45 Minute English Lesson: Vocabulary, Grammar, Pronunciation

Vanessa: Hi. I'm Vanessa  

ونسا: سلام. من ونسا هستم

from SpeakEnglishWithVanessa.com. Are you  ready to learn a lot of English? Let's do it.  

از SpeakEnglishWithVanessa.com. آیا برای یادگیری زبان انگلیسی بسیار آماده هستید؟ بیایید آن را انجام دهیم.

Over the past couple months, I've been creating  some 30-second to one-minute short English lessons  

در طول چند ماه گذشته، من درس‌های کوتاه انگلیسی 30 ثانیه‌ای تا یک دقیقه‌ای را

for my social media channel in China. If you're  in China, you can click on this code over here  

برای کانال رسانه‌های اجتماعی خود در چین ایجاد کرده‌ام. اگر در چین هستید، می‌توانید روی این کد در اینجا کلیک کنید

to follow me. But for those of you on YouTube,  maybe you can't visit this social media in China,  

تا من را دنبال کنید. اما برای کسانی از شما که در YouTube هستند، شاید نتوانید از این رسانه اجتماعی در چین بازدید کنید،

so I want to give it to you here on YouTube.  You're going to see a lot of 30-second to  

بنابراین می‌خواهم آن را در اینجا در YouTube در اختیار شما قرار دهم. در این درس 45 دقیقه‌ای، درس‌های انگلیسی 30 ثانیه‌ای تا یک دقیقه‌ای زیادی را خواهید دید

one-minute English lessons pushed together in  this 45-minute lesson. I hope that you will  

. امیدوارم که

improve your vocabulary, grammar, pronunciation,  cultural concepts, and you will gain a passion  

واژگان، گرامر، تلفظ، مفاهیم فرهنگی خود را بهبود بخشید

and excitement for English. These are all real  daily concepts in English. Generally, they are for  

و برای انگلیسی اشتیاق و هیجان به دست آورید. اینها همه مفاهیم روزانه واقعی به زبان انگلیسی هستند. به طور کلی، آن‌ها برای

beginner or low intermediate English learners, but  anyone can benefit. So I hope that you will enjoy  

زبان‌آموزان مبتدی یا متوسط ​​انگلیسی هستند، اما هر کسی می‌تواند از آن بهره‌مند شود. بنابراین امیدوارم که از آنها لذت ببرید

them. Are you ready? Let's get started. Peekaboo.  

. اماده ای؟ بیا شروع کنیم. پیکابو.

Peekaboo. Peekaboo. His favorite game is,  peekaboo, peekaboo. He also loves a swing,  

پیکابو. پیکابو. بازی مورد علاقه او، peekaboo، peekaboo است. او همچنین عاشق تاب

a walker, and some baby toys. But his  favorite game is just with mommy. Peekaboo.  

، واکر و چند اسباب بازی کودک است. اما بازی مورد علاقه او فقط با مامان است. پیکابو.

Do you have a baby? You need to take  care of your baby. To take care of  

بچه داری؟ شما باید از کودک خود مراقبت کنید. مراقبت از

means you need to feed them, you need to help them  sleep, you need to change their diaper, you need  

یعنی باید به آنها غذا بدهید، باید به آنها کمک کنید بخوابند، باید پوشک آنها را عوض کنید،

to do everything for your baby. I need to change  my baby's diaper. Diaper. He is on a changing pad.  

باید   همه چیز را برای کودک خود انجام دهید. باید پوشک بچه ام را عوض کنم. پوشک. او روی یک پد تعویض است.

A changing pad. I have some wet wipe or  just wipes. Yes. And I have some disposable  

یک پد تعویض. من مقداری دستمال مرطوب یا فقط دستمال مرطوب دارم. آره. و من تعدادی پوشک یکبار مصرف دارم

diapers. Disposable diapers. Maybe you use cloth  diapers. Cloth diapers. To sleep like a baby. To  

. پوشک های مصرف شده. شاید از پوشک‌های پارچه‌ای استفاده می‌کنید . پوشک پارچه ای. مثل بچه خوابیدن

sleep like a baby is an idiom that means you  sleep very well. I want to sleep like a baby.  

مثل بچه خوابیدن اصطلاحی است که به این معنی است که خیلی خوب می خوابید. میخوام مثل بچه بخوابم

Do you sleep like a baby? I hope so. Do  you sleep like a baby? Yes, you're a baby. 

مثل بچه می خوابی؟ امیدوارم. آیا مثل یک نوزاد می خوابید؟ بله، شما یک کودک هستید.

Oh, he's so cute. How can you compliment a  baby? You can say, "Look at all of his hair.  

اوه، او خیلی ناز است. چگونه می توانید از یک کودک تعریف کنید ؟ می توانید بگویید: "به همه موهایش

Look at all of his hair. How cute. How cute.  How precious. How precious. He looks like you.  

نگاه کن.   به همه موهایش نگاه کن. چقدر ناز. چقدر ناز. چقدر با ارزش

He looks like you." When my baby is hungry, he  nurses, nurses, or he breastfeeds. He breastfeeds.  

. وقتی کودک من گرسنه است، شیر می‌دهد، شیر می‌دهد یا شیر می‌دهد. او شیر می دهد.

This means I give him mine milk. But some babies  drink formula in a bottle. A bottle. But now,  

یعنی من شیرم را به او می دهم. اما برخی از نوزادان شیر خشک را در بطری می‌نوشند. یک بطری. اما حالا،

he's a little bit older, so he also eats solid  food. Solid food is regular food. What are you  

او کمی بزرگتر شده است، بنابراین غذای جامد نیز می خورد . غذای جامد غذای معمولی است. داری چی

eating, Freddy? Some bread. Yum. When my baby,  Freddy, is ready for bed, he needs to sleep in the  

میخوری، فردی؟ مقداری نان. یام وقتی کودک من، فردی، برای خواب آماده است، باید در

crib. The crib is a bed for a baby. Some babies  sleep with a pacifier, but Freddy doesn't like it.  

گهواره بخوابد. گهواره تختی برای نوزاد است. برخی از نوزادان با پستانک می‌خوابند، اما فردی آن را دوست ندارد.

When he's a little bit older, he can sleep with a  blanket. Do you want to sleep with the blankets? 

وقتی کمی بزرگتر شد، می تواند با یک پتو بخوابد. آیا می خواهید با پتو بخوابید؟

It's cold. Do you know these winter clothes  in English? A long-sleeved shirt, a sweater,  

سرده. آیا این لباس‌های زمستانی به انگلیسی را می‌شناسید؟ یک پیراهن آستین بلند، یک ژاکت،

a sweatshirt, or a hoodie, a jacket, a coat, or  a winter coat with a hood, a hat or a beanie,  

یک گرمکن، یا یک هودی، یک ژاکت، یک کت، یا یک کت زمستانی با کلاه، کلاه یا

a scarf, gloves, mittens, and winter boots.  Are you wearing a long-sleeved shirt today?  

یک روسری، دستکش، دستکش، و چکمه‌های زمستانی. آیا امروز پیراهن آستین بلند می پوشید؟

Where do you put your clothes? I hang up my  clothes in the closet. The closet. The closet is  

لباساتو کجا میذاری؟ لباس‌هایم را در کمد آویزان می‌کنم. کمد. کمد

a little room in my house. Or maybe you hang  up your clothes in a wardrobe. A wardrobe.  

