Fluent in 15 Minutes: Erase Doubts To Speak English Confidently

we're

live I think we're working I am Drew Badger the  founder of Englishanyone.com and the English  

ما

زنده هستیم، فکر می‌کنم کار می‌کنیم، من درو باجر هستم، بنیانگذار Englishanyone.com و

fluency guide welcome to another live video here  on YouTube uh we'll give YouTube a moment to load  

راهنمای تسلط انگلیسی به ویدیوی زنده دیگری در اینجا در YouTube خوش آمدید، اوه، ما یک لحظه به YouTube فرصت می‌دهیم تا

up here uh but today I thought I would do another  fluent in 15 minutes this is where we're going  

اینجا بارگذاری شود، اما امروز فکر کردم من یک مسلط دیگر را در 15 دقیقه انجام می‌دهم، اینجا جایی است که می‌خواهیم

to take the first few minutes of a video and  just talk about something really focus on it  

چند دقیقه اول یک ویدیو را بگیریم و فقط در مورد چیزی صحبت کنیم که واقعاً روی آن تمرکز کنیم

and understand it in a couple of different ways  remember that the goal of becoming a confident  

و آن را در یک زوج درک کنیم. به طرق مختلف، به یاد داشته باشید که هدف از تبدیل شدن به یک سخنران با اعتماد به نفس

speaker is erasing doubt so the more doubt you can  erase the better you can speak because you won't  

پاک کردن شک و تردید است، بنابراین هر چه بیشتر شک را پاک کنید، بهتر می توانید صحبت کنید زیرا

be worried about pronunciation or grammar whatever  the thing is so again that's the whole point uh  

نگران تلفظ یا گرامر نخواهید بود، بنابراین دوباره این موضوع اصلی است.

and today thought I would focus on something  uh very simple very everyday Cutlery cutlery

امروز فکر کردم روی چیزی تمرکز کنم خیلی ساده کارد و چنگال و کارد و چنگال روزانه

all right well nice to see everybody there we'll  get right into the video I want to keep this one  

خیلی خوب است، خیلی خوب است که همه را آنجا می بینم، ما درست وارد ویدیو را می‌خواهم ادامه دهم

uh going good morning look at that so yes I think  my uh my Japanese viewers will be here because  

اوه صبح بخیر به آن نگاه کنید، بنابراین بله، فکر می‌کنم بینندگان ژاپنی من اینجا خواهند بود زیرا

it's a uh it's a holiday in Japan but I'm glad  people uh people can enjoy uh and everybody can  

این یک تعطیلات در ژاپن است اما خوشحالم مردم می‌توانند لذت ببرند و همه می‌توانند

enjoy the video over here all right well I will  uh be quick over here but as I usually do these  

لذت ببرند ویدیوی اینجا خیلی خوب است، من در اینجا سریع خواهم آمد، اما همانطور که معمولاً این

videos what we're trying to do here is compare  and contrast some different things uh and we'll  

ویدیوها را انجام می‌دهم، آنچه در اینجا می‌خواهیم انجام دهیم این است که برخی چیزهای مختلف را مقایسه و مقایسه کنیم. ما

talk about forks knives and spoons here but from  kind of the basic or beginner level of English  

در مورد چنگال‌ها و قاشق‌ها در اینجا صحبت خواهیم کرد، اما از سطح مقدماتی یا مبتدی زبان انگلیسی

and then get more advanced talking about how we  can describe these things so we'll begin with a  

و سپس در مورد نحوه توصیف این موارد پیشرفته‌تر صحبت خواهیم کرد، بنابراین با

fork look at that this Fork has nice balance it  has nice balance now just some basic English this  

نگاهی به چنگال شروع می‌کنیم که این چنگال تعادل خوبی دارد. تعادل خوبی دارد حالا فقط چند زبان انگلیسی اولیه این

is a fork this is a fork and I can eat with a  fork I can eat pasta with a fork I can eat what  

یک چنگال است این یک چنگال است و من می‌توانم با یک چنگال بخورم، می‌توانم ماکارونی را با چنگال بخورم، می‌توانم چیزی بخورم

else can I eat I can eat uh some eggs with a fork  very simple very simple English same thing with a  

غیره میتونم بخورم میتونم چندتایی تخم مرغ با چنگال بخورم خیلی ساده خیلی ساده انگلیسی همون چیز با

spoon here this is a spoon I can eat what can I  eat with a spoon I could eat some soup I could  

قاشق اینجا این یه قاشق من میتونم بخورم با قاشق چی بخورم میتونم سوپ بخورم میتونم

eat some let's see maybe uh some stew let's see  I could eat uh maybe some kind of like like cream  

کمی بخورم ببینیم شاید اوه یه خورش ببینیم میتونم بخورم شاید یه جورایی مثل خامه

thing like a dessert I could use a spoon for that  too like some pudding uh but this is a spoon very  

چیزی مثل دسر میتونم از قاشق برای اون استفاده کنم خیلی شبیه پودینگ است، اما این یک قاشق است، خیلی

simple this is a spoon and this is a knife over  here this is a knife there are different kinds  

ساده است، این یک قاشق است و این یک چاقو است. اینجا این یک چاقو است.

of knives but this is a knife uh this knife has  uh some nice nice balance too you can feel if I  

احساس می کنم اگر

can find the balance point on here let's see if  I can find that the balance point oh that looks  

می توانم نقطه تعادل را در اینجا پیدا کنم، بیایید ببینیم آیا می توانم آن نقطه تعادل را پیدا کنم که خیلی خوب به نظر می رسد،

pretty good the balance point so the balance point  on something is where we can rest something on  

نقطه تعادل، بنابراین نقطه تعادل روی چیزی جایی است که می‌توانیم چیزی را روی

one point and it will still balance the balance  point so uh a knife can cut things so I can cut  

یک نقطه بگذاریم و همچنان نقطه تعادل را متعادل می‌کند، بنابراین یک چاقو می‌تواند چیزها را برش دهد تا من بتوانم

some butter or I can also spread something like  that so if I take some butter and spread it on to  

مقداری کره را برش دهم یا می‌توانم چیزی شبیه به آن را پخش کنم، بنابراین اگر مقداری کره بردارم و روی آن بمالم. برای

some toast something like that uh but these are  all very basic very simple uh English sentences  

چیزی مثل آن نان تست کردن، آه، اما اینها همه جملات بسیار ساده انگلیسی هستند

so I can cut something or I can poke something  or grab something with a fork or I can scoop  

بنابراین می توانم چیزی را برش دهم یا بتوانم چیزی را بهم بزنم یا چیزی را با چنگال بگیرم یا می توانم چیزی را به دست بیاورم.

something with a spoon I can cut something with  a knife so very simple silverware uh and together  

با یک قاشق می‌توانم چیزی را با یک چاقو برش بزنم، خیلی ظروف نقره‌ای خیلی ساده، و با هم

we can call this a set pardon me of course we  have an ambulance as usual uh we have a set of  

می‌توانیم این را مجموعه بنامیم

silverware and you can also call this Cutlery  Cutlery so a whole set like this usually uh it  

کل مجموعه مثل این معمولاً اوه آن

could be different things for different meals uh  you might have uh even kind of different styles  

می‌تواند چیزهای مختلفی برای وعده‌های غذایی مختلف باشد، آه، ممکن است شما حتی سبک‌های متفاوتی

of fork we'll talk about that in a second uh but  that's basic English for describing these things  

از چنگال داشته باشید ما در یک ثانیه در مورد آن صحبت خواهیم کرد، اما این یک زبان انگلیسی اولیه برای توصیف این چیزها است

now if we want to get a bit more intermediate  with these we could be a bit more specific about  

حالا اگر می‌خواهیم کمی سطح متوسط‌تر را با اینها انجام دهیم، می‌توانیم درباره

the different parts of these things or the kinds  of actions we might use so let's say I'm talking  

قسمت‌های مختلف این چیزها یا انواع اعمالمان کمی دقیق‌تر باشیم. ممکن است استفاده شود، فرض کنید من

about just the fork as a more intermediate way  of describing this so this is a fork here you  

فقط در مورد چنگال صحبت می‌کنم، به‌عنوان روشی میانی‌تر برای توصیف آن، بنابراین این یک چنگال است در اینجا شما

can see a nice uh the curved head of the fork  over here the kind of top of the fork uh if we  

می‌توانید یک چنگال خوب ببینید. اوه سر منحنی چنگال در اینجا نوع بالای چنگال آه اگر

look at the whole Fork here so we have you  can think about the whole Fork this is the  

به کل چنگال اینجا نگاه کنیم تا بتوانیم به کل چنگال فکر کنیم، این

handle so where you put your hand the handle this  thin part here is the neck of the fork just like  

دسته  است، بنابراین دسته را در کجا قرار می‌دهی این قسمت نازک در اینجا گردن چنگال درست مانند

my neck so you can talk about this as being the  head of the fork but the more important part here  

گردن من است، بنابراین می توانید در مورد آن به عنوان سر چنگال صحبت کنید، اما بخش مهمتر در اینجا

which it you could call it a head but most people  uh if you're talking about it more intermediate  

که می توانید آن را سر بنامید، اما بیشتر مردم اوه، اگر در مورد آن صحبت می‌کنید به‌طور متوسط

way we're really talking about these little points  here these are called tin t i NE e so this Fork  

ما واقعاً در مورد این نکات کوچک صحبت می‌کنیم در اینجا به این نکات کوچک می‌گویند، بنابراین این چنگال

has four times and you could have different Forks  or different numbers of times for the different  

دارای چهار بار است و می‌توانید چنگال‌های مختلف یا تعداد دفعات متفاوتی برای

meal or for the different dish you're eating yes  t i n s so you could have maybe two times or three  

وعده غذایی مختلف داشته باشید. یا برای غذای متفاوتی که می‌خورید بله، بنابراین می‌توانید دو بار یا سه

times or four times depending on how strong of a  like a piercing you want to get so if you look at  

بار یا چهار بار بسته به میزان قوی بودن یک غذا بخورید. سوراخ کردنی که می‌خواهید بگیرید، بنابراین اگر به

something like a like a barbecue Fork so barbecue  Fork might have might look more like this it might  

چیزی شبیه به کباب نگاه کنید چنگال بنابراین باربیکیو  ممکن است چنگال بیشتر شبیه این باشد ممکن است

have maybe two tines on it so we're going to  stab something a bit more if we only have two  

شاید دو قلاب روی آن باشد، بنابراین اگر فقط داشته باشیم، می‌خواهیم چیزی را کمی بیشتر بزنیم دو

two two little uh tines here t i n e s to poke  something and stab it more uh but this one this  

دو دو قل کوچولو اینجاست که چیزی را فشار دهم و بیشتر به آن ضربه بزنم، اما این یکی

is better for a salad and you can see it's nice  and curved like this has a nice feel to it easy  

برای سالاد بهتر است و می توانید ببینید خوب است و مانند این خمیده حس خوبی دارد   به راحتی می توان

to scoop something but also Pierce something as  well so to stab something or Pierce something okay  

چیزی را بیرون آورد، بلکه چیزی را نیز سوراخ کرد تا به چیزی ضربه بزند یا چیزی را سوراخ کند، خوب است

so just again looking at the different parts of  the fork very simple we've got the handle we've  

بنابراین فقط دوباره به قسمت های مختلف چنگال نگاه می کنیم که بسیار ساده است، دستگیره را داریم '

got the neck and we've got the tines of the fork  Fork as well so that's looking at a fork now let's  

گردن را داریم و ما بند های چنگال را نیز داریم، بنابراین این به یک چنگال نگاه می کند حالا بیایید

look at a spoon a spoon look at that I can see my  reflection you can see the reflection in the spoon  

به یک نگاه کنیم قاشق یک قاشق نگاه کن که من می‌توانم انعکاس خود را ببینم، شما می‌توانید انعکاس قاشق را

over here as well uh so we have again the handle  of the spoon over here this is called the bowl of  

در اینجا ببینید، بنابراین ما دوباره دسته قاشق را در اینجا داریم که به این می‌گویند کاسه

the spoon the bowl just like you have a regular  bowl like you're eating from a bowl so the bowl  

قاشق کاسه درست مانند شما یک کاسه معمولی مثل اینکه شما از یک کاسه غذا می‌خورید، بنابراین کاسه

of the spoon as well where I can scoop things  or hold things um and we could also talk about  

قاشق و همچنین می‌توانم چیزهایی را جمع کنم یا چیزهایی را نگه دارم و همچنین می‌توانیم صحبت کنیم. حدود

different varieties of spoons that have different  kind kinds of bowls so this is a regular dinner  

انواع مختلفی از قاشق‌ها که انواع مختلفی از کاسه‌ها دارند، بنابراین این یک قاشق شام معمولی است

spoon where I could eat a number of things yes B  WL so it kind of looks like a very small bowl but  

که می‌توانم تعدادی چیز را بخورم بله B WL بنابراین به نظر یک کاسه بسیار کوچک است، اما

this is the thing that's holding some kind of soup  or something like that so obviously if we compare  

این چیزی است که نوعی کاسه را در خود جای می‌دهد سوپ یا چیزی شبیه این

this with a fork it's harder to scoop up something  like you know a soup with a fork because the soup  

چنگال کنید زیرا سوپ

will just fall through these little slots here or  the little spaces in between the tines okay so if  

فقط از میان این شکاف‌های کوچک اینجا می‌افتد یا فضاهای کوچک بین لاله‌ها خوب است، بنابراین اگر

I'm scooping something up with a spoon and then  this is going to be you know one kind of spoon  

چیزی را با قاشق بردارم و بعد این یک نوع قاشق را می‌شناسید

but we might have lots of different kinds or even  something very big like a ladle so that would be  

اما ممکن است تعداد زیادی داشته باشیم. از انواع مختلف یا حتی چیزی خیلی بزرگ مثل ملاقه، به طوری که

maybe something more for scooping like a large  thing like this with a like a big uh a big bowl  

شاید چیزی بیشتر برای جمع کردن یک چیز بزرگ مانند این با یک بزرگ، آه، بزرگ باشد. کاسه

at the bottom if we're making soup something like  that a ladle so different kind of thing uh but  

در پایین، اگر در حال درست کردن سوپ چیزی شبیه به یک ملاقه چیزهای متفاوتی هستیم، اما

again same basic idea uh we can also have the edge  of the spoon or the point point so some spoons  

دوباره همان ایده اولیه، اوه، می‌توانیم لبه قاشق یا نقطه را نیز داشته باشیم، بنابراین برخی از قاشق‌ها

actually have a bit more of a point this one is  a bit more rounded at the edge so this is a set  

در واقع مقداری بیشتر از آن دارند. نقطه این یکی در لبه کمی گردتر است، بنابراین این یک مجموعه است

this is all coming from uh one set I believe  so they typically these things are made like  

این همه از یک مجموعه می آید، من معتقدم بنابراین آنها معمولاً این چیزها مانند

similarly they kind of look similar these actually  might not be from the same set but we're going  

مشابه آنها ساخته می شوند یک جورهایی شبیه به نظر می‌رسند اینها در واقع ممکن است از یک مجموعه نباشند، اما ما می‌خواهیم

to say they are all right and then the last thing  we'll look at here again is the knife now this is  

بگوییم همه چیز خوب است و آخرین چیزی که دوباره اینجا به آن نگاه می‌کنیم چاقو است حالا

a pretty simple knife over here this is a a knife  you might use more for uh spreading some butter  

این یک چاقوی بسیار ساده است. یک چاقو  که ممکن است بیشتر برای پخش کردن کره از آن استفاده کنید

maybe cutting something very lightly but you can  see it doesn't really have very sharp teeth on the  

شاید چیزی را خیلی آرام برش دهید، اما می‌بینید که واقعاً دندانه‌های خیلی تیز روی

edge of it so this Edge over here this is uh well  this part here on the the knife this is called the  

لبه آن ندارد، بنابراین این لبه در اینجا این است خب، این قسمت در اینجا روی چاقو نامیده می‌شود

blade the blade of the knife so we have the edge  where we're cutting something so this is going to  

تیغه تیغه چاقو، بنابراین ما لبه‌ای را داریم که در آن چیزی را برش می‌دهیم، بنابراین این قسمت

be the Sharper Edge over here and then this Edge  this is called the spine of the knife just like I  

در اینجا  لبه تیزتر خواهد بود و سپس به این لبه  که به آن ستون فقرات می‌گویند. از چاقو درست مثل من

have a spine running up and down the middle of  my back yes so the blade and then we have the  

ستون فقرات دارم که از وسط پشتم بالا و پایین می رود، بله، تیغه و سپس

handle of the knife over here uh some of them  have a bolster which is like it's kind of like  

دسته چاقو را روی آن قرار می دهیم در اینجا برخی از آن‌ها یک تکیه‌گاه دارند که مثل این است که

a little you know part here to make it maybe uh  we want to protect your hand or something like  

شما می‌دانید اینجا را برای ساختن آن قسمت کنید، شاید ما می‌خواهیم از دست شما محافظت کنیم یا چیزی شبیه به

that kind of like the hilt uh of a sword but in  this case this is a pretty simple knife we don't  

این چاقوی بسیار ساده‌ای است که ما

really need to worry so much uh about hurting  anybody or stabbing anybody uh we have the tip  

واقعاً نیازی به نگرانی نداریم که به کسی صدمه بزنیم یا به کسی ضربه بزنیم، ما نوک

of the blade over here as well and this one again  it's more blunt so this word blunt versus Sharp

تیغه را اینجا داریم. خوب و این یکی بازتر است، بنابراین این کلمه کندتر در مقابل تیز است،

so some knives maybe the edge or the the very tip  of the knife looks more like this so we have a a  

