50 Important Verbs in English for Daily Conversation

Vanessa: Hi, I'm Vanessa  

ونسا: سلام، من ونسا هستم

from SpeakEnglishWithVanessa.com. What's this?  What do you do with this? Let's talk about it. 

از SpeakEnglishWithVanessa.com. این چیه؟ با این چیکار میکنی؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.

Next, you need to whisk the ingredients, and then,  don't forget to brown the meat. "Huh? To whisk? To  

در مرحله بعد، باید مواد را با همزن بزنید و سپس، فراموش نکنید که گوشت را سرخ کنید. "ها؟ هم زدن؟

brown? Isn't brown a color?" Well, don't worry.  Today, you are going to learn 50 common action  

قهوه ای شدن؟ آیا قهوه ای رنگ نیست؟" خب نگران نباش امروز می‌خواهید 50 فعل عملی رایج را یاد بگیرید

verbs that you can use in the kitchen to help you  never forget what you are about to learn. You can  

که می‌توانید در آشپزخانه از آنها استفاده کنید تا به شما کمک کند هرگز چیزی را که می‌خواهید یاد بگیرید فراموش نکنید.

download this free PDF worksheet that I have  created for you, my lovely students with all of  

می‌توانید این کاربرگ PDF رایگان را که برای شما، دانش‌آموزان دوست‌داشتنی من ایجاد کرده‌ام، با

today's verbs, definitions, and sample sentences.  Plus, you can answer Vanessa's challenge question  

تمام افعال، تعاریف و جملات نمونه امروزی دانلود کنید. به علاوه، می‌توانید به سؤال چالشی ونسا

at the bottom of the free worksheet. Click on the  link in the description to download the PDF today.  

در پایین کاربرگ رایگان پاسخ دهید. برای دانلود PDF امروز روی پیوند موجود در توضیحات کلیک کنید.

Let's get started with our first  category of action verbs in the kitchen. 

بیایید با اولین دسته از افعال کنشی خود در آشپزخانه شروع کنیم.

The first category are kitchen verbs that  are also nouns. You can learn two things  

دسته اول افعال آشپزخانه هستند که اسم هم هستند. می‌توانید دو چیز را

for the price of one. I blend ingredients in  

به قیمت یکی یاد بگیرید. من مواد را

a blender, maybe to make a smoothie. My husband grinds coffee beans in the grinder. 

در مخلوط کن مخلوط می کنم، شاید برای درست کردن اسموتی. شوهرم دانه های قهوه را در آسیاب آسیاب می کند.

Are you ready for this one? I toast a piece of toast in the toaster. 

آیا برای این یکی آماده اید؟ من یک تکه نان تست را در توستر برشته می کنم.

Oh my goodness, I toast a piece of toast in the  toaster. Unfortunately, I don't have any bread  

وای خدای من، من یک تکه نان تست را در توستر برشته کردم. متأسفانه، من

in my house today, but you can imagine what this  does. I toast a piece of toast in the toaster. 

امروز در خانه‌ام نانی ندارم، اما می‌توانید تصور کنید که این کار چه می‌کند. من یک تکه نان تست را در توستر برشته می کنم.

I peel a carrot with peeler. I grate the cheese with a grater. 

هویج را با پوست کن پوست می گیرم. پنیر را با رنده رنده می کنم.

Notice that the T in grater sounds like a  D in American English. This is very common  

توجه داشته باشید که T در رنده مانند D در انگلیسی آمریکایی به نظر می رسد. این بسیار رایج است

that a T between vowel sounds will sound  like a D. I grate the cheese with a grater. 

که T بین صداهای مصوت مانند D به نظر می رسد. پنیر را با رنده رنده می کنم.

I strain my food with a strainer. Or you can  say, I strain my food through a strainer. 

غذامو با صافی صاف می کنم. یا می‌توانید بگویید، من غذای خود را از صافی صاف می‌کنم.

I open the can of tomatoes with a can opener. 

در قوطی گوجه فرنگی را با قوطی بازکن باز می کنم.

I whisk the pancake batter with a whisk. Notice  that the H is silent. It only sounds like whisk. 

خمیر پنکیک را با لیسک هم می زنم. توجه کنید که H بی صدا است. این فقط شبیه به هم زدن به نظر می رسد.

I use a mixer to mix the ingredients. I don't  have a mixer, I always mix ingredients by hand. 

برای مخلوط کردن مواد از همزن استفاده می کنم. من میکسر ندارم، همیشه مواد را با دست مخلوط می‌کنم.

I baste the turkey with a baster. I freeze meat in the freezer. 

من بوقلمون را با یک باستر میل می کنم. من گوشت را در فریزر منجمد می کنم.

