How To Learn New Vocabulary? Build Pronunciation Confidence 🔥

Are you tired of knowing all these words in English, but

آیا از دانستن این همه لغات در زبان انگلیسی، اما

only using a fraction of them?

تنها با استفاده از کسری از آنها خسته شده اید؟ آیا

Are you tired of not being able to remember the word or how to say it

از اینکه نمی توانید کلمه یا نحوه بیان آن را

when you actually need to use it?

در زمانی که واقعاً نیاز به استفاده از آن دارید به خاطر بسپارید، خسته شده اید؟

If that's the case for you, then you, my friend, are in the right place.

اگر برای شما اینطور است، پس شما، دوست من، در جای مناسبی هستید.

Because today I'm going to share with you the most effective

زیرا امروز می‌خواهم مؤثرترین

technique to learning and integrating new words into your vocabulary.

تکنیک را برای یادگیری و ادغام کلمات جدید در واژگان خود با شما به اشتراک بگذارم.

And I'm going to do it right here with you.

و من می خواهم این کار را در اینجا با شما انجام دهم.

So this is going to be a real exercise.

بنابراین این یک تمرین واقعی خواهد بود. به

This is why I put my Guns'n'Roses T-shirt because I am going to do

همین دلیل است که من تی شرت Guns'n'Roses خود را پوشیده ام زیرا قرار است

some heavy lifting today with you.

امروز با شما کارهای سنگین انجام دهم.

I ain't just going to be teaching you stuff, I'm going to be

من فقط قرار نیست به شما چیزهایی یاد بدهم،

doing it with you right now.

همین الان با شما این کار را انجام خواهم داد.

So, drink a glass of water, close the door, put your headset

بنابراین، یک لیوان آب بنوشید، در را ببندید، هدست خود را بپوشید

on, and let's get started.

، و بیایید شروع کنیم.

By the way, if you're new to my channel, my name's Hadar and I'm a non

در ضمن، اگر تازه وارد کانال من هستید ، اسم من هادار است و من یک

native speaker, just like yourself.

زبان مادری نیستم، درست مثل خودتان.

And this is the place for you if you want to learn how to speak English

و اگر می خواهید یاد بگیرید چگونه

with clarity, confidence, and pride.

با وضوح، اعتماد به نفس و غرور انگلیسی صحبت کنید، این مکان برای شماست.

So make sure you hit that subscribe button.

پس مطمئن شوید که دکمه اشتراک را بزنید.

Okay.

Let's get started with your vocabulary upgrade.

باشه.

بیایید با ارتقای واژگان خود شروع کنیم.

This is a 5-step exercise.

این یک تمرین 5 مرحله ای است.

The first step is to collect words.

اولین قدم جمع آوری کلمات است.

The second step is to build pronunciation confidence.

مرحله دوم ایجاد اعتماد به نفس در تلفظ است.

The third step is to use existing examples.

مرحله سوم استفاده از نمونه های موجود است.

The fourth step is to create your own examples.

مرحله چهارم این است که نمونه های خود را ایجاد کنید.

And the fifth step is to use these words intentionally in a conversation.

و مرحله پنجم استفاده از این کلمات عمدا در یک مکالمه است.

So let's do it together with the five words that I'm going

پس بیایید این کار را با پنج کلمه ای که

to introduce to you today.

امروز به شما معرفی می کنم انجام دهیم.

So step number one, I got you covered I've already collected five words

بنابراین مرحله شماره یک، من شما را تحت پوشش قرار دادم، قبلاً پنج کلمه را جمع آوری کرده ام

that I'm sure you'd want to use more spontaneously and freely when speaking.

که مطمئنم می خواهید در هنگام صحبت کردن به صورت خودجوش و آزادانه از آنها استفاده کنید.

The first word is "redundant".

اولین کلمه "زائد" است.

So, let's say you don't know what this word means.

بنابراین، فرض کنید شما نمی دانید این کلمه به چه معناست.

First thing you want to do is go to the dictionary and look it up.

اولین کاری که می خواهید انجام دهید این است که به فرهنگ لغت بروید و آن را جستجو کنید.

I recommend English-English dictionary.

من فرهنگ لغت انگلیسی به انگلیسی را توصیه می کنم.

So if I go to the dictionary, I see that it says "Not or

بنابراین اگر به دیکشنری مراجعه کنم، می بینم که می گوید "Not or

no longer needed or useful".

no other need or مفید".

Great.

The next step I want to do is to develop pronunciation confidence,

عالی.

قدم بعدی که می خواهم انجام دهم این است که اعتماد به نفس تلفظ را ایجاد کنم، به

which means that I want to get my mouth used to saying this word confidently.

این معنی که می خواهم دهانم را به گفتن این کلمه با اطمینان عادت دهم.

For that, I need to break it down in my head.

برای آن، من باید آن را در ذهنم تجزیه کنم.

I need to know what I'm supposed to say in every single syllable.

من باید بدانم که در هر هجا باید چه بگویم.

And if there is some sort of struggle, I need to understand it now and resolve it

و اگر نوعی کشمکش وجود دارد، من باید اکنون آن را درک کنم و

before trying to use it when speaking.

قبل از استفاده از آن هنگام صحبت کردن، آن را حل کنم.

Because here's the thing.

چون موضوع اینجاست.

Your brain is not going to retrieve that word when you are speaking freely if you

اگر در مورد تلفظ آن مطمئن نباشید، وقتی آزادانه صحبت می کنید، مغز شما آن کلمه را بازیابی نمی کند

are not confident about the pronunciation.

.

Because the brain is really smart and your brain is not going to want to

زیرا مغز واقعاً باهوش است و مغز شما نمی خواهد

put you in an uncomfortable situation.

شما را در موقعیت ناخوشایندی قرار دهد.

So if you are uncertain of how to say the word, if it doesn't roll off your mouth,

بنابراین اگر در مورد نحوه بیان کلمه مطمئن نیستید، اگر از دهانتان بیرون نیامد، از

then you will not be using this word.

