Native English Vocabulary Test: How Well Do You Know These Words?

I think we are we'll see hope everyone is  doing well I'm recovering from a bit of a  

من فکر می‌کنم که امیدواریم همه حالشان خوب باشد. من از یک

sickness uh but I'm feeling pretty good so I  thought I would make a video uh today and it  

بیماری بهبود می‌یام، اوه، اما احساس بسیار خوبی دارم، بنابراین فکر کردم امروز ویدیویی بسازم و به

looks like we should be going live hopefully  come on YouTube always takes a little bit to  

نظر می‌رسد که باید در YouTube

get started uh but I am Drew Badger the founder  of Englishanyone.com and the English fluency  

guide welcome to another live video here on  YouTube today I thought I would talk about or  

پخش زنده کنیم. امیدوارم شروع کنیم. امروز اینجا در YouTube فکر کردم درباره‌اش صحبت کنم یا

kind of give a little bit of a quiz a little  bit of a test just to prove a point about uh  

کمی امتحان بدهم فقط برای اثبات نکته‌ای در مورد

learning English uh and especially getting fluent  uh because usually what happens make sure this is  

یادگیری زبان انگلیسی و مخصوصاً مسلط شدن به او، زیرا معمولاً اتفاقی که می‌افتد مطمئن می‌شود که

working okay this is working uh so usually what  happens is people know the language well enough  

to understand things and recognize things but  they often uh still have trouble communicating  

fluently so nice to see everybody there do click  the like button I know the video just started  

خوب کار می‌کند. همه را ببینید روی دکمه پسندیدن کلیک کنید. می‌دانم ویدیو به‌تازگی شروع شده است،

but uh it's going to be good it will be worth  it it will also tell YouTube to inform other

اما اوه، خوب خواهد بود، ارزشش را دارد، همچنین به YouTube می‌گوید که به دیگران اطلاع دهد

people all right looking pretty good yeah  it's been a while or it feels like a while  

خیلی خوب به نظر می‌رسد، بله، مدتی گذشته است.

I guess cuz I missed uh doing a video last  week but nice to see everybody I will go  

through this quickly at the beginning and  then I will keep my eye on uh on comments  

and answer anything uh if you have any specific  questions about these words as I go over them uh  

اگر سؤال خاصی در مورد این کلمات دارید، همانطور که آنها را مرور می کنم،

let me know again I will be watching the comments  but if you have other questions about unrelated  

دوباره به من اطلاع دهید که نظرات را تماشا خواهم کرد، اما اگر سؤالات دیگری در مورد چیزهای نامرتبط دارید،

things I will save those into the end all right  uh so again the part of the reason I wanted to  

آنها را تا انتها ذخیره می کنم اوه، باز هم بخشی از دلیلی که می خواستم

make this video uh is because I will often  hear uh hear questions from Learners about

این ویدیو را بسازم، این است که اغلب  می شنوم آهان سؤالاتی را از طرف یادگیرندگان می شنوم

again pardon me I still have a cold here uh  but I will hear questions from Learners about  

هنوز در مورد عفو شما می شنوم.

not understanding natives or uh I will hear from  Learners saying that they uh they want to have a  

از زبان‌آموزان می‌شنوم که می‌گویند می‌خواهند معلمی

like a personal teacher correct their speech all  the time uh and part of the reason this is helpful  

مثل یک معلم شخصی همیشه گفتارشان را تصحیح کند و بخشی از دلیل مفید بودن این کار این است که

obviously is you get feedback but a drawback or  a difficulty of it is that you're only getting  

شما بازخورد دریافت می‌کنید، اما یک اشکال یا مشکل آن این است که شما فقط

exposure to one teacher so rather than having  like you know one person uh that can teach you  

با یک معلم آشنا می‌شوید، به‌جای اینکه واقعاً به زبان‌های متفاوتی از یک نفر آشنا شوید.

the language you really need exposure to lots of  different examples of different speakers so you  

از بلندگوهای مختلف، بنابراین اگر می‌خواهید واقعاً زبان‌های بومی را درک کنید و خودتان را طبیعی‌تر بیان کنید،

need to hear fast speakers and slow speakers and  difficult to understand accents all of that if you  

باید بلندگوهای سریع و بلندگوهای آهسته بشنوید و درک لهجه‌های آن دشوار است،

want to really understand Natives and express  yourself more naturally so it's really all of  

بنابراین واقعاً همه

those examples that work together to make you uh  a more fluent speaker and the same thing works for  

آن مثال‌ها با هم کار می‌کنند تا شما را به یک سخنران روان‌تر تبدیل کنند و همان چیزی برای

vocabulary so what I wanted to talk about today uh  this idea came to me when my younger daughter Noel  

واژگان کار می‌کند، بنابراین چیزی که من می‌خواستم درباره آن صحبت کنم، امروز وقتی دخترم

was watching some TV show uh and they use the word  that black doesn't work well uh they use the word

تلویزیون را تماشا می‌کردم، فکر می‌کردم. آنها از کلمه استفاده می‌کنند که سیاه به خوبی کار نمی‌کند، اوه آنها از کلمه

behind and you probably know what this means  it's a pretty simple basic word to be behind  

پشت استفاده می‌کنند و احتمالاً می‌دانید این به چه معناست. این یک کلمه ساده و اساسی است که پشت سر باشد

something uh like my uh just put this marker from  your perspective I put the marker behind my hand  

چیزی مثل من اوه فقط این نشانگر را از دیدگاه شما قرار دهید من نشانگر را پشت دستم قرار می‌دهم

so I have the marker in front of my hand and the  markers is behind my hand as well so this is just  

بنابراین نشانگر را در جلوی دستم قرار می‌دهم و نشانگرها نیز در پشت دست من هستند، بنابراین این ممکن است فقط یک

one uh one use or one context where you might  hear the word and so often when Learners hear a  

کلمه را بشنوید یا در جایی که می‌شنوید از یک کلمه استفاده کنید یک

word and they get a definition or a translation  they think they know the word but then they are  

کلمه و یک تعریف یا ترجمه دریافت می‌کنند، فکر می‌کنند کلمه را می‌دانند، اما بعد از

surprised when they hear the word used in  different ways in real communication which  

شنیدن این کلمه شگفت‌زده می‌شوند که به روش‌های مختلف در ارتباطات واقعی استفاده می‌شود که

happens quite a lot uh so today I wanted to  give kind of a quiz about this but it's really  

بسیار اتفاق می‌افتد، بنابراین امروز می‌خواستم یک تست در این مورد ارائه کنم، اما واقعاً

more just showing you how words can have  multiple meanings and instead of trying to  

بیشتر به شما نشان می‌دهد که چگونه کلمات می‌توانند معانی متعددی داشته باشند و به جای اینکه سعی کنید

stop learning when you think you know a word  because you know one definition or one usage  

یک کلمه را بدانید یا فکر می‌کنید وقتی یک کلمه را می‌دانید

of it you should really go deeper to eliminate  any doubt you have about the word that way you  

آن را متوقف کنید. برای از بین بردن هر شک و تردیدی که در مورد کلمه دارید، واقعاً عمیق‌تر بروید، به این ترتیب

won't be surprised in conversations you should  really be knowing words so you can understand  

در مکالمات تعجب نخواهید کرد، باید واقعاً کلمات را بدانید تا بتوانید

them like natives you don't need to know every  single definition or every usage but when you  

آنها را مانند بومی‌ها درک کنید، نیازی نیست همه تعریف‌ها یا کاربردهای آن را بدانید، اما وقتی

really understand a word well you can recognize  what it means even if you hear hear it in new  

واقعاً کلمه‌ای را خوب متوجه می‌شوید، می‌توانید معنی آن را تشخیص دهید، حتی اگر آن را به روش‌های جدید بشنوید،

ways if that makes sense so in the TV show this  was not just an example of like something being  

اگر این مثالی است که در پشت برنامه تلویزیونی معنا ندارد.

behind like the marker being behind my hand  or my hand being behind the Whiteboard here  

پشت دستم یا دستم پشت تخته وایت برد اینجاست

uh the the talk the the the example in uh in  my daughter's uh it was like a like a cartoon I  

آه صحبت و مثال در آه در دخترم آه شبیه کارتون بود

think I don't know the name of the show uh but  it was talking about like like the evil being

فکر می کنم نام نمایش را نمی دانم اما درباره آن صحبت می شد مثل شیطانی که

behind uh I think it was like the evil behind this  action or something like that I don't remember the  

پشت سر بود اوه فکر می کنم مثل شیطان پشت این عمل بود یا چیزی شبیه به این بود که ما نمی

exact quote uh but here we we we can see how  like understanding the word behind like the  

توانیم اینجا را دوست داشته باشیم. درک کلمه پشت مانند

marker is behind my hand so the marker is in front  of my hand from your perspective it's in front of  

نشانگر پشت دست من است، بنابراین نشانگر جلوی دست من است از دید شما، جلوی

my hand and it's behind my hand we can also talk  about it in a more figurative way uh like someone  

دست من است و پشت دست من است، ما همچنین می‌توانیم درباره آن به شیوه‌ای مجازی‌تر صحبت کنیم، مثل اینکه کسی

is behind something else so I can be like  like there could be like a figurative way  

پشت چیز دیگری است، بنابراین من می‌توانم مثل یک راه مجازی باشم.

of understanding this where like the there's  like some evil plot or evil thing or evil action  

happening so who is behind this who is like the  person who is creating this thing uh in the same  

این شبیه شخصی است که دارد این چیز را می‌سازد، به همان

way that you have like a person behind a curtain  so this is a very common usage of the word behind  

شیوه‌ای که شما مانند شخصی پشت پرده دارید، بنابراین این یک استفاده بسیار رایج از کلمه پشت پرده است

and again the point is not to just memorize all of  these it's to get a bunch of of different examples  

و دوباره نکته این است که فقط همه این‌ها را به خاطر بسپارید، بلکه به‌دست آوردن یک سری مثال‌های مختلف است،

just like you should hear a bunch of different  natives saying the same thing or hearing a bunch  

درست مثل این

of different ways of expressing the same idea so  all of these things work together to create a like  

مانند

a web or a network in your mind that really helps  you use things uh fluently so mesha has another  

یک وب یا شبکه ای در ذهن خود ایجاد کنید که واقعاً به شما کمک می کند از چیزها به راحتی استفاده کنید، بنابراین مشا

excellent example who's behind the conspiracy  that same thing so behind it doesn't also like  

مثال عالی دیگری دارد که پشت این توطئه است.

or doesn't only need to mean uh like something  negative like that I could also behind something  

else like I'm like you know doing some good things  uh in the community but people don't know it like  

I'm just giving free money to people and they  don't know where the money is coming from like I'm  

به مردم و آن‌ها نمی‌دانند پول از کجا می‌آید، مثل اینکه من

behind that like it's my idea I can also be behind  someone like I'm supporting that person so you  

پشت آن هستم، فکر می‌کنم این ایده من است، من همچنین می‌توانم پشت کسی باشم، مثل اینکه من از آن شخص حمایت می‌کنم، بنابراین شما

might hear like a group of uh troops or a group of  soldiers in an army and they all say like General  

ممکن است مانند گروهی از سربازان یا گروهی از سربازان ارتش بشنوید و همه آنها بگویند مانند ژنرال،

we're behind you like we will uh support you so  again these are different meanings or different  

