Improve your writing: Adverb Clauses

Hey guys, this is Alex. Thanks for clicking, and welcome to this lesson on adverb clauses.

سلام بچه ها، این الکس است. با تشکر از کلیک کردن، و به این درس در مورد قیدها خوش آمدید.

Now this is especially useful for those of you who are writing essays, or are just generally

اکنون این به ویژه برای کسانی از شما که در حال نوشتن مقاله هستند، یا به طور کلی

more interested in learning about English grammatical structure, especially when it

بیشتر به یادگیری ساختار دستور زبان انگلیسی علاقه مند هستند ، به خصوص زمانی که

comes to writing. Now, I'm not saying these are not useful in speaking, but a lot of them

صحبت از نوشتن می شود، مفید است. حالا نمی گویم اینها در اسپیکینگ به درد نمی خورد، اما خیلی از آنها

will be more useful in your written work. So, first of all, what is an adverb? Okay,

در کار نوشتاری شما مفیدتر خواهد بود. بنابراین، اول از همه، قید چیست؟ خوب،

well, an adverb, again, it can modify a verb. It tells you how something is done, when something

خوب، یک قید، دوباره، می تواند یک فعل را تغییر دهد. به شما می گوید که چگونه کاری انجام می شود، وقتی

is done, why something is done. So, what we have here are adverb clauses. So, a clause

کاری انجام می شود، چرا کاری انجام می شود. بنابراین، آنچه ما در اینجا داریم عبارت های قید هستند. بنابراین،

is a part of a sentence. It has a subject, a verb, and an object. Now, there are two

یک بند بخشی از یک جمله است. دارای فاعل ، فعل و مفعول است. حالا دو

kinds of clauses. You can have a subordinate clause, or just a regular independent clause.

نوع بند وجود دارد. شما می توانید یک بند فرعی یا فقط یک بند مستقل منظم داشته باشید.

An independent clause is a clause that expresses a complete thought. It has a subject, a verb,

بند مستقل عبارتی است که یک فکر کامل را بیان می کند. فاعل و فعل

and an object, and a complete meaning. A subordinate clause is a clause that has a subordinating

و مفعول و معنی کامل دارد. جمله فرعی عبارتی است که دارای

conjunction, as well as a complete sentence, but it doesn't make sense by itself. It needs

ربط فرعی و همچنین جمله کامل است، اما به خودی خود معنا ندارد. به کمک نیاز دارد

help, okay? So, on the board here, we have some subordinate clauses, adverb clauses,

، باشه؟ بنابراین، در تابلوی اینجا، ما چند بند فرعی، بند قید، به

specifically, followed by regular independent clauses. So, on the board, let's look at the

طور خاص، و به دنبال آن جملات مستقل منظم داریم . بنابراین، در هیئت مدیره، بیایید به

first sentence here. This one says, "When I finished my work, I called you." Okay, first

اولین جمله در اینجا نگاه کنیم. این یکی میگه وقتی کارم تموم شد بهت زنگ زدم. خوب اول

of all, can you tell me which of these two parts of the sentence, which of them expresses

از همه میشه بگید کدوم یکی از این دو قسمت جمله، کدومشون

a complete thought? You will see that they are separated by a comma here, right? So,

یه فکر کامل رو بیان میکنه؟ خواهید دید که اینجا با کاما از هم جدا می شوند، درست است؟ بنابراین،

this is one clause, "When I finished my homework," and this is another clause, "I called you."

این یک بند است، "وقتی تکالیفم را تمام کردم" و این یک بند دیگر است، "با تو تماس گرفتم."

