I use these phrases Every. Damn. Day... So YOU should probably learn them too! ✌🏻🇬🇧

Hello, lovely students, and welcome back to English with Lucy.

سلام، دانش آموزان دوست داشتنی، و به انگلیسی با لوسی خوش آمدید.

Today, I've got a really useful video for you full of English that I personally use

امروز یک ویدیوی بسیار مفید و پر از زبان انگلیسی برای شما دارم که شخصاً

every day!

هر روز از آن استفاده می کنم!

Now, you're going to learn around 19

اکنون، شما حدود 19 عبارتی را یاد خواهید گرفت

phrases that I and a lot of other people who speak English use on a daily basis.

که من و بسیاری از افراد دیگر که انگلیسی صحبت می کنند به صورت روزانه از آنها استفاده می کنیم.

Before we get started, I want to remind you that I've made a beautiful free PDF

قبل از شروع، می‌خواهم به شما یادآوری کنم که یک PDF رایگان زیبا

to go with this video.

برای همراهی با این ویدیو ساخته‌ام.

It contains all of the vocabulary,

این شامل تمام واژگان،

phonetic transcriptions to help with your pronunciation, extra examples, and a quiz

رونویسی های آوایی برای کمک به تلفظ شما، مثال های اضافی و یک مسابقه

at the end to test your understanding.

در پایان برای آزمایش درک شما است.

If you'd like to download that, just

اگر می‌خواهید آن را دانلود کنید، فقط

click on the link in the description box, enter your name and your email address.

روی پیوند موجود در کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید.

You sign up to my mailing list and the PDF will arrive directly in your inbox.

شما در لیست پستی من ثبت نام کنید و PDF مستقیماً در صندوق ورودی شما خواهد رسید.

After that, you will automatically receive all of my free weekly lesson PDFs

پس از آن، شما به طور خودکار تمام PDF های رایگان درس هفتگی من را

plus my news, course updates, and offers.

به همراه اخبار، به روز رسانی دوره ها و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد.

It's a free service and you can

این یک سرویس رایگان است و می توانید

unsubscribe at any time.

هر زمان که بخواهید اشتراک خود را لغو کنید.

Okay, let's get started with our phrases.

خوب، بیایید با عبارات خود شروع کنیم.

While I like to imagine that I have a huge vocabulary and I use all kinds of

در حالی که دوست دارم تصور کنم که دایره لغات زیادی دارم و

interesting and beautiful phrases every day, the truth is that I repeat myself

هر روز از انواع عبارات جالب و زیبا استفاده می کنم، حقیقت این است که

quite often from one day to the next.

از یک روز به روز دیگر خودم را خیلی تکرار می کنم.

I cling on to words like a magnet and

من مانند آهنربا به کلمات می چسبم و

I use them again and again and again until people say, can you stop saying that, please?

بارها و بارها و بارها از آنها استفاده می کنم تا زمانی که مردم بگویند، لطفاً می توانید آن را نگویید؟

Like most of you, I spend most days doing similar activities, working, eating,

مانند بسیاری از شما، من بیشتر روزها را به انجام فعالیت های مشابه، کار، غذا خوردن،

hanging out with friends.

معاشرت با دوستان می گذرانم.

Hanging out with my pets, actually.

در واقع با حیوانات خانگی ام معاشرت می کنم.

And I have a bank of phrases that I use every day without even thinking about them.

و من بانکی از عبارات دارم که هر روز بدون اینکه به آنها فکر کنم استفاده می کنم.

And that's what I want to give you in this lesson, my bank.

و این چیزی است که من می خواهم در این درس به شما بدهم، بانک من.

And I'm not talking about my money.

و من در مورد پولم صحبت نمی کنم.

I'm talking about my personal vocabulary bank.

من در مورد بانک واژگان شخصی ام صحبت می کنم.

Learn these phrases and you'll be able to get through a lot of the day in an

این عبارات را بیاموزید و قادر خواهید بود بسیاری از روز را در یک

English speaking environment without having to think too hard about what

محیط انگلیسی زبان سپری کنید بدون اینکه نیازی به فکر کردن زیاد در مورد آنچه می

you're saying.

