Professional English: 17 Expressions to Use in Meetings

Today, we're going to look at phrases, useful phrases for meetings; how to start the discussion,

امروز، ما قصد داریم به عبارات، عبارات مفید برای جلسات نگاه کنیم. چگونه بحث را شروع کنیم،

how to contribute your idea.

چگونه به ایده خود کمک کنیم.

It's functional language for people who use English at work, but also for people who just

این زبان کاربردی برای افرادی است که در محل کار از انگلیسی استفاده می کنند، اما همچنین برای افرادی که فقط می

want to share in the exchange of ideas and shape discussions more.

خواهند در تبادل ایده ها سهیم باشند و بحث ها را شکل دهند. بیا بریم

Let's get going.

How to start like a boss.

چگونه مانند یک رئیس شروع کنیم.

You might say something like, "Morning, everyone.

ممکن است چیزی شبیه این بگویید: "صبح، همه.

Lovely to see you all here today.

خوشحالم که امروز همه شما را اینجا می بینم.

Hope you're all doing well and have been enjoying blah, blah, blah, blah, blah, blah."

امیدوارم که حال همه شما خوب باشد و از بلا، بل، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلال، ممکن است چیزی ممکن است بگویید ممکن است چیزی بگویید.

Talk about something they've been doing, maybe compliment them on something they've done.

در مورد کاری که انجام داده اند صحبت کنید، شاید به خاطر کاری که انجام داده اند از آنها تعریف کنید.

Right, let's get cracking, shall we?

درست است، بیایید کرک کنیم، می توانیم؟

Cracking, meaning to get started.

کرک، یعنی شروع کردن.

Let's get started, then.

پس بیایید شروع کنیم.

Now, what's on the agenda?

حال، چه چیزی در دستور کار است؟ ما

We're here today to...

امروز اینجا هستیم تا...

Now let's think of an imaginary situation.

حالا بیایید به یک موقعیت خیالی فکر کنیم.

I have a favourite festival that I occasionally go to in England.

من یک جشنواره مورد علاقه دارم که گهگاه در انگلیس به آن می روم.

I won't say the name of it.

اسمش رو نمیگم

And at this festival, there's a cricket match, and it's a very entertaining cricket match

و در این فستیوال، یک مسابقه کریکت برگزار می‌شود، و این یک مسابقه کریکت بسیار سرگرم‌کننده است،

because roughly every two minutes, the match is punctuated by people taking all their clothes

زیرا تقریباً هر دو دقیقه، مسابقه با افرادی که تمام لباس‌های خود را

off and running across the pitch.

در می‌آورند و در زمین می‌دوند، نقطه‌گذاری می‌شود.

So we're going to imagine for today's meeting that we're discussing...

بنابراین، ما می خواهیم برای جلسه امروزی که در حال بحث و گفتگو هستیم، تصور کنیم...

The festival is discussing whether streakers are going to be allowed to continue doing

جشنواره در حال بحث است که آیا خط کش ها اجازه خواهند داشت

this at the match.

این کار را در مسابقه ادامه دهند یا خیر.

So we're here today to discuss whether at the next festival we will have tighter security

بنابراین ما امروز اینجا هستیم تا بحث کنیم که آیا در جشنواره بعدی امنیت بیشتری

to prevent this from happening or not.

برای جلوگیری از این اتفاق خواهیم داشت یا خیر.

Now, our next section is about controlling the discussion because maybe a member of the

حال، بخش بعدی ما در مورد کنترل بحث است، زیرا ممکن است یکی از اعضای

group starts going blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah, blah.

گروه شروع به رفتن کند، بله، بله، بلا، بله، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بلا، بله

They start saying how it's an outrage and, you know, it's a family festival, and how

آنها شروع به گفتن می کنند که چگونه این یک خشم است و، می دانید، این یک جشنواره خانوادگی است، و چگونه می

can we let this be going on, and no one's...

توانیم اجازه دهیم این اتفاق بیفتد و هیچ کس...

