Storytelling Advanced English Listening And Vocabulary - Say It Like A Native

356,316 views ・ 2019-12-12

EnglishAnyone


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
Our first word is prior. Prior. Prior is a more advanced way of saying before. So, I
0
340
6870
حرف اول ما مقدم است. قبل از قبل، روشی پیشرفته‌تر برای گفتن قبل است. بنابراین، من
00:07
did something before, or you can talk about before the meeting. You can say prior to the
1
7210
5430
قبلاً کاری انجام دادم یا می توانید قبل از جلسه در مورد آن صحبت کنید . می توانید بگویید قبل از
00:12
meeting, or prior to this job, I was doing something else. So, this is something that
2
12640
5010
جلسه یا قبل از این کار، من کار دیگری انجام می دادم . بنابراین، این چیزی است که
00:17
you can use in a conversation maybe that's casual and every day, or you can use it in
3
17650
4930
می توانید در یک مکالمه استفاده کنید، شاید به صورت غیر عادی و هر روزه، یا می توانید از آن در
00:22
a more academic setting. When you're talking about maybe I have a prior commitment, meaning
4
22580
5420
یک محیط آکادمیک تر استفاده کنید. وقتی در مورد اینکه ممکن است من یک تعهد قبلی داشته باشم صحبت می کنید، به این معنی
00:28
if somebody asks you, “Hey, are you free to come to the meeting?” Or, can you come
5
28000
3840
که اگر کسی از شما بپرسد، "هی، آیا شما آزاد هستید که به جلسه بیایید؟" یا، آیا می توانید
00:31
to this business thing next week? You can say, “Oh, I'm sorry. I can't attend. I have
6
31840
5280
هفته آینده به این تجارت بیایید؟ می توانید بگویید: «اوه، متاسفم. من نمیتونم شرکت کنم من
00:37
a prior engagement.” It just means I already made plans with somebody else, but it's in
7
37120
5050
یک نامزدی قبلی دارم.» این فقط به این معنی است که من قبلاً با شخص دیگری برنامه ریزی کرده ام، اما
00:42
a much more maybe elegant or advanced way. Prior. Prior.
8
42170
5170
به روشی بسیار زیباتر یا پیشرفته تر است. قبل از قبل از
00:47
Next, intellect. Intellect. Intellect. Now, I'm pronouncing it more clearly so you can
9
47340
6730
بعد عقل عقل عقل اکنون، من آن را واضح‌تر تلفظ می‌کنم تا
00:54
hear it, but often you will just hear this as inellect. Inellect. Inellect. We don't
10
54070
5829
بتوانید آن را بشنوید، اما اغلب این را به‌عنوان غیر عقلانی می‌شنوید. بی عقلی بی عقلی ما
00:59
put the ‘t’ in there because people understand what we're saying, and we don't need to over-pronounce
11
59899
4730
"t" را در آنجا قرار نمی دهیم زیرا مردم می فهمند که ما چه می گوییم، و ما نیازی به تلفظ بیش از حد
01:04
in that way. So, he has a good intellect. Intellect. Inellect. Inellect. So, intellect
12
64629
5550
در آن راه نداریم. پس عقل خوبی دارد. عقل بی عقلی بی عقلی بنابراین، عقل
01:10
just means your smarts or your brains or anything just being, you know, related to your mind.
13
70179
6091
فقط به معنای هوش یا مغز شما یا هر چیزی است که فقط به ذهن شما مربوط است.
01:16
So, if something, like, a conversation is more intellectual, it means you're thinking
14
76270
4790
بنابراین، اگر چیزی، مثلاً، یک مکالمه بیشتر فکری باشد، به این معنی است که شما
01:21
about more interesting things or more academic or more difficult things rather than maybe
15
81060
5799
به چیزهای جالب‌تر یا مسائل آکادمیک‌تر یا دشوارتر فکر می‌کنید تا شاید
01:26
talking about sports or something like that. So, I guess you can get intellectual about
16
86859
5240
درباره ورزش یا چیزی شبیه به آن صحبت کنید. بنابراین، من حدس می‌زنم که
01:32
sports if you're talking about maybe specific numbers or statistics or something. You're
17
92099
4661
اگر در مورد اعداد یا آمار خاص یا چیزی صحبت می‌کنید، می‌توانید در مورد ورزش فکر کنید .
01:36
getting very detailed, maybe the way an academic might look at sports. But there's just the
18
96760
5080
شما بسیار جزئی می‌شوید، شاید نگاه یک دانشگاهی به ورزش. اما فقط یک
01:41
average conversation about that as well. So, intellectual person can be intellectual, or
19
101840
5840
مکالمه متوسط ​​در مورد آن نیز وجود دارد. بنابراین، یک فرد روشنفکر می تواند روشنفکر باشد یا
01:47
you can talk about the intellect of someone. Intellect. Intellect.
20
107680
5380
می توانید در مورد عقل یک نفر صحبت کنید. عقل عقل
01:53
Next we've got two words that you'll hear in conversations very often. These are roughly
21
113060
4409
بعد ما دو کلمه داریم که اغلب در مکالمات می شنوید. اینها تقریباً
01:57
and basically. Now, when you're using these words, these are often just ways of maybe
22
117469
6121
و اساساً هستند. اکنون، وقتی از این کلمات استفاده می‌کنید، اینها اغلب تنها راه‌هایی برای شاید
02:03
instead of using a filler word, like, um, or uh. Uh, we’ll use basically as a way
23
123590
5449
به جای استفاده از یک کلمه پرکننده، مانند، امم، یا اوه هستند. اوه، ما اساساً به عنوان
02:09
of telling a story and then at the end of that saying, well, here's a more basic way
24
129039
5131
راهی برای گفتن یک داستان استفاده خواهیم کرد و سپس در پایان آن جمله، خوب، در اینجا یک راه اساسی تر
02:14
or a simpler way of explaining something like that.
25
134170
2899
یا یک راه ساده تر برای توضیح چیزی شبیه به آن وجود دارد.
02:17
So, if I'm giving an explanation, and then I say basically this and this. And you'll
26
137069
4750
بنابراین، اگر من توضیحی می دهم، و سپس اساساً این و این را می گویم. و شما
02:21
often hear this with short stories or people are talking about something that happened
27
141819
3661
اغلب این را با داستان های کوتاه می شنوید یا مردم در مورد چیزی که
02:25
during their day. They will say, “Well, I did this and this. Basically, I was very
28
145480
4399
در طول روز اتفاق افتاده صحبت می کنند. آنها می گویند: "خب، من این و این کار را کردم. اساساً من خیلی
02:29
busy.“ So, you can use that, and again, this is a great way to practice your conversation.
29
149879
4840
شلوغ بودم.» بنابراین، می‌توانید از آن استفاده کنید، و دوباره، این یک راه عالی برای تمرین مکالمه شما است.
02:34
Uh, you don't want to use more words or speak more than you have to. Uh, but this is a great
30
154719
6440
اوه، شما نمی خواهید بیشتر از آنچه باید از کلمات استفاده کنید یا صحبت کنید. اوه، اما این یک
02:41
way to take something and then try to add just a few more words to the things that you're
31
161159
4401
راه عالی برای برداشتن چیزی است و سپس سعی کنید فقط چند کلمه دیگر به چیزهایی که
02:45
saying because this gives you an opportunity to practice. So, anytime you speak with someone,
32
165560
4520
می‌گویید اضافه کنید، زیرا این به شما فرصتی برای تمرین می‌دهد. بنابراین، هر زمان که با کسی صحبت می کنید،
02:50
you can tell them a story. Basically, it was something like this. So, yesterday I went
33
170080
4180
می توانید داستانی برای او تعریف کنید. در اصل، چیزی شبیه به این بود. پس دیروز
02:54
shopping with my family, and then we went out to dinner. And then we had this other
34
174260
3929
با خانواده ام رفتیم خرید و بعد شام رفتیم بیرون. و بعد ما این چیز دیگر را داشتیم
02:58
thing, and then this and then that. Uh, basically, it was a very busy day. So, again, I'm using
35
178189
5821
، و بعد این و بعد آن. اوه، اساسا، روز بسیار شلوغی بود. بنابراین، دوباره، من از
03:04
that to just have a little bit more extra when I'm explaining something.
36
184010
3380
آن استفاده می‌کنم تا وقتی چیزی را توضیح می‌دهم کمی بیشتر داشته باشم.
03:07
Now, roughly is a similar word where we're talking about something, maybe in general,
37
187390
5450
در حال حاضر، تقریباً یک کلمه مشابه است که در آن ما در مورد چیزی صحبت می کنیم، شاید به طور کلی،
03:12
and basically, we want to explain something, but maybe we don't have specific details about
38
192840
5200
و اساساً می خواهیم چیزی را توضیح دهیم، اما شاید جزئیات خاصی در مورد
03:18
that. So, roughly 30 people came to the party yesterday. So, I don't know exactly maybe
39
198040
5940
آن نداریم. بنابراین، تقریباً 30 نفر دیروز به مهمانی آمدند . بنابراین، من دقیقاً نمی دانم
03:23
it was 40 people or maybe it was 25. I don't know, but roughly something like that. So,
40
203980
5399
شاید 40 نفر یا شاید 25 نفر بودند. نمی دانم، اما تقریباً چیزی شبیه به آن. بنابراین،
03:29
if you want to explain something and you don't have, uh, an exact number, roughly is a really
41
209379
4271
اگر می‌خواهید چیزی را توضیح دهید و عدد دقیقی ندارید، تقریباً یک
03:33
great conversational way of explaining that. So, roughly, or about something, but roughly
42
213650
5309
روش گفتگوی بسیار عالی برای توضیح آن است. بنابراین، تقریباً، یا در مورد چیزی، اما
03:38
is even more conversational than saying about. Roughly. Roughly.
43
218959
4860
تقریباً حتی بیشتر از گفتن در مورد صحبت کردن است. تقریبا. تقریبا.
03:43
Next, to ambush someone. Ambush. Now, ambush, if you think about as just a way to remember
44
223819
7290
بعد، کمین کردن کسی. کمین. حالا، کمین کن، اگر فکر می‌کنی فقط راهی برای به خاطر سپردن
03:51
this, you're hiding in a bush or behind a bush, and then someone walks out and you jump
45
231109
5011
این موضوع است، در یک بوته یا پشت بوته پنهان شده‌ای، و بعد کسی بیرون می‌رود و شما بیرون می‌پری
03:56
out and try to grab them or something like that. So, to ambush someone, this is the,
46
236120
4860
و سعی می‌کنی او را بگیری یا چیزی شبیه به آن. بنابراین، برای کمین کردن به کسی،
04:00
the physical idea of something where you're again trying to, trying to wait for someone
47
240980
5500
این ایده فیزیکی چیزی است که در آن دوباره سعی می‌کنید، منتظر کسی باشید
04:06
and to hide and to be careful. And then when someone comes for you, and this could be the
48
246480
4880
و پنهان شوید و مراقب باشید. و سپس وقتی کسی به دنبال شما می آید، و این می تواند
04:11
same thing, like, if you watch a lion trying to ambush, uh, an antelope in Africa or a
49
251360
5749
همان چیزی باشد، مثلاً اگر شیری را که در حال کمین کردن است، نگاه می کنید، آه، بز کوهی در آفریقا یا
04:17
lion trying to catch some other animal. So, the, the lion is waiting to ambush that other
50
257109
5611
شیری که سعی می کند حیوان دیگری را بگیرد. بنابراین ، شیر منتظر است تا به آن حیوان دیگر کمین کند
04:22
animal. So, an alligator might do the same thing. They wait in the water just with their
51
262720
3770
. بنابراین، تمساح ممکن است همین کار را انجام دهد. آنها فقط در حالی که
04:26
eyes out, looking and some animal comes to drink. And then the, the alligator or the
52
266490
4590
چشمانشان بیرون است، در آب منتظر می مانند و یک حیوان برای نوشیدن می آید . و سپس تمساح یا
04:31
crocodile tries to grab that animal.
