5 Quick and Easy Phrases for Fluent English

Vanessa: Hi, I'm Vanessa from SpeakEnglishWithVanessa.com.

ونسا: سلام، من ونسا هستم از SpeakEnglishWithVanessa.com.

Are you ready to sound more fluent in English?

آیا آماده اید که به زبان انگلیسی مسلط تر به نظر برسید؟

Let's talk about it.

بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Today you are going to learn five quick and easy phrases that are kind of like a shortcut

امروز می خواهید پنج عبارت سریع و آسان را یاد بگیرید که به نوعی مانند میانبری

to sounding fluid.

برای شنیدن صدای روان هستند.

When you use these expressions, other English speakers will feel very comfortable, it will

وقتی از این عبارات استفاده می کنید، سایر انگلیسی زبانان احساس راحتی می کنند،

seem very natural, and they are quick and easy ways to level up your English.

بسیار طبیعی به نظر می رسد، و آنها راه های سریع و آسانی برای بالا بردن سطح زبان انگلیسی شما هستند.

To help you with this lesson, I have created a free PDF download with all of these five

برای کمک به شما در این درس، من یک دانلود PDF رایگان با تمام این پنج

expressions, a lot of sample sentences, a lot of ideas and tips for using them, so make

عبارت، تعداد زیادی جملات نمونه، بسیاری از ایده ها و نکات برای استفاده از آنها ایجاد کرده ام، پس

sure you check out the free PDF.

حتما PDF رایگان را بررسی کنید.

You can download it by clicking on the link in the description below this video.

با کلیک بر روی لینک در توضیحات زیر این ویدئو می توانید آن را دانلود کنید .

This is my gift to you.

این هدیه من به شماست

I hope you enjoy the PDF worksheets.

امیدوارم از کاربرگ های PDF لذت ببرید.

Yes, you can do it.

بله، شما می توانید آن را انجام دهید.

All right.

خیلی خوب.

Let's get started with the first expression.

بیایید با عبارت اول شروع کنیم.

That is a quick and easy way to sound fluent phrase.

این یک راه سریع و آسان برای به نظر رساندن عبارت روان است .

Number one is gotcha.

شماره یک گوچا است.

Gotcha can be used in two different ways.

Gotcha را می توان به دو روش مختلف استفاده کرد.

Let's start with the first one.

بیایید با اولی شروع کنیم.

The first one is just to show that you understand.

اولین مورد فقط برای این است که نشان دهید درک می کنید.

For example, if your friend went on a date and that date was terrible, everything went

به عنوان مثال، اگر دوست شما به قرار ملاقات رفت و آن قرار وحشتناک بود، همه

wrong and your friend says, "You know what?

چیز خراب شد و دوست شما می‌گوید: "می‌دانی چیست؟

I don't think I'm going to go on a second date with him."

فکر نمی‌کنم قرار دومی با او بروم."

You might say, "Gotcha."

ممکن است بگویید "گوچا".

And that simply means, "I understand.

و این به سادگی به این معنی است که "من می فهمم.

We are connecting on a deep level because I understand what you mean.

ما در سطح عمیقی با هم ارتباط برقرار می کنیم زیرا منظور شما را می فهمم.

I wouldn't want to go on a second day with him either.

من هم نمی خواهم روز دومی با او بروم.

Gotcha."

گوچا."

The second way to use Gotcha is to surprise someone usually with some kind of trick.

راه دوم برای استفاده از Gotcha این است که معمولاً با نوعی ترفند شخصی را غافلگیر کنید.

So let me give you a quick example.

بنابراین اجازه دهید یک مثال سریع برای شما بزنم.

On my husband's birthday in the morning, we said, "Happy birthday, it's your birthday."

صبح روز تولد شوهرم گفتیم تولدت مبارک، تولدت است.

And then I said, "Oh no, I forgot to buy you a present."

و بعد گفتم: "اوه نه، یادم رفت برایت هدیه بخرم."

And he said, "I guess it's okay.

و او گفت: "حدس می زنم اشکالی ندارد.

Everyone forgets sometimes."

