English Addict Live Lesson - Sunday 5th January 2020 - Work Words - Fraud - Intention - Fast Food

oh here we go yes there it is the view out of the window right now it is a

اوه، ما می رویم بله، این منظره از پنجره است در حال حاضر، یک

murky cloudy rather dull day here in the UK but don't worry it doesn't matter

روز ابری نسبتا کسل کننده در اینجا در بریتانیا است، اما نگران نباشید، مهم نیست،

because everything is sunny and shiny right here in my little studio in Much

زیرا همه چیز در اینجا در استودیوی کوچک من آفتابی و درخشان است. در خیلی

Wenlock yes we are all together again it is English addict live

Wenlock بله ما دوباره همه با هم هستیم این معتاد انگلیسی زنده است

hi everybody this is mr. Duncan in England how are you today are you ok I

سلام به همه این آقای است. دانکن در انگلیس امروز چطوری خوب هستی امیدوارم

hope so are you happy I really really really

خوشحال باشی من واقعاً

really really hope so here we are together again on the

واقعاً واقعاً امیدوارم که ما دوباره در اینترنت با هم هستیم

Internet and it's nice to see that we are all still here

و خوشحالم که همه ما هنوز اینجا هستیم

planet Earth still exists humanity goes on the same way it did last week and the

سیاره زمین هنوز وجود دارد بشریت ادامه دارد همانطور که هفته گذشته و

week before and also last year and the year before that thank goodness so here

هفته قبل و همچنین سال گذشته و سال قبل انجام داد، خدا را شکر،

we are then yes for those who haven't watched me yet in this particular year

پس اینجا هستیم، بله برای کسانی که هنوز در این سال خاص من را تماشا نکرده اند،

can I say happy New Year to you

می توانم سال نو را به شما

hmm we are here again today I hope you are having a super Sunday the end of the

تبریک بگویم هوم ما امروز دوباره اینجا هستیم امیدوارم آخر هفته یک یکشنبه فوق العاده داشته باشید

weekend and I suppose a lot of people here in the UK are feeling a little bit

و فکر می کنم بسیاری از مردم اینجا در بریتانیا کمی احساس

down and depressed because last week at the end of last week they had to go back

افسردگی و افسردگی می کنند زیرا هفته گذشته در پایان هفته گذشته مجبور به رفتن شدند.

to work so normally when people go back to work they often have complaints or

به طور معمول به سر کار باز می گردند، وقتی مردم به سر کار باز می گردند، اغلب شکایت دارند یا

maybe they have something to say maybe a comment that they make about what

شاید چیزی برای گفتن دارند، شاید نظری در مورد کارهایی

they've been up to so after the Christmas break most people

که انجام داده اند داشته باشند، بنابراین پس از تعطیلات کریسمس، بیشتر مردم

will have to go back to work reluctantly it means they don't really

مجبور می شوند به سر کار برگردند. با اکراه به این معنی است که آنها واقعا نمی

want to do it so if you do something reluctantly it means you do it but you

خواهند اگر کاری را با اکراه انجام می دهید به این معنی است که آن را انجام می دهید اما

don't really want to do it you would rather not do it so today we are going

واقعاً نمی خواهید آن را انجام دهید ترجیح می دهید آن را انجام ندهید، بنابراین امروز

to look at something very interesting I hope it's interesting anyway or else I

می خواهیم چیز بسیار جالبی را بررسی کنیم، امیدوارم به هر حال جالب باشد وگرنه

might sell my computer things UK people say when returning to work after

ممکن است چیزهایی را که مردم بریتانیا هنگام بازگشت به سر کار بعد از کریسمس می گویند را بفروشم،

Christmas so the things that people in the UK say when they return to work

بنابراین چیزهایی که مردم در بریتانیا

after the Christmas break what are the things that they say maybe you have said

پس از تعطیلات کریسمس به سر کار خود می گویند چه چیزهایی هستند که می گویند شاید شما نیز

some of these things as well we'll be looking at that later on of course we

برخی از این چیزها را گفته باشید. بعداً به آن نگاه خواهیم کرد، البته ما

will be trying to get mr. Steve to join us today now today we have what do we

سعی خواهیم کرد که آقای را بدست آوریم. استیو امروز به ما ملحق می‌شود، حالا امروز چه چیزهایی داریم

have to lure mr. Steve oh this is interesting

که آقا را فریب دهیم. استیو اوه این جالب است

today we are going to try to lure mr. Steve with some lovely delicious snacks

امروز می خواهیم سعی کنیم آقای را فریب دهیم. استیو با چند تنقلات خوشمزه و دوست‌داشتنی،

oh yes that looks very nice I'm not sure what they are

اوه بله، خیلی خوب به

they look like twiglets so today we will be tempting mr. Steve to join the live

نظر می‌رسد. استیو برای پیوستن به

chat hopefully he will come into the studio and he will join in

چت زنده امیدواریم که او به استودیو بیاید و

with those delicious scrumptious twiglets hmm we will have to wait and

با آن پیچک های خوش طعم و خوشمزه به آن ملحق شود، ما باید منتظر بمانیم و

see what happens

ببینیم چه اتفاقی می افتد تا

meanwhile it's us here on the live stream and the live chat is already very

زمانی که ما اینجا در پخش زنده هستیم و چت زنده در حال حاضر بسیار

busy thank you very much for joining me it's so nice to see you here giving a

شلوغ است متشکرم شما بسیار برای پیوستن به من خیلی خوشحالم که شما را اینجا می بینم که

little bit of your Sunday to me isn't that lovely

کمی از یکشنبه خود را به من می دهید، خیلی دوست داشتنی

thank you to everyone who has joined already today and I suppose I should say

نیست از همه کسانی که قبلاً به من پیوسته اند تشکر کنم و فکر می کنم باید

congratulations to Vitesse guess what Vitesse you have a very fast finger your

به Vitesse تبریک بگویم حدس بزنید چه Vitesse دارید. یک انگشت بسیار سریع انگشت شما

finger is very fast because you are first on today's live chat

بسیار سریع است زیرا شما اولین نفر در چت زنده امروز هستید

I can't control my excitement as you can see

من نمی توانم هیجان خود را کنترل کنم همانطور که می بینید

so congratulations Vitesse greetings from Lithuania nice to see you here also

بنابراین تبریک می گویم Vitesse سلام از لیتوانی خوشحالم که شما را اینجا می بینم همچنین

flower s Bois hello flower Espoir thank you for joining me today

flower s Bois hello flower Espoir از شما برای پیوستن متشکرم من امروز

Lily Lilia Oh Lilia Oh have you seen Lilia Lilia

لیلی لیلیا اوه لیلیا اوه آیا لیلیا

the tattooed lady hello - Lilia also grace Juli saj my roots also hang cry

لیلیا خانم خالکوبی شده را دیده ای سلام - لیلیا نیز فضل جولی ساج ریشه های من نیز آویزان گریه می کنند

hello to you as well lots of people joining we did have a few people last

سلام به تو و همچنین افراد زیادی که به عضویت می آیند ما چند نفر هفته گذشته داشتیم.

week did you notice on Friday some people were complaining that my live

روز جمعه برخی از مردم شکایت داشتند که پخش زنده من

stream is always too long so today this particular live stream is going to be

همیشه طولانی است، بنابراین امروز این پخش زنده خاص

very short so ta ta for now

بسیار کوتاه خواهد بود، بنابراین فعلا

no not really I'm just joking it's it's a joke I'm

نه واقعاً من فقط شوخی می کنم، این یک شوخی است من

just joking I'm not really going so hello to everyone on the live chat hello

فقط دارم شوخی می کنم من واقعاً به همه در چت زنده سلام نمی‌کنم سلام

Sally Sally Sally she lurks down the alley I don't know why she does it

سالی سالی سالی او در کوچه کمین می‌کند من نمی‌دانم چرا این کار را می‌کند

I'm sure someone knows Eleanor also anna kobe abdullah also Tomic hello Tomic I

مطمئن هستم که کسی الینور را می‌شناسد و آنا کوبه عبدالله نیز تومیک سلام تومیک

hope everyone here is well I'm well however I do feel a little sad today

امیدوارم همه اینجا باشند. خوب است من خوب هستم با این حال امروز کمی غمگین هستم

would you like to know why I feel a little sad because today is the final

دوست دارید بدانید چرا کمی غمگین هستم زیرا امروز آخرین

day we are approaching Twelfth Night so that means that the Christmas trees and

روزی است که به شب دوازدهم نزدیک می شویم به این معنی که درختان

the Christmas lights here in the UK will all be taken down so today is officially

کریسمس و چراغ های کریسمس اینجا در بریتانیا همه خاموش خواهند شد، بنابراین امروز به طور

the day when everyone here in the UK takes their Christmas lights down so

رسمی روزی است که همه اینجا در بریتانیا چراغ‌های کریسمس خود را خاموش می‌کنند، بنابراین

later on today my lovely Christmas lights there they

بعداً امروز چراغ‌های کریسمس دوست‌داشتنی من در آنجا

are look they will have to be switched off until next Christmas so I will be

به نظر می‌رسند که باید تا کریسمس آینده خاموش شوند، بنابراین من آن را خاموش خواهم کرد.

taking these down tomorrow I will be removing them from the house

اینها را فردا حذف خواهم کرد آنها را از خانه بیرون

unfortunately isn't that a shame so this is the final day where the Christmas

بیاورید متأسفانه شرم آور نیست، بنابراین این آخرین روزی است که

lights can twinkle above the house and also the Christmas tree will be taken

چراغ های کریسمس می توانند بالای خانه چشمک بزنند و همچنین درخت کریسمس

down today as well it's not very nice really is it some beautiful views of my

امروز پایین کشیده می شود و همچنین خیلی خوب نیست واقعاً مناظر زیبایی از آن است.

Christmas lights before we have to say goodbye to them it's not very nice

چراغ های کریسمس من قبل از اینکه مجبور باشیم با آنها خداحافظی کنیم خیلی خوب

really is it hard here me oh well there's nothing you can do about

نیست واقعاً اینجا سخت است من اوه خوب هیچ کاری نمی توانید در مورد آن انجام دهید

it unfortunately there is nothing that can be done so that's what's happening

متأسفانه هیچ کاری نمی توان انجام داد بنابراین این چیزی است که امروز اتفاق می افتد

today we'll be taking the lights down later on

ما چراغ ها را می گیریم

however some people are only starting to celebrate Christmas because some people

با این حال برخی از مردم فقط شروع به جشن کریسمس می کنند زیرا برخی از مردم

celebrate Christmas much later then here in the UK and other parts of the world

کریسمس را خیلی دیرتر از اینجا در انگلستان و سایر نقاط جهان جشن می گیرند،

so some people start much later than we do it depends on which calendar you

بنابراین برخی افراد خیلی دیرتر از ما شروع می کنند، این بستگی به تقویمی دارد که شما

follow so for some people Christmas hasn't even arrived yet isn't it strange

از آن پیروی می کنید بنابراین برای برخی افراد بستگی دارد. کریسمس هنوز نرسیده است عجیب

it really is hello to Abdullah hello also to Julie G Julie G is here today

نیست واقعاً سلام به عبدالله سلام به جولی جی جولی جی امروز اینجاست

Cory hello Cory Wow so many people already

کوری سلام کوری وای خیلی از مردم

here Lilia says I tried so hard to have the fastest finger but my effort did not

اینجا هستند لیلیا می گوید من خیلی تلاش کردم تا فاس داشته باشم انگشت آزمایش اما تلاش من نتیجه

bear much fruit if your efforts bear fruit it means you are successful in

چندانی نداشت اگر تلاش شما به ثمر نشست به این معنی است که شما در

something you have accomplished what you set out to do so the thing you try to do

کاری موفق هستید که آنچه را که قصد انجام آن را داشتید انجام داده اید بنابراین کاری که سعی می کنید انجام دهید

has born or it has bad fruit you have succeeded in what you were trying to do

متولد شده است یا ثمره بدی داشته است شما در کاری موفق شده اید. شما در تلاش

you really do need a very fast finger you do need a fast finger definitely to

بودید این کار را انجام دهید واقعاً به یک انگشت بسیار سریع نیاز دارید. حتماً به یک انگشت سریع نیاز دارید تا

be first on my live chat Olga hello Olga can I say thank you again for your

در چت زنده من اولین باشید.

lovely donation that I received thanks a lot flower Espoir is still feeling under

احساس

the weather I'm very sorry to hear that I hope you feel well soon

زیر آب و هوا خیلی متاسفم که می شنوم امیدوارم به زودی

hello also to Joe say or jos or jose maybe i know i've probably pronounced

حالتون خوب بشه سلام به جو بگو یا جوس یا جوز شاید می دونم که احتمالا

that wrong to be honest so last week last friday we managed to get mr. steve

اشتباه گفته بودم صادقانه بگم پس هفته گذشته جمعه گذشته موفق شدیم آقای . استیو

to join on the live chat so we are going to try again and today we are using

برای پیوستن به چت زنده، بنابراین ما دوباره سعی می کنیم و امروز از

another one of mr. Steve's favorite snacks and here it is right now so this

یکی دیگر از Mr. تنقلات مورد علاقه استیو و در حال حاضر اینجاست، بنابراین

is something that mr. Steve likes eating twiglets so that is what we will be

این چیزی است که آقای. استیو دوست دارد شلوارک بخورد، بنابراین ما از آن

using to temp mr. Steve on to the live chat in around

برای معتدل کردن آقای استفاده خواهیم کرد . استیو بعد از حدود 15 دقیقه به چت زنده می‌رود،

about 15 minutes time will we be successful find out later mm-hmm

آیا ما موفق می‌شویم بعداً

by the way we have a problem mr. Steve has told me this morning he informed me

با مشکلی روبرو شویم. استیو به من گفت امروز صبح

with a very gloomy face he didn't look very happy

با چهره ای بسیار غمگین به من اطلاع داد که خیلی خوشحال به نظر نمی رسید،

apparently we are almost out of milk we almost have no milk left so I might have

ظاهراً شیر ما تقریبا تمام شده است، تقریباً شیری نداریم، بنابراین ممکن است مجبور شوم

to go round to one of our neighbours houses to borrow some milk do you ever

برای قرض گرفتن به خانه یکی از همسایگانمان بروم. آیا تا به حال

do that do you ever go to go round to one of your neighbours houses do you

این کار را انجام می دهی تا به خانه یکی از همسایه هایت بگردی آیا

ever appear on your neighbour's doorstep with maybe a cup or maybe a jug like

تا به حال با یک فنجان یا شاید یک کوزه مانند

this one and you ask your neighbour oh excuse me I'm sorry to disturb you would

این در آستانه همسایه خود ظاهر می شوی و از همسایه خود می خواهی ببخشید متاسفم برای ایجاد مزاحمت

it be possible to borrow some milk could I please borrow some milk could you lend

ممکن است مقداری شیر قرض بگیرم آیا می‌توانم کمی شیر قرض بگیرم آیا می‌توانم

some milk to me because I've run out sadly I've run out of milk

کمی شیر به من قرض بدهی زیرا من تمام شده متأسفانه شیرم تمام شده است

I have no milk left would it be possible to borrow some milk which is very

شیر ​​ندارم آیا می‌توان مقداری قرض کرد؟ شیری که

strange when you think about it because you can't really borrow milk I mean if

وقتی به آن فکر می کنید بسیار عجیب است زیرا واقعاً نمی توانید شیر قرض کنید منظورم این است که

you borrow milk that means that you bring the same milk back to the house

اگر شیر قرض بگیرید به این معنی است که همان شیر را به خانه ای

that you borrowed it from so you can't really do that what you will actually do

که از آن قرض گرفته اید برگردانید تا واقعاً نتوانید این کار را انجام دهید. شما در واقع انجام می دهید این

is replace the milk and you will give some milk back to your neighbour at a

است که شیر را جایگزین کنید و مقداری شیر را به خود برگردانید همسایه

later date so quite often we will have to go round

بعداً خیلی وقت‌ها مجبور می‌شویم دور

we must visit our neighbor to borrow maybe some milk or maybe a cup of sugar

برویم، باید به همسایه‌مان برویم تا شاید کمی شیر یا شاید یک فنجان شکر قرض بگیریم،

quite often you might go round to your neighbour's house to borrow some sugar

ممکن است به خانه همسایه‌تان بروید تا مقداری شکر

or maybe something that you have ran out of maybe you need

یا شاید چیزی که دارید قرض بگیرید. تمام شده شاید شما به چیزی غیرعادی نیاز دارید،

something unusual maybe you have to borrow something very strange from your

شاید مجبور باشید چیز بسیار عجیبی را از همسایه خود قرض کنید

neighbour have you ever done that so have you ever gone round to your neighbour to

آیا تا به حال انجام داده اید، بنابراین آیا تا به حال به سراغ همسایه خود رفته اید تا

borrow something maybe some milk or maybe some sugar have you ever done that

چیزی قرض بگیرید، شاید کمی شیر یا شاید مقداری شکر آیا تا به حال این کار را انجام داده اید.

now we might have to do this later on because we have no milk mr. Steve made a

ممکن است بعداً مجبور به انجام این کار شوید زیرا ما شیر نداریم. استیو چند لحظه پیش یک

cup of coffee a few moments ago which was very

فنجان قهوه درست کرد که بسیار

delicious but unfortunately now we have no milk so I might have to go round to

خوشمزه بود، اما متأسفانه اکنون شیر نداریم، بنابراین ممکن است مجبور شوم

the neighbour's house to borrow some milk from them it's rather embarrassing

به خانه همسایه ها بروم تا از آنها شیر قرض بگیرم،

as well isn't it don't you feel embarrassed when you have to borrow

همچنین خجالت آور است، اینطور نیست. وقتی مجبورید

something from your neighbours I feel very ashamed to be honest talking of

چیزی از همسایه‌هایتان قرض بگیرید احساس خجالت می‌کنید، صادقانه بگویم شرمنده هستم

shame we went into town yesterday to have our usual Saturday meal and mr.

.

