FuN & GaMeS words + expressions / English Addict Live Chat and Learning / Sunday 14th November 2021

don't worry the queen of england is okay she's  all right for those panicking don't worry she's  

نگران نباش ملکه انگلیس خوب است او برای کسانی که وحشت زده اند خوب است نگران نباش او مشکلی

all right she wasn't there this morning laying the  wreath but i have it on good authority that she  

ندارد او امروز صبح آنجا نبود تا تاج گل بگذارد اما من می دانم که

is all right here we go then oh  my goodness we are back together  

او خوب است اینجا ما می رویم پس اوه خدای من ما دوباره با هم هستیم

hello everyone we are here once more on a  rather murky day it's it looks very strange  

سلام به همه ما یک بار دیگر اینجا هستیم در  یک

today i will be honest with you the weather  is rather murky cloudy we had a lot of mist  

it was very foggy this morning here we go again  yes it is english addict coming to you live  

روز نسبتاً تار دوباره برو بله معتاد انگلیسی است که به صورت زنده به سراغ شما می آید

from the birthplace of english  which of course is england as usual

از زادگاه انگلیسی ها که البته طبق معمول انگلیس است

i don't know why i look so surprised because i  knew you were going to be there hi everybody this  

، نمی دانم چرا خیلی متعجب به نظر می رسم زیرا می دانستم که شما آنجا خواهید بود سلام به همه

is mr duncan in england how are you today are you  okay i hope so are you feeling happy i hope you  

این آقای دانکن در انگلیس است. امروز چطوری خوب هستی ، امیدوارم پس احساس خوشحالی کنی، امیدوارم

are feeling very happy today because we are going  to have some fun today i hope you are in the mood  

امروز خیلی خوشحال باشی چون امروز قراره خوش بگذرونیم، امیدوارم حال و

to have some fun because today we are having  fun that is one of the topics we are discussing  

هوای خوشی داشته باشی چون امروز داریم خوش میگذرونیم یکی از موضوعات ما دی بحث کردن

right here on the live chat very nice to see you  back my name is mr duncan i talk about the english  

همینجا در چت زنده خیلی خوشحالم که شما را می بینم  نام من آقای دانکن است، من در مورد انگلیسی

language i love english i like english very  much you might say that i am an english addict  

صحبت می کنم   زبان انگلیسی را دوست دارم، انگلیسی را خیلی دوست دارم  شاید بگویید من یک معتاد انگلیسی

because i'm crazy about english i love  english so much i wish i could marry it  

هستم   چون دیوانه انگلیسی هستم که دوست دارم انگلیسی خیلی دلم می خواهد با آن ازدواج کنم

unfortunately at the moment the law of this land  does not allow it i would love to curl up in bed  

متأسفانه در حال حاضر قانون این سرزمین اجازه نمی دهد، دوست دارم در رختخواب خم شوم

with some lovely vowels and some nice consonants  i would like to roll around between the sheets  

با چند مصوت دوست داشتنی و چند صامت زیبا دوست دارم بین ورق ها بچرخم

with all those wonderful words wouldn't that be  nice so i hope you're feeling happy and wonderful  

با همه آن ها کلمات فوق‌العاده خوب نیستند پس امیدوارم امروز احساس شادی و فوق‌العاده‌ای داشته باشید

and marvelous and good today because hopefully we  will have a fun time that's what i'm hoping anyway

و شگفت‌انگیز و خوب باشید، زیرا امیدوارم ما اوقات خوشی را سپری کنیم، به هر حال امیدوارم همین

i i'm going to make a promise right now i'm going  to promise one thing today i'm going to be kind to  

الان قولی بدهم. امروز یک چیز را قول می دهم، با

mr steve i'm going to hold my hand up and say i  promise mr duncan that's me by the way i promise  

آقای استیو مهربان خواهم بود، دستم را بالا می گیرم و می گویم به آقای دانکن قول می دهم که این من هستم، البته قول می

that i will be nice to mr steve today which means  no teasing i'm not going to make any rude comments  

دهم که امروز با آقای استیو خوب باشم. یعنی بدون تمسخر، من هیچ نظر بی ادبانه ای نمی کنم

about mr steve however tempting it may be if  something is tempting something that is tempting  

در مورد آقای استیو هر چند ممکن است وسوسه‌انگیز باشد اگر چیزی وسوسه‌انگیز باشد چیزی که

something that is luring you towards it something  that is hard to resist doing or maybe having  

وسوسه‌انگیز   چیزی که شما را به سمت آن می‌کشاند  کاری که مقاومت در برابر انجام آن سخت است یا شاید داشتن

something very tempting maybe a cake maybe in the  window you see a beautiful cream cake you might  

چیزی بسیار وسوسه‌انگیز، شاید یک کیک شاید در پنجره یک کیک خامه‌ای زیبا ببینید. ممکن است

say that that particular thing is tempting it is  luring you towards it you really want to have it  

بگوید که آن چیز خاص وسوسه انگیز است و دارد  شما را به سمت خود می کشاند، شما واقعاً می خواهید آن را داشته باشید

so i'm not going to be rude to mr steve  i promise i've had complaints you see

بنابراین من با آقای استیو بی ادبانه رفتار نمی کنم  قول می

about my treatment of mr steve please can you  stop teasing mr steve can you please stop being so  

دهم در مورد رفتار من با آقای استیو شکایت هایی داشته ام. مسخره کردن آقای استیو را متوقف کنید.

mean to steve so today just for you for all  those complaining and worrying about mr steve  

i promise today i will not be rude or sarcastic  at all well we have made it to the end of another  

weekend and almost halfway through this month  already i can't believe it where has november gone

و تقریباً نیمی از این ماه را سپری کرده‌ام، نمی‌توانم باور کنم که نوامبر کجا رفته

it it was only october last week and now already  we are halfway through november yes it is sunday

است، فقط اکتبر هفته گذشته بود و اکنون در نیمه‌ی ماه نوامبر هستیم، بله، یکشنبه

sunday everyone are you  feeling good today i hope so  

یکشنبه است، همه شما احساس می‌کنید امروز خوب

i hope you are having a wonderful  day because we are here again

است امیدوارم    امیدوارم روز فوق‌العاده‌ای را سپری کرده باشید زیرا ما دوباره اینجا هستیم

what an interesting week it has been  here in england some rather strange  

که چه هفته جالبی بود اینجا در انگلیس اتفاقات نسبتاً عجیبی در حال

things happening of course we came to  the end of the big environmental summit  

رخ دادن بود البته ما به  پایان اجلاس بزرگ زیست محیطی   رسیدیم

which everyone has been talking about for the past  one and a half weeks and what has been decided

که همه در مورد آن صحبت می کردند. در حدود یک هفته و نیم گذشته و چیزی که خیلی کم تصمیم گرفته شده

very little apparently very little will be  changing we have agreed to agree to agree to agree  

، ظاهراً خیلی کم تغییر خواهد کرد، ما موافقت کرده‌ایم که موافقت کنیم موافقت کنیم

to maybe make some agreements on the agreements  that we've already made perhaps so that's it

تا شاید توافقاتی در مورد توافق‌هایی که قبلاً انجام داده‌ایم انجام دهیم، شاید پس همین

the upshot of the whole of the cop 26  meeting summit call it what you want  

است. نتیجه کل جلسه پلیس 26 آنچه را می‌خواهید صدا کنید

is pretty much nothing isn't that nice what a  waste of time that was i think greta thundberg was  

تقریباً هیچ چیز خوب نیست، چه اتلاف وقت بود، فکر می‌کنم گرتا تانبرگ درست می‌گفت،

right i don't often agree with her but sometimes  i do sometimes i nod my head in agreement  

اغلب با او موافق نیستم، اما گاهی اوقات  گاهی اوقات. سرم را به نشانه موافقت تکان می دهم

and greta was not feeling very happy about cop  26 she was saying it was all just blah blah blah  

و گرتا از پلیس 26 احساس خوشحالی نمی کرد. او می گفت همه چیز فقط بلا بله بله است.

how dare you that's what she said she said  blah blah blah and then she said how dare you  

and then she stropped off if you strop off  strop you leave in a bad mood you walk off  

و سپس اگر تو دست از کار بکشی، با روحیه بد می‌روی، با

in anger you feel annoyed you go off in a strop  i like that word here we are then yes oh by the  

عصبانیت راه می‌روی، احساس ناراحتی می‌کنی، می‌روی در یک استاپ. من از این کلمه خوشم می‌آید که اینجا هستیم، بله، به

way can i just say there are live captions if  you want to see what i'm saying on the screen  

هر حال می‌توانم بگویم زنده هستند زیرنویس‌ها اگر می‌خواهید ببینید که من چه می‌گویم روی صفحه

with the writing at the bottom of the screen  under there there it is under there if you  

با نوشته‌های پایین صفحه در آنجا زیر آن وجود دارد، اگر

want to activate the captions you can we have live  captions they have returned isn't that nice yeah

می‌خواهید زیرنویس‌ها را فعال کنید، می‌توانید زیرنویس‌های زنده داشته باشیم که آنها برگردانده‌اند، اینطور نیست خوب بله،

talking of applause i wonder who was first on  today's live chat oh very interesting hello mohsen  

صحبت از تشویق من تعجب می کنم که چه کسی اولین نفر در چت زنده امروز بود، اوه خیلی جالب بود سلام محسن

guess what you were first on today's  live chat congratulations mohsen

حدس بزنید اولین نفر در چت زنده امروز چه بودید تبریک می گویم محسن

thank you mohsin for joining us today you were  first on the live chat we also have v tess  

ممنون از محسن که امروز به ما ملحق شدید.

second second place sorry about that  vitesse also palmyra beatriz christina rami

رتبه دوم متاسفم بابت آن ویتسه همچنین پالمیرا بئاتریز کریستینا رامی

mary alba hello marie alba  nice to see you here as well  

مری آلبا سلام ماری آلبا خوشحالم که شما را اینجا

we are in a good mood today as you can see  from my smile i have my lovely big smiley face  

می بینم   امروز حال خوبی داریم همانطور که می بینید از لبخند

we are talking about having fun we are asking  questions as well to you about fun perhaps  

من می بینید. سرگرم کننده است، ما از شما سؤالاتی درباره سرگرمی می‌پرسیم

there is a memory that you have in your mind  about a moment from your past that was really fun  

شاید   خاطره‌ای در ذهن شما وجود دارد درباره لحظه‌ای از گذشته‌تان که واقعاً سرگرم‌کننده بود

something that was enjoyable something that  was amazing an amazing experience an amazing  

چیزی که لذت‌بخش بود، چیزی که شگفت‌انگیز بود، یک تجربه شگفت‌انگیز، یک

moment of time where you really had lots of fun  because that that's what we're talking about today  

لحظه شگفت‌انگیز از زمان که در آن شما واقعاً خیلی لذت بردم زیرا این همان چیزی است که ما امروز در مورد آن صحبت می

if my mouth works which would be ever so nice mr  steve is in the garden at the moment he's very  

کنیم   اگر دهان من خیلی خوب کار کند، آقای استیو در حال حاضر در باغ است در حال حاضر او خیلی

busy outside doing lots of things so steve is  outside right now very busy cutting his bushes  

بیرون مشغول انجام کارهای زیادی است، بنابراین استیو  در حال حاضر  بیرون از خانه بسیار مشغول است بریدن بوته هایش

something that we might be talking about a little  bit later on oh look at that today we have lots of  

چیزی که ممکن است کمی بعداً در مورد آن صحبت کنیم، اوه نگاه کنید که امروز ما

autumn colour even though the weather is not very  nice we don't have much sunshine but we do have  

رنگ های پاییزی زیادی داریم، حتی اگر هوا خیلی خوب نیست، آفتاب زیادی نداریم، اما

a lot of autumn colour today would you like to  see some more because you know i love autumn i  

رنگ های پاییزی زیادی داریم. امروز دوست داری چیزهای بیشتری ببینی چون می‌دانی من عاشق پاییز هستم، من عاشق ماه پاییز هستم، فصل پاییز را دوست

like the month of autumn i like the season of  autumn we often think of november as the the  

دارم معمولاً نوامبر را

season where autumn and winter mix together so  i often associate autumn with november so late  

فصلی می‌دانیم که پاییز و زمستان اغلب با هم ترکیب می‌شوند . en پاییز را با نوامبر بسیار دیر پیوند دهید

october and also november is when i think autumn  actually takes place but it's looking lovely out  

اکتبر و همچنین نوامبر زمانی است که فکر می‌کنم پاییز واقعاً اتفاق می‌افتد، اما امروز آنجا دوست‌داشتنی به نظر می‌رسد

there today it is a very nice day here today  and i hope you are having a good time as well

، امروز روز بسیار خوبی است و امیدوارم که شما نیز اوقات خوبی را سپری کرده باشید،

so the live chat is now up  and running if you want to  

بنابراین چت زنده اگر می‌خواهید

get involved you can you can leave your messages  

درگیر شوید، می‌توانید پیام‌های خود را

on the live chat hello also to beatriz again also  duong duong die hello to you also zika willian

در چت زنده بگذارید. سلام همچنین به beatriz دوباره همچنین duong duong die سلام به شما نیز zika willian

i'm just looking at the live chat oh  hello udom udom is here as well one of  

من فقط به چت زنده نگاه می‌کنم oh hello udom udom is در اینجا نیز یکی از

my lovely regular viewers watching in  thailand very nice to see you as well  

بینندگان همیشگی دوست داشتنی من که در  تایلند تماشا می کند، بسیار خوشحالم که شما را می بینم

it's a busy one already i'm having difficulty  keeping up with all of the messages already on  

در حال حاضر بسیار مشغول است، من در پیگیری همه پیام های موجود

the live chat nice to see you back today is a  solemn day it is a slightly sad and i suppose  

در   مشکل دارم   چت زنده خوشحالم که امروز دوباره شما را می بینم. روز کمی غم انگیز است و فکر می کنم

serious day because we have had remembrance sunday  today something that happens every year well of  

روز جدی است، زیرا ما امروز یکشنبه را به یاد آوردیم، اتفاقی که هر سال اتفاق می افتد،

course on the 11th of november we always remember  the ending of the first world war armistice day  

البته در 11 نوامبر، ما همیشه پایان روز آتش بس جنگ جهانی اول را به یاد می آوریم.

and then we often commemorate all those who  died in the various wars that have taken  

ما اغلب یاد همه کسانی را که در جنگ‌های مختلفی که در

place over recent history and some might say  sadly there have been many of those incidents

طول تاریخ اخیر رخ داده است، گرامی می‌داریم و برخی ممکن است بگویند متأسفانه بسیاری از این حوادث رخ داده است،

so today is a way of marking remembrance  sunday lots of people laid tributes and wreaths  

بنابراین امروز راهی برای گرامیداشت یاد و خاطره است. بسیاری از مردم برای یادآوری آن‌ها ادای احترام و تاج گل گذاشتند.

to remember those who fell  

که

during not just the first world war or  even the second world war but all wars  

نه فقط در طول جنگ جهانی اول یا حتی جنگ جهانی دوم بلکه در تمام جنگ‌ها

and here in much wenlock lots of small crosses  with the names of those who lost their lives  

و در اینجا با تعداد زیادی صلیب‌های کوچک با نام کسانی که جان خود را از دست دادند

and also there were some wreaths laid  as well right here in much wenlock  

و همچنین تعدادی تاج گل نیز در اینجا در ونلاک گذاشته شده بود.

town center and there you can see the wreaths  that were laid this morning remembering all those  

مرکز شهر و آنجا می توانید تاج گل هایی را ببینید که امروز صبح به یاد همه کسانی

who lost their lives in wars here and also  overseas as well a rather somber morning

که در جنگ های اینجا و همچنین در خارج از کشور جان خود را از دست دادند و همچنین یک صبح نسبتاً غم انگیز

and of course a lot of people were wondering where  the queen was this morning because the queen was  

و البته بسیاری از مردم متعجب بودند که ملکه امروز صبح کجاست.

supposed to be there in london laying her wreath  however at the last moment she decided not to go  

قرار بود ملکه آنجا در لندن باشد و تاج گل بگذارد، اما در آخرین لحظه تصمیم گرفت که نرود،

apparently she has sprained her back i don't know  how you do that maybe she was lifting something  

ظاهراً کمرش رگ به رگ شده است، نمی دانم چطور کار می کنید. شاید او در حال بلند کردن چیز

heavy maybe she was running up the stairs in  buckingham palace perhaps i don't know but  

سنگینی بود، شاید از پله‌های کاخ باکینگهام بالا می‌دوید، شاید نمی‌دانم،

the queen was not there this morning causing  lots of people once again to become concerned  

اما ملکه امروز صبح آنجا نبود و همین امر باعث شد که بسیاری از مردم دوباره نگران شوند.

a lot of people here asking mr duncan is the queen  okay we've heard that the queen is ill well she is  

بسیاری از مردم اینجا از آقای دانکن می‌پرسند: ملکه باشه، شنیده‌ایم که ملکه مریض است، او

old now i don't mean that in a bad way but  the queen of england is in her mid-90s so  

اکنون پیر است، منظورم بد نیست، اما  ملکه انگلیس در اواسط دهه 90 زندگی خود است، بنابراین

i suppose when you reach the age of 95 i  think you are able sometimes to take it easy  

فکر می‌کنم وقتی به سن 95 سالگی رسیدی، فکر می‌کنم که تو گاهی اوقات می‌توانم آسان بگیرم

i think so so that's the reason why she is  doing that thanks for your nice comments yes  

فکر می‌کنم همین‌طور است، به همین دلیل است که او این کار را انجام می‌دهد، با تشکر از نظرات خوب شما، بله،

a rather somber mood this morning where people  are remembering those who died in all wars

یک حال و هوای نسبتاً غم انگیز امروز صبح که مردم دارند کسانی را که در همه جنگ‌ها کشته شده‌اند

when will we ever learn that's what i've got  to say about that from something somber to  

به یاد می‌آورند. باید در مورد آن بگویم از چیز غم انگیز تا

something fun i thought today we would look  at fun things and you know i like to have fun  

