SPEAK ENGLISH CONFIDENTLY IN ANY SITUATION WITH THESE SIMPLE STEPS

Hey, in today's English lesson, I am going to teach you five simple steps

سلام، در درس انگلیسی امروز، من قصد دارم پنج مرحله ساده را به شما آموزش دهم

that will help you speak English with confidence in any situation.

که به شما کمک می کند در هر شرایطی با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید.

Are you ready?

اماده ای؟

Well, then I'm teacher Tiffani.

خب، پس من معلم تیفانی هستم.

Let's jump right in.

بیایید به داخل بپریم.

Here is tip number one.

نکته شماره یک اینجاست.

Speak clearly and loudly.

واضح و با صدای بلند صحبت کنید.

Once again, speak clearly and loudly.

یک بار دیگر واضح و با صدای بلند صحبت کنید.

Now, why is this so important to you as an English learner?

حال، چرا این موضوع برای شما به عنوان یک زبان آموز انگلیسی اینقدر مهم است؟

Here's the first thing.

اینجا اولین چیز است.

When you speak clearly and loudly, it will help you articulate your

وقتی واضح و با صدای بلند صحبت می کنید، به شما کمک می کند تا

thoughts and ideas more effectively.

افکار و ایده های خود را به طور موثرتری بیان کنید.

Making you appear more confident in your speech.

باعث می شود در سخنرانی خود با اعتماد به نفس بیشتری ظاهر شوید.

You see when people are listening to you and they're watching you and they're

شما می بینید که وقتی مردم به شما گوش می دهند و آنها شما را تماشا می کنند و

observing you, they also need to see that you feel confident in yourself.

شما را مشاهده می کنند، همچنین باید ببینند که شما به خودتان اعتماد دارید.

So when you speak clearly and loudly, they immediately feel like

بنابراین وقتی واضح و با صدای بلند صحبت می کنید، بلافاصله احساس می کنند که

you are a confident English speaker.

شما یک انگلیسی زبان مطمئن هستید.

And that will help you feel more confident as well.

و این به شما کمک می کند که اعتماد به نفس بیشتری نیز داشته باشید.

So again, articulating your thoughts and ideas, it will help

بنابراین، باز هم بیان افکار و ایده های خود به شما کمک می کند تا

you do this more effectively.

این کار را به طور موثرتری انجام دهید.

The second thing is this.

مورد دوم این است.

This will also help you overcome any fears you may have about speaking

این همچنین به شما کمک می‌کند تا بر هر ترسی که ممکن است در مورد صحبت کردن

in public, because it will help you feel more confident when you focus

در جمع داشته باشید غلبه کنید، زیرا به شما کمک می‌کند وقتی روی

on speaking clearly, when you focus on actually getting the words out.

واضح صحبت کردن تمرکز می‌کنید، اعتماد به‌نفس‌تری داشته باشید، زمانی که تمرکز خود را بر بیان واقعی کلمات متمرکز می‌کنید.

And not mumbling.

و زمزمه نکردن

Sometimes this happens, to be very honest, as an English learner,

گاهی اوقات این اتفاق می افتد، بسیار صادقانه، به عنوان یک زبان آموز انگلیسی،

sometimes when you're going to say something and you're not sure.

گاهی اوقات زمانی که شما می خواهید چیزی بگویید و مطمئن نیستید.

Sometimes your worth, your words start coming out like this, right?

گاهی اوقات ارزش شما، کلمات شما شروع به اینگونه می کنند، درست است؟

You start mumbling a bit.

کمی شروع به زمزمه کردن می کنی.

Why?

Because you get nervous and you're not sure how the people

چرا؟

زیرا شما عصبی می شوید و مطمئن نیستید که افرادی که

listening to you will respond.

به شما گوش می دهند چگونه پاسخ خواهند داد.

Don't do that.

این کار را نکن

Instead, be confident.

در عوض، اعتماد به نفس داشته باشید.

Don't worry about making mistakes.

نگران اشتباه کردن نباشید.

Instead, whatever your thought is, whatever your idea is, whatever you'd

در عوض، هر فکری که دارید، هر ایده ای که دارید، هر آنچه که می

like to say, say it loudly and clearly.

خواهید بگویید، آن را با صدای بلند و واضح بگویید. به

This is how you'll start speaking English.

این ترتیب شما شروع به صحبت انگلیسی خواهید کرد.

With confidence.

با اعتماد به نفس.