این کلمه استفاده نخواهید کرد. به همین

This is why this step of developing the pronunciation

دلیل است که این مرحله از توسعه

confidence is super important.

اعتماد به نفس تلفظ بسیار مهم است. از

Do not skip it.

آن نگذرید. به

Trust me.

من اعتماد کن.

And I've had students going through this method and technique, and they

و من دانش‌آموزانی داشته‌ام که این روش و تکنیک را طی کرده‌اند، و آنها به

tell me it has been the most effective technique that they've ever used,

من می‌گویند که این مؤثرترین تکنیکی بوده است که تا به حال استفاده کرده‌اند،

and they really grew their vocabulary used, their active vocabulary.

و آنها واقعاً دایره لغات مورد استفاده خود، واژگان فعال خود را افزایش دادند.

So, don't listen to me, take their word for it.

پس به حرف من گوش نده، حرف آنها را قبول کن.

Now, "redundant".

حالا "زائد".

Let's break it down.

بیایید آن را تجزیه کنیم.

We start with 'ri', 'ri'.

ما با 'ri'، 'ri' شروع می کنیم.

It's an R sound and a relaxed 'i'.

این یک صدای R و یک "i" آرام است.

I hope you're doing it with me.

امیدوارم با من انجامش بدی

I told you, close the door.

بهت گفتم درو ببند

'ri'.

"ری".

Then we have 'duhn', like "I'm done with you".

سپس "duhn" داریم، مانند "من با تو تمام کردم".

'duhn', 'duhn'.

'دوهن'، 'دوهن'.

It's a D sound, a cup, and an N.

این یک صدای D، یک فنجان، و یک N.

'duhn'.

'duhn' است.

And then 'd'nt', 'd'nt' .In the middle we have a schwa

و سپس 'd'nt'، 'd'nt'. در وسط صدای schwa داریم

sound, it's a D and T 'd'nt'.

، آن D و T 'd'nt' است.

Yes, sometimes the T is barely pronounced, it could be a held T 'redundan'.

بله، گاهی اوقات T به سختی تلفظ می شود، می تواند یک T نگهداشته شده 'redundan' باشد.

But if this is too much right now we are working on increasing your

اما اگر در حال حاضر این مقدار زیاد است، ما در حال کار بر روی افزایش

vocabulary go ahead and release that T.

دایره لغات خود هستیم، ادامه دهید و آن T را منتشر کنید.

Don't focus on making it perfect because a lot of native speakers release that T

روی کامل کردن آن تمرکز نکنید زیرا بسیاری از گویشوران بومی به هر حال آن T را منتشر می کنند

anyway: redundant, redundant, redundant.

: زائد، زائد، زائد.

Now, the next step is to say it 30 times in a row.

حالا مرحله بعدی این است که آن را 30 بار پشت سر هم بگویید.

Let's do it together, and again, I told you this is a hands-on

بیایید با هم این کار را انجام دهیم، و دوباره به شما گفتم که این یک

practice video, so I'm going to be doing it with you right now.

ویدیوی تمرینی عملی است، بنابراین من هم اکنون آن را با شما انجام خواهم داد.

So, don't just look at me.

پس فقط به من نگاه نکن

Do it with me.

با من انجامش بده

Okay?

باشه؟ زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد،

Redundant, redundant, redundant, redundant,

redundant, redundant, redundant, redundant, redundant, redundant,

redundant, redundant, redundant, redundant, redundant, redundant,

redundant, redundant, redundant.

زائد.

10 more times.

10 بار دیگر

Redundant.

زائد.

Redundant, redundant, redundant, redundant, redundant, redundant,

زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد، زائد

redundant, redundant, redundant.

، زائد.

Three more, one, good!

سه تا دیگر، یک، خوب!

Okay.

باشه.

How do you say the word?

چگونه کلمه را بیان می کنید؟

Okay, good.

باشه خوبه

So, now you know how to say the word.

بنابراین، اکنون می دانید که چگونه کلمه را بگویید.

You've developed the muscle memory.

شما حافظه عضلانی را توسعه داده اید.

You're pretty confident about how to say it.

شما در مورد نحوه بیان آن کاملاً مطمئن هستید.

If you're not confident yet, do it again and again and

اگر هنوز اعتماد به نفس ندارید، این کار را بارها و بارها انجام دهید

again until it's really clear.

تا زمانی که واقعاً روشن شود. از

Use the Google search or use Siri or use your notes app, and record it and

جستجوی گوگل استفاده کنید یا از سیری استفاده کنید یا از برنامه یادداشت های خود استفاده کنید و آن را ضبط کنید و

see if it detects the word clearly.

ببینید آیا کلمه را به وضوح تشخیص می دهد یا خیر.

Redundant, redundant.

زائد، زائد.

Great.

عالی.

Now that you know how to pronounce it, and even if you did know how to pronounce it

اکنون که می دانید چگونه آن را تلفظ کنید، و حتی اگر قبلاً تلفظ آن را می دانستید

before, still say it out loud 30 times.

، باز هم آن را 30 بار با صدای بلند بگویید.

Again, it's a word that you don't use on a regular basis, and your

باز هم، این کلمه ای است که شما به طور منظم از آن استفاده نمی کنید و

mouth is just not confident using it.

دهان شما از استفاده از آن مطمئن نیست.

So you're taking a shortcut by saying it many times.

بنابراین شما با چندین بار گفتن آن از میانبر استفاده می کنید.

It's like you're tricking your brain to think that, "Yeah, I've been

مثل این است که دارید مغزتان را فریب می دهید و فکر می کنید که "آره، می

using it, you know, all day long".

دانید، تمام روز از آن استفاده کرده ام".

So this is why it's easier for me to retrieve it and to use it when needed.

بنابراین به همین دلیل است که بازیابی آن و استفاده از آن در صورت نیاز برای من آسان تر است.

Okay.

باشه.

Redundant.

زائد.

Now the next step is to use existing examples.

اکنون مرحله بعدی استفاده از نمونه های موجود است.