ما پشت شما هستیم، مثل اینکه ما از شما حمایت خواهیم کرد، پس اینها به معنای دیگری هستند.

uses of the word behind and so you get a kind of  uh Network that forms as you hear these different  

وقتی این

examples uh and see how they connect with one  another so it's not just hearing one and learning  

مثال‌های مختلف را می‌شنوید و ببینید که چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند، بنابراین فقط شنیدن یکی و یادگیری نیست، بلکه

that through a definition that gets you fluent  it's hearing all of them together all in English  

از طریق تعریفی که به شما مسلط می‌شود، شنیدن همه آنها با هم به زبان انگلیسی است

that really help you understand the vocabulary  Isn't that cool so as you get more examples you  

که واقعاً به شما کمک می‌کند واژگان را درک کنید.

spend a little bit more time when you hear new  examples of behind you won't be be surprised  

about those because you don't just know one  definition you have a a pretty good idea of what  

شما فقط یک تعریف نمی‌دانید، شما می‌دانید که می‌توانم

I might call the core meaning of the word so to  support something or to be behind it in some way  

معنای اصلی کلمه را چه بنامم، بنابراین حمایت از چیزی یا پشت سر گذاشتن آن به نحوی از نظر

physically or figuratively okay so that's the word  behind let me know if you have any questions about  

فیزیکی یا مجازی خوب است، بنابراین اگر در مورد این کلمه سؤالی دارید به من اطلاع دهید

this word or if you have maybe some other examples  I could think of others but I don't want to spend  

یا اگر مثال‌های دیگری دارید، به من اطلاع دهید.

too much time on this one word but this is why  I wanted to do that so I was explaining this  

بنابراین من داشتم این را

to my daughter uh and she got the idea of like oh  like she knows what behind means like in front of  

برای دخترم توضیح می‌دادم و او این ایده را پیدا کرد که او می‌داند که پشت به چه معناست مانند جلو

and behind uh but she can also get a a better  example of like there's some bad person like  

و پشت سر، اما می‌تواند مثال بهتری هم از این باشد که مثلاً یک فرد بد وجود دارد مانند   که می‌دانی

you know hiding behind this or working behind the  scenes you will see this a lot like to be [Music]

پشت این پنهان می‌شود یا پشت صحنه کار می‌کند.

behind to behind uh to be behind the scenes  so the scenes like this can be a physical  

thing like you're at a a theater or a play  and you have uh like people in back of the  

در یک تئاتر یا یک نمایش و شما مثل افرادی در پشت

the stage where they're working on things or  before they come out onto the stage they are  

صحنه دارید که روی چیزهایی کار می‌کنند یا قبل از اینکه روی صحنه بیایند پشت

behind the scenes but you can also talk about  that figuratively in any context like uh maybe  

صحنه هستند، اما می‌توانید در هر زمینه‌ای در مورد آن صحبت کنید.

I I work at a company and I am like the public  person who does speaking for that company but  

many people work behind the scenes or behind  the camera something like that so they're  

not like they're not the the person out front  that you can see but they're still supporting  

آنها آن کسی نیستند که شما می توانید ببینید، اما همچنان از

that thing in some way so they are behind the  scenes one last example I'll give you is to be

آن چیزی حمایت می کنند، بنابراین آنها در پشت صحنه هستند. آخرین مثالی که به شما می زنم این است که

behind behind the times to be behind the times yes  to be behind the victory so who is responsible for  

پشت بار باشید تا پشت بار باشید بله پشت پیروزی باشید، بنابراین چه کسی مسئول

something who is behind this so what does it  mean to be behind the times does anybody know  

چیزی است که پشت این است، پس چه کسی به

what that means have you heard this before would  you know what that means if a native used that in  

معنای پشت صحنه بودن است.

a conversation oh that person is a little bit  behind the times behind the times as you get a  

مکالمه آه، آن شخص کمی عقب تر از زمان های گذشته است، زیرا شما

bunch of different examples of behind what do you  think it might mean behind the times so often you  

چند نمونه مختلف از این موضوع را دریافت می کنید که

you'll be in a so mes says no idea oh I'm I've  stumped mukes and he knows quite a lot to be  

behind the times I try to think about it like this  like here's uh we'll just draw a little timeline  

فکر می کنید ممکن است در پشت زمان ها چه معنایی داشته باشد.

up here so here's now like today the future uh  so 2025 so the current times we can talk about  

اینجا الان مثل امروز آینده است، پس 2025، بنابراین زمان‌های کنونی که می‌توانیم درباره آن صحبت کنیم،

when it is like like now is like the the times  in general it it it's kind of referring to now  

زمانی که مثل الان مثل زمان‌ها است، به طور کلی، به نوعی اشاره به الان دارد   اتفاقی که دارد می‌افتد، بنابراین

what's happening so to be behind the times like  it means maybe you're wearing fashion that's out  

پشت زمان‌هایی مثل  بودن به این معنی است که شاید شما مد

of date so maybe you like to dress in clothes  from I don't know 1980 or something like that  

قدیمی می‌پوشید، بنابراین شاید دوست دارید 8 لباسی شبیه به لباس بپوشید.

so you're behind the times if you have older  thinking or older ideas or older fashion or  

مواقعی که فکرهای قدیمی‌تر یا ایده‌های قدیمی‌تر یا مدهای قدیمی‌تر یا

older ways of doing something something like that  so if lots of people are using computers now but  

روش‌های قدیمی‌تری برای انجام کاری شبیه به آن دارید، بنابراین اگر افراد زیادی در حال حاضر از رایانه استفاده می‌کنند، اما

maybe you still like using I don't know like a uh  like an abacus or something so an abacus that's  

شاید هنوز دوست دارید از آن استفاده کنید، مانند چرتکه یا چیزی خیلی چرتکه که

that little it's like a bunch of little beads  on little string kind of things so if you're  

using old equipment or something that it could be  outdated so you could you could describe a person  

قدیمی باشید تا بتوانید فردی را به‌عنوان

as being behind the times or you could talk  about an institution like the government is  

پشت سر زمان توصیف کنید یا بتوانید درباره موسسه‌ای صحبت کنید، مثل اینکه دولت

behind the times it's not really late it's more  like outdated so you are doing something uh kind  

پشت آن زمان‌هایی است که واقعا دیر نشده است، بیشتر شبیه قدیمی بودن است، بنابراین شما دارید کاری

of from an earlier time uh in this time so you are  behind the current time that's what it means so  

از زمان قبلی انجام می‌دهید، در این زمان، پس از زمان کنونی عقب مانده‌اید، به این معنی است که این کار به این معناست که

you're behind the times so someone who wears older  fashioned or does things that are out of date or  

شما از زمان‌های قدیمی گذشته هستید یا

maybe they don't work so well anymore but people  are comfortable doing them they are behind the  

شاید دیگر آنقدر خوب کار نمی‌کنند، اما مردم در انجام آن‌ها راحت هستند، آنها از   زمان‌ها عقب هستند،

times so there actually quite a few Expressions  about this but hopefully as you see all of  

بنابراین در واقع چند عبارت در این مورد وجود دارد، اما امیدواریم همانطور که همه

these different examples the point is not to even  memorize one example or even memorize all of these  

این مثال‌های مختلف را می‌بینید، نکته این است که حتی یک مثال را حفظ نکنید یا حتی همه این مثال‌ها را به خاطر بسپارید.

examples it's as you hear these different examples  it's the examples together that really helps you  

understand the word so that if you hear new things  like you learn some new thing in a conversation  

یک چیز جدید در یک مکالمه

it's much easier to integrate that and understand  that uh and feel confident about using it does  

خیلی ساده‌تر است  ادغام آن و درک که اوه و احساس اطمینان در مورد استفاده از آن

that make sense all right so uh again this is the  reason I thought I would do this video I wanted to  

کاملاً منطقی است، بنابراین دوباره این دلیلی است که فکر کردم این ویدیو را انجام می‌دهم می‌خواستم

cover a few more words but let me know if you have  any questions about this um it's not a uh like a  

چند کلمه دیگر را پوشش دهم، اما اگر سؤالی در مورد این موضوع دارید به من بگویید.

difficult idea someone is asking about have hat  I've already made videos about this you can just  

search my channel for that um but I I have look  for the video about have I think uh that that that  

اوم، اما من به دنبال ویدیوی مربوط به این هستم، فکر می‌کنم که آن  در

talks about that we also go into these uh things  in much more detail influent for life all right uh  

مورد آن صحبت می‌کند، ما همچنین به این چیزها می‌پردازیم با جزئیات بسیار بیشتر تأثیرگذار برای زندگی، بسیار خب

so let's erase the board if you have any questions  about this word or this idea of trying to  

پس اگر سؤالی درباره این کلمه یا این ایده در مورد تلاش برای

understand different meanings uh and this is one  way of clearing doubt that stops you from speaking  

درک معانی مختلف دارید، بیایید صفحه را پاک کنیم.

so you can have lots of doubts about pronunciation  or grammar or vocabulary anything uh but this is  

تلفظ یا گرامر یا واژگان هر چیزی آه، اما این

one way to prepare yourself for conversations even  before you speak all right so let's erase this  

یکی از راه‌های آماده‌سازی خود برای مکالمات است، حتی قبل از اینکه خوب صحبت کنید، بنابراین بیایید این را پاک کنیم

let's see what do we want to cover next all right  we'll do a couple more make sure YouTube is still

ببینیم که بعداً چه چیزی را می‌خواهیم پوشش دهیم. چند کار دیگر انجام می‌دهیم مطمئن شویم YouTube همچنان

working all right the opposite of behind so  the opposite of behind could be in front of  

کاملاً برعکس از پشت کار می‌کند، بنابراین مخالف پشت سر می‌تواند به

but it depends on the situation so I could be  in front of someone else uh but I could also  

موقعیت شما بستگی داشته باشد، اما من می‌توانم به وضعیت فرد دیگری بستگی داشته باشد. بیشتر

be like forward rather than behind or in back of  so often it's it's not just a when you're trying  

شبیه جلو باشید تا پشت سر، خیلی اوقات فقط زمانی نیست که سعی می کنید

to learn opposite words sometimes you might have  an opposite word uh in the the same context like  

کلمات متضاد را یاد بگیرید، گاهی ممکن است کلمه مخالفی داشته باشید در همان زمینه مانند

in front of and behind but maybe if you use  behind the times uh like an opposite of that  

جلو و پشت، اما شاید اگر از پشت زمان ها استفاده کنید، مثل عکس آن،

would be like Forward Thinking Forward Thinking  so you're thinking about the future and you're  

مانند فکر کردن به جلو، فکر کردن به جلو، فکر کردن به جلو باشد، بنابراین ممکن است در حال انجام کارهایی باشید که به آینده فکر می کنید و در حال

maybe doing things that other people are not  doing yet so you're more of a Forward Thinking  

انجام آن هستید. بنابراین شما بیشتر یک

kind of person so again the point is not to just  memorize definitions but get lots of examples all  

نوع آدم آینده‌نگر هستید، بنابراین موضوع این نیست که فقط تعاریف را به خاطر بسپارید، بلکه مثال‌های زیادی را به دست آورید،

right Mo said below the belt yes below the below  the belt that's a term from boxing as interesting  

درست است، مو در زیر کمربند بله زیر زیر کمربند که اصطلاحی از بوکس است، جالب است

you're bringing that up but uh that's a another  um another example of like you hear a word like  