Steve well all I can say is I was very surprised by mr. Steve's table manners

استیو خوب تنها چیزی که می توانم بگویم این است که از آقای بسیار شگفت زده شدم. آداب میز استیو

would you like to see mr. Steve's table manners

دوست دارید آقای. آداب و رسوم استیو در سفره

or should I say his bad table manners so yesterday we were actually having our

یا بهتر است بگویم اخلاق بدش در سفره، دیروز ما در واقع

lovely meal in Much Wenlock and yesterday we had dumplings with stew

در Much Wenlock غذای دوست داشتنی خود را می خوردیم و دیروز پیراشکی با خورش

potatoes carrots and also cabbage so that is actually the meal we had

سیب زمینی هویج و همچنین کلم خوردیم، به طوری که در واقع غذایی که دیروز خوردیم،

yesterday doesn't it look delicious and there you can see mr. Steve eating

خوشمزه به نظر نمی رسد. و در آنجا می توانید آقا را ببینید. استیو در حال

his meal he looks as if he's really enjoying it and there he is pretending

خوردن غذا به نظر می رسد که واقعاً از آن لذت می برد و در آنجا وانمود می کند

to speak to someone so mr. Steve is going to show us his table manners oh

که با کسی صحبت می کند. استیو قرار است آداب و رسوم میز خود را به ما نشان دهد آه

dear Oh mr. Steve I can't believe mr. Steve

عزیز آه آقای. استیو باورم نمیشه آقا استیو

just put all that food in his mouth at the same time he's a little greedy

فقط آن همه غذا را در دهانش گذاشت در همان زمان که او یک

monkey aren't you mr. Steve yes you are I can see you looking at us

میمون کوچک حریص است. استیو بله تو هستی من می توانم ببینم که به ما نگاه می کنی

oh no no no Steve don't do it don't do it oh dear

اوه نه نه استیو این کار را نکن این کار را نکن آه عزیز

that's disgusting I don't know why mr. Steve has very poor table manners don't

این منزجر کننده است من نمی دانم چرا آقای. استیو آداب میز بسیار بدی دارد،

you think so there we were yesterday having our lovely meal dumplings carrots

فکر نمی‌کنید دیروز بودیم که غذای دوست‌داشتنی‌مان را خوردیم کوفته‌های هویج

creamed potatoes ah also cabbage as well so there it was yesterday's meal that we

خامه‌ای سیب‌زمینی و همچنین کلم، بنابراین غذای دیروز بود که ما خوردیم

had in which Wenlock very nice we are talking about food today McDonald's has

که در آن ونلاک خیلی خوب بود، امروز در مورد غذای مک‌دونالد صحبت می‌کنیم.

upset a lot of people today a lot of people have become angry by McDonald's

امروز بسیاری از مردم را ناراحت کرده است، بسیاری از مردم

here in the UK do you know why can you guess why put a lot of people this

در اینجا در بریتانیا توسط مک

morning were very angry they were rioting on Twitter they were complaining

دونالد عصبانی شده

on the Internet about one particular thing but what was

اند. یک چیز خاص اما

it find out later on hello also to Helena hi Helena nice to see you here as

بعداً چه چیزی را فهمیدم سلام به هلنا سلام هلنا خوشحالم که شما را اینجا

well today lovely to see you here on the live chat I have some nice words to show

می بینم و امروز هم دوست دارم شما را اینجا در چت زنده ببینم.

you here and these are all related to our behavior and they are some

رفتار و

interesting words and maybe they are words that you can relate to so

کلمات جالبی هستند و شاید کلماتی هستند که شما می توانید با آنها ارتباط برقرار کنید، بنابراین

sometimes when you hear a word sometimes you can actually relate to the word

گاهی اوقات وقتی کلمه ای را می شنوید گاهی اوقات واقعاً می توانید با آن کلمه ارتباط برقرار کنید

because maybe in the past or in the present you have or you are doing that

زیرا ممکن است در گذشته یا حال داشته باشید یا دارید انجام می دهید این

particular thing so here are some interesting words and I like these words

چیز خاص است، بنابراین در اینجا چند کلمه جالب وجود دارد و من این کلمات را دوست دارم

and some of these words are used quite often especially when we talk about

و برخی از این کلمات اغلب استفاده می شوند، به خصوص وقتی در مورد

habits or human behavior the first word is compulsion compulsion can you see the

عادات یا رفتارهای انسانی صحبت می کنیم، اولین کلمه اجبار اجبار است، می توانید

word there it is the word compulsion the action or state of forcing or being

کلمه را آنجا ببینید کلمه اجبار است عمل یا حالت اجبار یا

forced to do something so maybe you have no choice or maybe there is something

مجبور شدن به انجام کاری، بنابراین شاید چاره ای نداشته باشید یا شاید کاری وجود دارد

that you want to do that you can't stop yourself

که می خواهید انجام دهید و نمی توانید خود را

from doing so maybe you are being told you must do it or maybe your own brain

از انجام آن منصرف کنید، شاید به شما گفته شود که باید آن کار را انجام دهید یا شاید مغز

or your own mind is telling you that you have no choice so the word compulsion

خودت یا ذهن خودت بهت میگه چاره ای نداری پس کلمه اجبار

also a feeling you can't hold back so maybe a feeling that you have that you

هم احساسی هست که نمیتونی جلوشو بگیری پس شاید حسی که داری و

can't control you can't hold the feeling back it is a strong compulsion and also

نمیتونی کنترلش کنی نتونی جلوی این حس رو بگیری یک اجبار شدید و همچنین

we can describe this as an irresistible urge so when we say urge it means

می توانیم این را به عنوان یک میل مقاومت ناپذیر توصیف کنیم، بنابراین وقتی می گوییم اصرار به معنای

something that you do or you must do maybe a natural urge might be something

کاری است که شما انجام می دهید یا باید انجام دهید، شاید یک میل طبیعی ممکن است کاری باشد

that you do in nature so maybe you have the urge to find a girlfriend or a

که شما در طبیعت انجام می دهید، بنابراین ممکن است میل به پیدا کردن دوست دختر داشته باشید. یا

boyfriend so yes I suppose you could say that that is an irresistible urge you

دوست پسر پس بله فکر می کنم می توانید بگویید که این یک اصرار مقاومت ناپذیر است که

must do it or you have to do it because it feels right the action or state of

باید آن را انجام دهید یا باید آن را انجام دهید زیرا احساس درستی به نظر می رسد عمل یا حالت

forcing or being forced to do something is a compulsion compulsion I love that

اجبار یا مجبور شدن به انجام کاری یک اجبار اجباری است من آن

word another interesting word that I will show you now on your computer

کلمه را دوست دارم یک کلمه جالب دیگر که من اکنون قصد شما را روی صفحه نمایش رایانه شما نشان می

screen intention now this sounds similar to the previous word intention so when

دهد اکنون این به نظر شبیه کلمه قبلی قصد است، بنابراین وقتی

we say intention we are saying the thing you plan or aim to do the action or fact

می گوییم قصد، چیزی را می گوییم که شما برنامه ریزی می کنید یا قصد دارید عمل یا

of intending a person's plans for example a man's intention to propose so

واقعیت قصد برنامه های یک شخص را انجام دهید، به عنوان مثال قصد یک مرد برای خواستگاری بنابراین

when we say propose in this particular sentence the man is going to ask the

وقتی در این جمله خاص می گوییم خواستگاری ، مرد از

woman to marry him so maybe a man has the intention to ask his partner to

زن می خواهد که با او ازدواج کند، بنابراین شاید مردی قصد دارد از شریک زندگی خود بخواهد

marry him so your intention the thing you plan or

با او ازدواج کند، بنابراین قصد شما چیزی است که شما برنامه ریزی می کنید

the thing you aim to do it is your intention I suppose you might use the

یا چیزی که قصد انجام آن را دارید. قصد شما فکر می کنم ممکن است از کلمه رزولوشن استفاده کنید،

word resolution as well as we are now into 2020 I've just realized we are in

همانطور که ما اکنون در سال 2020 هستیم، من تازه متوجه شدم که

the future this is like science fiction this is

در آینده هستیم، این مانند یک داستان علمی تخیلی است

isn't it amazing to be living in the year 2020 where are those flying cars

، این شگفت انگیز نیست که در سال 2020 زندگی کنید. ماشین های پرنده

why aren't we all living on Mars we should be by now

چرا همه ما در مریخ زندگی نمی‌کنیم، تا به حال باید

obsession oh I think many people have this a lot of people have some sort of

وسواس داشته باشیم اوه، فکر می‌کنم بسیاری از مردم این را دارند، بسیاری از مردم نوعی

obsession the state of being unable to stop or give up doing something so

وسواس دارند، حالتی که نمی‌توانند کاری را متوقف کنند یا از انجام

something that you can't stop something that is hard to stop maybe you can't

کاری که نمی‌توانی دست کشیدن چیزی را که متوقف کردن آن سخت است متوقف کنید، شاید نتوانید

stop doing it or maybe you can't stop thinking about it

از انجام آن دست بردارید یا شاید نتوانید از فکر کردن به آن دست

a fixation that can't be controlled so when we say fixation it means something

بردارید، تثبیت کردنی که نمی توان کنترل کرد، بنابراین وقتی می گوییم تثبیت به معنای چیزی است که

you are constantly focused on in your mind so a fixation can be something that

شما مدام در ذهن خود روی آن متمرکز هستید. تثبیت می تواند چیزی باشد که

you can't stop thinking about or looking at you have a fixation it is an

شما نمی توانید از فکر کردن به آن دست بردارید یا به شما نگاه کنید یک تثبیت

obsession to be obsessed with a thing or person is an obsession so obsession is

the state of being obsessed with something you can't stop thinking about

دارید. فکر می کنم در مورد

it I suppose you could say that I am obsessed with English i am i i'm in

آن فکر می کنم می توانید بگویید که من وسواس انگلیسی دارم، من

english addict for goodness sake i can't stop talking about english i can't stop

به خاطر خدا معتاد به انگلیسی هستم، نمی توانم صحبت کردن در مورد انگلیسی را متوقف کنم، نمی توانم به

thinking about all those lovely words so yes i suppose you might say that i have

تمام آن کلمات دوست داشتنی فکر نکنم، بنابراین بله، فکر می کنم شما ممکن است بگویم که من

an english obsession i am obsessed with the English language and finally

یک وسواس انگلیسی دارم و به آن وسواس دارم زبان انگلیسی و در نهایت

another interesting word I do like to show these words from time to time

یک کلمه جالب دیگر من دوست دارم هر از گاهی این کلمات را نشان

something that catches my eye and also my ear ooh reluctant reluctant

دهم چیزی که چشمم را جلب می کند و همچنین گوشم

so if you are feeling a little reluctant yes you're right

را جلب می

I did use this word earlier so I mentioned this word earlier if you are

کند. من قبلاً به این کلمه اشاره کردم

reluctant you are unwilling or wary of doing something so to be unwilling or

اگر تمایلی به انجام کاری ندارید یا از انجام کاری محتاط هستید، بنابراین

wary of doing something maybe you have to do it but you don't really want to do

ممکن است مجبور باشید آن کار را انجام دهید اما واقعاً نمی خواهید آن را انجام دهید

it a good example of that is going back to work after your holiday most people

، یک مثال خوب از آن بازگشت به عقب است. برای کار کردن بعد از تعطیلات، اکثر مردم

feel very reluctant to go back to work or maybe if you are a student you might

احساس می کنند خیلی تمایلی به بازگشت به سر کار ندارند یا شاید اگر دانش آموز هستید ممکن است

feel reluctant to go back to school I don't blame you really so to be

احساس کنید تمایلی به بازگشت به مدرسه ندارید.

unwilling or wary of doing something to shy away from a task so if you shy away

از یک کار، بنابراین اگر از کاری دوری

from something it means you don't really want to do it you try to avoid it as

می‌کنید به این معنی است که واقعاً نمی‌خواهید آن کار را انجام دهید، سعی کنید تا جایی که می‌توانید از آن دوری کنید

best you can the feeling of reluctance is to back

، احساس بی‌میلی این است که

away or feel disinclination ah I love that word disinclination it means you

عقب‌نشینی کنید یا احساس بی‌میلی کنید آه، من آن کلمه بی‌میلی را دوست دارم، یعنی شما

don't want to do it the feeling of disinclination is the feeling of being

نمی خواهم این احساس را انجام دهم بی میلی احساس

reluctant you don't want to do it you feel as if it is something that you

بی میلی است، شما نمی خواهید آن را انجام دهید، احساس می کنید این چیزی است که

don't really want to do you feel very reluctant I don't want to do it please

واقعا نمی خواهید انجامش دهید، احساس می کنید خیلی بی میل هستید، من نمی خواهم آن را انجام دهم، لطفا

don't make me do it hello also to a man hello a man or a man

انجام ندهید من این کار را انجام می دهم سلام به یک مرد هم سلام یک مرد یا یک مرد

nice to see you here rakesh is here as well nice to see so many red

خوشحالم که شما را اینجا می بینم رکش اینجاست و همچنین خوشحالم

viewers here today where are you from my friend do you speak English well I'm not

که امروز این همه بیننده قرمز را اینجا می بینم شما از کجا هستید دوست من آیا انگلیسی را خوب صحبت می

sure if that message is for me I'm not sure

کنید مطمئن نیستم که آیا آن پیام برای من است. مطمئن نیستم

Silvia hello Sylvia mr. Duncan your lessons are wonderful you are great you

سیلویا سلام آقای سیلویا. دانکن درس های شما فوق العاده است شما عالی هستید شما

are a great teacher a big Chow from Italy and also hang cry

یک معلم بزرگ هستید یک Chow بزرگ از ایتالیا و همچنین hang cry

hello mr. Duncan yes we are all human beings we certainly are at least we try

hello mr. دانکن بله، ما همه انسان هستیم، مطمئنا هستیم، حداقل سعی

to be hello to also Irene Carmen Irene and joining my show be a

می کنیم به ایرن کارمن ایرنه نیز سلام کنیم و پیوستن به برنامه من

part of the experience of learning the English language Sylvia says Sylvia says

بخشی از تجربه یادگیری زبان انگلیسی باشد. سیلویا می گوید سیلویا می گوید

I hope mr. Steve will be here well we will have to find out now today we have

امیدوارم آقای. استیو به خوبی اینجا خواهد بود، ما امروز باید

some twiglets so we are using twiglets today which I happen to know is one of

بفهمیم که ما چند تاییگلت داریم، بنابراین امروز از پیچک هایی استفاده می کنیم که اتفاقاً می دانم یکی از آقایان است

mr. Steve's favorite snacks so I will try to tempt mr. Steve on to the live

. تنقلات مورد علاقه استیو، بنابراین من سعی خواهم کرد آقای را وسوسه کنم. استیو به

chat with some delicious twiglets that coming in a few moments also Eric is

گفتگوی زنده با چند توگوش خوشمزه که چند لحظه دیگر می آید، همچنین

here nice to see you here today so why has McDonald's made people angry here in

اریک خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم، پس چرا مک دونالد

the UK this morning many people woke up to an amazing promise apparently here in

امروز صبح مردم اینجا در بریتانیا را عصبانی کرده است، بسیاری از مردم با یک وعده شگفت انگیز از خواب بیدار شدند که ظاهراً در اینجا در اینجاست.

the UK McDonald's the famous fast food chain promised a free McMuffin have you

مک‌دونالدز زنجیره‌ای معروف فست‌فود بریتانیا وعده مک‌مافین رایگان را داده است آیا

ever tried a McMuffin a McMuffin is a little bit like a beef burger instead of

تا به حال مک‌مافین را امتحان کرده‌اید مک‌مافین به جای گوشت گاو کمی شبیه همبرگر

beef they have pork egg and also cheese as well and quite often you can only buy

گوشت گاو است.

it in the morning so there is a special promotion or was

صبح، بنابراین یک تبلیغ ویژه

there was a special promotion this morning

وجود دارد یا آیا امروز صبح یک تبلیغ ویژه

courtesy of McDonald's however so many people tried to get their free burger

از طرف مک دونالد وجود داشت، اما افراد زیادی سعی کردند برگر رایگان خود را دریافت کنند

that the whole website crashed here in the UK so unfortunately because so many

که کل وب سایت در اینجا در بریتانیا خراب شد ، بنابراین متأسفانه زیرا

people tried to get their free McMuffin from McDonald's the whole website

افراد زیادی سعی کردند مک مافین رایگان خود را دریافت کنند. از مک‌دونالد، کل وب‌سایت

crashed so there were a lot of angry people this morning complaining on

خراب شد، بنابراین افراد عصبانی زیادی امروز صبح در توییتر شکایت کردند،

Twitter because that's what people do nowadays when they feel angry about

زیرا این همان کاری است که مردم امروزه انجام می‌دهند، وقتی از چیزی عصبانی می‌شوند.

something when someone in real life upsets them what do they do they go to

زندگی واقعی آنها را ناراحت می کند. آنها

Twitter to complain I tried to order a McDonald's today because they were

برای شکایت به توییتر می روند من امروز سعی کردم یک مک دونالد سفارش بدهم زیرا مک

giving away free McMuffins but I could not get on to the website exclamation

مافین رایگان می دادند اما من نتوانستم به علامت تعجب وب سایت برسم،

mark so a lot of people were very angry this morning because they wanted their

بنابراین بسیاری از مردم امروز صبح بسیار عصبانی بودند.

free burger they wanted their free McMuffin unfortunately they could not

آنها برگر رایگان خود را می خواستند آنها مک مافین رایگان خود را می خواستند متأسفانه نتوانستند

get it Pedro Pedro is here that's my special greeting for Pedro I will do

آن را دریافت کنند پدرو پدرو اینجاست که تبریک ویژه من برای پدرو است.

this from now on every time Pedro comes on hello Pedro nice to see you here

hello Pedro will give you a big happy cheer Hawaii

با خوشحالی بزرگ هاوایی

hello also to wring sack nice to see you here thanks for your lovely comments by

سلام همچنین به کیسه شلیک می کنم خوشحالم که شما را اینجا می بینم با تشکر از نظرات زیبای شما

the way as well mr. Bruno also blue one is here hello blue blue one I hope

در ضمن آقای. برونو نیز آبی اینجاست سلام آبی آبی، امیدوارم حالت

you're okay and now we are up to date with the live stream so shall we try

خوب باشد و اکنون ما با پخش زنده به روز هستیم، پس

shall we have a go I'm now going to try and get mr. Steve to come into the

باید تلاش کنیم، حالا سعی می‌کنم تا آقای را دریافت کنم. استیو به

studio but I have to do something very special

استودیو می آید اما من باید کار بسیار ویژه ای انجام دهم

because mr. Steve is a shy person you might not realize this you might not

زیرا آقای. استیو یک فرد خجالتی است که ممکن است متوجه این موضوع نشوید، حتی ممکن است

even think that Steve is shy because Steve always appears to be very

فکر نکنید که استیو خجالتی است زیرا استیو همیشه بسیار با اعتماد به نفس به نظر می رسد،

confident but you might not realize since he was a child

اما ممکن است متوجه نشوید که از کودکی

Steve has been a very shy person so the only way I can get mr. Steve to appear

استیو فرد بسیار خجالتی بوده است، بنابراین تنها راهی که می توانم دریافت آقای ظاهر شدن استیو

is to lure him I have to tempt him with one of his favorite snacks so today what

برای فریب دادن اوست. من باید او را با یکی از تنقلات مورد علاقه اش وسوسه کنم، پس امروز چه

do I have today oh look I have one of mr. Steve's favorite snacks we have a

چیزی دارم اوه نگاه کنید، من یکی از آقایان را دارم . تنقلات مورد علاقه استیو ما یک

plate of twiglets so you can see on the plate here there are some twig lips to

بشقاب ترکه داریم، بنابراین می‌توانید روی بشقاب ببینید که در اینجا لب‌های

be honest with you I don't like twiglets I think they are disgusting however mr.

شاخه‌ای وجود دارد.