The other point is the fact that speaking clearly and loudly will help you avoid

نکته دیگر این واقعیت است که واضح و بلند صحبت کردن به شما کمک می کند از

misunderstandings or misinterpretations.

سوء تفاهم یا تفسیر نادرست جلوگیری کنید.

Think about it.

در مورد آن فکر کنید. آیا

Have you ever been speaking in English and the person said to you, huh?

تا به حال به زبان انگلیسی صحبت کرده اید و آن شخص به شما بگوید، ها؟

I'm, what did you say?

من هستم، چی گفتی؟

I, I didn't understand you.

من، من شما را درک نکردم

Say that again, please.

بازم بگو لطفا

What?

What are you saying?

چی؟

چی میگی؟

When that happens over and over again, it can actually make

وقتی بارها و بارها این اتفاق می افتد، در واقع می تواند

you feel a little bit nervous.

شما را کمی عصبی کند.

So to eliminate that, speak clearly and loudly, there

بنابراین برای از بین بردن آن، واضح و با صدای بلند صحبت کنید،

will be no misunderstandings.

هیچ سوء تفاهمی وجود نخواهد داشت.

Why?

چرا؟

Because your words will come out and be easy to understand.

زیرا کلمات شما ظاهر می شوند و به راحتی قابل درک هستند.

So again, remember the first step you're trying to speak English confidently.

بنابراین دوباره، اولین قدمی را که می‌خواهید با اطمینان انگلیسی صحبت کنید، به خاطر بسپارید.

In any situation, the first step is to speak clearly and loudly.

در هر شرایطی اولین قدم این است که واضح و بلند صحبت کنید.

Right now you can understand everything I'm saying, right?

در حال حاضر شما می توانید همه چیز من را درک کنید، درست است؟

I'm speaking clearly and loudly.

من واضح و بلند صحبت می کنم.

Let's go to tip number two.

به نکته شماره دو برویم.

Tip number two is to make eye contact.

نکته شماره دو برقراری ارتباط چشمی است.

Once again, make eye contact.

یک بار دیگر تماس چشمی برقرار کنید.

Right now you're watching this lesson, right?

در حال حاضر شما در حال تماشای این درس هستید، درست است؟

You're watching this on YouTube, but imagine if I was teaching you

شما این را در یوتیوب تماشا می کنید، اما تصور کنید اگر من به شما آموزش می دادم

and my eyes were somewhere else.

و چشمانم جای دیگری بود.

All of a sudden, it wouldn't be interesting.

ناگهان، جالب نخواهد بود.

You'd probably think, Hey, teacher, Tiffani, why aren't you looking at me?

احتمالاً فکر می کنید، هی، معلم، تیفانی، چرا به من نگاه نمی کنید؟

Making eye contact actually makes the listener feel like you

برقراری تماس چشمی در واقع به شنونده این احساس را می دهد که شما به

are more confident in yourself.

خودتان اطمینان بیشتری دارید.

It actually is another way for you to present yourself in a confident way, so

در واقع این روش دیگری است که شما می توانید خود را با اعتماد به نفس نشان دهید، بنابراین

making eye contact, it can help establish a connection with the person you are

برقراری ارتباط چشمی می تواند به برقراری ارتباط با فردی که

speaking to, making them feel more engaged and interested in what you are saying.

با او صحبت می کنید کمک کند و باعث می شود که او نسبت به آنچه می گویید احساس مشارکت و علاقه بیشتری کند.

Right now.

همین الان.

Oh yeah, I'm talking to you.

اوه بله، من با شما صحبت می کنم.

I'm looking directly at you, right?

من مستقیم به شما نگاه می کنم، درست است؟

I'm making eye contact, and you feel a little bit more engaged, right?

من در حال برقراری تماس چشمی هستم، و شما احساس می کنید کمی بیشتر درگیر هستید، درست است؟

You feel more interested in this lesson.

به این درس بیشتر احساس علاقه می کنید.

That's what happens when you make eye contact.

این چیزی است که هنگام برقراری تماس چشمی اتفاق می افتد.

Remember, we're talking about speaking English with more confidence and

به یاد داشته باشید، ما در مورد صحبت کردن انگلیسی با اعتماد به نفس بیشتر صحبت می کنیم و

eye contact is extremely important.

تماس چشمی بسیار مهم است.

The second reason.

دلیل دوم.

The second point why this is so important.

نکته دوم که چرا اینقدر مهم است.

This can also help you kind of gauge the other person's response to what

این همچنین می تواند به شما کمک کند تا پاسخ فرد مقابل را به آنچه

you are saying, which will help you adjust your tone or message accordingly.