اتاق کوچکی در خانه من است. یا شاید لباس‌هایتان را در کمد آویزان کنید. کمد لباس.

A wardrobe is a separate piece of  furniture. I hang up my clothes on a hanger.  

کمد لباس یک مبلمان جداگانه است . لباس هایم را روی چوب لباسی آویزان می کنم.

A hanger. Do you hang up your clothes on a  hanger? Do you know these clothes in English?  

یک چوب لباسی. آیا لباس‌هایتان را روی چوب لباسی آویزان می‌کنید؟ آیا این لباس ها را به زبان انگلیسی می شناسید؟

A shirt, a t-shirt, a button-up shirt  with a tie, a tank top, a skirt, a dress,  

یک پیراهن، یک تی شرت، یک پیراهن دکمه دار  با کراوات، یک تاپ، یک دامن، یک لباس،

shorts, shorts, not short, shorts, pants,  pants, not pant, pants, a sock, a sock,  

شورت، شورت، نه کوتاه، شورت، شلوار، شلوار، شلوار، شلوار، جوراب، جوراب ،

socks. Are you wearing socks today? I sleep in a bed. A bed. My head is on my pillow.  

جوراب. امروز جوراب پوشیده ای؟ روی تخت میخوابم تختخواب. سرم روی بالش است.

My pillow has a pillow case. On my bed,  there is a fitted sheet, a flat sheet, and  

بالش من یک جا بالش دارد. روی تخت من ، یک ملحفه نصب شده، یک ملحفه تخت، و

a comforter. My bed has a mattress and a box  spring. These are on the bed frame. Some beds  

یک تخت خواب وجود دارد. تخت من یک تشک و فنر جعبه دارد . اینها روی چارچوب تخت هستند. برخی از

have a headboard and a foot board. Does your bed  have a headboard? Are you tired? You can say,  

تخت‌ها یک تخته سر و یک تخته پا دارند. آیا تخت شما تخته سر دارد؟ خسته ای؟ می‌توانید بگویید،

"I'm exhausted. I'm drained. I'm worn out," or  more casually, "I'm beat. I'm pooped. I'm dead.  

"من خسته شده‌ام. خسته شده‌ام. فرسوده شده‌ام" یا به‌طور معمولی‌تر، "کتک خورده‌ام. مدفوع شده‌ام. من مرده‌ام.

I'm ready to crash." Are you ready to crash?  My dresser has many drawers. Can you say this  

آماده تصادف هستم." آیا آماده سقوط هستید؟ کمد من کشوهای زیادی دارد. می‌توانید این را

with me? Drawers. Drawers. I use the draw  knob to open the drawer and get my clothes.  

با من بگویید؟ کشوها. کشوها. من از دستگیره قرعه کشی برای باز کردن کشو و گرفتن لباس استفاده می کنم.

The word knob has a silent K. Say it with  me. Knob, knob, knob. Do you have a dresser? 

کلمه knob یک K بی صدا دارد. آن را با من بگویید. دستگیره، دستگیره، دستگیره. کمد داری؟

Let's talk about the internet. The internet.  Can you say this in English? Wifi. Wifi.  

بیایید در مورد اینترنت صحبت کنیم. اینترنت. آیا این را می توانید به انگلیسی بگویید؟ وای فای. وای فای.

A web browser. A web browser. I click on  a link. I click on a link. The website  

یک مرورگر وب یک مرورگر وب روی یک پیوند کلیک می‌کنم. من روی یک لینک کلیک می کنم.

is online. The website is online. Oh no,  the internet cut out. The internet cut out,  

وب‌سایت   آنلاین است. وب سایت آنلاین است. اوه نه ، اینترنت قطع شد. اینترنت قطع شد،

it's not working. Our connection is slow, or  our connection is bad. I can't hear you. Can  

کار نمی‌کند. اتصال ما کند است، یا اتصال ما خراب است. من نمی توانم شما را بشنوم.

you hear me? Hello? Hello? Are you there?  Can you say this word with me? Business.  

می‌توانی صدای من را بشنوی؟ سلام؟ سلام؟ آیا شما آنجا هستید؟ میشه این کلمه رو با من بگی؟ کسب و کار.

Business. My business is on the internet. I teach  English on the internet. Business. Business.  

کسب و کار. کسب و کار من در اینترنت است. من انگلیسی را در اینترنت تدریس می کنم. کسب و کار. کسب و کار.

My business is on the internet. Where  can I speak English? How can I cook this  

کسب و کار من در اینترنت است. کجا می‌توانم انگلیسی صحبت کنم؟ چگونه می توانم این

fish? Is Vanessa from the United States? You  can look up these answers on the internet.  

ماهی را بپزم؟ آیا ونسا اهل ایالات متحده است؟ می‌توانید این پاسخ‌ها را در اینترنت جستجو کنید.

To look up does not mean your eyes go up. No, to  look up means to research. When I have a question,  

نگاه کردن به بالا به معنای بالا رفتن چشمان شما نیست. نه، جستجو کردن به معنای تحقیق است. وقتی سؤالی

I look up the answer on the internet.  Do you look up answers on the internet? 

دارم،   پاسخ را در اینترنت جستجو می‌کنم. آیا به دنبال پاسخ ها در اینترنت هستید؟

What should I do? I need to log in with  my username, username, and password,  

باید چکار کنم؟ من باید با نام کاربری، نام کاربری و رمز عبور،

password. Don't forget your password.  I log in to my social media accounts.  

رمز عبور وارد شوم. رمز عبور خود را فراموش نکنید. من به حساب های رسانه های اجتماعی خود وارد می شوم.

I follow my friends. Sometimes I comment  on their posts. I check my notifications  

من دوستانم را دنبال می کنم. گاهی روی پست‌های آنها نظر می‌دهم.

one time each day. Don't scroll  on social media too long.  

هر روز یک بار اعلان‌هایم را بررسی می‌کنم. خیلی طولانی در رسانه‌های اجتماعی پیمایش نکنید.

How often do you check your notifications? Some  English words can be a verb and a noun. I mop  

هر چند وقت یکبار اعلان های خود را بررسی می کنید؟ برخی از واژه‌های انگلیسی می‌توانند فعل و اسم باشند.

with my mop. I vacuum with a vacuum. But  remember, we do not broom with a broom,  

من با دستمال پاک کن. من با جاروبرقی جاروبرقی می کشم. اما به یاد داشته باشید، ما با جارو جارو نمی

we sweep with a broom. We sweep with  a broom. How often do you sweep? 

کنیم، با جارو جارو می کنیم. با جارو جارو می کنیم. چند بار جارو می کشید؟

Oh hi, I'm doing the housework. You  can use the verb do for housework. I'm  

سلام من دارم کارهای خونه رو انجام میدم می‌توانید از فعل do برای کارهای خانه استفاده کنید. من در

doing the laundry. I'm doing the laundry.  He's doing the dishes. He's doing the dishes.  

حال شستن لباس هستم. من در حال شستن لباس هستم. داره ظرفها رو میشوره داره ظرفها رو میشوره

Are you doing any housework today? My house is  as clean as a whistle. This means my house is  

آیا امروز کارهای خانه انجام می دهید؟ خانه من مثل یک سوت تمیز است. این یعنی خانه من

very clean. My house is as clean as a whistle.  Or you can say, "My house is squeaky clean."  

بسیار تمیز است. خانه من مثل یک سوت تمیز است. یا می توانید بگویید: "خانه من به شدت تمیز است."

