8 Expert Ways To Use Could In English – Starting Today

Let's say you need to ask for help on a project. It should be pretty simple,

فرض کنید باید برای یک پروژه کمک بخواهید. باید خیلی ساده باشد،

right? You just ask someone, can you help me Or wait, is it, could you help me?

درست است؟ شما فقط از کسی بپرسید، آیا می توانید به من کمک کنید یا صبر کنید، آیا می توانید به من کمک کنید؟

Which one of those is right?

کدام یک از اینها درست است؟

If you ever find yourself hesitating like this or second guessing yourself,

اگر تا به حال متوجه شدید که این‌طور مردد هستید یا خودتان را دوباره حدس می‌زنید،

you probably feel a bit frustrated because something that should be simple

احتمالاً کمی ناامید می‌شوید زیرا چیزی که باید ساده باشد، اینطور

isn't, and the problem is you've likely learned both of those expressions,

نیست، و مشکل اینجاست که احتمالاً هر دوی این عبارات را یاد گرفته‌اید،

but you're not really sure what the difference really is. On top of that,

اما واقعاً مطمئن نیستید که تفاوت واقعاً چیست. علاوه بر آن،

the challenge with this word could in English is that it has a lot of different

چالش این کلمه در زبان انگلیسی این است که

jobs to do. It's not just about politeness or talking about past abilities.

کارهای مختلفی برای انجام دادن دارد. این فقط در مورد ادب یا صحبت در مورد توانایی های گذشته نیست.

In fact, on top of those two uses,

در واقع، علاوه بر این دو کاربرد،

we also use could to suggest ideas,

ما همچنین از can برای پیشنهاد ایده‌ها،

express uncertainty, show hesitation, and talk about regrets.

ابراز عدم اطمینان، نشان دادن تردید و صحبت در مورد پشیمانی استفاده می‌کنیم.

We also use it to give professional opinions.

ما همچنین از آن برای ارائه نظرات حرفه ای استفاده می کنیم.

So if no one has ever broken this down for you before,

بنابراین اگر هیچ کس قبلاً این موضوع را برای شما تجزیه نکرده است،

it can feel confusing.

ممکن است گیج کننده باشد.

But once you see exactly how to use could in all these different ways,

اما هنگامی که دقیقاً نحوه استفاده از can را در تمام این روش‌های مختلف مشاهده کردید،

it all starts to make sense.

همه چیز به نظر می‌رسد.

And that's exactly what we're going to do together today,

و این دقیقاً همان کاری است که امروز با هم انجام خواهیم داد،

step by step with clear explanations,

گام به گام با توضیحات واضح،

real life examples and chances for you to practice with me along the way.

مثال‌های واقعی و فرصت‌هایی برای شما که در طول مسیر با من تمرین کنید.

So first,

let's get started with one of the most common ways we use code in English,

بنابراین ابتدا،

اجازه دهید با یکی از رایج‌ترین روش‌های استفاده از کد در زبان انگلیسی،

which is to make polite requests. For example, just as we started,

که درخواست‌های مودبانه است، شروع کنیم. به عنوان مثال، همانطور که شروع کردیم،

you could say to someone,

می توانید به کسی بگویید، آیا

can you help me with this report or could you help me with this report?

می توانید در این گزارش به من کمک کنید یا می توانید در این گزارش به من کمک کنید؟

Both are perfectly correct,

هر دو کاملاً صحیح هستند،

but using the word could makes it softer and more polite,

اما استفاده از این کلمه می‌تواند آن را نرم‌تر و مؤدبانه‌تر کند،

which is perfect for professional informal situations,

که برای موقعیت‌های غیررسمی حرفه‌ای،

whether you're speaking to a manager, a client, or a stranger.

چه با یک مدیر، یک مشتری یا یک غریبه صحبت می‌کنید، عالی است.

Here are just a few more examples.

در اینجا فقط چند نمونه دیگر وجود دارد. آیا

Could you send me the agenda for tomorrow's meeting?

