How to use GET in English: MASTERCLASS!

Get has so many meanings.

دریافت معانی زیادی دارد.

I honestly think it's one of the most

من صادقانه فکر می کنم یکی از

confusing words in the English language.

گیج کننده ترین کلمات در زبان انگلیسی است.

Get can mean to understand.

دریافت می تواند به معنای درک باشد.

Do you get it?

متوجه شدي؟

It can mean obtain.

می تواند به معنای بدست آوردن باشد.

I got a new job.

من یک کار جدید پیدا کردم.

It can mean to receive.

می تواند به معنای دریافت باشد.

Did you get my message?

آیا پیام من را دریافت کردید؟

It can mean to buy.

می تواند به معنای خرید باشد.

Where did you get your bag?

کیفت را از کجا آوردی؟

It can mean to take.

می تواند به معنای گرفتن باشد.

Shall we get a taxi?

تاکسی بگیریم؟

There are so many meanings, which is why

معانی بسیار زیادی وجود دارد، به همین دلیل است که

I have created the Get Masterclass.

من کلاس Masterclass را ایجاد کردم.

This is the only video about get you will

این تنها ویدیویی است که در مورد دریافت

ever need.

نیاز دارید.

By the end of this long but essential

در پایان این مستر کلاس طولانی اما ضروری،

Masterclass, you will have a full understanding of how to use the word get.

درک کاملی از نحوه استفاده از کلمه get خواهید داشت.

To make this even easier for you to process, I have created an ebook.

برای اینکه پردازش این کار را برای شما آسانتر کنم، یک کتاب الکترونیکی ایجاد کرده ام.

Everything you need to know about get.

هر آنچه که باید در مورد آن بدانید.

And I have decided to give it to you for

و من تصمیم گرفتم آن را به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهم

free, so you can download it now.

، بنابراین شما می توانید آن را دانلود کنید.

All you have to do is click on the link

تنها کاری که باید انجام دهید این است که روی پیوند موجود

in the description box, enter your name and your email address, you sign up to my

در کادر توضیحات کلیک کنید، نام و آدرس ایمیل خود را وارد کنید، در لیست پستی من ثبت نام کنید

mailing list, and the ebook will arrive directly in your inbox.

و کتاب الکترونیکی مستقیماً در صندوق ورودی شما خواهد رسید.

After that, you will automatically receive my free weekly PDFs along with my

پس از آن، شما به طور خودکار PDF های هفتگی رایگان من را به همراه

news, course updates and offers.

اخبار، به روز رسانی دوره ها و پیشنهادات من دریافت خواهید کرد.

It's a free service, and you can

این یک سرویس رایگان است و

unsubscribe at any time.

هر زمان که بخواهید می توانید اشتراک خود را لغو کنید.

The ebook also contains some extra

این کتاب الکترونیکی همچنین حاوی چند

phrasal verbs with get and idioms with get and, of course, a quiz to test what

افعال عبارتی اضافی با get و اصطلاحات با get و البته یک مسابقه برای آزمایش

you've learnt to put what you've learned into practice.

آموخته‌هایتان است تا آموخته‌هایتان را در عمل پیاده کنید.

You'll also receive a secret link to an interactive exercise covering the

همچنین یک پیوند مخفی به یک تمرین تعاملی دریافت خواهید کرد که

materials from this video.

مواد این ویدیو را پوشش می دهد.

Okay, this is going to be a long video,

بسیار خوب، این یک ویدیو طولانی خواهد بود،

so I'm going to tell you exactly what you're going to learn, so you know what

بنابراین من دقیقاً به شما می گویم که قرار است چه چیزی را یاد بگیرید، تا بدانید چه

to expect.

انتظاری دارید.

First, I'm going to go through the forms

ابتدا می‌خواهم اشکال

of get.

get را مرور کنم.

Then, we'll look at get when followed by

سپس، به get زمانی که با

an adjective or a noun phrase.

یک صفت یا یک عبارت اسمی دنبال می شود، نگاه می کنیم.

In this section, we'll look at the many

در این بخش،

different uses of get, some of the ones I mentioned at the beginning.

کاربردهای مختلف get را بررسی خواهیم کرد، برخی از مواردی که در ابتدا ذکر کردم.

After that, we'll look at get + ing verb, get + to infinitive and have got.

پس از آن، فعل get + ing، get + به مصدر و have got را بررسی خواهیم کرد.

We'll also discuss how we use get in the passive voice and in causative structures.

همچنین درباره نحوه استفاده از get در صدای غیرفعال و ساختارهای علّی بحث خواهیم کرد.

We'll end the video with 5 phrasal verbs, expressions and idioms with get.

ما ویدیو را با 5 فعل عبارتی، عبارات و اصطلاحات با get به پایان می رسانیم.

Okay, let's start with the verb forms of get.

خوب، بیایید با فرم های فعل get شروع کنیم.

I swear by the end of this video, get

قسم می خورم که در پایان این ویدیو، get

will not sound like a real word.