Okay, this one, you have a subject, a verb, and an object. This one, you have a subject,

خوب، این یکی، شما یک فاعل، یک فعل و یک مفعول دارید. این یکی، فاعل

a verb, and an object, but you also have the word "when." Now, the word "when" is called

، فعل و مفعول دارید، اما کلمه «وقتی» را هم دارید. حال کلمه «وقتی»

a subordinating conjunction, in this case. Okay, I hope you can read that. Now, what

را در این مورد ربط فرعی می گویند. بسیار خوب، امیدوارم بتوانید آن را بخوانید. حالا

this means, again, is that this sentence, this part of the sentence, "When I finished

این یعنی دوباره، این جمله، این قسمت از جمله "وقتی تکالیفم را تمام

my homework," is not a complete thought, okay? You can't just go up to someone and say, "When

کردم" فکر کاملی نیست، باشه؟ شما نمی توانید فقط به سراغ کسی بروید و بگویید: "وقتی

I finished my homework." Okay, you need more information, right? So, that's where this

تکالیفم را تمام کردم." خوب، به اطلاعات بیشتری نیاز دارید ، درست است؟ بنابراین، اینجاست که این

part of the sentence comes in. "I called you." "When I finished my homework, I called you."

قسمت از جمله وارد می شود: "بهت زنگ زدم." "وقتی تکالیفم را تمام کردم، با شما تماس گرفتم."

This is a complete sentence. "I called you." I can go up to someone and say, "I called

این یک جمله کامل است. "من با شما تماس گرفتم." من می توانم پیش کسی بروم و بگویم "بهت زنگ

you," and they understand that it's a complete thought. Now, this, all of these, are examples

زدم" و او بفهمد که این یک فکر کامل است . حال، این، همه اینها، نمونه هایی

of adverb clauses. So, if you look at the words here, let's circle the subordinating

از قیدها هستند. بنابراین، اگر به کلمات اینجا نگاه می کنید، بیایید دایره های ربط فرعی را

conjunctions. So, "When I finished my homework, I called you." "Because there was a lot of

بچرخانیم. بنابراین، "وقتی تکالیفم را تمام کردم، با شما تماس گرفتم." چون

traffic, I showed up late." What is the subordinating conjunction here? "Because there was a lot

ترافیک زیاد بود دیر حاضر شدم.» در اینجا حرف ربط فرعی چیست؟ چون

of traffic, I showed up late." "Everywhere I go, I take my camera." Here you have "everywhere."

ترافیک زیاد بود دیر حاضر شدم.» هر جا می روم دوربینم را برمی دارم». در اینجا شما "همه جا" را دارید.

"If she's going to the party, I won't go." "If." "While she's good at math, I'm good

"اگر او به مهمانی می رود، من نمی روم." "اگر." "در حالی که او در ریاضیات خوب است، من

at history." "While." So, again, these can really, really help you when you want to tell

در تاریخ خوب هستم." "در حالی که." بنابراین، دوباره، اینها واقعاً می توانند به شما کمک کنند وقتی می خواهید به

someone when something happened, why something happened, where something happened, okay?

کسی بگویید که چه زمانی اتفاق افتاده است، چرا اتفاقی افتاده است، جایی که اتفاقی افتاده است، خوب؟

So, let's look at this example. "Because there was a lot of traffic, I showed up late." Again,

بنابراین، بیایید به این مثال نگاه کنیم. چون ترافیک زیاد بود دیر حاضر شدم.» باز هم

"I showed up late" is an independent clause. This is a subordinate clause, an adverb clause

«دیر حاضر شدم» یک بند مستقل است. این یک جمله فرعی است، یک جمله قید

that needs more information. "Because there was a lot of traffic." Okay, you need more

که به اطلاعات بیشتری نیاز دارد. چون ترافیک زیاد بود.» خوب، شما به

information there, okay? Just like, "Everywhere I go." You need more information. So, what

اطلاعات بیشتری در آنجا نیاز دارید، خوب؟ درست مانند "هرجا که می روم." به اطلاعات بیشتری نیاز دارید. بنابراین، کاری که

an adverb clause does is, it basically qualifies this sentence. It gives you a little bit,

یک بند قید انجام می دهد این است که اساساً این جمله را واجد شرایط می کند . کمی

it gives you the starter for the next sentence. So, "Everywhere I go, I take my camera." Now,

به شما می دهد، شروع کننده جمله بعدی را به شما می دهد. بنابراین، "هرجا می روم، دوربینم را برمی دارم." اکنون،

you'll notice, when you have a subordinate clause, when you begin a sentence or a thought

