💥Top 50 English Phrasal Verbs. Learn and Speak like A Native Speaker💥

52,430 views ・ 2021-11-13

English Lessons with Kate


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Hello, everyone. Today we’re gonna learn  
0
400
2800
سلام به همه امروز ما
00:03
50 English phrasal verbs that you NEED  to know and use in daily conversation. 
1
3200
5040
50 فعل عبارتی انگلیسی را یاد خواهیم گرفت که باید بدانید و در مکالمه روزانه از آنها استفاده کنید.
00:08
Mastering phrasal verbs is the best way to  become fluent in English. So if you wanna  
2
8960
6000
تسلط بر افعال عبارتی بهترین راه برای تسلط به زبان انگلیسی است. بنابراین اگر می‌خواهید دایره
00:14
increase your vocabulary and speak more  confidently, this video will help you.
3
14960
4720
لغات خود را افزایش دهید و با اطمینان بیشتر صحبت کنید ، این ویدیو به شما کمک می‌کند.
00:25
A phrasal verb is a two or three-part  verb like this – to come down 
4
25040
6240
یک فعل عبارتی یک فعل دو یا سه بخشی است مانند این - پایین آمدن
00:31
The first part is a main verb, and  the second part is the preposition  
5
31280
5280
قسمت اول یک فعل اصلی است و قسمت دوم حرف اضافه   است
00:36
that affects the meaning, for example - To come  is different than to come down or come across. 
6
36560
7520
که بر معنی تأثیر می گذارد، برای مثال - آمدن با پایین آمدن یا آمدن متفاوت است. در سراسر
00:44
Phrasal verbs are extremely  common in daily conversations,  
7
44080
3920
افعال عبارتی در مکالمات روزانه بسیار رایج هستند،
00:48
so let’s learn 50 important English  phrasal verbs, and they’ll help you  
8
48000
6000
بنابراین بیایید 50 فعل مهم عبارتی انگلیسی را یاد بگیریم ، و آنها به شما کمک می‌کنند تا
00:54
understand better what native speakers are  saying. Let’s get started with number 1.
9
54000
5600
بهتر بفهمید افراد بومی چه می‌گویند. بیایید با شماره 1 شروع کنیم.
00:59
1. Number 1 is to break down. Take a look  at this sentence. Call a repair service.  
10
59600
7520
1. شماره 1 باید شکسته شود. به این جمله نگاهی بیندازید. با تعمیرگاه تماس بگیرید.
01:07
Our washing machine has broken down again.  Can you guess the meaning from the context?  
11
67120
6320
ماشین لباسشویی ما دوباره خراب شده است. آیا می توانید معنی را از روی زمینه حدس بزنید؟
01:13
This means to stop operating, to stop working. Our car broke up 
12
73440
6640
این به معنای توقف کار، توقف کار است. ماشین ما خراب شد
01:20
Let’s go to number 2. 2. to break up.  
13
80080
2720
برویم شماره 2. 2. تا جدا شویم.
01:23
Helen broke up with her boyfriend last week.  She doesn’t feel like dating him anymore.  
14
83680
6480
هلن هفته گذشته از دوست پسرش جدا شد. او دیگر تمایلی به قرار ملاقات با او ندارد.
01:30
The meaning is clear, right? To break up  means to end relationships with somebody.
15
90160
6480
معنی واضح است، درست است؟ جدا شدن به معنای پایان دادن به روابط با کسی است.
01:36
I think it's better for both of us if we break up 
16
96640
3760
من فکر می کنم اگر جدا شویم برای هر دوی ما بهتر است
01:41
Let’s move on to number 3. 3. to bring up. Take a look at this sentence.  
17
101520
4240
بیایید به شماره 3 برویم . به این جمله دقت کنید.
01:46
Her parents died when she was 3. She  was brought up by her grandmother. The  
18
106560
6400
پدر و مادرش در 3 سالگی مردند. او توسط مادربزرگش بزرگ شد.
01:52
phrasal verb “to bring up” means to look  after children until they become adults.
19
112960
6800
فعل عبارتی «پرورش کردن» به معنای مراقبت از کودکان تا زمانی که آنها بالغ شوند است.
01:59
The next one is “to calm down” 4. To calm down means to become more  
20
119760
4720
مورد بعدی "آرام شدن" است 4. آرام شدن به معنای
02:04
relaxed. This phrasal verb is extremely  common. Calm down and take it easy!
21
124480
6400
آرام شدن است. این فعل عبارتی بسیار رایج است. آرام باش و راحت باش!