همه گاهی فراموش می کنند."

And then I said, "Gotcha, here's your present."

و بعد گفتم: "گوچا، اینجا هدیه توست."

So I tricked him.

بنابراین من او را فریب دادم.

This is a very light and silly way.

این یک راه بسیار سبک و احمقانه است.

It's not a serious situation.

وضعیت جدی نیست

But I said, "Gotcha, I tricked you."

اما من گفتم: "گوچا، من تو را فریب دادم."

He believed that I didn't get him a present so I can use this fun expression and say,

او معتقد بود که من برای او هدیه ای نگرفتم تا بتوانم از این تعبیر جالب استفاده کنم و بگویم

"Gotcha."

"گوچا".

Quick and easy phrase number two is never mind.

عبارت سریع و آسان شماره دو اصلا مهم نیست.

Never mind.

بیخیال.

This often means, forget about it or it doesn't matter, and usually we use this when something

این اغلب به این معنی است که آن را فراموش کنید یا مهم نیست، و معمولاً زمانی از آن استفاده می‌کنیم که

is too long or complicated to explain, or we just don't want to talk about it anymore.

چیزی بیش از حد طولانی یا پیچیده برای توضیح دادن باشد، یا دیگر نمی‌خواهیم در مورد آن صحبت کنیم.

Let me give you two examples.

اجازه بدهید دو مثال برایتان بزنم.

My mom and I were at a cafe looking at a chocolate cake and a chocolate chip cookie.

من و مادرم در یک کافه بودیم و به یک کیک شکلاتی و یک کلوچه شکلاتی نگاه می کردیم.

I said, "Hmm, which one should we get?

گفتم: "هوم، کدوم رو بگیریم؟

Chocolate cake.

کیک شکلاتی.

That looks so good.

به نظر خیلی خوبه.

Oh, that chocolate chip cookie, that also looks good."

اوه، اون بیسکویت چیپسی شکلاتی، اون هم خوبه."

And I said, "Never mind, let's get both."

و من گفتم: "مهم نیست، بیایید هر دو را بگیریم."

So here I didn't want to go into a long explanation.

بنابراین در اینجا نمی خواستم به توضیح طولانی بپردازم.

Which one should we get?

کدام را بگیریم؟

Let's talk about the pros and cons.

بیایید در مورد جوانب مثبت و منفی صحبت کنیم.

Never mind.

بیخیال.

Let's just get both of them.

بیایید هر دوی آنها را بگیریم.

Or have you ever been in this situation where someone asks you for directions?

یا تا به حال در این موقعیت قرار گرفته اید که کسی از شما راهنمایی بخواهد؟

So the other day my friend asked me, "Hey, where's the nearest grocery store?"

بنابراین یک روز دیگر دوستم از من پرسید: "هی، نزدیکترین خواربارفروشی کجاست؟"

And I tried to explain to her and I said, "Never mind, just use Google Maps.

و من سعی کردم به او توضیح دهم و گفتم: "مهم نیست، فقط از Google Maps استفاده کنید

It's a lot easier."

. خیلی راحت تر است."

So I didn't want to explain to her how to get to the grocery store.

بنابراین من نمی خواستم برای او توضیح دهم که چگونه به فروشگاه مواد غذایی برود.

It would be much easier and much more simple to just look at Google Maps.

نگاه کردن به Google Maps بسیار ساده تر و ساده تر خواهد بود .

So I said, "Never mind, don't listen to my explanation.

بنابراین من گفتم، "هرگز، به توضیحات من گوش نده.

No, it's too confusing.

نه، خیلی گیج کننده است.

It doesn't matter.

مهم

Forget about it.

نیست. فراموشش کن.

Forget what I said.

آنچه را که گفتم فراموش کن.

Just look at Google Maps.

فقط به نقشه های گوگل نگاه کن. مهم

Never mind."

نیست."

Quick and easy phrase to sound more fluent number three is gotta go or gotta run.

عبارت سریع و آسان برای به نظر رسیدن روان تر شماره سه عبارت است از باید برود یا باید اجرا کنید.

