10 PHRASAL VERBS with “UP”: set up, pick up, catch up, bring up...

Hey, everyone. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to this video on 10 Up Phrasal Verbs.

هی همه. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به این ویدیو در 10 Up Phrasal Verbs خوش آمدید.

So, these are phrasal verbs that all have the word "up" in them. And if you enjoy this video,

بنابراین، این افعال عبارتی هستند که همگی کلمه "بالا" را در خود دارند. و اگر از این ویدیو لذت می برید،

if you want to learn more phrasal verbs, you can check out my book,

اگر می خواهید افعال عبارتی بیشتری بیاموزید، می توانید کتاب من،

100 Practical English Phrasal Verbs. Just go to the link that is attached to this video.

100 فعل عباراتی کاربردی انگلیسی را بررسی کنید. کافیست به لینکی که به این ویدیو پیوست شده است بروید.

This book has over 900 examples, 20 context-based lessons, multiple definitions,

این کتاب دارای بیش از 900 مثال، 20 درس مبتنی بر زمینه، تعاریف متعدد،

multiple usages of the phrasal verbs, and common sentences. So, check it out. You can get it in

کاربردهای متعدد از افعال عبارتی و جملات رایج است . بنابراین، آن را بررسی کنید. می توانید آن را در

PDF format and EPUB format. They come together if you order the book from my website, the PDF

قالب PDF و فرمت EPUB دریافت کنید. اگر کتاب را از وب‌سایت من، PDF را

from my website, the digital version from my website. Or if you want this beauty, this beautiful

از وب‌سایت من، نسخه دیجیتالی را از وب‌سایت من سفارش دهید، جمع می‌شوند . یا اگر این زیبایی را می خواهید، این

blue book with the pages, because you like to write, you like to circle the phrasal verbs,

کتاب آبی زیبا با صفحات، چون دوست دارید بنویسید، دوست دارید دور افعال عبارتی بچرخانید، به آن

look at that. It looks pretty nice, right? And you can get that from any Amazon store. So,

نگاه کنید. خیلی زیبا به نظر می رسد، درست است؟ و می توانید آن را از هر فروشگاه آمازون دریافت کنید. بنابراین،

check it out, 100 Practical English Phrasal Verbs on my website, englishalex.com.

آن را بررسی کنید، 100 فعل عبارتی کاربردی انگلیسی در وب سایت من، englishalex.com.

Check out the link that's attached to this video. Now, let's start. First, free up. So,

لینکی که به این ویدیو پیوست شده را بررسی کنید . حالا بیایید شروع کنیم. ابتدا آزاد کنید. بنابراین،

if you free something up, you make room for it, you create space for it. So, you can create and

اگر چیزی را آزاد کنید، برای آن جا باز می کنید، برای آن فضا ایجاد می کنید. بنابراین، می توانید

free up time or space. So, for example, "Thanks for freeing up some time to meet with me.

زمان یا مکان را ایجاد و آزاد کنید. بنابراین، به عنوان مثال، "ممنون که زمانی را برای ملاقات با من آزاد کردید.

I really appreciate it." You can free up time on your calendar, free up time on your schedule.

من واقعاً از آن قدردانی می کنم." می توانید زمان را در تقویم خود آزاد کنید، زمان را در برنامه خود آزاد کنید.

You can free up space in a room. So, you can tell your friend, "Hmm, you are remodeling your room.

می توانید فضایی را در یک اتاق آزاد کنید. بنابراین، می توانید به دوست خود بگویید: "هوم، شما در حال بازسازی اتاق خود

You know, if you move this table from here to here, you can really free up some space

هستید. می دانید، اگر این میز را از اینجا به اینجا ببرید، واقعاً می توانید فضایی را

in that corner of the room." So, to free up, to make space, or to make time. Let's go.

در آن گوشه اتاق آزاد کنید." بنابراین، برای آزاد کردن ، فضاسازی یا ساختن زمان. بیا بریم.

Next one, put up. So, you can put up a painting, put up a picture, put up an ad, an advertisement,

مورد بعدی، قرار دهید. بنابراین، می‌توانید یک نقاشی بگذارید، یک عکس بگذارید، یک آگهی بگذارید، یک آگهی و

etc. So, to put something up means to place it on a vertical surface, like to fix it to a wall so

غیره

it can't move, like a notice or a piece of paper, a painting, a picture. So, you can put up a

. حرکت کنید، مانند یک اعلامیه یا یک تکه کاغذ، یک نقاشی، یک عکس. بنابراین، می توانید یک

painting in your room. You can also put things up on a website. This means to post them on a website.