می توانید دستور جلسه فردا را برای من ارسال کنید ؟ آیا

Could I borrow a pen for a moment?

می توانم برای یک لحظه یک خودکار قرض بگیرم؟ آیا

Could we reschedule that call for later this week?

می‌توانیم آن تماس را برای اواخر این هفته موکول کنیم؟

And if you want to sound even more polite, all you need to do is add.

و اگر می‌خواهید مودبانه‌تر به نظر برسید ، تنها کاری که باید انجام دهید این است که اضافه کنید.

Please, could you please send me the agenda?

لطفاً می توانید دستور کار را برای من بفرستید؟

This is perfectly polite, highly professional.

این کاملا مودبانه، بسیار حرفه ای است.

This tiny little change between using could instead of can

این تغییر کوچک بین استفاده از می تواند به جای می تواند

improves your tone and makes you sound more professional.

صدای شما را بهبود بخشد و باعث می شود حرفه ای تر به نظر برسید.

This is particularly important in emails or conversations where

این امر به ویژه در ایمیل‌ها یا مکالمه‌هایی که

you want to build rapport and avoid sounding too direct.

می‌خواهید ارتباط برقرار کنید و از به نظر رسیدن خیلی مستقیم اجتناب کنید، مهم است.

So I want you to take a moment right now and consider what is a request you

بنابراین می‌خواهم همین الان لحظه‌ای وقت بگذارید و در نظر بگیرید درخواستی که

often make in English?

اغلب به زبان انگلیسی می‌کنید چیست؟

Write it down in the comments and use could with that question.

آن را در نظرات بنویسید و از می توانید برای آن سوال استفاده کنید.

And now let's move on to the past.

و حالا بیایید به گذشته برویم.

This is where things get a bit confusing and where I sometimes see mistakes

اینجاست که همه چیز کمی گیج‌کننده می‌شود و گاهی اوقات اشتباهاتی را می‌بینم که از

we use could to talk about things we were able to do in the past,

آنها برای صحبت در مورد کارهایی که در گذشته می‌توانستیم انجام دهیم،

particularly skills or abilities you had for a long time.

به‌ویژه مهارت‌ها یا توانایی‌هایی که برای مدت طولانی داشتیم استفاده می‌کنیم.

For example, you might hear someone say, oh,

به عنوان مثال، ممکن است از کسی بشنوید که می‌گوید: اوه،

when I was younger I could run five miles without stopping,

وقتی جوانتر بودم می‌توانستم پنج مایل بدون توقف بدوم،

or she could speak French fluently when she lived in Paris,

یا زمانی که در پاریس زندگی می‌کرد می‌توانست فرانسوی را روان صحبت کند،

my grandfather could play the piano beautifully.

پدربزرگم می‌توانست به زیبایی پیانو بزند.

Here's what's important to know.

در اینجا چیزی است که مهم است بدانید.

The word could is not used for one time events

کلمه can برای رویدادهای یک بار

in the past if something happened just one time instead

در گذشته استفاده نمی شود اگر چیزی فقط یک بار اتفاق افتاده است به جای

of could we use was able to, for example,

استفاده از could was able to مثلاً

here we have an incorrect sentence. I could pass the exam yesterday.

در اینجا یک جمله نادرست داریم. دیروز میتونستم امتحان بدم

It's a one-time event, one achievement, so we want to change that to,

این یک رویداد یک بار است، یک دستاورد، بنابراین ما می‌خواهیم آن را به این تغییر دهیم،

I was able to pass the exam yesterday or another alternative is

من دیروز توانستم امتحان را قبول کنم یا جایگزین دیگری

managed to, I managed to pass the exam yesterday.

مدیریت شود، من دیروز موفق شدم در امتحان قبول شوم.

The reason this is so important is could is for general abilities

دلیل اهمیت این موضوع به خاطر توانایی های عمومی است

while was able to emphasizes a successful effort in

در حالی که توانسته بر تلاش موفق در

a specific moment of time.

