Advanced Verbs (C1-C2) for Total English Fluency

- Hello, lovely students and welcome back

- سلام، دانش آموزان دوست داشتنی و

to English with Lucy.

به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today, we are going to talk about advanced English.

امروز قصد داریم در مورد زبان انگلیسی پیشرفته صحبت کنیم.

Our focus today is on advanced C1, C2 level verbs.

تمرکز ما امروز بر روی افعال پیشرفته سطح C1، C2 است.

If you incorporate these verbs

اگر این افعال را

into your daily spoken English, you will impress people,

در مکالمه انگلیسی روزانه خود بگنجانید، مردم را تحت تاثیر قرار خواهید داد،

especially if you say them in a very natural nonchalant way.

به خصوص اگر آنها را به روشی بسیار طبیعی و غیرمعمول بگویید.

Now some of you may be thinking, "What is C1?

اکنون ممکن است برخی از شما فکر کنید، "C1 چیست؟

"What is C2, which level should I be working towards?"

"C2 چیست، برای کدام سطح باید کار کنم؟"

I've designed a level test that you can use

من یک آزمون سطح طراحی کرده ام که می توانید

to measure which level you are working towards.

برای اندازه گیری سطحی که در حال کار هستید استفاده کنید.

The test takes between 1 and 10 minutes

بین 1 تا 10 دقیقه

depending on your level.

بسته به سطح شما.

The higher the level, the more questions we will give you.

هر چه سطح بالاتر باشد، سوالات بیشتری به شما خواهیم داد.

It offers a really good indication

این یک نشانه واقعا خوب ارائه می دهد

and it's completely free to take.

و شرکت در آن کاملا رایگان است.

If you would like to take my free online level test

اگر می خواهید در آزمون سطح آنلاین رایگان من شرکت کنید،

just click on the link in the description box.

فقط روی آن کلیک کنید لینک در کادر توضیحات.

You enter your name and your email address

شما نام و آدرس ایمیل خود را وارد می کنید

and your result will be sent directly

و نتیجه شما مستقیماً

to your email when you complete the test.

به ایمیل شما ارسال می شود که آزمون را کامل کردید.

Something else that may help you is

چیز دیگری که ممکن است به شما کمک کند این است

that I have created a free PDF for this lesson.

که من یک PDF رایگان برای این درس ایجاد کرده ام.

It contains all 20 verbs that we're going to discuss today,

شامل تمام 20 فعل است که امروز قرار است در مورد آنها بحث کنیم،

along with their definitions, pronunciation,

همراه با تعاریف، تلفظ،

and lots of examples, and a quiz,

و مثال های زیادی، و یک مسابقه،

so you can put what you've learned into practise.

بنابراین شما می توانید آنچه را که یاد گرفته اید در تمرین قرار دهید.

If you'd like to download the free PDF,

اگر مایلید رایگان دانلود کنید PDF،

click on the link in the description box,

روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید،

you enter your name and email address.

نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید .

The PDF will arrive directly in your inbox

PDF مستقیماً به صندوق ورودی شما می رسد

and you'll sign up to my mailing list.

و شما در لیست پستی من ثبت نام می کنید.

There, you will receive all of my news,

در آنجا، تمام اخبار،

course updates and offers.

به‌روزرسانی‌های دوره و پیشنهادات من را دریافت خواهید کرد.

Right, let's get started with the advanced English verbs.

درست است، بیایید با افعال پیشرفته انگلیسی شروع کنیم.

Number one, to advocate, to advocate.

شماره یک، دفاع کردن، دفاع کردن.

This is to publicly support or recommend

این برای حمایت یا توصیه عمومی از

a particular policy or action.

یک سیاست یا اقدام خاص است.

An example, the celebrity uses her social media platform

به عنوان مثال، این سلبریتی از پلتفرم رسانه اجتماعی خود

to advocate for a more sustainable future.

برای دفاع از آینده ای پایدارتر استفاده می کند.

Or the politician advocated

یا سیاستمدار

for greater economic equality for all citizens.

