C1 English verbs for FLUENCY | You CAN speak like a native English speaker!

690,691 views ・ 2022-07-27

Learn English with Harry


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:06
Hi there, this is Harry and welcome  to English lessons with Harry. Yup.  
0
6480
4080
سلام، این هری است و به درس‌های انگلیسی با هری خوش آمدید. آره.
00:10
Okay, so what are we going to talk  to you about today? Well, we've got  
1
10560
3200
خوب، پس امروز در مورد چه چیزی با شما صحبت خواهیم کرد؟ خوب، ما
00:13
some advanced verbs. Okay, so these are  specifically for those people who might want  
2
13760
5520
چند فعل پیشرفته داریم. بسیار خوب، پس اینها مخصوصاً برای افرادی است که ممکن است بخواهند
00:19
to go a little bit further with their English.  These verbs are typically C1 and C2 verbs,  
3
19280
6400
با انگلیسی خود کمی بیشتر پیش بروند. این افعال معمولاً افعال C1 و C2 هستند،
00:25
and I'll explain to them very detailed  what they mean and how to use them.
4
25680
4320
و من با جزئیات بیشتر به آنها توضیح خواهم داد که معنی آنها چیست و چگونه از آنها استفاده کنند.
00:30
And you could often and also use these if you're  preparing for some exams, or you want to write  
5
30000
5040
و اگر برای امتحانات آماده می‌شوید، یا می‌خواهید
00:35
a very important business report, whatever it  might be. So the advanced verbs specifically  
6
35040
6000
یک گزارش تجاری بسیار مهم بنویسید، می‌توانید اغلب و همچنین از آنها استفاده کنید. بنابراین افعال پیشرفته مخصوصاً
00:41
for C1 and C2. So I'm going to give them to  you one by one, and in fact about 10 of them.  
7
41040
4880
برای C1 و C2. بنابراین من آنها را یکی یکی به شما می دهم و در واقع حدود 10 تا از آنها را.
00:46
I'll give you the explanation or the meaning  and then I'll give you some examples.
8
46720
4400
من توضیح یا معنی را به شما می‌دهم و سپس چند نمونه برایتان می‌آورم.
00:51
Okay, here goes one. Scrutinise, scrutinise,  scrutinise. Two. Hinder. Three. Remunerate,  
9
51120
11200
خوب، اینجا یکی می رود. موشکافی، موشکافی، موشکافی کردن. دو مانع. سه. پاداش دهید،
01:02
remunerate. Be careful with the pronunciation  remunerate. Nuture. Number four, nurture.  
10
62880
6800
پاداش دهید. مراقب تلفظ باشید . تغذیه. شماره چهار، پرورش دادن.
01:10
Number five, deteriorate, deteriorate.  Number six, articulate. To articulate.  
11
70800
8400
شماره پنج، زوال، زوال. شماره شش، بیان کنید. برای بیان.
01:20
Seven. To embrace. Embrace. Eight, the eight is  liaise. And usually with the preposition with.  
12
80880
10960
هفت. در آغوش گرفتن. پذیرفتن. هشت، هشت رابط است. و معمولا با حرف اضافه با.
01:31
Liaise with somebody. And nine accomplish.  To accomplish. And finally 10 grasp. Grasp.  
13
91840
10960
با کسی ارتباط برقرار کن و نه به انجام می رسد. به پایان رساندن. و در نهایت 10 چنگ زدن. فهم.
01:43
Okay, let's give you a sentence with the  meaning. And let's give you some examples.
14
103440
4400
خوب، بیایید یک جمله با معنی به شما بدهیم . و بیایید چند مثال برای شما بیاوریم.
01:48
Scrutinise, scrutinise.
15
108640
2480
موشکافی کن، موشکافی کن.
01:51
He scrutinised the face of his competition very  carefully to see if there were any weaknesses.  
16
111120
7280
او چهره رقابت خود را با دقت بسیار دقیق بررسی کرد تا ببیند آیا نقاط ضعفی وجود دارد یا خیر.
01:58
He scrutinise the face of his competition very  carefully to see if there were any weaknesses.
17
118960
5840
او چهره رقابت خود را با دقت بسیار دقیق بررسی می کند تا ببیند آیا نقاط ضعفی وجود دارد یا خیر.
02:04
So when we scrutinise something, we  look at it really, really carefully.
18
124800
5440
بنابراین وقتی چیزی را موشکافی می‌کنیم، واقعاً با دقت به آن نگاه می‌کنیم.
02:10
Please scrutinise the document  before you give it back.
19
130240
4720
لطفاً قبل از پس دادن سند، آن را بررسی کنید.
02:15
Please scrutinise your exam papers to  make sure you've put in all the details  
20
135600
4720
لطفاً اوراق امتحانی خود را به دقت بررسی کنید تا مطمئن شوید که تمام جزئیات را
02:20
before you hand in your  exam paper to the examiner.
21
140320
3600
قبل از تحویل دادن برگه امتحانی خود به ممتحن وارد کرده‌اید.