می گویید بسنجید، که به شما کمک می کند لحن یا پیام خود را مطابق با آن تنظیم کنید.

I want you to imagine this situation.

می خواهم این وضعیت را تصور کنید.

You're giving a response, you're speaking English, you're talking

شما در حال پاسخ دادن هستید، انگلیسی صحبت می کنید،

about your life, but the other person is kind of looking away and

در مورد زندگی خود صحبت می کنید، اما طرف مقابل به نوعی به دور نگاه می کند و

you're trying to make eye contact, but you can tell, oh, wait a minute.

شما سعی می کنید ارتباط چشمی برقرار کنید، اما می توانید بگویید، اوه، یک دقیقه صبر کنید. .

They're not understanding my story.

آنها داستان من را درک نمی کنند.

Wait a minute, they're not following along, and this will help you adjust.

یک دقیقه صبر کنید، آنها دنبال نمی کنند ، و این به شما کمک می کند تا خود را تنظیم کنید.

Remember speaking English confidently is not just about

به یاد داشته باشید که صحبت کردن با اطمینان انگلیسی فقط مربوط به

the words that you are using.

کلماتی نیست که استفاده می کنید.

It's about the message you are delivering and how the person is receiving it.

این در مورد پیامی است که شما ارسال می کنید و اینکه شخص چگونه آن را دریافت می کند.

So when you make eye contact, you'll be able to read their expressions

بنابراین وقتی تماس چشمی برقرار می کنید، می توانید عبارات آنها را بخوانید

to see, ah, are they understanding?

تا ببینید، آه، آیا آنها درک می کنند؟

Are they following, are they enjoying what I'm saying?

آیا آنها دنبال می کنند، آیا از آنچه من می گویم لذت می برند؟

Eye contact is so important.

تماس چشمی بسیار مهم است.

Another reason is because it can help you develop better

دلیل دیگر این است که می تواند به شما کمک کند

communication skills because you will be able to better understand.

مهارت های ارتباطی بهتری را توسعه دهید زیرا می توانید بهتر درک کنید.

The person you are speaking to.

شخصی که با او صحبت می کنید.

There's something interesting about eye contact.

یک چیز جالب در مورد تماس چشمی وجود دارد.

I'll tell you a quick story.

من یک داستان سریع برای شما تعریف می کنم.

It's not story time just yet that happens at the end, but it's so interesting.

هنوز زمان داستان نیست که در پایان اتفاق می افتد، اما بسیار جالب است.

When I was living in South Korea, as you know, I'm an African American woman,

زمانی که من در کره جنوبی زندگی می کردم، همانطور که می دانید، من یک زن آفریقایی آمریکایی هستم،

and when I lived in South Korea for 10 years, whenever I ran into another

و زمانی که به مدت 10 سال در کره جنوبی زندگی می کردم، هر وقت با یک

African American, whether it was a woman or a man, We would make eye contact.

آمریکایی آفریقایی تبار دیگر برخورد می کردم، خواه زن باشد یا مرد، ارتباط چشمی برقرار کن.

We wouldn't say anything, but we'd make eye contact and kind of nod our

ما چیزی نمی‌گفتیم، اما تماس چشمی برقرار می‌کردیم و سرمان را تکان می‌دادیم و می‌گفتیم:

head basically saying, Hey, I see you.

هی، می‌بینمت.

You're black and Korean too.

شما هم سیاه پوست و کره ای هستید.

That's what's up.

این چه خبر است.

We didn't say anything, but by making eye contact we were

ما چیزی نگفتیم، اما با برقراری ارتباط چشمی

able to understand each other.

توانستیم یکدیگر را درک کنیم. به

This is why it's so important for you to make eye contact

همین دلیل است که

when you're speaking English.

هنگام صحبت کردن به زبان انگلیسی، برقراری تماس چشمی برای شما بسیار مهم است.

Once again, you will actually better understand the person you are speaking to.

یک بار دیگر، شما در واقع بهتر متوجه شخصی که با او صحبت می کنید خواهید بود.

It doesn't matter what culture you're from.

مهم نیست از چه فرهنگی هستید.

We speak to each other through our looks, through our eyes.

ما از طریق نگاهمان، از طریق چشمانمان با یکدیگر صحبت می کنیم.

It's so important.

خیلی مهمه

Again, the second thing is, Make eye contact now.

باز هم نکته دوم این است که اکنون تماس چشمی برقرار کنید.