متوجه خواهید شد، وقتی یک بند فرعی دارید، وقتی جمله یا فکری را

with a subordinate clause, like we've done here, "When I finished my work." "Because

با بند فرعی شروع می کنید، مانند آنچه در اینجا انجام دادیم ، «وقتی کارم را تمام کردم». چون

there was a lot of traffic." "Everywhere I go." "If she's going to the party." "While

ترافیک زیاد بود.» "هرجا که می روم." "اگر او به مهمانی می رود." "در حالی که

she's good at math." We always separate the two clauses with a comma, comma, comma, comma,

او در ریاضیات خوب است." ما همیشه دو بند را با کاما، کاما، کاما، کاما

and comma. And the second part of the clause is going to be a complete sentence. "I called

و کاما از هم جدا می کنیم. و قسمت دوم بند قرار است یک جمله کامل باشد. "من با

you." "I showed up late." "I take my camera." "I won't go." "I'm good at history." So, when

شما تماس گرفتم." "من دیر حاضر شدم." من دوربینم را می گیرم. "من نمی روم." "من در تاریخ خوب هستم." بنابراین، وقتی

the subordinate clause, the adverb clause, here comes first, you have to separate it

بند فرعی، قید اینجا، اول می‌آید، باید

with a comma before you start the next part of the sentence. However, you can actually

قبل از شروع قسمت بعدی جمله، آن را با کاما جدا کنید . با این حال، شما واقعاً می توانید

flip these around, okay? So that the subordinate clause, the adverb clause, comes second in

اینها را برگردانید، خوب؟ به طوری که بند فرعی ، قید، در جمله دوم می شود

the sentence. So, if you wanted to say, "I called you when I finished my work," you can

. بنابراین، اگر می‌خواهید بگویید: «وقتی کارم را تمام کردم با شما تماس گرفتم»، می‌توانید

do that. If you want to say, "I showed up late because there was a lot of traffic,"

این کار را انجام دهید. اگر می‌خواهید بگویید « دیر آمدم چون ترافیک زیاد بود»،

you can do that. When the independent clause comes first, okay? So, for example, let's

می‌توانید این کار را انجام دهید. وقتی بند مستقل اول می شود، خوب؟ بنابراین، برای مثال،

do this sentence. "I showed up late because there was a lot of work." Or, sorry, "a lot

بیایید این جمله را انجام دهیم. من دیر حاضر شدم چون کار زیاد بود.» یا، متأسفم، «

of traffic." "A lot of traffic." When you put the independent clause first, you don't

ترافیک زیاد». "ترافیک سنگین." وقتی بند مستقل را اول می گذارید،

need a comma, okay? It's only when you begin the sentence with one of these types of words.

نیازی به کاما ندارید، باشه؟ فقط زمانی است که جمله را با یکی از این نوع کلمات شروع کنید.

So, let's look now at the types of subordinating adverb clauses. Okay, now we have some common

بنابراین، اکنون به انواع قیدهای فرعی نگاه می کنیم. خوب، اکنون ما چند

adverb clause types on the board. So, as you saw in the previous segment of the video,

نوع قید متداول روی تابلو داریم. بنابراین، همانطور که در بخش قبلی ویدیو دیدید،

we had some sentences and they all began with words like "because," "when," "where," "if."

ما جملاتی داشتیم و همه آنها با کلماتی مانند "زیرا"، "وقتی"، "کجا"، "اگر" شروع شدند.

And what we have here are examples and a bit more detail in terms of what these words and

و آنچه در اینجا داریم نمونه‌هایی و کمی جزئیات بیشتر از نظر معنای واقعی این کلمات و

expressions actually mean. So, some common types of adverb clauses are adverb clauses

عبارات است. بنابراین، برخی از انواع رایج قیدها،

of time. Now, these can begin with words like, for example, "when," "while," "before," "after,"

قیدهای زمان هستند. اکنون، اینها می توانند با کلماتی مانند، برای مثال، "وقتی"، "در حالی که"، "قبل"، "پس از"،

"once." So, for example, "After I finished my breakfast, I went to school." Or, "Before

"یک بار" شروع شوند. بنابراین، برای مثال، "بعد از اینکه صبحانه ام تمام شد ، به مدرسه رفتم." یا، "قبل از