گویید باشید.

And that's what we want in life, to not

و این چیزی است که ما در زندگی می خواهیم،

think too hard!

زیاد سخت فکر نکنیم!

I'm going to start with some general

من قصد دارم با

phrases that I say any time and any place.

عبارات کلی که در هر زمان و هر مکان می گویم شروع کنم.

Number 1, what a shame!

شماره 1، چه شرم آور!

What a shame!

چه شرم آور!

What a shame!

چه شرم آور!

This is such a great response to something negative or unfortunate that

این پاسخ بسیار خوبی به اتفاق منفی یا ناگواری است که

happens or someone tells you about.

اتفاق می افتد یا کسی در مورد آن به شما می گوید.

It's better to use it for small

بهتر است از آن برای

inconveniences like, our favourite restaurant is booked up on our anniversary.

ناراحتی های کوچک استفاده کنید، مانند، رستوران مورد علاقه ما در سالگرد ما رزرو شده است.

What a shame!

چه شرم آور!

Or, Jean can't come tonight.

یا، ژان نمی تواند امشب بیاید.

She's busy.

او مشغول است.

What a shame!

چه شرم آور!

Don't use this when someone tells you that their pet died or something more

وقتی کسی به شما می گوید که حیوان خانگی اش مرده یا اتفاق

serious happened.

جدی تری افتاده است از این استفاده نکنید.

I don't feel it's strong enough for that.

من احساس نمی کنم برای آن به اندازه کافی قوی است.

Number 2, I haven't got a clue.

شماره 2، من سرنخی ندارم.

I haven't a clue.

من سرنخی ندارم

I haven't got a clue.

من سرنخی ندارم

This phrase means, I really don't know.

این عبارت یعنی واقعا نمی دانم.

Now I wouldn't recommend using this phrase with your boss or when something

در حال حاضر من استفاده از این عبارت را با رئیس خود یا زمانی که چیزی

is very important because it can seem a bit too casual.

بسیار مهم است توصیه نمی کنم زیرا ممکن است کمی غیر عادی به نظر برسد .

Like you don't care that you don't know.

مثل اینکه برات مهم نیست که نمیدونی

I haven't a clue.

من سرنخی ندارم

I haven't got a clue.

من سرنخی ندارم

We normally use got with haven't.

ما معمولا از got with havent استفاده می کنیم.

I haven't got a pen.

من قلم ندارم

I haven't got time.

من وقت ندارم

But in this phrase, sometimes we go a bit more old-fashioned and say, I haven't a clue.

اما در این عبارت، گاهی یک مقدار کهنه تر می شویم و می گوییم سرنخی ندارم.

I use I haven't got a clue with friends or family.

من از دوستان یا خانواده سرنخی ندارم.

Do you know where the binoculars are?

آیا می دانید دوربین دوچشمی کجاست؟

I haven't got a clue.

من سرنخی ندارم

Sorry.

متاسف.

Okay.

باشه.

Number 3, I use this all the time, to cut a long story short.

شماره 3، من همیشه از این استفاده می کنم تا یک داستان طولانی را کوتاه کنم.

To cut a long story short.

برای کوتاه کردن یک داستان طولانی.

I really do need to work on making my

من واقعاً باید روی

long stories shorter.

کوتاه‌تر کردن داستان‌های بلندم کار کنم.

I have the habit of starting a story with

من عادت دارم یک داستان را با

a lot of enthusiasm, especially in front of a group of people.

اشتیاق زیاد شروع کنم، مخصوصاً در مقابل گروهی از مردم.

And then I just, I lose the plot.

و سپس من فقط، من طرح را از دست می دهم. به

It doesn't go anywhere.

جایی نمیرسه

I don't finish it.

تمومش نمیکنم

I just trail off.

من فقط دنبال کردن.

To cut a long story short, we use this phrase to say, I'm going to tell you the

برای کوتاه کردن داستان، از این عبارت استفاده می‌کنیم تا بگوییم، می‌خواهم

main point of the story.

نکته اصلی داستان را به شما بگویم.

I'll cut out all the extras.