چیز سرگرم کننده که فکر می کردم امروز به چیزهای سرگرم کننده نگاه می کنیم و می دانید که دوست دارم در

here on the live stream i love to have fun and  i have a feeling you do as well as does mr steve

اینجا در پخش زنده سرگرم باشم. آقای استیو

oh sometimes that mr steve can be very silly  

اوه گاهی اوقات آقای استیو می تواند باشد خیلی احمقانه

yes he will be here mr steve will be  here in a few moments time don't worry  

بله او اینجا خواهد بود آقای استیو چند لحظه دیگر اینجا خواهد بود، نگران نباشید

we are having fun today i couldn't resist  doing it i was thinking of all the fun things  

امروز داریم سرگرم می‌شویم، نمی‌توانستم در برابر انجام آن مقاومت کنم، به همه چیزهای سرگرم‌کننده‌ای فکر می‌کردم

i've done in my life and i have to say  quite a few of them involve doing this  

که در زندگی‌ام انجام داده‌ام و من باید بگویم که تعداد کمی از آنها این کار را انجام می‌دهند

because i love doing this and that's one of  the reasons why i like doing my live streams  

زیرا من عاشق انجام این کار هستم و این یکی از دلایلی است که باعث می‌شود پخش‌های زنده‌ام را انجام دهم

my live streams have been around for five  years however my teaching here on youtube  

پخش‌های زنده من پنج سال است که وجود دارد، اما تدریس من در اینجا در یوتیوب

has been around for over 15 years which seems  incredible really when you think about it  

بیش از 15 سال است که وجود دارد. سال‌هایی که واقعاً باورنکردنی به نظر می‌رسند وقتی به آن فکر می‌کنید

thank you mr duncan for showing us the  remembrance service or the remembrance  

متشکرم آقای دانکن که به ما خدمات یادبود یا

tributes in much wenlock that's okay hello  marawa oh i have a feeling that marawi

ادای احترام به ما را نشان دادید، اشکالی ندارد سلام ماروا اوه، من احساس می‌کنم که ماراوی به

welcome you see i never forget these  things i sometimes forget but for most  

شما خوش آمد می‌گوید، هرگز این چیزها را فراموش نمی‌کنم که گاهی فراموش می‌کنم. در

of the time i do remember that you like to  have the echo on your name hello also tomic  

بیشتر مواقع یادم می‌آید که دوست دارید روی نامتان پژواک باشد. سلام

tomec is here tomek is here now we're all excited  about that oh here's an interesting question  

تومیک هم اینجاست تامک اینجاست حالا همه ما هیجان زده‌ایم درباره این موضوع اوه اینجا یک سوال جالب است

mr duncan i am asha from india will  you please tell me whether your videos  

آقای دانکن من آشا از هند هستم لطفاً به من بگویید که آیا ویدیوهایتان

making your videos is it your hobby or your  profession i always wait for your videos to be  

ساختن ویدیوهای شما سرگرمی شماست یا  حرفه شما، من همیشه منتظر هستم که ویدیوهای

honest with you my profession was teaching english  as a second language i was working abroad then i  

شما با شما صادق باشند، حرفه من تدریس انگلیسی به عنوان زبان دوم بود، من در خارج از کشور کار می کردم، سپس

came back after beginning my youtube channel in  the place where i was working which was china  

پس از شروع یوتیوب برگشتم. کانالی در مکانی که در آن کار می‌کردم، چین بود

so i was living in china then i came back here  and i continued with my video making however this  

بنابراین من در چین زندگی می‌کردم، سپس به اینجا برگشتم و به ساخت ویدیوی خود ادامه دادم، اما این

became a big thing in my life so i carried on  doing this in fact i spend more time doing all  

به یک چیز بزرگ در زندگی من تبدیل شد، بنابراین من به انجام این کار ادامه دادم، در واقع زمان بیشتری را صرف می‌کنم.

of this than anything else in my life now so it  it has become a profession however i don't earn  

اکنون بیش از هر چیز دیگری در زندگی‌ام همه این کارها را انجام می‌دهم، بنابراین این تبدیل به یک حرفه شده است، اما من

a regular salary so if i was working at a school  if i was working for a company i would get a nice  

حقوق معمولی دریافت نمی‌کنم، بنابراین اگر در مدرسه کار می‌کردم، اگر برای شرکتی کار

salary every month however doing this i have to  make some sacrifices and one of them is having  

می‌کردم، هر ماه حقوق خوبی دریافت می‌کردم. با این حال، با انجام این کار، باید فداکاری‌هایی انجام دهم و یکی از آنها این است

a regular salary so i don't earn a regular salary  even though youtube does pay me a little i do  

که حقوق معمولی داشته باشم، بنابراین حقوق معمولی دریافت نمی‌کنم، حتی اگر یوتیوب به من پول کمی می‌دهد، من

receive a little bit of payment every month for my  videos but it's not much i will be honest with you  

هر ماه مبلغ کمی برای ویدیوهایم دریافت می‌کنم، اما خیلی با شما روراست خواهم بود

but i would describe this as a joyous hobby i  enjoy doing it i have lots of fun doing this  

اما این را به عنوان یک سرگرمی شاد توصیف می‌کنم، از انجام آن لذت می‌برم، از انجام این کار بسیار لذت می‌برم

so i hope that answers your question  but i suppose it is my profession but

بنابراین امیدوارم به سؤال شما پاسخ دهد، اما فکر می‌کنم این حرفه من است،

to say that i am successful at doing it as far  as earning a salary is concerned then i would be  

اما بگویم که در آن موفق هستم. انجام این کار تا آنجایی که مربوط به دریافت حقوق است، پس

i would be lying if i said that  

من دروغ می گویم اگر این را بگویم

but still i love it i love doing this  i want to do this forever until i die

اما هنوز آن را دوست دارم، عاشق انجام این کار هستم می خواهم این کار را برای همیشه انجام دهم تا زمانی

is that okay i hope so i i  hope that answers your question

که بمیرم، مشکلی نیست، امیدوارم پس امیدوارم که پاسخ دهد سوال شما

hello also to giuseppina hello giuseppina i like  your name by the way it's a very interesting name  

هم سلام به giuseppina سلام giuseppina من اسم شما را دوست دارم به هر حال اسم خیلی جالبی است

i wonder what your name  sounds like with my echo hmm

من تعجب می کنم که اسم شما با صدای من چگونه به نظر می رسد هوم

oh i like that i like that a lot that's very nice  i like that very much oh we also have louis mendes  

آه من دوست دارم که خیلی دوست دارم که خیلی خوب است. لوئیس مندز را هم داشته باشید

is here today hello lewis nice to see you here  today we are talking about war at the moment on  

امروز اینجاست سلام لوئیس خوشحالم که شما را اینجا می‌بینم امروز در حال صحبت در مورد جنگ هستیم   در

the live chat hello everyone yes it is remembrance  sunday yes we always remember the bad outcomes of  

چت زنده سلام به همه بله یادآوری است یکشنبه بله ما همیشه نتایج بد   جنگ‌ها را به یاد می‌آوریم،

wars but at times we are carrying out the same  thing all the time there are lots of hypocrites  

اما گاهی اوقات در حال انجام آن هستیم همه چیز یکسان زمانی که منافقان زیادی

around it is strange when you start thinking about  these things these are big topics by the way very  

در اطراف وجود داشته باشند، عجیب است وقتی شروع به فکر کردن به این چیزها می کنید، اینها موضوعات بزرگی هستند، به هر حال موضوعات بسیار

big topics some people have strong opinions about  whether or not wars should take place or whether  

بزرگ، برخی افراد نظرات قوی در مورد اینکه آیا جنگ باید رخ دهد یا نه یا

a certain country should get  involved in another person's war  

یک کشور خاص باید درگیر کشور دیگری شود، دارند. جنگ یک شخص

i i'm sure we can all think of lots of moments  of time where that has happened where one country  

من مطمئن هستم که همه ما می‌توانیم به لحظات زیادی فکر کنیم که در آن یک کشور اتفاق افتاده

no i'm not going to say the usa but i am going  to say the usa sometimes get it gets involved  

with other people's wars and it has happened and  britain of course i'm not forgetting us we also  

است. جنگ‌ها و این اتفاق افتاده است و البته بریتانیا ما را فراموش نمی‌کنم ما نیز

have got involved with other people's wars and  also we've had moments where we've had no choice  

با جنگ‌های دیگران درگیر شده‌ایم و همچنین لحظاتی را داشته‌ایم که

we've had no choice but to become involved in war  so it does happen sometimes war can be offensive  

چاره‌ای نداشته‌ایم. چاره‌ای جز درگیر شدن در جنگ نداشته‌ایم بنابراین گاهی اوقات جنگ می‌تواند تهاجمی

or defensive so war is a very strange thing you  might find that war occurs because one person is  

یا تدافعی باشد، بنابراین جنگ چیز بسیار عجیبی است که ممکن است متوجه شوید که جنگ رخ می‌دهد زیرا یک نفر در حال

defending themselves and another person is  attacking there are at least two very good  

دفاع از خود و فرد دیگر حمله است، حداقل دو نمونه بسیار خوب

examples of that so it's a big subject and  i suppose those who want peace in the world  

وجود دارد. از این رو، موضوع بزرگی است و گمان می‌کنم کسانی که خواهان صلح در جهان

are also those who are supplying or selling  weapons of mass destruction namely the usa  

هستند، کسانی هستند که سلاح‌های کشتار جمعی را تهیه و یا می‌فروشند، یعنی ایالات متحده آمریکا

and also britain so it does it does seem strange  it's a very strange situation when we are often  

و همچنین بریتانیا، بنابراین عجیب به نظر می‌رسد. وضعیت بسیار عجیبی است وقتی ما اغلب   می

saying that things that are bad or things that we  look down on are the things we are doing ourselves  

گویند چیزهایی که بد هستند یا چیزهایی که ما به آنها از تحقیر نگاه می کنیم، کارهایی است که خودمان انجام می دهیم

and that is what a hypocrite is hello  saturino nice to see you here today  

و این همان چیزی است که یک ریاکار است سلام ساتورینو خوشحالم که امروز شما را اینجا می بینم

hello also easy back hello easy back easy back is  here today i have just joined in your live chat  

سلام همچنین آسان بازگشت سلام آسان بازگشت آسان بازگشت امروز اینجاست. به تازگی به چت زنده شما ملحق شده ام

thank you very much for joining me today very nice  to see you here we have mr steve coming very soon  

از اینکه امروز به من ملحق شدید بسیار متشکرم  خیلی خوشحالم از اینکه شما را اینجا می بینم، آقای استیو به زودی می آید

we are talking about having fun we are also going  to talk about the differences between the word  

ما در مورد خوش گذرانی صحبت می کنیم، همچنین می خواهیم  درباره تفاوت های بین کلمه

sip and slurp i will be giving you a very vivid  demonstration of the differences between those two  

sip و slurp i صحبت کنیم. نمایش بسیار واضحی از تفاوت‌های بین این دو

words and actions all of that coming up later  on but first we are going to take a short break  

کلمه و عمل به شما ارائه می‌دهد که بعداً مطرح می‌شود، اما ابتدا یک استراحت کوتاه

and we're going to have a look at one of my full  english lessons this is an excerpt taken from  

خواهیم داشت و به یکی از آن‌ها نگاهی می‌اندازیم. درس‌های انگلیسی کامل من این گزیده‌ای است از

full english number 34 but after this we have mr  steve right here live in the studio and i promise  

کامل انگلیسی شماره 34، اما بعد از این، ما آقای استیو را داریم که اینجا در استودیو زندگی می‌کند و قول می‌دهم

today i will be lovely and kind to him

امروز با او دوست‌داشتنی و مهربان

oh look at me i'm really going up in the  world today i'm climbing the ladder of success  

باشم، اوه به من نگاه کنید، من واقعاً می‌روم. دنیای امروز من از نردبان موفقیت

i'm heading to the top you might  describe me as a social climber  

بالا می روم   دارم به سمت اوج می روم شما ممکن است مرا به عنوان یک کوهنورد اجتماعی توصیف

let's just hope i don't slide back down to  the bottom again or even worse fall head first  

کنید   فقط امیدوار باشیم که دوباره به پایین به پایین سر نخورم یا حتی بدتر از آن ابتدا سر زمین

hi everybody and welcome to another full english  lesson i'm really enjoying the view from up here  

نخورید   سلام به همه و خوش آمدید به یک درس کامل انگلیسی دیگر، من واقعاً از منظره‌ای از اینجا لذت می‌برم   آیا

can you see me waving to you i hope so here i am  once more talking to you from the birthplace of  

می‌توانی مرا ببینی که برایت دست تکان می‌دهم، امیدوارم در اینجا یک بار دیگر با شما از زادگاه

the english language which is of course england  so without any more dawdling or dilly dallying  

زبان انگلیسی که البته انگلیس است، صحبت کنم. بیایید درس

let's get on with today's full english  lesson which will start around about

کامل امروز انگلیسی را ادامه دهیم که

now

if there's one thing i've learned about english  it's that quite often the simplest words have  

اگر چیزی در مورد انگلیسی آموخته باشم از همین حالا شروع خواهد شد، این است که اغلب ساده‌ترین کلمات

the most meanings for example you have the  words hot and cold in its most common sense  

بیشترین معانی را دارند، مثلاً شما واژه‌های سرد و گرم را در آن دارید. در عقل

the word hot describes something that is of high  temperature it is holding a high degree of heat  

سلیم کلمه گرم چیزی را توصیف می‌کند که دمای بالایی دارد، درجه حرارت بالایی

it might be dangerous to touch or drink don't  go near the stove it's hot can you open a window  

دارد. ممکن است لمس کردن یا نوشیدن خطرناک باشد، نزدیک اجاق نروید گرم است می‌توانید پنجره را باز

it's hot in here the word hot  can be used in other ways too  

کنید   اینجا گرم است کلمه گرم می‌تواند به روش‌های دیگر نیز استفاده شود

something that is popular or fashionable can be  described as hot something that is in high demand  

چیزی که محبوب یا مد است را می‌توان به عنوان چیزی داغ توصیف کرد که تقاضای زیادی دارد

might be described as the hottest thing around  cycling has become the latest hot health routine  

ممکن است به عنوان داغ‌ترین چیز در اطراف توصیف شود دوچرخه‌سواری به جدیدترین روال سلامتی داغ تبدیل

this toy is going to be the hottest item in  the shops this christmas something that might  

شده است   این اسباب‌بازی داغ‌ترین مورد در جهان است. مغازه‌های این کریسمس چیزی که ممکن است

generate a lot of interest can be described as  hot we have some new hot properties to show you  

علاقه زیادی ایجاد کند را می‌توان به‌عنوان  داغ توصیف کرد، ما چند ویژگی داغ جدید داریم که به شما نشان می‌دهیم

as an idiom something might be too hot to handle  this means that the thing in question should be  

به‌عنوان یک اصطلاح، چیزی ممکن است خیلی داغ

avoided or at least handled with care we can't  discuss that topic here it's too hot to handle for  

باشد که نمی‌توان از آن استفاده کرد. با احتیاط نمی‌توانیم درباره آن موضوع در اینجا بحث

us in a stressful situation where you are under a  lot of pressure we might say that the heat is on  

کنیم، در شرایط استرس‌زا که شما تحت فشار شدید قرار دارید خیلی داغ است، ممکن است بگوییم گرما روشن است.

the heat is on for the sales  force to reach their targets  

گرما برای فروش روشن است مجبور به رسیدن به اهداف خود

you can feel the heat which means to be  involved in a risky or high-stakes situation  

می‌شوید   می‌توانید گرما را احساس کنید، یعنی درگیر شدن در موقعیت‌های پرخطر یا پرمخاطره

an attractive person might be hot there were  some hot models at this year's fashion show  

ممکن است یک فرد جذاب داغ باشد، برخی از مدل‌های داغ در نمایشگاه مد امسال

heat can be used as a verb to describe the  action of introducing heat to something  

گرما می‌تواند به عنوان یک فعل برای توصیف این عمل استفاده شود. در مورد وارد کردن گرما به

you must heat the soup before serving it as a  slang word the word heat can mean the police  

چیزی   باید سوپ را قبل از سرو به عنوان یک کلمه عامیانه گرم کنید. کلمه گرما می‌تواند به معنای پلیس باشد

as part of a phrase we can use heat to do  something in the heat of the moment means to  

به عنوان بخشی از عبارتی که می‌توانیم از گرما برای انجام کاری در گرمای لحظه استفاده کنیم به این معنی است که

act in a spontaneous or unprepared way normally in  reaction to something you do something in the heat  

به صورت خودجوش یا ناآماده عمل کنیم. به طور معمول در واکنش به کاری که در گرمای زمانی انجام می دهید

of the moment a stolen item that is being passed  around can be described as hot i wouldn't buy any  

که یک مورد دزدیده شده در حال رد شدن است را می توان داغ توصیف کرد، من هیچ

jewelry from him it's all hot a person who often  loses their temper can be described as a hot head  

جواهراتی از او نمی خرم، این خیلی گرم است که می توان کسی را که اغلب عصبانیت خود را از دست می دهد توصیف کرد. به عنوان یک سر گرم

the word cold can also be used in many ways  an unwelcoming response might be described as  

کلمه سرد را نیز می‌توان به روش‌های مختلفی به کار برد  پاسخ ناخوشایند ممکن است

cold to be underwhelmed by something can often  create a cold response his performance was greeted  

به عنوان   سرد بودن تحت تأثیر چیزی توصیف شود که اغلب می‌تواند پاسخ سردی ایجاد کند که عملکرد او با سکوت سرد مورد استقبال قرار گرفت.

with cold silence the feeling of being repulsed or  offended by something can be described as cold you  

از آنجایی که احساس طرد شدن یا آزرده شدن از چیزی را می توان به عنوان سرد توصیف

feel upset and put off by what you saw or heard  his humor throughout the evening left me feeling  

