Stop Sounding Basic 🚫 | 10 NEW Words That Will INSTANTLY Improve Your English in 2025

Hi there. This is Harry. And welcome back  to Advanced English Lessons with Harry,

سلام. این هری است. و به «درس‌های پیشرفته انگلیسی با هری» خوش آمدید،

So in this particular lesson,  this advanced English lesson,  

بنابراین در این درس خاص، این درس پیشرفته انگلیسی،

we're looking at other ways to say new.

ما به دنبال راه‌های دیگری برای گفتن جدید هستیم.

I'm going back to the old fashioned way. We've got  ten in our list. Okay, so I'll go through the ten  

من دارم به روش قدیمی برمی گردم. ما ده مورد را در لیست خود داریم. خوب، پس من از ده   عبور می‌کنم

and then I'll go back and give you examples  situations when hopefully you can use them.

و سپس برمی‌گردم و نمونه‌هایی از موقعیت‌ها را به شما می‌زنم که امیدوارم بتوانید از آنها استفاده کنید.

So the first way to see new is the latest.

بنابراین اولین راه برای دیدن جدیدترین راه است.

The latest edition of Microsoft  is Windows 11. That's the latest.

آخرین نسخه Microsoft Windows 11 است. این آخرین نسخه است.

So it's not completely new. It's just the  latest. The latest update will come through,  

بنابراین کاملاً جدید نیست. این فقط جدیدترین است. آخرین به‌روزرسانی ارائه می‌شود،

and if you're using Skype, you'll get a little  

و اگر از اسکایپ استفاده می‌کنید، پیام    کوچکی دریافت خواهید کرد

message to say there's an upgrade.  That's the latest. The most recent.

که می‌گوید ارتقاء وجود دارد. این آخرین مورد است. جدیدترین.

The latest edition of this book was only printed

آخرین چاپ این کتاب تنها

Three months ago. So that's a  new edition. So a new edition of  

سه ماه پیش چاپ شد. بنابراین این یک نسخه جدید است. بنابراین ممکن است هر سال یک نسخه جدید از

the Oxford English Dictionary might be printed  every year to take into account the extra ten  

فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد چاپ شود تا ده

or 15 or 20 words that they typically add to  the English language every year. So latest.

یا ۱۵ یا ۲۰ کلمه اضافی را که معمولاً هر سال به زبان انگلیسی اضافه می‌کنند، در نظر بگیرد. بنابراین جدیدترین

Fresh. Well, something new. Fresh could be  fresh. Deliveries to the vegetable department  

تازه خب یه چیز جدید تازه می‌تواند تازه باشد. تحویل به بخش سبزیجات

in the supermarket. Fresh vegetables that we  love to have to love to cook with the nice  

در سوپرمارکت. سبزیجات تازه‌ای که ما دوست داریم آن‌ها را دوست داشته باشیم با

smell and the crisp taste. Fresh or this  fresh bread has just been delivered. And  

بوی خوب و طعمی تند بپزیم. تازه یا این نان تازه تحویل داده شده است. و

you can get the smell of the baked bread just  out of the oven when you walk past the bread  

وقتی از جلوی پیشخوان نان رد می‌شوید

counter, or you walk past the boulangerie or  patisserie, depending where you happened to be.

، یا از کنار بولانجری یا شیرینی‌پزی رد می‌شوید، می‌توانید بوی نان پخته شده را فقط از فر بیرون بیاورید.

Okay, so that fresh the newness  of the bread, you can touch it,  

خوب، برای تازه بودن نان، می توانید آن را لمس کنید،

squeeze it, feel it, smell it.  Okay, really, really new and fresh.

فشار دهید، حس کنید، بو کنید. بسیار خوب، واقعاً، واقعاً جدید و تازه.

