English Lesson: How to Use Get - Learn this Incredibly Useful and Adaptable Verb (Lots of Examples!)

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

- Hello, this is Jack from ToFluency.com,

- سلام، این جک از سایت ToFluency.com است

and welcome to this lesson on the word get.

و به این درس در مورد کلمه get خوش آمدید.

Okay, this is a power word in English,

بسیار خوب، این یک کلمه قدرتمند در انگلیسی است،

and I'm sure you know that there are so many different ways

و من مطمئن هستم که شما می دانید که راه های مختلفی

to use this word.

برای استفاده از این کلمه وجود دارد.

And that is what we're going to do in this lesson.

و این کاری است که ما در این درس انجام خواهیم داد.

We are going to look at the different meanings of this word.

ما قصد داریم معانی مختلف این کلمه را بررسی کنیم.

We're going to look at some common collocations.

ما قصد داریم به چند ترکیب رایج نگاه کنیم.

And we'll also look at some idioms that use get as well.

و همچنین به برخی اصطلاحات که از get نیز استفاده می کنند نگاه خواهیم کرد.

Now as you already know,

اکنون همانطور که می دانید،

repetition is so important

تکرار

when it comes to learning English,

در یادگیری زبان انگلیسی بسیار مهم است،

so don't just take this lesson and then move on.

بنابراین فقط این درس را نخوانید و سپس ادامه دهید.

Instead, go to the description

در عوض، به توضیحات بروید

and click the link to my website

و روی پیوند به وب‌سایت من کلیک کنید،

where you can see all of the examples

جایی که می‌توانید تمام مثال‌هایی را

that we use in this lesson,

که در این درس استفاده می‌کنیم، ببینید،

and I'll also share some ways in which

و همچنین راه‌هایی را به اشتراک می‌گذارم که از طریق آنها

that you can remember these phrases over the long term.

می‌توانید این عبارات را در درازمدت به خاطر بسپارید.

So, when we're going through this, focus on the examples.

بنابراین، هنگامی که ما از طریق این موضوع می گذریم، روی مثال ها تمرکز کنید.

And I'm going to use examples from everyday English

و من قصد دارم از مثال هایی از انگلیسی روزمره

so that you use them in conversation.

استفاده کنم تا شما از آنها در مکالمه استفاده کنید.

Okay, let's look at the 10 ways you can use get

خوب، بیایید به 10 روشی که می‌توانید

before moving on to collocations and idioms.

قبل از رفتن به ترکیب‌بندی‌ها و اصطلاحات استفاده کنید، نگاهی بیاندازیم.

Now, if you have been a subscriber of this channel

حالا اگر مدتی است که مشترک این کانال

for some time,

then you would have noticed that I have got

بوده اید، متوجه شده اید که

some new things recently.

اخیراً چیزهای جدیدی به دست آورده ام.

So I got these fake plants, some wood for the background,

بنابراین من این گیاهان تقلبی، مقداری چوب برای پس‌زمینه،

and just some other bits and bobs.

و فقط چند تکه و باب دیگر گرفتم.

So, did you notice I said, I've got, or I got.

بنابراین، متوجه شدید که گفتم، دارم، یا دارم.

So this just means to gain possession of, or to buy.

بنابراین این فقط به معنای به دست آوردن مالکیت یا خرید است.

And that's the first way we use get,

و این اولین راهی است که از get،

to gain possession of or to buy.

برای به دست آوردن مالکیت یا خرید استفاده می کنیم.

In case you're wondering,

اگر تعجب می کنید،

I got all these things from Amazon,

من همه این چیزها را از آمازون،

which is an online shopping store.

که یک فروشگاه خرید آنلاین است، دریافت کردم.

I would love to know if you have Amazon in your country,

من دوست دارم بدانم آیا شما آمازون در کشور خود دارید یا خیر،

and if so, do you use this?

و اگر چنین است، آیا از آن استفاده می کنید؟

Here are some more common expressions with get

در اینجا برخی از عبارات رایج تر

to use and this way.

با استفاده از این روش وجود دارد.

What did you get for your birthday?

برای تولدت چه چیزی کادو گرفتی؟

What did you get for your birthday?

برای تولدت چه چیزی کادو گرفتی؟

I'm thinking about getting a new car soon,

من به این فکر می کنم که به زودی یک ماشین جدید تهیه کنم،

which is true.

که درست است.

I'm thinking about getting a new car soon.