My house is squeaky clean also means my house  is very clean. It's squeaky clean. Is your  

خانه من کاملاً تمیز است همچنین به این معنی است که خانه من بسیار تمیز است. تمیز است.

house squeaky clean. Hi, I'm cleaning up. I'm  cleaning up. Sometimes in English, we need to add  

آیا خانه‌تان تمیز است؟ سلام من دارم تمیز میکنم من در حال تمیز کردن هستم. گاهی اوقات در زبان انگلیسی، ما باید به یک فعل،   رو به

up down or off to a verb. I am clearing off the  table. Clearing off the table. Then I will wipe  

پایین یا خاموش اضافه کنیم. دارم میز را پاک می کنم . پاک کردن میز سپس میز را پاک می کنم

down the table. Wipe down the table. Do you wipe  down your table? Today is trash day. I have to  

. میز را پاک کن آیا میز خود را پاک می‌کنید؟ امروز روز زباله است باید

take out my trash and my recycling. I have to take  out my trash and my recycling. I take out my trash  

سطل زباله و بازیافتم را بیرون بیاورم. باید زباله‌ها و بازیافت‌هایم را بیرون بیاورم. آشغال‌هایم را به سطل زباله می‌برم

to the dumpster. The dumpster. In the  recycling bin, I put plastic bottles,  

. زباله دان. در سطل بازیافت، بطری‌های پلاستیکی،

cans, paper, glass, and cardboard. Do you recycle? Oh, there are too many cooks in the kitchen.  

قوطی‌ها، کاغذ، شیشه و مقوا را گذاشتم. بازیافت میکنی؟ اوه، آشپزهای زیادی در آشپزخانه هستند.

There are too many cooks in the kitchen. This  is a wonderful idiom in English that means  

آشپزهای زیادی در آشپزخانه هستند. این یک اصطلاح فوق‌العاده در انگلیسی است که به این معنی است که

too many people are trying to be the leader  and in control. This is not a good thing.  

افراد زیادی سعی می‌کنند رهبر و کنترل باشند. این چیز خوبی نیست.

When too many people are trying to be a leader,  there are too many cooks in the kitchen.  

وقتی افراد زیادی سعی می کنند رهبر باشند، آشپزهای زیادی در آشپزخانه وجود دارد.

Oh no, there's too many cooks in the kitchen.  Do you know these kitchen items in English?  

اوه نه، آشپزهای زیادی در آشپزخانه وجود دارد. آیا این وسایل آشپزخانه را به زبان انگلیسی می شناسید؟

A spatula. This is a spatula. A pot. This is a  pot. A lid. This is the lid. A pan. This is a pan.  

یک کاردک. این یک کاردک است. یک قابلمه. این یک قابلمه است. یک درب این درب است. یک تابه این یک تابه است.

Can you make an omelet? An omelet in  English, you need to crack the eggs  

می تونی املت درست کنی؟ املت به انگلیسی، باید تخم مرغ ها را

then beat the eggs. Beat the eggs. Then you need  to melt the butter. Add the eggs to the pan.  

بشکنید  سپس تخم مرغ ها را بزنید. تخم مرغ ها را هم بزنید. سپس باید کره را ذوب کنید. تخم مرغ ها را به تابه اضافه کنید.

Add the eggs to the pan. Add the cheese. Add  the cheese. Fold the omelet. Fold the omelet.  

تخم مرغ ها را به تابه اضافه کنید. پنیر را اضافه کنید. پنیر را اضافه کنید. املت را تا کنید. املت را تا کنید.

Have you ever made an omelet? Do you know these different ways to  

آیا تا به حال املت درست کرده اید؟ آیا این روش های مختلف برای

cut in English? I cut the Apple. I cut. I slice  the Apple. To slice. I dice the Apple. I dice.  

برش به زبان انگلیسی را می دانید؟ من سیب را بریدم. برش دادم من سیب را تکه تکه می کنم . بریدن. من سیب را تاس می کنم. تاس میزنم

I chop the Apple. I chop. You try it. Cut, slice,  dice, chop. Baking is more popular in the United  

من سیب را خرد می کنم. من خرد می کنم. تو امتحانش کن. برش دهید، برش دهید، تاس کنید، خرد کنید. پخت و پز در ایالات متحده محبوب تر است

States. I bake in the oven. Before I bake, I need  to turn on the oven. This is called preheating the  

. من در فر می پزم. قبل از پختن، باید فر را روشن کنم. به این کار گرم کردن

oven. I need to preheat the oven. Do you have an  oven? It's laundry day. Laundry day. Do you know  

اجاق می‌گویند. من باید فر را از قبل گرم کنم. آیا فر دارید؟ روز لباسشویی است روز لباسشویی آیا

these items in English? Laundry detergent.  This is laundry detergent. A laundry basket.  

این موارد را به زبان انگلیسی می‌شناسید؟ پودر لباس شویی. این ماده شوینده لباسشویی است. یک سبد لباسشویی

This is a laundry basket. The washer and  dryer. This is my washer. This is my dryer. 

این یک سبد لباسشویی است. ماشین لباسشویی و خشک کن. این ماشین لباسشویی من است. این خشک کن من است.

Hi, I'm doing the laundry. Do you know  these common verbs for doing the laundry?  

سلام من در حال شستن لباس هستم. آیا این افعال رایج برای شستن لباس‌ها را می‌شناسید؟

The washer washes the clothes. Then I throw  them in the dryer. Throw in the dryer.  

ماشین لباسشویی لباسها را میشوید. سپس آنها را در خشک کن می‌اندازم. در خشک کن بیندازید.

Or you can hang dry your clothes. Hang dry  your clothes. Last, I fold the clothes.  

یا می توانید لباس های خود را خشک کنید. لباس‌هایتان را خشک کنید. آخرش لباس ها را تا می کنم.

I fold the clothes. Do you fold your clothes?  Do you have a dryer? In America, it is very  

لباس ها را تا می کنم. لباس هایت را تا می کنی؟ خشک کن داری؟ در آمریکا،

common to have a dryer. I need to take out the  lint collector. The lint collector. Lint is  

داشتن خشک کن بسیار رایج است. باید پرزگیر را بیرون بیاورم . پرزگیر. پرز

dust from your clothes. I need to clean out  the lint collector then I can put it back and  

گرد و غبار از لباس شماست. باید پرزگیر را تمیز کنم، سپس می‌توانم آن را برگردانم و

dry my clothes. Some people use dryer sheets in  their dryer, but I use a dryer ball. A dryer ball.  

لباس‌هایم را خشک کنم. برخی از افراد از ورق های خشک کن در خشک کن خود استفاده می کنند، اما من از توپ خشک کن استفاده می کنم. یک توپ خشک کن

Do you have a dryer? Do you know the  settings of a washing machine in English?  

خشک کن داری؟ آیا تنظیمات ماشین لباسشویی را به زبان انگلیسی می دانید؟

The power button. The power button turns on  the washer. Then you need to choose a setting.  

دکمه پاور. دکمه روشن/خاموش ماشین لباسشویی را روشن می‌کند. سپس باید یک تنظیم را انتخاب کنید.

Normal is the most common setting. You can  choose the temperature, the spin speed,  

معمولی ترین تنظیم است. می‌توانید دما، سرعت چرخش،

and the soil level. This is how dirty your clothes  are. Do you use the normal setting on your washer. 