02:10
Calm down.Easy for you to  say. You can't get scared. 
22
130880
2560
آرام باش. گفتن آن برای شما آسان است. نمیتونی بترسی
02:13
5. Phrasal verb number 5. To catch up. Take a look  at this sentence. I couldn’t catch her up because  
23
133440
8800
5. فعل عبارتی شماره 5. به دست آوردن. به این جمله نگاهی بیندازید. من نتوانستم او را بگیرم زیرا
02:22
she was running way faster than me. So, to catch  up means to reach somebody who is ahead of you. 
24
142240
6960
او خیلی سریعتر از من می دوید. بنابراین، رسیدن به معنای رسیدن به کسی است که جلوتر از شماست.
02:29
Wait up. Catch up 6. Let’s go to number  
25
149840
4320
صبر کنید تا. 6 را جبران کنید . بیایید به شماره   6 برویم. برای ثبت نام
02:34
6. To check in –The tour started in the morning,  
26
154160
3920
- تور از صبح شروع شد،
02:38
and we got to the hotel and checked in.  This means to register at the hotel or  
27
158720
6000
و ما به هتل رسیدیم و ثبت نام کردیم. این به معنای ثبت نام در هتل یا
02:44
airport upon arrival. You can also check in on  Facebook, Instagram or another social network.
28
164720
7080
فرودگاه پس از ورود است. همچنین می‌توانید در فیسبوک، اینستاگرام یا شبکه‌های اجتماعی دیگر بررسی کنید.
02:51
7. The next one is to come down  with. Take a look at this sentence.  
29
171800
5480
7. مورد بعدی این است که با آن پایین بیایید . به این جمله دقت کنید.
02:57
I feel a terrible headache. Maybe I'm  coming down with the flu or something.  
30
177280
5760
احساس سردرد وحشتناکی دارم شاید دارم با آنفولانزا یا چیزی دیگر مواجه می شوم.
03:03
Can you guess the meaning? To come down means to  become sick, to start suffering from an illness.
31
183040
6880
آیا می توانید معنی را حدس بزنید؟ پایین آمدن یعنی مریض شدن، شروع به رنج کشیدن از یک بیماری.
03:09
8. Number 8. To cheer up. She looked sad. So I  tried to cheer her up and told a funny story.  
32
189920
9120
8. شماره 8. برای روحیه دادن. غمگین به نظر می رسید. بنابراین سعی کردم به او روحیه بدهم و یک داستان خنده‌دار تعریف کردم.
03:19
To cheer up means to make  somebody happier and merrier.
33
199600
4080
شاد کردن به معنای شادتر کردن و شاد کردن کسی است.
03:24
All right, then, have a lovely day.  Cheer up.It's nearly Christmas.
34
204240
2680
بسیار خوب، پس، روز خوبی داشته باشید. شاد باشید. نزدیک کریسمس است.
03:26
9. The next on is to count on –– If you  need help, you can count on me any time.  
35
206920
7880
9. مورد بعدی این است که روی --- اگر به کمک نیاز دارید، می توانید هر زمان که بخواهید روی من حساب کنید.
03:34
If someone told you that phrase, that means, you  can trust this person and rely on them. To count  
36
214800
6880
اگر کسی این عبارت را به شما گفت، به این معنی است که می‌توانید به این شخص اعتماد کنید و به او تکیه کنید. حساب کردن
03:41
on means to trust somebody, to depend on someone. You can count on me, sir. 
37
221680
5200
به معنای اعتماد کردن به کسی، وابستگی به کسی است. شما می توانید روی من حساب کنید، قربان.
03:46
10. Number 10. To cut smth out. If you want  to be healthy, you have to cut out eating  
38
226880
7600
10. شماره 10. برای قطع کردن. اگر می‌خواهید سالم باشید، باید از خوردن
03:54
fast food completely. This means to stop  doing something unreasonable or annoying.
39
234480
7120
فست فود کاملاً خودداری کنید. این بدان معناست که از انجام کاری غیرمنطقی یا آزاردهنده دست بردارید.
04:01
Laser, cut it out. That's driving me crazy 11. Number 11. To get away This phrasal verb is  
40
241600
6560
لیزر، قطعش کن این مرا دیوانه می کند 11. شماره 11. برای فرار این فعل عبارتی
04:08
one of the most commonly used words. We worked so  hard this year that we had to get away for a week.  
41
248160
7360
یکی از پرکاربردترین کلمات است. امسال آنقدر سخت کار کردیم که مجبور شدیم یک هفته فرار کنیم.
