English Grammar: Linking Verbs (Copula)

Hi everybody, welcome to www.engvid.com, I'm Adam.

سلام به همه، به www.engvid.com خوش آمدید، من آدام هستم.

In today's video, I have a grammar lesson for you, and specifically we're going to look

در ویدیوی امروز یک درس گرامر برای شما دارم و به طور خاص قصد داریم

at copula or linking verbs.

به کوپولا یا پیوند افعال بپردازیم.

Copula - linking verbs, same thing, different names.

Copula - افعال پیوند دهنده، یک چیز، نام های مختلف .

Most people don't really know or have never heard of this word - copula.

اکثر مردم واقعاً این کلمه - copula - را نمی دانند یا هرگز نشنیده اند.

Sometimes it's an adjective, it's called copular verbs, but the more common one is the linking verbs.

گاهی اوقات این یک صفت است، به آن افعال مشترک می گویند، اما رایج تر، افعال پیوند دهنده است.

And I'll show you in a moment what is actually being linked.

و من در یک لحظه به شما نشان خواهم داد که در واقع چه چیزی در حال پیوند است.

So, the most common copula verb is the "be" verb, and in its different forms, different

پس متداول ترین فعل کوپولا فعل «بودن» است و باید بگویم در اشکال مختلف آن زمان های مختلف

tenses, I should say.

.

Am, is, are, was, were, etc.

Am، is، are، was، were و

The most common other copula verbs are seem and appear, and you can combine them with

غیره رایج ترین افعال کوپولا seem و appear هستند و می توانید آنها را با

"to be".

"بودن" ترکیب کنید.

And I'll show you examples, but appear to be, seem to be, and you can also use this

و من نمونه هایی را به شما نشان می دهم، اما به نظر می رسد، به نظر می رسد، و همچنین می توانید از این

to make a passive structure, which I'll show you as well.

برای ساختن یک ساختار غیرفعال استفاده کنید، که به شما نیز نشان خواهم داد.

And look, and then you have your sense verbs.

و نگاه کنید، و سپس افعال حسی خود را خواهید داشت.

Sound, taste, smell, and feel.

صدا، طعم، بو و احساس.

These are also state verbs, and they can also be action verbs, but we're going to look at

اینها نیز افعال حالت هستند و می توانند افعال عملی نیز باشند، اما ما به

them as copula verbs.

آنها به عنوان افعال copula نگاه می کنیم.

And you'll notice that all of these copula verbs are not action verbs.

و متوجه خواهید شد که همه این افعال کوپولا افعال عملی نیستند.

There is no action happening.

هیچ اقدامی اتفاق نمی افتد.

So, be careful with these four, because you can use them as action verbs as well.

بنابراین، مراقب این چهار باشید، زیرا می توانید از آنها به عنوان افعال عمل نیز استفاده کنید.

Like, if you say something, I say "Yeah, that sounds right".

مثلاً، اگر چیزی بگویید، من می گویم "آره، درست به نظر می رسد".

Or, I can sound the alarm, I can "ding ding ding ding ding ding", etc.

یا، من می توانم زنگ هشدار را به صدا درآورم، می توانم "دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ"، و غیره.

So, action - active or not.

بنابراین، عمل - فعال یا نه.

And then become and get.

و سپس تبدیل شدن و بدست آوردن.

And I split these up for a reason, and I'll show you that reason in a moment.

و من اینها را به دلیلی تقسیم کردم و در یک لحظه آن دلیل را به شما نشان خواهم داد.

So, first thing to remember - there is no action involved with copula verbs.

بنابراین، اولین چیزی که باید به خاطر بسپارید - هیچ عملی با افعال کوپولا وجود ندارد.

What they are doing is they are linking, they are joining or showing some sort of relationship

کاری که آن‌ها انجام می‌دهند این است که پیوند می‌دهند، می‌پیوندند یا نوعی رابطه

between the subject of a sentence and the subject complement.

بین فاعل جمله و مکمل فاعل را نشان می‌دهند.

So, as an example, "He is tall".

بنابراین، به عنوان مثال، "او قد بلند است".

So, if you think about this sentence, a lot of people will think "Subject, verb, object".