بنابراین برخی از چاقوها ممکن است لبه یا نوک چاقو بیشتر شبیه این به نظر برسد، بنابراین ما یک

sharp knife but this one is more blunt blunt so  again comparing these things this is a bit more  

چاقوی تیز داریم، اما این یکی صاف تر است، بنابراین دوباره این چیزها را مقایسه می کنیم. این

easier for a family or children could use this  one as well and it's a bit more for spreading  

برای خانواده‌ها یا کودکانی که می‌توانند از این یکی نیز استفاده کنند کمی آسان‌تر است و برای انتشار کمی بیشتر است،

uh but it doesn't have kind of little teeth  on the side of it there all right so it's a  

اما دندان‌های کوچکی در کنار آن وجود ندارد، بنابراین یک

smoother edge of the knife you can see the the  edge of the knife is thinner it's thinner than  

لبه صاف‌تر از چاقو است، می‌توانید ببینید که لبه چاقو نازک‌تر است، نازک‌تر از

the spine of the knife because this is where we're  cutting but it doesn't have little teeth so these  

ستون فقرات چاقو است، زیرا این جایی است که ما در آن هستیم. بریدن اما دندان‌های کوچکی ندارد، بنابراین این

teeth these are uh these these T tiny tiny little  teeth like this the Jagged Edge uh that's known as  

دندان‌ها این‌ها هستند این دندان‌های کوچک کوچک مانند این لبه دندانه دار که به عنوان

a serated blade so some Knives have a serrated  blade like this which makes things it's almost  

تیغه دندانه دار شناخته می شود، بنابراین برخی از چاقوها دارای یک تیغه دندانه دار مانند این هستند که باعث می شود چیزهایی

like a tiny saw it's a little bit easier to cut  through some things so that's called a serated

شبیه به یک اره کوچک باشد و بریدن از روی برخی چیزها کمی آسان تر است، بنابراین به آن لبه دندانه دار دندانه دار می گویند،

serated serated

edge so make sure let me make  sure comments are coming over

بنابراین مطمئن شوید که اجازه دهید نظرات را مطمئن کنم. به

here let's see okay I think we're working well  that's weird it's not showing up on the okay all  

اینجا می آییم ببینیم خوب است، فکر می کنم خوب کار می کنیم عجیب است که خوب ظاهر نمی شود همه

right uh but anyway so those are some intermediate  examples but let me pause for a moment before  

درست است، اما به هر حال، پس اینها چند نمونه  متوسط ​​هستند، اما اجازه دهید یک لحظه مکث کنم قبل از اینکه

going into something a bit more advanced for this  last look at these but let me know if you have  

برای این آخرین نگاهی به این موارد داشته باشم، به موضوع کمی پیشرفته‌تر وارد شوم، اما اگر سؤالی دارید به من اطلاع دهید،

any questions I'll go back and check chat before  we do that but hopefully you're you're seeing um  

من برمی‌گردم و قبلاً چت را بررسی می‌کنم. ما این کار را انجام می‌دهیم، اما امیدواریم که شما دارید اوم را می‌بینید

when when people typically learn a language the  biggest mistake I see is that people don't go  

وقتی که مردم معمولاً یک زبان را یاد می‌گیرند، بزرگترین اشتباهی که من می‌بینم این است که مردم به

deep enough or they don't spend enough time really  trying to understand things and so I want to show  

اندازه کافی عمیق نمی‌شوند یا هزینه نمی‌کنند. زمان کافی برای درک چیزها واقعاً کافی است و بنابراین من می‌خواهم

you with this series just showing you even very  basic things you could go more into detail about  

با این مجموعه به شما نشان دهم که فقط چیزهای بسیار اساسی را به شما نشان می‌دهد که می‌توانید جزئیات بیشتری در مورد

them and really learn a lot about these things  especially learning a lot of useful vocabulary so  

آن‌ها وارد کنید و واقعاً در مورد این چیزها چیزهای زیادی یاد بگیرید، مخصوصاً بسیاری از واژگان مفید را یاد بگیرید تا

even talking about something like blunt or sharp  or the tines in a fork or the sated Edge where we  

حتی صحبت کنید. در مورد چیزی مانند تیز یا تیز یا قلاب های یک چنگال یا لبه اشباع شده که در آن

have some kind of jagged edge on something  like that that's another way to talk about

نوعی لبه دندانه دار روی چیزی مانند آن داریم، این روش دیگری برای صحبت در مورد

it Jagged Edge so Jagged means we have this kind  of zigzag thing where there's lots of points and  

آن است لبه دندانه دار خیلی ناهموار یعنی ما این نوع زیگزاگ را داریم که در آن نقاط زیادی وجود دارد و

maybe even you could have some Jagged rocks that  kind of come out like this as well so it doesn't  

شاید حتی شما هم بتوانید سنگ های دندانه دار داشته باشید که به این شکل بیرون می آیند، بنابراین

need to be perfectly pointed in that way but some  kind of style like this where it's not smooth a  

نیازی نیست که به طور کامل به آن شکل اشاره شود، اما برخی یک نوع سبک مانند این که در آن صاف نیست یک

jagged edge Jagged Edge all right let me see if  I missed anybody but looks like people are saying  

لبه دندانه دار لبه ناهموار خیلی خوب است اجازه دهید ببینم آیا کسی را از دست داده ام اما به نظر می رسد که مردم هستند گفتن

good morning nice to see everybody there all  right yes uh they seem welld designed and handy  

صبح بخیر خوشحالم که همه را آنجا می‌بینم درست است بله، آنها به نظر طراحی شده‌اند و مفید هستند

yes another word we talked about before uh nice  to see everybody I'm just trying to go through  

بله کلمه دیگری که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم خیلی خوب است برای دیدن همه، فقط سعی می‌کنم از

this so I can go through quickly in the first 15  minutes and make sure I get through uh all three  

آن عبور کنم   تا بتوانم به سرعت در 15 دقیقه اول از آن عبور کنم و مطمئن شوید که من از هر سه

levels of this Assam says let's Hassan finally  I'm on your stream hello sir hope you are hope  

سطح این اسام می‌گوید بیایید حسن بالاخره من در جریان شما هستم سلام آقا امیدوارم که امیدوار باشید

you I hope I want through I went through relaxing  and peaceful weekend ah okay glad to hear uh and  

شما امیدوارم من می خواهم آخر هفته آرام و آرامی را پشت سر بگذارم آه بسیار خوشحالم که می شنوم آه و

Marcel says it's very similar to how we say in  Portuguese yeah I bet there would be some things  

مارسل می گوید این بسیار شبیه به آن چیزی است که ما به پرتغالی می گوییم بله شرط می بندم چیزهایی

that are like ah F Like a serated Knife yeah so  some of these things are going to be a little bit  

مانند آه F مانند یک چاقوی دندانه دار بله بنابراین برخی از این چیزها وجود دارد

easier depending on what language you're learning  English from so other Latin language like if  

بسته به زبانی که انگلیسی را از چه زبانی یاد می‌گیرید، کمی آسان‌تر خواهد بود، بنابراین زبان لاتین دیگر مانند

you're a French speaker or Spanish or Portuguese  speaker you're probably going to know some some  

فرانسوی‌زبان یا اسپانیایی یا پرتغالی. احتمالاً برخی از

words or they will sound quite similar although  the uh the the like the sound of the pronunciation  

کلمات را می‌شناسید یا کاملاً شبیه به نظر می‌رسند، اگرچه صدای تلفظ

might be a little bit different let's see uh and  cheat sael says in your experience what is the  

ممکن است کمی متفاوت باشد.

normal period of time to become fluent speaker  with your method well as I'm demonstrating in  

وقت آن است که با روش شما سخنران مسلط شوید، همانطور که در

this video the point of developing fluency is  really the process of eliminating doubt so how  

این ویدیو نشان می‌دهم که نکته توسعه تسلط واقعاً فرآیند از بین بردن شک و تردید است، پس چقدر

quickly you can do this it just depends on how  quickly you can eliminate doubt for specific  

سریع شما می توانید این کار را انجام دهید، این بستگی به این دارد که چقدر سریع بتوانید شک در مورد چیزهای خاص را از بین ببرید،

things so we don't really become fluent in the  entire language all at once we become fluent in  

بنابراین ما به یکباره به کل زبان مسلط نشویم، ما به

individual things so you become fluent in talking  about the parts of a knife or how to use a knife  

تک تک چیزها مسلط می شویم، بنابراین شما در صحبت کردن درباره قطعات چاقو مسلط شوید. یا نحوه استفاده از چاقو

excuse me things like that so if you're talking  about like my method there actually quite a few  

من را ببخشید از این قبیل چیزها، بنابراین اگر در مورد روش من صحبت می کنید، در واقع چند

different things I do to help people learn like  comparing and contrasting different things that's  

کار متفاوت انجام می دهم تا به مردم کمک کنم یاد بگیرند مانند مقایسه و مقایسه چیزهای مختلف

one of the things I do to help people learn but  the faster you can eliminate any doubt you have  

یکی از کارهایی است که من برای کمک به یادگیری افراد انجام می‌دهم، اما هر چه سریع‌تر بتوانید شک و تردیدی را که دارید

or any uncertainty or worries about using the  language that's how quickly you're getting fluent  

یا هرگونه تردید یا نگرانی در مورد استفاده از زبان را از بین ببرید، به این ترتیب سریع‌تر مسلط می‌شوید

so you actually get fluent first and then you  start speaking rather than learning something  

بنابراین در واقع اول مسلط می‌شوید و سپس شروع می‌کنید. صحبت کردن به جای یادگیری

a little bit and trying to practice speaking by  repeating those things but then not really having  

کمی چیزی   و تلاش برای تمرین صحبت کردن با تکرار آن چیزها، اما بعد از آن واقعا

better conversations so hopefully that makes  sense but the goal is basically to understand  

مکالمات بهتری ندارید، بنابراین امیدواریم که منطقی باشد اما هدف اساساً این است که

the language as quickly as possible by elimin  ating doubt uh Mr Miz the stream have a flash  

زبان را در اسرع وقت با از بین بردن شک و تردید درک کنید، آقای میز، جریان یک تأخیر فلش دارد،

lag huh I don't know I'm not seeing it that on  my end but let me know if anybody else cam nice  

نمی‌دانم که در پایان آن را نمی‌بینم، اما اگر کسی دیگر برای دیدنش خوب است، به من اطلاع دهید.

to see you there and Georgina from the Philippines  Puma Puma high and Tom again with the English and  

شما آنجا و جورجینا از فیلیپین پوما پوما بالا و تام دوباره با انگلیسی‌ها و

the Japanese there and sweet meron sweet meron  meron sweet meon from Japan look yes as I as I  

ژاپنی‌های آنجا و شیرین مرون شیرین مرون مرون شیرین میون از ژاپن به نظر بله من همانطور که

thought more Japanese people or at least people  in Japan who maybe have some uh some like holiday  

فکر می‌کردم بیشتر ژاپنی‌ها یا حداقل افرادی در ژاپن که شاید برخی مانند تعطیلات داشته باشند

today will be on the stream uh Hassan again says  how can I use English in my major mechanical  

امروز در جریان خواهند بود، حسن دوباره می‌گوید چگونه می‌توانم از انگلیسی در رشته مهندسی مکانیک اصلی خود استفاده کنم،

engineering although we are studying in French  well you should just get examples of mechanical  

اگرچه ما به زبان فرانسوی درس می‌خوانیم. فقط نمونه‌هایی از

engineering you know videos or lessons in English  from YouTube or just online so if you're having  

مهندسی مکانیک را که ویدیوها یا درس‌هایی به زبان انگلیسی می‌دانید از YouTube یا فقط آنلاین دریافت کنید، بنابراین اگر می‌خواهید

to learn it in French then you know keep learning  it in French if you have to do that for school but  

آن را به زبان فرانسوی یاد بگیرید، می‌دانید به یادگیری آن به زبان فرانسوی ادامه دهید. اگر مجبورید این کار را برای مدرسه انجام دهید، اما

then for maybe your personal time you can spend  more time uh in English learning learning things  

شاید برای زمان شخصی‌تان بتوانید زمان بیشتری را به زبان انگلیسی صرف یادگیری چیزها کنید.

uh let's see is it correct sentence can I say  to a waiter in a restaurant can I have another  

بیایید ببینیم جمله درستی است.

set of Cutlery yes you could say that very good  so could I have another set of Cutlery or could  

شما می توانید بگویید که خیلی خوب است، بنابراین می توانم یک مجموعه دیگر از قاشق و چنگال داشته باشم یا می توانم

I have a new set of Cutlery you could say that as  well so could I have a new knife or you know could  

مجموعه جدیدی از قاشق و چنگال داشته باشم، شما می توانید این را بگویید همچنین می توانم یک چاقوی جدید داشته باشم یا شما می‌دانم می‌توانم

I have a a clean knife or something like that  you can say that as well hello from Esa from uh  

من یک چاقوی تمیز یا چیزی شبیه به آن دارم شما می‌توانید همین را بگویید و همینطور سلام از طرف Esa از اوه   می‌گوید

says Katherine Tom again Jose from Florida and  Alejandro look at that yes the beardy look yes  

دوباره کاترین تام خوزه از فلوریدا و الخاندرو به آن نگاه می‌کند که بله، ظاهر ریش‌دار بله

I'll probably shave it I need to take my knife and  shave it off I don't know it's getting a little  

احتمالاً آن را اصلاح خواهم کرد. چاقو و اصلاحش کن نمی‌دانم کمی دارد

bit itchy I don't know I'll probably shave it off  soon I I get a little bit lazy sometimes I let it  

خارش می‌کند، نمی‌دانم احتمالاً به زودی آن را اصلاح خواهم کرد. گاهی اوقات کمی تنبل می‌شوم   اجازه می‌دهم

grow out but then it gets itchy and then I need to  take a nice straight blade and then shave it off  

رشد کند، اما بعد خارش می‌کند و بعد باید یک تیغه صاف و زیبا بردارم و سپس آن را بتراشم

all right let's get a little bit more advanced now  now uh once we get Beyond knowing what the pieces  

خیلی خب، حالا کمی پیشرفته‌تر شویم حالا وقتی فراتر از دانستن چیست تکه‌های

of things are so we've got a knife and a spoon and  a fork we can get a bit more detail or a bit more  

چیزها به این ترتیب است که ما یک چاقو، یک قاشق و یک چنگال داریم که می‌توانیم کمی جزئیات بیشتر یا کمی

advanced with how we talk about things or how we  use things like describing the actions we might  

پیشرفته‌تر با نحوه صحبت‌مان به دست آوریم. در مورد چیزها یا نحوه استفاده ما از چیزهایی مانند توصیف اعمالی که ممکن است

do so I talked to b a bit about like spreading  something with a knife so we can cut with a knife  

انجام دهیم. بنابراین من کمی در مورد پخش کردن چیزی با چاقو صحبت کردم تا

we can stab we can slice with a knife as well  depending on the kind of action you're talking  

بتوانیم با چاقو برش دهیم. عملی که

about uh let's see and I can even hold talking  about the different grip that I have so the grip  

در مورد آن صحبت می‌کنید، بیایید ببینیم و من حتی می‌توانم درباره گیره‌های متفاوتی که دارم صحبت کنم، بنابراین کنترلی

that I have this is how I'm holding the knife  I could hold the knife like this or like this  

که دارم این است چگونه چاقو را در دست می‌گیرم، می‌توانم چاقو را این‌طور یا این‌طوری بگیرم

or even like this like ah if I'm going to stab  somebody I might do this is an overhand grip and  

یا حتی این‌طور آه، اگر قرار است به کسی ضربه بزنم، ممکن است این کار را انجام دهم، این یک دستگیره از دست است و

this is an underhand grip so if I'm going to hold  it like this and stab someone like up that way or  

این یک دستگیره زیر دستی است، پس اگر من اینجوری نگهش دارم و به یکی از اون طرف چاقو بزنم یا

try to poke something or I could even cut very  quickly I could slash like that with the knife  

سعی کنم چیزی رو بهم بزنم یا حتی میتونم خیلی سریع برش بدم، میتونم با چاقو اونطوری بزنم.

so there's a lot of different things interesting  things I could do uh and you'll notice these are  

خیلی چیزهای جالبی وجود دارد که می‌توانم انجام دهم

also words I could use for something larger like  a larger blade like a dagger or a larger knife or  

even a sword so these are similar things like here  this is just a a nice small one-handed thing with  

فقط یک چیز کوچک با یک دست با

a knife but I don't talk really about swinging  the knife a swing is more where we're talking  

چاقو است، اما من واقعاً در مورد تاب دادن چاقو صحبت نمی کنم. صحبت کردن

about two hands and holding something like that to  swing a knife just like I would swing a baseball  

درباره دو دست و گرفتن چیزی شبیه به آن برای چرخاندن یک چاقو درست همانطور که من چوب بیسبال را تاب می‌دهم،

bat the same way so there's the regular swing  like swinging at a park yes I could also chop  

بنابراین تاب معمولی مانند تاب خوردن در پارک وجود دارد، بله، من می‌توانم چیزی را خرد کنم

something so typically a smaller knife like this  I might have a larger knife uh if I'm maybe like a  

که معمولاً یک چاقوی کوچکتر مانند این را دارم. یک چاقوی بزرگتر اگر من شاید مثل

a butcher a butcher knife is a kind of big  knife like that this kind of knife is also  

یک قصاب باشم یک چاقوی قصابی یک نوع بزرگ است چاقویی مانند آن به این نوع چاقو نیز می‌گویند،

called a Cleaver so a butcher knife or a Cleaver  where we're really going to take something and  