تمام موارد اضافی را حذف خواهم کرد.

I'm going to make this long story shorter by just telling you the essential information.

من قصد دارم این داستان طولانی را با گفتن اطلاعات ضروری به شما کوتاه تر کنم.

We often say this when we realise that we've been waffling on for a while and we

این را اغلب وقتی می گوییم که متوجه می شویم مدتی است که در حال ولنگ زدن هستیم و

need to get to the point.

باید به اصل مطلب برسیم.

To waffle, or here I used it in a phrasal

وافل کردن، یا در اینجا من آن را در یک فعل عبارتی به کار بردم، به معنای این است که

verb, to waffle on, is to talk for a long time without saying anything really of

برای مدت طولانی بدون گفتن چیزی واقعاً

value or anything really interesting.

ارزشمند یا چیز جالبی صحبت کنید.

Sorry, I've been waffling on for hours.

متاسفم، من ساعت ها در حال وافل کردن هستم.

I've been waffling for hours.

ساعت هاست دارم وافل می کنم.

You add the preposition on to turn waffle

برای تبدیل وافل

into a phrasal verb, and it just adds emphasis.

به یک فعل عبارتی، حرف اضافه on را اضافه می‌کنید، و این فقط تأکید می‌کند.

It implies that this is an ongoing action.

این نشان می دهد که این یک اقدام مداوم است.

I actually can't believe I've been waffling on about the phrase, to waffle

من در واقع نمی توانم باور کنم که در مورد این عبارت، وافل کردن

and to waffle on.

و وافل کردن در حال وافل کردن بودم.

That is just so explanatory.

این خیلی توضیحی است.

Let's go back to cut a long story short.

بیایید به عقب برگردیم تا یک داستان طولانی را کوتاه کنیم.

Sometimes we preface this phrase with

گاهی اوقات ما با هر حال این عبارت را پیش‌گفتار می‌کنیم

anyway, which is another word I use about 150 times a day.

که کلمه دیگری است که من حدود 150 بار در روز استفاده می‌کنم.

Anyway, to cut a long story short.

به هر حال برای کوتاه کردن داستان.

I am sorry if I go on a bit.

ببخشید اگه یه کم ادامه بدم

I just get really excited by words and phrases.

من فقط با کلمات و عبارات واقعا هیجان زده می شوم. می

I want you to know them all.

خواهم همه آنها را بشناسی.

Let's go to number 4, which is, make up your mind!

بریم سراغ شماره 4 یعنی تصمیم بگیر!

Make up your mind!

تصمیمت را بگیر!

This is the last general one, and it

این آخرین کلی است و

means, decide!

یعنی تصمیم بگیرید!

Or make a decision!

یا تصمیم بگیر!

We tend to use this phrase when we're a

ما تمایل داریم از این عبارت زمانی استفاده کنیم که

bit frustrated because someone can't or won't decide.

کمی ناامید هستیم زیرا کسی نمی تواند یا نمی خواهد تصمیم بگیرد. این را

I say it to my dog, Diego, when he's standing in the doorway, wondering

به سگم، دیگو، می گویم، وقتی که در آستانه در ایستاده است و

whether to go outside or not, letting in lots of cold air and lots of leaves.

نمی اندیشد که آیا بیرون برود یا نه، هوای سرد و تعداد زیادی برگ را به داخل راه دهد.

Make up your mind, Diego!

تصمیمت را بگیر، دیگو!

Make a decision.

تصمیم گرفتن.

Okay, so those are my general phrases.

خوب، پس این عبارات کلی من هستند.

Now I'm going to move through my work day

حالا قرار است

from morning to evening.

از صبح تا عصر روز کاری خود را طی کنم.

So let's get cracking.

پس بیایید کرک کنیم.

Let's get on with it.

بیایید با آن ادامه دهیم.

I'm starting in the morning, but I only

من از صبح شروع می کنم، اما فقط

have three phrases to put here because I don't talk a lot in the morning.

سه عبارت را اینجا قرار می دهم زیرا صبح زیاد صحبت نمی کنم.

However, if I am saying anything at 7 am, these are the ones I'd use.