53
271080
2250
تمساح سعی می کند آن حیوان را بگیرد.
04:33
So, these are called ambush predators, and these are the physical uses of ambushing someone.
54
273330
5619
بنابراین، به اینها شکارچیان کمین می گویند، و اینها کاربردهای فیزیکی کمین زدن به کسی است.
04:38
But you'll also find this mentally where even if you have a group conversation where, a,
55
278949
5381
اما این را از نظر ذهنی نیز می‌یابید، حتی اگر یک مکالمه گروهی داشته باشید که در آن
04:44
like, a couple of people, like, in interviews specifically. A interviewer might be talking
56
284330
5350
چند نفر به طور خاص در مصاحبه‌ها می‌پسندند . ممکن است یک مصاحبه کننده
04:49
with someone, asking them some very gentle questions. And then they ambushed them by
57
289680
4720
با کسی صحبت کند و از او سؤالات بسیار ملایمی بپرسد . و سپس به آنها کمین کردند
04:54
saying, “Well, like, what happened to this other thing?” And they're going to embarrass
58
294400
4180
و گفتند: "خب، این دیگر چه شد؟" و
04:58
that person. Or, try to use some example where, you know, maybe that person wasn't expecting
59
298580
6660
آن شخص را شرمنده خواهند کرد. یا، سعی کنید از مثالی استفاده کنید، جایی که، می دانید، شاید آن شخص انتظار
05:05
that conversation topic. But they're in an interview, and now they have to say something,
60
305240
4810
آن موضوع گفتگو را نداشت. اما آنها در مصاحبه هستند و حالا باید چیزی بگویند
05:10
or they will look stupid. So, they're being ambushed, and we call this an ambush interview.
61
310050
4589
وگرنه احمق به نظر می رسند. بنابراین، آنها در کمین هستند، و ما به این مصاحبه در کمین می گوییم.
05:14
Anyway, that's what ambush means. It just means to wait for someone to come. Usually,
62
314639
3721
به هر حال کمین یعنی همین. این فقط به معنای صبر کردن برای آمدن کسی است. معمولاً
05:18
you have some kind of trap, or you're just waiting for that person, so you can capture
63
318360
4339
شما نوعی تله دارید، یا فقط منتظر آن شخص هستید، بنابراین می توانید او را دستگیر
05:22
them or do something that makes them look silly. To ambush. Ambush.
64
322699
4750
کنید یا کاری انجام دهید که او را احمقانه نشان دهد. کمین کردن. کمین.
05:27
Next, a similar kind of related to military and war and things like that. This is the
65
327449
6461
بعد، یک نوع مشابه مربوط به نظامی و جنگ و چیزهایی از این قبیل. این
05:33
word recon, short for reconnaissance. But most people, even in the military, will just
66
333910
5570
کلمه recon است که مخفف Reconnaissance است. اما اکثر مردم، حتی در ارتش، فقط
05:39
talk about recon rather than reconnaissance because again, we're trying to express the
67
339480
4689
در مورد شناسایی صحبت می کنند تا شناسایی، زیرا دوباره، ما سعی می کنیم
05:44
same thing in a shorter, faster way.
68
344169
2280
همان چیز را به روشی کوتاه تر و سریع تر بیان کنیم.
05:46
Now, recon just means you're looking usually in a physical area about, maybe where the
69
346449
6620
در حال حاضر، recon فقط به این معنی است که شما معمولاً در یک منطقه فیزیکی در مورد، شاید جایی که
05:53
enemy is, and you're trying to send a few people out. Okay, we found the enemy is over
70
353069
5311
دشمن است، نگاه می کنید و سعی می کنید چند نفر را به بیرون بفرستید. خوب، متوجه شدیم که دشمن
05:58
there. And how are we going to create some strategy? What is our plan to fight them or
71
358380
4950
آنجاست. و چگونه می خواهیم یک استراتژی ایجاد کنیم ؟ برنامه ما برای مبارزه با آنها
06:03
to run away or do something like that?
72
363330
1980
یا فرار یا انجام چنین کاری چیست؟
06:05
So, it's kind of a form of spying, but usually, it just means if you think about, uh, traditional
73
365310
6009
بنابراین، این نوعی نوعی جاسوسی است، اما معمولاً به این معنی است که اگر به ارتش سنتی فکر کنید که در
06:11
military where you have two armies that are fighting against each other. You have to figure
74
371319
4121
آن شما دو ارتش دارید که علیه یکدیگر می جنگند. شما باید
06:15
out what the army, uh, the other army is doing and, and what your strategy is for that. So,
75
375440
6010
بفهمید که ارتش، اوه، ارتش دیگر چه می کند و، و استراتژی شما برای آن چیست. بنابراین،
06:21
when you're doing reconnaissance, or you're on a recon mission, you're trying to figure
76
381450
4090
هنگامی که در حال انجام شناسایی هستید، یا در یک ماموریت بازرسی هستید، در تلاش هستید تا
06:25
out that information. Recon.
77
385540
2629
آن اطلاعات را کشف کنید. Recon.
06:28
Next, to be in charge. In charge. This is another fantastic conversational way of saying
78
388169
7000
بعد، مسئول بودن. مسئول. این یکی دیگر از روش‌های محاوره‌ای فوق‌العاده برای گفتن
06:35
that you have some kind of authority in a situation or you are the top person or you
79
395169
5442
این است که شما در موقعیتی دارای قدرت هستید یا فرد برتر هستید یا
06:40
are responsible for taking care of other people. So, if the police come and there's a problem
80
400611
5798
مسئولیت مراقبت از افراد دیگر را بر عهده دارید. بنابراین، اگر پلیس بیاید و در یک مهمانی مشکلی پیش بیاید
06:46
at a party, they will say, “Okay, who's in charge here?” Or, at a company, you might
81
406409
5031
، آنها می گویند: "خوب، مسئول اینجا کیست؟" یا ممکن است در یک شرکت
06:51
say, “Who's in charge of this division?” And this is a more casual and conversational
82
411440
4439
بگویید: "چه کسی مسئول این بخش است؟" و این یک روش معمولی تر و محاوره
06:55
way, even in a more academic or professional setting, where you're talking about who is
83
415879
4750
ای تر است، حتی در یک محیط آکادمیک یا حرفه ای تر ، که در آن شما در مورد اینکه چه
07:00
the top person or who is the, the person who's leading this or has responsibility.
84
420629
4500
کسی بالاترین نفر است یا چه کسی است، شخصی که این کار را رهبری می کند یا مسئولیت دارد صحبت می کنید.
07:05
So, to have, uh, take charge of something or to be in charge of something, to have that
85
425129
5451
بنابراین، داشتن، اوه، مسئول چیزی یا مسئول چیزی بودن، داشتن آن
07:10
charge. Uh, you can think about charging also, like, charging a battery, but this is a different
86
430580
4959
مسئولیت. اوه، شما می توانید در مورد شارژ نیز فکر کنید ، مانند شارژ باتری، اما این معنای متفاوتی
07:15
meaning of that same word. Uh, so you are in charge of something when it's your responsibility
87
435539
5440
از همان کلمه است. اوه، پس شما مسئول چیزی هستید که مسئولیت
07:20
for it. To be in charge of something. In charge.
88
440979
3620
آن به عهده شما باشد. مسئول چیزی بودن. مسئول.
07:24
Next, an interesting word, peculiar. Peculiar, and I'm saying it in a slightly funny way
89
444599
7250
بعد، یک کلمه جالب، عجیب و غریب. عجیب است، و من آن را به روشی کمی خنده دار
07:31
or a different way, uh, to get it into your memory more. So, practicing that with me now,
90
451849
5861
یا متفاوت می گویم، اوه، برای اینکه بیشتر در حافظه شما بیفتد. بنابراین، تمرین آن با من در حال حاضر،
07:37
peculiar. Peculiar. So, peculiar actually is a word that means strange or odd or weird
91
457710
7540
عجیب است. عجیب و غریب. بنابراین، در واقع عجیب کلمه ای است که به نوعی به معنای عجیب یا غریب یا
07:45
in some way. And it's a more advanced way of saying strange or weird. So, you can say,
92
465250
5430
عجیب است. و این یک راه پیشرفته تر برای گفتن عجیب یا غریب است. بنابراین، می‌توانید بگویید،
07:50
“Wow, I have a very peculiar feeling about, about this, this maybe haunted house,” or
93
470680
6660
"وای، من یک احساس بسیار عجیب در مورد این، این خانه خالی از سکنه دارم" یا
07:57
something that I’m in. I don't know why. Something is a bit peculiar about this. So,
94
477340
4449
چیزی که من در آن هستم. نمی‌دانم چرا. چیزی در این مورد کمی عجیب است. بنابراین،
08:01
you can say something is strange, like, uh, a young child may say, that's strange or that's
95
481789
4211
می توانید بگویید چیزی عجیب است، مثلاً یک کودک خردسال ممکن است بگوید عجیب است یا
08:06
weird or that's odd. But a more, maybe, intellectual way, using that intellect way of expressing
96
486000
6760
عجیب یا عجیب است. اما یک راه روشنفکرانه تر ، با استفاده از آن روش عقلانی برای بیان
08:12
this, is to say something is peculiar. Peculiar. Peculiar.
97
492760
6010
این، این است که بگوییم چیزی عجیب و غریب است. عجیب و غریب. عجیب و غریب.
08:18
Next, specialty and speciality. Now, because we do help, uh, lots of people around the
98
498770
6949
بعد، تخصص و تخصص. حالا، چون ما به افراد زیادی در سراسر
08:25
world, some people are living in the United Kingdom, some people are living in America
99
505719
4031
جهان کمک می‌کنیم، برخی از مردم در بریتانیا زندگی می‌کنند، برخی در آمریکا
08:29
or, you know, uh, Australia, wherever else they happen to be. There will often be words
100
509750
5230
یا، می‌دانید، اوه، استرالیا، هرجای دیگری که باشند. اغلب کلماتی
08:34
where it will be the same word and the same meaning, but maybe it's pronounced in a slightly
101
514980
5000
وجود خواهند داشت که در آنها همان کلمه و همان معنی خواهد بود، اما ممکن است به روشی کمی متفاوت تلفظ
08:39
different way or even spelled differently. And there's no other reason than it's just
102
519980
4580
شود یا حتی املای آن متفاوت باشد. و هیچ دلیل دیگری جز این وجود ندارد که فقط
08:44
because of the country.
103
524560
1080
به خاطر کشور باشد.
08:45
So, in America, we would talk about a doctor's specialty where you have a particular focus.
