Get a job: Language & phrases for Your English CV

Hi, everyone.

سلام به همه.

I'm Jade.

من جید هستم.

What we're talking about today is some language and phrases you can use for your English CV

آنچه امروز در مورد آن صحبت می کنیم، برخی از زبان ها و عباراتی است که می توانید برای رزومه انگلیسی

or your covering letter if you want to apply for jobs.

یا پوشش نامه خود استفاده کنید، اگر می خواهید برای شغل درخواست دهید.

So, we're going to break it down and you can put together the different pieces to make

بنابراین، ما آن را تجزیه می کنیم و شما می توانید قطعات مختلف را کنار هم قرار دهید تا

a CV that reflects you.

یک CV بسازید که منعکس کننده شما باشد.

So, what we're going to talk about first of all is the personal summary.

بنابراین، آنچه که در ابتدا در مورد آن صحبت خواهیم کرد ، خلاصه شخصی است.

In a British English CV it's become fairly common to have a personal summary, and this

در یک رزومه انگلیسی انگلیسی، داشتن یک خلاصه شخصی نسبتاً رایج شده است، و

is one or two sentences that show what kind of job you're looking for, and then give a

این یک یا دو جمله است که نشان می دهد به دنبال چه نوع شغلی هستید، و سپس

little bit extra information.

کمی اطلاعات اضافی ارائه می دهد.

So this is going to be part one of the personal summary, and when we come back I'll show you

بنابراین، این قسمت اول از خلاصه شخصی خواهد بود ، و وقتی برگردیم، بقیه خلاصه شخصی را به شما نشان خواهم داد

the rest of the personal summary.

.

So here are some different adjectives you might want to use.

بنابراین در اینجا چند صفت مختلف وجود دارد که ممکن است بخواهید از آنها استفاده کنید.

Choose which one fits the job or explains you best.

انتخاب کنید که کدام یک برای کار مناسب است یا به شما توضیح می دهد.

Some of these adjectives are more suitable for some kind of jobs.

برخی از این صفت ها برای برخی از مشاغل مناسب تر هستند.

The idea to make a really good CV or covering letter is to tailor it to every job, and that

ایده تهیه یک CV یا Cover Letter واقعاً خوب این است که آن را برای هر شغلی تطبیق دهید، و این

means that you change it slightly so that when you're applying for a job you can make

بدان معناست که شما آن را کمی تغییر دهید تا زمانی که برای شغلی درخواست می دهید، بتوانید

it what they're looking for.

آن را به همان چیزی تبدیل کنید که آنها به دنبال آن هستند.

So, I would suggest to you that you change your personal summary for every job just to

بنابراین، من به شما پیشنهاد می کنم که خلاصه شخصی خود را برای هر شغل تغییر دهید تا

make it more perfect for that job.

آن را برای آن شغل مناسب تر کنید.

So we'll go through these adjectives.

بنابراین ما از طریق این صفت ها می گذریم.

"Experienced", "organised", "proactive"...

"تجربه"، "سازمان یافته"، "فعال"...

I'm not going to explain what they mean, just ones that I think you might not know.

من قصد ندارم منظور آنها را توضیح دهم، فقط مواردی که فکر می کنم ممکن است ندانید.

"Proactive", this means that you don't wait for somebody to tell you what to do.

"پیشگیر"، به این معنی است که شما منتظر نمی مانید تا کسی به شما بگوید چه کاری انجام دهید.

You just... you know what to do, and you just go ahead and do it, so you're a proactive

شما فقط... می دانید چه کاری باید انجام دهید، و فقط پیش می روید و آن را انجام می دهید، بنابراین شما یک فرد فعال هستید

person.

.

A "conscientious" person... it's quite hard to say, isn't it?

یک فرد "با وجدان"... گفتنش خیلی سخت است ، اینطور نیست؟

"Conscientious".

"با وجدان".

Well, first of all, it's a "k" sound.

خوب، اول از همه، این یک صدای "ک" است.

"Con-che-che-, conscientious".

"Con-che-che-، با وجدان".

That's a person who cares a lot about how... how... how they do their work.