و سطح خاک را انتخاب کنید. لباس‌های شما چقدر کثیف است . آیا از تنظیمات معمولی در ماشین لباسشویی خود استفاده می کنید؟

Do you know these verbs for liquids in  English? I pour some water. I pour some water.  

آیا این افعال مایعات را در انگلیسی می دانید؟ کمی آب می ریزم. کمی آب می ریزم.

Do you hear that? To slush. The water  sloshes in the kettle. To slosh. Oh oh,  

آیا این را می شنوید؟ لجن کشیدن. آب در کتری می ریزد. تنبل کردن اوه اوه،

I spilled the water. I spilled the water. Do you  know these types of water in English? Water from  

آب را ریختم. آب را ریختم. آیا این نوع آب را به زبان انگلیسی می‌شناسید؟ آب

a bottle is bottled water. Bottled water. Water  from the sink is tap water. This is tap water.  

از بطری، آب بطری شده است. آب بطری شده. آب از سینک، آب لوله کشی است. این آب لوله کشی است.

This is sparkling water. Sparkling  water or flavored water. Flavored water.  

این آب گازدار است. آب گازدار یا آب طعم‌دار. آب طعم دار.

Is the glass half empty or half full. This is a  great English idiom. The glass half empty means  

آیا لیوان نصفش خالی است یا نصفش پر است. این یک اصطلاح انگلیسی عالی است. نیمه خالی لیوان به این معنی است

you are feeling negative. The glass half full  means you are feeling positive and hopeful. I like  

که شما احساس منفی دارید. نیمه پر لیوان به این معنی است که شما احساس مثبت و امیدواری می کنید. دوست دارم

to see life as a glass half full. Do you think  the glass is half full or half empty in life?  

زندگی را نیمه پر لیوان ببینم. فکر می کنید در زندگی نیمه پر لیوان است یا نیمه خالی؟

Do you know these popular alcoholic drinks in  English? Beer, beer, wine, champagne, margarita,  

آیا این نوشیدنی های الکلی محبوب را به انگلیسی می شناسید؟ آبجو، آبجو، شراب، شامپاین، مارگاریتا،

martini, Mojito, whiskey, rum, vodka, sake, eight.  Cheers. What's your favorite alcoholic drink? 

مارتینی، موهیتو، ویسکی، رام، ودکا، ساکه، هشت. به سلامتی. نوشیدنی الکلی مورد علاقه شما چیست؟

Do you know how to drink in  English? Every time we drink, we  

آیا می‌دانید چگونه به انگلیسی نوشیدنی بنوشید ؟ هر بار که می نوشیم،

swallow. Swallow. I sip. I sip the water to sip  is just to drink a little. To sip. To swig. Ah,  

قورت می دهیم. بلع. جرعه جرعه می خورم من آب را جرعه جرعه می‌نوشم، فقط برای این است که کمی بنوشم. جرعه جرعه. تاب زدن. آه

a lot of water. I swig a lot  of water. To chug. To chug.  

،   آب زیادی. من مقدار زیادی آب می‌کشم. بغل کردن. بغل کردن.

To finish your drink. To chug. Do you ever  chug your drink? Do you know what these  

تا نوشیدنی خود را تمام کنید. بغل کردن. آیا تا به حال نوشیدنی خود را می خورید؟ آیا می دانید

are in English? It's a glass or a cup.  A glass or a cup. This is a coffee mug  

اینها به انگلیسی چیست؟ این یک لیوان یا یک فنجان است. یک لیوان یا یک فنجان. این یک لیوان قهوه

or a coffee cup. A mug or a cup. This is  a tea cup. A tea cup is for drinking tea.  

یا یک فنجان قهوه است. یک لیوان یا یک فنجان. این یک فنجان چای است. یک فنجان چای برای نوشیدن چای است.

A tumbler. A tumbler keeps my tea or coffee  hot. A tumbler. Do you have a tumbler? 

یک لیوان. لیوان چای یا قهوه‌ام را گرم نگه می‌دارد . یک لیوان. لیوان داری؟

I walk in the snow. I walk. I stroll in the  snow. I stroll. I run. I run. I sprint. I sprint.  

در برف راه می روم راه میروم. در برف قدم می زنم . قدم میزنم من میدوم. من میدوم. من دوی سرعت می کنم. من دوی سرعت می کنم.

I hold my baby. I hold him. I pick up my baby. I  pick him up. I grab the toy. I grab it. I hug my  

من بچه ام را در آغوش می کشم. من او را نگه می دارم. بچه ام را برمی دارم. او را برمی دارم. اسباب بازی را می گیرم. من آن را می گیرم. بچه ام را بغل می کنم

baby. I hug him. I look at the bill. I look at the  bill. I squint at the small words. I squint at the  

. بغلش می کنم. من به صورت حساب نگاه می کنم. من به صورت حساب نگاه می کنم . به کلمات کوچک چشمک می زنم. من به کلمات کوچک نگاه می کنم

small words. I stare at the shocking numbers.  I stare. Let's review. To look, to squint,  

. به اعداد تکان دهنده خیره می شوم. خیره می شوم. بیاید مرور کنیم. نگاه کردن، نگاه کردن

to stare. I cut the paper. I cut the paper.  I snip the paper. I snip. I rip the paper.  

، خیره شدن. کاغذ را بریدم. کاغذ را بریدم. کاغذ را تکه تکه می کنم. تکه تکه می کنم. کاغذ را پاره می کنم.

I shred the paper. I shred it. Do you want to contact someone, but you want to  

کاغذ را خرد کردم. من آن را خرد کردم. آیا می‌خواهید با کسی تماس بگیرید، اما می‌خواهید

be polite? You can ask, "Hey, what's your number?  Hey, what's your number." This is very polite,  

مودب باشید؟ می‌توانید بپرسید، "هی، شماره شما چیست؟ " هی، شماره شما چیست." این بسیار مودبانه است،

but be careful, you don't want to ask them on a  date, you want to be polite. So you can add, "Hey,  

اما مراقب باشید، نمی‌خواهید از آنها در تاریخ بپرسید، می‌خواهید مؤدب باشید. بنابراین می‌توانید اضافه کنید: "هی،

hey, what's your number? Can I send  you a text? Hey, what's your number?  

هی، شماره تو چیست؟ می‌توانم برایت پیامک بفرستم ؟ سلام، شماره تو چیست؟

Do you have a flip phone or a smart phone?" I  have a smartphone. My smartphone has a case,  

آیا تلفن تاشو دارید یا تلفن هوشمند؟" من یک گوشی هوشمند دارم. تلفن هوشمند من دارای یک قاب،

a screen protector to protect it from  scratches, and my smartphone has a touch screen.  

یک محافظ صفحه برای محافظت از آن در برابر خراش است، و تلفن هوشمند من یک صفحه نمایش لمسی دارد.

Do you like to listen to music on your phone?  You need headphones, headphones, or ear buds,  

آیا دوست دارید با گوشی خود به موسیقی گوش دهید؟ به هدفون، هدفون یا جوانه گوش،   جوانه گوش نیاز دارید

ear buds. Or you can listen to  music on the phone's speaker.  

. یا می‌توانید از بلندگوی تلفن به موسیقی گوش دهید.

The speaker. Do you like to listen to music  on your phone? Oh no, my battery is low.  