شبیه یک کلمه واقعی نخواهد بود.

We will have said it so many times.

بارها گفته ایم.

Get is an irregular verb.

Get یک فعل بی قاعده است.

The past simple is got, and the past

ماضی ساده گرفته می شود و

participle is got or gotten.

مضارع به دست می آید یا می شود.

In British English, we typically use got

در انگلیسی بریتانیایی، ما معمولا از get

as the past participle, while gotten, is more common in North American English.

به عنوان حرف گذشته استفاده می کنیم، در حالی که getten در انگلیسی آمریکای شمالی رایج تر است.

Gotten is also used in some regional varieties of British English.

Gotten همچنین در برخی از انواع منطقه ای انگلیسی بریتانیایی استفاده می شود.

In this video, I'm going to use got as the past participle, but you can use either.

در این ویدیو من از got به عنوان حرف گذشته استفاده می کنم، اما شما می توانید از هر کدام استفاده کنید.

Now, let's look at our first usage of get.

اکنون، بیایید به اولین استفاده خود از get نگاه کنیم.

We use get followed by an adjective to

برای

talk about things changing and to say we reach a particular state or condition.

صحبت در مورد تغییر چیزها و گفتن اینکه به یک حالت یا شرایط خاص می رسیم از یک صفت get و به دنبال آن استفاده می کنیم.

In this case, it can be useful to think of get as become.

در این مورد، فکر کردن به عنوان تبدیل می تواند مفید باشد .

I'm getting tired.

دارم خسته میشم

I'm becoming tired.

دارم خسته میشم هوا داره

It's getting dark.

تاریک میشه داره

It's becoming dark.

تاریک میشه

Eat up, your dinner's getting cold or it was cold this morning, but it's getting

بخور، شامت سرد شده یا امروز صبح سرد بود، اما

warmer now.

الان گرمتر شده است.

We can use comparative adjectives like

می توانیم از صفت های مقایسه ای مانند

warmer, or we got married last year.

گرمتر استفاده کنیم یا اینکه پارسال ازدواج کردیم.

Married is an adjective,

متاهل یک صفت است

or I got used to waking up early when my children were little.

یا وقتی بچه هایم کوچک بودند به زود بیدار شدن عادت کردم.

To get used to is a phrase meaning to become familiar.

عادت کردن عبارتی است به معنای آشنا شدن.

We can also use get + object + adjective to say that we make someone or

همچنین می توانیم از get + شی + صفت استفاده کنیم تا بگوییم که کسی یا

something change in some way.

چیزی را به نوعی تغییر می دهیم.

For example, can you get the dog ready to

به عنوان مثال، آیا می توانید سگ را

go for a walk, please?

برای پیاده روی آماده کنید، لطفا؟

Now, let's talk about some more uses of

اکنون، بیایید در مورد برخی از کاربردهای دیگر

Get when it's followed by a noun or a noun phrase.

Get هنگامی که پس از آن یک اسم یا عبارت اسمی قرار می گیرد صحبت کنیم.

I'm going to do a little quiz.

من می خواهم یک مسابقه کوچک انجام دهم.

I'm going to read you 4 sentences

من قصد دارم 4 جمله

which have get in them and I will show you 4 verbs that have the same meaning

که در آنها get وجود دارد را برای شما بخوانم و 4 فعل را به شما نشان خواهم داد که

as get in each sentence.

در هر جمله همان معنای get را دارند.

Can you match the uses of get to the verbs?

آیا می توانید کاربرد get را به افعال مطابقت دهید؟

Okay, so we have, I got a new dress for my birthday.

خوب، پس داریم، برای تولدم یک لباس جدید گرفتم .

We got a bus to the airport.

اتوبوس گرفتیم به فرودگاه.

We got to Rome at 5 PM and Will is going

ما ساعت 5 بعد از ظهر به رم رسیدیم و ویل قصد دارد

to get a new coat in the sale.

یک کت جدید در فروش بخرد.

The verbs I want you to match to each

افعالی که می خواهم با هر

sentence are buy, receive, take and arrive.

جمله مطابقت دهید عبارتند از خرید، دریافت، گرفتن و رسیدن.

Don't worry about the  prepositions in the sentences.

نگران حروف اضافه در جملات نباشید.

Just think about the meanings of get.

فقط به معانی get فکر کنید.

I'll give you 5 seconds, but pause the

5 ثانیه به شما فرصت می دهم، اما

video if you need to.

در صورت نیاز، ویدیو را مکث کنید.

Okay, time is up.

باشه وقت تموم شده

Let's go through the answers.

بیایید پاسخ ها را مرور کنیم.

Number 1, I got a new dress for my birthday.

شماره 1 برای تولدم یک لباس جدید گرفتم.

I received a new dress for my birthday.

برای تولدم یک لباس جدید دریافت کردم.

Get can mean receive.

دریافت می تواند به معنای دریافت باشد.

Here are a couple more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.