02:24
He scrutinised the report, line by line. Okay,  
22
144800
4560
او این گزارش را خط به خط بررسی کرد. بسیار خوب،
02:29
so somebody looked at something  in a lot of detail. Yeah.
23
149360
3520
پس کسی با جزئیات زیاد به چیزی نگاه کرد . آره
02:33
We scrutinise when we study in great detail,  
24
153520
3600
وقتی با جزئیات زیاد مطالعه می‌کنیم، به دقت بررسی می‌کنیم،
02:37
either trying to find fault or to  make sure everything was perfection.
25
157120
4800
یا سعی می‌کنیم عیب‌یابی کنیم یا مطمئن شویم که همه چیز عالی است.
02:43
The gallery, the art gallery, had  a bit of a suspicion about some  
26
163040
4320
گالری، گالری هنری، نسبت به
02:47
painting that was hanging on the wall. So  they got some experts to come and check it  
27
167360
5200
نقاشی‌هایی که روی دیوار آویزان بود، کمی شک داشت. بنابراین، از چند متخصص خواستند بیایند و آن را بررسی کنند
02:52
out to make sure it was an original. And the the  expert came and he spent many hours scrutinising  
28
172560
7040
تا مطمئن شوند که اصل است. و کارشناس آمد و ساعت‌های زیادی را صرف بررسی دقیق
02:59
every square inch of the painting, and finally  came up with the conclusion that indeed,  
29
179600
5920
هر اینچ مربع از نقاشی کرد و در نهایت به این نتیجه رسید که واقعاً،
03:05
it was an original, okay. And the gallery  of course, were very happy. To scrutinise.
30
185520
5600
این یک نقاشی اصلی است، خوب. و البته گالری خیلی خوشحال بود. برای بررسی دقیق.
03:13
To hinder.
31
193200
880
مانع شود.
03:14
There was a lot of traffic on the road  
32
194800
2640
ترافیک زیادی در جاده وجود داشت
03:17
that hindered my progress. There was a lot of  traffic on the road that hindered my progress.
33
197440
6320
که مانع پیشرفت من شد. ترافیک زیادی در جاده وجود داشت که مانع پیشرفت من شد.
03:23
And to hinder something means to slow down, not  necessarily stop completely, but to slow down.
34
203760
7040
و مانع کردن چیزی به معنای کم کردن سرعت است، نه لزوماً متوقف کردن کامل، بلکه کاهش سرعت.
03:31
His progress was hindered by the diversion in the  high street. So they were doing some road repairs,  
35
211360
6960
انحراف در خیابان بزرگ مانع پیشرفت او شد . بنابراین آنها مشغول تعمیر جاده بودند،
03:38
and everybody had to turn off left  before they got to the High Street,  
36
218320
4000
و همه مجبور شدند قبل از رسیدن به High Street، به سمت چپ بپیچند،
03:42
and then go in a roundabout way around  the city. So progress was hindered.
37
222320
6080
و سپس به دور شهر بروند. بنابراین مانع پیشرفت شد.
03:49
His career was hindered because he had to  take two years leave of absence when he was  
38
229120
5120
کار او با مشکل مواجه شد، زیرا او مجبور شد در زمانی که به شدت بیمار بود، دو سال مرخصی بگیرد
03:54
extremely sick. So he didn't progress  his career as much as he had hoped.
39
234240
5920
. بنابراین او آنقدر که انتظار داشت پیشرفت نکرد.
04:00
So when we hinder something or we hinder somebody,  
40
240160
4000
بنابراین وقتی مانع کاری می‌شویم یا مانع کسی می‌شویم، سرعت
04:04
we slow them down, or we prevent  them from making progress.
41
244160
5040
او را کاهش می‌دهیم یا از پیشرفت او جلوگیری می‌کنیم.
04:10
He hurt his leg when training for the  marathon, and it hindered his training  
42
250640
5520
او هنگام تمرین برای ماراتن، پایش آسیب دید و این موضوع برنامه تمرینی او را تا حد زیادی با مشکل مواجه کرد
04:16
programme quite a bit. So in the end,  he decided to cancel his application and  
43
256160
6880
. بنابراین در پایان، تصمیم گرفت درخواست و
04:23
his entrance and would do the marathon race  the following year. So his training programme  
44
263680
5920
ورود خود را لغو کند و سال بعد مسابقه ماراتن را انجام دهد . بنابراین برنامه تمرینی او
04:29
was hindered by the injury that he picked up  during training, sore leg, a sprained ankle,  
45
269600
6320
به دلیل آسیبی که در حین تمرین گرفت، پا درد، رگ به رگ شدن مچ پا،
04:35
damaged ligaments, whatever  it might have been. To hinder.
46
275920
2800
رباط‌های آسیب دیده، هر چه که بود، مانع شد . مانع شود.
07:09
Next remunerate. Well, we remunerate means
47
429040
4080
پاداش بعدی خوب، ما پاداش می دهیم یعنی به
07:13
to pay somebody. So sentence would
48
433120
2480
کسی پول می دهیم. بنابراین حکم این
07:15
be he was remunerated for his hard work  when they paid him a very substantial bonus.  