با این حال، اگر من در ساعت 7 صبح چیزی بگویم، اینها همان هایی هستند که استفاده می کنم.

Mind if I grab the last?

فکر می کنم اگر آخرین را بگیرم؟

Mind if I'd grab the last?

فکر می کنم اگر آخرین را بگیرم؟

Mind if I grab the last piece of toast, bagel, teabag.

فکر کنید اگر آخرین تکه نان تست، نان شیرینی، کیسه چای را بردارم.

This is a way to ask if you can eat or use or take the last of something.

این راهی است برای پرسیدن اینکه آیا می‌توانید آخرین چیزی را بخورید یا استفاده کنید یا مصرف کنید.

It's a question I ask my husband or he asks me several times a day.

این سوالی است که از شوهرم می پرسم یا او روزی چند بار از من می پرسد.

Notice how we omit do you from the beginning of the question.

توجه کنید که چگونه از ابتدای سوال شما را حذف می کنیم.

This is called ellipsis, and it's really common in informal questions.

این بیضی نامیده می شود و در سوالات غیر رسمی واقعاً رایج است.

Mind if I grab the last?

فکر می کنم اگر آخرین را بگیرم؟

Number 6, I use this a lot.

شماره 6، من از این خیلی استفاده می کنم.

I've got to dash, or just for short, gotta dash.

من باید داش کنم، یا به طور خلاصه، باید داش کنم.

Gotta dash.

باید خط تیره.

This means I have to leave quickly,

این به این معنی است که من باید سریع بروم،

normally because I'm late.

معمولاً چون دیر آمده ام.

You can use it at any time of the day,

شما می توانید آن را در هر زمانی از روز استفاده کنید،

but I often say it in the mornings because that's usually when I'm in a hurry.

اما من اغلب آن را صبح ها می گویم زیرا معمولاً زمانی است که من عجله دارم.

Number 7, another similar one, let's get a move on, or let's get going.

شماره 7، یک مشابه دیگر، بیایید حرکت کنیم، یا بیایید ادامه دهیم.

This is a phrase we often say when we really want to leave, or we need to leave

این عبارتی است که ما اغلب وقتی می گوییم که واقعاً می خواهیم آنجا را ترک کنیم یا باید

with someone else.

با شخص دیگری آنجا را ترک کنیم.

It means, come on, we need to go.

یعنی بیا، باید برویم. بیا بریم

Let's get going.

Let's get a move on.

بیایید یک حرکت را ادامه دهیم.

It's quite colloquial, quite casual, informal, and it's not rude, but it also

این کاملا محاوره ای، کاملا معمولی، غیر رسمی است و بی ادبانه نیست، اما

isn't polite.

مودبانه هم نیست.

I feel annoyed when Will says it to me.

وقتی ویل آن را به من می گوید، احساس ناراحتی می کنم.

If he says, let's get a move on, he's implying that I'm being slow, or I'm

اگر می‌گوید، بیایید حرکت کنیم، به این معنی است که من کند هستم، یا

going to be late.

دیر می‌رسم.

And I know, I know I'm slow.

و می دانم، می دانم که کند هستم.

I know I'm going to be late.

میدونم دیر میرسم

You don't have to tell me.

لازم نیست به من بگی

Because of that, use it with your friends and family, but don't use it with your boss.

به همین دلیل، آن را با دوستان و خانواده خود استفاده کنید ، اما با رئیس خود از آن استفاده نکنید.

Let's move on to some things that I say every day during my work day.

اجازه دهید به برخی از چیزهایی که هر روز در طول روز کاری ام می گویم بپردازیم.

Let's get cracking.

بیایید کرک کنیم.

I said that one at the beginning.

من همون اولش گفتم

Do you remember?

یادت میاد؟

It means, let's begin.

یعنی شروع کنیم

I love using this phrase because it's more interesting than just saying, let's start.

من عاشق استفاده از این عبارت هستم زیرا جالب تر از این است که بگوییم، بیایید شروع کنیم.

Let's get cracking.

بیایید کرک کنیم.

Let's get on with it.

بیایید با آن ادامه دهیم.

Number 9, I really do say this a lot.