I hope Julie gets a good mark on her

امیدوارم جولی در امتحان فیزیکش نمره خوبی کسب کند

physics exam or the orchestra got a huge round of applause.

یا ارکستر با تشویق شدیدی روبرو شود .

Number 2, we got a bus to the airport.

شماره 2، اتوبوس گرفتیم به فرودگاه. با

We took a bus to the airport.

اتوبوس به فرودگاه رفتیم.

Get can mean take a form of transport.

دریافت می تواند به معنای شکلی از حمل و نقل باشد. می

You can get a taxi or get a train.

توانید تاکسی بگیرید یا قطار بگیرید.

Number 3, we got to Rome at 5 PM.

شماره 3، ساعت 5 عصر به رم رسیدیم. ساعت

We arrived in Rome at 5 PM.

5 عصر به رم رسیدیم.

Get can mean arrive.

دریافت می تواند به معنای رسیدن است.

Get is often followed by the preposition

Get اغلب با حرف اضافه

to, but arrive is usually followed by in or at.

به دنبال می شود، اما arrive معمولاً با in یا at دنبال می شود.

Remember that get home is a common exception because we don't use a preposition.

به یاد داشته باشید که بازگشت به خانه یک استثنا رایج است زیرا ما از حرف اضافه استفاده نمی کنیم.

Some more examples.

چند نمونه دیگر

I got to the restaurant 10 minutes early.

10 دقیقه زودتر به رستوران رسیدم.

I arrived at the restaurant 10 minutes early.

10 دقیقه زودتر به رستوران رسیدم.

And number 4, only one option left, buy.

و شماره 4 فقط یک گزینه باقی مانده خرید.

Will is going to get a new coat in the sale.

ویل در حال فروش یک کت جدید است.

Will is going to buy a new coat in the sale.

ویل قصد دارد یک کت جدید در فروش بخرد.

Get can mean buy.

دریافت می تواند به معنای خرید باشد.

It can also mean obtain, meaning to

همچنین می تواند به معنای بدست آوردن، به معنای

receive something by making an effort.

دریافت چیزی با تلاش باشد.

For example, we often say you get a job,

به عنوان مثال، ما اغلب می گوییم شما یک شغل پیدا می کنید

which has the same meaning.

که همین معنی را دارد.

So, to recap, get means receive, take as

بنابراین، به طور خلاصه، دریافت به معنای دریافت، به عنوان

in a form of transport, arrive and buy or obtain.

یک شکل حمل و نقل، رسیدن و خرید یا به دست آوردن است.

Let's take a look at 4 more sentences

بیایید نگاهی به 4 جمله دیگر

with 4 more verbs that could be used to replace get.

با 4 فعل دیگر بیندازیم که می توانند جایگزین get شوند.

Number 1, I'm getting a headache.

شماره 1، سردرد میگیرم.

Number 2, can you get me my phone, please?

شماره 2، لطفاً می توانید تلفن من را دریافت کنید؟

Number 3, it got to 6 o 'clock and they still weren't there.

شماره 3، ساعت به 6 رسید و آنها هنوز آنجا نبودند.

And number 4, I didn't get the joke.

و شماره 4، شوخی را متوجه نشدم. در

Here are the verbs.

اینجا افعال هستند.

We have develop, reach, bring and understand.

ما توسعه داده ایم، رسیده ایم، آورده ایم و می فهمیم.

Again, don't worry about the prepositions.

باز هم، نگران حروف اضافه نباشید.

I'll give you five seconds, but pause the video if you need to.

من به شما پنج ثانیه فرصت می دهم، اما در صورت نیاز، ویدیو را مکث کنید.

Okay, here are the answers.

خوب، اینجا پاسخ هاست.

Number 1, develop.

شماره 1، توسعه.

I'm getting a headache.

سردرد میگیرم

I'm developing a headache.

من دارم سردرد میگیرم

We often use get to talk about having an illness or an illness starting.

ما اغلب از گرفتن برای صحبت در مورد داشتن یک بیماری یا شروع یک بیماری استفاده می کنیم.

For example, I got the flu last winter and I was in bed for 2 weeks.

مثلاً زمستان گذشته آنفولانزا گرفتم و 2 هفته در رختخواب بودم.

Number 2 is bring.

شماره 2 آورده شده است.

Can you get me my phone, please?

میشه لطفا گوشیمو برام بیارید؟

Can you bring me my phone, please?

میشه لطفا گوشیمو برام بیارید؟

We can use get to mean bring.

می توانیم از get به معنای آوردن استفاده کنیم.

Often we use two objects after get with this meaning.

اغلب ما از دو شی بعد از get با این معنی استفاده می کنیم. در

Here me is the first object, the indirect object, and my phone is the second

اینجا من شی اول است، شی غیر مستقیم ، و تلفن من

object, the direct object.

شی دوم، شی مستقیم است.

Another example, I got you some books

مثال دیگر، من برای شما چند کتاب

from the library, or I brought you some books from the library.

از کتابخانه گرفتم، یا چند کتاب از کتابخانه برای شما آوردم.