No one's going to come to the festival.

هیچ کس به جشنواره بیاید.

Thanks for that, Stephen.

برای آن متشکرم، استفان.

Yep, very interesting there, your opinion.

بله، نظر شما بسیار جالب است.

But can we just get back to the agenda that I was talking about?

اما آیا می‌توانیم به برنامه‌ای که در مورد آن صحبت می‌کردم بازگردیم؟

So we're thanking, and then we're sort of pulling back.

بنابراین ما تشکر می کنیم و سپس به نوعی عقب نشینی می کنیم.

I'll get on to those concerns in a moment, Stephen, but first of all, and then you're

من در یک لحظه به این نگرانی‌ها خواهم پرداخت، استفان، اما اول از همه، و سپس

deciding what you want to hear, maybe Philippa has some statistics for us.

تصمیم می‌گیرید که چه چیزی می‌خواهید بشنوید، شاید فیلیپا برای ما آماری داشته باشد.

Exactly.

دقیقا.

We want Philippa to tell us about her statistics about the number of press releases it got

ما می خواهیم فیلیپا در مورد آمار خود در مورد تعداد انتشارات مطبوعاتی که در

last year, or how many people gave it a five star because they were so entertained.

سال گذشته دریافت کرده است، یا تعداد افرادی که به دلیل سرگرمی بسیار به آن پنج ستاره داده اند، به ما بگوید.

Philippa, perhaps you'd like to share your statistics with us, or another way, insert

فیلیپا، شاید بخواهید آمار خود را با ما به اشتراک بگذارید، یا به روش دیگری،

name there.

نام خود را در آنجا درج کنید.

Philippa, did you want to go over your research now?

فیلیپا، آیا می‌خواستی اکنون به تحقیق خود بپردازی؟

So Stephen has quietened down, Philippa is now giving her research, but Stephen still

بنابراین استفن ساکت شده است، فیلیپا اکنون تحقیقات خود را انجام می دهد، اما استفن هنوز می

wants to speak.

خواهد صحبت کند.

Yep, so he's, like, he's got his hand up, he wants to say something.

بله، پس او دستش را بالا گرفته، می خواهد چیزی بگوید.

"Could I just say something here, please?"

"میشه فقط اینجا چیزی بگم، لطفا؟"

And the chairman is like, "Oh, gosh, Stephen, really?"

و رئیس می گوید: "اوه، خدا، استفان، واقعا؟"

Now if you want to give him permission to say something, of course, Stephen, go for

حالا اگه میخوای بهش اجازه بدی چیزی بگه، البته استفن، برو دنبالش

it.

.

You know, we want to hear what you have to say.

می‌دانی، ما می‌خواهیم حرف شما را بشنویم.

Or Stephen could say, "Would now, would now be the right time to mention", so to mention

یا استفن می‌تواند بگوید، "آیا اکنون، اکنون زمان مناسبی برای ذکر است"، پس ذکر کردن به معنای

is to talk about, "Would now be the right time to mention that something really, really

صحبت کردن در مورد، "آیا اکنون زمان مناسبی است که بگوییم سال گذشته اتفاق واقعاً بسیار

bad happened last year?"

بدی رخ داده است؟"

Now, I've put here "selling Brexit", a kind of rather nasty idea, but trying to package

اکنون، «فروش برگزیت» را اینجا قرار داده‌ام، نوعی ایده نسبتاً زننده، اما سعی می‌کنم

it as a nice idea.

آن را به عنوان یک ایده خوب بسته‌بندی کنم.

So, maybe the chairman has some news about the festival.

بنابراین، شاید رئیس از جشنواره خبری داشته باشد.

Now, I know you're not going to like this, but at our next festival, we are going to

حالا، می‌دانم که شما این را دوست نخواهید داشت، اما در جشنواره بعدی ما باید

have to have mounted police or something.

پلیس سوار یا چیزی شبیه به آن را داشته باشیم.

