Learn English Vocabulary Daily #9.5 - British English Podcast

Hello and welcome to The English Like a Native Podcast, the listening

سلام و به The English Like a Native Podcast،

resource for intermediate to advanced level English learners.

منبع شنیداری برای زبان آموزان سطح متوسط ​​تا پیشرفته انگلیسی، خوش آمدید.

This particular series is called Your English Five a Day, which

این سریال خاص Your English Five a Day نام دارد که

intends to expand your vocabulary.

قصد دارد دایره لغات شما را گسترش دهد.

My name is Anna and today is Week 9, Day 5.

نام من آنا است و امروز هفته نهم، روز پنجم است.

To begin our list, we start with a noun and it is the noun rally, rally.

برای شروع لیست، با یک اسم شروع می کنیم و آن اسم رالی، رالی است.

I spell this R A L L Y, rally, rally.

من این را R A L L Y، رالی، رالی می نویسم.

In tennis, or squash, or badminton, a rally is a continuous

در تنیس، اسکواش، یا بدمینتون، رالی

exchange of hits between players.

تبادل مداوم ضربات بین بازیکنان است.

So, if you are a fan of any of those racket sports, you'll understand

بنابراین، اگر طرفدار هر یک از آن ورزش‌های راکتی باشید، متوجه خواهید شد

that a rally is like one round.

که رالی مانند یک راند است.

So, a good rally is a round that kind of goes on a little bit longer than usual.

بنابراین، رالی خوب دوری است که کمی بیشتر از حد معمول طول می‌کشد.

A short rally might only involve a service, a return of service and then

یک رالی کوتاه ممکن است فقط شامل یک سرویس، بازگشت سرویس و سپس

a dropshot and the rally is over.

دراپ شات باشد و رالی به پایان برسد.

That would be a very short rally.

این یک تجمع بسیار کوتاه خواهد بود.

It's not very interesting to watch short rallies really.

واقعا تماشای رالی های کوتاه خیلی جالب نیست.

The occasional one is okay, but it's nice as a player, and I think

گاه به گاه خوب است، اما به عنوان یک بازیکن، و به

as a spectator, to see a rally that takes a bit of time, where you can

عنوان یک تماشاگر، دیدن یک رالی که کمی زمان بر است، خوب است، جایی که

really see the players trying to work out how to beat their opponent.

واقعاً می‌توانید ببینید که بازیکنان سعی می‌کنند چگونه حریف خود را شکست دهند.

Here's an example sentence:

در اینجا یک جمله مثال آمده است:

"That was the best rally we've had in ages, how we didn't win, I don't know.

"این بهترین رالی بود که ما در طول اعصار داشته‌ایم، نمی‌دانم چگونه پیروز نشدیم.

Great game though."

هرچند بازی عالی بود."

Alright, moving on to our next word, we have a verb and

بسیار خوب، به سراغ کلمه بعدی خود می رویم، ما یک فعل داریم و

it is emphasise, emphasise.

آن تاکید، تاکید است.

This is spelled E M P H A S I S E, emphasise.

این را املای E M P H A S I S E، تاکید کنید.

To emphasise something is to show that something is very important

تاکید بر چیزی نشان دادن این است که چیزی بسیار مهم است

or worth giving attention to.

یا ارزش توجه به آن را دارد.

It's similar to highlight or make something seem bigger maybe than

این شبیه به برجسته کردن یا نشان دادن چیزی بزرگتر از آنچه

it is, or at least spotlighting it.

هست، یا حداقل برجسته کردن آن است.

So, for example, when I wear a long jumper dress, I may decide to wear a belt

بنابراین، به عنوان مثال، زمانی که من یک لباس بلند می پوشم ، ممکن است تصمیم بگیرم کمربند بپوشم،

because the belt emphasises my figure.

زیرا کمربند بر اندام من تأکید می کند.

It emphasises my slim waist and my curvy shape, of which I'm quite proud.

این بر کمر باریک و شکل منحنی من تأکید می کند ، که من به آن افتخار می کنم.

If I play squash, then I will often wear a vest top, and this emphasisizes

اگر من اسکواش بازی می کنم، اغلب یک تاپ جلیقه می پوشم، و این بر

my toned, muscular arms and shoulders.

بازوها و شانه های من و عضلانی تاکید دارد.

I don't wear the vest top to emphasise my toned arms, but it

من تاپ جلیقه را برای تاکید بر بازوهای تنومندم نمی پوشم، اما بر روی

does emphasise my toned arms.

بازوهای من تاکید می کند.