از برابری اقتصادی بیشتر برای همه شهروندان حمایت می کرد.

Number two, to amplify, to amplify.

شماره دو، تقویت کردن، تقویت کردن.

This is to make something louder or stronger,

این برای بلندتر یا قوی تر کردن چیزی است،

to increase the effect or impact of something.

برای افزایش تأثیر یا تأثیر چیزی.

The megaphone amplifies the speaker's voice

مگافون صدای گوینده را تقویت می کند

and makes it easier to hear.

و شنیدن آن را آسان می کند.

Or the digital marketing campaign amplified

یا کمپین بازاریابی دیجیتال

the reach and impact of the brand's message.

دامنه و تأثیر پیام برند را تقویت کرد.

Number three, to articulate, to articulate.

شماره سه، بیان کردن، بیان کردن.

This is to express or explain something

این برای بیان یا توضیح چیزی

in a clear and effective way,

به روشی واضح و مؤثر،

or to pronounce words clearly and distinctly.

یا تلفظ کلمات به وضوح و مشخص است.

For example, the public speaker articulated her vision

به عنوان مثال، سخنران عمومی چشم انداز خود را

for the future with passion and conviction.

برای آینده با اشتیاق و اعتقاد بیان کرد.

Or the language learner is practising

یا زبان آموز در حال تمرین

articulating difficult sounds to improve her pronunciation.

بیان صداهای دشوار برای بهبود تلفظ خود است.

Number four, to comprehend, to comprehend.

شماره چهار، درک کردن، درک کردن.

This is to understand the meaning

این برای درک معنا

or significance of something.

یا اهمیت چیزی است.

The student struggles to comprehend

دانش آموز برای درک

the complex theories presented in the lecture.

نظریه های پیچیده ارائه شده در سخنرانی تلاش می کند.

Or the reader will have to re-read

یا خواننده مجبور است

the passage multiple times

چند بار متن را دوباره بخواند

to comprehend the author's message.

تا پیام نویسنده را درک کند.

Number five, to convey, to convey.

شماره پنج، رساندن، رساندن.

And this is to communicate or express something to others.

و این برای برقراری ارتباط یا بیان چیزی به دیگران است.

This is often a message, or information.

این اغلب یک پیام یا اطلاعات است.

The artist uses her paintings

این هنرمند از نقاشی های خود

to convey her emotions and experiences.

برای انتقال احساسات و تجربیات خود استفاده می کند.

Or the journalist conveyed the breaking news

یا روزنامه نگار

to the public with accuracy and timeliness.

با دقت و به موقع خبرهای فوری را به اطلاع عموم رسانده است.

Number six, to corroborate, to corroborate.

شماره شش، تأیید کردن، تأیید کردن.

A lot of ers in that one, to corroborate.

بسیاری از عوامل در آن یکی، برای تایید.

This is to confirm or support a statement,

این برای تأیید یا تأیید یک بیانیه،

theory, or finding with evidence, or testimony.

نظریه یا یافته با شواهد یا شهادت است.

The witness is able to corroborate

شاهد می تواند

the victim's account of the crime.

روایت قربانی از جنایت را تأیید کند.

Or the scientist corroborated her hypothesis

یا دانشمند فرضیه خود را

with multiple experiments.

با آزمایش های متعدد تأیید کرد.

Number seven, to decipher, to decipher.

شماره هفت، رمزگشایی، رمزگشایی.

This is to discover the meaning

این برای کشف معنای

of something written in a bad or hidden way.

چیزی است که به روشی بد یا پنهان نوشته شده است.

We can use it to talk about converting code or symbols,

می توانیم از آن برای تبدیل کد یا نمادها

or a foreign language into understandable language.

یا یک زبان خارجی به زبان قابل فهم استفاده کنیم.

The traveller struggled to decipher

مسافر تلاش کرد تا

the foreign language on the menu.

زبان خارجی موجود در منو را رمزگشایی کند.

Or the detective will have to decipher

یا کارآگاه باید

the hidden meaning behind the suspect's cryptic message.