بنابراین یک چاقوی قصابی یا چاقویی که واقعاً می‌خواهیم چیزی برداریم و

chop but you know I could take something like  this and do a a chopping thing if I'm going  

خرد کنیم، اما شما می‌دانید که من می‌توانم چیزی شبیه به این را برداریم و اگر بخواهم کار خردکنی انجام دهم.

to chop my finger off or chop some vegetables or  something like that so very easy things we could  

انگشتم را بردار یا سبزی یا چیزی شبیه به آن را خرد کن چیزهای بسیار آسانی که بتوانیم

all talk about with a simple knife so again the  reason I'm giving you these examples and showing  

با یک چاقوی ساده در مورد آنها صحبت کنیم پس دلیل من این مثال‌ها را به شما نشان می‌دهم و به شما نشان می‌دهم که

you how these things work is just to remind you  that you become become more fluent as you become  

این چیزها چگونه کار می‌کنند، فقط برای یادآوری این است که وقتی

more confident about talking about something as  you erase more doubt as you're able to talk more  

درباره صحبت کردن در مورد چیزی اعتماد به نفس بیشتری پیدا می‌کنید، وقتی که می‌توانید بیشتر در مورد آن صحبت کنید، شک و تردید بیشتری را از بین می‌برید، روان‌تر می‌شوید.

about it you feel more confident say oh I can I  can pick up a knife and talk about a knife for  

احساس اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید بگویید اوه من می‌توانم، اگر لازم بود، می‌توانم چاقویی بردارم و در مورد یک چاقو به مدت

20 minutes if I needed to if you can do that  you are fluent in talking about a knife okay  

20 دقیقه صحبت کنم، اگر بتوانی این کار را انجام بدهی، شما به صحبت کردن مسلط هستید. در مورد چاقو خوب است

now if we want to get even more detailed we could  talk about maybe uh or Advanced I should say like  

حالا اگر می‌خواهیم جزئیات بیشتری داشته باشیم، می‌توانیم درباره «شاید آهان» یا «پیشرفته» صحبت کنیم.

talking about you can see here the the edge  of the blade here so we can talk about life  

or something being on the Blade's Edge or the  edge of a knife like it could go that way or it  

لبه یا لبه چاقویی مانند آن می‌تواند به آن سمت برود یا

could fall that way something right on the edge  so people talking about like they feel they're on  

می‌تواند به آن سمت بیفتد دقیقاً روی لبه آن، بنابراین افرادی که در مورد آن صحبت می‌کنند انگار احساس می‌کنند که هستند در

the edge of something like that's it could be the  edge of a cliff or it could be the edge of a knife  

لبه چیزی شبیه به آن، می‌تواند لبه یک صخره یا لبه یک چاقو باشد

so very thin thing where maybe you're walking this  way trying to be good but ah you do something bad  

خیلی نازک که شاید در این راه قدم می‌زنی و سعی می‌کنی خوب باشی، اما آه، کار بدی انجام می‌دهی

and you fall off one way or the other so you could  talk about uh life in that way like on the edge of  

و می‌افتی. به این صورت یا آنطور که بتوانید در مورد زندگی به این شکل صحبت کنید، مانند روی لبه

a knife so maybe in a really like living out in  the wild where you could get hurt easily or some  

یک چاقو، بنابراین شاید واقعاً مانند زندگی در طبیعت وحشی جایی که می‌توانید به راحتی آسیب می بینید یا

animal could get you you're living on the edge  of a knife and it's very hard like you're safe  

حیوانی می تواند شما را به خطر بیندازد شما روی لبه چاقو زندگی می کنید و خیلی سخت است مثل اینکه در

up here on the edge but it's very thin and it's  easy to fall off the edge of a knife all right  

اینجا روی لبه امن هستید، اما بسیار نازک است و به راحتی می توانید از لبه چاقو بیفتید.

so that's a bit more advanced about a knife we  talk about a fork in the same way I talked about  

بنابراین در مورد چاقو کمی پیشرفته‌تر است، ما درباره چنگال صحبت می‌کنیم به همان روشی که در مورد

poking something or stabbing something just  like we're going to stab something uh with a  

ضربه زدن یا ضربه زدن به چیزی صحبت کردم. ما با چاقو به چیزی ضربه می زنیم،

knife I also mentioned piercing something uh some  other things we could talk about about the fork  

من همچنین به سوراخ کردن چیزی اشاره کردم، چیزهای دیگری که می توانیم در مورد چنگال صحبت کنیم.

uh where we're having like the handle here I  talked about the balance point where we have  

trying to get the fork look at that there we go  nice balance point here in the middle kind of but  

چنگال نگاه کنید که ما به اینجا می رویم نقطه تعادل خوبی در اینجا در وسط، اما

this is where the weight so this is the balance  point for the fork and people design these Forks  

این جایی است که وزن، بنابراین این نقطه  تعادل برای چنگال است و مردم این چنگال ها   را طوری طراحی می کنند

so that they feel good in your hand that you're  holding it but it's not too heavy on one side so  

که احساس کنند خوب است که آن را در دست دارید، اما از یک طرف آن خیلی سنگین نیست، بنابراین

I can scoop something I can also dig into my  food you'll often hear this when people talk  

می‌توانم چیزی بردارم که می‌توانم در غذای خود نیز فرو کنم، اغلب این را می‌شنوید وقتی مردم

about beginning their meals where they say oh  like let's dig in let's dig in and so they're  

درباره شروع وعده‌های غذایی خود صحبت می‌کنند، جایی که می‌گویند آه، مثل بیا حفاری کنیم. بیایید وارد شوید و بنابراین آنها

talking about digging in just like you dig into  some dirt so digging in to your food let's dig in  

در مورد حفاری صحبت می کنند، درست مانند شما که در خاک حفاری می کنید، بنابراین با حفاری در غذایتان بیایید حفاری کنیم

let's begin uh so you could Fork something like if  you're talking about like stabbing something with  

بیایید شروع کنیم اوه تا بتوانید چیزی شبیه به چنگال زدن به چیزی با

a fork uh but be careful with your pronunciation  if you say [ __ ] something so be careful about  

چنگال فوک کنید اما مراقب تلفظ خود باشید اگر چیزی می‌گویید [__

that like I forked something uh there's also  another kind of similar thing like this so I  

چیزی شبیه به این، بنابراین من

showed this one uh with two tines over here but  there is also in music a tuning fork so it looks  

این یکی را با دو تاین در اینجا نشان دادم، اما در موسیقی یک چنگال تنظیم نیز وجود دارد. به نظر می‌رسد

very similar has usually like a almost looks like  a magnet down like that so you you hit the tuning  

خیلی شبیه است معمولاً تقریباً شبیه آهن‌ربا به پایین می‌آید، بنابراین شما به چنگال تنظیم   ضربه می‌زنید

fork and it makes a sound like ding ding this  one it can't really hear anything like it's not  

و صدایی شبیه به صدا در می‌آورد که واقعاً چیزی نمی‌شنود، مثل اینکه نمی‌تواند

going to make a vibration like a tuning fork it's  not that kind of design but this is a different  

لرزشی مانند تنظیم ایجاد کند. چنگال این طراحی آنچنانی نیست، اما این یک

kind of fork and it has two tines on it okay so  a little bit more interesting a bit more advanced  

نوع چنگال متفاوت است و دو بند روی آن وجود دارد، بنابراین کمی جالب‌تر، کمی بیشتر پیشرفته

with a fork and last one talking about a spoon  as well now the interesting thing about a spoon  

با یک چنگال و آخری که در مورد قاشق صحبت می‌کند همینطور حالا نکته جالب در مورد قاشق

is you can see your reflection in it I guess you  can see your reflection uh in any of these things  

این است که می‌توانید انعکاس خود را در آن ببینید، حدس می‌زنم می‌توانید بازتاب خود را در هر یک از این چیزها ببینید

with a spoon it reverses your reflection so look  at that like if I turn the that's like looking at  

با یک قاشق بازتاب شما را برعکس می‌کند، پس نگاه کنید اگر من آن را بچرخانم، مانند نگاه کردن به

the camera right there but if I turn it it's going  to reverse the reflection isn't that interesting  

دوربین همانجاست، اما اگر آن را بچرخانم، انعکاس را معکوس می کند، اینطور نیست جالب است

so where the the bowl of the spoon is curved over  here so the inside versus the outside it turns my  

بنابراین جایی که کاسه قاشق روی آن منحنی است در اینجا به طوری که داخل در مقابل بیرون

reflection upside down or right side up depending  on which way you're looking at it so here again  

انعکاس   من را وارونه یا سمت راست را به بالا می‌چرخاند بسته به اینکه از چه طرفی به آن نگاه می‌کنید، بنابراین اینجا دوباره

we have the bowl of the spoon and I guess you  you could call this like the neck of the spoon  

کاسه قاشق را داریم و حدس می‌زنم می‌توانید این را مانند گردن قاشق صدا بزنید

and then this is the handle of the spoon as well  as we talked about before so some people uh they  

و سپس این همان دسته قاشق است، همانطور که قبلاً در مورد آن صحبت کردیم، بنابراین برخی از افراد آه.

might even take some spoons and play you know  like music like this they can put them together  

حتی ممکن است چند قاشق بردارند و مانند این موسیقی را پخش کنند که می‌توانند آن‌ها را کنار هم بگذارند

and bang them together that's called playing  spoons it's kind of like an American country  

و به هم بکوبند که به آن می‌گویند قاشق‌ها را می‌زنند، این شبیه یک کشور آمریکایی است

like you know way of playing music usually it's  done with two spoons not a spoon and a fork but I  

مثل اینکه می‌دانید روش پخش موسیقی معمولاً با دو قاشق انجام می‌شود نه یک قاشق. و یک چنگال، اما من

only brought one of each so one of each of these  for this set all right let me go back and check  

فقط یکی از هرکدام را آوردم، بنابراین یکی از اینها برای این مجموعه خوب است، اجازه دهید برگردم و چت را بررسی کنم که

chat make sure people are still following if you  have any questions about this or anything else  

مطمئن شوم افراد همچنان دنبال می کنند شما هر گونه سؤالی در مورد این یا هر چیز دیگری دارید

we've talked about yes uh so axis uh 014 is  also correct in physics we talk about this as  

ما در مورد آن صحبت کرده‌ایم بله، پس محور uh 014 در فیزیک نیز درست است، ما در مورد آن به‌صورت

concave and convex so this side when we're going  in this is the concave you can think about it like  

مقعر و محدب صحبت می‌کنیم، بنابراین وقتی می‌رویم این طرف، همان مقعری است که می‌توانید درباره آن فکر کنید.

an actual cave you go into if I draw a little  little dark cave over here so it's is dark area  

اگر من یک غار کوچک تاریک را در اینجا بکشم، مانند یک غار واقعی است که وارد آن می شوید.

in some rock like a cave so a cave goes in like  that there some going in one way so this side  

غار وارد می شود مثل اینکه بعضی ها به یک طرف می روند، بنابراین این طرف

is the concave and this side is the convex part  concave and con conx very good yes so you can see  

مقعر است و این طرف قسمت محدب مقعر و با هم conx بسیار خوب است، بله، بنابراین می توانید

some lovely curves on the spoon here the handle is  curved here we have a convex curve on the outside  

چند انحنای دوست داشتنی روی قاشق ببینید در اینجا دسته منحنی است در اینجا ما منحنی محدب در خارج

a concave curve on the inside and then the handle  curves back a little bit so there's nice balance  

یک منحنی مقعر در داخل و سپس دستگیره کمی به عقب منحنی می‌شود، بنابراین تعادل خوبی

between kind of going this way and leaning that  way as well and a good balance the balance point  

بین نوع رفتن به این سمت وجود دارد و همینطور تکیه دادن به آن و تعادل خوب نقطه تعادل

on the spoon is here so typically we're carrying  something a little bit heavier when we actually  

روی قاشق اینجاست، بنابراین معمولاً وقتی از قاشق استفاده می‌کنیم چیزی کمی سنگین‌تر حمل می‌کنیم

use the spoon and we scoop something up with the  spoon all right all right pretty good look at that  

و با قاشق چیزی می‌گیریم، خیلی خوب، خیلی خوب است. در آن زمان

so we went about 15 minutes a little bit over  uh with questions but hopefully people get the  

بنابراین ما حدود 15 دقیقه بیشتر از آن سؤال کردیم، اما امیدوارم مردم این

idea so I can spend an hour talking about just  some pieces of you know some pieces of Cutlery  

ایده را دریافت کنند تا بتوانم یک ساعت صرف صحبت کردن در مورد برخی از قطعات کنم. از شما چند قطعه کارد و چنگال را می شناسید

I could talk about the materials they're made with  like these are stainless steel stainless steel so  

من می توانم در مورد موادی که با آن ساخته می شوند صحبت کنم مانند اینها فولاد ضد زنگ هستند، بنابراین

we also have uh I could talk about people having  fancy silverware or fancy silver often families  

ما همچنین داریم، می توانم در مورد افرادی صحبت کنم که ظروف نقره ای فانتزی یا نقره ای فانتزی دارند، اغلب خانواده ها

will have sets of silver so all of the the pieces  of silver wear you might have 10 different sets  

مجموعه هایی از نقره دارند، بنابراین همه از لباس‌های نقره ممکن است 10 ست مختلف

for a dinner party or something like that uh and  then that silverware gets passed down through the  

برای مهمانی شام یا چیزی شبیه به آن و سپس آن ظروف نقره داشته باشید. به نسل‌ها منتقل می‌شود،

generations so some people will keep those sets  of nice silver and give them to the next you know  

بنابراین برخی از افراد آن مجموعه‌های نقره‌ای خوب را نگه می‌دارند و به نسل بعدی‌ای که می‌شناسید

generation in the family something like that uh  to have some nice silverware for dinner parties  

در خانواده چیزی شبیه به آن می‌دهند تا چند ظروف نقره‌ای خوب برای مهمانی‌های شام بخورند

or something all right uh let let's see all  right so lots of questions yes if people do have  

یا چیز خوبی داشته باشند، اجازه دهید همه چیز را ببینیم. بنابراین بسیاری از سؤالات، بله، اگر مردم

questions now is the time but hopefully you get  the point like if I say what is this and people  

سؤالاتی دارند، اکنون زمان آن است، اما امیدوارم که شما به این نکته پی ببرید، مثلاً اگر بگویم این چیست و مردم

would usually know okay this is a knife or I can  say what does a knife do a knife can cut something  

معمولاً می‌دانند خوب است یک چاقو یا من می‌توانم بگویم چاقو چه کار می‌کند، چاقو می‌تواند چیزی را برش دهد،

but you can tell how advanced and how fluent  someone is by how they can really take something  

اما شما می‌توانید بفهمید که یک نفر چقدر پیشرفته و چقدر مسلط است از این طریق که واقعاً می‌تواند چیزی

even something simple like this and know how to  discuss it for a while okay all right let's see my  

حتی یک چیز ساده مثل این را بگیرد و می‌داند چگونه درباره آن برای مدتی بحث کند. درست است بیایید ببینیم  می‌گویم

says I would like a lesson and vocabulary how  to visit a doctor oh uh we actually have that  

من می‌خواهم درسی و واژگانی داشته باشم که چگونه می‌توان به دکتر مراجعه کرد، اوه اوه، ما واقعاً آن را

in fluent for life so we talk about that there's  a couple different lesson sets about visiting a  

در تمام عمر داریم، بنابراین در مورد آن صحبت می‌کنیم چند مجموعه درسی متفاوت در مورد مراجعه به

doctor and talking about colds and sicknesses and  things like that but if you'd like to learn more  

پزشک و صحبت در مورد سرماخوردگی و بیماری و مواردی از این دست وجود دارد، اما اگر می‌خواهید بیشتر بدانید

uh that's what we do in fluent for Life uh click  on the link in the description below this video  

اوه، این همان کاری است که ما در fluent for Life انجام می‌دهیم، روی پیوند موجود در توضیحات زیر این ویدیو کلیک کنید

uh access again inflection point is also in the  middle so an inflection point is typically where  

اوه نقطه عطف دوباره دسترسی نیز در وسط است، بنابراین یک نقطه عطف معمولاً جایی است که

something might go one way and then change to a  different direction something like that like if a  

چیزی ممکن است یک طرفه برود و سپس به جهت دیگری تغییر کند، چیزی شبیه به آن مثلاً اگر یک

stock price is moving up and then starts going  down this would be the inflection point where  

قیمت سهام در حال افزایش باشد و سپس شروع به کاهش کند، این نقطه عطف است که

maybe it's changing uh changing direction in some  way yes so we got Fork and Spoon uh and Tom is  

شاید در حال تغییر جهت است به نحوی  بله، بنابراین ما فورک و اسپون را دریافت کردیم و تام

also recommending you get Frederick thank you Tom  as always uh yes you can click on the link in the  

همچنین توصیه می‌کند فردریک را دریافت کنید متشکرم تام مثل همیشه اوه بله، می‌توانید روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید

description to get that as well so that will teach  you uh lots of vocabulary but also pronunciation  

تا آن را نیز دریافت کنید تا واژگان زیادی به شما بیاموزد، اما همچنین تلفظ

grammar lots of different things but it'll help  you understand it a native so you remember it  

گرامر چیزهای مختلف زیادی دارد، اما به شما کمک می‌کند آن را بومی درک کنید، بنابراین آن را به خاطر بسپارید

and use it in your conversations fluently uh let's  see H says is it correct to say if someone tonight  

و از آن در مکالمات خود به راحتی استفاده کنید، بیایید ببینیم H می‌گوید آیا درست است بگوییم اگر کسی امشب   می‌خواهید

you're going to be the designated Chef for our VIP  guest yes so if you are if someone is a designated  

