4 Phrasal Verbs with PUT - put up, put on, put away, put together

Hi, guys. I'm Alex. Thanks for clicking, and welcome to this lesson on four phrasal verbs

سلام بچه ها. من الکس هستم با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در مورد چهار فعل عبارتی

with "put". If you'd like to check out more information on phrasal verbs with "put", we

با "put" خوش آمدید. اگر مایلید اطلاعات بیشتری در مورد افعال عبارتی با "put" بررسی کنید،

have another lesson made by myself that you can check on the website, and it's linked

ما یک درس دیگر را توسط خودم ساخته ایم که می توانید در وب سایت بررسی کنید و به این ویدیو پیوند داده شده است

to this video. Today, we're going to look at four different phrasal verbs with "put".

. امروز ، چهار فعل عبارتی مختلف با "put" را بررسی می کنیم.

The first one is to "put up with something/someone". So any time you see "ST", it means "something"

اولین مورد این است که "با چیزی/کسی تحمل کنید". بنابراین هر زمان که "ST" را مشاهده کردید، در این ویدیو به معنای "چیزی" است

in this video, and "SO" means "someone", so to "put up with something or someone". Let's

، و "SO" به معنای "کسی" است، بنابراین "با چیزی یا کسی کنار بیایید". بیایید به

look at this sentence and see if we can identify the meaning. So I have, "I hate traffic."

این جمله نگاه کنیم و ببینیم آیا می توانیم معنی آن را تشخیص دهیم. بنابراین می‌گویم: «از ترافیک متنفرم».

"I hate traffic, but I have to put up with it." So imagine every day you go to work,

من از ترافیک متنفرم، اما باید آن را تحمل کنم. بنابراین تصور کنید هر روز که به سر کار می روید،

you must take the metro or your car, and you have to drive. You have to drive through the

باید سوار مترو یا ماشین خود شوید و باید رانندگی کنید. شما باید از طریق

traffic. You hate the traffic, but you have to use it. So in this situation, in this context,

ترافیک رانندگی کنید. شما از ترافیک متنفرید، اما باید از آن استفاده کنید. پس در این شرایط، در این زمینه،

to "put up with something", to "put up" with traffic means to "tolerate" it. You don't

«تحمل چیزی»، «قرار دادن» با ترافیک به معنای «تحمل» آن است. شما آن را

like it, but you have to do it, okay? So this means, "to tolerate", okay? Those of you who

دوست ندارید، اما باید آن را انجام دهید، باشه؟ پس این یعنی "تحمل کردن"، باشه؟ کسانی از شما که

don't know what "tolerate" means, again, it means that you don't like it, but you still

نمی دانید «تحمل کردن» یعنی چه، باز هم به این معنی است که آن را دوست ندارید، اما باز هم

have to deal with it in some way. And, again, you don't only have to "put up" with things,

باید به نوعی با آن کنار بیایید. و باز هم، شما فقط مجبور نیستید چیزهایی را «تحمل کنید»،

like I "put up" with traffic every day. You can "put up" with people in your life. So

مثل من که هر روز ترافیک را «تحمل می‌کنم». شما می توانید با افراد زندگی خود "تحمل کنید". پس

maybe at work or in your school, university, there are people you don't like, but you see

شاید در محل کار یا در مدرسه، دانشگاه، افرادی هستند که دوستشان ندارید، اما

them every day and you have to tolerate them, you have to "put up" with them, okay?

هر روز آنها را می بینید و باید آنها را تحمل کنید، باید آنها را "تحمل کنید"، باشه؟

All right, guys, so No. 2, we have to "put something on". This is a separable phrasal

بسیار خوب، بچه ها، پس شماره 2، ما باید "چیزی بپوشیم". این یک فعل عبارتی قابل تفکیک است

verb, so this means the (ST) can actually go in the middle of the phrasal verb or at

، بنابراین به این معنی است که (ST) در واقع می تواند در وسط فعل عبارتی یا

the end of the phrasal verb. So the sentence is, "Put on your jacket." It's also possible

در انتهای فعل عبارتی قرار گیرد. بنابراین جمله این است: "ژاکت خود را بپوش." همچنین

to say, "Put your jacket on." Based on the context of this sentence, I think it's easy

می توان گفت: "ژاکتت را بپوش." بر اساس متن این جمله، من فکر می کنم به راحتی

to see that to "put on" means to, you know, "cover yourself" with clothing. And it's not

می توان فهمید که "پوشیدن" به معنای "پوشاندن خود" با لباس است. و این

only clothing - basically, anything that you can put on your body, like jewelry -- "to

فقط لباس نیست - اساساً هر چیزی که می توانید روی بدن خود بپوشید، مانند جواهرات - "

cover your body with clothing or jewelry". So the most common context is to put on clothing,

پوشاندن بدن خود با لباس یا جواهرات". بنابراین رایج ترین زمینه پوشیدن لباس است،

so, "Put on your socks." "Put on your shirt." "Put on your pants." Whatever it is. Okay.