Mounted, meaning the police are like a mountain on the horse.

سوار شده، یعنی پلیس مثل کوه روی اسب است.

Now, I know you're not, you are not going to, so future tense with "going to", to like

حالا، می دانم که نیستی، قرار نیست ، پس زمان آینده با "رفتن به"،

this.

این را دوست داشته باشی.

Or, you could say, "I'm not sure what you think about this, but I've been thinking that",

یا می توانید بگویید، "من مطمئن نیستم که شما در مورد این چه فکر می کنید، اما من به آن فکر کرده ام"، یا "من

or "I'm not sure, I'm not certain what you think about this, but I think for the next

مطمئن نیستم، مطمئن نیستم که شما در مورد این چه فکر می کنید، اما من برای

year's festival, we're probably going to have to", okay?

فستیوال سال بعد، احتمالاً مجبور خواهیم شد، خوب؟

So, what have we got?

خب، چه داریم؟

Start it, say hello, say what the purpose is, control the discussion, involve others,

شروع کنید، سلام کنید، هدف را بگویید، بحث را کنترل کنید، دیگران را درگیر کنید،

permission to speak, and then kind of tentatively start saying an idea you've been thinking

اجازه صحبت کنید، و سپس به طور آزمایشی شروع به گفتن ایده ای کنید که در

about.

مورد آن فکر می کردید.

Right, let's look now at how to start talking about an idea you really do like.

درست است، بیایید اکنون به نحوه شروع صحبت در مورد ایده ای که واقعاً دوست دارید نگاه کنیم.

What about a great idea?

یک ایده عالی چطور؟

I'm sure we all agreed that the cricket match has provided a lot of entertainment, but we

مطمئنم همه ما موافق بودیم که مسابقه کریکت سرگرمی های زیادی را فراهم کرده است، اما

are aware that we need to change because Stephen has pointed out there is a problem, people

آگاه هستیم که باید تغییر کنیم زیرا استفان اشاره کرده است که مشکلی وجود دارد، مردم

are getting upset.

ناراحت می شوند.

The obvious solution is to create a new sort of entertainment, and then we put forward

راه حل واضح این است که نوع جدیدی از سرگرمی ایجاد کنیم و سپس

whatever that idea is.

هر ایده ای که باشد را مطرح کنیم.

So, we're trying to find an agreement, we're all agreed that, and then we're starting to

بنابراین، ما در تلاش برای یافتن توافق هستیم، همه ما با آن موافقیم، و سپس شروع به

move forward.

حرکت به جلو می کنیم.

This is classic logical argument, we're always trying to find that solution, okay?

این یک استدلال منطقی کلاسیک است، ما همیشه در تلاشیم آن راه حل را پیدا کنیم، خوب؟

So, what is that solution?

بنابراین، آن راه حل چیست؟

So, maybe instead of people streaking, we have camels being paraded through, we have

بنابراین، شاید به جای اینکه مردم رگه بزنند، شترهایی داشته باشیم که از میان آنها رژه می روند،

people doing strange Bollywood dances, we have people chasing after rolling pieces of

مردمی داریم که رقص های عجیب بالیوود انجام می دهند، ما افرادی را داریم که دنبال تکه های

cheese, I don't know, whatever.

پنیر می چرخند، نمی دانم، هر چه باشد.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید.

Imagine, and then we're starting to sell this idea, we could have this, and this would happen,

تصور کنید، و سپس ما شروع به فروش این ایده می کنیم، می توانیم این را داشته باشیم، و این اتفاق می افتد،

and the more detail we go into, the better.

و هر چه جزئیات بیشتری را وارد کنیم، بهتر است.

Rather than just one thing of the same, we're going to have a giant Winnie the Pooh, I don't

به جای یک چیز مشابه، ما یک وینی پو غول پیکر خواهیم داشت، نمی

know.

دانم.