کرد، از آنچه دیدید یا شنیدید ناراحت می شوید و طنز او را در طول غروب در من احساس

cold you can give someone a cold stare you look at  them with disapproval and disdain as an expression  

سردی می کنید، می توانید با نگاهی سرد به کسی نگاه کنید و با نارضایتی به او نگاه کنید. تحقیر به عنوان یک

you might give someone the cold shoulder to shun  someone or to choose to ignore a person directly  

تعبیر   ممکن است به کسی شانه سرد بدهید تا از کسی دوری کند یا انتخاب کنید که مستقیماً یک شخص را نادیده بگیرید   به این

is to give the cold shoulder he tried to approach  me after dinner but i gave him the cold shoulder  

معناست که او سعی کرد بعد از شام به من نزدیک شود، اما من به او شانه سرد دادم

to make something cold you need to cool it  the word cool can be used to describe a period  

تا چیزی سردی درست کند که باید خنک شود. کلمه جالب را می‌توان برای توصیف دوره‌ای استفاده

in which you can change your mind about something  a cooling off period is often allowed so as to  

کرد   که در آن می‌توانید نظر خود را در مورد چیزی تغییر دهید یک دوره خنک‌کننده اغلب مجاز است تا

give time for a person to consider what they have  done the holiday booking allows you a cooling off  

به فرد فرصت داده شود تا کارهایی را که انجام داده است در نظر بگیرد  رزرو تعطیلات به شما امکان می‌دهد یک

period of 14 days this means that you have two  weeks in which to change your mind you might  

دوره استراحت   از 14 روز این بدان معناست که شما دو هفته فرصت دارید تا نظر خود را تغییر دهید و ممکن

go off the idea you cool off the word cool can be  used to describe something that creates excitement  

است از این ایده که خود را خنک می‌کنید ناامید شوید

or is seen as impressive something is  cool that's a cool bike you've got there  

. چیزی که به‌عنوان تأثیرگذار دیده می‌شود، جالب است، دوچرخه جالبی است که شما آنجا دارید

for younger people this particular expression  might appear old-fashioned and not cool during  

برای افراد جوان‌تر، این عبارت خاص ممکن است کهنه و جالب به نظر برسد در

a criminal investigation an inquiry that has no  new leads might be described as having gone cold  

یک تحقیق جنایی، تحقیقاتی که هیچ سرنخ جدیدی ندارد، ممکن است به عنوان

an unsolved crime that occurred many years ago can  be described as a cold case a cold thing can also  

یک جنایت حل نشده توصیف شود. اتفاقی که سال‌ها پیش رخ داده را می‌توان به‌عنوان یک مورد سرد توصیف کرد، یک چیز سرد را نیز

be described as chilled as an idiom you can chill  out or just chill to relax and unwind is to chill  

می‌توان به عنوان یک اصطلاح سرد توصیف کرد که می‌توانید آرام شوید یا فقط برای ریلکس شدن و رها شدن، خنک کردن است.

i think i'll just stay in tonight and chill in  front of the television general negativity from a  

جلوی تلویزیون منفی کلی از طرف یک

person can be described as chilly my new ideas for  the next meeting were met with a chilly response  

را می توان به عنوان سرد توصیف کرد ایده های جدید من برای  جلسه بعدی با پاسخ سرد مواجه

the phrase come in from the cold  means to return to a place or group  

شد   عبارت از سرما وارد شده به معنای بازگشت به مکان یا گروهی است

that had previously rejected you you are welcome  back and forgiven you have come in from the cold

که قبلاً شما را رد کرده بودند. برگشتی و بخشیده شدی که از سرما وارد شدی

can you see what i'm doing here i'm trying to find  something to watch on television sometimes it is  

می‌توانی ببینی من اینجا چه کار می‌کنم، سعی می‌کنم چیزی برای تماشای تلویزیون پیدا کنم گاهی اوقات

hard to find something good to watch i often spend  many hours trying to find a decent show to watch i  

پیدا کردن چیزی خوب برای تماشا کردن اغلب سخت است. ساعت‌های زیادی را صرف یافتن یک برنامه مناسب برای تماشا کنید،

often flick through the channels in the desperate  attempt to find something that catches my eye  

اغلب کانال‌ها را در تلاش ناامیدانه برای یافتن چیزی که نظرم را جلب می‌کند ورق می‌زنم.

you flick through the channels you flip through  the channels you scan up and down the channels  

many years ago we used to have to get up  and go over to the tv to change the channel  

these days we can use the remote control this  item can cause a lot of annoyance and frustration  

این روزها می‌توانیم از کنترل از راه دور استفاده کنیم، این مورد می‌تواند باعث آزار و ناراحتی زیادی شود،

as it often gets mislaid has anyone seen the  tv remote it was here on the sofa earlier  

زیرا اغلب به اشتباه می‌افتد، آیا کسی کنترل تلویزیون را دیده است که اینجا روی مبل بوده است. قبلاً

but now it's gone the tv remote is used to control  all the functions of the television set including  

اما اکنون دیگر از بین رفته است، از کنترل از راه دور تلویزیون برای کنترل همه عملکردهای دستگاه تلویزیون از جمله

the sound level and picture controls  the sound level is called the volume  

سطح صدا و کنترل های تصویر استفاده می شود  سطح صدا را صدا می نامند

you can turn up the volume to increase the  sound level and turn down the volume if the  

می توانید برای افزایش سطح صدا صدا را زیاد کنید و اگر صدا را کم کنید

sound level is too high or too loud in this case  the word volume simply means amount or quantity  

سطح صدا خیلی بالا یا خیلی بلند است در این مورد  کلمه ولوم به سادگی به معنای مقدار یا کمیت است

the level is the volume which controls  the amount of sound coming from the tv  

سطح صدایی است که میزان صدایی را که از تلویزیون پخش می

a person who likes flicking through the tv  channels can be described as a channel hopper  

شود کنترل می کند. دوست داشتن ورق زدن در کانال‌های تلویزیون را می‌توان به‌عنوان قیف کانال توصیف کرد

if a person watches tv all the time  then we might describe them as a  

اگر شخصی همیشه تلویزیون تماشا می‌کند ، ممکن است آن‌ها را به‌عنوان

tele addict telly is another word for a television  set a television can also be called the gogglebox  

تلویزیون معتاد به تلویزیون توصیف کنیم، کلمه دیگری برای دستگاه تلویزیون است. تلویزیون را می‌توان جعبه عینک نیز نامید.

the word goggle refers to a person's eyes staring  at the flickering picture and box refers to the  

نگاه کردن به چشم‌های یک فرد که به تصویر و جعبه سوسو می‌زند به شکل تلوزیون اشاره دارد،

shape of the tv although these days many tv sets  are actually flat and take up very little space  

اگرچه این روزها بسیاری از تلویزیون‌ها در واقع صاف هستند و فضای بسیار کمی را اشغال

television sets come in many different  screen sizes from just a few inches to  

fit on a small desk right up to the ones that  resemble something you might find in a cinema

می‌کنند. میز کوچک دقیقاً تا آنهایی که شبیه چیزی است که ممکن است در سینما پیدا کنید،

um there it was an excerpt from one of  my many lessons full english number 34  

امم، گزیده‌ای از یکی از درس‌های بسیار من انگلیسی شماره 34 بود

and you can find all of my lessons on  my youtube channel there are so many  

و می‌توانید همه درس‌های من را در  کانال یوتیوب من پیدا کنید، تعداد بسیار زیادی وجود دارد

and guess what soon there will be many more

و حدس بزنید به زودی سلام های بیشتری وجود خواهد داشت

hello hello mr duncan hello lovely viewers  across the globe hello my good friend mr steve  

سلام آقای دانکن سلام بینندگان دوست داشتنی در سراسر جهان سلام دوست خوب من آقای استیو

i've got to be just a little warning mr duncan we  probably should have like a glass screen between  

من باید فقط یک هشدار کوچک باشم آقای دانکن ما احتمالاً باید لی امروز یک صفحه شیشه ای بین

us today why do you know you don't have covid  no i tested myself last night because i had some  

ما قرار دهید چرا می دانید کووید ندارید نه من دیشب خودم را آزمایش کردم زیرا

strange symptoms i think i've just got a cold  coming a cold sore throat runny nose we should  

علائم عجیبی داشتم فکر می کنم فقط سرما خورده

probably have a divide between us to protect  you because you don't want a cold mind you  

ام برای محافظت از شما بین ما تقسیم شوید زیرا نمی خواهید ذهن سردی داشته باشید

your immune system is much stronger than mine when  it comes to colds it's a bit late now it's a bit  

سیستم ایمنی شما بسیار قوی تر از سیستم ایمنی من است وقتی به سرماخوردگی می رسد کمی دیر است اکنون کمی

late now we've got ventilation through put of air  and i'll sort of talk this way to that my aerosols  

دیر است اکنون ما از طریق هوا تهویه می کنیم و من من اینطور صحبت می کنم که آئروسل

as i speak are going in a different direction i  don't think we want to know about i don't think  

های من   وقتی صحبت می کنم به سمت دیگری می روند،  فکر نمی کنم

we want to know about your aerosols no well anyway  mr duncan i have been watching the live chat um  

ما بخواهیم در مورد آئروسل ها بدانیم، فکر نمی کنم   ما می خواهیم در مورد آئروسل های شما به خوبی بدانیم آقای دانکن من قبلا بوده ام با تماشای چت زنده

and uh a lot of people have been complaining  about the way you abuse me on a sunday mr duncan  

ام   و بسیاری از مردم از نحوه سوء استفاده شما در روز یکشنبه از من شکایت کردند، آقای دانکن

yes i received some messages during the week  saying you should be a little bit more tolerant of  

بله، من پیام‌هایی در طول هفته دریافت کردم که می‌گفتند شما باید کمی تحمل‌تر با

mr steve look can i just say i'm not going to say  anything else bad about mr steve but you should  

آقای استیو نگاه کنید، می‌توانم فقط بگویم من قصد ندارم چیز بد دیگری در مورد آقای استیو بگویم اما شما باید

come here and try living with mr steve for just  one week just one week and i tell you you will be  

بیایید اینجا و سعی کنید فقط برای یک هفته فقط یک هفته با آقای استیو زندگی کنید و من به شما می گویم که

as crazy as me after a week that's it that's  all i'm saying mr steve it's so good to see you  

بعد از یک هفته مانند من دیوانه خواهید شد و فقط همین است که می گویم آقای استیو خیلی خوب است که شما را

here today because i've received complaints saying  can you please stop teasing mr steve so that's  

امروز اینجا می بینم چون شکایت‌هایی دریافت کرده‌ام که می‌گویند می‌توانی لطفاً مسخره کردن آقای استیو را متوقف کن

what i'm going to do i'm going to say nothing  bad today whatever you do whatever strange sounds  

تا این کاری است که من می‌خواهم انجام دهم.

come out of your body stupid things that i say yes  all of the things all of the the weird noises that  

از همه صداهای عجیب و غریبی که

you produce but i mr duncan already you say that  you're not going to abuse me or tease me but i've  

شما تولید می کنید، اما من آقای دانکن قبلاً می گویید  قرار نیست از من سوء استفاده کنید یا مرا مسخره کنید، اما من

discovered something this morning i've got a bone  to a bone to pick with you mr duncan if we've got  

امروز صبح چیزی را کشف کردم که یک استخوان تا یک استخوان برای انتخاب دارم. با شما آقای دانکن، اگر

a bone to pick with somebody it means you've  got to discuss something that they've done yes  

با کسی استخوانی برای انتخاب داشته باشیم، به این معنی است که شما باید درباره کاری که آنها انجام داده اند صحبت کنید، بله،

you don't like what they've done and you're going  to have it out with them you're going to discuss  

شما از کاری که آنها انجام داده اند خوشتان نمی آید و می خواهید آن را با آنها مطرح کنید. قرار است در مورد

it so you need bone to pick with you need to have  a serious word with serious talk a serious word  

آن بحث کنید، بنابراین باید با آنها صحبت کنید، باید یک کلمه جدی و جدی داشته باشید. یک کلمه جدی صحبت کن

well i went to go out into the garden mr duncan  yeah and i have some gardening boots and i put my  

خوب من رفتم بیرون به باغ آقای دانکن بله و من چند چکمه باغبانی دارم و

feet into those gardening boots and it was full of  things i thought what an earth is in my gardening  

پاهایم را داخل آن چکمه های باغبانی گذاشتم و پر از چیزهایی بود که فکر می کردم چه زمینی در باغبانی من وجود دارد

boots hard lumps i tipped the boots out and what  did i discover mr duncan lots and lots of peanuts  

چکمه های باغبانی من چکمه‌ها را نوک کردم و چه کشف کردم آقای دانکن مقدار زیادی بادام زمینی

inside my gardening boots okay which i'm  guessing you put there as a joke mr duncan oh  

داخل چکمه‌های باغبانی من بسیار خوب است که حدس می‌زنم شما آن را به عنوان شوخی در آنجا قرار دادید آقای دانکن اوه

no no i didn't put there as a joke i didn't even  realize they were there you know what i think they  

نه نه من به عنوان شوخی آنجا نگذاشتم. حتی بفهمی که آنها آنجا بودند، می‌دانی که فکر می‌کنم

were they were inside my gardening boots i put my  feet in what on earth is going on okay yes okay  

آنها در داخل چکمه‌های باغبانی من بودند، پاهایم را در آنچه روی زمین می‌گذرد گذاشتم، بله، باشه

you didn't put them there i did not put them there  i have a feeling that there is a squirrel that is  

تو آنها را آنجا نگذاشتی، من آنها را آنجا نگذاشتم. احساسی دارم که یک سنجاب وجود دارد که

hiding the nuts because as winter approaches  you find that you find many animals they will  

آجیل ها را پنهان می کند، زیرا با نزدیک شدن به زمستان، متوجه می شوید که حیوانات زیادی پیدا می کنید، آنها

hide food and then they will go back to it later  so i wouldn't be surprised if a squirrel has put  

غذا را پنهان می کنند و بعداً به سراغ آن می روند.

those nuts in your boots or a mouse could they  have accidentally fallen in there when you were  

یا ممکن است یک موش به طور تصادفی در t افتاده باشند اینجا وقتی داشتید

carrying the garden food for the birds  from the storeroom into the garden  

غذای باغچه را برای پرندگان از انبار به داخل باغ

yes could they have fallen out do you think  well i think it's a mystery i think how do  

می بردید   بله ممکن است آنها بیرون بیفتند آیا فکر می کنید خوب فکر می کنم این یک راز است فکر می کنم چگونه

these get inside my gardening shoes  i think my explanation is funnier  

اینها داخل کفش های باغبانی من می شوند  فکر می کنم توضیح من خنده دارتر است

because we are talking about fun today by the  way steve i know it's something you don't do very  

زیرا ما امروز در مورد سرگرمی صحبت می کنم به روش استیو من می دانم که این چیزی است که شما خیلی انجام نمی دهید

often i know fun every sunday at around 2 30. this  is fun i said earlier this is this is one of the  

اغلب من هر یکشنبه حدود ساعت 2:30 سرگرمی می دانم. این سرگرم کننده است که قبلاً گفتم این یکی از

best things i do each week i'm getting very hot  mr duncan i think it's the cold it's all sort of  

بهترین کارهایی است که هر هفته انجام می دهم. من خیلی گرم می شوم آقای دانکن فکر می کنم سرد است همه چیز است

i'm getting a temperature so when you say cold you  mean fever fever so steve has a little fever for  

من دارم درجه حرارت می گیرم، بنابراین وقتی می گویید سرما می گویید منظورتان تب تب است بنابراین استیو کمی تب دارد برای

he's going to mention this a lot  today he might mention this a lot  

او قرار است به این موضوع زیاد اشاره کند. امروز ممکن است به این موضوع اشاره کند. چیزهای زیادی

there is one thing that i will say about steve  he's not very good when he's ill he's he is quite  

در مورد استیو خواهم گفت که وقتی بیمار است خیلی خوب نیست او کاملاً

insufferable well but that's because when i  get a cold you know like all men we suffer  

تحمل نمی کند اما دلیلش این است که وقتی من سرما می خوریم شما می دانید که مانند همه مردان

greatly compared to women when we get  colds and we have to be looked after  

در مقایسه با زنان وقتی که سرما می خوریم بسیار رنج می بریم. باید مراقبت شود r

actually miss you see that's a bit of a joke isn't  it because women always say when a man gets a cold  

در واقع دلتنگ می شوی، می بینی که کمی شوخی است، نه به این دلیل است که زنان همیشه می گویند وقتی مردی سرما می

uh women just seem to carry on and they  say that the symptoms that a man gets  

خورد   اوه زنان به نظر می رسد ادامه می دهند و می گویند که علائمی که یک مرد می گیرد

i can't be any worse than they're getting  but in fact there was a scientific study  

من نمی توانم بدتر از این باشد آنها در حال ابتلا هستند اما در واقع یک مطالعه علمی وجود داشت

that showed that men suffer from colds worse  than women the symptoms that they get is to do  

که نشان داد مردان بدتر از زنان از سرماخوردگی رنج می برند.

with i don't know being a man i don't know  the science behind it but apparently we do  

ما انجام می دهیم

science has borne out the fact that when a  man is really ill with a cold he is really ill  

علم این واقعیت را ثابت کرده است که وقتی مردی واقعاً به سرماخوردگی مبتلا است واقعاً بیمار است

and as you're the woman therefore i can suffer but  you don't get colds do you mr duncan i rarely get  

و از آنجایی که شما زن هستید بنابراین من می توانم رنج بکشم اما شما سرما نمی خورید آقای دانکن من به ندرت مریض می شوم

ill i rarely become sick with fever or colds  or covet or anything really i don't know why i  

و به ندرت مریض می شوم مریض شدن با تب یا سرماخوردگی یا طمع یا هر چیز دیگری واقعاً نمی‌دانم چرا

have the most amazing immune system people at  the moment steve are getting really angry now  

