Learn English l Live Stream l English Lesson Live Stream June 13th

all right hello everybody welcome to the english  danny channel live stream i'm dr don and i've  

بسیار خوب سلام به همه خوش آمدید به پخش زنده کانال انگلیسی  دنی من دکتر دان هستم و

got four segments for you today to help you  better understand english i have a segment on  

امروز چهار بخش برای شما دارم تا به شما کمک کنم انگلیسی را بهتر بفهمید من یک بخش دارم در

this day in history i have a segment on news of  the world i have a segment on english slang terms  

این روز در تاریخ من یک بخش دارم در مورد اخبار  جهان من یک بخش با اصطلاحات عامیانه انگلیسی

and i have a segment responding to your  comments and questions if you have any comments  

دارم   و بخشی دارم که به نظرات و سؤالات شما پاسخ می دهد اگر نظری دارید

or questions that you want me to address in the  fourth segment today start posting them now please  

یا سؤالی دارید که می خواهید در قسمت چهارم به آنها بپردازم، همین حالا شروع به ارسال آنها

your comments and questions help make this live  stream interactive and we'd love to hear from  

کنید لطفا  نظرات و سؤالات شما به این امر کمک کند. پخش زنده  تعاملی است و ما دوست داریم از

you everybody ready let's get started all right so  let's get into the first segment the first segment  

شما همه آماده بشنویم، بیایید خوب شروع کنیم، بنابراین  بیایید وارد بخش اول شویم اولین

is this day in history and we're going to use june  13 because that's today where i am june 13 1966  

بخش   این روز در تاریخ است و ما از 13 ژوئن استفاده خواهیم کرد زیرا امروز اینجاست که من ژوئن هستم 13 1966

the united states supreme court made a decision  in a very famous case miranda vs arizona  

دادگاه عالی ایالات متحده تصمیمی در یک پرونده بسیار معروف Miranda در مقابل آریزونا اتخاذ کرد

miranda is the man's name and arizona is the state  of arizona in the u.s this was a landmark decision  

Miranda نام مرد است و آریزونا ایالت آریزونا در ایالات متحده است این یک تصمیم برجسته

in american criminal law so in this decision  the court ruled that police were obligated to  

در Cr آمریکا بود. بنابراین در این تصمیم، دادگاه حکم داد که پلیس موظف است

inform suspects of their rights before they could  question them now a landmark decision means a  

قبل از اینکه بتواند مظنونان را مورد بازجویی قرار دهد، حقوق خود را آگاه کند.

major event or a turning point so this was a sort  of a not only a major decision but a turning point  

نقطه عطف

decision uh and that word i just said obligated  obligated means required by the law you have to do  

تصمیم اوه و آن کلمه ای که من فقط گفتم موظف موظف است به این معنی است که طبق قانون باید این کار را به صورت قانونی انجام دهید

it legally and a suspect so police have to inform  suspects of their rights well what's a suspect a  

و یک مظنون بنابراین پلیس باید مظنونان را از حقوق خود به خوبی آگاه

suspect is a person who is thought to be guilty of  a crime so if the police think you're guilty you  

کند. از یک جرم، بنابراین اگر پلیس فکر می‌کند که شما مجرم هستید،

could be a suspect doesn't mean you're guilty it  just means they suspect you and so someone who is  

می‌توانید مظنون باشید، به این معنی نیست که شما مجرم هستید، فقط به این معنی است که آنها به شما مظنون هستند و بنابراین، کسی

suspected that's the verb is a suspect that's the  noun all right so as a result of this decision the  

که مظنون به این فعل است، مظنون است، این اسم کاملاً درست است. در نتیجه این تصمیم،

miranda vs illinois decision many police agencies  in the united states began the pr process of  

تصمیم میرندا در مقابل ایلینویز، بسیاری از آژانس‌های پلیس در ایالات متحده فرآیندی را آغاز

giving what they call miranda warnings to suspects  before they question them and this process this  

کردند که به مظنونان هشدارهای میراندا می‌گویند، قبل از اینکه از آنها بازجویی کنند

process became called mirandizing and so they  still even today will talk about mirandizing  

ess به معجزه کردن نامیده شد و بنابراین حتی امروز هم درباره معجزه

a suspect and it means to read a suspect his  rights before you ask questions and there's  

کردن یک مظنون صحبت می کنند و به این معنی است که قبل از پرسیدن سوال، حقوق مظنون را بخوانید و

different ways that someone can be mirandized but  most americans are familiar with the basic ideas  

راه های مختلفی وجود دارد که می توان شخصی را معجزه کرد، اما اکثر آمریکایی ها با ایده های اساسی

of mirandizing through tv shows and movies where  you will often see a miranda warning when the  

معجزه کردن از طریق آنها آشنا هستند. نمایش‌های تلویزیونی و فیلم‌هایی که در آن‌ها اغلب وقتی

police arrest somebody they'll give them the  miranda warning and there's many different ways  

پلیس کسی را دستگیر می‌کند، هشدار میراندا را می‌بینید که به او هشدار میراندا می‌دهد و راه‌های مختلفی

of doing it but there's some common phrases and  one common phrase that a lot of americans have  

برای انجام آن وجود دارد، اما عبارات رایج و یک عبارت رایج وجود دارد که بسیاری از آمریکایی‌ها

heard before is anything you say can and will be  used against you in a court of law which means  

قبلاً شنیده‌اند. آیا هر چیزی که می گویید می تواند علیه شما در دادگاه مورد استفاده قرار گیرد و به این معنی است

that anything that you say to the police officer  could be evidence in a court trial but part of the  

که هر چیزی که به افسر پلیس می گویید می تواند مدرکی در دادگاه باشد، اما بخشی از

warning is to tell the suspect you don't have to  say anything you can wait until you have a lawyer  

هشدار این است که به مظنون بگویید که لازم نیست هر چیزی که می توانید صبر کنید تا زمانی که یک وکیل

with you and the lawyer will help you in your  discussion with the police prevent you from saying  

همراه خود داشته باشید بگویید و وکیل به شما کمک می کند تا در بحث با پلیس از گفتن

something that might get you in trouble when it  shouldn't so that's what mirandizing is all about  

حرفی که ممکن است جلوگیری کنید شما را به دردسر بیاندازم در حالی که نباید، پس این چیزی است که معجزه کردن به آن مربوط می شود. در

all right now i have a second segment a second  segment on the news of the world which uh today is  

حال حاضر من بخش دوم یک بخش دوم درباره اخبار جهان دارم که

the end of the g7 summit the g7 summit completes  today in the united kingdom so sunday's the  

امروز پایان اجلاس سران g7 است. اجلاس G7 امروز در پادشاهی متحده بنابراین یکشنبه

last day of this summit it's being held this  year in a beach resort in the united kingdom  

آخرین روز این اجلاس است که امسال در یک استراحتگاه ساحلی در پادشاهی متحده برگزار می‌شود

the leaders of seven of the major  economic powers in the world are meeting  

رهبران هفت قدرت اقتصادی بزرگ جهان به

along with some representatives from  other economically significant countries  

همراه برخی از نمایندگان کشورهای دیگر از نظر اقتصادی مهم دیدار می‌کنند

so the g7 summit includes the heads of state the  leaders of the nations of canada france germany  

بنابراین اجلاس G7 شامل سران کشورها، رهبران کشورهای کانادا، فرانسه، آلمان،

italy japan the united kingdom and the united  states and also there will be representatives from  

ایتالیا، ژاپن، پادشاهی متحده و ایالات متحده و همچنین نمایندگانی از

the european union india south korea and australia  well what's a summit a summit is a meeting of the  

اتحادیه اروپا، هند، کره جنوبی و استرالیا نیز حضور خواهند داشت.

heads of the government of two or more nations in  this case it's way more than uh way more than two  

دولت دو یا چند کشور در این مورد خیلی بیشتر از دو کشور

and a summit is uh normally that word means the  highest peak of a mountain the highest peak of  

است و قله معمولاً به معنای بالاترین قله است. در یک کوه بلندترین قله

a mountain is the summit the top of it but  we also use that word to mean the meaning uh  

یک کوه، قله بالای آن است،  اما ما این کلمه را به معنای uh  به معنای دیپلماتیک نیز به کار می بریم

to mean a diplomatic meaning where the head  of the government the top of the government  

که در آن رئیس  دولت بالای دولت

uh of different countries are meeting uh or  it's sometimes called heads of state because the  

Uh کشورهای مختلف در حال ملاقات هستند. گاهی اوقات به آن سران کشورها می گویند زیرا

leaders are meeting directly a summit meeting  usually involves very high level discussions  

رهبران مستقیماً با یک نشست سران ملاقات می کنند معمولاً شامل بحث های سطح بسیار بالا می شود

and the agenda for this g7 summit included  several items such as international health  

و دستور کار این اجلاس G7 شامل موارد مختلفی مانند بهداشت بین المللی

issues related to the coronavirus pandemic  climate change issues and issues of global trade  