Let's talk about the full expression first.

بیایید ابتدا در مورد بیان کامل صحبت کنیم.

The full grammatical expression is I have got to go.

عبارت گرامری کامل این است که باید بروم.

I have got to run.

من باید بدوم

But we don't really use it like that.

اما ما واقعاً از آن چنین استفاده نمی کنیم.

This just means I need to leave, but we often reduce this to I've gotta go.

این فقط به این معنی است که باید بروم، اما ما اغلب این را به من باید بروم کاهش می دهیم.

So we make a contraction with I have, I've, I've gotta go, or I've gotta run, but sometimes

بنابراین با I have, I've, I've Gotta Go, or I've Gotta Run انقباض می کنیم، اما گاهی اوقات

we cut out the verb have completely and just say I gotta go, I gotta run.

فعل have را به طور کامل حذف می کنیم و فقط می گوییم I gotta go, I haveta run.

And a quick little pronunciation tip is that in American English, a T that is surrounded

و یک نکته کوچک تلفظ سریع این است که در انگلیسی آمریکایی، T که

by vowels often changes to a D sound.

با حروف صدادار احاطه شده است، اغلب به صدای D تغییر می کند.

So listen carefully when I say that phrase.

پس وقتی این عبارت را می گویم با دقت گوش کنید.

If I say, "It's already six o'clock.

اگر بگویم "ساعت شش است

I gotta run."

. باید بدوم."

Gotta run.

باید برم.

It's exactly like a D sound.

دقیقا شبیه صدای D است.

So if you want to up your American accent, you can include this pronunciation when you

بنابراین اگر می‌خواهید لهجه آمریکایی خود را تقویت کنید، می‌توانید هنگام صحبت کردن، این تلفظ را وارد کنید

speak.

.

I gotta go, I gotta run.

من باید بروم، باید بدوم

It doesn't mean that you're going to exercise and run.

این بدان معنا نیست که شما قرار است ورزش کنید و بدوید.

It just means I need to leave probably quickly.

این فقط به این معنی است که احتمالاً باید سریع بروم.

I gotta go.

من باید برم.

I gotta run.

من باید بدوم

Quick and easy fluent phrase number four is no worries, no problem.

عبارت سریع و روان شماره چهار بدون هیچ گونه نگرانی و مشکلی است.

This is kind of like a two for one deal.

این یک نوع معامله دو در برابر یک است.

Two phrases in one.

دو عبارت در یک.

So this is just another informal way to say you're welcome.

بنابراین این فقط یک راه غیر رسمی دیگر برای گفتن اینکه خوش آمدید است.

But we often use this in light situations.

اما ما اغلب از این در شرایط سبک استفاده می کنیم.

So for example, if you've helped someone at work, maybe you proof-read an email that they

بنابراین، برای مثال، اگر به شخصی در محل کار کمک کرده باشید ، شاید ایمیلی

were going to send, or you looked over their project, they might say, "Thanks so much for

را که می‌خواهد ارسال کند، بخوانید، یا پروژه او را بررسی کرده باشید، ممکن است بگویند: «از اینکه

helping me get my project done."

به من کمک کردید پروژه‌ام را انجام دهم بسیار متشکرم. "

And you say, "No worries.

و شما می گویید "نگران نیست.

It's my pleasure.

این لذت من است.

No worries.

بدون نگرانی.

It's my pleasure."

این لذت من است."

Or if it was pouring down rain and you gave someone your umbrella for the afternoon, they

یا اگر باران می بارید و چتر خود را برای بعدازظهر به کسی دادید، آنها

could say, "Thanks so much for letting me borrow your umbrella."

می توانستند بگویند: "خیلی ممنون که به من اجازه دادی چترت را قرض بگیرم."

You can use this great phrase.

می توانید از این عبارت عالی استفاده کنید.

"No problem.

"مشکلی

No problem."

نیست. مشکلی نیست."

Or, "No worries.

یا "بدون نگرانی.

No worries."

بدون نگرانی."

Excellent way to level up your fluency in English.