یک لحظه خاص از زمان تاکید کند.

Another great way to use could in English is to offer suggestions in a polite,

یکی دیگر از راه‌های عالی برای استفاده از can در انگلیسی ارائه پیشنهادات به

open-ended way. For example, when talking with a colleague, you might say,

شیوه‌ای مودبانه و بدون پایان است. به عنوان مثال، هنگام صحبت با یک همکار، ممکن است بگویید،

you could try calling customer support for help or we could go out for dinner

می توانید برای کمک با پشتیبانی مشتری تماس بگیرید یا به جای آشپزی برای شام بیرون برویم

instead of cooking.

.

You could take the day off if you're feeling exhausted and if you want to

اگر احساس خستگی می‌کنید و می‌خواهید

sound even softer when making a suggestion to someone else,

هنگام ارائه پیشنهاد به شخص دیگری حتی نرم‌تر به نظر برسید، می‌توانید این روز را تعطیل کنید،

you could add maybe, or perhaps for example,

می‌توانید اضافه کنید، یا شاید برای مثال،

maybe you could talk to your manager about it or perhaps we could find a

شاید بتوانید با مدیر خود در مورد آن صحبت کنید یا شاید بتوانیم

solution together. When we use could,

با هم راه‌حلی پیدا کنیم. وقتی از can استفاده می‌کنیم،

instead of using should for suggestions,

به جای استفاده از باید برای پیشنهادات،

the suggestions feel less pushy or direct and instead they

پیشنهادها کمتر فشاری یا مستقیم می‌شوند و در عوض

feel more open-ended. On top of that,

احساس باز بودن بیشتری می‌کنند. علاوه بر این، به

it allows the other person to consider the idea you've provided without feeling

طرف مقابل اجازه می‌دهد تا ایده‌ای را که ارائه کرده‌اید بدون اینکه تحت

pressured. So now it's your turn. Let's take a moment to practice.

فشار قرار بگیرد، در نظر بگیرد. پس حالا نوبت شماست. بیایید یک لحظه تمرین کنیم. می‌خواهم

I want you to think about a suggestion that you recently gave to someone or

در مورد پیشنهادی که اخیراً به کسی داده‌اید فکر کنید یا

perhaps it was a brainstorming solution you wanted to recommend.

شاید این یک راه‌حل طوفان فکری بود که می‌خواستید توصیه کنید.

I want you to write down that example and use could with your suggestion.

من از شما می خواهم که آن مثال را یادداشت کنید و با پیشنهاد خود از می توانید استفاده کنید.

And now let's move on to the fourth way we use could,

و اکنون اجازه دهید به روش چهارمی که می توانیم استفاده کنیم،

which is to talk about things that are possible but not certain.

یعنی صحبت در مورد چیزهایی که ممکن است اما قطعی نیستند، برویم.

I want you to think about it as a way to say maybe in a sentence.

می‌خواهم به آن به عنوان راهی برای گفتن شاید در یک جمله فکر کنید.

For example, it could rain later today. So take an umbrella. When we say this,

برای مثال، امروز ممکن است باران ببارد. پس چتر بردار وقتی این را می گوییم، به

it means that maybe it will rain but we don't really know for sure or she could

این معنی است که شاید باران ببارد، اما ما واقعاً نمی دانیم که می تواند

be at home right now,

در حال حاضر در خانه باشد،

but I'm not sure this could be a great opportunity for you. In other words,

اما مطمئن نیستم که این می تواند یک فرصت عالی برای شما باشد. به عبارت دیگر،

maybe this will help you or maybe it will be great for your career,

شاید این به شما کمک کند یا شاید برای حرفه شما عالی باشد،

but it depends on a variety of factors.

اما به عوامل مختلفی بستگی دارد.

So one great question I hear is how exactly is this different from

بنابراین یک سوال بزرگ که من می‌شنوم این است که دقیقاً چه تفاوتی با

saying can when talking about possibilities,

گفتن می‌توان در هنگام صحبت درباره احتمالات دارد،

this is a common struggle.