Innovative. Well, that's definitely  new. When something is innovative,  

نوآورانه. خب، این قطعاً جدید است. وقتی چیزی نوآورانه است،

it is something very different,  unusual, something that somebody hasn't

چیزی بسیار متفاوت، غیرعادی است، چیزی که

thought of before. An innovative  way to direct the traffic from  

قبلاً کسی به آن فکر نکرده است. روشی مبتکرانه برای هدایت ترافیک از

around the village. So instead of going  through the village or instead of going

اطراف روستا. بنابراین به‌جای عبور از دهکده یا به‌جای رفتن

or on the motorway, there's  an innovative way of taking

یا در بزرگراه، روشی خلاقانه برای انتخاب

A roundabout route that avoids going through the  village. So that's innovative. Or an innovative  

مسیر دوربرگردان وجود دارد که از عبور از روستا اجتناب می‌کند . بنابراین این نوآورانه است. یا

way of giving people vaccinations. Okay, so  instead of putting needles or sticking needles  

روشی مبتکرانه برای واکسن زدن به مردم. بسیار خوب، بنابراین به جای گذاشتن سوزن یا سوزن زدن

into your arm, perhaps there's an innovative way  to make sure that you get your vaccination. And

به بازوی خود، شاید یک راه خلاقانه  وجود داشته باشد تا مطمئن شوید که واکسن خود را دریافت کرده اید. و

it might be something you ingest, something you  taste or spray in the nose. That might be an  

ممکن است چیزی باشد که می‌خورید، چیزی که می‌چشید یا در بینی اسپری می‌کنید. این ممکن است یک

innovative way to vaccinate people, particularly  for those people who don't like needles.

روش ابتکاری برای واکسینه کردن افراد باشد، به ویژه برای افرادی که سوزن را دوست ندارند.

Original.

اصلی.

We often hear this expression there's no such  thing as an original idea. But of course there  

ما اغلب این عبارت را می شنویم که چیزی به عنوان ایده اصلی وجود ندارد. اما البته وجود

are. Otherwise, we wouldn't have the mobile phone,  and we wouldn't have the internet, and we wouldn't  

دارد. در غیر این صورت، تلفن همراه نداشتیم، اینترنت و

have a laptop. So there are innovative and new  ideas and original ideas, and an original idea  

لپ‌تاپ نداشتیم. بنابراین ایده‌های نوآورانه و جدید و ایده‌های اصلی وجود دارد، و ایده اصلی

is something that somebody else hasn't thought  of. So you might hear people talking about  

چیزی است که دیگران به آن فکر نکرده‌اند . بنابراین ممکن است بشنوید که مردم درباره

something in the pub, bar and the restaurant  and you go, oh, wow, that's an original idea.

چیزی در میخانه، بار و رستوران صحبت می‌کنند و می‌روید، اوه، وای، این یک ایده اصلی است.

That's really, really good. That's very,  very smart. So an original new idea or a  

این واقعاً خیلی خوب است. این بسیار، بسیار هوشمندانه است. بنابراین یک ایده جدید اصلی یا یک

different way to do something, because a lot  of ideas and suggestions are very much the  

روش متفاوت برای انجام کاری، زیرا بسیاری از ایده‌ها و پیشنهادها بسیار

same as others. A slight little tweak here in  a tweak there. But when something is original,  

شبیه به دیگران هستند. یک تغییر کوچک در اینجا در یک توییک در آنجا. اما وقتی چیزی اصلی است،

somebody goes, oh wow, that's smart,  that's clever, that is original.

یکی می رود، اوه وای، این باهوش است، باهوش است، این اصیل است.

Novel. Well, a novel can be a book, of course,  

رمان. خب، یک رمان می‌تواند یک کتاب باشد، البته،

but a novel idea is something different,  something unusual, something quite strange.

اما یک ایده بدیع چیزی متفاوت است، چیزی غیرعادی، چیزی کاملاً عجیب.

Novel.

رمان.

So somebody might have suggested a way  of getting to town. So, for example,  

بنابراین ممکن است کسی راهی برای رفتن به شهر پیشنهاد کرده باشد. بنابراین، برای مثال،

if you're used to taking the car. Yeah, you  do. You have to park, it becomes expensive.  

