LIVE ENGLISH with MISTERDUNCAN / SUNDAY 3rd FEBRUARY 2019 / IMPROVE YOUR LISTENING

اوه، می‌بینی که آنجا چه می‌کردم، داشتم با طناب پرش می‌کردم، می‌دانستی

Oh can you see what I was doing there I was skipping with a skipping rope

did you know that the word skip can be used in many different ways skip can also

که کلمه پرش را می‌توان به روش‌های مختلف استفاده کرد.

mean to jump past something or to avoid something you skip past it you might

درسی که به این معنی است که شما

skip a lesson that means you don't go to the lesson you avoid going to the class

به درس نمی روید و از رفتن به کلاس اجتناب می کنید و درس را رها می کنید همانطور که می بینید من اکنون

you skip the lesson as you can see I am now skipping in the garden and between

در باغ بین من و تو پرش می کنم این یک تمرین بسیار شدید است به نظر آسان می رسد

you and me this is a very vigorous exercise it looks easy but it isn't I

اما اینطور نیست. امیدوارم از چیزی که در شرف وقوع است نگذرید

hope you are not going to skip the thing that is about to happen because yes it's

زیرا بله، بعدازظهر یکشنبه است، دقیقاً بعد از ساعت 2 اینجا در انگلستان است و این یک

a Sunday afternoon it's just after 2 o'clock here in the UK and this is live English

زنده انگلیسی زنده از Much Wenlock در انگلستان در

بعد از ظهر یکشنبه است. زنده انگلیسی مطمئنا عزیزم اینجا می‌رویم [موسیقی] آیا انجام

it sure is baby here we go again

it's a Sunday it's a fun day it's time to improve your English yes

دادی یکشنبه است، روز سرگرم‌کننده‌ای است، زمان آن است که انگلیسی خود را بهبود ببخشی بله، دوباره اینجا هستیم و

here we are once again and I hope you are feeling SuperDuper on this Sunday

امیدوارم در بعدازظهر امروز یکشنبه احساس SuperDuper داشته باشید سلام به همه این است آقای.

afternoon hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are

دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم خوب

you okay I hope so are you happy well are you happy I

خوشحالی خوشحالی من واقعاً امیدوارم پس امروز اینجا همه با هم هستیم و یکشنبه فوق العاده ای است

really really hope so so here we are all together today and it is a super-duper

Sunday and it's absolutely gorgeous outside it is so lovely outside I can't

و بیرون بسیار زیباست بیرون خیلی دوست داشتنی است نمی توانم شروع کنم به

begin to tell you how nice it is outside I can't I can't resist showing you the

شما بگویم بیرون چقدر خوب است، نمی توانم در مقابل نشان دادن منظره به شما مقاومت نکنم، هفته گذشته

view now last week I I mentioned that I really missed going outside so today

گفتم که واقعا دلم برای بیرون رفتن تنگ شده بود، بنابراین امروز می خواهیم به بیرون نگاهی بیندازیم.

we're going to have a look outside and it is so bright and sunny at the moment

در حال حاضر بسیار روشن و آفتابی است، اوه نگاه کنید که باور نکردنی است که چه

oh look at that it's incredible what an incredible day there is the view right

روز باورنکردنی است، منظره ای در بیرون از پنجره استودیوی من وجود دارد، یک نمای زنده که به دوردست ها نگاه می

now outside the window of my studio a live view looking into the distance and

کند و شما ممکن است بتوانید در دوردست ها برخی از آن ها را ببینید. برف روی

you might be able to see in the distance there is some snow on the mountains and

کوه ها و آن کوه ها در واقع در ولز هستند، بنابراین ما به

those mountains are actually in Wales so we are looking across towards kind of

سمت غرب جایی که من زندگی می کنم نگاه می کنیم و شما می توانید کوه های زیادی را ببینید و آنها

towards the west of where I live and you can see lots of mountains and they are

the Welsh hills and they are very high in fact they are so high you can see

تپه های ولز هستند و آنها بسیار مرتفع هستند در واقع آنها بسیار مرتفع هستند. می توانید ببینید که آنها

that they are covered with snow so that is the view right now it's very cold

با برف پوشیده شده اند به طوری که من منظره در حال حاضر بیرون خیلی سرد است، اما

outside but we are having an absolutely gorgeous day today it is pretty nice to

امروز یک روز فوق العاده را سپری می کنیم، حداقل گفتن خیلی خوب است و امیدوارم

say the least and I hope where you are everything is

جایی که شما هستید همه چیز خوب باشد، بنابراین این هفته

alright as well so here we go again hasn't this week been interesting it's

جالب نبوده است. هفته بسیار جالبی در سرتاسر جهان بود، چه از جمله

been a very interesting week around the world lots of extreme

whether including here in the UK now certain parts of the UK this week had a

اینجا در بریتانیا، چه در اینجا در بریتانیا، اکنون بخش‌هایی از بریتانیا در این هفته برف زیادی باریده بود، اگرچه در اینجا

lot of snow although here where I live there was very little snow so we escaped

که من زندگی می‌کنم برف بسیار کمی بود، بنابراین امروز از برف فرار کردیم، اما امروز

the snow today but this morning the weather was so nice and I really wanted

صبح هوا خیلی خوب بود و من واقعاً می خواستم بروم بیرون در واقع داشتم با

to go outside in fact I was toying with the idea of going outside now there's a

ایده بیرون رفتن بازی می کردم اکنون یک تعبیر بسیار جالب وجود دارد که با این ایده بازی می کند اگر شما

very interesting expression toying with the idea if you are toying with the idea

با این ایده بازی می کنید به این معنی است که شما آن را در نظر می گیرید این چیزی است که شما ممکن است

it means you are considering it it is something that you might do you are

considering it in your mind you are toying with the idea you are thinking

در ذهن خود به آن فکر می کنید، دارید با ایده ای که در مورد انجام آن فکر می

about doing it you are considering it so I think I was on time today was I was I

کنید بازی می کنید، دارید آن را در نظر می گیرید بنابراین فکر می کنم امروز به موقع بودم، امروز به موقع بودم، زیرا

on time today because last week I was incredibly

هفته گذشته به طرز باورنکردنی دیر کردم اما امروز همه چیز مشکلی نیست، هیچ مشکل فنی وجود ندارد،

late but today everything is okay there are no technical problems

everything is SuperDuper today and I hope it will remain so well it's nice to

همه چیز امروز SuperDuper است و من امیدوارم که آنقدر خوب باقی بماند، خوشحالم که

see you here of course we have the live chat we can't have a live English stream

شما را در اینجا می بینم، البته ما چت زنده داریم، ما نمی توانیم یک پخش زنده انگلیسی

without the live chat so let's have a look at the live chat right now shall we

بدون چت زنده داشته باشیم، پس بیایید یک گفتگو داشته باشیم. همین الان به چت زنده نگاه کنید، ما که اول بودیم

who was first oh hello - gee Luciano for being first congratulations hello to you

اوه سلام - هی لوسیانو برای اولین بار بودن، به شما تبریک می گویم و البته

and of course you get a super-duper round of applause well then well done

با تشویق های فوق العاده ای از شما استقبال می کنید.

indeed so thank you for having a very quick finger in second place we have

جایی که داریم جولی جی سلام جولی خوشحالم که دوباره تو را می بینم آنا اینجاست مارتا حسن

Julie Jie hello Julie nice to see you back again Anna is here Martha Hasan

blue thunder says it's another Sunday another fun day yes it is it's time to

آبی تندر می گوید یکشنبه دیگری است یک روز سرگرم کننده دیگر بله وقت آن است که

improve your English listening skills we also have mr. Bruno hello to you as well

مهارت های شنیداری انگلیسی خود را بهبود ببخشید ما همچنین آقای. برونو سلام به شما و همچنین بسیاری از افراد

lots of people on the live chat hello from Malaysia yes

در چت زنده سلام از مالزی سلام هیروکو بلاروسی اینجاست که امروز چه

Hiroko Belarusian is here how are you feeling today Belarusian I hope you are

احساسی دارید بلاروسی من امیدوارم که حال شما بهتر شده باشد زیرا هفته گذشته به من گفتید که

feeling better because last week you told me that you weren't feeling too

احساس خوبی ندارید بنابراین امیدوارم که چیزی که شما در حال حاضر از آن رنج می برید

well so I hope the thing that you are suffering with at the moment is not as

bad as it was seven days ago Pedro is also here of course don't forget

به بدی هفت روز پیش نیست.

Belarusian and Pedro are the moderators on the live chat

sue sue Ana or Sri Jan is here as well also I think that's Lena

فکر کن لنا در روسیه دارد تماشا می کند برو یک ماشین کویلینگ سریع ببین که

watching in Russia dosia quick quilling car where are you watching at the moment

is it your first time here if it is your first time watching me today or joining

در حال حاضر کجا تماشا می کنی آیا اولین باری است که اینجا را تماشا می کنی اگر امروز برای اولین بار است که من را تماشا می کنی یا

در چت زنده شرکت می کنی خجالت نکش، می توانی بگوییم آقای . دانکن اولین بار است که اینجا

in on the live chat don't be shy you can say mr. duncan it's my first time here

and I will give you a special round of applause hello also from Indonesia says

هستم و من برای شما یک دور ویژه تشویق می کنم سلام همچنین از اندونزی می گوید زنبور بامبل

bumble bee also we have Trung GT Luciano and also Ana Rita is here as well

همچنین ما Trung GT لوچیانو داریم و همچنین آنا ریتا اینجاست و همچنین فرانسیسکو آتیلا همچنین

Francisco Attila also Sathya Guadalupe is here as well

ساتیا گوادالوپه اینجاست همچنین شما کجا تماشا می کنید در حال حاضر من بسیار علاقه مند

where are you watching at the moment I'm very interested I'm always very

interested to find out where you are watching in the world and if you would

هستم همیشه بسیار علاقه مند هستم که بدانم کجای دنیا را تماشا می کنید و اگر می

like to send a photograph to me maybe you would like to send a picture to me

خواهید عکسی برای من بفرستید شاید دوست داشته باشید عکسی برای من بفرستید که

showing yourself watching my live stream you can do so there is absolutely no

خود را در حال تماشای زنده من نشان می دهد. شما می توانید این کار را انجام دهید، بنابراین هیچ مشکلی وجود ندارد،

problem whatsoever also mustafa is here on the live chat

همچنین مصطفی اینجا در چت زنده است و تومیک سلام به تومیک سلام - shadow 46 اوه

and Tomic hello to Tomic hello - shadow 46 oh I must say your name is very

باید بگویم نام شما بسیار جذاب است shadow 46 همچنین ما افراد زیادی داریم tsukete

intriguing shadow 46 also we have lots of other people sue cat is here hello

sue cat nice to see you here today all

اینجاست سلام tsukete خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم همچنین ما شهید نیز اینجا هستیم. من

we have Shaheed also here here I hello to you as well wow so many people

به شما سلام می کنم وای خیلی از مردمی که الان تماشا می کنند از الاعراف هستند که می گوید دوستت دارم

watching right now are of Al Araf says I love you mr. Duncan I am from Iraq a big

آقای. دانکن من از عراق هستم یک سلام بزرگ به عراق فراموش نکنید اگر اولین بار است که

hello to Iraq don't forget if it is your first time speaking on the live chat

در چت زنده صحبت می کنید لطفاً به من اطلاع دهید و من به شما یک سوپر دوپر ویژه می دهم سلام

please let me know and I will give you a special SuperDuper hello back

بازگشت چاندرا کانت نیز اینجاست Chander crunch and ik اجاره امیدوارم اسمت را درست تلفظ کرده باشم

Chandra Kant is here as well Chander crunch and ik rent I hope I pronounced

your name right where are you watching Jamelia is here

کجا تماشا میکنی جملیا اینجاست ظاهراً در الجزیره یک

it apparently in Algiers it is a very cold rainy Hali day so you have frozen

روز هالی بسیار سرد بارانی است پس یخ یخ زده ای که از آسمان می ریزد رو آقا اینجاست فاطمه

ice falling from the sky Rho sir is here Fatima also we have loot chair and Manoj

همچنین صندلی غارت داریم و منوج اشباع نه بدن مودی که یک نام بسیار جالب است وجود دارد

satury no Modi body that's a very interesting name there also CAD knee

همچنین CAD زانو سلام آقای. دانکن من از کنیا تماشا می کنم وای بسیار متشکرم، خوشحالم

hello mr. Duncan I watching from Kenya Wow

thank you very much it's nice to know that I have so many viewers watching

که می دانم که من بینندگان زیادی در سراسر جهان از جمله کنیا تماشا می کنم، بنابراین خوشحالم

around the world including Kenya so it's nice to see you here great to see you

که شما را در اینجا می بینم عالی است که شما را در اینجا در چت زنده می بینم، فکر می کنم تقریباً برای پخش زنده همینطور است.

here on the live chat I think that's almost it for the live chat today let's

امروز یک چت بیایید نگاهی بیندازیم امروز روز بعد از روز گراندهاگ است اوه ممنون میشل که

have a look today is the day after Groundhog Day Oh Thank You Michelle for

reminding me yes now this is something that doesn't

به من یادآوری کردی بله اکنون این چیزی است که اینجا اتفاق نمی افتد ما اینجا نداریم

happen here we don't have it here but in the USA there is a place where they they

اما در ایالات متحده جایی وجود دارد که آنها دارند مراسم ویژه ای هر سال

have a special ceremony every year on the 2nd of February and what they do is

در دوم فوریه برگزار می شود و کاری که انجام می دهند این است که از حیوانی به نام گراز

they they ask an animal called a groundhog they ask it if there will be

می پرسند و از آن می پرسند که آیا زمستان بیشتر خواهد بود یا شاید تابستان بیشتر شود، بنابراین می پرسند

more winter or maybe more summer so they are asking when when summer or

کی تابستان یا من می گویم بهار می رسد. آنها از حیوان می پرسند و حیوان

should I say spring will arrive so they asked the animal and the animal will

whisper in someone's ear whether or not they have more terrible winter weather

در گوش کسی زمزمه می کند که آیا هنوز هوای زمستانی وحشتناک تری دارند

still to come or maybe spring will arrive early so yes

یا نه یا شاید بهار زودتر از راه برسد، بنابراین بله روز گراندهاگ این اتفاقی است که هر سال در ایالات متحده رخ می دهد،

Groundhog Day it is something that happens in the United States every year

همچنین عنوان آن است یک حرکت به عنوان مثال با بازی بیل موری و همچنین یک

also it's the title of a movie starring Bill Murray as well a very good movie

Carla is here on the live chat hello mr. Duncan from you dean in northern italy

فیلم بسیار خوب کارلا اینجا در چت زنده سلام آقای. دانکن از تو، دین در شمال

ایتالیا، ما هم آفتاب داریم، بله، امروز روز خوبی را سپری می کنیم، نمی توانم شروع کنم

we have sunshine - yes we are having a lovely day today I can't I can't begin

to tell you how lovely it is outside I was thinking of going outside for the

به شما بگویم که بیرون چقدر دوست داشتنی است، فکر می کردم برای پخش زنده به بیرون بروم، اما

livestream but I decided not to because I realized that it was far too cold so

تصمیم گرفتم ندهم. چون فهمیدم هوا خیلی سرد است، پس

don't be don't be fooled by the weather it might look lovely outside there it is

گول آب و هوا را نخورید، ممکن است بیرون از آن زیبا به نظر برسد، این است که در حال حاضر یک نمای زنده در

that is a live view right now outside the window so it might look lovely but

بیرون از پنجره است، بنابراین ممکن است دوست داشتنی به نظر برسد اما کاملاً یخ می زند.

it's absolutely freezing it's only about two degrees at the

در حال حاضر فقط حدود دو درجه است بیرون هوا بسیار سرد است و من امروز صبح بیرون بودم و مشغول

moment outside it is very cold and I was outside this morning doing a little bit

of filming but I've decided to stay in the house I've decided to stay in my

فیلمبرداری کمی بودم اما تصمیم گرفتم در خانه بمانم تصمیم گرفتم در

lovely warm studio the live chat is very busy thanks for joining me oh by the way

استودیوی گرم و دوست داشتنی خود بمانم چت زنده خیلی شلوغ بود ممنون که به من ملحق شدید اوه راستی آیا

did you see my special live stream during the week did you see my special

جریان زنده ویژه من را در طول هفته دیدید آیا پخش زنده ویژه من را در طول هفته دیدید

live stream during the week I was actually on Facebook I did a short

من در واقع در فیس بوک بودم یک استریم کوتاه فیس بوک حدود 40 دقیقه

Facebook stream for about 40 minutes during the week just something that I

در طول هفته انجام دادم فقط یک چیزی که من تصمیم گرفتم در یک لحظه این کار را انجام دهم

decided to do on the spur of the moment so something that wasn't planned so I

برنامه ریزی نشده بود، بنابراین من در واقع این هفته برای مدت بسیار کوتاهی در فیس بوک بودم، اما معمولاً

was actually on Facebook this week live for a very short time but usually I am

here on YouTube every Sunday from 2 p.m. UK time

هر یکشنبه از ساعت 2 بعد از ظهر اینجا در YouTube هستم. به وقت بریتانیا جسیکا اینجاست من

jessica is here I have never heard of Groundhog Day is it a habit it is so

هرگز نام روز گراندهاگ را نشنیده‌ام آیا این یک عادت است، خیلی عجیب است بله، چیز عجیبی است فکر می‌کنم

weird yes it is a strange thing I suppose you

could call it a a custom or a tradition so something that has been done for many

شما می‌توانید آن را یک رسم یا سنت بنامید، بنابراین کاری که سال‌ها انجام شده است،

years we call it a tradition or maybe a custom something that is done in a

آن را یک می‌نامیم. سنت یا شاید یک عادت کاری که در یک مکان خاص یا در یک

certain place or a certain area at a certain time can be described as a

منطقه خاص در یک زمان خاص انجام می شود را می توان به عنوان ممنوعیت سفارشی

custom custom ban is here bank we watching in Vietnam hello to you we also

توصیف کرد. جارک سلام آقای جارک این آقای است.

have oh we have mr. Jarek hello mr. Jarek this is mr. Jarek from Poland how

جارک از لهستان امروز چطوری خوشحالی من واقعا امیدوارم که بله من خیلی

are you today are you happy I really really hope so

yes I'm super duper and thank you for saying hello mr. Jarek isn't that nice

احمق هستم و از شما ممنونم که سلام کردید. جارک آنقدرها هم خوب نیست که ما داریم پهلوی هم

we have also Pahlavi know what is the difference between belief and believe

می‌داند فرق بین باور و باور خوب چیست، باور چیزی است که

well the belief is the thing that you do believe in and if you believe it then

تو به آن اعتقاد داری و اگر آن را باور کنی، پس احساس می‌کنی که درست است، پس باور همان چیزی است

you feel that it's true so belief is the thing that you feel and

که احساس می‌کنی و باور یعنی اعتماد کردن به چیزی یا شاید شما به چیزی ایمان دارید که باور دارید این باور

believe is trusting something or maybe you have faith in something you believe

it it is your belief quan says good morning mr. Duncan I'm watching you from

شماست. دانکن من از کلمبیا شما را تماشا می کنم

Colombia Eduardo is here hello everyone from Mexico hi Mexico a big hello to you

ادواردو اینجاست سلام به همه اهل مکزیک سلام مکزیک یک سلام بزرگ به شما و می دانم که

and I know that I have a lot of people watching at the moment in Mexico so a

در حال حاضر افراد زیادی در مکزیک تماشا می کنند، بنابراین یک سلام بزرگ به شما و همچنین satury

big hi to you as well satury know says when I worked in the US a groundhog a

know می گوید چه زمانی من در ایالات متحده کار می‌کردم که گراز خاکی سرش را از لانه‌اش بیرون

groundhog would stick its head out of its den and if it went back in it would

می‌آورد و اگر برمی‌گشت به این معنی است که اکنون زمستان طولانی خواهد بود، همانطور که می‌دانم

mean that it would be a long winter now as I understand it the groundhog has to

، گراز خاکی باید سایه‌اش را ببیند، بنابراین اگر ببیند. سایه او فکر می کنم به این معنی است که

see his shadow so if he does see his shadow I think

that means you have an early spring but if he doesn't see his shadow I think

شما اوایل بهار دارید اما اگر او سایه خود را نمی بیند فکر می کنم به این معنی است که شما

that means you're going to have another six weeks of winter I think so I might

شش هفته دیگر زمستان خواهید داشت.

be wrong there perhaps I should have researched that

معنی کلمه ironic ironic به معنای

before coming on what is the meaning of the word ironic ironic means to do

something that is the opposite to what the meaning normally is so if you do

انجام کاری است که برخلاف معنای معمولی است، بنابراین اگر کاری

something ironic it means the opposite or maybe you give something the opposite

کنایه آمیز انجام دهید به معنای برعکس است یا شاید شما به چیزی مخالف معنی می دهید

meaning something is ironic ironic lucha says good morning mr. d'Ancona from

چیزی کنایه آمیز است لوچا می گوید خوب است. صبح آقای d'Ancona از ورونا یک شهر دوست داشتنی در ایتالیا

Verona a lovely city in Italy oh thank you very much a big hello to Verona as

اوه بسیار ممنون یک سلام بزرگ به ورونا همچنین خدای من بسیاری از مردم امروز

well oh my goodness so many people on today thank you very much it's nice to

از شما بسیار متشکرم.

see so many people here on the live chat of course coming up later on we have yes

بعداً داریم بله او برگشته است او بعد از هارپوس اینجا خواهد بود - ما داریم صحبت می کنیم آقای.

he's back he will be here after harpus - we are talking mr. Steve

استیو [موسیقی] بله آقای. استیو بعد از نصف پیستو اینجا خواهد بود [موسیقی] یکشنبه است، روز سرگرم کننده ای است

yes mr. Steve will be here after half pistou

it's a Sunday it's a fun day it's time to improve your English we are talking

، وقت آن است که زبان انگلیسی خود را تقویت کنید، امروز در مورد چند موضوع مختلف صحبت

about a few different subjects today quite a few things today first of all I

می کنیم. اما ما در مورد چیزی صحبت می

don't want to be too sad today but we are talking about something that is a

کنیم که بسیار غم انگیز است و شاید برخی ممکن است بگویند آیا تا به حال

rather sad and maybe some might say depressing subject do you ever feel

lonely now apparently here in the UK there was a report published last week

احساس تنهایی می کنید اکنون در انگلیس ظاهراً هفته گذشته گزارشی منتشر شد که

that says that more people than ever before now consider themselves as being

می گوید مردم بیشتر از همیشه خود را به عنوان موجود یا احساس تنهایی

or feeling lonely so more people than ever now I wonder why this is so ok do

مردم خیلی بیشتر از همیشه الان من تعجب می کنم که چرا این قدر خوب است آیا می دانید چرا

you know do you know why people are feeling so lonely these days so

مردم این روزها اینقدر احساس تنهایی می کنند بنابراین ظاهراً اینجا در بریتانیا همه

apparently here in the UK there is an epidemic of loneliness more and more

گیر تنهایی وجود دارد و افراد بیشتری احساس تنهایی و انزوا می کنند. احساس می کنید که

people feel lonely and isolated they feel cut off from the rest of the world

از بقیه دنیا جدا شده اید، آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید همچنین امروز یک چیز خوب چیز مثبت

so do you ever feel lonely also today something nice something positive have

you ever won a prize ah yes a very interesting question indeed have you

آیا تا به حال جایزه ای برده اید آه بله یک سوال بسیار جالب واقعاً آیا تا به حال برنده جایزه

ever won a prize have you ever won a competition or maybe you've won a

شده اید آیا تا به حال در مسابقه ای برنده شده اید یا من شاید شما برنده یک جایزه خاص شده اید شاید در محل کار یا شاید

special award maybe it work or maybe you took part in a competition and maybe you

شما در یک مسابقه شرکت کرده اید و شاید اول شده اید، بنابراین آیا تا به حال جایزه ای برده

came first so have you ever won a prize perhaps you entered a competition and

اید شاید شما در یک مسابقه شرکت کرده اید و شاید شما را از یک گروه از نام ها انتخاب کرده اند، بنابراین شاید

maybe you you were picked from a group of names so maybe you won a prize in a

شما در یک مسابقه جایزه گرفتی شاید تو برنده مسابقه ای بودی شاید در

competition maybe you were the winner of a contest

perhaps you entered a singing contest and maybe you came

مسابقه خوانندگی شرکت کردی و شاید اول شدی شاید رتبه اول را به دست آوردی پس سوال امروز این است

first maybe you came in first place so that is today's question have you ever

که آیا تا به حال جایزه ای برده ای آیا تا به حال چیزی در آن نبوده ای یک مسابقه و

won a prize have you ever weren't anything in a

competition and also the other question today is do you ever feel lonely do you

همچنین سوال دیگر امروز این است که آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید من فکر می کنم

ever feel lonely I think loneliness to be honest I think

تنهایی صادقانه بگویم فکر می کنم تنهایی یک چیز عادی است فکر می کنم این چیزی است که

loneliness is a normal thing I think it's something that happens in

در زندگی همه اتفاق می افتد فکر می کنم هر از گاهی همه ما احساس می کنیم کمی تنها با

everyone's lives I think from time to time we all feel a little bit lonely on

a sad note now I don't want to be too sad today but on a sad note it is a sad

یک نکته غمگین اکنون نمی خواهم امروز خیلی غمگین باشم اما در یک یادداشت غمگین امروز یک سالگرد غم انگیز

anniversary today because it's 60 years can you believe it

است زیرا 60 سال می گذرد، باورتان می شود 60 سال از مرگ خواننده بادی هالی

60 years since the singer Buddy Holly died in a plane crash it was on this day

در یک سانحه هوایی می گذرد. در چنین روزی سومین روز بود فوریه 1959 دریاچه پاک آیووا در ایالات

the 3rd of February 1959 Clear Lake Iowa in the United States that Buddy Holly

متحده که بادی هالی در یک سانحه هوایی به همراه ریچی والانس یک خواننده دیگر

was killed in a plane crash along with Ritchie valance another singer and also

another singer called the Big Bopper and there it is there is

و همچنین خواننده دیگری به نام Big Bopper کشته شدند و اینجاست که منظره بسیار

the very sad sight of the plane that crashed on this day in 1959 killing

غم انگیز هواپیمایی که در این روز سقوط کرد وجود دارد. در سال 1959، کشتن بادی هالی، بیگ بوپر و