معنای پنهان پشت پیام مرموز مظنون را رمزگشایی کند.

Next, we have to differentiate, to differentiate.

بعد، باید متمایز کنیم، متمایز کنیم.

This is to distinguish or to recognise

این برای تشخیص یا تشخیص

the differences between things or people.

تفاوت بین چیزها یا افراد است.

The sommelier is able to differentiate

سوملیه قادر است

between the subtle flavours in the wine.

بین طعم های لطیف شراب تمایز قائل شود.

Or the teacher developed lesson plans

یا معلم

to help students differentiate between similar concepts.

برای کمک به دانش‌آموزان در تمایز بین مفاهیم مشابه، طرح‌های درسی تهیه کرد.

Number nine, to dissect, to dissect.

شماره نه، تشریح کردن، تشریح کردن.

This is to analyse or examine something in detail,

این برای تجزیه و تحلیل یا بررسی جزئیات چیزی است،

often by breaking it down into its components or parts.

اغلب با تجزیه آن به اجزا یا بخش های آن.

The scientist dissects the specimen

دانشمند نمونه را تشریح می کند

to study its internal structure.

تا ساختار داخلی آن را مطالعه کند.

Or the literary critic dissected

یا منتقد ادبی رمان را کالبد شکافی کرد

the novel to explore its themes and symbols.

تا مضامین و نمادهای آن را بررسی کند.

Next, we have to efface, to efface.

بعد، ما باید محو کنیم، پاک کنیم.

And this is to remove or erase something intentionally

و این برای حذف یا پاک کردن عمدا چیزی است

so it's no longer visible or noticeable.

تا دیگر قابل مشاهده یا قابل توجه نباشد.

The politician tried to efface the scandal

این سیاستمدار سعی کرد با یک کمپین جدید این رسوایی را

from his public record with a new campaign.

از کارنامه عمومی خود محو کند .

Or the storm winds are so strong

یا بادهای طوفانی آنقدر قوی هستند

that they are effacing the markings on the road.

که خط کشی های جاده را از بین می برند.

Next, number 11, we are over halfway there,

بعد، شماره 11، ما در نیمه راه هستیم،

elaborate, elaborate, I love this word.

مفصل، مفصل، من عاشق این کلمه هستم.

It means to add more detail or explanation to something,

این به معنای افزودن جزئیات یا توضیح بیشتر به چیزی است،

often to expand or to clarify a concept, idea, or thought.

اغلب برای بسط یا روشن کردن یک مفهوم، ایده یا فکر.

The designer elaborated on her original concept

طراح

after receiving feedback from the client.

پس از دریافت بازخورد از مشتری، مفهوم اصلی خود را توضیح داد.

Or I can see you didn't understand,

یا می بینم که متوجه نشدی،

so I'm going to elaborate on my point.

بنابراین من قصد دارم در مورد نظر خود توضیح بیشتری بدهم.

Next, we have to exacerbate, to exacerbate.

بعد، باید تشدید کنیم، تشدید کنیم.

And this is to make a situation or problem worse.

و این برای بدتر کردن یک وضعیت یا مشکل است.

The drought exacerbated the water shortage in the region.

خشکسالی کمبود آب در این منطقه را تشدید کرد.

Or the medication side effects

یا عوارض جانبی دارو

have exacerbated my existing health problems.

مشکلات سلامتی موجود من را تشدید کرده است.

Number 13, to extrapolate, to extrapolate.

شماره 13، برون یابی، برون یابی.

This is to guess or estimate or forecast

این برای حدس زدن یا تخمین یا پیش بینی

something using what you already know.

چیزی است که از قبل می دانید.

For example, the economist extrapolates future trends

به عنوان مثال، اقتصاددان روندهای آینده را

from current economic indicators.

از شاخص های اقتصادی فعلی برون یابی می کند.

Or we tend to predict the future

یا تمایل داریم

by extrapolating from the past.

با برون یابی از گذشته آینده را پیش بینی کنیم.

Next, we have to facilitate.

بعد، ما باید تسهیل کنیم.