49
435600
6640
است که او به خاطر کار سخت خود پاداش دریافت می‌کرد، وقتی پاداش بسیار قابل توجهی به او پرداخت کردند.
07:22
He was remunerated for his hard work when  they paid him a very substantial bonus.
50
442800
5360
زمانی که پاداش بسیار قابل توجهی به او پرداخت کردند، به‌خاطر کار سخت‌اش پاداش گرفت.
07:28
So to remunerate somebody is to  pay them and pay them appropriately  
51
448160
4960
بنابراین پاداش دادن به کسی به معنای پرداختن به آنها و پرداخت مناسب
07:33
for the work that they have done.
52
453120
1520
برای کاری است که انجام داده است.
07:35
So from this word remunerate comes remuneration.  
53
455360
3440
پس از این کلمه remunerate اجرت می آید.
07:38
So if you're applying for the job,  you might ask what the salary is  
54
458800
4880
بنابراین اگر برای این کار درخواست می‌دهید، ممکن است بپرسید حقوق
07:43
okay or what is the remuneration? What  is the payment for this particular job?
55
463680
6320
چقدر است یا حقوق چقدر است؟ پرداخت برای این شغل خاص چقدر است؟
07:50
So to remunerate is to pay to  remunerate appropriately is to pay them  
56
470000
5760
بنابراین، پاداش دادن به معنای پرداخت به دستمزد مناسب است، به این معناست که برای آن شغل خاص به آنها
07:55
the going rate or the right rate of pay  for that particular job. To remunerate.
57
475760
5440
نرخ جاری یا نرخ مناسب حقوق پرداخت می‌شود . برای پاداش دادن.
08:02
It's very formal, of course, yeah. Because  normally we would talk about salaries  
58
482720
4000
خیلی رسمی است، البته، بله. زیرا معمولاً در مورد حقوق
08:06
and the salary you're going to be paid.
59
486720
1920
و دستمزدی که قرار است به شما پرداخت شود صحبت می‌کنیم.
08:11
Next, nurture. To nurture.
60
491360
3200
بعد، پرورش دهید. پرورش دادن.
08:14
When we nurture something, okay. So  let's give you the sentence nurture.
61
494560
4400
وقتی چیزی را پرورش می دهیم، باشه. بنابراین بیایید جمله پرورش را به شما بدهیم.
08:19
The female cat nurtured the litter of  newborn kittens that were born last week.  
62
499680
7040
گربه ماده، بستر بچه گربه های تازه متولد شده هفته گذشته را پرورش داد.
08:26
So when the kittens are born, the mother nurtures  them, she looks after them very, very carefully,  
63
506720
7200
بنابراین، وقتی بچه گربه ها به دنیا می آیند، مادر آنها را پرورش می دهد، بسیار بسیار با دقت از آنها مراقبت می کند،
08:33
and in a detailed way for many, many weeks two,  feeds and washes them and protects them. And  
64
513920
7040
و به روشی دقیق برای چندین و چند هفته دوم، آنها را تغذیه می کند و می شویند و از آنها محافظت می کند. و
08:40
if you go near the cat, you'll know all about it  because she could get quite angry and annoyed and  
65
520960
5920
اگر به گربه نزدیک شوید، همه چیز را در مورد آن خواهید دانست زیرا او ممکن است کاملاً عصبانی و آزرده شود
08:46
aggressive and spit and hiss at somebody who might  come near her. So she nurtures her kittens, she  
66
526880
6800
و  پرخاشگر شود و به کسی که ممکن است به او نزدیک شود تف کند و خش خش کند. بنابراین او بچه گربه‌هایش را پرورش می‌دهد، به
08:53
feeds them, she washes them to train them to go  to the toilet, because they're not able to do that  
67
533680
5760
آنها غذا می‌دهد، آنها را می‌شوید تا به آنها آموزش دهد که به توالت بروند، زیرا آنها خودشان نمی‌توانند این کار را انجام دهند
08:59
themselves. And until such time, as they've opened  their eyes and are beginning to wonder about,  
68
539440
6560
. و تا زمانی که آنها چشمان خود را باز کرده باشند و شروع به تعجب کنند،
09:06
then she would relax. And eventually she  won't want to know them because they will be  
69
546000
4080
او آرام می شود. و در نهایت او نمی خواهد آنها را بشناسد زیرا آنها
09:10
off on their own. But for the first six or  eight weeks or 10 weeks, she will nurture them.
70
550080
6480
به تنهایی از کار خواهند افتاد. اما برای شش یا هشت هفته یا 10 هفته اول، او آنها را پرورش خواهد داد.
09:16
Okay, so to nurture means to  look after to take care of.
71
556560
5120
بسیار خوب، پس پرورش به معنای مراقبت از آن است.
09:21
As we nurture our children, when  they are born. We nurture them for  
72
561680
4960
همانطور که ما فرزندانمان را پرورش می دهیم، زمانی که آنها به دنیا می آیند. ما آنها را برای
09:26
many, many years. So to nurture to look after it  in a very kind and gentle, loving, natural way.