104
525640
5940
بنابراین، در آمریکا، ما در مورد تخصص یک پزشک صحبت می کنیم که در آن تمرکز خاصی دارید.
08:51
And more often you will hear in the UK or other places like Australia, you would hear
105
531580
4490
و بیشتر اوقات در انگلستان یا جاهای دیگر مانند استرالیا می شنوید که تخصص آن را می شنوید
08:56
speciality. Speciality. So, in America, we would say specialty. My specialty is heart
106
536070
6290
. تخصص. بنابراین، در آمریکا، ما می گوییم تخصص. تخصص
09:02
surgery, or I'm a heart doctor or an eye doctor or something. But in the UK, you would say,
107
542360
5580
من جراحی قلب است یا پزشک قلب یا چشم پزشک یا چیز دیگری هستم. اما در انگلستان، شما می گویید،
09:07
okay, my speciality is something like that. Now, maybe everyone doesn't do this. You might
108
547940
5130
خوب، تخصص من چیزی شبیه به آن است. حالا شاید همه این کار را نکنند. شما ممکن است
09:13
hear speciality in America. But typically it's just specialty. Specialty. And again,
109
553070
6140
در آمریکا تخصصی بشنوید. اما معمولاً فقط تخصص است. تخصص. و باز
09:19
it's because we want to express it faster and easier to say. Specialty. Speciality.
110
559210
6340
هم به این دلیل است که می‌خواهیم آن را سریع‌تر و راحت‌تر بیان کنیم. تخصص. تخصص.
09:25
Next, to hack something. To hack something. Now, this is a word that's become very popular,
111
565550
6280
بعد، برای هک کردن چیزی. برای هک کردن چیزی اکنون، این کلمه ای است که بسیار محبوب شده است،
09:31
especially, uh, with the, the dawn of or the creation of the rise of technology. And you
112
571830
6840
به خصوص، اوه، با طلوع یا ایجاد ظهور فناوری. و شما
09:38
have a lot of people who’re trying to either take something and break it down to use it
113
578670
4390
افراد زیادی دارید که سعی می کنند یا چیزی را بگیرند و آن را تجزیه کنند تا از آن
09:43
in a different way or a way that maybe they should not be using it. Uh, or they are trying
114
583060
4230
به روشی متفاوت یا به روشی استفاده کنند که شاید نباید از آن استفاده کنند. اوه، یا آنها سعی
09:47
to build something where maybe they don't have the best pieces, but they want to make
115
587290
4180
می کنند چیزی بسازند که شاید بهترین قطعات را نداشته باشند، اما می خواهند چیزی بسازند
09:51
something that does some kind of job. So, you can talk about, uh, hacking something
116
591470
4990
که به نوعی کار کند. بنابراین، می توانید در مورد هک کردن چیزی
09:56
together. Or, to hack something means to break into it. Um, hopefully, you can, you know,
117
596460
5030
با هم صحبت کنید. یا هک کردن چیزی به معنای نفوذ به آن است. ام، امیدوارم، می‌دانید،
10:01
or I guess if you want to do something bad, like, hacking into somebody else's computer,
118
601490
5310
یا حدس می‌زنم اگر می‌خواهید کار بدی انجام دهید ، مانند هک کردن رایانه شخص دیگری،
10:06
where you steal their information.
119
606800
1630
جایی که اطلاعات او را می‌دزدید.
10:08
Uh, but again, hack means in this way we're talking about, just specifically for this
120
608430
4940
اوه، اما باز هم، هک به این معنی است که ما در مورد آن صحبت می کنیم، دقیقاً برای این
10:13
meaning, where you're trying to break into something, uh, either for a good purpose or
121
613370
4150
معنی، جایی که شما سعی می کنید به چیزی نفوذ کنید، آه، یا برای یک هدف خوب یا
10:17
a bad person or bad purpose. Or, you're trying to figure out a way to connect a few things
122
617520
5310
یک شخص بد یا هدف بد. یا، شما سعی می کنید راهی برای اتصال چند چیز
10:22
in a way that maybe they weren't intended to do.
123
622830
2610
به روشی پیدا کنید که شاید قرار نبوده باشد.
10:25
So, maybe, uh, if you have, uh, a, like a website and you have to use a couple of different
124
625440
5130
بنابراین، شاید، اوه، اگر مانند یک وب سایت دارید و باید از چند
10:30
programs to do something, you have to hack together, uh, a solution for something like
125
630570
5010
برنامه مختلف برای انجام کاری استفاده کنید، باید با هم هک کنید، اوه، راه حلی برای چنین
10:35
that. Or, maybe you have a business where we're trying to produce a certain product,
126
635580
4380
چیزی. یا، شاید شما یک کسب و کار دارید که در آن ما در تلاش برای تولید یک محصول خاص هستیم،
10:39
but we don't really have the right equipment for that. So, we had to hack something together.
127
639960
4200
اما واقعا تجهیزات مناسبی برای آن نداریم. بنابراین، مجبور شدیم چیزی را با هم هک کنیم.
10:44
So, it just means you’re having to, to build something or make something that might not
128
644160
4040
بنابراین، این فقط به این معنی است که شما مجبور هستید چیزی بسازید یا چیزی بسازید که ممکن
10:48
be perfect. But it's able to solve your problem. Hack.
129
648200
3690
است کامل نباشد. اما می تواند مشکل شما را حل کند. هک کردن
10:51
Next, another great word, hypothetical. Hypothetical. Hypothetical just means you're guessing about
130
651890
6960
بعد، یک کلمه عالی دیگر، فرضی. فرضی. فرضی فقط به این معنی است که شما در مورد چیزی حدس می زنید
10:58
something, or you just want to say maybe something is not real, but let's talk about it anyway.
131
658850
6210
، یا فقط می خواهید بگویید شاید چیزی واقعی نباشد، اما به هر حال بیایید در مورد آن صحبت کنیم.
11:05
So, if I'm asking someone, maybe they have given me some rules about a certain thing.
132
665060
4310
بنابراین، اگر از کسی بپرسم، شاید او قوانینی را در مورد یک چیز خاص به من داده است.
11:09
I'm working at a new job. I'm going to be working at a hotel for instance. And I'm talking
133
669370
5210
من در یک کار جدید کار می کنم. به عنوان مثال، من قصد دارم در یک هتل کار کنم. و من با
11:14
to my boss, and I say, “Hypothetically, if, uh, a person with a gun comes in here
134
674580
6370
رئیسم صحبت می‌کنم و می‌گویم: "به طور فرضی، اگر یک نفر با اسلحه وارد اینجا شود
11:20
and tries to steal our money, what should we do?” So, I'm guessing that will probably
135
680950
5120
و بخواهد پول ما را بدزدد، ما باید چه کار کنیم؟" بنابراین، من حدس می زنم که احتمالاً
11:26
not happen. But I'm saying hypothetically, uh, what will happen or what should we do
136
686070
4840
این اتفاق نخواهد افتاد. اما من به صورت فرضی می گویم، اوه، چه اتفاقی می افتد یا در آن نمونه باید چه کار کنیم
11:30
in that instance? So, when you talk about something being hypothetical or a hypothetical
137
690910
5250
؟ بنابراین، وقتی در مورد چیزی فرضی یا فرضی بودن صحبت می‌کنید
11:36
situation, it's probably not going to happen, but it's a great exercise for thinking about
138
696160
5540
، احتمالاً این اتفاق نمی‌افتد، اما تمرین بسیار خوبی برای فکر کردن در مورد
11:41
things.
139
701700
1000
چیزها است.
11:42
And so, when I often speak with learners about how they should be thinking or practicing,
140
702700
4070
و بنابراین، وقتی اغلب با فراگیران در مورد نحوه تفکر یا تمرین صحبت
11:46
you can imagine a lot of hypothetical situations where you might practice saying something
141
706770
4910
می‌کنم، می‌توانید موقعیت‌های فرضی زیادی را تصور کنید که ممکن است
11:51
or using something in your mind in a lot of that mental practice comes. Uh, and you can
142
711680
4510
در بسیاری از تمرین‌های ذهنی، گفتن چیزی یا استفاده از چیزی را در ذهن خود تمرین کنید. اوه، و شما واقعاً می توانید
11:56
really develop, especially, that's one of the great things about, uh, improving your
143
716190
4350
پیشرفت کنید، به خصوص، این یکی از چیزهای عالی در مورد، اوه، بهبود
12:00
speaking confidence and fluency. Uh, of the, the mental practice that you can do in imagining
144
720540
5610
اعتماد به نفس و روان صحبت کردن شما است. اوه، از تمرین ذهنی که می توانید انجام دهید تا تصور
12:06
yourself having, uh, like, stories, telling stories. We'll talk more about that in the
145
726150
4870
کنید که دارید، اوه، مانند داستان ها، داستان می گویید . ما در این ماه در تکلیف ماموریت ویژه بیشتر در مورد آن صحبت خواهیم کرد
12:11
Special Mission Homework Assignment this month. Uh, but again, this idea of thinking about
146
731020
4710
. اوه، اما باز هم، این ایده فکر کردن به
12:15
something that's not real, uh, but maybe there's a possibility that could happen is hypothetical.
147
735730
6340
چیزی که واقعی نیست، اوه، اما شاید احتمالی وجود داشته باشد که ممکن است اتفاق بیفتد، فرضی است.
12:22
Hypothetical. Hypothetically speaking, what happens if something, something.
148
742070
5390
فرضی. به طور فرضی، چه اتفاقی می افتد اگر چیزی، چیزی.
12:27
Next, shady and mysterious. Now, you've probably heard the word mysterious before. You might
149
747460
5730
بعدی، سایه دار و مرموز. اکنون، احتمالاً قبلاً کلمه مرموز را شنیده اید. حتی ممکن است
12:33
have even heard shady, but shady just means something that, like, it doesn't look right
150
753190
5990
shady را شنیده باشید، اما shady فقط به معنای چیزی است که به نظر درست نمی رسد
12:39
or maybe somebody is doing something that they should not be doing. We talk about shady
151
759180
5020
یا ممکن است کسی کاری را انجام دهد که نباید انجام می دهد. ما در مورد شخصیت های سایه صحبت می کنیم
12:44
characters, meaning people that are doing, maybe they’re, you see some people doing
152
764200
4440
، یعنی افرادی که انجام می دهند، شاید آنها هستند، شما می بینید که برخی افراد کاری
12:48
something. Maybe somebody is buying or selling some drugs or trying to steal something. So,
153
768640
5650
انجام می دهند. شاید کسی در حال خرید یا فروش مواد مخدر یا قصد سرقت چیزی باشد. بنابراین،
12:54
when you look at shady behavior or you notice people doing things they should not be doing,
154
774290
4300
وقتی به رفتارهای مبهم نگاه می‌کنید یا متوجه می‌شوید که مردم کارهایی را انجام می‌دهند که نباید انجام می‌دهند،
12:58
uh, you can talk about, again, that maybe being some kind of, uh, evil or maybe just
155
778590
6230
اوه، دوباره می‌توانید در مورد آن صحبت کنید که ممکن است نوعی، اوه، شیطانی یا شاید فقط
13:04
something slightly bad, something wrong that they should not be doing.
156
784820
3460
یک چیز کمی بد، چیزی اشتباه است که آنها انجام می‌دهند. نباید انجام شود.