شماره 9، من واقعاً این را زیاد می گویم.

I've got back-to-back meetings today.

امروز جلسات پشت سر هم دارم.

Back-to-back meetings.

جلسات پشت سر هم

If I'm not filming a video, which is my

اگر در حال فیلمبرداری ویدیویی نباشم، که

favourite part of the job, I'm probably in a meeting.

بخش مورد علاقه من در کار است، احتمالاً در یک جلسه هستم.

And because Will and I work from home and work together, and our entire team is

و چون من و ویل از خانه کار می کنیم و با هم کار می کنیم، و کل تیم ما از

remote, I have a lot of Zoom meetings.

راه دور است، جلسات زوم زیادی دارم.

If my meetings are back-to-back, it means

اگر جلسات من پشت سر هم باشد، به این معنی است که

I have one meeting after another with no breaks.

من یکی پس از دیگری بدون وقفه جلساتی دارم.

You could use it with any task you to do

می توانید از آن برای هر کاری که

one after another.

یکی پس از دیگری انجام می دهید استفاده کنید.

Back-to-back presentations, back-to-back

ارائه پشت سر هم،

classes, back-to-back filming.

کلاس های پشت سر هم، فیلمبرداری پشت سر هم.

Maybe you've got back-to back-social

شاید

occasions over the holiday period.

در طول دوره تعطیلات به مناسبت های اجتماعی برگشته باشید.

Number 10, I'm up to my ears.

شماره 10، من تا گوش خودم هستم.

I'm up to my ears.

من تا گوشم هستم.

And this one is related to the previous phrase.

و این یکی مربوط به عبارت قبلی است.

It means, I'm very busy.

یعنی من خیلی سرم شلوغه

I'm up to my ears is short for, I'm up to

من تا گوشم کوتاه است، من تا

my ears in work.

گوشم در کار هستم.

I might use it in texts.

من ممکن است از آن در متون استفاده کنم.

If someone invites me out, I'll say, I'm so sorry, I can't come out tonight.

اگر کسی مرا دعوت کند بیرون، می گویم، خیلی متاسفم، امشب نمی توانم بیرون بیایم.

I'm up to my ears.

من تا گوشم هستم.

Number 11, I'm going to power through.

شماره 11، من به قدرت می روم.

I'm going to power through.

من از طریق قدرت می روم.

This is a phrase I say when I'm going to

این جمله ای است که وقتی می روم سر

work until I have finished.

کار می گویم تا کارم تمام شود.

We often say this when we're tired or if

ما اغلب این را زمانی می گوییم که خسته هستیم یا اگر

the task is particularly difficult.

کار به خصوص دشوار است.

You can also say power on through.

همچنین می توانید بگویید power on through.

Now, I absolutely love filming and making videos, but I have a six-video limit.

الان، من کاملا عاشق فیلمبرداری و ساختن ویدیو هستم، اما محدودیت شش ویدیویی دارم. می‌دانید

You know that I post one YouTube video a week, but I've been working really hard

که من هفته‌ای یک ویدیوی یوتیوب ارسال می‌کنم ، اما در پشت صحنه بسیار سخت کار کرده‌ام

behind the scenes to film a lot of videos for my courses.

تا ویدیوهای زیادی را برای دوره‌هایم فیلم‌برداری کنم.

And when I get to that sixth video, because after then my tongue doesn't work

و وقتی به ویدیوی ششم رسیدم، چون بعد از آن زبان من درست کار نمی کند

properly, but I don't realise.

، اما متوجه نمی شوم.

So I waste a lot of time filming videos

بنابراین زمان زیادی را برای فیلمبرداری فیلم هایی

that cannot be used and have to be refilmed.

که قابل استفاده نیستند و باید دوباره فیلمبرداری شوند تلف می کنم.

When I get to that sixth video, I tell

وقتی به ویدیوی ششم می رسم، به

myself, I just need to power through this one and then I can take a break.

خودم می گویم، فقط باید از طریق این ویدیو قدرت بگیرم و سپس می توانم استراحت کنم.

Number 12 is give me a minute!

شماره 12 یک دقیقه به من فرصت دهید!