73
566640
9440
سالهای بسیار زیاد پرورش می دهیم. بنابراین برای مراقبت از آن به روشی بسیار مهربان و ملایم، عاشقانه و طبیعی.
09:36
Deteriorate. And get the pronunciation  right here. To deteriorate.
74
576080
4400
بدتر شدن. و تلفظ را از اینجا دریافت کنید. بدتر شدن.
09:41
The service in the city has deteriorated  since the new government took over the  
75
581360
6720
خدمات در شهر از زمانی که دولت جدید سرویس را در دست گرفت بدتر شده است
09:48
service and the city has deteriorated  since the new government took over.
76
588080
5360
و شهر از زمان روی کار آمدن دولت جدید بدتر شده است.
09:53
And what it means is to  deteriorate means to get worse,  
77
593440
2720
و معنای آن این است که بدتر شدن یعنی بدتر شدن،
09:56
or to drop down in levels or to a  level that is really unacceptable.
78
596720
5600
یا پایین آمدن در سطوح یا به سطحی که واقعا غیرقابل قبول است.
10:03
So if you were used to getting the bins  collected Monday, Wednesday, and Friday,  
79
603040
6800
بنابراین، اگر عادت داشتید سطل‌ها را دوشنبه، چهارشنبه، و جمعه جمع‌آوری کنید،
10:09
and then when the new government come in,  they announced that the bins are only going  
80
609840
4960
و سپس وقتی دولت جدید وارد شد، آنها اعلام کردند که سطل‌ها فقط
10:14
to be collected on a Wednesday or Friday, once a  week. So the service deteriorates, it gets worse.
81
614800
6240
در روزهای چهارشنبه یا جمعه، هفته‌ای یک بار جمع‌آوری می‌شوند. بنابراین خدمات بدتر می شود، بدتر می شود.
10:21
The bus journeys that used  to take 20 minutes now take  
82
621920
4080
سفرهای اتوبوسی که قبلاً 20 دقیقه طول می‌کشید، اکنون
10:26
30 minutes because there's so much traffic  and they haven't built a wider road. So as  
83
626000
5760
30 دقیقه طول می‌کشد، زیرا ترافیک بسیار زیادی وجود دارد و آنها جاده عریض‌تری نساختند. بنابراین   در
10:31
a result, the service on the buses has also  deteriorated there's been a lack of investment.
84
631760
6320
نتیجه، سرویس اتوبوس‌ها نیز بدتر شده است و کمبود سرمایه‌گذاری وجود دارد.
10:39
Somebody's condition in hospital might  deteriorated they pick up another infection.  
85
639520
5280
ممکن است وضعیت فردی در بیمارستان بدتر شود و عفونت دیگری را دریافت کنند.
10:44
So they go into a hospital for one condition.  And when they're in there a week or so they get  
86
644800
4720
بنابراین آنها برای یک شرط به بیمارستان می روند. و زمانی که یک هفته یا بیشتر در آنجا باشند،
10:49
another infection. And the doctor says,  Well, I'm really sorry to let you know,  
87
649520
4400
عفونت دیگری می گیرند. و دکتر می‌گوید: « خب، من واقعاً متأسفم که به شما اطلاع می‌دهم،
10:53
but your son, or husband, or wife, or daughter,  their condition has deteriorated slightly over  
88
653920
6400
اما پسر، یا شوهر، یا همسر یا دختر شما، وضعیت آنها در طول ۲۴ تا ۳۶ ساعت گذشته کمی بدتر شده است،
11:00
the last 24-36 hours, we've increased the  drugs that they're taking. And hopefully  
89
660320
6560
ما داروهایی را افزایش داده‌ایم که آنها می گیرند. و امیدواریم
11:06
we'll see some improvement in the next day or  so. So condition can deteriorate or get worse.
90
666880
6960
در روز بعد یا بیشتر شاهد بهبودی باشیم . بنابراین شرایط می تواند بدتر یا بدتر شود.
11:14
So to deteriorate means also to rot. So  plants can deteriorate. Once they die  
91
674960
7200
پس زوال به معنای پوسیدگی نیز هست. بنابراین گیاهان ممکن است خراب شوند. وقتی
11:22
trees don't get enough water or they get some  infection. They can also rot from the inside  
92
682160
6480
درختان می میرند، آب کافی دریافت نمی کنند یا عفونت می گیرند. آنها همچنین می توانند از داخل پوسیده شوند
11:28
or deteriorate over a period of time until  eventually they fall over. And they die.
93
688640
5040
یا در طی یک دوره زمانی از بین بروند تا اینکه در نهایت سقوط کنند. و می میرند.
11:35
Articulate. To articulate.
94
695360
2000
بیان. برای بیان.
11:38
He articulates himself very well,  particularly when he's making presentations.  
95
698080
4880
او خود را خیلی خوب بیان می‌کند، مخصوصاً وقتی در حال ارائه ارائه است.
11:42
He's very clear and easy to understand.
96
702960
3280
او بسیار واضح و قابل درک است.