When I want to grill meat, I use the  grill. In the US, we say to grill  

وقتی می‌خواهم گوشت را کباب کنم، از گریل استفاده می‌کنم . در ایالات متحده، ما می گوییم کبابی

more often than to barbecue. I don't usually say,  when I want to barbecue meat, usually, I say,  

بیشتر از کباب کردن. من معمولاً نمی گویم، وقتی می خواهم گوشت را کباب کنم، معمولاً، می گویم،

when I want to grill meat, I use the grill. I chop the carrot. Or you could say,  

وقتی می خواهم گوشت را کباب کنم، از گریل استفاده می کنم. هویج را خرد می کنم. یا می توانید بگویید،

I slice the carrot thinly. We also use  to slice for bread. I slice the bread. 

هویج را نازک برش می دهم. ما همچنین از برای برش نان استفاده می کنیم. نان را تکه تکه می کنم.

I taste the sauce before I add more spices. I bake cookies in the oven.  

قبل از اینکه ادویه های بیشتری اضافه کنم سس را مزه می کنم. من کوکی ها را در فر می پزم.

Or, I roast a chicken in the oven. I use the tea kettle to boil some water. 

یا مرغ را در فر کباب می کنم. من از قوری چای برای جوشاندن مقداری آب استفاده می کنم.

I let the sauce simmer over low heat. I heat up my food in the microwave. But  

سس را روی حرارت ملایم گذاشتم دم بکشد. غذامو تو ماکروفر گرم میکنم اما

we can also use a fun word, to nuke. I  nuke my food in the microwave, nuke it.  

همچنین می‌توانیم از یک کلمه سرگرم‌کننده برای بمباران هسته‌ای استفاده کنیم. من غذای خود را در مایکروویو می‌زنم، آن را هسته‌ای می‌کنم.

I nuke my food in the microwave. I fry bacon and eggs for breakfast.  

من غذای خود را در مایکروویو هسته ای می کنم. من بیکن و تخم مرغ را برای صبحانه سرخ می کنم.

When you fry, usually, you use a lot of oil. Or  you can say, I saute my vegetables for dinner.  

وقتی سرخ می‌کنید، معمولاً از روغن زیادی استفاده می‌کنید. یا می‌توانید بگویید، من سبزیجاتم را برای شام تفت می‌دهم.

This usually uses less oil, to saute something. I brown the meat before I add the spaghetti  

معمولاً برای تفت دادن چیزی، روغن کمتری مصرف می شود. قبل از اینکه سس اسپاگتی را اضافه کنم، گوشت را سرخ می کنم

sauce. I brown the meat. The word brown can be  an adjective. My hair is brown. But, it can also  

. گوشت را سرخ کردم. کلمه قهوه ای می تواند یک صفت باشد. موهای من قهوه ای است. اما، همچنین

be a verb, to brown meat. This usually means that  you don't completely cook it, but the outside is  

می‌تواند یک فعل برای قهوه‌ای شدن گوشت باشد. این معمولاً به این معنی است که آن را کاملاً نمی‌پزید، اما بیرون آن

brown, and it's ready to be added to the dish  and cooked a little more, to brown some meat. 

قهوه‌ای است و آماده است که به ظرف اضافه شود و کمی بیشتر بپزد تا مقداری گوشت سرخ شود.

I steam my vegetables for dinner. And what's  this called? This is a steamer basket.  

من سبزیجاتم را برای شام بخارپز می کنم. و اسم این چیست؟ این یک سبد بخار است.

I use a steamer basket to steam my vegetables. I pour the sauce on the spaghetti. 

من از یک سبد بخارپز برای بخارپز کردن سبزیجاتم استفاده می کنم. سس رو روی اسپاگتی میریزم.

I spread butter on the bread. As I said, I  have no bread in my house right now, I'm sorry,  

روی نان را کره زدم. همانطور که گفتم، من در حال حاضر در خانه‌ام نانی ندارم، متاسفم،

but here's a picture. I  spread butter on the bread. 

اما این یک عکس است. روی نان کره می‌مالم.

My son likes to sprinkle cheese on his spaghetti.  The word sprinkle is also a noun. "It's this?"  

پسرم دوست دارد روی اسپاگتی اش پنیر بپاشد. کلمه sprinkle نیز اسم است. "این است؟"

Hmm, these are sprinkles. Usually, you add  them to a cake, or maybe to cupcakes. These  

هوم، اینها آبپاش هستند. معمولاً آنها را به کیک یا شاید به کیک‌های کوچک اضافه می‌کنید. اینها

are sprinkles. You could sprinkle sprinkles on a  cake, or you could sprinkle cheese on your food. 

آبپاش هستند. می‌توانید روی یک کیک پاشیده بپاشید ، یا می‌توانید روی غذایتان پنیر بپاشید.