این یک مبارزه رایج است.

So here's an easy way to remember the difference can is for things that are

بنابراین در اینجا یک راه آسان برای به خاطر سپردن تفاوت وجود دارد که می توانید برای چیزهایی که

generally true or possible like dogs can swim,

به طور کلی درست هستند یا ممکن است مانند سگ ها شنا کنند،

this is true,

این درست است،

dogs have that ability or this restaurant can get very busy on the

سگ ها این توانایی را دارند یا این رستوران می تواند در

weekends. In other words, it happens regularly.

آخر هفته ها بسیار شلوغ باشد. به عبارت دیگر، به طور منظم اتفاق می افتد.

Could is for things that might happen in a specific situation.

می تواند برای چیزهایی است که ممکن است در یک موقعیت خاص اتفاق بیفتد.

For example, it could rain later today, maybe it will,

به عنوان مثال، ممکن است امروز بعداً باران ببارد، شاید ببارد،

maybe it won't, but we're focused on this specific situation or date and time

شاید هم نبارد، اما ما روی این موقعیت خاص یا تاریخ و زمان تمرکز کرده‌ایم

or we could be late if we don't leave soon. Again,

یا اگر زودتر نرویم ممکن است دیر برسیم . باز هم،

we're talking about one specific circumstance.

ما در مورد یک شرایط خاص صحبت می کنیم.

So the next time you're talking about specific possibilities,

بنابراین دفعه بعد که در مورد احتمالات خاص صحبت می کنید،

I want you to try using could instead of just saying maybe, okay,

می خواهم به جای اینکه فقط بگویید شاید، باشه،

now it's time to take.

حالا وقت آن است که استفاده کنید، استفاده کنید.

Could one step further into hypothetical situations.

می تواند یک قدم جلوتر به موقعیت های فرضی.

We often use could in this second conditional form to talk about things that

ما اغلب از can در این شکل شرطی دوم برای صحبت در مورد چیزهایی استفاده می کنیم که

aren't real right now,

در حال حاضر واقعی نیستند،

but they could happen if something else were different. For example,

اما اگر چیز دیگری متفاوت بود، ممکن است اتفاق بیفتد. به عنوان مثال،

if I had more time I could learn another language,

اگر زمان بیشتری داشتم می توانستم زبان دیگری یاد بگیرم،

but the truth is right now I don't have more time.

اما حقیقت این است که در حال حاضر زمان بیشتری ندارم.

So it's not possible or realistic. Here's another example.

بنابراین ممکن یا واقع بینانه نیست. در اینجا یک مثال دیگر است.

If we lived closer, we could meet for coffee more often, but again,

اگر نزدیک‌تر زندگی می‌کردیم، می‌توانستیم بیشتر برای قهوه همدیگر را ببینیم، اما

the truth is we don't live closer to each other. One more example,

حقیقت این است که ما نزدیک‌تر به هم زندگی نمی‌کنیم. یک مثال دیگر،

if she worked harder, she could get a promotion,

اگر او سخت‌تر کار می‌کرد، می‌توانست ترفیع بگیرد،

but right now she's not working hard enough for it.

اما در حال حاضر به اندازه کافی برای آن کار نمی‌کند.

Now if you're someone who loves English grammar and you've studied the second

حالا اگر عاشق گرامر انگلیسی هستید و شرط دوم را کمی مطالعه کرده اید،

conditional quite a bit,

you might be wondering what exactly is the difference between using wood and

ممکن است از خود بپرسید که تفاوت بین استفاده از چوب و

could in conditionals? And here's a quick rule to follow.

می تواند در شرطی ها دقیقاً چیست؟ و در اینجا یک قانون سریع برای پیروی وجود دارد.

Wood shows certainty or a definite result. For example,

چوب قطعیت یا نتیجه قطعی را نشان می دهد . مثلاً

if I had more time, I would learn another language. I'm sure I would do.