این فردی است که به این موضوع اهمیت می دهد که چگونه ... چگونه ... چگونه کار خود را انجام می دهند.

So, you try to do everything right because you actually care.

بنابراین، شما سعی می کنید همه چیز را درست انجام دهید زیرا واقعاً برایتان مهم است.

You're a conscientious person.

شما یک فرد وظیفه شناس هستید.

An "ambitious" person is someone who wants to get up there, wants to do really well.

یک فرد "جاه طلب" کسی است که می خواهد به آنجا برسد، می خواهد واقعاً خوب کار کند.

An "adaptable" person is someone who can be in this situation, that's fine, no problem.

یک فرد "سازگار" کسی است که می تواند در این موقعیت قرار بگیرد، خوب است، مشکلی نیست.

Another day I can be working with this different bunch of people, that's no problem for me.

یک روز دیگر می توانم با این دسته از افراد مختلف کار کنم، این برای من مشکلی نیست.

You can be doing different things and it's not going to stress you out, you're not going

شما می توانید کارهای مختلفی انجام دهید و این کار شما را تحت فشار قرار نمی دهد، شما

to be in a bad mood because you're an adaptable person.

در خلق و خوی بدی قرار نخواهید داشت زیرا فردی سازگار هستید .

We also use some of these compound adjective in the world of CV language because they sound

ما همچنین از برخی از این صفت های مرکب در دنیای زبان CV استفاده می کنیم زیرا کاملا هوشمندانه به نظر می رسند

quite smart.

.

You might be a "results-orientated" person.

شما ممکن است فردی "نتیجه گرا" باشید.

That's another way of saying that you're quite a driven person.

این یک راه دیگر برای گفتن این است که شما فردی کاملاً رانده هستید.

You care about being successful.

شما به موفقیت اهمیت می دهید.

Perhaps you're in a sales job and you've got targets, you always want to reach your targets,

شاید شما در یک شغل فروش هستید و اهدافی دارید، همیشه می خواهید به اهداف خود برسید،

so therefore you're a results-orientated person.

بنابراین شما فردی نتیجه گرا هستید.

What if you are a "self-motivated" person?

اگر فردی "خود انگیزه" باشید چه؟

That means you don't need your boss saying: "Hey, great job!"

این بدان معناست که شما نیازی به گفتن رئیس خود ندارید: "هی، کار عالی!"

You can get on with a job yourself and you know what to do in your job.

شما می توانید خودتان به یک کار ادامه دهید و می دانید که در شغل خود چه کاری انجام دهید.

Some jobs are going to want someone who's "polite" if you're facing... facing customers

اگر با مشتریان روبه‌رو می‌شوید، برخی شغل‌ها

it's often a strength to be polite.

فردی را می‌خواهند که «مودب» باشد.

So, do any of these fit you and the kind of job you want to apply for?

بنابراین، آیا هیچ یک از اینها برای شما و نوع شغلی که می خواهید برای آن درخواست دهید، مناسب است؟

If they do, take this as a building block for your personal summary.

اگر آنها این کار را کردند، این را به عنوان یک بلوک ساختمانی برای خلاصه شخصی خود در نظر بگیرید.

Then you can either put the job that you have done or the job that you do now.

سپس می توانید کاری را که انجام داده اید یا کاری را که اکنون انجام می دهید قرار دهید.

TEFL teacher or maybe you're a programmer, or maybe you're a waitress, maybe you're an

معلم TEFL یا شاید شما یک برنامه نویس هستید، یا شاید شما یک پیشخدمت، شاید شما یک

administrator.

مدیر.

"Administrator" is a more formal word than saying "office worker".

"مدیر" یک کلمه رسمی تر از گفتن "کارمند اداری" است.

We don't really... we don't really say that on CVs.

ما واقعاً ... ما واقعاً این را در رزومه نمی گوییم.

We'd say administrator.

ما می گوییم مدیر.

If you don't want to use the job title, here are some other alternatives.

اگر نمی خواهید از عنوان شغلی استفاده کنید، در اینجا چند گزینه دیگر وجود دارد.

You can be a leader looking for a management role.

شما می توانید رهبری باشید که به دنبال نقش مدیریتی است .

