Learn the English Phrases "to squeeze in" and "to squeeze out"

In this English lesson I wanted to help you learn the English phrase “to squeeze in”.

در این درس انگلیسی من می‌خواستم به شما کمک کنم که عبارت انگلیسی “to squeeze in” را یاد بگیرید.

Right now I am squeezing in an English lesson.

در حال حاضر در یک درس انگلیسی در حال فشردن هستم.

I have just finished bringing one of my kids to work and I finished going for a walk.

من تازه آوردن یکی از بچه هایم به سر کار را تمام کرده ام و پیاده روی را تمام کرده ام.

I actually ran a little bit too.

در واقع من هم کمی دویدم.

And I have just a minute or two before I have to be somewhere else,

و من فقط یک یا دو دقیقه فرصت دارم تا جایی دیگر باشم،

so I thought I would squeeze in an English lesson.

بنابراین فکر کردم که در یک درس انگلیسی فشار بیاورم.

When you say “squeeze in”, it means you do something in that

وقتی می گویید "فشار به داخل"، به این معنی است که شما کاری را در

little bit of time between when one thing ends and something else begins.

مدت زمان کمی بین پایان یک چیز و شروع چیز دیگری انجام می دهید.

Sometimes you just have a little bit of time and you can squeeze in an English lesson.

گاهی اوقات شما فقط کمی وقت دارید و می توانید در یک درس انگلیسی فشرده شوید.

Maybe you can squeeze in a level on Duolingo.

شاید بتوانید یک سطح روی Duolingo فشار دهید.

Sometimes I do that because I'm trying to redo the French

گاهی اوقات من این کار را انجام می‌دهم زیرا می‌خواهم

tree on Duolingo, so I try to squeeze it in.

درخت فرانسوی را در Duolingo دوباره انجام دهم، بنابراین سعی می‌کنم آن را

So to squeeze in to kind of do something between two other things.

فشار دهم. بنابراین برای انجام کاری بین دو کار دیگر.

And the other phrase I wanted to teach you is the phrase “to

و جمله دیگری که می‌خواستم به شما یاد بدهم، عبارت «

squeeze out” when you squeeze something out.

فشار دادن» است وقتی چیزی را بیرون می‌کشید.

It's the same as squeezing something, but obviously something comes out.

مثل فشردن چیزی است، اما واضح است که چیزی بیرون می آید.

If you have an orange, you can squeeze out the juice.

اگر پرتقال دارید، می توانید آب آن را بگیرید.

When you have a tube of toothpaste, you can squeeze out the toothpaste.

هنگامی که یک لوله خمیر دندان دارید، می توانید خمیر دندان را فشار دهید.

So “to squeeze out”, to have stuff come out of something.

بنابراین "فشار دادن"، برای اینکه چیزهایی از چیزی بیرون بیاید.

So to review when you squeeze something in, it means you do it between one thing

بنابراین زمانی که چیزی را در آن فشار می دهید مرور کنید ، به این معنی است که آن را بین یک کار

and another.

و کار دیگر انجام می دهید.

And it usually implies that you don't have a lot of time to do it.

و معمولاً به این معنی است که شما زمان زیادی برای انجام آن ندارید.

I have just enough time to squeeze in an English lesson.

من فقط زمان کافی برای تمرین در یک درس انگلیسی دارم.

And to squeeze out means to, you know, press on something so whatever is inside comes out.

و فشار دادن به معنای فشار دادن به چیزی است تا آنچه در داخل است بیرون بیاید.

So anyways, I don't have my papers with me.

بنابراین به هر حال من اوراقم را همراه ندارم.

You might have noticed that.

شاید متوجه شده باشید.

And I don't have a comment with me either,

و من هم نظری با خودم ندارم،

because I'm squeezing this lesson in kind of spur of the moment.

چون دارم این درس را به نوعی تحریک لحظه می فشارم.

I was here, I had a little bit of time.

من اینجا بودم، کمی وقت داشتم.

I didn't bring my paper with and I didn't bring a comment with.

من کاغذم را با خود نیاوردم و نظری هم نیاوردم.

So let me say a few things.

پس بگذارید چند نکته را بگویم.

Number one, I love it when you guys leave comments.

شماره یک، من دوست دارم وقتی شما بچه ها نظر می گذارید.

I'm happy that now I have time to respond to most, if not all of them.

خوشحالم که اکنون وقت دارم به اکثر آنها، اگر نه همه آنها، پاسخ دهم.

That is something I like to do, but as the school year was busy

این کاری است که من دوست دارم انجام دهم، اما از آنجایی که سال تحصیلی

last spring, that was getting harder and harder to do.