The two objects are you and some books.

دو شیء شما و چند کتاب هستید.

Number 3, we have reach.

شماره 3، ما دسترسی داریم.

It got to 6 o 'clock, and they still weren't there.

ساعت به ساعت 6 رسید و آنها هنوز آنجا نبودند.

It reached 6 o 'clock, and they still weren't there.

ساعت به 6 رسید و آنها هنوز آنجا نبودند.

Get to can mean reach, as in reach a time or reach a stage.

Get to می تواند به معنای رسیدن باشد، مانند رسیدن به یک زمان یا رسیدن به مرحله.

Notice this in the example sentence.

در جمله مثال به این نکته توجه کنید.

It was got to, but just reach on its own

لازم بود، اما فقط بدون حرف اضافه به خودی خود برسید

without a preposition.

.

Another example, I can't believe I got to

مثال دیگر، من نمی توانم باور کنم که

50 without ever breaking a bone.

بدون شکستن یک استخوان به 50 سالگی رسیدم.

And number 4, understand.

و شماره 4، درک کنید.

I didn't get the joke.

من متوجه شوخی نشدم

I didn't understand the joke.

من شوخی را متوجه نشدم.

We can use get to mean to understand.

برای فهمیدن می توانیم از get to mean استفاده کنیم.

We often use it with jokes or to

ما اغلب از آن با جوک یا برای

understand information or a lesson.

درک اطلاعات یا درس استفاده می کنیم.

Another example, I didn't get the point

مثال دیگر، من متوجه موضوع

of the film.

فیلم نشدم.

I didn't understand the point of the film.

منظور فیلم رو نفهمیدم

To recap again, get can mean develop or have an illness, bring or give, and reach

به طور خلاصه، گرفتن می تواند به معنای ابتلا یا ابتلا به بیماری، آوردن یا دادن، و رسیدن

a time or stage and understand.

به زمان یا مرحله و درک باشد.

Now, let's look at what happens when get

حال، بیایید ببینیم وقتی get

is followed by an -ing verb or a to-infinitive.

با فعل -ing یا یک to-مصدر دنبال می‌شود چه اتفاقی می‌افتد.

Get + ing verb often means start or happen.

فعل Get + ing اغلب به معنای شروع یا اتفاق افتادن است.

With an object, it means make something start or make something happen.

با یک شی، به معنای شروع چیزی یا کاری کردن چیزی است.

For example, sorry, I'm late.

مثلا ببخشید دیر اومدم

I got talking to Jessica.

من با جسیکا صحبت کردم.

I started talking to Jessica.

شروع کردم به صحبت کردن با جسیکا.

Or, I can't get the car going.

یا، نمی توانم ماشین را راه بیاندازم.

I think the battery is flat, meaning I can't make the car start.

فکر می کنم باتری خالی است، یعنی نمی توانم ماشین را روشن کنم.

The car is the object.

ماشین شیء است.

We use get + to-infinitive to talk

ما از get + to-infinitive برای صحبت

about managing to do something, being allowed to do something, or having the

در مورد مدیریت انجام کاری، اجازه انجام کاری یا داشتن

opportunity to do something.

فرصت انجام کاری استفاده می کنیم.

For example, I didn't get to see him.

مثلا نتونستم ببینمش.

Or, we got to ride the roller coaster twice.

یا باید دو بار سوار ترن هوایی شویم.

These examples could have any of the

این مثال ها می توانند هر یک از

meanings I mentioned previously.

معانی را که قبلا ذکر کردم داشته باشند.

You might have to ask the person speaking

شاید لازم باشد از فردی که صحبت می کند بخواهید

to clarify.

توضیح دهد.

Now, I want to talk about got as part of

اکنون، می‌خواهم در مورد got به عنوان بخشی از

the structure have or has got.

ساختار دارای یا دارد صحبت کنم.

Have got means the same as have when we

دارای معنایی است که وقتی در

talk about things like possessions, illnesses, and relationships.

مورد چیزهایی مانند دارایی ها، بیماری ها و روابط صحبت می کنیم.

We often use contractions, I've got, she's got, instead of the full form.

ما اغلب از انقباضات استفاده می کنیم، من دارم، او دارد، به جای فرم کامل.

For example, have you got a pen?

به عنوان مثال، آیا شما یک خودکار دارید؟

Or Camilla's got a headache.

یا کامیلا سردرد داره

I've got one sister and two brothers.

من یک خواهر و دو برادر دارم.

I haven't got any brothers or sisters.

من هیچ برادر و خواهری ندارم.

Have got is considered less formal than have in these sentences, and you're more

Have در این جملات کمتر رسمی تلقی می شود و

likely to hear it in spoken English.

احتمال اینکه آن را به زبان انگلیسی گفتاری بشنوید بیشتر است.

Have got is also more common in British

Have

English than in American English in this context.

در این زمینه در انگلیسی بریتانیایی بیشتر از انگلیسی آمریکایی رایج است.