You could be a problem-solver.

شما می توانید یک مشکل گشا باشید.

If you're in a fix in your company, you're the one who's got all the ideas and the solutions

اگر در شرکت خود در حال رفع مشکل هستید، این شما هستید که همه ایده ها و راه حل ها را

about what to do.

در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهید، دارید.

That's necessary and highly desirable... desired in many jobs.

که در بسیاری از مشاغل ضروری و بسیار مطلوب است .

Perhaps you're a great team player, you're really good working with other people.

شاید شما یک بازیکن تیمی عالی هستید، واقعاً خوب کار می کنید با افراد دیگر.

Or maybe you're a self-starter.

یا شاید شما یک خود شروع کننده هستید.

This one I always think sounds quite clever.

این یکی همیشه فکر می کنم بسیار هوشمندانه به نظر می رسد.

It means you don't need your manager always giving you work.

یعنی نیازی ندارید که مدیرتان همیشه به شما کار کند.

You just do what needs to be done.

شما فقط کاری را که باید انجام شود را انجام دهید.

You don't need to be checked on all the time.

نیازی نیست همیشه بررسی شوید.

I would say, though, if you've already used a compound adjective here, don't use a compound

با این حال، من می گویم، اگر قبلاً از یک صفت مرکب در اینجا استفاده کرده اید، از اسم مرکب استفاده نکنید

noun, because it's like a little bit too many hyphens going on, it's a little bit extra.

، زیرا مانند این است که خط فاصله کمی زیاد است، کمی اضافی است.

So, we've now got the first building block, we've got the second building block, now we

بنابراین، ما اکنون اولین بلوک ساختمانی را داریم، بلوک دوم را داریم، اکنون

need a verb.

به یک فعل نیاز داریم.

You could use any of these verbs.

می توانید از هر یک از این افعال استفاده کنید.

"Seeks", we're talking about you in the... in the third person, here, so this is why

"Seeks"، ما در اینجا در مورد شما به صورت ... سوم شخص صحبت می کنیم، بنابراین به همین دلیل است که

we've got "s" here.

ما در اینجا "s" داریم.

"Seeks" is a more formal way of saying "looking for".

"جستجو" روش رسمی تری برای گفتن "در جستجوی" است.

"Desires" is a different way of saying "wants".

"آرزوها" روشی متفاوت برای گفتن "خواسته" است.

And we... or we could say: "In search of", "looking for", another way but slightly more

و ما... یا می‌توانیم بگوییم: «در جستجوی»، «به‌دنبال»، راهی دیگر اما کمی

formal.

رسمی‌تر.

So here are the different kinds of job you might be looking for, so show that... choose

بنابراین در اینجا انواع مختلف شغلی که ممکن است به دنبال آن باشید آورده شده است، پس نشان دهید که...

something here that reflects the kind of job you're applying for.

چیزی را در اینجا انتخاب کنید که نشان دهنده نوع شغلی باشد که برای آن درخواست می کنید.

Perhaps it's really important to you that you're looking for a full-time role, that

شاید برای شما واقعاً مهم باشد که به دنبال یک نقش تمام وقت هستید، به این

means that you work 40 hours a week if you're in the UK.

معنی که اگر در بریتانیا هستید 40 ساعت در هفته کار می کنید .

Maybe you're looking for a permanent job, so that's one that's not on a short contract.

شاید شما به دنبال یک شغل دائمی هستید، بنابراین این شغلی است که قرارداد کوتاهی ندارد.

Perhaps you're looking for a corporate job, you want to work for a very big brand and

شاید شما به دنبال یک شغل شرکتی هستید، می خواهید برای یک برند بسیار بزرگ کار کنید و می خواهید برای کار

you want to wear an offi-... wear an office to work?

یک دفتر اداری بپوشید ؟

Wear a suit to work.

سر کار کت و شلوار بپوش

Or maybe you want a challenging job, that's better than saying... what's the thing people

یا شاید شما یک شغل چالش برانگیز می خواهید، این بهتر از این است که

say sometimes?

بگویید... گاهی اوقات مردم چه چیزی می گویند؟

The challenge is good...