سرآشپز منصوب شوید مهمان VIP ما بله، بنابراین اگر شخصی به عنوان سرآشپز تعیین شده است

Chef or you are designating someone to be the chef  for a particular evening or event then sir you can  

یا کسی را به عنوان سرآشپز برای یک عصر یا رویداد خاص انتخاب می کنید، آقا،

certainly say that can we say prongs instead of  times uh yep you can say prongs like we we would  

مطمئناً می‌توانید بگویید که آیا می‌توانیم به جای چند بار بگوییم شاخک‌ها، بله، می‌توانیم مانند شاخک‌هایی بگوییم که

typically say for Forks depending on the the size  of them so a tin is usually like a smaller kind of  

معمولاً برای فورک‌ها بسته به اندازه آن‌ها می‌گوییم، بنابراین یک قلع معمولاً مانند یک نوع کوچکتر است.

thing like if we have a uh like a pitchfork so  a pitchfork if I'm a farmer like a larger kind  

اوه مانند یک چنگال پس یک چنگال اگر من یک کشاورز هستم مانند یک نوع بزرگتر

of thing uh then that might be a prong or that  might be you know something more like a like a a  

بیشتر شبیه یک

thicker point on the end of it so if you think  more like nicer smaller forks for eating then  

نقطه ضخیم‌تر در انتهای آن است، بنابراین اگر فکر می‌کنید که بیشتر شبیه چنگال‌های کوچک‌تر برای غذا خوردن است،

this is going to be more uh tin but yes you  could call those prong PRS as well so a prong  

این بیشتر شبیه چنگال‌های کوچک‌تر است، اما بله، می‌توانید آن شاخک‌ها را هم PRS بنامید، بنابراین شاخک‌ها

is really any kind of point or sharp thing where  we would have kind of an edge on something like  

واقعاً هر نوع هستند. نقطه یا چیز تیز که در آن یک نوع لبه روی چیزی مانند

you could have that on a gate or some other thing  where we have some pointy edges sticking out like

شما می‌توانید آن را روی دروازه داشته باشید یا چیز دیگری  که در آن لبه‌های نوک تیز مانند آن بیرون آمده‌اند.

that uh let's see did I miss anybody let's  see so can I say fork something yes so again  

بیایید ببینیم آیا کسی را از دست داده‌ام بیایید ببینیم تا می‌توانم بگویم فورک چیزی بله، پس

if I didn't answer that correctly before yes  you can Fork something that's that's both a  

اگر قبل از بله درست جواب ندادم، می‌توانید چیزی را فورک کنید که هم

noun and a verb to Fork something but I was just  making the uh making the note to be careful uh  

اسم و هم فعل است برای فورک چیزی، اما من فقط داشتم ساختن uh را می‌کردم.

if your pronunciation if you miss up uh saying  the word you might say [ __ ] instead of fork  

اگر تلفظ خود را از دست دادید باید مراقب باشید اوه

that was a joke in Alien Resurrection actually  when uh the the scientists are trying to teach  

این یک شوخی در Resurrection بیگانه بود در واقع زمانی که دانشمندان می‌خواهند به ریپلی یاد بدهند

Ripley to to speak English after many years of  not being alive and I don't want to tell the  

که انگلیسی صحبت کند پس از سال‌ها زنده نبودن و من نمی‌خواهم

whole story but they were holding up a fork and  they were saying Fork Fork but Ripley was like  

کل داستان را بگویم، اما آنها چنگال را در دست داشتند و آن‌ها همینطور بودند. گفتن فورک فورک اما ریپلی مثل

[ __ ] [ __ ] you know so they put that joke in  there uh let's see Abra says I'm really happy  

[ __ ] [ __ ] بود که می‌دانی، پس آن جوک را آنجا گذاشتند، بیایید ببینیم ابرا می‌گوید من واقعاً خوشحالم

if natives can speak English like you yes so you  probably will not get that wish to come true so  

اگر بومیان بتوانند مانند شما انگلیسی صحبت کنند، بله، بنابراین احتمالاً به این آرزو نخواهید رسید، بنابراین

instead it's better if you just learn a little  bit on how to understand like natives do and  

بهتر است فقط کمی یاد بگیرید که چگونه درک کنید مانند بومیان

that way you won't have to worry like me I don't  need to worry about understanding natives because  

برای اینکه مثل من نگران باشید، لازم نیست نگران درک بومی‌ها باشم، زیرا

I've learned the way I have uh and that's how I  teach so trying to make sure you get lot lots of  

من روشی را که دارم یاد گرفته‌ام و این همان روشی است که آموزش می‌دهم، بنابراین سعی می‌کنم مطمئن شوم که نمونه‌های زیادی به دست می‌آورید.

examples not only of clear speakers like myself  but also lots of examples of unclear speakers  

نه تنها بلندگوهای واضحی مثل خودم، بلکه نمونه‌های زیادی از بلندگوهای نامشخص

or people who speak too quickly or when the  environment like even you know you get a uh a fire  

یا افرادی که خیلی سریع صحبت می‌کنند یا وقتی محیطی مثل شما می‌دانید که شما یک

truck or something like that can you still hear  and understand what people are saying that's the  

ماشین آتش‌نشانی یا چیزی شبیه به آن را دریافت می‌کنید، هنوز هم می‌توانید بشنوید و بفهمید که مردم چه می‌گویند. این همان

kind of training you need to understand natives so  it's going to be more different or more difficult  

نوع آموزشی است که برای درک بومی‌ها به آن نیاز دارید، بنابراین، فهمیدن این موضوع متفاوت‌تر یا دشوارتر خواهد بود.

uh to understand oh no of course the fire hydrant  or not the fire hydrant the fire truck uh so it's  

کامیون اوه، بنابراین

going to be more difficult to understand natives  if you only listen to people like me on YouTube  

اگر شما فقط به افرادی مانند من در YouTube گوش دهید، درک افراد بومی دشوارتر خواهد شد. مادام

you need to get a mix of understanding things like  I'm helping you do but also lots of examples of  

natives okay this is what we do in fluent for life  so it's not just learning with me you're learning  

العمر مسلط باشید بنابراین فقط یادگیری با من نیست، بلکه

with lots of examples of natives talking uh let's  see Alejandra says what's up bro oh yes he got  

با نمونه‌های زیادی از بومیان صحبت می‌کنید، بیایید ببینیم الخاندرا می‌گوید چه خبر داداش اوه بله او متوجه شد

that already talking about the beard you like the  beard well I'm glad glad to hear it I I think my  

که قبلاً در مورد ریش صحبت می‌کردی که تو ریش را دوست داشتی، خوشحالم که آن را می‌شنوم، فکر می‌کنم

wife is not such a fan so the beard is not long  for this world that's a nice expression for

همسرم   آنقدر طرفدار نیست، بنابراین ریش برای این دنیا طولانی نیست، این برای تو تعبیر خوبی است

you not long for

نه طولانی برای

this not long for this world so if something is  not long for this world it means it will soon die  

این نه برای این دنیا، بنابراین اگر چیزی برای این دنیا طولانی نیست، به این معنی است که به زودی می میرد

or it will soon disappear or go away so my beard  is probably not long for this world so I I may  

یا به زودی ناپدید می شود یا می رود، بنابراین ریش من احتمالاً برای این دنیا طولانی نیست. بنابراین من ممکن است

you know get rid of it or shave it off or whatever  let's see cam says is that spoon from Manchester  

شما بدانید که از شر آن خلاص شوید یا آن را بتراشید یا هر چیز دیگری بیایید ببینیم دوربین می گوید آن قاشق از منچستر

United I don't know that reference but uh looks  like some people do let's see is that spoon from  

یونایتد است، من آن مرجع را نمی شناسم، اما به نظر می رسد بعضی از مردم بدانند بیایید ببینیم آن قاشق از

Manchester well I know the soccer team or the  uh the football team but so Fork is a noun uh  

منچستر است. تیم فوتبال یا تیم فوتبال اما فورک یک اسم است اوه

yeah Fork is a noun but it's also uh it's it  can also be a verb to Fork something so if I'm  

آره فورک یک اسم است اما همینطور است که می تواند همچنین فعل Fork something باشد، بنابراین اگر من

stabbing something with a fork that is forking  something but we don't really talk about spooning  

با چنگال به چیزی ضربه می زنم که در حال چنگال کردن چیزی است، اما ما واقعاً در مورد قاشق زدن صحبت نمی کنیم.

I guess yeah you you will yeah I mean you could  like spoon something by scooping it up as well  

so technically uh both of those could be nouns  and verbs uh the answer is hey Drew I have a  

بنابراین از نظر فنی، هر دوی آنها می توانند اسم و فعل باشند، پاسخ این است هی درو، من یک

problem that I don't own the vocabulary and I  don't see images in my mind uh as I see in my  

مشکل دارم که واژگان آن را ندارم و من تصویری را در ذهنم نمی بینم همانطور که در زبان مادری خود می بینم

native language when I speak I just see words  and letters that's why I'm not getting fluent  

وقتی صحبت می کنم فقط کلمات و حروف را می بینم به همین دلیل است که مسلط نمی شوم

uh well then it means you're not getting enough  examples and really understanding things to get  

پس این بدان معناست که شما به اندازه کافی مثال نمی گیرید و واقعاً چیزها را درک نمی کنید برای به دست آوردن

that ownership level so you do that by seeing lots  of examples in getting naturally varied review if  

آن سطح مالکیت، بنابراین با دیدن نمونه‌های زیادی در دریافت مرورهای طبیعی متنوع، این کار را انجام دهید، اگر

I just show you this marker again and again  and just say marker marker marker I hold the  

فقط این نشانگر را بارها و بارها به شما نشان دهم و فقط بگویم نشانگر نشانگر

marker up and show you that many times you're  probably not going to remember it because you  

نشانگر   را بالا نگه می‌دارم و به شما نشان می‌دهم که خیلی وقت‌ها احتمالاً آن را به خاطر نمی‌آورید زیرا

might understand it and hear the pronunciation  and learn that but really understanding things  

ممکن است آن را بفهمید و تلفظ آن را بشنوید و یاد بگیرید که اما درک واقعی چیزها

means getting lots of examples to understand how  we can uh understand how something can work really  

به معنای بدست آوردن مثال‌های زیادی است تا بفهمیم چگونه می‌توانیم بفهمیم چگونه چیزی می‌تواند واقعاً   خوب عمل کند،

well like understanding it fluently feeling  confident that we know how to pronounce it  

مانند درک روان آن، احساس مطمئن بودن که می‌دانیم چگونه آن را تلفظ کنیم

how to use it if it maybe changes with different  tenses anything like that um so that's all the  

چگونه از آن استفاده کنیم، اگر ممکن است با زمان‌های مختلف تغییر کند. اینها همه

things if you're if you're not feeling confident  about a certain topic or a certain vocabulary or  

چیز است، اگر در مورد موضوع خاصی یا واژگان خاصی احساس اعتماد به نفس ندارید یا

whatever like you're uncertain about a grammar  point then you should probably spend more time  

هر چیزی مثل اینکه در مورد یک نکته گرامر نامطمئن هستید، احتمالاً باید زمان بیشتری را

focusing on that thing again that's the biggest  mistake I see people make like they I I say hey  

صرف تمرکز دوباره روی آن موضوع کنید، این بزرگترین اشتباه است. من می‌بینم که مردم شبیه خودشان می‌شوند من می‌گویم هی

today we're going to talk about knives in an  English lesson and people say well I I already  

امروز در یک درس انگلیسی در مورد چاقو صحبت می‌کنیم و مردم می‌گویند خوب من قبلاً

know about knives and I can talk about knives and  I say oh really go ahead talk about knives for a  

درباره چاقوها می‌دانم و من می‌توانم در مورد چاقوها صحبت کنم و می‌گویم اوه، واقعاً کمی در مورد چاقوها صحبت کنید

little bit and and then very quickly people don't  have much to say so the point is can you take  

و سپس خیلی سریع مردم چیز زیادی برای گفتن ندارند، بنابراین نکته اینجاست که آیا می‌توانید

something like this and even a fluent speaker  could weave a whole story out of a knife like  

چنین چیزی را انتخاب کنید و حتی یک سخنران مسلط می‌تواند یک حرف بزند. کل داستان از یک چاقو مانند

maybe where did this knife come from so maybe  I bought this knife at a particular place or  

شاید این چاقو از کجا آمده است، بنابراین شاید من این چاقو را از یک مکان خاص خریدم یا

this is actually we can talk about the story  of the pirate that this knife came from okay  

این در واقع ما می توانیم در مورد داستان  صحبت کنیم. دزد دریایی که این چاقو درست است

so you have to be careful with this all right  it's a dangerous this could be an even like a  

پس باید مراقب این موضوع باشی خیلی خوب این خطرناک است، این ممکن است یک

magical knife or it's got some kind of story  behind it so we can talk about like what is what  

چاقوی جادویی باشد یا نوعی داستان پشت آن باشد تا بتوانیم در مورد آنچه که

is the story behind something so what is the story  behind this knife so I say this is a very special  

داستان است صحبت کنیم. پشت یک چیزی، پس داستان پشت این چاقو چیست، بنابراین من می گویم این یک چاقوی بسیار خاص است،

knife but then I stop talking about it people will  say well wait a minute what's the I want to know  

اما بعد از صحبت کردن در مورد آن صرف نظر می کنم، مردم می گویند خوب یک دقیقه صبر کنید. می‌خواهم بدانم

the story what's the story what's the story behind  this knife what's the story behind it what's the  

داستان چیست، چه داستانی در پشت این چاقو است، چه داستانی پشت آن است، چه داستانی پشت آن است، چه

backstory all right so what is some interesting  history or something that happened where did  

خوب است، پس تاریخچه جالب چیست یا اتفاقی که رخ داده است،

it come from what's the backstory but this is a  common question like you'll you'll say like what  

از کجا آمده است، اما این یک سؤال رایج است مثل شما خواهید گفت که

is the story behind that U and you can use this  for anything like if you see me with a really big  

داستان پشت U چیست و می توانید از آن برای هر چیزی مانند اگر من را با یک بریدگی واقعا بزرگ

cut on my face you could say drew what happened  so what happened to your face that's perfectly  

روی صورتم ببینید می توانید استفاده کنید بگو چه اتفاقی افتاده است بنابراین اتفاقی که برای صورتت افتاد کاملاً

fine but you might also say oh no what's the story  behind this cut so what's the reason for it where  

خوب است   اما شما همچنین می‌توانید بگویید آه نه داستان پشت این برش چیست، پس دلیل آن چیست که

did it come from what's the story behind that all  right look at that lots of interesting vocabulary  

از کجا آمده است. واژگان

and phrases and you can see how even talking  about something like a knife can lead to some  

و عبارات و می‌توانید ببینید که چگونه حتی صحبت کردن درباره چیزی مانند چاقو می‌تواند به

interesting vocabulary so this is another reason  why I tell people to be open about learning about  

واژگان جالبی منجر شود، بنابراین این دلیل دیگری است که به مردم می‌گویم در مورد یادگیری در مورد

different things different topics that maybe  they don't care about so much it's like me uh  

چیزهای مختلف موضوعات مختلف که شاید آنها آنقدر به آنها اهمیت نمی‌دهند باز باشند، مثل من است، اوه

I might watch some some little uh kids shows in  Japan and even if I know a lot of the vocabulary  

ممکن است برخی از برنامه‌های کودکانه کوچک را در ژاپن تماشا کنم و حتی اگر تعداد زیادی از واژگان را بدانم

already there's still a lot of interesting things  I can learn and some of that vocabulary can then  

هنوز چیزهای جالب زیادی وجود دارد. چیزهایی که می‌توانم یاد بگیرم و برخی از آن واژگان می‌تواند

be used when talking about other things as  well uh cauldron you mean cauldron like ca  

هنگام صحبت درباره چیزهای دیگر استفاده شود. در

c a u l d r o actually I think let me check  that spelling I'm going to make sure that's

واقع فکر می‌کنم اجازه دهید املای آن را بررسی کنم، مطمئن می‌شوم که

correct yeah so if you're if you're  talking about like a large cooking  

درست است، بله، بنابراین اگر در مورد آن صحبت می‌کنید مانند یک قابلمه بزرگ آشپزی

pot like a witch uses a like those big black  pots that's a that's cauldron like that c a  

مانند یک جادوگر از دیگ‌های بزرگ سیاه استفاده می‌کند، آن دیگ‌هایی مانند دیگ هستند. این که

u l d r o n a cauldron cauldron uh when to  use times also for a comb uh yeah I guess  

دیگ دیگ را چه موقع برای شانه زدن هم استفاده کنم، بله، حدس بزنید

you could you could probably do that  let's see I'm going to check that as

شما می‌توانید احتمالاً می‌توانید این کار را انجام دهید بیایید ببینیم این را نیز بررسی می‌کنم،

well yeah I suppose you could you could talk  about that for any kind of tool but if you have a  

بله، فکر می‌کنم می‌توانید برای هر نوع ابزاری در مورد آن صحبت کنید، اما اگر

question like that check Google and just see  if there's a like an image or a picture or an  

سؤالی مانند آن دارید، Google را بررسی کنید و فقط ببینید آیا وجود دارد مانند یک تصویر یا یک عکس یا

explanation that probably somebody would  be using that you can probably find some  

توضیحی که احتمالاً کسی از آن استفاده می‌کند و احتمالاً می‌توانید

search uh result where people are talking about  that uh typically on a on a comb though like we  