به زودی به خرید یک ماشین جدید فکر می کنم.

I haven't got my wife anything for Christmas yet.

من هنوز برای کریسمس چیزی برای همسرم نگرفتم.

I'm starting to panic.

من شروع به وحشت می کنم.

The second way we can use get

راه دومی که می توانیم از get استفاده

is when we want to talk about becoming ill or being ill.

کنیم زمانی است که می خواهیم در مورد بیمار شدن یا مریض شدن صحبت کنیم.

And a very common phrase here is to get sick, to get sick.

و یک عبارت بسیار رایج در اینجا این است که بیمار شدن، بیمار شدن.

Now, touch wood, real wood,

حالا چوب را لمس کن، چوب واقعی،

I haven't been sick for a long time.

خیلی وقت است که مریض نشده ام.

And I can also say I haven't got sick for a long time.

و همچنین می توانم بگویم که مدت زیادی است که مریض نشده ام.

I haven't got sick.

من مریض نشده ام

Now, with all of these examples,

اکنون، با تمام این مثال‌ها،

when we use the present perfect,

وقتی از حال کامل استفاده می‌کنیم،

in American English you'll also hear gotten.

در انگلیسی آمریکایی نیز دریافت شده را خواهید شنید.

I haven't gotten sick for a long time.

خیلی وقته مریض نشدم

But in British English we just say

اما در انگلیسی بریتانیایی فقط می گوییم

I haven't got sick for a long time.

من مدت زیادی است که بیمار نشده ام.

Here are some more examples.

اینجا مثال های بیشتری است.

I've got a cold.

سرما خورده ام.

I have got a cold.

من سرما خورده ام

Now you might hear people say I caught a cold

حالا ممکن است بشنوید که مردم می گویند سرما

or I've caught a cold,

خوردم یا سرما خورده ام،

but this is a little bit more common.

اما این کمی شایع تر است.

I've got a cold.

سرما خورده ام.

She keeps getting sick.

او مدام مریض می شود.

She keeps getting sick.

او مدام مریض می شود.

And the next one, I've got a bit of a headache today.

و مورد بعدی، امروز کمی سردرد دارم.

I've got a bit of a headache today.

امروز کمی سردرد دارم

Now I've made various lessons on phrases that you can use

اکنون درس های مختلفی در مورد عباراتی ساخته ام که می توانید از آنها

to talk about getting sick,

برای صحبت در مورد بیمار شدن استفاده کنید

and also there's a conversational lesson on this topic too.

، همچنین یک درس مکالمه نیز در مورد این موضوع وجود دارد.

So go to the description to check those out.

بنابراین برای بررسی آن ها به توضیحات مراجعه کنید.

The third way we can use get is to obtain something

راه سومی که می توانیم از get استفاده کنیم این است که چیزی را به دست آوریم

or to bring something to someone.

یا چیزی را برای کسی بیاوریم.

Now my wife and I use this a lot at home.

الان من و همسرم خیلی در خانه از این کار استفاده می کنیم.

For example, could you get me a tea?

مثلا می توانید برای من چای بیاورید؟

Could you get me a tea?

ممکن است برای من چای بیاورید؟

Another way just to say this is, can you make me a tea?

یک راه دیگر برای گفتن این است، می توانید برای من چای درست کنید؟

So we use both in our house.

بنابراین ما از هر دو در خانه خود استفاده می کنیم.

Can you get me a tea?

میشه برام یه چای بیاری؟

Can you make me a tea?

میشه برام چایی درست کنی؟

Here are some more examples.

اینجا مثال های بیشتری است.

If you have time get me some bananas on your way home.

اگر وقت داری برای من در راه خانه موز بیاور.

Or in American English,

یا به انگلیسی آمریکایی،

if you have time get me some bananas on your way home.

اگر وقت دارید برای من موز بیاورید.

That is a first conditional sentence.

این اولین جمله شرطی است.

Get some breakfast and then we'll go.

یه صبحونه بخور بعد میریم

Get some breakfast and then we will go.

یه صبحونه بخور بعد میریم

Speaking of bananas, listen to this.

وقتی صحبت از موز شد، به این گوش دهید.

Time flies like an arrow but fruit flies like a banana.

زمان مانند یک تیر می گذرد اما میوه ها مانند یک موز پرواز می کنند.

Time flies like an arrow but fruit flies like a banana.