Buddy Holly also the Big Bopper and Ritchie Valens and just to show how

ریچی والنز، و فقط برای اینکه نشان دهد آن تاریخ چقدر سرنوشت ساز است یا بود، اینجا پوستری است

fateful that date is or was here is the poster that was advertising the concert

که تبلیغات کنسرتی بود که همه آنها ظاهر شدند و روز قبل در آن برگزار شد،

that they all appeared in which took place the day before so there was a

بنابراین کنسرتی برگزار شد. مکانی با بازی Big Bopper Ritchie Valens و همچنین بادی

concert that took place starring the Big Bopper Ritchie Valens and also Buddy

Holly and they were all on the plane that crap

هالی و همه آنها در هواپیمایی بودند که روز بعد هنگام رفتن به خانه سقوط کرد، اتفاقی

the following day as they headed home so a very sad event and of course Buddy

بسیار غم انگیز و البته بادی هالی معروف به بسیاری از آهنگ های بسیاری از آهنگ های کلاسیک است که در

Holly famous for many songs many classic songs that'll be the day

آن روز خواهد بود. آن روز خواهد بود که تو خداحافظی می کنی ، روزی خواهد بود که مرا به

that'll be the day when you say goodbye that'll be the day when you make me cry

گریه می اندازی، همچنین دیگر مهم نیست، حدس می زنم که دیگر مهم نیست و آیا می توانی

also it doesn't matter anymore I guess it doesn't matter anymore

and can you name another Buddy Holly song can you name another song made

آهنگ دیگری از بادی هالی نام ببری، می توانی آهنگ دیگری را نام ببری فامیل نوشته بادی هالی ممکن است کسی

famous by Buddy Holly someone might say that mr. Duncan you look a little bit

بگوید که آقای. دانکن شما کمی شبیه بادی هالی هستید، ما فکر می کنیم از نظر

like Buddy Holly we think you look slightly similar in features to Buddy

ویژگی ها کمی شبیه بادی هالی هستید، مطمئن نیستم که آیا این درست است

Holly I'm not sure about that I I don't know if that's true or not but can you

یا نه، اما می توانید آهنگ دیگری از بادی هالی را نام ببرید همانطور که گفتم غم انگیز است. سالگرد امروز 60

name another Buddy Holly song as I said a sad anniversary today 60 years since

سال از کشته شدن بادی هالی به طرز غم انگیزی در یک سانحه هوایی بسیار غم انگیز است که ما به زودی

Buddy Holly was tragically killed in a plane crash so very sad we are going to

have a look at something very soon because it is a special day next week do

به چیزی نگاه خواهیم کرد زیرا هفته آینده یک روز خاص است آیا می دانید

you know what day it is next week on Tuesday it is a very special day because

هفته آینده چه روزی است در سه شنبه این یک روز است روز بسیار ویژه ای است زیرا

it is the Chinese New Year and of course it is the Lunar New Year as well on the

سال نو چینی است و البته سال نو قمری نیز در 5 فوریه است و

5th of February and we are going to have a look at a special video which we'll be

ما قصد داریم به یک ویدیوی ویژه نگاه کنیم که در آن رویداد ویژه را مشاهده خواهیم

taking a look at that special event in a few moments time first of all back to

کرد. بعد از چند لحظه اول از همه به چت زنده برمی گردم زیرا گاهی اوقات من متهم می شوم

the live chat because sometimes I am accused of ignoring the live chat so we

که چت زنده را نادیده می گیرم بنابراین خیلی سریع نگاهی دوباره به چت زنده خواهیم داشت

will have another look at the live chat very quickly who is on the live chat

که چه کسی در چت زنده است. آه تنها نباش،

tatty is here tatty says I feel lonely now

oh don't be lonely you don't have to be lonely today because it's Sunday it's a

مجبور نیستی امروز تنها باشی چون سو است امروز یک روز سرگرم کننده است و همه

fun day and we are all here sharing our English Louie says have you

ما اینجا هستیم. لویی انگلیسی خود را به اشتراک می گذاریم که می گوید آیا تا به حال جایزه ای از یوتیوب را بعد از این همه تلاش سخت

ever won a prize from YouTube after such hard work

after such hard work for 12 years can you believe it

پس از 12 سال کار سخت دریافت کرده اید، باورتان می شود که من هرگز جایزه ام را از یوتیوب دریافت نکرده ام،

I have never received my my award from YouTube so when I passed 100,000

پس وقتی از 100000 مشترک گذشت من جایزه

subscribers I didn't receive an award I didn't get my play button I didn't get

دریافت نکردم دکمه پخش خود را دریافت نکردم چیزی دریافت نکردم پس بدانید پاسخ این سوال لویی

anything so no the answer to that question Louie is no no I I don't know

خیر است من نمی دانم چرا فکر می کنم شاید آنقدرها مهم نیستم وقتی صحبت از یوتیوب به میان می‌آید به

why I think maybe I'm not that important when it comes to YouTube in general

طور کلی می‌گوید من حتی او را هم نمی‌دانم، نمی‌دانم معنی آن چیست لائو

tongue says I don't even him I don't know what that means

sto s Dan is Lao says I feel extremely lonely I don't speak I haven't spoken to

می‌گوید من به شدت احساس تنهایی می‌کنم من صحبت نمی‌کنم از سال 2009 با کسی صحبت

anyone since 2009 what you haven't spoken to anyone in 10 years

نکرده‌ام. در 10 سال گذشته با کسی صحبت نکردم، شما الان با من صحبت می کنید، بنابراین این باید به معنای

well you're speaking to mean how so that must mean something pal Mira says many

چیزی باشد که رفیق میرا سال ها پیش می گوید من به دلیل بهترین دانش زبان فرانسه

years ago I want a prize due to my best knowledge of French

between students but now my French is very poor because I have not been using

بین دانش آموزان جایزه گرفتم، اما اکنون زبان فرانسه من بسیار ضعیف است زیرا من دارم به هیچ وجه از آن زبان استفاده نکردم،

that language at all this is something that I have talked about in the past if

این چیزی است که من در گذشته در مورد آن صحبت کرده ام، اگر شما از آن استفاده نمی کنید

you don't use something you lose it and the same thing applies to language so if

اگر آن را از دست بدهید و همین موضوع در مورد زبان نیز صدق می کند، بنابراین اگر در حال یادگیری یک زبان هستید

you are learning a language and then you stop using it or you stop practicing it

و سپس استفاده از آن را متوقف می کنید یا تمرین آن را متوقف می کنید، به آرامی محو می شود، درست است

then it will slowly fade away it's true tatty says I feel lonely now because I'm

تاتی می گوید من اکنون احساس تنهایی می کنم زیرا از زبان خودم دور هستم. خانواده من فکر می کنم بنابراین فکر می کنم

far from my family I think so I think if you are a long way from your family if

اگر شما از خانواده خود فاصله زیادی دارید اگر با عزیزان خود فاصله زیادی دارید، شاید در

you are a long way from your loved ones maybe you are in a different city or

یک شهر یا کشور دیگری هستید، این می تواند بسیار خوب باشد.

maybe a different country it can be a very

lonely experience a croute meant says you are very important you have

خیلی مهم هستید که کارهای مهم زیادی انجام داده اید، خوشحال می شوم

done many important things I would be glad to meet you if you ever come to

اگر روزی به ایرلند بیایید، با شما آشنا شوم، بسیار متشکرم یک کروت در AK Reutimann.

Ireland thank you very much a croute meant at AK root Minh I hope I

اشتباه تلفظ

pronounced your name right there I thought I have a feeling that I've

mispronounced it Anna says why don't you receive any prize from YouTube for your

کرده آنا می گوید چرا هیچ جایزه ای از یوتیوب برای مشترکین خود دریافت نمی کنید

subscribers it isn't fair I don't know why but I've never received a play

منصفانه نیست نمی دانم چرا اما من هرگز دکمه پخش یا هیچ جایزه ای

button or or any prize at all any award from YouTube ever I don't know why also

از YouTube دریافت نکرده ام. نمی دانم چرا اما اما اینجاست، ما جایزه بهترین معلم را به شما می دهیم

Emma is here we will give you the best teacher award mr. Duncan oh thank you

r دانکن آه خیلی ممنون که خیلی لطف کردی تومک می گوید من جایزه ای را

very much that's very kind of you Tomic says i won a prize at work for the

در محل کار برای بهترین عملکرد در ماه دسامبر برنده شدم به من یک ناهار رایگان در کافه تریا ما اهدا شد.

best performance in december i was awarded a free lunch at our cafeteria

congratulations Tomic now there is a special reason why

I'm mentioning this today because there is something that I'm going to talk

موضوعی وجود دارد که من قصد دارم در مورد آن با آقا صحبت کنم. استیو چون آقای استیو

about with mr. Steve because mr. Steve had a nice surprise this week a nice big

این هفته یک سورپرایز خوب داشت، یک سورپرایز بزرگ خوب، اما کمی بعد متوجه

surprise but what was it find out a little bit later on right now we are

شدیم که در حال حاضر به یکی از درس‌های من نگاهی بیندازیم و این به چیزی مرتبط

going to have a look at one of my lessons and this is connected to

something that we are going to talk about this week because the Chinese New

است که ما در مورد آن صحبت خواهیم کرد. هفته چون سال نو چینی

Year is on its way it is and so here for you now we are going to take a look at

در راه است و بنابراین در اینجا برای شما اکنون می خواهیم نگاهی به یکی از درس های من

one of my lessons all about the Lunar New Year and the Chinese New Year

در مورد سال نو قمری و سال نو چینی [موسیقی] بیاندازیم سلام به همه نام من آقای است. .

hi everybody my name is mr. Duncan and my name's mr. Lomax

دانکن و نام من آقای است. Lomax Well فوریه دوباره آمده است و برای بسیاری از مردم این

well February is here again and for many people this is a special month because

یک ماه خاص است زیرا ماه سال نو قمری است بله این ماه شاهد

it's the month of the Lunar New Year yes this month will see millions of people

استقبال میلیون ها نفر در سال جدید قمری از جمله کسانی که در چین زندگی می کنند هر

welcome in the new lunar year including those living in China

each Chinese New Year has a special symbol to represent it these symbols are

سال جدید چینی دارای یک سال جدید است. نمادی برای نشان دادن آن این نمادها همه حیوانات هستند که درست است

all animals that is true besides China the Lunar New Year is

علاوه بر چین، سال نو قمری در کشورهای دیگر نیز جشن گرفته می شود، از جمله کره مغولستان

celebrated in other countries too including Korea Mongolia Tibet and

تبت و ویتنام به دلیل تغییر در مدار ماه به دور زمین،

Vietnam due to the variation of the moon's orbit around the earth the Lunar

New Year never occurs on the same day it can occur in late January or mid to late

سال نو قمری هرگز در همان زمان اتفاق نمی افتد. بسته به نحوه محاسبه هر سال جدید، ممکن است در اواخر ژانویه یا اواسط تا اواخر فوریه

February depending on how each new year is calculated some lunar new year's are

shorter and some are longer which means that each lunar new year occurs around

رخ دهد.

the same time every year but not on the same day it is worth remembering that

لازم به یادآوری است که ماه هر 27.3 روز یک بار به دور زمین می چرخد،

the moon orbits the earth every 27.3 days there are some common customs that

برخی از آداب و رسوم رایج وجود دارد که در جشن های سال نو قمری رعایت می شود

are observed during the Lunar New Year celebrations the giving of money

و به طور معمول پول دادن را به صورت قرمز رنگ می دهند. لباس‌های جدید فرار معمولاً در روز سال نو قمری پوشیده می‌شوند.

normally in a red envelope new clothes are normally worn on the Lunar New Year

Day family reunions normally take place during the Lunar New Year celebrations

گردهمایی‌های خانوادگی معمولاً در طول جشن‌های سال نو قمری اتفاق می‌افتد.

colorful decorations are normally put up lucky charms are often placed on the

front door of each house this is especially significant in China

معمولاً

fireworks and firecrackers or normally let off as

با فرا رسیدن سال نو رها می شوند تا ارواح شیطانی را از خود دور کنند آیا می دانید مسخره چیست

the New Year arrives so as to ward off the evil spirits do you know what is

ironic mr. Duncan know what the fact that you are making a lesson about a

؟ دانکن می‌داند که شما در مورد بخشی از جهان

part of the world where your videos are blocked yes it is ironic that my videos

که ویدیوهایتان مسدود شده‌اند، درس می‌گیرید، بله، طعنه‌آمیز است که ویدیوهای من در چین بلوک هستند و اینجا

are blocks in China and Here I am talking all about a Chinese custom isn't

من همه چیز را در مورد یک رسم چینی صحبت می‌کنم، دنیا دیوانه نیست. جای خوب آقا

the world a crazy place well mr. Duncan that's just about wraps

دانکن که تقریباً این درس را به پایان می‌رساند، اما من یک سؤال از شما دارم که آیا

this lesson up but I have one question for you fire away

will I be appearing in more of your lessons

در بیشتر درس‌های شما حضور پیدا می‌کنم، آیا می‌خواهید بله، چه جالب است، فکر می‌کنید [موسیقی]

would you like to yes that would be cool what do you think

did you do it's a Sunday it's a fun day it is time to improve your English and

آیا انجام می‌دهید، یکشنبه است. یک روز سرگرم کننده ، وقت آن است که زبان انگلیسی خود را تقویت کنید

of course it's a Sunday and it wouldn't be Sunday without the guy who always

و البته یکشنبه است و بدون مردی که همیشه خیلی خوشحال به نظر می رسد، به خصوص

looks so happy especially this week because he has had some very good news

این هفته، یکشنبه نخواهد بود، زیرا او خبرهای بسیار خوبی داشته است، بله، آقای است. استیو

yes it's mr. Steve to be back here yet again

در این بعدازظهر بسیار سرد و خشک یکشنبه که بیرون از خانه بودم، دوباره به اینجا باز خواهد

on this very cold and dry Sunday afternoon I've been outside mr. Duncan

گشت. دانکن از چیزی که فکر می‌کنی

skipping what do you think that I think that's pretty amazing I must admit I

think that's pretty amazing you look slightly red yeah oh because it's very

خیلی شگفت‌انگیز است

cold out so it's about minus three outside minus three centigrade that is

not sure what that is in Fahrenheit but it's minus three out there it's below

می‌گذرد. اینجا منهای سه است، زیر انجماد سه درجه زیر

freezing three degrees below the freezing point of water okay and I was

نقطه انجماد آب است، خوب است و من این هفته در کنفرانسی در یک

away this week on a conference a sales conference for the company I work for

کنفرانس فروش شرکتی که در آن کار می‌کنم غیبت کردم و آنها سعی می‌کنند ما را به تناسب اندام برسانند. در حال حاضر

and they're trying to get us fit okay they're putting a lot of effort into

physical and mental health and well-being at work at the moment so

تلاش زیادی برای سلامت جسمی و روانی و رفاه در محل کار انجام دهید، بنابراین حفظ

keeping your body healthy and also your mind healthy it's the corporate

سلامت بدن و همچنین سلامت ذهن شما مسئولیت شرکت است، بنابراین آنها

responsibility so they are feeling responsible for your physical health as

نسبت به سلامت جسمی و همچنین سلامت روان شما احساس مسئولیت

well as well as your mental health so that you're well and can perform at your

می کنند. شما خوب هستید و می توانید به بهترین شکل ممکن در کار خود عمل کنید، که به نظر من

job as well as possible which i think is a good things good idea it's a very good

چیز خوبی است، ایده خوبی است، بنابراین این هفته که رفتیم،

idea so this week when we went along there was a little table well they want

میز کوچکی وجود داشت که آنها می خواهند ما یک میز داشته باشیم. n برنامه روی تلفن های ما و آنها سعی می

us to have an app on our phones and they're trying to set up competition to

کنند رقابتی را ایجاد کنند تا ببینند هر هفته چند قدم می توانید پیاده روی کنید، ماشینی وجود دارد که فکر می کنم

see how many steps you can walk every week there's a car I think you're

supposed to do 5,000 steps a day or something to be healthy I'm I found

قرار است روزانه 5000 قدم انجام دهید یا چیزی برای سلامتی انجام دهید. من چیزی پیدا کردم مثل این که

something like that it's a lot five thousand sounds like a lot that

خیلی زیاد است 5000 به نظر می رسد که مثل این است که شما باید حدود یک مایل راه بروید،

that's like you've got to walk about what a mile I don't know it well you

من آن را خوب نمی دانم شما فکر می کنم فقط به طور معمول در روز قدم می زنید، فکر می کنم شما احتمالاً

think just walking around normally in your day I think you probably quite

easily do that but our jobs in sales a very sedentary so we're sitting down a

به راحتی این کار را انجام می دهید، اما ما مشاغل در فروش بسیار کم تحرک است، بنابراین ما زیاد در ماشین می نشینیم،

lot in the car that's a great word by the way said enter it means you don't

این یک کلمه عالی است، اتفاقاً گفت وارد کنید، یعنی شما نمی کنید، شما

you don't you just sit down you don't you don't walk very much so do very much

فقط می نشینید، نمی توانید خیلی راه بروید خیلی فعالیت زیادی انجام دهید، مثلاً

activity so for example if you work in an office if you sit down in your job

اگر در دفتر کار می کنید، اگر سر کارتان بنشینید، شاید راننده اتوبوس یا راننده تاکسی باشید

maybe you are a bus driver or a taxi driver or like me I mean sometimes my

یا مثل من، منظورم این است که گاهی اوقات کار من خیلی کم تحرک است، زیرا مجبورم

job is very sedentary because I have to sit in front of my computer doing the

جلوی آن بنشینم. کامپیوتر من در حال انجام ویرایش برای من برای درس های من کار کم تحرک یا کم

the editing for my for my lessons sedentary or sedentary job yes it means

تحرک بله به این معنی است که شما این کار را انجام ندهید بنابراین قرار نیست بنشینید برای مدت طولانی

you don't do so it's not supposed to sit down for long are you doing nothing no

so they're encouraging us to use this app on our phones and then there's a

هیچ کاری انجام نمی دهید، بنابراین آنها ما را تشویق می کنند که از این برنامه در تلفن هایمان استفاده کنیم و سپس

little competition to see how many who can walk the most number of steps in a

رقابت کوچکی وجود دارد تا ببینیم چند نفر می توانند بیشترین تعداد قدم ها را در یک هفته

week and they're giving out for prizes but they were giving out as well was

بروند و آنها برای جوایز هزینه می کنند. آنها هم می دادند ما هم طناب می زنیم

skipping ropes hmm which is unusual and they were giving out these free skipping

که غیرعادی است و آنها این طناب های رایگان را می دادند و شما فکر می کنید

ropes and you think skipping is such an easy activity you skipping in this

پرش یک فعالیت آسان است که شما در این کشور پرش می کنید حداقل با کاری مرتبط است

country at least is associated with something that girls would do yes isn't

که دختران انجام می دهند بله درست نیست. برای پسری که شما

it it's seen as a bit of a sissy thing for a boy you're a man to use a skipping

مرد هستید از طناب پرش به خوبی استفاده نمی‌کند و می‌توانید مانند این چوب از کنار آن بپرید تا این کار را انجام دهید تا

rope well you can skip along like this stick to do to do so you can skip like

بتوانید مانند این پرش کنید. پرش با استفاده از طناب پرش

this this is skipping as well but also skipping using a skipping rope like like

at the beginning of today's lesson I was using a skipping rope that's right and

مانند ابتدای درس امروز من از طناب پرش استفاده می کردم که درست است

of course boxers use it to keep fit don't there you will see boxes with

و البته بوکسورها از آن برای حفظ تناسب اندام استفاده

skipping ropes and I'll tell you it is a very tough activity because it's not

می کنند. فعالیت بسیار سخت است، زیرا پرش آن آسان نیست، از خوبی من استفاده می

easy skipping it uses my goodness I haven't done it for years and I was

کند من سال‌ها این کار را انجام ندادم و داشتم آن را بیرون انجام می‌دادم، بنابراین می‌توانم آن را برای بیش

doing it out so I can do it for more than about five minutes I was completely

از پنج دقیقه انجام دهم. نفسم کاملاً بند آمده بود و امروز خوب آن را ابتدا در

out of breath and today well I tried it first on Friday but all the car or my

سوار شدن بر روی تمام ماشین امتحان کردم یا ساق پام درد می‌کند. بنابراین پاهای استیو اکنون فقط

calves are aching us so Steve's legs are now aching just from a few minutes of

از چند دقیقه جست و خیز درد می کند، بنابراین این یک ورزش بسیار سنگین

skipping so it's it's a very it's a very strenuous exercise cardiovascular is you

است.

know it's very good it's as good as running and I want to use it because

when it's raining I like running but and but but I've got an ankle problem so

اما من یک مشکل مچ پا دارم، بنابراین باید

I've got to be careful how much I do but skipping is going to be a great way of

مراقب باشم که چقدر انجام می دهم، اما پرش یک راه عالی برای انجام تمرینات قلبی عروقی سریع

getting some quick cardiovascular exercise in 10-15 minutes done I think

در 10-15 دقیقه خواهد بود، فکر می کنم برای شما عالی خواهد بود. فقط به بیرون در حیاط خود بروید

it's gonna be great you just go outside in your yard and just do some quick

و فقط کمی ورزش سریع انجام دهید، بله ، شرط می بندم که می توانید آن را در داخل خانه نیز انجام دهید، اگر

exercise yeah and I bet you can do it indoors as well if you've got as high

سقف بلندی دارید که در مورد کار صحبت می کنید، این هفته یک شگفتی کوچک

ceiling talking of work you had a nice little surprise this week you had you

داشتید، اگر اتفاقی در بدنتان افتاده بود. زندگی که لحظات خوبی را برای شما به

had something occur in your life that gave you a nice moment of time a

lot of a lot of praise a lot of applause mr. Steve this week in his company came

ارمغان آورد آقای استیو این هفته در شرکتش به صدر رسید من

top I'm the best I'm number one numero you know the Big Cheese yes of mr.

بهترین هستم من شماره یک هستم . آقای دانکن آه دانکن در

Duncan aye mr. Duncan's giving me my own

حال حاضر میکروفون خود را به من می دهد، بله، ما به این موضوع اهمیتی نمی دهیم و او نگران است

microphone now yes okay we don't we don't care about that and he's worried

I'm going to shout to world I did I did say don't shout or at least at least

که من به دنیا

give me a warning I've been working hard all year and I am Number One so

فریاد بزنم. تمام سال سخت کار کرده‌ام و من شماره یک هستم، بنابراین Salesforce نه فقط

Salesforce not up not just in the area not just in the area but the whole

در منطقه، نه فقط در منطقه، بلکه کل شرکت، بنابراین کل بریتانیا از

company so the whole UK company eating the ball oh oh scheming and secretly

کوبیدن توپ به دست می‌آید، اوه اوه نقشه‌کشی و مخفیانه فروش بسیاری بدون اینکه به مردم بگویم شماره هستم. یک

selling Lots without telling people I was number one oh oh it feels good mr.