04:15
To get away means to go on a vacation. 12. Number 12. to drop off. Let’s take a  
42
255520
6480
دور شدن یعنی رفتن به تعطیلات. 12. شماره 12. برای رها کردن. بیایید
04:22
look at the example. I’ll drop you off on my way  home. This means I’ll give a lift on my way home.  
43
262000
7280
نگاهی به مثال بیندازیم. من تو را در راه خانه پیاده می کنم . این به این معنی است که من در راه خانه ام یک آسانسور خواهم کرد.
04:29
To drop off is to take something or someone  to a specific destination and leave it there.
44
269280
7200
رها کردن یعنی بردن چیزی یا شخصی به مقصدی خاص و رها کردن آن در آنجا.
04:36
He'd drop me off at the cleaners  on his way to the factory. 
45
276480
2720
او مرا در راه کارخانه به نظافتچی ها رها می کرد.
04:39
13. Number 13. to end up. I wanted to go to  Paris, but ended up in Rome instead. To end  
46
279200
8720
13. شماره 13. به پایان برسد. می‌خواستم به پاریس بروم، اما در عوض به رم رسیدم. پایان
04:47
up means to find oneself in a particular place or  a situation, especially when you did not plan it.
47
287920
7920
دادن به معنای یافتن خود در یک مکان یا موقعیت خاص است، به خصوص زمانی که آن را برنامه ریزی نکرده باشید.
04:55
And end up like you? No, thanks. 14. Let’s go to number 14. To figure out.  
48
295840
5840
و آخرش مثل تو بشه؟ نه ممنون. 14. اجازه دهید به شماره 14 برویم تا بفهمیم.
05:02
I couldn’t figure out the teacher’s instructions.  This means I couldn’t understand the teacher’s  
49
302720
6400
من نتوانستم دستورات معلم را بفهمم. این بدان معناست که نمی‌توانم دستورالعمل‌های معلم را بفهمم
05:09
instructions. To understand, to find  the answer or determine something.
50
309120
6160
. برای فهمیدن، یافتن پاسخ یا تعیین چیزی.
05:15
I'm trying to figure out whether I should go  
51
315280
1840
من دارم سعی می کنم بفهمم که آیا باید
05:17
with "High School Senior" I can’t figure it out,  
52
317120
4160
با "سال آخر دبیرستان" بروم یا نه، نمی توانم آن را
05:21
could you help me, please? It’s a very  common question in conversational English.
53
321280
5040
بفهمم، لطفاً می توانید به من کمک کنید؟ این یک سؤال بسیار رایج در مکالمه انگلیسی است.
05:26
15. The next one is to fill in. I’ve missed  an important meeting. Can you, please,  
54
326320
6000
15. مورد بعدی پر کردن است. من یک جلسه مهم را از دست دادم. می‌توانید، لطفاً،
05:32
fill me in? In this case, I want to find out  what happened, and I want someone to give me  
55
332320
6480
من را پر کنید؟ در این مورد، می‌خواهم بفهمم چه اتفاقی افتاده است و می‌خواهم کسی اطلاعات گفتاری را به من بدهد
05:38
spoken information. So, to fill in means to let  somebody know what happened, to give information. 
56
338800
7440
. بنابراین، پر کردن به معنای این است که به کسی اطلاع دهید که چه اتفاقی افتاده است، اطلاعات بدهید.
05:46
I don’t know. Fill me on. 16. Number 16. To find out. My task was to  
57
346240
7040
من نمی دانم. مرا پر کن 16. شماره 16. برای یافتن. وظیفه من این بود که
05:53
find out what had happened. To find out smth means  to learn, to discover a fact, certain information.
58
353280
8160
بفهمم چه اتفاقی افتاده است. برای پیدا کردن smth به معنای یادگیری، کشف یک واقعیت، اطلاعات خاص است.
06:01
As soon as I'm find out though trust  me, you'll be the first one to know
59
361440
4400
به محض اینکه متوجه شدم، هرچند به من اعتماد کنید، شما اولین کسی هستید که 17 را می شناسید.
06:05
17. Number 17. To get along with. We  all get along well with people at work.  
60
365840
7680
شماره 17. برای کنار آمدن با. همه ما در محل کار با مردم کنار می‌آییم.
06:14
To get along means to be friendly to each other,  to have close personal relationship with someone.
61
374400
6880
کنار آمدن به معنای دوستی با یکدیگر، داشتن رابطه شخصی نزدیک با کسی است.