Alright, so here's an example sentence.

خوب، بنابراین در اینجا یک جمله مثال است.

"I'd just like to emphasise how important it is for people to learn foreign

من فقط می خواهم تاکید کنم که یادگیری زبان های خارجی برای مردم چقدر مهم است

languages, it opens so many doors."

، این درهای زیادی را باز می کند."

So, to emphasise a piece of information is to give extra weight to it,

بنابراین، تأکید بر یک قطعه اطلاعات به معنای اهمیت دادن به آن است

to make sure that people really heard that piece of information.

تا مطمئن شوید که مردم واقعاً آن اطلاعات را شنیده اند.

For example, I'd like to emphasise how pleased I am that you're

به عنوان مثال، من می خواهم تأکید کنم که چقدر خوشحالم که شما

listening to this podcast today.

امروز به این پادکست گوش می دهید.

And if you're pleased about being here and enjoying it, then please do take

و اگر از حضور در اینجا و لذت بردن از آن راضی هستید، لطفاً

a moment to emphasise your love, love might be a strong word, but emphasise

یک لحظه برای تأکید بر عشق خود وقت بگذارید، عشق ممکن است کلمه قوی باشد، اما

your like of this podcast by giving it a rating or a review, a kind one, please.

با دادن امتیاز یا نقدی که به آن دوست دارید، روی دوست داشتن خود از این پادکست تأکید کنید. ، لطفا.

I mean, honest, of course.

منظورم این است که البته صادقانه.

Anyway, let's move on.

به هر حال بریم جلو.

Our next word on our list is an adjective and it is avid, avid.

کلمه بعدی ما در لیست ما یک صفت است و مشتاق، مشتاق است.

I spell this A V I D, avid.

من این را A V I D می نویسم، مشتاق.

If someone is described as avid, then they are extremely eager or interested.

اگر کسی به عنوان مشتاق توصیف شود، پس او بسیار مشتاق یا علاقه مند است.

Here's an example sentence:

در اینجا یک جمله مثال آورده شده است:

"I am an avid fan of ice hockey, I try to get to every game when they

"من از طرفداران پرشور هاکی روی یخ هستم، وقتی آنها

play at our local sports centre."

در مرکز ورزشی محلی ما بازی می کنند سعی می کنم به هر بازی برسم."

Next on the list is another adjective and it is extraordinary, extraordinary.

بعدی در لیست یک صفت دیگر است و فوق العاده، فوق العاده است.

This is spelled E X T R A O R D I N A R Y, extraordinary.

املای این E X T R A O R D I N A R Y، فوق العاده است.

If something is described as extraordinary, then it's special.

اگر چیزی به عنوان خارق العاده توصیف شود، پس خاص است.

It's very unusual.

خیلی غیرعادی است.

It's unexpected or strange.

غیر منتظره یا عجیب است.

It's not ordinary.

معمولی نیست.

Here's an example sentence:

این یک جمله مثال است:

"What an extraordinary voice that girl has got, we need to book her to

"این دختر چه صدای فوق العاده ای دارد، باید او را رزرو کنیم تا

perform at next year's gala dinner."

در شام جشن سال آینده اجرا کند."

And last on our list is an idiom: never cease to amaze.

و آخرین در لیست ما یک اصطلاح است: هرگز دست از شگفتی نکش.

If something never ceases to amaze, then it means, or at least emphasises,

اگر چیزی هرگز شگفت‌زده نمی‌شود، به این معنی است، یا حداقل تأکید می‌کند

that someone is always amazing, or something is always amazing, and it

که کسی همیشه شگفت‌انگیز است، یا چیزی همیشه شگفت‌انگیز است، و

never fails to capture your attention.

هرگز توجه شما را جلب نمی‌کند.

How are we spelling this?

چگونه این را می نویسیم؟

Let's just double check.

بیایید فقط دوبار بررسی کنیم.

We've got never, N E V E R.

ما هرگز نخواهیم داشت، N E V E R.

Cease, C E A S E.

Cease، C E A S E.

To, T O.

To، T O.

Amaze, A M A Z E and whoever is talking would say 'me'.

Amaze، A M A Z E و هرکسی که صحبت می کند می گوید "من".

You never cease to amaze me.

تو هرگز دست از تعجب من نمی بری

It never ceases to amaze me.

هرگز از شگفتی من باز نمی ماند.

They never cease to amaze me.

آنها هرگز از شگفت زده کردن من دست بر نمی دارند.