This means to make something possible

این بدان معناست که

or easier or more convenient to do.

انجام کاری را ممکن یا آسانتر یا راحت تر می کند.

For example, the new technology

به عنوان مثال، فناوری جدید

will facilitate communication among team members.

ارتباط بین اعضای تیم را تسهیل می کند.

Or the tutor facilitated the development

یا معلم خصوصی رشد مهارت های شاگردانش را تسهیل می کرد

of her students' skills.

.

Next, we have to galvanise, to galvanise.

بعد باید گالوانیزه کنیم، گالوانیزه کنیم.

And this is to shock or excite someone into taking action.

و این برای شوکه کردن یا برانگیختن کسی برای اقدام است.

The tragic event galvanised the community

این رویداد غم انگیز باعث شد جامعه گرد

to come together and support each other.

هم آیند و از یکدیگر حمایت کنند.

Or the recent news has galvanised

یا اخبار اخیر باعث شده است که

the public to demand change.

مردم تقاضای تغییر کنند.

Number 16 is to integrate, to integrate.

شماره 16 ادغام کردن، ادغام کردن است.

And this is to combine or blend things together

و این برای ترکیب یا ترکیب چیزها با هم

in a harmonious or really functional way.

به روشی هماهنگ یا واقعاً کاربردی است.

The new employee is integrating well with the team.

کارمند جدید به خوبی با تیم ادغام می شود.

Or the architect integrated the old

یا معمار

and new elements of the building design seamlessly.

عناصر قدیمی و جدید طراحی ساختمان را یکپارچه ادغام کرده است.

Number 17 is to mitigate, to mitigate.

شماره 17 برای تخفیف دادن، برای تخفیف دادن است.

And this is to make something less harmful,

و این برای اینکه چیزی کمتر مضر،

less unpleasant or less bad.

کمتر ناخوشایند یا بدتر شود.

You reduce or you alleviate the severity

شما شدت

or the impact of something, something that's often

یا تأثیر چیزی را کاهش می دهید یا کاهش می دهید، چیزی که اغلب

a problem or a negative consequence.

یک مشکل یا پیامد منفی است.

The safety measures in place mitigate the risk of accidents.

اقدامات ایمنی موجود خطر تصادفات را کاهش می دهد.

Or the environmental policies have mitigated

یا سیاست های زیست محیطی

the damage to the ecosystem.

آسیب های وارده به اکوسیستم را کاهش داده است.

Number 18 is to perceive, to perceive.

شماره 18 درک کردن، درک کردن است.

This is to think of something in a particular way

این برای این است که به چیزی به شیوه ای خاص فکر کنید

or to become aware or conscious of something

یا

through your senses or intuition.

از طریق حواس یا شهود خود از چیزی آگاه یا آگاه شوید.

She perceives that her boss is unhappy with her work

او متوجه می شود که رئیسش

because of his constant criticism.

به دلیل انتقادهای مداوم از کار او ناراضی است.

Or the artist perceived the beauty of nature

یا هنرمند زیبایی طبیعت را درک کرده

and incorporated it into her work.

و آن را در کار خود گنجانده است.

Number 19, we have reconcile, reconcile.

شماره 19، ما آشتی، آشتی داریم.

Careful with the pronunciation, it's not reconcile.

مراقب تلفظ باشید، آشتی ندارد.

This is normally used passively

این معمولاً منفعلانه استفاده می شود

and it's to make people become friends again

و برای این است که افراد

after a breakup or an argument.

پس از جدایی یا مشاجره دوباره با هم دوست شوند.

It can also mean to find an acceptable way of dealing

همچنین می تواند به معنای یافتن راهی قابل قبول برای برخورد

with two ideas or concepts that seem

با دو ایده یا مفهومی باشد که به نظر می رسد

to be opposed to each other.

با یکدیگر مخالف هستند.

To make two conflicting things compatible

برای اینکه دو چیز متضاد

or consistent with each other.

با یکدیگر سازگار یا سازگار باشند.

The mediator is trying to reconcile

میانجی در تلاش است تا

the differences between the two parties.