اگر وقت بیشتری داشتم زبان دیگری را یاد می گرفتم. من مطمئن هستم که انجام می دهم.

It could shows possibility or ability,

می تواند امکان یا توانایی را نشان دهد،

but there's less certainty.

اما اطمینان کمتری وجود دارد.

If I had more time I could learn another language, it's an option,

اگر زمان بیشتری داشتم می توانستم زبان دیگری یاد بگیرم، این یک گزینه است،

but maybe I would do something else. I don't really know.

اما شاید کار دیگری انجام می دادم. من واقعا نمی دانم.

This small difference between would and could changes the entire meaning or the

این تفاوت کوچک بین will و can کل معنی یا

feeling of that sentence. Now before we move on to the next use of could,

احساس آن جمله را تغییر می دهد. اکنون قبل از اینکه به استفاده بعدی از can برویم،

I want to share a quick note if you struggle with the conditional sentences in

می‌خواهم اگر با جملات شرطی در انگلیسی مشکل دارید، یک یادداشت سریع به اشتراک بگذارم،

English,

I have multiple lessons that cover the conditionals in depth including

من چندین درس دارم که مشروط‌ها را عمیقاً شامل

mixed conditionals.

شرط‌های مختلط پوشش می‌دهد.

So I'll leave a link to my playlist on that topic in the notes below the video.

بنابراین من پیوندی به لیست پخش خود در مورد آن موضوع در یادداشت های زیر ویدیو می گذارم.

Alright, it's time for use. Number six.

بسیار خوب، زمان استفاده فرا رسیده است. شماره شش.

Sometimes we use could when we're not completely sure about something

گاهی اوقات زمانی که در مورد چیزی کاملاً مطمئن نیستیم

or when we're hesitant to say yes or no. For example,

یا وقتی در گفتن بله یا نه تردید داریم از can استفاده می کنیم. به عنوان مثال،

I could go to the party but I'm not sure yet. In other words, maybe I will,

من می توانستم به مهمانی بروم اما هنوز مطمئن نیستم. به عبارت دیگر، شاید بخواهم،

maybe I won't or I could say something but I don't really want

شاید نخواهم یا می توانم چیزی بگویم اما واقعاً نمی خواهم

to start a debate. In that sentence,

بحثی را شروع کنم. در آن جمله،

you're expressing that you do have an opinion to share,

شما بیان می کنید که نظری برای به اشتراک گذاشتن دارید،

but you're feeling some hesitation about sharing it. One more example,

اما در مورد به اشتراک گذاشتن آن تردید دارید. یک مثال دیگر،

I could help, but I have a lot on my plate right now. So yes,

من می‌توانم کمک کنم، اما در حال حاضر چیزهای زیادی در ظرف خود دارم. بنابراین بله،

I might be able to, it might be possible for me to help,

ممکن است بتوانم، شاید بتوانم کمک کنم،

but I'm not really sure I have the time. In these circumstances,

اما واقعاً مطمئن نیستم که وقت داشته باشم. در این شرایط،

many English speakers use could as a polite way to say no

بسیاری از انگلیسی زبانان می توانند به عنوان روشی مودبانه برای نه گفتن

or to avoid making a decision right away. So instead of saying,

یا اجتناب از تصمیم گیری فوری استفاده کنند. بنابراین به جای اینکه بگویید

I don't wanna go to the party,

نمی‌خواهم به مهمانی بروم،

which is very direct and it sounds like you're rejecting the invitation,

که خیلی مستقیم است و به نظر می‌رسد که دعوت را رد می‌کنید، می‌توانید

you could say,

بگویید،

I could go to the party but I might just stay in tonight.

من می‌توانم به مهمانی بروم اما ممکن است فقط امشب در آن بمانم.

This softens the response, making it sound more polite.

این پاسخ را ملایم می کند و باعث می شود مودبانه تر به نظر برسد.