شما آن را مطرح می‌کنید، اما اوه این یک امم دیگر است، یک مثال دیگر مانند

below you can have above something and and Below  something as well and you can have a belt like a  

چیزی و پایین می‌توانید  داشته باشید کمربند مانند

boxing a boxing belt you don't want to hit people  below the belt that's a kind of a bad thing for  

بوکس کمربند بوکس که نمی‌خواهید به افراد زیر کمربند ضربه بزنید، این یک نوع چیز بد برای

people to do see if I missed anything the opposite  of behind is in front of yeah so it depends on the  

مردم است که ببینند آیا چیزی را از دست داده‌ام برعکس پشت آن، در مقابل بله است، بنابراین بستگی به

uh situation all right uh let's look at another  word like crash uh and so when you have something  

اوه موقعیت دارد، خوب است، بیایید به کلمه دیگری مانند تصادف نگاه کنیم، و بنابراین، وقتی دوباره به چیزی فکر می‌کنید،

like crash this could mean a couple of different  things but again thinking about our little Network  

building a deeper understanding of a word by  getting more examples this naturally varied review  

ایجاد درک عمیق‌تر از یک کلمه با مثال‌های بیشتر، این بررسی طبیعی متنوع

uh of the vocabulary will help you understand it  better and help you be prepared for new examples  

واژگان به شما کمک می‌کند آن را بهتر درک کنید و به شما کمک می‌کند برای مثال‌های جدید آماده شوید.

uh when you're here so crash and Clash are two  different things crash is usually like you can  

وقتی اینجا هستید، تصادف و کلش دو چیز متفاوت هستند.

think about two cars coming together something  breaking or two like symbols crashing together  

like that so it's typically a faster movement  it could cause some some energy or sound or  

مقداری انرژی یا صدا یا

something uh maybe it makes a lot of a lot of  noise or there's an explosion so you could have  

چیزی ممکن است صدای زیادی ایجاد کند یا انفجاری رخ دهد که ممکن است تصادف داشته باشید

a crash or it's just a sudden movement of some  kind so we have the physical like a car crash

یا فقط یک حرکت ناگهانی باشد، بنابراین ما می‌توانیم نمونه‌ای مانند تصادف خودرو داشته باشیم،

example uh but we can also  have something like a stock  

اما همچنین می‌توانیم چیزی مانند

market crash or a crash like a market [Music]

سقوط سهام   بازار یا سقوطی مانند

crash so a market crash the same kind of idea  where maybe the the price of something is going  

سقوط بازار داشته باشیم. قیمت چیزی

up and down and then boom it just drops completely  like that this is a crash right here so on this  

بالا و پایین می‌رود و بعد رشد می‌کند کاملاً کاهش می‌یابد، مثل اینکه این یک تصادف است، بنابراین در این

day there was a big crash in the market or a crash  for a particular thing all right so again we've  

روز یک تصادف بزرگ در بازار یا یک تصادف برای یک چیز خاص اتفاق افتاده است، بنابراین باز هم ما

got a car crash a market crash you can see how  something happens there's like a dramatic event  

یک تصادف اتومبیل داریم، یک تصادف بازار، شما می‌توانید ببینید چگونه  اتفاقی می‌افتد.

that happens as a result of something like maybe  there's some news about a company a crash course  

دوره

on phrasal verbs very good so another thing a  crash course so let's say uh my town is being  

در مورد افعال عبارتی خیلی خوب است، بنابراین یک چیز دیگر یک دوره تصادف است، بنابراین بیایید بگوییم اوه شهر من  مورد

invaded by aliens and the the government is giving  all the people in the area guns and I don't know  

تهاجم بیگانگان است و دولت به همه افراد منطقه اسلحه می دهد و من نمی دانم

how to use a gun so I need a quick crash course  in something to to like learn how to fire guns  

چگونه از تفنگ استفاده کنم، بنابراین به یک دوره تصادف سریع در چیزی نیاز دارم تا دوست داشته باشم یاد بگیرم چگونه

very quickly so I get like a 5 minute lesson  in how to fire guns I don't take a whole month  

سریع شلیک کنم. یک ماه کامل

of training and get proper safety lessons and  lots of examples and trials and practice that  

آموزش نگیرید و درس‌های ایمنی مناسب و مثال‌ها و آزمایش‌های زیادی را دریافت کنید و این

kind of thing it's just a crash course so I need  to get some very quick examples of something uh  

چیزها را تمرین کنید، این فقط یک دوره تصادف است، بنابراین من باید نمونه‌های خیلی سریعی از چیزی را دریافت کنم

so I can learn it very quickly so I might have  a crash course in a language if I'm going on a  

تا بتوانم آن را خیلی سریع یاد بگیرم تا اگر به یک دوره آموزشی می‌روم یک دوره آموزشی جالب مانند یک

business trip and need to know a few phrases for  communication something like that a crash course  

سفر کاری جالب و برای دانستن آن لازم است.

all right pretty interesting though right so as  you see these different examples there's there's  

اگرچه درست است، همانطور که این نمونه‌های مختلف را می‌بینید،

some overlap there yes you could crash out on  the sofa like I could I could maybe be eating  

مقداری همپوشانی وجود دارد، بله، می‌توانید مانند من روی مبل کوبیده شوید، شاید من می‌توانم

a lot of sugar or having a lot of energy kind of  the same idea as a uh like a stock market right  

قند زیادی می‌خورم یا انرژی زیادی دارم، همان ایده‌ای مثل بازار سهام در

now so you have some stability and then you have  something happens where everything is just oh no  

حال حاضر بنابراین شما کمی ثبات دارید و سپس چیزی دارید چیزی اتفاق می‌افتد که می‌توانستیم حالاً همه چیز

we have a a huge problem now something like  that or in a similar way I could crash like  

مشابه باشد. تصادف مانند

to crash just like physically crash because I'm  so tired so I've been working hard all day just  

سقوط کردن درست مثل تصادف فیزیکی چون خیلی خسته هستم پس تمام روز را سخت کار کرده ام

like the stock market here and then I get home and  I just crash on the couch all right so you could  

مثل بازار سهام اینجا و سپس به خانه می‌رسم و فقط روی کاناپه سقوط می‌کنم تا بتوانی  به عنوان

say crash or crash out as a phrasal ver both of  those are fine uh but it's the same idea so you  

عبارتی بگوییم سقوط یا سقوط کردن به عبارتی هر دوی اینها خوب هستند، اوه، زیرا من فکر می‌کنم بازار یکسان است.

have a stock market crash or I crash because I'm  so uh exhausted my body is just crashing all right  

اوه خسته‌ام بدنم درست در حال خراب شدن است

so a computer could crash in the same same way  the computer is working just fine and then oh  

بنابراین رایانه ممکن است به همان روش خراب شود رایانه به خوبی کار می‌کند و اوه

no something happened with it my computer crashed  all right boy said I have taken a course called  

اتفاقی با آن نیفتاده است رایانه من خراب شد خیلی خوب پسر گفت من دوره‌ای به نام

visual guide to phrasal verbs by you and that  really helped me become better at speaking glad  

راهنمای تصویری برای افعال عبارتی توسط شما گذرانده‌ام و واقعاً به من کمک کرد در صحبت کردن بهتر صحبت کنم.

to hear it that's great yeah the idea hopefully  uh is that you now understand those phrasal verbs  

افعال عبارتی

more like a native so you just the same way that  we're looking at vocabulary here you erase any  

بیشتر شبیه یک بومی هستند، بنابراین شما دقیقاً همان طور که ما در اینجا به واژگان نگاه می کنیم، هر

doubts you have about using them so you feel more  confident it's really either you have doubt about  

شکی را که در مورد استفاده از آنها دارید پاک می کنید تا بیشتر مطمئن شوید که واقعاً یا در مورد

something or you are feeling confident about  it and so if we can erase the doubts that  

چیزی شک دارید یا در مورد آن احساس اطمینان دارید و بنابراین اگر بتوانیم شک و تردیدهایی را که

stop you from speaking you naturally become a  better speaker so I'm I'm glad to hear that's  

شما را از صحبت کردن باز می دارد، پاک کنیم.

fantastic uh this is also this is a program for  anybody who doesn't know this is uh included in  

فوق‌العاده، این هم برنامه‌ای است برای هر کسی که نمی‌داند این در

fluent for life you can learn more about that  by clicking on the link uh in the description  

مسلط برای مادام العمر گنجانده شده است، می‌توانید با کلیک کردن روی پیوند در توضیحات

below this video all right mes says yes the  data crash computer crash the same thing uh  

زیر این ویدیو بیشتر در مورد آن بیاموزید.

now you should install Fredick to practice your  pronunciation yes Tom is the Frederick manager  

this is our pronunciation app which will also  teach you lots of vocabulary but it works in the  

که واژگان زیادی را نیز به شما یاد می‌دهد، اما به

same way you get many different examples uh of  vocabulary meanings by using images rather than  

همان روشی کار می‌کند که با استفاده از تصاویر، به جای

just getting one translation or a definition all  right let's keep going I think people get the idea  

دریافت یک ترجمه یا تعریف، مثال‌های متفاوتی از معانی

uh so again crash it's pretty simple word but uh  you can always uh go a little bit deeper and you  

don't have to learn every usage of a word but the  more you get the more confident you feel so when  

واژگان به دست می‌آورید، بیایید ادامه دهیم. هرچه بیشتر اعتماد به نفس پیدا می‌کنید، بنابراین وقتی

you hear new things like oh there was a crash ah  now I understand like something else will uh like  

چیزهای جدیدی می‌شنوید، آه، آه، حالا می‌فهمم که چیز دیگری اتفاق می‌افتد، مثلاً اتفاقی

something intense has happened or dramatic or  something when I hear the word crash even if I  

شدید یا دراماتیک یا چیزی وقتی که کلمه تصادف را می‌شنوم، حتی اگر

don't know exactly what it means all right look at  Moyes all right all right he's got uh Frederick as

نمی‌دانم دقیقاً به چه معناست، خوب به مویز نگاه کنید.

well all right next word what  else did I want to cover today

oh lift lift so let me take this marker and just  uh raise it up to lift the marker like that to  

بلند کن پس بگذار این نشانگر را ببرم و فقط آن را بالا بیاورم تا نشانگر را آنطور بلند کنم تا

raise something or to lift it so the British uh  word for elevator is lift so to take the lift in  

چیزی را بالا ببرم یا آن را بلند کنم تا کلمه انگلیسی uh برای آسانسور آسانسور باشد بنابراین برای سوار شدن به آسانسور در

America we just say elevator but the British  word is to take the lift uh but we can also  

آمریکا فقط می گوییم آسانسور اما کلمه انگلیسی  این است که با آسانسور بروید اما همچنین می توانیم

so just like we can lift something like that we  can uh like give or give Excuse me give someone

a lift so to give someone a lift means like  it's almost like you're picking them up and  

آسانسور به این معناست که انگار آنها را برمی‌دارید و

taking them to a physical you know in a physical  way carrying them to some place but often this  

آنها را به مکانی فیزیکی می‌برید که می‌دانید به روشی فیزیکی آنها را به جایی می‌برید، اما اغلب این

is like giving a ride in a car to a friend  of yours so a friend of mine gave me a lift  