بنابراین، "جوراب خود را بپوشید." "پیراهنت را بپوش." "شلوارتو بپوش." هر چه هست. باشه.

No. 3, to "put something away." Just like "put on", to "put away" is a separable phrasal

شماره 3، "چیزی را کنار بگذار". درست مانند "پوشاندن "، "پاک کردن" یک فعل عبارتی قابل تفکیک است

verb, which means you can put the object, the (ST), in the middle of the phrasal verb

، به این معنی که می توانید مفعول ، (ST) را در وسط فعل عبارتی

or at the end of the phrasal verb. So, "Put away your books. It's time for the test."

یا در انتهای فعل عبارتی قرار دهید. بنابراین، " کتاب های خود را کنار بگذارید. زمان آزمون فرا رسیده است."

So the context here is: You're in class. The teacher says, "Put away your books. It's time

پس زمینه اینجا این است: شما در کلاس هستید. معلم می گوید: کتاب هایت را کنار بگذار،

for the test." You can't look at your books, right? So where do you put your book? Well,

وقت امتحان است. شما نمی توانید به کتاب های خود نگاه کنید، درست است؟ پس کتاب خود را کجا می گذارید؟ خوب،

most students put them in a backpack, right? Your bag. So to "put something away" means

بیشتر دانش آموزان آنها را در یک کوله پشتی قرار می دهند، درست است؟ کیف تو. بنابراین برای "قرار دادن چیزی" به این معنی است

you have to "put it in an appropriate place". So the appropriate place for your books is

که باید "آن را در مکان مناسب قرار دهید". پس جای مناسب برای کتاب های

your school bag. So "to put in an appropriate place", so a place where that is expected

شما کیف مدرسه شماست. بنابراین "برای قرار دادن در یک مکان مناسب"، بنابراین جایی که انتظار می رود

that you would put that thing or whatever it is, okay?

شما آن چیز یا هر چیزی را که هست قرار دهید، خوب است؟

And finally, we have to "put something together". And once more, this is a separable phrasal

و بالاخره باید «چیزی را کنار هم بگذاریم». و یک بار دیگر، این یک فعل عبارتی قابل تفکیک است

verb, so you can put the object in the middle or at the end. Let's look at the sentence.

، بنابراین می توانید مفعول را در وسط یا در آخر قرار دهید. بیایید به جمله نگاه کنیم.

"I hate putting together new furniture." So if you go to IKEA, which is a really popular

من از چیدن مبلمان جدید متنفرم. بنابراین اگر به IKEA که یک فروشگاه مبلمان واقعاً محبوب است

furniture store, when you go home, you have to put the furniture together. It doesn't

می روید، وقتی به خانه می روید، باید مبلمان را کنار هم بچینید.

come as one piece. You have to work with it. And to "put it together" means to "assemble

یک تکه نمی آید. باید باهاش ​​کار کنی. و «جمع كردن» به معناي «جمع

it", "complete it". So this means, "to assemble", okay? So kids can "put things together" if

كردن»، «تكميل» است. پس این به معنای "جمع کردن" است، خوب؟ بنابراین اگر بچه‌ها با لگو بازی می‌کنند، می‌توانند «چیزها را کنار هم بگذارند»

they play with Legos, or if you are good with computers, you can "put together" a new computer,

، یا اگر با رایانه خوب هستید، می‌توانید یک رایانه جدید «کنار هم» کنید،

or in this case -- this is something that I'm very familiar with -- you "put together"

یا در این مورد -- این چیزی است که من بسیار با آن آشنا هستم -- شما مبلمان جدید را "کنار هم می چینید"

new furniture.

.

Okay, guys. So once more, those four phrasal verbs are to "put up with something or someone".

باشه بچه ها بنابراین، یک بار دیگر، آن چهار فعل عبارتی عبارتند از "تحمل کردن با چیزی یا کسی".

You don't like it, but you have to do it, okay? So you "put up" with traffic -- "put

شما آن را دوست ندارید، اما باید آن را انجام دهید، باشه؟ بنابراین شما با ترافیک

up" with people. "Put something on": to cover your body with clothing or jewelry. "Put something

"تحمل" می کنید -- با مردم "تحمل می کنید". « أَسْتَعْنَ أَنْ أَجْسَنَ » : پوشاندن بدن با لباس یا جواهر . «فَرْجَعُوا

away": to put it in an appropriate place. And to "put something together" means to "assemble" something.

الْمَیْسِهِ»: در جای مناسب گذاشتن. و « جمع كردن» به معناي «جمع كردن» چيزي است.

And if you'd like to test your knowledge of this material, as always, you can check out the quiz on www.engvid.com.

و اگر می خواهید دانش خود را در مورد این مطالب امتحان کنید، مانند همیشه، می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

Good luck, and take care.

موفق باشی و مراقب خودت باش.