نتایج جستجویی را پیدا کنید که در آن افراد در مورد آن صحبت می‌کنند. ما

we refer to these things like lots of those  little things we call those teeth teeth like  

ما به این موارد اشاره می‌کنیم، مانند بسیاری از آن چیزهای کوچک که به آن دندان‌ها می‌گوییم مانند

regular teeth like this so if you have a lot  of them so and and this is kind of a tricky  

دندان‌های معمولی مانند این، بنابراین اگر شما تعداد زیادی از آنها دارید، و این یک چیز پیچیده است،

thing like these could be teeth in the same way  because it looks like a comb the only difference  

مانند اینها می‌توانند به همان شکل دندان باشند. به نظر می رسد یک شانه است، تنها تفاوت

is just the number of these things uh but for  a comb we have a lot of them together it kind  

فقط تعداد این چیزها است، اما برای یک شانه، ما تعداد زیادی از آنها را با هم داریم، به نوعی

of looks like the teeth in your mouth so we  talk about the teeth on a comb and you could  

شبیه دندان های موجود در دهان شما است، بنابراین ما در مورد دندان ها صحبت می کنیم. یک شانه و شما می‌توانید

talk about how fine they are like a fine toothed  comb a fine toothed comb uh is able to to like  

درباره اینکه چقدر خوب هستند مثل یک شانه دندانه خوب صحبت کنید یک شانه دندانه خوب می‌تواند دوست داشته باشد.

to you know scrape maybe tiny things out like  I could pull little I don't know bugs out of my  

hair or something like that with a fine toothed  comb so yes it's kind of technically times but  

چیزی شبیه به آن با یک شانه دندانه‌دار خوب، بنابراین بله، از نظر فنی خیلی وقت‌ها پیش می‌آید، اما

I think more people would refer to those as teeth  and it's kind of just naturally how we've come to  

فکر می‌کنم افراد بیشتری از آن به عنوان دندان یاد می‌کنند و این کاملاً طبیعی است. چگونه به

call those things uh is it correct to talk about  a handle of a knife yes so all of these things  

آن چیزها می‌گوییم، آیا درست است که درباره دسته چاقو صحبت کنیم، بله، بنابراین همه این چیزها

like a fork a knife and a spoon all have a handle  on them so it's the part where I put my hand the  

مانند یک چنگال، یک چاقو و یک قاشق، همه یک دسته دارند، بنابراین این قسمتی است که من دستم را در آن قرار می‌دهم.

handle just like I'm handling something I have  a handle on a fork knife and Spoon so cauldron  

دستگیره درست مثل چیزی که دارم دست می‌گیرم، دسته‌ای روی چاقوی چنگال و قاشقی دارم.

okay yes you guys are uh getting it uh let's see  did I miss something I think I wonder did I skip  

خوب بله، بچه‌ها آن را دریافت می‌کنید اوه بیایید ببینیم آیا من چیزی را از دست داده‌ام، فکر می‌کنم تعجب می‌کنم آیا از کسی رد شدم،

anybody from like a while ago uh let's see all  right let me I'm just going back and seeing if  

مثل چند وقت پیش، اوه، بیایید همه چیز را ببینیم، اجازه دهید من فقط برمی‌گردم و ببینم آیا

I skipped anybody Academy Book Club says I know  you speak Japanese how can I say spoon in Japanese  

من کسی را رد کردم باشگاه کتاب آکادمی می‌گوید می‌دانم شما ژاپنی صحبت می‌کنید چگونه می‌توانید من به ژاپنی می‌گویم قاشق

it's the same thing so like if I if I write it so  a spoon is is is taken from like from from outside  

این همان چیزی است، پس اگر من آن را طوری بنویسم، یک قاشق از خارج

of Japan so in this case you would have it like uh  so this is how you would write spoon in Japanese  

ژاپن گرفته شده است، بنابراین در این مورد شما می‌خواهم آن را داشته باشم، بنابراین به این صورت می‌توانی به ژاپنی قاشق بنویسی

there's no kanji for it actually there probably  is a kanji for it uh but most people would write  

کانجی برای آن وجود ندارد، در واقع احتمالاً یک کانجی برای آن وجود دارد، اما بیشتر مردم می‌نویسند

like suon spoon like that spoon uh but it's it's  it's like Su poo like that spoon spoon so anything  

مثل قاشق سوون مثل آن قاشق اوه، اما اینطور است  مثل سو پو مثل آن است. قاشق قاشقی برای هر چیزی

that's a like a foreign loan word like that so  most people are using chopsticks for things even  

که مانند یک کلمه قرضی خارجی است، بنابراین بیشتر مردم از چوب غذاخوری برای چیزهایی استفاده می‌کنند

for uh I mean you could like I think the like  the kind of Ladle uh the the den from uh Den  

برای اوه، منظورم این است که تو می‌توانی دوست داشته باشی، من فکر می‌کنم مانند ملاقه‌ای، اوه لانه‌ای از اوه دِن،

from China like for having Ramen like that kind of  ramen looking spoon that looks like that going to  

از چین، برای داشتن رامن مانند آن قاشق رامن که به نظر می‌رسد

draw this do my best to draw that well this is a  like a Ramen kind of bowl spoon and I don't know  

این را می‌کشد، تمام تلاشم را می‌کنم تا آنقدر خوب نقاشی کنم. این یک قاشق کاسه‌ای مانند رامن است و نمی‌دانم

if that's from that's probably from uh China as  well but uh a regular spoon like this this kind  

که احتمالاً از چین است یا نه، اما یک قاشق معمولی مانند این این نوع

of spoon here so that would be uh written in the  script for uh for non for non-natives or nonnative  

قاشق در اینجا نوشته می‌شود به‌خوبی برای غیر بومی‌ها یا

non-native words so there are uh three different  written scripts in Japanese actually four if you  

کلمات غیربومی، بنابراین سه اسکریپت مختلف نوشتاری در ژاپنی وجود دارد که در واقع چهار مورد وجود دارد، اگر

include English so it's it's it's like the the the  spoken language is pretty easy to learn but the  

انگلیسی را بگنجانید، بنابراین مانند این است که یادگیری زبان گفتاری بسیار آسان است، اما

written language is more difficult because you  have so many more characters but this is a one  

زبان نوشتاری دشوارتر است، زیرا شما نویسه‌های بسیار بیشتری دارید، اما این یکی

of the phonetic uh character sets called Katakana  for four and lone words like if I'm writing this  

از نویسه‌های آوایی است. اوه مجموعه کاراکترهایی به نام کاتاکانا برای چهار کلمه و تنها کلمات مانند اگر من این را بنویسم

in h would be like spoon like spoon and then put  like a noasa like that spoon and my my writing  

در h مانند قاشقی مانند قاشق خواهد بود و سپس مانند آن قاشق قرار می گیرد و نوشته من

in Japanese is pretty bad just like my writing  in English is not not so good either but you  

به ژاپنی بسیار بد است، درست مانند نوشته من به انگلیسی خیلی هم خوب نیست، اما شما

could write it in hiana for like usually little  kids are learning hiana first and then Katakana  

می‌توانید آن را به هیانا بنویسید، چون بچه‌های کوچک معمولاً اول هیانا و سپس کاتاکانا یاد می‌گیرند.

uh and if there is a character for that I'm sure  there is a like a kanji for that but very few  

مطمئناً یک کانجی برای آن وجود دارد، اما تعداد کمی از

people would know what that is most people  would just say spoon like that all right uh  

افراد می‌دانند که این چیست، بیشتر مردم فقط می‌گویند قاشقی مثل آن خیلی خب،

let's see if I missed anybody else uh let's  see I think I got that I got that and let's

بیایید ببینیم آیا من برای کسی دیگر از دست دادم یا نه، بیایید ببینیم فکر می‌کنم متوجه شدم که آن را دریافت کردم و

see let's see M says hello in my dentist office  I didn't know I just learned the name of the last  

ببینیم بیایید ببینیم که M در مطب دندانپزشکی سلام می‌کند نمی‌دانستم نام آخرین

teeth wisdom teeth yes it's it's w i s w i s d  o m wisdom teeth so these are the like the back  

دندان‌های عقل را یاد گرفتم بله، این است w i s w i s d o m دندان‌های عقل پس این‌ها مانند دندان‌های عقب هستند

teeth your wisdom teeth wisdom teeth the ones in  the in the back and sometimes those are pulled uh  

دندان عقل شما دندان عقل آن‌هایی هستند که در پشت هستند و گاهی این

when kids are young so I had my wisdom teeth  pulled uh when I was getting my teeth coming  

دندان‌ها وقتی بچه‌ها کوچک هستند کشیده می‌شوند.

in my wisdom teeth uh let's see anybody else I  think we got everybody look at that all right  

دندان عقل من اوه بیا کس دیگری را ببینیم، فکر می‌کنم همه را خوب دیدیم

and V says you looking like uh Rick

و وی می‌گوید شبیه ریک

Grimes what was the name of what was the name  of his son I forget that I haven't seen that  

گرایمز هستی اسم پسرش چی بود یادم میره

show in a while what's the name of that what's  the name of his son what was what was the name  

خیلی وقته اون برنامه رو ندیده بودم اسم پسرش چی بود اسم

of Rick grimes's son uh in the in that show Carl  right Carl Carl he'd be yelling for his son Carl  

پسر ریک گرایمز چی بود که کارل را نشان می‌دهد درست کارل کارل او برای پسرش کارل فریاد می‌زند

let's see thean is adri I have a problem that  I don't okay I answered that one already uh  

بیایید ببینیم که آدری است من مشکلی دارم که خوب نیستم جواب دادم این یکی قبلاً اوه

uh there are specific names for forks with four  two and or four3 and two tin uh yeah it depends  

اوه، نام‌های خاصی برای چنگال‌ها با چهار دو یا چهار3 و دو قلع وجود دارد، آره، بستگی دارد

on what you're eating I think cuz there could be  uh like a fork with you know like three tin could  

به چیزی که می‌خورید، فکر می‌کنم چون می‌تواند مانند یک چنگال با شما باشد، می‌دانید که سه قوطی می‌تواند

be a dessert fork or it could be a salad fork or  something like that it could be just depending  

یک دسر باشد. چنگال یا می‌تواند یک چنگال سالاد یا چیزی شبیه به آن باشد، می‌تواند فقط

on the uh particular food you're eating so there  could be more than one like three Ed Fork but it  

به غذای خاصی که می‌خورید بستگی داشته باشد، بنابراین ممکن است بیش از یک چنگال مانند سه اد باشد. چنگال، اما

depends on what you're eating so you could have I  don't know like an oyster fork or something I it  

بستگی به چیزی دارد که می‌خورید، بنابراین می‌توانید بخورید، نمی‌دانم مانند چنگال صدف یا چیزی که من آن را می‌دانم.

just depends on the kind of food you're eating but  I'm sure if you Google that you would find a lot  

بسیاری

of interesting answers or examples about that  uh let's see Juan Carlos says I'm not getting  

از پاسخ‌ها یا مثال‌های جالب در مورد آن، بیایید ببینیم خوان کارلوس می‌گوید من متوجه نمی‌شوم که

the hang of the lesson did you start from the  beginning or are you just meeting us now Juan  

آیا شما از ابتدا شروع کردید یا اکنون با ما ملاقات می‌کنید خوان

Carlos I recommend you go back when we're finished  and listen to the whole thing uh let's see uh  

کارلوس به شما توصیه می‌کنم وقتی کارمان تمام شد برگردید و همه چیز را گوش کنید، بیایید ببینیم اوه

dunker says you're teaching technique is very good  once I couldn't speak a single word of English but  

دانکر می‌گوید که شما در حال تدریس هستید تکنیک بسیار خوبی است یک بار که نمی‌توانستم حتی یک کلمه انگلیسی صحبت کنم، اما

after watching your video now I can speak English  fluently glad to hear it look at that uh L me says  

پس از تماشای ویدیوی شما، اکنون من می‌توانم انگلیسی را روان صحبت کنم، خوشحالم که آن را می‌شنوم، به آن نگاه کنید، من می‌گوید

Hi I can't pronounce the knife correctly you  mean the word knife knife knife knife did I say  

سلام، من نمی‌توانم knife را درست تلفظ کنم، منظور شما کلمه knife knife است چاقو چاقو

it correctly let's see I'm not getting the hang  of the lesson yes you're you're saying that but  

درست گفتم بیایید ببینیم درس را نمی‌فهمم بله شما دارید می‌گویید، اما

like in this case to get the hang of something  typically means so your your your English is  

مثل این مورد، فهمیدن چیزی معمولاً به این معنی است که انگلیسی شما

correct but the usage is incor correct uh in the  sense that like getting the hang of something is  

درست است، اما استفاده از آن درست نیست، به این معنا که مثل دست زدن به چیزی

usually about a skill so let's say I I have a a  knife and I'm trying to learn how to balance a  

معمولاً یک مهارت است، بنابراین فرض کنید من یک چاقو دارم و دارم تلاش می‌کنم برای اینکه یاد بگیرم چگونه یک

knife and I and I have this in my hand and I'm  like I can't um I can't do it properly I'm not  

چاقو را متعادل کنم و من و من این را در دست داریم و انگار نمی‌توانم آن را به درستی انجام دهم.

getting the hang of this so that's like a skill  or an action I'm trying to do I'm not getting  

من سعی می‌کنم انجامش دهم، نمی‌توانم

the hang of it but as I as I keep doing it look  trying to find the Bal I'm getting the hang of  

آن را انجام دهم، اما همانطور که به انجام آن ادامه می‌دهم، به دنبال تلاش برای یافتن بال هستم، دارم از

it so now I'm getting the hang of or I got the  hang of it now so I got the hang of it I know how  

آن استفاده می‌کنم، بنابراین اکنون دارم آن را دریافت می‌کنم. دست از کار افتادم یا اکنون آن را به دست آوردم، بنابراین به آن دست پیدا کردم، می‌دانم چگونه می‌توانم

to do something and I'm feeling confident about a  particular skill but if you're not understanding  

کاری را انجام دهم و در مورد یک مهارت خاص احساس اطمینان می‌کنم، اما اگر

something that's a little bit different you  could just say like I'm not understanding a  

چیزی را که کمی متفاوت است متوجه نمی‌شوید، فقط می‌توانید بگویید مثلاً من یک

lesson or I don't understand some some particular  vocabulary or something but now that's a little  

درس را نمی‌فهمم یا برخی از واژگان خاص یا چیزی را نمی‌فهمم، اما اکنون این

bit different than getting the hang of something  which refers to a skill or action okay hopefully  

کمی متفاوت از درک چیزی است که به یک مهارت یا عمل اشاره دارد، امیدوارم

that makes sense so if you're just talking about  like I don't understand some particular part of  

که منطقی باشد، بنابراین اگر فقط در مورد آن صحبت می‌کنید، مثلاً بخش خاصی از

a lesson or whatever I'm saying uh in that  case you would say I don't know like I don't  

یک درس یا هر چیزی که می‌گویم را نمی‌فهمم، در آن صورت، می‌گویید نمی‌دانم. نمی‌فهمم

understand or I I don't I don't know like  please explain it more or something or you  

یا نمی‌دانم نمی‌دانم، لطفاً بیشتر یا چیزی توضیح دهید یا

could let me know a specific thing you don't  understand uh how can we know the difference  

می‌توانید یک چیز خاصی را به من بگویید که نمی‌فهمید، چطور می‌توانیم بدانیم تفاوت

between pathway and pathway says Osiris uh well  they're basically the same thing you I mean it's  

بین مسیر و مسیر می‌گوید اوزیریس، خب، آنها اساساً همان چیزی هستند که شما می‌گویید، منظورم این است

a a way what try to try to think about let me  let me give you two tips about vocabulary here

راهی است که سعی کنید به آن فکر کنید، اجازه دهید من در اینجا دو نکته در مورد واژگان به شما ارائه دهم،

all right this this is a good a good  thing to uh remind people about so two  

خوب این یک چیز خوب است برای یادآوری این دو

tips about vocabulary uh the first one  is that when you ask uh a native speaker  

نکته در مورد واژگان

or a teacher about particular vocabulary  like we have path and then way and then

ما مسیر داریم و سپس راه و سپس

pathway if you say what is the difference between  these things or why like why do we have these  

مسیر اگر بگویید چه تفاوتی بین این چیزها وجود دارد یا چرا ما این

different words uh the first thing to remember  is that if you if you think about like specific  

کلمات متفاوت را داریم، اولین چیزی که باید به خاطر بسپارید این است که اگر به کلمات خاص فکر کنید،

words words will go with specific situations so  as an example if someone asks me uh what does the  

کلمات با آنها همراه می شوند. موقعیت‌های خاص، به عنوان مثال، اگر کسی از من بپرسد که

word trunk mean I would say well it depends on the  situation so trunk could mean like the nose of an  

کلمه خرطوم به چه معناست، می‌توانم بگویم که بستگی به موقعیت دارد، بنابراین خرطوم می‌تواند به معنای بینی یک

elephant so if I draw an elephant over here like  that so this nose of the elephant that's called  

فیل باشد، بنابراین اگر من یک تصویر بکشم فیل اینجا مثل آن است بنابراین این دماغ فیل که به آن می گویند

the trunk trunk of an elephant the trunk is also  the the kind of body part of something here's a  

خرطوم فیل، خرطوم هم همان قسمت بدن چیزی است که اینجا

tree so this part over here this is the trunk of  a tree I could also have a like a traveling box  

درخت است، بنابراین این قسمت اینجا، خرطوم یک درخت است که من هم می توانستم داشته باشم. جعبه ای مانند یک جعبه مسافرتی

like that uh this is also known as a trunk so  if you're talking about what does a word mean  