اختلافات بین دو طرف را آشتی دهد.

Or the couple reconciled after a period of separation.

یا بعد از مدتی جدایی زن و شوهر با هم آشتی کردند .

And finally, to scrutinise, to scrutinise.

و در نهایت، موشکافی کردن، موشکافی کردن.

This is to examine or inspect

این برای بررسی یا بازرسی

something very closely, very thoroughly.

چیزی بسیار دقیق، بسیار کامل است.

You are combing through for mistakes potentially.

شما در حال بررسی اشتباهات احتمالی هستید.

His apology was carefully scrutinised

عذرخواهی او

by his PR team before it was released to the public.

قبل از انتشار عمومی توسط تیم روابط عمومی او به دقت مورد بررسی قرار گرفت .

Or she scrutinised his essay,

یا مقاله او را موشکافی کرد،

but couldn't find a single error.

اما حتی یک خطایی پیدا نکرد.

Right, those were your 20 incredibly advanced English verbs.

درست است، اینها 20 فعل فوق العاده پیشرفته انگلیسی شما بودند.

As I mentioned, they are C1 to C2 level.

همانطور که اشاره کردم سطح C1 تا C2 هستند.

As I said, if you would like to discover

همانطور که گفتم، اگر می خواهید

your current level of English take my free online level test

سطح فعلی زبان انگلیسی خود را کشف کنید، در آزمون سطح آنلاین رایگان من شرکت کنید،

the results will be sent to your email address.

نتایج به آدرس ایمیل شما ارسال می شود.

Just click on the link in the description box.

فقط روی لینک موجود در کادر توضیحات کلیک کنید.

And you can also download the free PDF

و همچنین می توانید PDF رایگان را

that goes with today's lesson.

که با درس امروز همراه است دانلود کنید.

Again, the link is down there.

باز هم لینک آن پایین است.

Don't forget to connect with me on all of my social media.

فراموش نکنید که در تمام شبکه های اجتماعی من با من در ارتباط باشید.

I've got my Instagram, my Facebook,

من اینستاگرام، فیس بوک

and my website, englishwithlucy.com.

و وب سایتم، englishwithlucy.com را دارم.

There are loads of extra lessons there and there is

تعداد زیادی درس اضافی در آنجا وجود دارد و

an amazing, if I do say so myself, pronunciation tool.

اگر خودم بگویم، ابزار تلفظ شگفت انگیزی وجود دارد.

There, you can click on the phonemes

در آنجا، می‌توانید روی واج‌ها کلیک کنید

and hear me pronouncing those phonemes

و صدای من را در تلفظ آن واج‌ها

and words that contain those phonemes.

و کلماتی که حاوی آن واج‌ها هستند، بشنوید.

Have a play, it's really good.

یک بازی داشته باشید، واقعاً خوب است.

You can also check out all of my courses there.

شما همچنین می توانید تمام دوره های من را در آنجا بررسی کنید.

We have loads suitable for advanced levels.

ما بارهای مناسب برای سطوح پیشرفته داریم.

My C1 course will be released in May, 2023.

دوره C1 من در ماه مه، 2023 منتشر خواهد شد.

I've left the waiting list down there.

من لیست انتظار را همانجا گذاشته ام.

Or, if you're watching this in the future,

یا، اگر در آینده این را تماشا می کنید،

the link to join is also there.

پیوند عضویت نیز در آنجا وجود دارد.

We also have an advanced grammar challenge

ما همچنین یک چالش گرامری پیشرفته

suitable for C1+ level.

مناسب برای سطح C1+ داریم.

We have our beautiful British English B2 programme.

ما برنامه زیبای B2 انگلیسی بریتانیایی خود را داریم.

Have a look and decide which is right for you.

نگاهی بیندازید و تصمیم بگیرید که کدام برای شما مناسب است.

I will see you soon in another lesson.

به زودی در یک درس دیگر شما را می بینم.

(blowing kisses)

(دمیدن بوسه)

(gentle music)

(موسیقی ملایم)