مسائل مربوط به همه گیری ویروس کرونا مسائل تغییرات آب و هوا و مسائل تجارت جهانی

what's an agenda well an agenda is a list of items  to be discussed at a formal meeting so many formal  

دستور کار و دستور کار فهرستی از مواردی است که باید در یک جلسه رسمی مورد بحث قرار گیرد، بنابراین بسیاری از

meetings have an agenda uh so it could be in  business or politics are two common areas where  

جلسات رسمی یک دستور کار دارند، بنابراین ممکن است در تجارت یا سیاست باشد، دو حوزه مشترکی هستند که

you can find an agenda at a formal meeting right  so what's our agenda for today our agenda for  

می‌توانید در یک جلسه رسمی دستور کار درستی پیدا کنید بنابراین دستور کار امروز ما دستور کار امروز ما

today is the four segments that i told you about  earlier um although this isn't really a formal  

چهار بخش است که قبلاً در مورد آنها به شما گفتم، اگرچه این واقعاً یک

meeting i still have a you could say an agenda  i have four things that i'm talking about today  

جلسه رسمی نیست. تا زمانی که می توانید یک دستور کار بگویید من چهار چیز دارم که امروز در مورد آنها صحبت می کنم   در

all right now let's take a look at our third  segment and our third segment is on slang terms  

حال حاضر بیایید نگاهی به بخش سوم خود بیاندازیم و بخش سوم ما در اصطلاح عامیانه است

and i have some slang terms for things that we  do with others and our first is a set of three  

و من برخی اصطلاحات عامیانه برای کارهایی دارم که با آنها انجام می دهیم دیگران و اولین ما مجموعه‌ای از سه

phrases they all have a very similar meaning so i  put them together i'm down or i'm in or i'm game  

عبارت است که همگی معنای بسیار مشابهی دارند، بنابراین من آنها را کنار هم قرار می‌دهم یا در حال بازی هستم یا در حال بازی هستم

and we use these three phrases to express that we  are able willing and interested in doing something  

و از این سه عبارت استفاده می‌کنیم تا بیان کنیم که ما می‌خواهیم علاقه مند به انجام کاری

so for example if someone suggests let's  get dinner downtown tonight you can answer  

بنابراین برای مثال اگر کسی به شما پیشنهاد می دهد که بیایید امشب شام را در مرکز شهر بخوریم، می توانید پاسخ دهید

i'm down or i'm in or i'm game and that's saying  yeah you're able to do it you're interested in  

من پایین هستم یا در بازی هستم یا در حال بازی هستم و این به این معنی است که بله شما می توانید این کار را انجام دهید شما علاقه

doing you uh you want to go along so another  example so someone might ask you a question  

مند هستید  اوه، می‌خواهید یک مثال دیگر را ادامه دهید تا کسی از شما سؤالی بپرسد

we're going to see a movie later what do you  think and you could say oh i'm in that's a  

ما بعداً یک فیلم را می‌بینیم، نظر شما چیست و می‌توانید بگویید آه، من در این

way of saying that yeah you want to see a movie  too and one more example so someone could ask  

روشی است برای گفتن اینکه بله می‌خواهید ببینید فیلم و یک مثال دیگر تا کسی بپرسد

how about going to the park today you could say  hey i'm game you also want to go to the park now  

که می‌توانید بگویید امروز به پارک بروید هی من بازی هستم، شما هم می‌خواهید اکنون به پارک بروید

let's look at an expression that we use to  indicate that you or a group of people will  

بیایید به عبارتی نگاه کنیم که نشان می‌دهد شما یا گروهی از افراد

attend an event will arrive at an event and  the phrase is show up show up somewhere so  

در رویدادی شرکت خواهید کرد، در یک رویداد می‌رسید و  عبارت show up show up در جایی

you can say you will show up for an event in the  future and you can say that you showed up when  

می‌توانید بگویید که در آینده برای رویدادی حاضر می‌شوید و می‌توانید بگویید که وقتی

you're talking about an event in the past so for  example you could say we'll show up at your place  

درباره رویدادی در گذشته صحبت می‌کنید، حضور پیدا کرده‌اید، به‌عنوان مثال، می‌توانید بگویید که حدود هفت امشب در محل شما حاضر

around seven tonight that's about the future or  you could say i showed up on time for class today  

می‌شویم. در مورد آینده یا می‌توانید بگویید من امروز به موقع برای کلاس حاضر شدم

meaning in the past so earlier today i showed  up on time and you could ask a question  

یعنی در گذشته، بنابراین امروز زودتر به موقع حاضر شدم و می‌توانید یک سؤال بپرسید

when do you think you will show up so you're  asking when someone will arrive at something  

فکر می‌کنید چه زمانی حاضر می‌شوید تا بپرسید چه زمانی کسی می‌آید. در چیزی

when do you think you'll show up and it just means  to be there to attend to arrive and our last word  

فکر می‌کنید چه زمانی ظاهر می‌شوید و این فقط به این معنی است که برای حضور در آنجا حضور داشته باشید و آخرین حرف ما   حرفی

is one you can use to indicate that you or a group  of people want to leave suddenly and it's a bail  

است که می‌توانید برای نشان دادن اینکه شما یا گروهی از افراد می‌خواهید ناگهانی را ترک کنید و این یک وثیقه است

or have to bail you can use this phrase or word  in the present tense to indicate that you want  

یا دارید استفاده کنید. برای وثیقه می توانید از این عبارت یا کلمه در زمان حال به indi استفاده کنید بفرمایید که

to leave now but you can also use it in the past  tense to talk about something you did in the past  

می‌خواهید   اکنون ترک کنید، اما همچنین می‌توانید از آن در زمان گذشته  برای صحبت در مورد کاری که در گذشته انجام داده‌اید استفاده کنید

so there's a helping phrase have to you can  use it or you can just say the word bail  

بنابراین یک عبارت کمکی وجود دارد که می‌توانید از آن استفاده کنید یا فقط می‌توانید کلمه وثیقه   را بگویید،

so let's look at some examples here i don't  like this movie let's bail so you're saying  

بنابراین بیایید به برخی از آنها نگاه کنیم. مثال‌ها در اینجا من از این فیلم خوشم نمی‌آید بیایید وثیقه بگذاریم، بنابراین شما می‌گویید

let's leave let's get out you know it's a more  slang way of saying it let's leave let's bail  

بیایید ترک کنیم، بیایید بیرون برویم، می‌دانید که این یک روش عامیانه‌تر برای گفتن آن است بیا ترک

uh or you could say hmm i'm sorry but we have  to bail meaning we have to go we have to leave  

بیاییم وثیقه. یعنی ما باید برویم باید ترک کنیم

those are present tense so something that's  happening now but here's some past tense  

آنهایی که در زمان حال هستند، بنابراین چیزی که الان اتفاق می‌افتد، اینجا چند نمونه زمان گذشته   است

examples we bailed around 9 p.m last night  so last night we left at around nine o'clock  

که ما دیشب حوالی ساعت 9 شب وثیقه گذاشتیم بنابراین دیشب حدود ساعت نه رفتیم

and another example i was so tired last night  i had to bail so i had to leave so that's again  

و مثال دیگری که قبلاً خیلی خسته بودم شب  مجبور شدم وثیقه بدهم پس مجبور شدم ترک کنم تا دوباره

talking about the past all right so those are  our slang phrases i'm gain i'm down i'm in  

در مورد گذشته صحبت کنم خیلی خوب است بنابراین اینها عبارات عامیانه ما هستند من سود می کنم من پایین هستم

uh show up and bail or have to bail all right  so those are all different phrases for different  

همه عبارت‌های متفاوتی برای

ways of talking about doing things with other  people all right well now let's take a look at  

روش‌های مختلف صحبت درباره انجام کارها هستند افراد دیگر خیلی خوب حالا بیایید نگاهی به

some of your questions and comments so let's  see uh what the chat has to say for us today  

برخی از سؤالات و نظرات شما بیندازیم، پس بیایید ببینیم امروز چت برای ما چه می‌گوید

uh we've got some greetings first of all uh from  lali lali in france and shook ali in pakistan um  

اوه ما قبل از هر چیز از لالی لالی در فرانسه و علی را تکان دادیم. پاکستان ام

and greetings from muhammad faisal asking where  are you from and how are you a couple people  

و احوالپرسی از محمد فیصل که می‌پرسد اهل کجا هستید و چطور هستید، چند نفر

saying how are you that's very polite question  to ask how someone is doing so that's very good  

می‌گویند چطور هستید، این سؤال بسیار مؤدبانه‌ای است که بپرسید چطور کار می‌کند، خیلی خوب است

and you can you can use just the letter r  and the letter u to stand for the words r  

و می‌توانید فقط از حرف r و حرف استفاده کنید. شما باید برای کلمات r   u ایستادگی کنید،

u so that's what somebody did there that's  a little bit of a texting uh trick there  