So what we're going to do now is we're going to go to YouGlish, we're

بنابراین کاری که اکنون می‌خواهیم انجام دهیم این است که به YouGlish می‌رویم،

going to open a tab and we're going to write on YouGlish "redundant".

یک برگه را باز می‌کنیم و روی YouGlish «اضافی» می‌نویسیم.

And then a bunch of videos are going to come up with the word "redundant".

و سپس یکسری ویدیو قرار است با کلمه "زائد" ظاهر شود.

And they'll show you exactly that one sentence where the

و آنها دقیقا همان یک جمله را به شما نشان می دهند که در آن

person uses the word "redundant".

فرد از کلمه "زائد" استفاده می کند.

You can either do that or you can just google sentences with "redundant".

شما می توانید این کار را انجام دهید یا فقط می توانید جملاتی را با "زائد" در گوگل جستجو کنید.

And then you'll go to sentences.com, or there are many other websites

و سپس به sentences.com می‌روید، یا بسیاری از وب‌سایت‌های دیگر وجود دارند

that just collect different sentences from the online sphere, and show you

که فقط جملات مختلف را از حوزه آنلاین جمع‌آوری می‌کنند و به شما نشان می‌دهند که

how this word is used in a sentence.

چگونه این کلمه در یک جمله استفاده می‌شود.

So, at this stage, this is exercise number 3, at this stage you're only

بنابراین، در این مرحله، این تمرین شماره 3 است، در این مرحله شما فقط با

reading out loud: out loud, don't just copy-paste it, reading out loud

صدای بلند می خوانید: با صدای بلند، فقط آن را کپی پیست نکنید،

sentences with the word "redundant".

جملاتی را با صدای بلند با کلمه "زائد" بخوانید.

So, I've collected a few examples for you.

بنابراین، من چند نمونه برای شما جمع آوری کرده ام.

Let's listen to the first one.

اولی را گوش کنیم.

"So Simon's right that it does seem to be a redundant phrase.

"پس حق سایمون است که به نظر می رسد یک عبارت اضافی است.

Why do we need the adjective behavioral?"

چرا ما به صفت رفتاری نیاز داریم؟"

Okay, good.

One sentence, a little patronizing.

باشه خوبه

یک جمله، کمی حامی

"It does seem like a redundant phrase.

"این یک عبارت زائد به نظر می رسد.

Why do we need the adjective behavioral", right?

چرا به صفت رفتاری نیاز داریم؟ "، درست است؟

You can put it on a show, too.

شما می توانید آن را در یک نمایش نیز قرار دهید.

"It does seem like a redundant phrase.

"به نظر می رسد یک عبارت اضافی است.

Why do we need the adjective behavioral?"

چرا به صفت رفتاری نیاز داریم؟"

So you want to say it three times out loud.

بنابراین شما می خواهید آن را سه بار با صدای بلند بگویید.

"It does seem like a redundant phrase.

"به نظر می رسد یک عبارت زائد است. به

It does seem like a redundant phrase.

نظر می رسد یک عبارت زائد است. به

It does seem like a redundant phrase.

نظر می رسد مانند یک عبارت زائد.

Why do we need the adjective behavioral?"

چرا به صفت رفتاری نیاز داریم؟"

So, it's in front of you.

بنابراین، آن را در مقابل شما است.

You can listen to him and then repeat after it.

می توانید به او گوش دهید و بعد از آن تکرار کنید.

Do not write it down, it's really important that you only do it by heart.

آن را یادداشت نکنید، واقعاً مهم است که این کار را فقط از روی قلب انجام دهید.

Now, the reason why we're repeating it in context is because your brain starts

اکنون، دلیل اینکه ما آن را در متن تکرار می کنیم این است که مغز شما شروع

to understand the context of this word.

به درک متن این کلمه می کند. به

This is why it's really, really important to always put a new word into context.

همین دلیل بسیار مهم است که همیشه یک کلمه جدید را در متن قرار دهید. این

Don't just say the word out loud, and that's it, and expect yourself to use it.

کلمه را فقط با صدای بلند نگویید و بس و از خودتان انتظار داشته باشید که از آن استفاده کنید.

The brain doesn't work that way.

مغز اینطوری کار نمی کند.

You have to use it in context, and hear it in context, and then

شما باید آن را در زمینه استفاده کنید، و آن را در متن بشنوید، و سپس

intentionally use it in context.

عمدا آن را در زمینه استفاده کنید.

Okay, so let's do it one more time.

خوب، پس بیایید یک بار دیگر این کار را انجام دهیم.

"So this redundant signal will be saying, "Again, again, again".

"بنابراین این سیگنال اضافی خواهد گفت: "دوباره، دوباره

"So this redundant signal will be saying, "Again, again, again".

، دوباره".

And again, have fun with it.

و باز هم از آن لذت ببرید.

"So this redundant signal will be saying, "Again, again, again".

"بنابراین این سیگنال اضافی خواهد گفت: "دوباره، دوباره

"So this redundant signal will be saying, "Again, again, again".

، دوباره".

Okay.

باشه.

So you should be saying each sentence three times.

بنابراین شما باید هر جمله را سه بار بگویید.

And then you want to create your own sentence out loud, do not write it down.

و سپس می خواهید جمله خود را با صدای بلند بسازید، آن را یادداشت نکنید.

You got to challenge yourself here because that's what ultimately you'll need to do,

شما باید خود را در اینجا به چالش بکشید زیرا این همان کاری است که در نهایت باید انجام دهید،

right, to come up with it on the spot.

درست است، تا بتوانید آن را در همان لحظه به دست آورید.

So now that you've looked at three examples, you want to use the

بنابراین اکنون که به سه مثال نگاه کرده اید، می خواهید

word "redundant" effortlessly.

بدون زحمت از کلمه "زائد" استفاده کنید.

For example, "You've already said that, so it's pretty redundant.

به عنوان مثال، "شما قبلاً این را گفته اید، بنابراین بسیار زائد است.

You've already said that, so it's pretty redundant".

قبلاً این را گفته اید، بنابراین بسیار زائد است".