I like to add salt and pepper to my food.  But, do you know something strange? Ever since  

من دوست دارم به غذایم نمک و فلفل بزنم. اما، آیا چیز عجیبی می دانید؟ از زمانی

I had my first son, I don't like pepper  anymore. If a dish has a lot of pepper,  

که اولین پسرم را به دنیا آوردم، دیگر فلفل را دوست ندارم. اگر ظرفی فلفل زیادی داشته باشد

usually, I don't like it. But before having  children, I didn't care. Very strange. 

، معمولاً آن را دوست ندارم. اما قبل از بچه دار شدن، اهمیتی نمی دادم. خیلی عجیب.

Let's talk about some verbs  for cleaning up the kitchen. 

بیایید در مورد چند افعال برای تمیز کردن آشپزخانه صحبت کنیم.

At the end of dinner, we clear the table. We pile up the dirty dishes in the sink. 

در پایان شام، میز را تمیز می کنیم. ظرف های کثیف را در سینک انباشته می کنیم.

I scrape the leftover food into a bowl to give to  our chickens. They'll be so happy. I scrape the  

غذای باقیمانده را در یک کاسه می‌تراشم تا به جوجه‌هایمان بدهم . آنها خیلی خوشحال خواهند شد.

leftover food into a bowl to give to our chickens. I scrub the food off of the dish,  

باقی مانده غذا را در ظرفی می تراشم تا به جوجه هایمان بدهم. غذا را از روی ظرف

but if I can't clean it well, then I need  to soak the dish. This means I put hot,  

پاک می کنم،   اما اگر نتوانم آن را به خوبی تمیز کنم، باید ظرف را خیس کنم. این بدان معناست که من آب گرم و

soapy water in the dish, and I let it sit for  one hour, maybe overnight, and it helps me to  

صابون را در ظرف می‌ریزم و اجازه می‌دهم به مدت یک ساعت، شاید یک شبه بماند، و به من کمک می‌کند تا

clean the dish better. I let the dish soak. Do you have a dishwasher? If you said no, you  

ظرف را بهتر تمیز کنم. گذاشتم ظرف خیس بخورد. ماشین ظرفشویی داری؟ اگر گفتید نه،

need to squirt some dish soap onto a rag. And, I'm  sorry, you need to do the dishes by hand. Whoa, I  

باید مقداری صابون ظرفشویی را روی پارچه بریزید. و، متاسفم، شما باید ظروف را با دست بشویید. اوه،

had lots of water in it. You need to do the dishes  by hand. Do you do the dishes by hand at home? 

من مقدار زیادی آب در آن داشتم. باید ظروف را با دست بشویید. آیا ظرف ها را در خانه با دست می شویید؟

When I'm done washing a dish by hand, I let it  dry. I let it dry on the drying rack. Or we can  

وقتی ظرف شستن با دست تمام شد، می گذارم خشک شود. گذاشتم روی توری خشک کن خشک شود. یا می‌توان

say, I let it air-dry. And in fact, we can say the  same thing for your hair. After you take a shower,  

گفت، اجازه دادم در هوا خشک شود. و در واقع، می‌توانیم همین را برای موهای شما بگوییم. بعد از دوش گرفتن،

you can use a hair dryer, or you can let your hair  air-dry. This is generally better for your hair,  

می‌توانید از سشوار استفاده کنید، یا می‌توانید اجازه دهید موهایتان در هوا خشک شوند. این معمولا برای موهای شما بهتر است،

but not everyone does it. You can let your  hair air-dry, or you can let a dish air-dry. 

اما همه این کار را نمی کنند. می‌توانید اجازه دهید موهایتان با هوا خشک شوند، یا می‌توانید اجازه دهید ظرفی با هوا خشک شود.

When the dishes are all done,  I stack them on the shelf. 

وقتی ظروف تمام شد، آنها را روی قفسه می‌چینم.

Do you have a dishwasher? You're pretty  lucky. You can load the dishwasher,  

ماشین ظرفشویی داری؟ شما خیلی خوش شانس هستید. می‌توانید ماشین ظرفشویی را بارگیری کنید،

and when it's done, you can unload the dishwasher. The dishwasher sterilizes the dishes. If you had  

و وقتی کار تمام شد، می‌توانید ماشین ظرفشویی را خالی کنید. ماشین ظرفشویی ظروف را استریل می کند. اگر روی ظروف شما

raw chicken or something that's not  so good on your dishes, don't worry,  

مرغ خام یا چیزی که خیلی خوب نیست، داشتید، نگران نباشید

the dishwasher will sterilize your dishes. After I unload the dishes, I need to sort the  

،   ماشین ظرفشویی ظروف شما را استریل می کند. بعد از اینکه ظروف را تخلیه کردم، باید ظروف نقره را مرتب کنم

silverware; forks, spoons, knives, and chopsticks. Our final category is generally cleaning  

. چنگال، قاشق، چاقو و چاپستیک. دسته نهایی ما به طور کلی تمیز

the kitchen. My mom always told me,  

کردن   آشپزخانه است. مامانم همیشه به من می‌گفت:

"You should clean as you go." To clean as you go  means to clean while you're cooking. If you're  

"تو باید هر طور که می‌روی تمیز کنی." تمیز کردن در حین رفتن به معنای تمیز کردن در حین آشپزی است. اگر

waiting for the water to boil, well, you can  wipe the counter. Great, do you clean as you go? 