Tip number three, another important one, smile when you speak.

نکته شماره سه، نکته مهم دیگر ، هنگام صحبت لبخند بزنید.

Now you already know.

حالا شما از قبل می دانید.

Yeah.

You already know.

آره

شما قبلا می دانید.

I love to smile, but I want to help you understand the importance of

من عاشق لبخند زدن هستم، اما می‌خواهم به شما کمک کنم

smiling when you speak English.

وقتی انگلیسی صحبت می‌کنید، اهمیت لبخند زدن را درک کنید.

You enjoy my lessons.

شما از درس های من لذت می برید.

You enjoy following my English lessons and I enjoy being your English teacher.

شما از دنبال کردن درس های زبان انگلیسی من لذت می برید و من از معلم زبان انگلیسی شما لذت می برم.

One aspect that students always tell me they love is the fact

یکی از جنبه هایی که دانش آموزان همیشه به من می گویند دوست دارند این واقعیت است

that I smile all the time now.

که من همیشه لبخند می زنم.

My smiles are genuine.

لبخندهای من واقعی است

I'm genuinely a happy, happy person.

من واقعاً یک فرد شاد و خوشحال هستم.

But when you smile as you're speaking, people will see you as being more

اما وقتی در حین صحبت کردن لبخند می زنید، مردم شما را با اعتماد به نفس بیشتری می بینند

confident and it will actually help you feel more confident.

و در واقع به شما کمک می کند اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

So remember, smiling when you speak can help the person making the

بنابراین به یاد داشته باشید، لبخند زدن هنگام صحبت می تواند به فردی که

person listening to you feel more comfortable and relaxed in your company.

به شما گوش می دهد کمک کند تا در شرکت شما احساس راحتی و آرامش بیشتری کند.

If I all of a sudden stopped smiling and said, number two, this is what

اگر من ناگهان از لبخند زدن دست کشیدم و گفتم: شماره دو، این همان کاری است که

you need to do when you study English.

باید هنگام مطالعه انگلیسی انجام دهید.

The feeling would change, right?

احساس تغییر خواهد کرد، درست است؟

But the moment you see it, you see it, my smile starts to get bigger.

اما از لحظه‌ای که آن را می‌بینی، می‌بینی ، لبخند من بزرگ‌تر می‌شود.

You start to feel more comfortable.

احساس راحتی بیشتری می کنید.

You start to enjoy the lesson more.

شما شروع به لذت بردن بیشتر از درس می کنید.

The same will happen for you when you're speaking English.

هنگامی که انگلیسی صحبت می کنید همین اتفاق برای شما خواهد افتاد.

Remember to smile.

یادتان باشد لبخند بزنید.

It's totally okay.

کاملاً اشکالی ندارد.

It will make those listening to you feel more comfortable.

این باعث می شود کسانی که به شما گوش می دهند احساس راحتی بیشتری کنند.

Another reason.

دلیل دیگر.

It can also help you appear more friendly and approachable.

همچنین می تواند به شما کمک کند که دوستانه تر و نزدیک تر به نظر برسید. اگر فردی خندان هستید،

This will make it easier for others to engage with you in conversation

این کار باعث می‌شود که دیگران راحت‌تر با شما در گفتگو شرکت کنند

if you're a smiling person.

.

If you're standing somewhere and you're smiling, or if you're already speaking

اگر جایی ایستاده‌اید و لبخند می‌زنید، یا اگر در حال حاضر

English and you're smiling, other people are going to want to come and have a

انگلیسی صحبت می‌کنید و لبخند می‌زنید، افراد دیگری نیز می‌خواهند بیایند و

conversation with you as well, that's going to make you feel more confident.

با شما صحبت کنند، این باعث می‌شود احساس بیشتری داشته باشید. مطمئن.

Oh, People are enjoying conversations with me.

اوه، مردم از گفتگو با من لذت می برند.

People want to speak with me.

مردم می خواهند با من صحبت کنند.

People like spending time with me.

مردم دوست دارند با من وقت بگذرانند.

That's going to build your confidence.

این باعث ایجاد اعتماد به نفس شما می شود. می

You see that we're not just talking about learning new words, learning

بینید که ما فقط در مورد یادگیری کلمات جدید، یادگیری

new expressions and idioms.

عبارات و اصطلاحات جدید صحبت نمی کنیم.

These things are important, but when you are trying to speak English

این چیزها مهم هستند، اما وقتی می‌خواهید با اطمینان انگلیسی صحبت کنید،

confidently, you have to understand many things, not just words and expressions.