Now I want you to come up with a sentence and say it to yourself out loud, and

حالا از شما می خواهم یک جمله بیاورید و آن را با صدای بلند به خودتان بگویید و

right after put it in the comments.

بلافاصله در نظرات قرار دهید.

So, one sentence with the word "redundant".

بنابراین، یک جمله با کلمه "زائد".

I'm waiting.

من منتظرم.

I know it's challenging.

می دانم که چالش برانگیز است.

Try it anyway.

به هر حال آن را امتحان کنید.

You can pause the video, think about it.

می توانید ویدیو را مکث کنید، در مورد آن فکر کنید.

Because we're practicing it now together, don't say to yourself,

چون الان با هم تمرین می کنیم، به خودتان نگویید

"Okay, I'll do it later".

"باشه، بعداً انجامش می دهم".

Pause the video, come up with a sentence, one sentence, two sentences,

ویدیو را مکث کنید، یک جمله، یک جمله، دو جمله،

three sentences, write them in the comments, and then continue the video.

سه جمله بیاورید، آنها را در نظرات بنویسید و سپس ویدیو را ادامه دهید.

The next step, which we can't do right now, but you need to take

مرحله بعدی، که در حال حاضر نمی‌توانیم انجام دهیم، اما باید

a mental note and do it next time you have a conversation in

یک یادداشت ذهنی بردارید و دفعه بعد که مکالمه‌ای به

English I want you to take the word "redundant" and use it intentionally.

زبان انگلیسی داشتید، آن را انجام دهید.

That means that you're going to have to manipulate the conversation in a

این بدان معناست که شما باید مکالمه را به

way that allows you to use the word "redundant" in the conversation.

گونه ای دستکاری کنید که به شما امکان می دهد از کلمه "زائد" در گفتگو استفاده کنید.

Okay?

باشه؟

So you start speaking, keeping in mind the word redundant and saying to yourself,

بنابراین شما شروع به صحبت می کنید، کلمه زائد را در ذهن خود نگه می دارید و با خود می گویید:

"What can I say that will make sense for me to use the word "redundant"?

"چه چیزی می توانم بگویم که استفاده از کلمه "زائد" برای من منطقی باشد؟

Redundant.

زائد.

Redundant.

زائد.

Okay, next word.

بسیار خوب، کلمه بعدی.

Let's do this entire process with the word "inevitable".

بیایید کل این فرآیند را با

By the way, I decided to choose only adjectives today because I feel that

به هر حال، امروز تصمیم گرفتم فقط صفت ها را انتخاب کنم، زیرا احساس می کنم

adjectives are things that we're lacking.

صفت ها چیزهایی هستند که ما کم داریم.

Because when it comes to nouns, it's pretty straightforward cause you

زیرا وقتی صحبت از اسم ها می شود، کاملاً ساده است زیرا

can't change it with other things.

نمی توانید آن را با چیزهای دیگر تغییر دهید.

But when it comes to adjectives, I mean, you don't have to use adjectives,

اما وقتی صحبت از صفت ها می شود، منظورم این است که شما مجبور نیستید از صفت ها استفاده کنید،

but when you do, it makes your language richer, and you become more

اما وقتی این کار را انجام می دهید، زبان شما را غنی تر می کند و شما خاص تر می شوید

specific, which is something that non native speakers experienced.

، چیزی که غیر بومی ها تجربه کرده اند.

Like they're not specific, they're very general, they're not particular.

مشخص نیست، آنها خیلی کلی هستند، آنها خاص نیستند.

So, learning new adjectives can definitely help you with feeling

بنابراین، یادگیری صفت های جدید قطعا می تواند به شما کمک کند تا احساس

more varied and expressive.

تنوع و بیان بیشتر داشته باشید

Inevitable.

Inevitable.

Okay.

So first we want to define to ourselves, the word inevitable.

.

It says "certain to happen, unavoidable".

می گوید "حتما اتفاق می افتد، اجتناب ناپذیر است."

Great.

عالی است

So now I have a fairly clear/vague idea of what this word is.

یک ایده نسبتاً واضح/ مبهم از چیستی این کلمه دارید.

Remember, to really get it in your system, in your body,

به یاد داشته باشید، برای اینکه واقعاً آن را در سیستم خود، در بدن خود دریافت کنید،

you need to use it in context.

باید از آن در زمینه استفاده کنید. به

This is why we are going to search for sentences with this word in a sec.

همین دلیل است که ما قصد داریم جملاتی با این کلمه را در یک ثانیه جستجو کنیم.

But before that, let's build up that pronunciation confidence.

اما قبل از آن، بیایید اعتماد به نفس تلفظ را ایجاد کنیم.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Primary stress is on 'ne' 'ne', iNEvitable.

استرس اولیه روی "نه" "نه" است، اجتناب ناپذیر است.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

We begin with an 'i' sound: 'i-neh-vuh-', it's a V sound and a schwa.

ما با صدای 'i' شروع می کنیم: 'i-neh-vuh-'، این صدای V و schwa است.

'i-neh-vuh-duh, that's a flap T, so it sounds like a D.

'i-neh-vuh-duh، این یک فلپ T است، بنابراین مانند D به نظر می رسد.

'i-neh-vuh-duh-bol: it's a B sound, a schwa, and a dark L.

You create this tension in the back of your throat.

پشت گلویت

You can even imagine as if there is an O sound between the B and the L.

حتی می توانید تصور کنید که صدای O بین B و L وجود دارد.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر است.

Inevitable, unavoidable.

اجتناب ناپذیر، اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Let's say it 30 times in a row.

بیایید 30 بار پشت سر هم بگوییم.

Are you ready?

اماده ای؟

Take a deep breath.

یک نفس عمیق بکش.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

That's ten.

اون ده.

You can go faster and slower as you wish.

هر طور که می خواهید می توانید سریعتر و آهسته تر بروید.

I'm here doing it with you.

من اینجا هستم که این کار را با شما انجام می دهم.

So keep going.

پس ادامه بده

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Good.

خوب

10 more times.