An example might be if you were to see the Northern Lights on a regular

یک مثال ممکن است این باشد که اگر بخواهید شفق شمالی را به طور منظم ببینید،

basis, you might look up and go,

ممکن است به بالا نگاه کنید و بگویید:

"The Aurora Borealis never ceases to amaze me."

"شفق قطبی هرگز از شگفت زده کردن من باز نمی ماند."

Or if someone tells you they've done something wonderful and

یا اگر کسی به شما بگوید که کاری فوق‌العاده انجام داده‌اند و

they always do wonderful things, you might look at them and say,

همیشه کارهای فوق‌العاده‌ای انجام می‌دهند، ممکن است به او نگاه کنید و بگویید:

"You never cease to amaze me."

"تو هرگز از شگفت‌زده کردن من دست نمی‌کشی."

You're just telling them,

شما فقط به آنها می گویید

"You're wonderful.

"شما فوق العاده هستید.

I'm always amazed by you."

من همیشه از شما شگفت زده هستم."

This could also be used in a sarcastic way as well.

این همچنین می تواند به روشی طعنه آمیز نیز مورد استفاده قرار گیرد.

When someone amazes you in a shocking and disapproving way, they do things that

وقتی کسی شما را به شیوه‌ای تکان‌دهنده و ناپسند شگفت‌زده می‌کند، کارهایی را انجام می‌دهد که

you just would never expect them to do.

هرگز انتظار انجام آن را ندارید.

They behave in terrible ways and you just go,

آنها رفتارهای وحشتناکی دارند و تو فقط می گویی:

"Agh, you never cease to amaze me.

"آخ، تو هیچ وقت از تعجب من دست نمی کشی.

You are despicable.

تو حقیر هستی.

I am ashamed to be related to you."

من از اینکه با تو فامیل هستم خجالت می کشم."

Hopefully, you never say that about anyone, but it does happen.

امیدوارم هرگز در مورد کسی چنین چیزی نگویید، اما این اتفاق می افتد.

Here's another example sentence:

در اینجا یک جمله مثال دیگر وجود دارد:

"Oh, your talents never cease to amaze me, Rebecca, is there anything you can't do?"

"اوه، استعدادهای تو هرگز از تعجب من باز نمی مانند، ربکا، آیا کاری هست که نتوانی انجام دهی؟"

Alright, so that's our five for today.

خوب، پس این پنج مورد امروز ماست.

Gosh, it goes so quickly, doesn't it?

خداییش خیلی زود میگذره، نه؟

Let's recap what we've covered.

بیایید آنچه را که پوشش داده‌ایم مرور کنیم.

We started with the noun rally, which is a continuous exchange of hits between

ما با اسم رالی شروع کردیم که رد و بدل مداوم ضربات بین

players in tennis, squash or badminton.

بازیکنان تنیس، اسکواش یا بدمینتون است.

Then we had the verb emphasise, to show that something's very

سپس فعل تاکیدی را داشتیم، تا نشان دهیم چیزی بسیار

important or worth looking at.

مهم است یا ارزش دیدن دارد.

We had the adjective avid, meaning extremely eager.

ما صفت avid داشتیم یعنی بی نهایت مشتاق.

Hopefully you're an avid listener of this podcast.

امیدواریم شنونده مشتاق این پادکست باشید.

Then we had the adjective extraordinary, which is something that isn't

سپس صفت فوق‌العاده را داشتیم، چیزی که

ordinary, it's extra special.

معمولی نیست، فوق‌العاده خاص است.

Then we finished with the idiom never cease to amaze me, when

سپس ما با این اصطلاح به پایان رسیدیم که هرگز مرا متحیر نمی کند، زمانی که

something is just constantly awe inspiring, constantly wonderful.

چیزی مدام الهام بخش است و دائماً شگفت انگیز است.

Let's now try for pronunciation, please, if you are able to, repeat after me.

حالا بیایید برای تلفظ امتحان کنیم، لطفا اگر می توانید بعد از من تکرار کنید.

Rally.

رالی.

Rally.

رالی.

Emphasise.

اهمیت دادن.

Emphasise.

اهمیت دادن.

Avid.

مشتاق.

Avid.

مشتاق.

Extraordinary.

خارق العاده.

Extraordinary.

خارق العاده.

Never cease to amaze me.

هرگز دست از شگفت زده کردن من برندار.

Never cease to amaze me.

هرگز دست از شگفت زده کردن من برندار.

Very good.

خیلی خوب.

Okay, let's bring those all together in a little story kind of thing.

خوب، بیایید همه اینها را در یک داستان کوچک گرد هم بیاوریم.

Yeah, it's not really a story today, but bringing them all together.

