Present Perfect Continuous - Basic English Grammar Lesson

I’ve been trying to film this video  all day but it keeps going wrong! 

تمام روز سعی می‌کردم از این ویدیو فیلم بگیرم، اما به اشتباه ادامه می‌دهد!

What does that mean? Does it  mean have you been trying to film  

معنی آن چیست؟ آیا به این معنی است که سعی کرده‌اید فیلم‌برداری کنید

but you’ve given up? Does it mean  that I’ve now finished filming?

اما منصرف شده‌اید؟ آیا این بدان معناست که من اکنون فیلمبرداری را تمام کرده ام؟

Today we’re talking about the present perfect  continuous tense, which we use to talk about  

امروز در مورد زمان حال کامل استمراری صحبت می کنیم که از آن برای صحبت در مورد

an activity that is ongoing. But how does it work?

فعالیتی که در حال انجام است استفاده می کنیم. اما چگونه کار می کند؟

The present perfect continuous tense  is created using 4 words in the correct  

زمان حال کامل استمراری با استفاده از 4 کلمه به ترتیب صحیح

order at the beginning of a sentence. I have been playing the piano all morning. 

در ابتدای جمله ایجاد می شود. من تمام صبح پیانو می زدم.

First of all, we have the  subject, so in this case: “I”. 

اول از همه، ما موضوع را داریم، بنابراین در این مورد: "من".

Then, we use “have” or “has”  depending on the subject. 

سپس، بسته به موضوع از «دارا» یا «دارا» استفاده می‌کنیم .

Next, is the word “been”.  This is the part that shows  

بعد، کلمه "بوده" است. این قسمتی است که نشان

the activity is ongoing and it doesn’t change  no matter what the subject or the verb is. 

می‌دهد   فعالیت در حال انجام است و فرقی نمی‌کند که فاعل یا فعل چیست.

And finally, we have the main  verb, with an “ing” ending. 

و در نهایت، فعل اصلی را با یک پایان "ing" داریم.

“I have been playing” And then you can finish off  

«من بازی می‌کردم» و سپس می‌توانید جمله را به پایان برسانید

the sentence, including details of the activity  and how long it has been going on for, usually  

، از جمله جزئیات فعالیت و مدت زمانی که ادامه داشته است، معمولاً

by adding the subject and then a time phrase. “I have been playing the piano all morning.”

با اضافه کردن موضوع و سپس عبارت زمانی. "من تمام صبح پیانو می زدم."

Here's a pro tip: if you want to sound more like a  native speaker, you can get a little bit lazy.  

در اینجا یک نکته حرفه ای وجود دارد: اگر می خواهید بیشتر شبیه یک سخنران بومی به نظر برسید، می توانید کمی تنبل شوید.

We’ll often use a contraction of the subject and  “has/have”, which means we shorten it to one word.  

ما اغلب از یک انقباض موضوع و «دارا/داشتن» استفاده می‌کنیم، به این معنی که آن را به یک کلمه کوتاه می‌کنیم.

I have becomes “I’ve”. You have  becomes “you’ve”. They have becomes  

من به "من" تبدیل شده ام. شما دارید به «تو» تبدیل می‌شود. آنها تبدیل به

“they’ve”. He has becomes “he’s”. She has  becomes “she’s”. Anna has becomes “Anna’s”. 

«آنها» شده اند. او به «او» تبدیل شده است. او تبدیل به «او» شده است. آنا به "آنا" تبدیل شده است.

Anna’s been teaching English all morning.

آنا تمام صبح مشغول تدریس انگلیسی است.

Now let’s talk about those time phrases.  What’s the difference between the word “for”  

حالا بیایید در مورد آن عبارات زمانی صحبت کنیم. تفاوت بین کلمه "برای"

and the word “since”? This is a very  common mistake with non-native English  

و کلمه "از آنجایی" چیست؟ این یک اشتباه بسیار رایج با انگلیسی زبانان غیربومی است،

speakers so let’s go through it carefully. The word “for” is used when you are talking about  

بنابراین بیایید آن را با دقت مرور کنیم. کلمه "برای" زمانی استفاده می شود که شما در مورد مدت زمانی صحبت می

an amount of time. For example, “She  practiced the dance for 2 hours” or  

کنید. برای مثال، «او 2 ساعت رقص را تمرین کرد» یا

“I’ve been at the bus stop for half an hour”. The word “since” is used when you want to say the  

«نیم ساعت است که در ایستگاه اتوبوس هستم». وقتی می‌خواهید زمان شروع را بگویید، کلمه «از آنجا» استفاده می‌شود

start time. For example, “I’ve been here since  6 o’clock” or “I’ve lived in this house since  

. برای مثال، «من از ساعت 6 اینجا هستم» یا «از سال 2011 در این خانه زندگی می‌کنم

2011”. If you want to be less specific, you could  say “for a while”. “I’ve been thinking about it  

». اگر می‌خواهید کمتر دقیق باشید، می‌توانید بگویید «برای مدتی». "من مدتی است که به آن فکر می

for a while”. This usually means for quite a  long time, but not a specific amount of time.  