سخنران. آیا دوست دارید با تلفن خود به موسیقی گوش دهید؟ اوه نه باتریم کم شده

My battery is low. I don't want my phone to  die, so I will plug in my phone. I will plug in  

باتریم کم شده من نمی‌خواهم تلفنم بمیرد، بنابراین تلفنم را وصل می‌کنم.

the cord from my charger. This is the cord  and this is the plug. I plug in the plug  

سیم را از شارژر خود وصل می‌کنم. این سیم است و این دوشاخه است. دوشاخه را به پریز وصل می‌کنم

in the outlet. The outlet is on my wall. Do you hear  

. پریز روی دیوار من است. آیا

alert on your phone? This means you have a lot  of notifications. A notification is a sound  

هشدار را در تلفن خود می شنوید؟ این بدان معناست که شما اعلان‌های زیادی دارید. اعلان صدا

or light that you see when someone sends you a  message. For me, I don't like notifications, so  

یا نوری است که وقتی شخصی برای شما پیامی می‌فرستد می‌بینید . برای من، اعلان‌ها را دوست ندارم، بنابراین

I turn off the notification sound. This helps me  feel peaceful. Do you like the notification sound?  

صدای اعلان را خاموش می‌کنم. این به من کمک می‌کند تا احساس آرامش کنم. آیا صدای اعلان را دوست دارید؟

My smartphone has some buttons. There is  a power button. The power button turns on  

گوشی هوشمند من چند دکمه دارد. یک دکمه روشن/خاموش وجود دارد. دکمه

or turns off my phone. There is a volume button  to turn up or to turn down the volume. There is a  

روشن/خاموش تلفن من را روشن می‌کند یا خاموش می‌کند. یک دکمه صدا برای کم کردن یا کم کردن صدا وجود دارد. یک

headphone jack for listening to music. And there  is a charging port for plugging in my phone. 

جک هدفون برای گوش دادن به موسیقی وجود دارد. و یک درگاه شارژ برای وصل کردن تلفن من وجود دارد.

Are you waiting to hear some important  news from your family? You can say,  

آیا منتظر شنیدن اخبار مهم از خانواده خود هستید؟ می‌توانید بگویید،

"Send me a text. Send me a text." Or you can say,  "Give me a call. Give me a call," and they will  

"Send a message. Send a message." یا می‌توانید بگویید: «به من زنگ بزن. به من زنگ بزن» و آن‌ها

give you a call on the phone. Do you like to send  a text or do you like to give a call? What is this  

با شما تلفنی تماس خواهند گرفت. آیا دوست دارید یک پیامک ارسال کنید یا دوست دارید تماس بگیرید؟ این

in English? What is this? This is an external  hard drive. An external hard drive. Usually,  

در زبان انگلیسی چه می شود؟ این چیه؟ این یک هارد دیسک خارجی است. یک هارد اکسترنال معمولاً،

an external hard drive has a lot of space, a  lot of memory. This has two terabytes of space.  

یک هارد دیسک اکسترنال فضای زیادی دارد، حافظه زیادی دارد. این دو ترابایت فضا دارد.

It's an external hard drive for my videos and  pictures. Do you have an external hard drive? 

این یک هارد دیسک خارجی برای ویدیوها و عکس‌های من است. هارد اکسترنال دارید؟

What is this in English? This is a flash drive.  A flash drive. You can put documents, files,  

این در زبان انگلیسی چه می شود؟ این یک درایو فلش است. یک فلش مموری. می‌توانید اسناد، فایل‌ها

pictures, or videos on a flash drive and easily  carry it somewhere else. A flash drive. What's  

،   تصاویر یا ویدیوها را روی فلش درایو قرار دهید و به راحتی آن را در جای دیگری حمل کنید. یک فلش مموری.

this in English? It's a tripod. A tripod.  Can you say that with me? A tripod? I put my  

این چیست به زبان انگلیسی؟ این یک سه پایه است. یک سه پایه میشه اینو با من بگی؟ سه پایه؟

camera or my phone on top of the tripod. Tri means  three. One, two, three. What's this in English?  

دوربین یا تلفنم را بالای سه پایه می گذارم. تری به معنای سه است. یک دو سه. این چیست به زبان انگلیسی؟

It's an extension cord. Extension cord. Can you  say that with me? Extension cord. When the plug  

این یک سیم کشی است. سیم سیار. می‌توانی این را با من بگویی؟ سیم سیار. وقتی

is too far away, I use an extension cord. Let's talk about the bathroom. The bathroom  

دوشاخه خیلی دور باشد، از سیم رابط استفاده می‌کنم. بیایید در مورد حمام صحبت کنیم.

is a room in your house. The restroom is a room  in a public place like a restaurant or the office.  

حمام   اتاقی در خانه شماست. سرویس بهداشتی اتاقی در یک مکان عمومی مانند رستوران یا دفتر است.

Washroom. In the US, we do not say washroom,  this is a Canadian word. Port-a-Potty. A  

دستشویی. در ایالات متحده، ما نمی گوییم دستشویی، این یک کلمه کانادایی است. پورت-آ-پوتی.

bathroom outside, usually at a park. A comb,  a brush, nail clippers with a nail file, and  

حمام بیرون، معمولاً در پارک. شانه ، برس، ناخن‌گیر با سوهان ناخن، و

tweezers, cotton balls, cotton rounds, Q-tips,  bandages, or band-aids, a razor, shaving cream,  

موچین، توپ‌های پنبه‌ای، گلوله‌های پنبه‌ای، نوک کیو ، بانداژ یا چسب زخم، تیغ، کرم موبر،

and aftershave. I use a wash cloth to wash my  face. Do you use a wash cloth to wash your face?  

و پس از اصلاح. من برای شستن صورتم از دستمال شستشو استفاده می کنم . آیا برای شستن صورت از دستمال شستشو استفاده می کنید؟

Hair ties, hair clip, a curling iron, a  straightener, a hairdryer, or a blow dryer.  

کش مو، گیره مو، اتو فر، اتو ، سشوار، یا سشوار.

I blow dry my hair sometimes. Do you blow dry  your hair? This is my shower. My shower does not  

گاهی موهایم را سشوار خشک می کنم. آیا موهایتان را سشوار خشک می‌کنید؟ این دوش من است. دوش من

have a tub. This is a tub. My shower does not  have a shower curtain, it has a shower door.  

وان ندارد. این یک وان است. دوش من پرده دوش ندارد، در دوش دارد.

The water comes out of the shower head. I  turn on the water with the shower handle.  

آب از سر دوش خارج می شود. با دسته دوش آب را روشن می‌کنم.

I have shampoo and conditioner to wash my hair. Do  you use shampoo and conditioner to wash your hair? 

من شامپو و نرم کننده برای شستن موهایم دارم. آیا برای شستن موهایتان از شامپو و نرم کننده استفاده می کنید؟

The sink, the drain, the faucets,  the house, hot and cold water handle,  

سینک ظرفشویی، فاضلاب، شیرآلات، خانه، دسته آب سرد و گرم

the counter or counter top, and the mirror.  Can you say this with me? Mirror. Mirror.  

، پیشخوان و آینه. میشه اینو با من بگی؟ آینه. آینه.

Do you have a mirror in your  bathroom? This is the toilet.  

آیا در حمام خود آینه دارید؟ این توالت است.

This is the flusher or the toilet handle. Don't  forget to flush the toilet. This is the toilet  

این فلاشر یا دسته توالت است. شستشوی توالت را فراموش نکنید. این مخزن توالت

tank and down here is the toilet bowl. In the  US, we have a toilet lid and a toilet seat.  