چالش خوب است...

I'll have to come back to you on that one because I've forgot it at the moment.

من باید در این مورد به شما برگردم زیرا در حال حاضر آن را فراموش کرده ام.

And then you follow it with a noun.

و سپس آن را با یک اسم دنبال می کنید.

"Role" is another word for "job", "position" is another word for "job", or "job".

«نقش» واژه دیگری برای «شغل» است، «مقام » واژه دیگری برای «شغل» یا «شغل» است.

So then you put it all together and that's part one of your personal summary.

پس همه را کنار هم می گذارید و این بخشی از خلاصه شخصی شماست.

Just as an example: "Organised programmer desires permanent position."

فقط به عنوان مثال: "برنامه نویس سازمان یافته به دنبال موقعیت دائمی است."

is an example.

یک نمونه است

And in a minute I am going to remember what I was talking about there, but I'll tell you

و بعد از یک دقیقه به یاد می آورم که در مورد چه چیزی صحبت می کردم، اما وقتی برگشتم به شما خواهم گفت

when I come back.

.

I've remembered.

یادم رفته

So I said to you "challenging" is a good word to use on your CV.

بنابراین من به شما گفتم "چالش کشیدن" کلمه خوبی برای استفاده در CV است.

A similar word is "demanding".

کلمه مشابه "مطالبه" است.

You wouldn't be looking for a demanding job, because demanding is... you know, it's too

شما به دنبال شغل سختی نخواهید بود، زیرا مطالبه گری ... می دانید،

much for you.

برای شما خیلی زیاد است.

It leaves you, like, stressed and worried.

شما را تحت فشار و نگرانی قرار می دهد.

But a challenging job is good in the world of jobs and CVs.

اما یک شغل چالش برانگیز در دنیای مشاغل و رزومه ها خوب است.

It's one that leaves you still feeling like you... you've... you've still got something

این چیزی است که باعث می‌شود شما همچنان احساس کنید که خودتان هستید... باید... هنوز چیزهایی

to learn, you've still got more to give in your job.

برای یادگیری دارید، هنوز چیزهای بیشتری برای انجام کارتان دارید.

So that's what I was trying to remember.

پس این چیزی بود که سعی کردم به خاطر بسپارم.

Let's have a look now at the second part of the experience summary.

بیایید اکنون به قسمت دوم خلاصه تجربه نگاهی بیندازیم.

So we already have a template sentence, so what do we do now?

بنابراین ما از قبل یک جمله الگو داریم، حالا چه کنیم؟

Now we summarise your experience.

اکنون ما تجربه شما را خلاصه می کنیم.

So, just in a sentence say what kind of job you've been doing and now what kind of job

بنابراین، فقط در یک جمله بگویید که چه نوع شغلی انجام می دادید و اکنون چه نوع شغلی

that you want.

را می خواهید.

So we can use a participle here, it gives it a continuous sense it's still happening.

بنابراین ما می‌توانیم از یک جزء در اینجا استفاده کنیم، این حس مداوم به آن می‌دهد که هنوز در حال وقوع است.

"Having worked as a waitress for the last two years," or whatever job you did, "I now

"من در دو سال گذشته به عنوان پیشخدمت کار کرده ام " یا هر شغلی که انجام داده اید، "اکنون

wish to develop my skills in a silver service/hotel/or front of house role".

می خواهم مهارت های خود را در نقش خدمات نقره ای/هتل/یا جلوی خانه توسعه دهم".

This example is specific to someone who's looking for a job being a waitress.

این مثال مختص شخصی است که به دنبال شغلی به عنوان پیشخدمت است.

And you would... the idea is that you would tailor this sentence to the job you're applying

و شما ... ایده این است که شما این جمله را با شغلی که برای آن درخواست می کنید تنظیم کنید

for.

.

If you're applying for a job in a hotel and you want to be a waitress in a hotel, you

اگر برای کار در هتل درخواست می دهید و می خواهید در یک هتل پیشخدمت شوید

put "hotel" there.

، «هتل» را در آنجا قرار می دهید.