I called my dad, I had been watching TV." You can have an adverb clause of reason. So,

اینکه با پدرم تماس بگیرم، داشتم تلویزیون تماشا می کردم." شما می توانید یک بند قید دلیل داشته باشید. بنابراین،

these are words and clauses that begin with subordinating conjunctions like "because,"

اینها کلمات و بندهایی هستند که با حروف ربط فرعی مانند "زیرا"،

"so," and "since." So, again, these tell you why something happened, okay? "Place," "where,"

"پس" و "از آنجایی" شروع می شوند. بنابراین، دوباره، اینها به شما می گویند که چرا اتفاقی افتاده است، خوب؟ «مکان»، «کجا»،

"everywhere," "anywhere," "wherever." So, kind of like, "Anywhere I go, I meet some

«همه جا»، «هرجا»، «هرجا». بنابراین، به نوعی مانند "هرجا که می روم، با افراد جالبی ملاقات می کنم

interesting people." Or, "Everywhere I have visited, I have always enjoyed the food."

." یا، "هر جا که رفته ام، همیشه از غذا لذت برده ام."

Okay? "Condition." Now, a condition, the most common word that you're going to use here

باشه؟ "وضعیت." حال، یک شرط، رایج ترین کلمه ای که می خواهید در اینجا استفاده

is "if." We also have expressions like "even if" and "only if." Finally, you have adverb

کنید «اگر» است. عباراتی مانند «حتی اگر» و «فقط اگر» را نیز داریم. در نهایت، شما باید

clauses of contrast. So, these are some of your very, very common English words like

قیدهای کنتراست. بنابراین، اینها برخی از کلمات بسیار بسیار رایج انگلیسی شما هستند مانند

"even though," "although," "whereas," not that common, but still to be used, especially in writing,

"حتی اگر"، "اگرچه"، "در حالی که" چندان رایج نیستند، اما همچنان باید استفاده شوند، به ویژه در نوشتن،

and "while." Okay? So, these are some common types of adverb clauses. This is not a definitive,

و "در حالی که". باشه؟ بنابراین، اینها برخی از انواع رایج قیدها هستند. این یک

complete list, but this is a good, good, good foundation to give you a structure for how

لیست کامل و قطعی نیست، اما این یک پایه خوب، خوب و خوب برای ارائه ساختاری برای

you can use them in the future. Okay? Now, again, you can use them mostly in written

نحوه استفاده از آنها در آینده است. باشه؟ در حال حاضر، دوباره، شما می توانید آنها را بیشتر به

form. You can use them in speaking, but knowing adverb clauses will really, really, really

صورت نوشتاری استفاده کنید. می توانید از آنها در صحبت کردن استفاده کنید، اما دانستن جملات قید واقعاً، واقعاً، واقعاً

improve your writing, especially. If you'd like to test out your knowledge of these adverb

نوشتن شما را بهبود می بخشد، به خصوص. اگر می خواهید دانش خود را در

clause types and adverb clauses in general, you can check out the quiz on www.engvid.com.

مورد انواع قیدها و به طور کلی جملات قید آزمایش کنید، می توانید امتحان را در www.engvid.com بررسی کنید.

Good luck, guys, and take care. Okay, one more thing, guys. If you'd like to get more

بچه ها موفق باشید و مراقب باشید خوب، یک چیز دیگر، بچه ها. اگر مایلید

information on adverb clauses and adverb clause types and learn more words related to adverb

اطلاعات بیشتری در مورد قیدها و انواع قیدها به دست آورید و لغات مربوط به قیدهای

clauses of time, reason, place, condition, and contrast, please check out the resources

زمان، دلیل، مکان، شرایط و تضاد را بیشتر بیاموزید، لطفاً صفحه منابع

page also found on www.engvid.com, and you'll get some more examples and more information

موجود در www.engvid.com را بررسی کنید. و به طور کلی چند مثال بیشتر و اطلاعات بیشتری

in general about this. Okay? Good luck.

در این مورد دریافت خواهید کرد. باشه؟ موفق باشید.