13:08
Now, mysterious doesn't necessarily mean it's evil. It just means you don't know what's
157
788280
5830
حال، مرموز بودن لزوماً به معنای شیطانی بودن آن نیست . فقط به این معنی است که شما نمی دانید چه
13:14
happening. So, there's a mysterious situation, just a mystery. You don't know if something
158
794110
3510
اتفاقی می افتد. بنابراین، یک موقعیت مرموز وجود دارد، فقط یک راز. شما نمی دانید که آیا
13:17
is good or bad or helpful or it will hurt you, something like that. But often you will
159
797620
4700
چیزی خوب است یا بد یا مفید است یا به شما آسیب می رساند ، چیزی شبیه به آن. اما اغلب
13:22
hear, uh, these things, you know, spoken about together in conversations or stories when
160
802320
6350
می‌شنوید، اوه، این چیزها را می‌شنوید که با هم در گفتگوها یا داستان‌ها صحبت می‌کنند، وقتی
13:28
you will say, well, there was a mystery about something. And if it's a negative kind of
161
808670
4150
می‌گویید، خوب، در مورد چیزی راز وجود داشت . و اگر این یک نوع
13:32
thing, you can say, “Well, uh, like, that guy was behaving in a shady way.” So, he
162
812820
5380
چیز منفی است، می توانید بگویید: "خب، اوه، آن مرد به شیوه ای مبهم رفتار می کرد." بنابراین، او
13:38
was doing something. He was looking around like this. Yeah, he looked like he was causing
163
818200
4530
داشت کاری انجام می داد. اینطور به اطراف نگاه می کرد. آره، انگار داشت
13:42
trouble. We don't really know, so there's a mystery about that. Shady and mysterious.
164
822730
6450
دردسر درست می کرد. ما واقعاً نمی دانیم، بنابراین یک راز در مورد آن وجود دارد. سایه دار و مرموز.
13:49
Next, to lure someone or to have allure. Allure just means to, to pull something. When you
165
829180
7450
بعد، برای فریب دادن کسی یا داشتن جذابیت. جذابیت فقط به معنای کشیدن چیزی است. هنگامی که
13:56
have a lure, this is a, like, a, like, a, uh, the physical idea or the physical thing.
166
836630
5400
شما یک فریب دارید، این یک ایده فیزیکی یا یک چیز فیزیکی است.
14:02
Like, you have a fishing hook, uh, with some kind of bait at the end. That bait is the
167
842030
3910
مثلاً، شما یک قلاب ماهیگیری دارید، با نوعی طعمه در انتهای آن. آن طعمه
14:05
lure. So, it's trying to attract someone. So, the word lure is both a noun and a verb.
168
845940
6460
فریب است. بنابراین، تلاش برای جذب کسی است. پس کلمه lure هم اسم است و هم فعل.
14:12
You can lure someone if you're trying to attract them. Like, uh, maybe some young woman might
169
852400
6080
اگر می‌خواهید کسی را جذب کنید، می‌توانید فریبش دهید . مثلاً، شاید یک زن جوان ممکن است
14:18
try to lure, uh, some men to do something by putting on a very sexy dress or something.
170
858480
5640
سعی کند با پوشیدن یک لباس بسیار سکسی یا چیز دیگری، برخی از مردان را فریب دهد تا کاری انجام دهند .
14:24
So, that's, uh, the, uh, trying to lure them. Or, the lure itself is we want to do something,
171
864120
6480
بنابراین، اوه، اوه، تلاش برای فریب دادن آنهاست. یا، خود فریب این است که ما
14:30
and so we're going to, maybe, try to, I don’t, catch some, catch some criminals by putting
172
870600
4730
می‌خواهیم کاری انجام دهیم، و بنابراین، شاید، سعی می‌کنیم، من نمی‌توانم، عده‌ای را دستگیر کنیم، با گذاشتن
14:35
some free money out on a table or something like that. So, the lure of the thing is also
173
875330
5180
مقداری پول مجانی روی میز یا چیزی شبیه به آن، برخی مجرمان را دستگیر کنیم. پس از تطمیع شیء
14:40
used to lure people. Lure.
174
880510
3400
نیز برای تطمیع مردم استفاده می شود. طعمه.
14:43
Next, assailant. Assailant. To assail just means you're going to attack someone in some
175
883910
6290
بعد، مهاجم مهاجم. حمله کردن فقط به این معنی است که شما به نوعی به کسی حمله خواهید
14:50
kind of way. And you can do this mentally when you're talking, maybe you're yelling
176
890200
4340
کرد. و شما می توانید این کار را از نظر ذهنی هنگام صحبت انجام دهید، شاید در حال فریاد زدن بر سر
14:54
at someone. Someone's assailing me with lots of angry comments or something. Or, you can
177
894540
4750
کسی هستید. کسی با کامنت های خشمگین زیاد یا چیزی به من حمله می کند. یا
14:59
be physically hurting someone if you're attacking them, trying to steal their wallet or their
178
899290
5160
اگر به کسی حمله می‌کنید ، می‌خواهید کیف پول یا
15:04
watch or something like that. Uh, so an assailant is a person who's doing this. So, a person
179
904450
6220
ساعتش یا چیزی شبیه به آن را بدزدید، می‌توانید از نظر فیزیکی به او آسیب بزنید. اوه، پس مهاجم کسی است که این کار را می کند. بنابراین، شخصی
15:10
who is assailing someone, the assailant. Typically, this is a more educated way of describing
180
910670
5520
که به کسی تعرض می کند، ضارب. به طور معمول، این روش آموزشی تر برای توصیف
15:16
this. You won't often hear robber or, like, violent person or something as a word on the
181
916190
6130
این است. شما اغلب دزد یا شخص خشن یا چیزی را به عنوان کلمه در
15:22
news. So, on news programs, they will typically say the assailant did something. And again,
182
922320
5650
اخبار نمی شنوید. بنابراین، در برنامه های خبری معمولاً می گویند ضارب کاری انجام داده است. و باز هم،
15:27
this just means someone who is hurting someone, uh, or causing some kind of trouble, usually
183
927970
4640
این فقط به معنای کسی است که به کسی صدمه می زند، اوه، یا باعث ایجاد نوعی مشکل، معمولاً از
15:32
physically. Assailant.
184
932610
2440
نظر فیزیکی. مهاجم.
15:35
And our last of our short words is obsessed. Obsessed. And this is a very common word you
185
935050
4970
و آخرین سخنان کوتاه ما وسواس است. غرق. و این کلمه بسیار رایجی است
15:40
will hear in lots of movies, TV shows, and conversations. To be obsessed about something
186
940020
5150
که در بسیاری از فیلم ها، برنامه های تلویزیونی و مکالمات می شنوید . وسواس در مورد چیزی
15:45
means you really are focusing on it. You're thinking about that thing all the time, even
187
945170
4540
به این معنی است که شما واقعاً روی آن تمرکز کرده اید. شما مدام به آن چیز فکر می کنید، حتی
15:49
more than you should be. So, maybe you have a regular job, and you're supposed to be working
188
949710
5020
بیشتر از آنچه که باید باشید. بنابراین، شاید یک کار معمولی داشته باشید، و قرار است
15:54
from 9:00 to 5:00, and then you can go home and relax and play some video game or whatever,
189
954730
6100
از ساعت 9:00 تا 5:00 کار کنید، و سپس می توانید به خانه بروید و استراحت کنید و یک بازی ویدیویی یا هر چیز دیگری،
16:00
some comic book or other thing you want to be doing. But if you're obsessed about something,
190
960830
4680
یک کتاب کمیک یا چیز دیگری که می خواهید انجام دهید. انجام دادن اما اگر در مورد چیزی وسواس دارید،
16:05
even while you're working, uh, you're trying to play your game or do something else or
191
965510
4550
حتی زمانی که در حال کار هستید، اوه، سعی می کنید بازی خود را انجام دهید یا کار دیگری یا هر چیز دیگری انجام دهید
16:10
whatever. Uh, so this is to be obsessed about something. Really thinking about it typically
192
970060
4770
. اوه، پس این باید در مورد چیزی وسواس داشت . واقعاً
16:14
more than you should be, uh, and often, uh, something that can hurt you. So, maybe I'm
193
974830
4800
بیشتر از چیزی که باید به آن فکر کنید، و اغلب، اوه، چیزی که می تواند به شما آسیب برساند. بنابراین، شاید من
16:19
obsessed about eating chocolate, or I'm obsessed about doing whatever. Uh, again it just means
194
979630
5420
در خوردن شکلات وسواس دارم، یا در مورد انجام هر کاری وسواس دارم. اوه، دوباره این فقط به این معنی است
16:25
you're focusing on that.
195
985050
1010
که شما روی آن تمرکز کرده اید.
16:26
Now, you can use it, and you will hear it used in the conversation, uh, when Alex is
196
986060
4540
حالا، می‌توانید از آن استفاده کنید، و می‌شنوید که در مکالمه از آن استفاده می‌شود، اوه، زمانی که الکس
16:30
talking about being obsessed with a certain thing. So, I'm obsessed with, you know, Dungeons
197
990600
4870
در مورد وسواس نسبت به یک چیز خاص صحبت می‌کند. بنابراین، من به سیاه چال ها
16:35
and Dragons. Or, I'm obsessed with this particular sporting event, uh, like, my particular, uh,
198
995470
6060
و اژدها وسواس دارم. یا، من نسبت به این رویداد ورزشی خاص وسواس دارم ، اوه، مانند، تیم فوتبال خاص من،
16:41
soccer team or baseball team or whatever. Uh, and you will hear this when people are
199
1001530
4430
تیم بیسبال یا هر چیز دیگری. اوه، و وقتی مردم در مورد چیزی به خوبی صحبت می کنند، این را خواهید شنید
16:45
talking about something in a good way. So, they say well, I'm, like, I really liked my
200
1005960
3910
. بنابراین، آنها می گویند خوب، من واقعاً تیمم را خیلی دوست داشتم
16:49
team a lot. But a more casual and conversational way to describe this is to say you're obsessed.
201
1009870
6590
. اما یک روش معمولی و محاوره ای برای توصیف این موضوع این است که بگوییم وسواس دارید.
16:56
Obsessed.
202
1016460
1000
غرق.
16:57
Now, let's move into the longer phrases and expressions for this month. The first one
203
1017460
4620
حالا بیایید به عبارات و عبارات طولانی تر این ماه برویم. اولین
17:02
is to be doing something, or as an example, I have been doing something for many years
204
1022080
5310
مورد این است که کاری را انجام دهم یا به عنوان مثال، من سال هاست که دارم کاری انجام می
17:07
now. Now, this might sound like maybe a weird way of explaining this. But it's a more casual,
205
1027390
6239
دهم. در حال حاضر، این ممکن است مانند یک راه عجیب و غریب برای توضیح این به نظر برسد. اما این یک راه معمولی تر و
17:13
conversational way of saying up until now. So, you've been doing something. You started
206
1033629
5591
محاوره ای برای گفتن تا کنون است. بنابراین، شما در حال انجام کاری هستید. شما شروع به
17:19
doing something in the past and you were doing it up until this point. Like, for my example,
207
1039220
4669
انجام کاری در گذشته کرده اید و تا این لحظه در حال انجام آن بوده اید. مثلاً
17:23
uh, I have been teaching for over 10 years now.
208
1043889
3971
برای مثال، من بیش از 10 سال است که تدریس می کنم.