است و اینجا کاسه توالت است. در ایالات متحده، ما یک درب توالت و یک صندلی توالت داریم.

Don't forget to put down the seat. This is toilet  paper on a toilet paper holder. A toilet plunger  

فراموش نکنید که صندلی را بگذارید. این کاغذ توالت روی جا دستمال توالت است. یک پیستون توالت

and a toilet brush. Do you have a toilet  brush in your bathroom? So you need to go  

و یک برس توالت. آیا در حمام خود برس توالت دارید؟ بنابراین شما باید

to the bathroom, but you want to be polite, what  can you say? "Excuse me, where's the bathroom?  

به حمام بروید، اما می‌خواهید مودب باشید، چه می‌توانید بگویید؟ "ببخشید، حمام کجاست؟

Excuse me, where's the bathroom?" This is a great  question at your friend's house. A casual and  

ببخشید، حمام کجاست؟" این یک سؤال عالی در خانه دوست شما است. مکانی معمولی و

comfortable place. Do not say bathroom at the  office. At the office, you can ask, "Excuse me,  

راحت. حمام در اداره نگویید. در دفتر، می‌توانید بپرسید، "ببخشید،

where's the restroom? Excuse me, where's the  restroom?" Where's the restroom is more polite for  

دستشویی کجاست؟ ببخشید، دستشویی کجاست؟" سرویس بهداشتی کجاست برای دفتر مودبانه تر است

the office. "Excuse me, where's the restroom?" I don't like beer. I don't like beer.  

. "ببخشید، دستشویی کجاست؟" من آبجو دوست ندارم من آبجو دوست ندارم

Don't say I don't like beer, instead you can say,  "I'm not a fan of beer. I'm not a fan of beer."  

نگویید من آبجو دوست ندارم، در عوض می توانید بگویید: "من طرفدار آبجو نیستم. من طرفدار آبجو نیستم."

Can you say it with me? I'm not a fan of beer.  Are you a fan of beer? Goodbye. Goodbye. No,  

میشه با من بگی؟ من طرفدار آبجو نیستم. آیا شما از طرفداران آبجو هستید؟ خداحافظ. خداحافظ. نه،

don't say goodbye. This is too serious. We say  goodbye when we are leaving for a long time,  

خداحافظی نکن. این خیلی جدی است. زمانی که برای مدت طولانی در حال رفتن هستیم،

maybe forever. Goodbye. It's very serious.  Instead, you can just say, "See you later.  

شاید برای همیشه، خداحافظی می کنیم. خداحافظ. خیلی جدی است. در عوض، فقط می‌توانید بگویید: «بعداً می‌بینمت.

See you later." This is great English. See you  later. What? What? No, if you don't understand,  

بعداً می‌بینمت». این انگلیسی عالیه بعدا میبینمت. چی؟ چی؟ نه، اگر متوجه نشدید

don't say, "What?" Instead, you can say,  "Sorry? Sorry?" This is very easy to remember.  

، نگویید «چی؟» در عوض، می‌توانید بگویید: «متأسفم؟ متأسفم؟» به خاطر سپردن این بسیار آسان است.

Sorry. Sorry. It's also very polite. Can you  say it with me? Sorry. Sorry. He threw three  

متاسف. متاسف. خیلی هم مودب است. می‌توانید آن را با من بگویید؟ متاسف. متاسف. او سه

free throws. He threw three free throws.  He threw three free throws. Oh my goodness.  

پرتاب آزاد زد. او سه پرتاب آزاد زد. او سه پرتاب آزاد زد. اوه خدای من.

This is a difficult sentence. It's called a tongue  twister. A tongue twister. Can you say it with me?  

این جمله سختی است. به آن می‌گویند زبان. یک زبانه پیچ. میشه با من بگی؟

He threw three free throws. He threw  three free throws. Can you say it quickly?  

او سه پرتاب آزاد زد. او سه پرتاب آزاد زد. میشه سریع بگی؟

He threw three free throws. He threw  three free throws. He threw three free  

او سه پرتاب آزاد زد. او سه پرتاب آزاد زد. او سه پرتاب آزاد

throws. Whew, great work. Dan: Will you marry me? 

پرتاب کرد. وای، کار عالی دن: با من ازدواج میکنی؟

Vanessa: Well, you're nice,  you're handsome, you're funny. 

ونسا: خوب، تو خوبی، خوش تیپ هستی، بامزه ای.

Dan: Stop beating around  the bush. Will you marry me? 

دن: از زدن دور بوته دست بردارید. با من ازدواج می کنی؟

Vanessa: To beat around the bush means to  be indirect. Stop beating around the bush,  

ونسا: زدن دور بوته به معنای غیر مستقیم بودن است. دست از کتک زدن در اطراف بوته بردارید،

just tell me, will you marry me? Don't beat around  the bush. That's a good rule of thumb. Huh? What?  

فقط به من بگویید، آیا با من ازدواج می کنید؟ در اطراف بوته نکوبید. این یک قانون سرانگشتی خوب است. متعجب؟ چی؟

Thumb? Rule of thumb? Well, this English idiom, a  rule of thumb, means a general rule or guideline.  

شست؟ حساب سرانگشتی؟ خوب، این اصطلاح انگلیسی، یک قانون سرانگشتی، به معنای یک قانون یا دستورالعمل کلی است.

For example, texting your friend before you go to  his house is a good rule of thumb. It's a general  

برای مثال، ارسال پیامک به دوستتان قبل از رفتن به خانه او یک قانون کلی است. این یک قانون کلی است

rule to text your friend before you go to his  house. It's a rule of thumb. Hold your horses.  

که قبل از رفتن به خانه دوست خود پیامک ارسال کنید . این یک قانون سرانگشتی است. اسب های خود را نگه دارید

Horses? What? I don't have horses. No, this is  an English idiom. To hold your horses means wait.  

اسب ها؟ چی؟ من اسب ندارم نه، این یک اصطلاح انگلیسی است. نگه داشتن اسب هایت یعنی صبر کن.

For example, I want to learn 100 vocabulary words  today. I want to study eight hours today. Wait,  

برای مثال، امروز می‌خواهم 100 کلمه واژگانی را یاد بگیرم . امروز میخوام هشت ساعت درس بخونم. صبر کنید،

hold your horses. Learn slowly.  Go step by step. Hold your horses. 

اسب‌هایتان را نگه دارید. آرام آرام یاد بگیرید قدم به قدم برو اسب های خود را نگه دارید

What is this in English? Paw, paw, claw, claw,  hoof, hoof. Notice, one hoof, two hooves.  

این در زبان انگلیسی چه می شود؟ پنجه، پنجه، پنجه، پنجه، سم، سم. توجه کنید، یک سم، دو سم.

Hooves. Webbed foot. Webbed foot. Tail, tail, fur,  fur, feathers, feathers. What does a cow say? Moo.  

سم ها پا تار. پا تار. دم، دم، خز، خز، پر، پر. گاو چه می گوید؟ مو

What does a lion say? Roar. A dog, woof,  woof. A cat, meow. A sheep, baa, baa.  

شیر چه می گوید؟ غرش یک سگ، پف، پف. یک گربه، میو. یک گوسفند، باآ، باآ.