Give me a minute!

یک دقیقه به من فرصت دهید!

When someone needs me, I often want to finish what I'm working on.

وقتی کسی به من نیاز دارد، اغلب می خواهم کاری را که روی آن کار می کنم به پایان برسانم.

And when I'm speaking quickly, give me becomes gimme.

و وقتی دارم سریع صحبت می کنم، به من هدیه بده.

Give me a minute.

یک دقیقه به من فرصت دهید.

I'm just finishing something.

تازه دارم یه چیزی رو تموم می کنم

I don't know about you, but I find it quite hard to focus at the best of times.

من در مورد شما نمی دانم، اما برای من بسیار سخت است که در بهترین زمان ها تمرکز کنم.

So if someone takes my focus away, it takes me another 20 minutes to get

بنابراین اگر کسی تمرکز من را از بین ببرد، 20 دقیقه دیگر طول می کشد تا

focused again.

دوباره تمرکز کنم.

So sometimes I'm trying to hold on to my

بنابراین گاهی اوقات سعی می کنم تمرکزم را حفظ کنم

focus and say, gimme a minute, gimme a minute.

و بگویم، یک دقیقه وقت بگذار، یک دقیقه وقت بگذار.

I'm just focusing on something.

من فقط روی چیزی تمرکز می کنم.

I'll get to you afterwards.

بعدش بهت میرسم

Number 13, I need to clear my head.

شماره 13، باید سرم را خالی کنم.

I need to clear my head.

باید سرم را خالی کنم

I use this phrase to say that I need to

من از این عبارت برای این استفاده می‌کنم که بگویم باید برای مدتی

take a break or do a different activity for a while, usually because I'm feeling

استراحت کنم یا فعالیت دیگری انجام دهم ، معمولاً به این دلیل که احساس

stressed or confused.

استرس یا سردرگمی می‌کنم.

If I've had back-to-back meetings or

اگر جلسات پشت سر هم یا فیلمبرداری داشته ام،

filming, I often need a bit of fresh air to clear my head.

اغلب به کمی هوای تازه نیاز دارم تا سرم را پاک کنم.

And number 14, the final daytime phrase, I could do with a little pick-me-up!

و شماره 14، آخرین عبارت روز، من می توانم با کمی برداشتن انجام دهم!

I could do with a little pick-me-up!

من می توانستم با یک برداشت کوچک انجام دهم!

I use this once a day, normally at around 4 pm.

من از این یک بار در روز استفاده می کنم، معمولا حدود ساعت 4 بعد از ظهر.

Can you relate?

می توانید ارتباط برقرار کنید؟

Super healthy all-day, nourishing meals.

وعده های غذایی فوق العاده سالم و مغذی در طول روز.

And then at 4 pm, I'm like, I need chocolate or crisps.

و سپس در ساعت 4 بعد از ظهر، من به شکلات یا چیپس نیاز دارم. برای

I don't mind which, I just need something.

من مهم نیست، فقط به چیزی نیاز دارم.

I really have to fight those 4 pm cravings.

من واقعا باید با هوس های 4 بعدازظهر مبارزه کنم.

Often at 4 pm, I have a little energy dip.

اغلب در ساعت 4 بعدازظهر، کمی افت انرژی دارم.

I'm sure it's something biological.

من مطمئن هستم که این یک چیز بیولوژیکی است.

It's probably a dip in blood sugar or something.

احتمالاً افت قند خون یا چیزی شبیه به آن است.

And I need a little pick-me-up to boost

و من برای افزایش

my energy, a drink or a snack.

انرژی، یک نوشیدنی یا یک میان وعده به کمی کمک نیاز دارم.

I often have some coffee or a cereal bar

من اغلب بعد از ظهرها قهوه یا غلات می خورم

in the afternoon.

.

In American English, people often say I

در انگلیسی آمریکایی، مردم اغلب می گویند که من

could use a little pick-me-up.

می توانم از کمی بلند کردن استفاده کنم.

Let's move on to the evening.

بریم سراغ عصر

At last, the day is coming to an end.

بالاخره روز به پایان می رسد. در

Here are some things I say every evening.