11:47
Please make sure you articulate all the words  
97
707760
3680
لطفاً مطمئن شوید که همه کلمات   را بیان کرده‌اید
11:51
so that people can hear them very clearly  and understand exactly what they mean.
98
711440
4800
تا مردم بتوانند آن‌ها را خیلی واضح بشنوند و دقیقاً منظورشان را بفهمند.
11:57
So when you articulate something, you spell  it out, you explain it very clearly and in  
99
717200
6480
بنابراین وقتی چیزی را بیان می‌کنید، آن را هجی می‌کنید، آن را خیلی واضح و به
12:03
an understandable way that people will know the  meaning or what point you're trying to get across.
100
723680
6320
روشی قابل درک توضیح می‌دهید که مردم معنی یا نکته‌ای را که می‌خواهید از آن عبور کنید، بدانند.
12:10
How did he articulate himself? Oh,  excellent he is really good on his feet.  
101
730000
4400
چگونه خودش را بیان کرد؟ اوه، عالی، او واقعاً روی پاهایش خوب است.
12:14
He's one of those natural speakers. Just  give them an audience, give him a topic,  
102
734400
5360
او یکی از آن سخنرانان طبیعی است. فقط به آنها مخاطب بدهید، موضوعی را به او بدهید،
12:19
a little while to prepare for, and he's really,  really good. He's very good at articulating  
103
739760
5840
مدتی برای آماده شدن برایش، و او واقعاً، خیلی خوب است. او در بیان نکات بسیار خوب است
12:25
points. He'll get the point across, everybody  will understand very, very clearly what he means.
104
745600
6080
. او موضوع را متوجه خواهد شد، همه خیلی خیلی واضح منظور او را درک خواهند کرد.
12:31
So to articulate your point to explain it  to explain it properly, to explain it in an  
105
751680
5440
بنابراین برای بیان نظر خود برای توضیح دادن آن به درستی توضیح دادن آن، برای توضیح دادن آن به
12:37
understandable way and format, articulate.
106
757120
3120
روش و قالب قابل فهم، بیان کنید.
12:41
Next to embrace.
107
761520
1680
کنار در آغوش گرفتن.
12:44
When she came down the stairs,  
108
764160
2240
وقتی از پله ها پایین آمد،
12:46
he embraced her with a large hug.  He hadn't seen her for two years.
109
766400
5440
او را با در آغوشی بزرگ در آغوش گرفت. دو سال بود که او را ندیده بود.
12:52
So to embrace means to wrap your arms  around somebody, pull them closely to you,  
110
772480
5680
بنابراین در آغوش گرفتن به این معنی است که بازوهایت را دور کسی حلقه کنی، او را به سمت خود نزدیک کنی،
12:58
and give them a big squeeze,  hug, kiss to welcome them home.  
111
778160
4240
و او را محکم فشار دهی، بغل کنی، ببوسی تا به خانه خوش آمد بگوییم.
13:02
It's been several years, since  you have seen them. To embrace.
112
782400
3920
چندین سال است که آنها را ندیده‌اید. در آغوش گرفتن.
13:06
They embraced at the foot of the stairs, they  embraced each other at Christmas time. Yeah.
113
786320
5760
آنها پای پله ها را در آغوش گرفتند، در زمان کریسمس همدیگر را در آغوش گرفتند. آره
13:12
He always embraces his kids and  grandchildren when he sees them. So to  
114
792640
5280
او همیشه وقتی بچه ها و نوه هایش را می بیند آنها را در آغوش می گیرد. بنابراین برای
13:18
wrap his arms around them and give  them a nice squeeze or a nice hug.
115
798480
3520
دست‌هایش را دور آن‌ها بپیچد و یک فشار خوب یا یک بغل خوب به آن‌ها بدهد.
13:22
But we can also use embrace  to when we talk about change.
116
802560
4000
اما وقتی در مورد تغییر صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از آغوش استفاده کنیم.
13:26
He embraced the change. Meaning  he... meaning he welcomed the change.
117
806560
4560
او تغییر را پذیرفت. یعنی او... یعنی از تغییر استقبال کرد.
13:31
He embraced the new management in the company.  He didn't literally go up and hugged them. But it  
118
811120
5520
او مدیریت جدید شرکت را پذیرفت. او به معنای واقعی کلمه بالا نرفت و آنها را در آغوش گرفت. اما این
13:37
what... But it meant, or what it means  is that he took on board the change.  
119
817440
3040
چه... اما معنی آن، یا معنی آن  این است که او تغییر را پذیرفت.
13:40
The necessity for change, he welcomed the  change, and he was very open to suggestions  
120
820480
5440
ضرورت تغییر، او از این تغییر استقبال کرد و برای پیشنهادهایی که می‌دادند بسیار آماده بود،
13:45
that they would make so he embraced  change. You can say, I embrace change,  
121
825920
5120
بنابراین تغییر را پذیرفت. می‌توان گفت، من تغییر را می‌پذیرم،
13:51
I love change, I like change, I  welcome change, to embrace it.
122
831040
4240
تغییر را دوست دارم، تغییر را دوست دارم، از تغییر استقبال می‌کنم تا آن را در آغوش بگیرم.