مانند سوار شدن به ماشین به یکی از دوستانتان است، بنابراین یکی از دوستانم به من سوار می‌شود، به

to the party meaning they took me in their car  or they gave me a ride uh something like that  

این معنی که مرا سوار ماشینشان کرده‌اند یا آن‌ها به من سوار می‌شوند،

so even though we're not physically picking the  person up we can use the expression in the same  

حتی اگر ما نمی‌توانیم از این حالت استفاده کنیم. به همین

way so to give someone uh a lift now we can  also in a similar figurative way we can talk  

ترتیب

about something giving you a lift or giving you  like a boost is another similar word where we're  

we're raising or elevating something uh so if  I give you a lift like I raise your spirits a  

little bit like lift your lift your spirits  lift so lift your mood or lift your spirit

so to lift your spirits means to make you feel  better to lift your spirits make you feel better  

روحیه شما به این معناست که شما احساس بهتری کنید تا احساس بهتری داشته باشید. به

uh looks like we had a quick question what is a  phrasal verb from zzip a phrasal verb is a more  

نظر می رسد ما یک سوال سریع داشتیم که یک فعل عبارتی از zzip چیست؟

conversational way of expressing a more advanced  verb or idea in English so example uh maybe we  

can talk about like standing up or sitting  down or or balling up something like that  

typically we take a uh a verb and a preposition  and combine them together and this is why uh like  

حرف اضافه و ترکیب آنها با هم و به همین دلیل است که مثلاً

typically native children are using these because  you can express a lot of different ideas with a  

بچه‌های بومی معمولاً از اینها استفاده می‌کنند، زیرا شما می‌توانید ایده‌های مختلف زیادی را با

few words combined in different ways so lift up  you could also lift up something again that's  

چند کلمه به روش‌های مختلف ترکیب کنید، بنابراین می‌توانید چیزی را دوباره بلند کنید که

another physical use of that but the point is you  can lift something like uh I took some medicine  

یکی دیگر از استفاده‌های فیزیکی از آن است، اما نکته اینجاست که می‌توانید چیزی مانند اوهوم، من امروز مقداری دارو مصرف کردم. از

today and it it like lifted my lifted my spirits a  little bit it lifted me up I could also be lifted  

up spiritually that's where we get the same idea  of like lifting someone's Spirits by making them  

لحاظ روحی ارتقا یافته   اینجاست که ما همان ایده مانند بالا بردن روحیه یک نفر با ایجاد

feel better so if you have a friend who's sad  uh maybe you take them to I don't know go get  

احساس بهتر در آنها  را داریم، بنابراین اگر دوستی دارید که غمگین است اوه، شاید او را به آنجا ببرید، نمی دانم، بروید

some ice cream or something like that uh to lift  them up a little bit okay so you could lift up  

بستنی یا چیزی شبیه به آن بگیرید، او را کمی بالا ببرید، خوب است تا بتوانید

lift up their confidence lift up their mood lift  up their Spirit the same kind of thing all right  

روحیه آنها را بالا ببرید. خیلی خوب

you get the idea so one of the the core ideas from  this video is that typically when we hear a word  

شما این ایده را دریافت کردید، بنابراین یکی از ایده‌های اصلی این ویدیو این است که معمولاً وقتی کلمه‌ای

like this there's often a physical use of it and  then there are more figurative uses as well so  

مانند این را می‌شنویم، اغلب استفاده فیزیکی از آن وجود دارد و سپس کاربردهای تصویری تری نیز وجود دارد، بنابراین

even if you're not physically carrying something  like I'm lifting up this marker uh I could be  

حتی اگر به صورت فیزیکی چیزی حمل نمی‌کنید مثل اینکه من این نشانگر را بالا می‌برم اوه من می‌توانم

like lifting up someone else like hopefully I'm  lifting up your ability to communicate so lift up  

مثل بلند کردن ارتباط با شخص دیگری باشم. بالا

means to feel better it's more like like lifting  someone up it could be making them feel better  

یعنی احساس بهتر کردن، بیشتر شبیه بلند کردن کسی است که می‌تواند باعث شود احساس بهتری پیدا کند

it could be um it could be like uh again it could  be like like like physically if you have a like a  

ممکن است اوم، دوباره می‌تواند مثل جسمی باشد، اگر

medical problem you could lift someone up or you  could lift up their confidence or lift up their  

مشکل پزشکی دارید، می‌توانید کسی را بالا ببرید یا می‌توانید اعتماد به نفس او را بالا ببرید یا روحیه او را بالا ببرید

Spirits if they're feeling bad or whatever there  are lots of different ways you can do that but the  

اگر احساس بدی دارد یا هر چیز دیگری می‌تواند انجام دهد.

point is it's a very useful word for talking  about uh not just physically moving something  

کلمه برای صحبت کردن در مورد نه فقط حرکت فیزیکی چیزی

but uh anything where we're trying to raise it  in some way to lift that thing up okay see if  

بلکه هر چیزی که ما سعی می کنیم آن را به طریقی بالا ببریم تا آن چیز را بالا ببریم، خوب ببینید

I had anything else I wanted to uh I'll mention  one more example about this I'll put it up here  

چیز دیگری داشتم که می خواستم بگویم، اوه، یک مثال دیگر در این مورد ذکر می کنم، آن را در اینجا قرار می دهم

to lift and this is a bit more uh Advanced  example so to lift up is to cheer up yeah  

برای بلند کردن و این کمی بیشتر است.

that's a basic idea but again it could  be like lifting up someone's mood or  

مانند بالا بردن خلق و خوی یک نفر یا بالا

lifting up their confidence or lifting up  uh anything else like that so you could also

بردن اعتماد به نفس او یا بالا بردن هر چیز دیگری مانند آن، بنابراین شما نیز می توانید

lift to lift restrictions to lift restrictions  so to lift restrictions you can think about the  

محدودیت ها را بردارید تا محدودیت ها را بردارید، بنابراین برای برداشتن محدودیت ها می توانید به

government maybe they have a law that says  you can't do this or you can't go there  

دولت فکر کنید شاید آنها قانونی داشته باشند که می گوید شما نمی توانید این کار را انجام دهید یا نمی توانید به آنجا بروید،

but if they stop that they have lifted those  restrictions so they're like not not imposing  

اما اگر آنها محدودیت ها را متوقف کنند، مانند اینکه آنها را لغو کرده اند.

that or putting that on people anymore they  have lifted those or they have removed those  

روی مردم دیگر آن‌ها را برداشته‌اند یا آن‌ها را حذف کرده‌اند،

so this is another common way you will hear uh  when when laws are changed often like a thing  

بنابراین این روش متداول دیگری است که می‌شنوید وقتی زمانی که قوانین تغییر می‌کنند اغلب مثل چیزی

might be lifted or uh there was something in  place but now it's gone or it expired or the  

ممکن است برداشته شود یا چیزی در آن جا وجود داشته باشد، اما اکنون از بین رفته یا منقضی شده است یا

government took it away they lifted the  restrictions they lifted the restrictions  

دولت آن را برداشته است، محدودیت‌ها را برداشته‌اند، آنها محدودیت‌ها را برداشته‌اند

all right so a lot of good uses of the word  lift there and as you hear all of these uh  

و بسیاری از اینها را برداشته‌اند. اوه

and especially not just hearing them only from  me but as you hear them from other examples or  

و مخصوصاً نه فقط با شنیدن آنها از من، بلکه همانطور که آنها را از نمونه های دیگر یا

other speakers uh you will feel even more  confident about using it because your doubt  

سخنرانان دیگر می شنوید، در مورد استفاده از آن احساس اعتماد بیشتری خواهید کرد زیرا شک

about the word will disappear pretty cool all  right let us continue I think we have maybe  

در مورد این کلمه ناپدید خواهد شد بسیار جالب است اجازه دهید ادامه دهیم فکر می کنم شاید

two words left I I'm still I need I need maybe  like a good a good meal to to lift my lift my  

دو کلمه باقی مانده است.

condition up today because I'm not feeling so well  still I had the flu I think it was pretty bad uh  

آنفولانزا من فکر می‌کنم خیلی بد بود اوه

but hopefully uh I can I can stay with you guys  and stay strong uh to finish up this video uh all  

اما امیدوارم بتوانم با شما بچه‌ها بمانم و قوی بمانم تا این ویدیو را به پایان برسانم اوه همه

right another interesting word uh you will hear  this quite frequently but I don't really hear this  

درست است یک کلمه جالب دیگر این را خیلی مکرر می‌شنوید، اما من واقعاً نمی‌شنوم که این

used in in lessons so often so I thought I would  use it here to give you some more examples St Str  

در درس‌ها استفاده می‌شود، بنابراین فکر کردم از آن  در اینجا استفاده کنم تا مثال‌های بیشتری از St

e t c h to stretch something to stretch I don't  really have a good example of something actually  

h's در واقع

I kind of do here I'll take a I have a little wet  towel little wet sheet over here I could take this  

من یک جورایی این کار را انجام می‌دهم، یک حوله کوچک مرطوب می‌برم، می‌توانم آن را برداریم و بکشم

and pull it and stretch it out this one doesn't  doesn't really stretch so well but if I have a  

و درازش کنم، این یکی واقعاً آنقدر خوب کش نمی‌شود، اما اگر یک

rubber band or something I can easily stretch  that thing uh so I can extend it in some way  

کش یا چیزی داشته باشم به راحتی می‌توانم آن چیز را بکشم، بنابراین می‌توانم آن را به نحوی گسترش دهم   برای اینکه از

to stretch uh from one thing to something else can  you think of some examples where you've heard this  

این

word used I'll see if we can get uh a couple  of different people maybe they have different  

کلمه استفاده کنید. ببینم آیا می‌توانیم چند نفر از افراد مختلف را دریافت کنیم، شاید آنها مثال‌های متفاوتی داشته باشند

examples of how they've heard this word used in  different ways can you think of anything uh let's  

که چگونه شنیده‌اند که چگونه این کلمه را به روش‌های مختلف استفاده کرده‌اند؟

see Diego says I'm from Brazil I would like you  to teach me some techniques so I can develop my  

ability to speak English uh because my Speak  doesn't work out uh just click on the link in  

the description uh below this video for fluent for  life you will learn more about that it's the first  

برای زندگی شما بیشتر یاد خواهید گرفت که این اولین

link in the description so that covers everything  we talked talk about how to learn uh the program  

پیوند در توضیحات است، به طوری که همه چیز را پوشش می‌دهد صحبت در مورد چگونگی یادگیری برنامه

is basically like the old way of learning would  be for example you uh if I if I can give I I'll  

اساساً مانند روش قدیمی یادگیری است به عنوان مثال شما اوه اگر بتوانم ارائه دهم،

pause this uh little quick lesson about stretch  right quick but like let's just contrast here so  

این درس کوتاه کوتاه در مورد کشش را سریع متوقف می‌کنم، اما مثلاً اجازه دهید یک

the old way of learning vocabulary for example  uh is you get a translation uh or a definition  

مثال ساده برای یادگیری شما در اینجا باشد. تعریف

and then maybe you try to review that thing with  some flashcards or something uh but you don't  

و سپس ممکن است سعی کنید آن چیز را با چند فلش کارت یا چیزی مرور کنید، اما

really feel very confident about the word so the  new way is like what we're doing here where you  

واقعاً در مورد کلمه اعتماد به نفس ندارید، بنابراین روش جدید مانند کاری است که ما در اینجا انجام می‌دهیم که

get lots of different examples of the vocabulary  so you really understand it and you understand it  