بنابراین، اگر به این جمله فکر کنید، بسیاری از مردم به "موضوع، فعل، مفعول" فکر می کنند.

But "tall" is not an object to the verb "is".

اما «بلند» مفعول فعل «است» نیست.

Tall is the subject complement to the subject "he".

قد بلند مکمل موضوعی برای موضوع «او» است.

Essentially, what this means is he, tall, same person.

اساساً منظور این است که او، قد بلند، همان شخص است.

Same thing we're focusing on.

همان چیزی که ما روی آن تمرکز می کنیم.

The "be" verb acts like an equal sign, showing that these two things are the same thing.

فعل "be" مانند یک علامت مساوی عمل می کند و نشان می دهد که این دو چیز یکسان هستند.

I'm describing or talking about the same thing.

من دارم در مورد همین موضوع توضیح می دهم یا در مورد آن صحبت می کنم.

And it doesn't have to be an adjective, it can also be a noun.

و لزومی ندارد که صفت باشد، می تواند اسم هم باشد.

A noun can also be a subject complement, not an object.

یک اسم نیز می تواند مکمل فاعل باشد نه مفعول.

"He is a teacher."

"او یک معلم است."

"He - a teacher", same person.

"او - یک معلم"، همان شخص.

Same thing, if you want to think about it that way.

همین موضوع، اگر می خواهید در مورد آن فکر کنید .

And that's where the link is.

و لینک اینجاست.

So, you're linking subject complements to subject, right?

بنابراین، شما مکمل های موضوعی را به موضوع مرتبط می کنید، درست است؟

So, very important not to think of it as an object.

بنابراین، بسیار مهم است که به آن به عنوان یک شی فکر نکنید .

And the same applies to the other verbs.

و همین امر در مورد افعال دیگر نیز صدق می کند.

"Seem" does not take an object.

"به نظر می رسد" یک شی نمی گیرد.

"Appear to be" does not take an object.

"به نظر می رسد" یک شی نمی گیرد.

All of these do not take an object.

همه اینها شیئی نمی گیرند.

Another thing that's very important to remember is that these - all of these verbs, because

نکته دیگری که بسیار مهم است به خاطر بسپارید این است که همه این افعال، به دلیل

they're not in a subject, verb, object structure, will be followed by an adjective but never

اینکه در ساختار فاعل، فعل، مفعول نیستند، با یک صفت دنبال می‌شوند اما

by an adverb.

هرگز قید نمی‌دهند.

Okay?

باشه؟

And I'll give you an example of this as well.

و من برای شما مثالی هم از این موضوع می زنم.

Let's look at "seems".

بیایید به "به نظر می رسد" نگاه کنیم.

Another very important point to remember - we treat, except for "be" verb, of course - we

نکته بسیار مهم دیگری که باید به خاطر بسپارید - البته ما به جز فعل "be" رفتار می کنیم - ما

treat all of these copular verbs like action verbs, meaning in a third person singular,

با همه این افعال مشترک مانند افعال عمل رفتار می کنیم ، به این معنی که در یک سوم شخص مفرد،

we're still going to add the "s", okay?

ما همچنان "s" را اضافه می کنیم. باشه؟

So, it's very important to remember that it looks like an action verb, but there's no

بنابراین، بسیار مهم است که به یاد داشته باشید که به نظر می رسد یک فعل عمل است، اما هیچ

action happening.

عملی اتفاق نمی افتد.

Now, what's the difference, the main difference, between a "be" verb and seem, appear, and

حال، تفاوت، تفاوت اصلی، بین فعل «بودن» و ظاهر، ظاهر و

look?

نگاه کردن چیست؟

These three also act like an equal sign, except a "be" verb is stating a fact.

این سه نیز مانند یک علامت مساوی عمل می کنند، به جز اینکه فعل «بودن» بیانگر یک واقعیت است.

He is tall means that's the fact, tall.

او قد بلند است یعنی این واقعیت است، قد بلند.

"She seems nice" means that it's a possibility that she's nice.

"او خوب به نظر می رسد" به این معنی است که این احتمال وجود دارد که او خوب باشد.