13:56
To liaise with somebody. To liaise with  somebody. Now this can be quite formal.
123
836560
8320
با کسی ارتباط برقرار کردن برای برقراری ارتباط با کسی. حالا این می تواند کاملا رسمی باشد.
14:04
So the Foreign Department of one country  decided that they had to liaise with the  
124
844880
6880
بنابراین وزارت خارجه یک کشور تصمیم گرفت که باید با
14:11
Foreign Department of the other country, otherwise  they were not going to find out what happened to  
125
851760
5280
وزارت خارجه کشور دیگر ارتباط برقرار کند، در غیر این صورت نمی‌توانستند بفهمند چه بلایی سر
14:17
the missing citizens. So, the Department of  Foreign Affairs, liaised with the Foreign  
126
857040
7760
شهروندان مفقود آمده است. بنابراین، وزارت امور خارجه با
14:24
Department of the British office to find  out what had happened to the missing people.
127
864800
6240
وزارت خارجه دفتر بریتانیا ارتباط برقرار کرد تا بفهمد برای افراد ناپدید شده چه آمده است.
14:31
To liaise. So to liaise is to contact but  it's not just simply to say yes or no,  
128
871680
5520
برای برقراری ارتباط. بنابراین برقراری ارتباط، تماس است، اما فقط بله یا نه گفتن نیست،
14:37
it's to find out more information.  So in a detailed, professional way.
129
877200
4560
برای یافتن اطلاعات بیشتر است. بنابراین به روشی دقیق و حرفه ای.
14:41
So to liaise might mean initially to make a  phone call, send a request, send an email,  
130
881760
7440
بنابراین ارتباط ممکن است در ابتدا به معنای برقراری تماس تلفنی، ارسال درخواست، ارسال ایمیل،
14:49
make a formal application. These are all  ways in which we can liaise with somebody.
131
889200
5280
درخواست رسمی باشد. اینها همه راه‌هایی هستند که از طریق آنها می‌توانیم با کسی ارتباط برقرار کنیم.
14:55
Who is going to liaise with our new business  partners in China? So we need somebody  
132
895440
6240
چه کسی قرار است با شرکای تجاری جدید ما در چین ارتباط برقرار کند؟ بنابراین ما به کسی نیاز داریم
15:01
who understands the language, somebody who  knows what they're talking about. To liaise.
133
901680
5520
که زبان را بفهمد، کسی که بداند درباره چه چیزی صحبت می‌کنند. برای برقراری ارتباط.
15:08
Who will liaise with the solicitor in this  matter? This legal case is going to go on  
134
908400
5440
چه کسی در این مورد با وکیل ارتباط برقرار خواهد کرد ؟ این پرونده حقوقی قرار است
15:13
for several months, and we need somebody  with a legal background to liaise with them.
135
913840
5680
برای چندین ماه ادامه داشته باشد و ما به فردی با سابقه قانونی برای ارتباط با آنها نیاز داریم.
15:19
Okay, so to liaise, a formal way of  saying negotiate, contact, discuss,  
136
919520
6640
بسیار خوب، بنابراین برای برقراری ارتباط، روشی رسمی برای گفتن مذاکره، تماس، بحث،
15:27
ask, find out what's going on. To liaise.
137
927040
2960
درخواست، پیدا کردن آنچه در جریان است. برای برقراری ارتباط.
15:31
Next, to accomplish. Well, when we  accomplishe something, we achieve something.
138
931120
5120
بعد، برای انجام. خوب، وقتی کاری را انجام می دهیم، به چیزی می رسیم.
15:36
He accomplished  
139
936880
1120
او
15:38
four promotions in the space of seven years.  He was a star performer in the company.
140
938720
6640
در عرض هفت سال چهار ترفیع کسب کرد. او یک مجری ستاره در شرکت بود.
15:46
So to accomplish something is to be successful  to reach some goal to achieve something.
141
946080
8240
بنابراین، انجام کاری، موفقیت برای رسیدن به هدفی برای رسیدن به چیزی است.
15:54
He's accomplished all his exams in record time.  So he achieved top marks right throughout his  
142
954320
8400
او تمام امتحانات خود را در زمان بی سابقه ای انجام داده است. بنابراین او در طول
16:02
university course from this first year to his last  year. So he got A1 degree. Meaning the top degree  
143
962720
7280
دوره دانشگاهی خود از این سال اول تا سال آخر، نمرات برتر را کسب کرد. بنابراین او مدرک A1 گرفت. به این معنی که درجه برتر
16:10
has A1 so it couldn't be better. He got honours  first class honours degree in his medical course,  
144
970000
9280
A1 دارد، بنابراین بهتر از این نمی‌توانست باشد. او در دوره پزشکی خود موفق به دریافت درجه ممتاز درجه یک شد،
16:19
he was really really one of the top people in  his year in his class or in his particular grade.
145
979280
7120
او واقعاً یکی از افراد برتر در سال تحصیلی خود در کلاس یا درجه خاص خود بود.