But if you want to do one of these other kinds of waitressing, front of house is similar

اما اگر می‌خواهید یکی از این نوع پیشخدمت‌های دیگر را انجام دهید، جلوی خانه

to waitressing, but you greet the guests when they come in, you would put that there.

شبیه پیشخدمت است، اما وقتی مهمان‌ها وارد می‌شوند سلام می‌دهید، آن را آنجا قرار می‌دهید.

And "silver service" is a word for sort of fine dining establishments where the rules

و "سرویس نقره ای" کلمه ای است برای انواع رستوران های خوب که در آن

of serving people are a little bit different.

قوانین خدمات رسانی به مردم کمی متفاوت است.

So you adapt... you adapt the summary for the job you're going to.

بنابراین شما سازگار می شوید... خلاصه را برای شغلی که می خواهید تطبیق دهید.

And the whole point is so that the person looking at your CV sees: "Oh, okay, you're

و کل موضوع این است که شخصی که به CV شما نگاه می کند می بیند: "اوه، باشه، شما

a good fit for us."

برای ما مناسب هستید."

So that's a personal summary.

پس این یک خلاصه شخصی است.

This can go at the beginning of your CV.

این می تواند در ابتدای رزومه شما باشد.

It's not really long.

واقعا طولانی نیست.

It's not a covering letter.

این یک نامه پوششی نیست.

Covering letter is much longer, as much as a page or maybe even longer for some jobs.

پوشش نامه بسیار طولانی تر است، به اندازه یک صفحه یا شاید حتی طولانی تر برای برخی مشاغل.

Anyway, for the CV.

به هر حال برای رزومه.

Next, let's talk about your key skills and qualities.

در مرحله بعد، بیایید در مورد مهارت ها و ویژگی های کلیدی شما صحبت کنیم .

You can use this in your... in your CV.

شما می توانید از این در... در رزومه خود استفاده کنید.

Some people like to bullet point a couple of kill-... key skills or qualities.

برخی از افراد دوست دارند به چند مهارت یا ویژگی های کلیدی اشاره کنند.

You can also use this kind of structure in your covering letter, but I would change it

شما همچنین می توانید از این نوع ساختار در پوشش نامه خود استفاده کنید، اما من آن را

in the covering letter and I would use...

در پوشش نامه خود تغییر می دهم و استفاده می کنم ...

well, I'll tell you in a sec.

خوب، در یک ثانیه به شما می گویم.

We'll get there and I'll tell you.

ما به آنجا می رسیم و من به شما می گویم.

So the... the structure of these sentences is adjective and then the job title.

بنابراین ساختار این جملات صفت و سپس عنوان شغل است.

If you're using... if you're writing in the CV, you don't need to write: "I am a results-orientated

اگر از ... استفاده می کنید اگر در رزومه می نویسید، نیازی نیست بنویسید: "من یک فروشنده نتیجه گرا هستم

salesperson."

."

We are writing in the imperative for... we're not... we're not using the verb.

ما به صورت امری برای... ما نیستیم... از فعل استفاده نمی کنیم.

Results-orientated salesperson.

فروشنده نتیجه گرا.

Efficient and thorough administrator.

مدیر کارآمد و دقیق

If you're thorough, that means that you do everything that's required, you're systematic,

اگر دقیق باشید، به این معنی است که هر کاری را که لازم است انجام می دهید، سیستماتیک هستید،

you don't miss details.

جزئیات را از دست نمی دهید.

Reliable and ambitious manager.

مدیر قابل اعتماد و جاه طلب.

Don't...

نکن...

I've got to put my full stops there.

من باید نقطه پایانم را آنجا بگذارم.

Yeah, in the CV that's okay, but in the covering letter you can't write in imperative form

بله، در رزومه اشکالی ندارد، اما در پوشش نامه شما نمی توانید به شکل اجباری بنویسید،

so you'd have to say: "I am...

بنابراین باید بگویید: "من هستم...

I am a results-orientated salesperson."

من یک فروشنده نتیجه گرا هستم."

Or... or more indirect: "I consider myself to be..."

یا... یا غیرمستقیم تر: «خودم را می دانم...»

Your covering letter.

پوشش نامه شما.

Because you're supposed to write in full sentences in your covering letter.