نقاشی در اتاق خود قرار دهید. شما همچنین می توانید موارد را در یک وب سایت قرار دهید. این به معنای ارسال آنها در یک وب سایت است.

Companies post job advertisements and job opportunities on their websites. So, here we go.

شرکت ها آگهی های شغلی و فرصت های شغلی را در وب سایت خود ارسال می کنند. پس بزن که بریم.

Their company put up a new job posting on their site. When I say site, I mean on their website.

شرکت آنها یک آگهی شغلی جدید در سایت خود قرار داده است. وقتی می گویم سایت، منظورم در وب سایت آنهاست.

A new job posting, this is another way to say a new job advertisement or a new job opportunity

یک آگهی شغلی جدید، این روش دیگری برای گفتن یک آگهی شغلی جدید یا یک فرصت شغلی جدید

on their website. They posted it, they placed it on their site.

در وب سایت آنها است. گذاشتند، در سایتشان گذاشتند.

Bring up. So, you can bring up a topic, bring up a question, bring up an idea. If you bring

بالا بیاورید. بنابراین، شما می توانید یک موضوع را مطرح کنید، یک سوال را مطرح کنید، یک ایده را مطرح کنید. اگر

something up, you introduce it into the conversation. So, for example, that's a good idea.

چیزی را مطرح می کنید، آن را وارد گفتگو می کنید. بنابراین، برای مثال، این ایده خوبی است.

Bring it up at the next meeting. So, introduce that topic at the next meeting. Imagine you

در جلسه بعدی مطرح کنید. بنابراین، آن موضوع را در جلسه بعدی معرفی کنید. تصور

are holding your question, you are holding your topic, your idea in your hands, and you are

کنید سوال خود را نگه داشته اید، موضوع، ایده خود را در دستان خود نگه داشته اید

bringing it up so everyone can see it. Look, look at my idea. Look at my question. Oh, thanks for

و آن را مطرح می کنید تا همه بتوانند آن را ببینند. نگاه کن، به ایده من نگاه کن. به سوال من نگاه کن اوه، ممنون

bringing that up. Thanks for introducing it into this meeting, this conversation that we are having.

که آن را مطرح کردید. با تشکر از معرفی آن به این جلسه، این گفتگو که داریم.

Next, catch up. So, example first. I need to catch up on my homework. So, if you need to catch up,

بعد، پیگیری کنید. بنابراین، ابتدا مثال بزنید. من باید به تکالیفم برسم. بنابراین، اگر نیاز دارید که به عقب برگردید، به

it means you are behind on something. You are delayed in your homework, for example. So,

این معنی است که از چیزی عقب مانده اید. مثلاً در انجام تکالیف خود تاخیر دارید. بنابراین،

if you need to catch up on homework, this means, uh-oh, this was supposed to be finished

اگر می‌خواهید به تکالیف خود ادامه دهید، این بدان معناست که اوه-اوه، قرار بود این کار

three days ago. Oh, no, there's another page of homework. Oh, no, and I need to do today's

سه روز پیش تمام شود. اوه، نه، یک صفحه دیگر از تکالیف وجود دارد. اوه، نه، و من باید تکالیف امروز را انجام دهم

homework. You need to catch up on your homework. In a race, if two people are running against each

. شما باید به تکالیف خود برسید. در یک مسابقه، اگر دو نفر در مقابل یکدیگر

other and one is very far away from the other one, this person needs to catch up to the other

قرار بگیرند و یکی از دیگری بسیار دور باشد، این شخص باید

to the other person. Basically, get to the level where they are equal again.

به دیگری برسد. اساساً به سطحی برسید که دوباره با هم برابر شوند.

Next, fill up. So, this is just a redundant way to say fill. Now, again, you can fill something up

بعد، پر کنید. بنابراین، این فقط یک راه اضافی برای گفتن پر کردن است. اکنون، دوباره، می توانید چیزی را

completely or fill it up halfway. It just means to fill. So, you can fill up a gas tank, fill up

کاملاً پر کنید یا آن را تا نیمه پر کنید. فقط به معنای پر کردن است. بنابراین، می‌توانید یک مخزن بنزین را پر کنید،

a bowl, any container, anything empty that you can put things into, you can fill them up. Typically,

یک کاسه، هر ظرف، هر ظرف خالی را که بتوانید در آن قرار دهید، می‌توانید آنها را پر کنید. به طور معمول،

fill up means to fill completely, but you can use it, like I said, to fill up something halfway,

fill up به معنای پر کردن کامل است، اما شما می توانید از آن استفاده کنید، همانطور که گفتم، مثلاً چیزی را تا نیمه پر کنید

for example. Okay, I'm going to fill up the gas tank. So, maybe you tell your husband, your wife,