16:26
Okay, so he accomplished a lot in a short  space of time, meaning he achieved a lot  
146
986400
7200
بسیار خوب، پس او کارهای زیادی را در مدت زمان کوتاه انجام داد ، به این معنی که
16:33
in a short space of time.
147
993600
2320
در یک بازه زمانی کوتاه به دستاوردهای زیادی رسید.
16:35
What have you accomplished in your life? Somebody  might ask you the question. Indeed, I asked myself  
148
995920
4880
چه دستاوردهایی در زندگی خود داشته اید؟ ممکن است کسی این سوال را از شما بپرسد. در واقع، بارها این سوال را از خودم پرسیدم که
16:40
that question many times, what have I accomplished  in my life? So we look back on our lives and see  
149
1000800
5920
در زندگی ام چه دستاوردهایی داشته ام؟ بنابراین به زندگی خود نگاه می کنیم و می بینیم که
16:46
what we've done, what we could have done better?  What we can do, what we can do better because what  
150
1006720
6240
چه کارهایی انجام داده ایم، چه کارهایی می توانستیم بهتر انجام دهیم؟ کاری که می‌توانیم انجام دهیم، کاری که می‌توانیم بهتر انجام دهیم، زیرا کاری که
16:52
we want to do is we want to accomplish something,  not necessarily for the financial reward,  
151
1012960
5680
می‌خواهیم انجام دهیم این است که می‌خواهیم کاری را انجام دهیم، نه لزوماً برای پاداش مالی،
16:58
not to be remunerated the word we used earlier on,  but for our self satisfaction to say that we could  
152
1018640
7120
نه برای پاداش کلمه‌ای که قبلاً استفاده کردیم، بلکه برای رضایت از خودمان که بگوییم آیا می‌توانیم
17:05
do it that we have done it that we have achieved,  accomplished something. Okay, so to accomplish.
153
1025760
6720
آن را انجام دهیم که به آن دست یافته‌ایم، کاری را انجام داده‌ایم. خوب، برای انجام دادن.
17:13
And finally, grasp
154
1033040
2560
و در نهایت، درک
17:15
He wasn't able to grasp the concept.  I explained it to him several times  
155
1035600
4880
او قادر به درک مفهوم نبود. قبل از اینکه واقعاً بفهمد چندین بار برایش توضیح دادم
17:20
before he really understood it.
156
1040480
2000
.
17:23
He grasped my arm and squeezed it tightly. So  here we have two meanings of this particular word.
157
1043600
8320
بازوم رو گرفت و محکم فشار داد. بنابراین در اینجا ما دو معنی از این کلمه خاص داریم.
17:31
He wasn't able to grasp the meaning of  what I said, it took me six or seven  
158
1051920
4880
او قادر به درک معنای حرف من نبود، شش یا هفت
17:36
time for him to understand it. So, meaning  he wasn't able to understand to grasp, to  
159
1056800
6000
وقت طول کشید تا او آن را بفهمد. بنابراین، به این معنی که او نمی‌توانست بفهمد که
17:42
work out exactly what I was telling  him. It might have been too complicated.  
160
1062800
4640
دقیقاً همان چیزی را که من به او می‌گفتم، بفهمد. شاید خیلی پیچیده بود
17:47
I might have explained it badly, but whatever  it was, he wasn't able to grasp the concept.
161
1067440
5680
شاید بد توضیح داده باشم، اما هر چه بود، او نتوانست مفهوم را درک کند.
17:53
And then he grasped to hold tightly grasp my  arm and whispered something in my ear to grasp  
162
1073120
8080
و بعد چنگ زد تا بازویم را محکم بگیرد و چیزی را در گوشم زمزمه کرد که بفهمم
18:01
means to hold on tightly. So you grasp the bar  on the bus as it was going around the corner.
163
1081200
6080
یعنی محکم بگیرم. بنابراین میله اتوبوس را در حالی که از گوشه دور می‌رفت، می‌گیرید.
18:07
Yeah, you grasp on to something to  steady yourself so you don't fall.
164
1087280
7040
بله، شما چیزی را به دست می‌آورید تا خودتان را ثابت نگه دارید تا زمین نخورید.
18:14
To grasps or to hold tightly. Or  to understand a concept to grasp.
165
1094320
4960
گرفتن یا محکم گرفتن. یا برای درک مفهومی.
18:19
Okay, so let me get them to you one  more time. And remember, these are C1-C2  
166
1099840
5040
خوب، اجازه دهید یک بار دیگر آنها را به شما برسانم . و به یاد داشته باشید، این افعال C1-C2  هستند
18:24
verbs, they're quite difficult. So you  have to give them a lot of thinking,  
167
1104880
3680
، آنها بسیار دشوار هستند. بنابراین باید به آن‌ها فکر زیادی کنید،
18:28
but you can use them from an exam point of view.
168
1108560
2560
اما می‌توانید از نظر امتحان از آنها استفاده کنید.