A duck, quack, quack, quack, quack. What does a  pig say? Oink, oink. A rooster, cock-a-doodle-doo.  

اردک، کواک، کواک، کواک، کواک. خوک چه می گوید؟ اوینک، اوینک. خروس، خروس ابله.

What does a rooster say in your language? Do you know these tools in English?  

خروس به زبان شما چه می گوید؟ آیا این ابزارها را به زبان انگلیسی می شناسید؟

A screw driver, a screw driver.  There is a Phillips head screwdriver  

یک پیچ گوشتی، یک پیچ گوشتی. یک پیچ گوشتی سر فیلیپس

or a flat head screwdriver. A level. A level  for making flat things. A level. A mallet.  

یا یک پیچ گوشتی سر صاف وجود دارد. یک مرحله. سطحی برای ساختن چیزهای مسطح. یک مرحله. یک پتک.

A mallet for pounding. A hand. A hand saw for  cutting. Do you have any tools? I saw my friend  

پتک برای کوبیدن. دست. اره دستی برای برش. آیا ابزاری دارید؟ دیروز دوستم را دیدم

yesterday. I saw a truck yesterday. I saw a saw  yesterday. A saw is a tool for cutting wood. A  

. دیروز یه کامیون دیدم دیروز یک اره دیدم . اره ابزاری برای برش چوب است.

saw cuts woods. I saw a saw yesterday. How long is  something? You need a measuring tape. A measuring  

اره چوب ها را می برد. دیروز یه اره دیدم چیزی چند وقت است؟ شما به یک نوار اندازه گیری نیاز دارید. یک نوار اندازه گیری

tape. I measure with a measuring tape. Do you have  a measuring tape? My husband is building a cover  

. من با نوار اندازه گیری می کنم. آیا نوار اندازه گیری دارید؟ شوهرم در حال ساختن روکشی

for our deck. Building is hard work, but it's  worth it. It's worth is a wonderful English phrase  

برای عرشه ماست. ساختن کار سختی است، اما ارزشش را دارد. ارزشش یک عبارت انگلیسی فوق‌العاده است

that means the reward is high. The work is hard,  but the reward is high. Learning English is hard  

که به معنای پاداش زیاد است. کار سخت است، اما پاداش آن زیاد است. یادگیری زبان انگلیسی کار سختی است

work, but it's worth it. Keep up the great work. My husband is building a cover for our deck.  

، اما ارزشش را دارد. به کار عالی ادامه دهید. شوهرم در حال ساختن پوششی برای عرشه ماست.

He needs to go up the ladder. Go  up the ladder to reach the roof.  

او باید از نردبان بالا برود. از نردبان بالا بروید تا به پشت بام برسید.

Then he goes down the ladder. He goes down the  ladder. Great work. To see at night, you need  

سپس از نردبان پایین می رود. او از نردبان پایین می رود . کار عالی برای دیدن در شب، به

a flashlight. A flashlight. But my flashlight  never has batteries. I need to put batteries in  

یک چراغ قوه نیاز دارید. یک چراغ قوه. اما چراغ قوه من هرگز باتری ندارد. باید باتری‌ها را

my flashlight. Maybe you need AA batteries, those  are bigger, or AAA batteries, those are smaller. I  

در چراغ قوه‌ام قرار دهم. شاید به باتری‌های قلمی نیاز داشته باشید، آن‌ها بزرگ‌تر هستند، یا باتری‌های قلمی کوچک‌تر هستند.

need to put batteries in my flashlight. Do you  have a flashlight? I have a hammer, a hammer,  

باید باتری‌ها را در چراغ قوه‌ام قرار دهم. آیا چراغ قوه دارید؟ من یک چکش، یک چکش،

and a drill, a drill. What do you do with  a hammer and a drill? I hammer the nail.  

و یک مته، یک مته دارم. با چکش و مته چه کار می کنید؟ میخ را میکوبم.

I hammer the nail. I screw in the screw.  

میخ را میکوبم. پیچ را پیچ می کنم.

I screw in the screw. Do you like to eat out? To eat out is a common  

پیچ را پیچ می کنم. آیا دوست دارید بیرون غذا بخورید؟ بیرون غذا خوردن یک

phrasal verb for eating in a restaurant. Let's eat  out. When you eat out, you can sit at a table with  

فعل عبارتی رایج برای غذا خوردن در رستوران است. بیایید بیرون غذا بخوریم . وقتی بیرون غذا می‌خورید، می‌توانید پشت میز با

or at a booth, a booth, and the server will  give you a menu. A menu. Do you like to eat out?  

یا در یک غرفه، یک غرفه بنشینید و سرور به شما منویی می‌دهد. یک منو. آیا دوست دارید بیرون غذا بخورید؟

We are at a fast food drive through. A  drive-through is where you can order food  

ما در یک رانندگی فست فود هستیم. درایو جایی است که می‌توانید از ماشینتان غذا سفارش

from your car. Dan: 

دهید. دن:

Hi, what can I get for you? Vanessa: 

سلام، چه چیزی می توانم برای شما بگیرم؟ ونسا:

Can I get a burger, fries and Coke please? Dan: 

لطفا می‌توانم برگر، سیب‌زمینی سرخ کرده و کوکاکولا تهیه کنم؟ دن:

Sure. Vanessa: 

مطمئنا. ونسا:

At a fast food restaurant, it's common to say,  "Can I get? Can I get a burger, fries and Coke?  

در یک رستوران فست فود، معمولاً می گویند: «می توانم تهیه کنم؟ آیا می توانم همبرگر، سیب زمینی سرخ کرده و کوکاکولا تهیه کنم؟

Can I get?" Dan: 

آیا می توانم تهیه کنم؟» دان:

Hi. Welcome to the melting pot. Do  you have a reservation with us today? 

سلام. به دیگ ذوب خوش آمدید. آیا امروز با ما رزرو دارید؟

Vanessa: Yes. Two for Vanessa at six o'clock.  

ونسا: بله. دو برای ونسا در ساعت شش.

A reservation, reservation, means that you called  the restaurant to save a table at a certain  

رزرو، رزرو، به این معنی است که شما با رستوران تماس گرفتید تا میز را در زمان مشخصی ذخیره

time. Two for Vanessa means two people and I am  making the reservation. This is a common way to  

کنید. دو برای ونسا یعنی دو نفر و من در حال رزرو کردن هستم. این یک روش رایج برای

save a table. Two for Vanessa at six o'clock.  Have you ever made a reservation. In America,  

ذخیره جدول است. دو برای ونسا در ساعت شش. آیا تا به حال رزرو کرده اید؟ در آمریکا،

it is necessary and polite to tip. Tipping means  you give 20% extra to your server. For example,  

انعام دادن ضروری و مؤدبانه است. انعام دادن به این معنی است که 20 درصد اضافی به سرور خود می دهید. برای مثال،

if your bill is $40, you need to add $8 extra to  give to your server. This is necessary in the US.  

اگر صورت‌حساب شما ۴۰ دلار است، باید ۸ دلار اضافی اضافه کنید تا به سرورتان بدهید. این در ایالات متحده ضروری است.

If you do not tip, you are very rude. So please  give a tip when you go to a restaurant in the US.  

اگر انعام نمی دهید، بسیار بی ادب هستید. پس لطفاً وقتی به رستورانی در ایالات متحده می‌روید، راهنمایی کنید.

