20 Essential English Phrases to talk about The Economy

- If you are an IELTS student

- اگر دانشجوی آیلتس هستید

and the word economy makes you nervous, relax,

و کلمه اقتصاد شما را عصبی می کند، استراحت کنید،

this video is going to help you become a confident speaker

این ویدیو به شما کمک می کند هنگام صحبت در مورد اقتصاد به یک سخنران با اعتماد به نفس تبدیل شوید

when talking about the economy.

.

(pleasant music)

(موسیقی دلنشین)

Hello, this is Keith from the Keith Speaking Academy.

سلام، این کیث از آکادمی سخنرانی کیث است.

So in this video I'm going to help you

بنابراین در این ویدیو به شما کمک می‌کنم

become a confident speaker when talking about the economy.

هنگام صحبت در مورد اقتصاد به یک سخنران مطمئن تبدیل شوید.

I'll go over some essential words that you need to know

من چند کلمه ضروری را که باید بدانید

and then some really useful phrases

و سپس عبارات بسیار مفیدی را مرور می کنم

so that you can face the IELTS examiner with confidence.

تا بتوانید با اطمینان با ممتحن آیلتس روبرو شوید.

The great thing about this is it's gonna help you,

نکته مهم در مورد این این است که

not only with your IELTS speaking,

نه تنها در صحبت کردن آیلتس،

but also with your IELTS writing.

بلکه در مورد نوشتن آیلتس به شما کمک می کند.

The other great thing,

چیز عالی دیگر،

(laughing)

(با خنده) آیا

can I say that?

می توانم این را بگویم؟

Okay, the other great thing about this,

خوب، چیز عالی دیگر در این مورد این

is that even if you are not preparing for IELTS,

است که حتی اگر برای آیلتس آماده نمی‌شوید

and you just want to improve

و فقط می‌خواهید

your daily conversational English,

انگلیسی مکالمه روزانه خود را بهبود ببخشید،

this is gonna help you.

این به شما کمک خواهد کرد.

Lovely, let's get stuck in.

دوست داشتنی، بیایید در گیر کنیم.

So what is the economy?

پس اقتصاد چیست؟

Before I define it, let me talk about English.

قبل از اینکه آن را تعریف کنم، اجازه دهید در مورد انگلیسی صحبت کنم.

When we talk about the 'economy',

وقتی از "اقتصاد" صحبت می کنیم،

we always use the word THE, right?

همیشه از کلمه THE استفاده می کنیم، درست است؟

Economy always has an article, right?

اقتصاد همیشه یک مقاله دارد، درست است؟

'The economy'.

'اقتصاد'.

What's more, 'the' becomes 'the', the economy

علاوه بر این، "the" به " the" تبدیل می شود، اقتصاد

because economy begins with a vowel sound.

زیرا اقتصاد با صدای مصوت شروع می شود.

When a word begins with a vowel sound

وقتی کلمه ای با صدای مصوت شروع می شود به

the becomes the, the economy.

اقتصاد تبدیل می شود.

The apple, right?

سیب، درست است؟

So definitions in very simple terms.

بنابراین تعاریف به زبان بسیار ساده.

The economy is the financial state of a country.

اقتصاد وضعیت مالی یک کشور است.

It's how well we are doing organizing our money

این است که ما در سازماندهی پول

and our resources, like people and things.

و منابع خود، مانند افراد و چیزها، چقدر خوب عمل می کنیم.

So basically, if there are plenty of shops

بنابراین، اساساً، اگر مغازه‌های زیادی وجود داشته باشد که

making and selling things,

کالاها را می‌سازند و می‌فروشند،

and people have enough money to buy those things,

و مردم پول کافی برای خرید آن چیزها را داشته باشند،

the economy is doing well.

اقتصاد به خوبی پیش می‌رود.

That's it.

خودشه.

That's all you need to know, really simple.

این تمام چیزی است که باید بدانید، واقعا ساده است.

Now, I know probably there are some economists

اکنون، می دانم که احتمالاً برخی از اقتصاددانان

watching this, economists, right?

این موضوع را تماشا می کنند، اقتصاددانان، درست است؟

And thinking, oh, that's not quite right.

و فکر کردن، اوه، این کاملا درست نیست.

I'm making it simple to make it understandable.

من آن را ساده می کنم تا قابل درک باشد.

Feel free, give us a comment,

خیالتون راحت، نظرتون رو برامون بنویسید،

and give us the real description,

و توصیف

or definition of the economy, right?