راهی عالی برای بالا بردن سطح تسلط خود به زبان انگلیسی.

Quick and easy fluent phrase number five is for real.

عبارت سریع و روان شماره پنج واقعی است.

For real?

واقعا - جدا؟

So this phrase can be used in a positive or a negative way, depending on your tone of

بنابراین این عبارت بسته به لحن صدای شما می تواند به صورت مثبت یا منفی استفاده شود

voice.

.

So let me give you some examples.

پس اجازه دهید چند نمونه برایتان بیاورم.

Take a look at this sentence.

به این جمله دقت کنید.

When the sales associate told me that the computer costs $4,000, I said, "For real?"

وقتی کارمند فروش به من گفت که کامپیوتر 4000 دلار قیمت دارد، گفتم: "واقعی؟"

Can you tell by my face and by my tone of voice, I'm shocked, surprised, and maybe I

آیا می توانید از روی چهره و لحن صدایم تشخیص دهید ، من شوکه شده ام، شگفت زده شده ام، و شاید می

want to verify, "Really?

خواهم تأیید کنم، "واقعا؟

Is it really $4,000?

آیا واقعاً 4000 دلار است؟

That's really expensive."

این واقعاً گران است."

I'm not asking them to actually give me an answer because the price is right there.

من از آنها نمی خواهم که واقعاً به من پاسخ دهند زیرا قیمت آن درست است.

It's a fact, it's $4,000.

این یک واقعیت است، 4000 دلار است.

But I'm showing my surprise by saying, "For real?

اما من تعجب خود را با گفتن " واقعی

That's really expensive.

؟ واقعاً گران است

For real?"

. واقعی؟" نشان می‌دهم.

So we call this a rhetorical question.

بنابراین ما این را یک سوال بلاغی می نامیم.

It means when you ask a question, but you don't expect a response.

یعنی وقتی سوالی می‌پرسید، اما انتظار پاسخ ندارید.

It's just kind of a figure of speech.

این فقط نوعی شکل گفتار است.

So if somebody says, "Yeah, that computer's $4,000," you might say, "What?

بنابراین اگر کسی بگوید: "بله، آن کامپیوتر 4000 دلار است"، ممکن است بگویید "چی

For real?"

؟ واقعا؟"

But we can use this in a positive way too.

اما ما می‌توانیم از این به روشی مثبت نیز استفاده کنیم.

So let's imagine that I looked at the computer, it's $4,000, way too expensive.

بنابراین بیایید تصور کنیم که من به کامپیوتر نگاه کردم، 4000 دلار است، بسیار گران است.

I go to the next store, and at the next store, the sales associate says, "Yeah, this computer

من به فروشگاه بعدی می روم و در فروشگاه بعدی ، کارمند فروش می گوید: "آره، این کامپیوتر

$400."

400 دلار است."

I might say, "For real?

من ممکن است بگویم، "واقعا؟

That's a great deal."

این یک معامله عالی است."

Can you tell hell in the tone of my voice that it's something positive?

آیا می توانی با لحن صدای من به جهنم بگویی که این چیز مثبتی است؟

I am responding with positive surprise.

من با تعجب مثبت پاسخ می دهم.

$4,000.

4000 دلار

Nope.

جواب منفی.

$400, what a deal.

400 دلار، چه معامله ای.

We might even call it a steal.

حتی ممکن است آن را دزدی بنامیم.

What a steal.

چه دزدی

So you can use for real in this type of positive surprise as well.

بنابراین می توانید در این نوع سورپرایز مثبت نیز به طور واقعی استفاده کنید.

If your friend tells you some positive news like, "I'm going to have a baby," you might

اگر دوستتان به شما خبرهای مثبتی مانند "من بچه دار می شوم" به شما

say, "For real?"

بگوید، ممکن است بگویید "واقعا؟"

You're not asking them, "Wait, are you lying to me?"

شما از آنها نپرسید: "صبر کنید، آیا به من دروغ می گویید؟"

No, this is a rhetorical question.

نه، این یک سوال بلاغی است.

You're not asking for a response.