This is particularly useful when you don't want to fully commit to something or

این به ویژه زمانی مفید است که نمی خواهید به طور کامل به چیزی متعهد شوید یا

when you want to soften that refusal. The truth is saying no is tough.

زمانی که می خواهید آن امتناع را کاهش دهید. حقیقت این است که نه گفتن سخت است.

It's hard to find the right balance between clarity and politeness.

یافتن تعادل مناسب بین وضوح و ادب دشوار است.

Now, if this is something you struggle with,

حالا، اگر این چیزی است که با آن مبارزه می کنید،

I've got a full lesson on this topic.

من یک درس کامل در مورد این موضوع دارم.

It's called How to Say No in English without Feeling Guilty,

نام آن چگونه به انگلیسی بدون احساس گناه است، نه گفتن است

and I recommend watching it after this video.

و توصیه می کنم بعد از این ویدیو آن را تماشا کنید.

So I'll leave a link for you in the notes below. Okay? In use number seven,

بنابراین من یک لینک برای شما در یادداشت های زیر می گذارم. باشه؟ در کاربرد شماره هفت،

we're gonna take a step forward and work on more advanced grammar with a focus

ما یک گام رو به جلو برداریم و روی دستور زبان پیشرفته‌تر با تمرکز

on could have,

بر روی ممکن است کار کنیم،

which is what we use to talk about regrets or missed opportunities.

این همان چیزی است که برای صحبت در مورد پشیمانی یا فرصت‌های از دست رفته استفاده می‌کنیم.

For example, I could have studied harder for the test,

مثلاً می‌توانستم برای آزمون سخت‌تر درس بخوانم،

but the truth is I didn't and now I have some regret about it or

اما حقیقت این است که این کار را نکردم و اکنون از این موضوع پشیمان شده‌ام یا می‌توانستیم

we could have left earlier to avoid traffic, but again,

زودتر حرکت کنیم تا از ترافیک جلوگیری کنیم، اما باز هم این کار را

we didn't and in the end we got stuck or she could have called me

نکردیم و در نهایت گیر کردیم یا می‌توانست با من تماس بگیرد

but she forgot. Now here's something that may be causing some confusion.

اما فراموش کرده است. حالا اینجا چیزی است که ممکن است باعث سردرگمی شود. هنگام صحبت در مورد پشیمانی،

What exactly is the difference between could have and should have when

دقیقاً تفاوت بین ممکن و باید چیست

talking about regrets?

؟

Could have means something was possible but it didn't happen.

می توانست به این معنی باشد که چیزی ممکن بود اما این اتفاق نیفتاد.

Whereas should have means that something was the right thing to do,

در حالی که باید به این معنی است که چیزی کار درستی بود،

but again, it didn't happen.

اما باز هم اتفاق نیفتاد.

There's a very subtle but important distinction between those two.

یک تمایز بسیار ظریف اما مهم بین این دو وجود دارد.

For example, I can say I could have studied harder,

مثلاً می‌توانم بگویم می‌توانستم سخت‌تر درس بخوانم،

which means I had the ability it was possible for me to do it,

یعنی این توانایی را داشتم که بتوانم آن را انجام دهم،

but I made the choice not to. Whereas I should have studied harder,

اما تصمیم گرفتم این کار را نکنم. در حالی که باید بیشتر مطالعه می کردم،

suggests it was the right thing to do,

نشان می دهد که کار درستی بود،

but I didn't and I regret not doing it. Before we move on,

اما نکردم و از انجام ندادن آن پشیمانم. قبل از اینکه به ادامه مطلب بپردازیم،

let's go a little bit deeper into this topic. A few years ago,

اجازه دهید کمی بیشتر به این موضوع بپردازیم. چند سال پیش،

a friend of mine had an incredible opportunity for her career.