من شگفت‌انگیزترین سیستم ایمنی بدن را دارم مردم در لحظه‌ای که استیو واقعاً عصبانی می‌شود

we are talking about fun today well it would  appear that some people have difficulty having  

ما امروز در مورد سرگرمی صحبت می‌کنیم، به نظر می‌رسد که برخی از افراد در داشتن مشکل هستند.

fun or seeing the funny side well i saw that  you were talking about war earlier i thought  

سرگرم کننده یا دیدن جنبه های خنده دار به خوبی دیدم که تو تال بودی پادشاه در مورد جنگ قبلاً فکر

that's not much fun well it's remembrance  sunday i know well that's the reason why  

می کردم   خیلی جالب نیست، خوب خاطره است یکشنبه است، خوب می دانم که دلیل این است

i think i have to i have to criticize you slightly  there for that so a lot of people were talking  

که   فکر می کنم باید کمی از شما انتقاد کنم  به خاطر آن، بنابراین بسیاری از مردم قبلاً در

about that earlier but we're going to cheer things  up in a moment we are talking about fun having  

مورد آن صحبت می کردند، اما ما می رویم برای شاد کردن چیزها در یک لحظه، در مورد سرگرمی صحبت می‌کنیم

fun having a fun time so i want you to think  about the the most fun you've had in your life  

سرگرمی داشتن اوقات خوشی، بنابراین می‌خواهم به سرگرمی‌هایی که در زندگی خود داشته‌اید فکر کنید

however some people are angry at the moment  mr steve there is a tv commercial here in this  

با این حال برخی از مردم در آن لحظه عصبانی هستند آقای استیو یک تلویزیون وجود دارد تجاری اینجا در این

country for a well-known i think it's a shop  a well-known supermarket and a lot of people  

کشور برای یک معروف، فکر می‌کنم این یک مغازه است،

are complaining because in the advert there is a  brief shot of santa claus and he has his coveted  

passport and a lot of people are really getting  angry about this so this is actually a still  

یک سوپرمارکت معروف واقعاً از این بابت عصبانی می‌شویم، بنابراین این در واقع یک عکس است

this is a still image from the advert and the  advert is fun it's a funny advert it's making  

این یک تصویر ثابت از آگهی است و  تبلیغ سرگرم کننده است، یک تبلیغ خنده دار است

fun it's being light-hearted so father christmas  is having to go through all of the things and  

all of the problems and difficulties that everyone  has so that really is the joke however some people  

همه o از مشکلات و مشکلاتی که همه دارند، به طوری که واقعاً شوخی است، اما برخی از مردم

don't see the funny side they think  it's a way of the government forcing  

جنبه خنده‌دار را نمی‌بینند که فکر می‌کنند این راهی است که

the coveted passports onto people so but  it isn't can i just say that that advert  

دولت پاسپورت‌های ارزنده را به مردم تحمیل می‌کند، بنابراین اینطور نیست.

the advertisement is actually not for that i  think it's tesco by the way yeah so the government  

تبلیغ   تبلیغات در واقع برای آن نیست  من فکر می‌کنم به هر حال یک تسکو است، بله، بنابراین دولت

haven't made the video no it's it's for it's an  advert for a supermarket and there are lots of  

ویدیو را نساخت، نه برای آن است که تبلیغ یک سوپرمارکت است و

other funny things as well in the advert well  relating to the past two years so sometimes you  

چیزهای خنده‌دار دیگری نیز در آگهی وجود دارد که مرتبط هستند. در دو سال گذشته، بنابراین گاهی اوقات

do have to see the funny side of things it's  probably tesco have done this deliberately  

مجبور می‌شوید جنبه خنده‌دار کارها را ببینید، احتمالاً تسکو این کار را عمدا انجام داده است.

but they've probably because they've had this  advert and you know what it is if somebody draws  

attention to something that causes controversy yes  it generates more publicity for that very thing  

جنجال بله برای همین موضوع تبلیغات بیشتری ایجاد می‌کند

it's become normal so i wouldn't be surprised if  someone in tesco hasn't created this this drama  

عادی شده است، بنابراین تعجب نمی‌کنم اگر فردی در تسکو این درام

out of nothing in order to promote themselves  yes well it won't be tesco it'll be their their  

را از هیچ خلق نکرده باشد تا خودش را تبلیغ کند. بله خوب من شرکت تسکو نخواهد بود، بلکه شرکت تبلیغاتی آنها خواهد بود،

advertisement company yes exactly but but it is  a thing that happens quite often but this advert  

بله دقیقاً، اما این چیزی است که اغلب اتفاق می‌افتد، اما این

is all lighthearted so so there is another good  moment in the advert where people are sitting  

تبلیغ کاملاً ساده است، بنابراین یک لحظه خوب دیگر در آگهی وجود دارد که در آن افراد در هواپیما نشسته‌اند.

on an airplane and the airplane keeps starting  and then stopping as if it's trying to take off  

و هواپیما همچنان شروع می‌کند و سپس می‌ایستد انگار که می‌خواهد بلند شود

and then the rules of covid keep changing and it's  funny it made me laugh it's one of the few adverts  

و سپس قوانین کووید مدام تغییر می‌کند و خنده‌دار است که باعث خنده‌ام شد، این یکی از معدود تبلیغات

at the moment that i'm actually laughing at so  i thought it was funny it is making fun it is  

در لحظه‌ای است که من واقعاً به آن می‌خندم، بنابراین فکر کردم خنده دار بود، مسخره کردن است

light-hearted people these days just don't have a  sense of fun they don't want to laugh at anything  

، این روزها آدم های سبک دل نیستند، فقط نمی خواهند به چیزی بخندند

i think sometimes people just want to find  something to complain about or moan about  

فکر می کنم گاهی مردم فقط می خواهند چیزی برای شکایت یا ناله کردن در مورد

steve what tomic and he hasn't retracted the  comment yet has said that his fun things to do are  

استیو چه تومیک پیدا کنند. و او هنوز این نظر را پس نگرفته است و گفته است که کارهای سرگرم کننده اش این است که

riding black crushing a party getting arrested  i'm not sure what you mean by the first one  

دستگیر شدن یک مهمانی را درهم می زند من مطمئن نیستم منظور شما از اولین مورد چیست

maybe you need to explain what that means  

شاید لازم باشد توضیح دهید که این به چه معناست.

it might be a spelling mistake it could  be yes we need to know because uh well  

اشتباهش کن ممکن است بله باید بدانیم زیرا اوه خوب

i i i'm just hoping that riding black is  not is not a slang term for doing something  

من فقط امیدوارم که سیاه‌سواری یک اصطلاح عامیانه برای انجام کاری

illegal so yes we'll move on from that steve  uh crushing a party so yes crashing yes it says  

غیرقانونی نیست، بنابراین بله، ما از استیو حرکت می‌کنیم.

crush oh crashing a party yes yes crashing  if you crash a party it means you go there  

له کردن آه در حال خراب کردن یک مهمانی بله خراب کردن اگر یک مهمانی را خراب کنید به این معنی است که به آنجا می روید

but you weren't invited if you crush something  it means that you're destroying it so i thought  

اما اگر چیزی را له کنید دعوت نشدید به این معنی است که دارید آن را از بین می برید

that's what what tomic meant that he likes just  going to parties and ruining them destroying them  

بنابراین فکر کردم   معنی تومیک این است که او دوست دارد فقط به  برود مهمانی‌ها و خراب کردن آنها، نابودشان می‌کند

but no crash i think is probably what you meant  to say there however in american english crushing  

اما بدون تصادف، فکر می‌کنم احتمالاً منظور شما این بود که در آنجا بگویید، اما در انگلیسی آمریکایی خرد کردن

something means doing it really well if you crush  something you crushed that that race it means you  

چیزی به معنای انجام آن است که اگر چیزی را خرد کردید که آن مسابقه را خرد کردید، به این معنی است

did it really well you crushed it you used your  own strength to do that thing you you really  

که   آن را واقعاً خوب انجام داده‌اید، آن را خرد کرده‌اید. از قدرت خودت برای انجام آن کاری استفاده کردی

crushed that meeting you did it so well you do it  really well willian said earlier that he saw smoke

که واقعاً آن جلسه را له کردی، آن‌قدر خوب انجامش دادی که انجامش دادی، ویلیان قبلاً گفت که دود را دیده است

if where was it on the uh the backdrop okay was  it coming from steve's ears it's not surprising  

اگر آن را در کجای پس‌زمینه بود، خوب آیا از گوش استیو می‌آمد. جای تعجب نیست

i everyone has fires today in their gardens  yes it's winter uh people like to sweep up  

من امروز همه در باغ هایشان آتش دارند بله زمستان است، مردم دوست دارند

the leaves and burn them and create lots of smoke  yes it's just a thing that men of a certain age  

برگ ها را جارو کنند و بسوزانند و دود زیادی ایجاد کنند بله، این فقط چیزی است که مردان در سن خاصی

over 60 year old men they like to have fires  they like to sweep up the leaves put them into  

مردان بالای 60 سال دوست دارند داشته باشند. آتش‌سوزی‌ها دوست دارند برگ‌ها را جارو کنند، آن‌ها را داخل

an incinerator and create huge amounts of smoke uh  i mean i don't know why because of course at this  

یک زباله‌سوز می‌کنند و مقادیر زیادی دود ایجاد می‌کنند، منظورم این است که نمی‌دانم چرا زیرا در این

time of the year we're in a temperate country  so all the leaves fall off the deciduous trees  

زمان از سال ما در یک کشور معتدل هستیم، بنابراین همه برگ‌ها می‌ریزند. درختان برگریز

and they create a bit of a problem actually  because they're all over your paths  

و در واقع کمی مشکل ایجاد می کنند زیرا آنها در همه مسیرهای شما   روی مسیرهای

over your driveway that's why people are burning  them that's it yes but they should put them into  

ورودی شما هستند، به همین دلیل است که مردم آنها را می سوزانند، بله، اما آنها باید آنها را در

a compost heap and then let that break down  and then put it into the soil in the spring  

یک توده کمپوست قرار دهند و سپس بگذارند که تجزیه شود و سپس قرار دهند. در بهار وارد خاک می‌شود

i think i might break down in a minute yes crusher  party and uh exactly so that's willian's seen that  

فکر می‌کنم ممکن است در یک دقیقه جشن شکسته شوم و اوه دقیقاً به این ترتیب ویلیان دید که

you don wanna pat okay from thailand has been very  excited about watching us today well you maybe  

تو نمی‌خواهی از تایلند خوب شوی، از تماشای امروز ما بسیار هیجان‌زده شده است،

well you're not me he is one of  our regular friends he said he's  

شاید خوب  نه من، او یکی از دوستان همیشگی ما است، او گفت که

very excited today so it's very nice to have  people that are excited to watch us yes um let's  

امروز بسیار هیجان زده است، بنابراین خیلی خوب است که افرادی را داشته باشیم که از تماشای ما هیجان زده هستند، بله، بیایید

give them something to be excited about though by  doing something i'm just reading some of my notes  

به آنها چیزی بدهیم که در مورد آن هیجان زده شوند، هرچند با انجام کاری که من فقط برخی از مطالب خود را می خوانم یادداشت‌ها

asha says that in india they are a teacher  and they use your lessons in the classroom  

آشا می‌گوید که در هند آن‌ها معلم هستند  و از درس‌های شما در کلاس استفاده

good that you are more than welcome to do so  and guess what there will be some new lessons  

می‌کنند   خوب است که از انجام این کار استقبال می‌کنید و حدس بزنید که در پایان سال 2021 چه درس‌های جدیدی وجود خواهد داشت

coming at the end of 2021 and into 2022 i am  making some new lessons i am also going to  

و در سال 2022 من در حال ساختن آن‌ها هستم. دروس جدید همچنین

remake some of my older lessons as well so i'm  going to bring them up to date so some of the  

می‌خواهم برخی از درس‌های قدیمی‌ام را بازسازی کنم، بنابراین آنها را به‌روز می‌کنم تا برخی از

lessons that i feel might be a little bit out  of date or old-fashioned i'm going to update  

درس‌هایی که فکر می‌کنم ممکن است کمی قدیمی یا قدیمی باشند. برای به‌روزرسانی

them and i'm going to make some new lessons what  do you think about that am i going to be in them  

آنها و می‌خواهم چند درس جدید بسازم نظر شما در مورد اینکه آیا من در آنها

i will be in them yes now am i going to be in  them no you won't it's amazing what people do  

خواهم بود   من در آنها خواهم بود بله اکنون در آنها خواهم بود نه شما نمی‌توانید شگفت‌انگیز است که مردم چه می‌کنند

when they're watching us i mean we know people  cook yes um we know people are doing housework  

وقتی آنها ما را تماشا می کنند منظورم این است که می دانیم مردم آشپزی می کنند بله اوم ما می دانیم که مردم این کار را انجام می دهند کارهای خانه

when they're watching us we've had  all sorts of things that people are  

وقتی آنها ما را تماشا می کنند، همه چیزهایی داشته ایم که مردم

doing i think belarusia is probably putting  fillings in as she's watching us what's that  

انجام می دهند، فکر می کنم بلاروس احتمالاً در حالی که دارد ما را تماشا می کند، پر می

when does a dentist do that uh i've never seen  a dentist do that but we've got somebody at the  

کند. اما ما امروز یک نفر را در

gym today okay we've got mahia syed saying  here uh in it on a vibrating plate in a gym  

باشگاه داریم، بسیار خوب، ماهیا سید را داریم که می‌گوید: « اینجا آه در آن، روی یک صفحه ارتعاشی در یک باشگاه ورزشی»

okay a vibra we've seen this haven't we vibrating  plates they're supposed to get all your muscles  

خوب یک ویبره، ما این را دیده‌ایم، مگر نه، بشقاب‌های ویبره‌ای که قرار است همه را دریافت کنند ماهیچه‌های

going they shake everything they shake everything  yes including your bones uh in northern somalia  

شما می‌روند هر چیزی را تکان می‌دهند همه چیز را تکان می‌دهند بله از جمله استخوان‌های شما آهان در شمال سومالی

okay then nice to see you i hope you are having  a lovely vibration you will never be able to  

باشه پس خوشحالم که شما را می‌بینم، امیدوارم که یک لرزش دوست داشتنی داشته باشید،

talk if you've got one of those at the same  time you can't talk if you're on a vibrating  

اگر همزمان یکی از آن‌ها را داشته باشید، هرگز نتوانید   صحبت کنید. اگر روی یک بشقاب ارتعاشی هستید، نمی‌توانید صحبت کنید،

plate but obviously you can text it's very  hard to to do anything when you're vibrating  

اما بدیهی است که می‌توانید پیامک بفرستید، انجام کاری هنگام لرزش بسیار سخت است،

so it's good to know that you're getting fit  and learning english at the same time good

بنابراین خوب است بدانید که در حال تناسب اندام هستید و همزمان انگلیسی یاد

oh yes there we go says olga we have the same  problems some neighbors like to burn leaves uh we  

می‌گیرید. بله، ما می‌رویم می‌گوید اولگا ما همین مشکلات را داریم همسایه‌ها دوست دارند برگ‌ها را بسوزانند، آه،

had a lot of smoke around i know i don't know what  it is i suppose it's it's going back to sort of  

ما دود زیادی در اطراف داشتیم، من نمی‌دانم این چیست،

ancient times i'm always going back to  what the night the olden days the 1970s  

فکر می‌کنم به زمان‌های باستانی برمی‌گردد.

people just like to burn things don't they my  mother's the same she likes burning things she  

فقط دوست دارم چیزهایی را بسوزانم، مادرم همان چیزی را که دوست دارد بسوزاند

used to get like going into the garden and  burning things she's got this mainly food  

مثل رفتن به باغ و سوزاندن چیزهایی که دارد این غذای اصلی را می سوزاند.

no my mum's cooking is very good but she  did she like she loved to she loves a fire  

نه آشپزی مادرم خیلی خوب است، اما او دوست داشت عاشق آتش است

she like she used to like bonfire night because  of the fires but any excuse to go out and burn  

او دوست داشت شب آتش سوزی را به خاطر آتش سوزی دوست داشت، اما هر بهانه ای برای بیرون رفتن و سوزاندن

something my mom used to do that when was  a young girl she's not an arsonist is she  

کاری که مادرم در زمانی که یک دختر جوان بود انجام می داد، او یک آتش افروز نبود.

well maybe we ought to look into uh crimes that  occurred back in the 70s and 80s in our area in  

که در دهه‌های 70 و 80 در منطقه ما در دوران قدیم اتفاق افتاد،

the olden days yes that's right definitely so  people people need to have a sense of humor  

بله، قطعاً درست است، بنابراین افراد مردم باید حس شوخ

sometimes you need to have fun sometimes  you have to know when to have a laugh or  

to smile about things sometimes you can look at  something that might be serious or maybe something  

طبعی داشته باشند. گاهی اوقات شما می توانید نگاه کنید چیزی که ممکن است جدی باشد یا شاید موردی

a lot of people are concerned about but i think  sometimes you do have to be able to have fun  

که بسیاری از مردم نگران آن هستند، اما فکر می‌کنم گاهی اوقات شما باید بتوانید سرگرم

and not take things too seriously all  the time sometimes you have to have  

شوید   و همیشه همه چیز را جدی نگیرید ، گاهی اوقات

a little bit of fun like this you see it's  it's fun doing this by the way can i just say  

باید کمی سرگرمی مانند این داشته باشید. می بینید که انجام این کار سرگرم کننده است، به هر حال می توانم فقط بگویم

something steve well it's your show we started  doing something many years ago mr steven myself  

چیزی استیو خوب این برنامه شماست، ما سال ها پیش شروع کردیم  کاری را انجام دهیم آقای استیون خودم

we started a trend that has now become a  huge thing really do you know what it is

ما روندی را شروع کردیم که اکنون تبدیل به یک کار بزرگ شده است، واقعاً می دانید چیست؟

no

i was waiting i was waiting patiently waiting  for a fun humorous answer i was waiting for a  