Steve loves the taste of twiglets I wonder if he likes the smell so I will

استیو طعم شاخه ها را دوست دارد، من نمی دانم که آیا او بوی آن را دوست دارد، بنابراین من

try now to attract mr. Steve and could you please shout mr. Steve come on to

اکنون سعی می کنم آقای را جذب کنم. استیو و آیا می توانید لطفا آقای فریاد بزنید. استیو

the live chat please we are missing you so I will stand here and I will try to

به چت زنده بیا لطفا ما دلتنگت هستیم پس من اینجا می ایستم و سعی می کنم

tempt mr. Steve Shh don't say anything okay she could be

آقای را وسوسه کنم. استیو هه هیچی نگو باشه میتونه

very quiet

خیلی ساکت باشه

we've got me again I've got him again well then one of my

ما دوباره گرفتمش من دوباره اونو خوب گرفتم بعد یکی از

favorite snacks yes and says oh oh tonight I'm very caught more oh well you

تنقلات مورد علاقه من بله و میگه آه اوه امشب من خیلی گرفتارم اوه خوب شما

can have more later Steve I love to a glitz mr. Duncan I love Twix Oh am i

میتوانید بیشتر بخورید بعداً استیو من عاشق یک آقای گلیتز هستم. دانکن من عاشق Twix هستم اوه آیا

alive again yeah we are on live you don't have to shout in my ear first you

دوباره زنده هستم بله ما در حال پخش زنده هستیم شما لازم نیست اول در گوش من فریاد بزنید می

know do you realize I'm actually going deaf in this year

دانید آیا متوجه می شوید که من واقعاً در این سال ناشنوا می شوم

hello everybody from he does this is it twice he's done this now I said I'm out

سلام همه از او این کار را انجام می دهد این است که دو بار انجام داده است این حالا من گفتم که

in the garden I haven't got time to come onto the live stream but then he tempts

در باغ هستم و وقت ندارم وارد استریم زنده شوم اما بعد او

me with one of my favorite snacks interestingly enough do people know what

مرا با یکی از تنقلات مورد علاقه ام وسوسه می کند به اندازه کافی جالب است آیا مردم می دانند که

twiglets are I'm sure they do a twiglet no are they available I'd like

شاخه های کوچک چیست من مطمئن هستم که آنها یک شاخه کوچک می کنند نه، آنها در دسترس هستند، می خواهم

to know if twiglets I'll let me just show one well I can show them close-up

بدانم اگر شاخه هایی وجود دارند، به من اجازه می دهم فقط یکی از آنها را خوب نشان دهم، می توانم همان جا از نزدیک

Steve right there I've got I've got I've got a whole look at this so it's so

استیو را به آنها نشان دهم. پس

these are twiglets hmm do you have twiglets in your country

اینها شلوارهایی هستند، مم، آیا شما در کشور خود شاخه هایی دارید،

they are savory snacks but to be honest with you I don't like them Steve I don't

آنها تنقلات خوش طعمی هستند، اما صادقانه بگویم، من آنها را دوست ندارم استیو، من آنها را

like twiglets they're discuss their home either made of wholemeal wheat hmm and

دوست ندارم.

that Brown coating that you can see is yeast extract it looks disgusting it

پوششی که می توانید ببینید عصاره مخمر است، به نظر منزجر کننده است،

they're quite salted it's yeast extract so if you know if you have something

آنها کاملاً نمکی هستند، عصاره مخمر است، بنابراین اگر می دانید که آیا چیزی

called Marmite in your country that's a yeast extract and it's quite a it's got

به نام دارید مارمیت در کشور شما که یک عصاره مخمر است و

a distinctive flavour to it is quite savory salty no sugar in there at all

کاملاً طعمی متمایز دارد و کاملاً شور است و اصلاً شکر در آن وجود ندارد

they're quite if you want to eat something if you like eating snacks then

I think they're probably healthier than crisps okay because their whole meal so

. احتمالاً سالم‌تر از چیپس‌ها خوب است، زیرا کل وعده غذایی

which means you get all the fine from the wheat but they're also very

آن‌ها به این معنی است که از گندم همه چیز را دریافت می‌کنید ، اما آن‌ها همچنین بسیار

salty so they're probably not good for you from that point of view and the

شور هستند، بنابراین احتمالاً از این نظر برای شما خوب نیستند و

Marmite of course has got lots of B vitamins in it vitamin B in it so I

البته Marmite مقدار زیادی از آن دارد. ویتامین‌های B موجود در آن ویتامین B موجود در آن است، بنابراین

think they're of the snacks that are available they are probably the most

فکر می‌کنم آنها از میان وعده‌هایی هستند که در دسترس هستند.

healthy it's now straight now I would never think that anyway do you have

twiglets yes in your country when we grew up they used to be much longer than

خیلی طولانی تر از

that they used to be about that long yes but they've they've shortened them over

آن چیزی که قبلا طول می کشید بله، اما آنها آنها را در طول سال ها کوتاه کرده اند.

the years you know what that that is a story of my life they're very crunchy

everything in my young life was much longer than it is now well one thing

از آن در حال حاضر خوب یک چیز است

that's got bigger as you got older mr. Duncan is your ego that's got bigger and

که بزرگتر به عنوان y آقا بزرگ شدی دانکن ایگوی شماست که بزرگتر و

bigger everything else is shrunk but your egos

بزرگتر می شود همه چیز دیگر کوچک می شود اما منیت شما

got bigger and bigger ah I'm being attacked by mr. Steve only

بزرگتر و بزرگتر می شود آه من توسط آقای مورد حمله قرار می گیرم. استیو فقط

in a friendly manner so this morning Steve something very curious happened go

به صورت دوستانه، بنابراین امروز صبح استیو یک اتفاق بسیار کنجکاو رخ داده است ادامه دهید

on something very curious happened this morning here in the UK

یک اتفاق بسیار کنجکاو امروز صبح اینجا در انگلستان رخ داد

McDonald's decided to give one free m'q McMuffin have you ever tried a McMuffin

مک دونالد تصمیم گرفت یک مک مافین رایگان بدهد آیا تا به حال یک مک مافین را امتحان کرده اید

I think I did once so that there were there pork

فکر می کنم یک بار انجام دادم تا آنجا آیا گوشت خوک وجود دارد،

so it's either bacon or actual pork I'm not sure if it's actual pork because it

بنابراین یا بیکن یا گوشت خوک واقعی است، من مطمئن نیستم که گوشت خوک واقعی است یا نه، زیرا در نهایت

is McDonald's after all but there's cheese and also one of those rubber eggs

مک دونالد است، اما پنیر و همچنین یکی از آن تخم مرغ های لاستیکی وجود دارد،

oh I see so it's like it's like a sort of an English breakfast on a muffin it

اوه من می بینم، بنابراین مانند یک صبحانه انگلیسی است. یک کلوچه

is a bit like an English breakfast on a muffin but McDonald's this morning

کمی شبیه یک صبحانه انگلیسی روی یک کلوچه است، اما مک‌دونالدز امروز صبح

decided to give a McMuffin to everyone who wanted to have one what free yes can

تصمیم گرفت به همه کسانی که می‌خواهند یک مک مافین را داشته باشند، یک مک مافین بدهد، بله،

you imagine the chaos they must have had a lot left over from Christmas they

می‌توانید تصور کنید که هرج و مرجی که باید از کریسمس باقی مانده باشد را تصور کنید

didn't have any left over in fact they didn't have many customers because their

. چیزی باقی نمانده است در واقع آنها مشتریان زیادی نداشتند زیرا وب سایت آنها از کار افتاده است

website crashed so all of their websites across the country for each shop or I

بنابراین تمام وب سایت های آنها در سراسر کشور برای هر فروشگاه یا من

think actually it's a it's a main website and then of course you can

فکر می کنم در واقع این یک وب سایت اصلی است و البته می

actually contact your local franchise that's always the interest

توانید با سایت خود تماس بگیرید. حق رای cal که همیشه

thing about McDonald's you always think that McDonald's is one company that owns

مورد علاقه مک دونالد است شما همیشه فکر می کنید که مک دونالد شرکتی است که

all the restaurants but did you know that actually they're not so you can

همه رستوران ها را در اختیار دارد، اما آیا می دانستید که آنها واقعا اینطور نیستند تا بتوانید

actually run your own McDonald's so what home choice yes it it's a franchise

در واقع مک دونالدز خود را اداره کنید.

sorry buddy you're going to say that had you already said it no it's a franchise

رفیق، شما می خواهید بگویید که اگر قبلاً گفته بودید نه، این یک حق رای دادن است

as choice so franchise you actually buy something or you buy a part of something

به عنوان انتخاب، بنابراین حق رای دادن در واقع چیزی را می خرید یا بخشی از چیزی را می خرید

that belongs to someone else and then you run it you operate it as if it's

که به شخص دیگری تعلق دارد و سپس آن را اجرا می کنید، طوری کار می کنید که انگار

yours you buy the rights to to run the business yes yes in that particular

مال شماست. حقوق اداره کسب و کار را بخرید بله بله در آن

place and then McDonald's will sell all of the food to you so you actually buy

مکان خاص و سپس مک دونالد تمام غذا را به شما می فروشد بنابراین شما در

the food from McDonald's so all the ingredients all the rubber eggs and the

واقع غذا را از مک دونالد خریداری کنید تا تمام مواد تشکیل دهنده همه تخم مرغ های لاستیکی

the meat can you see there I'm using inverted commas so we don't want to

و گوشت را در آنجا ببینید. من از کاماهای معکوس استفاده می کنم، بنابراین ما نمی خواهیم

disparage we don't want to disparage mr. Duncan disparage what well we do you

اهانت کنیم، ما نمی خواهیم mr را تحقیر کنیم. دانکن به خوبی می

know they are probably a legitimate company selling very fine food we don't

دانیم که آنها احتمالاً یک شرکت قانونی هستند که غذاهای بسیار عالی می فروشند، ما نمی

want to you know get ourselves into a situation where we could be prosecuted

خواهیم بدانیم خودمان را در موقعیتی قرار دهیم که می توانیم به خاطر افترا تحت پیگرد قانونی قرار

for defamation what are we gonna say then for defaming

بگیریم

the reputation of McDonald's who make very fine food sorry

. کسانی که غذاهای بسیار عالی درست می کنند

why'd you it sounds that this is one long advert for McDonald's

متاسفم چرا به نظر می رسد که این یک تبلیغ طولانی برای مک دونالد

well it is it really we're not exactly being very flattering ah but anyway

است و این واقعاً ما خیلی چاپلوس نیستیم آه، اما به هر حال

that's what happened this morning so a lot of people took to Twitter they went

امروز صبح این اتفاق افتاد بنابراین بسیاری از مردم به توییتر رفتند.

onto Twitter and they were all complaining to McDonald's that about the

به توییتر رفتند و همه آنها به مک دونالد شکایت داشتند که به خاطر این

fact that they they couldn't get their free McMuffin

واقعیت که آنها نمی توانند مک مافین رایگان خود را دریافت کنند،

I'm sure they'll survive and it's all over the world are just in the UK no

مطمئن هستم که آنها زنده می مانند و در سراسر جهان فقط در بریتانیا هستند نه

just in the UK in the UK right they're eating right is it is a special

فقط در انگلیس در درست است که آنها درست غذا می خورند این یک تبلیغ ویژه است

promotion because I think that what they've done is they've extended their

زیرا من فکر می کنم کاری که آنها انجام داده اند این است که زمان صبحانه خود را طولانی کرده اند

breakfast time so it used to be 10:30 okay and the breakfasts at McDonald's

به طوری که قبلا ساعت 10:30 خوب بود و صبحانه های مک دونالد به

ended but now they've extended it to 11 o'clock we don't have a power mirror

پایان رسید اما اکنون آنها انجام داده اند. آن را به ساعت 11 تمدید کردیم یک آینه

says do we have a McDonald's and Much Wenlock know we'd

برقی داشته باشید می‌گوید آیا مک‌دونالد داریم و ماچ ونلاک می‌دانیم که ما

the nearest one probably about 10 kilometers away I would say I must say

نزدیک‌ترین آن‌ها را احتمالاً حدود 10 کیلومتر دورتر خواهیم داشت، باید بگویم

we are doing a lot of advertising for McDonald's today

که ما امروز تبلیغات زیادی برای مک‌دونالد انجام

so hello McDonald's if you're watching if maybe Ronald is watching hello Ronald

می‌دهیم، اگر تماشا می‌کنید، سلام مک‌دونالدز شاید رونالد در حال تماشای سلام

the clown so Lilia says here I've always imagined

رونالد دلقک است، بنابراین لیلیا می گوید اینجا من همیشه آقای را تصور می کردم

mr. Steve to be taller and mr. Duncan to be shorter so curious well it's the way

. استیو بلندتر باشد و آقای. دانکن کوتاه‌تر است، خیلی کنجکاو است که

mr. Duncan has the camera angled he's making me look short because he thinks

آقای. دانکن دوربین را زاویه داده است او مرا کوتاه نشان می‌دهد چون فکر می‌کند

it's funny he's got high heels shoes on I haven't stiletto heels about that tall

خنده‌دار است او کفش‌های پاشنه بلند دارد من کفش‌های پاشنه بلند

I'm wearing my car and wearing my flat slippers I'm just in bare feet bare feet

ندارم، ماشینم را می‌پوشم و دمپایی‌های تختم را می‌پوشم، فقط پاهای برهنه هستم.

well I've got no shoes on I thought I thought for a moment there

خوب من هیچ کفشی به پا ندارم فکر کردم برای لحظه ای فکر کردم که

he was gonna tell me you'd had some weird surgery so I think I'm gonna wear

او می خواهد به من بگوید که شما یک عمل جراحی عجیب و غریب انجام داده اید، بنابراین فکر می کنم

of my normal shoes in future so that I don't look so short well as we explained

در آینده کفش های معمولی خود را بپوشم تا اینطور به نظر نرسم خلاصه خوب همانطور که

in the last episode mm-hm I am actually about five nine so mr.

در قسمت آخر mm-hm توضیح دادیم من در واقع حدود پنج نه هستم پس آقای.

Duncan is standing on your toes did you see what Steve I do that all the time

دانکن روی انگشتان پاهایت ایستاده است، دیدی استیو من چه می‌کنم که مدام

press one of these buttons mr. Duncan I tell you what let's pretend that we're

یکی از این دکمه‌ها را فشار می‌دهی. دانکن من به شما می گویم چه چیزی بیایید وانمود کنیم که ما می

going because I did this earlier and a lot of people got angry so we're going

رویم زیرا من این کار را قبلا انجام دادم و بسیاری از مردم عصبانی شدند بنابراین ما

now so thanks for watching everyone and we'll see you soon bye

اکنون می رویم بنابراین از اینکه همه را تماشا کردید متشکرم و به زودی شما را می بینیم خداحافظ

not really we're not really going you're annoying

نه واقعاً ما واقعاً نیستیم شما

people mister don't why you did that because I'm Friday I've had a couple of

مردم را آزار می دهید آقا چرا این کار را نکردید چون من جمعه هستم چند

people complain that the live stream is too long mm-hmm yes they're saying it's

نفر شکایت داشتند که پخش زنده خیلی طولانی است.

not looking right you know we need to be more there we go so you used to be able

باید بیشتر آنجا

to see you know you need to see a bit of my shirt and my collar so this is what

باشیم تا بتوانی ببینی می‌دانی که باید کمی از پیراهن و یقه‌ام را ببینی، بنابراین

it looks like this is I'm now getting an idea of what mr. Steve feels when he's

این چیزی است که به نظر می‌رسد . استیو وقتی پخش زنده را انجام می دهد احساس می کند،

doing the livestream so now you're me and I'm mr. Steve the camera is angled

بنابراین اکنون شما من هستید و من آقای. استیو دوربین به گونه‌ای زاویه‌دار است

so that he looks taller it's it's an optical illusion the camera isn't face

که بلندتر به نظر می‌رسد، این یک توهم نوری است که دوربین رو

on to us it's at an angle so it makes it makes mr. Duncan look taller than me

به روی ما نیست، آن را در زاویه قرار داده است، بنابراین باعث می‌شود که آقای. دانکن از من بلندتر به نظر می رسد

well he is taller than me because you are about 511 are you something like

خوب او از من بلندتر است زیرا شما حدود 511 سال دارید آیا شما چیزی شبیه به

that I'm just over I'm over 6 foot 6 foot

آن هستید من بیش از 6 فوت و 6 فوت

well I which is way over average for 400 people in the UK so I am very tall yes I

هستم خوب من که برای 400 نفر در انگلستان بسیار بالاتر از میانگین است . خیلی قد بله

don't know what that is in centimeters I'll have to invert we don't care we

نمی دانم چه چیزی بر حسب سانتی متر است باید معکوس کنم مهم نیست ما

don't use centimeters in the UK I'm about 183 184 about 100 I'm about 184

از سانتی متر در انگلستان استفاده نمی کنیم من حدود 183 184 حدود 100 هستم من حدود 184 هستم

Centron 84 cent are you bright ok roughly yes that's just over six foot

Centron 84 cent شما خیلی خوب هستید تقریباً بله این کمی بیشتر از شش فوت

six foot so if if I am and I'm about three inches shorter than you so let's

شش فوت است، بنابراین اگر من هستم و حدود سه اینچ از شما کوتاهتر هستم، پس

take nine centimeters off that so what were you do you say you were 180 what

بیایید 9 سانتی متر از آن فاصله بگیریم که پس شما چه کار می کردید، می گویید که 180 ساله بودید و

183 so I'm probably about a hundred and seventy four or five centimetres and

183 پس من هستم احتمالاً حدود صد و هفتاد و چهار یا پنج سانتی‌متر و

that's the truth you wish something like that it was so funny the other day we

این حقیقتی است که شما آرزو می‌کنید روزی که

went to this dinner party with Steve's for how it was so fun I was the tallest

با استیو به این مهمانی شام رفتیم خیلی خنده‌دار بود، زیرا چقدر سرگرم‌کننده بود من بلندقدترین

person there I was like it was like being in the land of the ump Olympus on

فرد آنجا بودم که شبیه آن بودم. مثل این بود که در سرزمین Ump Olympus در

Willy Wonka I felt like Willy Wonka surrounded by Ollie's and Palumbo's and

Willy Wonka بودم، احساس می کردم ویلی ونکا توسط Ollie و Palumbo احاطه شده است.

it was actually Steve and his family

لی استیو و خانواده‌اش

so disingenuous mr. Duncan so disingenuous you expect me to come on

آقای خیلی بی‌صادق. دانکن آنقدر بی‌صادق است که انتظار دارید من در

these live streams then you insult me and my family I'm not insulting I'm just

این پخش‌های زنده بیایم، سپس به من و خانواده‌ام توهین می‌کنید، من توهین نمی‌کنم، فقط

stating a fact yes but you're doing it in an insulting and disingenuous manner

یک واقعیت را بیان می‌کنم بله، اما شما این کار را به شیوه‌ای توهین‌آمیز و غیرصادقانه انجام

you know a lot of people in the UK last week we're feeling really upset and sad

می‌دهید، شما افراد زیادی را می‌شناسید. در انگلستان هفته گذشته ما واقعاً ناراحت و غمگین شدیم

do you know why they couldn't face the thought of me not being on the

آیا می دانید چرا آنها نتوانستند با این فکر که من

livestreams after today I'm not sure about that in fact they were they were

بعد از امروز در پخش زنده حضور ندارم روبرو شوند. مطمئن نیستم که در واقع آنها

feeling sad because they had to go back to work so today we're going to look at

احساس غمگینی می کردند زیرا آنها مجبور شدم به سر کار برگردم، بنابراین امروز می خواهیم به چیزهایی نگاه کنیم

things UK people say when returning to work after Christmas are these going to

که مردم بریتانیا هنگام بازگشت به سر کار بعد از کریسمس می گویند، آیا این

include rude things no what how can rude things be in there because

موارد شامل موارد بی ادبانه می شود، نه اینکه چگونه چیزهای بی ادبانه در آنجا وجود دارد زیرا

when you go back to work yeah I do mean swearing yes so this is apart from

وقتی به سر کار برمی گردی بله من یعنی فحش دادن بله، پس این جدا از

swearing as it there was no swearing in this I promise there is no swearing we

فحش دادن است، چون هیچ قسمی وجود ندارد، قول می‌دهم فحشی وجود نداشته

might say bloody hell now and again but other than that that is it yes Pedro I'm

باشد، ممکن است بگوییم جهنم خونین هر چند وقت یکبار، اما غیر از این است، بله، پدرو من

going to put some Pedro says why don't you add trick inside your shoes yes

می‌خواهم برخی از پدرو بگویم. چرا ترفند داخل کفشت اضافه نمیکنی بله

that's it I could put well I haven't got any shoes on so I could put some shoes

همین بود که میتونستم خوب بذارم هیچ کفشی نپوشم تا بتوانم چند کفش

on and then put like a what would you call it well if you put something inside

بپوشم و بعد مثل یک کفش بپوشم که به آن می گویی خوب اگر چیزی

you shame maybe why they call them lifts lifts I'm going to put a lift inside my

درونت بگذاری شرمنده شاید چرا به آنها می گویند بالابر بالابر من می خواهم یک بالابر داخل کفشم بگذارم

shoes I think you might need a an elevator to come up to my height maybe

فکر می‌کنم ممکن است برای رسیدن به ارتفاع من به آسانسوری نیاز داشته باشید، شاید

you could have a little elevator or maybe a little ramp you can stand on or

می‌توانید یک آسانسور کوچک یا شاید یک سطح شیبدار کوچک داشته باشید که بتوانید روی آن بایستید یا

maybe a little piece of wood so you know we can actually have you standing on

شاید یک تکه چوب کوچک، بنابراین می‌دانید که می‌توانیم شما را روی

something to make you you you the same height as me thank you Tom ik I've got

چیزی بسازید. تو هم قد من هستی متشکرم تام ik من

people there supporting me saying that you shouldn't be it is unacceptable

افرادی دارم که از من حمایت می کنند و می گویند که نباید باشی این غیرقابل قبول است.