مانند آن، اوه، این به عنوان صندوق عقب نیز شناخته می شود، بنابراین اگر در مورد معنای کلمه صحبت می کنید،

remember that vocabulary is always connected with  a particular situation or a particular thing uh so  

آن واژگان را به خاطر بسپارید همیشه با یک موقعیت خاص یا یک چیز خاص مرتبط است، بنابراین

when you ask about like what do these words mean  most people are going to be thinking okay like let  

وقتی می‌پرسید معنی این کلمات چیست، بیشتر مردم فکر می‌کنند خوب هستند، اجازه دهید

me try to think of a specific situation where we  use path but not you know pathway something like  

من سعی کنم به موقعیت خاصی فکر کنم که از مسیر استفاده می‌کنیم، اما شما مسیر را نمی‌دانید. چیزی شبیه به

that um but that's the first thing to remember  so when you're asking people about vocabulary try  

آن اما این اولین چیزی است که باید به خاطر بسپارید، بنابراین وقتی از مردم در مورد واژگان سوال می‌پرسید سعی کنید

to think about a situation for that particular  vocabulary okay because the second thing about  

درباره موقعیتی برای آن واژگان خاص فکر کنید، زیرا مورد دوم در مورد

this is that sometimes a word could be used one  way but it could not be used in another okay so  

این به این صورت است که گاهی اوقات یک کلمه را می‌توان به‌صورتی استفاده کرد، اما نمی‌توان آن را به نحوی دیگر استفاده کرد، بنابراین

uh often like the word word path or way or pathway  like I can talk about like a direction I'm moving  

اغلب مانند کلمه مسیر یا راه یا مسیر مثل من می‌توانم درباره آن صحبت کنم مانند جهتی که در حال حرکت هستم

but there might not be a physical path or some  like particular you know like like line on the  

اما ممکن است وجود نداشته باشد. یک مسیر فیزیکی یا یک مسیر فیزیکی که می‌دانید مانند یک خط روی

ground uh or even like a particular way I'm I'm  going somewhere so as an example if we're trying  

زمین یا حتی مانند یک راه خاص، من به جایی می‌روم، به عنوان مثال، اگر سعی می‌کنیم

to compare these just like we look at uh here's  a very simple Vin diagram where we look at a word  

اینها را دقیقاً شبیه به نظرمان مقایسه کنیم. در اینجا یک نمودار Vin بسیار ساده است که در آن ما به یک کلمه نگاه می کنیم،

like here's the word path and here's the word way  and there's sometimes when they could both mean  

مانند اینجا کلمه path و اینجا کلمه way است و گاهی اوقات وجود دارد که هر دو می توانند معنای

the same thing and sometimes when they might mean  something different and you couldn't use them uh  

یکسانی داشته باشند و گاهی اوقات ممکن است معنای متفاوتی داشته باشند و شما نمی توانید از آنها استفاده کنید. اوه

in some you know some way uh or some like I just  used the word way uh in there but that would be  

در بعضی از آنها به طریقی می‌دانید اوه یا بعضی مانند من فقط از کلمه way uh در آنجا استفاده کردم، اما این می‌تواند

like a different a different usage again of like  path to do something so if I say like if I'm like  

مانند یک استفاده متفاوت دوباره از مسیر مشابه باشد. چیزی پس اگر بگویم مثل اگر می‌خواهم به

looking this way you know if I'm talking about  like which way am I looking right now like I'm  

این طرف نگاه کنم، می‌دانید که اگر درباره آن صحبت می‌کنم، مثل اینکه الان به کدام سمت نگاه می‌کنم، مثل اینکه به

looking in which direction so it's not uh it's  not talking about a path specifically I'm just  

کدام سمت نگاه می‌کنم، پس اینطور نیست که درباره یک مسیر به طور خاص صحبت نمی‌کنم. من فقط

talking about a Direction so in that example path  and way would be two different meanings okay so  

در مورد یک جهت صحبت می کنم، بنابراین در آن مسیر مثال و راه دو معنی متفاوت خواهد داشت، بنابراین

you wouldn't use them I wouldn't say like which  path because a path is typically like a line or  

شما از آنها استفاده نمی کنید، من نمی گویم کدام مسیر است، زیرا یک مسیر معمولاً مانند یک خط یا

even if it's not a physical drawn line it's  it's usually like a good way to get from one  

حتی اگر یک خط رسم شده فیزیکی نباشد، معمولاً مانند یک راه خوب برای رفتن از یک

place to another so what's this like the shortest  path uh between two points so this the shortest  

مکان به مکان دیگر است، بنابراین این کوتاه‌ترین مسیر بین دو نقطه چیست، بنابراین این کوتاه‌ترین

path between two points is a straight line so even  if I don't uh even if I don't know or can't see  

مسیر بین دو نقطه، یک خط مستقیم است. حتی اگر ندانم، حتی اگر

a particular path there that's the same idea of  moving from one direction to another so you could  

مسیر خاصی را در آنجا ندانم یا نتوانم ببینم، همان ایده حرکت از یک جهت به سمت دیگر است تا بتوانید

also talk about what's the shortest way between  or the shortest way to get from one point to the  

هم صحبت کنید. در مورد اینکه کوتاه‌ترین راه بین یا کوتاه‌ترین راه برای رسیدن از یک نقطه به نقطه

other and in that case path and way have the same  meaning okay so I'm I'm trying to give you a bit  

دیگر چیست و در این صورت مسیر و راه به همان معنا خوب است، بنابراین سعی می‌کنم کمی

more of a detailed explanation about this but it's  really proving these two points so when we learn  

توضیح مفصل‌تری در مورد این موضوع به شما بدهم. اما واقعاً این دو نکته را ثابت می‌کند، بنابراین وقتی چیزی را یاد می‌گیریم که

something the vocabulary goes with a particular  situation so if you just ask a person what does  

دایره لغات با یک موقعیت خاص مطابقت دارد، بنابراین اگر از شخصی بپرسید که

a word mean they're going to ask you well mean for  what situation or when or where might we use that  

یک کلمه به چه معناست، او به خوبی از شما می‌پرسد. برای چه موقعیتی، چه زمانی یا کجا می‌توانیم از آن استفاده کنیم

and then the second thing is that connected to  this like we might have some vocabulary that means  

و بعد دومین چیز این است که به این مرتبط است، مثلاً ممکن است واژگانی داشته باشیم که

one thing in one situation and means something  different in another situation okay so these  

در یک موقعیت به معنی   یک چیز باشد و در موقعیتی دیگر به معنی چیزی  متفاوت باشد، خوب پس

are they're they're connected but I'm trying to  explain them as two different things let me know  

اینها هستند وصل هستم، اما سعی می‌کنم آنها را به عنوان دو چیز متفاوت توضیح دهم،

if that makes sense though so when people ask me  what's the difference between this word or that  

اگر منطقی است به من اطلاع دهید، بنابراین وقتی مردم از من می‌پرسند تفاوت بین این کلمه یا آن

word or what is like what is this one word mean I  would say well it depends okay so like vocabulary  

کلمه چیست یا این یک کلمه چیست؟ یعنی من می‌توانم بگویم خوب بستگی دارد، پس مثل واژگان

and meaning I've given this example many times  but you can it's it's like kind of two hands  

و یعنی من این مثال را بارها آورده‌ام اما شما می‌توانید این مثل دو دست

or two sticks or something that hold each other up  that make something meaningful to you so you can't  

یا دو چوب یا چیزی است که همدیگر را بالا نگه می‌دارد که چیزی برای شما معنادار می‌کند تا بتوانید

just have the word by itself because a word by  itself doesn't mean anything it's a word connected  

فقط کلمه را به خودی خود نداشته باشید زیرا یک کلمه به خودی خود معنایی ندارد، یک کلمه مرتبط است

with something in a situation like the word dark  or if I just make up some new sound like GL so  

با چیزی در موقعیتی مانند کلمه تاریک یا اگر فقط صدای جدیدی ایجاد کنم مانند GL بنابراین

GL like it could mean something maybe I'm talking  about a real word or something you just don't know  

GL مانند آن می‌تواند به معنای چیزی باشد، شاید من درباره یک کلمه واقعی صحبت می‌کنم یا چیزی که شما فقط نمی‌دانید

yet uh but it doesn't mean anything to you because  it's not uh connected to to like how we uh you  

هنوز اوه، اما برای شما معنی ندارد، زیرا به این موضوع مرتبط نیست که ما چگونه می‌دانیم

know how we would how we would use something in in  the real world so when you're learning vocabulary  

چگونه از چیزی در دنیای واقعی استفاده می‌کنیم، بنابراین وقتی واژگان را یاد می‌گیرید

try not to think about the vocabulary by itself  it's always the vocabulary with some situation  

سعی کنید به خودی خود به آن واژگان فکر نکنید. برخی از موقعیت ها

and then the second part of this is that even if  you might have one meaning for one situation just  

و سپس قسمت دوم این است که حتی اگر ممکن است برای یک موقعیت فقط

like this trunk example there could be the word  trunk for the elephant trunk or this trunk kind of  

مانند این مثال خرطوم یک معنی داشته باشید، ممکن است کلمه خرطوم برای خرطوم فیل یا این خرطوم نوعی

chest or this trunk like the body like the trunk  of your body is the like your torso so the if I  

سینه یا این خرطوم مانند بدن باشد. تنه بدنت مثل تنه‌ات است، پس اگر من

have a person like this here the arms so this part  here just like the trunk of a tree of the trunk  

آدمی مثل این را اینجا داشته باشم بازوها پس این قسمت اینجا درست مثل تنه درخت تنه

of a person okay so these are your arms and legs  up here but the the middle part your body that's  

یک آدم است. خوب پس اینها دستها و پاهای شما هستند این بالا، اما قسمت میانی بدن شماست که

holding it together just like a tree trunk like  that that's holding the arms of the tree the the  

آن را به هم چسبانده است، درست مثل یک تنه درخت، مثل  که بازوهای درخت را گرفته است،

the limbs of the tree so it's not it's not like  your belly is the whole thing so the belly is  

اندام درخت را گرفته تا شبیه شکم شما نباشد. این همه چیز است، بنابراین شکم

just down here but I'm talking about the whole  thing that's all your trunk right there okay if  

اینجا پایین است، اما من در مورد همه چیز صحبت می کنم که تمام تنه شما همان جاست، خوب اگر

you're ever unsure about particular vocabulary  like that I would uh you can ask a teacher  

در مورد واژگان خاصی مثل آن مطمئن نیستید، می‌توانید از معلمی بپرسید،

like you're asking me right now or you could ask  Google but the point is to get many examples uh  

مثل اینکه الان از من می‌پرسید یا می‌توانید از Google بپرسید، اما نکته این است که مثال‌های زیادی به دست آورید

and really understand as like as much as you can  about a particular thing and so we're looking at  

و واقعاً به اندازه خودتان بفهمید. می‌توان درباره یک چیز خاص و بنابراین ما به

these examples like when would I say path when  would I say way when would I say pathway uh it  

این مثال‌ها نگاه می‌کنیم، مثلاً چه زمانی می‌توانم بگویم مسیر چه زمانی می‌خواهم بگویم راه‌چه زمانی می‌توانم بگویم مسیر آهان

depends on the situation and I don't want to do a  whole lesson on the differences in these but I'm  

بستگی به موقعیت دارد و من نمی‌کنم می‌خواهم یک درس کامل در مورد تفاوت‌های اینها انجام دهم، اما

trying to educate you here like you might want to  take each of these words do a Google image search  

سعی می‌کنم در اینجا به شما آموزش بدهم که ممکن است بخواهید  هر یک از این کلمات را برای آنها جستجوی تصویری در Google انجام دهید

for them and see what you get and see how those  differences might be like here's one way where  

و ببینید چه چیزی به دست می‌آورید و ببینید این تفاوت‌ها چگونه ممکن است باشد. در اینجا یکی از راه‌هایی است که

we could use path and here's one way where we  might use something else so I'm always thinking  

می‌توانیم از مسیر استفاده کنیم و این یک راه است که می‌توانیم از چیز دیگری استفاده کنیم، بنابراین من همیشه به این فکر می‌کنم

like how can I how can I give you an example of  something that they're different like like what  

چگونه می‌توانم چگونه می‌توانم به شما نمونه‌ای از  چیزی را ارائه دهم که آنها با هم متفاوت هستند.

way am I looking right now like I'm looking this  way but that has nothing to do with the path I'm  

در حال حاضر به چه سمتی نگاه می‌کنم، مثل اینکه این طرف را نگاه می‌کنم، اما این ربطی به مسیری ندارد که من مسیری را

not following some direction from one place to  another okay so sometimes a path and a way could  

از یک مکان به مکان دیگر دنبال نمی‌کنم، خوب است، بنابراین گاهی اوقات یک مسیر و یک راه ممکن است به

mean two different things and sometimes they  mean the same thing okay so if you're talking  

معنای دو چیز متفاوت باشد و گاهی اوقات معنی آنها یکسان است، بسیار خوب، بنابراین اگر شما

about a Garden Path like just walking on a path by  your house or something like that you could call  

در مورد مسیر باغ صحبت می کنید، مانند راه رفتن در مسیری در کنار خانه یا چیزی شبیه به آن، می توانید

that a path so the path is more talking about the  thing you're walking on and the way is like okay  

آن را یک مسیر بنامید تا مسیر بیشتر در مورد آن صحبت شود. چیزی که شما روی آن قدم می‌زنید و مسیر درست است،

here's a particular direction like we're trying  to go somewhere so it's basically describing the  

اینجا یک جهت خاص است، مثلاً ما سعی می‌کنیم به جایی برویم، بنابراین در اصل

same thing so I'm walking on a path but this  path is the way to some particular place like  

همان چیزی را توصیف می‌کند، بنابراین من در مسیری قدم می‌زنم، اما این مسیر، راهی است به یک مکان خاص. مثل

if I'm just walking on a random path but I'm not  I'm not going anywhere it's not really a way to  

اگر من فقط در یک مسیر تصادفی قدم می‌زنم، اما نمی‌روم، جایی نمی‌روم، واقعاً راهی برای به

get something I'm just kind of walking I could  see a path on the ground and start walking on  

دست آوردن چیزی نیست که من هستم نوعی راه رفتن، می‌توانستم مسیری را روی زمین ببینم و شروع به راه رفتن کنم،

it but I'm not going anywhere or the path doesn't  actually take me anywhere so it's not really like  

اما جایی نمی‌روم یا مسیر مرا به جایی نمی‌برد، بنابراین واقعاً

a way to get to a particular place it could be a  way to Nowhere you could think about it like that  

راهی برای رسیدن به یک مکان خاص نیست، می‌تواند یک راه باشد. way to Nohere شما می‌توانید در مورد آن اینطور فکر کنید

like a path to Nowhere uh and pathway and path are  typically the same thing okay so that was a long  

مانند مسیری به هیچ جا آه و مسیر و مسیر معمولاً یکسان هستند، بنابراین

explanation about this but it's really important  this is the same thing for me learning Japanese if  

توضیح طولانی در این مورد بود، اما واقعاً مهم است اگر فقط یک کلمه را بشنوم، این همان چیزی است که من ژاپنی را یاد می‌گیرم،

I just hear a word and I think okay what does  that mean what I really should be asking is  

و فکر می‌کنم خوب است، آنچه که واقعاً باید بپرسم این است که

what does that mean in the context where I heard  the word so I'm trying to connect the word with  

در زمینه‌ای که کلمه را شنیده‌ام به چه معناست، بنابراین سعی می‌کنم این کلمه را به هم وصل کنم. کلمه را با

the situation you always want to begin with the  situation because the situation is the ultimate  

موقعیتی که همیشه می‌خواهید با موقعیت شروع کنید، زیرا موقعیت در نهایت

thing where you'll be using the vocabulary so  if I'm just s if I'm looking at a list of words  

چیزی است که در آن از واژگان استفاده خواهید کرد، بنابراین اگر من فقط به فهرستی از واژگان نگاه می‌کنم کلمات

in a textbook that doesn't really teach me it  doesn't give me confidence about how to use  

در یک کتاب درسی که واقعاً آن را به من نمی‌آموزد  به من اعتماد به نفس نمی‌دهد که چگونه از

something in a real situation because I haven't  seen natives use it in a real situation okay so  

چیزی در موقعیت واقعی استفاده کنم، زیرا من ندیده‌ام که بومی‌ها از آن در موقعیت واقعی استفاده کنند، خوب است

if I'm just if I read a list of words like path  and way and pathway it's less helpful and I feel  

اگر فقط بخوانم فهرستی از کلماتی مانند مسیر و راه و مسیر کمتر مفید است و من

less confident than if I if I see natives talk  about like oo like that's the way to the post  

اعتماد به نفس کمتری نسبت به زمانی که ببینم بومی‌ها در مورد آن صحبت می‌کنند مانند راه و مسیری است که به

office okay or like this is the path to the post  office so I see oh like they're they're descri  

اداره پست می‌رسد. خوب یا مثل اینکه این مسیری است که به اداره پست می‌رسد، بنابراین می‌بینم آه، انگار آنها دارند توصیف می‌کنند که

desing it's basically the same thing but it's  a slightly a slightly different Nuance one is  

اساساً یک چیز است، اما کمی متفاوت است.

talking about the kind of thing you're walking on  or this this like way of getting someplace but the  

یا این مانند راهی برای رسیدن به جایی است، اما

other is it's more talking about the direction or  the destination uh that's the way about something  

دیگری این است که بیشتر در مورد مسیر یا مقصد صحبت می کنیم، آهان، این راه در مورد چیزی   است،

so we could also talk about like uh the path  to do something like the path to uh becoming a  