منتظر بودم صبورانه منتظر جواب طنز خنده دار بودم منتظر جواب طنز خنده دار بودم

fun humorous answer do you remember way back in  the mid 1990s when we decided to have a go at well  

آیا خیلی به یاد دارید در اواسط دهه 1990 زمانی که تصمیم گرفتیم به خوبی

you know what happens as you get older you start  to get hair on your body and sometimes it grows  

قدم برداریم   شما می دانید که با بزرگتر شدن چه اتفاقی می افتد و شروع به رسیدن می کنید مو روی بدن شما و گاهی اوقات

in very strange places places where you don't want  it or maybe sometimes it will grow in places where

در مکان‌های بسیار عجیب و غریبی که نمی‌خواهید رشد می‌کند یا شاید گاهی اوقات در مکان‌هایی

it should be but you don't actually want  it there and i am of course talking about  

که باید باشد رشد می‌کند اما شما واقعاً آن‌ها را نمی‌خواهید و البته من در مورد

manscaping this is the big thing this is this is  the hottest topic at the moment for men is it fun  

مانسکپین صحبت می‌کنم. این مهم‌ترین موضوع در حال حاضر برای مردان است، آیا سرگرم‌کننده است،

um well you should know because we  started doing it many years ago we used to  

خوب باید بدانید زیرا ما سال‌ها پیش این کار را شروع کردیم و عادت داشتیم از اینجا

escaping this is where you trim all the  body hair it's not man hating no manscaping  

فرار کنیم، جایی که شما تمام موهای بدن را کوتاه می‌کنید، این مرد نیست.

i'm telling you what it is now steve  okay you're just not listening to me  

manscaping is when you trim your body hair but  we were doing it way before then weren't we  

we used to trim our chest hair and discuss all  this oh it's okay well it happens all the time  

متنفرم از آرایش کردن. در مورد همه اینها بحث کنید، اوه اشکالی ندارد همیشه اتفاق می‌افتد

here on youtube there are lots of adverts and  commercials for for these these devices and these  

اینجا در یوتیوب تبلیغات و  تبلیغات زیادی برای این دستگاه‌ها و این

cutting devices that will trim all of the  hair on your body that you you don't like  

دستگاه‌های کوتاه‌کننده وجود دارد که تمام موهای بدن شما را که دوست ندارید کوتاه

and when we are talking about that sort  of thing we are talking about the hair  

می‌کند   ما در مورد یک چیز صحبت می کنیم، ما در مورد مو صحبت

down there all of that sort of hair wax well not  just wax not men maybe an example of something  

می کنیم   همه آن نوع واکس مو خوب است نه فقط اپیلاسیون برای مردان، شاید نمونه ای از

that will remove hair unwanted hair but apparently  men now are are growing hair on their face  

چیزی   که موهای زائد را از بین می برد، اما ظاهراً مردان اکنون در حال رشد موهای خود هستند. صورت

but it would appear that men don't want hair  anywhere else and they're trimming and cutting  

اما آن را به نظر می رسد که مردها در هیچ جای دیگری مو نمی خواهند و موهایشان را کوتاه می کنند و کوتاه می

the hair down there sound like a well-trimmed man  but what i'm saying steve is we were doing that  

کنند مانند یک مرد خوش تراشیده شده است، اما چیزی که من می گویم استیو این است که ما

years ago do you remember that time we went crazy  and shaved our legs do you remember that uh no i  

سال ها پیش این کار را می کردیم، آیا آن زمان را به یاد می آوری که رفتیم. دیوانه و پاهایمان را تراشیدیم، یادت می‌آید که اوه

don't think i was there you were well i mean when  you're younger you just like to experiment don't  

نه، فکر نمی‌کنم آنجا بودم، تو خوب بودی، منظورم این است که وقتی جوانتر هستید، فقط دوست دارید آزمایش کنید، نه،

you but what i'm saying is peop everyone does  it now what all men do it do that yes yes do you  

اما چیزی که من می‌گویم این است که همه این کار را می‌کنند. همه مردها چه کاری انجام می دهند که بله، آیا شما

remember back in the 70s uh the olden days back in  the 70s if there was ever a film with a man in it  

به یاد می آورید در دهه 70 و روزهای قدیم در دهه 70 اگر فیلمی با مردی در آن

he had an open neck shirt showing lots of copious  amounts of of chest hair yes copious there's a new  

بود   او یک پیراهن یقه باز داشت که تعداد زیادی موی سینه را نشان می داد. بله فراوان، کلمه جدیدی وجود دارد که

word he had a hairy chest hairy chest and women  used to like to see that apparently that's why  

او یک سینه مودار، سینه مودار داشت و زنان عادت داشتند ببینند که ظاهراً به همین دلیل است که

burt reynolds people like that they used to show  all their manly chest hair you could only think  

افراد برت رینولدز مانند آن‌ها همه موهای

of one uh let's have a look i can't i can only  think of burt reynolds i can just picture him now  

مردانه سینه‌شان را نشان می‌دادند. آیا نمی توانم فقط به برت رینولدز فکر کنم، اکنون می توانم او را تصویر

i don't know why how about charlton heston  charlton heston he was always hairy very hairy  

کنم نمی دانم چرا چارلتون هستون چطوری چارلتون هستون او همیشه پر مو بود

yes very hairy chest yes tony curtis that's it  apparently he had a very hairy one roger moore  

بله سینه بسیار پرمو بله تونی کورتیس همین بود ظاهراً او راجر مور بسیار پرمو داشت

i don't know roger moore had a smooth chest do you  remember did he yes because i used to take his top  

نمی دانم راجر مور سینه صافی داشت. او بله، چون من عادت داشتم تاپ او

off in james bond and he had a smooth whether  he shaved or whether he was naturally like that  

را با جیمز باند برمی‌داشتم و او حالتی نرم داشت که آیا اصلاح می‌کرد یا طبیعتاً اینطور بود.

i don't know i don't know either but uh  different cultures of course what men have  

more hair not cultures in different countries  men have more hair that's just as bad by the way  

نه فرهنگ‌های مختلف در کشورهای مختلف، مردان موهای بیشتری دارند که به همان اندازه بد است،

well no because if you tend to go you know chinese  men tend to be very smooth don't they that's true  

نه، زیرا اگر تمایل به رفتن دارید، می‌دانید که مردان چینی تمایل زیادی به نرمی دارند، این درست است.

uh yes but western men well tend to be very sort  of hairy yes you know i don't know why that is but  

از پر مو بله می دانید من نمی دانم چرا اینطور است

of course when it comes to taste some women some  ladies and some men prefer a hairy body and some  

اما البته وقتی صحبت از طعم و مزه می شود برخی از خانم ها برخی خانم ها و برخی آقایان بدن پرمو و برخی

prefer a smooth body so if a person has lots of  hair on their body they are described as hear suit  

بدن صاف را ترجیح می دهند بنابراین اگر فردی موهای زیادی روی بدن خود داشته باشد آنها را ترجیح می دهند. به عنوان کت و شلوار شنیدن توصیف می شوند

it's interesting that this is her suit her suit  what is you pursuit yes that's an interesting  

جالب است که این کت و شلوار اوست کت و شلوار او را دنبال می کنی بله جالب است.

i love that word i've got to find  out what that means and why we  

من آن کلمه را دوست دارم باید بدانم معنی آن چیست و چرا

why we actually have it so a man who is very  hairy is her suit exactly strange isn't it that  

ما چرا آن را داریم، بنابراین مردی که خیلی مودار است کت و شلوار او دقیقا عجیب است. این

it's a very strange word maybe you could say  the same for a woman what about hairy woman  

کلمه خیلی عجیبی نیست شاید بتوانید همان را برای یک زن بگویید که در مورد زن مودار چه می

yeah as well okay but i think i think  if uh the heart of the country i think  

then the people that live in the hot countries  i think tend to have less hair on their bodies  

شود. فکر کن تمایل دارند موهای کمتری روی بدنشان

because that would make sense because hair is  obviously there to insulate you from the cold  

داشته باشند   زیرا منطقی است زیرا موها  واضح است که شما را از سرما

yes so you know it would make sense that you  wouldn't want peoples who live near the equator uh  

محافظت می کنند   بله، بنابراین می دانید که منطقی است که نخواهید مردمی که در نزدیکی خط استوا زندگی می کنند

wouldn't want lots of body hair because it would  make them hot but i don't know if i'm wrong about  

نمی خواهید. تعداد زیادی موی بدن چون باعث گرم شدن آنها می‌شود، اما نمی‌دانم در این مورد اشتباه

that but i think generally that could be true  so so eskimos really should be just big balls  

می‌کنم، اما فکر می‌کنم به طور کلی می‌تواند درست باشد، بنابراین اسکیموها واقعاً

of hair they should be yeah they should they  should have just hair all over their body and  

باید فقط توپ‌های بزرگ مو باشند. فقط مو در سرتاسر بدن و

and it's all about you know five foot long  the hair they should be just be interesting  

یک همه چیز به شما مربوط می شود که بدانید موهای

to know they should all look like captain  caveman well it would be interesting to know  

آنها باید پنج فوت بلند باشد فقط

that the women watching today yes all men or some  of the men of course depending on your persuasion  

جالب باشد. متقاعد کردن شما

okay uh do you prefer your man to have a  hairy chest hairy legs or do you prefer  

باشه، آیا ترجیح می‌دهید مردتان سینه‌های مودار داشته باشد، پاهای مودار یا

the smooth look do you like him to groom groom  that means to make yourself look neat and tidy  

ظاهر صافی که دوست دارید او را برای دامادش ترجیح می‌دهید، یعنی اینکه خود را مرتب و مرتب نشان دهید

and do you want a manscape yes so some men  that well many men this has become so popular  

و آیا می‌خواهید مناظری داشته باشید، بله، برخی از مردان. خوب بسیاری از آقایان این بسیار محبوب شده است

on youtube there is a device for cutting  and trimming all of the hair down there  

در یوتیوب دستگاهی برای کوتاه کردن و کوتاه کردن تمام موها وجود دارد

and and they use some very explicit and some might  say rude words in the adverts as well i haven't  

و آنها از برخی کلمات بسیار صریح استفاده می کنند و برخی ممکن است کلمات بی ادبانه را در تبلیغات بگویند. من

seen these adverts mr duncan they're everywhere  they're even on tv they're even on television  

این تبلیغات را ندیده ام. دانکن آنها همه جا هستند  آنها حتی در تلویزیون هستند، حتی در تلویزیون

manscaping anyway that's what it's called but i'm  just saying that many years ago we were doing it  

به هر حال مانساپینگ به هر حال اسمش این است، اما من فقط می‌گویم که سال‌ها پیش ما این کار را

we were doing it a long time before it was trendy  i think a lot of men have always been doing it but  

انجام می‌دادیم   مدت‌ها قبل از اینکه مد روز باشد آن را انجام می‌دادیم. آ بسیاری از مردان همیشه این کار را انجام می‌دهند،

they just didn't like to admit it because if you  were to admit to your friends you know that you  

اما دوست نداشتند آن را اعتراف کنند، زیرا اگر به دوستان خود اعتراف کنید،

shave a man was to shave his chest you'd be you'd  be ridiculed would you yes you'd be ridiculed  

می‌دانید که تراشیدن یک مرد برای تراشیدن سینه‌اش بوده است، حتماً مورد تمسخر قرار می‌گیرید. بله، شما را مسخره می‌کردند،

okay and made fun of oh you well i won't use the  words you would be let's just say that they would  

اوه، خوب، من از کلماتی استفاده نمی‌کنم که می‌خواهید، فقط بگوییم

they would suggest that you maybe not be  straight you do realize that bodybuilders  

که آنها می‌گویند شاید شما رو راست نباشید.

bodybuilders big muscle men they actually  shave their bodies did you know that  

بدن‌شان را تراشید آیا می‌دانستید که

yes well well that that you see that's acceptable  in sport i think runners do as well yes well  

بله خوب می‌بینید که در ورزش قابل قبول است، فکر می‌کنم دونده‌ها هم همین کار را انجام می‌دهند، بله خوب

because the air resistance you know hair on  your legs i mean i wouldn't stand a chance

زیرا مقاومت هوا که می‌دانید موهای روی پاهای شماست، یعنی

by the way christina who uh christina doesn't  like hairy men okay that's good which is good  

کریستینا شانسی ندارم. اوه کریستینا از مردان پشمالو خوشش نمی‌آید، خوب این خوب است،

to know uh well we know christina likes to have  fun on skis because i read earlier that christina  

خوب می‌دانیم که کریستینا دوست دارد با اسکی خوش بگذراند، زیرا قبلاً خواندم که کریستینا

talking about fun uh has the most fun she's  ever had trying to ski fell off lots of times  

در مورد سرگرمی صحبت می‌کند، اوه، لذت‌بخش‌ترین چیزی است که او تا به حال داشته است، تلاش برای اسکی کردن بارها

but then eventually that's fun isn't it  yes well you know my thoughts on on skiing  

اما سپس حتی واقعاً این سرگرم کننده است، نه بله، شما می دانید که افکار من در مورد اسکی

on snow i would never do it because i always  hear these horror stories of people who go on  

روی برف است، هرگز این کار را انجام نمی دهم زیرا همیشه این داستان های ترسناک از افرادی را می شنوم که به

holiday for two weeks on a skiing holiday and  on the first day they fall and break their leg  

مدت دو هفته در تعطیلات اسکی و در اولین روزی که سقوط می کنند، به تعطیلات می روند. و پای خود را بشکنند

they have to spend the rest of the holiday with  their leg in plaster this was i think this was  

آنها باید بقیه تعطیلات را با پای خود در گچ بگذرانند این بود فکر می‌کنم این

water skiing i think i could have been right okay  uh but we certainly was it water skiing or normals  

اسکی روی آب بود، فکر می‌کنم می‌توانستم درست باشم  اوه، اما ما مطمئناً این اسکی روی آب

or uh skiing on ice tomic says he's so hairy he  sometimes thinks he's the evolutionary missing  

بودیم یا عادی   یا اسکی روی یخ می‌گوید آنقدر مودار است که گاهی فکر می‌کند او حلقه گمشده تکاملی است

link you mean between neanderthal man and and  homo sapiens speak for yourself yes if you're  

که منظور شما بین انسان نئاندرتال و هوموساپین‌ها است، بله،

going to get personal who are you calling a  homo sapien that's all of us mr duncan but yes  

اگر می‌خواهید شخصی متوجه شوید که چه کسی را هومو ساپین می‌نامید، همه ما آقای دانکن هستیم، اما بله،

that is that's funny so thank you for that  um some women do have hairy arms and legs  

همین است. این خنده دار است، بنابراین از شما متشکرم اوم بعضی از خانم ها دست و پاهای مودار دارند

yes says anarchy uh um i'm happy with my body  hair says hakken 737 sounds like an aeroplane  

بله می گوید هرج و مرج اوه اوه اوم من از بدنم راضی هستم مو می گوید hakken 737 شبیه

i'm sorry i'm only joking um but yes exactly  what's wrong with it well it's exactly i mean

هواپیماست   متاسفم که فقط دارم شوخی می کنم اما بله دقیقاً چیست اشتباه با من خوب این دقیقاً منظورم این است که

some people see it as more sort of sexy don't they  they do to be smooth you certainly i don't think  

برخی از مردم آن را یک جور سکسی تر می بینند، نه آنها برای اینکه شما را صاف کنند، مطمئناً من فکر نمی کنم

i would you know maybe i'm wrong but i  would think that most men wouldn't want  

من می دانید شاید من اشتباه می کنم، اما من فکر می کنم که اکثر مردان این کار را نمی کنند. می‌خواهم

body hair on i mean women tend to get rid of  all their hair don't they arm pits everywhere  

موهای بدن را روی سر بگذارند، یعنی خانم‌ها تمایل دارند همه موهایشان را از بین ببرند، نه اینکه همه جا

uh do women have hair under their arms they  do under their armpits yes i don't even know  

را بازو

of course of course they do because i  mean i've never seen a woman with any  

می‌کنند. یعنی من هرگز زنی را با هیچ فیلمی ندیده ام

movie because it's always shaved off so i tend  to think is there any there in the first place  

چون همیشه تراشیده شده است، بنابراین من تمایل دارم به این فکر کنم که آیا در وهله اول

well how many women's armpits have you looked at  well you know you do you celebrities in dresses  

زیر بغل چند زن وجود

you know their arms showing well they what how can  you be that naive i i refuse to believe all women  

دارد. بازوها به خوبی نشان می دهند که چگونه می توانی اینقدر ساده لوح باشی من باور نمی کنم همه زنان

shave their armpits my mum used to always shave  her armpits but she used to use this special stuff  

زیر بغل خود را می تراشند مادرم همیشه زیر بغلش را می تراشید اما از این چیزهای خاص استفاده می کرد

called imac oh yes what do you mean oh yes i've  heard of that i've heard of it it's never used it  

به نام imac اوه بله منظورت چیست اوه بله شنیده ام از آن چیزی که شنیده ام هرگز از

never used it anywhere on my body no how do you  know how do you know that exists then if if you  

آن استفاده نکرده است روی بدن من نه از کجا می‌دانی از کجا می‌دانی که وجود دارد،

don't know if women have i've tried it here we are  oh yes my mother used to have it yes well that's  

اگر نمی‌دانی که آیا زن‌ها داشته‌اند یا نه، من آن را امتحان کرده‌ام اینجا هستیم، اوه بله، مادرم قبلاً آن را داشت، بله خوب

what it's for it's for getting rid of hair on  your armpits and your breasts do you have to get  

، برای همین است. خلاص شدن از شر موهای زیر بغل و سینه‌ها که باید انجام دهید این

is that where you use it on your breasts i think  it's very rare for women to have hairy breasts  

است که در جایی که از آن روی سینه‌هایتان استفاده می‌کنید، فکر می‌کنم  برای زنان بسیار نادر است که سینه‌های مودار داشته باشند.

i'd like to know i'd like to know just you know  just out of intellectual curiosity all right  

فقط از روی کنجکاوی فکری خیلی خب

steve steve i feel as if i have to rope you in  slightly here i don't know what's happening on  