بله، این واقعاً یک داستان امروزی نیست، بلکه همه آنها را با هم جمع می کند.

Let's see if you can spot them.

بیایید ببینیم آیا می توانید آنها را تشخیص دهید. آیا

Are you an avid tennis player who loves to teach and inspire others?

شما یک تنیس باز مشتاق هستید که دوست دارد به دیگران آموزش دهد و الهام بخشد؟

Do you have the skills and experience to lead a team of

آیا مهارت و تجربه لازم برای رهبری تیمی از

talented and motivated students?

دانشجویان با استعداد و با انگیزه را دارید؟

Do you want to be part of an extraordinary journey to the national finals?

آیا می خواهید بخشی از یک سفر فوق العاده به فینال های ملی باشید؟

If you answered yes to these questions, then we have an

اگر پاسخ شما به این سوالات مثبت است،

exciting opportunity for you.

فرصتی هیجان انگیز برای شما داریم.

We're looking for a tennis coach for our university team, who can help us achieve

ما به دنبال یک مربی تنیس برای تیم دانشگاه خود هستیم که بتواند به ما کمک کند تا به

our dreams of becoming the champions.

رویاهایمان برای قهرمان شدن برسیم.

As our coach, you will be responsible for planning and conducting training

به عنوان مربی ما، شما مسئول برنامه ریزی و اجرای

sessions, developing strategies and tactics, and providing feedback

جلسات آموزشی، توسعه استراتژی ها و تاکتیک ها و ارائه بازخورد

and guidance to our players.

و راهنمایی به بازیکنان ما خواهید بود.

You will also promote team spirit, emphasise the importance of teamwork

همچنین روحیه تیمی را ارتقا می دهید، بر اهمیت کار تیمی

and sportsmanship, and foster a positive and supportive environment.

و روحیه ورزشی تأکید می کنید و محیطی مثبت و حمایتی را ایجاد می کنید.

You will work closely with our captain and our sports coordinator, who will support

شما از نزدیک با کاپیتان ما و هماهنگ کننده ورزشی ما کار خواهید کرد که از

you in your role and provide you with the necessary resources and facilities.

شما در نقش شما حمایت می کنند و منابع و امکانات لازم را در اختیار شما قرار می دهند.

You will also have the chance to travel with us to various tournaments

شما همچنین این شانس را خواهید داشت که با ما به مسابقات

and events, and represent our university with pride and honour.

و رویدادهای مختلف سفر کنید و دانشگاه ما را با افتخار و افتخار نمایندگی کنید.

We want to be known for our outstanding rallies and skilful shots.

ما می خواهیم به خاطر رالی های برجسته و شوت های ماهرانه خود شناخته شویم.

To apply for this position, you need to have a valid coaching certificate,

برای درخواست این موقعیت، باید مدرک مربیگری معتبر،

a proven track record of coaching success, and a passion for tennis.

سابقه موفقیت آمیز مربیگری و اشتیاق به تنیس داشته باشید.

You also need to be available for at least 10 hours per week, and be

همچنین باید حداقل 10 ساعت در هفته در دسترس باشید و

flexible and adaptable to our schedule.

با برنامه ما منعطف و سازگار باشید.

If you think you have what it takes to be our coach, please send us your CV

اگر فکر می‌کنید آنچه را که برای مربیگری ما لازم است دارید، لطفاً رزومه خود

and a cover letter explaining why you are the best candidate for the job.

و یک نامه پوششی را برای ما ارسال کنید و توضیح دهید که چرا بهترین نامزد برای این شغل هستید.

We would love to hear from you, and we hope to meet you soon.

ما دوست داریم از شما بشنویم و امیدواریم به زودی شما را ملاقات کنیم.

Our team is full of amazing players who never cease to amaze us with

تیم ما پر از بازیکنان شگفت انگیزی است که هرگز با

their talent and dedication.

استعداد و فداکاری خود ما را شگفت زده نمی کنند.

They deserve the best coach possible, and we hope that coach is you."

آنها لایق بهترین مربی ممکن هستند، و ما امیدواریم که آن مربی شما باشید."

Okay, there we go.

بسیار خوب، ما می رویم. آیا

Did you spot all the words and phrases from today?

همه کلمات و عبارات امروز را متوجه شدید؟

I do hope so, and I hope you found today useful.

امیدوارم که اینطور باشد، و امیدوارم که امروز مفید بوده باشد.

Until next time, take very good care and goodbye.

تا دفعه بعد، خیلی خوب مراقبت کن و خداحافظ