یا تعریف واقعی اقتصاد رو به ما بدید، درسته؟

So the noun, the economy is that.

پس اسم، اقتصاد آن است.

There's another noun, economics, economics.

اسم دیگری هم هست، اقتصاد، اقتصاد.

So notice this change in stress, right?

بنابراین به این تغییر در استرس توجه کنید، درست است؟

We've got economy is the financial state of the country

اقتصاد داریم وضعیت مالی کشور است

and economics is the subject.

و اقتصاد موضوع است.

At university you can study economics, right?

در دانشگاه می توانید اقتصاد بخوانید، درست است؟

It's the study of the economy, okay.

این مطالعه اقتصاد است، خوب.

Now, don't worry if this is still a little confusing.

حالا اگر این هنوز کمی گیج کننده است، نگران نباشید.

Actually, it reminds me,

در واقع، به من یادآوری می کند،

in English when you don't understand something

در انگلیسی وقتی چیزی را متوجه نمی شوید

or it's confusing,

یا گیج کننده است،

you can say, "It sounds Greek to me."

می توانید بگویید: "برای من یونانی به نظر می رسد."

Why is it Greek, and not French or Spanish?

چرا یونانی است و فرانسوی یا اسپانیایی نیست؟

I don't know.

من نمی دانم. به نظر

It sounds Greek to me.

من یونانی است.

We also say, "Keith, you are talking Double Dutch."

ما هم می گوییم کیت، تو داری دابل هلندی حرف می زنی. هلندی

Double Dutch.

دوبل.

Dutch is the language from Holland, right?

هلندی زبان هلندی است، درست است؟

You are talking Double Dutch.

شما دارید دابل هلندی صحبت می کنید.

Don't worry, things will get clearer.

نگران نباشید، همه چیز روشن تر خواهد شد.

A tip, if you are taking the IELTS speaking test

یک نکته، اگر در آزمون اسپیکینگ آیلتس شرکت می کنید

and if you're not really confident about this topic,

و در مورد این موضوع واقعاً مطمئن نیستید،

but you will be at the end of the video,

اما در انتهای ویدیو خواهید بود،

but if you are not you, you can show off your English a bit

اما اگر شما نیستید، می توانید کمی انگلیسی خود را نشان دهید

and gain time by saying,

و با گفتن

"I'm not an expert on this, but I think."

"من در این مورد متخصص نیستم، اما فکر می کنم، وقت خود را به دست آورید."

Or even better, "This is not my field of expertise,

یا حتی بهتر از آن، "این زمینه تخصص من نیست،

but I think."

اما فکر می کنم."

Or "Yeah, I have a limited understanding of economics,

یا "آره، من درک محدودی از اقتصاد دارم،

but I think."

اما فکر می کنم."

Or "My grasp of economics is not great,

یا "درک من از اقتصاد عالی نیست،

but I think."

اما فکر می کنم."

Dadadadada, right?

داددادا، درسته؟

Lovely little phrases you can use.

عبارات کوچک دوست داشتنی که می توانید استفاده کنید.

Great, let's move on

عالی است، بیایید ادامه دهیم

and talk about good economies and bad economies.

و در مورد اقتصادهای خوب و اقتصادهای بد صحبت کنیم.

Okay, so if the economy is going well, right,

خوب، پس اگر اقتصاد خوب پیش می‌رود، درست است،

meaning it's in a good financial state,

یعنی در وضعیت مالی خوبی است،

we can use the present simple

می‌توانیم از حال ساده

to describe the economy now, right?

برای توصیف اقتصاد در حال حاضر استفاده کنیم، درست است؟ می

We can say we have a robust economy.

توان گفت که اقتصاد قوی داریم.

Robust meaning strong, okay?

قوی به معنای قوی، خوب؟

You can describe what the economy is doing right now

شما می توانید آنچه را که اقتصاد در حال حاضر انجام می دهد

using the present continuous, okay.

با استفاده از حال استمراری توصیف کنید، بسیار خوب.

The economy is booming.

اقتصاد در حال رونق است.

Put the stress on the boom.

استرس را روی رونق قرار دهید.

The economy is booming.

اقتصاد در حال رونق است.

Booming meaning it's growing, getting bigger.

Booming یعنی در حال رشد است، بزرگتر می شود.

We can also describe a recent change in the economy

همچنین می‌توانیم تغییرات اخیر در اقتصاد را

using the present perfect.