زمان مانند یک تیر می گذرد اما میوه ها مانند یک موز پرواز می کنند.

Now if that didn't make any sense to you,

حالا اگر این برای شما منطقی نبود،

you can respond by saying, I didn't quite get that.

می توانید با گفتن این جمله که من کاملاً متوجه نشدم، پاسخ دهید.

I didn't quite get that.

من کاملا متوجه نشدم

Now in this case it means I didn't quite understand that.

حالا در این مورد به این معنی است که من آن را کاملاً متوجه نشدم.

So we can use get to mean understand and also to hear.

بنابراین می توانیم از get به معنای فهمیدن و همچنین شنیدن استفاده کنیم.

Some more examples.

چند نمونه دیگر

I didn't get what you mean.

متوجه منظور شما نشدم

Could you explain that again?

ممکن است دوباره توضیح دهید؟

I didn't get what you mean.

متوجه منظور شما نشدم

And I didn't quite get that.

و من کاملا متوجه نشدم.

Could you speak up?

آیا می توانید صحبت کنید؟

I didn't quite get that.

من کاملا متوجه نشدم

Could you speak up?

آیا می توانید صحبت کنید؟

Now the next one is really useful,

حالا مورد بعدی واقعا مفید است

and we use it for things that change.

و ما از آن برای چیزهایی که تغییر می کنند استفاده می کنیم.

For example, it's getting dark.

مثلاً هوا تاریک می شود.

It's getting dark.

هوا داره تاریک میشه

Which means it's not fully dark now

یعنی الان کاملا تاریک

but it's changing from light to dark.

نیست اما از روشن به تاریکی تغییر می کند.

So it's getting dark.

بنابراین هوا تاریک می شود.

Another example is your tea's getting cold.

مثال دیگر این است که چای شما در حال سرد شدن است.

I would drink it now.

الان مینوشمش

Your tea's getting cold.

چایت داره سرد میشه

And talking about the weather,

و در مورد آب و هوا صحبت می کنیم،

it's getting hot out there.

آنجا گرم می شود.

It is getting hot out there.

اون بیرون داره گرم میشه

(gentle music)

(موسیقی ملایم)

Get down!

بیا پایین!

Now that could mean a few things.

حالا این می تواند به معنای چند چیز باشد.

And we use get in this way to talk about movement.

و ما از get in this برای صحبت در مورد حرکت استفاده می کنیم.

To get down, to move to the floor.

پایین آمدن، حرکت به روی زمین.

Here are some more examples of using get for movement.

در اینجا چند نمونه دیگر از استفاده از get برای حرکت آورده شده است.

Get your hands out of your pockets.

دست هایت را از جیب بیرون بیاور.

Get your hands out of your pockets.

دست هایت را از جیب بیرون بیاور.

And I stubbed my toe getting into bed.

و من انگشت پام را به تخت فشار دادم.

I stubbed my toe getting into bed.

انگشت پام رو کوبیدم و وارد تخت شدم.

Now talking about movement we can also use get

اکنون که در مورد حرکت صحبت می کنیم، می توانیم در

when it comes to cars and public transport.

مورد اتومبیل و حمل و نقل عمومی نیز از get استفاده کنیم.

Now this can be a little bit confusing,

اکنون این ممکن است کمی گیج کننده باشد،

but what I recommend you do is just, again,

اما کاری که من به شما توصیه می کنم این است که دوباره

learn the sentences

جملات را یاد بگیرید

so that you can internalize those structures.

تا بتوانید آن ساختارها را درونی کنید .

And I'll leave a link to the method that I recommend using

و اگر می‌خواهید این کار را انجام دهید، پیوندی به روشی می‌گذارم که توصیه می‌کنم از آن استفاده

if you want to do this.

کنید.

But let's just have a look at some examples now

اما اجازه دهید نگاهی به چند نمونه

in this category.

در این دسته داشته باشیم.

So, after you get on a train, you get off it.

بنابراین، پس از سوار شدن به قطار، از آن پیاده می شوید.

The first example is let's get off here.

مثال اول بیایید از اینجا پیاده شویم.

Let's get off here.

بیا اینجا پیاده شویم

Now you would use this when you're on a bus or a train.

حالا وقتی در اتوبوس یا قطار هستید از آن استفاده می کنید.

So you get off a bus or a train.

بنابراین از اتوبوس یا قطار پیاده می شوید.

But if I asked my wife, "Where do you want to get out?"