بنابراین این کاری است که کسی آنجا انجام داده است، این یک حقه برای ارسال پیامک است.

um and uh oh daniel carvajal probably i think it's  probably a huss sound with the j there because  

he's greeting us from mexico greeting to you as  well and uh feroz is saying hi from bangladesh  

شما هم همینطور و اوه فیروز از بنگلادش سلام می کند

very good um oh where am i from somebody  asked earlier i am from the united states  

خیلی خوب اوه اوه من از کسی هستم  قبلاً پرسیده شد من از ایالات متحده هستم

greetings from madagascar great to hear you and uh  ahmad israel and amma ishag both say hello hello  

سلام ماداگاسکار عالی است که شما را می شنوم و اوه احمد اسرائیل و آما ایشاگ هر دو به او سلام می کنند سلام

good morning so daniel says it's 12 a.m in my  country i think 12 a.m probably uh sunday morning  

صبح بخیر پس دانیل می‌گوید در کشور من ساعت 12 صبح است، فکر می‌کنم ساعت 12 صبح احتمالاً یکشنبه صبح است

uh and it's sun late sunday afternoon  here or mid afternoon here let's see  

اوه و آفتاب اواخر بعد از ظهر یکشنبه است اینجا یا اواسط بعد از ظهر اینجا بیایید ببینیم

ahmad izwin says hello from indonesia great  and katongalei suleiman says good morning  

احمد ایزوین می‌گوید سلام از اندونزی عالی است و کاتانگالی سلیمان می‌گوید صبح بسیار بخیر

thanks so much for your lessons i'm from south  africa can you please pronounce for me the word  

متشکرم برای درس های شما من اهل آفریقای جنوبی هستم، لطفاً برای من کلمه

tax tax and tax with an e on the end of it i'm not  sure maybe you meant to say taxed so uh past tense  

مالیات و مالیات را با یک e در انتهای آن تلفظ

i i was taxed um at a high rate uh but t a x is  pronounced like the same as the word t-a-c-k-s  

کنید. نرخ بالا uh اما t a x مانند کلمه t-a-c-k-s تلفظ می شود

almost identical tax so a tax is a fee that you  have to pay the government so you will pay a tax  

تقریباً مالیات یکسان است، بنابراین مالیات هزینه ای است که باید به دولت بپردازید تا مالیات بپردازید

uh you mean night uh greetings from egypt  from fatma ibrahim good to hear from you  

اوه منظور شما از شب است، سلام از مصر از فاطمه ابراهیم خوب است که بشنوید از طرف شما

and this all kanchana ramatunga says i am  learning english these days by following the  

و همه اینها kanchana ramatunga می‌گوید من این روزها با دنبال کردن

videos uploaded in your channel well that's great  i hope our videos continue to help you out now  

ویدیوهای آپلود شده در کانال شما انگلیسی را یاد می‌گیرم، بسیار عالی است امیدوارم ویدیوهای ما همچنان به شما کمک کند اکنون

and in the future okay very good and some  more people saying hello and good afternoon  

و در آینده بسیار خوب است و چند نفر دیگر سلام و بعدازظهر بخیر

or in some cases good morning uh peter  is saying i want to learn and is from  

یا در برخی موارد صبح بخیر اوه پیتر  می‌گوید می‌خواهم یاد بگیرم و اهل

myanmar okay good to hear you good to hear from  you jamali and are saying good afternoon uh hello  

میانمار هستم، خوب است که خوب می‌شنوم که از شما جمالی می‌شنوم و بعد از ظهر بخیر آه سلام

from dubai wow good to see someone here from  dubai i think that's the first time i remember  

از دبی می‌گویم وای خوب است که کسی را اینجا می‌بینم از دبی، فکر می‌کنم این اولین باری است که به یاد می‌آورم

uh someone checking in from there that's great  namaste from nepal same to you thank you so much  

اوه، یک نفر از آنجا چک می‌کند، این خیلی خوب است از نپال هم برای شما بسیار متشکرم   خیلی

glad to see you all right glad to see you as  well and then another person saying hello from  

خوشحالم که شما را می‌بینم خیلی خوشحالم که شما را هم می‌بینم و سپس شخص دیگری از

madagascar and another person saying uh thank  you for sharing greetings from indonesia it's 8  

ماداگاسکار و دیگری سلام می‌کند. فردی که می‌گوید متشکرم که از اندونزی تبریک می‌گویید،

13 a.m in france 3 13 p.m here in south korea so  8 13 is pretty early in the morning wow uh glad  

ساعت 8   13 صبح در فرانسه ساعت 3، 13 بعد از ظهر اینجا در کره جنوبی است، بنابراین 8 13 صبح بسیار زود است وای اوه خوشحالم

that you got up early to listen to our live stream  that's fantastic uh and then our friend from south  

که زود بیدار شدی و به پخش زنده ما گوش دادی که فوق‌العاده است اوه و سپس دوست ما از

africa eric wesh is asking what's our favorite  food have you ever tried goat well i think  

آفریقای جنوبی اریک وش می‌پرسد غذای مورد علاقه ما چیست ، آیا تا به حال بز را امتحان کرده‌اید، من فکر

uh he may he might have some information because  i have in fact tried goat i had some last night  

می‌کنم ممکن است او اطلاعاتی داشته باشد زیرا من در واقع بز را امتحان کرده‌ام، دیشب کمی خوردم.

and i think it was called yum so gogi in korean  yum is a good word for that because yum yum also  

و فکر می‌کنم در کره‌ای yum نامیده می‌شد، بنابراین gogi کلمه خوبی برای آن است زیرا yum yum

means mmm delicious in english and indeed it  was pretty delicious so uh that wasn't the  

به انگلیسی نیز به معنای mmm خوشمزه است و در واقع بسیار خوشمزه بود، بنابراین

first time i've had that before but i do enjoy  it and that was a pretty good meal last night  

اولین باری نبود که قبلاً آن را می‌خوردم، اما من از آن لذت

all right greetings from algeria okay good to  hear from you algeria in the north of north  

of africa and then greetings from the sudan  which is uh i guess middle or south of africa  

fantastic a difference a lesson on the  difference between to lie and to lay okay so  

ببرید درسی درباره تفاوت بین دراز کشیدن و خوب دراز کشیدن، بنابراین

this is a classic one that uh my  grandmother would often uh complain about  

این یک درس کلاسیک است که اوه، مادربزرگ من اغلب از آن شکایت می کند،

if people would make a mistake between telling  somebody to lie down or to lay down what is the  

اگر مردم اشتباه کنند بین اینکه به کسی بگویند دراز بکشد یا دراز بکشد، چه

difference between lie down or lay down or you can  also say lay and lie so there is um there is some  

تفاوتی بین دراز کشیدن وجود دارد. یا دراز بکشید یا می‌توانید بگویید دراز بکشید و دراز بکشید، بنابراین یک مقدار

confusion here okay uh and there are different  reasons why there are uh confusions uh one  

سردرگمی در اینجا وجود دارد، اوه اوه، اوه و دلایل مختلفی وجود دارد که چرا سردرگمی‌هایی وجود دارد اوه یکی

is that there are separate words lie down and lay  down but lay is also the past tense of the verb  

این است که کلمات جداگانه‌ای وجود دارد دراز بکش و دراز بکش ، اما دراز بکش همچنین زمان گذشته فعل

lie so not only is lay a word a different word but  it's also the same spelling l-a-y and pronounced  

lie است، بنابراین نه تنها lay a word یک کلمه متفاوت است، بلکه املای آن نیز به همان صورت l-a-y است و تلفظ می شود

the same way is also the past tense of that  verb lie so you can say i lay down uh yesterday  

به همین شکل، زمان گذشته آن فعل lie نیز می باشد، بنابراین می توانید بگویید i lay down uh دیروز

because you're using the past here but in  general um you're going to want to say lie  

چون شما در اینجا از گذشته استفاده می‌کنید، اما به طور کلی می‌خواهید بگویید دراز بکش

down like i need to lie down uh later later  and you would say lie and not lay because  

، مثل اینکه بعداً باید دراز بکشم، و می‌گویید دروغ می‌گویید و دراز نمی‌کشید زیرا

lay is usually for something like a a chicken  laying an egg uh not for a human laying down  

دراز کشیدن معمولاً برای چیزی است مانند مرغی که تخم می‌گذارد. اوه نه برای انسانی

um that's uh that's a little different okay  so uh but that's where i think a lot of the  

که دراز بکشد   اوم، اوه، کمی متفاوت است، خوب است بنابراین اوه، اما من فکر می‌کنم اینجاست که بسیاری از

confusion comes in is that past tense all right  so apparently we may have a video on this topic  

سردرگمی‌ها این است که زمان گذشته بسیار خوب است بنابراین ظاهراً ممکن است یک ویدیو در مورد این موضوع داشته باشیم

actually um so let's take a look here uh at the uh  at the screen go ahead and share it okay so okay  