17:27
Now, we put the now at the end of that just to make it more casual and conversational.
209
1047860
4199
اکنون، اکنون را در انتهای آن قرار می دهیم تا آن را معمولی تر و محاوره ای تر کنیم.
17:32
It’s… So, nothing really changes. I have been teaching for over 10 years, or I've been
210
1052059
4990
این است… بنابراین، هیچ چیز واقعاً تغییر نمی کند. من بیش از 10 سال است که تدریس می کنم یا
17:37
teaching for over 10 years now. It's really the exact same thing, but we're making it
211
1057049
5181
اکنون بیش از 10 سال است که تدریس می کنم. واقعاً دقیقاً همین است، اما ما آن
17:42
a bit more casual and conversational and saying almost that we're continuing to do it. Like,
212
1062230
5120
را کمی معمولی‌تر و محاوره‌ای‌تر می‌کنیم و تقریباً می‌گوییم که به انجام آن ادامه می‌دهیم. مثلاً
17:47
right now, I'm actually physically doing that thing.
213
1067350
2550
در حال حاضر، من واقعاً از نظر فیزیکی آن کار را انجام می دهم.
17:49
So, if I'm in a conversation, like, right now, I'm actually teaching someone. So, you
214
1069900
4330
بنابراین، اگر من در حال مکالمه باشم، مثلاً در حال حاضر، در واقع به کسی آموزش می دهم. بنابراین، می
17:54
can say, “I've been teaching for 10 years now.” So, even right now, I'm continuing
215
1074230
3949
توانید بگویید: "من اکنون 10 سال است که تدریس می کنم ." بنابراین، حتی در حال حاضر، من
17:58
to do that thing. But if I just meet someone and they ask me, “Oh, what is your job?”
216
1078179
4411
به انجام آن کار ادامه می دهم. اما اگر به تازگی با کسی ملاقات کنم و او از من بپرسد: "اوه، شغل تو چیست؟"
18:02
Or, “What do you do?” Say, “Oh, I've been a teacher for 10 years,” or something
217
1082590
3500
یا "چه کار می کنی؟" بگویید: "اوه، من 10 سال است که معلم هستم" یا چیزی
18:06
like that. So, it really doesn't matter. But if you want to add that now, you can, and
218
1086090
4689
شبیه به آن. بنابراین، واقعاً مهم نیست. اما اگر می‌خواهید اکنون آن را اضافه کنید، می‌توانید، و
18:10
it will help you sound more native and conversational. Now.
219
1090779
3360
این به شما کمک می‌کند که بومی‌تر و مکالمه‌تر به نظر برسید. اکنون.
18:14
Next, another fantastic phrase, in one form or another. In one form or another. Now, listen
220
1094139
7490
بعد، یک عبارت فوق العاده دیگر، به این شکل یا آن شکل. به یک شکل یا شکل دیگر. اکنون،
18:21
carefully to how this blends. And also, remember when you're practicing phrases with me or
221
1101629
4851
به دقت به نحوه ترکیب این مواد گوش دهید. و همچنین، به یاد داشته باشید زمانی که عبارات را با من تمرین می کنید یا
18:26
you learn them with anybody else, you're learning all the words that come together, and then
222
1106480
4840
آنها را با دیگران یاد می گیرید، همه کلماتی را که با هم ترکیب می شوند را یاد می گیرید و
18:31
you practice saying it as one thing. And as you master the phrases and you blend the sounds
223
1111320
5079
سپس بیان آن را به عنوان یک چیز تمرین می کنید. و همانطور که بر عبارات تسلط دارید و
18:36
of the words together, it becomes much easier to put them into conversations and use them,
224
1116399
5400
صداهای کلمات را با هم ترکیب می کنید، قرار دادن آنها در مکالمات و استفاده از آنها،
18:41
you know, correctly and automatically without thinking about them.
225
1121799
3161
بدون فکر کردن به آنها، بسیار آسان تر می شود .
18:44
So, in one form or another, in one for mur another, for mur another, for mur ranother.
226
1124960
10199
بنابراین، به یک شکل، در یکی برای مور، دیگری، برای مور به شکل دیگر، برای مور دیگر.
18:55
It's, like, ya nother. For mur, ra, ranother, ranother. In one for mur ranother. In one
227
1135159
8181
مثل اینه که دیگه برای مور، را، رانوتر، رانوتر. در یکی برای mur ranother. به یک
19:03
form or another. Now, you can hear people, sometimes they will say in one form or another,
228
1143340
6020
شکل یا شکل دیگر. اکنون می توانی مردم را بشنوی که گاهی به این شکل می گویند
19:09
and they are trying to explain this and enunciate to pronounce clearly. But you don't have to
229
1149360
5319
و سعی می کنند این را توضیح دهند و به وضوح تلفظ کنند. اما شما مجبور نیستید این
19:14
do that. In one form or another. In one form or another. In one form or another.
230
1154679
5141
کار را انجام دهید. به یک شکل یا شکل دیگر. به یک شکل یا شکل دیگر. به یک شکل یا شکل دیگر.
19:19
Now, I'm saying this, just going over it a few times because it's important that you
231
1159820
4080
اکنون، من این را می گویم، فقط چند بار آن را مرور کنید، زیرا مهم است که
19:23
hear this. But often in one form, the ‘or’ becomes more of an ‘er’ sound. In one
232
1163900
6170
این را بشنوید. اما اغلب در یک شکل، "یا" بیشتر به صدای "ار" تبدیل می شود. به یک
19:30
form of, uh, in one former another. In one form er another. In one form or another.
233
1170070
6140
شکل، اوه، در یکی قبلی دیگری. در یک شکل و شکل دیگر به یک شکل یا شکل دیگر.
19:36
Now, the meaning of this just means you might have something that's shown or expressed or
234
1176210
6209
حال، معنای این فقط به این معنی است که شما ممکن است چیزی داشته باشید که به طرق مختلف نشان داده یا بیان یا
19:42
seen, uh, in multiple ways. So, you have, uh, uh, like, maybe the government could be
235
1182419
5521
دیده شده باشد. بنابراین، شما باید، اوه، اوه، مانند، شاید دولت می تواند
19:47
in one form or another. But it doesn't really matter to the individual people working on
236
1187940
5349
به این شکل یا آن شکل باشد. اما واقعاً برای افرادی که
19:53
some farm or something like that. Uh, so you might have, like, a company, uh, or you might
237
1193289
5921
در مزرعه ای یا چیزی شبیه به آن کار می کنند، اهمیتی ندارد. اوه، پس ممکن است یک شرکت داشته باشید، اوه، یا ممکن است
19:59
have, um… They're really lots of different examples that you could use for that. But
238
1199210
4079
داشته باشید، اوم... آنها واقعاً نمونه های مختلفی هستند که می توانید برای آن استفاده کنید.
20:03
it's again, just talking about, uh, a relationship where you have one thing that could be in
239
1203289
6431
اما دوباره، فقط در مورد رابطه ای صحبت می کنیم که در آن شما یک چیز دارید که می تواند به
20:09
many different, many different ways.
240
1209720
1760
طرق مختلف و بسیار متفاوت باشد.
20:11
So, I, like, I've had, um, I've had jobs working with animals in one form or another for many
241
1211480
8049
بنابراین، من، مثلاً، من، اوم، سالها شغلی داشته ام که با حیوانات به این شکل یا آن شکل
20:19
years. So, maybe I was a zookeeper and I worked at a circus and I worked as a veterinarian.
242
1219529
5530
کار می کنم. بنابراین، شاید من یک باغ وحش بودم و در یک سیرک کار می کردم و به عنوان دامپزشک کار می کردم.
20:25
So, in one form or another, you're looking at the way these things are compared. So,
243
1225059
4921
بنابراین، به هر شکلی، شما به نحوه مقایسه این چیزها نگاه می کنید. بنابراین،
20:29
each one of these specific jobs that I've had is about animals or related to animals.
244
1229980
4909
هر یک از این مشاغل خاص که من داشته ام در مورد حیوانات یا مربوط به حیوانات است.
20:34
So, I've worked with animals in one form or another for many different years. Then you'll
245
1234889
5001
بنابراین، من برای سال های مختلف با حیوانات به یک شکل یا دیگری کار کرده ام. اگر بتوانید آن را به این شکل بیان کنید،
20:39
sound much more native and conversational if you can express it in this way. So, in
246
1239890
4231
بسیار بومی‌تر و مکالمه‌تر خواهید بود. بنابراین، به
20:44
one form or another.
247
1244121
2268
یک شکل یا شکل دیگر.
20:46
Next, to be on the ball and to use your wits, or to have your wits about you. I believe
248
1246389
6521
در مرحله بعد، روی توپ بودن و استفاده از عقل خود، یا حواس تان به شماست. من معتقدم
20:52
we talked about this recently, but again, you'll see how these conversational, uh, expressions,
249
1252910
4830
که ما اخیراً در مورد این موضوع صحبت کرده ایم، اما دوباره، خواهید دید که چگونه این عبارات محاوره ای،
20:57
they appear again and again. And when you hear them, and you remember them, ah. So,
250
1257740
4039
بارها و بارها ظاهر می شوند. و چون آنها را بشنوی و به یادشان بیایی، آه. بنابراین،
21:01
we practiced that before. It's always good to get that review.
251
1261779
2791
ما قبلاً آن را تمرین کردیم. دریافت آن بررسی همیشه خوب است.
21:04
Uh, so to have your wits about you or to keep your wits. Remember your wits, uh, are just
252
1264570
5400
اوه، بنابراین برای اینکه عقل خود را در مورد خود داشته باشید یا عقل خود را حفظ کنید. به یاد داشته باشید که عقل شما
21:09
being smart and in general also just being, uh, aware of your surroundings. So, maybe
253
1269970
6159
فقط باهوش است و به طور کلی از محیط اطراف خود آگاه است. بنابراین، شاید
21:16
if you're very tired or you’re not really, you're maybe thinking about something and
254
1276129
5371
اگر خیلی خسته هستید یا واقعاً خسته نیستید، شاید به چیزی فکر می کنید و
21:21
you don't notice your, like, the world around you. And it's maybe a dangerous situation.
255
1281500
4960
به دنیای اطراف خود توجه نمی کنید. و شاید وضعیت خطرناکی باشد.
21:26
You need to keep your wits about you. So, you need to focus and listen and pay attention
256
1286460
4400
شما باید عقل خود را در مورد خود حفظ کنید. بنابراین ، باید تمرکز کنید و گوش کنید و
21:30
to where you are and not be thinking about sitting on a beach in your head. Something
257
1290860
4831
به جایی که هستید توجه کنید و در ذهن خود به فکر نشستن در ساحل نباشید. یه چیزی
21:35
like that. Uh, so to keep your wits about you, uh, just means you're again, being aware
258
1295691
5799
شبیه اون. اوه، بنابراین برای حفظ عقل خود در مورد شما، اوه، فقط به این معنی است که شما دوباره
21:41
of your surroundings.
259
1301490
1370
از اطراف خود آگاه هستید.