06:21
I'm not the one he has to get along with. The next one 
62
381920
3120
من کسی نیستم که او باید با او کنار بیاید. بعدی
06:25
18. to get together. We get together  every weekend and discuss the latest news.  
63
385040
6880
18. برای دور هم جمع شدن. آخر هفته دور هم جمع می‌شویم و درباره آخرین اخبار بحث می‌کنیم.
06:32
This means to meet, to spend time together.
64
392960
3760
این به معنای ملاقات، گذراندن وقت با هم است.
06:36
You want to get together with the other  
65
396720
1520
شما می خواهید با سایر
06:38
players who on my tax returns 19. Number 19. to give up.  
66
398240
4400
بازیکنانی که در اظهارنامه مالیاتی من 19. شماره 19. را کنار بگذارند، جمع شوید.
06:43
Take a look at the example - My father gave up  smoking last year. He doesn’t smoke anymore. To  
67
403760
7920
به مثال نگاه کنید - پدرم سال گذشته سیگار را ترک کرد. او دیگر سیگار نمی کشد.
06:51
give up means to refuse, to stop doing something. 20. Number 20. to go ahead – The event will go  
68
411680
8640
تسلیم شدن به معنای امتناع، توقف انجام کاری است. 20. شماره 20. برای ادامه - این رویداد
07:00
ahead as planned in New York next summer. If  someone goes ahead with something, they begin to  
69
420320
7040
همانطور که تابستان آینده در نیویورک برنامه ریزی شده است، برگزار می شود. اگر شخصی کاری را پیش ببرد، شروع به
07:07
do it or make it, especially after planning,  promising, or asking permission to do it. 
70
427360
6640
انجام آن یا ساختن آن می‌کند، به خصوص پس از برنامه‌ریزی ، قول دادن یا درخواست اجازه برای انجام آن.
07:14
So, to go ahead is to continue doing  something after a break, to go on.
71
434720
6960
بنابراین، ادامه دادن، ادامه دادن به انجام کاری پس از استراحت، ادامه دادن است.
07:21
Go ahead, captain. Make it official.
72
441680
1800
برو جلو کاپیتان رسمی کن
07:23
21. Number 21. to go on. You probably know  this extremely common word. What’s going  
73
443480
7880
21. شماره 21. برای ادامه. احتمالاً این کلمه بسیار رایج را می‌شناسید.
07:31
on here? This means What’s happening? So  to go on means to happen. There’s another  
74
451360
6960
اینجا چه خبره؟ این یعنی چه اتفاقی می افتد؟ بنابراین ادامه دادن به معنای اتفاق افتادن است. تعریف دیگری وجود دارد
07:38
definition - to continue doing something. –  The students went on talking during the lesson.
75
458320
7040
- ادامه دادن به انجام کاری. – دانش آموزان در طول درس به صحبت کردن ادامه دادند.
07:45
Let’s go to number 22. 22. to grow up. When I grow up,  
76
465360
4880
برای بزرگ شدن به شماره 22. 22 برویم. وقتی بزرگ شدم،
07:50
I will be an actress. To grow  up means to become an adult.
77
470240
5120
بازیگر می شوم. بزرگ شدن یعنی بالغ شدن.
07:55
Do you know what happens  
78
475360
880
آیا می دانید
07:56
to children when they grow up? 23. Number 23. to hang up. I was  
79
476240
5120
وقتی بچه ها بزرگ می شوند چه اتفاقی می افتد؟ 23. شماره 23. برای قطع کردن. عصبانی بودم
08:01
angry because he hung up the phone suddenly.  If you hang up or you hang up the phone,  
80
481360
6080
چون ناگهان تلفن را قطع کرد. اگر تلفن را قطع کنید یا تلفن را قطع کنید،
08:07
you end a phone call. If you hang up on  someone you’re speaking to on the phone,  
81
487440
6000
به تماس تلفنی پایان می دهید. اگر تلفن شخصی را که با او صحبت می کنید قطع کنید، به
08:13
you end the phone call suddenly and unexpectedly.  So to hung up means to stop taking on the phone.
82
493440
8720
طور ناگهانی و غیرمنتظره به تماس تلفنی پایان می دهید. بنابراین قطع کردن به معنای قطع کردن تلفن است.
08:22
24. Number 24. to hold on. Hold on a minute,  please! This means to wait on the phone.
83
502160
7280
24. شماره 24. برای نگه داشتن. یک دقیقه صبر کنید، لطفا! این یعنی منتظر تلفن باشید.