بهار گذشته شلوغ بود، انجام آن سخت‌تر و سخت‌تر می‌شد.

So I'm happy that I can do that again.

بنابراین خوشحالم که می توانم دوباره این کار را انجام دهم.

So what am I doing?

پس من چیکار میکنم؟

I'm at my local park.

من در پارک محلی خود هستم.

As I said, I brought one of my kids to work.

همانطور که گفتم یکی از بچه هایم را آوردم سر کار.

I went for a walk / run.

من برای پیاده روی / دویدن رفتم.

Sometimes I run a little bit now.

گاهی اوقات الان کمی می دوم.

It's hard on this 52 year old body, but I do do it.

برای این بدن 52 ساله سخت است، اما من این کار را انجام می دهم.

Oh, did I just reveal something? Maybe I did.

اوه، من فقط چیزی را فاش کردم؟ شاید من انجام دادم.

Anyways, I was here going for a walk / run and I had my new phone with me.

به هر حال، من اینجا بودم که برای پیاده روی/ دویدن می رفتم و گوشی جدیدم را همراه داشتم.

So my old phone died.

بنابراین گوشی قدیمی من مرد.

My old phone, the battery started to grow and the case started to get bigger.

گوشی قدیمی من، باتری شروع به رشد کرد و کیس شروع به بزرگتر شدن کرد.

Not very nice at all.

اصلا خیلی قشنگ نیست

Very dangerous as well.

خیلی هم خطرناکه

My son said, “Dad, that could start a fire!

پسرم گفت: «پدر، این می تواند آتش بزند!

Make sure that it's not heating up.

مطمئن شوید که گرم نمی شود.

Don't charge it any more.

دیگه شارژش نکن

And you need to get a new phone.” So I got a new phone.

و باید یک گوشی جدید تهیه کنید.» بنابراین من یک گوشی جدید گرفتم.

I thought I could get my phone fixed, but

من فکر کردم می توانم گوشیم را تعمیر کنم، اما

they could fix it at the repair shop, but they can't get the battery for it.

آنها می توانند آن را در تعمیرگاه تعمیر کنند، اما نمی توانند باتری آن را تهیه کنند.

So I bought a new phone.

بنابراین من یک گوشی جدید خریدم.

So this is me trying out my new phone as well to see how well it works.

بنابراین این من است که گوشی جدیدم را نیز امتحان می کنم تا ببینم چقدر خوب کار می کند.

It's not windy out here, but it's very, very sunny.

اینجا بیرون بادی نیست، اما خیلی خیلی آفتابی است.

So I'm curious to see how well this phone does

بنابراین من کنجکاو هستم که ببینم این تلفن

recording a video with me just walking around at my local park.

با من در حال قدم زدن در پارک محلی من چقدر خوب فیلم ضبط می کند.

I hope it does a good job.

امیدوارم کار خوبی انجام دهد.

I hope when I get home I'm happy.

امیدوارم وقتی به خانه برسم خوشحال باشم.

I don't have like something to hold the phone on.

من چیزی شبیه به نگه داشتن گوشی ندارم. به همین

That's why you...

دلیل شما...

when I switch, you see my hand kind of come in on the camera lens there a little bit.

وقتی سوئیچ می کنم، می بینید که دست من کمی روی لنز دوربین می آید.

So if I do use this phone for making the videos on this channel, I might actually go home.

بنابراین اگر من از این تلفن برای ساخت ویدیوهای این کانال استفاده کنم، ممکن است در واقع به خانه بروم.

I do have a little like phone holder with a handle that I could use, so maybe I'll do that.

من کمی شبیه نگهدارنده تلفن با یک دسته دارم که بتوانم از آن استفاده کنم، بنابراین شاید این کار را انجام دهم.

Anyways. What time is it?

به هر حال. ساعت چند است؟

There is a clock on the front of this, right?

یک ساعت در جلوی آن وجود دارد، درست است؟

3 minutes and 45 seconds.

3 دقیقه و 45 ثانیه

Pretty much done.

So at the park, squeezed in a lesson using my new phone.

تقریباً انجام شده است.

بنابراین در پارک، در یک درس با استفاده از تلفن جدیدم فشرده شدم.

Went for a walk / run and now I got to go do a whole bunch of other stuff today.

برای پیاده روی/دویدن رفتم و حالا باید بروم یک سری کار دیگر را امروز انجام دهم.

So I'll try and get as much done as I can. Bye.

بنابراین سعی می کنم تا جایی که می توانم انجام دهم. خدا حافظ.

See you in a couple of days with another short English lesson.

چند روز دیگر شما را با یک درس کوتاه انگلیسی دیگر می بینم.