21:42
And of course, on the ball just means in a similar way, uh, imagine yourself, like, standing
260
1302860
6130
و البته، روی توپ فقط به این معنی است، اوه، خودتان را تصور کنید، مثل اینکه
21:48
on a ball, like that. This is a good way to remember the phrase. Uh, but if you're not
261
1308990
4300
روی یک توپ ایستاده اید، مثل آن. این یک راه خوب برای به خاطر سپردن عبارت است. اوه، اما اگر
21:53
focusing on that trying to balance, then you will fall down. So, it's also being on the
262
1313290
4200
روی آن تمرکز نکنید و سعی کنید تعادل داشته باشید، زمین خواهید خورد. بنابراین، آن نیز در
21:57
ball about something. It's also from baseball where you can talk about, uh, like, a baseball
263
1317490
5470
مورد چیزی در توپ است. همچنین از بیسبال است که در آن می توانید در مورد یک مرجع بیسبال صحبت
22:02
reference of the ball being hit to you and you're on the ball. So, I'm going to, you
264
1322960
3589
کنید که توپ به شما زده می شود و شما روی توپ هستید. بنابراین،
22:06
know, be the person to catch that and I'm focusing. So, if a ball is coming at you very
265
1326549
4450
می‌دانید، می‌خواهم کسی باشم که آن را درک کند و تمرکز می‌کنم. بنابراین، اگر توپی خیلی سریع به سمت شما می آید
22:10
quickly and you're not paying attention, you're going to get hit in the head. So, keeping
266
1330999
4151
و توجه ندارید، به سرتان ضربه می زند. بنابراین
22:15
your, your wits about you or being on the ball means that you're focusing on something
267
1335150
4300
، حفظ هوش و ذکاوت خود در مورد شما یا حضور در توپ به این معنی است که شما روی چیزی تمرکز کرده
22:19
and you're ready for it.
268
1339450
1439
اید و برای آن آماده هستید.
22:20
Next, to talk about something being capable or you can explain what something is capable
269
1340889
5770
بعد، صحبت در مورد توانایی بودن چیزی یا می توانید توضیح دهید که چیزی قادر به انجام چه کاری است
22:26
of. So, maybe, uh, my friend can do something. I can say that, so my friend can do something.
270
1346659
6390
. بنابراین، شاید، اوه، دوست من بتواند کاری انجام دهد. من می توانم این را بگویم، تا دوستم بتواند کاری انجام دهد.
22:33
But if you want to express this in a more educated way, you can say someone is capable
271
1353049
4531
اما اگر می‌خواهید این را به روشی آگاهانه‌تر بیان کنید، می‌توانید بگویید کسی قادر به
22:37
of doing something.
272
1357580
1520
انجام کاری است.
22:39
Often you will hear this maybe at a parent-teacher meeting. So, some, usually, a couple of times
273
1359100
5659
اغلب این را شاید در یک جلسه والدین و معلمان بشنوید . بنابراین، برخی، معمولاً چند
22:44
a year, uh, parents will come to a school and maybe this is happening in your country
274
1364759
5111
بار در سال، آه، والدین به مدرسه می آیند و شاید این اتفاق در کشور شما
22:49
or wherever you live. Uh, but the parents will come to the school, and they will have
275
1369870
3779
یا هر جایی که زندگی می کنید رخ دهد. اوه، اما والدین به مدرسه خواهند آمد و
22:53
a talk with the teacher about the student. So, the, the teacher will say, “Well, uh,
276
1373649
4150
با معلم درباره دانش آموز صحبت خواهند کرد. بنابراین، معلم خواهد گفت: "خب، اوه،
22:57
the student is very good, but maybe he should work on this,” or something like that. And
277
1377799
5061
دانش آموز خیلی خوب است، اما شاید باید روی این کار کند" یا چیزی شبیه به آن. و
23:02
often, uh, the teacher will say that the student is capable of doing something like this. And
278
1382860
5409
اغلب، اوه، معلم می گوید که دانش آموز قادر به انجام چنین کاری است. و
23:08
they're talking about the potential of the student, usually as a way to tell the parents,
279
1388269
4601
آنها در مورد پتانسیل دانش آموز صحبت می کنند، معمولاً به عنوان راهی برای گفتن به والدین،
23:12
“Hey, you know, encourage your child to do something or read with them more. They
280
1392870
4159
"هی، می دانید، فرزندتان را تشویق کنید تا کاری انجام دهد یا بیشتر با آنها مطالعه کند. آنها
23:17
are capable of being, uh, very smart and very active in class. But, right now they don't
281
1397029
5100
می توانند بسیار باهوش و در کلاس فعال باشند. اما، در حال حاضر آنها
23:22
really do that very much.”
282
1402129
1191
واقعاً این کار را انجام نمی دهند.»
23:23
So, to be capable of doing something, like, they could do that, maybe they can do that.
283
1403320
4680
بنابراین، برای اینکه بتوانند کاری را انجام دهند، مثلاً می توانند آن کار را انجام دهند، شاید بتوانند آن را انجام دهند.
23:28
Uh, but you're trying to talk about the potential of something. So, this company we are building
284
1408000
5399
اوه، اما شما سعی می کنید در مورد پتانسیل چیزی صحبت کنید. بنابراین، این شرکتی که ما می سازیم،
23:33
is capable of becoming a multi-billion dollar company, something like that. So, we don't
285
1413399
5910
می تواند تبدیل به یک شرکت چند میلیارد دلاری شود ، چیزی شبیه به آن. بنابراین، ما نمی
23:39
know if it can, but it could. So, that's the, the potential of it. Uh, and a great way to
286
1419309
4720
دانیم که می تواند یا نه، اما می تواند. بنابراین، این پتانسیل آن است. اوه، و یک راه عالی برای
23:44
talk about that is saying it's capable. So, what it's capable of. Capable of.
287
1424029
5311
صحبت در مورد آن این است که بگوییم توانایی دارد. بنابراین، آنچه که آن را قادر به. قادر به.
23:49
Next, another fantastic phrase, it's up to you. It's up to you. When something is up
288
1429340
6299
بعد، یک عبارت فوق العاده دیگر، این به شما بستگی دارد . این به شما بستگی دارد. وقتی چیزی
23:55
to you or up to him or up to them or to someone else, it just means it's their choice or their
289
1435639
6241
به شما یا او یا آنها یا شخص دیگری بستگی دارد، فقط به این معنی است که انتخاب یا
24:01
responsibility. They can decide what something is they want to do. As an example, I'm talking
290
1441880
5629
مسئولیت آنهاست. آنها می توانند تصمیم بگیرند که چه کاری را می خواهند انجام دهند. به عنوان مثال، من
24:07
with a group of my friends or even if it's just my wife and I, we are thinking, “Okay,
291
1447509
4000
با گروهی از دوستانم صحبت می‌کنم یا حتی اگر فقط من و همسرم باشیم، فکر می‌کنیم: «باشه،
24:11
let's go out to dinner tonight. Where should we go?” And I, maybe I don't have a good
292
1451509
4481
امشب برای شام بیرون برویم. کجا باید برویم؟" و من، شاید
24:15
idea. So, I say, “Well, it's up to you.” It's up to you. It's up to you.
293
1455990
5149
ایده خوبی ندارم. بنابراین، من می گویم، "خب، این به شما بستگی دارد." این به شما بستگی دارد. این به شما بستگی دارد.
24:21
Now, you will often hear this as up ta you, up ta you. Up ta you, up ta you, up ta you.
294
1461139
6821
در حال حاضر، شما اغلب این را به عنوان تا شما، تا شما می شنوید. تا تو، تا تو، بالا تا تو.
24:27
And again, I'm pronouncing it quickly because when native speakers say this, they say it
295
1467960
4270
و دوباره، من آن را به سرعت تلفظ می‌کنم، زیرا وقتی افراد بومی این را می‌گویند، آن را
24:32
as one thing. Upta you, upta you. It's almost like a, like a ‘d’ sound. Upda you, upda
296
1472230
6540
به عنوان یک چیز می‌گویند. تا تو، تا تو این تقریباً شبیه صدای "د" است. شما را به روز کنید،
24:38
you. But the ‘d’ is very quiet. Now, people understand this phrase when they hear it and
297
1478770
4590
شما را به روز کنید. اما "d" بسیار آرام است. اکنون، مردم با شنیدن این عبارت آن را درک می کنند و
24:43
they know in this situation people will be using that. So, this is why you don't have
298
1483360
4580
می دانند که در این شرایط مردم از آن استفاده خواهند کرد. بنابراین، به همین دلیل است که لازم نیست
24:47
to pronounce things so clearly. But if you sound more like a native, when you do pronounce
299
1487940
4339
چیزها را به این وضوح تلفظ کنید. اما اگر بیشتر شبیه یک بومی به نظر می‌رسید، وقتی چنین چیزهایی را تلفظ
24:52
things like this, uh, again, trying to say the whole phrase like it's one word. Up to
300
1492279
5130
می‌کنید، دوباره سعی می‌کنید کل عبارت را مثل یک کلمه بگویید.
24:57
you, up to you. So, where should we go for dinner tonight? I don't know. It's up to you.
301
1497409
5991
به شما بستگی دارد. خب امشب شام کجا بریم؟ من نمی دانم. این به شما بستگی دارد.
25:03
It's up to you.
302
1503400
1730
این به شما بستگی دارد.
25:05
Now, let's talk about, for example. And in a native conversation, people often say the
303
1505130
6450
حالا بیایید مثلاً در موردش صحبت کنیم. و در یک مکالمه بومی، مردم اغلب
25:11
word, say, as an example of this. So, if I want to give an example, “Say I'm out at
304
1511580
5640
کلمه، بگو، را به عنوان نمونه ای از این می گویند. بنابراین، اگر بخواهم مثالی بزنم، «بگویید من
25:17
the park, and it starts raining. What do I do?” So, I, I begin that sentence with say.
305
1517220
6459
در پارک هستم، و باران شروع به باریدن می‌کند. چکار کنم؟" بنابراین، من، آن جمله را با گفتن شروع می کنم.
25:23
Say it's 2:00 and I'm looking for something to eat in your town. Where would you go? So,
306
1523679
5981
بگو ساعت 2:00 است و من به دنبال چیزی برای خوردن در شهر شما هستم. کجا میخوای بری؟ بنابراین،
25:29
as an example… I could use the phrase as an example or for example. But it's much faster,
307
1529660
6040
به عنوان مثال ... می توانم از عبارت به عنوان مثال یا برای مثال استفاده کنم. اما خیلی سریعتر است،
25:35
uh, if I just say, say. So, say I'm in the middle of a forest at night and there's a
308
1535700
5900
اوه، اگر فقط بگویم، بگو. بنابراین، بگویید من شب در وسط یک جنگل هستم و یک
25:41
bear coming at me. What should I do? Or, I'm, so I'm giving an example or asking for some
309
1541600
4819
خرس به سمت من می آید. باید چکار کنم؟ یا، من، پس مثالی می زنم یا درخواست
25:46
kind of help. I'm giving a hypothetical situation when I'm using the word say. So, something,
310
1546419
6401
کمک می کنم. وقتی از کلمه بگو استفاده می کنم، یک موقعیت فرضی می دهم. بنابراین، چیزی،
25:52
something say or, uh, a let's say that something, something. So, let's say that I'm in the middle
311
1552820
5820
چیزی بگو یا، اوه، بیایید آن چیزی، چیزی را بگوییم . بنابراین، فرض کنید که من در
25:58
of, uh, the forest and a bear tries to attack me. What should I do? So, let's say. So, let's
312
1558640
6009
وسط جنگل هستم و یک خرس سعی می کند به من حمله کند. باید چکار کنم؟ بنابراین، بیایید بگوییم. پس بیایید
26:04
say meaning us. Like, let's, let's make this hypothetical situation. Uh, but asking for
313
1564649
5910
بگوییم منظور ماست. بیایید این وضعیت فرضی را بسازیم. اوه، اما
26:10
an example or giving a, a guess or saying here's a potential situation. We often just
314
1570559
6391
درخواست مثال یا دادن یک، حدس یا گفتن در اینجا یک موقعیت بالقوه است. ما اغلب فقط
26:16
use say, or let's say.