بنابراین ما می توانیم در مورد چیزی مانند اوه راه برای انجام کاری مانند مسیر تبدیل شدن به یک

good English speaker all right like the path to  uh I don't know learning Metallurgy or whatever  

انگلیسی زبان خوب  مثل مسیری که به اوه من نمی دانم متالورژی یاد بگیرم یا هر چیز دیگری

like any kind of thing that you might be learning  there's a path to doing that thing there's also a  

مانند هر چیزی که ممکن است در حال یادگیری آن باشید  راهی برای انجام آن کار وجود دارد. همچنین

way to do that thing so in that sense like we're  talking about the same thing but do you get the  

روشی برای انجام آن کار، به این معنا که ما در مورد یک چیز صحبت می کنیم، اما آیا

subtle difference that sometimes is used there  where the path is like the kind of thing that  

تفاوت ظریفی را دریافت می کنید که گاهی اوقات در آنجا استفاده می شود، جایی که مسیر مانند چیزی که

you're on and it could be a physical thing or  a figurative thing so not like an actual thing  

شما روی آن هستید و می‌تواند یک چیز فیزیکی یا یک چیز مجازی باشد، بنابراین نه شبیه یک چیز واقعی

like a Garden Path like rocks on the ground  uh but sometimes they could be different  

مانند یک مسیر باغ مانند سنگ‌های روی زمین اوه، اما گاهی اوقات آنها می‌توانند متفاوت باشند

all right so always be looking for that if you  just hear a random word it's much better to get  

خیلی خوب، بنابراین همیشه به دنبال آن باشید. شما فقط یک کلمه تصادفی می شنوید، خیلی بهتر است

a bunch of examples to feel more confident like  ask chat GPT a good question is like when is the  

مجموعه ای از مثال ها را به دست آورید تا اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، مانند بپرسید چت GPT یک سؤال خوب مانند زمانی که

word path different from the word way or when  can I use path and way together uh or they mean  

مسیر کلمه با کلمه way متفاوت است یا چه زمانی می‌توانم از مسیر و راه با هم استفاده کنم، یا آنها به

the same thing but when do they not mean the same  thing and then chat gbt is very good about giving  

یک معنی هستند، اما چه زمانی معنی یکسانی ندارند و سپس گپ gbt برای ارائه

you a bunch of examples just like I'm doing right  now but chat DBT is is there whenever you need it  

یک سری مثال به شما بسیار خوب است، درست مانند آنچه من در حال حاضر انجام می‌دهم، اما با DBT چت کنید. هر زمان که به آن نیاز داشتید وجود دارد

uh but that's a good way to get those examples  but remember the the bigger deeper point and I'm  

اوه، اما این راه خوبی برای به دست آوردن این مثال‌ها است، اما نکته عمیق‌تر را به خاطر بسپارید و من

talking about this in my book as well because  it's such an important point is we begin with  

در کتابم نیز در مورد آن صحبت می‌کنم چون نکته بسیار مهمی است این است که ما با

the situation because the vocabulary is actually  attached to the situation for this meaning just  

موقعیت شروع می کنیم زیرا واژگان در واقع به موقعیت به این معنی متصل است

like this example here so the first time a child  hears the word trunk it's usually this example  

مانند این مثال در اینجا بنابراین اولین باری که کودک کلمه تنه را می شنود معمولاً این مثال است

here so a child hears the word trunk and they  connect that with the situation like they go  

در اینجا بنابراین کودک کلمه را می شنود. خرطوم و آن‌ها این را با موقعیت مرتبط می‌کنند، مثل اینکه

to the zoo with their parents and the child says  oh look at that like that's an elephant uh like  

با والدینشان به باغ‌وحش می‌روند و کودک می‌گوید آه، به آن نگاه کن، مثل این یک فیل است، مثل

an elephant is over here uh and the mom or the  dad or somebody says o look at the long trunk  

یک فیل اینجاست، و مادر یا پدر یا کسی می‌گوید: «به خرطوم بلند نگاه کن»

and the child gets a very clear look at that it's  got a long nose it's a long trunk and they will  

و کودک به وضوح می‌بیند که بینی بلند است، خرطوم بلندی است و آن‌ها

make that connection this word means this that's  what they know okay now the next time the child  

این ارتباط را برقرار می‌کنند. این کلمه یعنی این چیزی که آنها می دانند خوب است دفعه بعد که کودک

hears like oh look at that look at at that trunk  over there and like it's a trunk for putting your  

می شنود مثل اوه به آن نگاه کنید به آن تنه آن طرف و انگار یک تنه برای گذاشتن است

clothes in for taking a trip and now the child is  wait is like wait a minute I thought trunk meant  

لباس‌های شما برای سفر و حالا کودک منتظر است مانند یک دقیقه صبر کنید فکر می‌کردم خرطوم به معنای

the nose of an elephant and now they're learning  that actually this sound the sound trunk it can  

بینی یک فیل است و حالا آنها یاد می‌گیرند که در واقع این صدای خرطوم صوتی می‌تواند

also mean something else or they also might  learn about the trunk of a tree or the trunk  

معنای دیگری نیز داشته باشد یا ممکن است آنها نیز معنی داشته باشند. درباره تنه یک درخت یا تنه

of their body and in all these examples you're  not beginning with just like a word by itself  

بدن آن‌ها بیاموزید و در همه این مثال‌ها شما مانند یک کلمه به تنهایی با آن شروع نمی‌کنید، بلکه

it's always a word connected with with a situation  so this is a situation it's a thing by itself like  

همیشه کلمه‌ای است که با یک موقعیت مرتبط است. بنابراین این یک وضعیت است، به خودی خود چیزی است مانند

this is the trunk the nose of an elephant or the  trunk the box over here or the trunk the base or  

این خرطوم است بینی یک فیل یا خرطوم جعبه اینجا یا خرطوم پایه یا

or kind of main area of a tree and the branches  come off that just like just like your body has  

یا نوعی ناحیه اصلی درخت و شاخه‌ها جدا می‌شوند که درست مانند مثل اینکه بدن شما دارای

kind of branches that come off in the same way all  right does that make sense so when you're learning  

شاخه‌هایی است که به یک شکل جدا می‌شوند، کاملاً منطقی است، بنابراین وقتی در حال یادگیری

vocabulary the point is not to uh like try to take  a bunch of words like this and and try to memorize  

واژگان هستید، نکته این نیست که سعی کنید یک دسته از واژگان را بردارید. کلماتی مانند این و و سعی کنید معانی آنها را به خاطر بسپارید،

the meanings of them it's to try to connect the  words with different things and sometimes those  

این است که سعی کنید کلمات را با چیزهای مختلف وصل کنید و گاهی اوقات این

words will mean like different or even related  things okay but the point is the more examples you  

کلمات مانند چیزهای مختلف یا حتی مرتبط معنی خواهند داشت، اما نکته اینجاست که هر چه مثال های بیشتری به

get uh the more you will feel confident about what  words mean and you will understand how sometimes  

دست آورید، احساس بیشتری خواهید کرد. در مورد معنای کلمات مطمئن هستید و خواهید فهمید که چگونه گاهی اوقات

they are connected and sometimes they are not all  right that was kind of a long a long explanation  

آنها به هم متصل می شوند و گاهی اوقات همه چیز درست نیست که یک توضیح طولانی بود

but let's see uh okay and Marcel as back nice to  see is it correct to say I scooped in my fork in  

اما بیایید ببینیم اوه خوب و مارسل خوب است که می‌بینم آیا درست است که بگوییم من چنگالم را در

the spaghetti Bowl then I twisted it yes you can  talk about scooping so a scoop like you could  

کاسه اسپاگتی فرو کردم، سپس آن را پیچاندم بله، می‌توانید در مورد قاشق زدن صحبت کنید تا

scoop with a knife you could scoop with a spoon  you could scoop with a fork all those actions  

بتوانید با چاقو یک پیمانه مثل خودتان را با قاشق بردارید. یک چنگال همه آن اقدامات

are correct so I could scoop with this marker  as well okay I could scoop with my hand it's  

صحیح هستند، بنابراین من می‌توانم با این نشانگر هم اسکوپ کنم. می‌توانم با دستم جمع کنم، این

just a motion like digging where you're trying  to carry something like that it's just easiest  

فقط یک حرکت است مانند حفاری جایی که می‌خواهید چیزی شبیه آن را حمل کنید، ساده‌ترین کار این است که

to usually scoop something with a you know like  with a spoon if it's if it's a liquid like a like  

معمولاً چیزی را با قاشقی که می‌دانید با قاشق بردارید، اگر مایعی باشد مانند

a soup or water or something like that but yes uh  if you're eating pasta you can talk about scooping  

سوپ یا آب یا چیزی شبیه به آن، اما بله، اگر ماکارونی می‌خورید، می‌توانید درباره برداشتن

the spaghetti and then twisting it uh with your  fork like that so some people like in Japan uh  

اسپاگتی و سپس پیچاندن آن صحبت کنید. آن را با چنگال خود به این شکل، بنابراین برخی از مردم ژاپن دوست دارند آه

people often use a fork and a spoon with their  pasta so they will scoop the pasta put it on the  

مردم اغلب از یک چنگال و یک قاشق با ماکارونی خود استفاده می کنند، بنابراین پاستا را با قاشق برمی دارند و آن را روی

spoon like that and twist it around like that and  then eat the pasta look at that isn't it amazing  

قاشق می گذارند و آن را به آن اطراف می چرخانند و سپس ظاهر ماکارونی را می خورند. این شگفت‌انگیز نیست   اینکه

how we can get all this interesting vocabulary  just from looking at a fork a knife and a spoon  

چگونه می‌توانیم این همه واژگان جالب را فقط با نگاه کردن به یک چنگال، یک چاقو و یک قاشق به دست آوریم.

pretty simple all right let's see making sure Juan  Carlo's got it I'm not quite sure I understand you  

بیایید ببینیم مطمئن شویم که خوان کارلو آن را فهمیده است من کاملاً مطمئن نیستم که شما را درک می کنم   آیا

could you dig into that a little bit more actually  I'm just practicing what I've learned not uh let's  

می توانید کمی بیشتر به این موضوع بپردازید در واقع من فقط چیزهایی را که آموخته ام تمرین می کنم نه آه، بیایید

see here I'm just practicing what I've learned uh  not hope you'd explain ah okay have learned okay  

اینجا ببینیم من فقط همان چیزی را که دارم تمرین می کنم یاد گرفتم اوه امیدوارم توضیح بدی آه باشه یاد گرفتم باشه

let's see uh okay Chris says Drew explain please  how to use the word typically explains please how  

بیایید ببینیم اوه باشه کریس میگه درو توضیح بده لطفا چگونه از این کلمه معمولاً استفاده کنیم توضیح می‌دهد لطفاً چگونه

to use the word which word are you talking about  uh by says you got a Gray beard glad to hear it  

کلمه را که در مورد آن صحبت می‌کنید استفاده کنید اوه، می‌گوید شما ریش خاکستری دارید از شنیدن آن خوشحالم

all right yes click that like button uh chat  Drew is better and more updated that's true yes  

بسیار خوب بله روی آن کلیک کنید مانند دکمه آه چت Drew بهتر و به روزتر است که درست است بله

chat d w chat Drew I need a better name for that  doesn't have a good ring to it like chat GPT does  

چت d w چت درو من به یک نام بهتر برای آن زنگ خوبی ندارد مانند چت GPT

so trunk is also the boot of a car yes so that's  yet another example uh in American in English the  

بنابراین صندوق عقب نیز صندوق عقب اتومبیل است بله پس همین است  یک مثال دیگر به زبان آمریکایی در انگلیسی،

back uh if we have a not so good picture of a car  over here uh where you can open up the trunk to  

اگر تصویری نه چندان خوب از یک ماشین در اینجا داشته باشیم، جایی که می‌توانید صندوق عقب را باز کنید تا

put your luggage and things that's also another  example of a trunk so uh theoretically uh in just  

چمدان‌ها و چیزهایتان را قرار دهید که نمونه‌ای دیگر از صندوق عقب است. فقط

in in Children Learning the language they could  actually hear all of these different examples of  

در کودکان یادگیری زبانی که می‌توانستند در واقع همه این مثال‌های مختلف

the word trunk first so a child might hear like  they may maybe they don't see an elephant or  

کلمه تنه را ابتدا بشنوند، بنابراین ممکن است کودک بشنود که شاید آن را نبیند فیل یا

something I don't know usually kids see an example  of an elephant on TV or a little doll or a toy  

چیزی که نمی‌دانم معمولاً بچه‌ها نمونه‌ای از یک فیل را در تلویزیون یا یک عروسک کوچک یا یک اسباب‌بازی

or something like that uh but they might also  hear the trunk of the car so this is in British  

یا چیزی شبیه به آن می‌بینند، اما ممکن است صدای صندوق عقب ماشین را هم بشنوند، بنابراین این به

English called the boot of the car the trunk of  the car so again another good example of how one  

انگلیسی به انگلیسی Boot of است. ماشین صندوق عقب ماشین، پس مثال خوبی دیگر از اینکه چگونه یک

word might mean different things it just depends  on the situation uh Miami says or Miami says I'd  

کلمه ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد، بستگی به موقعیتی دارد که میامی می گوید یا میامی می گوید من

love to ask you why you are getting wild with the  beard thank you are a great Wild am I getting wild  

دوست دارم بپرسم تو چرا با ریش وحشی می شوی متشکرم وحشی هستی آیا من با ریش وحشی می شوم

with the beard I I just got kind of lazy I think  I didn't feel like shaving so right now I've been  

من فقط یک جورایی تنبل شدم فکر می کنم حوصله ریش کردن نداشتم پس الان بودم

I've been a little bit busy I'm writing a book I'm  moving uh into a new uh house it's basically in  

کمی بودم کمی سرم شلوغ است، دارم کتابی می نویسم، دارم به یک خانه جدید نقل مکان می کنم، اساساً در

the same building where we are currently uh but uh  I've been kind of busy and I'm I don't really feel  

همان ساختمانی است که ما در حال حاضر در آن هستیم، اما اوه، من به نوعی مشغول بودم و من واقعاً دوست ندارم

like shaving so I kind of clean myself up a little  bit so I don't look I don't know like really  

اصلاح کنم، بنابراین کمی خودم را تمیز می‌کنم تا به نظر نمی‌آید که واقعاً

homeless or whatever but uh I'll I'll probably  shave it off pretty soon it does get a little bit  

بی‌خانمان یا هر چیز دیگری هستم، اما اوه، احتمالاً آن را زیبا خواهم کرد. به زودی کمی حل می‌شود

uh let's seeus says hi Drew do people in the  states use such Expressions as the dog's breakfast  

اوه، بیایید سیئوس بگوید سلام، درو آیا مردم در ایالت‌ها از عباراتی مانند صبحانه سگ

or dog's dinner to describe a situation or a thing  that is messy disorganized or poorly done uh I've  

یا شام سگ برای توصیف موقعیت یا چیزی استفاده می‌کنند. بهم ریخته است یا به درستی انجام نشده است، من

never heard that but maybe some people do I don't  know the dogs breakfast that sounds like a British  

هرگز این را نشنیده‌ام، اما شاید برخی افراد صبحانه سگ‌ها را نمی‌شناسم که شبیه یک

English expression but I don't know I've never  heard that Osirus says got it thanks shout out  

عبارت انگلیسی انگلیسی است، اما نمی‌دانم هرگز نشنیده‌ام که اوزیروس بگوید متوجه شدم متشکرم فریاد بزنید

to Brazil there you go 10 p.m. there all right  I'm all ears uh and a trunk of meat uh trunk  

به برزیل بروید ساعت 10 شب. خیلی خب من همه گوش هستم آه و یک تنه گوشت اوه تنه

of meat we don't really say a trunk of mean I  guess you could talk about like the trunk like  

گوشت ما واقعاً نمی گوییم یک تنه پست من حدس می زنم شما می توانید در مورد تنه مانند

the the trunk of an animal's body uh but I I've  I've never gone to a butcher and asked for like  

تنه بدن یک حیوان صحبت کنید اما من من هرگز به قصابی نرفته‌ام و مانند

a trunk of meat that would be like the whole body  section like that uh Juan says what is the book  

یک تنه گوشت که مانند کل بدن باشد نخواسته‌ام، مثل آن خوان که می‌گوید چیست؟ کتاب

about well it's it's basically all the things that  I've learned about fluency uh and I'm putting it  

در مورد خوب این است که اساساً همه چیزهایی است که در مورد تسلط آموخته ام و

all in one book because I've become very good at  explaining it but I'd rather just have one book  

همه آنها را   در یک کتاب قرار می دهم زیرا در توضیح آن بسیار ماهر شده ام اما ترجیح می دهم فقط یک کتاب داشته باشم   که

I can give to people and just say read this this  it will explain everything about how to get fluent  

بتوانم به آن بدهم مردم و فقط بگویید این را بخوانید همه چیز را در مورد نحوه مسلط شدن توضیح می دهد

uh and it's specifically for the kinds of people  I help where they know a lot of English but they  

اوه و مخصوصاً برای افرادی است  که من در جایی که انگلیسی زیادی می دانند کمک می کنم اما

still struggle to speak so it talks about the ways  of erasing doubt and why you can actually become  

هنوز  برای صحبت کردن تلاش می‌کنید، بنابراین درباره راه‌های پاک کردن شک صحبت می‌کند و اینکه چرا می‌توانید در واقع

fluent before you speak so that'll probably be  the title of the book get fluent then speak uh  

قبل از صحبت کردن، مسلط شوید، بنابراین احتمالاً این عنوان کتاب خواهد بود.