در واقع اوم پس بیایید بگیریم یک نگاهی به اینجا آه و آه در صفحه نمایش، ادامه دهید و آن را به اشتراک بگذارید بسیار خوب

yeah all right i forgot that we actually had that  video so that's from 2019 so that's a while ago um  

بله بسیار خوب، فراموش کردم که ما واقعاً آن ویدیو را داشتیم، بنابراین این ویدیو مربوط به سال 2019 است، پس چند وقت پیش بود، ام

but uh teacher sarah with the english danny  channel did have a nice lesson about lay and lie  

اما اوه معلم سارا با کانال انگلیسی دنی آن را داشت. یک درس خوب در مورد دروغگویی و

and a lesson on the difference so you can check  out our youtube channel to get a more in-depth uh  

دروغگویی یک درس در مورد تفاوت، بنابراین می‌توانید کانال یوتیوب ما را بررسی کنید تا

discussion of that exact uh lesson so take a look  at that and you'll get even better answer i'm not  

درباره آن درس دقیق‌تر بحث کنید، بنابراین به آن نگاهی بیندازید و حتی پاسخ بهتری دریافت خواهید

sure if she addresses that last past tense issue  but that's a but that's a good one um um one um

کرد. آخرین موضوع زمان گذشته اما این یک اما خوب است یک ام ام یک

there is one little trick that i remember  about when to use lay and when you use lie  

ام یک ترفند کوچکی وجود دارد که به یاد می‌آورم درباره اینکه چه زمانی باید از lay استفاده کرد و چه زمانی از دروغ استفاده می‌کنید

and lay rhymes with place or sound similar to  place and so you lay an object down you place  

و قافیه‌هایی را با مکان یا صدایی شبیه به مکان می‌نویسید و بنابراین شما یک شی را روی زمین قرار

an object and you lie it sounds like recline  so you lie down so you recline on something so  

می‌دهید و دراز می‌کشید، به نظر می‌رسد که دراز بکشید، بنابراین دراز می‌کشید، بنابراین روی چیزی تکیه می‌دهید تا

you lay an object down and you yourself lie down  that's a a real short version of the lesson but if  

یک شی را دراز بکشید و خودتان دراز بکشید این یک نسخه کوتاه واقعی از درس است، اما اگر

you can check out uh sarah's lesson uh it'll give  you a pretty in-depth version of all of that seen  

می‌توانید درس سارا را بررسی کنید. اوه، یک نسخه کاملاً عمیق از همه چیزهایی که دیده‌اید به شما ارائه می‌کند

some recoded previous videos i'm eager to learn  english from the deep roots i'm from pakistan  

چند ویدیوی قبلی که دوباره کدگذاری شده‌اند، من مشتاقم انگلیسی را از ریشه عمیق یاد بگیرم.

um i think we are in the process okay so that  person uh so sajid was posting that on facebook  

بنابراین سجید آن را در فیس بوک پست می کرد

and we are indeed posting uh some videos onto our  facebook page um into our facebook feed that we've  

و ما واقعاً صاحب نظر هستیم چند ویدیو را در صفحه فیس بوک خود به فید فیس بوک خود وارد کنید که

had on our youtube channel before so we're we are  in the process of doing that um and we we're also  

قبلاً در کانال یوتیوب خود داشته ایم، بنابراین در حال انجام آن هستیم و همچنین همیشه

posting new videos there all the time so uh  we should be responding to that very request  

ویدیوهای جدیدی را در آنجا پست می کنیم. اوه، ما باید به همین درخواست پاسخ دهیم

uh in the time coming all right let's take a  look at um some uh more examples so here's uh  

اوه در زمان آتی خیلی خوب، بیایید نگاهی بیندازیم به چند مثال دیگر، پس اینجا اوه

uh so uh assalam assalam alaikum from egypt  in egypt we say sabah al-khir good morning  

اوه پس اوه سلام علیکم علیکم از مصر در مصر ما می گوییم صباح الخیر صبح بخیر

my pronunciation i'm sure is not that good but uh  i tried assalamu alaikum to you as well peace be  

تلفظ من مطمئنم خیلی خوب نیست اما اوه من با شما سلام علیکم را امتحان کردم

with you and i don't understand the difference  between the verb end and the verb finalize  

و تفاوت بین فعل پایان و فعل نهایی کردن را متوجه نشدم

okay well okay so end let's end the meeting  um is a more generally appropriate word for uh  

باشه خوب باشه پس پایان بیایید جلسه را تمام کنیم. به طور کلی کلمه مناسب برای uh

meaning that something has come to an end  like there's not a uh a better way to um  

به این معنی است که چیزی به پایان رسیده است، مانند اینکه راه بهتری برای

define it than that but to finalize something  does have a pretty a more specific meaning  

تعریف آن وجود ندارد، اما نهایی کردن چیزی معنای کاملاً مشخص تری دارد

and when you finalize something it means that  you have made a official or definitive version  

و وقتی چیزی را نهایی می کنید به این معنی است که ساخته اید یک مقام رسمی یا نسخه

of something so uh an example of when you would  use finalize and not end would be um so um so  

قطعی   چیزی، مثلاً مثالی از زمانی که از «نهایی و نه پایان» استفاده می‌کنید، خیلی خوب است، بنابراین

let me give you this example so you're you're in  a business meeting and they're saying well okay  

اجازه دهید این مثال را به شما بدهم تا در یک جلسه کاری هستید و آن‌ها می‌گویند خوب باشد

let's end the meeting here you wouldn't say let's  finalize the meaning here you would you're just  

بیایید تمام کنیم جلسه اینجا شما نمی گویید بیایید معنی را نهایی کنیم در اینجا شما فقط

you're just closing the meeting but in the  meeting they might say we need to finalize  

شما فقط جلسه را تعطیل می کنید، اما در جلسه ممکن است بگویند باید

our plans for the next week and that means  to come to a definitive end about what our  

برنامه هایمان را برای هفته آینده نهایی کنیم و این به معنای رسیدن به یک پایان قطعی

plans are for the next week and in that case you  wouldn't say end you would say finalize because  

در مورد برنامه‌های ما برای هفته آینده

you're coming to a very agreed and official  definitive idea about what those plans are  

so that's the difference between end and finalize  so end has a some general uh ideas of just  

نهایی کردن، بنابراین پایان یک ایده کلی

bringing something to an end but finalize has  that special sense of coming to an official and  

برای پایان دادن به چیزی دارد، اما نهایی کردن آن حس خاص رسیدن به یک رسمی و

agreed upon or definitive uh ending so another  example of using finalize is i need to finalize  

توافق شده یا پایان قطعی را دارد، بنابراین مثال دیگری از استفاده از نهایی کردن این است که من باید

the the publishable version of my book that means  i'm not just going to end my writing on the book  

نسخه منتشرکننده را نهایی کنم. نسخه ای از کتاب من یعنی من نه تنها به نوشتن خود در مورد کتاب پایان می

but i'm coming up with the definitive version  the version i'm going to publish so in that  

دهم   بلکه نسخه قطعی نسخه ای را که قرار است منتشر کنم ارائه می کنم، بنابراین در این

case i would say finalize uh my native language my  native language is english so i was born in the us  

صورت می گویم اوه زبان مادری من نهایی شود. زبان مادری من انگلیسی است بنابراین من در ایالات متحده به دنیا

and uh yeah i speak my native language my mother  tongue is uh english we're getting a few more  

آمدم   و اوه بله، من به زبان مادری ام

people saying hi and hello that's great a lesson  on run something by can i'd like to run something  

صحبت می کنم. دوست دارم چیزی را اجرا کنم

by you so to run something by is a verbal phrase  um i guess you could say that's kind of an idiom  

توسط تو، بنابراین اجرا کردن چیزی توسط یک عبارت کلامی است اوم، حدس می‌زنم می‌توانی بگوییم که این یک اصطلاح است

uh an idiom in english uh an idiomatic expression  because you're not literally running something  

اوه یک اصطلاح در انگلیسی اوه یک عبارت اصطلاحی ، زیرا شما به معنای واقعی کلمه چیزی را اجرا نمی‌کنید

like you're not running by something bi um what  you're doing is you're testing it out with someone  

مثل اینکه شما اجرا نمی‌کنید کاری که انجام می‌دهید این است که آن را با کسی آزمایش می‌کنید   دارید آن را

you are trying it out uh to see if it's gonna work  or to see if they like it or to see if it's a good  

امتحان می‌کنید تا ببینید آیا کار می‌کند یا ببینید که آیا آن را دوست دارد یا ببینید آیا ایده خوبی

idea or if they understand it so you have usually  it's an idea or a plan uh something you want to  

است یا آن را می‌فهمد. شما معمولاً این یک ایده یا برنامه است، چیزی که می خواهید

do or something you want to make or something  you want to say and and so you would ask i want  