آه اوه اوه احساس خوبی است آقای. دانکن می‌دانی که می‌دانی چند هفته پیش داشتیم درباره‌ی تو صحبت می‌کردیم

Duncan you know you know a few weeks ago we were talking about you how how modest

که چقدر متواضع نیستی امروز، نه امروز، بلکه نه تنها آقای.

you are not today not today but not only that not only his mr. Steve come top in

the whole of the company so not not just two or three people but everyone we give

استیو در کل شرکت در صدر قرار گرفت، بنابراین نه فقط دو یا سه نفر، بلکه همه شما را جارو می‌کنند،

شما نیز جایزه‌ای را برده‌اید، جایزه زیادی دریافت نمی‌کنید، اما وقتی من می‌گویم بله چیزی که ما نیستیم، برنده می‌شویم.

also you've also won a prize you don't get a

lot but well when I say yes once we aren't won a holiday that's the prize is

تعطیلات که جایزه خوب است بله ، تعطیلات است که خیلی زیاد است. می دانم که این

well yes it's a holiday that's a lot I know what do you mean it's not alone you

تنها نیست که شما می توانید شریک زندگی خود را با خود ببرید که عالی است، بنابراین تعطیلات امسال ماست،

can take your partner with you which is great so that's our holiday this year so

Duncan so not only not only is mr. Steve going

بنابراین دانکن نه تنها نه تنها آقای. استیو به تعطیلات می رود اما همچنین می توانید شخص دیگری را

on holiday but also you can take someone else with you

با خود ببرید و این بدان معنی است که من نیز می روم بنابراین کاردن ما تعطیلات رایگان

and so that means I'm going as well so Carden we've got we've got a free

holiday you think you're going oh I see what we're doing now you're going to

داریم شما فکر می کنید که می روی اوه من می بینم که ما داریم چه می کنیم حالا داری وانمود می کنی که من

pretend that I'm not coming with you is that what we're doing I've got a few

با تو نمی آیم این است که کاری که ما انجام می دهیم من چند نفر دیگر را در ذهن دارم اما

other people in mind but I suppose you could come we don't even know I'm only

فکر می کنم می توانید بیایید ما حتی نمی دانیم که من فقط شوخی می کنم حتی نمی‌دانیم به کجا می‌رویم،

joking we don't even know where we're going we

نمی‌دانیم هنوز نمی‌دانیم کجاست، اما در حال حاضر

don't know yet we don't know where it is where it where it will be but but at the

moment we're not sure but the one thing I'm worried about is is we might go

مطمئن نیستیم، اما تنها چیزی که من نگران آن هستم این است که ما ممکن است به خارج از کشور بروم زیرا

abroad because I haven't got a press sport at the moment my passport has

در حال حاضر پاسپورت من تمام شده است، بنابراین باید منتظر چیزی

expired so there is something to look forward to apparently it's happening in

باشیم که ظاهراً در ژوئن در ژوئن اتفاق می افتد و ما می توانیم فیلمبرداری کنیم و شاید

June in June and we will be able to film and maybe we could even do a live

حتی بتوانیم یک ماشین زنده در خارج از کشور انجام دهیم. نگو وقتی نه نمی دانم چه زمانی است نه ما نمی

broadcast don't say when no I don't know when it is no we don't know when it is

دانیم هنوز چه زمانی است همه جایی که نمی دانیم کی یا کجاست اما تعطیلات

yet when all where we don't know when or where but it will be a holiday and it

خواهد بود و رایگان خواهد بود و ما هستیم هر دو در جریان است که این نیست خیلی خوب است، بنابراین باید اعتراف کنم که

will be free and we're both going on it isn't that nice so so I must admit I

feel quite quite excited but we haven't been abroad on holiday for many years

کاملاً هیجان زده هستم، اما ما چندین سال است که در تعطیلات خارج از کشور نبوده ایم، احتمالاً حدود هفت

probably about seven years I would say it's longer than that we haven't we

سال است که می توانم بگویم بیشتر از این است که ما تقریباً هشت سال است که در تعطیلات نبوده ایم.

haven't been on holiday for nearly about eight years because we're so busy you're

سال‌ها چون ما خیلی شلوغ هستیم، شما همیشه مشغول هستید که 100% خودتان

so busy all the time dedicating yourself 100% to the world of English and

را وقف دنیای انگلیسی کنید و خوب تدریس کنید ، البته ما هم

teaching well of course we have been we have been on short trips in the UK but

بوده‌ایم، در سفرهای کوتاهی به بریتانیا بوده‌ایم، اما خیلی وقت است که ما در خارج از کشور بوده‌ایم، منظورم این است که

it's been a long time since we've been abroad I mean we've been to many

ما به کشورهای زیادی رفته‌ایم، ما رفته‌ایم، تعطیلات خوبی داشتیم، مگر نه در مادیرا، ما سال‌ها

countries we've been to we had a nice holiday didn't we in Madeira we did many

years ago Portuguese Island Madeira also we went to Turkey we've been to Turkey

پیش جزیره پرتغالی مادیرا، همچنین ما به ترکیه رفتیم، دو بار به ترکیه رفتیم

twice very nice you you also came to see me in China I know when I was living in

زمانی که من در چین زندگی می کردم شما

China you came to see me so we've been to some rather nice places also Greece

به دیدن من در چین آمدید. استیو

we've been to Greece I think mr. Steve wants to look at the

live chat the live chat is now on the screen yes because Greg says traveling

می‌خواهد به چت زنده نگاه کند، چت زنده اکنون روی صفحه است، بله، زیرا گرگ می‌گوید

with abroad as opposed see I said we're travelling abroad

سفر با خارج از کشور در مقابل شما می‌بینید، من گفتم ما به خارج از کشور سفر می‌کنیم بله، بنابراین

yeah so if you say you're travelling abroad it means you're going to another

اگر بگویید که به خارج از کشور سفر می‌کنید به این معنی است که می‌روید. به کشوری دیگر اما گرگ می گوید

country but Greg says traveling with abroad okay explain well that's a

سفر با خارج از کشور خوب توضیح دهید که این کاملاً معنای دیگری دارد او شوخی می کند

different meaning altogether he's joking because traveling with abroad abroad is

زیرا سفر با خارج از کشور به خارج از کشور یک کلمه عامیانه برای یک زن است، اوه من می بینم که سفر

a slang word for up for a woman oh I see traveling with abroad also going away

با خارج از کشور، بنابراین رفتن با یک زن شاید شاید یک لطف باشد. اگر این دهه 1940 بود

with a woman maybe maybe a favor maybe if this was the 1940s maybe well I

شاید خوب من نمی‌دانم که در آمریکا هنوز از این عبارت استفاده می‌کنند،

don't know backs in America they still use that phrase I don't think I don't

think anyone uses Coleman but it's a good idea though it's a good idea yes

فکر نمی‌کنم کسی از کلمن استفاده کند، اما این ایده خوبی است اگرچه ایده خوبی است بله سفر

traveling with abroad so so mr. Steve is not traveling with a woman unfortunately

با خارج از کشور، بنابراین آقای . استیو با زنی سفر نمی کند متأسفانه باید

he's going to have to travel with me battery no no they did not raise my

با من سفر کند نه آنها حقوق من را افزایش ندادند، فقط پیتزا در این

salary it's just the pizza in this company it's more about the prestige of

شرکت است، بلکه بیشتر به اعتبار دست نخورده بودن آن است، بله دریافت آن جایزه به جای دریافت

getting it pristine yes getting that award rather than being actually

rewarded for getting it I like that word by the way prestige but anyway I haven't

جایزه واقعی برای دریافت آن، من این کلمه را به دلیل اعتبار بیهوده

دوست دارم، اما به هر حال حدود هفت سال است که آن را نداشتم، هفت سال پیش آن را داشتم و امسال مصمم

had that for about seven years I had it seven years ago and I was determined

this year that I was going to beat everybody yes every now and then you

بودم که همه را شکست دهم، بله، هر از گاهی فقط شما را

just all the planets align everything what what I mean by that is that

سیارات همه چیز را در یک راستا قرار می دهند. منظور من از آن این است که همه چیز با هم جمع می شود بله و

everything comes together yes and you can you everything comes together and

شما می توانید همه چیز با هم جمع می شود و اهداف شما و همه چیز و

your targets and everything and you can you know you're going to get it if you

شما می توانید بدانید که اگر چند سال سخت کار کنید به آن خواهید رسید. هدف‌ها و شما

work hard for some years you get your targets and you think if there's no way

فکر می‌کنید اگر راهی وجود نداشته باشد که من هرگز آن‌ها را به دست نمی‌آورم و سپس برخی از

I'm ever going to get those and then some some environmental factors like

عوامل محیطی مانند چیزی ممکن است به دلایلی در منطقه شما علیه شما باشد، اما چندین

something might be against you you in your area for some reason but some years

everything comes together all the planets align and you know you go for it

سال همه چیز در تمام سیارات جمع می‌شود. هماهنگ کنید و می دانید که دنبال آن هستید، بنابراین گاهی اوقات

so so sometimes it just seems like everything just works out for you yes

به نظر می رسد که همه چیز برای شما خوب است، بله خوب است، ما چند سوال

that's good we've got a few questions on the live chat

در چت زنده داریم البته من از سؤالات شما استقبال می کنم که مشکلی نیست، بیایید

of course I welcome your questions that is no problem let's have a look oh one

نگاهی بیندازیم اوه یکی یا دوتا تبریک اول از همه تبریک به آقای. استیو از Inigo

or two congratulations first of all congratulations to mr. Steve from Inigo

thank you is very kind thank you are you going to go to Scotland I don't think

متشکرم بسیار مهربان است. ممنون می‌شوید به اسکاتلند بروید، فکر نمی‌کنم

we're going to Scotland I'd like to go to Scotland it might be abroad I think

به اسکاتلند برویم، من دوست دارم به اسکاتلند بروم، ممکن است در خارج از کشور باشد، فکر می‌کنم قرار است در

it's going to be overseas overseas so when we say abroad just going to

خارج از کشور ببینم. وقتی می گوییم خارج از کشور فقط رفتن به اسکاتلند به عنوان رفتن به خارج از کشور طبقه بندی نمی شود،

Scotland wouldn't be classed as going abroad hmm we going to be a different

ما کشور دیگری خواهیم بود سلام آقای. استیو درست می گویی پنج دقیقه جست و خیز

country hi mr. Steve you are right five minutes of

skipping equals one kilometre of jogging really that's good

برابر با یک کیلومتر دویدن است واقعاً خوب است آه والنتین بسیار متشکرم زیرا

ah Valentin thank you very much because I could tell that it was using a lot of

می توانم بگویم که انرژی زیادی مصرف می کند زیرا نفسم خیلی کم شده است.

energy because I was getting very out of breath hmm

so five minutes of skipping equals one kilometer of jocking that's it so mmm so

کیلومتر آهسته آهسته است که خیلی خوب است، بنابراین اگر من ده

if I do ten minutes of that that's high cardiovascular it's very time efficient

دقیقه از آن را انجام دهم که دارای سیستم قلبی عروقی بالا است، روش بسیار کارآمدی در زمان برای حفظ تناسب اندام است،

way of keeping fit so mmm Ivan asks Ivan asks a question what does

بنابراین mmm ایوان از ایوان می پرسد که معنی آن چیست که منقضی شده است، بنابراین اگر

it mean expired so if something has expired it means it has run out it no

چیزی منقضی شده است به این معنی است که منقضی شده است. تمام شود دیگر مفید نیست دیگر مفید نیست

longer is useful it's no longer useful or it no longer works it has ended so as

یا دیگر کار نمی کند تمام شده است بنابراین همانطور که قبلاً گفتم گذرنامه من منقضی شده است

I said earlier my class sport has expired

it's gone past the date where it's valid yes or can be used or can be used and if

از تاریخی که معتبر است یا می توان استفاده کرد یا می توان استفاده کرد گذشته است. شما

you have a you can have a pharmaceutical product that has expired if you look on

می توانید یک محصول دارویی داشته باشید که تاریخ مصرف داروها منقضی شده است اگر تاریخ اکثر داروها را

the dates of most medicines as a date and after that date you can't use it so

به عنوان تاریخ نگاه کنید و بعد از آن تاریخ نمی توانید از آن استفاده کنید بنابراین تاریخ مصرف آن تمام شده است و همچنین مواد غذایی و همچنین مواد

it's expired and also food as well food food can expire normally if the food

غذایی می توانند در صورت خراب شدن غذا به طور معمول منقضی شوند . منقضی خواهد شد o شما دیگر نمی

will go bad it will expire so you can no longer eat it so expire means to end or

توانید آن را بخورید بنابراین expire به معنای تمام شدن است یا شاید مفید بودن چیزی به پایان رسیده باشد منقضی شده است

maybe the usefulness of something has ended it has expired

also you can use the word expire to mean die yes okay

همچنین می توانید از کلمه expire به معنای مردن استفاده کنید بله خوب است اگر شخصی بمیرد می توانیم بگوییم

if a person dies we can say that they have expired that's right but usually

که تاریخ مصرفش تمام شده درست است اما معمولاً یک تاریخ مشخص وجود دارد و بعد از آن

there's a certain date and then after that date you can no longer use that

تاریخ دیگر نمی توانید از آن چیز مانند گذرنامه استفاده کنید، به طوری که پاسپورت های شما

thing like a passport for example so your passports they ran out on the first

در اول ژانویه تمام شده است، منقضی شده است، شما نمی توانید از آن استفاده کنید بعد از آن تاریخ، این

of January it's expired you can't use it after that date that's it it's no good

it's no good I've just been asked why don't you come to Japan says Emma I've

خوب نیست، نه خوب از من پرسیدند چرا به ژاپن نمی آیی می گوید اما من

never been to Japan but can I just share something with you I've always been

هرگز به ژاپن نرفته ام اما می توانم چیزی را با شما به اشتراک بگذارم من همیشه شیفته ژاپن بوده

fascinated by Japan I've never being there and talking of Japan in the news

ام هرگز آنجا نبوده ام و درباره ژاپن صحبت کرده ام در اخبار امروز، شرکت خودروسازی ژاپنی

today Japanese car company miss San has announced that is not going to build its

Mis san اعلام کرد که قصد ندارد شاسی بلند بزرگ خود را اینجا در بریتانیا بسازد، این یک

big SUV here in the UK it's been a very big news story here in the UK so has

خبر بسیار مهم در اینجا در بریتانیا بوده است، بنابراین آیا می دانستید که نیسان بزرگترین

indeed did you know that Nissan is the largest car producer in the country in

تولید کننده خودرو در جهان است. کشور در این کشور خوب من آن را نمی دانستم اما می دانم که ما

this country well I didn't know that but I know that we took we've got a lot of

w را گرفتیم من کارخانه‌های خودروسازی ژاپنی زیادی در بریتانیا دارم، بله، این در ساندرلند است، نه

Japanese car plants in the UK yes this is in Sunderland isn't it it is which is

این که در شمال کشور است و فکر می‌کنم در

in the north of the of the country and I think it was back in the nineteen late

اواخر دهه 1980 نیسان تصمیم به ساخت آن گرفت. یک کارخانه در بریتانیا و ساندرلند یک کارخانه

1980s that Nissan decided to build a plant in the in the UK and Sunderland a

factory a factory a giant factory because we were obviously went into

یک کارخانه یک کارخانه غول پیکر، زیرا ما آشکارا در دهه 1970 به اروپا رفته بودیم

Europe in the 1970s and it was a good place to manufacture cars and that where

و مکان خوبی برای تولید اتومبیل بود و به این ترتیب شما کل بازار اروپا

you had that whole of the European market in which to sell in and at the

را برای فروش داشتید. در آن زمان و در آن زمان انگیزه‌های زیادی برای آمدن به اینجا

time they got some big incentives to come here didn't they

Margaret Thatcher I believe but during the late 1980s we were encouraging

پیدا کردند، مگر مارگارت تاچر، من فکر می‌کنم در اواخر دهه 1980، ما

companies from overseas to come to our country to set up their factories and

شرکت‌های خارج از کشور را تشویق می‌کردیم که به کشور ما بیایند تا کارخانه‌های خود را راه‌اندازی کنند و برای سال‌ها

for many years this worked very well didn't it yes it has done because yes

این کار بسیار خوب عمل کرد. اینطور نیست بله این کار انجام شده است زیرا بله اما البته همه چیز

but of course things over the years have changed for various reasons first of all

به دلایل مختلف تغییر کرده است اول از همه تغییرات در فناوری فن آوری Steve

changes in technology Steve technology yes the way cars operate the way they

بله نحوه عملکرد ماشین ها به روشی که کار می کنند ما در یک لحظه در مورد آن صحبت خواهیم کرد همچنین

work we'll talk about that in a moment also economic problems as well so the

مشکلات اقتصادی و همچنین اقتصاد از این کشور در طول سال ها تغییر کرده است، در طول دهه 1990

economy of this country has changed over the years during the 1990s there was a

big recession and then everything got better and need I remind you all about

یک رکود بزرگ وجود داشت و سپس همه چیز بهتر شد و باید به همه شما یادآوری کنم در مورد

2008 everything went wrong the banking crisis everything went really badly

2008 همه چیز خراب شد بحران بانکی همه چیز واقعا بد پیش رفت و

and it hasn't really recovered since then has it it's getting better

از آن زمان واقعاً بهبود نیافته است. آهسته شدن بهتر می شود یعنی آنها آنجا هستند بله

slow you mean they're there yes and are now of course we have big B word brexit

و اکنون البته ما یک کلمه بزرگ B برکسیت داریم، بنابراین همین امر باعث ایجاد ابهامات زیادی می شود،

so also that is causing a lot of uncertainty so nice on the car company

بنابراین شرکت خودروسازی نیسان تصمیم گرفته است که شاسی بلند جدید خود را تولید نکند، این یک ورزش بزرگ خودرویی

Nissan have decided not to build their new SUV it's a big car sport utility

است. وسیله نقلیه کاربردی بله بسیار که سریعترین بخش خودروها در جهان در حال رشد است که همه

vehicle yes the very that the fastest-growing sector of of cars in the

world everybody wants everybody wants an SUV that's it started in America they

می خواهند همه یک SUV می خواهند که در آمریکا شروع شده است.

just over inflated versions they're just bigger versions of saloon cars yup

they're just big giant cars for people to drive around it but the problem is

در اطراف آن رانندگی کنید، اما مشکل اینجاست و این نکته ای است که من می خواستم در مورد

and this is the point I wanted to make when it when it comes to car technology

فناوری خودرو به آن اشاره کنم این است که سوختی که خودروها در طول سال ها استفاده می کنند تغییر

is is the fuel that cars use over the years has changed that's right yes but

کرده است، درست است، اما چون گازوئیل البته بسیار محبوب شد زیرا

because diesel of course was became very popular because they got there were tax

incentives yes for company cars in particular for

آنها مشوق های مالیاتی داشتند بله برای خودروهای شرکتی به ویژه برای استفاده مردم از خودروهای دیزلی

people to use have diesel cars as company cars and paid less tax so in the

به عنوان خودروهای شرکتی مالیات کمتری پرداخت می کردند بنابراین در ابتدا بنزین داشتیم و البته

beginning we had petrol petrol and of course diesel is and of course what

گازوئیل و البته اتفاقی که افتاد این بود که در دهه 1980، 1990 من نمی توانم به یاد بیاورم زمانی

happened was that ran the 1980 nineteen nineties I can't remember when it was

now co2 was the big problem with global warming and emissions and co2

که اکنون CO2 بود مشکل بزرگی بود که ما گرمایش جهانی و انتشار گازهای گلخانه ای و ماشین های بنزینی

petrol cars give out more co2 yes than diesel cars although diesel cars

CO2 CO2 بیشتری تولید می کنند بله و ماشین های دیزلی اگر چه ماشین های دیزلی در واقع از

actually give a better in terms of economy yes but now because of the

نظر اقتصادی بهتر هستند بله اما اکنون به دلیل از ذرات این ذرات کوچک در دیزل دیزل دیو

particles these little particles in diesel they diesel has now become very

اکنون بسیار نامحبوب شده است، زیرا این ذرات کوچک هستند که

unpopular because it's the small little particles that cause all sorts of

problems with your lungs and you don't get that so much with petrol cars it is

انواع مشکلات را در ریه های شما ایجاد می کنند و شما با خودروهای بنزینی آنقدر متوجه نمی شوید که

there but not so much and then there was a big scandal around Volkswagen who

وجود دارد اما نه چندان پس از آن یک رسوایی بزرگ در اطراف فولکس واگن وجود داشت که

diesel cars have if you noticed the the economy and the co2 the particle levels

خودروهای دیزلی دارند اگر متوجه اقتصاد و CO2 سطح ذرات سطح آلایندگی

the emission levels of diesel cars what was being published by the manufacturers

خودروهای دیزلی شده باشید آنچه که توسط سازندگان منتشر شده بود به شما تبدیل شد. درست

turned out to be false yes but but at that time as well car manufacturers had

نیست، بله، اما در آن زمان نیز خودروسازان مجبور بودند به قوانین خاصی پایبند باشند

to to stick to certain regulations as to how much pollution the cars produced

که خودروها چقدر آلودگی تولید می‌کنند و فکر می‌کنم شخصی به تازگی

that's it and I think someone is just mentioned that on the live chat topic

به این موضوع اشاره کرده است که در موضوع چت زنده، مشتاق آپگی را که شما به آن اشاره کردید قطع کرد. فولکس واگن متشکرم

eager cut Apogee you just mentioned Volkswagen Thank You Geoff chocolate oh

شکلات جف آه اوه متشکرم جف جف ارسال کرده است جف یک کمک مالی ارسال کرده است

oh thank you Jeff Jeff has sent Jeff has sent a donation five dollars thank you

very much very much that is a prize for mr. Steve I think that's for you I might

. استیو فکر می‌کنم این برای شماست، من می‌توانم

put it towards the the Ford Mustang of course yes so yes diesel diesel cars

آن را به فورد موستانگ بگذارم، البته بله، بله، بله، ماشین‌های دیزلی هرگز

have never been particularly popular in America but they became very popular

در آمریکا محبوبیت خاصی نداشتند، اما آنها در اینجا در اروپا بسیار محبوب شدند، چون آنها

here in Europe hmm because they gave they give much better economy and the

اقتصاد بسیار بهتر و بزرگ‌تری را ارائه می‌دهند. هر چه خودرو بزرگتر باشد مزیت

biggie the bigger the car the advantage to diesel becomes greater because you

دیزل بیشتر می شود زیرا اقتصاد بسیار بهتری خواهید داشت اما دیزل آنها اکنون کاملاً

get much better economy but their diesel is now totally out of fashion one

از مد افتاده است زیرا تولید کنندگان نه تنها فولکس واگن بلکه اولین

because manufacturers not just Volkswagen but they were the first ones

کسانی بودند که مشخص شد آلایندگی های خود را جعل می کنند زیرا این کار را انجام می دهند. تست آلایندگی آنها

that were found out to be falsifying their emissions because they do their

emissions testing in very controlled condition yes let's just keep keep the

در شرایط بسیار کنترل شده بله، اجازه دهید به پایین نگه داریم

tailing down that keep the technical stuff down so all I'm saying is petrol

که مسائل فنی را پایین نگه می دارد، بنابراین تمام چیزی که من می گویم این است که بنزین در ابتدا محبوبیت داشت، بله

was originally the popular one yeah diesel was really for lorries and

دیزل واقعاً برای کامیون ها وزوز بود، بنابراین ما اتوبوس و کامیون داریم اما اما بعداً

Buzzy's so so we have buses and lorries but but then later cars started using

خودروها شروع به استفاده از گازوئیل کردند و سپس متوجه شدیم که بنزین و گازوئیل برای محیط زیست

diesel and then we realized that petrol and diesel were bad for the environment

particularly diesel so they got car manufacturers to change the way they

به ویژه گازوئیل مضر هستند، بنابراین آنها خودروسازان را مجبور به تغییر کردند. روشی که آنها ماشین‌ها را می‌ساختند

constructed cars and the way they worked and so in certain parts of the world

و کارشان را انجام می‌دادند و به همین دلیل در برخی از نقاط جهان گازوئیل محبوب بود و در سایر

diesel was popular and in other parts of the world it wasn't and so that's one

نقاط جهان محبوب نبود و این چیزی است که در اینجا در حال تغییر است و این

thing that's changing here and that's one of the reasons why you have that big

یکی از دلایلی است که شما دارید این کارخانه بزرگ خودرو توسط نیسان که در اینجا ساخته شده است، زیرا بسیاری

car factory by miss Ann built here because a lot of diesel cars were being

از خودروهای دیزلی به خوبی تولید می‌شدند، این خودروهای شاسی بلند که آنها می‌خواستند سازنده باشند،

manufactured well these SUVs that they wanted to

manufacture we're going to be predominantly diesel yeah and because

ما عمدتاً دیزلی خواهیم بود، بله و چون دیزل دیگر

diesel is no longer popular hmm for various reasons rightly or wrongly I

به دلایل مختلف به درستی یا نادرستی محبوب نیست. به عقب برمی گردد من فکر می کنم دیزل دوباره محبوب خواهد شد،

think it'll turn back I think diesel will become popular again because if

زیرا اگر یک SUV بزرگ داشته باشید، مایل در هر

you've got a big SUV you're going to get very poor miles per gallon from a petrol

گالن از یک SUV بنزینی دریافت خواهید کرد، احتمالا حداقل 10 تا 15 مایل در هر گالن کمتر

powered SUV it probably at least 10 to 15 miles per gallon less I would say

خواهد بود. بگو من به تازگی به یک ماشین بنزینی تغییر داده ام زیرا مجبور به کار بودم و