استیو استیو من احساس می‌کنم که باید شما را کمی در اینجا طناب بزنم، نمی‌دانم چه اتفاقی

the live chat by the way some people are deleting  messages some people are letting the messages  

در   چت زنده می‌افتد، از طریق روشی که برخی افراد پیام‌هایی را حذف می‌کنند که برخی از افراد اجازه می‌دهند پیام‌ها

come back up thank you v tess and then someone no  but but there's confusion now because everyone is  

برگردند متشکرم شما در مقابل تس و سپس کسی نه ، اما اکنون سردرگمی وجود دارد، زیرا همه

trying to delete or block someone but then every  time they press they're bringing the person back  

سعی می‌کنند کسی را حذف یا مسدود کنند، اما هر بار که فشار می‌دهند، آن شخص

oh right we seem to have we always seem to have  people crashing into the party good that's okay  

را برمی‌گردانند. خوب است که اشکالی ندارد

you're allowed to it's exciting we like it that's  all right yes we like it we're not fascists  

شما مجاز به آن هستید با استناد به ما آن را دوست داریم که  درست است بله، ما دوست داریم ما فاشیست

here no anyone can come in we welcome  everyone everyone free to abusers to know

نیستیم   اینجا هیچکس نمی‌تواند وارد شود، ما از همه استقبال می‌کنیم همه افراد آزاد هستند تا سوءاستفاده‌کنندگان بدانند

sorry again i have to draw the line here why  would you say that i'm only joking but because  

متأسفم دوباره باید اینجا را خط بکشم چرا  می‌گویید من فقط شوخی می‌کنم اما از آنجایی که

we don't care do we okay uh but thank you very  much to the moderators i have absolutely no  

ما اهمیتی نمی‌دهیم، خوب هستیم، اما از ناظران بسیار سپاسگزارم، من کاملاً نمی‌دانم

idea what's going on a fabulous job as they  always do all right steve again i feel like  

چه اتفاقی می‌افتد، زیرا آنها همیشه همه چیز را خوب انجام می‌دهند استیو دوباره احساس

we're repeating last week anyway we're going to  take a break steve you have to stop talking now  

می‌کنم   هفته گذشته داریم تکرار می‌کنیم. می‌خواهی استراحت کنی استیو، حالا باید صحبت را متوقف

i'm sorry to be so firm i did promise to be nice  to you we're going to take a short break but i  

کنی. متاسفم که آنقدر محکم هستم، قول دادم با تو خوب باشم، استراحت کوتاهی خواهیم داشت، اما

thought it would be interesting to take a look  at two words that sound very similar but have  

فکر می‌کردم نگاهی به آن جالب باشد دو کلمه که بسیار شبیه به نظر می‌رسند اما

very different meanings the words we  are going to look at are sip and slurp

معانی بسیار متفاوتی دارند، کلماتی که می‌خواهیم به آن‌ها نگاه کنیم، جرعه جرعه است،

so here i am having my lovely saturday afternoon  cup of coffee here in much wenlock here are  

بنابراین اینجا من بعد از ظهر شنبه دوست‌داشتنی فنجان قهوه‌ام را در اینجا می‌نوشم.

two words that are rather interesting but have  very different meanings and uses the words are  

معانی و کاربردهای مختلف کلمات هستند

sith and slurp sip and slurp the word sip is this

sit h and slurp sip و slurp کلمه slurp این

to drink something carefully to  drink something with care is to

است که چیزی را با دقت بنوشید تا با احتیاط چیزی بنوشید به عنوان

sip it is seen as refined posh sophisticated  and very classy the other word is slurp  

جرعه جرعه تلقی می شود که به عنوان شیک و شیک پیچیده و بسیار باکلاس دیده می شود.

slurp and this is what slurping is

i am slurping my coffee so the next time  you are having a cup of tea or a cup of  

بنابراین دفعه بعد که  یک فنجان چای یا یک فنجان

coffee or maybe something cold to drink  remember you must always sip and not slurp

قهوه یا شاید یک نوشیدنی سرد می نوشید، یادتان باشد که همیشه باید جرعه جرعه بنوشید و غر

ooh that was fun i hope you  learned something from that

نزنید، خیلی جالب بود، امیدوارم چیزی از این موضوع یاد گرفته باشید

what are you doing i'm sloping my water slowly

که چه کار می کنید. آب به آرامی

daintily a few sips yes exactly yes well we've  explained all that we just literally had a video  

چند جرعه جرعه بله دقیقاً بله خوب، ما همه چیز را توضیح دادیم که به معنای واقعی کلمه ویدیویی داشتیم

doing that steve august says that she was always  used to be envious of men okay because they didn't  

که استیو آگوست می‌گوید که او همیشه عادت داشت به مردان حسادت کند، خوب، زیرا آنها

have to bother to get rid of the hair on their  bodies all they had to do was maybe shave here  

مجبور نبودند که برای خلاص شدن از شر آن زحمت بکشند. موهای روی بدن‌شان تنها کاری که باید انجام می‌داد این بود که شاید اینجا تراشیدند

can i just say no so do you know how many problems  men have that we never talk about there are parts  

فقط می‌توانم بگویم نه، پس آیا می‌دانید مردان چقدر مشکلاتی دارند که ما هرگز در مورد آنها صحبت نمی‌کنیم، قسمت‌هایی

of our body that we have to maintain all  the time literally but not everybody does  

از بدنمان وجود دارد که باید همیشه آن‌ها را به معنای واقعی کلمه حفظ کنیم، اما نه همه خوب کار می

well you don't know what i'm talking about  toenails no no no what so this is what this  

کنند نمی‌دانی درباره چه چیزی صحبت می‌کنم، ناخن‌های پا نه نه، پس این چیزی است که

is why i tease mr steve because he just says  rubbish what i'm trying to say is there are things  

به همین دلیل است که آقای استیو را اذیت می‌کنم، زیرا او فقط می‌گوید « بی‌شعور» آنچه می‌خواهم بگویم این است که چیزهای خجالت‌آوری وجود دارد،

embarrassing things so your toenails aren't  embarrassing are they but things that we have to  

بنابراین ناخن‌های پاهای شما چنین نیستند. خجالت آور هستند اما چیزهایی که باید به

take care of sort of sort of down there mr duncan  i don't think we want to know no i'm just saying  

آنها رسیدگی کنیم آقای دانکن فکر نمی‌کنم بخواهیم بدانیم نه فقط می‌گویم

men men also have things that we have to keep keep  an eye on and and that's it you see so we have  

مردها هم چیزهایی دارند که ما باید مراقب آنها باشیم. و و این همان چیزی است که می بینید، بنابراین ما هم

problems as well it's just that no one ever talks  about them but any men watching you know what i'm  

مشکلاتی داریم، فقط این است که هیچ کس هرگز درباره آنها صحبت نمی کند، اما هر مردی که شما را تماشا می کند می داند که من در مورد چه چیزی هستم،

on about well i don't but olga was just making the  point that you know there's a lot of maintenance  

خوب من نمی دانم، اما اولگا فقط به این نکته اشاره می کرد که شما می دانید که وجود دارد مراقبت‌های زیاد

yes women have to do a lot of body maintenance  yes that's what i mean it's time consuming but  

بله، زنان باید مراقبت‌های زیادی از بدن انجام دهند بله منظورم این است که زمان‌بر است، اما

because a lot of men don't bother with any of  that olga's saying that she's envious because  

زیرا بسیاری از مردان به هیچ‌کدام از آن‌ها اذیت نمی‌شوند که اولگا می‌گوید او حسادت می‌کند زیرا

don't have to bother most men don't don't have to  bother with shaving armpits body hair getting rid  

لازم نیست بیشتر مردان را آزار دهند. لازم نیست با تراشیدن موهای بدن زیربغل خود زحمت بکشید و از شر همه این موهای زائد خلاص شوید

of all those little things because you know men  and men aren't there a lot of men they don't want  

چیزهای کوچکی را نادیده بگیرید زیرا می دانید مردان و مردان بسیاری از مردان وجود ندارند

to be seen as shaving body hair that would be that  would seem as something very wimpy and unmanly to  

که نمی خواهند به عنوان موهای بدن تراشیده دیده شوند

do what you are you from well no i'm saying it  would be it would be i know but well i think it  

. می‌گویم این می‌شود، می‌دانم، اما خوب، فکر می‌کنم

still is in certain yeah i don't know i don't know  that all men are shaving now i don't think they  

هنوز مطمئن است که بله، نمی‌دانم، نمی‌دانم که همه مردان اکنون اصلاح می‌کنند، فکر نمی‌کنم

all are male grooming is literally the biggest  industry but not everyone is doing it they'll know  

همه آنها مردانه باشند به معنای واقعی کلمه بزرگ‌ترین صنعت، اما همه آن‌ها را انجام نمی‌دهند، آن‌ها می‌دانند

okay steve i think there's only still a  relatively small percentage compared to women  

باشه استیو، فکر می‌کنم هنوز درصد نسبتاً کمی در مقایسه با زنان وجود دارد

yes it's the point i'm making mister well that's  it well it's it's that's like saying more women  

بله، این موضوعی است که آقای را خوب می‌سازم، خوب همین است، مثل این است که بگوییم زنان بیشتر

breastfeed than men it's not well you're being  nasty to me mr duncan i'm not okay i'm just making  

از مردان شیر می‌دهند. خوب نیستی با من بد رفتار می کنی آقای دانکن من خوب نیستم فقط

i'm just making a relevant point well the point  i'm making is i would say probably 95 of women  

دارم می گویم   فقط به یک نکته مرتبط اشاره می کنم، نکته ای که می گویم این است که می توانم بگویم احتمالاً 95 نفر از زنان

are maintaining a lot of getting rid of a lot  of body hair but i would say probably only  

در حال دریافت زیاد هستند از شر بسیاری از موهای بدن خلاص می شود، اما می توانم بگویم احتمالاً

i don't know 10 15 of men are doing it i don't  think it's all men is it no we've got plenty of  

فقط   نمی دانم 10 15 مرد انجام آن، فکر نمی‌کنم همه مردان باشند، نه، ما

people on here 10 it's official everyone 10 i'm  just just a guess and i think different cultures  

افراد زیادی در اینجا داریم 10 این رسمی است همه 10 من فقط یک حدس می‌زنم و فکر می‌کنم فرهنگ‌های

it will be different in different cultures  as well it will either be acceptable or not  

مختلف در فرهنگ‌های مختلف نیز متفاوت خواهد بود. یا قابل قبول بودن یا غیر

acceptable okay but i i think these days in in  western society then just to please mr steve  

قابل قبول بودن   قابل قبول، خوب است، اما من فکر می کنم این روزها در جامعه غربی، پس فقط برای راضی کردن آقای استیو،

grooming of of the male body has become a big  thing oh yes oh i agree with you mr duncan it  

آراستن بدن مردان به یک چیز بزرگ تبدیل شده است، اوه بله، آه، من با شما موافقم، آقای دانکن

has been okay there are a lot of products for men  to get but i don't i'm not arguing with the stuff  

، خوب بود، چیزهای زیادی وجود داشت. محصولاتی که برای مردان باید تهیه شود، اما من با

you just don't think that many do it yet not not  you know like a lot okay tom rock says that it's  

چیزهایی بحث نمی‌کنم. فقط فکر نمی‌کنید که خیلی‌ها این کار را انجام می‌دهند، اما نه.

hygienic to get rid of body hair well yeah that's  it i think it probably is i would agree with that  

خب بله همین است  فکر می‌کنم احتمالاً همینطور است من با آن موافق هستم

yes i i always associate people that are very  hairy with sweat sweaty i don't even if i see  

بله، من همیشه افرادی را که بسیار مودار هستند با عرق کردن همراه می‌کنم، حتی اگر

a hairy person from far away i would just assume  that they they must have a lot of they must sweat  

یک فرد مودار را از دور ببینم، فقط فرض می‌کنم که آنها باید دارای عرق باشند. خیلی از آنها باید خیلی عرق کنند

quite a lot you see it's quite strange isn't  it it's probably it's probably not even true  

، می بینید که خیلی عجیب است نه این احتمالاً حتی درست هم نیست

i i think some people got accidentally uh blocked  i i have no idea though i can't control it  

من فکر می‌کنم بعضی از افراد به طور تصادفی بلاک شده‌اند  من نمی‌دانم هر چند نمی‌توانم آن را کنترل کنم   ما نمی‌توانیم آن را کنترل کنم

we're not uh so apologies if somebody  got blocked but i didn't block anyone  

، بنابراین اگر کسی بلاک شد اما من کسی را مسدود نکردم عذرخواهی

i know i think there were some accidents yeah  i might actually i might actually stop having  

می‌کنم. اگر چند تصادف باشد، بله، ممکن است واقعاً

moderators completely because this seems to be  causing more problems than it's actually solving  

ناظران را به طور کامل متوقف کنم، زیرا به نظر می‌رسد این مشکل بیشتر از اینکه واقعاً حل

anyway everyone's back now so that that's  well if anyone thinks that somebody has been  

شود، مشکل‌ساز است.

accidentally blocked and hasn't come back then  please let us know and please try and unblock them  

لطفاً به ما اطلاع دهید و لطفاً سعی کنید آنها را رفع انسداد

if you if you've been blocked can you please write  oh no you can't because i've we've blocked you but  

کنید   اگر مسدود شده‌اید، می‌توانید لطفاً بنویسید اوه نه نمی‌توانید زیرا من شما را بلاک کرده‌ایم اما

i think flowers back i think i need to cut we're  there steve i need to cough just for a moment

فکر می‌کنم گل‌ها به عقب من فکر می‌کنم باید برش داشته باشیم. دوباره استیو من باید فقط برای یک لحظه سرفه کنم

that's better nobody heard  that don't worry i did well

که بهتر است کسی نشنیده باشد نگران نباش من خوب کار کردم

says i need much more time in  the bathroom than my husband  

می‌گوید من به زمان بیشتری در حمام نسبت به شوهرم نیاز

uh and i think so i think women spend more time  generally in the bathroom than i think they do

دارم و فکر می‌کنم بنابراین فکر می‌کنم زنان معمولاً زمان بیشتری را در حمام می‌گذرانند. از من فکر می

you don't spend much time in the bathroom

کنم شما زمان زیادی را در حمام نمی

oh mr duncan

گذرانید اوه

mr duncan's getting angry wow you are  really you are you are you are sailing  

آقای دانکن آقای دانکن عصبانی می شود وای شما هستید واقعاً شما هستید شما هستید

on thin ice well i spent quite a lot of time  in the bar i don't care about the bathroom  

روی یخ نازک کشتی می روید من زمان زیادی را در بار گذراندم. به حمام

what about the other stuff you do what other stuff  yes like like putting toilet paper on the seat  

اهمیت نمی‌دهی   کارهای دیگری که انجام می‌دهی چه کارهای دیگری بله مانند گذاشتن دستمال توالت روی صندلی

before you go for a poo okay right let's move on  or uh anything else in that department steve i  

قبل از رفتن به حمام کردن

could mention i don't think we would need to get  yeah we're just talking about you've just body  

فکر می‌کنم باید بفهمیم  بله، ما فقط در مورد شما صحبت می‌کنیم که شما فقط

hair you've just been personal to me well i'm  just talking about the i'm just sticking to the  

موهای بدن دارید   شما فقط برای من شخصی بوده‌اید، خوب من فقط در مورد موضوع صحبت می‌کنم که فقط به

subject which is yes well i'm going to personal  maintenance shaving body hair yes trimming  

موضوع می‌چسبم که بله خوب هستم رفتن به تعمیرات شخصی تراشیدن موهای بدن بله کوتاه کردن

eyebrows maybe shrinking piles head head hair  in your ears some people like to get rid of that

ابروها شاید جمع شدن انبوهی از موهای سر در گوش شما برخی افراد دوست دارند از شر آن خلاص شوند

yes thank you mr duncan thank you very much for  that well thank you for saying that i don't wash  

i didn't say that mr tong i was referring to body

. نگفتم که آقای تانگ من به بدن اشاره می کنم

how a little time i spend in the bathroom yes  it was a joke it was a joke it didn't say like  

چقدر زمان کمی من در حمام می گذرانم بله ، یک شوخی بود، یک شوخی بود، آن را نگفتم.

i thought we were having fun today i thought  you didn't say it like a joke that's great oh  

this this is this is an interesting turn of  events yesterday by the way i was filming that  

اتفاقات دیروز به هر حال من در حال فیلمبرداری از آن

little bit and i i coughed i choked slightly  on my coffee and steve started thinking oh  

کمی بودم و سرفه کردم، کمی خفه شدم از قهوه ام و استیو شروع به فکر کردن کرد اوه

oh that's not right oh that's wrong oh that's  bad that is that's really bad whatever that is  

اوه درست نیست اوه اشتباه است آه این بد است که واقعاً بد

that's interesting it's nothing saturino says  he's still going on about that satorino says until  

است. هنوز در مورد آن ساتورینو ادامه می‌دهد و می‌گوید تا

uh the 1970s half the women in italy didn't shave  their armpits yes well i was going to mention that  

دهه 1970، نیمی از زنان در ایتالیا زیر بغل خود را اصلاح نمی‌کردند، بله،

i didn't get a chance to get that word in edgeways  but some women don't as culture you see so that's  

می‌خواستم بگویم که  من فرصتی برای دریافت این کلمه در لبه‌ها پیدا نکردم، اما برخی از زنان چنین نمی‌کنند. فرهنگی که می بینید به

why were you were mentioning cultures earlier well  cultures don't grow hair the hair grows anyway  

همین دلیل است   چرا قبلاً فرهنگ ها را ذکر می کردید فرهنگ ها مو رشد نمی کنند به هر حال مو رشد می کند

so it's more about race when you think about  it well i did correct it later on well you said  

بنابراین وقتی به آن خوب فکر می کنید بیشتر به نژاد مربوط می شود.

countries which also isn't a race i i was just i  talked about people living in hotter countries yes  