یکی از دوستانم فرصتی باورنکردنی برای حرفه اش داشت. از

She was invited to give a presentation at work,

او برای ارائه در محل کار دعوت شده بود،

something that would've actually helped her get a promotion,

چیزی که در واقع به او کمک می کرد تا ترفیع بگیرد،

but she was so nervous and she kept thinking, what if I forget what to say,

اما او خیلی عصبی بود و مدام فکر می کرد، اگر فراموش کنم چه بگویم،

what if I mess up? And in the end,

چه می شود اگر خراب کنم؟ و در پایان،

she didn't volunteer to give that presentation.

او برای ارائه آن ارائه داوطلب نشد.

She let the opportunity pass her by and later she told me

او فرصت را از دست داد و بعداً به من گفت

I, I could have done it but I didn't and now I really regret it.

من می توانستم این کار را انجام دهم اما نکردم و اکنون واقعاً پشیمان هستم.

That's the power of could have. It means looking back,

این قدرت می تواند داشته باشد. به این معنی است که به گذشته نگاه کنید،

realizing that you had an opportunity and an ability but maybe didn't take it at

متوجه شوید که شما یک فرصت و توانایی داشتید اما شاید در آن زمان از آن استفاده نکردید

the time. However, there's always a next time.

. با این حال، همیشه یک دفعه بعدی وجود دارد.

Now let's compare that to saying I should have done it.

حالا بیایید آن را با گفتن اینکه باید این کار را می کردم مقایسه کنیم.

What's the difference? There? Could have again expresses what was possible,

چه فرقی دارد؟ اونجا؟ می‌توانست دوباره آنچه ممکن بود را بیان کند،

should have expresses not doing the right thing.

باید بیان می‌کرد که کار درست را انجام نداده‌ام.

So here I want you to practice for a moment.

بنابراین در اینجا من می خواهم شما برای یک لحظه تمرین کنید. می

I want you to think of something from the past week,

خواهم به چیزی از هفته گذشته فکر کنید،

maybe an opportunity that you missed.

شاید فرصتی که از دست داده اید.

Write about it in the comments down below and try using could have.

در مورد آن در نظرات زیر بنویسید و سعی کنید از ممکن است استفاده کنید.

And now let's move on to our final use of could where we use it in

و اکنون اجازه دهید به استفاده نهایی خود از can بپردازیم، جایی که از آن در

formal professional settings to discuss opinions or analysis in a

محیط های رسمی حرفه ای استفاده می کنیم تا نظرات یا تجزیه و تحلیل ها را به

more thoughtful, careful way. For example,

روشی متفکرانه تر و دقیق تر مورد بحث قرار دهیم. برای مثال، می

you could say this could suggest that more research is needed.

توانید بگویید که این می تواند نشان دهد که تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.

We're not stating that as a fact.

ما آن را به عنوان یک واقعیت بیان نمی کنیم.

It's really a kind of suggestion or an opinion about what would be the right

این واقعاً نوعی پیشنهاد یا نظر است در مورد اینکه قدم بعدی درست چه خواهد بود

next step. Here's another example.

. در اینجا یک مثال دیگر است.

One could argue that social media has changed the way we communicate.

می توان استدلال کرد که رسانه های اجتماعی نحوه ارتباط ما را تغییر داده است.

This is a neutral way to present an opinion on a topic that could be

این یک روش خنثی برای ارائه نظر در مورد موضوعی است که می تواند

controversial. And here's one more example.

بحث برانگیز باشد. و در اینجا یک مثال دیگر وجود دارد.

An alternative solution could be to hire an external consultant.

یک راه حل جایگزین می تواند استخدام یک مشاور خارجی باشد.

This sounds a bit more professional and much softer than saying we should hire

این کمی حرفه ای تر و بسیار نرم تر از این به نظر می رسد که بگوییم باید

a consultant. When you're speaking in meetings,

یک مشاور استخدام کنیم. هنگامی که در جلسات،

presentations or even in emails using could makes your ideas

ارائه ها یا حتی در ایمیل ها صحبت می کنید، می تواند باعث شود که ایده های شما

sound less direct or forceful and more professional and polite.