and then I'll be explaining like how I did it so  how I became a fluent speaker of Japanese and then  

بنابراین چگونه من به زبان ژاپنی مسلط صحبت کردم و سپس

what I do now to help people learn so these are  all things you can do yourself or I can certainly  

اکنون چه می‌کنم تا به مردم کمک کنم یاد بگیرند، بنابراین اینها همه کارهایی هستند که شما می‌توانید خودتان انجام دهید یا من مطمئناً   می‌توانم به

help you do that like we do in fluent for life  but that's the point of the book to to make sure  

شما کمک کنم مانند ما در زبان مسلط این کار را انجام دهید. مادام العمر، اما هدف کتاب این است که مطمئن شویم

everybody has access to that information and all  in one place all right uh Nina from Sri Lanka and  

همه به آن اطلاعات و همه در یک مکان دسترسی دارند، خوب نینا از سریلانکا و

jerma hi teacher and Richard Drew look at that  with some exclamation points over there all right  

jerma سلام معلم و ریچارد درو با چند علامت تعجب در آنجا نگاه می کنند. به این

I think look at that we finished an hour and I  think people got the idea but hopefully uh this  

فکر کنید که یک ساعت به پایان رسید و من فکر می‌کنم مردم این ایده را دریافت کرده‌اند، اما امیدوارم این موضوع

makes sense so a couple of things to remember  to wrap up this video even if you have a video  

منطقی باشد، بنابراین چند نکته را به خاطر بسپارید تا این ویدیو را کامل کنید، حتی اگر شما یک ویدیو

Lesson or whatever kind of lesson where you're  learning about something even if you think you  

درس یا هر نوع درسی داشته باشید که در آن در مورد چیزی یاد می‌گیرید، حتی اگر فکر می‌کنید

know that thing try to listen anyway be open to  learning something more because as you can see  

آن چیز را می‌دانید، سعی کنید به هر حال گوش کنید، آماده باشید چیزهای بیشتری بیاموزید، زیرا همانطور که می‌بینید

we usually get a lot of interesting things coming  even from something that seems very simple like  

ما معمولاً چیزهای جالب زیادی دریافت می‌کنیم حتی از چیزی که خیلی ساده به نظر می‌رسد، مانند

a fork a knife and a spoon you can become much  more detailed and I could get even more detailed  

چنگال، چاقو و قاشق، شما می‌توانید بسیار جزئیات بیشتری پیدا کنید و من می‌توانم حتی جزئیات بیشتری

about these things and talk about stories of these  things or where they came from or why we use them  

درباره این چیزها پیدا کنم و در مورد داستان‌های این چیزها صحبت کنم یا از کجا آمده‌اند یا چرا آمده‌اند. ما از آنها

or the history of these objects over time there  are lots of interesting things you could learn  

یا تاریخچه این اشیاء در طول زمان استفاده می‌کنیم چیزهای جالب زیادی وجود دارد که می‌توانید یاد بگیرید

that will help your fluency and even if you don't  care about these things maybe you do care about I  

که به تسلط شما کمک می‌کند و حتی اگر به این چیزها اهمیت نمی‌دهید شاید به آنها اهمیت می‌دهید

don't know whatever you're interested in you know  but you should go deeper into that thing but using  

نمی‌دانم هر چه هستید علاقه مند به دانستن شما هستید، اما باید عمیق تر به آن چیز بروید، اما

English to do so and that's going to help you  become more fluent but the point is if you know  

برای انجام این کار از انگلیسی استفاده کنید و این به شما کمک می کند که مسلط تر شوید، اما نکته اینجاست که

something if you think you know it but you don't  speak fluently about it then you probably don't  

اگر فکر می کنید می دانید چیزی را می دانید اما درباره آن روان صحبت نکنید، پس احتمالاً

know it as well as you think you do and that's why  you should spend more time until you really know  

آنقدر که فکر می‌کنید آن را نمی‌دانید و به همین دلیل است که باید زمان بیشتری را صرف کنید تا زمانی که واقعاً

something until you really feel confident about  using it that's when you really know something all  

چیزی را بدانید تا زمانی که واقعاً در مورد استفاده از آن احساس اطمینان کنید.

right all right let's see we had a final question  there what do we call these tools and hold a fork  

خیلی خب بیایید ببینیم ما یک سوال آخر داشتیم در آنجا به این ابزارها چه می‌گوییم و یک

knife and a spoon uh this is cutlery or silverware  silverware so we might have a set of these like a  

چنگال   چاقو و یک قاشق را در دست بگیرید، این کارد و چنگال یا ظروف نقره است ظروف نقره‌ای، بنابراین ممکن است مجموعه‌ای از این‌ها داشته باشیم، مانند یک

set of a fork knife and Spoon for dinner a dinner  set or a like a meal set a place setting typically  

ست چاقو و قاشق برای شام، یک ست  شام یا یک ست غذای شبیه غذا، معمولاً

is also a a dish or a bowl and a cup or glass uh  let's see last one here Dar says adrew what's up  

یک ظرف یا کاسه و یک فنجان یا لیوان است، بیایید آخرین مورد را ببینیم. اینجا دار می‌گوید ادرو چه خبر است

can you help me pull out these words from my mind  to actually use them in a conversation I couldn't  

می‌توانید به من کمک کنید این کلمات را از ذهنم بیرون بیاورم تا واقعاً از آنها در مکالمه استفاده کنم.

do it in a spontaneous uh movement but I realized  later what I could have done yes um and that's  

حرکت خود به خود اوه، اما بعداً متوجه شدم که چه کاری می‌توانم انجام دهم، و این به این

because you don't really know the vocabulary as  well as you think you do that's the main thing all  

دلیل است که شما واقعاً واژگان را به همان اندازه که فکر می‌کنید بلد نیستید، مهم‌ترین چیز است،

right so if you would like to become a fluent  speaker you need to spend more time actually  

بنابراین اگر می‌خواهید به یک سخنران مسلط تبدیل شوید، به آن نیاز دارید.

knowing the vocabulary really well by getting  lots of different examples and uh I'll I'll just  

با به دست آوردن مثال‌های مختلف، زمان بیشتری را صرف دانستن واژگان واقعاً خوب کنید و اوه، من فقط

end with this last Point here uh oh my goodness I  just looked at the board it's actually quite quite  

با این آخرین نکته پایان می‌دهم. اینجا اوه خدای من، همین الان به تابلو نگاه کردم، در واقع کاملاً

messy but it's trying to show these different  connections and hopefully that point makes a  

کثیف است، اما سعی می‌کند این ارتباطات مختلف را نشان دهد و امیدوارم این نکته

lot of sense to people but this was a powerful  thing for me when I was thinking about learning  

برای مردم بسیار معنادار باشد، اما وقتی به یادگیری زبان‌ها فکر می‌کردم، این برای من یک چیز قدرتمند بود.

languages and getting fluent in Japanese and  also thinking about how I help my own kids learn  

و به زبان ژاپنی مسلط باشم و همچنین به این فکر کنم که چگونه به بچه‌هایم کمک کنم

English and Japanese uh and that's again remember  when you're teaching things you really need to  

انگلیسی و ژاپنی یاد بگیرند و این دوباره به یاد داشته باشید وقتی چیزهایی را که واقعاً به آن نیاز دارید آموزش می‌دهید. برای

make sure uh that you just you want to make sure  you understand something without a doubt and that  

مطمئن شوید که فقط می‌خواهید مطمئن شوید چیزی را بدون شک فهمیده‌اید و

if the goal let's see we'll just put a g over here  for the goal if the goal is actual communication  

اگر هدف را ببینیم، فقط یک g را در اینجا برای هدف قرار می‌دهیم، اگر هدف ارتباط واقعی است

then we should probably get examples from actual  communication that show us how to do things if we  

پس احتمالاً باید نمونه‌هایی از واقعی دریافت کنیم. ارتباطی که به ما نشان می‌دهد چگونه کارها را انجام دهیم، اگر از

begin over here with like a textbook so we just  get a textbook example like here's a word like  

اینجا با یک کتاب درسی شروع کنیم، بنابراین فقط یک نمونه کتاب درسی دریافت می‌کنیم، مثلاً کلمه‌ای مانند

trunk you don't really feel confident about how  to use that because you don't know the meaning  

صندوق عقب، شما واقعاً در مورد چگونگی آن مطمئن نیستید. از آن استفاده کنید زیرا معنی آن را نمی دانید

so maybe you get a definition or a translation of  that but there are going to be many definitions  

بنابراین ممکن است تعریف یا ترجمه ای از آن را دریافت کنید، اما تعاریف زیادی وجود خواهد داشت

because there are different words or different  meanings that it might have so if you begin with  

زیرا کلمات مختلف یا معانی مختلفی وجود دارد که ممکن است داشته باشد، بنابراین اگر با

the situation not beginning with the vocabulary  you begin with the situation that's what's really  

موقعیت شروع کنید، با واژگان شروع می‌کنید، با موقعیتی شروع می‌کنید، این چیزی است که واقعاً به

going to help you understand the vocabulary much  better so that you use it fluently you will see  

شما کمک می‌کند تا واژگان را خیلی بهتر درک کنید، به طوری که به روانی از آن استفاده کنید و خواهید دید که

how people really use it you will understand it  like right now if you're listening to me you can  

مردم واقعاً چگونه از آن برای شما استفاده می‌کنند. آن را می‌فهمید، مثل همین الان، اگر به من گوش می‌دهید، می‌توانید

hear the vocabulary I'm really using to describe  something and as you get those examples uh you  

واژگانی را که من واقعاً برای توصیف چیزی استفاده می‌کنم بشنوید و با دریافت آن مثال‌ها،

will feel more more confident because you see oh  look this native is using that expression in this  

اعتماد به‌نفس‌تری خواهید داشت زیرا می‌بینید اوه، به نظر می‌رسد این بومی از آن عبارت استفاده می‌کند. به این

way so I can feel confident using that expression  in this way also okay so you can hear the usage  

ترتیب، بنابراین من می‌توانم با استفاده از آن عبارت به این روش اعتماد به نفس داشته باشم، بنابراین شما می‌توانید کاربرد

the grammar the vocabulary the pronunciation  all of these things are here together it's not  

گرامر، واژگان، تلفظ همه اینها را بشنوید چیزها اینجا با هم هستند

separated like in a typical lesson like today  we're going to learn some vocabulary tomorrow  

مثل یک درس معمولی مثل امروز از هم جدا نمی‌شوند فردا چند لغت یاد می‌گیریم

we will learn some grammar the next day here is  some random pronunciation so you want to learn all  

روز بعد مقداری گرامر یاد می‌گیریم اینجا یک تلفظ تصادفی است بنابراین می‌خواهید همه

these things together the goal is communication  so you should be getting examples for me  

این چیزها را با هم یاد بگیرید هدف ارتباط است بنابراین شما باید برای من مثال هایی دریافت کنید

communication okay hopefully that makes sense  all right that will be it for today's lesson  

ارتباط درست باشد، امیدوارم که منطقی باشد خیلی خوب، برای درس امروز همینطور خواهد بود

uh so that was fluent in 15 we're just trying to  do uh again take some very simple things and show  

اوهوم مسلط بود 15 ما فقط سعی می‌کنیم دوباره چند چیز بسیار ساده را انجام دهیم و

you with examples in contrasting and comparing  like how they might be used simply or more uh  

با مثال‌هایی در تضاد و مقایسه به شما نشان دهیم، مانند اینکه چگونه می‌توان از آنها به سادگی یا بیشتر استفاده کرد.

Advanced but again you can take more time and as  you understand something better as you eliminate  

از بین بردن

the doubt the fluency will naturally develop does  anyone feel more fluent in this subject at least  

شکی که تسلط به طور طبیعی ایجاد می شود را برطرف کنید آیا کسی احساس می کند در این موضوع مسلط تر است حداقل   به

let me know click click like a like button or uh  just put your hand up let me know did this lesson  

من اطلاع دهید که روی دکمه لایک کلیک کنید یا فقط دست خود را بالا بیاورید به من اطلاع دهید که این کار را انجام دادم درس

make you feel more confident and fluent you know  even talking about this particular topic yes let  

باعث می‌شود که شما احساس اعتماد به نفس و روان‌تری داشته باشید که می‌دانید حتی در مورد این موضوع خاص صحبت می‌کنید، بله، به

me know yes okay making sure cuz let me know  if I'm wasting my time I can you know I can  

من اطلاع دهید بله، مطمئن شوید که به من اطلاع دهید اگر وقتم را تلف می‌کنم، می‌توانم بدانید که می‌توانم   می‌توانم

I can go read a book or something like that but  uh these are the things that get me fluent uh in  

بروم کتابی یا چیزی شبیه به آن بخوانم اما اینها چیزهایی هستند که من را به زبان

Japanese and so making sure that I understand  things really well that's what gets me fluent  

ژاپنی مسلط می کنند و بنابراین مطمئن شدن از این که من چیزها را خیلی خوب می فهمم این چیزی است که من را مسلط می کند. به

that's what allows me to speak I'll tell you very  quickly I think maybe I told this story already uh  

من اجازه می‌دهد صحبت کنم، خیلی سریع به شما می‌گویم، فکر می‌کنم شاید قبلاً این داستان را گفته‌ام،

but last week uh I went to a friend of mine uh  he has an an English school that's also he has  

اما هفته گذشته پیش یکی از دوستانم رفتم او یک مدرسه انگلیسی دارد که همچنین

a cafe kind of or used to have a cafe um but I I  went there and just like I didn't re I I didn't  

یک کافه دارد یا قبلاً داشت. یه کافه ام اما من رفتم اونجا و درست مثل اینکه نبودم

know it was open but I saw some cars in front so  I go in and they're actually having a party and  

نمیدونستم بازه ولی چند ماشین رو جلوی دیدم پس میرم داخل و اونها واقعا دارن جشن میگیرن و

they invite me in but I'm then I end up uh giving  a self- inroduction in Japanese in front of about  

آنها من را به داخل دعوت می کنند، اما من در نهایت در حضور حدود 20 نفر به ژاپنی معرفی می کنم،

20 people so I had not prepared for anything  I just like started giving a talk or whatever  

بنابراین برای هیچ چیز آماده نشده بودم.

about things in Japanese and I had no problem  doing that at all okay so I want you to be in  

مشکل انجام آن اصلاً خوب است، بنابراین من می‌خواهم شما در

that same situation where like that you can just  start using English you don't feel nervous about  

همان موقعیتی باشید که در آن می‌توانید از زبان انگلیسی استفاده کنید و در مورد

any situation I could go anywhere in Japan and  start speaking I might not be perfect but I have  

هر موقعیتی که من می‌توانم به هر جایی در ژاپن بروم و شروع کنم، نگران نباشید. صحبت کردن ممکن است کامل نباشم، اما

plenty of confidence about how I speak speak and  if I maybe lose a particular word or can't think  

اعتماد به نفس زیادی در مورد نحوه صحبت [ __ ] دارم و اگر ممکن است یک کلمه خاص را گم کنم یا نتوانم

of something I can easily switch to something else  the same way I do that in English all right so if  

به چیزی فکر کنم، می توانم به راحتی به چیز دیگری تغییر دهم، همانطور که در انگلیسی این کار را انجام می دهم. اگر می‌خواهید

you'd like to do that uh enjoy the videos click  on these like buttons and do share them with other  

این کار را انجام دهید، از ویدیوها لذت ببرید، روی این دکمه‌های لایک کلیک کنید و آن‌ها را با افراد دیگر به اشتراک بگذارید،

people uh it also tells me what videos you are  most interested in learning with but if you like  

همچنین به من می‌گوید با چه ویدیوهایی علاقه دارید بیشتر یاد بگیرید، اما اگر دوست دارید

this series and you'd like me to make more let me  know uh my channel is an interesting one because  

این مجموعه و دوست دارید بیشتر بسازم به من اطلاع دهید اوه کانال من جالب است زیرا به

I never seem to be able to make any kind of  series like I I'll make one and it'll be popular  

نظر می رسد هرگز نمی توانم هیچ نوع سریالی بسازم مثل من می سازم و محبوب خواهد شد

and then people will never watch others again so I  don't know why that is it's a really tricky thing  

و سپس مردم هرگز تماشا نخواهند کرد دوباره دیگران، بنابراین من نمی دانم چرا این یک چیز واقعاً مشکل است

and maybe YouTube doesn't I don't know tell  more people or maybe my videos are not good  

و شاید YouTube نمی داند به افراد بیشتری بگویید یا شاید ویدیوهای من خوب نیستند   به

enough I don't know what the reason is but uh if  you have particular things you'd like to learn  

اندازه کافی نمی دانم دلیل آن چیست اما آه اگر چیزهای خاصی دارید که می‌خواهید یاد بگیرید   به

let me know because I'm here to help you uh and  also uh most of the work is already done for you  

من اطلاع دهید زیرا من اینجا هستم تا به شما کمک کنم و همچنین بسیاری از کارها قبلاً برای شما انجام شده است

if you just click on the links in the description  to get number one Frederick and number two fluent  

اگر فقط روی پیوندهای موجود در توضیحات کلیک کنید تا شماره یک را دریافت کنید فردریک و شماره دو

for life so these will teach you all about this  idea here understanding things from the situation  

برای زندگی مسلط هستند، بنابراین اینها همه چیز را در مورد این ایده به شما می آموزند.

become a confident speaker rather than trying  to learn the typical textbook way where you  

don't really understand things and you feel  lots of doubt in communication all right have  

واقعاً چیزها را نمی‌فهمید و در برقراری ارتباط دچار تردید شدید

a fantastic day again click on the links  and I'll see you in the next video byebye