08:30
Honey, hold on one second.
84
510000
1280
عزیزم یک ثانیه صبر کن
08:31
25. Number 25. To keep up. If you keep  up your hard work, you’ll have a success.  
85
511280
7200
25. شماره 25. برای نگه داشتن. اگر به کار سخت خود ادامه دهید، موفق خواهید شد.
08:39
To keep something up means to go on,  
86
519120
3280
نگه داشتن چیزی به معنای
08:42
to continue doing something. Keep up the good work. 
87
522400
3200
ادامه دادن،  ادامه دادن به انجام کاری است. به کار خود ادامه دهید.
08:46
Let’s move on to the next one. 26. to look after Could you look  
88
526640
5600
بریم سراغ بعدی 26. برای مراقبت کردن آیا می‌توانید
08:52
after my children, while I’m away? This phrasal  verb means to take care of someone or something. 
89
532240
6720
تا زمانی که من دور هستم از فرزندان من مراقبت کنید؟ این فعل عبارتی به معنای مراقبت از کسی یا چیزی است.
08:58
So you got to look after him now 27. number 27. to look out. Look  
90
538960
5920
بنابراین شما باید از او مراقبت کنید . شماره 27. تا مراقب او باشید.
09:04
out! There is a train coming! It’s a warning  to be careful to someone who is in danger. 
91
544880
6800
مراقب باش! قطار داره میاد! این یک هشدار است که مراقب کسی باشید که در خطر است.
09:11
Sean, look out 28.  
92
551680
2000
شان، مراقب 28 باشید.   مورد
09:13
The next one is to come up with– if you come up  with something that meant you start thinking about  
93
553680
7520
بعدی این است که به آن برسید – اگر به چیزی رسیدید که به این معنی بود که شروع به فکر کردن درباره
09:21
it, for example you have an idea, or a plan . Let’s say you’re talking to your teacher and  
94
561200
6880
آن کردید، مثلاً یک ایده یا یک برنامه دارید. فرض کنید در حال صحبت با معلم خود هستید و
09:28
you need to give the quick answer, you need  to come up with the right answer quickly,  
95
568080
5680
باید سریع پاسخ دهید،  باید پاسخ درست را به سرعت پیدا کنید،
09:34
so to come up with means to think  of something and suggest an idea
96
574320
5200
بنابراین برای یافتن وسیله ای برای فکر کردن به چیزی و پیشنهاد ایده ای
09:39
Um, everyone's gonna come up with two things that  they think everybody else should know about them.
97
579520
5600
امم، همه به فکر می رسند. دو چیز که آنها فکر می کنند دیگران باید در مورد آنها بدانند.
09:45
29. number 29. to get through.  When I get through my homework,  
98
585120
5680
29. شماره 29. برای عبور. وقتی تکالیفم را انجام
09:50
I will play video games. To get through something  means to finish it, to complete the task.
99
590800
6880
دادم،   بازی های ویدیویی انجام خواهم داد. عبور از چیزی به معنای تمام کردن آن، تکمیل کار است.
09:57
You wanna get through this?
100
597680
1040
میخوای از این بگذری؟
09:58
30. The next phrasal verb is to stick with.  I tried to learn Chinese, Spanish, German,  
101
598720
7920
30. فعل عبارتی بعدی به چسبیدن است. من سعی کردم چینی، اسپانیایی، آلمانی،   را یاد بگیرم
10:06
and finally I decided to stick with English. That means you go on to do something.  
102
606640
6400
و در نهایت تصمیم گرفتم انگلیسی را ادامه دهم. یعنی شما به انجام کاری ادامه می دهید.
10:13
I stopped learning Chinese, stopped learning  Spanish, stopped learning German, I think that’s  
103
613040
5840
من از یادگیری چینی دست کشیدم ، اسپانیایی را یاد نگرفتم، آلمانی را یاد نگرفتم، فکر می‌کنم این
10:18
too much for me…and continued learning English.  So to stick with means to go on to do something.
104
618880
9040
برای من خیلی زیاد است... و به یادگیری انگلیسی ادامه دادم. پس چسبیدن به معنای ادامه دادن به انجام کاری است.
10:27
Now you stick with the plan
105
627920
1360
حالا شما به طرح
10:29
31. number 31. To point out. The  teacher pointed out my mistake.  
106
629280
6000
31. شماره 31. برای اشاره. معلم به اشتباه من اشاره کرد.