باید خیلی چیزها را درک کنید، نه فقط کلمات و عبارات را.

Again, you need to remember to smile when you speak.

باز هم، باید به یاد داشته باشید که هنگام صحبت کردن، لبخند بزنید.

Also smiling when you speak, can help you convey enthusiasm and interest in

همچنین لبخند زدن هنگام صحبت کردن، می تواند به شما کمک کند تا اشتیاق و علاقه خود را به

the topic you are discussing, which will cause your listeners to be more engaged.

موضوعی که در حال بحث هستید منتقل کنید، که باعث می شود شنوندگان شما بیشتر درگیر شوند.

If someone feels like you are enthusiastic or you are enjoying

اگر کسی احساس کند که شما مشتاق هستید یا از

what you're speaking about, they will immediately become more interested.

چیزی که در مورد آن صحبت می کنید لذت می برید، بلافاصله علاقه مندتر می شود.

I love teaching English.

من عاشق تدریس زبان انگلیسی هستم.

I love helping you with these tips.

من دوست دارم با این نکات به شما کمک کنم.

And you can see the enthusiasm.

و شما می توانید شور و شوق را ببینید.

You can see that I truly enjoy this.

می بینید که من واقعا از این کار لذت می برم.

This is what will happen when you start smiling as you speak English.

این همان چیزی است که وقتی شروع به لبخند زدن در حالی که انگلیسی صحبت می کنید اتفاق می افتد.

Again, we're talking about speaking English confidently in any situation.

باز هم، ما در مورد صحبت کردن انگلیسی با اطمینان در هر شرایطی صحبت می کنیم.

So after you start smiling in the situation, we're gonna be moving

بنابراین بعد از اینکه در موقعیت شروع به لبخند زدن کردید،

to tip number four, pay attention.

به نکته شماره چهار می رویم، توجه کنید.

To body language, this is so important.

برای زبان بدن، این بسیار مهم است. می

You see, people's body language will let you know how they are feeling

بینید، زبان بدن افراد به شما نشان می دهد که

about what you're saying, and someone's body language actually can

در مورد آنچه می گویید چه احساسی دارند، و زبان بدن یک فرد در واقع می تواند بر

affect how you feel about yourself.

احساس شما نسبت به خودتان تأثیر بگذارد.

So here's the thing, when you pay attention to body language,

بنابراین نکته اینجاست که وقتی به زبان بدن توجه می‌کنید، به

it will help you understand the other person's response better.

شما کمک می‌کند واکنش طرف مقابل را بهتر درک کنید.

Making it easier for you to adjust your message or tone accordingly.

تنظیم پیام یا لحن خود را بر این اساس برای شما آسان تر می کند.

I used to do this when I was in class in South Korea teaching English.

زمانی که در کره جنوبی در کلاس درس زبان انگلیسی بودم، این کار را انجام می‌دادم.

I would start a lesson and I would make sure to watch my students body language.

من یک درس را شروع می کردم و حتماً زبان بدن دانش آموزانم را تماشا می کردم.

Sometimes my students after lunch in the afternoon, they would be a little

گاهی اوقات دانش‌آموزانم بعد از ناهار بعد از ظهر کمی

tired, so maybe even though the lesson was interesting, their body language

خسته می‌شدند، بنابراین شاید با وجود اینکه درس جالب بود، زبان بدنشان به

was showing me that they needed a break.

من نشان می‌داد که به استراحت نیاز دارند.

So I adjusted my lessons.

بنابراین درس هایم را تنظیم کردم.

I adjusted what I was talking about.

آنچه را که می گفتم تنظیم کردم.

Maybe I would tell a story to give them a little bit more energy.

شاید داستانی تعریف کنم تا کمی انرژی بیشتری به آنها بدهم.

It's so important to pay attention to someone's body

توجه به زبان بدن یک نفر بسیار مهم است

language because it affects you.

زیرا روی شما تأثیر می گذارد.

If they look disinterested, you can feel, oh, maybe my English is not good.

اگر آنها بی علاقه به نظر می رسند، می توانید احساس کنید، اوه، شاید انگلیسی من خوب نیست. به

Watch their body language and change your tone and it will help

زبان بدن آنها دقت کنید و لحن خود را تغییر دهید و این به شما کمک می کند تا

you feel much more confident.

اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.

The second thing, it can also help you improve your own body language, which

نکته دوم، همچنین می تواند به شما کمک کند زبان بدن خود را بهبود ببخشید، که باعث می

will make you more effective and confident in your ability to convey your message.

