Vocabulary Hack: Learn 30+ Verbs in 10 minutes!

Hi. I'm Rebecca from engVid, and I think you're really going to like this lesson. Why? Because

سلام. من ربکا از engVid هستم و فکر می کنم شما واقعاً این درس را دوست خواهید داشت. چرا؟ زیرا

I'm going to give you a vocabulary shortcut that will allow you to learn 30 new words

من قصد دارم یک میانبر واژگانی به شما ارائه کنم که به شما امکان می دهد 30 کلمه جدید را

in just a few minutes. How do we do that?

تنها در چند دقیقه یاد بگیرید. چگونه ما آن را انجام دهیم؟

Okay, well, what we're going to do is to follow a certain pattern that involves verbs, and

خوب، خوب، کاری که ما می خواهیم انجام دهیم این است که از یک الگوی خاص پیروی کنیم که شامل افعال است، و

this is the pattern. So, what we do is we add the letters "en" at the end of an adjective

این الگو است. بنابراین، کاری که انجام می دهیم این است که حروف "en" را در انتهای یک صفت

or at the end of a noun. I'll give you an example so you'll understand exactly. Okay?

یا در انتهای یک اسم اضافه می کنیم. من برای شما مثال می زنم تا دقیقا متوجه شوید. باشه؟

Now, let's take this adjective: "short". So, by adding "en", it becomes the verb "shorten".

حالا بیایید این صفت را بگیریم: «کوتاه». پس با افزودن «en» به فعل «کوتاه کردن» تبدیل می شود.

And what does it mean to shorten something? To make it more of whatever it was; in this

و کوتاه کردن چیزی به چه معناست؟ برای اینکه آن را بیشتر از هر آنچه که بود. در این

case, to make it shorter. Right? Or, if we take this noun: "strength", and we add "en",

مورد، آن را کوتاه تر کنید. درست؟ یا اگر این اسم را بگیریم: «قدرت» و «ان» را اضافه کنیم،

it becomes the verb "strengthen". And to strengthen means to make something more strong, to make

تبدیل به فعل «تقویت» می شود. و تقویت کردن یعنی چیزی

it stronger, to give it more strength. Okay? So, that's the pattern. All you need to do

را قوی‌تر کردن، قوی‌تر کردن، قوی‌تر کردن آن. باشه؟ بنابراین، این الگو است. تنها کاری که باید انجام دهید این

is to add "en" to the end of certain adjectives or nouns. Now, it doesn't work for every word

است که "en" را به انتهای برخی از صفت ها یا اسم ها اضافه کنید. در حال حاضر، برای هر کلمه

in English, but it does work for lots of words, and that's why you see many words on the board,

در انگلیسی کار نمی کند، اما برای بسیاری از کلمات کار می کند، و به همین دلیل است که در اینجا کلمات زیادی را روی تابلو

here. Okay?

می بینید. باشه؟

Let's go through them. Now, these words are divided a little bit. I made it that way so

از آنها بگذریم. حالا این حرف ها کمی تقسیم شده است. من آن را به این صورت ساختم

that you would see that there's different ways that we can classify the verbs. It might

تا ببینید که راه های مختلفی برای طبقه بندی افعال وجود دارد. ممکن است

help you. So, first let's look at size. For example: "short" becomes "shorten".

به شما کمک کند. بنابراین، ابتدا به اندازه نگاه می کنیم. مثلاً: «کوتاه» می شود «کوتاه».

"Wide": "widen". "Deep": "deepen". Right?

« عریض » : « عریض » . « ژرف » : « ژرف كردن » . درست؟

So all of these on the board now are verbs. Right? They

بنابراین همه اینها که اکنون روی تخته وجود دارد فعل هستند. درست؟

started off either as adjectives or nouns, but we're converting them, we are changing

آنها یا به عنوان صفت یا اسم شروع کردند ، اما ما آنها را تبدیل می کنیم،

them into verbs, and quite dynamic verbs. All right? So instead of saying:

آنها را به افعال و افعال کاملاً پویا تبدیل می کنیم. خیلی خوب؟ پس به جای اینکه بگوییم

"She made her skirt shorter", we just say: "She shortened her skirt." Skirt, right? Okay?

: دامنش را کوتاه کرد، فقط می گوییم : دامنش را کوتاه کرد. دامن، درسته؟ باشه؟

Instead of saying: "They made their driveway wider",

به جای این که بگوییم: « راهرویشان را وسیع‌تر کردند»،

we can just say: "They widened their driveway",

فقط می‌توانیم بگوییم: « راهرویشان را وسیع‌تر کردند»

and it sounds much better, whether you're writing, whether you're speaking. Okay? And

و خیلی بهتر به نظر می‌رسد، چه بنویسی، چه در حال صحبت کردن. باشه؟ و

certainly if you're doing an exam like the IELTS or the TOEFL. Okay? You can use these

مطمئناً اگر امتحانی مانند آیلتس یا تافل انجام می دهید. باشه؟ می توانید از این

kind of vocabulary words.