با استفاده از زمان حال توصیف کنیم.

We could say, "There has been an upturn

می‌توانیم بگوییم «

in economic growth."

رشد اقتصادی جهشی داشته است».

Okay, there has been, present perfect.

بسیار خوب، وجود داشته است، حال کامل است.

There has been an, we would say there's been an.

وجود داشته است، ما می گوییم وجود داشته است.

There's been an, there's been an upturn in economic growth.

رشد اقتصادی، رشد اقتصادی داشته است.

Can you say?

می توانید بگویید؟

Nice, split it into two.

خوب، آن را به دو قسمت تقسیم کنید.

There's been an upturn in economic growth.

رشد اقتصادی افزایش یافته است.

Lovely, very, very good.

دوست داشتنی، بسیار، بسیار خوب.

Okay, now on the other hand,

خوب، حالا از طرف دیگر،

if the economy is going badly, again,

اگر اقتصاد بد پیش می رود، دوباره

we can use the present simple to describe it now.

می توانیم از حال ساده برای توصیف آن استفاده کنیم. می

We can say we have a stagnant economy.

توان گفت که اقتصاد راکد داریم.

Stagnant just means stuck, right,

Stagnant فقط به معنای گیر کردن، درست بودن

or not moving.

یا عدم حرکت است.

Normally we use this for water, stagnant water,

معمولاً ما از آن برای آب استفاده می کنیم، آب راکد،

which is water that isn't moving,

آبی که حرکت نمی کند

and often smells bad, like the water in a well or in a pond.

و اغلب بوی بدی می دهد، مانند آب چاه یا حوض.

So here, idiomatically, we're describing the economy

بنابراین در اینجا، به صورت اصطلاحی، ما اقتصاد را توصیف می کنیم

that it's not going well, right?

که خوب پیش نمی رود، درست است؟

We have a stagnant economy.

ما یک اقتصاد راکد داریم.

The shops aren't selling goods,

مغازه ها کالا نمی فروشند،

the people aren't buying, not good.

مردم نمی خرند، خوب نیستند.

You could also say the economy is really slow at the moment.

شما همچنین می توانید بگویید که اقتصاد در حال حاضر واقعا کند است.

So as well as being bad, it can be slow.

بنابراین علاوه بر بد بودن، می تواند کند باشد.

The economy is really slow at the moment.

در حال حاضر اقتصاد واقعا کند است.

In addition, we can use the present continuous

علاوه بر این، ما می توانیم از حال استمراری

to describe what is happening, right?

برای توصیف آنچه در حال وقوع است استفاده کنیم، درست است؟

We could say we are heading for a recession.

می توان گفت که به سمت رکود پیش می رویم.

To be heading for, or to head for,

رفتن به سمت رکود اقتصادی یا

to go towards a recession is where the economy goes down,

رفتن به سمت رکود جایی است که اقتصاد پایین می‌آید،

nothing's working, prices are too expensive,

هیچ چیز کار نمی‌کند، قیمت‌ها خیلی گران هستند،

nobody's got any money.

هیچ‌کس پولی ندارد.

It's all doom and gloom, a recession.

این همه عذاب و تاریکی است، یک رکود.

So we are heading for a recession.

بنابراین ما به سمت رکود پیش می رویم.

We can also use the present perfect to describe

همچنین می‌توانیم از حال کامل برای توصیف

that recent change.

آن تغییر اخیر استفاده کنیم.

So we could say there has been a downturn

بنابراین می توانیم بگوییم که

in economic growth, okay?

رشد اقتصادی رکود داشته است، خوب؟

Remember there has been an, there's been an,

به یاد داشته باشید که یک

there's been an, there's been a downturn in economic growth.

رکود در رشد اقتصادی وجود داشته است، وجود دارد، وجود دارد، وجود دارد.

Two phrases, there's been an a downturn in economic growth.

دو عبارت، یک رکود در رشد اقتصادی وجود دارد.

Put it all together, repeat with me.

همه را کنار هم بگذارید، با من تکرار کنید.

There's been a downturn in economic growth.

رکود در رشد اقتصادی وجود دارد.

Now, we're cooking.

حالا در حال آشپزی هستیم

Nice, very nice.

خوب، خیلی خوب.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Now, we're gonna look at some essential economic terms.

اکنون، ما به برخی از اصطلاحات اقتصادی اساسی نگاه می کنیم.

'Terms' just means terminology, right, words.