انجام دهید یا چیزی چیزی که می‌خواهید بسازید یا چیزی که می‌خواهید بگویید و بنابراین از من

to let me run something by you uh i'm going to  try a new activity in class tomorrow what do you  

می‌خواهید اجازه بدهم کاری توسط شما اجرا کنم، اوه، فردا یک فعالیت جدید را در کلاس امتحان می‌کنم. نظر شما

think about this activity and you would run it by  them like you would so you tell them the activity  

در مورد این فعالیت چیست و می‌توانید اجرا کنید. آن‌ها مثل شما انجام می‌دهند تا فعالیت را به آن‌ها بگویید

and then they'd say oh yeah that sounds good  or i don't think that'll work for this reason  

و سپس آنها می‌گویند آه بله، این خوب به نظر می‌رسد یا فکر نمی‌کنم به این دلیل

so that's what run something by means  it's an idiom meaning to try something out  

کار کند   بنابراین این همان چیزی است که چیزی را اجرا می‌کند این اصطلاح به معنای امتحان کردن چیزی است بیرون

to mention an idea see if it'll work all  right okay so i've got some more time for  

تا ایده‌ای را ذکر کنم، ببینم آیا همه چیز درست کار می‌کند بسیار خوب است، بنابراین من زمان بیشتری برای

any questions and comments so let me scroll  through see if we have any more popping up

هر سؤال و نظری دارم، بنابراین اجازه دهید تا ببینم آیا موارد دیگری ظاهر می‌شود یا نه،

so still people saying good morning that's great  always good to see and uh all right molly is  

بنابراین هنوز مردم می‌گویند صبح بخیر عالی است همیشه خوب است برای دیدن و خیلی خوب، مولی است

thanking me for my my quick impromptu lesson  uh impromptu if you don't know this word uh

از من برای درس فوری و سریعم تشکر می‌کنم  اوه فی‌البداهه اگر این کلمه را نمی‌دانی اوه

i-m-p-r-o-m-p-t-u uh means something unplanned  off the cuff without a script we're going to  

i-m-p-r-o-m-p-t-u uh به معنای چیزی برنامه‌ریزی نشده  بدون اسکریپت است که

have an impromptu meeting or a sudden  meeting without a a specific plan to it  

می‌خواهیم  جلسه بداهه یا ناگهانی داشته باشیم جلسه بدون برنامه خاصی برای آن

or an impromptu lesson that means a  lesson that i didn't have prepared i  

یا یک درس فی البداهه که به معنای درسی است که من آن را آماده نکرده بودم.

just came up with it without a prompt without  something written just off the top of my head  

so there's a phrase that might be useful or a  word that might be useful to you a difference  

برای شما تفاوت

between feedback and input please what is  the difference between feedback and input  

بین بازخورد و ورودی، لطفاً  تفاوت بین بازخورد و ورودی چیست

well one hint that you can get here is  that back uh has the idea of return right  

خوب یک نکته که می‌توانید در اینجا دریافت کنید این است که بازگشت ایده بازگشت درست

something coming back whereas input  has the idea of something going in  

چیزی برمی‌گردد در حالی که ورودی  این ایده را دارد که چیزی وارد می‌شود

so that might clue you to what the main difference  is there so um the main difference here is uh

به شما سرنخ می‌دهم که تفاوت اصلی چیست، بنابراین تفاوت اصلی اینجا این است که

feedback is a response is a information uh that  you're receiving um so for example um uh you uh  

بازخورد یک پاسخ اطلاعاتی است آه که شما آن را دریافت می‌کنید، به عنوان مثال اوم اوه شما

let me ask the class uh what their opinion of  that activity was and they'll say oh these are our  

اوه  اجازه دهید از کلاس بپرسم نظر آنها در مورد آن فعالیت چیست؟ بود و می گویند آه

opinions these are ideas that information they're  giving you is feedback that's feedback for you  

اینها نظرات ما هستند اینها ایده هایی هستند که اطلاعاتی که به شما می دهند بازخوردی است که برای شما بازخورد است

now input input is information  that is put into something  

اکنون ورودی ورودی اطلاعاتی است  که در چیزی قرار می گیرد

so if i take what they say and then i add it  into a document of plans for improving my class  

بنابراین اگر آنچه را که می گویند قبول کنم و سپس آن را به سندی از برنامه‌های بهبود کلاسم اضافه می‌کنم.

the stuff that i put in the document becomes  input because i've put it in to the document  

مواردی که در سند قرار می‌دهم به ورودی تبدیل می‌شوند، زیرا آن را در سند قرار

uh input also can be um any information uh any  information from somebody feedback is always  

داده‌ام.

going to be a response to something so i need  your feedback um there could be some overlap  

پاسخی به چیزی خواهد بود، بنابراین من به بازخورد شما نیاز دارم، ممکن است مقداری همپوشانی وجود داشته باشد،

in the sense that um some feedback can become  input if you see what i'm saying because if  

به این معنا که اگر می‌بینید چه می‌گویم، برخی از بازخوردها می‌توانند به ورودی تبدیل شوند، زیرا اگر

those students told me their opinions and i input  that information into my process for making some  

آن دانش‌آموزان نظرات خود را به من بگویند و من آن اطلاعات را وارد کنم. فرآیند من برای ایجاد برخی

changes so feedback can become input right  so there there can be some overlap there but  

تغییرات   بنابراین بازخورد می تواند به ورودی درست تبدیل شود بنابراین ممکن است مقداری همپوشانی وجود داشته باشد،

that's the difference the feedback is a response  to something and input is anything sort of put in  

اما   تفاوت این است که بازخورد پاسخی به چیزی است و ورودی هر چیزی است که به

right and not all input is feedback so some input  that you might have is uh a company is going to  

درستی وارد می شود و همه ورودی ها بازخورد نیستند، بنابراین مقداری ورودی  ممکن است داشته باشید، شرکتی می‌خواهد

say well um what do we know about this product  um and there will be various uh and they might  

بگوید خوب، ما در مورد این محصول چه می‌دانیم.

consider various things and the input into  their ideas would be how much does it cost  

چقدر هزینه

uh how long does it take to make uh what are the  materials required how many hours does it take to  

دارد   آه چقدر طول می‌کشد تا مواد مورد نیاز چند ساعت طول می‌کشد

to do all that would be input it's not feedback  because it's not anybody's response to anything  

تا  انجام همه این موارد ورودی باشد، بازخورد نیست  زیرا پاسخ کسی به چیزی نیست

but it would all be input into the process  of deciding oh okay what are we going to do  

بلکه همه اینها ورودی است در فرآیند تصمیم‌گیری، اوه، خوب،

with this product are we going to make more  okay so there you go with feedback versus  

با این محصول چه کاری انجام خواهیم داد، آیا می‌خواهیم کارهای بیشتری انجام دهیم، بنابراین با بازخورد در مقابل

input i hope that's a good answer there sir  there's an idiom nasir malik says there's an idiom  

ورودی‌ها همراه باشید، امیدوارم پاسخ خوبی باشد آقا

the cat's out of the bag could you please make us  understand the meaning there's some confusion okay  

. خارج از کیسه می‌توانید لطفاً به ما بفهمانید که معنای آن مقداری سردرگمی وجود دارد،

so the cat's out of the bag is a phrase  used an idiomatic phrase used to mean  

بنابراین گربه بیرون از کیف یک عبارت است از یک عبارت اصطلاحی استفاده می‌شود که به این معنی است

that something that was hidden or secret or  unknown has become known and the idea is okay  

که چیزی پنهان یا مخفی یا ناشناخته شناخته شده است و ایده مشکلی ندارد.

so there's a cat a cat in a bag but once the  cat is out um it's it's not going back in uh  

بنابراین یک گربه، یک گربه در یک کیف وجود دارد، اما وقتی گربه بیرون می‌آید، او دیگر داخل نمی‌شود.

that's the idea of it um uh so uh uh if you ever  uh so if you if you have a cat if you noticed that  

like if uh you put a cat in a box or you put a cat  somewhere they'll often just get up and walk away  

اگر شما یک را قرار دهید گربه را در جعبه ای قرار می دهید یا گربه را جایی می گذارید، آنها اغلب فقط بلند می شوند و راه می روند

but if they put themselves there they might  stay there for a long time but if you put  

اما اگر خودشان را آنجا بگذارند ممکن است برای مدت طولانی آنجا بمانند اما

a cat somewhere they they usually don't stay  they'll move around they have their own attitude  

اگر گربه را جایی بگذارید معمولاً نمی مانند . در اطراف حرکت خواهند کرد، آنها نگرش خودشان را دارند

about where they want to be and same thing  with a bag so a cat might crawl into a bag  

در مورد جایی که می خواهند باشند و همان چیز با یک کیف دارند، بنابراین گربه ممکن است داخل یک کیف بخزد

but if you put them there or if they're in  there once they come out that's usually enough  

اما اگر آنها را آنجا بگذارید یا وقتی بیرون آمدند در آنجا باشند، معمولاً کافی است   انجام

they don't like being trapped in a place cats are  predators they don't like being trapped somewhere  