شود شما در توانایی خود در انتقال پیام خود مؤثرتر و مطمئن تر شوید.

For example, if I'm watching the person that's listening to me

به عنوان مثال، اگر فردی را تماشا کنم که به من گوش می دهد

and their body language is like this, they, they seem to be really

و زبان بدن او اینگونه است، به نظر می رسد که واقعاً

interested and engaged immediately.

علاقه مند شده و بلافاصله درگیر شده است.

I'm gonna feel more confident in what I'm saying.

به حرفی که میزنم اعتماد به نفس بیشتری پیدا میکنم

I'm gonna actually be more enthusiastic, right?

من واقعاً مشتاق تر خواهم بود، درست است؟

But if their body language is showing me they're not interested, I still

اما اگر زبان بدن آنها به من نشان می دهد که آنها علاقه ای ندارند، من هنوز

need to change my body language.

باید زبان بدنم را تغییر دهم.

Okay?

باشه؟

Let me actually change my tone, let me fix my body language so

اجازه دهید در واقع لحنم را تغییر دهم، اجازه دهید زبان بدنم را درست کنم

that I can affect the other person.

تا بتوانم روی طرف مقابل تأثیر بگذارم.

We're talking about speaking English confidently, and you need

ما در مورد صحبت کردن با اطمینان انگلیسی صحبت می کنیم، و شما باید به

to remember your body language is important, and so is the body language

یاد داشته باشید که زبان بدن شما مهم است و همچنین زبان بدن

of the person listening to you.

شخصی که به شما گوش می دهد مهم است.

The other thing to remember is this can help you become a more

نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که این می تواند به شما کمک کند

empathetic and effective communicator.

ارتباط همدلانه تر و موثرتری داشته باشید.

Remember, communication is not just about the words you use.

به یاد داشته باشید، ارتباط فقط در مورد کلماتی که استفاده می کنید نیست.

Think about me right now.

همین الان به من فکر کن

I'm teaching you English, my facial expression, the way

من به شما انگلیسی، حالت صورتم، نحوه

that my hands are moving.

حرکت دستانم را به شما یاد می دهم.

I'm using my hands to explain this to you, right?

من از دستانم برای توضیح این موضوع برای شما استفاده می کنم، درست است؟

I'm actually becoming a more effective communicator each

من در واقع هر

time I record a lesson for you.

بار که درسی را برای شما ضبط می کنم، ارتباط موثرتری می شوم.

Because I'm making sure that my body language is going along with the lesson

چون مطمئن می‌شوم که زبان بدنم با درسی که به

I'm teaching you because I can understand what you need to know to move forward.

شما آموزش می‌دهم پیش می‌رود، زیرا می‌توانم آنچه را که برای حرکت به جلو باید بدانید.

I've watched students in classes, okay, my body language

من دانش‌آموزان را در کلاس‌ها تماشا کرده‌ام ، خوب، زبان بدن من

can help them understand more.

می‌تواند به درک بیشتر آنها کمک کند.

So when you, again, pay attention to body language, it can help you

بنابراین وقتی دوباره به زبان بدن توجه می کنید، می تواند به شما کمک کند

become a more effective communicator.

ارتباط موثرتری داشته باشید.

Makes sense.

منطقی است.

All right.

خیلی خوب.

All right.

Tip number five.

خیلی خوب.

نکته شماره پنج

Tip number five is very important.

نکته شماره پنج بسیار مهم است.

Believe that you can speak English well.

باور کنید که می توانید انگلیسی را خوب صحبت کنید.

This is something I need you to really remember.

این چیزی است که من باید واقعاً به یاد داشته باشید.

You must believe that it's possible.

شما باید باور داشته باشید که ممکن است.

You must believe in yourself.

باید خودت را باور کنی

If your goal is to speak English confidently, you have to believe

اگر هدف شما این است که با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید، باید باور داشته باشید

that it's actually possible.

که واقعاً ممکن است. می

You see, the thing is this believing in yourself.

بینید، موضوع این است که به خودتان ایمان داشته باشید.

It's key to developing confidence in your speaking abilities because it

این کلید تقویت اعتماد به نفس در توانایی‌های گفتاری شماست، زیرا

can help you overcome any self-doubt.

می‌تواند به شما کمک کند بر هر شک و تردیدی غلبه کنید.

In order to speak with confidence, you have to remove self-doubt.

برای اینکه با اعتماد به نفس صحبت کنید، باید شک و تردید خود را از بین ببرید.