I've just switched to a petrol car because I've had to with work and I used

to have a diesel car and I was getting over well over 50 to the gallon and now

قبلاً یک ماشین دیزلی داشتم و بیش از 50 گالن داشتم و اکنون

only getting about less when you say 50 to the gallon you mean you could travel

فقط کمتر و قبلاً 50 به Guerlain you می رسیدم. یعنی شما می توانید 50 مایل سفر کنید

through 50 miles yes on one gallon of petrol that's it so you know I think

یک گالن بنزین همین است، بنابراین می دانید که من فکر می کنم گازوئیل باز خواهد گشت مگر اینکه برقی

diesel will come back unless electric anyway I could talk about this all day

باشد، من بتوانم تمام روز در مورد این موضوع صحبت کنم. دانکن اما چیزهای دیگری که باید در مورد

mr. Duncan but other things to talk about the point I was making though was

نکته ای که من به آن اشاره کردم این واقعیت بود که به دلیل تغییر در نحوه

was the fact that because of the change in in the way people use cars I think

استفاده مردم از اتومبیل، فکر می کنم تعداد خودروهای بیشتری در جاده ها نسبت به قبل وجود دارد، مطمئناً

there are more cars on the road than ever before certainly there are more

electric cars now on the road and also because of the changes of habits as well

اکنون اتومبیل های برقی بیشتری در جاده ها وجود دارد. و همچنین به دلیل تغییر عادات و همچنین به دلیل اینکه

that some cars become unpopular and some cars become more but usually political

برخی از خودروها نامحبوب می شوند و برخی خودروها بیشتر می شوند اما معمولاً سیاسی همه چیز سیاسی است

it's all politically driven but it's interesting that your car is a hybrid

اما جالب است که ماشین شما هیبریدی است اکنون شما یک ماشین دارید که

now you've got a car that runs on both petrol and electricity that's right and

هم با بنزین و هم با برق کار می کند. درست است و اقتصاد کاملاً بی فایده است.

the economy is absolutely useless it's hopeless yes what do you mean by

ناامیدکننده است منظور شما از اقتصاد یک اقتصاد بسیار ضعیف چیست، بله، اما منظور شما از آن

economy a very poor economy yes what do you mean by

poor well I don't get very many miles per gallon so when you drive the car the

چاه ضعیف چیست، من مایل زیادی در هر گالن دریافت نمی کنم، بنابراین وقتی ماشین را رانندگی می کنید، راندمان سوخت

fuel efficiency is is bad because you're carrying around a load of heavy

است. بد است زیرا شما در حال حمل یک بار باتری سنگین هستید بله، بدترین

batteries yes the worst thing for economy is weight hmm

چیز برای صرفه جویی وزن است، اما کسی فقط می تواند برود، اما کسی لحظه بسیار

but somebody's just can you just go but somebody made a very interesting moment

on the that attracted me there there we go mr. J hmm says that their favorite

جالبی را ایجاد کرد که من را جذب کرد . جی هوم می گوید که

ماشین مورد علاقه آنها یک فورد موندئو است، خوب حالا من سالها پیش دو فورد موندئو پشت سر

car is a Ford Mondeo okay now I had two Ford Mondeo s in a row many years ago

and I still it was I still think it was my favorite ever car okay Ford Mondeo it

هم داشتم و هنوز هم بودم، هنوز فکر می کنم این ماشین مورد علاقه من بود، اوکی فورد موندئو،

was it just drove beautifully it's just a wonderfully driving handling car I do

فقط زیبا رانندگی کرد. یک ماشین هندلینگ فوق‌العاده در رانندگی من آن را به یاد دارم بله،

remember it yes I remember your Ford Mondeo that's right but it was also a

فورد موندئو شما را به یاد می‌آورم که درست است، اما یک نسخه کمی اسپورت نیز بود، بنابراین او

slightly sporty version so he had a nice engine it had those lovely sports seats

موتور خوبی داشت، آن صندلی‌های اسپرت دوست‌داشتنی را داشت، راحت‌ترین صندلی‌هایی که من تا به حال روی آن‌ها

the most comfortable seat I've ever sat in they are the most they were the most

نشسته‌ام. آنها شگفت‌انگیزترین چیزی بودند که بودند، بنابراین فکر می‌کنم یکی از ماشین‌های مورد علاقه

amazing thing they were so I think one of my favorite cars that you've had in

من که در گذشته داشته‌اید، فورد موندئو است، ماشین فوق‌العاده‌ای بود، ارزان است.

the past is a Ford Mondeo it was a great car it's it's inexpensive hasn't got any

it hasn't got any sort of snob value to it it's an everyday workhorse car big

این یک ماشین بزرگ روزمره است

car you can get lots of people and it lots of things in it does the job and it

که می توانید افراد زیادی را سوار آن

does it very well in fact in most tests comparison tests often the the Ford

Mondeo comes out better than much more expensive cars like the Volkswagen

کنید. خودروهای گران تری مانند فولکس واگن پاسات چون فقط یک وات است خوب، اما همه

Passat because it's just a well but all ford cars are good they're all good cars

ماشین‌های فورد خوب هستند، همه ماشین‌های خوبی هستند، شما نمی‌توانید با آن اشتباه کنید، به هر حال ما نیستیم، ما

you can't go wrong with it anyway we're not being we're not being sponsored by

توسط فورد حمایت نمی‌شویم، نه، اما بله ماشین‌های بسیار خوبی، ما یک G داریم، ما فقط نداریم به

Ford no but yes very good cars we have a G we haven't just mentioned Ford we

mentioned lots of other we have companies today so anyway but but if any

فورد اشاره کردیم، ما به بسیاری از شرکت های دیگر که امروز داریم اشاره کردیم، به هر حال، اما اگر سازنده خودرویی

car manufacturer would like to sponsor us you are more than welcome Steve loves

بخواهد از ما حمایت مالی کند، بسیار خوش آمدید استیو ماشین ها را بسیار دوست دارد، بنابراین اما

cars very much so Emma asks are there many electric cars in the UK no they're

می پرسد آیا ماشین های الکتریکی زیادی در بریتانیا وجود دارد، نه آنها در حال تبدیل شدن هستند. محبوب‌تر هستند، اما به

becoming more popular but because they're so expensive

این دلیل که اگر خیلی گران‌تر از یک خودروی معمولی دیزلی باشند، بسیار گران هستند

they're much more expensive than a normal

diesel-powered car and most people aren't prepared to spend that money yet

و بیشتر مردم هنوز آماده نیستند این پول را خرج کنند، زیرا اگر نمی‌خواهید

because unless you're going to get that economy back okay it's cheaper to charge

آن اقتصاد را به حالت عادی برگردانید، ارزان‌تر است. ماشین خود را شارژ کنید اما همانطور که من متوجه شدم

up your car but is it as I've discovered you're not cheap to charge up your car

بله شارژ کردن ماشین شما ارزان نیست اما چیزی که با شماست این است که ماشین شما حتی برقی

but the thing is with you yours isn't even electric it's a hybrid so it's a

نیست بلکه ترکیبی است بنابراین مخلوطی از این دو است بنابراین اگر چیزی هیبریدی باشد به این معنی است

mixture of the two so if something is a hybrid it means you've taken an element

شما یک عنصر از یک چیز و یک عنصر از چیز دیگر را گرفته اید و ترکیب کرده اید این

of one thing and an element of something else and you've combined it it is a

یک هیبریدی است بنابراین ماشین شما با بنزین و برق کار می کند بله، اما به

hybrid so your car runs on petrol and electricity yes but you've discovered

rather shockingly yeah that your electricity bill doubled doubled and the

طرز شگفت انگیزی متوجه شده اید که قبض برق شما دو برابر شده است و قرار است

battery in the in the car I've got is supposed to take you 22 miles but it

باتری ماشینی که من دارم شما را 22 مایل ببرد. هرگز خوش شانس نیستم اگر

never does I'm lucky if I get 12 even driving it if you try going up a hill

12 بگیرم حتی اگر سعی کنید از یک تپه بالا بروید، فقط با آن می شمارید معکوس

it's just literally counting down the battery runs out virtually instantly

باتری تمام

they are useless okay unless you are only traveling 10 miles to work and back

می شود. برق بسیار ارزانی دریافت می کنید تا آن را شارژ کنید،

and you're getting very cheap rate electricity to charge it up with

otherwise their complete waste of money I would never have bought it it's a

در غیر این صورت من هرگز آن را نمی خریدم.

company car but you save lots of tax on on electric cars in this you in this

country very good point from Inigo hybrid cars are only worth the money for

فقط برای استفاده شهری ارزش پول را دارند، بله، این همان چیزی است که

urban use yes so that's what you say so if you only commute around the town and

شما می گویید، بنابراین اگر فقط در شهر رفت و آمد می کنید و اگر فقط از ماشین برای خرید استفاده می کنید

if you just use the car to go shopping and then you go back home you don't

و سپس به خانه برمی گردید، مایل های زیادی را رانندگی نمی کنید تا به جایی برسید بله. فکر

drive many many miles to get somewhere yes I suppose the electric car is okay

کنم ماشین برقی مشکلی نداره بله، اما همانطور که شما کشف کرده اید چون مایل های زیادی را با ماشین خود طی می کنید،

but as you've discovered because you do many many miles in your car yes so it's

بله، بنابراین واقعاً مفید نیست، خوب نیست، بنابراین شما تقریباً استفاده

not really useful it's not good so so you've actually almost stopped using the

electric I've stopped it because I worked out it was costing me because I

از برق را متوقف کرده اید، من آن را متوقف کردم زیرا متوجه شدم که برای من هزینه دارد زیرا فکر کردم بله،

thought yes I thought I get more miles per gallon which you do get if you

فکر می‌کردم مایل‌های بیشتری دریافت می‌کنم اما گالن دریافت می‌کنم که اگر باتری را شارژ

charge the battery up you do get a five or six more miles per gallon but

کنید، تقریباً پنج یا شش مایل بیشتر در هر گالن دریافت می‌کنید، اما این هزینه را با برقی

you don't get that cost back in the electricity that you've put in anywhere

که در هیچ نقطه نزدیکی وارد می‌کنید، پس نمی‌گیرید. شما بهتر است و اگر شما تپه ای دارید، انتخاب کنید که

near you better and if you've got hills the elect the elect the batteries used

up just so dramatically quickly far more than than using the petrol so yes and

باتری ها به طور چشمگیری سریع مصرف می شوند، بسیار بیشتر از استفاده از بنزین، بنابراین بله،

you you wouldn't buy what no you wouldn't buy one yourself unless you did

و شما چیزی را که نه، خودتان نمی خرید، مگر اینکه خیلی انجام دهید.

very very small miles yes and you could charge it up using cheap electricity but

مایل های بسیار کم بله و شما می توانید آن را با استفاده از برق ارزان شارژ کنید، اما در این کشور

in this country in this country if you have a hybrid car as a company car you

در این کشور اگر یک خودروی هیبریدی به عنوان خودروی شرکتی دارید، مقدار زیادی در مالیات صرفه جویی می کنید، زیرا

save a lot on tax because we get taxed heavily and you have a company car you

ما مالیات سنگینی دریافت می کنیم، شما یک ماشین شرکتی دارید که مالیات بسیار زیادی دریافت می کنید. به شدت، بنابراین

get taxed very heavily so you have to pay a lot of tax you pay a lot of tax

باید مالیات زیادی بپردازید، مالیات زیادی می پردازید اما اگر خودروی هیبریدی دارید، تقریباً کمتر

but if you have a hybrid car you pay about less than half the tax then if you

از نصف مالیات را پرداخت می‌کنید، پس اگر می‌خواهید بگوییم یک خودروی دیزلی یا یک خودروی برقی

were to have say a diesel car or an electric car which is why I went for one

، به همین دلیل است که من به سراغ یکی از آن‌ها رفتم که یکی در اینجا به چیزی اشاره کرد که چه تعبیر خوبی دارد،

someone just mentioned something here what a nice expression workhorse car yes

بله، در واقع این خودرو است. یک کلمه خوب آیا اسب کاری نیست بله اگر چیزی اسب کاری است به

is actually a good word isn't it workhorse yeah if something is a

workhorse it means it can do heavy or strenuous things it's very good for

این معنی است که می تواند کارهای سنگین یا سخت انجام دهد برای انجام کاری در

doing something over a long period of time yes or if you want to do something

مدت زمان طولانی بسیار خوب است بله یا اگر می خواهید کاری انجام دهید به این معنی است که باید انجام شود

that that means it has to be tough and strong it can be described as a

سخت و قوی می توان آن را به عنوان اسب کاری توصیف کرد که شما دارید، شما باید کارهای زیادی انجام

workhorse you've got you've got a lot to do so yes

دهید، بله، در یک ماشین با اسب کار باید مسافت های زیادی را طی کرد، باید قابل اعتماد باشد،

in a workhorse car is he's got to do lots of miles it's got to be reliable

it's just got to do the job and you haven't got to worry about it you can

فقط باید کار را انجام دهید و شما نگران نباشید می توانید مایل ها را طی کنید

take the miles and it's a pound up and down the motorways yes but you can

و یک پوند در بزرگراه ها بالا و پایین می شود بله، اما می توانید هر چیزی را به عنوان یک اسب کار توصیف کنید

describe anything as a workhorse yes you can now you can say a person a person is

بله می توانید بله می توانید بگویید فردی که یک فرد کمی اسب کار است یا شاید اگر کامپیوتر شما

a bit of a workhorse or maybe if your computer is very powerful and it can do

بسیار قدرتمند است و می تواند کارهای زیادی را انجام دهد، می توانید c خود را توصیف کنید کامپیوتر به‌عنوان یک اسب کار

many things you could describe your computer as a workhorse I think I think

من فکر می‌کنم کامپیوتر من یک اسب کاری است، زیرا باید کارهای زیادی را

my computer my computer is a workhorse because it has to do lots of things work

work something that works hard and is reliable like a horse would be

انجام دهد، کاری که به سختی کار می‌کند و قابل اعتماد است، مانند اسب که

lovely we've had lots of messages today mr. dent

امروز پیام‌های زیادی داشتیم. من به شما چیزی می گویم که امروز سرم شلوغ است، امروز در مورد چیزهای دیگری صحبت می کنیم،

it's a I tell you something it's a busy one today we are talking about other

things today now here's one for Steve mr. Steve do you ever feel lonely well

حالا اینجا یکی برای آقای استیو است. استیو آیا تا به حال احساس تنهایی

no I don't I would know I would say that you're not a lonely person I I think I

می کنی خوب نه، نمی دانم، می دانستم که می گویم تو آدم تنهایی نیستی، فکر می کنم باید بگویم

would say that you like being with other people I do I like being with other

که تو با دیگران بودن را دوست داری، من دوست دارم با دیگران باشم و دوست دارم

people and I like being on my own so I rarely feel lonely when you were in

باشم به تنهایی، بنابراین زمانی که شما در چین بودید به ندرت احساس تنهایی می‌کنم، احتمالاً کمی

China I probably was a bit lonely then well the Duncan I was lonely when I was

تنها بودم، خوب آیا وقتی در چین بودم تنها بودم صادقانه بگویم که درست است

in China to be honest that's right because I was in a strange place that

زیرا در یک مکان عجیب و غریب بودم که در یک مکان عجیب و غریب بودم. من در سرزمین غریبی بودم که از

was in a strange place I was in a strange land far away from everyone and

همه دور بودم و وقتی از آقا دور بودم خیلی احساس تنهایی می کردم. استیو اما من فکر می‌کنم

well I felt very lonely when I was away from mr. Steve but I think it's normal

عادی است، شخصاً من فکر می‌کنم این طبیعی است که احساس تنهایی کنیم، فکر می‌کنم همه ما هر

alright personally I think it's normal to feel lonely I think we all feel

lonely from time to time I think it's a normal thing to be honest yes you know

از

we can't always have company we can't always be surrounded by people and

گاهی احساس تنهایی می‌کنیم. محاصره شده توسط مردم و دوستان و و همیشه با

friends and and always be with lots and lots of people in a crowded place so

افراد زیادی در یک مکان شلوغ باشید، بنابراین گاهی اوقات مجبوریم تنها

sometimes we have to be alone to be honest with you this is where you and I

باشیم تا با شما صادق باشیم، اینجا جایی است که من و شما بسیار متفاوت هستیم زیرا شما عاشق بودن

are very different because you you love being in company you love being with

در شرکتی که دوست دارید بودن با افراد دیگر را انجام می دهم اما تنها بودن را هم دوست دارم، اوه خوب، اما

other people I do but I also like being alone okay but I think you do crave

فکر می کنم شما هوس شرکت دارید، من فکر می کنم دوست دارید با افرادی باشید که دوست دارید معاشرت کنید،

company I think you like being with people you like socializing I do whereas

در حالی که فکر می کنم برعکس هستم.

I think I'm the opposite III I would not describe myself as a

social person so I find myself in social situations sometimes I feel very awkward

من خودم را در موقعیت‌های اجتماعی می‌بینم گاهی اوقات خیلی احساس ناخوشایندی یا خیلی ناراحت

or very uncomfortable so I'm not very I mean a lot of people are surprised they

می‌کنم، بنابراین خیلی زیاد نیستم یعنی خیلی‌ها تعجب می‌کنند وقتی این را می‌گویم فکر می‌کنند دروغ می‌گویم،

think I'm lying when I say this but I really don't like

اما موقعیت‌های اجتماعی را دوست ندارم. من دوست دارم مطمئن باشم که با

social situations I like to be sure of who I'm going to be with so I

don't like going to a place or going to a party if I don't know the people there

چه کسی قرار است باشم تا دروغ نگویم اگر من مردم آنجا را نمی شناسم، به جایی می روم یا به مهمانی می روم،

I feel really really anxious out of your comfort zone very much very much out of

من واقعاً احساس اضطراب می کنم از منطقه راحتی شما خیلی خیلی خارج از منطقه راحتی من

my comfort zone so I think loneliness is normal but to be honest I do quite like

است، بنابراین فکر می کنم تنهایی طبیعی است، اما صادقانه بگویم، این کار را انجام می دهم. مثل اینکه تنها باشم

being on my own I like solitude so sometimes you go out and I can relax and

من تنهایی را دوست دارم، بنابراین گاهی اوقات شما بیرون می روید و من می توانم استراحت کنم و من شرکت خودم را دوست دارم

I like my own company I can always find something to do and if I'm not doing

همیشه می توانم کاری برای انجام دادن پیدا کنم و اگر کاری انجام نمی دهم همیشه می توانم بیرون بروم یا

something I can always go outside or maybe watch some TV so to be honest I'm

شاید تلویزیون تماشا کنم. صادقانه بگویم، من کاملاً خوشحالم که در تنهایی خودم هستم، آن را کاملاً دوست دارم

I'm quite happy being on my own I quite like it and then when mr. Steve comes

و وقتی آقای. استیو برمی‌گردد من احساس خوشحالی بیشتری می‌کنم، احساس می‌کنم بسیار هیجان‌زده هستم، زیرا

back I feel even more happy I feel very excited because Steve is back with me

استیو با من بازگشته است . دانکن حالا داریم در

isn't that nice can I can I put this up now mr. Duncan

now we're talking about lonely loneliness would you like your camera

مورد تنهایی تنهایی صحبت می کنیم دوست داری دوربینت تنها هستی؟ دانکن

are you lonely mr. Duncan I think mr. Steve wants his camera so are you ready

فکر می کنم آقای. استیو دوربینش را می‌خواهد، پس آیا شما آماده هستید که مانند

to go on your camera like what it was for both

آنچه برای هر دوی ما بود، دوربین خود را بگیرید، واقعاً اوه بله، اوه، اوه، اوه، اوه، خوب، هنوز یک جورهایی است، اما من می‌توانم

of us really oh yes oh really oh okay well it's a sort of yet but I

can do I didn't know that which camera am i on mr. doe okay let's well we're on

انجام دهم، نمی‌دانستم که من روی کدام دوربین هستم. . خوب، خوب بیایید خوب ما روی دوربین بزرگ

the big camera here we go we've got those three words as alone

هستیم، اینجا می‌رویم، این سه کلمه را داریم به عنوان تنهایی، خوب فقط استفاده از کلمات تنهایی

okay just the use of the words alone lonely and the other word alone

تنهایی و کلمه دیگر تنهایی خوب سه کلمه وجود دارد که سه کلمه متفاوت هستند

okay there are three there are three different words that have similar

که معانی مشابهی دارند. خیلی تنها و تنها، پس اگر تنها باشی به این معنی است که با

meanings so alone and lonely so if you're alone it means you're not with

anybody huh or any anything else any other animals he was alone in his flat

هیچ کس نیستی یا با هیچ حیوان دیگری او در تختش

mm-hmm but being alone doesn't necessarily mean

تنها بوده است، اما تنها بودن لزوماً به این معنی نیست که شما از این بابت ناراضی هستید. اگر از کلمه به تنهایی استفاده می کنید

that you're unhappy about it if you use the word alone it doesn't mean you're

به این معنی نیست که شما ناراضی هستید خوب به معنای ناراحتی نیست در حالی که تنهایی به

unhappy okay doesn't imply in unhappiness whereas lonely implies

unhappiness if you you're never happy if you're

معنای ناراحتی است اگر شما هرگز خوشحال نیستید اگر تنها هستید به این معنی است که

lonely lonely means you're you're you're on your own and you're unhappy about us

شما هستید به تنهایی و از ما ناراضی هستید، در حالی که تنها بودن به این معنی است که شما تنها هستید

whereas being alone means you're on your own but it doesn't mean you're

، اما به این معنی نیست که شما لزوماً ناراضی هستید، پس این دو عبارت را با هم اشتباه نگیرید،

necessarily unhappy huh so don't confuse those two phrases so alone is the state

بنابراین تنها بودن حالتی است که فقط با خودتان هستید. خودت بله تو فقط تو خونه هستی تو خونه هستی تنها هستی

of just being on your own yes you're just at home you are at home you are

هیچکس دیگه اونجا نیست ولی تو نیستی نه لزوما نسبت

alone there is no one else there but you don't you don't necessarily feel unhappy

about the situation no you could say I don't feel happy being alone that so in

به موقعیت احساس ناراحتی کنید نه می توانید بگویید من از تنها بودن احساس خوشبختی نمی کنم به عبارت دیگر

other words you're lonely but if you would just say last night I

شما تنها هستید اما اگر فقط می گویید دیشب تنها بودم به این معنی نیست که از این بابت ناراضی

was alone it doesn't mean you're unhappy about it you could say I prefer to be

هستید می توانید بگو من ترجیح می دهم تنها باشم، در حالی که شما نمی گویید من ترجیح می دهم تنها باشم،

alone hmm whereas you wouldn't say I prefer to be

lonely because being lonely is an unhappy state of mind so there is a

زیرا تنها بودن یک حالت روحی ناخوشایند است، بنابراین یک تمایز وجود

distinction there is a distinction between the two alone the the state of

دارد بین این دو به تنهایی تمایز وجود دارد، حالت تنها بودن شخص

being on your own just one person and lonely is the feeling of being lost and

و تنها احساس گم شدن و تنهایی است، بنابراین احساس ناراحتی می کنید، به طور

lonely so you you feel unhappy it's generally speaking it's a negative word

کلی این یک کلمه منفی است بله تنهایی، اما شما می توانید از این کلمه به تنهایی نه تنها برای

lonely but you can use the word alone not just to refer to a person but also

اشاره به یک شخص، بلکه به یک چیز، یک شی استفاده کنید تا بتوانید داشته باشید. خانه ای که به

to a thing an object so you could have a house that stood on it's stood alone a

تنهایی ایستاده است خانه ای که به تنهایی ایستاده است بنابراین خانه های دیگری در اطراف mmm وجود ندارد به

house that stood alone so there aren't any other houses around mm doesn't mean

it's an unhappy house no it just happens to be a house that's on its own so

این معنی نیست که خانه ای ناخوشایند است نه اتفاقاً خانه ای است که به تنهایی است

that's that so and you mustn't use the word alone in front of a noun so you

بنابراین چنین است و شما نباید از کلمه به تنهایی جلوی اسم استفاده کنید تا نتوانید یک مرد تنها بگویید

can't say an alone man or an a lone woman you would have to say a man on his

یا یک زن تنها باید بگویید مرد به تنهایی یا مرد به تنهایی تا نتوانید

own or a man alone so you can't put alone in front of in front of a noun

در مقابل اسم تنها بگذارید زیرا منطقی نیست که نمی توانید آن را به این صورت استفاده کنید.

because it doesn't make sense you can't use it that way so agree mr. Duncan

موافقم آقای دانکن همین است بله بله به معنای گسترده ترش به تنهایی فقط مفرد است

that's it yeah yes in its broader sense alone is just singular yes so when we

بله بنابراین وقتی می گوییم چیزی تنها است یک چیز مفرد است یک چیز ممکن است

say something is alone it is singular one thing one thing that might be in a

space where there is no other things around okay so that's that and then

در فضایی باشد که هیچ چیز دیگری در اطراف وجود نداشته باشد پس همین است و بعد ما

we've also got whereas in America they have to score it I've because I've been

همچنین گرفتم، در حالی که در آمریکا باید گل بزنند، من گل می‌زنم چون در باغ بوده‌ام

in the garden skipping and the cold air is it's got into my lungs and my throat

و هوای سرد به ریه‌ها و گلویم می‌رود و

and it's making me cough we have loans them we have noticed lonesome is a word

سرفه‌ام می‌آورد. که گاهی اوقات جف ممکن است در این مورد از ما حمایت کند،

that sometimes Jeff might back us up on this if that lonesome is there is it

اگر آن تنهاست وجود داشته باشد، معنی آن تنهاست، اما این کلمه ای نیست که

what it means lonely but it's not a word that's often used in the UK it's it's a

اغلب در بریتانیا استفاده می شود، این کلمه ای است که فکر می کنم هنوز در ایالات متحده استفاده می شود، فرهنگ لغت

word that I presume is still used in the US the dictionary says it is lonesome

می گوید که تنها است. تنها، تو تنها هستی، احساس ناراحتی می‌کنی،

lonesome you're on your own you're lonely you feel unhappy there was a

famous song by Laurel and Hardy the trail of The Lonesome Pine in the Blue

آهنگ معروفی از لورل و هاردی وجود داشت .