شما برای پاسخ نمی خواهید.

You're simply showing surprise or shock, but in that positive way.

شما به سادگی تعجب یا شوک نشان می دهید، اما به روشی مثبت.

I know I said that we're going to be studying five quick and easy expressions, but I couldn't

می دانم که گفتم قرار است پنج عبارت سریع و آسان را مطالعه کنیم، اما

help myself.

نتوانستم جلوی خودم را بگیرم.

I want to give you a bonus expression.

من می خواهم به شما یک عبارت جایزه بدهم.

So our bonus quick and easy fluent phrase is what's that.

بنابراین عبارت سریع و آسان جایزه ما این است که چیست.

What's that?

آن چیست؟

This is a nice informal way to ask, "I didn't understand what you said.

این یک روش غیررسمی خوب برای پرسیدن است، "من متوجه نشدم چه گفتید. می

Can you repeat that please?"

توانید آن را تکرار کنید لطفا؟"

But it's very quick.

ولی خیلی سریعه

You can just say, "What's that?

شما فقط می توانید بگویید "این چیست؟

What's that?"

آن چیست؟"

Let me give you an example and then we'll talk about some pronunciations so that you

بگذارید یک مثال برای شما بزنم و سپس در مورد برخی تلفظ ها صحبت می

don't mix it up with another phrase that is almost exactly the same.

کنیم تا آن را با عبارت دیگری که تقریباً دقیقاً مشابه است مخلوط نکنید.

So if I'm talking with one of my students and I just don't understand what the students

بنابراین اگر من با یکی از دانش آموزانم صحبت می کنم و متوجه نمی شوم که دانش آموزان چه

said, maybe their pronunciation was incorrect or maybe they were talking too quickly, or

گفته اند، شاید تلفظ آنها نادرست بوده است یا شاید آنها خیلی سریع صحبت می کنند، یا

maybe there was some noise, I might say.

شاید صدایی وجود دارد، می توانم بگویم.

"What's that?

"این چیه؟

What's that?"

اون چیه؟"

It's just a way to ask, "Hey, can you repeat that thing you said, because I didn't understand

این فقط راهی است برای پرسیدن، "هی، می توانی آن چیزی را که گفتی تکرار کنی، زیرا من آن را متوجه

it.'

نشدم."

There was some noise or maybe your pronunciation, I'm not sure what happened, but you can just

صدایی شنیده می شود یا شاید تلفظ شما، مطمئن نیستم چه اتفاقی افتاده است، اما شما فقط می توانید

say, "What's that?

بگویید: «این چیه؟

What's that?"

اون چیه؟"

Notice how I'm emphasizing both words.

توجه کنید که چطور روی هر دو کلمه تاکید میکنم.

What's that?

اون چیه؟

What's that?

What's that?

Because if you go into...

Let's say you go into a bakery and...

I'm thinking about chocolate right now, I guess.

حدس می‌زنم

Let's say you go into a bakery and you see a dessert that you really want, but for some

، فرض کنید به یک نانوایی می‌روید و دسری را می‌بینید که واقعاً می‌خواهید، اما به دلایلی روی دسری که می‌خواهید

reason the one that you want doesn't have a label on it.

برچسبی روی آن وجود ندارد.

So you might ask the person who works in the bakery, "What's that?

بنابراین ممکن است از شخصی که در نانوایی کار می‌کند بپرسید : "آن چیست؟

What's that?"

این چیست؟"

You're simply asking.

شما به سادگی می پرسید.

What's the name of that thing.

اسم آن چیز

This is different than I don't understand.

چیست. این با من تفاوت دارد.

Do you want to hear that pronunciation difference?

What's that?

What's that?

You're emphasizing that, because you're pointing to that dessert and in this way you're using

شما به آن دسر اشاره می‌کنید و به این ترتیب از

it in the very normal way.

آن به‌طور معمولی استفاده می‌کنید.

What's that?

آن چیست؟

What's that thing?