اینجا چند چیز است که هر شب می گویم.

15, I'm just wrapping up for the day.

15، من فقط روز را تمام می کنم.

This one means I'm finishing my work or

این یکی به این معنی است که من کارم را تمام می کنم یا

finishing my tasks for the day.

کارهای روزانه ام را تمام می کنم.

Wrapping everything up, making

همه چیز را جمع کنم،

sure everything is

مطمئن شوم همه چیز

finished so I can leave work and not think about work anymore.

تمام شده است تا بتوانم کار را ترک کنم و دیگر به کار فکر نکنم.

16, next round’s on me!

16، دور بعدی به عهده من است!

Next round’s on me!

دور بعدی به عهده من است!

When I lived in London, it was very common to go for after-work drinks at the

زمانی که من در لندن زندگی می کردم، رفتن به نوشیدنی بعد از کار در

pub.

میخانه بسیار رایج بود.

This phrase means I will buy the next set of drinks for our group.

این عبارت به این معنی است که من مجموعه بعدی نوشیدنی را برای گروه خود خواهم خرید.

I've talked a bit about rounds before in my videos.

من قبلاً در ویدیوهایم کمی در مورد دورها صحبت کرده ام .

It's very common in the UK, Ireland, Australia, and some other English

در بریتانیا، ایرلند، استرالیا و برخی دیگر از کشورهای انگلیسی زبان بسیار رایج است

speaking countries for people in a group to take turns buying drinks for everyone.

که افراد در یک گروه به نوبت برای همه نوشیدنی بخرند.

If you're in a group of four, you buy the first round of four drinks, then the next

اگر در یک گروه چهار نفره هستید، دور اول چهار نوشیدنی را می‌خرید، سپس

person buys the second round and so on and so on.

نفر بعدی نوشابه دوم را می‌خرد و غیره و غیره.

Be careful when you get into a round of drinks with a big group of people because

وقتی با گروه بزرگی از مردم وارد دور نوشیدنی می‌شوید مراقب باشید، زیرا

you might end up buying eight drinks and maybe even drinking eight drinks, which

ممکن است در نهایت هشت نوشیدنی بخرید و شاید حتی هشت نوشیدنی بنوشید، که

is not a good idea and I don't encourage that.

ایده خوبی نیست و من آن را تشویق نمی‌کنم.

I also said on me.

من هم به من گفتم.

The next round's on me.

دور بعدی به عهده من است

That means I'm buying it.

یعنی دارم میخرمش

This one's on me.

این یکی روی من است

I'm paying for this one.

من برای این یکی پول می دهم.

Dinner's on us.

شام برامونه

We're paying for dinner.

ما پول شام را می دهیم.

Number 17, peckish.

شماره 17، پشمالو.

I'm a bit peckish after the pub or at dinnertime.

من بعد از میخانه یا موقع شام کمی بداخلاق هستم.

We need to eat something.

باید چیزی بخوریم

This means I'm hungry.

این یعنی گرسنه ام

Not super hungry.

فوق العاده گرسنه نیست

I don't want a full meal, but I could eat.

من یک وعده غذایی کامل نمی خواهم، اما می توانم بخورم.

I could eat.

میتونستم بخورم

My husband always says that.

شوهرم همیشه اینو میگه

When I'm distributing the food I have cooked for our evening meal together, I

وقتی دارم غذایی که برای عصرانه مان پخته ام با هم تقسیم می کنم، می

say, how hungry are you?

گویم چقدر گرسنه ای؟

Wanting to know how much food

آیا می خواهید بدانید چقدر غذا

do I put in your plate?

در بشقاب شما بریزم؟

And he always says, I could eat.

و او همیشه می گوید، من می توانم غذا بخورم.

I'm like, Will, that doesn't give me any indication as to how much food I should

من فکر می کنم، ویل، این به من نشان نمی دهد که چه مقدار غذا باید

put in your plate.

در بشقاب شما بریزم.

I'm sorry.

متاسفم.

You don't need to know this.

نیازی نیست این را بدانید

Let's move on to number 18.

بیایید به شماره 18 برویم.

Fancy a nightcap?