Ridge Mountains of Virginia on the trail of the lonesome I was going to say that

که تنها

suggests that lonesome or lonely pine so there we go referring to a tree that's

یا تنها کاج بنابراین ما به آنجا مراجعه کنید g به درختی که به خودی خود است احتمالاً

on its own it's probably not unhappy because it doesn't know what an unhappy

ناراضی نیست زیرا نمی داند ناشاد چیست پس این کلمه دیگر این است

is so here's the other word that is cat the third word lone so that lone wolf is

که سومین کلمه تنها تا گرگ تنها یک ایده است یک عبارت است اما اگر ما تنها باشیم فقط بیایید

an idea is it is a phrase but lone if we just let's just talk about the word lone

فقط در مورد کلمه تنهایی صحبت کنیم که شبیه به تنهایی است، گاهی اوقات می توانید آنها را به جای هم استفاده کنید،

that's similar to alone you can sometimes use them interchangeably but

when we refer to the word lone it just means a single thing that's on its own a

اما وقتی به کلمه تنهایی اشاره می کنیم فقط به معنای یک چیز واحد است که به خودی خود موقعیتی

situation where where is that there is only one object involved whereas

است که در آن فقط یک شی درگیر است در حالی که گاهی اوقات شما می توانید وقتی

sometimes you can have when we're talking about alone it's slightly

در مورد تنهایی صحبت می کنیم کمی متفاوت است بنابراین تنهایی یک چیز واحد بدون همراه است

different so loan is a single thing unaccompanied but

it's used in a slightly different way in a sentence so when we're using the word

اما به روشی کمی متفاوت در یک جمله استفاده می شود بنابراین وقتی از کلمه

lone wolf that that means a wolf that's on its own doesn't mean it's unhappy you

گرگ تنها استفاده می کنیم - این به معنای گرگی است که در خود به این معنی نیست که شما می توانید

can have a lone sailor so a sailor that's at sea on his own you can have a

یک ملوان تنها داشته باشید، بنابراین ملوانی که به تنهایی در دریا است ، می توانید یک فرد مسلح تنها داشته باشید، بنابراین فقط

lone gunman so it just refers to a single object that's on its own you'd

به یک شی اشاره دارد که به تنهایی وجود دارد، شما یک درخت تنها خواهید داشت. یا یک کاج تنها

have a lone tree as well or a lone pine as mr. Duncan described so when you use

به عنوان آقای. دانکن توضیح داد که وقتی از کلمه تنها استفاده می‌کنید، فقط به یک

the word lone it's only is referring to a single object that's on its own what

شی اشاره می‌کند که به تنهایی وجود دارد، اما در حالی که این در واقع یک گرگ تنها است، در واقع

about but whereas this is actually a lone wolf actually is a phrase that

refers to somebody that's on that spends a lot of time on their own so maybe

عبارتی است که به کسی اشاره دارد که روی آن است و زمان زیادی را صرف خودش می‌کند. بنابراین

maybe not so a wolf spends a lots of time lots of time on its own hunting for

شاید شما آن را نگفته باشید، بنابراین یک گرگ زمان زیادی را صرف شکار خود

برای غذا می کند، اگر فردی را به عنوان یک گرگ تنها توصیف کنید، این به معنای شخصی است که زمان زیادی را

food if you describe a person as a lone wolf it means a person who spends a lot

of time on their own and maybe is very independent a very independent person is

صرف خود می کند و شاید بسیار مستقل است یک فرد بسیار مستقل کاملاً خوشحال است

quite happy to be on their own yes so you use somebody at work you could

که به تنهایی بله، بنابراین شما از کسی در محل کار استفاده می کنید، می توانید او را به عنوان یک گرگ تنها توصیف کنید

describe them as a lone wolf yes they just sit at their desk all day working

بله آنها فقط تمام روز پشت میز خود می نشینند و دور کار می کنند و واقعاً با کسی ارتباط برقرار نمی کنند.

away they don't really interact with anybody asked are quite happy and so a

کاملاً خوشحال هستند و بنابراین یک گرگ تنها اغلب می شنود که اگر تیراندازی باشد مانند ترور کندی از این به خوبی استفاده می شود،

lone wolf will often hear this is well used if there's a shooting such as the

بنابراین وقتی کندی ترور شد آنها گفتند که

assassination of Kennedy so when Kennedy was assassinated they

say was it a lone gunman yeah so a lone gunman lone gunman means one person was

آیا این یک فرد مسلح تنها بوده است، بله، بنابراین یک فرد مسلح تنها یک فرد مسلح به این معنی است که یک نفر پاسخگو بود

responsible yes one person was involved whereas when you use the word alone it

بله یک نفر درگیر بود در حالی که وقتی از کلمه تنهایی استفاده می کنید می تواند به گروهی از مردم اشاره داشته باشد که

could refer to a group of people they were alone in the woods it could be five

آنها در جنگل تنها بودند، ممکن است پنج یا شش نفر با هم به تنهایی باشند

or six people altogether alone whereas when you use the word lone it is just

در حالی که وقتی از کلمه تنهایی استفاده می کنید فقط یک نفر یا یک چیز به تنهایی است.

one person or one thing on its own that's the difference there hmm

این تفاوت وجود دارد mm-hmm اما گرگ تنها به یک شخص اشاره دارد، یک اصطلاح است،

but lone wolf it refers to a person it's an idiom isn't it

yes it is a kind of idiom because you're not really sort of using the the proper

نه بله این یک نوع اصطلاح است زیرا شما واقعاً از اصطلاح مناسب

term so you're not using that expression in its proper term so it would be

استفاده نمی کنید بنابراین از آن عبارت استفاده نمی کنید در اصطلاح درستش، بنابراین می‌توان آن را به‌عنوان یک

described as an expression or an idiom that the other one we forgot was

عبارت یا اصطلاحی توصیف کرد که دیگری را که فراموش کردیم این بود که کسی به تازگی در چت زنده به آن اشاره کرد

someone's just pointed out on the live chat The Lone Ranger

The Lone Ranger yes a popular TV character with his boyfriend Tonto mr.

. دانکن اولین شخصیت‌های همجنس‌باز در تلویزیون، اغراق‌آمیز است،

Duncan the first gay characters on TV exaggerating they're a bit of Brokeback

Mountain a bit of Brokeback Mountain going on there I think but they at the

من فکر می‌کنم کمی کوه بروکبک وجود دارد، من فکر می‌کنم آن‌ها در تکاور تنها

lone ranger somebody who is looking after some land and area protecting an

کسی هستند که مراقب زمین و منطقه‌ای هستند که از یک منطقه محافظت می‌کنند و آن‌ها در آنجا هستند

area of land and they're on their own they're quite happy to be that's the job

. آنها کاملاً خوشحال هستند که این شغل هستند بله آنها چاره ای ندارند بنابراین

yes they have no choice so that's lone alone and lonely yes so lone and alone

تنها هستند و تنها هستند بله خیلی تنها و تنها لزوماً به این معنی نیست که تنهای ناخشنود زمانی است

doesn't necessarily mean unhappy lone is when it's a single thing that's on its

که یک چیز به تنهایی است یا می توانید استفاده کنید یا ما می‌توانیم به تنهایی از تنهایی استفاده کنیم به این معنی که شما تنها

own or you can use or we can use alone lonely means you're on your own

and you're unhappy definitely means you're unhappy yes so there are some

هستید و شما ناراضی هستید قطعاً به این معنی است که شما ناراضی هستید بله، بنابراین

distinctions between those words and even though people tend to put them all

تفاوت‌هایی بین این کلمات وجود دارد و حتی اگر مردم تمایل دارند اکنون همه آنها را کنار هم بگذارند

together now something else we've mentioned we're going to have a look at

چیز دیگری که ما به آن اشاره کردیم به زودی به این موضوع نگاه خواهیم کرد، ما قرار

this very soon we are going to talk all about the Chinese New Year also it is

است همه چیز را در مورد سال نو چینی و همچنین سال نو قمری در راه است و

the Lunar New Year coming and of course the Lunar New Year the Chinese New Year

البته سال نو قمری است، سال نو چینی امسال سال خوک است. آقای.

this year is the year of the pig mr. Jarek says they're wolves live in herds

جارک می‌گوید که آنها گرگ‌هایی هستند که در گله‌ها زندگی می‌کنند، معمولاً بله، اما گاهی اوقات

usually yes they do but they occasionally have to go off on their own

to hunt that's where that expression comes from mr. steve has a pig he's

مجبور می‌شوند خودشان برای شکار به آنجا بروند و این همان جایی است که این عبارت از Mr. استیو یک خوک دارد

که می‌گوید من یک خوک هستم. آقای دانکن استیو یک خوک روی شانه خود دارد زیرا هفته آینده

saying I'm a pig mr. Duncan mr. Steve has a pig on his shoulder because next

week it is the Chinese New Year the Loon a new

سال نو چینی است، سال نو قمری و سال خوک در

and it will be the year of the pig in Japan it will be the year of the ball

ژاپن سال توپ خواهد بود و من به آقای اشاره نمی کنم. البته استیو دو

and I'm not referring to mr. Steve boor of course has two meanings and use every

معنی دارد و از معانی همه استفاده کنید بله خوب شما چند کلمه و عبارات دارید

meaning yes well you have some words and expressions to do with this particular

که با این حیوان خاص انجام دهید بعداً به آنها نگاه خواهیم کرد اما اول از همه

animal later on we'll have a look at those but first of all we're going to

have a little break we're going to have a look at one of my fault English

ما کمی استراحت خواهیم کرد. قرار است به یکی از درس‌های انگلیسی کاملم نگاهی

lessons we are also talking about prizes today aren't we Steve prizes have you

بیندازم، امروز در مورد جوایز هم صحبت می‌کنیم، آیا ما جوایز استیو نیستیم آیا شما تا به حال جایزه‌ای برده‌اید

ever won a prize later on I will show you a prize that I won many years ago no

بعداً جایزه‌ای را به شما نشان خواهم داد که سال‌ها پیش برنده شدم، نه هرگز نگرفته‌ام جایزه بزرگی

I've never won a big prize I've never won money ever

نبودم من هرگز پول نگرفته ام هرگز پول نگرفته ام و هرگز جایزه بزرگی نگرفته ام اما

I've never win money and I've never won a big prize but I have to say I have one

باید بگویم که در گذشته یک جایزه کوچک داشتم و سوال دیگر این است

small prizes in the past and the other question of course is one we covered

که ما آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید آیا تا به حال احساس تنهایی می کنید،

earlier do you ever feel lonely do you ever get the feeling of being lonely so

if you are alone and you don't like being alone

بنابراین اگر تنها هستید و تنها بودن را دوست ندارید، کمی بعد احساس تنهایی می کنید،

you will feel lonely all of that coming a little bit later on but right now

اما در حال حاضر ما می خواهیم به یکی از دروس کامل انگلیسی من نگاهی بیندازید

we're going to have a look at one of my full English lessons and this is full

و این شماره 24 کامل انگلیسی است [موسیقی] یکی از چیزهایی که من در مورد انگلیسی دوست دارم

English number 24

one of the things I love about English is how some words sound made-up and

این است چگونه برخی از کلمات ساختگی و غیر واقعی به نظر می رسند، برخی از کلمات انگلیسی برای گفتن و

unreal some English words are amusing to say and hear words with strong consonant

شنیدن کلماتی با صداهای همخوان قوی سرگرم کننده هستند، اگر می خواهید شوخ طبع باشید، بیشترین کلمات را برجسته می کنند،

sounds tend to be the ones that stand out the most words such as pimple bubble

مثلاً اگر می خواهید شوخ طبع باشید.

nibble pump nanny wobble blink if you are trying to be humorous then the use

of certain words will guarantee that laughter will be heard we often make

سپس استفاده از برخی کلمات تضمین می کند که صدای خنده شنیده می شود.

embarrassing things seem less humiliating by giving them funny names

I need a wee-wee I need to take a poop the tents of certain English words could

also sound unreal or made-up for example the past tense of dive is douve the past

-به عنوان مثال زمان گذشته dive است douve زمان گذشته ممنوع است ممنوع است زمان گذشته ترک

tense of forbid is forbade the past tense of forsake is forsook the past

است ترک زمان گذشته کوچک شدن کوچک

tense of shrink is shrank the past tense of shine is shauna the past tense of

leap is lept another curious word is manslaughter this word means the crime

است قتل عمد این کلمه به معنای

of killing a person without premeditation or malice aforethought a

جنایت کشتن شخص بدون عمد یا سوء نیت پیش از این

non intentional killing is manslaughter what is interesting about this word is

است که قتل غیر عمد قتل عمد است جالب این کلمه این است که اگر حروف را

if you split the letters in a certain place then you get men's laughter which

در جایی تقسیم کنید y خنده مردانه را دریافت می کنید که با توجه به

seems very inappropriate given the nature of the original word manslaughter

ماهیت کلمه اصلی قاهره خنده مرد [خنده] [موسیقی] آیا کت جدیدم را دوست دارید

man's laughter

do you like my new coat I bought it in the sales I thought I would treat myself

من آن را در فروش خریدم فکر کردم خودم را درمان کنم.

what is it about treating yourself to something new that makes it such a joy

چیز جدیدی که باعث خوشحالی می شود گاهی اوقات خیلی خوب است که خودتان را با

sometimes it is nice to treat yourself to something it doesn't have to be

چیزی پذیرایی کنید، لازم نیست چیز بزرگ و گرانی باشد، می توانید خودتان

something large and expensive you can treat yourself to something small to

را با چیز کوچکی پذیرایی کنید.

this new coat is not only my treat but it is also something I needed my

کت قبلی من در حال حاضر کهنه و فرسوده شده است که جای تعجب نیست زیرا من بیش از

previous coat is now old and worn out which is not surprising as I've had it

for over 10 years I don't buy new clothes very often I might buy the

10 سال است که آن را دارم، اغلب لباس های نو نمی خرم، ممکن است گهگاهی تی شرت و شاید

occasional t-shirt and maybe a pair of socks to replace a worn-out pair I'm

یک جفت جوراب برای جایگزینی یک جوراب کهنه بخرم. -out pair من مطمئناً هیچ خرج کننده بزرگی نیستم تانسور گذشته

certainly no big spender the past tense of I is bought you buy something you

خرید می شود شما چیزی می خرید که خریده اید چیزی را با

have bought something not to be confused with the past tense of bring which is

زمان گذشته بیاورید که آورده شده اشتباه نگیرید [Music] [Music] [Music] می توانید ببینید چیست؟ از این

brought

can you see what is hanging from this tree come on take a closer look don't be

درخت آویزان شده بیا از نزدیک نگاه کن خجالتی نباش [موسیقی] چیزی که اینجا می‌توانی ببینی نوع خاصی

shy what you can see here is a certain type of fruit

از میوه‌ها هستند.

these are damsels a damson is a plum like fruit that grows in the summer both

here in Britain and across Europe their flavour is not all that sweet in fact

they can sometimes taste quite sour you might even say that the damson has an

گاهی اوقات طعم بسیار ترش دارد، حتی ممکن است بگویید که دانزون طعمی گس دارد

astringent taste which can be quite harsh and bitter

که می تواند کاملاً تند و تلخ باشد، با وجود اینکه دمسون ها مربای عالی می سازند، دقیقاً همان

despite that damsons do make great Jam which is exactly what I will be doing

کاری است که من به زودی با این دامسون های خاص که در اینجا آویزان هستند انجام خواهم

soon with these particular damsons hanging here there are enough damsons

here to make over 30 pots of jam which is more than enough to keep me going

داد. بیش از 30 گلدان مربا درست کنید که برای نگه داشتن من تا تابستان آینده کافی است

until next summer at the end of this season I will cut this damson tree back

در پایان این فصل من این درخت دمسون را کمی برش می دهم زیرا در حال

a little as it is starting to become too large and is in danger of over growing

بزرگ شدن است و در خطر رشد بیش از حد برای بریدن است. پشت یک درخت یا بوته بنابراین برای

to cut back a tree or bush so is to prevent it becoming too large is called

جلوگیری از بزرگ شدن آن هرس نامیده می شود.

pruning this damson tree needs to be pruned I will prune it I will give it a

trim

and of course there are many many more video lessons on my youtube channel for

دروس ویدیویی در کانال یوتیوب من برای کسانی که می خواهند با من در تماس باشند می

those who want to get in touch with me you can write to this address and also

توانند به این آدرس بنویسند و همچنین می توانید من را در فیس بوک نیز دنبال کنید [Music] doo-doo-doo-

you can follow me on Facebook as well

doo-doo-doo-doo it is a Sunday it's a fun day and it's time to improve your

doo یکشنبه است، یک روز سرگرم کننده است و زمان آن است که زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید. بله، ما در یوتیوب زنده هستیم،

English yes we are live on YouTube it's mr. duncan and mr. Steve are you okay

این آقای است. دانکن و آقای استیو خوب هستی استیو من خیلی خوبم استیو

Steve I'm very well Steve has had a super week this week he's had a

این هفته یک هفته فوق العاده را پشت سر گذاشت، او هفته خوبی را پشت سر گذاشت ، تو نه چون خیلی هیجان زده ای

brilliant week haven't here because you're quite excited because this week

چون این هفته جایزه گرفتی حالا برای کسانی که آن را از دست داده اند، اجازه دهید دوباره به ما بگویید

you won a prize now for those who missed it

let tell us again what what's actually happened what's actually happened Oh mr.

چه چیزی در واقع اتفاق افتاده است چه اتفاقی افتاده است اوه آقای. دانکن من خیلی متواضع هستم و نمی‌توانم

Duncan I'm too modest to keep on saying what's happened I was what we call rep

بگویم چه اتفاقی

of the year now don't give too much away because we don't want to talk about your

افتاده است. دانکن پس بله من بله بودم به هر حال

your job in detail mr. Duncan so yes I would yes anyway we've said it we've

ما این را گفتیم ما آن را گفتیم بنابراین در شرکت استیو او بالاترین رتبه

said it so in in Steve's company he was the top the top of everyone in the

company and because of that he won a prize and he's won enough lovely holiday

همه افراد شرکت بود و به همین دلیل او یک جایزه برد و به اندازه کافی تعطیلات دوست داشتنی را برد.

we don't know where and and not only has Steve win a holiday but he's taking me

نمی دانم کجا و نه تنها استیو تعطیلات برنده شده است، بلکه او مرا نیز می برد تا

as well so we can go together if you behave yourself mr. Duncan I always

اگر شما رفتاری دارید با هم برویم. دانکن من همیشه خودم رفتار می‌کنم چه

behave myself what are you talking are you suggesting

می‌گویی، آیا به شما پیشنهاد می‌دهید که ممکن است کارهای خانه بیشتر خراب نشود،

there may be a bit more housework wouldn't go amiss I can't do any more it

من نمی‌توانم بیشتر از این انجام دهم، طول می‌کشد یک روز کامل طول می‌کشد تا لباس زیر کثیف شما را تمیز

takes it takes me it takes me a whole day to clean your dirty when you want to

come with me on my free holiday the prize you've got to earn it you know

کنم. در تعطیلات رایگان من با من بیا جایزه ای که برای کسب آن باید داشته باشی می دانی

there's a few people who'd like to go with me on a holiday I really don't know

که چند نفر هستند که دوست دارند در تعطیلات با من بروند من واقعاً نمی دانم اکنون باید

what I have to do now I'm very worried you know step out of line and maybe I

چه کار کنم. خیلی نگرانم شما می دانید که از خط خارج شوید و شاید من از شخص دیگری استفاده

take somebody else does it involve rubber gloves and Vaseline

کنم که این کار شامل دستکش لاستیکی و وازلین می شود. دانکن امیدوارم

don't be disgusting mr. Duncan I hope not it's a Sunday afternoon we saw some

بعدازظهر یکشنبه نباشد ما نظرات جالبی را دیدیم در حالی که در حال تماشای ویدیوی شما

interesting comments while we were watching while your video was playing we

بودیم و چند نظر جالب دیدیم یک چت زنده که آقای. استیو در

saw a few interesting comments a live chat that's what mr. Steve's talking

about so there it is yes I will you picked out the one by Andrea so first of

مورد آن صحبت می کند، بله، شما یکی از آندریا را انتخاب کردید، بنابراین اول از همه چیکو می گوید

all chico says alone lone lone plus ly equals lonely but

تنها تنها تنها به اضافه لی مساوی است با تنهایی اما تنها و تنها فراموش نکنید آنها

alone and lonely don't forget they are different things so alone is something

چیزهای متفاوتی هستند، بنابراین تنهایی چیزی است که منحصر به فرد است. احاطه نشدن با هیچ چیز ممکن است یک

that is singular it is not surrounded by anything maybe a person is alone and

شخص تنها باشد و تنها احساس از دست دادن است شما تنها هستید و دوست ندارید این

lonely is the feeling of being lost you are alone and you don't like it it's an

emotional state of mind and Andrea says does on his own mean alone yes if you

یک حالت احساسی است و آندریا می گوید به تنهایی انجام می دهد یعنی به تنهایی بله اگر خودتان هستید.

are on your own it means you on with no one else you are

به این معنی است که شما با هیچ کس دیگری تنها نیستید، فقط بله، فقط آن را

alone you just yes you just use it slightly differently in a sentence so if

کمی متفاوت در یک جمله به کار می برید ، بنابراین اگر سر کار بودید، مثلاً

you were at work for example you were working by yourself you could say I

خودتان کار می کردید، می توانید بگویید من امروز به تنهایی کار کردم .

worked on my own today but you wouldn't say but all you could say I worked alone

اما شما نمی گویید، اما تمام چیزی که می توانید بگویید من به تنهایی کار کردم، اوم، بنابراین آنها معنی یکسانی دارند،

hmm so they do mean the same thing but in fact if you but there's a subtle

اما در واقع اگر شما، اما یک تفاوت ظریف وجود دارد، من در

difference I think in in in the implication of what you're saying yes if

معنایی که می گویید فکر می کنم اگر بگویید بله، به تنهایی کار کردم به این معنی نیست که به این

you say I worked on my own that doesn't mean that means that's doesn't mean that

there's necessarily a bad thing or an unhappy thing but if you to say oh I

معنی نیست که لزوماً یک چیز بد یا یک چیز ناراحت کننده وجود دارد، اما اگر بگویی

worked alone by using the word alone instead of on your own it implies a

اوه من به تنهایی کار کردم با استفاده از کلمه به تنهایی به جای خودت، به معنای ناراحتی خاصی

certain unhappiness in there I think so yes if you do something on your own yes

است. در آنجا، من فکر می کنم بله، اگر کاری را به تنهایی انجام دهید، بله،

then there's no real implied unhappiness and what you're saying so the context is

هیچ ناراحتی ضمنی واقعی در چیزی که می گویید وجود ندارد، بنابراین زمینه کمی متفاوت است

slightly different the context is slightly different also it depends on

، زمینه کمی متفاوت است همچنین بستگی به زمینه دارد، بنابراین من

what the context is so I spent the whole day alone now that can be negative yes

کل را صرف کردم. یک روز تنها در حال حاضر که می تواند منفی باشد بله به دلیل نحوه بیان آن،

because of the way you're expressing it so it's not just about the words you use

بنابراین این فقط به کلماتی که استفاده می کنید مربوط نمی شود، بلکه نحوه بیان آن به خود بیان مربوط می

but also the way you express it the expression itself I spent the whole day

شود، من تمام روز را به تنهایی گذراندم، اما اگر می گفتید من کل آن را صرف کردم. روزی که به تنهایی

alone but if you said I spent the whole day on my own that also could be

می تواند منفی باشد تفاوت ظریفی در هر جمله وجود دارد، اوه، می توان

negative that's it every subtle difference in in every sentiment oh you

could say I spent the whole day alone well yes I'm saying that I'm alone but I

گفت من تمام روز را به تنهایی گذراندم، بله، من می گویم که من تنها هستم، اما خوشحالم که تنها هستم،

was glad to be alone so it's not necessarily the word

بنابراین لزوماً کلماتی که استفاده می کنید نیست، بلکه لحنی هستند. که شما آن را

that you use but the intonation the way in which you say it yes that's it and

می گویید بله همین است و نمی توانید به تنهایی استفاده کنید که کلمه ای که نمی توانید

you can't use alone at the word that you can't use the word alone in in front of

کلمه را به تنهایی در مقابل اسم به کار ببرید مو - مو - توتو از نظر معنایی که درست

a noun muta muta Toto a semantically that

wouldn't be right no muta Toto is here hello mr. Duncan

نخواهد بود نه مو - توتو است اینجا سلام آقای آقای دانکن استیو شما دو معلم بزرگی هستید که من

mr. Steve you two are the great teachers I've ever forget I'm the English teacher