منتظرید تا آب بجوشد، خوب، می‌توانید پیشخوان را پاک کنید. عالی، آیا در حین رفتن تمیز می کنید؟

When I'm done cooking, I try to tidy up. To tidy  up makes things look neat. I try to tidy up. 

وقتی آشپزی ام تمام شد، سعی می کنم مرتب کنم. مرتب کردن باعث می شود همه چیز مرتب به نظر برسد. سعی میکنم مرتب کنم

After dinner, I put away the leftovers in a  container. Do you know what this type of container  

بعد از شام، باقی مانده غذاها را در ظرفی گذاشتم . آیا می دانید نام این نوع کانتینر

is called? Well, I'm going to leave it a mystery.  You should watch this video that I made about  

چیست؟ خوب، من می خواهم آن را یک راز بگذارم. شما باید این ویدئویی را که من درباره

many, many kitchen words right here in my kitchen. I squeeze the water out of my sponge,  

بسیاری از کلمات آشپزخانه درست کردم، همینجا در آشپزخانه من تماشا کنید. آب را از اسفنج

or my rag so that it doesn't drip. I  squeeze the water out of the sponge. 

یا پارچه‌ام بیرون می‌کشم تا چکه نکند. آب را از اسفنج بیرون می‌کشم.

I wipe down the sink when I'm done. If my children have made an incredible mess,  

وقتی کارم تمام شد سینک را پاک می کنم. اگر فرزندانم بی نظمی باورنکردنی ایجاد کرده اند،

I sweep the floor with a  broom. Notice, you cannot say,  

با جارو زمین را جارو می کنم. توجه کنید، نمی‌توانید بگویید،

I broom the floor with a broom. Nope, you  should say, I sweep the floor with a broom.  

من با جارو زمین را جارو می‌کنم. نه، باید بگویید، من زمین را با جارو جارو می کنم.

Or if we ate spaghetti, and there is sauce  everywhere, I mop the floor with a mop. 

یا اگر ما اسپاگتی خوردیم و همه جا سس است، من زمین را با دستمال پاک می کنم.

If there is something I can't give my  chickens, I dump it in the trash, and  

اگر چیزی باشد که نمی‌توانم به جوجه‌هایم بدهم، آن را در سطل زباله می‌ریزم و

my husband takes out the trash. My husband  takes out the trash when it's full. 

شوهرم زباله‌ها را بیرون می‌آورد. شوهرم وقتی سطل زباله پر است، آن را بیرون می‌آورد.

And finally, I pump some soap  onto my hay hands and wash them. 

و در نهایت، مقداری صابون را روی دست‌های یونجه‌ام پمپ می‌کنم و آنها را می‌شویم.

Congratulations on learning 50 common kitchen  verbs. Don't forget to download the free  

به خاطر یادگیری 50 فعل رایج آشپزخانه تبریک می گویم . فراموش نکنید که

PDF worksheet for this lesson. There's  a link in the description so that you  

کاربرگ PDF رایگان این درس را دانلود کنید. پیوندی در توضیحات وجود دارد تا

never forget any of these wonderful verbs. And now, I have a question for you. Would you  

هرگز هیچ یک از این افعال فوق‌العاده را فراموش نکنید. و حالا من یک سوال از شما دارم. آیا

rather cook dinner or clean up? Let me know in the  comments, and I will see you again next Friday for  

ترجیح می دهید شام بپزید یا نظافت؟ در نظرات به من اطلاع دهید و جمعه آینده دوباره شما را برای

a new lesson here on my YouTube channel. Bye. The next step is to download the free PDF  

یک درس جدید اینجا در کانال YouTube من می بینم. خدا حافظ. گام بعدی دانلود کاربرگ رایگان PDF

worksheet for this lesson. With this  free PDF, you will master today's lesson  

برای این درس است. با این PDF رایگان، بر درس امروز تسلط

and never forget what you have learned.  You can be a confident English speaker.  

خواهید داشت و هرگز آموخته‌های خود را فراموش نمی‌کنید. شما می توانید یک انگلیسی زبان با اعتماد به نفس باشید.

Don't forget to subscribe to my YouTube channel  for a free English lesson every Friday. Bye.

فراموش نکنید که هر جمعه برای یک درس انگلیسی رایگان در کانال YouTube من مشترک شوید. خدا حافظ.