می دهند. دوست دارند در مکانی گیر افتاده باشند، گربه‌ها شکارچی هستند، آنها دوست ندارند در جایی به دام بیفتند

and if you're holding them in a bag they'll try to  get out and once they're out they're they're not  

و اگر آنها را در یک کیسه نگه‌دارید، سعی می‌کنند بیرون بیایند و وقتی بیرون آمدند، دیگر

going to try to get back in so that's the idea  of it a cat is just a representative animal for  

نمی‌روند. تلاش برای برگشتن به داخل تا این ایده  باشد که یک گربه فقط یک حیوان معرف است

uh the idea of a secret once out  

اوه، ایده یک راز یک بار بیرون

can't become a secret again it can't be  hidden again okay so that's the idea of that  

نمی تواند دوباره به یک راز تبدیل شود، نمی تواند دوباره پنهان شود، بسیار خوب، بنابراین ایده آن

um let's see can you explain what is the  meaning of regarding what is the meaning of  

بیایید ببینیم آیا می‌توانید توضیح دهید که معنی مربوط به

the word regarding um okay so regarding uh the  simple version that means about regarding so  

کلمه مربوط به um چیست، خوب پس رگا اوه نسخه ساده ای را که به معنای در نظر گرفتن این است

so something regarding something is it's about  it or with respect to or concerning um so um  

پس چیزی در مورد چیزی است که مربوط به آن است یا با توجه به یا مربوط به اوم، بنابراین اوم

it's kind of a more fancy way of saying  about to be honest uh but uh it works it's a  

این یک نوع فانتزی تر برای گفتن در مورد صادق بودن است، اما اوه کار می کند، یک

preposition so it works like other prepositions  it works like a preposition is word like about  

حرف اضافه است پس آن را مانند دیگر حرف‌های اضافه کار می‌کند. مانند حرف اضافه کار می‌کند، کلمه‌ای است مانند درباره

with to into on regarding is a word of that  kind it's not a noun and it's not a it's not  

با به در در مورد کلمه‌ای از آن نوع است، اسم نیست و

a verb it's not an adjective um it's it's a word  that's describing a relationship between things  

یک فعل نیست، صفت نیست چیزهای

so i'll use i'll use it in a sentence so someone  might say oh oh uh sir i received your complaint  

بنابراین من از آن استفاده خواهم کرد در یک جمله از آن استفاده خواهم کرد تا کسی  بگوید آه اوه اوه قربان، من شکایت شما را دریافت کردم

regarding um your online purchase so maybe you  try to purchase something online you had a problem  

در مورد خرید آنلاین شما، بنابراین ممکن است سعی کنید چیزی آنلاین بخرید که مشکل

and so you made a complaint about it and so they  could say your complaint about it but regarding is  

داشتید   و بنابراین شکایتی در مورد آن داشتید و بنابراین آنها می‌توانند شکایت شما را در مورد آن بگویند، اما در

with respect to or concerning or about but  also suggests that it's a little bit more  

رابطه با این موضوع است، اما همچنین نشان می‌دهد که کمی رسمی‌تر است،

official because in this case the company is  dealing with a complaint so they're going to use  

زیرا در این مورد شرکت با یک شکایت رسیدگی می‌کند. آنها از

a more official sounding word for a more official  problem so that's what regarding is about so yeah  

یک کلمه رسمی تر برای یک مشکل رسمی تر استفاده می کنند، بنابراین این چیزی است که در رابطه با این مسئله وجود دارد، بنابراین بله،

regarding ah so nazir million gives me some thanks  for that you're great sir without any exaggeration  

در مورد آه، بنابراین میلیون ها نفر از من تشکر می کنم که شما عالی هستید، بدون اغراق،

okay well thank you very much for saying so  i really appreciate that concerning yeah so  

بسیار خوب، بسیار متشکرم این را می گویم من واقعاً متشکرم که در مورد بله، پس

concerning um it's another uh that's another  word that's a relation word um it means about  

در مورد اوم، این یک کلمه دیگر است، اوه، کلمه دیگری است که یک کلمه رابطه است، این به معنای

a similar meaning to about  or in connection with um  

مربوط به   معنایی مشابه با about یا در ارتباط با um است

so i was reading yesterday about a number of  stories concerning how to improve your english  

بنابراین من دیروز در مورد تعدادی داستان در مورد چگونگی بهبود وضعیت خود می خواندم انگلیسی

so concerning that would be how you would use  concerning there similar to uh um similar to  

بنابراین مربوط به این است که چگونه از concerning there مشابه uh um مشابه به

about similar to regarding but concerning also is  an adjective uh meaning causing concern causing  

about similar to about اما concerning نیز یک صفت uh است به معنای ایجاد نگرانی باعث

anxiety so in this case you would say oh this  is very concerning meaning it's very anxiety  

اضطراب می شود بنابراین در این مورد می گویید آه این  بسیار نگران کننده است به این معنی که بسیار اضطراب است

causing it's very worrisome uh so uh i find uh  i find i found this complaint concerning meaning  

چون خیلی نگران کننده است، اوه، اوه، متوجه شدم آه، متوجه شدم که این شکایت را به این معنی پیدا

it caused me anxiety it caused me some stress  okay so that's what concerning is about uh let's  

کردم   باعث اضطراب من شد، باعث استرس من شد خوب پس این چیزی است که نگران کننده است، بیایید

see a couple more thanks so uh sidney camola  from tanzania saying hello thank you very much  

چند بار دیگر ببینیم متشکرم، پس سیدنی کامولا از تانزانیا می گوید سلام بسیار متشکرم.

um ali vavi says hi everybody hi to you  as well sydenfield says thank you so much  

moxoffila says hi my teacher that's great saeed  badu in consideration ah yes inconsideration in  

سعید بدو در نظر آه بله بی‌توجهی در   در

consideration let me hold off on that one for a  second because i i saw a slang term hit it off  

نظر گرفتن اجازه دهید آن یکی را برای یک ثانیه متوقف کنم، زیرا دیدم که یک اصطلاح عامیانه به آن ضربه زده است

okay so let me do that one first uh uh hit  it off i'm not 100 sure about this uh but i  

باشه پس اجازه دهید اول آن را انجام دهم آه اوه ضربه آن را خاموش کنید. اما

i wonder if this the origin of this is from  baseball uh because it sounds like it um  

من تعجب می‌کنم که آیا منشأ این موضوع از بیس‌بال است، اوه، چون به نظر می‌رسد که اوم

because in baseball uh you have a bat and  they're throwing a ball and you're trying  

، اوه، چون در بیسبال شما چوب دارید و آن‌ها توپ را پرتاب می‌کنند و شما

to get a hit you know hit the ball and i think  hit it off uh means uh means to uh the meaning  

سعی می‌کنید ضربه بخورید که می‌دانید ضربه‌ای به توپ بزنید و من فکر می‌کنم ضربه زدن به این معنی است که

of that idiom is uh to be successful right away  to uh to get along with someone right away or to  

معنی این اصطلاح این است که فوراً موفق باشی، فوراً با کسی کنار بیایم یا فوراً به

achieve some kind of success uh right away um  and i wonder if that's a baseball origin i'm  

نوعی موفقیت برسم و نمی‌دانم که آیا این یک بیسبال است من

not sure about that but i think it might be which  would be interesting uh in that case the idea is  

در مورد مبدأ مطمئن نیستم اما من فکر می‌کنم شاید جالب باشد، در آن صورت، ایده این است

uh getting a hit it's something immediate  you know hit it off right away is uh  

اوه موفقیت گرفتن، چیزی فوری است شما می‌دانید که فوراً آن را قطع کنید، اوه

you're getting an immediate success all right  so now let me go back to in consideration in  

شما در حال کسب موفقیت فوری هستید، پس حالا اجازه دهید به در نظر    در

consideration and usually you're going to want to  say in consideration of this is a phrase meaning  

نظر گرفتن و معمولاً می خواهید بگویید با در نظر گرفتن این عبارتی است به این معنی   در

taking something into account or in return for  something so uh let me give you an example um  

نظر گرفتن چیزی یا در ازای چیزی پس اجازه دهید مثالی برای شما

uh so um in consideration of your other exams  i have made my exam very simple and that means  

بزنم. امتحانم را بسیار ساده کرده‌ام و این بدان معناست که

taking into account that you have other exams i  made my exam less difficult less concerning for  

با در نظر گرفتن اینکه شما امتحان‌های دیگری دارید، امتحانم را کمتر مشکل

you okay so that's a case of inconsideration of  um and another case another example is um um i  

کردم   شما خوب نیستید، بنابراین این مورد بی توجهی به ام است و مثال دیگر این است که من

received a hundred dollars in consideration  of my services so that means in return for  

صد دلار دریافت کردم. در نظر گرفتن خدمات من به این معنی است که در ازای

my services i got paid a hundred dollars so  those are two main meanings of that phrase  