اما اگر از همسرم بپرسم کجا می خواهی بیرون بروی؟

if I'm dropping her downtown,

اگر من او را به مرکز شهر رها کنم،

this means we're in a car.

این بدان معنی است که ما در یک ماشین هستیم.

So you get out of a car, you get off a train or a bus.

بنابراین از ماشین پیاده می شوید، از قطار یا اتوبوس پیاده می شوید.

And if I say, "Quick, get in, it's raining outside.

و اگر بگویم، "سریع، وارد شوید، بیرون باران می‌بارد

"Quick, get in."

. سریع، وارد شوید."

Again, this is about a car, because you get in a car,

باز هم، این در مورد ماشین است، زیرا شما سوار ماشین

but you get on a train or a bus.

می شوید، اما سوار قطار یا اتوبوس می شوید.

So you can say, quick, get on the train,

بنابراین می توانید بگو، سریع، سوار قطار شو،

it's gonna leave soon.

به زودی می‌رود

Quick, get on the train.

، سریع، سوار قطار شو. وقتی

Speaking of traveling, when you arrive somewhere,

صحبت از سفر شد، وقتی به جایی می‌رسی،

you can say to get somewhere instead,

می‌توانی بگوییم به جایی برسی،

and this is actually more common than using the verb arrive.

و این در واقع از استفاده از فعل arrive رایج‌تر است.

So, for example, I could ask my wife,

بنابراین، برای مثال، می‌توانم از همسرم بپرسم،

"What time is David going to get here?"

"دیوید ساعت چند به اینجا می‌رسد؟"

What time is David going to get here?

دیوید ساعت چند به اینجا می‌رسد؟

Here are some more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد.

I hope my package gets here today.

امیدوارم بسته من امروز به اینجا برسد.

I hope my package gets here today.

امیدوارم بسته من به اینجا برسد. امروز اینجا

Come on, let's get going.

بیا، بیا بریم

We'll get there really late otherwise.

. ما خیلی دیر می رسیم وگرنه

Come on, let's get going.

بیا، بیا بریم. در

We'll get there really late otherwise.

غیر این صورت خیلی دیر می رسیم.

Now sometimes in my lessons I give quizzes.

حالا گاهی اوقات در درس هایم آزمون می دهم.

And if you want to take some quizzes here on YouTube,

و اگر می خواهید امتحان کنید. چند آزمون اینجا در یوتیوب،

then I'll leave a link to the playlist in the description.

سپس من یک پیوند به لیست پخش در توضیحات می

But I'll say at the end of the video,

گذارم. اما در پایان ویدیو می گویم،

"Let me know what you get in the quiz."

"به من اطلاع دهید که در مسابقه چه چیزی دریافت می کنید."

Let me know what you get.

به من اطلاع دهید که چه چیزی دریافت می کنید. .

So this means to achieve or to be given something.

پس این به معنای به دست آوردن یا دادن چیزی است.

Some more examples in this category.

چند نمونه دیگر در این دسته

I got my acceptance letter yesterday.

دیروز نامه پذیرشم را گرفتم.

I got my acceptance letter yesterday.

دیروز نامه پذیرشم را گرفتم.

And another one.

و یکی دیگر.

I got my hair cut yesterday, what do you think?

من دیروز موهایم را کوتاه کردم، نظر شما چیست؟

I got my hair cut yesterday, what do you think?

من دیروز موهایم را کوتاه کردم، نظر شما چیست؟

Let's move on to collocations with get now.

بیایید به همکاری با get now برویم.

Now if you don't know what a collocation is,

حالا اگر نمی‌دانید هم‌آهنگی چیست

it's simply two words, or two or more words,

، فقط دو کلمه یا دو یا چند کلمه هستند

that go together naturally.

که به طور طبیعی با هم ترکیب می‌شوند.

For example, you would say, I need to take a quick shower.

مثلاً می‌گویید، باید سریع دوش بگیرم.

I need to take a quick shower.

من باید سریع دوش بگیرم

Not, I need to take a fast shower.

نه، من باید سریع دوش بگیرم.

So it's more common to say a quick shower.

بنابراین گفتن دوش گرفتن سریع بیشتر رایج است.

And for English native speakers,

و برای افراد بومی انگلیسی،

this just sounds natural to us.

این برای ما طبیعی به نظر می رسد.

So I recommend learning collocations

بنابراین من توصیه می‌کنم که collocations را یاد

because you'll be able to speak in a more natural way.