knock it off in somebody which is a that that's a very good phrase for you to

know knock it off they've been stop it stop doing it or if

آنها متوقف شده اند این کار را متوقف کنید یا اگر

you knock somebody up which is a different phrase altogether if you if

کسی را کوبیدید که کلاً یک عبارت متفاوت است اگر

you say to somebody if a woman's been knocked up it means that she's been made

به کسی بگویید اگر زنی کوبیده شده است به این معنی است که او باردار شده است.

pregnant if you knock somebody up you means you make a woman pregnant so don't

یک زن را باردار کنید، بنابراین

go getting knock it off and knock it up if you knock a woman herbalist it means

آن را از دست ندهید و اگر دارید آن را از بین ببرید تو یک زن گیاهپزشک را کتک بزنی به این معنی است

you get her pregnant but you didn't intend to yes is wildly so quite often

که او را باردار می‌کنی اما قصد نداشتی بله، خیلی وقت‌ها

oh my girlfriend said I've knocked her up it means I've got a pregnant although

اوه دوست دخترم می‌گوید من او را کتک زده‌ام این بدان معناست که من باردار

I don't have to worry about that because I've been I've been done by the vet I

شده‌ام، اگرچه لازم نیست نگران باشم. در مورد آن چون من کار کرده ام توسط دامپزشک کارم را انجام داده ام

went to the vet and he did me do you know what the vet did Yohan let's just

به دامپزشک رفتم و او مرا انجام داد آیا می دانید دامپزشک چه کار کرد یوهان بیایید

say he used a very large knife and a very big bucket hello Oleg's here and

بگوییم او از یک چاقوی بسیار بزرگ و یک سطل بسیار بزرگ استفاده کرد سلام اولگ اینجاست و

don't say you've knocked somebody out because that if you knock somebody out

نگویید کسی را ناک اوت کرده اید زیرا اگر کسی را ناک اوت

it means you've punched them yes and they've fallen unconscious so well look

کردید به این معنی است که او را مشت کرده اید و او بیهوش شده است خیلی خوب ببینید

we've got three uses of a word they knock in it yes thanks to tommix so you

ما سه استفاده از یک کلمه داریم که آنها در آن ناک اوت می کنند بله به لطف آن تامیکس تا بتوانی کسی را از پا در بیاوری تا باردارش کنی، می‌توانی آن را از پا در بیاوری

can knock someone up to get them pregnant you can knock it off which Ben

که بن دیگر

stop doing it hey kids stop making that noise I've

این کار را انجام نمی‌دهد هی بچه‌ها آن صدا را متوقف

told you already knock it off and also you can what was

the other one knock it down not out is on a Friday night when Steve and myself

کن. در یک شب جمعه است که من و استیو

we normally have our Friday night raow and normally the furniture is being

ما معمولاً شب جمعه خودمان را می خوریم و معمولاً

thrown all over the place and maybe one or two punches but of course as I always

اثاثیه همه جا پرت می شود. مکان و شاید یک یا دو مشت اما البته همانطور که

say to mr. Steve I always say not the face you can you can get anywhere else

همیشه به آقای. استیو من همیشه می گویم نه چهره ای که می توانی در هر جای دیگری به دست بیاوری

but not the face because this is my livelihood this is my twinkle this face

اما نه چهره را چون این امرار معاش من است این چشمک من است این چهره

you can't harm this Algren Julie you've commented that they remember the days

تو نمی توانی به این آلگرن جولی آسیب برسانی. تو نظر دادی که آنها روزهایی را به یاد می آورند

when I used to have my own chair my own area to sit in no and those days have

که من صندلی خودم را داشته باشم منطقه خودم برای نشستن نه و آن روزها

gone mm-hmm getting lazy oh yes Stalin will lift special shoes as palomero as

رفته اند، اوه بله، استالین کفش های مخصوص را بلند می کند به عنوان پالومرو و

well he was very small and also Berlusconi apparently wears them as well

همچنین او بسیار کوچک بود و همچنین ظاهراً برلوسکونی آنها را می پوشد.

somebody's commented on that account remotely Luciano

has said that Berlusconi there must be a death must be in Italy uses lifts in his

لوسیانو گفته است که برلوسکونی حتماً باید در ایتالیا یک مرگ وجود داشته باشد از بالابر در

shoes but build Ascona is the famous president president president berlusconi

کفش‌هایش استفاده می‌کند اما بساز آسکونا رئیس‌جمهور معروف است رئیس‌جمهور رئیس‌جمهور برلوسکونی

he likes to have his private parties doesn't he I don't know much about I

او دوست دارد مهمانی‌های خصوصی‌اش را برگزار کند، نه من چیز زیادی درباره آن

mean I know he's a controversial figure he he is that's our lots of leaders

نمی‌دانم می دانم که او شخصیتی بحث برانگیز است او است که بسیاری از رهبران ما

around the world that dark but long path Berlusconi used to have those parties he

در سرتاسر جهان هستند که مسیر تاریک اما طولانی برلوسکونی از آن احزاب استفاده

would have fight all of the big leaders and and famous people to his special

می کرد که با همه رهبران بزرگ و افراد مشهور در مهمانی های خاص خود مبارزه می کرد

parties unfortunately we were never invited I'm afraid we're not important

، متأسفانه ما موفق شدیم. من هرگز دعوت نکردم، می ترسم که ما به اندازه کافی مهم نیستیم،

enough so what do people say in the UK after they return to work after

بنابراین مردم در بریتانیا پس از بازگشت به کار بعد از

Christmas what do they say do they say things or maybe they say nothing in

کریسمس چه می گویند.

which case this is going to be a very short feature I wonder what people say

ویژگی بسیار کوتاه من تعجب می کنم که مردم

when they go back to I used I it is this what what do you say to yourself or what

وقتی به سر کار بر می گردند چه می گویند من استفاده کردم.

do you say to coworkers yes I know anything really anything you say after

returning to work after after a break what would you say mr. Duncan if you

می گویید آقای دانکن اگر

were now returning after a break at mind you didn't really have a break over

حالا بعد از یک استراحت ذهنی برمی گشتی، واقعاً در طول

Christmas mr. Duncan never takes holidays he's always working I know I'm

کریسمس استراحتی نداشتی. دانکن هرگز تعطیلات نمی‌گیرد او همیشه کار می‌کند می‌دانم که من

always working even on New Year's Day on New Year's Day I was here live with mr.

همیشه کار می‌کنم حتی در روز سال نو در روز سال نو.

Steve on New Year's Day and also the day after Christmas we did a live stream we

استیو در روز سال نو و همچنین روز بعد از کریسمس ما یک استریم زنده انجام دادیم

are always here well that's because I mean I'm an English addict you see I

، ما همیشه اینجا هستیم، به این دلیل است که منظورم این است که من یک معتاد انگلیسی هستم، می بینید، من

can't stop it I love English so much he is he is an e is an English addict

نمی توانم جلوی آن را بگیرم من انگلیسی را خیلی دوست دارم او یک e خودش یک معتاد

himself he's called his channel now English addict and he is the biggest

انگلیسی است و اکنون به کانالش معتاد انگلیسی می گویند و او بزرگترین

addict of all and soon there will be a website so again things UK people say

معتاد از همه است و به زودی یک وب سایت ایجاد خواهد شد، بنابراین باز هم چیزهایی که مردم بریتانیا

when returning to work after Christmas this is something that I might say so

هنگام بازگشت به کار بعد از کریسمس می گویند، این چیزی است که من می توانم بگویم پس

you were right there Steve so this might go this might be something

حق با شما بود. استیو پس این ممکن است ادامه یابد این ممکن است چیزی باشد که

what day is it what day is it yes you get very confused after the Christmas

چه روزی است چه روزی است بله شما بعد از تعطیلات کریسمس بسیار گیج می شوید

holidays we all do here because Christmas day is always on a different

که همه ما اینجا انجام می دهیم زیرا روز کریسمس همیشه در یک

day of the week every year because of the way the calendars are organized and

روز متفاوت از هفته هر سال است به دلیل روش تقویم‌ها سازماندهی شده‌اند و

so and so is Easter for that matter and so when you get you because you a lot of

عید پاک هم همینطور است و بنابراین وقتی شما را دریافت می‌کنید، چون بسیاری از

people take a lot of time off at work over Christmas you you forget what day

مردم در کریسمس زمان زیادی را در محل کار خود مرخصی می‌دهند، فراموش می‌کنید چه

it is and in fact we forgot it was Saturday the week before last and we

روزی است و در واقع ما فراموش کرده‌ایم که شنبه بود. هفته قبل از گذشته و ما

forgot to go and fetch our bread because Christmas day was on the Wednesday and

فراموش کرده بودیم که برویم و بریم نان خود را بپزید زیرا روز کریسمس چهارشنبه بود

then we always collect our weekly bread on a Saturday and of course we forgot

و ما همیشه نان هفتگی خود را در روز شنبه جمع آوری می کنیم و البته فراموش کرده ایم

because it didn't feel like a Saturday so yes you get confused about and the

زیرا احساس شنبه نداشت بنابراین بله شما در مورد تاریخ و تاریخ چند بار گیج می شوید.

date how many times does it take for you to when you're writing the date down for

برای شما وقتی

the first time in the in the new year and how many times does it take before

برای اولین بار در سال جدید تاریخ را می نویسید و چند بار طول می کشد تا

you stop putting last year's year down so I've got to remember to put 2020 in

سال گذشته را یادداشت نکنید، بنابراین باید به یاد داشته باشم که سال 2020 را در سال

my 2019 and a lot of the time it takes several weeks to remember to do that I'm

2019 قرار دهم و بسیاری از اوقات چندین هفته طول می کشد تا انجام آن را به خاطر بسپارید،

glad you haven't spoiled anything that I'm about to tell you so there's the

خوشحالم که چیزی را که می خواهم به شما بگویم خراب نکرده اید، بنابراین اولین مورد وجود دارد،

first one so after a holiday after a break when you return to work especially

بنابراین بعد از تعطیلات بعد از استراحت، وقتی به سر کار برگشتید، به خصوص

after the Christmas holiday because it's a very long break and people just sit

بعد از تعطیلات کریسمس، چون یک استراحت بسیار طولانی است و مردم فقط

around eating and drinking so they might ask what day is it I don't know what day

می‌نشینند و می‌نوشند تا

it is another one oh yes I think mr. Steve will understand this one I can't

بپرسند چه روزی است. استیو این را درک خواهد کرد. من نمی

remember my computer password yes and of course a lot of people don't just have

توانم رمز عبور کامپیوترم را به خاطر بسپارم بله و البته بسیاری از مردم فقط

when you go to work you haven't just got one password you've got probably one to

وقتی سر کار می روید شما فقط یک رمز عبور دریافت نکرده اند و احتمالاً یک رمز عبور برای

get in the into the computer and then probably several to get into various

ورود به آن دارید. رایانه و سپس احتمالاً چندین مورد برای ورود به

other parts of the organization or different apps so versus their own so

بخش‌های مختلف سازمان یا برنامه‌های مختلف، در مقایسه با خودشان،

this is you've written them down so this is so this is so this is all you've

بنابراین شما آنها را یادداشت کرده‌اید

stopped so this is something that might have

پس ممکن است

if you are going back to work and you use a computer in your office and you

اگر به سر کار خود برگردید و از رایانه ای در دفتر خود استفاده می کنید و

have to enter a password so some people forget their password because they've

باید رمز عبور را وارد کنید تا برخی از افراد رمز عبور خود را فراموش کنند، زیرا

well they've had so much to eat and drink that their brain cells have all

آنقدر خوب بوده اند که برای خوردن و نوشیدن زیاد بوده اند که سلول های مغزشان دارند. همه

died in fact I had to do something briefly on Thursday for work and I had

مردند در واقع من مجبور شدم روز پنجشنبه برای کار برای مدت کوتاهی کاری انجام دهم و

to go into my computer I wasn't officially supposed to be at work but I

باید وارد کامپیوترم می شدم، قرار نبود رسمی سر کار باشم اما

did do some work on Thursday and less than two weeks and I went to open the

پنج شنبه و کمتر از دو هفته یکسری کار انجام دادم و رفتم باز کنم

computer and I had forgotten the password to actually look it up because

کامپیوتر و من رمز عبور را فراموش کرده بودیم تا در واقع آن را جستجو کنم زیرا

if you make three or four attempts it locks you out which is very annoying ok

اگر شما سه یا چهار بار تلاش کنید که شما را قفل می کند که بسیار آزاردهنده است، خوب،

this is the one that you just mentioned so thanks for ruining this oh I keep

این همان چیزی است که شما به آن اشاره کردید، پس متشکرم که این را خراب کردید، اوه من

writing 2019 instead of 2020 or 2022 that is something that happens

به جای 2020 یا 2022 به نوشتن 2019 ادامه می دهم، این چیزی است که اتفاق می افتد

especially to remember years ago when you used to have checks and you had to

به خصوص به یاد آوردن سال ها پیش که استفاده کردید. برای اینکه چک داشته باشی و باید چک می‌نویسی،

write a check I don't think people write checks anymore nobody has a checkbook

فکر نمی‌کنم مردم دیگر چک بنویسند، هیچ‌کس دیگر دسته چک

anymore they don't in the UK you would always get the date wrong when the new

ندارد، آنها در بریتانیا ندارند، شما همیشه وقتی سال جدید می‌رسید، تاریخ را اشتباه می‌گیرید،

year arrived so normally the first two or

بنابراین به طور معمول دو یا سه اول اول.

three weeks of the new year you would keep writing the previous year on your

هفته‌های سال جدید، به نوشتن سال قبل روی

checks or maybe when you are typing a letter or writing a letter or maybe even

چک‌هایتان ادامه می‌دهید یا شاید زمانی که در حال تایپ نامه یا نامه نگاری هستید یا حتی

talking about something so you might say this year when you mean last year

در مورد چیزی صحبت می‌کنید، بنابراین ممکن است بگویید امسال وقتی منظورتان سال گذشته است،

because you keep forgetting that it's a new year

زیرا مدام فراموش می‌کنید که این سال گذشته است. سال نو

yes sir mr. Bruno says back to work equals away from screaming children yes

بله آقا برونو می‌گوید بازگشت به محل کار برابر است با فریاد زدن بچه‌ها بله،

so for some people and I've heard this from people at work that when they go

بنابراین برای برخی از مردم این را از افراد سر کار

back to if they've been on holiday it's actually a break for them particularly

شنیده‌ام که وقتی آنها به تعطیلات برمی‌گردند، در واقع برای آنها استراحتی است، به‌خصوص

if you've got young children to get away from them it sounds horrible they don't

اگر این مشکل را داشته باشید. بچه‌های کوچک که از آنها دور شوند، وحشتناک به نظر می‌رسد، به این

mean you know they mean it they just want a break from their

معنی نیست که می‌دانید منظورشان این نیست، آنها فقط می‌خواهند از بچه‌هایشان استراحت کنند

children so we can understand that and in fact when we have work trips when we

تا بتوانیم این را بفهمیم و در واقع وقتی سفرهای کاری داریم، وقتی

have to say way from home and of course the can't

باید بگوییم راه از خانه و البته نمی توان

take mr. Duncan with me and other people in the organization can't bring their

آقا را قبول کرد. دانکن با من و سایر افراد در سازمان نمی‌توانند همسر یا همسر خود را بیاورند،

husbands or wives so it's just like a sales meeting and run away for two or

بنابراین این دقیقاً مانند یک جلسه فروش است و برای دو یا

three days including nights the expression I often hear is it's all I'm

سه روز از جمله شب‌ها فرار می‌کنند، تعبیری که اغلب می‌شنوم این است که من

glad to get away from my wife was glad to get away from my husband for a few

از دور شدنم خوشحالم. همسرم خوشحال بود که چند روزی از شوهرم

days or glad to get away from the children so I will just or just all of

دور شد یا از اینکه از بچه‌ها دور شد خوشحال بود، بنابراین من فقط یا فقط همه

them I've often thought but for many years we don't actually need all these

آنها را که اغلب فکر می‌کردم انجام می‌دهم، اما سال‌هاست که ما واقعاً به این همه کنفرانس‌های فروش نیازی نداریم.