تا به حال پیدا کرده ام، من معلم انگلیسی هستم و آقای. استیو میزبان فوق العاده من است، بنابراین آقای. استیو

and mr. Steve is my is my wonderful co-host so mr. Steve is here is the

در اینجا میزبان مشترک است و من کسی هستم که انگلیسی را در یوتیوب تدریس می کنم، اما شما

co-host and I'm I'm the person that teaches English on YouTube but but you

از انجام این کار لذت می برید، نه استیو بله من آقای. چریک می‌گوید که او

enjoy doing this now don't you Steve yes I do

mr. cherrick says that he's had a prize by singing in a choir uh-huh

با آواز خواندن در یک گروه کر به طور جمعی جایزه گرفته است، بنابراین بله، یک جایزه شخصی نیست، اما گروه

collectively so yes not a personal one but the the choir got a prize hmm did

کر جایزه‌ای را دریافت

you win a competition or were you the best out of a certain region or area of

کرده است. بله، اگر این یک جایزه است، من فقط یک چیزی را به یاد می‌آورم استیو

choir so yes if it's a it's still a prize I'm just remembering something

Steve what's that mr. Dave just made me remember something remember that time

چه چیزی را از دست می‌دهم، همین باعث شد چیزی را به یاد بیاورم که زمانی که

you took part in that singing contest oh yes

در آن مسابقه خوانندگی شرکت کردی، اوه بله و تو اول شدی، من اول شدم بله، تو این جایزه فوق‌العاده

and you came first I came first yes you won this wonderful trophy but the

را بردی. مشکل این بود که فقط دو نفر شرکت می‌کردند، بله، یادتان هست

problem was there are only two people taking part yes do you remember that I

do remember that there were only two of us so it was a 50-50 chance I just think

که من یادم می‌آید که ما فقط دو نفر بودیم، بنابراین شانس

that is brilliant we went all the way to Litchfield

50-50 بود. استیو در این مسابقه آواز می خواند

I know mr. Steve was singing in this contest and there were lots of different

و دسته های مختلف زیادی وجود داشت، بله و دسته شما فقط دو نفر

categories yes and your category there was only two people taking part so the

شرکت می کردند، بنابراین شانس اینکه شما واقعاً اول شوید پنجاه و پنجاه بود و در واقع این

chance of you actually coming first was fifty-fifty and in fact you did and you

کار را انجام دادید و با این جام بزرگ به خانه برگشتید. یک جام غول پیکر بود که مشخصاً سال ها

came home with this big Cup it was a giant Cup which obviously many years ago

that that particular competition was very popular and there was a lot of

پیش آن مسابقه خاص بسیار محبوب بود و افراد زیادی

people that you would take part probably twenty or thirty people it was probably

بودند که احتمالاً بیست یا سی نفر در آنها شرکت می کردید ، احتمالاً جایزه بسیار ارزشمندی بود ،

a very valued prize but because singing has become that type of singing those

اما چون آواز خواندن به آن نوع آواز تبدیل شده است. انواع مسابقات خوانندگی

types of singing competitions where it's not pop songs this was a singing

که در آن آهنگ های پاپ نیست، این یک مسابقه خوانندگی برای نوعی موسیقی کلاسیک بیشتر بود

competition sort of more classical music isn't

popular anymore there were only two people in that particular competition

، دیگر محبوب نیست، فقط دو نفر در آن مسابقه خاص

singing I was singing leader I think which is which is a type of German song

آواز می خواندند. بسیار خوب و این

okay and that's not popular anymore okay but yes that was funny mr. Bruno says I

دیگر محبوب نیست، اما بله، آقای خنده دار بود . برونو می‌گوید من یک بار برنده شدم سوار بالن هوای گرم شوم،

once won a ride in a hot-air balloon it was a mean it was a beautiful experience

این به این معنی بود که تجربه زیبایی بود حالا اگر با شما صادق باشم، دو کار وجود دارد

now to be honest with you there are two things that I would never like to do can

که من هرگز دوست ندارم انجام دهم، می‌توانید حدس بزنید که آنها چه هستند. بالون هوای گرم

you guess what they are Steve go up in a hot air balloon is that one of them one

این است که یکی از آنها با بالون هوای گرم بالا می رود و دیگری هلیکوپتری است

of them is go up in a hot air balloon is the other one a helicopter I would never

که من هرگز با بالون هوای گرم نمی روم. نمی دانم چرا آنها همیشه آنقدر

ever go in a hot air balloon I don't know why there they always look so

precarious they look so fragile when I return the sky they do I think I think

متزلزل به نظر می رسند که به نظر می رسند. وقتی آسمان را برمی‌گردانم خیلی شکننده است، فکر می‌کنم مشکل این

the thing is if something goes wrong with a hot-air balloon it tends to come

است که اگر مشکلی با بالون هوای داغ پیش بیاید، به آرامی

down quite slowly I think if a hot-air balloon goes wrong a hot-air balloon

پایین می‌آید. به آرامی خوب

comes down slowly well if if for example it has to stay afloat you have to have a

اگر برای مثال مجبور به شناور ماندن باید یک مشعل داشته باشید، آیا تا به حال

burner don't you have you ever seen a hot-air balloon crash I know they can

تصادف بالون هوای داغ را ندیده اید، می دانم که آنها می توانند به طرز شگفت انگیزی سقوط کنند، اما معمولا آنها می دانند که اگر

spectacularly crash but usually they you know if for example the burn that stops

مثلا سوختگی متوقف شود کار بله، من معمولاً به آرامی به سمت پایین حرکت

working yes I usually sort of drift down fairly slowly but you might hit some

power lines yeah a helicopter I mean once that's gone wrong it's you're just

می کنم، اما ممکن است به برخی از خطوط برق برخورد کنید، بله، منظورم هلیکوپتر است. مشکل از بین رفته است، این است که شما

به شدت به زمین خواهید خورد، آیا هرگز نمی خواهید کنترل یک بالون هوای گرم را از دست بدهید

gonna plummet to earth aren't ya you never want to lose control of a hot-air

balloon because you could go anywhere you could crash into the side of a cliff

زیرا می توانید به هر جایی بروید که می توانید به کنار صخره برخورد کنید، اما گاهی اوقات

but sometimes the the hot-air balloon will catch fire yes they do there and

هوای گرم بادکنک آتش می گیرد، بله، آنجا آتش می گیرد و سپس می سوزد و سپس آن

then it burns and then that the basket where all the people are standing that

سبدی که همه مردم در آن ایستاده اند که مانند یک سنگ به زمین می خورد،

it just crashes to the ground like a stone so no I don't I don't want to go

بنابراین نه، من نمی خواهم در یک هوای داغ بروم- بالون هوایی نیز هلیکوپترها مرا می ترسانند من

in a hot-air balloon also helicopters scare me I'm very

scared of helicopters Notah says I don't trust hot air

از هلیکوپترها بسیار می ترسم اطلاعیه ها من به بالون های هوای گرم به هلیکوپترها یا هواپیماها اعتماد

balloons helicopters or airplanes well I actually I'm okay with aeroplanes as

ندارم در واقع من با هواپیماها مشکلی ندارم تا زمانی که آنها بزرگ باشند بنابراین بله ما هر دو

long as they're big one so yes we both share this opinion we

این نظر را داریم ما هواپیماهای کوچک را دوست نداریم، هواپیماهای سبک کوچک مانند سسنا

don't like small aeroplanes so tiny light aircraft like like the Cessna yes

a Cessna is a type of light airplane and that they're always crashing so no I

بله، سسنا یک نوع هواپیمای سبک است و همیشه در حال سقوط هستند، بنابراین نه،

don't think nothing nothing well you know what you know what I mean

فکر نمی‌کنم هیچ چیز چیزی نیست، شما می‌دانید که منظورم چیست. به این معنی نیست که آنها همیشه در حال

I don't mean they're always crashing but yes they crash more often well than

تصادف هستند، اما بله، آنها بیشتر از جامبو جت تصادف می کنند، بچه ها به خوبی تصادف می کنند. خوب

jumbo jet I'll tell you said well they do yes because big commercial airlines

گفتند بله، زیرا خطوط هوایی تجاری بزرگ قبل از پرواز باید قوانین و مقررات بسیار سختگیرانه ای را رعایت

have to follow incredibly strict rules and regulations before they can fly

کنند، هواپیماهایی که از فرودگاه های خارج از فرودگاه ها خارج می شوند، به خصوص

there are aeroplanes out of airports particularly in in in the UK Europe and

در اروپا و آمریکا، شما مجاز به پرواز با هواپیما به داخل یا خارج نیستید مگر اینکه شما پرواز کنید.

America you're not allowed to fly a plane in or out unless you follow very

از قوانین خیابانی بسیار بسیار پیروی کنید، در حالی که من فکر نمی‌کنم هواپیماهای کوچک‌تر قوانین مشابهی را

very strict rules whereas the smaller planes I don't think the same

regulations apply because obviously there's less people in them and one

اعمال کنند، زیرا بدیهی است که افراد کمتری در آنها هستند و یک چیز را من متوجه شده‌ام و ما

thing I've noticed and we've both noticed and they've been a lot of a lot

هر دو متوجه شده‌ایم و آنها گزارش‌های زیادی داشته‌اند. اخیراً در مورد این موضوع که بسیاری از

of reports recently about this that lots of people have become very wealthy often

افراد بسیار ثروتمند شده اند اغلب هواپیماهای شخصی کوچک یا هلیکوپترهای کوچک را دریافت می کنند یا با هواپیماهای کوچک سوار می شوند،

get o or go up in small aeroplanes small private planes or helicopters so in a

بنابراین در تعدادی از حوادث این تصادفات و تمام افرادی که می میرند

number of incidents of these crashing and all the people dying is is that this

این است که به نظر می رسد تقریباً هر هفته یک مورد است. بله، اخیراً

seems to be one almost every week yes well recently there's the the chairman

of the owner of Leicester City yes so he was taking off he took off actually at

رئیس مالک لستر سیتی وجود دارد بله، بنابراین او در حال بلند شدن بود، او در واقع در استادیومی

the stadium that he owned and and the the helicopter crashed in the car park

که مالک آن بود پرواز کرد و هلیکوپتر در پارکینگ اتومبیل درست بیرون سقوط کرد، بله،

just outside but yes because part of the helicopter failed and and also there was

هلیکوپتر از کار افتاد و همچنین هفته گذشته یک داستان وحشتناک وجود داشت

a terrible story last week of the football player who would appear has

که بازیکن فوتبالی که ظاهر می شد بر فراز کانال انگلیسی گم شده است ، یک هواپیمای سبک که بله فقط

been lost over the English Channel a light aircraft yes just plunged into the

در دریا فرو رفته بود ظاهر می شود تا من هرگز سوار هلیکوپتر یا داخل دریا نخواهم شد. یک

sea would appear so so I would never ever go on helicopters

or in a hot air balloon or or in a light aircraft

بالون هوای گرم یا یا در یک هواپیمای سبک من از هواپیماهای بزرگ مهم نیستم، عجیب است،

I don't mind big airplanes it's strange isn't it I don't mind getting on a

اینطور نیست که من از سوار شدن به یک هواپیمای بزرگ مهم نیستم، از نظر آماری،

aeroplane but statistically it's it's fast safe far far safer to go up in a

بالا رفتن با هواپیمای تجاری بسیار امن تر است. که حتی در حال رانندگی با یک ماشین است زیرا منظورم این است که

commercial aeroplane that it is even driving a car because I mean every year

هر سال در جاده‌های بریتانیا حدود پنج یا شش هزار نفر در جاده‌ها جان خود را

on the roads in the UK there's about five or six thousand people die on the

roads in the interest in the UK alone well if that number of people died in in

از دست می‌دهند و فقط به نفع بریتانیا هستند، اگر این تعداد از مردم در اعتراض هواپیماهای تجاری جان خود را از دست

commercial aircraft that's a bit of outcry you know nobody dies in

بدهند. هیچ‌کس در هواپیماهای تجاری اغلب نمی‌میرد، منظورم این است که وقتی

commercial aircrafts quite often I mean when they do crash a lot of people die

تصادف می‌کنند، افراد زیادی به یکباره می‌میرند، به همین دلیل است که خبرها را تبدیل می‌کند، اما

all at once which is why it makes the headline news but if you look at the

statistics travelling by Road is by far the most dangerous thing that any of us

اگر به آمار سفر در جاده نگاه کنید، خطرناک‌ترین چیزی است که هر یک از

ever do on a daily basis soon as you get in that car that's a very very dangerous

ما داریم. همیشه در روز انجام دهید به محض این که سوار آن ماشین شوید، بسیار خطرناک است و

environment to be in far safer to go up into commercial aeroplanes but I don't

برای بالا رفتن از هواپیماهای تجاری بسیار ایمن تر است ، اما من در مورد هلیکوپترها اطلاعی ندارم

know about helicopters and because less people don't know what this how many

و از آنجایی که les pieds نمی داند این چند نفر در هلیکوپتر می میرند.

people die in helicopters per number of journeys you'd have to work all that out

تعداد سفرهایی که باید انجام دهید ، اما بله مطمئناً سفر با

but but yeah certainly travelling by cars probably the most dangerous thing

ماشین خطرناک ترین کاری است که هر یک از ما به طور روزانه انجام می دهیم و ما متوجه آن نیستیم

that any of us ever do on a daily basis and you don't realize it and yet you

و با این حال هرگز فکر نمی کنید که نه شما هرگز فکر نمی‌کنم چیزی که

would never think that no you would never think that the thing that I'm

climbing into now the car that I'm getting into is more likely to kill me

الان سوارش می‌شوم، ماشینی که سوارش می‌شوم بیشتر از سوار شدن

than getting in a large jumbo jet far more far more and and and according to

در یک جامبو جت بزرگ، مرا می‌کشد و به گفته شرکت‌های بیمه،

the insurance companies if you travel more than 20 thousand miles a year in

اگر بیشتر سفر کنید. بیش از 20 هزار مایل در سال با ماشین شما که من انجام می دهم و هرکسی

your car which I do and anybody that's in sales or does a lot of van driving or

که در حال فروش است یا زیاد رانندگی با ون انجام می دهد یا هر چیز دیگری اگر شما سفر کنید، فکر می

anything like that if you travel I think it's twenty or

twenty-five thousand miles a year in your car that is classified as the same

کنم سالی 20 یا 25 هزار مایل در ماشین شما است که به عنوان طبقه بندی شده است.

risk as a deep-sea diver commercial deep-sea diver well and we all think

همان خطر غواص در اعماق دریا در اعماق تجاری تجاری d خوب است و همه ما فکر می کنیم که این یک حرفه پرخطر است،

that's a risky profession but statistically if you do more than twenty

اما از نظر آماری اگر بیش از بیست هزار مایل در سال انجام دهید، از

thousand miles a year you're in the same risk category in terms of how the

نظر اینکه صنعت بیمه چگونه ریسک شما را به

insurance they industry would would would put your risk

so yes exactly but I've been in a small aircraft a twenty five seater aircraft

خطر می اندازد، در یک گروه خطر قرار می گیرید، بنابراین بله دقیقاً اما من در یک هواپیمای کوچک یک هواپیمای بیست و پنج نفره

and I'll tell you it was the most frightening experience I've been in them

بودم و به شما می گویم این ترسناک ترین تجربه ای بود که من در آنها داشتم چند بار وقتی

a few times when you go in a small plane every little you feel every bump and

که در یک هواپیمای کوچک می روید هر کوچکی هر ضربه و کوچکترین هوا را احساس می کنید.

every little every air pocket and coming into land

و وارد شدن به خشکی نگران نباشید وقتی یک بار در بیرمنگام به زمین آمدم

don't blimey what I came into land once in Birmingham and there was a strong

wind blowing and we all thought we were going to die it was the scariest thing

و باد شدیدی می وزید و همه ما فکر می کردیم قرار است بمیریم این ترسناک ترین چیزی بود

I've ever I've ever been in so you can see why they would be more dangerous did

که تا به حال در آن بوده ام. می‌توانید ببینید که چرا آنها خطرناک‌تر بودند، اگر فریاد نمی‌زنید،

you scream no but the air steward air stewardess screamed she was sitting by

اما مهماندار هواپیما فریاد زد که او در کنار من نشسته

me it was a very small plane and she screamed I mean you don't want to hear

بود.

the air stewardess screaming that is you're coming into land that's the worst

اگر روی زمین باشید، این بدترین چیز ممکن است او هواپیما می کند و شما می بینید که خدمه هواپیما

thing possible I don't know if you're on the plane and you see the aircrew like

the stewards and stewardesses screaming and running around it's not very good

مانند مهمانداران و مهمانداران جیغ می زنند و به اطراف می دوند برای مسافران خوب نیست

for the passengers yes that's all I can say yes

بله فقط همین است که می توانم بگویم بله جریک می گوید اگر اتفاقی در هواپیما بیفتد به همین دلیل است که ما از هواپیما می ترسیم.

jarick says if something happens in an aeroplane that's why we that's what

فکر کنم آقای جریک

we're frightened about with aeroplanes I think jarick mr. jarek has got it there

jarek کاملاً به آن رسیده است زیرا می دانید

absolutely because you know there's nothing that you can do if that plane is

اگر هواپیما در حال سقوط باشد یا مشکلی پیش بیاید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید، می دانید هیچ کاری نمی توانید انجام دهید این است که

crashing or something goes wrong you know there's nothing you can do it's

you've got no control over that situation but in a car you obviously

شما کنترلی بر آن موقعیت ندارید اما در یک ماشین به وضوح کنترل بیشتری دارید. اما

have more control but in reality in reality if you look at the statistics

در واقعیت، اگر به آمار نگاه کنید، خیر، اینطور نیست، زیرا سالانه افراد زیادی

then no you haven't because lots of people die on the roads every year and

در جاده‌ها جان خود را از دست می‌دهند و در برخی کشورها ، وقتی فکر می‌کنید پنج یا شش هزار نفر در سال در بریتانیا جان خود را از دست می‌دهند، کار بسیار زیادی است.

some countries it's a lot work when do you think five or six thousand people a

کشور بسیار کوچکی است، بله، سالانه افراد زیادی

year die in the UK we're quite a small country yeah that's a lot of people

می میرند، بله، تعداد زیادی از مردم در اثر سقوط از آسمان، هیچ

dying every year yes that's a lot of people from falling out of the sky no

wonder that driving how they survive but you still might fall out of the sky if

کس آنقدر رانندگی نمی کند که چگونه زنده می ماند، اما شما همچنان ممکن است از آسمان سقوط کنید، اگر

you go over the edge of a cliff where the regulations

از لبه عبور کنید از صخره‌ای که در آن مقررات آزمون‌های رانندگی بسیار ملایم‌تر است،

the driving tests are a lot more lenient anyway then let's look at the live chat

سپس به گفتگوی زنده نگاه کنید، زیرا زمان کم‌تری داریم که شوهرم برای چتربازی استفاده می‌کرد وای

because we're running out of time my husband used to parasail oh my goodness

خدای من، این یکی دیگر است، اوه اینجاست که شما فقط بند چتر نجات را به آن می‌بندید.

that's another one oh that's where you just strap strap a parachute to your

back and then you you run off the side of a cliff the edge of a cliff I

پشتت و بعد تو تو از کنار یک صخره فرار می کنی لبه یک صخره من نمی توانستم آنقدر خوب انجام دهم

couldn't do that well you run with the parachute and then it takes off with you

تو با چتر نجات می دوی و بعد با تو بلند می شود من هرگز نمی توانم این کار را انجام دهم که آن

I could never do that the other one is hang gliding hang

دیگری آویزان است سر خوردن آویزان است این جایی است که شما آویزان هستید بدن شما از روی یک تکه پارچه بسیار شل و ول

gliding it's where you hang your body from from a very flimsy piece of cloth

، کمی شبیه مسیر هواپیما کاغذی به نظر می رسد ، اما پس از آن فقط از

it looks a bit like a paper airplane yes but then you just hang from it no way I

آن آویزان می شوید، به هیچ وجه من هواپیماهای بزرگ را دوست دارم، من دوست دارم جت پرش کنم، من از خطوط هوایی تجاری خوشم می آید، احساس امنیت می

like big planes I like jumbo jets I like commercial airlines I feel very safe a

lot of people ask me mr. Duncan are you afraid of flying and I always say no I'm

کنم بسیاری از مردم از من می پرسند آقای. دانکن آیا از پرواز می ترسی و من همیشه می گویم نه من

afraid of crashing that's the only thing I'm afraid of my flying is okay sue cats

از تصادف می ترسم این تنها چیزی است که از پروازم می ترسم این است که عموی گربه ها شکایت کن عمو صاحب

uncle owned a Cessna oh okay and she was she rented my shoes that must have been

یک سسنا بود اوه خوب و او کفش مرا اجاره کرده بود که باید خیلی بوده باشد. وقتی جوان بودید هیجان انگیز است

very exciting when you were young because you're not really thinking about

زیرا واقعاً به آب و هوا فکر نمی کنید ، تجربه ترسناکی است

the weather it's a frightening experience or not you haven't probably

یا نه ، احتمالاً به سن کافی نرسیده اید که بتوانید این همه ترس را در ذهن خود در مورد

not old enough to get all these fears in your head about aeroplanes we're also

هواپیما ایجاد کنید ، ما در مورد جوایز و جوایز نیز صحبت می کنیم. تا به حال جایزه ای برده ام اما

talking about prizes and awards have you ever won a prize Emma says the only

می گوید تنها جایزه ای که دریافت کردم از مدرسه انگلیسی ام بود که به

trophy that I received was from my English school which was given for the

person who attended all the classes oh it sounds as if it sounds like Emma was

فردی داده شد که در تمام کلاس ها شرکت کرده بود، اوه به نظر می رسد که من نه، اما به نظر می رسد که اما

a very good student whoa I think so and notice says her husband used to

دانش آموز بسیار خوبی بود. و توجه می گوید که شوهرش عادت داشت چتربازی می کرد و او متوقف شد

parasail and he stopped because most of his friends died

زیرا اکثر دوستانش مردند بله چتربازی بسیار خطرناک است، یکی دیگر

yes parasailing is very dangerous there is also the other one have you ever

از آنها تا به حال در مورد wingsuits شنیده اید من wingsuits دارم و این به معنای واقعی کلمه

heard of wingsuits I have wingsuits and this is literally

an item of clothing that you wear and it has little wings little wings under the

لباسی است که شما می پوشید و بال های کوچکی دارد بال های کوچک زیر بازوها، بنابراین شما فقط

arm so you just run jump over the edge of a

از لبه صخره می پرید یا از هواپیما می پرید و سپس با این

cliff or drop from an aeroplane and then you fly with these little pieces of

material then you're sort of gliding on you gliding and falling at the same time

تکه های کوچک مواد پرواز می کنید، سپس به نوعی در حال سر خوردن هستید، آیا همزمان در حال سر خوردن و سقوط نیستید.