"شرایط" فقط به معنای اصطلاحات، درست، کلمات است.

First of all, inflation, inflation.

اول از همه، تورم، تورم.

Inflation is the increase in the price of goods

تورم افزایش قیمت کالاها

and services.

و خدمات است.

Simple as that, right?

به همین سادگی، درست است؟

Normally, it's a percent, like 10%.

به طور معمول، این یک درصد است، مانند 10٪.

We talk about the rate of inflation,

ما در مورد نرخ تورم صحبت می کنیم،

is how fast or how much the prices are increasing.

اینکه قیمت ها چقدر سریع یا چقدر در حال افزایش است.

The rate of inflation.

نرخ تورم.

I think now in England it's 10%.

فکر می کنم الان در انگلیس 10 درصد است.

It's very, very high.

خیلی خیلی بالاست می

You can also say the inflation rate.

توانید نرخ تورم را هم بگویید.

The rate of blank or the inflation rate.

نرخ خالی یا نرخ تورم.

There are other rates as well.

نرخ های دیگری نیز وجود دارد.

We've got the unemployment rate.

ما نرخ بیکاری را داریم.

Unemployment, employment is having a job,

بیکاری، اشتغال داشتن شغل است،

'un-' is 'not', so not having a job.

«بدون-» «نیست»، پس نداشتن شغل است.

So it's how many people don't have a job,

یعنی چند نفر شغل ندارند،

how many people are out of work?

چند نفر بیکار هستند؟

Nice, collocation, out of work.

خوب، هماهنگ، بیکار.

So the unemployment rate again is often a percentage.

بنابراین نرخ بیکاری دوباره اغلب یک درصد است.

In some countries the unemployment rate is 30%

در برخی کشورها نرخ بیکاری

amongst young people.

در میان جوانان 30 درصد است.

So I think the unemployment rate is the number of people

بنابراین من فکر می کنم نرخ بیکاری تعداد افراد

without a job divided by the number of people

بدون شغل تقسیم بر تعداد افراد

in the working population.

در جمعیت شاغل است.

Working population or labor force.

جمعیت شاغل یا نیروی کار.

The labor force, that's people available to work.

نیروی کار، این افراد در دسترس برای کار هستند.

Good collocations, make a note of these, right?

مجموعه های خوب، این ها را یادداشت کنید، درست است؟

There are other rates.

نرخ های دیگری نیز وجود دارد.

There's the interest rate,

نرخ بهره وجود دارد،

which is how interested you are in this video.

که چقدر به این ویدیو علاقه مند هستید.

No, of course not, I'm pulling your leg.

نه، البته نه، من پای تو را می کشم.

The interest rate is nothing to do

نرخ بهره ربطی

with how interested you are.

به میزان علاقه شما ندارد.

It's how much money you have to pay back

این مقدار پولی است که باید

to the bank on your loan.

بابت وام خود به بانک پس بدهید.

So a loan is money that you borrow from the bank,

پس وام پولی است که از بانک وام می گیرید

and, of course, when you give it back to the bank,

و البته وقتی آن را به بانک پس می دهید

you have to give them more.

باید بیشتر به آنها بدهید.

I know, right?

می دانم، درست است؟

What's that all about?

این همه در مورد چیست؟

Banks making money.

پول درآوردن بانک ها

That's the interest rate,

این نرخ بهره است،

is how much more money you have to give them back.

یعنی چقدر پول بیشتری باید به آنها پس بدهید.

So the interest rate has been rising, right,

بنابراین، نرخ بهره در

over recent years in, at least in Europe and the USA.

سال‌های اخیر، حداقل در اروپا و ایالات متحده، در حال افزایش بوده است.

And another very, very useful acronym is GDP,

و مخفف بسیار بسیار مفید دیگر GDP است که

stands for gross domestic product.

مخفف تولید ناخالص داخلی است.

So an acronym is where you take the first letter

بنابراین مخفف جایی است که حرف اول

of the word GDP, gross domestic product.

کلمه GDP، تولید ناخالص داخلی را می گیرید.

And again, this is normally a percentage.

و دوباره، این معمولاً یک درصد است.

Like the GDP in the UK last year was, I dunno, 2% maybe.

مانند تولید ناخالص داخلی در بریتانیا در سال گذشته، نمی دانم، شاید 2٪ بود.

I think China has had one of the highest GDPs

من فکر می کنم چین یکی از بالاترین تولید ناخالص داخلی را

in recent years.

در سال های اخیر داشته است.