She looks nice, she appears to be nice, she seems nice.

او خوب به نظر می رسد، او خوب به نظر می رسد، او خوب به نظر می رسد.

All of these mean the same thing that I think she's nice, but I might be wrong.

همه اینها به همان معنی است که من فکر می کنم او خوب است، اما ممکن است اشتباه کنم.

She is nice - it's a fact.

او خوب است - این یک واقعیت است.

I'm not wrong, it's a fact.

من اشتباه نمی کنم، این یک واقعیت است.

There's not wrong or right, there's is or isn't, as it were.

اشتباه یا درستی وجود ندارد، وجود دارد یا نیست، همانطور که بود.

So, she seems nice.

بنابراین، او خوب به نظر می رسد.

Adjective describing "she".

صفتی که "او" را توصیف می کند.

"She seems to be married."

"به نظر می رسد او ازدواج کرده است."

So, I'm still using an adjective, but now I'm using "to be", because "She seems married"

بنابراین، من هنوز از یک صفت استفاده می کنم، اما اکنون از "بودن" استفاده می کنم، زیرا "او متاهل به نظر می رسد"

doesn't make much sense.

چندان معنی ندارد.

I'm describing her situation.

من وضعیت او را توصیف می کنم.

Here, I'm describing her.

در اینجا، من او را توصیف می کنم.

Here, I'm describing her situation.

در اینجا، من وضعیت او را توصیف می کنم.

So, I need to put that into more of a context of existence or being something.

بنابراین، من باید آن را بیشتر در زمینه وجود یا چیزی بودن قرار دهم.

And again, "She seems to be an executive".

و دوباره، "به نظر می رسد او یک مدیر اجرایی است".

I can't say, "She seems an executive".

من نمی توانم بگویم، "او مدیر اجرایی به نظر می رسد".

I'm talking about her situation again.

من دوباره در مورد وضعیت او صحبت می کنم.

Here, it's her marriage situation.

اینجا، وضعیت ازدواج اوست.

Here, it's her career.

اینجا، شغل اوست.

Now, again, very important.

حالا بازم خیلی مهمه

She seems to be an executive.

به نظر می رسد او یک مدیر اجرایی است.

Maybe she's dressed in a suit, like a business suit.

شاید او کت و شلوار پوشیده است، مانند یک کت و شلوار تجاری.

She has a bag.

او یک کیف دارد.

She looks very professional.

او بسیار حرفه ای به نظر می رسد.

Whether it's true or not, I don't know.

درست است یا نه، من نمی دانم.

That's why she seems to be, she appears to be.

به همین دلیل است که او به نظر می رسد، او به نظر می رسد.

She looks like an executive, and you actually add "like" here as well.

او مانند یک مدیر اجرایی به نظر می رسد، و شما در واقع "لایک" را در اینجا نیز اضافه می کنید.

She looks like something, right?

او شبیه چیزی است، درست است؟

Maybe she is, maybe she's not.

شاید او باشد، شاید هم نباشد.

Keep in mind, though.

با این حال به خاطر داشته باشید.

When you say, "He looks like his father", that's a different use of "look".

وقتی می گویید «شبیه پدرش است»، این استفاده متفاوتی از «نگاه» است.

This is more about the actual physical appearance.

این بیشتر در مورد ظاهر فیزیکی واقعی است.

I can - it's a fact.

من می توانم - این یک واقعیت است.

It's not a possibility.

این یک امکان نیست.

But "look like" as a copula means possibility, maybe.

اما "شبیه به نظر" به عنوان یک کوپول به معنای امکان، شاید.

Okay?

باشه؟

Now, sound, taste, smell, and feel.

حالا صدا، مزه، بو و احساس.

You're going to describe how certain things affect the senses.

شما می خواهید توضیح دهید که چگونه چیزهای خاصی بر حواس تأثیر می گذارند.

So, the song sounds nice.

بنابراین، آهنگ زیبا به نظر می رسد.

The food tastes delicious.

طعم غذا خوشمزه است.

Notice the "s".

به "s" توجه کنید.

The flower smells lovely.

گل بوی خوش می دهد.