In more formal language or in American

در زبان رسمی تر یا در

English, people tend to use have more often.

انگلیسی آمریکایی، مردم تمایل دارند که بیشتر از آن استفاده کنند.

For example, do you have a pen?

مثلا قلم داری؟

Camilla has a headache.

کامیلا سردرد دارد.

I don't have any brothers or sisters.

من هیچ برادر و خواهری ندارم.

We also use have or has got when we talk about obligation.

وقتی در مورد تعهد صحبت می کنیم از have یا has got نیز استفاده می کنیم .

In this case, it's followed by a to-infinitive.

در این مورد، به دنبال آن به مصدر می آید.

We replace have or has to with has or

داریم یا باید را با has or

have got to.

have to جایگزین می کنیم.

For example, have you got to finish all

به عنوان مثال، آیا امروز باید تمام

that work today?

آن کار را تمام کنید؟

Or, I've got to go, sorry.

یا، باید بروم، ببخشید.

You'll often hear have got to contracted to gotta or gotta, sometimes with the

شما اغلب می شنوید که مجبور به انقباض به Gota یا Gota، گاهی اوقات با

flap T.

فلپ T.

I gotta go.

من باید بروم.

Again, have got to is less formal than

باز هم باید گفت که باید کمتر رسمی باشد تا

have to or have to and gotta or gotta is really informal.

باید یا باید و باید یا باید واقعا غیر رسمی است.

We use get in several ways in the passive voice and in causative structures.

ما از get به چند روش در صدای غیرفعال و در ساختارهای علّی استفاده می کنیم.

Get can replace be in passive sentences with the structure get + past participle.

Get می تواند در جملات مفعول be را با ساختار get + past participle جایگزین کند.

Using get is more informal.

استفاده از get غیر رسمی تر است.

For example, Kathy got promoted yesterday.

مثلا کتی دیروز ترفیع گرفت.

Get can replace have in causative structures.

Get می تواند جایگزین دارای در ساختارهای سببی شود.

Again, get is less formal than have.

باز هم، دریافت کمتر رسمی از داشتن است.

We use the causative when we talk about causing people to do things or causing

هنگامی که در مورد وادار کردن افراد به انجام کارها یا ایجاد اتفاقی صحبت می کنیم از علّت استفاده می کنیم

something to happen.

.

In active sentences, the structure is get

در جملات فعال ساختار get

+ person + to infinitive.

+ person + به مصدر است.

For example, I'll get my grandpa to make

مثلاً، از پدربزرگم می‌خواهم تا

us some sandwiches before our hike tomorrow.

قبل از پیاده‌روی فردا برایمان ساندویچ درست کند.

This means I'll persuade my grandpa to do this.

این یعنی من پدربزرگم را متقاعد خواهم کرد که این کار را انجام دهد.

In passive causative sentences, the structure is get + object + past participle.

در جملات علّی مفعول ساختار get + مفعول + ماضی است.

For example, Pete got his teeth whitened, meaning someone whitened Pete's teeth.

مثلا پیت دندان هایش را سفید کرد، یعنی کسی دندان های پیت را سفید کرد.

Get can also replace have in sentences with the get + object + past

Get همچنین می تواند در جملات دارای ساختار get + مفعول + ماضی

participle structure with a different meaning.

با معنی متفاوت باشد.

We use it to say that something happened

ما از آن برای گفتن اینکه اتفاقی

to us, and it's often something negative.

برای ما افتاده است استفاده می کنیم و اغلب چیزی منفی است.

For example, we got our van broken into

مثلاً دیشب وانت را شکستیم

last night.

.

We didn't arrange for someone to break

ما ترتیبی ندادیم که کسی

into our van.

وارد ون ما شود.

It just happened.

به تازگی اتفاق افتاده.

I have a video about causative structures that I'll link below.

من یک ویدیو در مورد ساختارهای مسبب دارم که در زیر پیوند خواهم داد.

I'm going to teach you 5 phrasal verbs with get, 5 really important

من قصد دارم 5 فعل عبارتی با get، 5 ترکیب بسیار مهم

collocations with get, and 5 amazing idioms with get.

با get و 5 اصطلاح شگفت انگیز با get را به شما آموزش دهم.

We're starting with phrasal verbs.

ما با افعال عبارتی شروع می کنیم.

Be aware that most of these phrasal verbs

توجه داشته باشید که اکثر این افعال عبارتی

also have multiple meanings.

نیز معانی متعددی دارند.

I'm introducing one of the most common

من یکی از رایج ترین

meanings and uses here, but there's more information in my get ebook.

معانی و کاربردها را در اینجا معرفی می کنم، اما اطلاعات بیشتری در کتاب الکترونیکی دریافت من وجود دارد.

The link for that is in the description box.

لینک مربوط به آن در کادر توضیحات موجود است.

Number 1, get away.

شماره 1، دور شوید.

To get away means to go on holiday.

دور شدن یعنی رفتن به تعطیلات.

This is a nice positive phrasal verb to

این یک فعل عبارتی مثبت برای

start with.