نمونه‌های مختلف زیادی از واژگان دریافت می‌کنید بنابراین واقعاً آن را درک می‌کنید و آن را

all in English the point of this is to remove  the doubt that stops you from speaking and you  

به انگلیسی می‌فهمید.

could have doubts about pronunciation or grammar  or whatever but if we can remove all those doubts  

گرامر یا هر چیز دیگری، اما اگر بتوانیم همه آن شبهات را برطرف کنیم،

then you speak so when people are talking about  techniques this is one of them uh so yes we'll  

پس شما صحبت کنید، بنابراین وقتی مردم درباره تکنیک‌ها صحبت می‌کنند، این یکی از آن‌هاست، بله، ما

we'll get back to the lesson though but that's  the basic idea so when people are they the tricky  

به درس برمی‌گردیم، اما این ایده اصلی است، بنابراین وقتی مردم آن‌ها هستند، مشکلی

thing about fluency is uh that there there there  many different pieces of it like like you could  

در مورد تسلط این است که وجود دارد

you could understand but maybe not speak very well  uh and and often like people will either focus on  

یا روی

the wrong thing or they they'll like try to learn  more words when the problem isn't how many words  

چیز اشتباه تمرکز کنید یا دوست دارند سعی کنند کلمات بیشتری یاد بگیرند، وقتی مشکل این است که چند کلمه نیست

they know it's the doubt they have about the words  they already know so learning more words probably  

آنها می‌دانند که در مورد کلماتی که قبلاً می‌دانند شک دارند، بنابراین یادگیری کلمات بیشتر احتمالاً

isn't going to help you speak better um but if you  understand all of the different ways that people  

کمکی به صحبت کردن بهتر نخواهد کرد، اما اگر همه روش‌های مختلفی را که مردم

normally teach um and then just think like oh okay  this is kind of the old way of doing things but it  

معمولاً به شما آموزش می‌دهند را درک می‌کنید و سپس فقط به این فکر کنید.

causes me doubt uh instead we want to eliminate  the doubt we want to we want to get clarity about  

درعوض، می‌خواهیم تردیدی را که می‌خواهیم از بین ببریم، می‌خواهیم در مورد

the language so we feel very confident uh using it  anyway that's the basic idea so let's get back to  

زبان شفاف‌سازی کنیم، بنابراین احساس می‌کنیم بسیار مطمئن هستیم که از آن استفاده می‌کنیم  به هر حال این ایده اصلی است، بنابراین بیایید به

stretch uh but if you'd like to learn more about  that you can click on the link in the description  

کشش برگردیم، اما اگر می‌خواهید بیشتر در مورد آن بیاموزید، می‌توانید روی پیوند در توضیحات کلیک کنید

to learn more about fluent for life so to stretch  something again like a rubber band you can think  

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد مسلط برای تمام عمر، تا دوباره باند در مورد

about pulling it in some way and you might hear  an expression like whoops that's a stretch so when  

آن صحبت کنید. تعبیری مانند اوه که کشش است، بنابراین وقتی

something is a stretch like an idea seems like  a stretch it's like maybe you're using uh like  

چیزی کشش مانند یک ایده به نظر می رسد کشش است، مثل این است که شاید شما از

an analogy to to say one thing uh and connect that  to something else but maybe the connection doesn't  

یک قیاس برای گفتن یک چیز استفاده می کنید و آن را به چیز دیگری متصل می کنید، اما شاید این اتصال

work perfectly or I'm trying try to do something  like like I want someone to try to believe me and  

به خوبی کار نمی کند یا من سعی می کنم کاری انجام دهم مثل اینکه من واقعاً می خواهم کسی سعی کند این داستان را به من باور کند.

I'm telling them a story like yesterday I caught  this like really big shark I can't even fit fit  

حتی نمی توانم

the size of it in this in this camera frame here  uh but I was swimming in the ocean and I caught  

اندازه آن را در این قاب دوربین اینجا جا بدهم اوه، اما من در اقیانوس شنا می کردم و

this like really big shark with my bare hands and  so people like yeah that sounds like a stretch  

این را مثل یک کوسه واقعاً بزرگ با دستان خالی ام گرفتم و بنابراین افرادی مانند آره که به نظر می رسد مانند کشش است

like it sounds like I'm kind of stretching the  truth a little bit so I'm taking something maybe  

مثل اینکه به نظر می رسد کمی حقیقت را دراز می کنم، بنابراین در

I actually caught a tiny fish and I really did  do that that but I'm stretching that into a story  

واقع دارم کاری را انجام می دهم که ممکن است یک ماهی کوچک انجام دهم. این به داستانی

about catching a really big shark with my bare  hands so uh when you hear something like that's  

مربوط به صید یک کوسه واقعا بزرگ با دستان برهنه من است، بنابراین وقتی چیزی شبیه به آن را می شنوید که

a stretch it sounds like it's kind of unbelievable  so yes mukes has it like to stretch the truth in  

کشش است، به نظر می رسد که

some way so there might be some truth or something  accurate about what you're saying but you're  

changing it or extending it or you're stretching  the truth you're stretching things uh maybe to fit  

باورنکردنی است. مناسب

a situation in a similar way to stretch something  so again we've got the physical like I'm going  

موقعیتی به روشی مشابه برای کشش چیزی بنابراین مجدداً ما شرایط فیزیکی داریم مثل اینکه می‌خواهم

to stretch my body over here but we can also  stretch other things like the truth uh if you  

بدنم را اینجا بکشم، اما همچنین می‌توانیم موارد دیگری مانند حقیقت را بکشیم، آه، اگر می‌توانید

can think of anything else let me check comments  here make sure I didn't miss anybody uh let's  

به چیز دیگری فکر کنید، اجازه دهید نظرات را بررسی کنم اینجا مطمئن شوید که هیچ‌کس را از دست نداده‌ام آه بیایید

see you can stretch your body right yes that you  certainly can and what is the difference between  

ببینیم می‌توانید بدن خود را بکشید بله، تفاوت بین

an American Australian accent well it's just the  The Sounds we use and the words we use that's it  

آمریکایی‌ها صداهایی که استفاده می کنیم و کلماتی که استفاده می کنیم همین است

so you really should just listen to different  people like listening to an American speak and  

بنابراین شما واقعاً باید فقط به افراد مختلف گوش دهید مانند گوش دادن به صحبت کردن یک آمریکایی و

an Australian speak and if you can compare them  you will learn both accents or actually there  

یک استرالیایی و اگر بتوانید آنها را مقایسه کنید هر دو لهجه را یاد خواهید گرفت یا در واقع

are many different accents within the countries uh  but the more you listen to that then the more you  

لهجه های مختلفی در داخل کشورها وجود دارد اما هرچه بیشتر به آن گوش دهید،

will understand those people and and be able to  learn uh a lot from all kinds of English speakers  

آن افراد را بیشتر متوجه خواهید شد و می توانیم دقیقاً از همه سخنرانان انگلیسی یاد بگیریم.

this is exactly what we do in fluent for life and  that's why we have British speakers and American  

مسلط برای زندگی است و به همین دلیل است که ما سخنرانان بریتانیایی و آمریکایی

speakers Australian speakers New Zealand speakers  as well Welling to says dude you're an amazing  

سخنرانان استرالیایی سخنرانان نیوزیلندی نیز داریم. ولینگ می‌گوید رفیق، شما معلم شگفت‌انگیزی هستید

teacher thanks for result it's my pleasure Maria  ice to see you from Texas Miriam can we use the  

متشکرم از نتیجه، خوشحالم که ماریا از دیدن شما از تگزاس میریام خوشحالم.

term stretch in your meaning to open more open  your mind yes that's another good example to

stretch your mind your mind to  stretch your mind so to stretch  

your mind to to open your mind to  new ideas or to think about things  

ایده‌ها یا فکر کردن به چیزها

in different ways to stretch your uh  stretch your mind another good example

به روش‌های مختلف برای کشش دادن ذهن‌تان، مثال خوب دیگری

uh let's see stretch your mind after reading a  book yep so to stretch your mind stretch your  

آه، بیایید ببینیم بعد از خواندن یک کتاب، ذهن‌تان را بکشید، بله، برای کشش ذهن‌تان

legs so that's another example like to go for  a walk I need to stretch my legs a little bit  

پاهایتان را بکشید تا این مثال دیگری است مانند پیاده‌روی.

just like after uh sitting in an airplane for a  while I need to stretch my legs that's another  

common example a physical example of stretch  but the same idea Moyes says a dialogue from  

اما همان ایده‌ای که مویز می‌گوید دیالوگی از

web series called Better Call Saul that  goes like this don't you think that's a  

مجموعه وب به نام Better Call Saul را می‌گوید که  به این صورت می‌شود، فکر نمی‌کنید

bit of a stretch or something yeah so it would  it would be don't you think that is a bit of a  

کمی کشدار است یا چیزی بله، بنابراین می‌شود فکر نمی‌کنید که کمی

stretch referring to an exaggerated like  an exaggerated clam yeah but that that's  

کشش است که به یک گزاف گویی اغراق‌آمیز اشاره می‌کند.

that's basically what it be what it would  be very good T9 says I'm anxious to start  

مشتاق شروع

your course man I'm going to start in March  thank you for the class it's my pleasure glad  

دوره خود را مرد من قرار است در ماه مارس شروع کنم متشکرم برای کلاس، خوشحالم

to hear all right uh so you would like typically  we would talk about like stretch like stretching

از شنیدن همه چیز خوب است، بنابراین شما دوست دارید معمولاً درباره آن صحبت می‌کنیم مانند کشش مانند دراز کردن،

out so stretch out this is probably the most  common common use of uh stretch out or or  

بنابراین دراز کردن این احتمالاً رایج‌ترین استفاده از uh stretch out یا

using stretch as a phrasal verb to stretch out  where we're we're talking about expanding into  

استفاده از کشش به عنوان یک فعل عبارتی برای دراز کردن است  در جایی که می‌توانیم در مورد

different places like I could be sitting on a  couch and and like stretching out my body or  

مکان‌های مختلف صحبت کنیم. و مثل اینکه بدنم را دراز کنم یا

stretching out my legs extending them that way to  stretch out uh let's see and Kami says I want to  

پاهایم را دراز کنم تا آن‌ها را دراز کنم، بیایید ببینیم و کامی می‌گوید می‌خواهم

know I want to know how to use a fit all right  another good example uh well here we can just  

بدانم می‌خواهم بدانم چگونه از تناسب اندام استفاده کنم  یک مثال خوب دیگر آه خوب اینجا ما فقط می‌توانیم

uh we can maybe finish with stretch do I have  anything else for that yeah those are basically  

اوه شاید بتوانیم با کشش تمام کنیم.

all all good examples that that you've given as  well uh but a quick thing about fit so another  

thing remember people look at this and think okay  that's a a simple word I understand how to use it  

چیزی به یاد داشته باشید که مردم به این نگاه می‌کنند و فکر می‌کنند خوب  این کلمه ساده‌ای است که من نحوه استفاده از آن را می‌دانم

but it could fit in different situations so it  could go it could be appropriate for different  

اما می‌تواند در موقعیت‌های مختلف مناسب باشد، بنابراین می‌تواند برود، می‌تواند برای مکان‌های مختلف مناسب باشد،

places like this cap fits in here or like this  marker fits in this cap to fit in a particular  