sales conferences and training meetings and actually pretty pointless because

و جلسات آموزشی و در واقع بسیار بیهوده است، زیرا

most of the stuff we cover is repetition you know and sorry and but I think we

بیشتر مواردی که ما پوشش می دهیم تکرار است، شما می دانید و متاسفم، اما من فکر می کنم

have them because the man is senior management like them because it gets

ما آنها را داریم زیرا این مرد مانند آنها از مدیران ارشد است زیرا

them away from home I think that's the main reason we have them actually it's

آنها را از خانه دور می کند، فکر می کنم دلیل اصلی ما این است. آنها در واقع

just so that people could be away from there so you think the Hartness you

فقط به این دلیل است که مردم از آنجا دور باشند ، بنابراین شما فکر می کنید هارتنس

think the whole thing is a conspiracy I think it's a whole conspiracy because

فکر می کنید همه چیز یک توطئه است، من فکر می کنم این یک توطئه کامل است زیرا

sometimes we sit there for three days and I think what have I learned nothing

گاهی اوقات ما سه روز آنجا می نشینیم و فکر می کنم چه چیزی یاد گرفتم هیچ چیز

okay by the way this is a very strange way of handing in your notice so I keep

خوب نیست. راه تی او روش بسیار عجیبی برای ارائه اطلاعیه شماست، بنابراین من به

writing 2019 instead of 2020 a common thing that people might say after the

نوشتن 2019 به جای 2020 ادامه می‌دهم، یک چیز رایج که مردم ممکن است بعد از

Christmas holiday have you ever had a beef burger or a hamburger that's a good

تعطیلات کریسمس بگویند آیا تا به حال یک همبرگر یا همبرگر

one Steve yes of course well would you like to go to Poland because in Poland

خوب خورده‌اید. شما دوست دارید به لهستان بروید زیرا در لهستان

at the moment look at that that is a McDonald's burger what is that that is

در حال حاضر به آن همبرگر مک دونالد نگاه کنید

that looks very healthy cottage cheese yes and horseradish and apparently in

که پنیر بسیار سالم به نظر می رسد بله و ترب کوهی و ظاهراً در

Poland that is actually being sold at McDonald's in Poland and that looks like

لهستان که در واقع در مک دونالد در لهستان فروخته می شود و به نظر می رسد. مثل

some leaves of rocket yes I think it's rocket leaves and also a cup of coffee

برخی از برگ‌های موشک بله، فکر می‌کنم برگ‌های موشک است و همچنین یک فنجان قهوه،

as well so that is something that's very healthy from from healthy food at

بنابراین چیزی است که از غذای سالم در

McDonald's to unhealthy food so there it is let's not say unhealthy but it is

مک‌دونالد گرفته تا غذای ناسالم بسیار سالم است

unhealthy I wouldn't say unhealthy it's only it's

. نگویید ناسالم است، فقط

only becomes healthier if you eat too many of Steve

اگر مقدار زیادی از استیو بخورید سالم‌تر می‌شود،

please let me do my bit go on and just doing a bit here you see this is

لطفا به من اجازه دهید کارم را ادامه دهم و فقط کمی اینجا انجام دهم، می‌بینید که این

something I've already prepared in my head go on there let me let me get it

چیزی است که من قبلاً در ذهنم آماده کرده‌ام ، برو به آنجا اجازه بده به من اجازه بدهم. به

out of my brain for goodness sake so so this is actually the McMuffin we were

خاطر خدا آن را از مغز من خارج کنید، پس این در واقع همان مک مافینی است که قبلاً

talking about earlier but doesn't it look beautiful

در مورد آن صحبت کردیم، اما آیا زیبا به نظر نمی رسد

what a beautiful McMuffin and I want one have you ever noticed Steve how beef

که چه مک مافین زیبایی است و من یکی می خواهم آیا تا به حال به استیو توجه کرده اید که چگونه برگرهای گوشت گاو

burgers and fast food always look better on the adverts they always look a lot

و فست فود همیشه بهتر به نظر می رسند. در تبلیغات همیشه خیلی

bigger yes well they look nicer look at that that's a beautiful looking burger

بزرگتر به نظر می رسند بله خوب به نظر می رسند زیباتر به نظر می رسند که یک همبرگر زیبا به نظر می رسد،

however when you have it in real life oh dear

اما وقتی آن را در زندگی واقعی داشته

it's not so nice so that's the same burger anybody so that's a Mick Mick

باشید خیلی خوب نیست، پس همان همبرگر هر کسی است، بنابراین صدای میک میک

McMuffin just sound like one giant advert for McDonald's today mister to go

مک مافین است. مثل یک تبلیغ غول پیکر برای مک دونالد امروز، آقای رفتن

is no way this is an advert so there is a McMuffin that you actually buy in the

به هیچ وجه این یک تبلیغ است، بنابراین یک مک مافین وجود دارد که شما واقعاً در

restaurant and that's what they say it looks like so can you see a difference

رستوران می خرید و آنها می گویند که به نظر می رسد، بنابراین آیا می توانید تفاوت را در

there Steve yes I can that had a bite taken out of it I think it's been

آنجا ببینید استیو بله من می توانم که داشت. لقمه‌ای که از آن برداشته شده است، فکر می‌کنم

dropped on the floor a couple of times it looks quite tasty to me yes well I

چند بار روی زمین انداخته شده است، برای من بسیار خوشمزه به نظر می‌رسد، بله،

suppose that's that's actually an interesting point Steve because it

فکر می‌کنم این نکته جالبی است استیو، زیرا

doesn't matter how disgusting food looks quite often we are still willing to to

مهم نیست که غذا چقدر منزجر کننده به نظر می‌رسد. هنوز مایل به

eat it and what's this got to do with the things people say when they go back

خوردن آن هستید و این چه ربطی به چیزهایی دارد که مردم هنگام بازگشت

to work absolutely nothing I thought you're going to say one of the things

به سر کار می گویند مطلقاً هیچ چیز من فکر می کردم شما می خواهید بگویید یکی از چیزهایی که

people say when they go back to work is oh I can't wait to have a McDonald's

مردم وقتی به سر کار برگشتند می گویند اوه من می توانم صبر کنید تا دوباره یک همبرگر مک دونالد

burger again yes here's an interesting thing you can actually and this is

بخورید، بله، در اینجا یک چیز جالب است که می توانید در واقع و این

something I can't believe I know we mentioned this a few days ago but I

چیزی است که من نمی توانم باور کنم، می دانم که ما چند روز پیش به این موضوع اشاره کردیم، اما

still can't believe that you can actually order a McDonald's beef burger

هنوز نمی توانم باور کنم که شما واقعاً می توانید یک گوشت گاو مک دونالد سفارش دهید. همبرگر

and it will be delivered to your house but well yes yes you can do that here in

و آن را به خانه شما تحویل می دهند، اما بله بله، شما می توانید این کار را در اینجا

the UK probably and other countries as well so there are lots of services now

در انگلستان و کشورهای دیگر نیز انجام دهید، بنابراین خدمات زیادی در حال حاضر وجود دارد

that will actually deliver fast food to your doorstep can you believe it

که در واقع فست فود را به درب منزل شما تحویل می دهد، آیا می توانید باور کنید

that might be the the ultimate height of laziness I think so so there it is I

که ممکن است من فکر می‌کنم اوج تنبلی است، پس همین‌جاست که

keep writing last year instead of this year so these are common common things

به جای امسال به نوشتن سال گذشته ادامه می‌دهم، بنابراین اینها چیزهای رایج رایجی است

that people say in the UK when returning to work after Christmas

که مردم در بریتانیا هنگام بازگشت به کار بعد از کریسمس می‌گویند.

here we go Steve I think I must have put on 10 stone yes yeah or put on weight

روی 10 سنگ بله بله یا ما را بپوشید

everybody puts on weight over Christmas apart from me well I think in this case

همه غیر از من در کریسمس وزن اضافه می‌کنند، فکر می‌کنم در این مورد

you see people always exaggerate because they feel heavier so they won't just say

می‌بینید که مردم همیشه اغراق می‌کنند، زیرا احساس سنگینی می‌کنند، بنابراین فقط نمی‌گویند

oh I've put on a few pounds they will often exaggerate so they will make out

اوه من چند پوند اضافه کردم، اغلب اغراق می‌کنند تا متوجه شوند.

or they will pretend that they've eaten so much that they've put on lots and

یا وانمود می‌کنند که آنقدر غذا خورده‌اند که زیاد و

lots of weight so quite often you will hear people complain about overeating

زیاد وزن اضافه کرده‌اند، آنقدر اغلب می‌شنوید که مردم از پرخوری

during Christmas I think I must have put on ten stone even though they haven't

در کریسمس شکایت می‌کنند، فکر می‌کنم باید ده سنگ گذاشته باشم، حتی اگر

really but they just ten pounds may be exact of course we talked about we

واقعاً این کار را نکرده‌اند. اما آنها فقط ده پوند ممکن است دقیق باشند، البته ما در مورد آن صحبت کردیم، ما

talked about New Year's resolutions mm-hmm or new year resolutions in the

در مورد قطعنامه های سال نو

last live stream and of course one of the communist ones that people say

they're going to do and it's probably what they're going to say to their

صحبت کردیم. احتمالاً چیزی که آنها می خواهند به

colleagues at work is I'm going on a diet and but it usually lasts on average

همکاران خود در محل کار بگویند این است که من رژیم می گیرم و معمولاً به طور متوسط

about two weeks and then people just forget about it

حدود دو هفته طول می کشد و سپس مردم آن را فراموش می

wait well this is what you notice on on television lots of there are lots of

کنند خوب صبر کنید این همان چیزی است که در بسیاری از تلویزیون ها متوجه می شوید.

advertisements for gymnasiums so they're trying to get you to join their gym club

تبلیغات زیادی برای gy وجود دارد mnasiums بنابراین آنها سعی می کنند شما را به عضویت در باشگاه بدنسازی آنها وادار کنند

and maybe there are people selling exercise equipment all sorts of things

و شاید افرادی وجود داشته باشند که تجهیزات ورزشی همه جور چیزها را می فروشند

and of course there are many many companies that are designed or there to

و البته شرکت های زیادی وجود دارند که برای

help people lose weight yes so it's a there is a huge industry out there to

کمک به کاهش وزن افراد طراحی شده اند یا وجود دارند. صنعت بزرگی وجود دارد که

help you get fit and lose weight and of course the last thing they want is for

به شما کمک می کند تناسب اندام داشته باشید و وزن کم کنید و البته آخرین چیزی که آنها می خواهند این است که

people to look after their health and and keep them

مردم مراقب سلامتی خود باشند و

selves trim so they want lots of burger restaurants opening up everywhere and

خودشان را مرتب نگه دارند تا بخواهند تعداد زیادی رستوران برگر در همه جا باز شوند و

fast-food everywhere and chocolate because if people don't put on weight

فست فود در همه جا و شکلات، زیرا اگر مردم وزن اضافه

there won't be a losing weight industry there won't be we've got all sorts of

نکنند، صنعت کاهش وزن وجود نخواهد داشت، ما انواع

schemes not schemes all sorts of companies in the UK that you can go to

طرح‌ها را داریم، نه طرح‌هایی، انواع شرکت‌هایی در بریتانیا داریم که می‌توانید در جدیدترین زمان به آنها بروید.

in the new year or at any time and you go every week your waiter and it's

سال یا هر زمانی و هر هفته پیشخدمت خود را می‌روید و این

encouraging you to lose weight so it's really that's quite insidious in a way

شما را تشویق می‌کند وزن کم کنید، بنابراین واقعاً این کاملاً موذیانه است به

is this or evil in a way that you've got you've got companies trying to get you

نحوی که این یا شر است به نحوی که شما باید شرکت‌هایی دارید که تلاش می‌کنند شما را

to eat lots of foods okay and then the other industry that comes out of that is

به مقدار زیادی غذا بخورید خوب و سپس سایر صنایع شرکت‌هایی که از آن بیرون می‌آیند،

companies trying to help you lose weight because but fortunately it's not the

شرکت‌هایی هستند که سعی می‌کنند به شما در کاهش وزن کمک کنند، زیرا خوشبختانه این

same company so so so you might not it should be a business idea that would be

همان شرکت نیست، بنابراین ممکن است این یک ایده تجاری باشد که

quite funny with Donald's opening oh yes okay opening some gyms

با افتتاحیه دونالد بسیار خنده‌دار خواهد بود، اوه بله، باز کردن چند باشگاه ورزشی

I am definitely I'm definitely going deaf in this year what's your favourite

من هستم. قطعاً در این سال من قطعاً ناشنوا می‌شوم چه

people quite interested in fast food on here today and somebody's somebody have

افرادی که امروز در اینجا به فست‌فود علاقه‌مند هستند چه کسانی هستند و کسی در

been talking about it for most of the live stream wise fast food so so popular

اکثر فست‌فودهای پخش زنده در مورد آن صحبت کرده است، بنابراین خیلی محبوب

somebody asked earlier it's probably because but it's fast and people living

قبلاً کسی پرسیده بود که احتمالاً به این دلیل است که سریع و مردمی که به

such easy lives and they can't be bothered to cook you know it goes merits

این راحتی زندگی می کنند و حوصله آشپزی ندارند، می دانی که فایده دارد،

but Steve you know that food goes a lot deeper than that it is all psychological

اما استیو می دانی که غذا بسیار عمیق تر از این است که همه چیز روانی است،

some for some reason I know they don't know why you can see something a picture

به دلایلی من می دانم که آنها نمی دانند چرا شما می توانید چیزی را یک عکس

of food and immediately you want to eat it you want to put it into your mouth

از غذا ببینید و بلافاصله می خواهید آن را بخورید، می خواهید آن را در دهان خود قرار دهید،

even if it's a photograph you suddenly get that feeling as if you want to eat

حتی اگر یک عکس باشد، ناگهان احساس می کنید که انگار می خواهید خوب غذا بخورید

well that's that that's all to do mr. Duncan I think probably connected with

، این تنها کاری است که باید انجام دهید. دانکن فکر می‌کنم احتمالاً با

our inner drives to survive because if you think about it even going back just

انگیزه‌های درونی ما برای زنده ماندن مرتبط است، زیرا اگر به آن فکر کنید حتی

a few hundred years not a few thousand well even a few thousand human beings

به چند صد سال پیش برگردید، نه چند هزار سال به عقب، حتی چند هزار انسان

typically if you got some food if you caught an animal and killed it to eat it

معمولاً اگر حیوانی را بگیرید و بکشید، غذا می‌خورید. خوردن آن

that could be your last meal for a long time

که می‌تواند آخرین وعده غذایی شما برای مدت طولانی باشد،

so we are programmed as human beings even though we live to live in a modern

بنابراین ما به عنوان انسان برنامه‌ریزی شده‌ایم، حتی اگر در

society where food is pretty much for most of us plentiful certainly in

جامعه‌ای مدرن زندگی کنیم که در آن غذا تقریباً برای اکثر ما فراوان است، مطمئناً در

developed countries hmm then we're still programmed to want to eat as much food

کشورهای توسعه‌یافته، هنوز هم هستیم. برنامه ریزی شده است که بخواهیم تا جایی

as we can because you don't know when the next meal will come so part of our

که می توانیم غذا بخوریم، زیرا نمی دانید وعده غذایی بعدی چه زمانی خواهد آمد، بنابراین بخشی از

brains are telling us there's lots of food I don't need to eat a lot but a

مغز ما به ما می گوید غذاهای زیادی وجود دارد که من نیازی به خوردن زیاد ندارم، اما

more primitive part is saying eat eat eat yeah because you don't know when the

بخش ابتدایی تر این است می گوییم بخور بخور بخور آره چون نمی دانی

next meal will be so you're saying it's a primeval urge definitely absolutely

وعده غذایی بعدی کی خواهد بود، بنابراین می گویی که این یک میل اولیه است

definitely it comes it comes from our caveman days it's definitely because you

قطعاً قطعاً این از دوران غارنشینان ما می آید، قطعاً به این دلیل است

wouldn't know when the next meal was coming and but it is strange isn't it

که نمی دانید وعده غذایی بعدی چه زمانی است. آمدن و اما عجیب است اینطور

that but but you you know even if you know that you are being manipulated in

نیست، اما شما می دانید حتی اگر بدانید که شما در حال دستکاری در

that strange isn't it even if we actually know that we are being

این موضوع عجیب و غریب هستید، اینطور نیست، حتی اگر ما واقعاً بدانیم که در حال

manipulated we still get the same urge yes it's amazing isn't it

دستکاری هستیم، باز هم همان میل را داریم، بله شگفت انگیز است، نه

well because the advertising companies know exactly how to switch on that

خوب چون شرکت‌های تبلیغاتی دقیقاً می‌دانند که چگونه

innate drive in insight well it's it's there but you know it's something that

این انگیزه ذاتی را در بینش روشن کنند، به خوبی وجود دارد، اما شما می‌دانید که این چیزی است که

you're born with it's an instinct that's it and they know that bush by showing

شما با آن متولد شده‌اید، غریزه‌ای است که همین است و آنها با نشان

you pictures of food and people enjoying food and eating it particularly fast

دادن عکس‌هایی از غذا و مردمی که از آن لذت می‌برند، آن بوته را می‌شناسند. غذا و خوردن آن مخصوصاً فست

food hmm then that will switch on unconsciously your desire to eat and

فود، هوم، آنگاه به طور ناخودآگاه میل شما به غذا خوردن و

your need to eat and you and your some part of your brain primitive brain will

نیاز شما به غذا روشن می شود و شما و بخشی از مغز ابتدایی مغزتان به

be telling you I've got to eat have got to eat because I don't know when the

شما می گویند که باید بخورم، باید بخورم، زیرا من نمی دانم

next meal is gonna come it's telling you to do that even though your conscious

وعده غذایی بعدی کی می آید، این به شما می گوید که این کار را انجام دهید، حتی اگر ضمیر خودآگاه شما

mind is probably thinking I don't need to that I was plenty of food I'm gonna

احتمالاً فکر می کند که من نیازی به این ندارم که من مقدار زیادی غذا داشتم،

put on weight another part of your brain is telling you know eat eat eat you've

من وزن اضافه می کنم بخشی دیگر از مغز شما گفتن تو میدونی بخور بخور بخور بخور

got to survive yes but that's what I mean it's conflict going on this but

باید سو بله، اما منظور من این است که این درگیری در جریان است، اما

even if you you know even if you you you see something on TV and and there there

حتی اگر می دانید حتی اگر چیزی را در تلویزیون می بینید و

is a beautiful big hamburger even though you know that all they're doing is is

یک همبرگر بزرگ زیبا وجود دارد، حتی اگر می دانید تمام کاری که آنها انجام می دهند

tempting you you still want it yes because your primitive mind is very

شما را وسوسه می کند. شما هنوز آن را می خواهید بله، زیرا ذهن بدوی شما بسیار

powerful and will usually win out against your your what sort of conscious

قدرتمند است و معمولاً در مقابل شما پیروز می شود.

thinking part of your brain it is one of those

it is one of those uncontrollable jeers yes but anyway yeah let's move on we do

seem to be we can talk about primitive urges another time yes well you have you

به نظر می رسد می توانیم بار دیگر در مورد تمایلات ابتدایی صحبت کنیم، بله، شما

have enough to fill a whole livestream you do that's the trouble you have to

به اندازه کافی دارید تا یک پخش زنده کامل را پر کنید، این مشکلی است که باید

try and control these primitive urges otherwise life becomes a nightmare

سعی کنید و این تمایلات اولیه را کنترل کنید، در غیر این صورت زندگی به یک کابوس تبدیل می شود،

okay Steve Tomic says have you noticed that the trend has changed in terms of

استیو تومیک می گوید آیا متوجه شده اید که این روند از نظر

advertising you used to be based on fear but now they use other feelings Comfort

تبلیغاتی که شما قبلاً مبتنی بر ترس بودید تغییر کرده است، اما اکنون آنها از احساسات دیگری استفاده می کنند. راحتی به

well I think that's been happening certainly here in the UK and there is

خوبی من فکر می کنم که مطمئناً اینجا در بریتانیا اتفاق می افتد و

another thing that is is very it's very powerful in advertising and that is

یک چیز دیگر وجود دارد که بسیار است. در تبلیغات قدرتمند است و این

nostalgia so quite often during difficult times for example if you live

نوستالژی است، بنابراین اغلب در زمان های سخت، برای مثال اگر در کشوری زندگی می کنید

in a country where the economy is bad you will find that a lot of advertising

که اقتصاد آن بد است ، متوجه خواهید شد که تبلیغات زیادی از

will use nostalgia it will use something from the past that makes a person or

نوستالژی استفاده می کند، از چیزی از گذشته استفاده می کند که باعث می شود یک فرد یا

might make a person react in a positive way or a nice way so they remember their

ممکن باشد. فرد را وادار به واکنش مثبت یا خوب کنید تا کودکی خود را

childhood or maybe they remember a better time when things were nicer or

به یاد بیاورد یا شاید زمان بهتری را به یاد بیاورد که همه چیز خوب بود یا

maybe when they went out to eat a certain type of food so nostalgia

شاید زمانی که برای خوردن نوع خاصی از غذا بیرون رفتند، بنابراین نوستالژی

remembering the past is a very powerful tool when it comes to advertising and

به یاد آوردن گذشته بسیار قدرتمند است. ابزاری در مورد تبلیغات و

also envy yes Envy is used to sell cars it's used to sell a whole range of

همچنین حسادت بله حسادت برای فروش اتومبیل استفاده می‌شود و برای فروش طیف وسیعی از

things so yes having something better newer brighter than your neighbor is is

چیزها استفاده می‌شود، بنابراین بله، داشتن چیزی بهتر و جدیدتر از همسایه‌تان

a powerful force in in advertisers anyway we are talking about things UK

نیروی قدرتمندی در تبلیغ‌کنندگان است به هر حال ما در مورد چیزهایی صحبت می‌کنیم در بریتانیا

people say when returning to work after Christmas another one it seemed to go by

مردم می گویند وقتی بعد از کریسمس به سر کار برمی گشتیم، به نظر می رسید که به

quickly it really seemed to go by quickly in fact this is something I said

سرعت می گذرد، به نظر می رسد واقعاً به سرعت می گذرد، در واقع این چیزی است که من

to you yesterday we were in town weren't we can I just show you the most

دیروز به شما گفتم که ما در شهر بودیم، آیا نمی توانستیم. منزجر کننده ترین چیز را به شما نشان می دهم،

disgusting thing ever so if you are nervous

بنابراین اگر عصبی

if you are easily offended can you please close your eyes now here is

هستید اگر به راحتی آزرده می شوید، می توانید لطفاً چشمان خود را ببندید اکنون اینجا

something that is absolutely disgusting so there we were yesterday Steve having

چیزی است که کاملاً منزجر کننده است بنابراین دیروز آنجا بودیم استیو در

our lovely meal yes we had dumplings and potato carrots and cabbage but in a

حال خوردن غذای دوست داشتنی مان بله کوفته ها و هویج سیب زمینی و کلم داشتیم. اما در یک

moment we are going to see the most horrifying thing we are going to take a

لحظه ما وحشتناک ترین چیزی را خواهیم دید که می

look at mr. Steve filling his face he won't feel me were you mr. Duncan yes

خواهیم به آقای. استیو صورتش را پر می کند، او احساس نمی کند که من آقای شما هستم. دانکن بله

that's why was pointing a camera at you an idea didn't you notice so there's mr.