آن چیز چیست؟

But if you want to use this phrase to say, "I didn't hear what you said, please repeat,"

اما اگر می‌خواهید از این عبارت برای گفتن این جمله استفاده کنید: "من چیزی که گفتی نشنیدم، لطفا تکرار کن

you need to emphasize both words.

" باید بر هر دو کلمه تأکید کنی.

Listen when I say it.

وقتی می گویم گوش کن. آن

What's that?

چیست؟

What's that?

آن چیست؟ آن چیست؟

What's that?

They both have equal emphasis.

هر دو تأکید یکسانی

What's that?

What's that?

You can often use this if there's a bad connection.

دارند.

Maybe you're having a phone conversation or a Zoom call or something like this, and the

در حال انجام یک مکالمه تلفنی یا تماس زوم یا چیزی شبیه به این، و

connection starts to cut out a little bit, you might say, "What's that, I didn't hear

اتصال کمی قطع می‌شود ، ممکن است بگویید، «این چیه، من

what you said.

چیزی که گفتی نشنیدم.

What's that?

آن چیست؟

What did you say?

چی گفتی؟

What's that?"

این چیست؟

It's a great thing to use in those types of situations where you can't understand, but

" استفاده از آن در موقعیت هایی که نمی توانید درک کنید بسیار خوب است، اما

maybe there's just a technical problem.

شاید فقط یک مشکل فنی وجود داشته باشد. بسیار

All right.

خوب.

I know that I had just had one bonus expression, but I decided to add 50 more quick and...

می دانم که من فقط یک عبارت اضافی داشتم، اما تصمیم گرفتم 50 مورد اضافه کنم. سریع تر و...

Gotcha.

گوچا.

Not really.

نه واقعاً.

I was just joking.

من فقط شوخی کردم.

Well, I gotta run.

خب، باید بدوم

We've got to finish this lesson and it's time for me to move on with my day.

. باید این درس را تمام کنیم و وقت آن است که روزم را ادامه دهم.

But before we go, I have a question for you.

اما قبل از رفتن، من یک سوال برای شماست.

Tell me in the comments, what would you say if your boss told you, "I need you to work

در نظرات به من بگویید، اگر رئیستان به شما بگوید، "من باید

late this weekend?"

این آخر هفته تا دیر وقت کار کنید؟" از

Which one of these phrases would you use?

کدام یک از این عبارات استفاده می کنید، چه می گویید؟

There's a couple options.

You can use a couple of these phrases in this situation.

شما می توانید از یک زوج استفاده کنید. از این عبارات در این شرایط.

What would you tell your boss in this situation?

در این شرایط به رئیس خود چه می گویید؟

I need you to work late this weekend.

من باید این آخر هفته تا دیر وقت کار

Well thank you so much for learning English with me.

کنید.خب خیلی ممنون که با من انگلیسی یاد گرفتید .

Don't forget to download the free PDF so that you can learn all of these five quick and

فراموش نکنید PDF رایگان را دانلود کنید تا بتوانید همه این پنج عبارت سریع و

easy phrases to sound more fluent plus the bonus expression, and at the bottom of the

آسان را بیاموزید تا روان تر به نظر بیایید به علاوه عبارت پاداش، و در پایین

free worksheet, you can answer Vanessa's challenge question.

کاربرگ رایگان، می توانید پاسخ دهید سوال چالشی ونسا

You'll have a chance to use what you've learned.

شما فرصتی خواهید داشت که از آموخته های خود استفاده کنید.

So thank you so much.

بنابراین از شما بسیار متشکرم.

And I'll see you again next Friday for a new lesson here on my YouTube channel.

و من دوباره جمعه آینده شما را برای یک درس جدید در کانال YouTube من می بینم.

Bye.

خدا حافظ.

The next step is to download the free PDF worksheet for this lesson.

مرحله بعدی دانلود کاربرگ PDF رایگان این درس است.

With this free PDF, you will master today's lesson and never forget what you have learned.

با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط خواهید داشت و هرگز آموخته های خود را فراموش نمی کنید.

You can be a confident English speaker.

شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel for a free English lesson every Friday.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال یوتیوب من مشترک شوید.

Bye.

خدا حافظ.