افراد زیادی مرده‌اند که این کار را انجام داده‌اند، چون شما هستید، می‌روید،

and so many people have died doing that because you're you're you're going it's

such a fast speed sometimes maybe 150 200 miles an hour and some of these

سرعت آنقدر سریع است که گاهی ممکن است 150200 مایل در ساعت باشد و برخی از این افراد در

people have have actually smashed into the sides of rocky cliffs

واقع به کناره‌های صخره‌های سنگی برخورد کرده‌اند، بله، می‌توانید تصور کنید کوه‌ها تصور

yeah mountains can you imagine that imagine so you're traveling at about 200

کنید که شما با سرعت حدود 200 مایل در ساعت سفر می کنید و سپس بدن شما به صخره جامد برخورد می کند

miles an hour and then your body hits solid rock that's going to be a bit of a

که تمیز کردن آن کمی آشفته خواهد بود، اوه این یک آسیب است آنها شما را خراش می دهند و شما را

mess to clean oh that's one hurt they're gonna scrape you they will scrape you

از حالت خراش خارج می کنند. مثل یکی از آن کارتون‌هایی که شما را

off the be like like one of those cartoons they'll be peeling you off the

side of the mountain I bother there was somebody he was it was

از کنار کوه جدا می‌کنند، من اذیت می‌کنم کسی بود که او بود، در واقع اخبار

actually in the news quite a lot here for that particular sport I can't

زیادی در اینجا برای آن ورزش خاص وجود

remember what it's called and he was the the main sort of well-known person in

داشت. نوع اصلی فرد شناخته شده در آن ورزش و او درگذشت آیا او آره نیست

that sport and he died didn't he yeah because there was that there's a the

زیرا وجود سنگ‌ها یا سوراخ‌هایی در صخره‌ها وجود دارد که سعی می‌کنند از میان آن‌ها

certain rock formations or holes in rocks that they try to fly through or

پرواز کنند یا ویژگی‌های فیزیکی خاصی روی کوه‌ها وجود دارد که باید

there are certain physical features on on mountains that you've got to try to

aim before yes if you're if you're one of these sort of wingsuit but I don't

سعی کنید و به دنبال آن باشید. شما یکی از این نوع wingsuit هستید اما من نمی دانم به

know what they call it listen it is a wingsuit a wingsuit that's exactly what

آن چه می گویند گوش کنید.

though and of course if you if you miss but anyway these are people who we're

wimps really these are people who like to they were what we call adrenaline

افرادی هستند که دوست داشتند و چیزی بودند که ما به آن معتادهای آدرنالین می گوییم بله من نیستم آنها دوست دارند

junkies yes I'm not they like they like dangerous sports that give them an

ورزش های خطرناکی را دوست داشته باشند که به آنها هجوم آدرنالین می دهد، مثل افرادی است که دوست دارند وسایل خود را برای پرت شدن با

adrenalin it's like people who like to pair to parachute out of an aeroplane

چتر نجات از هواپیما حمل کنند. سورتمه سواری

that's another thing I would never do bargaining tobogganing that's a

dangerous sport what you jump you jump out of an airplane in a toboggan no it's

که یک ورزش خطرناک است چه می پرید از هواپیما در یک سورتمه می پرید

نه این خطرناک است بله ممکن است یک ورزش جدید برای سال 2019 باشد، جایی است که

that would be day yeah it might be a new sport for 2019 it's where you go up in

با هواپیما بالا می روید و از هواپیما بیرون می پرید در یک توباگان و سپس بانجی جامپینگ که

an aeroplane and you jump out of the plane in a toboggan

bungee-jumping now has another one isn't it would you do a bungee jump nothing

بود یکی دیگر این نیست که آیا شما یک بانجی جامپ انجام می دهید، چیزی شبیه به هر

like that anything anything that involves heights jumping from Heights

چیزی که شامل پرش ارتفاعات از ارتفاعات سقوط از ارتفاعات یا قرار گرفتن در موقعیت ناامن از ارتفاعات

falling from Heights or being in an unsafe situation high up

باشد، هرگز با وجود اینکه میدان نمایشگاه سوار می شود یا زمانی که به سمت آن ها می روید.

never although the fairground rides or when you go to the what are those my

ذهنم خالی شده آقای برج‌های دانکن آلتون مکان معروفی در این

mind's gone blank mr. Duncan Alton Towers is a famous place in this roller

coaster yes roller coaster rides that sort of thing no their date but they're

ترن هوایی است، بله، چنین چیزهایی را سوار می‌کنند، نه

not dangerous but they're scary well I would never do that well I have done the

، آن‌ها خطرناک نیستند، اما ترسناک هستند، من هرگز آنقدر خوب انجام نمی‌دهم

but I don't like what the two people here I have I have never done it I have

. دو نفری که اینجا هستند من هرگز این کار را انجام نداده ام من این کار را انجام داده ام هرگز انجام نداده

done it I've never done it I have done it I like it I don't like it okay

ام این کار را انجام داده ام دوست دارم دوست ندارم خوب دو نفر اینجا نیستند خوب من این

there's not two people in here well I have done it I've been forced to do it

کار را انجام داده ام مجبور شدم این کار را انجام دهم اما از آن لذت نبردم نه منصفانه است که بگویم ما معتاد آدرنالین نیستیم،

but I didn't enjoy it no it's fair to say we are not adrenaline junkies well I

خوب من فقط دوست ندارم مرده باشم، زنده بودن را ترجیح می دهم بله، زنده بودن را ترجیح می دهم

just don't I just don't like being dead I prefer being alive yes I prefer being

alive and that's why I don't do things that are risky like jumping out of

و به همین دلیل است. کارهای خطرناکی مانند پریدن از هواپیما انجام ندهید

airplanes chico says yes lots of people are scared of planes but barely anyone

چیکو می گوید بله بسیاری از مردم از هواپیما می ترسند اما به ندرت کسی از ماشین ها می ترسد

is scared of cars but statistically you are far more likely to die in a car

اما از نظر آماری احتمال مرگ شما در آتش سوزی ماشین هزاران میلیون

5,000 millions of times more likely to die and it's crazy when you think of my

برابر بیشتر است. دیوانه وار است وقتی به موآی در یک نمایش فکر می کنید دیوانه است بله

into play it's crazy yeah exactly yes well you never think

دقیقاً بله خوب شما هرگز به آن فکر نمی کنید هر چند و صبح در ماشین برای

about it though you get in the car in the morning to go to work and you never

رفتن به محل کار هرگز فکر نمی کنید که من دیگر هرگز به خانه بر نمی

think I might never come home again a bungee jumping yes Luis mentions that

there was an article actually a news article not recently here in the UK I

think it was I think it was a woman who was a grandmother of about 86 and she

گردم. خانمی که یک مادربزرگ حدوداً 86 ساله بود و بانجی جامپ را انجام داد، زیرا

took a bungee jump because she wanted a bit of excitement in her in her life

می‌خواست کمی هیجان در زندگی‌اش در سال‌های آخر وجود داشته باشد، بله، آیا او هیجانی پیدا کرد

latter years did she get did you get any excitement I don't know but she did the

، نمی‌دانم اما او این کار را انجام داد، اما این کار را انجام داد. من هرگز

book that she did the bungee jump something I would never do do oh I see

این کار را نمی‌کنم، می‌بینم، اما او جان سالم به در برد، یک سواری در پارک اولتون وجود

but she did survive there was a

the rider Oulton Park Alton Towers is a famous what do you call the theme park a

theme park theme park in the UK and there was one call I've been on it there

داشت. روی آن یکی بود به نام مین فراری، خب، ترسناک ترین

was one called the runaway mine okay it's a scariest thing I've ever done

کاری است که تا به حال انجام داده ام، من در مورد پیچ ​​چوب پنبه شنیدم بله، آن دیگری چیست که به نوعی به

I heard of the corkscrew yes what's that other one where it sort of shoot you

شما شلیک می کند مستقیماً در هوا، نمی دانم، نمی دانم بدانید آموس سوار شوید می دانید هر کجا

straight up in the air I don't know I don't know Amos ride you know wherever

you are you'll have these theme parks I don't like them they also call them

که باشید این پارک های موضوعی را خواهید داشت من آنها را دوست ندارم آنها همچنین به آنها زنگ می زنند آنها با بند بند سفید

white-knuckle rides yes because when you're on them you tend to grip with

سوار می شوند بله، زیرا وقتی روی آنها هستید، تمایل دارید با دستان خود و سپس

your hands and then your Nichols the the parts on your hat back of your hand they

نیکولزهایتان، قسمت های پشت دستتان را بگیرید ، آنها سفید می شوند.

go white they're white-knuckle white-knuckle rides amusement park theme

این پارک‌هایی که در آن‌ها

parks there's another name for these parks where it's just all scary rides

فقط سواری‌های ترسناک هستند، بله، نمی‌توانم فکر کنم اسم آن اکنون شهربازی چیست، نه بله، فکر نمی‌کنم

yes I thought I can't think what it's called now amusement park

no yes I don't think there was another word all right no that's so Alton Alton

کلمه دیگری وجود داشته باشد، بسیار خوب، نه این است که برج‌های آلتون آلتون، چه چیزی

Towers what would you describe that as a theme park theme park what an amusement

آن را به عنوان یک پارک موضوعی توصیف می‌کنید؟ یک پارک تفریحی بله فقط تعداد زیادی سواری ترسناک بله

park yes it's gyah just lots of lots of scary

ride yes talking of scary mr. steve is here with

صحبت از آقای ترسناک. استیو امروز اینجا با من است و آنها در مورد ما در

me today and they're talking about we are talking about the Chinese New Year

مورد سال نو چینی و سال نو قمری صحبت می کنند زیرا در روز سه شنبه پنجم فوریه،

and the Lunar New Year because on Tuesday the 5th of February oh yes of

course it's it's February it's not easy to say by the way I always like to say

اوه بله، البته که فوریه است، گفتن آن آسان نیست، همانطور که من همیشه دوست دارم. برای گفتن

February with the R in the middle but a lot of people don't bother

فوریه با R در وسط اما خیلی ها اذیت نمی شوند فقط می گویند فوریه

they just say February February February I said my birthday is in February

فوریه فوریه من گفتم تولد من در فوریه است آه تولد آقا استیو در راه است

hi mr. Steve's birthday is in let me just work it out 13 days 13 days it will

اجازه دهید فقط آن را 13 روز و 13 روز انجام دهم. آقای. تولد استیو آه و من

be mr. Steve's birthday oh and I still have no idea what to buy you

هنوز نمی دانم چه چیزی برایت بخرم جمیله بله می گویم که او دوست دارد با بالون هوای گرم برود

jameelah i yes says that she would like to go in a

hot-air balloon I have been in a hot-air balloon mr.

من در بالون هوای گرم بودم آقای. دانکن این یک بادکنک چسبیده بود، خوب، پس بسته

Duncan it was a tethered balloon okay so it it was it was tethered in other words

شده بود، به عبارت دیگر ، به زمین بسته بود، بنابراین هنوز

it had it was tied down to the ground so it was still attached to the ground it

به زمین چسبیده بود، همچنان به زمین چسبیده بود، اما خیلی بالا رفت.

was still attached to the ground but it went up a long way it was how is that

آیا این چاه ایمن تر است زیرا نمی تواند شناور شود ما هنوز هم می توانیم

safer well because it can't float away we could still it could still catch fire

and crash to the ground yes but it's unlikely but it wasn't I

آتش بگیرد و به زمین سقوط کند بله اما بعید است اما فکر نمی کنم بالون های هوای داغ

don't think hot-air balloons at that dangerous you do hear of incidents but I

در آن خطری که شما از حوادث می شنوید اینطور نبوده است. اما من فکر نمی‌کنم که آن‌ها از همه مهم‌تر

don't think they're the most you know they're not as dangerous I don't think

باشند، آن‌قدرها هم خطرناک نیستند. من فکر نمی‌کنم که مردم تا زمانی که با یک شرکت معتبر می‌روید

as people as long as you go with a reputable company it's probably you see

، احتمالاً بالن‌های هوای گرم را می‌بینید، مقررات بسیار کمی

hot air balloons there's going to be very little regulation around around

در اطراف وجود خواهد داشت. اینها بنابراین احتمالاً می توانید خود را به عنوان یک شرکت بالون هوای گرم راه اندازی کنید

these so probably you can probably just set yourself up as a hot air balloon

company and take people for rides are you telling me that there are shops that

و مردم را به آنجا ببرید. آیا به من می گویید که مغازه هایی وجود دارند که فقط بالون می فروشند،

just sell hot air balloons I would imagine it's not that well regulated

من تصور می کنم که به خوبی تنظیم نشده است سلام سلام من می خواهم

hello hello I would like to buy a hot air balloon please I want to take my

یک بالون بخرم. بالون هوای گرم لطفا من می خواهم خانواده ام را به آسمان ببرم و برای

family up into the sky and wave to the birds

پرندگان دست تکان دهید در حالی که هوای تجاری یک هواپیمای تجاری به شدت برای ایمنی تنظیم شده است، در حالی

whereas commercial air a commercial aircraft is heavily regulated for safety

whereas I would imagine the hot air balloon industry doesn't have the same

که تصور می کنم صنعت بالون های هوای گرم استانداردهای ایمنی مشابهی با

standards of safety as as commercial aircraft we are talking about the

هواپیماهای تجاری ندارد که در مورد سال نو چینی و سال نو قمری صحبت می کنیم. سال

Chinese New Year and the Lunar New Year because it's on the way it's on the way

چون در راه است همه در راه هستند و سالی است که سعی کرد به آنجا فرار

everyone and it's the year it tried to run away there the year of the pig

کند سال حقوقی که عصبانی است هوای خوک ها یک خوک عصبانی بله بله اما

that's an angry is the year of the pigs an angry pig yes yes that the clue is in

the the animal here right that's it you see that's why I'm waving a pig around

سرنخ در حیوان اینجاست درست است می بینی به همین دلیل است که من یک خوک را به اطراف تکان می

I've got the pig in my hand not because not because I love pigs they've got two

دهم من خوک را در دست گرفته ام نه به این دلیل که من عاشق خوک هستم آنها دو انگشت دارند من

toes I've got two toes pigs a lot of people say that pigs

خوک های دو انگشتی دارم بسیاری از مردم می گویند که خوک ها کثیف هستند. حیوانات اما در واقع آنها

dirty animals but in fact they're very clean very clean they they brush their

بسیار تمیز و بسیار تمیز هستند. آنها هر شب دندان های خود را مسواک می زنند و همیشه دو

teeth every night and they always take baths twice a day so there we go it's

بار در روز حمام می کنند بنابراین ما می رویم سال خوک است و اتفاقاً آقای. استیو چند

the year of the pig and coincidentally mr. Steve has some words connected to

کلمه مرتبط با این حیوان واقعی دارد که من اکنون انجام می دهم، فکر می کنم شما باید دوربین خود را

this actual animal I do now I think you should have you're your own camera here

در اینجا داشته باشید، اما به من کمک کنید آقای. دانکن تا انگشتان پا خوک‌ها تا انگشتان پا

but do help me mr. Duncan to toes pigs have got two toes apparently two toes

I've got hooves they've got a who they've got hooves but two toes - too

sore toes weight bearing toes okay yes don't sheep have two toes I don't know

ظاهراً تا انگشتان پا دارند. می دانم اما خوک ها بله من فکر می کنم او

if it pigs - yes I think I think she I think sheep have two toes you could well

فکر می کنم او باید انگشتان پا داشته باشد

be right two toes how many how many toes do you have mr. Duncan I have ten but

. دانکن من 10 تا دارم اما خیلی خیلی انگشتان پاهای من مثل انگشتان هستند من انگشتان خیلی بلند

they're very very my toes are like fingers I have very long toes it's

دارم دز عجیب است خیلی ترسناک است من هرگز انگشتی را گم نکردم می توانید انگشت پا را قطع کنید و

freakish they're very scary well I never lost a finger you could cut a toe off

from sew it in place and you wouldn't know the difference yes I'm going to

آن را در جای خود بدوزید و تفاوت را نمی دانید بله من قصد دارم وقتی بمیرم

when I die I'm going to donate my toes to medical science so if anyone loses a

انگشتان پاهایم را به علم پزشکی اهدا کنم، بنابراین اگر کسی انگشتش را از دست داد، بتواند

finger they can attach one of my toes to their hand and it will just look like a

یکی از انگشتان پایم را به دستش بچسباند و فقط شبیه انگشت به نظر

finger they do they're freakish it's pick time right so mr. Steve is now

برسد. زمان را درست انتخاب کنید پس آقای استیو اکنون قصد دارد دوربین شخصی خود را زیبا کند و به من بگوید چه زمانی

going to to grace his personal camera tell me when and I can make it look very

و من می توانم آن را بسیار نرم به نظر برسانم این است که من در مورد شما هستم، بله خوب فقط

slick is that it am I on you are so pig yes well just the use of

the word pig is you can be used in different ways

استفاده از کلمه خوک این است که شما می توانید به روش های مختلف از خوک استفاده کنید. یک حیوان است،

pig obviously is the it's an animal but if you refer to a person as a pig then

اما اگر از شخصی به عنوان خوک یاد کنید، می گویید که او منزجر کننده است،

you're saying that they're disgusting if somebody is if you say you Pig to

اگر کسی به کسی بگوید خوک، به این معنی است که او حریص یا منزجر است یا

somebody it means they're greedy or disgusting or they're behaving in a

disgusting or rude way Abba noxious and obnoxious person who doesn't perhaps

رفتار منزجر کننده ای دارد یا رفتار بی ادبانه آبا مضر، فرد نفرت انگیزی که شاید با

conform to social etiquette a pig so I mean we think of a pig as being a bit of

آداب معاشرت مطابقت ندارد خوک، بنابراین منظورم این است که ما فکر می کنیم خوک حیوانی منزجر کننده است،

a disgusting animals sometimes don't we hmm because the way

گاهی اوقات اینطور نیست، چون طرز غذا خوردن آنها زیاد است و چیزهای زیادی درست می کنند. از سر و صدا، بنابراین

they eat and they make a lot of noise so if you describe a person as a pig it's

اگر شخصی را به عنوان خوک توصیف کنید، خیلی خوب نیست، دوست ندارید به عنوان خوک توصیف شوید،

not very nice you wouldn't like to be described as a

pig but it doesn't necessarily refer to the way you eat it also refers to the

اما لزوماً به نحوه غذا خوردن شما اشاره نمی کند، بلکه به نحوه رفتار یا رفتار شما در جامعه نیز اشاره دارد.

way you behave in society or behave towards people it's also a slang word in

در مورد مردم نیز این یک کلمه عامیانه در بریتانیا به خصوص برای

the UK particularly for the police so if you call the police pigs that is a word

پلیس است، بنابراین اگر پلیس را خوک صدا کنید کلمه ای که آنها اصلا دوست ندارند،

that they would not like at all but it's a probably used by criminals to describe

اما احتمالاً توسط مجرمان برای توصیف رفتار پلیس با آنها

the way that police behave towards them look out here come the pigs is what you

استفاده می

might say if you're a criminal you wouldn't say that as a law-abiding

شود. شهروند مطیع قانون اگر بخواهید به یک پلیس در قیافه اش بگویید

citizen if you were to say that to a policeman to his face you'd probably get

arrested it also refers to a crude block of metal like pig iron pig iron is crude

احتمالا دستگیر می شوید به یک بلوک فلزی خام نیز اشاره دارد مانند آهن خام.

iron that comes out of the smelter it's it's not very refined pig iron

چدن خوک بنابراین بلوک فلزی تصفیه نشده است

so it's unrefined block of metal so there we go that's uses of the word pig

، بنابراین ما به اینجا می رویم که از کلمه pig now mr استفاده می کند. دانکن اگر قرار بود

now mr. Duncan if you were to eat like a pig

مثل خوک غذا بخوری، مردمت ممکن است بگویند که تو را بیرون می‌کشی، این یک کلمه عامیانه است یا

your people might say that you pig out you pig out it's a slang word or you

could say make a pig of yourself or stuff yourself would be sort of synonyms

می‌توانی بگوییم از خود خوک درست کن یا خودت را بساز، مترادف‌هایی خواهند بود، این به این معنی

it means to eat ravenously quickly noisily like a pig would eat to pig out

است که با هوس‌بازی سریع و پر سر و صدا غذا بخوری. خوک می خورد تا خوک بیرون بیاید یا برای

or to eat some eat a lot of something after mr. Duncan's live show I'm going

خوردن مقداری بعد از آقای. برنامه زنده دانکن، من قصد دارم کیک بخورم، این بدان معناست که شما

to pig out on a cake it means you just stuff yourself with cake very very

فقط خودتان را با کیک پر می کنید، بسیار بسیار پر سر و صدا، درست مانند خوک هایی که بچه

noisily just like a pig would the children pigged out on icecream

ها بستنی می خورند، بنابراین فقط به این معنی است که شما با هجوم یا پر سر و صدا یا سریع غذا می خورید.

so it just means that you you eat ravenously or noisily or quickly on

something have you ever picked out mr. Duncan

آیا تا به حال به چیزی شک دارید آقای خوک. دانکن دارم بله من معمولاً اگر در تنهایی هستم اگر

have I yes I normally if I'm on my own if I'm feeling lonely I might eat some

احساس تنهایی می کنم ممکن است کمی غذا بخورم تا احساس راحتی کنم.

food to make me feel comfortable pig-out it means you're gluttonous yes I will

کیک بزرگ برای خوردن برای خوردن

eat eat a pile of food pig out on a big cake to eat to eat a large amount of

مقدار زیادی غذا در یک دفعه احساس می‌کنید باید خود را بیرون بیاورید.

food in one go you feel like you need to pig out stuff yourself stupid stuff your

face another another phrase you could use over eat over eat yes well here's

another one when pigs fly when pigs fly this is this is a sarcastic remark to

آیا این یک جمله کنایه آمیز است که نشان

indicate that something is very unlikely to happen or will never happen

می دهد چیزی بسیار بعید است که اتفاق بیفتد یا هرگز اتفاق نخواهد افتاد، مترادف آن زمانی است که

a synonym would be when hell freezes over you could use that instead but when

جهنم روی شما یخ می زند، می توانید از آن استفاده کنید، اما وقتی خوک ها به شما پرواز می کنند ممکن است بگویید آه آیا

pigs fly you you might say oh do you think he will pay you the money back

فکر می کنید او به شما پول می دهد؟ بازگشت به او ماه گذشته به او وام داده اید و ممکن است

that you loaned to him last month and you might say huh when pigs fly

بگویید که وقتی خوک ها پرواز می کنند ، بنابراین شما مقداری پول به کسی قرض داده اید اما انتظار ندارید که

so you've lent some money to somebody but you're not not expecting them ever

to give it you back I asked my boss if I could have a 10% pay rise and he said

آنها هرگز به شما برگردانند ، من از رئیس من پرسیدم که آیا می توانم 10 ٪ داشته باشم افزایش حقوق و او گفت

huh when pigs fly so when you say though obviously pigs

آه وقتی خوک ها پرواز می کنند، پس وقتی می گویید اگرچه واضح است که خوک ها هرگز پرواز نمی کنند پرواز اتفاقی است

are never going to fly it's something that's highly unlikely to happen they

که بسیار بعید است که اتفاق بیفتد، آنها بال ندارند، بنابراین اگر از آن عبارت

haven't got wings so when if you use that expression when you're not

expecting and something ever to happen and you use it sarcastically that phrase

استفاده کنید در حالی که انتظار ندارید و چیزی همیشه اتفاق می افتد و به طعنه از آن استفاده می کنید، این

has been around since the 1600s so it's hundreds and hundreds of years old

عبارت از دهه 1600 وجود داشته است، بنابراین صدها و صدها می شود. چند ساله، چیزی

something that's unlikely ever to happen used sarcastically now an American

که بعید است هرگز اتفاق بیفتد، به طعنه استفاده می‌شود، اگر

expression pig in a poke if Jeff still watching I don't know whether they still

جف همچنان تماشا می‌کند،

use that phrase there but it does come up if you google were ways to use the

به طعنه‌آمیز استفاده می‌شود. قطعاً فیلم‌هایی

word pig pig in a poker we've certainly seen films from America where they've

used this expression and means so buying something without

از آمریکا دیده‌ایم که آنها از این عبارت استفاده کرده‌اند و این به معنای خریدن چیزی است بدون

properly examining it first so if you buy something over the phone

اینکه ابتدا آن را به درستی بررسی کنید، بنابراین اگر مثلاً چیزی را تلفنی می‌خرید و کسی

for example and someone describes it to you and then you you buy it and then you

آن را برای شما تعریف می‌کند و سپس شما را به شما می‌گوید. آن را بخرید و سپس آن را دریافت کنید، آن را به شما تحویل دهید

get it it get it delivered to you and it's nothing like it was described you

و چیزی شبیه به توصیف آن نیست، می توانید آن را به عنوان یک خوک در یک پوک توصیف کنید زیرا

can describe that as a pig in a poke because a poke is like is a bag it's a

پوک مانند یک کیف است، یک کلمه عامیانه برای یک کیف است و اگر چیزی بخرید که در یک

slang word for a bag and if you buy something that's in a bag without seeing

کیسه است بدون اینکه به درستی آن را ببینید که به روشی که صدها سال پیش برای فروش کالاها استفاده می کردند، اشاره دارد،

it properly that refers to the way they used to sell goods hundreds of years ago

سپس اگر آن شی را قبل از خرید آن ندیده باشید، ممکن است

then if you didn't see that object before you bought it you might end up

buying something that was worth a lot less than you actually expected it to be

چیزی را بخرید که بسیار کمتر از ارزش واقعی شما باشد. انتظار می رود ارزش آن را داشته باشد که مردم

worth people often sometimes describe internet shopping or if you buy

گاهی اوقات خرید اینترنتی را توصیف می کنند یا اگر چیزی را در eBay یا در یک

something on eBay or on an online site auction site and you don't see it

سایت حراج سایت آنلاین خریداری می کنید و آن را به درستی نمی بینید یا تصویر آن را به درستی نشان نمی دهد

properly or the picture was didn't represent it properly and you got

و شما به درستی دریافت کرده اید و دریافت کرده اید. اگر به شما تحویل داده شد، آن را به عنوان یک

properly and you got it you you it was delivered it you

described it as a pig in a poke something that was not as it was

خوک در یک پوک توصیف کردید، چیزی که آنطور که توضیح داده شد نبود، ماشینی که من خریدم معلوم

described the car I bought turned out to be a pig in a poke there was lots wrong

شد که یک خوک در یک پوک است، اشتباهات زیادی در آن وجود دارد که نمی توانید آن را ببینید

with it that you couldn't see that originates again hundreds and hundreds

صدها و صدها سال پیش از دهه 1500 دوباره سرچشمه گرفته است، اما این عبارتی نیست که ما تمایل

of years ago from the 1500s but it's not an expression we tend to use in the UK

به استفاده از آن در بریتانیا داریم، بنابراین عمدتاً یک عبارت آمریکایی است و امیدواریم که شما هنوز هم از

so it's mainly an American expression and hopefully that you still use it

there someone will tell us now bacon is a meat a particular type of meat that is

آن استفاده کنید، کسی به ما بگوید که اکنون بیکن یک گوشت است که نوع خاصی از آن است. گوشتی که از آن به دست می آید

derived from the pig bacon is it is it's preserved it's preserved pork salted

بیکن خوک این است که آن را حفظ می کند، آن را حفظ می کند، آن را حفظ می کند، آن را حفظ می کند، آن را حفظ

very salty they use salt as a way of preserving it preserving meat and if you

preserve pork with salt and preservatives then it subscribers bacon

می کند.

and it's a it's a type of meat that is very popular here in the UK bacon and

در اینجا در بریتانیا بیکن و تخم مرغ پرطرفدار است، ما طعم خاصی داریم، کاملاً شور است یک

eggs we've got a particular flavor it's quite salty a bacon Sam

ساندویچ بیکن همه در بریتانیا یک ساندویچ بیکن را دوست دارند، اگر کسی مسلمان است

which everybody in the UK loves a bacon sandwich

apologies if anybody is Muslim and watching because they definitely would

و تماشا می کند عذرخواهی می کنیم زیرا آنها قطعاً بیکن نمی خورند، اما اگر شما فقط اگر کسی

not be eating bacon but if you just if somebody brings home the bacon that's a

بیکن را به خانه می آورد این عبارتی است که به این معنی است که بسیار شبیه به عبارتی است که

phrase which means which is very similar to a phrase we used last week the

هفته گذشته استفاده کردیم، برنده نان کسی است که تمام پول و به اندازه کافی برای

breadwinner is somebody who earns all the money and enough to buy the food and

خرید غذا و همه چیز مورد نیاز خانه به دست می آورد، بنابراین اگر کسی بیکن را به خانه بیاورد.