چون قرار است در پوشش نامه خود جملات کامل بنویسید.

Yeah.

آره

Here's a different variation.

در اینجا یک تنوع متفاوت است.

What we're doing here is adjective, and then job title... job title.

کاری که ما اینجا انجام می دهیم صفت است و سپس عنوان شغلی... عنوان شغلی.

And then with adjective...

و سپس با صفت ...

ba, ba, ba, noun or compound noun.

با، با، با، اسم یا اسم مرکب.

It's the general style of CVs to be very verbose, have lots of words in them.

سبک کلی رزومه ها این است که بسیار پرمخاطب باشند، کلمات زیادی در آنها وجود داشته باشد.

So you might say about yourself: You're a skilled programmer with excellent communication

بنابراین ممکن است در مورد خود بگویید: شما یک برنامه نویس ماهر با مهارت های ارتباطی عالی هستید

skills.

.

So that means if you have excellent communication skills you can speak to a lot of diff-...

بنابراین این بدان معناست که اگر مهارت‌های ارتباطی عالی دارید، می‌توانید با

a lot of different people and you can always get your message across.

افراد مختلف بسیار متفاوت صحبت کنید و همیشه می‌توانید پیام خود را به گوش دیگران برسانید.

Perhaps you're an adaptable English teacher with a personal teaching style.

شاید شما یک معلم انگلیسی سازگار با سبک تدریس شخصی باشید.

Oh, pen falling on the floor.

آه، قلم افتاده روی زمین.

You don't need to say: "a" in the CV because this is an imperative form.

لازم نیست در CV بگویید: "a" زیرا این یک فرم ضروری است.

Adaptable English teacher with personal teaching style.

معلم انگلیسی سازگار با سبک تدریس شخصی .

That means that you get along with people, that you're a friendly person basically and

این بدان معناست که شما با مردم کنار می آیید، که اساساً فردی دوستانه هستید و

people like you.

افرادی مانند شما.

I wasn't talking about myself right there.

من همان جا در مورد خودم صحبت نکردم.

Or maybe you're a proactive administrator with advanced database skills.

یا شاید شما یک مدیر فعال با مهارت های پایگاه داده پیشرفته هستید.

So the idea of these sentences is that you take them and you can just put them into your

بنابراین ایده این جملات این است که آنها را بگیرید و فقط می توانید آنها را در

CV where they need to go.

CV خود در جایی که باید بروند قرار دهید.

Perhaps you've got some bullet pointed key skills there, or you can use these kind of

شاید در آنجا مهارت های کلیدی داشته باشید، یا می توانید از این نوع

sentences in your covering letter where you need to say a little bit more about yourself

جملات در پوشش نامه خود استفاده کنید، جایی که باید کمی بیشتر در مورد خود

and your experience.

و تجربه خود بگویید.

When we come back we're going to learn some more useful vocabulary that you can use on

وقتی برمی گردیم، لغات مفیدتری را یاد می گیریم که می توانید

your... on your CV, your English CV.

در رزومه کاری خود، رزومه انگلیسی خود، از آنها استفاده کنید.

Let's take a final look at some verbs that you can use to make some sentences for your

بیایید نگاهی نهایی به چند افعال بیندازیم که می‌توانید از آنها برای ساختن جملاتی برای

CV or your English covering letter.

CV یا پوشش انگلیسی خود استفاده کنید.

So it really depends if we're talking about a CV or a covering... covering letter.

بنابراین واقعاً بستگی به این دارد که آیا ما در مورد یک CV صحبت می کنیم یا یک Cover Letter.

First of all let's talk about what you can put on the CV.

اول از همه اجازه دهید در مورد آنچه که می توانید در CV قرار دهید صحبت کنیم.

So here are some different verbs.

بنابراین در اینجا چند فعل مختلف وجود دارد.

You can use these for your CV.

می توانید از این موارد برای CV خود استفاده کنید.

So maybe in your job you "administer" something, that's a job to do with, you know, putting

بنابراین ممکن است در شغلتان چیزی را «اداره» کنید، می‌دانید که قرار دادن

data into spreadsheets and things like that.