، به همین دلیل بود که دوربین را به سمت شما نشانه می رفت ، ایده ای که متوجه آن نشدید، پس آقای.

Steve pretending to say hello now you were there all my fans mr. dink okay

استیو وانمود می کند که سلام می کند، حالا شما آنجا بودید همه طرفداران من آقای. دینک باشه

watch oh my goodness and look what comes next so don't go away

تماشا کن خدای من و ببین بعدش چی میاد پس نرو و

keep watching something really disgusting is about to happen mr. Steve

به تماشای چیزی که واقعاً منزجر کننده است در شرف وقوع است ادامه بده.

is going to you know you don't look very happy there look watch this here it

استیو می رود پیش شما بدانید که خیلی خوشحال به نظر نمی رسید اینجا را ببینید اینجا می

comes oh no that's disgusting Oh mashed potato

آید اوه نه منزجر کننده است اوه پوره سیب زمینی

with gravy oh if you're vegetarian don't don't watch this no because that was

با سس آه اگر گیاهخوار هستید این را تماشا نکنید نه چون این

beef stew beef stew and dumplings maps look at that oh my goodness so I was

گوشت گاو خورش بود نقشه های خورش و کوفته به این نگاه کن خدایا من داشتم در

talking about food making you feel hungry when you see it but my mouth is

مورد غذا صحبت می کردم که با دیدنش احساس گرسنگی می کنی اما دهانم الان آب دهانم جاری است

salivating now and my saliva my mouth is watering mouth is watering salivating it

و بزاق دهانم آب دهانم آب می دهد بزاق آب می دهد

means the the juices come in your mouth because you're feeling hungry all I can

یعنی آب میوه ها در دهان شما می آیند چون تو احساس گرسنگی میکنی فقط میتونم

say I want that now all I can say is I hope your mother isn't watching this

بگم که الان فقط میتونم بگم اینه که امیدوارم مادرت اینو نگاه نکنه

because she would be disgusted with your terrible horrible repulsive thing that

چون از چیز وحشتناک و وحشتناک تو

was that bad mr. Duncan you're horrible table manners well I knew that you were

که اون آقای بد بود منزجر میشه. دانکن تو رفتار وحشتناکی روی میز داری خوب میدونستم که داری از

filming me so I was just playing up to the camera no laying up I don't think

من فیلم میگیری پس من فقط جلوی دوربین بازی میکردم بدون دراز کشیدن فکر نمیکنم

sometimes I'm exaggerating what I do I don't think so really seemed to go by

گاهی اغراق میکنم در مورد کاری که انجام میدم فکر نمیکنم واقعا به نظر میرسید

quickly Christmas seemed to come and go quickly and of course that could apply

به نظر می‌رسید که کریسمس به سرعت می‌آید و می‌رود و البته این می‌تواند در مورد

to any holiday yeah it couldn't it but I don't know why we spend so much time

هر تعطیلی صدق کند، بله، نمی‌توانست، اما نمی‌دانم چرا ما زمان زیادی را صرف

building up to Christmas it's it's on its way only two weeks to go before

ساختن کریسمس می‌کنیم و فقط دو هفته دیگر در راه است. قبل از

Christmas only one week to go before Christmas only two days before Christmas

کریسمس فقط یک هفته مانده به کریسمس فقط دو روز مانده به کریسمس

and then Christmas arrives it lasts for one day and then it's gone

و سپس کریسمس فرا می رسد یک روز طول می کشد و بعد تمام

Anna says here what do you drink with your meal and Rosa says it looks like a

می شود آنا اینجا می گوید با غذای خود چه می نوشید و رزا می گوید شبیه یک

cup of milk that's interesting does it I don't understand that what does it look

فنجان شیر است که جالب است. من متوجه نمی شوم

like it was actually tea it was tea it was tea but it was probably I added

که واقعاً چای بود، چای بود، چای بود، اما احتمالاً من

quite a lot of milk to Steve Steve likes to put lots of milk in his tea but it

مقدار زیادی شیر به استیو اضافه کردم استیو دوست دارد مقدار زیادی شیر در چایش بریزد، اما

definitely was tea we don't have alcohol because well they don't serve alcohol in

قطعاً چای بود. ما الکل نداریم زیرا خوب آنها در این پیتینو الکل سرو نمی کنند

this Pitino restaurants the reason why we wouldn't anyway because we've got to

رستوران‌ها دلیل این است که ما به هر حال این کار را نمی‌کنیم، زیرا باید

walk back but yes I usually just have tea mr. Duncan has water mm but it

پیاده برگردیم، اما بله، من معمولاً فقط چای می‌خورم. دانکن میلی متر آب دارد اما

probably looked a bit milky interestingly enough in that particular

احتمالاً کمی شیری به نظر می رسد در آن رستوران خاص به اندازه کافی شیری به نظر می رسد

restaurant that we go to well it's more of a I wouldn't call it a restaurant

که ما خوب به آن می رویم.

it's more of a sort of cafe tea shop yes it's kind of a cafe but also a

همچنین

restaurant they serve yes it serves the most amazing food it's called a copper

رستورانی که سرو می کنند بله شگفت انگیزترین غذا را سرو می کند به نام

kettle only wait we might we might get a free meal next week I sent it it is

کتری مسی فقط صبر کنید ممکن است هفته آینده یک وعده غذایی رایگان دریافت کنیم من آن را فرستادم به

called the copper kettle in Much Wenlock High Street and the food is delicious

نام کتری مسی در خیابان Much Wenlock High است و غذا خوشمزه است

and can we please have free meals next week it is very nice they make all the

و می تواند ما لطفا هفته آینده وعده های غذایی رایگان بخوریم خیلی خوب است آنها همه

food there they make a whole range of things you can just have little snacks

غذاها را آنجا درست می کنند آنها طیف وسیعی از چیزها را درست می کنند شما فقط می توانید میان وعده های کوچک

you can just have tea and scones can I just say can I say Steve you've been

بخورید فقط می توانید چای و اسکون بخورید فقط می توانم بگویم می توانم بگویم استیو شما

very good today so here's another little treat for you wait wait

خیلی خوب بوده اید امروز خوب است، پس اینجا یک غذای کوچک دیگر برای شماست، صبر کنید

steak steak though calm down calm down

استیک استیک، هر چند آرام باشید، آرام باشید

crazy person if I calm down calm down calm down

دیوانه اگر آرام شدم آرام آرام،

no no stay stay I can't keep this up for much longer mr. Doug

نه بمانید، من نمی توانم این را برای مدت طولانی تری ادامه دهم. به هر

by the way don't worry you'll faint the white ambulance is coming

حال داگ نگران نباش بیهوش میشی آمبولانس سفید داره میاد

oh no be good wave your fingers Ben mr. Duncan

اوه خوب نباش انگشتاتو تکون بده بن آقای. دانکن

I shouldn't accept food from mr. Duncan I don't know where his fingers have been

من نباید از آقا غذا قبول کنم. دانکن نمی دانم انگشتانش کجا بوده

it might be dirty don't worry I know where they've been

اند ممکن است کثیف باشند نگران نباش من می دانم کجا بوده اند

so okay good boy good boy good boy take this gently gently for goodness sake I

خیلی خوب است پسر خوب پسر خوب پسر خوب این را به آرامی به خاطر خدا به آرامی بگیر من

can get into your mouth in one go they are quite sticky it's the yeast extract

می توانم یک دفعه وارد دهانت شوم آنها کاملا چسبنده هستند، این عصاره مخمر است

why is this so sticky mmm got it in you can't really miss mr. Steve I'm gonna

که چرا این خیلی چسبنده است . استیو من

choked you can't miss his mouth it's so big oh it's been stretched with use

خفه می شوم نمی توانید دهانش را از دست بدهید خیلی بزرگ است آه کشیده شده است با استفاده

right right I do not drink alcohol says Ivan more

درست درست است من الکل نمی خورم می گوید ایوان بیش

than ten years from December 2009 watch lectures of zan off

از ده سال از دسامبر 2009 سخنرانی های زان را تماشا کنید

well that's very that's very good yes because you know alcohol can be bad for

خیلی خوب است خیلی خوب است بله چون می دانید الکل می تواند برای

you particularly if you overindulge yes so

شما مضر باشد، به خصوص اگر زیاده روی کنید بله، بنابراین کار

there's a laudable thing to do we say something laudable we say laudable we

قابل ستایشی برای انجام دادن وجود دارد، ما می گوییم ستودنی است، ما می گوییم ستودنی، می

say that it's it's very it's very good we look up to that we aspire to it we

گوییم که این خیلی خوب است، ما به دنبال آن هستیم که آرزوی آن را داریم،

appreciate it we admire what you've done if something is laudable one of my

قدردان آن هستیم. اگر کاری قابل ستایش باشد، کاری را که انجام دادید تحسین کنید، یکی از

friends died from alcohol he fell off a brewery roof

دوستانم بر اثر الکل مرد، او از پشت بام آبجوسازی افتاد،

actually yes I know somebody that was that was so drunk at a party I wasn't

در واقع بله، می‌دانم که یک نفر در یک مهمانی آنقدر مست بود که من

there at the time okay that they they were on a balcony

در آن زمان آنجا نبودم، خوب که آنها بودند. در یک بالکن

they lived three floors up in a block of flats and they just fell off the balcony

آنها سه طبقه بالاتر در یک بلوک آپارتمانی زندگی می کردند و فقط از بالکن افتادند

and landed on their head who okay they did survive but when I went to visit him

و روی سرشان فرود آمدند که بسیار خوب آنها زنده ماندند، اما وقتی من برای ملاقات او

in hospital his head was twice the size very nice he was a nurse as well so it

در بیمارستان رفتم سرش دو برابر اندازه سرش بسیار زیبا بود. پرستار هم هست، بنابراین

just goes to show you know you think somebody who was a nurse would would

فقط به شما نشان می دهد می‌دانید فکر می‌کنید کسی که پرستار بود

would appreciate the dangers of alcohol but that's it you see that's the the

از خطرات الکل قدردانی می‌کرد، اما می‌بینید که

inner mind they're working away telling you you want to have fun and laughter

ذهن درونی آنها در حال کار کردن است و به شما می‌گویند که می‌خواهید خوش بگذرانید و بخندید

and you don't always listen to you your your common sense and of course when

و همیشه به حرف‌هایتان گوش نمی‌دهید. عقل سلیم شما و البته

you're young you are quite foolish we all do foolish things when we are young

وقتی جوان هستید کاملاً احمق هستید، همه ما در جوانی کارهای احمقانه انجام می دهیم،

by the way we are talking about and context still we are still talking about

به روشی که در مورد آن صحبت می کنیم و زمینه هنوز هم در مورد چیزهایی صحبت می کنیم

things UK people say when returning to work after Christmas Oh

که مردم بریتانیا هنگام بازگشت به سر کار بعد از کریسمس می گویند.

Thank You Jimmy Jimmy's is amused by what we're doing today you're the only

متشکرم جیمی جیمی از کاری که ما امروز انجام می دهیم سرگرم شده است، شما تنها

one that's poor mr. Steve because I'm being made to look a fool and of course

کسی هستید که آقای بیچاره هستید. استیو چون من را احمق جلوه داده اند و البته

I am a man of high intellect and station in life as we can so you are degrading

من مردی با هوش بالا هستم و تا جایی که بتوانیم در زندگی مقام دارم، بنابراین شما مرا تحقیر می

me mr. donut and making me beg for food like like like a dog yes well we did see

کنید آقای. دونات و وادار کردن من برای التماس غذا مثل سگ، بله،

your rating we did see your eating habits from yesterday here's one here's

رتبه‌بندی شما را دیدیم، عادت‌های غذایی شما را از دیروز دیدیم، این چیزی است

something people say this is a little joke by the way so so this is a joke

که مردم می‌گویند این یک شوخی کوچک است، بنابراین این یک شوخی است

coming up now I hope you will appreciate this joke I really do go on are you

که اکنون در راه است. امیدوارم از این شوخی قدردانی کنید. من واقعاً ادامه می دهم آیا آماده هستید

ready we had the mother-in-law for Christmas

ما برای روز کریسمس مادرشوهر داشتیم.

Day it made a change from Turkey

این تغییری از ترکیه ایجاد کرد

we had the mother-in-law of a president Oh said the joke is that you were

ما مادرشوهر رئیس جمهور داشتیم اوه گفت شوخی این است که شما

pretending that you were eating the mother-in-law so the joke here is we

وانمود می کردید که دارید مادرشوهر را می خورید، بنابراین شوخی در اینجا این است که

were pretending or or maybe we are making out that that's what happened

ما وانمود می کنیم یا یا شاید داریم متوجه می شویم که این چیزی است که اتفاق افتاده است که

we had the mother-in-law for Christmas Day it made a change from Turkey so sure

ما مادرشوهر را برای روز کریسمس داشتیم و مطمئناً از ترکیه تغییر کرد.

that that is well some people might appreciate that as a joke mr. Duncan

خوب است که برخی ممکن است آن را به عنوان یک شوخی درک کنند. دانکن

let's see let's see how are you seeing yes

بیا ببینیم ببینم چطور می بینی بله

mr. Bruno says after all the food-related topics

آقای. برونو می‌گوید بعد از تمام موضوعات مرتبط با غذا

he's now feeling hungry and I can't wait to put something on my barbecue oh do

، اکنون احساس گرسنگی می‌کند و من نمی‌توانم صبر کنم تا چیزی روی باربیکیویم بگذارم،

you know it's too cold in this country at the moment to have a barbecue I love

اوه می‌دانی در این کشور در حال حاضر برای کباب کردن خیلی سرد است،

you I don't know it's very I've been out in the garden

دوستت دارم، نمی‌دانم. خیلی خوب است امروز دوباره در باغ رفته بودم دمای

again today it's about 15 16 degrees it's actually quite warm I don't think

حدود 15 و 16 درجه در واقع کاملاً گرم است.

it's that was very well mind you I was chopping up bits of wood and cutting

فکر نمی کنم این خیلی خوب باشد.

down plants I saw you looking at me out of the window mr. Duncan doesn't like it

از پنجره آقای دانکن دوست ندارد

when I chop down bushes and he was looking to see what I was cutting down I

وقتی من بوته‌ها را خرد می‌کنم و او به دنبال این بود که ببیند چه چیزی

wasn't trying to I caught you trust me I was not watching I was not watching mr.

را می‌برم.

Steve trim his bush I've got about a million emails something people say when

استیو بوش را کوتاه کند من تقریباً یک میلیون ایمیل دارم که مردم وقتی

they go back to work after the Christmas holiday I've got about a million emails

بعد از تعطیلات کریسمس به سر کار باز می گردند می گویند من تقریباً یک میلیون ایمیل دریافت می کنم

so quite often in work I bet you will I will have well I've got 42 oh I didn't

بنابراین اغلب در محل کار شرط می بندم که شما به خوبی دریافت خواهم کرد. 42 اوه، من به

look at them but I just had a brief look at how many there were and there were 42

آنها نگاه نکردم، اما فقط نگاهی کوتاه به تعداد آنها داشتم و 42 نفر بودند

most of them will be rubbish which of course is what people find out at work

که بیشتر آنها زباله خواهند بود، که البته این چیزی است که مردم در محل کار

that they get lots of emails and most of them are rubbish but you have to look at

متوجه می شوند که ایمیل های زیادی دریافت می کنند و بیشتر آنها آنها آشغال هستند، اما

all of them in case one of them is important you never know so quite often

اگر یکی از آنها مهم است، باید به همه آنها نگاه کنید، هرگز نمی دانید که

you go back to work after a break and you've got about a million emails of

اغلب پس از یک استراحت به سر کار برمی گردید و حدود یک میلیون ایمیل دریافت کرده اید،

course there are not a million emails that's

البته یک میلیون ایمیل وجود ندارد.

once again a slight exaggeration away Argentina of Belarus she says many

او می‌گوید که بسیاری از

people are still on holiday in January there seems to be quite a quite a slow

مردم هنوز در ماه ژانویه در تعطیلات هستند، به نظر می‌رسد دوره بسیار کندی

period of getting back to work after Christmas and that it's true because

برای بازگشت به کار پس از کریسمس وجود دارد و این درست است، زیرا

quite often businesses and people have done a lot of things in preparation

اغلب مشاغل و مردم این کار را انجام داده‌اند. بسیاری از چیزها در حال آماده سازی

leading up to Christmas so they might have stocked up a lot on food so they

منتهی به کریسمس است آنها ممکن است مقدار زیادی غذا ذخیره کرده باشند، بنابراین

don't need to go to the shops for a while there's another reason it's some

نیازی به رفتن به مغازه ها برای مدتی نداشته باشند، دلیل دیگری

of her okay I think that vaping that summer holidays begins as Belarus yeah

وجود دارد که او مشکلی ندارد.

so at the moment in the South the southern hemisphere of planet Earth it

نیمکره جنوبی سیاره زمین

is approaching summer time or if you live in Australia it's hell on earth yes

به زمان تابستان نزدیک می شود یا اگر در استرالیا زندگی می کنید جهنم روی زمین است بله،

so I think but the point I think Belarus here is making there is that when people