I always fancy a nightcap, but I try not

من همیشه به یک مشروب شب علاقه دارم، اما سعی می کنم

to have nightcaps.

مشروب شب نخورم.

This one is about alcohol.

این یکی در مورد الکل است.

It means, do you want one last drink before you go to bed?

یعنی آیا قبل از رفتن به رختخواب یک نوشیدنی آخر می خواهی ؟

It's usually alcohol, but it can actually refer to any drink, hot cocoa, tea,

این معمولا الکل است، اما در واقع می تواند به هر نوشیدنی، کاکائو داغ، چای،

herbal tea.

چای گیاهی اشاره کند.

They could all be nightcaps, but most

همه آنها می توانند نوشیدنی های شبانه باشند، اما بیشتر

English speakers will think that you're offering them an alcoholic drink like a

انگلیسی زبانان فکر می کنند که شما به آنها یک نوشیدنی الکلی مانند

whiskey or a brandy or something like that.

ویسکی یا براندی یا چیزی شبیه به آن پیشنهاد می کنید.

And number 19, the last one, I'm going to

و شماره 19، آخرین مورد، من می خواهم وارد شوم. من

turn in.

I'm going to turn in.

Going to, informal contraction, gonna.

می روم.

This phrase means I'm going to bed.

این عبارت یعنی من به رختخواب می روم.

And that's exactly how I end my day.

و این دقیقاً چگونه روزم را به پایان می برم.

Actually, I have a bonus phrase for you

در واقع، من یک عبارت جایزه برای شما دارم،

because it slipped my mind.

زیرا ذهن من را از دست داده است.

No, that's it.

نه همینه.

That's the phrase.

این عبارت است. از

It slipped my mind.

ذهنم خارج شد

This means I forgot, but it's a nicer, softer way of saying it.

این به این معنی است که من فراموش کردم، اما این یک روش زیباتر و نرم تر برای گفتن آن است.

I'm so sorry about forgetting your birthday.

خیلی متاسفم که تولدت را فراموش کردم

It totally slipped my mind or it slipped

اصلاً ذهنم را از دست داد یا اینکه

my mind to post that letter yesterday.

دیروز آن نامه را پست کردم.

It means I really wanted to, I tried to

یعنی خیلی دلم می خواست، سعی کردم

remember, but it just disappeared from my mind.

به یاد بیاورم، اما از ذهنم ناپدید شد .

It wasn't my fault.

تقصیر من نبود

I say this all the time, all day, every day.

این را همیشه، تمام روز، هر روز می گویم .

Just got a lot going on.

فقط خیلی اتفاق افتاده

Anyway, it really is time to wrap up this video.

به هر حال وقت آن است که این ویدیو را جمع بندی کنیم .

I really hope you've enjoyed it.

من واقعا امیدوارم که از آن لذت برده باشید.

Don't forget to download the beautiful PDF that we've made for you with the quiz

فراموش نکنید که پی دی اف زیبا را که با آزمون برای شما ساخته ایم دانلود کنید

so you can test your understanding.

تا بتوانید درک خود را محک بزنید.

The link to get that is in the

لینک دریافت آن در

description box.

کادر توضیحات موجود است.

Don't forget to check out my beautiful

فراموش نکنید که

English courses.

دوره های انگلیسی زیبای من را بررسی کنید.

They are so cool.

خیلی باحالن

We have worked so hard on making them what I believe to be the best English

ما خیلی سخت کار کرده ایم تا آنها را به بهترین

courses on the market.

دوره های زبان انگلیسی در بازار تبدیل کنیم.

Study pronunciation, grammar, vocabulary,

تلفظ، گرامر، واژگان،

writing, listening, reading, conversation with me.

نوشتن، گوش دادن، خواندن، مکالمه را با من مطالعه کنید.

Just visit englishwithlucy.com and you can choose from B1, B2, C1 and decide

فقط کافی است به englishwithlucy.com مراجعه کنید و می توانید از بین B1، B2، C1 انتخاب کنید و تصمیم بگیرید که

which one is right for you.

کدام یک برای شما مناسب است.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.

Bye.

خدا حافظ.