داده‌ها در صفحه‌گسترده‌ها و مواردی از این قبیل، کاری است که باید انجام دهید.

Maybe you "help", maybe you work at a charity and you help people.

شاید شما "کمک می کنید"، شاید در یک موسسه خیریه کار می کنید و به مردم کمک می کنید.

Perhaps you "manage", your role is to be in charge of other people.

شاید شما "مدیریت" کنید، نقش شما این است که مسئول افراد دیگر باشید.

You tell other people what to do and you check that they're doing their work.

شما به دیگران می گویید که چه کاری انجام دهند و بررسی می کنید که آنها کار خود را انجام می دهند.

Maybe you "supervise".

شاید شما "نظارت" کنید.

You watch what other people do.

شما مراقب کارهای دیگران هستید.

Maybe you "carry out..."

شاید شما "اجرا کنید..."

This is a phrasal verb for "do" basically, doing different tasks.

این یک فعل عبارتی برای "انجام" است که اساساً کارهای مختلف را انجام می دهد.

Maybe you run something, that means that you're the boss, you're in charge of it.

شاید شما چیزی را اداره می کنید، به این معنی که شما رئیس هستید، شما مسئول آن هستید.

I'll write that in, you're the boss.

من می نویسم که در، شما رئیس هستید.

Or maybe not boss as well.

یا شاید هم رئیس نباشد.

You could... you could have a particular task or duty in your job which you're in charge

شما می توانید ... شما می توانید یک وظیفه یا وظیفه خاصی را در شغل خود که مسئولیت

of.

آن را بر عهده دارید داشته باشید.

In that case you run this program or something.

در این صورت شما این برنامه یا چیزی را اجرا می کنید.

Maybe you "coordinate".

شاید شما "هماهنگی" می کنید.

That's another way for saying sort of like organise and make something happen, you coordinate.

این یک راه دیگر برای گفتن یک جورهایی مانند سازماندهی و انجام چیزی است، شما هماهنگ می کنید.

In your job maybe you provide a service.

در شغل خود ممکن است خدماتی ارائه دهید.

These ones use a slight different form.

اینها از فرم کمی متفاوت استفاده می کنند.

In your job maybe you "liaise" with... this means like formally... formal way to speak

در شغل خود ممکن است با ... "ارتباط" داشته باشید، این به این معنی است که به طور رسمی ... رسمی برای صحبت

to people from different organisations or outside your job itself.

با افرادی از سازمان های مختلف یا خارج از خود شغل خود.

So maybe you liaise with politicians or business leaders, something like that.

بنابراین شاید شما با سیاستمداران یا رهبران تجاری ارتباط برقرار کنید ، چیزی شبیه به آن.

Maybe in your job you're in charge of something.

شاید در شغلتان مسئول چیزی هستید.

This means that you have a responsibility to do something.

این بدان معناست که شما مسئولیت انجام کاری را دارید.

Or maybe in your job you're "responsible" for something.

یا شاید در شغل خود برای چیزی "مسئول" هستید .

Maybe the... maybe the finances, maybe key-holding responsibilities.

شاید... شاید مسائل مالی، شاید مسئولیت های کلیدی.

You're a trusted person.

شما یک فرد قابل اعتماد هستید

So if...

بنابراین اگر...

What we can do with these verbs on a CV is we can use them to build a section for key

کاری که می‌توانیم با این افعال در CV انجام دهیم این است که می‌توانیم از آنها برای ساختن بخشی برای دستاوردهای کلیدی استفاده کنیم

achievements.

.

So if we're talking about your job and you're still doing it now, we can use the "ing" form.

بنابراین اگر ما در مورد شغل شما صحبت می کنیم و شما هنوز در حال انجام آن هستید، می توانیم از فرم "ing" استفاده کنیم.

So, for example: "Managing... managing a sales team of 20."

به عنوان مثال: "مدیریت ... مدیریت یک تیم فروش 20 نفره."

Again, I'm not writing: "I manage a team of 20", because we don't need to do that in a

باز هم نمی‌نویسم: "من یک تیم 20 نفره را مدیریت می‌کنم "، زیرا نیازی به انجام این کار در یک

CV.