In your country, is tipping normal. How can I pay  for my food at a restaurant? The waiter will leave  

در کشور شما، انعام طبیعی است. چگونه می توانم برای غذای خود در رستوران هزینه کنم؟

the check on the table and walk away. When you  put the money or your credit card on the table,  

پیشخدمت چک را روی میز می گذارد و می رود. وقتی پول یا کارت اعتباری‌تان را روی میز بگذارید،

he will come back. Dan: 

او برمی‌گردد. دن:

Here's your check. Vanessa: 

این چک شماست. ونسا:

Thank you. Dan: 

متشکرم. دن:

Thank you. I'll be right back. Vanessa: 

متشکرم. من بلافاصله برمی گردم. ونسا:

You should stay sitting at the table. In America,  

باید پشت میز بنشینی. در آمریکا،

usually each person only pays for one meal.  We do not fight about the check. Who pays  

معمولاً هر فرد فقط برای یک وعده غذایی هزینه می‌کند. ما در مورد چک دعوا نداریم.

when you go to a restaurant? Important  notice. In America, we do not share food,  

وقتی به رستوران می روید، چه کسی پول می پردازد؟ تذکر مهم. در آمریکا، ما غذا را به اشتراک نمی گذاریم،

except when we order an appetizer. Watch this. Dan: 

مگر زمانی که یک پیش غذا سفارش می دهیم. این را نگاه کن. دن:

Hi, are you ready to order? Vanessa: 

سلام، آیا برای سفارش آماده هستید؟ ونسا:

Yes, we would like to get an appetizer, the garlic  bread, please. An appetizer is a small plate of  

بله، ما می‌خواهیم یک پیش غذا، نان سیر، بخریم. پیش غذا یک بشقاب کوچک از

food to share before the meal. The main course is  a larger plate for one person and only one person.  

غذا است که قبل از غذا می توانید آن را به اشتراک بگذارید. غذای اصلی یک بشقاب بزرگتر برای یک نفر و فقط یک نفر است.

We never share the main course. Do you share the  main course in your country? These are snacks.  

ما هرگز غذای اصلی را به اشتراک نمی گذاریم. آیا غذای اصلی را در کشور خود به اشتراک می گذارید؟ اینها تنقلات هستند.

Can you say it with me? Snacks? I eat snacks  between meals or sometimes late at night. I eat  

میشه با من بگی؟ تنقلات، خوراک مختصر؟ من میان وعده‌ها را بین وعده‌های غذایی یا گاهی اوقات اواخر شب می‌خورم.

snacks. What about you? Do you eat snacks? Where  do I keep frozen food? I keep frozen food in the  

تنقلات می‌خورم. تو چطور؟ تنقلات می خورید؟ غذای منجمد را کجا نگهداری کنم؟ من غذای منجمد را در فریزر نگه می دارم

freezer. In the freezer is my frozen foods. What  about you? Where do you keep your frozen food? 

. در فریزر غذاهای منجمد من است. تو چطور؟ غذای منجمد خود را کجا نگهداری می کنید؟

These are seasonings, spices, and herbs, I use  them when I cook. I often use salt, pepper,  

این‌ها ادویه‌ها، ادویه‌ها و گیاهان هستند، من هنگام آشپزی از آنها استفاده می‌کنم. من اغلب از نمک، فلفل،

garlic powder, paprika, and cinnamon. What spices  do you use? These are dry goods. Dry goods don't  

پودر سیر، پاپریکا و دارچین استفاده می کنم. از چه ادویه‌هایی استفاده می‌کنید؟ اینها کالاهای خشک هستند. اجناس خشک

need to go in the refrigerator, they can stay  in your room. I keep my dry goods in a cupboard,  

نیازی به رفتن در یخچال ندارند، می‌توانند در اتاق شما بمانند. من خشکبارم را در کمد

but you can keep your dry goods on a shelf  too. Where do you keep your dry goods?  

نگه می‌دارم، اما شما هم می‌توانید خشکبارتان را در قفسه نگه دارید . کالاهای خشک خود را کجا نگهداری می کنید؟

Do you plan what you will eat? This is  called a meal plan. A meal plan. I plan  

آیا برنامه ریزی می کنید که چه چیزی بخورید؟ این برنامه برنامه غذایی نامیده می شود. یک برنامه غذایی من برای

two weeks of meals. This helps me to save  money and be organized and save time.  

دو هفته وعده غذایی برنامه ریزی می کنم. این به من کمک می‌کند در پول صرفه‌جویی کنم و سازماندهی کنم و در زمان صرفه‌جویی کنم.

This is my meal plan. Do you make a meal  plan? What's this in English? You can put  

این برنامه غذایی من است. آیا برنامه غذایی تهیه می کنید؟ این چیست به زبان انگلیسی؟

your food inside a Tupperware container. These  are Tupperware containers. Can you say it with me?  

می‌توانید غذایتان را داخل ظرف تاپرور بگذارید. اینها ظروف Tupperware هستند. میشه با من بگی؟

Tupperware containers. Tupperware  containers are very useful for storing food.  

ظروف تاپر. ظروف ظروف تاپر برای نگهداری مواد غذایی بسیار مفید هستند.

There is fresh fruit in the fruit tray. In  the fruit tray. It's not in the refrigerator,  

در سینی میوه میوه تازه وجود دارد. در سینی میوه. در یخچال

it's not in the freezer, the fresh fruit is in a  fruit tray. Where do you keep your fresh fruits? 

نیست، در فریزر نیست، میوه تازه در سینی میوه است. میوه های تازه خود را کجا نگهداری می کنید؟

How did you enjoy all of these quick, rapid fire  English lessons? I hope it was helpful for you.  

چگونه از همه این درس‌های انگلیسی سریع و سریع لذت بردید؟ امیدوارم برای شما مفید بوده باشد.

And at the end of a lot of these lessons, I asked  a question. So my challenge for you is to answer  

و در پایان بسیاری از این درس‌ها، یک سوال پرسیدم. بنابراین چالش من برای شما این است که به

one of the questions that you heard in this  lesson. Use the English that you learned, write  

یکی از سوالاتی که در این درس شنیدید پاسخ دهید . از انگلیسی که یاد گرفتید استفاده کنید،

it in the comments, and I can't wait to see what  you have to say. I'll be reading your comments,  

آن را در نظرات بنویسید، و من نمی‌توانم منتظر بمانم تا ببینم چه می‌گویید. من نظرات

and make sure you read each other's comments  as well. Let's support each other. Well, thank  

شما را می خوانم و مطمئن شوید که نظرات یکدیگر را نیز می خوانید . از هم حمایت کنیم خوب، از

you so much for learning English with me, and  I'll see you again next Friday for a new lesson  

شما بسیار سپاسگزارم که با من انگلیسی یاد گرفتید، و جمعه آینده دوباره شما را برای یک درس جدید

here on my YouTube channel. Bye. The next step is  to download my free ebook, Five Steps to Becoming  

در اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی، دانلود کتاب الکترونیکی رایگان من، پنج قدم برای تبدیل شدن به

a Confident English Speaker. You'll learn what  you need to do to speak confidently and fluently.  

یک سخنران مطمئن انگلیسی است. یاد خواهید گرفت که برای صحبت کردن با اعتماد به نفس و روان باید چه کاری انجام دهید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for more free lessons. Thanks so much. Bye.

فراموش نکنید که برای دروس رایگان بیشتر در کانال YouTube من مشترک شوید . خیلی ممنون. خدا حافظ.