We're making it up, we're describing what would happen and why people would like that

ما در حال ساختن آن هستیم، توضیح می دهیم که چه اتفاقی می افتد و چرا مردم آن ایده را دوست دارند

idea.

. در

Think about this, something we've been thinking about, yep, so there's a sort of tone of kind

مورد این فکر کنید، چیزی که ما به آن فکر می کردیم، بله، بنابراین نوعی لحن

of thoughtfulness here, yep, and we're quietly going to ask them what we think about.

متفکرانه در اینجا وجود دارد، بله، و ما بی سر و صدا از آنها می پرسیم که در مورد چه فکر می کنیم.

It's like introducing a discussion.

مثل معرفی یک بحث است.

What about if, so we're supposing, we're imagining, what about if instead of cricket, we had a

در مورد اگر، پس فرض می کنیم، ما تصور می کنیم، چه می شود اگر به جای کریکت، یک

totally new game, and we did sort of bog championships, sort of bog snorkeling, and we had commentators

بازی کاملاً جدید داشتیم، و به نوعی مسابقات قهرمانی باتلاقی، نوعی غواصی در باتلاق انجام دادیم، و

about that, or, you know, let's change the ballpark, change the parameters.

در مورد آن مفسرانی داشتیم، یا ، می دانید، بیایید توپ را تغییر دهیم، پارامترها را تغییر دهیم.

Not sure about that idea.

در مورد آن ایده مطمئن نیستم.

Well, it's interesting you should say that we should stop the cricket match, because

خوب، جالب است باید بگویید که ما باید مسابقه کریکت را متوقف کنیم، زیرا

I actually think it's a highlight of the festival.

در واقع فکر می کنم این یک نقطه برجسته جشنواره است.

You're absolutely right to say that there's this problem, there's this problem, there's

شما کاملاً درست می گویید که این مشکل وجود دارد، این مشکل وجود دارد،

this problem, but, okay?

این مشکل وجود دارد، اما، باشه؟

So, again, we're seeing this pattern of acknowledging someone's point of view, and then putting

بنابراین، دوباره، ما شاهد این الگوی پذیرش دیدگاه یک نفر هستیم، و سپس دیدگاه

in our own instead, okay?

خود را به جای آن قرار می دهیم، خوب؟

So, a few different types of phrases we've had today.

بنابراین، چند نوع مختلف از عبارات ما امروز داشته ایم.

Why don't you test yourself on how these sentences are constructed by doing the quiz?

چرا با انجام مسابقه خود را در مورد چگونگی ساخت این جملات آزمایش نمی کنید ؟

And if you feel that you could benefit from doing more business English, then why don't

و اگر احساس می‌کنید که می‌توانید از انجام کارهای انگلیسی تجاری بیشتر بهره ببرید، پس چرا

you go to the engVid website, click the teachers you like.

به وب‌سایت engVid نمی‌روید، روی معلم‌هایی که دوست دارید کلیک کنید.

I won't cry if you don't like me, you know, I'm big, and strong, and hairy, and stuff.

من گریه نمی کنم اگر تو مرا دوست نداشته باشی، می دانی، من بزرگ، قوی، و پرمو، و اینها هستم.

It's fine.

خوبه. روی

Click the teachers you like, and then put "business English", and then you'll get the

معلمانی که دوست دارید کلیک کنید، و سپس "انگلیسی تجاری" را قرار دهید، و سپس

whole list of sort of business stuff there.

لیست کامل انواع موارد تجاری را در آنجا دریافت خواهید کرد.

If you're still wanting a bit of help, honeyourenglish.com.

اگر هنوز کمی کمک می خواهید، honeyourenglish.com. آیا

Are you a subscriber?

شما مشترک هستید؟

Hope so.

امیدوارم.

I'll see you in the next video.

در ویدیوی بعدی شما را می بینم.

Take care.

مراقب باش.

I'm sure we're all agreed that...

من مطمئن هستم که همه ما موافقیم که...

...Complete that sentence.

...این جمله را کامل کنید.