And so it's the gross domestic product,

و بنابراین، تولید ناخالص داخلی است،

which is basically the total value of the goods produced

که اساساً ارزش کل کالاهای تولید شده

in a year in a country, or in an economy.

در یک سال در یک کشور یا در یک اقتصاد است.

Okay, great, GDP, gross domestic product.

خوب، عالی، تولید ناخالص داخلی، تولید ناخالص داخلی. به

I remember, I think it was Bhutan,

یاد دارم، فکر می‌کنم بوتان بود،

there's a country that was famous

کشوری معروف بود،

'cause it changed gross domestic products

زیرا تولید ناخالص داخلی را

to gross domestic happiness,

به خوشبختی ناخالص داخلی تغییر داد،

which they felt was more important,

که آنها احساس می‌کردند مهم‌تر است،

or at least as important as what we are producing.

یا حداقل به اندازه آنچه ما تولید می‌کنیم مهم است.

Yeah, I would tend to agree.

بله، من تمایل دارم موافق باشم.

Let's move on.

بیایید ادامه دهیم.

Right, let's look now at things going up

درست است، بیایید اکنون به بالا

and things going down,

و پایین رفتن چیزها

and how we describe that in English.

و نحوه توصیف آن به زبان انگلیسی نگاه کنیم.

First of all, things going up,

اول از همه، همه چیز بالا می رود،

like your excitement as Saturday gets closer.

مانند هیجان شما با نزدیک شدن به شنبه.

Things going up.

اوضاع رو به بالاست می‌توانیم

We can say to go up, we can talk about, let's see,

بگوییم بالا برویم، می‌توانیم درباره

GDP, remember, gross domestic product.

تولید ناخالص داخلی، به یاد داشته باشید، تولید ناخالص داخلی صحبت کنیم.

GDP has gone up to 6%.

تولید ناخالص داخلی به 6 درصد رسیده است.

The gone up, gone up to 6%.

افزایش یافته، تا 6 درصد افزایش یافته است.

GDP has gone up to.

تولید ناخالص داخلی بالا رفته است.

(speaking gibberish)

GDP has gone up to 6%.

تولید ناخالص داخلی به 6 درصد رسیده است.

We can also say GDP has risen to 6%.

همچنین می توان گفت تولید ناخالص داخلی به 6 درصد افزایش یافته است.

GDP has climbed to 6%.

تولید ناخالص داخلی به 6 درصد رسیده است.

GDP has increased to 6%.

تولید ناخالص داخلی به 6 درصد افزایش یافته است.

If it's gone up a lot,

اگر افزایش زیادی داشته باشد، می

we can say GDP has rocketed to 6%,

توانیم بگوییم که تولید ناخالص داخلی به 6 درصد رسیده است

or GDP has soared to 6%.

یا تولید ناخالص داخلی به 6 درصد افزایش یافته است.

GDP has shot up, shot up to 6%.

تولید ناخالص داخلی بالا رفته و به 6 درصد رسیده است.

Notice as well the difference to, between to and by.

همچنین به تفاوت بین to و by توجه کنید.

If it's risen TO 6%, that's the final percent.

اگر به 6 درصد افزایش یابد، این درصد نهایی است.

If it's risen BY 6%, that's the change in the rate, okay.

اگر 6 درصد افزایش یافته باشد، این تغییر در نرخ است، بسیار خوب.

Now, two nice expressions here.

حال، دو عبارت زیبا در اینجا.

One of them is to go through the roof.

یکی از آنها عبور از پشت بام است. از

Go through the roof, that's the roof,

پشت بام عبور کن، این همان سقف است،

which means to go extremely high, right?

که به معنای بالا رفتن بسیار است، درست است؟

We can talk about inflation has gone through the roof

می توان صحبت کرد که تورم از پشت بام عبور کرده است

or the (speaking gibberish)

یا (حرف های بیهوده)

or the unemployment rate is going through the roof.

یا نرخ بیکاری از پشت بام می گذرد.

The second expression is to hit an all-time high,

عبارت دوم این است که به بالاترین حد خود برسیم،

which means to be the highest ever in all time.

که به معنای بالاترین بودن در تمام دوران است.

So you'll hear journalists and politicians using this a lot

بنابراین شما می شنوید که روزنامه نگاران و سیاستمداران از این بسیار استفاده می کنند

'cause it's very exaggerating, exaggerating.

، زیرا این بسیار اغراق آمیز و اغراق آمیز است.

