن تیم برتری می یابد.

Okay?

باشه؟

So now they have two-one.

بنابراین در حال حاضر آنها دو-یک دارند.

If it's two-one and this team just scored, they have taken the lead.

اگر دو-یک باشد و این تیم تازه گل زده باشد، جلو افتاده است.

So, you can take the lead.

بنابراین، شما می توانید رهبری کنید.

You can also take the lead on a team, or in a business, or in a company.

شما همچنین می توانید رهبری یک تیم ، یا در یک تجارت یا یک شرکت را به عهده بگیرید.

If you show initiative, if you show that you want to, you know, be the leader, you take

اگر ابتکار عمل نشان می‌دهی، اگر نشان می‌دهی که می‌خواهی، می‌دانی، رهبر

the lead, you say: "Follow me, everyone.

باش، رهبری را به عهده می‌گیری، می‌گویی: «همه دنبال من بیایید،

I am going to take the lead.

من رهبری

I'm the person in front."

می‌کنم، من شخص مقابل هستم. "

Okay?

باشه؟

So the person in front takes the lead.

بنابراین فرد مقابل رهبری را بر عهده می گیرد.

Next, so to "take off clothes" or "glasses", or anything that you can wear on your body

در مرحله بعد، «لباس‌ها را درآورید» یا «عینک» یا هر چیزی که می‌توانید روی بدن خود بپوشید

- this means to remove clothes or remove your glasses.

- این به معنای درآوردن لباس یا برداشتن عینک است. اگر هدست دارید

"Take off your shoes", "take off your socks", "take off your earpieces or headset", if you

، «کفش‌هایتان را در بیاورید»، «جوراب‌هایتان را در بیاورید» ، «گوشی یا هدست را در بیاورید»

have a headset.

.

So, you can take off or remove anything that is on your body.

بنابراین، می توانید هر چیزی را که روی بدنتان است بردارید یا بردارید.

The opposite is "put on".

برعکس «پوشیدن» است.

Okay?

باشه؟

So, you put on your jacket, put on your shoes, put on your socks.

بنابراین، شما ژاکت خود را بپوشید، کفش های خود را بپوشید ، جوراب های خود را بپوشید.

Hopefully you put on your socks before your shoes - that's usually the proper order.

امیدواریم قبل از کفش‌هایتان جوراب‌هایتان را بپوشید - معمولاً این ترتیب درست است.

The other way seems counterintuitive, but let's keep going.

راه دیگر غیر منطقی به نظر می رسد، اما اجازه دهید ادامه دهیم.

So, finally: "take steps towards something".

پس در نهایت: «به سوی چیزی قدم بردار».

So, this means that you are doing the necessary things you need to do to achieve a goal; a

بنابراین، این بدان معناست که شما در حال انجام کارهای لازم برای رسیدن به یک هدف هستید.

specific target that you have.

هدف خاصی که دارید

So, right now you, by watching this video, are taking steps towards improving your English.

بنابراین، در حال حاضر شما با تماشای این ویدیو، در جهت بهبود زبان انگلیسی خود قدم برمی دارید.

You are taking steps towards guaranteeing success in your personal life, or your professional

شما در حال برداشتن گام هایی برای تضمین موفقیت در زندگی شخصی یا حرفه

life, or your academic life.

ای یا تحصیلی خود هستید.

And hopefully this video has helped you to take more steps towards reaching those personal,

و امیدواریم این ویدیو به شما کمک کرده باشد تا گام های بیشتری در جهت رسیدن به آن اهداف شخصی

academic, or professional goals.

، تحصیلی یا حرفه ای بردارید.

That's it.

خودشه.

All right, guys, if you want to test your understanding of the material that we've covered

بسیار خوب، بچه ها، اگر می خواهید درک خود را از مطالبی که

in this video, you can check out the quiz on www.engvid.com.

در این ویدیو پوشش داده ایم آزمایش کنید، می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

While you're there, if you would like to support what we do on the site, you can make a monetary

در حالی که شما آنجا هستید، اگر مایلید از کاری که ما در سایت انجام می دهیم حمایت کنید، می توانید

donation to us; we appreciate every donation we receive.

کمک مالی به ما کنید. ما از هر کمکی که دریافت می کنیم قدردانی می کنیم.

And if you're on YouTube, make sure to subscribe to my channel, click that bell.

و اگر در یوتیوب هستید، حتماً در کانال من مشترک شوید، روی آن زنگ کلیک کنید.

And if you want to go the extra, extra mile, you can also check me out on Facebook and

و اگر می‌خواهید بیشتر از این راه بروید، می‌توانید من را در فیس‌بوک و توییتر چک کنید

on Twitter where, you know, I let you know what I'm doing, I give you English tips, I

، جایی که، می‌دانید، من به شما اطلاع می‌دهم که دارم انجام می‌دهم، نکات انگلیسی را به شما می‌دهم،

respond to comments, so check me out on there.

به نظرات پاسخ می‌دهم، بنابراین من را در آنجا چک کن

Till next time, thanks for clicking.

تا دفعه بعد، ممنون که کلیک کردید.