10 بار دیگر

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

اجتناب ناپذیر.

Inevitable.

اجتناب ناپذیر.

Very good.

خیلی خوب.

Now we want to hear it in context.

اکنون می خواهیم آن را در زمینه بشنویم.

So let's go to YouGlish.

پس بریم سراغ YouGlish.

Not physically, just let's, let's just google YouGlish, okay.

نه از نظر فیزیکی، فقط اجازه دهید، بیایید فقط YouGlish را در گوگل جستجو کنیم، باشه.

"The harmful effects of stress on your health are not inevitable".

"اثرات مضر استرس بر سلامتی شما اجتناب ناپذیر نیست".

"The harmful effects of stress on your health are not inevitable.

"اثرات مضر استرس بر سلامت شما اجتناب ناپذیر نیست.

The harmful effects of stress on your health are not inevitable.

اثرات مضر استرس بر سلامت شما اجتناب ناپذیر نیست.

The harmful effects of stress on your health are not inevitable".

اثرات مضر استرس بر سلامت شما اجتناب ناپذیر نیست."

Play with it.

باهاش ​​بازی کن. یک

Another sentence, let's listen.

جمله دیگر، گوش کنیم.

The truth is, you will die.

حقیقت این است که شما خواهید مرد. می‌میرم

I'm going to die, it's inevitable".

، اجتناب‌ناپذیر است.» «

"I'm going to die, it's inevitable.

من می‌میرم، اجتناب‌ناپذیر است.

I'm going to die, it's inevitable.

من میمیرم، اجتناب ناپذیر است. می‌میرم

I'm going to die, it's inevitable".

، اجتناب‌ناپذیر است.

Okay, the next one, let's listen.

باشه، بعدی، بیایید گوش کنیم.

"Regardless of its inevitable negative outcome".

«بدون توجه به پیامد منفی اجتناب‌ناپذیرش»

And let's say it out loud three times: "Regardless of its

و بیایید سه بار با صدای بلند بگوییم: «بدون توجه به پیامد

inevitable negative outcome.

منفی اجتناب‌ناپذیرش.

Regardless of its inevitable negative outcome.

صرف نظر از پیامد منفی اجتناب ناپذیر آن.

Regardless of its inevitable negative outcome".

صرف نظر از پیامد منفی اجتناب ناپذیر آن ".

And now, I want you to pause the video and think of three sentences where

و اکنون، می خواهم ویدیو را متوقف کنید و به سه جمله فکر کنید که در آن

you can use the word "inevitable".

می توانید از کلمه "اجتناب ناپذیر" استفاده کنید.

First, think it, then say it, and after that, write it in the comments.

ابتدا فکر کنید، سپس بگویید و بعد از آن، آن را در قسمت بنویسید. نظرات.باشه

Okay, good.

،

I hope you paused the video because otherwise, it's

خوب.امیدوارم ویدیو رو مکث کرده باشید چون در غیر این صورت

going to be less effective.

تاثیر کمتری خواهد داشت.و

And the whole purpose of this video is to get you to start using these words, and

هدف کلی این ویدیو این است که شما شروع به استفاده از این کلمات کنید و

to see for yourself that it is effective if you do it step by step by step.

خودتان ببینید که اگر شما موثر است. این کار را گام به گام انجام دهید.

Trust me on that one, and invest the time and energy into coming up with a

در مورد آن به من اعتماد کنید و زمان و انرژی خود را صرف ساختن

few sentences with the word "inevitable".

چند جمله با کلمه

And then, I want you to use the word "inevitable" intentionally in a sentence.

"ناگزیر" کنید. جمله

Next stop, the word "accurate".

توقف بعدی کلمه "دقیق"

Accurate.

دقیق.

If I go to the dictionary and I look it up, I see "accurate" is

اگر به فرهنگ لغت بروم و آن را جستجو کنم می بینم "دقیق" "

"correct in all details, or exact".

در همه جزئیات صحیح است یا دقیق" است.

Accurate.

دقیق.

Sometimes you may have more than one definition, but the purpose

گاهی اوقات ممکن است بیش از یک مورد داشته باشید. تعریف، اما هدف این

is to get a vague idea as to what this word is, but then to see

است که یک ایده مبهم در مورد چیستی این کلمه به دست آوریم، اما سپس ببینیم که

how it's being used in context.

چگونه از آن در متن استفاده می شود.

Okay?

That's what really, really matters.

باشه؟

آنچه واقعاً مهم است

It's not about the definition, it's not about the meaning of

این در مورد تعریف نیست، در مورد معنای

the word in your native language.

کلمه در زبان مادری شما نیست.

It's how this word is being used in English.

نحوه استفاده از این کلمه در انگلیسی است.

Now let's build up that pronunciation confidence.

حالا بیایید اعتماد به نفس تلفظ را ایجاد کنیم.

Accurate.

دقیق.

Accurate.

Let's break it down.

دقیق.

بیایید آن را تجزیه کنیم.

'a' as in "cat", 'a' that's the primary stress.

"a" مانند "گربه"، "a" استرس اصلی است.

'a-kyuh', 'kyuh', 'kyuh', it's a K sound, a Y and a schwa.

'a-kyuh'، 'kyuh'، 'kyuh'، این یک صدای K، یک Y و یک schwa است.

'a-kyuh-r't'.

"a-kyuh-r't".

Round your lips for the R, and then there is a schwa and a T.

لب های خود را برای R گرد کنید، و سپس یک schwa و یک T وجود دارد.

Whether you hold it or whether you release it, it doesn't matter right now.

اینکه آن را بگیرید یا رها کنید، فعلاً مهم نیست.

Accurate.

دقیق.

Accurate.

دقیق.

30 times.

30 بار.

Accurate, accurate, accurate, accurate, accurate, accurate,

دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق،

accurate, accurate, accurate, accurate.

دقیق، دقیق، دقیق.

10 more.

10 تا دیگه

Accurate, accurate, accurate, accurate, accurate, accurate,

دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق،

accurate, accurate, accurate, accurate.

دقیق، دقیق، دقیق.