نوع کلمات واژگانی استفاده کنید.

Now, also, the aspect of colour. For example: "She whitened her teeth." All right?

در حال حاضر، همچنین، جنبه رنگ. به عنوان مثال: "او دندان های خود را سفید کرد." خیلی خوب؟

"She darkened her hair.", "Her face reddened." All right? So, it works with certain colours;

"او موهایش را تیره کرد."، "صورتش قرمز شد." خیلی خوب؟ بنابراین، با رنگ های خاصی کار می کند.

not every colour. We cannot add it to the word "green", for example. There is no "greenen",

نه هر رنگی مثلاً نمی‌توانیم آن را به کلمه سبز اضافه کنیم. "سبز" وجود ندارد،

okay? But there is "redden", "darken", "whiten". What you could do is as I'm saying the words,

خوب؟ اما "قرمز"، "تیره"، "سفید" وجود دارد. کاری که می توانید انجام دهید این است که وقتی من کلمات را می گویم،

try to repeat them after me, so you become more comfortable also pronouncing them.

سعی کنید آنها را بعد از من تکرار کنید تا در تلفظ آنها نیز راحت تر شوید.

Now, also certain qualities. For example: "Harden", "soften", "thicken". Right?

در حال حاضر، همچنین کیفیت های خاص. به عنوان مثال: "سخت کردن"، "نرم کردن"، "ضخیم شدن". درست؟

"She added flour to thicken the soup." All right? That's one way. And then, all kinds of other

او برای غلیظ شدن سوپ آرد اضافه کرد. خیلی خوب؟ این یک راه است. و سپس، انواع و اقسام

words, some of them you've heard and some of them you may be using already, but maybe

کلمات دیگر، برخی از آنها را شنیده اید و برخی از آنها را ممکن است قبلاً استفاده کرده باشید، اما شاید

not all of them. For example: to make something sweeter is to "sweeten". To make your skin,

نه همه آنها. به عنوان مثال: شیرین کردن چیزی "شیرین کردن" است.

for example, more moist, less dry, is to "moisten". To make something looser is to "loosen". For

برای مثال، مرطوب کردن پوستتان، خشکی کمتر، «مرطوب کردن» است. شل کردن چیزی "شل کردن" است.

example: "He loosened his tie." Okay? I know it sounds a little bit strange if you haven't

مثلا: «کراواتش را شل کرد». باشه؟ می دانم که اگر قبلاً این کلمات را نشنیده اید کمی عجیب به نظر می رسد

heard these words before, but believe me, it works and it's really quite easy. Okay?

، اما باور کنید کار می کند و واقعاً بسیار آسان است. باشه؟

Now, let's do a little bit of practice so that you get very, very comfortable with this.

حالا بیایید کمی تمرین کنیم تا با این کار خیلی خیلی راحت شوید.

I will do these, and then you can do some of these with me. You'll see that it'll become

من این کارها را انجام خواهم داد، و سپس شما می توانید برخی از آنها را با من انجام دهید. خواهید دید که هرچه پیش می رویم

much easier as we go along. So, for example, here we have: "exercise strength":

خیلی راحت تر می شود. بنابراین، برای مثال، در اینجا داریم: "ورزش قدرت":

"the exercise strengthened his muscles". Okay? "Condition worse":

"ورزش عضلات او را تقویت کرد". باشه؟ «حال بدتر»:

"Her condition worsened." Okay? Good.

«حالش بدتر شد». باشه؟ خوب

If you... If you get the hang of it, you can say it along with me. "Love deep":

اگر شما ... اگر به آن دست پیدا کردید، می توانید آن را با من بگویید. «عشق عمیق»:

"Their love deepened." Okay? That means what? That means that their love became deeper. All right?

«عمقشان عمیق شد». باشه؟ یعنی چی؟ یعنی عشق آنها عمیق تر شد. خیلی خوب؟

Stronger, in other words. "Fruit ripe": "The fruit ripened." Now, in case you don't know

به عبارت دیگر قوی تر. «میوه رسیده»: « میوه رسیده». حالا اگر آن کلمه را نمی دانید

that word, when a fruit becomes ripe, it becomes ready to eat. All right? So: "The fruit ripened."

