Improve Vocabulary through different acts | Action Verbs acted out | Part-9 | Havisha Rathore

made my blood run cold, smacked, slip, slouching, dangling, think over,

باعث شد خونم سرد شود، ضربه بخورد، لیز بخورد، خمیده شود، آویزان شود، فکر کنم، هم بزنید،

whisk, plug, straddle, goggle,

وصل کنید، راه بیفتید ، عینک بزنید،

stubborn, stoke means,

سرسختانه، استوک یعنی،

A warm welcome to this channel,

استقبال گرم از این کانال،

English Boosting Power! In this video, we will learn a few action verbs that we

تقویت قدرت انگلیسی! در این ویدیو با چند فعل عملی که

generally use in our daily conversation. I am sure you will enjoy it. Please try

عموما در مکالمه روزانه از آنها استفاده می کنیم آشنا می شویم. مطمئنم از آن لذت خواهید برد. لطفا سعی کنید از

to use them in your sentences. It will boost your confidence as well as your

آنها در جملات خود استفاده کنید. این باعث افزایش اعتماد به نفس و همچنین

fluency. So, let's get started without a hiccup.

روانی شما می شود. بنابراین، بیایید بدون مشکل شروع کنیم.

Harika, look at this. So, what did I do?

هاریکا، به این نگاه کن خب من چیکار کردم؟ به

I smacked Harika's hand. I'm smacking Harika's hand.

دست هاریکا زدم. دارم دست هاریکا رو میکوبم.

Oh, I've got slipped and fell down. Oh, no, it's really a rainy weather.

اوه، من لیز خوردم و افتادم. اوه، نه، واقعاً هوا بارانی است.

What was I doing? I was slouching over the table trying to read this newspaper.

داشتم چیکار میکردم؟ روی میز خمیده بودم و سعی می کردم این روزنامه را بخوانم.

Do you know, what am I doing? I am dangling my feet.

میدونی دارم چیکار میکنم؟ پاهایم را آویزان می کنم.

I need time to think over your proposal.

من به زمان نیاز دارم تا در مورد پیشنهاد شما فکر کنم.

So, friends, what did I do? I slammed the door shut. But what is this slam?

خب دوستان من چیکار کردم؟ در را محکم بستم. اما این اسلم چیست؟

I repeat, slam. But friends, we should not slam the door. We should close the

تکرار می کنم، ضربه بزنید. اما دوستان نباید در را محکم بکوبیم. باید

door carefully, like this. See,

در را با دقت ببندیم، اینطوری. ببین،

Now, I did not slam the door. But,

حالا، من در را محکم نبستم. اما،

But, now, I slammed the door. I hope you got it.

اما، حالا، در را محکم کوبیدم. امیدوارم متوجه شده باشید

Oh my God, I have to face the music. I can't run away from this situation.

وای خدای من باید با موسیقی روبرو بشم. من نمی توانم از این وضعیت فرار کنم.

Run away means to escape from somewhere.

فرار یعنی فرار از جایی.

Plug. I'm plugging my ears.

دوشاخه دارم گوشم رو میبندم

Straddle. This is a chair,

استرادل. این یک صندلی است،

and now I've straddled the chair.

و حالا من روی صندلی نشسته ام. می

You know, a scary spider has just landed on my pillow. It made my blood run cold.

دانی، یک عنکبوت ترسناک به تازگی روی بالش من فرود آمده است . باعث شد خونم سرد بشه

I can't go inside until someone whisks that scary spider from my pillow.

نمی توانم داخل شوم تا زمانی که کسی آن عنکبوت ترسناک را از روی بالش من بیرون نیاورد.

Till then, let me tell you the meaning of something makes your blood run cold.

تا آن موقع، بگذار معنی چیزی را بگویم که خونت سرد می شود.

If something makes your blood run cold, it means that thing shocks or scares you.

اگر چیزی باعث سرد شدن خون شما شود، به این معنی است که چیزی شما را شوکه کرده یا می ترساند. می

You know, lizards make my mother's blood run cold, but not mine, instead spiders make

دانی، مارمولک ها خون مادرم را سرد می کنند، اما خون من را نه، در عوض عنکبوت ها

my blood run cold. I'm really scared of spiders. Whisk means to take away or

خون من را سرد می کنند. من واقعا از عنکبوت می ترسم. ویسک به معنای برداشتن یا

remove something or someone. So, that is called whisk. I repeat whisk. For example,

برداشتن چیزی یا کسی است. بنابراین، به آن هم زدن می گویند. تکرار می کنم هم زدن. برای مثال،

I wish someone could whisk that scary spider away from my pillow.

ای کاش کسی می توانست آن عنکبوت ترسناک را از بالش من دور کند.

Now, what is the meaning of sneakily? Sneakily means

حال منظور از یواشکی چیست؟ یواشکی یعنی

secretly and without telling anyone. Now, let me see

پنهانی و بدون اینکه به کسی بگویند. حالا، بگذار

sneakily what the spider is doing.