. باشه باک بنزین رو پر میکنم پس شاید به شوهرت، همسرت،

your boyfriend, your girlfriend, your roommate, say, "The car is almost out of gas." Out of

دوست پسرت، دوست دخترت، هم اتاقی ات بگی: "ماشین تقریباً بنزین تمام شده." بدون

means there is no more. So, if your car is almost out of gas, I'm going to go to the gas station

امکانات دیگر وجود ندارد. بنابراین، اگر ماشین شما تقریباً بنزین تمام شده است، من به پمپ بنزین می روم

and fill up the gas tank. You can also say, I'm going to fill up the car, which most people

و باک بنزین را پر می کنم. شما همچنین می توانید بگویید، من قصد دارم ماشین را پر کنم، که اکثر مردم این را می

understand as, oh, you are going to put gas in the car. All right, that's one, two, three, four,

فهمند، اوه، شما می خواهید در ماشین بنزین بزنید. بسیار خوب، این یک، دو، سه، چهار،

five. I said there were ten in this video, right? Okay, let's do five more. Here we go, the final

پنج است. گفتم تو این ویدیو ده تا هست، درسته؟ خوب، بیایید پنج کار دیگر انجام دهیم. در اینجا می رویم،

five. First, we have get up. So, to get up means to leave your bed or to leave any place where you

پنج پایانی. اول، ما باید بلند شویم. پس برخاستن به این معناست که تخت خود را ترک کنید یا از هر جایی

are lying down or sitting even. Typically, though, it is used to talk about leaving your bed in the

که دراز کشیده اید یا حتی نشسته اید خارج شوید. با این حال، معمولاً از آن برای صحبت در مورد ترک رختخواب خود در

morning after you wake up, which is when you open your eyes after sleeping. So, when do you get up

صبح پس از بیدار شدن استفاده می شود، یعنی زمانی که چشمان خود را بعد از خواب باز می کنید. پس

in the morning? For me, I usually get up around 6.30, 6.45. That's my usual wake up time as of

کی صبح بیدار میشی؟ برای من معمولاً حدود 6.30، 6.45 بیدار می شوم. این ساعت بیداری معمول من از

now. So, what about you? Tell me, when do you get up in the morning? And use the sentence, say,

الان است. درمورد شما چطور؟ بگو صبح کی بیدار میشی؟ و از جمله استفاده کنید، بگویید،

I usually get up at or around the time that you get up. So, one more time, when do you get up?

من معمولاً در ساعت یا حوالی زمانی که شما بلند می شوید، برمی خیزم. خب، یک بار دیگر، کی بیدار می شوی؟

Okay, next, grow up. So, to grow up is to become mature. Think of a child becoming an adult.

باشه بعد بزرگ شو بنابراین، بزرگ شدن یعنی بالغ شدن. فکر کنید که یک کودک بالغ می شود.

So, that person grows up, they become mature. So, if someone says, he's so immature, he needs to

بنابراین، آن شخص بزرگ می شود، بالغ می شود. بنابراین، اگر کسی بگوید، او بسیار نابالغ است، باید

grow up. So, this can just mean he needs to become mature. He is not mature, he needs to become

بزرگ شود. بنابراین، این فقط می تواند به این معنی باشد که او باید بالغ شود. او بالغ نیست

mature, he needs to grow up. This can also refer to, you know, places where you, you know, where

، او باید بالغ شود، باید بزرگ شود. می‌دانید، این می‌تواند به مکان‌هایی هم اشاره داشته باشد که شما، می‌دانید، جایی

you moved from the phase of being a baby, being a child, being a teenager, becoming an adult.

که از مرحله نوزادی ، کودکی، نوجوانی و بزرگسالی در آن جا حرکت کرده‌اید.

So, where did you grow up? So, you can say, oh, like, for me, I can tell you, I grew up in

پس کجا بزرگ شدی؟ بنابراین، می توانید بگویید، اوه، برای من، می توانم به شما بگویم، من در

Hamilton, Ontario. So, that's my hometown, that's where I remember most of my childhood,

همیلتون، انتاریو بزرگ شدم. بنابراین، آنجا زادگاه من است، جایی که بیشتر دوران کودکی ام را به یاد می آورم،

most of my teenage years with my friends, it's where I went to school and everything. So,

بیشتر سال های نوجوانی ام را با دوستانم، جایی که به مدرسه می رفتم و همه چیز. بنابراین،

I grew up in Hamilton, Ontario, Canada, for example.