10:36
This means the teacher showed me my  mistake or emphasized it. So to point out  
107
636240
6880
این بدان معناست که معلم اشتباه من را به من نشان داد یا بر آن تأکید کرد. بنابراین اشاره
10:43
is to tell about something important,  to show or emphasize something.
108
643120
6000
کردن به معنای گفتن در مورد چیزی مهم ، نشان دادن یا تاکید بر چیزی است.
10:49
Or maybe you needed someone from  your old life to point out the truth!
109
649120
3760
یا شاید به شخصی از زندگی قدیم خود نیاز داشتید تا حقیقت را به شما نشان دهد!
10:52
32. Let’s go to number 32. We decided to put  the meeting off. What do you think that means?  
110
652880
7520
32. به شماره 32 برویم. تصمیم گرفتیم جلسه را به تعویق بیندازیم. به نظر شما یعنی چه؟
11:01
To put something off means to  postpone it, to do something later.  
111
661440
5360
به تعویق انداختن چیزی به معنای به تعویق انداختن آن، انجام کاری بعداً است.
11:06
33. Number 33. to rip off. This shop assistant  always rips the customers off. If someone rips  
112
666800
10960
33. شماره 33. پاره کردن. این دستیار فروشگاه همیشه مشتریان را آزار می‌دهد. اگر کسی
11:17
you off, they cheat you by charging you too much  money for something or by selling you something  
113
677760
7360
شما را از بین ببرد، با گرفتن پول زیاد برای چیزی یا با فروش چیزی
11:25
that is broken or damaged. So to rip somebody off  means to make someone pay more money unfairly.
114
685120
9520
که شکسته یا آسیب دیده است، شما را فریب می دهد. بنابراین از بین بردن کسی به معنای وادار کردن کسی به پرداخت ناعادلانه پول است.
11:34
That virus you're always talking  about... the one that could rip  
115
694640
3360
آن ویروسی که همیشه درباره آن صحبت می‌کنید... ویروسی که می‌تواند
11:38
off the company... for a bunch of money.
116
698000
1840
شرکت را از بین ببرد... برای یکسری پول.
11:39
34. The next one is to run out. Let’s take a look  at the sentence. We’ve run out of sugar. Please,  
117
699840
7200
34. بعدی تمام شدن است. بیایید نگاهی به جمله بیندازیم. شکر تمام شدیم لطفاً،
11:47
buy some when you go out. To run out of  something means to have no more of something,  
118
707040
5840
هنگام بیرون رفتن مقداری بخرید. تمام شدن چیزی به معنای نداشتن چیزی است،
11:52
to stay without something. They are about to run out of ink. 
119
712880
4720
بدون چیزی ماندن. جوهر آنها در شرف تمام شدن است.
11:57
Let’s move on to number 35. 35. to take out. My boyfriend  
120
717600
5200
بیایید به شماره 35. 35. برویم تا بیرون بیاوریم. دوست پسرم
12:02
took me out to a really expensive restaurant. 
121
722800
3600
مرا به یک رستوران گران قیمت برد.
12:06
Can you guess the meaning? This means to  take someone to a place and pay for them.
122
726400
5680
آیا می توانید معنی را حدس بزنید؟ این به این معنی است که شخصی را به مکانی ببرید و هزینه آن را بپردازید.
12:12
36. Number 36. to put down. You can say something  like “I never let anyone to put me down”,  
123
732080
8560
36. شماره 36. گذاشتن. می‌توانید چیزی مانند «من هرگز اجازه نمی‌دهم کسی مرا پایین بیاورد» بگویید،
12:21
this means you don’t let people to disrespect  you. If someone puts you down, they treat you  
124
741280
7520
این بدان معناست که اجازه نمی‌دهید دیگران به شما بی‌احترامی کنند . اگر کسی شما را
12:28
in an unpleasant way by criticizing you in  front of other people. So this phrasal verb has  
125
748800
6960
تحقیر کند، با انتقاد کردن از شما در مقابل دیگران، رفتار ناخوشایندی با شما دارد. بنابراین این فعل
12:35
a negative meaning. She picked me up,  
126
755760
2560
عبارتی معنای منفی دارد. او مرا بلند کرد،
12:38
she put me down,that's what she does. 37. the next one is to come across. Let’s  
127
758320
4800
او مرا زمین گذاشت، این کاری است که او انجام می دهد. 37. مورد بعدی برای آمدن است. بیایید
12:43
take a look at the example. I came across these  old photos when I was cleaning up my desktop. 
128
763120
8160
نگاهی به مثال بیندازیم. وقتی داشتم دسکتاپم را تمیز می‌کردم با این عکس‌های قدیمی روبرو شدم. پیدا
12:51
To come across means to  find something unexpectedly.