نژادی که من بودم فقط درباره افرادی که در کشورهای گرمتر زندگی می کنند صحبت کردم بله

but anyway yes yes i do at raphael i do  trim my eyebrows i don't desi i trim them  

اما به هر حال بله بله در رافائل انجام می دهم.

because otherwise as you get older eyebrow hair in  men gets longer and longer and longer and if you  

don't do something about it it looks a bit silly  so you have to do something i heard you were going  

کاری در مورد آن انجام نده، کمی احمقانه به نظر می‌رسد، بنابراین باید کاری را انجام دهی که شنیده‌ام

to grow them really long steve and just comb them  over your head well i could do yes it's like ear  

می‌خواهی آن‌ها را خیلی بلند کنی استیو و فقط آن‌ها را روی سرت شانه کن.

hair that's it the gloves are off now you have  to you have to trim hair in your ear otherwise  

حالا باید موها را در گوش خود کوتاه کنید وگرنه

when you get to about 70 it's sticking out  all over the place yes i can see already  

وقتی به 70 سالگی رسیدید همه جا بیرون زده است بله می توانم ببینم آیا

shall i go away mr duncan and come back no  no it's okay i seem to have upset you mr  

می توانم بروم آقای دانکن و برگردم نه نه اشکالی ندارد به نظر می رسد ناراحت هستم شما آقای

duncan i'm not quite sure why can i just for the  record can i just say i said today i was going  

دانکن من کاملاً مطمئن نیستم که چرا می‌توانم فقط برای رکورد می‌توانم بگویم امروز گفتم که

to be really nice to steve and i was and then  but steve started attacking me for no reason  

قرار است با استیو واقعاً خوب باشم و من بودم و بعد اما استیو بدون دلیل شروع به حمله به من کرد

i didn't attack you i just made a joke anyway  uh we need to remain professional mr duncan  

من حمله نکردم شما به هر حال من فقط یک شوخی کردم اوه ما باید حرفه ای بمانیم آقای دانکن

and shall we move on i'm being my usual self  and you should be very worried about that

و آیا باید ادامه بدهیم، من خودم همیشگی خودم هستم و شما باید خیلی نگران باشید که

i'm a sick man today mr duncan yes you're  a sick man normally every day you know i'm  

من امروز یک مرد بیمار هستم آقای دانکن بله، شما یک مرد بیمار هستید معمولاً هر روز می دانید که من

going to i'm going to go and i'm going  to come back in about five minutes okay

می روم به من. من می‌روم و حدود پنج دقیقه دیگر برمی‌گردم، بسیار خب،

steve has gone for a moment  but he will be back don't worry  

استیو برای یک لحظه رفت، اما او برمی‌گردد، نگران نباشید،

mr steve we'll be back in a few moments  

آقای استیو، ما تا چند لحظه دیگر برمی‌گردیم.

so

and that is how you have some fun hope you  enjoyed that we are talking about words and  

امیدواریم از اینکه ما در مورد کلمات و

phrases connected to having fun and having a  good time would you like to see some here we go  

عبارات مرتبط با سرگرم کردن و

having fun i think sometimes in life it is very  easy to stop having fun i think sometimes it is  

داشتن اوقات خوش صحبت می کنیم لذت برده باشید.

very easy to to forget that sometimes having fun  is a good thing the word fun describes the action  

فراموش کردن این نکته بسیار آسان است که گاهی اوقات خوش گذرانی چیز خوبی است، کلمه سرگرم کننده عمل را توصیف می کند

or the appearance of enjoyment if you are  enjoying something if you are having a good time  

یا ظاهر لذت را توصیف می کند، اگر از چیزی لذت می برید، اگر اوقات خوبی را

then you might say that you are having fun the  word fun describes the action or the appearance  

سپری می کنید، ممکن است بگویید که در حال خوش گذرانی هستید که کلمه سرگرم کننده توصیف می کند. عمل یا

of enjoyment you are enjoying what you are doing  you are having lots of fun here's another one  

ظاهر لذتی که از کاری که انجام می دهید لذت می برید اگر به شما خیلی خوش می گذرد اینجا

a moment of fun or a fun moment so you  can have a moment of fun or you can have  

یک لحظه دیگر است   یک لحظه سرگرم کننده یا یک لحظه سرگرم کننده، بنابراین می توانید یک لحظه سرگرمی داشته باشید یا می توانید

a fun moment the appearance of enjoying something  so maybe you can see a person another person is  

یک لحظه سرگرم کننده مانند ظاهر لذت بردن از چیزی تا شاید بتوانید فردی را ببینید که شخص دیگری  در

actually having a good time and you will think  oh i can see that person is actually having fun  

واقع دارد وقت خوبی داشته باشید و فکر کنید اوه، می‌توانم ببینم که آن شخص در واقع سرگرم می‌شود

they are having a fun time a source of joy or  amusement is fun something you are doing that is  

آنها اوقات خوشی را سپری می‌کنند، منبع شادی یا سرگرمی سرگرم‌کننده است، کاری که شما انجام می‌دهید،

fun something that you are doing that  creates amusement maybe it makes you smile  

سرگرم‌کننده است، کاری که انجام می‌دهید ، باعث ایجاد سرگرمی می‌شود، شاید باعث ایجاد سرگرمی در شما شود. لبخند

maybe it makes you laugh you feel uplifted by it  you think that thing is amusing it is a source of  

شاید باعث شود شما بخندید، احساس می کنید از آن احساس نشاط می کنید  فکر می کنید چیزی سرگرم کننده است، منشا

joy the enjoyment experience the enjoyment  experience at a particular moment can be  

لذت است.

described as fun the enjoyment experienced at a  particular moment can be described as having fun  

سرگرمی

a pleasant experience shared with another person  can be described as fun so you can have fun  

یک تجربه خوشایند به اشتراک گذاشته شده با شخص دیگری  را می توان سرگرم کننده توصیف کرد، بنابراین می توانید

with another person like myself and  mr steve we always have lots of fun  

با شخص دیگری مانند من و آقای استیو خوش بگذرانید، ما همیشه

here every sunday on the live stream  except for when steve has a fever  

اینجا هر یکشنبه در اینجا بسیار سرگرم هستیم پخش زنده به جز زمانی که استیو تب دارد

so mr steve at the moment is in the bathroom and  he's gargling his throat because it's feeling  

بنابراین آقای استیو در حال حاضر در حمام است و  دارد گلویش را غرغره می کند زیرا احساس می کند

very sensitive it was fun spending time with you  i had fun chatting with you on the phone so any  

خیلی حساس است  وقت گذرانی با شما سرگرم کننده بود  من از چت تلفنی با شما لذت بردم بنابراین هر

experience that is fun any experience that is  fun to take part in can be described as a fun  

تجربه ای سرگرم کننده است هر تجربه ای که شرکت در آن سرگرم کننده است را می توان به عنوان یک زمان سرگرم کننده توصیف کرد

time or it can be described as fun it was fun  seeing you yesterday it was fun spending time with  

یا می توان آن را به عنوان سرگرم کننده توصیف کرد. دیدن شما سرگرم کننده بود دیروز وقت

you i had fun chatting with you on the phone a  recreational activity or hobby might be described  

گذرانی با شما سرگرم کننده بود یا سرگرمی ممکن است به

as a fun pastime so quite often we will do  something in our spare time we will do something  

عنوان یک سرگرمی سرگرم‌کننده توصیف شود، بنابراین اغلب ما در اوقات فراغت خود کاری انجام می‌دهیم، در اوقات فراغت کاری انجام

in our spare time that gives us pleasure a  recreational activity or hobby might be described  

می‌دهیم که به ما لذت می‌برد یک فعالیت تفریحی یا سرگرمی ممکن است به

as a fun pastime something you enjoy doing in  your spare time some people enjoy playing sport  

عنوان یک سرگرمی سرگرم‌کننده توصیف شود، چیزی که شما از انجام آن لذت می‌برید. اوقات فراغت برخی از افراد از ورزش کردن لذت می برند   برخی از

some people enjoy taking exercise it is  a pastime maybe a hobby that they enjoy  

افراد از ورزش کردن لذت می برند، این یک سرگرمی است، شاید یک سرگرمی است که از آن لذت می برند   از

they have fun doing it you might ask someone what  they do for fun as a way of making small talk so  

انجام آن لذت می برند، ممکن است از کسی بپرسید که برای سرگرمی چه کاری انجام می دهند. صحبت‌های کوچک تا

you can ask someone what they enjoy doing in their  spare time or as a hobby what do you do for fun  

بتوانید از کسی بپرسید که در اوقات فراغت خود از انجام چه کاری لذت می‌برد یا به عنوان سرگرمی چه کاری

what do you do for fun you are actually asking  a person what they do for recreation or maybe  

انجام می‌دهید   برای سرگرمی چه کار می‌کنید، در واقع از یک فرد می‌پرسید که برای تفریح ​​چه می‌کند یا شاید

what they do in their spare time what do you do to  amuse yourself quite often we will use that phrase  

در اوقات فراغت خود چه می‌کند. زمانی که برای سرگرم کردن خود چه می‌کنید اغلب از این عبارت استفاده

we often join fun with excitement  when talking about enjoyable things  

می‌کنیم   ما اغلب هنگام صحبت در مورد چیزهای لذت‌بخش با هیجان به سرگرمی می‌پیوندیم

so things you enjoy things you not like  things you enjoy doing can be described as fun

بنابراین چیزهایی که از چیزهایی لذت می‌برید که دوست ندارید  کارهایی که از انجام دادنشان لذت می‌برید را می‌توان به عنوان سرگرمی توصیف کرد.

please can you tell mr steve to drink  some lemon tea well i think at the moment  

لطفاً می‌توانید به آقای استیو بگویید کمی چای لیمو بنوشید، فکر می‌کنم در حال حاضر

steve is doing just that i think he is  doing something to relieve his discomfort  

استیو این کار را انجام می‌دهد که من فکر می‌کنم او دارد کاری انجام می‌دهد تا ناراحتی‌اش را تسکین دهد

and let's face it he's having a lot today  to let yourself go and be spontaneous can  

و بیایید بپذیریم که او امروز چیزهای زیادی می‌نوشد تا خود را رها کنید و خودانگیخته

be described as having fun so  maybe if you do something that  

باشید، می‌توان آن را به عنوان سرگرمی توصیف کرد، شاید اگر شما کاری را انجام می‌دهید که

is a thing that you enjoy doing or something that  helps you to relax can be described as having fun

کاری است که از انجام آن لذت می‌برید یا چیزی که به شما کمک می‌کند آرام شوید را می‌توان به عنوان سرگرمی توصیف کرد.

i learn english for fun says valam  hello valam nice to see you here today  

i always like to learn english and that is how  i have fun good well learning should always  

انگلیسی و اینگونه است من سرگرم می‌شوم خوب یادگیری همیشه

be fun as i always say learning should be a fun  experience it should be something you enjoy doing  

باید سرگرم‌کننده باشد همانطور که همیشه می‌گویم یادگیری باید یک تجربه سرگرم‌کننده باشد.

something interesting or informative might be  described as fun such as learning new words  

maybe learning new forms of the english language  can be interesting and fun here are some fun facts  

از زبان انگلیسی می‌تواند جالب و سرگرم‌کننده باشد، در اینجا چند حقایق سرگرم‌کننده

about dinosaurs so maybe a person has some  information some fun information something  

درباره دایناسورها آورده شده است، بنابراین ممکن است شخصی اطلاعاتی داشته باشد، برخی اطلاعات سرگرم‌کننده،

that might be interesting something that might be  fun to talk about here are some fun facts about  

چیزی   که ممکن است جالب باشد، صحبت کردن در مورد آن جالب باشد، در اینجا حقایق جالبی در مورد

dinosaurs so quite often fun facts are things  that might be seen as fun interesting here are  

دایناسورها وجود دارد که اغلب اوقات سرگرم‌کننده است. حقایق چیزهایی هستند که ممکن است جالب به نظر برسند در اینجا

some fun facts a jolly or humorous person might be  described as fun a person who is fun a person who  

برخی از حقایق سرگرم کننده است که یک فرد شوخ طبع یا شوخ طبع ممکن است به عنوان سرگرم کننده توصیف شود، فردی که سرگرم کننده است، فردی که

likes to have fun might be described as a humorous  person a jolly person a fun person they are fun  

دوست دارد تفریح ​​کند، ممکن است به عنوان یک فرد شوخ طبع یک فرد شاد و یک فرد سرگرم کننده توصیف شود آنها سرگرم کننده

to have around they are fun to be with for example  my uncle vic was always fun to be around and i  

هستند   بودن با آنها سرگرم کننده است برای مثال عموی من همیشه در اطراف بودن سرگرم کننده بود و من

do remember my uncle vic sadly no longer here but  he was a member of my family my uncle my father's  

متأسفانه دیگر عمویم را به یاد نمی آورم اینجا هستم اما او عضوی از خانواده من بود، عموی من، برادر پدرم،

brother and he was always humorous witty jolly he  always had a little joke he always had something  

و همیشه شوخ طبع بود، همیشه شوخی داشت، او همیشه یک چیز

funny to say i don't know why i think in my  family a sense of humor is something that exists  

خنده دار برای گفتن داشت، نمی دانم چرا فکر می کنم در خانواده من یک حس شوخ طبعی وجود دارد. چیزی است که وجود دارد

some people might say that you need to have a  sense of humor to be in my family the word fern  

ممکن است برخی افراد بگویند که برای حضور در خانواده من باید حس شوخ طبعی داشته باشید، کلمه سرخس

appeared in middle english and is  derived from the word fun which meant  

در انگلیسی وسط ظاهر می شود و از کلمه سرگرم کننده مشتق شده است که به معنای

joker or fool so that's how we get the word fun it  came from the word fun which is of unknown origin  

شوخی یا احمق است، بنابراین به این ترتیب کلمه سرگرم کننده را دریافت می کنیم. از کلمه سرگرمی گرفته شده است که منشأ ناشناخته ای دارد

we don't know where that actually comes from  but originally it meant fool a foolish person  

ما نمی دانیم که در واقع از کجا می آید اما در اصل به معنای احمق

to have fun is to relax and enjoy an experience  if you have fun it means you are doing something  

that is fun it is a good thing to do it is  enjoyable you are having a nice time doing it

بود. سرگرم کننده این کار خوب است انجام آن لذت بخش است شما با انجام آن اوقات خوبی را سپری می کنید

the expression fun and games can be used in  many ways fun and games if you are having fun  

. تعبیر سرگرمی و بازی را می توان به روش های مختلفی استفاده کرد سرگرمی و بازی اگر سرگرم هستید

and games it means you are having a  good time you are having fun and games  

و بازی به این معنی است که شما در حال گذراندن اوقات خوبی هستید سرگرمی و بازی

you are having a good time maybe a party  you might say that a party is a place  

شما هستید اوقات خوشی داشته باشید شاید یک مهمانی  ممکن است بگویید که مهمانی مکانی است

where you might have a fun time with fun and games  we can use fun and games in more than one way  

که ممکن است در آن اوقات خوشی با سرگرمی و بازی داشته باشید ما می توانیم از سرگرمی و بازی به بیش از یک روش استفاده کنیم

a joyous time can be a fun time there will be  lots of fun and games at the party however there  

یک زمان شاد می تواند یک زمان سرگرم کننده باشد سرگرمی و بازی در مهمانی، اما

is also another way of using this phrase as  well we can also say a chaotic and disorderly  

روش دیگری نیز برای استفاده از این عبارت وجود دارد، همچنین می‌توانیم بگوییم زمانی آشفته و بی‌نظم

time where a lot of things are happening maybe you  have a very stressful day at work lots of things  

که در آن اتفاقات زیادی در حال رخ دادن است، شاید شما یک روز بسیار پر استرس در محل کار داشته باشید.

are going on around you it was all fun and games  at work yesterday lots of things were going on  

در اطراف شما همه چیز سرگرم کننده و بازی بود دیروز در محل کار چیزهای زیادی در حال انجام بود

lots of things were happening here's another one

چیزهای زیادی در حال رخ دادن بود، اینجا یکی دیگر است

you might poke fun at someone you might poke fun  at another person if you poke fun at someone it  

که ممکن است کسی را مسخره کنید، ممکن است شخص دیگری را مسخره کنید اگر کسی را مسخره کنید   به این

means you are making fun of them you are deriding  that person you are saying things to make that  

معنی است که دارید مسخره می کنید از آنها دارید آن شخص را مسخره می‌کنید که به آن شخص چیزهایی می‌گویید تا آن

person feel foolish you are poking fun at someone  you are making fun of them you are being sarcastic  

شخص احساس احمق کند، کسی را مسخره می‌کنید، او را مسخره می‌کنید، به او طعنه

towards them or you are saying things to make that  person look foolish you are poking fun at them

می‌زنید یا چیزهایی می‌گویید که آن شخص را احمق نشان دهید. مسخره کردن به آنها

we can ask a person

می توانیم از یک نفر بپرسیم که

how do you get your kicks i like this by the way  this is a very interesting very interesting phrase  

چگونه لگدهایت را دریافت می کنی من این را دوست دارم این یک عبارت بسیار جالب بسیار جالب است

how do you get your kicks how do you have your  fun how do you get pleasure from life what are the  

things in life that you do that give you amusement  they make you feel happy how do you get your kicks

کارهایی که در زندگی انجام می‌دهید باعث سرگرمی شما می‌شوند، آنها احساس خوشحالی می‌کنند که چگونه ضربات خود را می‌گیرید و فکر می‌کنم

and i suppose i could also ask the question what  do you do for fun what was the most fun you've  

می‌توانم این سوال را هم بپرسم که برای سرگرمی چه کار می‌کنید بهترین لذتی که

ever had what do you do for fun so when you are  looking for something to do that amuses you or  

تا به حال داشته‌اید چیست؟ برای سرگرمی انجام دهید، بنابراین وقتی به دنبال کاری برای انجام دادن هستید که شما را سرگرم کند یا

gives you some sort of pleasure it can be  something simple like eating a cake i have to be  

به شما نوعی لذت بدهد، می تواند یک چیز ساده مانند خوردن یک کیک باشد، من باید

honest with you when i when i think of fun i often  think of eating food if i was honest with you

با شما صادق باشم وقتی به سرگرمی فکر می کنم اغلب به خوردن فکر می کنم. غذا اگر با شما صادق باشم

saturina says yes fun and games is what leaders of  the world have just had in roma and also glasgow  

ساتورینا می‌گوید بله سرگرمی و بازی همان چیزی است که رهبران جهان به تازگی در روما و همچنین گلاسکو داشته‌اند.

they've had a beautiful holiday  paid for by the citizens  

آنها تعطیلات زیبایی را پشت سر گذاشته‌اند.

they've had fun and games they've had  a very enjoyable time during cop 26.  