315
1576950
2799
از بگو یا بگوییم استفاده می کنیم.
26:19
Next, to keep an eye out or to be on the lookout. The lookout. The lookout. Often you will get,
316
1579749
7941
بعد، مراقب باشید یا مراقب باشید. دیده بان. دیده بان. اغلب افعال عبارتی دریافت می کنید
26:27
uh, phrasal verbs and these are things like pick up, put down, turn over where we're taking,
317
1587690
6050
و اینها چیزهایی هستند مانند برداشتن، گذاشتن، برگرداندن از جایی که می گیریم،
26:33
uh, two or more words and putting them together to make a more interesting expression. Like
318
1593740
5120
اوه، دو یا چند کلمه و کنار هم قرار دادن آنها برای ایجاد یک عبارت جالب تر. مانند
26:38
hanging up the phone, and we use the word hang up, or the phrasal verb to hang up because
319
1598860
4889
قطع کردن تلفن، و ما از کلمه قطع کردن یا فعل اصطلاحی برای قطع کردن استفاده می‌کنیم، زیرا
26:43
in the past phones would be up on the wall or they would be maybe kind of sitting on
320
1603749
5030
در گذشته تلفن‌ها روی دیوار بالا می‌رفتند یا شاید به نوعی
26:48
a table like this and you would hang something. You would put the receiver up on the phone
321
1608779
4441
روی میزی مانند این می‌نشستند و شما چیزی را آویزان می‌کردید. . رسیور را روی گوشی
26:53
and you would hang up the phone. Now, we just push a button on the phone, but we call that
322
1613220
4260
می گذاشتی و گوشی را قطع می کردی. اکنون، ما فقط دکمه ای را روی تلفن فشار می دهیم، اما آن را قطع کردن صدا می گوییم
26:57
hanging up.
323
1617480
1000
.
26:58
Anyway, uh, when we take something like this, we have a phrasal verb which is two different
324
1618480
5120
به هر حال، وقتی چیزی شبیه به این را می گیریم، یک فعل عبارتی داریم که دو کلمه متفاوت است
27:03
words. They come, uh, together to make one phrase called a phrasal verb. So, something
325
1623600
5020
. آنها با هم می آیند تا یک عبارتی به نام فعل عبارتی بسازند. بنابراین، چیزی
27:08
like hanging up the phone. Again, I gave that example before. Uh, but when we put those
326
1628620
5309
شبیه به قطع کردن تلفن. باز هم آن مثال را قبلا زدم. اوه، اما وقتی آنها را
27:13
together, we can make a phrasal noun. We can make a whole new word out of something. And
327
1633929
4521
کنار هم می گذاریم، می توانیم یک اسم عبارتی بسازیم. ما می توانیم از چیزی یک کلمه کاملاً جدید بسازیم. و
27:18
that's kind of the history of how these things often work. You have, uh, an idea. What is
328
1638450
5049
این به نوعی تاریخچه نحوه عملکرد این چیزها است. تو یه ایده داری
27:23
this? You're hanging something but moving your hand up and so, ah, okay. We’ll, we'll
329
1643499
4061
این چیه؟ شما چیزی را آویزان می‌کنید اما دستتان را بالا می‌برید و خب، آه، باشه. ما این کار را می کنیم
27:27
call that to hang up, like, you hang up your jacket. We could say hang my jacket over there,
330
1647560
5140
تا تلفن را قطع کنیم، مثلاً شما ژاکت خود را آویزان کنید . می‌توانیم بگوییم ژاکتم را آنجا آویزان کن، اما گفتن آن را آویزان کن،
27:32
but it just sounds more conversational to say hang it up. So, we're trying to be more
331
1652700
4390
بیشتر محاوره‌ای به نظر می‌رسد. بنابراین، ما سعی می کنیم دقیق تر باشیم
27:37
specific. Like, put the jacket over there. Hang it up over there. Uh, but then we get
332
1657090
4649
. مثلاً ژاکت را آنجا بگذار. آن را آویزان کنید. اوه، اما پس از آن ما
27:41
things, like, to look out for someone. So, the phrasal verb would be, I'm looking out
333
1661739
5351
چیزهایی را به دست می آوریم، مانند اینکه مراقب کسی باشیم. بنابراین، فعل عبارتی این خواهد بود، من به
27:47
for someone.
334
1667090
1000
دنبال کسی هستم.
27:48
But then you get a phrasal noun, or we just get a whole new word like lookout. So, we're
335
1668090
4980
اما پس از آن شما یک اسم عبارتی دریافت می کنید، یا فقط یک کلمه کاملاً جدید مانند lookout دریافت می کنیم. بنابراین، ما در حال
27:53
combining these things like look and out. So, I'm not just looking, I'm looking out
336
1673070
4919
ترکیب این موارد مانند ظاهر و بیرون هستیم. بنابراین، من فقط به دنبال مردم نیستم، بلکه به
27:57
for people. I'm being more specific with my language, and this is why people use phrasal
337
1677989
4570
دنبال مردم هستم. من در مورد زبان خود دقیق تر صحبت می کنم، و به همین دلیل است که مردم از افعال عبارتی استفاده می کنند
28:02
verbs and why you can create your own phrasal verbs as you learn more about them.
338
1682559
3840
و چرا شما می توانید افعال عبارتی خود را با یادگیری بیشتر در مورد آنها ایجاد کنید.
28:06
So, this is what we teach in our visual guide to phrasal verbs as well. If you do not have
339
1686399
3801
بنابراین، این همان چیزی است که ما در راهنمای تصویری خود به افعال عبارتی نیز آموزش می دهیم. اگر
28:10
that program, it's fantastic. You should get it. But anyway, this is the kind of thing
340
1690200
3959
آن برنامه را ندارید، فوق العاده است. شما باید آن را دریافت کنید. اما به هر حال، این چیزی است
28:14
that we teach.
341
1694159
1000
که ما آموزش می دهیم.
28:15
So, you understand how a phrasal verb works, and it's typically just taking some ideas,
342
1695159
5031
بنابراین، شما می‌دانید که چگونه یک فعل عبارتی کار می‌کند، و معمولاً فقط برخی از ایده‌ها را می‌گیرد،
28:20
like, look and then the specific, like, am I looking up or am I looking out? And usually,
343
1700190
5219
مانند، نگاه کنید و سپس موارد خاص، مانند، آیا به بالا نگاه می‌کنم یا دارم به بیرون نگاه می‌کنم؟ و معمولاً
28:25
if I'm looking for trouble, I am looking out for trouble. Or, when you yell to someone,
344
1705409
5221
اگر به دنبال مشکل هستم، به دنبال مشکل هستم . یا وقتی به کسی فریاد می زنید:
28:30
“Hey, there's a rock falling on you, look out! Look out!” It means trouble, warning,
345
1710630
4659
«هی، سنگی رویت می افتد، مراقب باش! مراقب باش!" یعنی مشکل، هشدار،
28:35
caution. Look out. But again, we can take these words and put them together to make
346
1715289
4490
احتیاط. مراقب باش. اما باز هم می‌توانیم این کلمات را برداریم و آنها را کنار هم بگذاریم تا
28:39
lookout. So, I am on the lookout for a particular person or looking out for any trouble. Look
347
1719779
7761
مراقب باشیم. بنابراین، من به دنبال یک شخص خاص هستم یا به دنبال هر مشکلی هستم.
28:47
out.
348
1727540
1000
مراقب باش.
28:48
Next, another way of explaining some kind of casual conversational phrase or something
349
1728540
4999
در مرحله بعد، روش دیگری برای توضیح نوعی عبارت محاوره‌ای معمولی یا چیزی
28:53
that's typically used like the word how but in a, in a more casual and conversational
350
1733539
4861
که معمولاً مانند کلمه how، اما در یک، به شیوه‌ای معمولی‌تر و محاوره‌ای
28:58
way is what makes. So, what makes something good? So, you could say, here's sentence one.
351
1738400
6210
استفاده می‌شود، چیزی است که باعث می‌شود. بنابراین، چه چیزی چیزی را خوب می کند ؟ بنابراین، می توانید بگویید، این جمله یک است.
29:04
How is, uh, this thing better than that thing? So, how is this television better than that
352
1744610
5010
آه، این چیز بهتر از آن چیز است؟ بنابراین، چگونه این تلویزیون بهتر از آن
29:09
television? Uh, and then I could say that. That's a perfectly fine, correct English sentence.
353
1749620
5939
تلویزیون است؟ اوه، و بعد می توانم این را بگویم. این یک جمله انگلیسی کاملاً خوب و صحیح است.
29:15
But if I want to sound more native and conversational I can say, “What makes this TV better than
354
1755559
5250
اما اگر بخواهم بیشتر بومی و محاوره‌ای به نظر برسم، می‌توانم بگویم: «چه چیزی این تلویزیون را بهتر از
29:20
that TV?” So, how is this TV better than that TV? Or, what makes this TV better than
355
1760809
5610
آن تلویزیون می‌کند؟» بنابراین، چگونه این تلویزیون بهتر از آن تلویزیون است؟ یا چه چیزی این تلویزیون را بهتر از
29:26
that TV?
356
1766419
1000
آن تلویزیون می کند؟
29:27
So, what is the reason for something? It's the exact same idea as how, but you sound
357
1767419
4051
پس دلیل چیزی چیست؟ این دقیقاً همان ایده ای است که چگونه چگونه است، اما
29:31
much more native and conversational if you use it this way. So, what makes this a better
358
1771470
4949
اگر به این روش از آن استفاده کنید، بسیار بومی و محاوره ای به نظر می رسد. بنابراین، چه چیزی باعث می شود این
29:36
choice than that one? Or, what makes, what makes him a good speaker? What makes you this?
359
1776419
4700
انتخاب بهتر از آن یکی باشد؟ یا چه چیزی او را به سخنران خوبی تبدیل می کند؟ چه چیزی شما را به این می سازد؟
29:41
Or, what makes you qualified to come to this position? So, often you will see this as a
360
1781119
4841
یا چه چیزی شما را واجد شرایط رسیدن به این موقعیت می کند؟ بنابراین، اغلب شما این را به عنوان یک
29:45
job interview question. They will say, “Oh, what makes you suited for this position?”