خدمات من صد دلار دستمزد دریافت کردم، بنابراین اینها دو معنی اصلی آن عبارت هستند.

uh in consideration uh explain the meaning of uh  beat around the bush so to beat around the bush  

بوش

so um uh is means to not address the main problem  or not address the main topic but to but to sort  

به این معنی است که به مشکل اصلی توجه نکنیم یا به موضوع اصلی نپردازیم،

of waste time uh talking about other things or to  uh get close to the topic but not really address  

اما وقت خود را با صحبت کردن در مورد چیزهای دیگر هدر دهیم یا به موضوع نزدیک شویم اما واقعاً به موضوع توجه نکنیم

the topic so you might someone might say uh to  another person don't be don't beat around the bush  

. موضوعی که ممکن است کسی

tell me what you're really thinking and that  means don't waste my time don't talk about  

به                                                             به من بگو واقعاً به چه چیزی فکر می‌کنی و این یعنی وقتم را تلف نکن، درباره موضوعات نامرتبط صحبت نکن،

unrelated topics let's get really at the topic  and here the idea is um so i think this comes from  

بیایید واقعاً به موضوع و اینجا ایده این است، بنابراین من فکر می‌کنم این از

hunting or something like that uh maybe even bird  hunting so you'll drive a bird what you want to  

شکار یا چیزی شبیه به آن می‌آید، شاید حتی شکار پرنده، بنابراین وقتی پرنده‌ای را که می‌خواهید به

catch into a bush once they're driven in there you  get them you you just go and grab the target right  

داخل بوته‌ای بیاورید، وقتی به داخل آن رانده شدند، آن‌ها را به دست می‌آورید. شما فقط بروید و هدف را درست

you don't just keep beating around the bush the  target is already in there you just need to get it  

بگیرید   شما فقط به زدن دور بوته ادامه نمی‌دهید، هدف از قبل در آنجاست، فقط باید آن را بدست آورید

and so that's the idea is when you're beating  around the bush you're just wasting time you're  

و بنابراین ایده این است که وقتی در اطراف بوته می‌کوبید، فقط زمان را تلف می‌کنید.

you're sort of trying to drive in something  that's already there so why would you do that  

شما به نوعی در حال تلاش برای رانندگی در چیزی هستید که قبلاً همینطور است پس چرا این کار را انجام

uh okay so that's um that's the idea of this of  this phrase and then give someone uh uh usually  

می‌دهی، خوب، پس ایده این عبارت همین است، و سپس به کسی بدهی معمولاً

it's give someone the benefit of the doubt so um  someone sometimes people will say i'll give you  

این باعث می‌شود کسی از شک و تردید بهره‌مند شود، بنابراین گاهی اوقات مردم می‌گویند که من به تو می‌دهم.

the uh a benefit of a doubt but usually it's and  it's it's better said as the benefit of the doubt  

منفعت یک شک اما معمولاً هست و بهتر است به عنوان فایده

meaning um i don't know for if you don't know  something for certain um so you if i don't know  

something for certain that means i have some doubt  doubt means uncertainty so so i might say well i'm  

شک گفته شود. شک داشته باش شک به معنای عدم قطعیت است، بنابراین می‌توانم بگویم خوب من

going to give you the benefit of the doubt that  means i'm going to give i'm going to assume that  

منفعت شک را به تو می‌دهم، یعنی می‌خواهم شک کنم، فرض می‌کنم که

maybe maybe i'm gonna assume something to  your advantage i'm gonna give you a benefit  

شاید شاید چیزی را به نفع تو فرض کنم من به شما یک مزیت می دهم

um so uh so a student might say oh no teacher  i was there i was there uh uh last week  

تا شاگردی بگوید اوه نه معلم، من آنجا بودم، اوه هفته گذشته آنجا

don't you remember and then maybe i lost my  student record for that week i don't know  

بودم   یادت نمی آید و شاید من سابقه دانشجویی خود را برای آن هفته از دست دادم، نمی دانم

for sure whether they were there or not and so i  would say well i'm going to give you the benefit  

مطمئن باشید که آیا آنها آنجا بودند یا نه و بنابراین من می‌گویم خوب من به شما منفعت خواهم داد

of the doubt i don't know for sure so i will say  i'll take your word for it i'll i'll believe that  

از شک من مطمئناً نمی دانم بنابراین می گویم  حرف شما را قبول می کنم، باور خواهم کرد که

you're honest and i'll count you present for  that day okay because there's some doubt i  

شما صادق هستید و من برای آن روز حضور شما را به حساب می آورم خوب است زیرا شکی وجود دارد که من

don't know for sure i'll give you the benefit  and i'll assume something to your advantage  

مطمئناً نمی‌دانم به شما منفعت می‌دهم  و چیزی را به نفع شما فرض می‌کنم

so that's the idea there okay i ask you the  meaning of a word that i really want to know  

بنابراین این ایده است، اشکالی ندارد، معنی کلمه‌ای را که واقعاً می‌خواهم بدانم از شما می‌پرسم

uh what is the meaning of retribution that i found  in a sentence in a newspaper someone is seeking  

اوه معنای قصاص چیست؟ در جمله‌ای در روزنامه یافتم که کسی به دنبال

revenge and retribution okay so retribution uh  is a word it's related to revenge but retribution  

انتقام و قصاص است، خب، قصاص کلمه‌ای است که مربوط به انتقام است، اما قصاص

usually means some kind of repayment uh uh  for a wrong some kind of um receiving of um  

معمولاً به معنای نوعی بازپرداخت است آه اوه برای یک اشتباه، نوعی دریافت امم.

uh uh some kind of um it is i  mean it can mean vengeance but uh  

اوم، منظورم این است که می تواند به معنای انتقام باشد، اما اوه

uh retribution is another uh word for it  is payback right so uh so someone might say  

اوه قصاص، کلمه دیگری است، زیرا آن، بازپرداخت درست است، بنابراین ممکن است کسی بگوید

payback or retribution um uh officially it's a  kind of punishment that's inflicted on someone  

جبران یا قصاص اوم، اوه، رسماً این یک نوعی مجازات است که به کسی تحمیل می شود

uh for doing something wrong so  so someone might say in a sentence

اوه برای انجام کاری اشتباه. ممکن است کسی در جمله ای بگوید که

he was unwilling to say something bad about the  teacher for fear of retribution meaning they were  

او un از ترس تلافی می‌خواهند درباره معلم چیزی بد بگویند،

afraid that the teacher would get vengeance on  them maybe give them a bad grade or something  

یعنی می‌ترسیدند معلم از آنها انتقام بگیرد، شاید به آنها نمره بد یا چیزی

like that or maybe embarrass them in class so in  that case retribution you can see it's related to  

شبیه آن بدهد یا شاید آنها را در کلاس شرمنده کند، بنابراین در این صورت می‌توانید متوجه شوید که انتقام به آنها مربوط است. به

or similar to vengeance or payback uh what does  it mean to appreciate okay so to appreciate this  

یا شبیه به انتقام یا بازپرداخت آه، معنی قدردانی خوب است، بنابراین قدردانی از این

word has a couple of meanings so to appreciate um  uh the the most common sense of it uh means to um  

کلمه چند معنی دارد، بنابراین قدردانی از اوم اوه رایج ترین معنای آن به این معنی است که به اوم

to recognize the value of something the worth of  something uh we want to be appreciated meaning we  

ارزش چیزی را که ارزش آن را تشخیص می دهد. چیزی که ما می‌خواهیم مورد قدردانی قرار بگیریم، یعنی ما

want others to recognize our value and our worth  okay so uh it's common to say something like oh i  

می‌خواهیم دیگران ارزش و ارزش ما را تشخیص دهند، بنابراین معمول است که چیزی مانند آه، من

appreciate your help meaning uh i'm glad that you  helped me and i recognize the value of that help  

از کمک شما تشکر می‌کنم، یعنی آه، خوشحالم که به من کمک کردید و ارزش آن کمک را می‌دانم.

and i want to acknowledge that value i appreciate  it okay um so you can also use appreciate to mean  

و من می‌خواهم این ارزش را تصدیق کنم که قدردانی می‌کنم، خیلی خوب است، بنابراین می‌توانید از تشکر به این معنی استفاده

that you understand something fully do you  appreciate how serious the situation is  

کنید که به طور کامل چیزی را می‌فهمید آیا از این که وضعیت چقدر جدی است

and in that case it means do you really realize  how serious the situation is okay so those are  

قدردانی می‌کنید. این بدان معناست که آیا واقعاً متوجه شده‌اید که وضعیت چقدر جدی است، بنابراین

uh two main meanings of that word appreciate all  right okay we've got a couple more let's do these  

اینها دو معنای اصلی آن کلمه هستند، قدردانی کنید، بسیار خوب، ما چند مورد دیگر داریم، بیایید این موارد بعدی را انجام دهیم،

next one so plus sir please explain the meaning  of the phrase the elephant in the room okay so  