یواشکی ببینم عنکبوت چه می کند. می

You know the spider is still on my pillow. Oh my God. You know, I goggled at

دانی که عنکبوت هنوز روی بالش من است. اوه خدای من. میدونی، من

it in total disbelief. The spider is really a stubborn insect. But, what is this

در کمال ناباوری بهش نگاه کردم. عنکبوت واقعاً یک حشره سرسخت است. اما، این

goggle? Just pay attention here. I said goggle, not goggles. Goggles, you know, are

عینک چیست؟ فقط به اینجا توجه کنید. گفتم عینک نه عینک. می دانید که عینک

sunglasses. Right? And what is the meaning of goggle? Goggle means to look at

عینک آفتابی است. درست؟ و منظور از عینک چیست؟ عینک به معنای نگاه کردن به

something with wide-open eyes. So, that is called goggle. But, what is this stubborn?

چیزی با چشمان باز است. بنابراین، به آن عینک می گویند. اما این لجبازی چیست؟ می

Stubborn means, I can say, yeah, refusing to do anything else, like difficult to

توانم بگویم سرسخت به این معناست که بله، امتناع از انجام هر کار دیگری، مانند

move, change, or deal with. So, that is called stubborn.

حرکت کردن، تغییر یا مقابله با آن دشوار است. پس به آن لجاج گفته می شود.

You know, my sister is also a stubborn girl just like the spider

میدونی خواهر من هم مثل عنکبوت یه دختر لجبازه

And you know, her face and the spider's face are totally matching. I

و میدونی صورتش و صورت عنکبوت کاملا با هم جور در میاد. من

think she's come from the Spider-World, far far away from the Earth, and she's

فکر می کنم او از دنیای عنکبوتی، بسیار دور از زمین آمده است، و

Spider Woman number three. There are many people like her and you know I've come

زن عنکبوتی شماره سه است. افراد زیادی مثل او هستند و می دانید که من

from the fairy land and she from the Spider World. Well, just kidding. Please don't mind.

از سرزمین پریان آمده ام و او از دنیای عنکبوت. خب شوخی کردم لطفا اهمیت نده

You know, my voice is echoing, or I would

میدونی صدای من پژواک داره یا

say reverberating, reverberating, like this, a u a b. Funny, isn't it?

میگم طنین میزنه، طنین میزنه، مثل این، a u a b. خنده دار است، اینطور نیست؟ خدای

Oh my god, I've meditated for one hour. But, now, I'm feeling hungry. Let me go and

من، من یک ساعت مدیتیشن کردم. اما، الان، احساس گرسنگی می کنم. بذار برم یه

have something to eat.

چیزی بخورم

Oh my God, I can't move my leg. I have pins and needles in my leg.

وای خدای من نمیتونم پامو تکون بدم من در پایم سوزن و سوزن دارم.

Now, how do I move? Are you crazy? You have pins and needles in your leg. Let me check.

حالا چطوری حرکت کنم؟ دیوانه ای؟ شما در پای خود پین و سوزن دارید. بذار چک کنم

Liar! Liar! Liar! Liar!

دروغ گو! دروغ گو! دروغ گو! دروغ گو!

Oh my God, RV, to have pins and needles means to have a tingling

وای خدای من، آر وی، سوزن سوزن داشتن یعنی

sensation in a part of the body such as a leg or an arm, when it has been in the

احساس سوزن سوزن شدن در قسمتی از بدن مثل پا یا بازو، وقتی

same position for a long time, understand.

مدت زیادی در همین حالت بوده، بفهم.

You mean, you could have just said,

یعنی می تونستید بگید به همین

just the easy way. When one of your limbs feels numb.

سادگی. وقتی یکی از اندام های شما بی حس می شود.

Yes, you got it right.

بله، شما درست این را متوجه شدید.

So, here, do you know, what am I doing?

خب، اینجا، آیا می دانید، من چه کار می کنم؟

I'm stoking up the fire in the clay stove with more dry wood, with more dry wood.

من آتش اجاق سفالی را با هیزم های خشک تر، با هیزم های خشک تر، روشن می کنم.

Stoke means adding fuel to an enclosed fire with sticks or dry wood so

استوک به معنای افزودن سوخت به آتش محصور با چوب یا چوب خشک است تا

it burns well. Now, do you know, what is this? This is a blowpipe or metal pipe.

به خوبی بسوزد. حالا میدونی این چیه؟ این یک لوله دمنده یا فلزی است.

It is used something like this.

چیزی شبیه این استفاده می شود.

I'm shaking hands with Keshu.

دارم با کشو دست میدم .

Pinch

خرج کردن

I gave a hard pinch to RV. Hey, yo, what you doing

من یک نیشگون گرفتن سخت به RV دادم. هی، یو، اینجا چه کار می کنی،

Here, this twine has tied up this plant, and this too. Here also, this plant

این ریسمان این گیاه را بسته است ، و این را هم. در اینجا نیز این گیاه

is perfectly tied up with this twine and this stick.

با این ریسمان و این چوب کاملاً گره خورده است .

If you liked this information

اگر این اطلاعات را دوست داشتید،

then don't forget to like, share, and subscribe to this channel. Bye-bye! See

لایک، اشتراک گذاری و عضویت در این کانال را فراموش نکنید. خداحافظ!

you in the next video, and now let me tell Harika to look at this thing.

شما را در ویدیوی بعدی می بینم، و حالا به هاریکا بگویم که به این موضوع نگاه کند.