And then the word starts losing its meaning just by the fact that you've

و پس از آن کلمه شروع به از دست دادن معنی خود می کند فقط با این واقعیت که شما

been saying it for so many times.

آن را چندین بار گفته اید.

10 more.

10 تا دیگه

Accurate, accurate, accurate, accurate, accurate, accurate,

دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق، دقیق،

accurate, accurate, accurate, accurate.

دقیق، دقیق، دقیق.

Right?

We're good with the pronunciation, right?

درست؟

ما با تلفظ خوب هستیم، درست است؟

Good.

There is no fear around saying this word anymore.

خوب دیگر

هیچ ترسی از گفتن این کلمه وجود ندارد.

Good.

Now, let's look at a few examples.

خوب

حال بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

YouGlish...

"They were fairly accurate, I think, on their price, but they

YouGlish...

"من فکر می کنم آنها نسبتاً دقیق بودند، اما آنها

really missed the number of rigs".

واقعاً تعداد دکل ها را از دست دادند".

"They were fairly accurate, I think, on the price.

"به نظر من، آنها در مورد قیمت نسبتا دقیق بودند.

There were fairly accurate, I think, on the price".

من فکر می کنم در مورد قیمت نسبتا دقیق بودند."

Now, sometimes it's going to be a long sentence.

حالا، گاهی اوقات این جمله طولانی می شود.

Just take that one chunk where the word "accurate" is used.

فقط آن یک تکه را بردارید که در آن کلمه "دقیق" استفاده شده است.

Okay.

باشه.

Again.

"There were fairly accurate, I think, on the price.

از نو.

"فکر می‌کنم قیمت‌ها نسبتاً دقیق بودند .

There were fairly accurate, I think, on the price".

من فکر می‌کنم روی قیمت نسبتاً دقیق بود".

Next one.

بعدی.

"And I think it's much more accurate to say we are deeply overwhelmed".

"و من فکر می کنم بسیار دقیق تر است که بگوییم ما عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفته ایم."

"And I think it's much more accurate to say we are deeply overwhelmed.

"و من فکر می کنم بسیار دقیق تر است که بگوییم ما عمیقاً غرق شده ایم.

And I think it's much more accurate to say we are deeply overwhelmed.

و من فکر می کنم بسیار دقیق تر است که بگوییم عمیقاً غرق شده ایم.

And I think it's much more accurate to say we are deeply overwhelmed".

و من فکر می کنم بسیار دقیق تر است که بگوییم عمیقاً غرق شده ایم."

Another one.

یکی دیگه.

"Get your experience more accurate information processing".

"تجربه خود را در پردازش اطلاعات دقیق تر دریافت کنید".

"Get to experience more accurate information processing.

"تجربه پردازش اطلاعات دقیق تری را تجربه کنید. پردازش اطلاعات

Get to experience more accurate information processing.

دقیق تری را تجربه کنید . پردازش اطلاعات

Get to experience more accurate information processing".

دقیق تری را تجربه کنید ."

Okay?

باشه؟

So we said each sentence three times.

بنابراین هر جمله را سه بار گفتیم.

Now pause the video and come up with at least two sentences

حالا ویدیو را مکث کنید و حداقل دو جمله

with the word "accurate".

با کلمه "دقیق" بیاورید.

First of all, think about it, say it out loud, and only

اول از همه، در مورد آن فکر کنید ، آن را با صدای بلند بگویید و فقط

then write it in the comments.

بعد آن را در نظرات بنویسید.

Accurate.

دقیق.

I'm waiting.

Pause the video.

من منتظرم.

ویدیو را مکث کنید.

Let's move on to the word "valuable".

بیایید به سراغ کلمه "ارزشمند" برویم.

Valuable.

با ارزش

Valuable is a thing of great worth.

ارزشمند چیزی است که ارزش زیادی دارد.

Let's talk about the pronunciation.

بیایید در مورد تلفظ صحبت کنیم.

'val' 'val', and then we have 'lyuh', 'lyuh': it's an L

'val' 'val'، و سپس 'lyuh'، 'lyuh' داریم: این یک

sound, a 'yuh' and a schwa.

صدای L، یک 'yuh' و یک schwa است.

'val-yuh', 'val-yuh-b'l', 'b'l'.

«وال یوح»، «وال یوح بِل»، «بِل».

'val-yuh-b'l'.

«وال یوح بل».

Just like with "inevitable", we have the B sound, schwa and

درست مانند "ناگزیر"، صدای B، schwa و

dark L: valuable, valuable.

L تیره را داریم: ارزشمند، ارزشمند.

Let's say it 30 times in a row.

بیایید 30 بار پشت سر هم بگوییم.

Take a deep breath, into your belly.

یک نفس عمیق، به شکم خود بکشید.

Valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable,

باارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، ارزش، ارزش، ارزش، ارزش، ارزش، ارزش، ارزش

valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable,

valuable, valuable, valuable, valuable.

Valuable.

با ارزش

Valuable, valuable, valuable.

با ارزش، با ارزش، با ارزش.

Valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable, valuable.

با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، با ارزش، ارزشمند.

Good!

خوب!

Check, on pronunciation.

چک کردن، در تلفظ.

Now, let's hear it in context.

حالا بیایید آن را در زمینه بشنویم.

"I think these lessons are very valuable in other areas".

"من فکر می کنم این درس ها در زمینه های دیگر بسیار ارزشمند است."

"I think these lessons are very valuable in other areas.

"من فکر می کنم این درس ها در زمینه های دیگر بسیار ارزشمند است.

I think these lessons are very valuable in other areas.

من فکر می کنم این درس ها در زمینه های دیگر بسیار ارزشمند است.

I think these lessons are very valuable in other areas".

من فکر می کنم این درس ها در زمینه های دیگر بسیار ارزشمند است."

And yes, adding hand gestures can really help you remember the meaning of the word.

و بله، اضافه کردن حرکات دست واقعا می تواند به شما کمک کند معنی کلمه را به خاطر بسپارید.

I mean, this means, valuable, valuable.