The cat's tongue feels rough, when it licks me, etc.

زبان گربه وقتی مرا لیس می زند و غیره احساس زمختی می کند .

So, I'm describing sense.

بنابراین، من حس را توصیف می کنم.

Now, keep in mind that these are also stative verbs, and if you're not sure what a stative

اکنون، به خاطر داشته باشید که اینها نیز افعال ثابت هستند، و اگر مطمئن نیستید که یک

verb is, Rebecca, who is another teacher here at www.engvid.com , has made a lesson about that.

فعل ثابت چیست، ربکا، که معلم دیگری در اینجا در www.engvid.com است، درسی در مورد آن ساخته است.

You can look for the link somewhere here to learn more about stative verbs.

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد افعال ثابت می توانید پیوند را در جایی در اینجا جستجو کنید .

These are a part of the stative verbs.

اینها بخشی از افعال ثابت هستند.

Now, become and get, they're a little bit trickier.

حالا، تبدیل شوید و به دست آورید، آنها کمی پیچیده تر هستند.

So, I'm going to look at them individually and I'll give you some more examples.

بنابراین، من قصد دارم آنها را به صورت جداگانه بررسی کنم و چند نمونه دیگر را برای شما بیان کنم.

Okay, so now we're going to look at a few more examples and notice a few more specific

بسیار خوب، پس اکنون به چند نمونه دیگر نگاه می کنیم و به چند نکته گرامری خاص تر توجه می کنیم

grammatical points.

.

"The house appears to have been damaged in the storm."

به نظر می رسد خانه در طوفان آسیب دیده است.

So, right away, you notice that I have the option of using copula verbs in passive situations

بنابراین، فوراً متوجه می شوید که من این گزینه را دارم که از افعال copula در موقعیت های مفعول

as well.

نیز استفاده کنم.

You just have to adjust according to the time, according to the situation.

فقط باید با توجه به زمان، با توجه به شرایط، خود را تنظیم کنید.

Here, I just want to point out a couple of other things.

در اینجا فقط می خواهم به چند نکته دیگر اشاره کنم.

"She seems intelligent", and "The food tastes delicious".

"او باهوش به نظر می رسد" و "غذا طعم خوشمزه ای دارد".

Notice it's not "intelligently" and not "deliciously".

توجه داشته باشید که "هوشمندانه" و "خوشمزه" نیست.

So, it's very, very important to remember, just because you have a verb that's not a

بنابراین، بسیار بسیار مهم است که به خاطر بسپارید، فقط به این دلیل که شما یک فعل دارید که

"be" verb, it doesn't mean that you must have an adverb.

فعل "be" نیست، به این معنی نیست که باید یک قید داشته باشید.

Copula verbs are not followed by adverbs, only adjectives or noun complements.

پس از افعال کوپول، قیدها وجود ندارند، فقط صفت ها یا مکمل های اسمی قرار می گیرند.

That's very important to remember.

این بسیار مهم است که به خاطر بسپارید.

Another thing to remember is that all of the verbs so far, the "be" verb, the "appear,

نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که تمام افعال تا به حال، فعل "be"، "ظاهر،

seem" and all the sense ones, they don't take an "-ing" form.

به نظر می رسد" و همه آنهایی که دارای حس هستند، شکل "-ing" به خود نمی گیرند.

Right?

درست؟

Because they're a bit of a state verb.

زیرا آنها کمی فعل حالت هستند.

There's no action happening.

هیچ اقدامی اتفاق نمی افتد

On the other hand, "get" and "become" can take all the different forms.

از سوی دیگر، "دریافت" و "شدن" می توانند تمام اشکال مختلف را داشته باشند.

And while all of these basically - they're like an equal sign, so the food tastes delicious,

و در حالی که همه اینها اساساً - آنها مانند یک علامت مساوی هستند، بنابراین طعم غذا خوشمزه است

and the food is delicious mean the same thing.

و غذا خوشمزه است به همین معنی.

This is just a more specific verb.

این فقط یک فعل خاص تر است.

And it basically means equal.

و در اصل به معنای برابر است.

Food = delicious.

غذا = خوشمزه

Same thing.