من برای مثال در همیلتون، انتاریو، کانادا بزرگ شدم.

Make up. So, to make up is to invent or create. You can make up a story, make up an excuse,

آرایش. بنابراین، آرایش کردن، اختراع یا خلق کردن است. شما می توانید داستانی بسازید، بهانه ای

make up a reason for something. Now, again, if you're making up an excuse, this is a bad thing,

بسازید، دلیلی برای چیزی بسازید. حالا، دوباره، اگر بهانه‌ای می‌سازید، این چیز بدی است،

because you're inventing an excuse or a reason for something bad that happened, usually.

زیرا بهانه یا دلیلی برای اتفاق بدی که معمولاً رخ داده است، اختراع می‌کنید.

So, first, this is a great story. Did you make it up by yourself? Did you create it? Did you invent

بنابراین، اول، این یک داستان عالی است. خودت درستش کردی؟ شما آن را ایجاد کردید؟ آیا شما

it? Did you write it all by yourself? Or did you have help? You can make up an excuse if you come

آن را اختراع کردید؟ همه رو خودت نوشتی؟ یا کمکی داشتی؟ اگر

home late, and your mom or your dad asks you, where were you? Say, uh, and you don't want to

دیر به خانه می آیید و مادر یا پدرتان از شما می پرسند کجا بودید، می توانید بهانه ای بسازید؟ بگو، اوه، و نمی

want to tell them where you were. Say, uh, oh, uh, uh, uh, the car broke down. To break down

خواهی به آنها بگوئید که کجا بودید. بگو آه اوه اوه اوه اوه اوه ماشین خراب شد خراب شدن

means that the car stopped working. The car broke down, so we were stuck on the highway for one

به این معنی است که ماشین از کار افتاده است. ماشین خراب شد، برای همین یک ساعت در بزرگراه گیر کردیم

hour. Maybe that's the excuse that you made up, you know, to tell your mom. It's the story you

. شاید این بهانه ای بود که برای گفتن به مامانت درست کردی. این داستانی است که

told your mom or your dad. "Pick up", pick up something or pick up someone. Now, if you pick

به مادر یا پدرت گفتی. "بردار"، چیزی را بردار یا کسی را بردار. حالا، اگر

up something, you buy it or acquire it, usually from a store, a market. It can also mean that you

چیزی را بردارید، آن را می‌خرید یا می‌خرید، معمولاً از یک فروشگاه، یک بازار. همچنین می تواند به این معنی باشد که شما

just get something or someone from a location. So, for example, could you pick up some soap?

فقط چیزی یا شخصی را از یک مکان دریافت می کنید. بنابراین، برای مثال، آیا می توانید مقداری صابون بردارید؟

Maybe you ask your roommate this question. Maybe your roommate is going to the store,

شاید این سوال را از هم اتاقی خود بپرسید. شاید هم اتاقی شما به فروشگاه می رود،

and you want them to buy some soap from the store, so you say, hey, could you pick up some soap?

و شما می خواهید آنها مقداری صابون از فروشگاه بخرند، بنابراین می گویید، هی، می توانید مقداری صابون بردارید؟

Again, a person can also be picked up. So, who picked you up from school when you were a child?

باز هم می توان یک نفر را برد. پس چه کسی شما را در کودکی از مدرسه برد؟

Did your mom or your dad come and get you from school? So, yeah, my mom picked me up,

مامانت یا بابات اومدن تو رو از مدرسه گرفتند؟ خب، آره، مامانم منو بلند کرد،

or my dad picked me up, or the bus picked me up, for example. Finally, actually, let me give you

یا بابام منو برد، یا مثلا اتوبوس منو برد . در نهایت، اجازه دهید یکی دیگر را به شما بدهم

one more. You can also pick things up from a location or people from a location. So, if someone

. همچنین می توانید چیزها را از یک مکان یا افراد از یک مکان انتخاب کنید. بنابراین، اگر کسی

calls you, and they're at the movie theatre, and you have a car, and the person asks you,

با شما تماس بگیرد، و او در سینما باشد، و شما یک ماشین داشته باشید، و آن شخص از شما بپرسد،

hey, can you pick me up? I'm at the movie theatre. The movie's finished. Yeah, yeah,

هی، می توانید من را بردارید؟ من در سینما هستم . فیلم تموم شد بله، بله،

I can pick you up in 10 minutes. You can also go to a friend's house and say, hold on,

من می توانم شما را در 10 دقیقه تحویل بگیرم. شما هم می توانید به خانه یکی از دوستانتان بروید و بگویید دست نگه دارید، مثلاً برای مهمانی که

I have to go to my mom's house to pick up the birthday cake for the party that we are having

امشب داریم، باید بروم خانه مامانم کیک تولد را بردارم

tonight, for example. Finally, we have "set up". So, to set something up means to organize it.