Yes, inflation has hit an all-time high

بله، تورم به بالاترین حد خود رسیده است

or the unemployment rate has hit an all-time high.

یا نرخ بیکاری به بالاترین حد خود رسیده است.

Okay, nice expressions.

باشه عبارات قشنگی

Let's move on and think about, not just think,

بیایید پیش برویم و به آن فکر کنیم، نه فقط فکر کنیم،

but talk about things going down, right?

بلکه در مورد چیزهایی که در حال سقوط هستند صحبت کنیم، درست است؟

Maybe like your motivation

شاید انگیزه شما با

as the test gets closer and closer.

نزدیک شدن به آزمون باشد.

(chuckles) Things are going down.

(می خندد) همه چیز رو به پایین است.

We can say, of course, GDP has gone down to 6%.

البته می توان گفت که تولید ناخالص داخلی به 6 درصد کاهش یافته است.

Remember to is the final percent.

به یاد داشته باشید که درصد نهایی است.

If we say GDP has gone down by 6%,

اگر بگوییم تولید ناخالص داخلی 6 درصد کاهش یافته است،

that 6% is the change.

آن 6 درصد تغییر است.

We can also say GDP has fallen.

همچنین می توان گفت تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است.

GDP has decreased.

تولید ناخالص داخلی کاهش یافته است.

It has declined.

کاهش یافته است.

It has dropped.

افت کرده است.

And if it's gone down a lot,

و اگر خیلی پایین آمده باشد، می

we can say it has slumped or it has plummeted.

توانیم بگوییم که سقوط کرده است یا به شدت کاهش یافته است.

Lovely words, slumped, plummeted, nice words.

کلمات دوست داشتنی، سقوط، سقوط، کلمات زیبا.

And, of course, you can use those expressions,

و البته، می‌توانید از آن عبارات استفاده کنید،

like the going up one,

مانند بالا رفتن،

like it has hit rock bottom these days.

مثل اینکه این روزها به پایین‌ترین حد رسیده است.

GDP has hit rock bottom these days.

تولید ناخالص داخلی این روزها به پایین ترین سطح خود رسیده است.

It's a very, very low, late,

این یک نرخ بسیار بسیار پایین، دیر،

very, very low rate,

بسیار، بسیار پایین است،

or it is at an all-time low.

یا در پایین ترین سطح خود قرار دارد.

Excellent, nice expressions.

عبارات عالی و زیبا

Great, so although this is not your field of expertise,

عالی است، بنابراین اگرچه این زمینه تخصصی شما نیست،

maybe, I hope now you feel more confident

شاید، امیدوارم اکنون احساس اطمینان بیشتری داشته باشید تا

to speak a little bit about the economy,

کمی در مورد اقتصاد صحبت کنید،

at least to understand the basics,

حداقل برای درک اصول اولیه،

to have some useful phrases,

داشتن عبارات مفید

and the essential terminology you need

و اصطلاحات ضروری که برای آن نیاز دارید.

to talk about the economy, excellent.

در مورد اقتصاد صحبت کنید، عالی است.

If you've enjoyed this video,

اگر از این ویدیو لذت بردید،

please do subscribe to the channel English Speaking Success,

لطفاً در کانال English Speaking Success مشترک شوید،

turn on notifications.

اعلان ها را روشن کنید.

And listen, if you are preparing for IELTS,

و گوش کنید، اگر برای آیلتس آماده می‌شوید،

and you, or you just want to improve

و یا فقط می‌خواهید

and develop your speaking skills,

مهارت‌های اسپیکینگ خود را بهبود بخشید و توسعه دهید، به

go and check out my website, the Keith Speaking Academy,

وب‌سایت من، آکادمی Speaking Keith مراجعه کنید،

and you'll find free lessons and information about the test.

و دروس رایگان و اطلاعاتی در مورد آزمون خواهید یافت.

And basically every topic under the sun,

و اساساً هر مبحثی زیر آفتاب، به

you'll find a free lesson there, I think.

نظر من یک درس رایگان در آنجا پیدا خواهید کرد.

Go and check it out keithspeakingacademy.com.

بروید و آن را به keithspeakingacademy.com بررسی کنید .

And great, I will see you in the next video.

و عالی، من شما را در ویدیوی بعدی می بینم.

Take care my friend.

مراقب خودت باش دوست من.

Bye bye.

خداحافظ.

(pleasant music)

(موسیقی دلنشین)