شروع است.

An example, we want to get away for a few

به عنوان مثال، ما می خواهیم برای چند

days in August.

روز در ماه اوت فرار کنیم.

Number 2, to get over something or somebody.

شماره 2، غلبه بر چیزی یا کسی.

To get over means to feel better after an illness or a bad experience, like a breakup.

غلبه کردن به این معنی است که بعد از یک بیماری یا یک تجربه بد، مانند جدایی، احساس بهتری داشته باشید.

For example, it took me a week to get over my cold, or you really need to get

مثلاً یک هفته طول کشید تا سرماخوردگی ام را از بین ببرم یا واقعاً باید بر

over her!

او غلبه کنی!

You need to forget about her and feel better.

شما باید او را فراموش کنید و احساس بهتری داشته باشید.

Number 3, to get back.

شماره 3، برای بازگشت.

This means to return to a place.

این به معنای بازگشت به یک مکان است.

We often use it when we're talking about returning home.

ما اغلب زمانی که در مورد بازگشت به خانه صحبت می کنیم از آن استفاده می کنیم .

For example, I got back late last night.

مثلا دیشب دیر برگشتم.

Number 4, to get on.

شماره 4، برای سوار شدن.

This means to have a good relationship.

این به معنای داشتن یک رابطه خوب است.

My parents and I have always got on.

من و پدر و مادرم همیشه با هم رابطه داشتیم.

We often use well; to get on well.

ما اغلب به خوبی استفاده می کنیم. تا خوب کنار بیای

I really get on well with my teacher.

من واقعا با معلمم رابطه خوبی دارم.

Get is often followed by get on with someone.

اغلب به دنبال این است که با کسی کنار بیایم.

Do you get on with your workmates?

آیا با همکارهای خود کنار می آیید؟

Get along or get along with is a synonym for get on.

Get along یا get along with مترادف کلمه get on است.

I have a bonus idiom for you, even though we haven't started the idioms yet, to get

من یک اصطلاح جایزه برای شما دارم، با وجود اینکه هنوز اصطلاحات را شروع نکرده ایم، تا

on like a house on fire.

مانند خانه ای که در آتش است، پیش بروید.

To get on like a house on fire means to

مثل یک خانه آتش گرفته سوار شدن به این معنی است که

like someone very much and to become friends quickly.

کسی را خیلی دوست داشته باشید و سریع با هم دوست شوید. به

It sounds like it's going to be a negative one because who wants a house on

نظر می رسد منفی باشد زیرا کسی که می خواهد یک خانه

fire, but it means it progresses quickly.

آتش بگیرد، اما به این معنی است که به سرعت پیشرفت می کند.

It does very well.

خیلی خوب عمل می کند.

I met her at school and we got on like a house on fire.

من او را در مدرسه ملاقات کردم و مانند خانه ای که آتش گرفته بود سوار شدیم.

We got on so well.

خیلی خوب بودیم

And number 5, my final phrasal verb,

و شماره 5، آخرین فعل عبارتی من،

to get together.

به هم جمع شدن. دور

To get together means to meet someone

هم جمع شدن به این معنی است که اغلب با کسی ملاقات می کنیم

often to talk about something.

تا در مورد چیزی صحبت کنیم.

For example, Kerry and I will get

به عنوان مثال، من و کری

together next week to discuss the party.

هفته آینده دور هم جمع می شویم تا در مورد مهمانی صحبت کنیم.

Get together can also be followed by with

Get together همچنین می تواند با

someone, to get together with someone.

کسی دنبال شود، تا با کسی همراه شود.

I got together with my colleagues to plan

من با همکارانم برای برنامه ریزی رویداد آینده گرد هم آمدم

the upcoming event.

.

Finally, get-together is also a noun.

در نهایت، get-together نیز یک اسم است.

A get-together is an informal meeting or party, often for a particular purpose.

گردهمایی یک جلسه یا مهمانی غیررسمی است که اغلب برای یک هدف خاص است.

For example, we're having a get-together on Saturday to say goodbye to Abdullah.

مثلاً شنبه برای خداحافظی با عبدالله دور هم جمع می شویم.

Okay, next, should we do collocations or idioms?

خوب، در مرحله بعد، باید کولوکیشن یا اصطلاحات را انجام دهیم؟

I choose collocations.

من مجموعه ها را انتخاب می کنم.

We're going to look at 5 common collocations with get.

ما قصد داریم به 5 ترکیب رایج با get نگاه کنیم.

There are, of course, many, many more.

البته تعداد بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارد.

This is just a taster, but I have put

این فقط یک مزه است، اما من موارد

more in the ebook.

بیشتری را در کتاب الکترونیکی قرار داده ام.

Number 1, to get to know.

شماره 1، برای آشنایی.

If you get to know somebody or something, you slowly start to learn more about them

اگر کسی یا چیزی را بشناسید، کم کم شروع به یادگیری بیشتر در مورد آنها می کنید

and you become more familiar with them.