CV نداریم.

I'm using the "ing" form because you're doing that job now.

من از فرم "ing" استفاده می کنم زیرا شما اکنون آن کار را انجام می دهید.

Let's do another one.

یکی دیگه انجام بدیم

What else might you do if you're a manager?

اگر مدیر باشید چه کار دیگری می توانید انجام دهید؟

"Carrying out all banking duties."

«انجام کلیه وظایف بانکی».

What else might a manager do?

یک مدیر چه کار دیگری می تواند انجام دهد؟

"Providing training... providing training for staff."

"ارائه آموزش ... ارائه آموزش برای کارکنان."

So you can just list some of the things you do in the key achievements part.

بنابراین می‌توانید برخی از کارهایی را که انجام می‌دهید در بخش دستاوردهای کلیدی فهرست کنید.

If you're talking about a past job, what you do is you just change that to the past tense:

اگر در مورد شغل گذشته صحبت می کنید، کاری که انجام می دهید این است که فقط آن را به زمان گذشته تغییر می دهید:

"Managed a sales team of 20", etc.

"مدیریت یک تیم فروش 20 نفره"، و غیره.

Here I've got some examples of how you can use these verbs in the covering letter form,

در اینجا من چند نمونه از نحوه استفاده از این افعال در فرم پوشش نامه،

because in the covering letter form it's a different kind of grammar because you actually

زیرا در فرم پوشش نامه نوعی دستور زبان متفاوت است زیرا در واقع

need to write in full proper English sentences.

باید جملات انگلیسی را به طور کامل بنویسید.

So you could say: "As assistant manager (at the name of your company) I am in charge of

بنابراین می توانید بگویید: "من به عنوان دستیار مدیر ( به نام شرکت شما)

daily banking tasks."

وظایف بانکی روزانه را بر عهده دارم."

That's the present job that you're still doing now.

این همان کار فعلی است که شما هنوز در حال انجام آن هستید .

Or here's another option you can say: "As project manager at (name of company) I supervised

یا در اینجا گزینه دیگری وجود دارد که می توانید بگویید: "به عنوان مدیر پروژه در (نام شرکت)

a team of engineers."

تیمی از مهندسان را سرپرستی کردم."

So using... using these verbs and... using these verbs can really help you sound more

بنابراین استفاده از ... استفاده از این افعال و ... استفاده از این افعال واقعا می تواند به شما کمک کند تا

business-like in your CV.

در CV خود کسب و کار بیشتری داشته باشید.

So you're using all the right keywords, saying all the right things, that's going to make

بنابراین شما از تمام کلمات کلیدی مناسب استفاده می کنید، همه چیزهای درست را بیان می کنید، این باعث می شود که

you seem like a really attractive person that they want to interview to get to know a little

شما فردی واقعا جذاب به نظر برسید که آنها می خواهند با او مصاحبه کنند تا

bit more.

کمی بیشتر بدانند.

So what I'd like you to do now is go to the engVid website so you can do the quiz on this

بنابراین کاری که من می خواهم اکنون انجام دهید این است که به وب سایت engVid بروید تا بتوانید مسابقه این

lesson.

درس را انجام دهید.

And before you go and do that, I'd like you to subscribe.

و قبل از اینکه بروید و این کار را انجام دهید، مایلم مشترک شوید.

Subscribe to my engVid channel, also to my personal channel.

در کانال engVid من و همچنین در کانال شخصی من مشترک شوید .

And I do wish you luck in your search for a job.

و برای شما در جستجوی شغل آرزوی موفقیت دارم .

It's not easy out there looking for a job, but I'm sure if you put some effort into making

جستجوی کار آسان نیست، اما من مطمئن هستم که اگر کمی تلاش

your British English... well, your English CV the best it can be, that's giving you a

کنید تا انگلیسی انگلیسی خود را بسازید... خوب، CV انگلیسی شما به بهترین شکل ممکن باشد، این به شما یک

really great chance.

شانس واقعا عالی می دهد.

So, yeah, I'm going to go now.

خب، آره، الان میرم.

See ya later.

بعدا می بینمت.

"Training".

"آموزش".