همین مورد

Become and get are verbs that are copular.

شدن و گرفتن افعالی هستند که با هم هستند.

They're still linking verbs, but they suggest a change.

آنها همچنان افعال را به هم پیوند می دهند، اما تغییری را پیشنهاد می کنند.

And this is very important, and this is where a lot of people get confused with these two verbs.

و این خیلی مهم است و اینجاست که خیلی ها با این دو فعل اشتباه گرفته می شوند.

Become and get, when they're used in this context, like copular verbs, always suggest change.

تبدیل شدن و دریافت، زمانی که در این زمینه استفاده می‌شوند، مانند افعال مشترک، همیشه تغییر را پیشنهاد می‌کنند.

And it's very important to remember that.

و یادآوری آن بسیار مهم است.

"She got married", okay.

"او ازدواج کرد" باشه.

That doesn't mean - there's no action here.

این بدان معنا نیست - هیچ اقدامی در اینجا وجود ندارد.

"Married" here is being used - it's a participle - it's being used as an adjective.

«متاهل» در اینجا به کار می رود - این یک مضارع است - به عنوان صفت به کار می رود.

"She got married" or "She was married", both okay.

"او ازدواج کرد" یا "او متاهل بود" هر دو خوب است.

"She is getting married."

"او در حال ازدواج است."

Now here, I can use this as an "-ing", but I'm still explaining the situation.

اکنون در اینجا، می توانم از این به عنوان "-ing" استفاده کنم، اما هنوز در حال توضیح وضعیت هستم.

This is actually referring to the future.

این در واقع به آینده اشاره دارد.

So, now she is single.

بنابراین، او اکنون مجرد است.

She is getting married.

او در حال ازدواج است.

She will become a married woman.

او یک زن متاهل خواهد شد.

There's no action involved.

هیچ اقدامی در کار نیست

She's not getting anything.

او چیزی نمی گیرد

It's not a receiving verb, it just - the changing situation verb.

این یک فعل دریافتی نیست، بلکه فقط فعل وضعیت در حال تغییر است.

If I wanted to use the action verb, I would just simply say "married".

اگر می خواستم از فعل عمل استفاده کنم، فقط می گویم "متاهل".

"She married Bob."

"او با باب ازدواج کرد."

It means she had a wedding and put on a ring, signed some papers, got married.

یعنی عروسی گرفته و حلقه زده، چند برگه امضا کرده، ازدواج کرده است.

Same thing with "become".

همان چیزی که در مورد "شدن".

You can use it in all the different forms, and always notice there's a change.

شما می توانید آن را در تمام اشکال مختلف استفاده کنید، و همیشه متوجه می شوید که یک تغییر وجود دارد.

"She has become too powerful."

او بیش از حد قدرتمند شده است.

There should be a period here, actually.

در واقع باید یک دوره در اینجا وجود داشته باشد.

She has become - it's not a sudden action.

او تبدیل شده است - این یک اقدام ناگهانی نیست.

She has become too powerful over time, which is why I'm using the present perfect tense.

او در طول زمان بیش از حد قدرتمند شده است، به همین دلیل است که من از زمان حال کامل استفاده می کنم.

And I'm suggesting a change.

و من یک تغییر را پیشنهاد می کنم.

I could say, "She is too powerful".

می توانم بگویم "او خیلی قدرتمند است".

It means it's a fact now.

یعنی الان یک واقعیت است.

She was, or she will be too powerful, all talking about specific situation - has become

او در مورد موقعیت خاصی صحبت می کرد، یا خیلی قدرتمند خواهد بود - با

over the time she has been in this position.

گذشت زمان او در این موقعیت قرار گرفته است.

"He is becoming rich."

او در حال ثروتمند شدن است.

He's getting more and more money.

او بیشتر و بیشتر پول می گیرد.

It doesn't mean he's rich yet, but he's certainly on his way.

این بدان معنا نیست که او هنوز ثروتمند است، اما مطمئناً در راه است.

His situation is changing, changing.

وضعیت او در حال تغییر است، تغییر می کند.

"He will become mean."

"او بد اخلاق خواهد شد."

When he has more money, the more money he has, the more he will become mean.