، وقتی میوه ای رسید، آماده خوردن می شود. خیلی خوب؟ پس: «میوه رسید».

"News sad": "The news saddened her." The news made her feel sad. Sad and sadder. Okay?

«خبر غمگین»: «خبر او را اندوهگین کرد». این خبر باعث ناراحتی او شد. غمگین تر و غمگین تر. باشه؟

"Curtains dead". "Curtains dead"? Yeah, we could say: "The curtains deadened the noise." Okay? That

"پرده ها مرده اند". "پرده مرده"؟ بله، می‌توانیم بگوییم: "پرده‌ها سر و صدا را از بین بردند." باشه؟ این

means to make something more dead, or in this case, more quiet. All right? "Pulse weak".

بدان معناست که چیزی را مرده تر، یا در این مورد، ساکت تر کنیم. خیلی خوب؟ "نبض ضعیف".

Now, what's your "pulse"? You know when you go to the doctor or when you go to the hospital,

حالا "نبض" شما چیست؟ میدونی وقتی دکتر میری یا وقتی میری

they take your pulse? It's like you can feel your heartbeat? That's your pulse. And your...

بیمارستان نبضتو میگیرن؟ مثل اینکه می تونی ضربان قلبت رو حس کنی؟ این نبض شماست و شما...

So we could say: "His pulse weakened." It became weaker. All right? And "pain less",

پس می توانیم بگوییم: "نبضش ضعیف شد." ضعیف تر شد. خیلی خوب؟ و «درد كمتر»،

so it means: "His pain lessened by taking the medicines." Okay? So you see that we're

پس به معناى: «درد او با خوردن داروها كم شد ». باشه؟ بنابراین می بینید که

taking each of these words, and we're making them into verbs.

ما هر یک از این کلمات را می گیریم و آنها را به فعل تبدیل می کنیم.

Now, you'll have a chance to do these with me. Now, in this case, we have the verb first,

اکنون، شما فرصتی خواهید داشت که این کارها را با من انجام دهید. حالا در این حالت اول فعل

and then we have a noun. In all of these, we had nouns first and then verbs. Okay? That's

داریم و بعد اسم داریم. در همه اینها اول اسم داشتیم و بعد فعل. باشه؟

where I did this, and this, I left to do with you. All right? So, what did he do? So we'll

آنجا بود که این کار را کردم و این را ترک کردم تا با شما انجام دهم. خیلی خوب؟ پس او چه کرد؟ پس می

say: "He tight belt": "He tightened his belt." Good. Okay? Make it tighter. "She quick pace",

گوییم: «او کمربند تنگ»: «کمربند خود را محکم کرد». خوب باشه؟ سفت ترش کن "او سریع قدم"،

"pace" means the speed at which you walk, usually, so: "She quickened her pace." See?

"گام" به معنای سرعتی است که معمولاً با آن راه می روید ، بنابراین: "او سرعت خود را تند کرد." دیدن؟

Did you know that that could be a verb? "Quick" becomes "quicken", it means to do something

آیا می دانستید که این می تواند یک فعل باشد؟ "سریع" می شود "سریع" یعنی کاری

more quickly. "She quickened her pace."

را سریعتر انجام دادن. "او سرعت خود را تند کرد."

"Length skirt". Well, you know the girl who shortened her skirt, here? Now, her mom said:

"دامن بلند". خوب، دختری را که دامنش را کوتاه کرد، اینجا می شناسید؟ حالا مامانش گفت:

"Are you kidding? You're not going out like that." So then she had to make it longer,

شوخی میکنی اینطوری نمیری بیرون. پس او مجبور شد آن را طولانی تر کند،

so what did she do? "She lengthened her skirt.", "Length skirt": "Lengthened her skirt". So,

پس چه کرد؟ «دامن خود را دراز کرد.»، «دامن بلند»: «دامنش را دراز کرد». پس

"lengthen" is also a verb. All right. "Flat box", let's say it's a "he": "He", he did

«طولانی کردن» هم فعل است. خیلی خوب. « جعبه تخت»، یک «او» باشد: «او،

what to the box? He made it flatter, so what did he do? What's the verb?

با جعبه چه کرد؟ او آن را صاف تر کرد، پس چه کرد؟ فعل چیست؟

"He flattened the box." Great. You're getting really, really good at this. Okay?

او جعبه را صاف کرد. عالی. شما واقعاً در این کار خوب می شوید. باشه؟

"She sweet tea", so what did she do to make the tea sweeter?

"او شیرین چای"، پس برای شیرین تر شدن چای چه کرد؟

"She sweetened the tea."

او چای را شیرین کرد.