everything needed in the house so if somebody brings home the bacon they are

the person the main a person who earns money in the family so they earn the

کسی هستند که اصلی ترین فردی هستند که در خانواده کسب درآمد می کنند، بنابراین آنها زندگی خود را به دست می آورند

living and it literally is me is meaning well it derives from a phrase an Old

و به معنای واقعی کلمه MIT است، به این معنی که از یک عبارت انگلیسی قدیمی در هنگام

English phrase when a prize was given this is hundreds of years ago they used

اهدای جایزه این صدها y است. آنها قبلاً یک جایزه می دادند و در این

to give a prize and in this particular part of the country and I think it went

بخش خاص از کشور و من فکر می کنم که در نهایت به سراسر کشور رفت

all over the country eventually for it was a prize given a big side of bacon so

زیرا جایزه ای بود که یک قسمت بزرگ بیکن داده می شد، بنابراین یک تکه بزرگ گوشت بیکن به عنوان

a big a big hunk of meat of bacon given as a prize to a household

یک جایزه برای یک خانواده یک کتلت نمی‌دانم چرا این جایزه را به او دادند، اما این جایزه را به او

I can't limit I don't know what why they gave him this prize but they did and

دادند و این عبارت در تمام این سال‌ها ماندگار شده است به معنای کسی که در واقع

that's phrase has stuck for all these years to mean somebody who who actually

is earning the money to buy the meat to buy the food in the family that you

پول خرید گوشت را به دست می‌آورد تا غذا بخرد. خانواده ای که می توانید از آن استفاده کنید،

could use it you could say for example that if a man and woman if the woman was

می توانید به عنوان مثال بگویید که اگر یک زن و مرد اگر زن بیشتر پول را به دست

was earning most of the money you could you could say sarcastically oh oh it's

می آورد، می توانید به طعنه بگویید آه، این همسر است که بیکن را

the wife that brings home the bacon in that family so rather than the man

در آن خانواده به خانه می آورد نه اینکه مردی که تمام این پول را به دست می آورد، این زن است که

earning that all the money it's the woman that's earning the money bring

پول را به دست می آورد، بیکن را به خانه بیاورد، اینجا یکی دیگر از آقای. دانکن من کمک می‌کنم یا می‌بوسم، بنابراین این

home the bacon here's another one mr. Duncan I would help Orcas so this is

quite an interesting tale pork this is an interesting one this it is now pork

یک داستان بسیار جالب است گوشت خوک، این یک داستان جالب است، اکنون گوشت خوک

is the meat that comes from pigs and I don't know where this expression comes

گوشتی است که از خوک‌ها می‌آید و من نمی‌دانم این عبارت از کجا آمده است، زیرا تا

from because as far as I know pigs don't tell untruths but to tell pork is means

آنجا که من می‌دانم خوک‌ها نمی‌دانند دروغ گفتن، اما گفتن گوشت خوک به این معناست که شما دروغ

that you tell lies it means that you're telling untruth

می گویید، یعنی دروغ می

I know the answer tell pork is it says yeah okay in a minute mr. Duncan

گویید. دانکن این یک عامیانه یا تحقیرآمیز است، اما دروغ گفتن به این معنی نیست که دروغ های بد

it's a slang or derogatory but it to tell lies it doesn't mean bad lies

Porky's are sort of like white lies really or or fibs they're not bad lies

پورکی مانند دروغ های سفید واقعاً یا تار و پود

to tell pork if you say some all you're telling pork is they're telling lies but

هستند. دارید دروغ می گویید اما آنها دروغ بدی نیستند

they're not bad lies so mr. Duncan where does this phrase come from the phrase

پس آقای. دانکن این عبارت از کجا آمده است عبارت pork is از قافیه

pork is comes from the rhyming slang for pork pie so pork pie lie you tell pork

عامیانه برای pik pie می آید.

pies you tell lies mr. demand so it has been altered to Porky's so you tell

بنابراین به Porky's تغییر پیدا کرده است، بنابراین شما به Porky's بگویید و pork is is a is a این عبارت دیگری

Porky's and pork is is it is a it is another expression that means pork pies

است که به این معنی است که پای خوک آیا شما هر گونه Porky's so pork pies دروغ هایی دارید که آنها اغلب

have you got any pork is so pork pies lies which they often do that in London

در لندن چنین می کنند. این یک جور چیز لندنی است، خوب، این

don't they it's a it's it's a sort of a London thing well it's cockney rhyming

slang a rhyming slang or London rhyming slang yeah yeah are you going there up

یک قافیه عامیانه است

the old Apple impairs oh so that's where that comes from mr. Duncan well done the

. دانکن خوب انجام داد اینترنت خیلی

internet was very poor at explaining that to me so for example ah mr. Duncan

ضعیف بود این را برای من توضیح می دهد، مثلاً آه آقای. دانکن چند سالته آقا دانکن می‌توانید

how old are you mr. Duncan can you tell me I'm 23 23 or I think you're telling

به من بگویید من 23 23 سال دارم یا فکر می‌کنم به آقای خوک می‌گویید. دانکن poor pies lies من دروغ گفتم من

porkies mr. Duncan pull the pies lies I lied I'm 13 yeah yes you could if you're

13 ساله هستم، شما می دانید بله، اگر به رزومه کاری فردی نگاه می کردید، می توانید رزومه

looking at somebody's CV curriculum vitae the history of ed of that of what

کاری را که در آن کار می کرد و به نظر می رسید که در حال مصاحبه

they're where they've been working and you looked at you were interviewing

someone Uzoma I think you're telling porkies on your CV hmm I don't think you

با کسی هستید. فکر می‌کنم در رزومه خود به گوشت خوک می‌گویید، من فکر نمی‌کنم این

did that job then or or you've ever done that telling porkies telling lies small

کار را انجام داده باشید، پس تمام کاری که تا به حال انجام داده‌اید، گفتن گوشت خوک، دروغ گفتن است.

lie small lie a fib a white lie yes a small loudly apparently women tell far

بگویید گوشت خوک بسیار بیشتر از

more Porky's than men so what are you saying that the internet I was

مردان است، پس به اینترنت چه می گویید من بودم، من بودم، امروز داشتم دنبال

I was I was I was looking up looking this up today and lots of lots of things

این می گشتم و بسیاری از آن چیزهای زیادی در راه بود.

lots of things were coming up saying that women tend to tell more small

دروغ‌های کمی نسبت به مردان و اغلب اوقات به این دلیل است

little lies than men and often often that's because it's they don't want to

upset people lies are often told white lies porky's

که آنها نمی‌خواهند مردم را ناراحت کنند، اغلب دروغ‌های سفید به منظور ناراحت نشدن

in order not to upset people so perhaps it means women are more socially adept

مردم گفته می‌شود، بنابراین شاید این بدان معناست که زنان در حفظ آرامش و حفظ همه چیز از نظر اجتماعی مهارت بیشتری نسبت به مردان دارند.

than men at keeping the peace and keeping everything the oil are moving in

نفت در حال حرکت از نظر جامعه حفظ نفت م اوه

terms of society keeping the oil movie yeah now I don't know what I'm talking

آره الان نمی دونم دارم راجع به چی حرف می زنم و منو برگردون به دوربین اصلی که دارم گمش می

about on the main camera I'm losing it mr. Duncan you occur okay I need my

کنم آقای. دانکن تو خوبه من قند خونم پایین اومده چون پرش

blood Sugar's dropping because I've been doing all that skipping am i back on

میکردم و پشتم به پشتت به آقای. استیو دارد روغن را در حرکت نگه می‌دارد، روغن‌های جامعه این است

your back on mr. Steve is keeping the oil moving the the oils of society is

that no what am I trying to say mister do you know what the gears now I'm not

که نه، چه می‌خواهم بگویم آقا، آیا می‌دانید دنده‌ها چیست، نه من نیستم، آنها

they did keeping everything well or the conchs everything moving where's the oil

همه چیز را خوب نگه می‌دارند یا حلزون‌ها همه چیز را خوب حرکت می‌دهند، بله روغن حرکت روغن را من؟

moving the oil well I've just made up a new expression no no that will never

فقط یک عبارت جدید ساخته‌ام نه نه که هرگز مورد توجه من قرار نمی‌گیرد، بنابراین اگر من چیزی را از دست دادم این چیزی است که می‌توانید به آن

catch on trust me so that's why I do that can you think of anything if I

فکر کنید . کلمات دانکن در ارتباط با خوک یا خوک

missed any out mr. Duncan words connected with pig or pork well you can

just call someone a pig I said that yes I said you obviously weren't listening

خوب شما فقط می توانید کسی را خوک بنامید من گفتم که بله گفتم شما واضح است که خوب گوش نمی کردید

well just well what I was going to say is is a nasty rude person

فقط خوب چیزی که می خواستم بگویم این است که یک فرد بداخلاق است بله این همان چیزی است که

yeah that's what I said if you're if they're rude to you rude that was a bit

گفتم اگر شما اگر آنها با شما بی ادب هستند، بی ادبانه که کمی توهین آمیز بود، شما بزرگ هستید، اما همچنین

vents if you've got all eight but also you can use it as if you've had a bad

می توانید از آن استفاده کنید که گویی روز بدی را سپری کرده اید، می توانید بگویید من یک خوک روز داشته ام بله می

day you can say I've had a pig of a day yes you can I've had a pig of a day I've

توانید من داشته ام. یک خوک یک روزه من امروز یک خوک روز را گذرانده ام، یعنی روز بدی را گذرانده ام،

had a pig of a day today that means I've had a bad day so and also there's

بنابراین یک خوک دیگر هم وجود دارد که در آن یک نفر

another one piggyback piggyback piggyback is where

one person carries another person on their back they put them on their back

شخص دیگری را بر پشت خود حمل می کند و آنها را روی پشت خود می گذارد و آنها آنها را حمل می کنند، آنها را به

and they carry them they give them a piggyback but also it means to use one

آنها می دهند اما همچنین به این معنی است که از یک چیز برای چیز دیگری استفاده می کنند یا ممکن است چیزی را به اشتراک بگذارند،

thing for something else or maybe to share something so maybe if you use your

بنابراین شاید اگر از اتصال اینترنتی خود استفاده می کنید، ممکن است شخص دیگری نیز از آن استفاده کند،

internet connection maybe another person will use it as well so maybe your

بنابراین شاید همسایه همسایه شما از آن استفاده کند. آنها به

still neighbor will use it they will piggyback join on to your internet

اینترنت شما متصل می شوند و همان کاری را که با هم انجام می دهند به اشتراک می گذارند er so

connection and they will share the same thing they

will do it together so yes to piggyback piggyback means to carry something on

yes to piggyback piggyback به این معنی است که چیزی را بر روی پشت خود حمل کنید، به معنای واقعی کلمه مانند یک

your back literally like a child you would give a child a piggyback ride

کودک، به یک کودک یک پیگبک سواری می دهید بله یا به اشتراک گذاشتن چیزی که چیزی است که

yeah or two to share something that's it to have something you know on yeah to

شما می دانید بله به یاد داشته باشید که در آن شما به یاد می آورید وقتی آنها

remember little it you remember when they used to send the Space Shuttle into

شاتل فضایی را به فضا می فرستاد بله، بنابراین وقتی این را می گذاشتند،

space yes so when they put this that this the

Space Shuttle used to piggyback on the back of the the use the rocket the

شاتل فضایی را در پشت کاربر موشک تقویت کننده را موشک می کرد، به طوری که و

booster rocket so that the and also when they transported the Space Shuttle they

همچنین زمانی که شاتل فضایی را حمل می کردند، آن را قرار می دادند. در پشت یک هواپیما

used to put it on the back of an aeroplane that is right

که درست است، باورنکردنی است، بنابراین شاتل فضایی می‌خواهد

that's incredible so the Space Shuttle would piggyback it would piggyback the

هواپیمای بزرگ را به عقب برگرداند، بنابراین بله، چیزی که در بالای آن قرار دارد، کمک گرفتن است.

jumbo jet the large plane so yes so the thing a thing on top it is is getting it

a help a helping hand to give somebody a helping hand to give them the piggyback

به آنها یک قلک بدهیم بله این خوب است،

yes that's nice so we've run over once you have we are seven minutes over time

بنابراین ما یک بار که شما دارید زیر گرفته شده ایم.

but it doesn't matter I'm I'm sure people will forgive us for spending some

به

extra time with me it's a quick look at the live chat before we go mister to a

چت زنده نگاه کنید قبل از اینکه ناپدید شویم، آقا به یک چت زنده می رویم و بعد

live chat before we disappear and then we are out of here so there we go there

از اینجا خارج می شویم، بنابراین آنجا می رویم چت زنده آقای. Steve yes Hotel pork is

is the live chat mr. Steve yes Hotel pork is is it's a British or American

یک عبارت بریتانیایی یا آمریکایی است، من فکر می‌کنم که بیشتر یک عبارت بریتانیایی است همانطور که قبلاً اشاره

expression I think it's more a British expression as I mentioned earlier it

comes from rhyming slang that is used in London so if you tell Porky's it means

کردم، از زبان عامیانه قافیه‌ای می‌آید که در لندن استفاده می‌شود، بنابراین اگر به Porky بگویید به این معنی است

you tell lies and that comes from pork pies Tomic says why did I apologize to

که دروغ می‌گویید و از پای خوک Tomek می‌آید. می گوید چرا خوب از مسلمانان عذرخواهی کردم چون

Muslims well because it's a if you're a Muslim you can't you can't eat pork so I

اگر مسلمان باشی نمی توانی نمی توانی گوشت خوک بخوری بنابراین فکر نمی کنم به

don't think I would have offended anybody but it's not something that that

کسی توهین کنم اما این چیزی نیست که اگر مسلمانی تماشا می کند دوست داشته باشم روش خوردن

if any Muslims watching I like the way to eat pork I like the way Steve looked

گوشت خوک من از نگاه استیو به من خوشم می‌آید و سپس برای حمایت، شما می‌دانید که من یک جورهایی

at me then for support also you know I would sort of

jokingly apologized I think I think one of the things you've got to be careful

به شوخی عذرخواهی می‌کنم.

of you also missed out Jews ah right okay so in the Jewish religion they also

در دین یهود نیز از فقرا دوری می‌کنند، منتظر می‌مانند، بنابراین

avoid poor they wait so we haven't good wait I thought we'd never get through a

ما نداریم، باید بدون صحبت در مورد دین، یک پخش زنده کامل را پشت سر

whole livestream without talking about religion but we haven't no well

بگذاریم، اما مطمئناً در مورد شما خوب نیستیم. اگر این

certainly not where you're concerned anyway I don't know if it's an American

expression maybe Geoff can tell us do they use the word Porky's

یک عبارت آمریکایی است، شاید جف بتواند به ما بگوید که آیا آنها از این کلمه استفاده می کنند Porky's no one وابسته

no I'm telling lies in America that's it well it comes from cockney rhyming slang

در آمریکا دروغ می گوید که خوب از زبان عامیانه قافیه ای که مبتنی بر لندن است

which is london-based yes but they may use it in America that's it it may have

می آید، اما ممکن است آن را در آینه ای استفاده کنند که ممکن است داشته باشد ممکن است راهش را بر

it may have made its way over the pond there we go mr. Duncan is 23 for sure oh

روی حوض گذاشته باشد. دانکن 23 ساله است مطمئناً بسیار متشکرم از شما بسیار

thank you very much that's very kind of you right oh if I win the lottery I will

مهربان هستید، اوه اگر من در قرعه کشی برنده شوم بیکن را به خانه خواهم آورد بله گوادالوپ اوه-هه

bring home the bacon yes quite a loop uh-huh yes that's it you say bring home

بله همین است که می گویید بیکن را به خانه بیاورید تا به خانه بیاورید. چیکو می گوید بیکن را به خانه بیاورید.

the bacon to bring home the gqo says is bring home

the bacon the same as the breadwinner yes you can you could use those

بیکن همان نان آور خانه بله شما می توانید آنها را به جای هم استفاده کنید

interchangeably we use that last week didn't we did yes we did we do I did

ما استفاده می کنیم که هفته گذشته انجام ندادیم بله ما انجام دادیم من اشاره کردم که فکر می کنم ماتریس-ماتریکس

mention that I think matrix-matrix points out that Jews do not eat bacon

اشاره می کند که یهودیان بیکن نمی خورند بله ما. قبلاً اشاره کردم که اشاره کردم

yes we've already mentioned that I mention that I knew that mr. stingwell

که می‌دانم آقای. Stingwell که ما دقیقاً بالای ماتریس هستیم آنجا که استفاده خوبی از

that's we're just above matrix there that's a good use of the word Guadalupe

کلمه Guadalupe است می‌گوید من سخت کار می‌کنم تا بیکن را به خانه بیاورم، این یک روش دوست‌داشتنی

says I work hard to bring home the bacon that's that's a lovely way to use to use

برای استفاده از عبارت است که می‌بینید آنها فقط می‌توانند به هر چیزی اشاره کنند که شما می‌خواهید

the expression that's it you see they can just refers to anything that you

would use with your wages to buy food yes all of the literally mean bacon

با دستمزد خود برای خرید مواد غذایی استفاده کنید بله بیکن به معنای واقعی کلمه گوشت پخته شده است،

bacon is cured meat so meat that is being cured preserved with salt but

بنابراین گوشتی که در حال پخته شدن است و با نمک نگهداری می شود، اما امروزه بسیاری از مردم فکر می کنند که

nowadays a lot of people think that bacon is very unhealthy because it's

بیکن بسیار ناسالم است زیرا پر از مواد شیمیایی و نگهدارنده است البته

full of chemicals and preservatives well of course that they used to just

که البته قبلا آن را فقط با نمک نگهداری می کردند، اما اکنون پر از انواع

preserve it was salt but now it's full of full of all sorts of preservatives so

that's why it's not very healthy so it's time to go mr. steve-o it's gone so fast

مواد نگهدارنده است، به همین دلیل است که خیلی سالم نیست، پس وقت آن است که برویم آقای. استیو-

if it has we've had fun today he's gone very fast very quickly you've all

او خیلی سریع گذشت و امروز لذت بردیم او خیلی سریع رفت خیلی سریع ما هم از آن لذت بردیم

enjoyed it as well I hope you've enjoyed today's live

امیدوارم از پخش زنده امروز لذت برده باشید با تشکر فراوان از پالمیرا و جف

stream we are going thanks a lot to Palmyra Anna Jeff all so jamelia thank

همچنین جملیا با تشکر از شما خیلی زیاد کیم گربه همینطور ادامه بده بچه ها یکشنبه آینده می بینمت بله جف

you very much Kim cat kee get up guys see you next Sunday yes Jeff

we are back next Sunday the 10th next week it's the 10th already we're almost

ما یکشنبه آینده برمی گردیم 10 هفته بعد این 10 است در حال حاضر تقریباً در نیمه

halfway through February next week can you believe it because of course this

فوریه هفته آینده هستیم باورتان می شود زیرا البته این ماه یک ماه کوتاه است. است

month is a short month it is and it's only 13 days to mr. Steve's birthday as

و فقط 13 روز تا آقای. تولد استیو هم هست اما چی بخرم آقا؟ استیو

well but what what shall I buy mr. Steve I don't know I have no idea if you'd

نمی‌دانم، نمی‌دانم می‌خواهید با هم تماس بگیرید، البته می‌توانید انجام دهید و همچنین

like to get in touch of course you can do and also I will remind you when we

به شما یادآوری می‌کنم که ما هر یکشنبه چه زمانی در زنده انگلیسی هستیم، برای زمانی که آقای. استیو - بعد از ظهر به

are on live English every Sunday from when mr. Steve 2 p.m. UK time and of

وقت انگلستان و البته اگر می‌خواهید کمک مالی کنید، می‌توانید در پی پال کمک مالی کنید

course if you want to make a donation you can make a donation on paypal to

allow my work to continue so I can continue doing this forever and ever and

تا کار من ادامه پیدا کند، بنابراین من می‌توانم این کار را برای همیشه و همیشه ادامه دهم و همیشه این

ever does that sound like a good idea it does I think so

ایده خوبی به نظر می‌رسد، فکر می‌کنم اینطور است. الان میرم خیلی ممنون هلن اوه هیونگ

so we're going now thanks a lot thanks Helen Oh hyung thanks mr. Jarek thank

ممنون آقای. جارک از همه شما که امروز اینجا هستید بسیار سپاسگزارم، آقای رو، همچنین فکر می کنم آقای.

you very much to everyone here today Rho sir also I think mr. Bruno zoo cats

گربه های باغ وحش برونو در تاریخ 10 به تعطیلات می روند اوه خیلی خوب است کجا می روید سوکا به این معنی است که

going on holiday on the 10th oh very nice where are you going suka that mean

you won't be here next week are you going somewhere nice have a lovely

شما هفته آینده اینجا نخواهید بود آیا می خواهید به جایی خوب بروید تعطیلات

holiday have a nice nice holiday I hope you get lots of sunshine so that's it

خوبی داشته باشید تعطیلات خوبی داشته باشید امیدوارم آفتاب زیادی داشته باشید. وقت آن است که همه چیز

time to go all right goodbye bye everybody see you next week and well I

خوب پیش برود خداحافظ خداحافظ همه هفته آینده شما را می بینند و خب من فعلاً می خواستم بگویم تاتا اما آقای.

was going to say Tata for now but mr. Duncan says that you can say so I'm

دانکن می‌گوید که اگر چنین است، من می‌خواهم کیک‌های چای را درست کنم و بعد از آن

going to make the tea cakes now and then after that I'm going to go walk the

می‌روم با سگ همسایه قدم بزنم، اوه بله، البته اگر او هنوز مریض است و

neighbor's dog oh yes of course if she's still ill and can't take a dog for a

walk that's it I'm doing my neighborly thing you know you know what I'm good

نمی‌تواند سگی را به پیاده‌روی ببرد. همین است که من کار همسایه‌ام را انجام می‌دهم،

neighbor thing you know what I think Steve I think you'll be doing this

می‌دانی که من همسایه خوبی هستم.

forever I won't that's it so you will be walking the dog for our neighbor forever

همسایه تا ابد همین

that's it you've made that Bell the dogs quite old so I don't think it's gonna

است که سگ های بل را کاملاً پیر کردی، بنابراین فکر نمی کنم آنقدر بیشتر دوام بیاورد.

last that much longer anyway okay that it's like is that a good thing or a bad

thing I'm not sure I'm going to pig out now on the on the mr. doke

در حال حاضر در مورد آقای. دوک خوب هستی قندم پایین اومده من نمی تونم به چیزی فکر کنم

are you ok my blood Sugar's dropped I can't think of anything what do we eat

I've forgotten what we eat now TK TK so I'm gonna pick out on tea cakes

چی می خوریم فراموش کردم الان چی می خوریم TK TK پس می خوام کیک چای رو انتخاب

mr. Duncan because my blood Sugar's dropped I'm just gonna stuff food into

کنم آقا نتونستم چون قند خونم پایین اومده من فقط غذا را در

my mouth I think we might need I think we might need an ambulance I think I

دهانم می ریزم، فکر می کنم ممکن است نیاز داشته باشیم، فکر می کنم ممکن است به آمبولانس نیاز داشته باشیم

need a holiday wait till June for our free one who do yes mr. Steeves going

. استیو می رود و او اکنون رفته است. استیو رفت

and he's gone now mr. Steve has gone thank you Steve thank you so much for

متشکرم استیو خیلی ممنون که من هم می روم وقت رفتن است اما

that I am also going sadly it is time to go but I will see you very soon there is

به زودی شما را می بینم منظره بیرون وجود دارد در لحظه ای که می توانید منظره بیرون

the view outside at the moment you can see the view outside it is dark it is

را ببینید تاریک است دارد تاریک می شود و وقت رفتن است اوه فراق غم شیرینی است

getting dark and it's time to go Oh parting is such sweet sorrow but

don't worry I will be back next Sunday from 2 p.m. UK time this is mr. donkey

اما نگران نباش یکشنبه آینده از ساعت 2 بعد از ظهر برمی گردم. زمان انگلستان این آقای است. دانکن در

in the birthplace of English saying thanks for following today I hope you've

زادگاه انگلیسی می‌گوید ممنون که امروز را دنبال کردید، امیدوارم از آن لذت برده باشید، اگر می‌خواهید می‌توانید تماس بگیرید،

enjoyed it you can get in touch if you want if you would like to say hello you

اگر می‌خواهید سلام کنید، می‌توانید به آدرس ایمیل من بنویسید

can you can write to my email address or if you want you can follow me on

یا اگر می‌خواهید می‌توانید من را دنبال کنید. در فیس‌بوک نیز بعداً شما را می‌گیرم و البته

Facebook as well catch you later and of course you know what's coming

می‌دانید که چه اتفاقی می‌افتد، بله تا دفعه بعد که اینجا در یوتیوب همدیگر را ملاقات کنیم، انجام

next yes you do until the next time we meet

here on YouTube...

می‌دهید... تا الان 8-)

ta ta for now 8-)