بگیرید زیرا می‌توانید به روشی طبیعی‌تر صحبت کنید.

Now with that in mind,

اکنون با در نظر گرفتن این موضوع،

let's talk about some collocations with get,

بیایید در مورد برخی از اشتراک‌گذاری‌ها با get صحبت

and we're going to give you the most common ones.

کنیم و متداول‌ترین آنها را به شما معرفی می‌کنیم.

The first one is get married,

اولین مورد ازدواج است

and this just means to be joined in marriage.

و این فقط به معنای پیوستن به ازدواج است.

Now there is a difference between get married

حالا بین ازدواج کردن

and to be married.

و ازدواج کردن تفاوت وجود دارد.

Let's have a look at two examples.

بیایید به دو مثال نگاهی بیندازیم.

The first one is they got married last year.

اولین مورد این است که آنها سال گذشته ازدواج کردند.

They got married last year.

آنها سال گذشته ازدواج کردند.

And the second one is they're married.

و مورد دوم این است که آنها ازدواج کرده اند.

They are married.

آنها ازدواج کرده اند.

Now the first one talks about the act of getting married,

حالا اولی در مورد عمل ازدواج صحبت می کند

and the second one focuses on the situation.

و دومی روی موقعیت تمرکز می کند.

And here are some more examples with get married.

و در اینجا چند نمونه دیگر از ازدواج وجود دارد.

When are you going to get married?

کی قراره ازدواج کنی؟

It's not a nice question to ask.

پرسیدن سوال خوبی نیست.

When are you going to get married?

کی قراره ازدواج کنی؟

And the answer might be, we're getting married next year.

و پاسخ ممکن است این باشد که سال آینده ازدواج می کنیم.

We're getting married next year.

سال دیگه ازدواج میکنیم

Now that last example, we're getting married next year,

اکنون آخرین مثال، ما در سال آینده ازدواج می کنیم

is a great example of how to use the present continuous

، یک مثال عالی از نحوه استفاده از حال استمراری

for future actions.

برای اقدامات آینده است.

Now if you want to learn more about

حالا اگر می‌خواهید درباره

how to talk about the future, again,

نحوه صحبت کردن در مورد آینده بیشتر بدانید، دوباره،

just check out the description.

فقط به توضیحات نگاه کنید.

There'll be a link to the lesson for you.

پیوندی به درس برای شما وجود خواهد داشت.

The next one is get ready.

بعدی آماده باش

To get ready.

برای اماده شدن.

And this can mean two things.

و این می تواند به معنای دو چیز باشد.

Firstly, it can mean

اولاً، این می تواند

to put on all the clothes you need to have

به معنای پوشیدن تمام لباس هایی باشد که باید داشته باشید

and maybe do some makeup, if you wear makeup.

و شاید کمی آرایش کنید، اگر آرایش می کنید.

So it's to get ready to leave the house or to go somewhere.

بنابراین آماده شدن برای ترک خانه یا رفتن به جایی است.

For example, it takes her forever to get ready.

به عنوان مثال، آماده شدن او برای همیشه طول می کشد.

It takes her forever to get ready.

آماده شدن او برای همیشه طول می کشد.

Or, I'm getting ready, almost done.

یا، دارم آماده می شوم، تقریباً تمام شده است.

I'm getting ready, almost done.

دارم آماده میشم تقریبا تمومه

And it could also mean to prepare.

و همچنین می تواند به معنای آماده سازی باشد.

For example, if we are going to throw a party,

مثلاً اگر قرار است مهمانی

I can say, we need to get the house ready for this party.

بگیریم، می توانم بگویم باید خانه را برای این مهمانی آماده کنیم.

We need to prepare the house for the party.

باید خانه را برای مهمانی آماده کنیم.

Here's some more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر آورده شده است.

Can you get the presentation ready for tomorrow?

آیا می توانید ارائه را برای فردا آماده کنید؟

Can you get the presentation ready for tomorrow?

آیا می توانید ارائه را برای فردا آماده کنید؟

And get ready, this is going to be a tough exam.

و آماده باشید، این امتحان سختی خواهد بود.

God ready, this is going to be a tough exam.

خدایا آماده باش، این امتحان سختی خواهد بود.

The next one is to get home or to get in.

مورد بعدی رسیدن به خانه یا ورود به داخل است.

Now this just means to arrive at home.