361
1785960
3650
سوال مصاحبه شغلی خواهید دید. آنها می گویند: "اوه، چه چیزی شما را برای این موقعیت مناسب می کند؟"
29:49
Or, if you're asking someone else about a particular applicant for a job, you can say,
362
1789610
5059
یا اگر از شخص دیگری در مورد یک متقاضی خاص برای شغل می‌پرسید، می‌توانید بگویید:
29:54
“Well, I don't know if that person would be good for the job.” What makes them appropriate
363
1794669
4971
«خب، من نمی‌دانم که آیا آن شخص برای آن شغل خوب است یا خیر». چه چیزی آنها را
29:59
for this position? So, it sounds much more native and conversational, and you can use
364
1799640
3979
برای این موقعیت مناسب می کند؟ بنابراین، بسیار بومی‌تر و محاوره‌ای به نظر می‌رسد و می‌توانید
30:03
it in many different situations. What makes. What makes.
365
1803619
3991
در موقعیت‌های مختلف از آن استفاده کنید. چه چیزی باعث می شود. چه چیزی باعث می شود.
30:07
Next, to manage to do something. To manage to do something. This is a fantastic phrase.
366
1807610
5890
بعد، موفق شدن برای انجام کاری. برای انجام کاری. این یک عبارت فوق العاده است.
30:13
I believe I have covered it before. Again, listen for these. When you hear something,
367
1813500
4029
من معتقدم قبلاً آن را پوشش داده ام. بازم اینا رو گوش کن وقتی چیزی را می شنوید،
30:17
and you notice it again, you should be excited about that and use this as an opportunity
368
1817529
4360
و دوباره متوجه آن می شوید، باید در مورد آن هیجان زده شوید و از آن به عنوان فرصتی
30:21
to review something. So, again, I'm talking about, uh, like, managing to do something.
369
1821889
5341
برای مرور چیزی استفاده کنید. بنابراین، دوباره، من در مورد، اوه، مانند، موفق به انجام کاری صحبت می کنم.
30:27
It typically just means, like, I could do something but maybe not perfectly. Uh, or
370
1827230
5949
این به طور معمول فقط به این معنی است که من می توانستم کاری انجام دهم اما شاید کاملاً نه. اوه،
30:33
it was difficult or I almost didn't do it. So, I managed to get here on time. Maybe my
371
1833179
6230
یا سخت بود یا تقریباً این کار را نکردم. بنابراین، من موفق شدم به موقع به اینجا برسم. شاید
30:39
airplane was late and then, uh, I missed my train. And, I had all these other problems,
372
1839409
5890
هواپیمای من دیر شده بود و بعد، اوه، قطارم را از دست دادم . و، من تمام این مشکلات دیگر را
30:45
but I managed to get here.
373
1845299
1750
داشتم، اما توانستم به اینجا برسم.
30:47
So, to manage to do something, this is a fantastic phrase you can use when you're talking about
374
1847049
5061
بنابراین، برای مدیریت انجام کاری، این عبارت فوق‌العاده‌ای است که می‌توانید از آن استفاده کنید، زمانی که
30:52
just being able to do something just barely. Or, maybe there was a problem or something.
375
1852110
4539
در مورد توانایی انجام کاری به سختی صحبت می‌کنید. یا شاید مشکلی یا چیزی وجود داشته باشد.
30:56
Uh, like, maybe you're sleeping, and I was, uh, very sick, and I wanted to go to work,
376
1856649
5390
اوه، شاید شما خوابیدی، و من خیلی مریض بودم و می خواستم بروم سر کار
31:02
and I was really tired. So, I managed to get out of bed. I got up and it was very difficult
377
1862039
5311
و واقعاً خسته بودم. بنابراین، من موفق به بلند شدن از رختخواب شدم. بلند شدم و خیلی سخت بود
31:07
and my body hurt. But I, I went back to sleep. So, I managed to get up, but I couldn't go
378
1867350
4799
و بدنم درد گرفت. اما من، دوباره به خواب رفتم. بنابراین، موفق شدم بلند شوم، اما نتوانستم سر
31:12
to work. Or, I maybe got to work. I managed to get to work. So, I, I did it. I, it’s
379
1872149
5081
کار بروم. یا شاید دست به کار شدم موفق شدم به کارم برسم. بنابراین، من، آن را انجام دادم. من،
31:17
like I was able to do it, but I didn't really do it well or perfectly. Uh, but then I had
380
1877230
4720
مثل این است که توانستم آن را انجام دهم، اما واقعاً آن را خوب یا کامل انجام ندادم. اوه، اما پس از آن مجبور شدم
31:21
to come back home because it was just too difficult for me. To manage to do something.
381
1881950
4880
به خانه برگردم زیرا برای من خیلی سخت بود. برای انجام کاری.
31:26
Next, another fantastic phrase, to let something go, or to let something slide. Now, when you
382
1886830
6900
بعد، یک عبارت فوق العاده دیگر، اجازه دادن به چیزی، یا اجازه دادن به چیزی سر خوردن. حالا، وقتی
31:33
let something go or let something slide, this is a more conversational way of saying you
383
1893730
3789
چیزی را رها می‌کنید یا اجازه می‌دهید چیزی از بین برود، این یک روش محاوره‌ای‌تر برای گفتن اینکه
31:37
forgive someone or maybe you just ignore something. Like, uh, maybe a student of mine, I'm speaking
384
1897519
6590
کسی را می‌بخشید یا شاید فقط چیزی را نادیده می‌گیرید است. مثلاً شاید یکی از دانش‌آموزان من، من
31:44
with them, and they maybe say something that, uh, they don't think it sounds rude but maybe
385
1904109
5660
با آنها صحبت می‌کنم، و آنها ممکن است چیزی بگویند که، اوه، آنها فکر نمی‌کنند که بی‌ادب به نظر می‌رسد، اما شاید
31:49
in English it does. And I understand what they're trying to say. And I say, “Oh, like,
386
1909769
3951
در انگلیسی اینطور باشد. و من می فهمم که آنها چه می خواهند بگویند. و من می گویم: "اوه،
31:53
I'm not going to get angry at that person because I understand what they're trying to
387
1913720
3889
من قرار نیست از دست آن شخص عصبانی شوم، زیرا می فهمم که او چه می خواهد
31:57
say.” Uh, so I let it slide. I let it go. Like, I, maybe something is coming, coming
388
1917609
4900
بگوید." اوه، پس اجازه دادم سر بخورد. من آن را رها کردم. مثلاً، من، شاید چیزی در حال آمدن است،
32:02
at me, like, a phrase or something, and I just let it slide. I let it go. So, I let
389
1922509
4191
به سمت من می آید، مثلاً یک عبارت یا چیزی، و من فقط اجازه می دهم که سر بخورد. من آن را رها کردم. بنابراین، من
32:06
it go past me, and I don't stop. And maybe, uh, you can think about catching that phrase
390
1926700
4809
آن را از کنارم می گذرانم، و متوقف نمی شوم. و شاید، اوه، بتوانید به این فکر کنید که آن عبارت
32:11
and getting angry about it. I just let it go.
391
1931509
2510
را بگیرید و بابت آن عصبانی شوید. من فقط آن را رها کردم .
32:14
So, often, maybe sometime, sometimes people just get angry at you or something happens.
392
1934019
5610
بنابراین، اغلب، شاید گاهی اوقات، گاهی اوقات مردم فقط از دست شما عصبانی می شوند یا اتفاقی می افتد.
32:19
Uh, and you could stop and think about that for a long time and get very angry about it.
393
1939629
5280
اوه، و شما می توانید توقف کنید و برای مدت طولانی به آن فکر کنید و در مورد آن بسیار عصبانی شوید.
32:24
And okay, I'm going to think about this for a long time, or you just let it go.
394
1944909
4041
و بسیار خوب، من برای مدت طولانی به این موضوع فکر خواهم کرد ، یا شما آن را رها کنید.
32:28
Like that song Frozen, like, Let it Go. I'm not a very good singer, but anyway, uh, that's
395
1948950
6420
مثل آن آهنگ Frozen، مانند، Let it Go. من خواننده خوبی نیستم، اما به هر حال، اوه، این
32:35
a different kind of meaning of let go. Like, when you're, uh, like, I don't want to confuse
396
1955370
5499
معنای دیگری از رها کردن است. مثلاً وقتی تو هستی، اوه، نمی‌خواهم
32:40
you too much. But in that way, you're letting it go, like, you don't, you don't worry about,
397
1960869
3981
شما را زیاد گیج کنم. اما به این ترتیب، شما آن را رها می کنید، مانند، نمی کنید، نگران این نیستید
32:44
uh, how other people think about you. Or, you're not going to worry about, you know,
398
1964850
4429
که دیگران چگونه در مورد شما فکر می کنند. یا ، شما نمی‌خواهید نگران
32:49
something other related like that. But that's just, uh, to let it go. But if someone is
399
1969279
4661
چیز دیگری مانند آن باشید. اما این فقط، اوه، برای رها کردن آن است. اما اگر کسی به آن
32:53
thinking about it, you want to forgive or forget about something. That's also to let
400
1973940
3869
فکر می کند، می خواهید چیزی را ببخشید یا فراموش کنید. این نیز
32:57
it go or to let it slide.
401
1977809
2581
برای رها کردن یا سر خوردن آن است.
33:00
Next, to get your dukes up or put your dukes up. This just means to get in a fighting position
402
1980390
6769
بعد، برای بلند کردن دوک های خود یا قرار دادن دوک های خود. این فقط به این معنی است که در موقعیت جنگی قرار بگیرید
33:07
where you're about to box someone. So, the best way to do this is just to show you how
403
1987159
4531
که در آن می خواهید کسی را بوکس کنید. بنابراین، بهترین راه برای انجام این کار این است که به شما نشان دهیم چگونه
33:11
it works. Put up your dukes. So, these are my fists. I'm going to fight someone, uh,
404
1991690
4530
کار می کند. دوک های خود را بگذارید. پس اینها مشت های من هستند. من می خواهم با کسی بجنگم، اوه،
33:16
and get in a position maybe to defend myself or to attack someone. Put up your dukes.
405
1996220
5169
و در موقعیتی قرار می گیرم که شاید از خودم دفاع کنم یا به کسی حمله کنم. دوک های خود را بگذارید.
33:21
I’m Drew Badger, the founder of EnglishAnyone.com, and thanks so much for learning with me today!
406
2001389
5611
من Drew Badger، بنیانگذار EnglishAnyone.com هستم، و از اینکه امروز با من یاد گرفتید بسیار سپاسگزارم!
33:27
To discover hundreds more great ways to sound more native, improve your speaking confidence
407
2007000
4889
برای کشف صدها روش عالی دیگر برای اینکه بومی‌تر به نظر برسید، اعتماد به نفس صحبت کردن خود را افزایش دهید
33:31
and become more fluent, just do these three simple things, RIGHT NOW.
408
2011889
4821
و روان‌تر شوید، همین حالا این سه کار ساده را انجام دهید.
33:36
1. Click on this link to subscribe to my YouTube channel for over 500 free videos.
409
2016710
6240
1. روی این پیوند کلیک کنید تا در کانال یوتیوب من برای بیش از 500 ویدیو رایگان مشترک شوید.
33:42
2. Click on this link to download my #1 eBook guide to fast fluency, FREE! And…
410
2022950
7260
2. برای دانلود راهنمای کتاب الکترونیکی شماره 1 من برای تسلط سریع، رایگان، روی این لینک کلیک کنید! و...
33:50
3. Click here to watch the most popular video on English fluency here on YouTube!
411
2030210
5280
3. برای تماشای محبوب ترین ویدیو در مورد تسلط به زبان انگلیسی اینجا در یوتیوب اینجا را کلیک کنید!
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7