به علاوه آقا لطفاً معنای عبارت را توضیح دهید فیل در اتاق بسیار خوب پس

an elephant is a huge animal right uh the largest  or one of the largest land animals in the world  

یک فیل حیوان بزرگی است درست بزرگ‌ترین یا یکی از بزرگترین حیوانات خشکی در جهان

they're gigantic so if you have an elephant  in the room it's hard to miss and uh and so  

آنها غول پیکر هستند، بنابراین اگر یک فیل در اتاق دارید، سخت است

what this phrase means is it means a  big topic of discussion that for some  

که این عبارت را از دست ندهید. به این معنی است که یک موضوع بحث بزرگ است که به

reason people are avoiding mentioning um and uh  this is a this phrase is a way of saying this  

دلایلی مردم از ذکر کردن ام امتناع می‌کنند و اوه ، این عبارت راهی برای گفتن این

is a topic that's so big in importance that nobody  could possibly miss it we all know that it's there  

است   موضوعی است که آنقدر اهمیت دارد که هیچ کس نمی‌تواند آن را از دست بدهد، همه می‌دانیم که در آنجا

and you're just trying to emphasize why are we  avoiding talking about this let's talk about  

و شما فقط می‌خواهید تأکید کنید که چرا ما از صحبت کردن در این مورد اجتناب می‌کنیم، بیایید در

the elephant in the room so that's uh that's  the uh that's the meaning of that phrase uh  

مورد   فیل در اتاق صحبت کنیم، بنابراین معنی آن عبارت اوه همین است

and then next question how do i write my name  in english correctly it's pronounced like so  

و سپس سؤال بعدی چگونه نامم را به انگلیسی بنویسم sh به درستی تلفظ می‌شود مانند

ad okay so so ad english people pronounce it in a  wrong way okay so when i see the o a combination  

so   ad okay بنابراین ad English مردم آن را به روش اشتباه تلفظ می‌کنند بسیار خوب، بنابراین وقتی من ترکیبی o را می‌بینم

uh s-s-o-a-d uh i'm there are many english  words that have that vowel pattern l-o-a-d uh uh

uh s-s-o-a-d uh i'm بسیاری از کلمات انگلیسی وجود دارند که دارای آن الگوی مصوت هستند l-o-a-d uh اوه،

let me think of trying to think of another  couple t-o-a-d okay and it's ode that sound  

اجازه دهید فکر کنم سعی کنید به یک زوج دیگر فکر کنید خیلی خوب و این قصیده ای است که صدا

becomes owed so toad load okay and so  when people see that oa cluster they're  

بدهکار می شود، بنابراین وقتی مردم آن خوشه oa را می بینند

tended to want to say pronounce it that way but  i think if you had a double d at the end so ad  

تمایل دارند که بگویند آن را به این شکل تلفظ کنید، اما فکر می کنم اگر شما یک d دوگانه در پس آگهی را پایان دهید

they would they would then be they would  then be more likely to go oh add is it so ad  

آن‌ها می‌کردند و سپس می‌شدند سپس احتمال بیشتری داشت که بروند آه اضافه کنید، آیا این‌طور است که آگهی

you could also hyphenate it you could write  so hyphen add so so and then a little dash  

همچنین می‌توانید آن را خط تیره بزنید، می‌توانید بنویسید پس خط تیره اضافه کنید so so و سپس کمی خط تیر

add and people will be then much more likely to  say oh is it so ad and then they would pronounce  

اضافه کنید و احتمال اینکه افراد در آن صورت بسیار بیشتر شوند به گفتن آه، آیا این تبلیغ است و سپس آنها

it correctly and since it's your name you're free  to write it however you like and if you want to  

آن را   به درستی تلفظ می‌کنند و از آنجایی که نام شماست، می‌توانید آن را هر طور که دوست دارید بنویسید و اگر می‌خواهید

write it in a way that english native speakers  are more likely to pronounce it correctly  

آن را طوری بنویسید که انگلیسی زبانان انگلیسی به احتمال زیاد آن را درست تلفظ کنند.

then s-o-a-d-d or s-o-d-d both both of  those would work for me i would be likely  

سپس s-o-a-d-d یا s-o-d-d هر دوی اینها برای من کار می‌کنند، احتمالاً

when i saw it to say so ad okay there you go

وقتی آن را می‌دیدم، می‌گویم پس تبلیغ باشه،

let's see i appreciate what you're doing there's  somebody using that word appreciate thank you  

برو ببین من از کاری که انجام می‌دهی قدردانی می‌کنم، کسی از آن کلمه استفاده می‌کند متشکرم.

very much very good um elephants a room in  the room and beat around the bush are these  

اتاق و ضرب و شتم اطراف بوته این

idioms synonyms they are not they  don't have the same meaning uh um uh  

واژه‌ها مترادف‌های اصطلاحی هستند، آنها نیستند، معنای یکسانی ندارند، اوهوم اوه‌

um i can see how they might be related whereas  if people are not talking about the elephant in  

، می‌توانم ببینم که چگونه ممکن است به هم مرتبط باشند، در حالی که اگر مردم در مورد فیل

the room they are probably beating around the  bush right so that's how they could be related  

در اتاق صحبت نمی‌کنند، احتمالاً دارند کتک می‌زنند. در اطراف بوش درست است، بنابراین می‌توان آنها را به این ترتیب مرتبط کرد

but elephant in the room is about specifically  about the topic or the issue that needs to be  

اما فیل در اتاق به طور خاص درباره موضوع یا موضوعی است که باید در مورد آن

discussed whereas beat around the bush is  about the activity of not addressing that  

بحث شود   در حالی که ضرب و شتم در اطراف بوته مربوط به فعالیت عدم پرداختن به

it's about the activity of wasting time or  the activity of talking about other things  

آن است   مربوط به فعالیت اتلاف وقت است. یا  فعالیت صحبت کردن در مورد چیزهای دیگر

rather than the main thing okay so that's  the difference between those those two there

به جای چیز اصلی، خوب است، پس این  تفاوت بین آن دو است.

somebody uh so amen ment is asking jacked  up on sugar what's uh okay uh so uh jacked  

up uh is gonna have the sense of being messed  up in some way um uh uh it could mean um  

درگیر   اوه، احساس به هم ریختگی  به نوعی خواهد داشت، اوه اوه، این می تواند به این معنی باشد

in a positive way jacked up on  mountain dew in this case okay so

که به طرز مثبتی روی شبنم کوه قرار گرفته اید، در این مورد خوب است، بنابراین

uh the best way to describe it is you know that  feeling of having a rush of energy that you get  

اوه بهترین راه برای توصیف آن این است که شما آن احساس داشتن را بدانید هجوم انرژی که دریافت می‌کنید

when you have a lot of sugar that feeling of  being really stimulated and really excited  

وقتی قند زیادی دارید، این احساس  واقعاً تحریک‌شده و واقعاً هیجان‌زده

that's jacked up so jacked up on sugar means  really really stimulated really really energized  

که به مقدار زیاد قند افزایش می‌یابد یعنی واقعاً واقعاً واقعاً واقعاً واقعاً انرژی می‌گیری

specifically from sugar or jacked up on  coffee that would mean being really really  

مخصوصاً از شکر یا مصرف قهوه که به معنای وجود است واقعاً

energized and stimulated from having coffee so  that's the idea jacked up on sugar i'm really  

از خوردن قهوه پرانرژی و تحریک شده‌ام، بنابراین این ایده‌ای است که با شکر منطبق شده است.

really energized stimulated because i had too much  sugar and usually uh that feeling sort of crashes  

uh not long after that all right let's see okay  okay well we've got a lot of uh lessons there a  

درس‌های

lot of good questions i really appreciate them  and i appreciate all of you i think uh we're  

زیادی دارم، سؤال‌های خوب زیادی وجود دارد، من واقعاً از آنها تشکر می‌کنم و از همه شما تشکر می‌کنم.

gonna wrap up our live stream for today don't  forget to check out teacher sarah's live stream  

پخش زنده آچر سارا در

uh on tuesday and i'll see and check out more of  our videos coming up on facebook and on youtube  

روز سه‌شنبه و من ویدیوهای بیشتری را که در فیس‌بوک و یوتیوب منتشر می‌شوند را می‌بینم و بررسی

i appreciate all of you one last thing before i  check out one one person wants to know what teeny  

می‌کنم   آخرین چیز را قبل از اینکه  بررسی کنم از همه شما متشکرم.

tiny means it's just a way of emphasizing that  something is really really small it's not just  

روشی برای تاکید بر اینکه چیزی واقعاً کوچک است، فقط

small it's teeny tiny teeny means small tiny and  small when you put them together super small teeny  

کوچک نیست، بلکه کوچک است، وقتی آنها را کنار هم می‌گذارید، بسیار کوچک و

tiny okay so that was one teeny tiny question  at the very end of the lesson thank you all

کوچک است.