حالا این فقط به معنای رسیدن به خانه است.

We learned before that we can use get to mean arrive.

ما قبلا یاد گرفتیم که می توانیم از get به معنای رسیدن استفاده کنیم.

So here are some examples with get home and to get in.

بنابراین در اینجا چند نمونه از بازگشت به خانه و ورود به خانه آورده شده است.

What time did you get in last night?

دیشب چه ساعتی وارد شدید؟

What time did you get in last night?

دیشب ساعت چند وارد شدی؟

Is he getting home tonight?

آیا او امشب به خانه می رسد؟

Is he getting home tonight?

آیا او امشب به خانه می رسد؟

The next collocation is this.

ترکیب بعدی این است.

Get some or any rest or sleep.

کمی استراحت کنید یا بخوابید.

Let's just look at an example.

بیایید فقط به یک مثال نگاه کنیم.

Let's get home and get some rest.

بریم خونه کمی استراحت کنیم

Let's get home and get some rest.

بریم خونه کمی استراحت کنیم

And this just means to have some rest.

و این فقط به معنای استراحت است.

And we use some and any a lot with this.

و ما در این مورد از برخی و هر کدام زیاد استفاده می کنیم.

I need to get some sleep.

من باید کمی بخوابم

I need to get some sleep.

من باید کمی بخوابم

Or, did you get any sleep last night?

یا دیشب خوابیدی؟

Did you get any sleep last night?

دیشب خوابیدی؟

Some more examples.

چند نمونه دیگر

I just need to get some sleep.

فقط باید کمی بخوابم

I just need to get some sleep.

فقط باید کمی بخوابم

And, do you think we'll get any rest next week?

و آیا فکر می کنید هفته آینده استراحت کنیم؟

Do you think we'll get any rest next week?

آیا فکر می کنید هفته آینده استراحت کنیم؟

The next one is get in trouble, to get into trouble.

مورد بعدی به دردسر افتادن، به دردسر افتادن است.

And here's an example.

و در اینجا یک مثال است.

He's always getting into trouble.

او همیشه به دردسر می افتد.

He's always getting into trouble.

او همیشه به دردسر می افتد.

And this just means that somebody is misbehaving,

و این فقط به این معنی است که کسی بدرفتاری می کند،

usually a child when we talk about this,

معمولاً یک کودک وقتی در مورد این موضوع صحبت می کنیم

and either the police or his or her parents or their teacher

، یا پلیس یا والدین او یا معلم آنها

is punishing that child or telling that child off.

آن کودک را تنبیه می کنند یا به آن کودک می گویند.

Here's some more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر آورده شده است.

He got into a lot of trouble as a kid, but he's good now.

از بچگی با مشکلات زیادی مواجه شد، اما الان خوب است.

He got into a lot of trouble as a kid, but he's good now.

از بچگی با مشکلات زیادی مواجه شد، اما الان خوب است.

What can we do to stop you from getting into trouble?

چه کنیم که شما دچار مشکل نشوید؟

What can we do to stop you from getting into trouble?

چه کنیم که شما دچار مشکل نشوید؟

Okay, now we are going to move on to idioms with get,

خوب، اکنون می خواهیم به اصطلاحات با get برویم،

and the first one is this.

و اولین مورد این است.

To get to the bottom of something.

تا به ته چیزی برسند.

To get to the bottom of something.

تا به ته چیزی برسند.

And this means to discover the truth about something,

و این به معنای کشف حقیقت در مورد چیزی است،

especially if the truth is difficult to find,

به ویژه اگر یافتن حقیقت دشوار است،

difficult to know.

شناخت آن دشوار است.

This is mainly used in formal situations.

این عمدتا در موقعیت های رسمی استفاده می شود.

So you'll hear detectives on crime TV shows say this.

بنابراین می شنوید که کارآگاهان در برنامه های تلویزیونی جنایی این را می گویند.

We need to get to the bottom of this.

ما باید به ته این موضوع برسیم.

Or another example is

یا مثال دیگر این است که

if there are a lot of things going missing at a school,

اگر چیزهای زیادی در مدرسه گم شده باشد

the principal or head teacher would say,

، مدیر یا معلم می گوید:

"We need to get to the bottom of this.

"ما باید به ته این موضوع برویم

"Who is taking all these things?

."

"Why are these things going missing?

"چرا این چیزها ناپدید می شوند؟

"We need to get to the bottom of this."