129
771280
5040
کردن به معنای یافتن چیزی غیرمنتظره است.
12:56
Listen to me. If you come acrossthese  weapons again, call Happy. 
130
776320
3360
به من گوش کن اگر دوباره با این سلاح‌ها برخورد کردید، با Happy تماس بگیرید.
12:59
38. Number 38. to set up. He set up his own  company. If you set something up, you create it.  
131
779680
10880
38. شماره 38. برای راه اندازی. او شرکت خود را راه اندازی کرد . اگر چیزی را تنظیم کنید، آن را ایجاد می کنید.
13:10
So the phrasal “to set up” means to  arrange something or start doing something.
132
790560
7360
بنابراین عبارت «تنظیم کردن» به معنای ترتیب دادن چیزی یا شروع به انجام کاری است.
13:17
39. Let’s go to number 39. to  show off. He always tried to show  
133
797920
6160
39. برای خودنمایی به سراغ شماره 39 برویم . او همیشه سعی می
13:24
off his outstanding talents. If you  show off something that you have,  
134
804080
5840
کرد استعدادهای برجسته خود را نشان دهد. اگر چیزی را که دارید به رخ می‌کشید،
13:29
you show it to a lot of people and you make  it obvious that you have it, because you are  
135
809920
6640
آن را به بسیاری از مردم نشان می‌دهید و مشخص می‌کنید که آن را دارید، زیرا به آن
13:36
proud of it. So to show off means to boast,  to do or say something to impress other people
136
816560
8320
افتخار می‌کنید. بنابراین خودنمایی یعنی لاف زدن ، انجام دادن یا گفتن چیزی برای تحت تاثیر قرار
13:45
You can't show off like that at school. 40. Number 40. to show up My friend  
137
825680
5360
دادن دیگران در مدرسه نمی‌توانید اینطور خودنمایی کنید. 40. شماره 40. برای نشان دادن دوست من
13:51
showed up on time at the party. To show  up means to come or arrive somewhere.  
138
831040
6160
به موقع در مهمانی حاضر شد. نشان دادن به معنای آمدن یا رسیدن به جایی است.
13:57
41. Number 41. to pick out – Should I pick out  a red one? or should I pick out the green one?  
139
837200
5680
41. شماره 41. برای انتخاب - آیا باید یک قرمز را انتخاب کنم ؟ یا باید سبز را انتخاب کنم؟
14:04
The meaning is obvious. To pick out means  to choose something from a group of objects. 
140
844240
5480
معنی واضح است. انتخاب کردن به معنای انتخاب چیزی از یک گروه از اشیاء است.
14:09
42. The next one is to sleep in. I  prefer sleeping in at the weekends.  
141
849720
5800
42. مورد بعدی خوابیدن است. من ترجیح می‌دهم آخر هفته‌ها در آن بخوابم.
14:15
That means to sleep a bit longer than usually. 43. Number 43. to speak up – My grandfather is  
142
855520
7840
یعنی کمی بیشتر از حد معمول بخوابید. 43. شماره 43. برای صحبت کردن - پدربزرگ من
14:23
almost deaf, so I have to speak  up every time I talk to him.  
143
863360
4800
تقریباً ناشنوا است، بنابراین من باید هر بار که با او صحبت می‌کنم صحبت کنم.
14:28
That means to talk louder than usually. Or  there can be another meaning. If you speak up,  
144
868160
7200
یعنی بلندتر از حد معمول صحبت کنید. یا ممکن است معنای دیگری وجود داشته باشد. اگر صحبت می‌کنید،
14:35
you say something, especially to defend  a person or protest about something,
145
875360
6240
چیزی می‌گویید، مخصوصاً برای دفاع از یک شخص یا اعتراض به چیزی
14:41
Speak up,Baby. 44. Number 44. to deal with.  
146
881600
4160
، صحبت کن عزیزم. 44. شماره 44. به مقابله با.
14:46
I have to deal with my problem straight away.  
147
886560
2560
من باید فوراً با مشکلم مقابله کنم.