یک زمان بسیار لذت بخش در طول پلیس

and what was the outcome nothing absolutely  nothing flower espoire hello flower  

26.   و نتیجه چه بود و هیچ چیز مطلقاً هیچ چیز گل اسپوایر سلام گل

flower says dancing helps me to have fun i  think you're right actually i think having fun  

گل می گوید رقصیدن به من کمک می کند تا لذت ببرم، فکر می کنم حق با شماست در واقع فکر می کنم تفریح

can come in all sorts of forms having some  physical exercise and of course dancing is  

می تواند به انواع مختلفی از ورزش باشد و البته رقصیدن

physical exercise and they do say that if you have  exercise if you go for a run or a walk it can make  

ورزش بدنی است و آنها می گویند که اگر ورزش کنید، اگر برای دویدن یا پیاده‌روی بروید، می‌تواند باعث

you feel better it can make you feel good so there  are many ways of expressing fun having a fun time  

شود احساس بهتری داشته باشید، می‌تواند احساس خوبی به شما بدهد، بنابراین راه‌های زیادی برای ابراز سرگرمی وجود دارد.

christina says i have fun  and games with you mr duncan  

that's very kind of you to say i hope today is fun  even though poor mr steve is not feeling very well  

از شما مهربانم که می گویید امیدوارم امروز سرگرم کننده باشد حتی اگر آقای استیو بیچاره حالش خیلی خوب نیست

and that's why he's had to go and and  clear his throat unfortunately i thought  

و به همین دلیل مجبور شد برود و گلویش را صاف کند متأسفانه من فکر می

i was having problems today with my throat  but poor mr steve is not very well today

کردم امروز با گلویم مشکل دارم اما آقای استیو بیچاره خیلی خوب نیست. خوب امروز

valentin the longest fun i've ever had is watching  mr duncan's lessons i see i'm not looking for your  

ولنتاین طولانی ترین تفریحی که تا به حال داشته ام تماشای درس های آقای دانکن بوده است، می بینم که به دنبال

nice comments by the way i'm not looking for  flattery so don't worry it doesn't have to be  

نظرات خوب شما نیستم، البته دنبال چاپلوسی هم نیستم، پس نگران نباشید که لازم نیست

related to me it can be related to anything i  suppose there are people in our lives there are  

مرتبط باشد. برای من می تواند مربوط به هر چیزی باشد، گمان می‌کنم افرادی در زندگی ما وجود دارند،

certain people that we often have fun with  when we are with them i don't know why but  

افراد خاصی هستند که اغلب اوقات با آنها سرگرم می‌شویم، نمی‌دانم چرا،

there are certain people certain friends  or maybe a certain member of your family  

اما افراد خاصی هستند که دوستان خاصی یا شاید یکی از اعضای خانواده شما هستند.

someone who when you are with them you actually  have a really good time and you can't explain why  

وقتی با آن‌ها هستید ، واقعاً اوقات خیلی خوبی را سپری می‌کنید و نمی‌توانید توضیح دهید که چرا

it just seems sometimes when you are together  with a certain person you have lots of fun

به نظر می‌رسد گاهی اوقات وقتی با یک شخص خاص هستید، به شما

raphael says sleepy joe was  having a lot of fun during cop 26.  

خیلی خوش می‌گذرد.

well he was having a lot of nice dreams  i think that is fair to say definitely

خوب او رویاهای خوب زیادی می دید  فکر می کنم منصفانه است که بگویم

so yes what do you do to have fun what pastimes  what hobbies what activities do you do for fun i  

قطعاً بله، برای خوش گذرانی چه کار می کنید چه سرگرمی هایی  چه سرگرمی هایی چه فعالیت هایی برای سرگرمی انجام می دهید

suppose one of the things i enjoy doing is finding  out about new technology or working out how to use  

فکر می کنم یکی از کارهایی که از انجام آن لذت می برم این است که درباره فناوری جدید یا کار کردن نحوه استفاده

a piece of technology so even though sometimes  it can be stressful it can also be fun so maybe  

از   تکه‌ای از فناوری، بنابراین حتی اگر گاهی اوقات می‌تواند استرس‌زا باشد، می‌تواند سرگرم‌کننده باشد، بنابراین شاید

if i buy a new device or a new computer  or a new thing that i have to use first  

اگر دستگاه جدید یا رایانه جدیدی بخرم یا چیز جدیدی را بخرم که اول باید از آن استفاده

the first thing i have to do is learn how to  use it or learn how to operate it correctly  

کنم   مجبور هستم انجام این کار این است که یاد بگیرید چگونه از آن استفاده کنید یا یاد بگیرید که چگونه

and to be honest with you i do find that quite  fun it is actually a lot of fun doing it like that

آن را به درستی کار کنید.

i'm going to see if mr steve is  all right in a moment because  

یک لحظه چون

i don't think he's feeling very  well today for various reasons

فکر نمی‌کنم امروز به دلایل مختلف حالش خیلی خوب باشد،

oh william says i play cricket for fun yes i think  a lot of people get pleasure from playing sport so  

اوه ویلیام می‌گوید من برای سرگرمی کریکت بازی می‌کنم بله، فکر می‌کنم افراد زیادی از ورزش کردن لذت می‌برند، بنابراین

i i would say it's fair it's fair to say that  these days a lot of people do like doing that  

من می‌توانم بگویم عادلانه است، منصفانه است که بگوییم این روزها بسیاری از مردم این کار

they like playing sport maybe they play a game  by themselves they do something on their own

را دوست دارند   ورزش کردن را دوست دارند، شاید خودشان یک بازی را انجام می‌دهند، خودشان کاری انجام می‌دهند.

thank you very much for your lovely  messages learning english in the uk  

خیلی ممنون از پیام‌های دوست‌داشتنی‌تان، یادگیری انگلیسی در

is really fun says tom thank you very much yes  thank you very much please please don't keep  

بریتانیا واقعاً سرگرم‌کننده است. خیلی لطفاً لطفاً مدام

giving me compliments because my head  will start to swell up it really will

به من تعارف نکنید زیرا سرم شروع به متورم شدن خواهد کرد،

i will be going in a moment but i will be back  with you on wednesday don't forget i am back  

واقعاً یک لحظه می‌روم اما چهارشنبه با شما برمی‌گردم، فراموش نکنید

on wednesday from 2 p.m uk time i will be back  with you on wednesday the usual time it is always  

چهارشنبه از ساعت 2 بعدازظهر برمی‌گردم  زمانی است که در روز چهارشنبه با شما باز خواهم گشت زمان معمول او همیشه

2 pm uk time by the way tomorrow i'm going to be  busy having some fun making new lessons so i'm  

ساعت 2 بعدازظهر به وقت انگلستان است، به هر حال، فردا مشغول سرگرمی کردن با ساختن درس‌های جدید خواهم بود، بنابراین

going to start looking at some of my old lessons  that i made years ago and i'm going to rewrite  

شروع به نگاه کردن به برخی از درس‌های قدیمی‌ام که سال‌ها پیش ساخته‌ام می‌کنم.

some of those lessons and remake them and  also there will be some new lessons as well  

برخی از آن درس‌ها را بازنویسی می‌کنم و آن‌ها را بازسازی می‌کنم و همچنین درس‌های جدیدی نیز وجود خواهد داشت

that i've never made before or maybe topics that  i've never talked about before and let's face it  

که قبلاً هرگز آن‌ها را نساخته‌ام یا شاید موضوعاتی که قبلاً درباره آن‌ها صحبت نکرده‌ام و

let's be honest there are so many topics  so many things to talk about i think so

اجازه دهید صادق باشیم. خیلی چیزها برای صحبت کردن در مورد من فکر می کنم

there was a famous movie a german movie called  funny games yes if there are funny games going on  

بنابراین یک فیلم آلمانی معروف به نام بازی های خنده دار وجود دارد بله اگر بازی های خنده دار در جریان است

maybe there is something suspicious happening so  yes if you say there are some funny games going on  

شاید اتفاق مشکوکی رخ دهد بنابراین بله اگر بگویید بازی های خنده دار در جریان است

or maybe you you might say there is something  funny going on over there something strange  

یا شاید شما هستید ممکن است بگوید چیزی خنده‌دار در آنجا اتفاق می‌افتد، چیزی عجیب

or suspicious something that you need to look  closely at what's going on over there there's  

یا مشکوک که باید از نزدیک به آنچه در آنجا می‌گذرد نگاه کنید،

something funny going on over there in the corner  of the room what could it be very intriguing

چیزی خنده‌دار در گوشه اتاق اتفاق می‌افتد که می‌تواند بسیار

saturino says when i was a kid during the night  i would have fun staying out on my balcony and  

جذاب باشد. وقتی بچه بودم در طول شب از بیرون ماندن در بالکن لذت می بردم

i would search the sky for ufos with my  telescope but my mother would get angry  

و با تلسکوپم در آسمان به دنبال ufos می گشتم اما مادرم عصبانی

that would often be the case parents would  always want their children to be in bed  

می شد.

by a certain time i remember when i was a kid  when i was a kid my parents used to send me to bed  

در زمان معینی یادم می‌آید وقتی بچه بودم، وقتی بچه بودم، پدر و مادرم من را

very early especially during the summer months  when it was still light outside and they would  

خیلی زود به رختخواب می‌فرستادند، مخصوصاً در ماه‌های تابستان، زمانی که هوا هنوز روشن بود

send you to bed at nine o'clock or 9 30. but  the problem was it was still light outside  

و شما را ساعت نه به رختخواب می‌فرستادند یا 9 30. اما مشکل اینجا بود که بیرون هنوز روشن بود

because during the summer months the days here  are incredibly long so which we would still have  

زیرا در ماه‌های تابستان، روزها در اینجا فوق‌العاده طولانی هستند، به طوری که ما همچنان   نور روز را خواهیم داشت،

daylight even though it was late at night which  was very strange mr duncan what is a ufo a ufo is

حتی اگر اواخر شب بود، خیلی عجیب بود آقای دانکن.

unidentified flying object basically  it's something that you see in the sky  

شی پرنده ناشناس اساساً چیزی است که در آسمان می

but you don't know what it is maybe  there is a light going across the sky  

بینید   اما نمی دانید چیست شاید  نوری در آسمان

maybe there is something going by maybe  you see something flying in a strange way  

می گذرد   شاید چیزی در حال عبور است شاید چیزی را می بینید که به طرز عجیبی در

above your head you don't know what it is so  quite often we will say that that thing is  

بالای سر شما پرواز می کند. نمی‌دانم چیست، اغلب ما می‌گوییم که آن چیز

an un identified flying object unidentified it  means you don't know what it is so if something  

یک شی پرنده ناشناس است که شناسایی نشده است، به این معنی است که شما نمی‌دانید چیست، بنابراین اگر

is unidentified it means you can't name that  thing you don't know what it is it is unidentified

چیزی   ناشناس باشد، به این معنی است که نمی‌توانید آن چیزی را که نمی‌شناسید نام ببرید. نمی‌دانم چیست، ناشناس است

christina says it's very fun to discover a new  foreign country i think it's fun to meet people  

کریستینا می‌گوید کشف یک کشور خارجی جدید بسیار سرگرم‌کننده است، من فکر می‌کنم ملاقات با مردم

or talk to people from other countries and other  cultures because you can learn lots of things some  

یا صحبت با مردم کشورهای دیگر و فرهنگ‌های دیگر بسیار سرگرم‌کننده است زیرا می‌توانید چیزهای زیادی یاد بگیرید که برخی

people don't like to do that some people think  that's a bad thing others embrace the experience  

افراد دوست ندارند. انجام دهید که برخی فکر می‌کنند این چیز بدی است، دیگران

of traveling and meeting new people i suppose  that's one of the reasons why i like doing this  

تجربه سفر و ملاقات با افراد جدید را می‌پذیرند، فکر می‌کنم این یکی از دلایلی است که من دوست دارم این کار را انجام دهم،

because you get a chance to meet lots of people  that you would not otherwise meet so it's been  

زیرا شانس ملاقات با افراد زیادی را دارید که در غیر این صورت نمی‌توانید آنها را ملاقات کنید.

very nice hello caesar caesar atlantico hello  it's been a long time hi everyone hello caesar

خیلی خوب سلام سزار سزار آتلانتیکو سلام مدت زیادی گذشت سلام به همه سلام سزار

it seems like a very long time since i last saw  you here nice to see you back of course today we  

به نظر می رسد از آخرین باری که شما را اینجا دیدم خیلی وقت است خوشحالم که برگشتم البته امروز

are talking about having fun having a fun time  and i suppose there are many ways of having fun  

داریم درباره خوش گذرانی صحبت می کنیم. e و من فکر می کنم راه های زیادی برای تفریح ​​وجود دارد

especially if you are into sport  sometimes mr steve and myself  

مخصوصاً اگر اهل ورزش هستید گاهی آقای استیو و من

we like to go out into the garden and  we like to play some sport to have fun

دوست داریم به باغ برویم و دوست داریم برای تفریح ​​کمی ورزش انجام دهیم

so  

so

پس

and there we were in the garden having a  little bit of fun with the ball it is amazing  

و آنجا در باغ بودیم و داشتیم کمی سرگرمی با توپ شگفت‌انگیز است

how simple things can give you so much pleasure

اینکه چقدر چیزهای ساده می‌توانند به شما لذت زیادی ببرند

and there is the view today it's getting  dark already yes as autumn works its way  

و این منظره وجود دارد که امروز هوا رو به تاریکی است، بله چون پاییز راه خود را

across the uk you can see now  already it's starting to get dark  

در سراسر بریتانیا ادامه می‌دهد، اکنون می‌توانید ببینید که در حال تاریک شدن است.

because the autumn weather and also the short  days have arrived and in just a few minutes  

هوای پاییزی و همچنین روزهای کوتاه فرا رسیده است و فقط چند

it will start to get dark i don't  like that to be honest with you

دقیقه دیگر هوا شروع به تاریک شدن می‌کند، من دوست ندارم با شما صادق

i'm not sure if i like it when it gets dark  early some people hate it some people do  

باشم، مطمئن نیستم وقتی هوا تاریک می‌شود دوست دارم یا نه.

not like it at all raphael says i have fun  when i am playing soccer with a volleyball  

رافائل می‌گوید که وقتی با والیبال فوتبال بازی می‌کنم لذت می‌برم   بعضی‌ها آن را دوست ندارند   وقتی که با والیبال فوتبال بازی می‌کنم لذت می‌برم

and wearing sandals playing on the beach is fun  being in a place where where you don't normally  

و پوشیدن صندل در حال بازی در ساحل سرگرم‌کننده است بودن در مکانی که معمولاً

spend time so maybe if you go to the beach you  might spend time having some fun by the sea  

در آن وقت نمی‌گذرانید، بنابراین شاید اگر به آنجا بروید ساحلی که ممکن است در آن وقت بگذرانید در کنار دریا

like mr steve and myself earlier when we were  building our sandcastles something like that  

مثل آقای استیو و من، قبل از اینکه داشتیم قلعه های شنی خود

you see i will be going in a moment i'm going to  tend to mr steve to make sure that he is all right

را می ساختیم، کمی تفریح ​​کنید.

and i will see you on wednesday thank you very  much for your company i hope you've enjoyed this  

چهارشنبه میبینمتون خیلی خیلی ممنون از همراهیتون، امیدوارم از این کار لذت برده

i have to now go and be a nurse maid for mr  steve to make sure that he's feeling well  

باشید. حالا باید برم و خدمتکار پرستار آقای استیو باشم تا مطمئن بشم که حالش خوبه

and happy thanks for your company i hope today has  been fun even though my voice is starting to fade  

و خوشحالم از همراهیتون ممنونم، امیدوارم امروز سرگرم کننده بوده باشه حتی با وجود اینکه صدای من شروع به محو شدن می‌کند،

away so maybe i have already caught mr steve's  fever who knows see you on wednesday from 2 p.m  

بنابراین شاید قبلاً تب آقای استیو را گرفته‌ام که می‌داند چهارشنبه از ساعت ۲ بعد از ظهر

uk time and until the next time we meet here  on youtube i hope you stay stay safe stay happy  

به وقت بریتانیا

take care of yourself please and i  will be back with you on wednesday

می‌بینمتان خودت لطفاً و من در چهارشنبه با شما برمی گردم

flower says we really need shades of sun these  days to have some fun in well i suppose you can  

گل می گوید ما واقعاً این روزها به سایه های خورشید نیاز داریم تا کمی سرگرم شویم، فکر می کنم شما می

make your own fern i suppose there are ways of  doing it i suppose there are ways of finding your  

توانید سرخس خود را بسازید، فکر می کنم راه هایی برای انجام آن وجود دارد، فکر می کنم راه هایی برای پیدا کردن وجود دارد.

own personal joy and fun this is mr duncan for the  final time saying thanks for watching see you on  

شادی و سرگرمی شخصی خودتان این آقای دانکن برای آخرین بار است که می‌گوید از تماشای دیدار شما در

wednesday and of course on behalf of mr steve and  also myself you know what's coming next yes you do

چهارشنبه و البته از طرف آقای استیو و همچنین خودم شما می‌دانید بعد از آن چه می‌آید، بله، فعلاً شما را

ta ta for now

می‌بینید متشکرم.