منظورم این است که ارزش، ارزشمند است.

Another example.

مثالی دیگر.

"And your time is really valuable in Europe.

"و زمان شما در اروپا واقعا ارزشمند است.

A lot of people underestimate how important their time is".

بسیاری از مردم اهمیت زمان خود را دست کم می گیرند ."

"Your time is really valuable in Europe.

"وقت شما در اروپا واقعا ارزشمند است.

Your time is really valuable in Europe.

وقت شما در اروپا واقعا ارزشمند است.

Your time is really valuable in Europe".

وقت شما در اروپا واقعا ارزشمند است."

Next example.

مثال بعدی

They become diamonds one of the most valuable thing that exists".

آنها تبدیل به الماس می شوند، یکی از

"They become diamonds one of the most valuable thing that exists.

با ارزش ترین چیزهایی که وجود دارد."

They become diamonds one of the most valuable thing that exists.

آنها تبدیل به الماس می شوند، یکی از با ارزش ترین چیزهایی که وجود دارد.

They become diamonds one of the most valuable thing that exists".

آنها تبدیل به الماس می شوند، یکی از با ارزش ترین چیزهایی که وجود دارد."

Now, turn off the video and use the word "valuable" in a

حالا ویدیو را خاموش کنید و در یک جمله در سه جمله از کلمه "ارزشمند" استفاده کنید

sentence, in three sentences.

.

Valuable.

ارزشمند.

"Valuable" is a valuable word.

"ارزشمند" کلمه ارزشمندی است.

So I really want you to get off this video knowing how to use

با دانستن نحوه استفاده از

"valuable", and using it confidently.

"ارزشمند" و با اطمینان از آن استفاده کنید، از این ویدئو خارج شوید.

After all, you've said it 30 times already today.

بالاخره امروز 30 بار آن را گفتید.

Valuable.

ارزشمند.

Sentences.

جملات.

I'm waiting.

منتظرم.

The next word is "obvious".

کلمه بعدی "بدیهی" است.

Even if this word is obvious to you, look it up the dictionary anyway, both for

حتی اگر این کلمه برای شما واضح است، به هر حال آن را در فرهنگ لغت جستجو کنید، هم برای

the definition and the pronunciation.

تعریف و هم برای تلفظ.

"Easily perceived or understood, clear, self-evident, or apparent".

Obvious.

So, to pronounce this word, we start with 'aa' as in father, and then it's

aa مانند پدر، و سپس

a B sound, very small one, 'aab'.

صدای B است، صدای بسیار کوچک، "aab".

Then you move to the V immediately: 'aab-vee-y's'.

سپس بلافاصله به V می روید : "aab-vee-y's".

'vee' high 'ee', a 'y' sound, schwa, and S.

, schwa و S.

Listen: y's, y's, y's.

گوش کنید: y's, y's, y's '

The 'y' is an intrusive vowel that appears between two vowels

y' یک مصوت نفوذی است که وقتی آنها را به هم وصل می کنید بین دو مصوت ظاهر می شود. بدیهی.

when you connect them together.

Obvious.

Obvious.

Obvious.

Obvious.

Now, if this transition, the B-V transition is challenging for

n برای شما چالش برانگیز است

you Hi, Spanish speakers then listen to me, drop the B.

سلام، اسپانیایی زبانان سپس به من گوش دهید، B را رها کنید.

It's not accurate, but clarity is more important than accuracy.

دقیق نیست، اما وضوح مهمتر از دقت است.

So if you get to say it without the B, and you use it freely and confidently,

بنابراین اگر می‌توانید آن را بدون B بگویید، و آزادانه و با اطمینان از آن استفاده می‌کنید،

then you better say it that way.

بهتر است آن را به این صورت بگویید.

Then with a B, but then you'd get stuck and you won't use that word.

سپس با یک B، اما پس از آن گیر می کنید و از آن کلمه استفاده نمی کنید.

That doesn't serve us as well.

این به ما هم نمی خورد.

Right?

It's less valuable for us.

درست؟

برای ما ارزش کمتری دارد.

So.

بنابراین.

Obvious, obvious, obvious, obvious.

آشکار، آشکار، آشکار، آشکار.

Obvious.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obviously.

به طور مشخص.

10 more.

10 تا دیگه

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

واضح.

Obvious.

Obvious.

واضح.

واضح.

Obvious.

واضح.

That's my move for obvious.

این حرکت من بدیهی است.

Obvious.

واضح.

Right?

درست؟

It's obvious.

واضح است.

Or 'ovious'.

یا "بیماری".

Obvious.

واضح.

Let's look at a few examples.

بیایید به چند نمونه نگاه کنیم.

"What about fear when there is no clear and obvious danger?"

وقتی هیچ خطر واضح و آشکاری وجود ندارد، ترس چطور؟

"What about fear when there's no clear and obvious danger?

وقتی هیچ خطر

What about fear when there's no clear and obvious danger?

واضح و آشکاری وجود ندارد ترس

What about fear when there is no clear and obvious danger?"

چطور ؟

See how I did that?

ببینید چطور این کار را کردم؟

Obvious danger.

خطر آشکار

Another example.

مثالی دیگر.

"Now go down to the mouth of the Missouri near St.

اکنون به دهانه میسوری در نزدیکی سنت

Louis, and it's pretty obvious that that river is a big deal".

لوئیس بروید، و کاملاً واضح است که آن رودخانه یک معامله بزرگ است.

"And it's pretty obvious that that river is a big deal".

"و کاملاً واضح است که آن رودخانه یک معامله بزرگ است."

By the way, he did not pronounce the B here.

اتفاقاً او در اینجا B را تلفظ نکرد.

"And it's really obvious that that river is a big deal.

"و واقعاً واضح است که آن رودخانه یک معامله بزرگ است

And it's pretty obvious that that river is a big deal.

.

And it's pretty obvious that that river is a big deal".

و کاملاً واضح است که آن رودخانه یک معامله بزرگ است.

Let's do another one.