You have to remove those thoughts that come in sometimes, oh,

باید آن افکاری را که گاهی به ذهنم می رسد حذف کنید، اوه،

my English is not that good.

انگلیسی من آنقدرها هم خوب نیست.

Oh, I made a mistake.

اوه من اشتباه کردم

Remove those thoughts.

این افکار را حذف کنید

If you want to speak English with confidence, you have to believe

اگر می خواهید با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید، باید باور داشته باشید

that you can speak English well.

که می توانید انگلیسی را به خوبی صحبت کنید.

The second thing is it can help you stay motivated and committed

دومین چیز این است که می تواند به شما کمک کند تا با انگیزه و متعهد

to improving your speaking skills.

به بهبود مهارت های گفتاری خود بمانید.

Even in the face of challenges or setbacks.

حتی در مواجهه با چالش ها یا شکست ها.

Sometimes English is going to be hard, but if you believe that you can do it,

گاهی اوقات زبان انگلیسی سخت خواهد بود، اما اگر باور دارید که می توانید آن را انجام دهید،

even when challenges arise and setbacks come up, you can do away with them.

حتی زمانی که چالش ها پیش می آیند و مشکلاتی پیش می آید، می توانید آنها را از بین ببرید.

You can ignore them because you believe that you can

شما می توانید آنها را نادیده بگیرید زیرا معتقدید که می توانید

speak English with confidence.

با اطمینان انگلیسی صحبت کنید.

The other thing to remember is this, when you believe in yourself, it

نکته دیگری که باید به خاطر بسپارید این است که وقتی به خودتان ایمان داشته باشید، به

will help you maintain a positive attitude when you approach someone

شما کمک می‌کند تا زمانی که

to start a conversation in English.

برای شروع مکالمه به زبان انگلیسی به کسی نزدیک می‌شوید، نگرش مثبتی داشته باشید.

So instead of walking up to someone and having the thoughts of, oh no,

بنابراین به جای اینکه به سراغ کسی بروم و به این فکر کنم که اوه نه،

oh no, I'm gonna make a mistake.

اوه نه، اشتباه می کنم.

Oh no, are they gonna say, I'm not good at speaking English?

اوه نه، آیا آنها می خواهند بگویند، من در صحبت کردن انگلیسی خوب نیستم؟

Instead, you'll say this, woo.

در عوض، این را خواهید گفت، وو.

I can do it.

من می توانم آن را انجام دهم.

I can do it.

من می توانم آن را انجام دهم.

I'm walking up to this native English speaker and I am going

من به سمت این انگلیسی زبان مادری می روم و می خواهم

to start this conversation.

این گفتگو را شروع کنم.

I can do it.

من می توانم آن را انجام دهم.

Believing in yourself is so important.

باور به خودت خیلی مهمه

Now, remember, these five steps will help you speak English with confidence.

اکنون، به یاد داشته باشید، این پنج مرحله به شما کمک می کند تا با اعتماد به نفس انگلیسی صحبت کنید.

I hope you enjoyed this lesson, but don't forget if you want to get even more

امیدوارم از این درس لذت برده باشید، اما اگر می خواهید

lessons from me, and if you want to be my homie, you can join this YouTube channel.

از من درس های بیشتری بگیرید، فراموش نکنید و اگر می خواهید دوست من باشید ، می توانید به این کانال یوتیوب بپیوندید.

I have extra lessons exclusively for my homies, and you can become one.

من به طور انحصاری برای خانواده ام درس های اضافی دارم و شما می توانید یکی شوید.

All you have to do is hit the button right below this video.

تنها کاری که باید انجام دهید این است که دکمه درست زیر این ویدیو را فشار دهید.

If you're watching the video, it says, join.

اگر در حال تماشای ویدیو هستید، می‌گوید، بپیوندید.

Right under this video, not the subscribe button.

درست زیر این ویدیو، نه دکمه اشتراک.

Hit the join button and that will make you an official homie.

دکمه join را بزنید و این شما را به یک خانواده رسمی تبدیل می کند.

That's right.

درست است.

You'll be my homie and you'll get extra English lessons every single week from me.

شما خانه من خواهید بود و هر هفته از من درس های انگلیسی اضافی خواهید گرفت.

That's right.

درست است.

Extra English lessons to help you even more.

درس های اضافی انگلیسی برای کمک بیشتر به شما.

I hope you enjoyed this lesson and I will talk to you in the next one.