14:50
This means I have to solve the problem right  now. So to deal with, means to take action,  
148
890000
7440
این یعنی من باید همین الان مشکل را حل کنم . بنابراین مقابله با، به معنای اقدام
14:57
in order to solve the problem. 45. The next phrasal verb is to take  
149
897440
5040
برای حل مشکل است. 45. فعل عبارت بعدی to take
15:02
after. He takes after his father in clothes. If you take after a member of your family,  
150
902480
7360
after است. او با لباس دنبال پدرش می رود. اگر یکی از اعضای خانواده‌تان را دنبال کنید،
15:09
you’re similar to them, in your  appearance, you have the same behavior  
151
909840
5040
شبیه آنها هستید، از نظر ظاهری، همان رفتار
15:14
and character. So to take after means to  act or look like, to follow as an example.
152
914880
7280
و منش را دارید. بنابراین دنبال کردن به معنای عمل کردن یا شبیه شدن به عنوان مثال است.
15:22
People say I take after my dad.
153
922160
1360
مردم می گویند من به دنبال پدرم هستم.
15:24
46. Number 46. to line up. Line up these men and  see if the witness can recognize the criminal. 
154
924120
9880
46. ​​شماره 46. به صف. این مردان را به صف کنید و ببینید آیا شاهد می‌تواند جنایتکار را بشناسد.
15:34
If people line up, they move  so that they are standing in  
155
934000
4240
اگر مردم صف بکشند، طوری حرکت می‌کنند که در
15:38
a line. To line up means to stand in a row. 47. The next one is to work on. Now, I’m working  
156
938240
8000
یک صف بایستند. صف آرایی یعنی در یک ردیف ایستادن. 47. مورد بعدی این است که روی آن کار کنید. اکنون،
15:46
on a new project. To work on means to have to do  with something in order to produce or improve it. 
157
946240
8320
روی یک پروژه جدید کار می‌کنم. کار کردن به معنای انجام دادن با چیزی برای تولید یا بهبود آن است.
15:54
48. Number 48. to work out. We  need to work out a forward plan.  
158
954560
6560
48. شماره 48. کار کردن. ما باید یک برنامه رو به جلو کار کنیم.
16:01
This phrasal verb means to find a solution. 49. Number 49. to take on. I can't take  
159
961760
7840
این فعل عبارتی به معنای یافتن راه حل است. 49. شماره 49. به عهده گرفتن. من نمی‌توانم
16:09
on any extra work because I’m busy this  week. If you take on a job or responsibility,  
160
969600
7760
کار اضافی انجام دهم زیرا این هفته سرم شلوغ است . اگر کار یا مسئولیتی
16:17
especially a difficult one, you accept it.  So to take on means to accept something,  
161
977360
7360
را بپذیرید، مخصوصاً یک کار دشوار، آن را می پذیرید. بنابراین به عهده گرفتن به معنای پذیرفتن چیزی
16:24
to agree to be responsible for something.
162
984720
2560
، موافقت با مسئولیت چیزی است.
16:27
It's a lot to take on.All of us 50. And the last verb for today – number  
163
987280
4880
همه ما 50 نفر
16:32
fifty is to shake off. You have to  shake off your bad habits. That means  
164
992160
8080
هستیم. باید عادت‌های بد خود را کنار بگذارید. این بدان معناست
16:40
you need to give up your bad  habits. Here’s another example.  
165
1000240
4320
که باید عادت‌های بد خود را کنار بگذارید . در اینجا یک مثال دیگر است.
16:44
She was feeling so bad. She couldn’t recover  from an illness. She just couldn't shake it off. 
166
1004560
7200
خیلی احساس بدی داشت او نتوانست از یک بیماری بهبود یابد. او فقط نمی توانست آن را تکان دهد.
16:51
To shake off means to recover from  something bad or get rid of it.
167
1011760
5760
تکان دادن به معنای بهبود یافتن از یک چیز بد یا خلاص شدن از شر آن است.
16:57
I had to do something to shake off  the confused feelings about Bryce.
168
1017520
3200
باید کاری می‌کردم تا احساسات گیج‌شده درباره برایس را از بین ببرم .
17:00
Well that’s it for today’s! Thank you guys so  much for watching this lesson. Please make sure to  
169
1020720
5040
خوب این برای امروز است! بچه ها از تماشای این درس بسیار سپاسگزارم. لطفاً حتماً
17:05
subscribe to my channel English lessons with Kate because every week I make video lessons to empower you,
170
1025760
5103
در کانال درس‌های انگلیسی من با کیت مشترک شوید زیرا هر هفته دروس ویدیویی می‌سازم تا شما را توانمند کنم،
17:10
inspire you to learn English and upgrade your level. See you next time. Bye
171
1030863
6941
به شما انگیزه دهم که انگلیسی یاد بگیرید و سطح خود را ارتقا دهید. بعدا می بینمت. خدا حافظ
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7