کمتر مستقیم یا قوی تر و حرفه ای تر و مودبانه تر به نظر برسند.

For example, instead of saying we need to change our marketing strategy,

به عنوان مثال، به جای اینکه بگویید باید استراتژی بازاریابی خود را تغییر دهیم،

which can sound like a strong command,

که می تواند مانند یک فرمان قوی به نظر برسد،

you could change that to this.

می توانید آن را به این تغییر دهید.

Data could suggest that we need to adjust our marketing strategy.

داده ها می توانند نشان دهند که ما باید استراتژی بازاریابی خود را تنظیم کنیم.

This is more diplomatic and is open to discussion. Ultimately,

این بیشتر دیپلماتیک است و قابل بحث است. در نهایت،

this is ideal if you're looking to sound more professional and analytical

اگر به دنبال حرفه ای تر و تحلیلی تر بودن

in work or academic discussions.

در بحث های کاری یا آکادمیک هستید، این ایده آل است.

Now that you have eight uses of the word could in English,

اکنون که هشت کاربرد کلمه can در انگلیسی دارید،

it's your turn to put this into practice,

نوبت شماست که این را عملی کنید،

I've got three questions I want you to answer.

من سه سوال دارم که می‌خواهم به آنها پاسخ دهید.

And in each one I want you to try using could you can always share with

و در هر یک از آنها که می خواهم استفاده کنید، می توانید همیشه در نظرات با من به اشتراک بگذارید

me in the comments. So question number one,

. بنابراین سوال شماره یک،

what could you do next weekend? For example, you might say,

آخر هفته آینده چه کاری می توانید انجام دهید؟ برای مثال، ممکن است بگویید، اگر هوا خوب باشد،

I could take a short trip to the mountains if the weather's nice.

می‌توانم یک سفر کوتاه به کوهستان داشته باشم.

Question number two, what could your company do to help its employees?

سوال شماره دو، شرکت شما برای کمک به کارمندانش چه کاری می تواند انجام دهد؟

Here we're thinking about opportunities, options, opinions.

در اینجا ما به فرصت ها، گزینه ها، نظرات فکر می کنیم.

For example,

به عنوان مثال،

my company could offer more flexible working hours to reduce stress.

شرکت من می تواند ساعات کاری انعطاف پذیرتری را برای کاهش استرس ارائه دهد.

And number three, how could AI help improve.

و شماره سه، هوش مصنوعی چگونه می تواند به بهبود کمک کند.

Work-life balance? Again, a very opinion focused question.

تعادل کار و زندگی؟ باز هم، یک سوال بسیار متمرکز بر عقاید.

You might say something like AI could schedule meetings more efficiently so

ممکن است بگویید چیزی مانند هوش مصنوعی می تواند جلسات را به طور موثرتری برنامه ریزی کند تا

employees have more free time. Again,

کارمندان وقت آزاد بیشتری داشته باشند. باز هم از

I want you to share your answers in the comments below.

شما می خواهم که پاسخ های خود را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

You now have a complete overview of how to use could

شما اکنون یک نمای کلی از نحوه استفاده

successfully in English. If you found this lesson helpful to you,

موفقیت آمیز به زبان انگلیسی دارید. اگر این درس برای شما مفید بود،

I would love to know and you can tell me in a very simple way,

دوست دارم بدانم و می توانید به روشی بسیار ساده به من بگویید،

give this lesson a thumbs up here on YouTube and while you're at it,

این درس را اینجا در یوتیوب به اشتراک بگذارید و تا زمانی که در آن هستید،

make sure you subscribe so you never miss one of my Confident English lessons.

حتما مشترک شوید تا هرگز یکی از درس های انگلیسی مطمئن من را از دست ندهید. از

Thank you so much for joining me and I look forward to seeing you next time.

اینکه به من پیوستید بسیار سپاسگزارم و مشتاقانه منتظر دیدار بعدی شما هستم.