امیدوارم از این درس لذت برده باشید و در دوره بعدی با شما صحبت خواهم کرد.

You still there?

هنوز اونجایی؟

You know what time it is?

میدونی ساعت چنده؟

It's story time eight.

زمان داستان هشت است.

I said it still.

هنوز هم گفتم

So I wanna tell you a story about a time when I had to believe in myself.

بنابراین می‌خواهم داستانی را درباره زمانی برایتان تعریف کنم که مجبور بودم خودم را باور کنم.

I told you today, I gave you five tips about how to speak English confidently.

امروز به شما گفتم، من به شما پنج نکته در مورد چگونگی صحبت کردن با اطمینان انگلیسی ارائه کردم.

Now I remember the very first time I had to speak in public, I was asked

حالا یادم می آید اولین باری که مجبور شدم در جمع سخنرانی کنم، از من خواسته شد

to preach a sermon at my church, and I think I was about 12 or 13 years old.

که در کلیسای خود موعظه کنم و فکر می کنم حدود 12 یا 13 ساله بودم.

And think about this, my church had between four to 500 members.

و در مورد این فکر کنید، کلیسای من بین 4 تا 500 عضو داشت.

I was between the ages of 12 and 13.

من بین 12 تا 13 سال داشتم.

I was very young and they wanted me to speak for Children's Sabbath.

خیلی جوان بودم و می خواستند برای سبت کودکان صحبت کنم.

This was the day everyone came together, celebrated the children, and my

این روزی بود که همه دور هم جمع شدند، از بچه ها جشن گرفتند و

uncle said, TIFF, I believe in you.

عمویم گفت، TIFF، من به تو ایمان دارم.

I will help you.

من به شما کمک خواهم کرد.

So my uncle sat me down and we went through what I was going

پس عمویم مرا نشست و آنچه را که قرار بود

to preach about the sermon.

در مورد خطبه بیان کنم، طی کردیم.

We went through the verses that I was going to use for the sermon,

آیاتی را که قرار بود برای خطبه استفاده کنم مرور کردیم

and everything was laid out.

و همه چیز چیده شد.

And I still remember sitting in my uncle's car.

و هنوز به یاد دارم که در ماشین عمویم نشسته بودم.

And going over this sermon and thinking to myself, wow, I'm really about to do this.

و این خطبه را مرور می کنم و با خودم فکر می کنم، وای، من واقعاً در شرف انجام این کار هستم.

Reminding myself, TIFF, you can do this.

به خودم یادآوری می کنم، TIFF، شما می توانید این کار را انجام دهید.

God is gonna help you.

خدا بهت کمک میکنه

You can do it.

شما می توانید آن را انجام دهید.

We spoke about my body language.

در مورد زبان بدنم صحبت کردیم.

We spoke about my posture, walking up to the front, standing in front of four to

ما در مورد وضعیت من صحبت کردیم، تا جلو رفتم، جلوی 4 تا

500 people and speaking with confidence.

500 نفر ایستادم و با اطمینان صحبت کردم.

And I remember I walked up on that pulpit.

و به یاد دارم که روی آن منبر رفتم.

I had my notes ready and I remembered.

یادداشت هایم را آماده کرده بودم و یادم آمد.

My uncle, the time he spent with me organizing my sermon and how much he

عمویم، مدتی که برای تنظیم خطبه با من سپری کرد و چقدر به

believed in me, and I believed in myself and I said, God, let's do this together.

من ایمان داشت و من به خودم ایمان آوردم و گفتم خدایا با هم این کار را انجام دهیم.

And I delivered the sermon.

و خطبه را ایراد کردم.

And people said afterwards that it was amazing.

و مردم بعد از آن گفتند که شگفت انگیز است.

It was a blessing.

این یک نعمت بود. از

They enjoyed it.

آن لذت بردند.

And I'll never forget that moment because it was the first time that

و هرگز آن لحظه را فراموش نخواهم کرد زیرا اولین باری بود که

I stood in front of a large group of people and delivered a message and

در مقابل گروه زیادی از مردم ایستادم و پیامی را ارائه کردم و

felt confident in what I was doing.

از کاری که انجام می‌دادم احساس اطمینان کردم.

Remember, you can do anything you put your mind to.

به یاد داشته باشید، شما می توانید هر کاری که در ذهن خود دارید انجام دهید.

I hope this encourages you and never forget that you can

امیدوارم این شما را تشویق کند و هرگز فراموش نکنید که می توانید

speak English with confidence.

با اطمینان انگلیسی صحبت کنید.