مانند این کلاه در اینجا مناسب است یا مانند این نشانگر در این کلاه قرار می‌گیرد تا در یک مکان خاص جا شود.

place place it means it's appropriate kind of  going from this thing here or I could say like  

this this shirt fits me if the shirt is like  really really tight or really really loose it  

آن را شل کنید

doesn't fit me very well so it doesn't suit me  it's not appropriate it's not the right size  

خیلی به من نمی خورد  بنابراین مناسب من نیست مناسب نیست از نظر

physically or even figuratively like I could talk  about like I don't know a religion or a like a way  

فیزیکی یا حتی مجازی اندازه مناسبی ندارد، مثل اینکه می توانم درباره آن صحبت کنم مثل اینکه دینی نمی شناسم یا روشی شبیه

of thinking something like ah that that doesn't  really fit me very well like I'm not suited uh for  

فکر کردن به چیزی مثل آه که به من نمی خورد واقعاً خیلی مناسب من نیست مثل من مناسب نیستم.

some ideas or some ways of thinking same thing  like that so again as you get more examples so  

what kind of fit like I could fit uh like fit  one thing into something else physically uh  

نوعی تناسب اندام مثل اینکه می‌توانم در یک چیز دیگر از نظر بدنی آه

or I could be like a fit in a team so I fit well  with the other people uh and then there's also the  

یا می‌توانم مثل یک تیم مناسب باشم، بنابراین با افراد دیگر خوب هماهنگ می‌شوم، و سپس

the meaning of fit where we're talking about like  physical fitness like I'm like I'm fit I'm in in  

معنای تناسب وجود دارد که در مورد آن صحبت می‌کنیم مانند آمادگی جسمانی مثل آمادگی جسمانی مثل اینکه

good shape so I'm I don't know physically strong  or whatever so that's slightly different meaning  

of fit but again this is why um when when Learners  are trying to understand vocabulary they often get  

چرا وقتی زبان‌آموزان سعی می‌کنند لغات را بفهمند، اغلب

a definition or a translation but vocabulary  really means something in a situation so when  

تعریف یا ترجمه دریافت می‌کنند، اما واژگان واقعاً در موقعیتی به معنای چیزی است، بنابراین وقتی

people say what does fit mean I say well depends  on the situation so are you talking about physical  

مردم می‌گویند چه چیزی مناسب است، من می‌گویم خوب بستگی به موقعیت دارد، آیا شما در مورد آمادگی جسمانی صحبت می‌کنید، آیا در

fitness are you talking about something like this  marker fitting in the cap so I could have a giant  

مورد چیزی مثل این صحبت می‌کنید که نشانگر در کلاه قرار می‌گیرد تا من بتوانم یک

cap and it's it's too big for the marker but this  one fits perfectly it's a perfect fit a perfect  

علامت بزرگ برای آن مناسب باشد، اما خیلی بزرگ است. این

fit so this cap is designed for this marker it's  a perfect fit for the marker okay so remember that  

کلاه کاملاً مناسب است، بنابراین این کلاه برای این نشانگر طراحی شده است، بنابراین به یاد داشته باشید که   به

this is why it's so important not to just get a  translation of a word and try to memorize that  

همین دلیل است که خیلی مهم است که فقط ترجمه یک کلمه را دریافت نکنید و سعی نکنید آن را حفظ کنید

as you get more examples this will also help you  understand it like a native speaker so you use it  

وقتی نمونه های بیشتری دریافت می کنید، این به شما کمک می کند آن را مانند یک زبان مادری درک کنید، بنابراین از آن استفاده کنید

like a native speaker all right works pretty well  right all right uh do I fit well in this class yes  

Tom another good example all right uh and  we'll do one last one here again I want to  

تام یک مثال خوب دیگر بسیار خوب، اوه و ما یک مورد آخر را اینجا انجام می‌دهیم، می‌خواهم

save my voice I could go on and on with lots  of different words but you all get the idea I

صدایم را حفظ کنم، می‌توانم با کلمات مختلف ادامه دهم، اما همه شما به این ایده فکر می‌کنید که

think and so the last example we'll cover

فکر می‌کنم و بنابراین آخرین مثالی که به آن می‌پردازیم،

is score score let me get a drink uh  as I let you think about that can you  

امتیاز امتیاز است، اجازه بدهید یک نوشیدنی بخورم آهان، همانطور که به شما اجازه می‌دهم در مورد آن فکر کنید، آیا می‌توانید به

think of some uses of score I'm sure  you know about scoring points scoring

استفاده از امتیاز فکر کنید. به

points to score points what else could you score  score a goal uhhuh another example to score a

عنوان مثال برای گل زدن

goal anything else you ever heard this used in a  conversation or a movie talking about maybe the  

هر چیز دیگری که تا به حال شنیده اید در مکالمه یا فیلمی که در مورد آن

Big Score anytime you're you're scoring uh  anything like you it just means you're like  

obtaining that somehow uh often uh like a big  score like I go out fishing just using fishing  

as another example uh I could I I like win a  lot or I I catch like a really big fish it was  

like you know like a really big score so either  I caught a really big fish or I caught many fish  

صحبت می کند استفاده می شود. امتیاز واقعاً بزرگ است، بنابراین یا من یک ماهی واقعاً بزرگ گرفتم یا ماهی های زیادی گرفتم

something like that but it was a big thing or if  I'm a criminal like a bank robber and I'm going  

چیزی شبیه به آن، اما این یک چیز بزرگ بود یا اگر من یک جنایتکار مثل یک سارق بانک هستم و می

out and I I had like a really big score today  where I I stole a lot of cars or jewelry or  

روم   و امروز یک امتیاز واقعاً بزرگ داشتم  که در آن اتومبیل یا جواهرات زیادی دزدیدم یا

something like that to score all right uh so this  is the Big Score you could also talk about like a  

چیزی شبیه به آن را به سرقت بردم

big score in the same way so you have like a big  a big score like I've done that thing and this is  

تا امتیاز خوبی کسب کنم. یک نمره بزرگ مثل من آن کار را انجام دادم و این

again different maybe you probably know the uh  like another meaning of score like to to take  

دوباره متفاوت است شاید شما احتمالاً معنی دیگری از نمره را می‌دانید مثل برداشتن

some paper and you and you kind of score a line  through it and fold it in a in a in a different  

مقداری کاغذ و شما و شما به نوعی از آن یک خط نمره می‌دهید و به روشی دیگر آن را در یک تا می‌کنید.

way it's kind of putting that line in there but  that's a different usage of the word score all  

right so again a tricky thing about this as you  start looking at different examples of words you  

شما

will learn deeper and more interesting examples of  particular words but you will also hear how things  

نمونه‌های عمیق‌تر و جالب‌تری از واژه‌های خاص را خواهید آموخت، اما همچنین خواهید شنید که چگونه چیزها

are used with completely different meanings all  right so it's another good reason why we want  

با معانی کاملاً متفاوت استفاده می‌شوند، بنابراین این دلیل خوبی است که می‌خواهیم

to get lots of examples but it will help us uh  the kind of bigger picture of a word you might  

نمونه‌های زیادی داشته باشیم، اما به ما کمک می‌کند تصویر بزرگ‌تری از یک کلمه

have a meaning and some other examples like this  but then there's a different meaning over here  

داشته باشیم و برخی

in these other examples and sometimes they are  connected sometimes they are not like the word  

مثال‌های دیگر مانند این را داشته باشیم.

uh trunk which I often give uh so you could have  the trunk of your body or the trunk of a tree or  

اوه تنه ای که من اغلب به شما می دهم تا بتوانید تنه بدن خود یا تنه درخت یا تنه

the the trunk like a like a chest where you're  traveling so a large uh box like this like a  

مانند صندوقچه ای را داشته باشید که در آن سفر می کنید، جعبه بزرگ مانند این مانند یک

travel travel trunk so like many years ago people  would take these big boxes when they go traveling  

تنه مسافرتی مانند سال ها پیش مردم وقتی به سفر می رفتند این جعبه های بزرگ را می گرفتند. به

this would be a trunk that you travel with so it's  a different meaning of the word than the trunk of  

a tree like the base of a tree anyway uh this is  why it's a good example or a good reason uh to get  

هر حال از یک درخت، به این دلیل است که مثال خوبی است یا دلیل خوبی برای به دست آوردن

lots of examples when you're learning vocabulary  the trunk of a car yes another good example that  

مثال‌های زیادی در هنگام یادگیری واژگان، صندوق عقب ماشین، بله مثال خوب دیگری که

doesn't mean anything but like in relation to the  trunk of a tree but yeah very good all right uh  

معنایی ندارد جز در رابطه با تنه یک درخت، اما بله، خیلی خوب، خوب اوه،

let's see if I missed anybody all right love says  in December I started my journey with fluent for  

بیایید ببینیم آیا من می‌گویم زندگی با هر کسی از دست رفته است.

Life glad to hear it welcome to the program I  will be done with visual guide phrasal verbs  

بشنوید به برنامه خوش آمدید من با افعال عبارتی راهنمای تصویری انجام خواهم شد

next what should I choose and how do I know if  I've understood everything uh well the way the  

بعدی چه چیزی باید انتخاب کنم و چگونه می‌توانم بدانم که آیا همه چیز را خوب فهمیده‌ام به روشی که

program works is you can choose any lesson set  you like because they're all at the same level  

برنامه کار می‌کند، می‌توانید هر مجموعه درسی را که دوست دارید انتخاب کنید، زیرا همه آنها در یک سطح هستند

the point is not to like infinitely get more  difficult with the language it's just to keep  

نکته این است که دوست نداشتن بی‌نهایت با زبان سخت‌تر شوید و فقط در

getting deeper uh so you can talk about more  things fluently and confidently so you can pick  

مورد صحبت کردن بیشتر و عمیق‌تر صحبت کنید. می‌توانید

whatever you're interested in you could even  pick a lesson set like maybe if you're if you  

هر چیزی را که به آن علاقه دارید انتخاب کنید، حتی می‌توانید مجموعه‌ای از درسی را انتخاب کنید، مثلاً اگر می‌خواهید   می‌خواهید

want to continue with more phrasal verbs and see  how those are used in more conversational ways uh  

با افعال عباراتی بیشتری ادامه دهید و ببینید چگونه این افعال در روش‌های محاوره‌ای بیشتر استفاده می‌شوند، اوه

like a good ex what's a good set for that there  are like a few different ones where we talk a lot  

مثل یک سابق خوب چه مجموعه خوبی برای آن

about phrasal verbs but I think the man's scaping  I think the manscaping uh lesson set is a really  

است. واقعاً

good one for phrasal verbs if you're interested  in that specifically but you can pick anything  

برای افعال عبارتی خوب است اگر به آن به طور خاص علاقه دارید، اما می‌توانید هر چیزی   که به آن

you're interested in like a particular topic what  the speakers are talking about or it could be a  

علاقه دارید را انتخاب کنید، مانند موضوع خاصی که سخنرانان در مورد آن صحبت می‌کنند یا می‌تواند یک

grammar point or kind of vocabulary that's used  whatever you're interested in uh just focus on  

نکته گرامری یا یک نوع واژگانی باشد که از هر چیزی که به آن علاقه دارید استفاده می‌شود، اوه، فقط روی

that and as you get more examples you will know  you're improving but a thing I recommend people  