18:31
So to scrutinise. To look at something in detail,  to scrutinise. To hinder, to block, slow down,  
169
1111120
8960
بنابراین برای بررسی دقیق. برای نگاه کردن به چیزی با جزئیات، به بررسی دقیق. مانع کردن، مسدود کردن، کاهش سرعت،
18:40
prevent somebody from making progress.  Remunerate, to pay somebody, to reward them  
170
1120080
7920
جلوگیری از پیشرفت کسی. پاداش بدهید، به کسی پول بدهید،
18:48
for doing a job. To reward or remunerate for  the right work the right pay for the right job.  
171
1128000
5600
برای انجام یک کار به او پاداش دهید. برای پاداش یا پاداش برای کار مناسب، پرداخت مناسب برای کار مناسب.
18:54
To nurture, to look after  something really carefully. The...  
172
1134880
3840
برای پرورش، مراقبت از چیزی واقعاً با دقت.
18:58
the cat nurtured her litter of kittens. We  nurture our family for many, many years.  
173
1138720
6880
گربه بچه گربه هایش را پرورش داد. ما خانواده‌مان را برای سال‌های بسیار زیادی پرورش می‌دهیم.
19:07
Deteriorate. His condition deteriorated over  several days. And finally, unfortunately, he died.  
174
1147200
8480
بدتر شدن. وضعیت او طی چند روز بدتر شد. و بالاخره متاسفانه فوت کرد.
19:15
To deteriorate, to go downhill. Articulate, he's  well able to articulate the point. He's able to  
175
1155680
9520
خراب شدن، سراشیبی رفتن. بیان کنید، او به خوبی می‌تواند موضوع را بیان کند. او می‌تواند
19:25
present and get the point across so that everybody  understands it in a very, very clear way. To  
176
1165200
6320
موضوع را ارائه کند و به آن برساند تا همه آن را به روشی بسیار بسیار واضح درک کنند. در
19:31
embrace, to take somebody in your arms and embrace  them. To welcome them to hold them in a loving and  
177
1171520
7360
آغوش گرفتن، کسی را در آغوش بگیری و او را در آغوش بگیری . برای پذیرایی از آنها برای در آغوش گرفتن آنها به شیوه ای عاشقانه و
19:38
affectionate way to embrace. Or to embrace change.  Always look forward to change, never close your...  
178
1178880
6480
محبت آمیز. یا اینکه تغییر را در آغوش بگیریم. همیشه منتظر تغییر باشید، هرگز
19:45
your mind to any idea Always look ahead. To lie...  to liaise. To liaise with somebody. Or some people  
179
1185360
8240
ذهنتان را روی هیچ ایده ای نبندید، همیشه به آینده نگاه کنید. دروغ گفتن... ارتباط برقرار کردن. با کسی ارتباط برقرار کردن یا برخی افراد
19:53
pronounce it liaise. But to liaise to liaise is to  communicate with, to contact, to discuss, to ask  
180
1193600
8000
آن را liaise تلفظ می‌کنند. اما برقراری ارتباط برای برقراری ارتباط، برقراری ارتباط، تماس، بحث کردن، پرسیدن
20:01
questions, to find out in a fairly professional  and top level way. Particularly when diplomats  
181
1201600
6160
سؤال، یافتن اطلاعات به روشی نسبتاً حرفه‌ای و سطح بالاست. به‌ویژه زمانی که دیپلمات‌های
20:07
from different foreign offices or embassies will  liaise with that counterparty and another office  
182
1207760
6160
دفاتر یا سفارت‌خانه‌های خارجی مختلف با آن طرف مقابل و دفتر دیگری
20:13
in another country. To accomplish. What have  you accomplished in your life? Nothing? Well,  
183
1213920
6080
در کشوری دیگر ارتباط برقرار می‌کنند. به پایان رساندن. چه کارهایی در زندگی خود انجام داده اید؟ هیچ چی؟ خب،
20:20
yes, we all would like to accomplish  something to accomplish. And then finally  
184
1220000
5600
بله، همه ما دوست داریم کاری برای انجام دادن انجام دهیم. و سپس در نهایت
20:25
grasp. Grasp the idea, grasp the concept,  grasp my hand and hold on for the journey.
185
1225600
6960
درک کنید. ایده را درک کنید، مفهوم را درک کنید، دست مرا بگیرید و برای سفر نگه دارید.
20:32
Okay, so those are advanced English verbs at  C1-C2 level. If you have any problems with them,  
186
1232560
6720
بسیار خوب، پس این افعال انگلیسی پیشرفته در سطح C1-C2 هستند. اگر با آنها مشکلی دارید،
20:39
or you want others that we can include  later on, but by all means write and  
187
1239280
4560
یا می‌خواهید موارد دیگری را که بعداً درج کنیم، اما به هر حال بنویسید و   به
20:43
let me know www.englishlessonviaskype.com.  Very happy to hear from you. And as always,  
188
1243840
5600
من اطلاع دهید www.englishlessonviaskype.com. بسیار خوشحالم که از شما می شنوم. و مثل همیشه،
20:49
I'm very glad you joined me. I hope  you enjoyed that. Join me again soon.
189
1249440
3280
خیلی خوشحالم که به من ملحق شدید. امیدوارم  از آن لذت برده باشید. به زودی دوباره به من بپیوندید.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7