کنم." این معمولاً برای مدت زمان بسیار طولانی، اما نه مدت زمان مشخصی است.

If you want to say that you have not been doing  something for a long time, without being too specific,  

اگر می خواهید بگویید که برای مدت طولانی کاری را انجام نداده اید، بدون اینکه خیلی مشخص

you could say “for a little while”. Person 1: Sorry I’m late!  

باشید، می توانید بگویید «برای مدت کوتاهی». شخص 1: ببخشید دیر کردم!

Have you been waiting long? Person 2: Only a little while.

آیا مدت زیادی منتظر بودید؟ شخص 2: فقط کمی.

Another time phrase you can use is “all” and  then a longer time period. For example, “I’ve  

عبارت زمانی دیگری که می‌توانید استفاده کنید «همه» و سپس یک دوره زمانی طولانی‌تر است. برای مثال، «

been here all week” or “I’ve been trying to call you all month”. Again, this comes from native  

تمام هفته اینجا بودم» یا «تمام ماه سعی کردم با شما تماس بگیرم». باز هم، این از

speakers being lazy. It means “for all of the”, so  rather than saying “I’ve been trying to find you  

تنبل بودن سخنرانان بومی ناشی می‌شود. این به معنای «برای همه» است، بنابراین به‌جای گفتن «تمام روز سعی می‌کردم تو را پیدا کنم

for all of the day”, a native speaker would  simply say “I’ve been trying to find you all day”.

»، یک زبان مادری به سادگی می‌گوید «تمام روز سعی می‌کردم تو را پیدا کنم».

So now I’m going to say 5 sentences, leaving  a space for the word “for” or “since”.  

بنابراین اکنون می خواهم 5 جمله بگویم و برای کلمه "برای" یا "از آنجایی" فاصله بگذارم.

I’ll pause for a few seconds between each one to let you think about your answer.

من بین هر کدام چند ثانیه مکث می کنم تا به شما اجازه دهم در مورد پاسخ خود فکر کنید.

Ok, are we ready? Number one

باشه، آماده ایم؟ شماره یک

“I’ve been playing tennis ____ last year.” 

"من سال گذشته تنیس بازی می کردم ____."

The answer is since. I’ve been  playing tennis since last year. 

پاسخ از آن زمان است. من از سال گذشته تنیس بازی می‌کنم.

“He’s been talking about it ___ weeks!” The answer is “for”. He’s been  

"او در مورد آن ___ هفته صحبت کرده است!" پاسخ "برای" است. او

talking about it for weeks.

هفته‌ها در مورد آن صحبت کرده است.

Next question, number three “They’ve been driving ____ hours.”

سوال بعدی، شماره سه "آنها ____ ساعت رانندگی کرده اند."

The answer is “for”. They’ve  been driving for hours. 

پاسخ "برای" است. آنها ساعت‌ها رانندگی کرده‌اند.

“I’ve been dancing _____ I was 6 years old.” 

"من رقصیدم _____ 6 ساله بودم."

The answer is “since”. I’ve been  dancing since I was 6 years old. 

پاسخ "از آنجایی" است. من از 6 سالگی می رقصم.

And the final question...

و سوال آخر ...

“She’s been annoying me ____ all morning.”

"او در تمام صبح من را ____ آزار می دهد."

I'm sorry. That was a trick question! We don’t use ‘for’ or ‘since’ when we say “all morning”, so the full  sentence is: She’s been annoying me all morning!

متاسفم. این یک سوال حقه بازی بود! وقتی می‌گوییم «تمام صبح» از «برای» یا «از» استفاده نمی‌کنیم، بنابراین جمله کامل این است: او تمام صبح مرا آزار می‌دهد!

What was your score out of 5?  Let me know in the comments section below

نمره شما از 5 چند بود؟ در بخش نظرات زیر به

And I noticed that a lot of you don't have your notifications turned on,

من اطلاع دهید و متوجه شدم که بسیاری از شما اعلان‌های خود را روشن نکرده‌اید،

so if I do a live lesson, how will you know about it.

بنابراین اگر من یک درس زنده انجام دهم، چگونه از آن مطلع خواهید شد.

Guys turn on your notifications.

بچه ها اعلان های خود را روشن کنید.