آن تمرکز کنید و وقتی مثال‌های بیشتری دریافت می‌کنید، توصیه می‌کنم که افراد

do when they start learning with the program  is if you pick a lesson set just to to compare  

برنامه را با شما یاد بگیرند. اگر یک مجموعه درسی را فقط برای مقایسه انتخاب کنید

uh how much better you understand and how more  uh how much uh more confident you feel as you  

اوه چقدر بهتر می‌فهمید و چقدر بیشتر آه چقدر اعتماد به نفس بیشتری احساس می‌کنید وقتی

go through it by erasing your doubt uh you pick a  lesson set and you watch the uh the conversation  

آن را پشت سر می‌گذارید، با از بین بردن شک خود، یک مجموعه درسی را انتخاب می‌کنید و

lesson first so that you you shouldn't learn  it in that way but this is just a way to kind  

ابتدا آن مکالمه   درس را تماشا می‌کنید تا نباید آن را به این شکل یاد بگیرید، اما این فقط راهی است برای اینکه

of prepare and see the difference in how much more  you understand so you watch the conversation video  

تفاوت شما را در

first and then go back uh and go through that  particular lesson set and then when you go to  

اولین مکالمه آماده کنید و سپس برگردید و آن مجموعه درسی خاص را مرور کنید و وقتی

the conversation again you'll understand a lot  more and you will think wow like I'm actually  

دوباره به مکالمه رفتید خیلی چیزهای بیشتری خواهید فهمید و فکر می‌کنید وای مثل اینکه من واقعاً دارم

improving uh I feel less doubt about this and  more confidence so you'll you'll see how it's  

پیشرفت می‌کنم، اوه من در این مورد تردید کمتری دارم و اعتماد به نفس بیشتری دارم، بنابراین خواهید دید که چگونه

improving and as you continue to go through more  lesson sets it will build and and the whole thing  

بهبود می‌یابد و با ادامه دادن به مجموعه‌های درسی بیشتر و

becomes stronger over time so it's it's basically  like how natives learn the language but it's just  

قوی‌تر می‌شوید. اساساً دوست دارم بومیان چگونه زبان را یاد می‌گیرند، اما

much more efficient because uh we can take the  kind of moments the AHA moments you get when you  

بسیار کارآمدتر است، زیرا اوه ما می‌توانیم لحظاتی را که در AHA به دست می‌آورید، زمانی که

understand things and we can put a lot of them  together in a small period of time all right but  

چیزها را می‌فهمید، در نظر بگیریم و می‌توانیم تعداد زیادی از آن‌ها را در یک بازه زمانی کوتاه کنار هم قرار دهیم.

again welcome to the program if any anyone else  would like to learn how to get it uh you can  

click on the link in the description below this  video uh let's score I scored a dazzling success  

in that English course yeah you can talk about  scoring that well Julian says a scorecard what is  

آن دوره انگلیسی بله، شما می‌توانید در مورد نمره‌دهی صحبت کنید که جولیان می‌گوید کارت امتیازی چیست،

the score yep same thing so you can talk about the  score like the actual numbers in a sporting match  

بله همان چیزی است، بنابراین می‌توانید در مورد امتیاز صحبت کنید مانند اعداد واقعی در یک مسابقه ورزشی

or you could talk about like what's happening in  a uh you know like a business meeting as well like  

یا می‌توانید در مورد آن چیزی که در یک مسابقه اتفاق می‌افتد صحبت کنید، می‌دانید مانند یک جلسه کاری و همچنین مانند

what's the score on this deal or something like  what's happening with it so what what we want to  

امتیاز در این معامله یا چیزی شبیه      امتیاز در این معامله چیست یا  چیزی شبیه به چه اتفاقی می‌افتد

know what's what's going on or what's some kind  of news about it uh let's see Kurt says how can  

یا چیزی شبیه به  چه اتفاقی می‌افتد چه خبرهایی درباره آن وجود دارد آه، بیایید ببینیم کرت می‌گوید چگونه می‌توانم

I get better to improve my English level I have to  go abroad to study my bachelor degree in a foreign  

برای بهبود سطح انگلیسی‌ام بهتر شوم، باید برای تحصیل مدرک لیسانس خود در یک کشور خارجی به خارج از کشور بروم،

country but I don't have enough confidence to  communicate with other International students  

اما اعتماد به نفس کافی برای برقراری ارتباط با سایر دانشجویان بین‌المللی را ندارم.

that's what we do influent for life so again  instead of the typical things people do where  

they try to work with a personal teacher uh and  again it's it's a a good idea if you can have a  

شما می‌توانید یک

personal teacher but often a personal teacher  will give you kind of slower clear English and  

معلم شخصی داشته باشید، اما اغلب یک معلم شخصی به شما زبان انگلیسی آهسته‌تری می‌دهد و

they're not preparing you for all of the variety  like even if you learned with me personally when  

شما را برای این همه تنوع آماده نمی‌کند، حتی اگر وقتی

you travel to a different country and you meet  lots of other International students they're all  

به کشور دیگری سفر می‌کنید و با بسیاری از دانشجویان بین‌المللی دیگر آشنا می‌شوید، شخصاً با من یاد می‌گیرید، همه آنها

going to speak differently so it's much better  idea to to learn that way with lots of different  

متفاوت صحبت می‌کنند، بنابراین بهتر است ایده‌تان این باشد که این روش را یاد بگیرید.

examples and then you will be much more prepared  when you meet those same speakers uh or like a  

یا مانند

different range of speakers in real life so that's  how you prepare for that and feel confident before  

طیف متفاوتی از سخنرانان در زندگی واقعی، بنابراین، اینگونه است که برای آن آماده می شوید و قبل از صحبت کردن احساس اعتماد به نفس می کنید.

you speak love says uh suppose I get something  in the street I might might say score yep you  

could say that's right well score you could  just use it like as an exclamation point like  

that score like yes I did it very good yes like  I scored something yes your academic transcript  

scores that's another example of score and there  are even other other uses of score like I talked  

حتی کاربردهای دیگری از نمره وجود دارد، مانند من

about scoring paper or even like four score and 20  years ago or whatever like that's like a length of  

درباره نمره دادن به کاغذ یا حتی چهار نمره و 20 سال پیش صحبت کردم یا هر چیز دیگری مانند مدت

time it's a different idea about it uh let's see  and then K 3 I KO says teacher Drew always gives  

زمان، ایده متفاوتی در مورد آن است اوه بیایید ببینیم و سپس K 3 I KO می گوید معلم درو همیشه

us lessons for long hours at a stretch that's  right another good example of that welcome Koo  

برای ساعت های طولانی به ما درس می دهد که خوش آمدید.

oh is that oh is that oh I see that that's  what that is ah you you changed your name I  

این همان چیزی است که شما نامتان را تغییر دادید،

guess look at that but Tom's Tom's on the case  Tom Tom knows what's going on so he says learn  

حدس می‌زنم به آن نگاه کنید، اما Tom's Tom's on the case. تام تام می‌داند که چه اتفاقی می‌افتد، بنابراین می‌گوید بیشتر یاد بگیرید،

deeper yes so it's it's knowing the language  better and that's how you feel more confident  

بله، بنابراین بهتر است زبان را بدانید و به این ترتیب است که در مورد صحبت کردن احساس اعتماد به نفس بیشتری می‌کنید،

about speaking because your doubts about using the  language disappear all right hi hi so happy to be  

زیرا شک و تردید شما در مورد استفاده از زبان به خوبی از بین می‌رود.

live again look at that malagor zata nice to see  you there what is your level of Japanese uh I'm  

سطح زبان ژاپنی شما چقدر است، اوه من   به

conversationally fluent there's lots of Japanese  I don't know but I can I can spend hours I could  

مکالمه مسلط هستم، ژاپنی‌های زیادی وجود دارد نمی‌دانم اما می‌توانم می‌توانم ساعت‌ها وقت بگذارم، می‌توانم   می‌توانم

I could go all day without speaking any English  and I could talk with people uh and that's like  

تمام روز را بدون صحبت کردن به زبان انگلیسی بروم و می‌توانم با مردم صحبت کنم، و این مانند

often I don't really spend much time talking  during my day in English or Japanese but I can  

اغلب اوقات من واقعاً زمان زیادی را در طول روز برای صحبت کردن  به انگلیسی یا ژاپنی صرف نمی‌کنم، اما می‌توانم  و مشکلی دارم که می‌توانم

I can go anywhere and and talk with people and  I have no problem doing that like earlier this  

با افراد دیگری صحبت کنم.

month I had had the O shatu celebration where I'm  like spending time with my family and we're just  

جشن O shatu را داشتم که در آن من مانند وقت گذراندن با خانواده ام و فقط

sitting and eating and and drinking and you know  I did that for like many hours during the day and  

نشستن و خوردن و نوشیدن و می دانی که من این کار را ساعت های زیادی در طول روز انجام دادم و

so I'm talking with people and trying to make  people laugh and stuff and we're having a good  

بنابراین من با مردم صحبت می کنم و سعی می کنم مردم را بخندانم و چیزهای دیگر را بخندانم و در حال گذراندن

time discussing things but it's been interesting  like if you if you had videos of me doing this  

اوقات خوب   با بحث درباره چیزها بودیم، اما اولین باری بود ویدیوهای م جالب بود  اگر شما این

over the years like the first time I did it with  my wife's family uh to now it's like you know  

کار را انجام دادم. خانواده همسر تا به حال مثل این است که شما

completely different thing but yeah my Japanese  is uh perfectly fine and the same things that I  

چیز کاملاً متفاوتی می دانید، اما بله، ژاپنی من کاملاً خوب است و همان چیزهایی که

uh teach for learning English these are the  same things I I use for learning Japanese as

برای یادگیری زبان انگلیسی آموزش می دهم، همان چیزهایی هستند که برای یادگیری زبان ژاپنی استفاده می کنم،

well uh let's see yes I'm on the case yeah I  often use that expression to be on the case so  

بیایید ببینیم بله، من در این مورد هستم بله، اغلب از این عبارت استفاده می کنم تا در مورد موردی صحبت کنم، بنابراین

Julian says the best way to learn English  is by studying subjects in English using  

جولیان می گوید که بهترین روش برای یادگیری زبان انگلیسی است.

it as a language of instruction yes you  can do that as well so and again the same  

دستورالعمل بله، شما می توانید این کار را نیز انجام دهید، به همان

way you would learn anything in your native  language so if I'm a native Spanish speaker  

روشی که می توانید هر چیزی را به زبان مادری خود بیاموزید، بنابراین اگر من یک اسپانیایی زبان مادری هستم

and I'm in interest interested in I don't know  whatever I could be interested in some kind  

و به آن علاقه مند هستم، نمی دانم هر چیزی که می توانم به نوعی

of sport or learning to build bird houses or  something like that uh that if I do that and  

ورزش یا یادگیری ساختن خانه پرندگان یا چیزی شبیه به آن علاقه داشته باشم، آه که اگر این کار را انجام دهم و

I learn that in that language I'm going to learn  those things and feel much more confident about  

آن زبان را بیشتر یاد بگیرم، آن چیزها را بیشتر یاد می گیرم. با

doing that that's why we uh organize fluent for  life the way we do so the whole point is to get  

انجام این کار، به همین دلیل است که ما روان را برای زندگی سازماندهی می کنیم همانطور که انجام می دهیم، هدف اصلی این است که

lots of varied examples the same way you would but  to do it efficiently if you can get these examples  