و با آنها بیشتر آشنا می شوید.

For example, I really want to get to know

به عنوان مثال، من واقعاً می خواهم با

my colleagues better.

همکارانم بیشتر آشنا شوم.

Number 2, get in trouble.

شماره 2، دچار مشکل شوید.

If you get in trouble, you face problems because you've done something wrong or

اگر به مشکل بر می خورید، به دلیل اینکه کار اشتباهی انجام داده اید یا

you've done something against the rules.

کاری خلاف قوانین انجام داده اید، با مشکل مواجه می شوید.

Example: I need to get home in time or

مثال: باید به موقع به خانه برگردم وگرنه

I'll get in trouble with my parents.

با پدر و مادرم به مشکل بر می خوریم.

Number 3, get the impression.

شماره 3، برداشت کنید.

Get the impression.

برداشت کنید.

We use this to say we form an opinion or

ما از این استفاده می کنیم تا بگوییم

get a feeling about someone or something.

درباره کسی یا چیزی نظری ایجاد می کنیم یا احساسی می کنیم.

For example, we got the impression that

به عنوان مثال، ما این تصور را داشتیم که

Jules was bored.

ژولز خسته شده است.

We thought she was bored, even though she

ما فکر می کردیم حوصله اش سر رفته است، حتی اگر

didn't say it.

این را نگفت.

Number four, we spoke about this one

شماره چهار، قبلاً در مورد این مورد صحبت کرده بودیم

before, but get the joke is a really common collocation.

، اما دریافت شوخی یک ترکیب واقعاً رایج است.

To get the joke means understand the joke.

دریافت جوک یعنی درک لطیفه.

Everyone laughed, but I didn't get the joke.

همه خندیدند، اما من متوجه شوخی نشدم.

As I mentioned, you'll often hear people saying, I don't get it, meaning I don't

همانطور که اشاره کردم، اغلب می شنوید که مردم می گویند، من متوجه نمی شوم، یعنی من

understand the joke, or I don't understand what's happening?

شوخی را نمی فهمم، یا نمی فهمم چه اتفاقی می افتد؟

And number 5, get some sleep.

و شماره 5، کمی بخواب.

Get some sleep.

کمی بخواب

We say get some sleep to suggest it's a good idea to go to bed and rest.

ما می گوییم کمی بخوابید تا پیشنهاد کنیم که خوب است به رختخواب بروید و استراحت کنید.

I need to get some sleep before my exam tomorrow.

من باید قبل از امتحان فردا کمی بخوابم.

Okay, we're in the final part of this get

بسیار خوب، ما در آخرین بخش از این مستر

masterclass: idioms.

کلاس هستیم: اصطلاحات.

And to make this really stick in your

و برای اینکه این واقعاً به ذهن شما بچسبد

head, I'm going to do another quiz.

، من قصد دارم آزمون دیگری را انجام دهم.

I'm going to show you some sentences

من قصد دارم جملاتی را به شما نشان دهم که

containing the idioms with 1 word missing.

شامل اصطلاحات با 1 کلمه از دست رفته است.

And I want you to choose a word from the

و من از شما می خواهم از

list I give you to complete them.

لیستی که به شما می دهم برای تکمیل آنها کلمه ای را انتخاب کنید.

You will need your pause button for this

برای این مورد به دکمه مکث نیاز دارید

one because we're running out of time.

زیرا زمان ما در حال اتمام است.

But here are the sentences.

اما این جملات است.

The words to fill in are rid, feel, nerves, act and weigh.

کلماتی که باید پر شوند عبارتند از: رهایی، احساس، اعصاب، عمل و وزن کردن.

I'm going to give you 5 seconds.

من به شما 5 ثانیه فرصت می دهم.

So please pause because you're probably

بنابراین لطفاً مکث کنید زیرا احتمالاً به

going to need more time.

زمان بیشتری نیاز خواهید داشت.

Okay, here are the answers.

خوب، اینجا پاسخ هاست.

We have, that loud noise is really getting on my nerves.

داریم، آن صدای بلند واقعا اعصابم را به هم می زند.

2, I need to get rid of my old school books.

2، من باید از شر کتاب های قدیمی مدرسه خلاص شوم.

3, you're going to have to get your

3،

act together if you want to pass the exam.

اگر می خواهید در امتحان قبول شوید، باید کار خود را جمع کنید.

4, I'm starting to get a feel for this place.

4، من شروع به درک این مکان کردم.

And 5, you can't always get your own way.

و 5، شما همیشه نمی توانید راه خود را بدست آورید.

How did you do out of 5?

از 5 تا چطور شدی؟

And do you know what these idioms mean?

و آیا می دانید این اصطلاحات به چه معنا هستند؟

If not, I'm going to explain them now.

اگر نه، من در حال حاضر آنها را توضیح می دهم.

Number 1, to get on somebody's nerves.

شماره 1، روی اعصاب یک نفر.

If someone or something gets on your

اگر کسی یا چیزی اعصاب شما را به هم می زند

nerves, it or they annoy you.