. بالاخره «راه اندازی» کردیم. بنابراین، تنظیم چیزی به معنای سازماندهی آن است.

You can set up an event, you can set up a meeting. It can also mean to arrange something and prepare

شما می توانید یک رویداد راه اندازی کنید، می توانید یک جلسه راه اندازی کنید. همچنین می تواند به معنای مرتب کردن چیزی و

it so it's ready to be used. Usually, we set up programs, or we set up machines, like printers,

آماده کردن آن باشد تا برای استفاده آماده شود. معمولاً ما برنامه ها را تنظیم می کنیم یا ماشین هایی مانند چاپگرها

printers, or photocopiers, or laptops, or cell phones. I don't have my cell phone. Yeah.

، چاپگرها یا دستگاه های فتوکپی یا لپ تاپ ها یا تلفن های همراه را راه اندازی می کنیم. من تلفن همراهم را ندارم آره

So, sometimes when you get a new cell phone, you need to set it up. You know, you need to

بنابراین، گاهی اوقات وقتی یک تلفن همراه جدید می گیرید، باید آن را راه اندازی کنید. می دانید، باید

organize everything, and start it, and all that stuff. Most cell phones set up themselves these

همه چیز را سازماندهی کنید، شروع کنید، و همه چیزها را. با این حال، اکثر تلفن های همراه این روزها خودشان را راه اندازی

days, though. You don't have to do too much. So, I need to set up my new printer. So, this means

می کنند. شما مجبور نیستید کار زیادی انجام دهید. بنابراین، من باید چاپگر جدیدم را راه اندازی کنم. بنابراین، این بدان معناست

I need to, you know, check the settings, plug it in. You can also set up a room. It's like,

که باید تنظیمات را بررسی کنم، آن را وصل کنم. شما همچنین می توانید یک اتاق تنظیم کنید. مثل این است

who set this up? Like, who arranged it? Who organized it? All right. So, those are 10 phrasal

که چه کسی این را تنظیم کرده است؟ مثلا کی ترتیبش داد؟ چه کسی آن را سازماندهی کرد؟ خیلی خوب. بنابراین، آن ها 10 فعل عبارتی

verbs with the verb, with the verb, with the word "up". And like I mentioned, if you want to study

با فعل، با فعل، با کلمه "بالا" هستند. و همانطور که اشاره کردم، اگر می خواهید

more phrasal verbs, pick up my book. You can get the PDF and EPUB directly from my website,

افعال عبارتی بیشتری مطالعه کنید، کتاب من را بردارید. می‌توانید PDF و EPUB را مستقیماً از وب‌سایت من دریافت کنید،

or get this beautiful physical copy from an Amazon store. Over 900 examples, 20 context-based

یا این نسخه فیزیکی زیبا را از فروشگاه آمازون دریافت کنید. بیش از 900 مثال، 20 درس مبتنی بر زمینه

lessons, lots and lots of useful language. So, check it out. Use the link that's attached to

، تعداد زیادی زبان مفید. بنابراین، آن را بررسی کنید. از پیوندی که به این ویدیو پیوست شده است استفاده

this video. And to practice these phrasal verbs, as always, check out the quiz on www.engvid.com.

کنید. و برای تمرین این افعال عبارتی، مانند همیشه، مسابقه را در www.engvid.com بررسی کنید.

And if you're watching this on YouTube, and if this is your first video, please click the

و اگر در حال تماشای این ویدیو در یوتیوب هستید، و اگر این اولین ویدیوی شماست، لطفاً روی

subscribe button. Tell your friends to subscribe, too. And check out everything else on my channel.

دکمه اشتراک کلیک کنید. به دوستان خود نیز اطلاع دهید که مشترک شوند. و سایر موارد را در کانال من بررسی کنید.

Until next time, I'm out of breath. I need to go. So, I'll see you guys next time.

تا دفعه بعد نفسم بند میاد. من باید برم. بنابراین، دفعه بعد شما را می بینم.

Thanks for clicking. Good luck with all of your studies.

ممنون که کلیک کردید در همه تحصیلات موفق باشید