نمونه های متنوع زیادی را به همان روشی که می خواهید دریافت کنید، اما اگر بتوانید این نمونه ها را خیلی سریع به دست آورید، این کار را به طور مؤثر انجام دهید،

very quickly then you will become a fluent speaker  much faster I made a video uh I don't know when  

آنگاه خیلی سریعتر به یک سخنران مسلط تبدیل خواهید شد . من ویدیویی درست کردم آه، نمی دانم چه زمانی                                  که

that was maybe a year ago is that a year ago I  talked about folding uh folding time like how  

شاید یک سال پیش به

quickly like so people often ask how long does it  take to get fluent in English and usually what I  

سرعت صحبت کردم  مثلاً مردم اغلب می‌پرسند چقدر طول می‌کشد تا به زبان انگلیسی مسلط شوید و معمولاً چیزی که

explain to people is that the the question is not  really how long it takes to get fluent it's how  

به مردم توضیح می‌دهم این نیست که سؤال این نیست که واقعاً چقدر طول می‌کشد تا به زبان انگلیسی مسلط شوید، بلکه این است که چقدر

quickly can you erase your doubt about vocabulary  and the example I gave uh or often give this was  

سریع می‌توانید شک خود را در مورد واژگان پاک کنید و مثالی که من آوردم یا اغلب می‌آورم

one in a video here but let's say I don't know  I was this was like 5 years ago or something  

یکی در یک ویدیو در اینجا بود، اما بگذارید بگوییم

something just for example so five years ago  five years ago and this is today so 5 years ago  

5 سال پیش چیزی نمی‌دانستم. سال‌ها پیش و این امروز است، بنابراین 5 سال پیش

my uh younger daughter or my older daughter  was in kindergarten uh and she had what was

اوه دختر کوچک‌تر یا دختر بزرگ‌تر من در مهدکودک بود آه و او چیزی داشت که به آن

called a shicky card I'm just going to write it  kind of in English so sh sh s you and again this  

یک کارت لرزان می‌گفتند، من فقط می‌خواهم آن را به انگلیسی بنویسم پس sh sh s you و دوباره این  است

is this is not an English word so this was a  Japanese word we are in Japan she went to a  

این یک کلمه انگلیسی نیست، پس این یک کلمه ژاپنی بود که ما در ژاپن هستیم،

Japanese kindergarten and she showed me this  card that had a bunch of stickers on it and  

او به کارت از بچه‌های ژاپنی به من نشان داد.

she said this is my Shi so that the pronunciation  is a little bit different CAD but card is is what  

او گفت این شی من است، بنابراین تلفظ کمی CAD متفاوت است، اما کارت همان

the word is but I did not know what Shi meant uh  so I heard that 5 years ago and then like 3 years  

کلمه است، اما من نمی‌دانستم شی یعنی چه، اوه، بنابراین شنیدم که 5 سال پیش و بعد از آن 3 سال

later I hear uh Shiki about someone talking about  joining a meeting and they were like I like sh seu  

بعد شنیدم که شیکی درباره شخصی صحبت می‌کرد که درباره پیوستن به یک جلسه صحبت می‌کرد و آن‌ها مثل این بودند که من دوست دارم sh seu

like to to join or uh attend a meeting and when  I heard that I was able to connect this to that  

دوست داشتم وقتی می‌توانستم به آن جلسه شرکت کنم و می‌خواستم در آن جلسه شرکت کنم.

and think ah Shi means to attend something like  that that's what it means and so I understood oh  

فکر کن ah Shi یعنی شرکت در چیزی شبیه به همین معنی است و بنابراین فهمیدم oh

Shi means attendance card and and the interesting  thing is like it didn't it didn't take 3 years to  

Shi به معنای کارت حضور و غیاب است و نکته جالب این است که 3 سال طول نکشید تا

to get lots of examples of this or try to repeat  it after a teacher or something like that I just  

نمونه‌های زیادی از این را دریافت کنم یا سعی کنم آن را بعد از معلم یا چیزی شبیه به آن تکرار کنم.

needed to erase any doubt about what the word  meant so I got the examples 3 years apart if I  

got them immediately like the first example and  then the next example right after that I would  

مثال بعدی بلافاصله بعد از آن، من

have gotten fluent in that very quickly and I  think oh like now I understand it I feel that aha  

خیلی سریع به آن مسلط می‌شدم و فکر می‌کنم آه، مثل الان که آن را درک می‌کنم، احساس می‌کنم آهان

moment of understanding and then I can start using  it all right so for anybody out there uh trying  

لحظه درک و سپس می‌توانم از آن استفاده کنم، بنابراین برای هرکسی که در آنجا تلاش می‌کند

get fluent the point is not like spending more  time it's how quickly can you erase the doubt  

مسلط شود، مهم این نیست که وقت بیشتری صرف کنید، بلکه چقدر سریع می‌توانید شک را از بین ببرید.

that stops you from speaking okay so whatever  the doubt is it could be doubt about vocabulary  

واژگان

pronunciation anything else but that's how you  get fluent all right uh it looks like we are at  

تلفظ هر چیز دیگری است، اما به این ترتیب  شما کاملاً مسلط می‌شوید، به نظر می‌رسد که ما در

the end of let's see if I had any more questions  here Moyes says language acquisition is what you  

پایان هستیم   بیایید ببینیم آیا سؤال دیگری داشتم در اینجا مویز می‌گوید فراگیری زبان چیزی است که   در

get here yeah uh I can confidently say that  your method are impeccable and I've have seen  

اینجا می‌گیرید بله، با اطمینان می‌توانم بگویم روش شما بی‌عیب و نقص است و من خوشحال بودم

significant improvement over the last few months  by following your advice glad to hear it Mo and  

در چند ماه گذشته توصیه‌های شما را بهتر کرده‌ام

it's a pleasure to help you learn all right so  I mean I I don't think I could really explain  

خوشحالم که به شما کمک می‌کنم همه چیز را خوب یاد بگیرید، منظورم این است که فکر نمی‌کنم واقعاً بتوانم

it better than that but that's basically the idea  not to kind of learn individual words and phrases  

آن را بهتر از این توضیح دهم، اما اساساً این ایده این است که به نوعی کلمات و عبارات فردی را یاد نگیریم،

but really to understand the language without a  doubt and the great thing about this is just like  

بلکه واقعاً بدون شک زبان را بفهمیم و نکته مهم در این مورد این است که

I'm showing you in these videos you don't need to  be living in an English-speaking country you don't  

در این ویدئوها به شما نشان می‌دهم که

even need to speak with anyone to do this you can  do all this understand The Language by yourself  

لازم نیست با کسی صحبت کنید حتی در یک کشور انگلیسی صحبت کنید. می‌توانید همه اینها را خودتان انجام دهید

and then when you do speak you will feel much more  comfortable and confident anyway uh that's it for  

و وقتی صحبت می‌کنید احساس راحتی و اعتماد به‌نفس‌تری خواهید داشت، همین

today uh look at that I think we've gone almost  an hour looks like 50 minutes on the clock uh  

امروز است، به این نگاه کنید که فکر می‌کنم تقریباً یک ساعت وقت گذاشته‌ایم، به نظر می‌رسد 50 دقیقه روی ساعت است،

but hopefully you guys have enjoyed this lesson  this little quiz or test that I've had remember  

اما امیدوارم شما بچه‌ها از این درس لذت برده باشید.

uh I've made a video recently talking about the  biggest mistake that I see Learners make and that  

یادگیرندگان را ببینید و این   این است

is that they don't erase all of their doubt so  they think they know something like they think  

که آنها همه شک خود را از بین نمی‌برند، بنابراین فکر می‌کنند چیزی می‌دانند، همانطور که فکر می‌کنند

they know a particular word but when they're in  a conversation and they hear an unfamiliar or  

یک کلمه خاص را می‌دانند، اما وقتی در مکالمه هستند و استفاده ناآشنا یا

unexpected use of that word then they get stuck  and so I want to prepare you for that this is  

غیرمنتظره‌ای از آن کلمه می‌شنوند، گیر می‌کنند و بنابراین من می‌خواهم شما را آماده کنم که این

just one example like hearing an example uh some  vocabulary from a clear teacher like I'm giving  

فقط یک مثال است مثل شنیدن یک مثال واضح از شما.

you here is different than hearing it in the real  world with Blended speech or an unfamiliar accent  

به جای شنیدن آن در دنیای واقعی با گفتار ترکیبی یا لهجه ناآشنا

or something like that so I'm trying to be clear  and in uh uh intentionally easy to understand and  

یا چیزی شبیه به آن، بنابراین سعی می‌کنم واضح باشم و عمداً قابل درک است و

often teachers are like that because they're  trying to help you learn something but it's  

غالباً معلمان چنین هستند زیرا سعی می‌کنند به شما کمک کنند چیزی یاد بگیرید، اما

only part of the learning process you still need  to get lots of examples from other natives that  

فقط بخشی از فرآیند یادگیری است که شما هنوز نیاز دارید  اگر سعی کنید نمونه‌های زیادی از افراد بومی دیگر به شما کمک کند.

aren't trying to be clear they don't care if you  understand them or not because maybe some people  

یا نه چون شاید بعضی از افراد

in life don't they don't care if you understand  what they say but uh just remember that the more  

در زندگی اهمیتی نمی‌دهند که شما حرف آنها را می‌فهمید، اما فقط به یاد داشته باشید که هر چه

examples you get uh the faster you get fluent the  more aha moments you feel the more confident you  

مثال‌های بیشتری دریافت کنید، سریع‌تر مسلط می‌شوید، لحظه‌های آها بیشتر احساس می‌کنید اعتماد به نفس بیشتری

become and you really can prove to yourself that  this works just keep getting more examples erase  

پیدا می‌کنید و واقعاً می‌توانید به خودتان ثابت کنید که این کار می‌کند فقط مثال‌های بیشتری را به دست آورید.

the doubt and you will feel much more confident  when you speak all right mil go says you are an  

awesome guy I wish I had met you before well  the best thing we can do is help you now so  

پسر عالی ای کاش قبلاً شما را خوب ملاقات کرده بودم بهترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که اکنون به شما کمک کنیم، بنابراین

uh it's a pleasure now that we can uh have you  with us and for everybody else who's joined us  

خوشحالیم که اکنون می توانیم شما را در کنار خود داشته باشیم و برای همه کسانی که به ما پیوستند

thank you for learning with me and if you have  any questions you can send us an email at info@  

سپاسگزاریم از اینکه با من یاد گرفتید و اگر سؤالی دارید می توانید برای ما ایمیلی به آدرس info@   انگلیسی ارسال کنید.

English anyone.com do click the like button for  this video and if you'd like to learn more join  

our fine members in fluent for Life who are seeing  lots of great progress really it is a simple  

مسلط برای لایف که پیشرفت‌های بزرگ زیادی می‌بینند واقعاً این یک

idea about fluency it's just eliminating the  doubt and we'll see you in the program all right  

ایده ساده درباره تسلط است، فقط شک را از بین می‌برد و ما شما را در برنامه خواهیم دید خیلی خوب

K says thank you uh and we'll see you again  bye everybody we'll see you next time bye-bye

K می‌گوید متشکرم و دوباره شما را می‌بینیم خداحافظ همه دفعه بعد شما را می‌بینیم خداحافظ