، یا شما را آزار می دهد.

For example, the students' constant

مثلاً پچ پچ های مدام دانش آموزان

chatter is getting on my nerves.

اعصابم را خرد می کند. داره

It's annoying me.

اذیتم میکنه

2, to get rid of something.

2، خلاص شدن از چیزی.

To get rid of something means to throw

خلاص شدن از چیزی به معنای

something away or remove something or someone.

دور انداختن چیزی یا حذف چیزی یا کسی است.

For example, I need to get rid of some of

به عنوان مثال، من باید از شر برخی از

the old clothes in my wardrobe.

لباس های قدیمی در کمد لباس خود خلاص شوم.

3, to get your own way.

3، راه خود را بگیرید.

If you get your own way, you get or do what you want despite other people trying

اگر راه خودتان را بگیرید، علیرغم تلاش دیگران

to stop you.

برای جلوگیری از شما، به آنچه می خواهید می رسید یا انجام می دهید.

You can replace your with other

شما می توانید

possessive adjectives like my and her.

صفت های ملکی خود را با سایر صفت ها مانند my and her جایگزین کنید.

My daughter wanted to wear her pajamas to

دخترم امروز می خواست لباس خوابش را به

the supermarket today.

سوپرمارکت بپوشد.

And of course, she got her own way.

و البته او راه خودش را گرفت.

She is wearing the pajamas.

لباس خواب پوشیده است.

4, get your act together.

4، دست به کار شوید.

This phrase means to become organised or behave more responsibly.

این عبارت به معنای سازماندهی شدن یا رفتار مسئولانه تر است.

It implies that someone's situation now is disorganised and not satisfactory.

این نشان می دهد که وضعیت یک نفر در حال حاضر به هم ریخته و رضایت بخش نیست.

You can say this to someone, although it's quite strong.

شما می توانید این را به کسی بگویید، اگرچه بسیار قوی است.

Or you can say it about yourself or someone.

یا می توانید آن را در مورد خودتان یا کسی بگویید.

Again, you can replace your with other

باز هم می توانید

possessive adjectives.

صفت های ملکی خود را جایگزین کنید.

Rich finally got his act together, and now

ریچ بالاخره کارش را جمع کرد و حالا

he's got a job and he's saving for a flat.

یک کار پیدا کرده و برای یک آپارتمان پس انداز می کند.

And number 5, our final idiom is to

و شماره 5، اصطلاح آخر ما این است که

get a feel for something.

چیزی را احساس کنیم.

To get a feel for something means to

احساس کردن چیزی به معنای

begin to understand something.

شروع به درک چیزی است.

After a few lessons, Johan started

پس از چند درس، یوهان شروع

getting a feel for playing the guitar.

به نواختن گیتار کرد.

Or, I'm getting a feel for how to use the

یا، من در مورد نحوه استفاده از

word get.

کلمه get احساس می کنم.

Right, that is it for your masterclass on

درست است، این برای استاد کلاس شما در

the word get.

کلمه get است.

There is loads more to cover, and there

بارهای بیشتری برای پوشاندن وجود دارد، و

are loads of exercises to complete.

تمرینات زیادی برای تکمیل وجود دارد.

So, make sure you download the get

بنابراین، مطمئن شوید که

ebook that I have made.

کتاب الکترونیکی دریافت را که من ساخته ام دانلود کرده اید.

In the email, you will get that link to

در ایمیل، لینک

the secret exercise pack as well.

بسته تمرینی مخفی را نیز دریافت خواهید کرد.

If you enjoy my lessons, if you enjoy

اگر از درس های من لذت می برید، اگر از

the way I teach grammar and vocabulary, you will love my beautiful British English Programmes.

نحوه آموزش دستور زبان و واژگان من لذت می برید، برنامه های زیبای انگلیسی بریتانیایی من را دوست خواهید داشت.

I have B1, B2 and C1 versions of the Programmes.

من نسخه های B1، B2 و C1 برنامه ها را دارم.

You can take one, you can take them all.

شما می توانید یکی را بردارید، می توانید همه آنها را بردارید.

They are 12-week courses that are designed to help you improve your English

آنها دوره های 12 هفته ای هستند که به شما کمک می کنند تا سطح زبان انگلیسی خود را

by an entire level in just three months.

تنها در سه ماه ارتقا دهید.

Well over 10,000 students have joined my

بیش از 10000 دانش آموز به برنامه های من پیوسته اند

programs, and their experience speaks for itself.

و تجربه آنها خود گویای این موضوع است.

If you are interested in joining if you

اگر می‌خواهید بپیوندید اگر می‌خواهید

want to find out if it's right for you, visit www.englishwithlucy.com, all of

بدانید که برای شما مناسب است یا نه، به www.englishwithlucy.com مراجعه کنید، تمام

the information is there.

اطلاعات در آنجا موجود است.

I will see you soon for another lesson.

به زودی برای یک درس دیگر می بینمت.