" "ما باید به ته این موضوع برسیم."

Here are some more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد

The police are trying to get to the bottom

. پلیس در تلاش است تا به ته

of who committed that crime.

آن دست یابد که چه کسی مرتکب آن جنایت شده است.

And let's get to to bottom of this as soon as possible.

و بیایید به این موضوع برسیم. در اسرع وقت. مورد

The next one is really common in everyday English,

بعدی واقعاً در زبان انگلیسی روزمره رایج است

and it's to get the hang of something,

و عبارت است از دستیابی به چیزی

which means to learn how to do something.

که به معنای یادگیری نحوه انجام کاری است.

For example, it didn't take me too long

برای مثال، مدت زیادی طول نکشید

to get the hang of driving

که من رانندگی را معطل کنم

on the right-hand side of the road.

. سمت راست جاده.

Or the wrong hand side.

یا سمت اشتباه.

Here are some more examples.

در اینجا چند نمونه دیگر وجود دارد

I just can't get the hang of it.

. من فقط نمی توانم آن را درک

I just can't get the hang of it.

کنم

And here's a longer example.

It might take you a little time

. ممکن است کمی طول بکشد

to get the hang of how to use get,

تا متوجه نحوه استفاده از get شوید،

but if you follow my methods you'll definitely get there.

اما اگر از روش‌های من پیروی کنید قطعاً به آن خواهید رسید.

And the last idiom is to get a kick out of something.

و آخرین اصطلاح این است

To get a kick out of something.

که یک ضربه از چیزی بگیرید.

And this just means to find something amusing,

و این فقط به این معنی است که چیز سرگرم کننده ای پیدا کنید،

to enjoy something,

از چیزی لذت ببرید،

usually at someone else's expense.

معمولاً به هزینه شخص دیگری.

For example, are you getting a kick out of me falling over?

Are you getting a kick out of me falling over?

یک لگد از من در حال سقوط؟

And I still get a kick out of Blackpool losing the final.

و من هنوز از شکست بلکپول در فینال یک ضربه می گیرم.

I still get a kick out of Blackpool losing the final.

من هنوز از شکست بلکپول در فینال یک ضربه اوت می گیرم .

Okay, so those are the various different ways

بسیار خوب، پس اینها راههای مختلفی هستند

that we can use get,

که ما می توانیم از get استفاده کنیم،

and I also gave you some collocations and some idioms.

و من هم چند ترکیب و چند اصطلاح به شما دادم.

Now, again, this is a power word in English

اکنون، دوباره، این یک کلمه قدرتمند در انگلیسی است

and you're going to hear it all the time,

و شما همیشه آن را می شنوید،

so it's important to understand how to use it

بنابراین مهم است که نحوه استفاده از آن را

and then also learn the sentences

بدانید و سپس جملات را یاد بگیرید

so that you'll be able to give great sentences

تا بتوانید جملات عالی را

using the word get,

با استفاده از آن بیان کنید. کلمه get،

and you'll be able to do this

و شما قادر خواهید بود این کار را

without thinking about the grammar rules

بدون فکر کردن به قوانین دستور زبان

and how to use it specifically.

و نحوه استفاده خاص از آن انجام دهید.

So get the repetition that you need

بنابراین تکراری را که

in order to reach that stage.

برای رسیدن به آن مرحله نیاز دارید، دریافت کنید.

And if you want to learn about the method to do this

و اگر می خواهید در مورد روش انجام این کار

and to get some premium resources,

و به دست آوردن برخی منابع برتر بیاموزید،

then take a look at the To Fluency program.

به برنامه To Fluency نگاهی بیندازید.

I'll leave a link in the description

من یک پیوند در توضیحات

and also a little card on your screen that you can click.

و همچنین یک کارت کوچک روی صفحه شما می گذارم که می توانید روی آن کلیک کنید.

Now if you have found this lesson useful,

حالا اگر این درس برای شما مفید بود،

then please like and share it with your friends.

لطفاً آن را لایک کنید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید.

And if you're new here,

و اگر اینجا تازه کار هستید،

subscribe and turn on that notification bell.

مشترک شوید و زنگ اعلان را روشن کنید.

Okay, thank you again for watching,

بسیار خوب، باز هم از تماشای شما متشکرم،

and I'll speak to you soon, bye bye.

و من به زودی با شما صحبت خواهم کرد، خداحافظ.

(bright music)

(موسیقی روشن)