So, again, we're putting "en", and in this case, because we are saying these examples

بنابراین، دوباره "en" را قرار می دهیم، و در این مورد، چون این مثال ها را

in the past tense, we're also adding the past tense endings. Okay? "Broad",

در زمان گذشته می گوییم، پایان های زمان گذشته را نیز اضافه می کنیم. باشه؟ "براد"،

"They broad driveway", okay? They wanted to make their driveway broader, so what did they do?

"مسیر وسیعی دارند"، باشه؟ آنها می خواستند مسیر خود را وسیع تر کنند، پس چه کردند؟

"They broadened their driveway." Good. Okay, and: "Parents quiet baby",

"آنها مسیر خود را گسترش دادند." خوب خوب، و: "والدین ساکت هستند عزیزم"

all right? Parents love quiet babies, and parents love when their babies get this way,

، خوب؟ والدین نوزادان ساکت را دوست دارند، و والدین عاشق این هستند که نوزادانشان به این سمت بروند،

so what did they do?

پس چه کردند؟

"They quietened the baby." Okay? "To quieten" means to make quieter. All right?

بچه را ساکت کردند. باشه؟ « خاموش کردن» به معنای ساکت کردن است. خیلی خوب؟

"Soft skin": "She softened her skin with some moisturizer." Okay? "She softened her skin."

«لَطَفَ أَسْبَهُ»: «پوست خود را با مقداری مرطوب کننده نرم کرد». باشه؟ "او پوستش را نرم کرد."

So, "soft" becomes "soften", and "soften" in the past becomes "softened". That's it.

پس «نرم» تبدیل به «نرم» می شود و «نرم» در گذشته به «نرم» تبدیل می شود. خودشه.

Good. "Damp cloth", okay?

خوب "پارچه مرطوب"، باشه؟

"She dampened the cloth." So "damp" became "dampen", and "dampen"

"او پارچه را مرطوب کرد." بنابراین "نم" تبدیل به "نمناک" شد و "

became dampened" if it was in the past tense.

داپن" اگر در زمان گذشته بود

You're getting... You don't realize it, but you're actually getting some quite advanced

vocabulary, here, but not in a hard way. It's just the same principle every time. Okay?

، خیس شد. ، اما نه به روش سخت، فقط هر بار یک اصل است. باشه؟

We're just adding "en", and if it's a past tense verb, then we're adding... If it's a

ما فقط "en" را اضافه می کنیم، و اگر فعل گذشته است ، پس اضافه می کنیم ... اگر یک

regular verb, we're just... Which is what it is, then we're just adding "ed" after that.

فعل منظم است، ما "فقط... کدام است، سپس ما فقط "ed" را بعد از آن اضافه می کنیم.

Okay? If we're making it in the past. You don't have to speak in the past.

باشه؟ اگر آن را در گذشته می سازیم . لازم نیست در گذشته صحبت کنید.

And the last one is something that lots of people do in classrooms, right? If your pencil

و آخرین مورد یکی کاری است که بسیاری از افراد در کلاس های درس انجام می دهند، درست است؟ اگر

is not sharp anymore, you need to make it sharper, so what do you do?

مداد شما دیگر تیز نیست، باید آن را تیزتر کنید، پس چه کار می کنید؟

"You sharpen your pencil." And, in the past tense, it would be:

"مداد خود را تیز کنید." be:

"He sharpened his pencil."

"او مدادش را تیز کرد."

Wow. Do you know that you just finished 30 words? Okay? And basically, they all followed

وای. آیا می دانید که 30 کلمه را تمام کردید؟ باشه؟ و اصولاً همه آنها

the same principle. We added "en" to an adjective or to a noun. And you can do that, all right?

از یک اصل پیروی می کردند. ما "en" را به یک صفت یا به یک اسم اضافه کردیم. و شما می توانید انجام دهید. خوب است؟

Go back over the video, take these words, write some sentences of your own, say them

به ویدیو برگردید، این کلمات را بگیرید، کمی بنویسید جملات خود را

out loud, practice using them, and you'll be surprised at how quickly you have expanded

با صدای بلند بگویید، استفاده از آنها را تمرین کنید و از اینکه چقدر سریع دایره لغات خود را گسترش داده اید شگفت زده خواهید شد

your vocabulary. Also, if you want to get some more practice,

. همچنین، اگر می خواهید تمرین بیشتری داشته باشید،

go to our website: www.engvid.com.

به وب سایت ما بروید: www.engvid.com.

Thanks very much for watching, and all the best with your English.

از تماشای شما بسیار متشکرم، و بهترین ها را با انگلیسی شما.