یکی دیگه انجام بدیم

"I think people simplify that, "Oh, he doesn't like sequels".

"من فکر می کنم مردم این را ساده می کنند، "اوه، او دنباله ها را دوست ندارد".

It's obvious that I like sequels, I just did one.

واضح است که من دنباله ها را دوست دارم، من فقط یکی را انجام دادم.

I'm about to do another one".

من در شرف ساخت دنباله ای دیگر هستم."

"It's obvious that I like sequels.

"معلوم است که دنباله ها را دوست دارم.

It's obvious that I like sequels".

واضح است که دنباله ها را دوست دارم".

See, he's doing the same thing as I do.

ببین او هم دارد همان کاری را می کند که من انجام می دهم.

He learned from me.

او از من یاد گرفت.

It's okay, it's okay.

اشکالی ندارد، اشکالی ندارد.

"It's obvious that I like sequels.

"معلوم است که دنباله ها را دوست دارم.

It's obvious that I like sequels.

واضح است که دنباله ها را دوست دارم.

It's obvious that I like sequels".

واضح است که دنباله ها را دوست دارم".

Dropped the B, sounded the same, still."

B را انداختم، همان صدا بود، هنوز.»

It's obvious that I like sequels".

واضح است که دنباله ها را دوست دارم».

Good.

خوب

Pause the video, come up with three sentences with the word "obvious",

ویدیو را مکث کنید، سه جمله با کلمه "بدیهی" بیاورید،

but don't make them so obvious, okay?

اما آنها را اینقدر واضح نکنید، خوب؟

Just slightly obvious.

فقط کمی واضح است.

Obviously.

به طور مشخص.

Obvious.

واضح.

Go ahead.

برو جلو.

And remember that once you say the new sentences out loud and write

و به یاد داشته باشید که وقتی جملات جدید را با صدای بلند بگویید و

them in the comments, by the way, then I want you to intentionally

آنها را در نظرات بنویسید، به هر حال، از شما می خواهم که دفعه بعد که مکالمه دارید عمداً از

use this word in a conversation next time you have a conversation.

این کلمه در یک مکالمه استفاده کنید .

If you don't have anyone to talk to, then just turn on your phone recorder

اگر کسی را ندارید که با او صحبت کنید، کافیست ضبط کننده تلفن خود را روشن کنید

and just speak to yourself freely, and answer a question or introduce

و آزادانه با خودتان صحبت کنید و به یک سوال پاسخ دهید یا

yourself, or do something that creates this excitement around speaking.

خود را معرفی کنید یا کاری انجام دهید که این هیجان را در حول صحبت کردن ایجاد کند.

And intentionally use one of the words that we discussed today.

و عمداً از یکی از کلماتی که امروز بحث کردیم استفاده کنید.

Let's have a little recap here.

بیایید یک جمع بندی کوچک در اینجا داشته باشیم.

We talked about the word "redundant".

ما در مورد کلمه "زائد" صحبت کردیم.

We talked about the word "inevitable"; about the word "accurate".

ما در مورد کلمه "اجتناب ناپذیر" صحبت کردیم. در مورد کلمه "دقیق".

We talked about the word "valuable".

ما در مورد کلمه "ارزشمند" صحبت کردیم.

We talked about the word "obvious".

ما در مورد کلمه "بدیهی" صحبت کردیم.

Good.

And now I want you to take that system.

خوب

و حالا من از شما می خواهم آن سیستم را بگیرید.

By the way, I created a Vocabulary Planner for you that summarizes this

ضمناً، من یک برنامه‌ریز واژگانی برای شما ایجاد کردم که این

system and allows you to create your own list of vocabulary with the five

سیستم را خلاصه می‌کند و به شما امکان می‌دهد لیستی از واژگان خود را با پنج

steps that we discussed here today, so click the link below to download it.

مرحله که امروز در اینجا بحث کردیم ایجاد کنید، بنابراین برای دانلود آن روی لینک زیر کلیک کنید.

Also, on my website there is a list of more sentences with all of these five

همچنین، در وب سایت من لیستی از جملات بیشتر با تمام این پنج

words, if you need more examples, and if you want to practice it out loud.

کلمه وجود دارد، اگر به مثال های بیشتری نیاز دارید، و اگر می خواهید آن را با صدای بلند تمرین کنید.

So come on over to my website and just practice with a sentence

پس به وب سایت من بیایید و فقط با جمله ای

that I've created for you.

که برای شما ایجاد کرده ام تمرین کنید.

And don't forget to download the Vocabulary Planner.

و فراموش نکنید که Vocabulary Planner را دانلود کنید.

Okay, that's it.

باشه همین.

If you liked this video, make sure to like it and to share it with

اگر این ویدیو را دوست داشتید، حتماً آن را لایک کنید و آن را با

your, colleagues, and friends, and students, and your mama that really

همکاران، دوستان، دانش‌آموزان و مادرتان به اشتراک بگذارید که واقعاً

needs to work on her vocabulary.

باید روی دایره لغات خود کار کند.

And once you're done, if you want to share your thoughts with me, either

و وقتی کارتان تمام شد، اگر می‌خواهید افکارتان را با من به اشتراک بگذارید،

write it in the comments or coming over to Instagram, @hadar.accentsway.

آن را در نظرات بنویسید یا به اینستاگرام، @hadar.accentsway بروید.

Where I connect and communicate with my students and followers

جایی که من

over on my DM's or in the posts.

از طریق DM یا در پست‌ها با دانش‌آموزان و فالوورهایم ارتباط برقرار می‌کنم و با آنها ارتباط برقرار می‌کنم.

So, come on over, I would love to hear from you.

بنابراین، بیا، من دوست دارم از شما بشنوم.

You can find me at @hadar.accentsway.

می توانید من را در @hadar.accentsway پیدا کنید.

In the meantime, have a beautiful week.

در ضمن هفته زیبایی داشته باشید.

Stay healthy, stay safe, and speak up because mistakes is the only way to learn.

سالم بمانید، ایمن بمانید و صحبت کنید زیرا اشتباهات تنها راه یادگیری است.