وقتی پول بیشتری داشته باشد، هر چه پول بیشتری داشته باشد، بدجنس تر خواهد شد.

Like a mean person, because some people become mean when they have money.

مثل یک آدم بدجنس، چون بعضی ها وقتی پول دارند بدجنس می شوند.

Why?

چرا؟

Because "The more money he has, the more arrogant he becomes."

زیرا «هرچه پول بیشتری داشته باشد ، مغرورتر می شود».

And again, I'm using it as a single with the "s" for the single third person.

و دوباره، من از آن به عنوان یک تک آهنگ با "s" برای سوم شخص استفاده می کنم.

But again, change, change.

اما دوباره، تغییر، تغییر.

As money changes, as the money amount changes, his personality changes, right?

با تغییر پول، با تغییر مقدار پول، شخصیت او تغییر می کند، درست است؟

So, it's all about change.

بنابراین، همه چیز در مورد تغییر است.

And this is more like an actual fact, when I use a present simple, I'm stating it more

و این بیشتر شبیه یک واقعیت واقعی است، وقتی از یک حال ساده استفاده می کنم، آن را بیشتر

like a fact.

شبیه یک واقعیت بیان می کنم.

The other ones are more a possibility.

بقیه احتمال بیشتری دارند.

Okay?

باشه؟

So, these are the main copula verbs.

بنابراین، اینها افعال کوپولای اصلی هستند.

There are some others, but these are the ones you need to understand to be able to read

برخی دیگر نیز وجود دارند، اما اینها مواردی هستند که برای خواندن و نوشتن به خصوص باید آنها را درک کنید

and to write especially.

.

Because these are the ones that give people the most trouble, I believe, when it comes

به اعتقاد من، زیرا اینها کسانی هستند که بیشترین دردسر را برای مردم ایجاد می کنند، وقتی صحبت

to understanding how to use them.

از درک نحوه استفاده از آنها می شود.

Now, of course, it's a little bit tricky.

حالا البته کمی مشکل است.

"Become", a lot of people confuse the verb "become" with the verb "be".

"شدن"، بسیاری از مردم فعل "شدن" را با فعل "بودن" اشتباه می گیرند.

These are two different verbs.

این دو فعل متفاوت هستند.

Make sure you remember that, because how you're going to use them will affect the meaning

حتماً آن را به خاطر داشته باشید، زیرا نحوه استفاده از آنها بر معنای جمله تأثیر می گذارد

of the sentence, right?

، درست است؟

Depending on which one you use.

بسته به اینکه از کدام یک استفاده می کنید.

But there, that's a very basic understanding of copula verbs.

اما در آنجا، این یک درک بسیار اساسی از افعال copula است.

If you're not sure and you want a little bit more practice, go to www.engvid.com and take

اگر مطمئن نیستید و می خواهید کمی بیشتر تمرین کنید، به www.engvid.com بروید و

the quiz.

در آزمون شرکت کنید.

And of course, ask me questions in the comment section.

و البته در قسمت نظرات از من سوال بپرسید .

I'll be very happy to help you out if you need a little bit more explanation about this.

اگر به توضیح کمی در این مورد نیاز دارید، بسیار خوشحال خواهم شد که به شما کمک کنم .

And that's it.

و بس.

If you like the video, give me a like.

اگه از ویدیو خوشتون اومد لایکم کنید

I hope you liked it.

امیدوارم خوشت آمده باشد.

Don't forget to subscribe to my channel.

فراموش نکنید که در کانال من عضو شوید.

There's also a little bell at the top there at the subscribe, you can ring that and you'll

همچنین یک زنگ کوچک در بالای صفحه در قسمت اشتراک وجود دارد، می‌توانید آن را زنگ بزنید و

get notifications of future videos.

اعلان‌های ویدیوهای بعدی را دریافت خواهید کرد.

So you can get more grammar vocab and other English helping tools, hopefully.

بنابراین، امیدواریم می توانید لغات گرامر و سایر ابزارهای کمکی انگلیسی را دریافت کنید .

Okay?

باشه؟

Until next time, bye bye.

تا دفعه بعد خداحافظ