بنابراین فکر می کنم، اما نکته ای که فکر می کنم بلاروس در اینجا به آن اشاره می کند این است که وقتی

come back after a long public holiday period like Christmas then it takes a

مردم پس از یک دوره تعطیلات عمومی طولانی مانند کریسمس برمی گردند، مدتی طول می کشد

while for things to get going again because people are still in holiday mode

تا همه چیز دوباره از سر گرفته شود زیرا مردم هنوز در حالت تعطیلات هستند

and a lot of the shops aren't going to be very busy because people have

و بسیاری از مغازه ها شلوغ نخواهند بود زیرا مردم

probably spent out because but a lot of people overspend going towards Christmas

احتمالاً بیرون خرج کرده اند زیرا بسیاری از مردم برای رفتن به کریسمس بیش از حد خرج می کنند

so January is a bad period for businesses particularly shops to make

بنابراین ژانویه یک روز است. دوره بد برای کسب‌وکارها به‌ویژه مغازه‌ها برای کسب

money because people have spent they've got to wait for their next wages to come

درآمد، زیرا مردم هزینه کرده‌اند و باید منتظر بمانند تا دستمزد بعدی‌شان

in in January to pay for the debt of Christmas and maybe till February shops

در ژانویه وارد شود تا بدهی کریسمس را بپردازند و شاید تا فوریه مغازه‌ها

don't really start picking up until maybe February March time until the

واقعاً شروع به جمع‌آوری نکنند. شاید زمان فوریه مارس باشد تا زمانی که

weather starts getting better yeah it's a bad period of time for shops they have

هوا شروع به بهتر شدن کند، بله، دوره زمانی بدی است برای مغازه ها، آنها

to have to try and make all their money before Christmas and then in the

باید سعی کنند تمام پول خود را قبل از کریسمس و سپس در

Christmas sales in early January so yes things take a while to get going people

فروش کریسمس در اوایل ژانویه به دست آورند، بنابراین بله، همه چیز طول می کشد.

are probably booking thinking about booking holidays yes well well this is

مردم احتمالاً در حال رزرو کردن هستند و به رزرو تعطیلات فکر می کنند بله خوب،

this is what I'm leaving to now okay strangely enough a lot of people at this

این همان چیزی است که من اکنون می گذارم ، بسیار عجیب است که بسیاری از مردم در این

time of year are saying roll on summer they can't wait for summer to arrive so

زمان از سال می گویند تابستان را شروع کنید آنها نمی توانند منتظر رسیدن تابستان باشند.

most people don't really care spring I love spring I think springtime

اکثر مردم واقعاً به بهار اهمیت نمی دهند من عاشق بهار هستم فکر می کنم

is a great time of year it's a wonderful season however most people don't care

بهار یک زمان عالی از سال است، فصل فوق العاده ای است، اما اکثر مردم به بهار اهمیت نمی دهند

about spring they just want summer to come so they say roll on summer it means

آنها فقط می خواهند تابستان بیاید بنابراین می گویند تابستان رول کن یعنی

come on summer hurry up I want summer to come I don't like the cold weather and

تابستان بیا عجله کن من می خواهم تابستان بیاید من هوای سرد و

the dark nights the long dark nights so roll on summer please summer come as

شب های تاریک را دوست ندارم، شب های تاریک طولانی را دوست ندارم، پس تابستان را بپیچید، لطفاً تابستان هر چه

quickly as you can roll on if you say roll on in anything it means hurry up

زودتر بیاید، اگر می گویید هر چیزی را شروع کنید، به این معنی است که

doesn't it so you could say I'll roll on the holidays hmm it just means what will

عجله کنید. بنابراین شما می توانید بگویید من r خوب در تعطیلات هوم، این فقط به این معنی است که

your willing them to come faster roll on the end of this live stream I hope

شما مایل هستید آنها سریعتر بیایند در پایان این پخش زنده، امیدوارم

nobody's saying that yes people seem to be interested that we're having milk

هیچ کس نگفته باشد که بله، به نظر می رسد مردم علاقه مند هستند که

with our tea well power mirror says tea with milk is useful for breeding mums

ما با چای خود شیر بخوریم، آینه برقی می گوید چای با شیر برای مادران باروری مفید است،

not quite sure what you mean there but yes we do tend to put milk in our tea

کاملاً مطمئن نیستم منظور شما در آنجا چیست، اما بله، ما تمایل داریم که شیر را در چای

you don't some people put milk in coffee here some people don't

mmm I would say it was half-and-half but I would say virtually everybody in the

خود بریزیم. نصف اما من می گویم تقریباً همه در

UK puts milk in their team but it depends what type of tea if it's black

بریتانیا شیر را در تیم خود می ریزند، اما بستگی دارد چه نوع چایی اگر

tea quite often they will put milk in it yeah if it's green tea or herbal tea

چای سیاه باشد اغلب در آن شیر می ریزند، بله اگر چای سبز یا چای گیاهی

they never put milk in it you would just put honey in it but most people green

باشد، هرگز شیر را در آن نمی ریزند. فقط عسل را در آن بریزید، اما بیشتر مردم

tea is an acquired taste so green tea in the UK isn't widely a probably is quite

چای سبز یک طعم اکتسابی است، بنابراین چای سبز در بریتانیا به طور گسترده ای نیست، احتمالاً

a lot of pea I know okay but do most people drink black tea and yeah okay

مقدار زیادی نخود

although herbal tea has become very popular now with all the

است. در حال حاضر بین همه

health-conscious people and all of the people who follow the the new religion

افراد آگاه به سلامت و همه افرادی که دنبال می کنند بسیار محبوب است دین جدید آیا در مورد

have you heard of the new religion I have I have a new wave the news all

دین جدید شنیده اید من موج جدیدی دارم اخبار همه

praise the carrot yes veganism is now officially recognized as a thing so you

ستایش هویج بله گیاهخواری اکنون رسماً به عنوان یک چیز شناخته شده است، بنابراین شما

can actually have the right to express your v

می توانید در واقع حق بیان

views the High Court I think it happened yesterday they said yeah it's official

نظرات خود را در دادگاه عالی داشته باشید. فکر کن دیروز اتفاق افتاده است ، گفتند بله،

veganism is now official so it's just like anything else that that a person

وگانیسم رسمی است، حالا رسمی شده است، بنابراین مانند هر چیز دیگری است که یک

has the right to do or express themselves with so you can go up to

فرد حق دارد انجام دهد یا اظهار نظر کند، بنابراین شما می توانید

someone in the street and say do you eat meat and they might say yes and the the

در خیابان به سراغ کسی بروید و بگویید آیا گوشت می خوری و آنها ممکن است بگوید بله و

vegan will say that's terrible yes ethic or what they're calling ethical veganism

گیاهخوار بگوید که این وحشتناک است بله اخلاقیات اخلاقی یا آنچه آنها وگانیسم اخلاقی می نامند

is virtually acquired a religious status now okay according to the courts and

تقریباً یک وضعیت مذهبی به دست آورده است که اکنون طبق دادگاه مشکلی ندارد و

therefore you have certain rights associated with that so please don't go

بنابراین شما حقوق خاصی در ارتباط با آن دارید پس لطفاً وارد این موضوع نشوید.

into that do you think vegans will have a church then and maybe at the front

آیا فکر می کنید گیاهخواران در آن زمان کلیسا خواهند داشت و شاید در جلوی

there'll be a giant carrot or maybe I don't know a big big pot of cauliflower

آن یک هویج غول پیکر وجود داشته باشد یا شاید من نمی دانم یک گلدان بزرگ گل

a big ha a big pot of herbal tea on honor on a throne I drink a lot of

کلم یک دیگ بزرگ چای گیاهی به افتخار روی تختی که من می نوشم الان مقدار زیادی

herbal tea now and tell mr. Duncan I only have I used to have two or three

چای گیاهی و به آقا بگویید دانکن من فقط روزی دو یا سه

cups of tea a day I only have one now and I have her and one cup of tea one

فنجان چای می‌نوشیدم، الان فقط یک چای می‌خورم و او و یک فنجان چای، یک

cup of coffee a day and then I have her booty in between because I'm trying to

فنجان قهوه در روز می‌خورم و سپس غنیمت او را در بین می‌برم، زیرا سعی می‌کنم

reduce my intake of caffeine which is quite high in tea and coffee as we know

مصرف کافئین من را کاهش دهم که در چای و قهوه بسیار زیاد است، همانطور که می دانیم به

think of all those who think of all those poor caffeine animals that were

همه کسانی فکر می کنیم که به تمام آن حیوانات کافئین فقیری که

killed oh hang on caffeine doesn't come from animals so

کشته شده اند فکر می کنند اوه کافئین از حیوانات

mr. Steve doesn't like to get too excited you see he's a man who tries to

نشات نمی گیرد. استیو دوست ندارد خیلی هیجان زده شود، می بینید که او مردی است که سعی می کند

control and curb his enthusiasm for everything in life no well because III

اشتیاق خود را برای همه چیز در زندگی کنترل و مهار کند، زیرا III

you can get and I've been getting sort of mild palpitations I would say which I

شما می توانید آن را دریافت کنید و من به نوعی تپش خفیف دارم، می توانم بگویم که

think is sometimes if I go to see my customers they're off often offer me a

فکر می کنم چنین است. گاهی اوقات اگر برای دیدن مشتریانم بروم، آنها بیرون هستند، اغلب به من یک

cup of tea or coffee and sometimes I can go to two or three customers in a row

فنجان چای یا قهوه پیشنهاد می کنند و گاهی اوقات می توانم به دو یا سه مشتری پشت سر هم بروم

and then you don't like to say no if somebody if a customer says would you

و بعد اگر کسی بگوید دوست ندارید نه بگویید.

like a cup of tea or a cup of coffee it's difficult to say no because they

آیا یک فنجان چای یا یک فنجان قهوه میل دارید نه گفتن دشوار است زیرا

were might be perceived by them as a type of

ممکن است توسط آنها به عنوان نوعی

rejection you could ask for something else yes you could do but it's asked for

رد تلقی شود شما می توانید چیز دیگری بخواهید بله می توانید انجام دهید

a glass of water but you don't want to trouble them too much so that's less

اما یک لیوان آب از شما خواسته می شود. نمی‌خواهم زیاد آنها را اذیت کنم تا دردسر کمتری داشته باشند

trouble oh I miss it and will you just let me finish that's the point I'm

، اوه من آن را از دست می‌دهم و اجازه می‌دهی تمام کنم، این نکته‌ای است که من

trying to make mr. Duncan is that you can I can often accept 2 or 3 cups of

سعی می‌کنم آقای را بیان کنم. دانکن این است که شما می توانید من اغلب می توانم 2 یا 3 فنجان

coffee in a row within a short space of time because customers have offered it

قهوه پشت سر هم در مدت زمان کوتاهی بپذیرم زیرا مشتریان آن را به من پیشنهاد داده اند

to me and therefore the caffeine levels go up and then you can get palpitations

و بنابراین سطح کافئین بالا می رود و سپس می توانید

so so misters heart oh oh mr. Steeves heart goes into a little flutter

تپش قلب داشته باشید. آقای. قلب استیو کمی به لرزه در می‌آید

well you just feel the occasional extra thumb see I think this is just what

خوب شما فقط گهگاه انگشت شست اضافی را احساس می‌کنید، فکر می‌کنم این همان چیزی است

happens when you see me you see I think what happens when mr. Steve sees me his

که وقتی من را می‌بینید، می‌بینید، فکر می‌کنم وقتی آقا چه اتفاقی می‌افتد. استیو مرا می بیند که

heart goes into a little flutter because he's so excited no it's actually anxiety

قلبش کمی به لرزه در می آید زیرا او بسیار هیجان زده است نه این در واقع اضطراب است

because I've gone now I've got to come back home yes we're not we're not making

زیرا من رفتم اکنون باید به خانه برگردم بله ما اینطور نیستیم ما

any sort of statement about veganism or meat eaters as such it's just a comment

هیچ اظهارنظری در مورد گیاهخواری یا گوشت نمی کنیم خورندگان به این ترتیب فقط یک نظر

what is choice what they want to do in line okay then okay this tea Steve's

است انتخاب چه کاری می خواهند انجام دهند در خط خوب است پس باشه این چای استیو

really afraid of offending anyone we're not offending anyone don't worry

واقعا می ترسد به کسی توهین کند ما به کسی توهین نمی کنیم نگران نباشید

this is fun this is the Internet you see never confuse the internet with real

این سرگرم کننده است این اینترنت است که می بینید هرگز گیج نمی شود اینترنت با

life so when you go out the house later today that's not the Internet that's

زندگی واقعی، بنابراین وقتی امروز بعداً از خانه بیرون می روید ، این اینترنت نیست،

real life but this is the Internet and it's anything happens here everything

زندگی واقعی است، اما این اینترنت است و هر چیزی در اینجا

happens it has been today it's all strange

اتفاق می افتد همه چیز اتفاق می افتد امروز بوده است، همه چیز عجیب است

imagine if mr. Steve and myself stood in the town and behaved like this oh hang

تصور کنید که آقای. من و استیو در شهر ایستاده

on we have we have done that and we've been arrested for it well you were but

بودیم و اینگونه رفتار می‌کردیم اوه صبر کنید، ما این کار را انجام دادیم و به خاطر آن دستگیر شدیم، شما خوب بودید، اما

that's another story right any other code anything people saying mr. Duncan

این داستان دیگری است درست هر کد دیگری که مردم می‌گویند آقای.

all right dough in the UK Saturnino says does the UK court give the same right to

Saturnino می گوید آیا دادگاه بریتانیا همان حق را به

cannibals well I'm not sure about that now thankfully not I haven't heard of

آدمخوارها می دهد، من در مورد آن مطمئن نیستم اکنون خوشبختانه نه، من نام بسیاری از آدمخوارها را نشنیده ام،

many cannibals but I know I know that Satur eno is joking there but yes I

اما می دانم که می دانم که Satur eno در آنجا شوخی می کند. بله، من

think the point she's making is well if you were to say hmm I know what she's

فکر می‌کنم نکته‌ای که او می‌گوید این است که اگر بخواهی بگویی هوم، من می‌دانم او آنجا چه

saying there that if you talk about something for long enough you can turn

می‌گوید، اگر به اندازه کافی در مورد چیزی صحبت کنید، می‌توانید

anything into a religion can't you yes and say and say that you want special

هر چیزی را به دین تبدیل کنید، نمی‌توانید بله و بگویید و بگویید که چیز خاصی می‌خواهید.

status for that but yes don't think you could get it for being a cannibal no

وضعیت برای آن، بله، فکر نمی کنم به خاطر آدمخوار بودن می توانید آن را دریافت کنید، نه

well I don't think you're allowed to be a cannibal it has to be legal first of

خوب، فکر نمی کنم شما مجاز به آدم خواری باشید، قبل از هر چیز باید قانونی باشد،

all so I think if you went round your neighbor's house and chopped him up and

بنابراین فکر می کنم اگر به خانه همسایه خود رفتید و او را خرد کردم و

had him with dumplings in a nice thick stew and a delicious Chianti I think

با کوفته‌هایی در یک خورش غلیظ خوب و یک کیانتی خوشمزه خوردم، فکر می‌کنم

people would complain longer they know what that reference is that will be

مردم بیشتر شکایت می‌کنند و می‌دانند آن مرجع چیست

funny that's it so if you were born before 1993 you will know what that

که خنده‌دار خواهد بود، همین است، بنابراین اگر قبل از سال 1993 متولد شده باشید، می‌دانید که آن

reference was Alamgir says never trust anyone on the internet never not even

مرجع چیست. علمگیر می گوید هرگز به کسی در اینترنت اعتماد نکنید هرگز نه e ون

ass not even us not even us don't trust Israel you know why don't you because a

الاغ حتی ما نه ما حتی ما به اسرائیل اعتماد نداریم میدونی چرا اعتماد نمیکنی چون

lot of people on the internet and turn out to be a charlatans charlatan

خیلی ها تو اینترنت هستن و معلوم میشه شارلاتان

charlatan what is a charlatan a person who is a charlatan is someone who

شارلاتان چیه شارلاتان شارلاتان کسیه که

pretends to be something they are not and the internet is full of people doing

وانمود می کند که چیزی نیست و اینترنت پر از افرادی است که این کار را انجام

that a lot of people go on the internet nowadays and they they call themselves

می دهند که امروزه بسیاری از مردم به اینترنت مراجعه می کنند و آنها خود را

inspiring motivators or entrepreneurs have you noticed that at the moment on

انگیزه یا کارآفرین الهام بخش می نامند. آیا توجه کرده اید که در حال حاضر در

YouTube there are lots of commercials for these guys who come on and say hi

YouTube تبلیغات زیادی برای این موارد وجود دارد بچه‌هایی که می‌آیند و می‌گویند سلام

guys hi my name's Chad and I've got a great new scheme to help you make loads

بچه‌ها سلام، اسم من چاد است و من یک طرح جدید عالی دارم که به شما کمک می‌کند

of money all you have to do is get my free book so click click here and find

پول زیادی به دست آورید، تنها کاری که باید انجام دهید این است که کتاب رایگان من را دریافت کنید، بنابراین اینجا را کلیک کنید و

out how I'm making 20 million dollars a week things like that but they're not

از نحوه ساختم مطلع شوید. 20 میلیون دلار در هفته از این قبیل چیزها، اما آنها واقعاً مال

really the Charlotte's and somebody who pretends to be something or to sell

شارلوت نیستند و کسی که وانمود می کند چیزی است یا

something fake that isn't true they might also be an imposter

چیزی تقلبی می فروشد که درست نیست، ممکن است

an impostor the her sister and in person a person who I can't remember how to

یک شیاد یا شیاد خواهرش و شخصاً فردی باشد که یادم نمیاد چطوری با

speak an impostor is a person who pretends to be another person or two or

IM صحبت کنم postor شخصی است که وانمود می کند یک یا دو نفر دیگر است یا

pretends to be doing something that they're not really capable of doing yes

وانمود می کند که دارد کاری را انجام می دهد که واقعاً قادر به انجام آن نیست بله

and input somebody I for example might might come on here and we're an adidas

و کسی را وارد می کند که من برای مثال ممکن است اینجا بیاید و ما یک

hat and a pair of glasses and pretend to be mr. Duncan and I would therefore be

کلاه آدیداس و یک جفت کلاه هستیم. عینک و وانمود کردن به آقای. بنابراین من و دانکن

an impostor yeah somebody who's pretending to be

یک شیاد خواهیم بود بله کسی که تظاهر به

somebody else yes I won't be doing that of course fraud stir a fraud stir a

شخص دیگری می کند بله من این کار را انجام نمی دهم البته کلاهبرداری تحریک می شود کلاهبرداری تحریک می

person who is a fraud stir is a person who cheats are the people so maybe they

شود فردی که کلاهبردار است فردی است که مردم را فریب می دهد بنابراین شاید آنها

pretend to be representing a company or maybe they pretend to be from a certain

وانمود کنند به نمایندگی از یک شرکت یا شاید آنها وانمود می کنند که از یک

organization they are trying to trick someone into believing that they are the

سازمان خاص هستند، آنها سعی می کنند کسی را فریب دهند تا تصور کند که آنها همان

person they say they are they are frauds that quite often people will trick other

فردی هستند که می گویند آنها کلاهبرداری هستند که اغلب مردم دیگران را فریب می

people into giving them money fraud stir also a swindler oh I like this word

دهند تا به آنها کلاهبرداری پول بدهند. یک کلاهبردار آه من این کلمه را دوست دارم

swindler a person who swindles other people is a person who tricks others

کلاهبردار شخصی که از دیگران کلاهبرداری می کند شخصی است که دیگران

into giving them money or maybe trust you can swindle someone by making them

را فریب می دهد تا به آنها پول بدهند یا شاید اعتماد کنند که می توانید با ایجاد این باور که از کسی به این

believe that you are a good person maybe I think that's usually referred to in

باور برسد که شما فرد خوبی هستید کلاهبرداری کنید. شاید من فکر می کنم که معمولاً

the context of money mm-hmm you swindle somebody out of money you might swindle

در زمینه پول مم-هم شما از کسی کلاهبرداری می کنید بدون پول ممکن است

somebody out of their home hmm or their property yes

کسی را از خانه اش یا دارایی آنها کلاهبرداری کنید بله

by pretending that you've solved the property for them it's all a car okay

با تظاهر به اینکه اموال را برای آنها حل کرده اید همه چیز یک ماشین است

then here's an interesting word cheat now this word Steve is interesting

پس او. e یک کلمه جالب است تقلب در حال حاضر این کلمه استیو جالب است

because it can be a noun and also a verb okay so you can cheat someone as an

زیرا می تواند یک اسم باشد و همچنین یک فعل okay بنابراین شما می توانید کسی را به عنوان

action but that person will be a cheat you are a cheat you cheated me

یک عمل فریب دهید اما آن شخص یک کلاهبردار خواهد بود.

so to cheat and be and now on overt tell you could

حالا آشکارا بگو که

cheat you could cheat somebody you could cheat on somebody couldn't you hmm if

می‌توانی خیانت کنی، می‌توانی به کسی خیانت کنی، می‌توانی به کسی خیانت

you're being if you're having an affair with somebody else yes then you then

کنی، نمی‌توانی اگر با دیگری رابطه داشته باشی، بله، پس

that person might say that you cheated on me yes you could cheat somebody out

آن شخص ممکن است بگوید که به من خیانت کردی بله شما می توانید کسی را از ارث او فریب دهید

of their inheritance yes by doing something that means that they're there

بله با انجام کاری که به این معنی است که آنها آنجا هستند

that the somebodies will has been altered yes so she wants somebody out of

که اراده دیگران تغییر کرده است بله بنابراین او می خواهد کسی را از

their inheritance you are getting something through false pretenses you

are pretending to be a person who you are not a con artist I like this one con

ارث خود خارج کند. شما کلاهبردار نیستید من این یک کلاهبردار را دوست دارم

artist a con artist is a person who goes around fooling or tricking people into

یک کلاهبردار فردی است که مردم را فریب داده یا فریب می دهد

quite often buying things from them which are of poor quality or maybe they

تا اغلب چیزهایی را از آنها بخرند که کیفیت پایینی دارند یا شاید آنها

pretend to be another person or someone they're not so they can get another

وانمود کنند که فرد دیگری هستند یا شخصی که هستند. نه برای اینکه آنها بتوانند پول شخص دیگری را دریافت کنند

person's money yes if you've been conned by somebody then it means that that

، بله اگر توسط کسی فریب خورده اید، به این معنی است که

they've they've defrauded you out of something so in this case it means

آنها شما را از چیزی فریب داده اند، بنابراین در این مورد به معنای

confidence so actually in this case it means confidence artist so you are

اعتماد به نفس است، بنابراین در واقع در این مورد به معنای هنرمند اعتماد به نفس است.

trying to gain their confidence you are trying to con them you are getting them

شما سعی می کنید اعتماد به نفس آنها را به دست آورید ، سعی می کنید آنها را فریب دهید ، آنها را

to believe something that isn't real so you can get your hands on their money oh

مجبور می کنید چیزی را باور کنند که واقعی نیست ، بنابراین می توانید پول آنها را بدست آورید اوه

he's a good one Steve do you know this word vlag this is used a lot in English

او فرد خوبی است استیو آیا می دانید این کلمه vlag استفاده می شود تعداد زیادی به انگلیسی

especially lot in sales yes British English as well you will hear this a lot

به خصوص در فروش زیاد بله انگلیسی بریتانیایی نیز این را خواهید شنید.

too blag is to use words or your your personality to get something or to get

into a place so you use your words your gift of speaking or maybe your

personality so you are cleverly disguising or hiding the fact that you

بنابراین شما هوشمندانه این واقعیت را پنهان می کنید یا پنهان می کنید که

shouldn't be there or you are trying to get into a place and you

نباید آنجا باشید یا سعی می کنید وارد مکانی شوید و

we'll do anything to do it so blag blag I love that word it means yes it means

ما هر کاری برای انجام آن انجام

that you're talking a lot using you're very clever with words phrases and you

می دهیم. زیاد صحبت می‌کنی با استفاده از عبارت‌های کلماتی که خیلی باهوشی و شما

can convince somebody of something even though it might not be true hmm

می توانید کسی را در مورد چیزی متقاعد کنید، حتی اگر درست نباشد،

you can blag your way into for example you might you might you might try to get

می توانید به عنوان مثال، ممکن است سعی کنید

into an expensive restaurant and or you might pretend that that you're going to

وارد یک رستوران گران قیمت شوید و یا ممکن است وانمود کنید که دارید به یک رستوران می روید.

a movie premiere for example and that you you you only invited people are

به عنوان مثال، اولین نمایش فیلم و اینکه شما فقط افرادی را دعوت کرده اید

allowed but you sort of manage to talk your way around by pretending that

مجاز هستید، اما به نوعی موفق می شوید با تظاهر به

you're somebody that you're not for example hmm

اینکه فردی هستید که نیستید صحبت کنید،

also maybe some people actually get a job by blagging they were blag blag

مثلاً ممکن است برخی از افراد واقعاً با فحاشی به آنها شغلی پیدا کنند.

their way in yes a black a job interview so they will say things maybe they will

بله یک مصاحبه شغلی سیاه بود، بنابراین آنها چیزهایی می گویند که شاید

make up things that they haven't even done yes they could they could say oh

کارهایی را بسازند که حتی انجام نداده اند بله می توانند بگویند آه

can I come for an interview with your company I've got all the experience you

می توانم برای مصاحبه با شرکت شما بیایم. تمام تجربه‌ای که

need I've done this I've done that they're probably lying but on the basis

نیاز دارید، من این کار را انجام داده‌ام که احتمالاً دروغ می‌گویند، اما فقط بر

of just what you've said that person might get an interview or might get

اساس آنچه شما گفته‌اید، آن شخص ممکن است مصاحبه بگیرد یا ممکن است چیزی به دست بیاورد،

something then they're very clever with words and in the end what they do is

سپس در کلمات بسیار باهوش است و در نهایت کاری که آنها انجام می دهند این است

they overpower you with words and phrases and then the other person gives

که با کلمه بر شما چیره می شوند s و عبارات و سپس شخص دیگر تسلیم می

up and says a lot might as well it's an interesting message on the live chat Jay

شود و خیلی می گوید ممکن است این یک پیام جالب در چت زنده است جی

flaner says we can say that you have the gift of the gab or the gift of gab we

فلنر می گوید می توانیم بگوییم که شما هدیه گاب را دارید یا هدیه گاب که ما

normally say the gift of the gab so gab means speaking or talking so you have

معمولاً می گوییم هدیه gab so gab به معنای صحبت کردن یا صحبت کردن است، بنابراین شما

the gift you have the ability to speak in a very fluent and also a very

این استعداد را دارید که توانایی صحبت کردن را دارید بسیار روان و همچنین به روشی بسیار

persuasive way you have the gift of the gab some people have said that I have

متقاعد کننده شما موهبت گاب را دارید برخی از افراد گفته اند که

the gift of the gab er what do you think Steve well you're not trying to sell

من موهبت گاب را دارم. آیا فکر می‌کنی استیو خوب، سعی نمی‌کنی

anything as search or sell yourself no but the ability to speak yes the ability

چیزی را به عنوان جستجو بفروشی یا خودت را نه بفروشی، اما توانایی صحبت کردن بله،

to speak coherently and to make people believe what you're saying and that

توانایی صحبت کردن به طور منسجم و وادار کردن مردم به آنچه می‌گویی را باور کنند و این

often has a lot to do with your expression as well on the way that you

اغلب با شما ارتباط زیادی دارد. همچنین در مورد نحوه

put that infant across because people can usually tell

قرار دادن آن نوزاد در مقابل، زیرا مردم معمولاً می توانند تشخیص دهند

if you're lying or giving false information but if you're a good actor

که شما دروغ می گویید یا اطلاعات نادرست می دهید، اما اگر شما بازیگر خوبی هستید،

then you can then you then you you can say whatever you want and people can

پس می توانید پس از آن می توانید هر چه می خواهید بگویید و مردم می توانند

believe you without any evidence you are a terrible liar by the way Steve Steve

بدون هیچ مدرکی باورت کنم که تو دروغگوی وحشتناکی هستی روشی که استیو

is the worst liar in the world I don't know why but you you lie so badly

استیو بدترین دروغگوی دنیاست من نمی‌دانم چرا اما تو خیلی بد دروغ می‌گویی

because I feel guilty I think I'm going to go mister don't couldn't let you

چون احساس گناه می‌کنم فکر می‌کنم می‌روم آقا نمی‌توانم بگذارم

finish oh okay then because it's getting dark and I need to do some more things

تمام کنی اوه باشه، پس این تاریک می شود و من باید چند کار دیگر

in the garden okie dokie so I'll see you all probably

در باغ انجام دهم، اوکی دوکی، بنابراین همه شما را می بینم احتمالا

not probably not not Wednesday certainly won't be Wednesday not Wednesday not

نه احتمالا نه چهارشنبه قطعا چهارشنبه نیست، نه چهارشنبه، نه

Friday but you might be back next Sunday I could well be back next Sunday

جمعه، اما شما ممکن است یکشنبه آینده برگردید، من به خوبی می توانم برگردم یکشنبه آینده

like sunnin in so that's when you can catch us on Sunday Wednesday Friday 2

مانند sunnin در تا زمانی است که شما می توانید ما را در یکشنبه چهارشنبه جمعه

p.m. UK time so the next livestream will be Wednesday but you will be able to see

ساعت 2 بعد از ظهر بگیرید. به وقت بریتانیا، بنابراین پخش زنده بعدی چهارشنبه خواهد بود، اما شما می توانید

mr. Steve hopefully next Sunday isn't that nice

Mr. استیو امیدوارم یکشنبه آینده آنقدرها خوب نباشد

lovely very nice so lovely to see you all today and I hope I've been helpful

دوست داشتنی، خیلی خوب، خیلی دوست دارم امروز همه شما را ببینم و امیدوارم مفید بوده باشم

mr. Duncan in helping you to teach English and see you all very soon before

آقای. دانکن برای کمک به شما برای آموزش زبان انگلیسی و دیدن همه شما خیلی زود قبل

you go you can have one more one more twiglet okay so that's it very good

از رفتن، می‌توانید یک تکه دیگر بخورید، خوب پس این خیلی خوب است

steady steady stay stay this is so demeaning so demeaning don't you think

، ماندگاری ثابت ماندن، این خیلی تحقیرکننده است، خیلی تحقیرکننده است، فکر نمی‌کنید

so viewers stay it's very demeaning I shouldn't be treated in this in this

بینندگان بمانند خیلی خوب است. تحقیر کردن من نباید در این مورد با من رفتار شود،

this it's like public humiliation it isn't it is staid hurry up

این مانند تحقیر عمومی است، این است که متوقف نمی شود، عجله کن

good boy off you go run he's going for a play in the garden there I am going to

پسر خوب برو فرار کن او برای یک بازی در باغ آنجا می رود من خیلی چیزها را دریافت خواهم کرد. امشب

get so much-- such a hard beating tonight for that so if you brag your way

یک ضرب و شتم سخت برای آن است، بنابراین اگر به راه خود فخرفروشی کنید،

you might also deceive someone as well you might deceive a person into thinking

ممکن است کسی را نیز فریب دهید، ممکن است یک نفر را فریب دهید تا فکر

that you are doing something you can't deceive you pretend to be someone you

کند دارید کاری را انجام می دهید که نمی توانید فریب دهید، وانمود کنید که فردی هستید و

pretend to be a person that you're not maybe you take another person's identity

وانمود می کنید که فردی هستید. شاید شما هویت شخص دیگری را در نظر نمی

you pretend to be another person or you pretend to have a certain ability trick

گیرید، وانمود می کنید که فرد دیگری هستید یا وانمود می کنید که یک حقه توانایی خاصی

you can trick someone into believing that you are another person or maybe you

دارید، می توانید کسی را فریب دهید تا باور کند شما شخص دیگری هستید یا

have a certain ability con so maybe you con someone you get a person's

شاید توانایی خاصی دارید، بنابراین ممکن است فردی را فریب دهید اعتماد به نفس فرد را

confidence you get them to believe that you are a real person or maybe you get

به دست می آورید باور کنید که شما یک شخص واقعی هستید یا ممکن است

them to believe that your intentions are real you con that person so that is

آنها را به این باور برسانید که نیت شما واقعی است، شما آن شخص را فریب می دهید، بنابراین در

actually a verb and it also can be a noun as well so a con is the trick and

واقع یک فعل است و همچنین می تواند یک اسم نیز باشد، بنابراین یک کلاهبرداری حقه است و

also you can con someone finally sham oh I like this word so if something is a

همچنین می توانید کسی را در نهایت شم آه من این کلمه را دوست دارم، بنابراین اگر چیزی

sham it means it is not real it is something that appears on the surface to

ساختگی است به این معنی است که واقعی نیست، چیزی است که در ظاهر یک چیز واقعی به نظر می رسد،

be a real thing however in reality it is not real

اما در واقعیت واقعی

it is a sham such as a marriage so quite often in I don't know in celebrity

نیست، ساختگی است مانند ازدواج. اغلب در محافل مشهور نمی دانم

circles you might find that two people will get married however the marriage is

ممکن است متوجه شوید که دو نفر ازدواج خواهند کرد، اما این ازدواج

not a real marriage they are just doing it to to make them seem normal

یک ازدواج واقعی نیست و آنها این کار را انجام می دهند تا آنها را

a sham marriage so something that is not real something that is being done for

یک ازدواج ساختگی عادی جلوه دهند، بنابراین چیزی که واقعی نیست. به دلایل دیگر انجام می شود

other reasons not the genuine reason sham and that's it today I met a word

نه دلیل واقعی شم و همین امروز با یک کلمه بیلک آشنا شدم

bilk and it means deceive to yes I think you can build someone I think it's a

و به معنای فریب دادن به بله من فکر می کنم شما می توانید کسی را بسازید فکر می کنم

combination of two words Thank You Bella rusia Thank You Valentin I will be going

ترکیبی از دو کلمه است ممنون بلا روسیه متشکرم والنتین من خواهم شد

around to my neighbour's house in a moment

در یک لحظه به خانه همسایه ام می روم

I have to go next door to ask if I can borrow some milk because we haven't got

باید برم همسایه بپرسم آیا می توانم کمی شیر قرض بگیرم چون شیر

any unfortunately we are completely out of milk

نداریم متاسفانه شیرمان تمام شده است

we have no milk left if you want to get in touch by the way before I go if you

شیر ​​نداریم اگر می خواهید قبل از رفتن من در تماس باشید اگر می

want to get in touch send me an email or perhaps you would like to send a lovely

خواهید تماس بگیرید برای من یک ایمیل بفرستید یا شاید می خواهید یک کمک مالی دوست داشتنی بفرستید،

donation well you are more than welcome to do so

خیلی خوش آمدید، پس

it's been so nice to have your company today don't forget also if you want to

خیلی خوب بود که امروز شرکت شما را داشته باشیم، فراموش نکنید همچنین اگر می خواهید،

you can also subscribe if you want as well I know it sounds desperate but

می توانید در صورت تمایل مشترک شوید. می‌خواهم، می‌دانم که ناامیدکننده به نظر می‌رسد، اما

please like like my livestream and also if you want to you can also you can

لطفاً لایو استریم من را لایک کنید و همچنین اگر می‌خواهید می‌توانید در

there it is you can subscribe to my youtube channel

آنجا هم می‌توانید در کانال یوتیوب من مشترک شوید

as well and then you will never miss another one of my livestream so I hope

و سپس هرگز یکی دیگر از پخش زنده من را از دست نخواهید داد. امیدوارم

you have enjoyed today's lesson lots of things today we talked about so many

از درس امروز لذت برده باشید از چیزهای زیادی امروز ما در مورد چیزهای زیادی صحبت کردیم

things and as I mentioned at the start of today's livestream this is the final

و همانطور که در ابتدای پخش زنده امروز ذکر کردم این آخرین

day for the Christmas lights tonight they will go out for the final time and

روز برای چراغ های کریسمس است که امشب برای آخرین بار خاموش می شوند و

then we will have to wait until next Christmas which will soon come around I

سپس ما باید تا کریسمس بعدی که به زودی فرا خواهد رسید صبر کنید من

think so thanks also to pal mirror thank you also to Noemi Thank You pram Thank

فکر می کنم همینطور از آینه دوستان تشکر می کنم و همچنین از نومی تشکر می کنم کالسکه با تشکر از

You ciao Thank You Guadalupe hi Lee Kwang thank

شما ciao متشکرم Guadalupe سلام لی کوانگ از

you very much to you as well for joining me today so many people here Thank You

شما بسیار سپاسگزارم که امروز به من ملحق

Martha thank you Anna Coby thank you to

شدید. به

everyone for joining me today I hope you've enjoyed today's lesson I

همه که امروز به من ملحق شدند، امیدوارم از درس امروز لذت برده باشید،

was hoping to see the birds today but the birds are actually being very shy

امیدوارم امروز پرنده ها را ببینم، اما پرندگان در

outside there is one now did you see it oh that's nice so I was hoping to show

خارج از خانه خیلی خجالتی هستند، حالا یکی از آنها را دیدید، اوه خیلی خوب است، بنابراین من امیدوار بودم

the birds but unfortunately they are being rather shy today so we didn't we

که پرندگان را نشان دهم اما متأسفانه آنها امروز خجالتی هستند، بنابراین ما

didn't have a look at them Thank You Alamgire Thank You Berlin thank you

به آنها نگاه نکردیم. متشکرم Alamgire متشکرم برلین.

very much to Ivan sudeer thank you also to Sasi and also to Prem Singh please

از ایوان سودیر بسیار سپاسگزارم از ساسی و همچنین از پرم سینگ لطفاً

where are you from sir I am from England

اهل کجا هستید. آقا من اهل انگلستان هستم

and this is a live stream from the birthplace of the English language sadly

و این یک پخش زنده از زادگاه زبان انگلیسی است، متأسفانه

it is time for me to say goodbye I hope you have enjoyed the past hour and 45

وقت آن است که خداحافظی کنم، امیدوارم از یک ساعت و 45 دقیقه گذشته لذت برده

minutes Oh a very long one today quite long indeed time to have a lovely tea

باشید. یک کیک چای دوست داشتنی

cake and a cup of tea with mr. Steve and of course I have to have my regular walk

و یک فنجان چای با آقای. استیو و البته من باید پیاده روی منظم داشته باشم

one of my new year's resolutions for 2020

یکی از تصمیمات سال جدید من برای سال 2020

this is mr. Duncan saying thanks for watching I hope you've enjoyed today I

این آقای است. دانکن می گوید از تماشای شما تشکر می کنم، امیدوارم از امروز لذت برده

hope you will join me on Wednesday 2 p.m. UK time and of course until the

باشید، امیدوارم چهارشنبه ساعت 2 بعد از ظهر به من بپیوندید. به وقت بریتانیا و البته تا

next time we meet here on YouTube you know what's coming next yes you do...

دفعه بعدی که اینجا در یوتیوب ملاقات می‌کنیم، می‌دانید که بعداً چه اتفاقی می‌افتد، بله شما انجام می‌دهید...

ta ta for now 8-)

تا در حال حاضر 8-)