اگر به سوار شدن با ماشین عادت دارید. بله، شما انجام می دهید. باید پارک کنی گرون میشه.

Or you hop on the metro. Well, that's okay, but  you might it might be jam packed or it might be

یا سوار مترو می شوید. خوب، اشکالی ندارد، اما ممکن است جم باشد یا

on strike.

در اعتصاب باشد.

But a novel way to get to town might be to  get one of these electric scooters. Now that  

اما یک راه جدید برای رفتن به شهر ممکن است خرید یکی از این اسکوترهای برقی باشد. اکنون آن

would be novel because you can travel.  It's not going to tire you out because  

جدید خواهد بود زیرا می‌توانید سفر کنید. این شما را خسته نمی کند زیرا

it's got a battery. And then when you get  to the city centre, you just fold it up,  

باتری دارد. و سپس وقتی به مرکز شهر رسیدید، آن را تا کنید،

stick it under your arm, and off  you go. You can carry it with you.

زیر بغلتان بچسبانید و خارج شوید. می توانید آن را با خود حمل کنید.

So it's always there when you need it. So  

بنابراین وقتی به آن نیاز دارید همیشه آنجاست. بنابراین

that would be considered to be  a novel way to get from A to B.

این روشی جدید برای رسیدن از A به B در نظر گرفته می‌شود. از

I would ask you if you could if you'd really  like this lesson, please like the video and  

شما می‌خواهم اگر واقعاً این درس را دوست دارید، لطفاً ویدیو را لایک کنید و

if you can subscribe to the channel. I do  appreciate it because it really, really helps.

اگر می‌توانید در کانال مشترک شوید. من از آن قدردانی می‌کنم زیرا واقعاً، واقعاً کمک می‌کند.

Pioneering. But pioneering usually refers  to the first people to do something. The  

پیشگام. اما پیشگامی معمولاً به اولین افرادی اطلاق می‌شود که کاری را انجام می‌دهند.

pioneers. Loved reading history books about  how the pioneers found the trail to California  

پیشگامان. عاشق خواندن کتاب‌های تاریخی در مورد اینکه چگونه پیشگامان مسیر کالیفرنیا را

to look for gold. So when  you read the American novels,  

برای جستجوی طلا پیدا کردند. بنابراین، وقتی رمان‌های آمریکایی را می‌خوانید،

when these people left on their wagon  trains from Boston or somewhere in the East,  

وقتی این افراد با قطارهای واگن‌شان از بوستون یا جایی در شرق می‌رفتند،

and they went on the Oregon Trail and they  found their way into the, the Rockies.

و به مسیر اورگان رفتند و راه خود را به کوه‌های راکی ​​پیدا کردند.

And then if they started prospecting for gold. So  that was pioneering. That was the new way to go,  

و سپس اگر آنها شروع به جستجو برای طلا کردند. بنابراین این پیشگام بود. این راه جدید بود،

the new world to be discovered. The West Coast of  America, full of promise, but also full of very,

دنیای جدیدی که باید کشف می شد. ساحل غربی آمریکا، پر از نوید، اما همچنین پر از

long, detailed problems with the Native  American Indians. So, lots of issues there,  

مشکلات بسیار طولانی و مفصل با سرخپوستان بومی آمریکا. بنابراین، مسائل زیادی وجود دارد،

but pioneering the new way to do something,  something really the first people.

اما پیشگام راه جدیدی برای انجام کاری، چیزی که واقعاً اولین افراد است.

Okay, pioneering

بسیار خوب، پیشگام

Next number seven state of the art.  Well, when something is state of the art,  

بعدی شماره هفت، وضعیت هنر. خوب، وقتی چیزی مدرن است،   به این

it means it's absolutely very, very new. Nobody  else has it. So when the first mobile phone  

معنی است که کاملاً بسیار جدید است. هیچ کس دیگری آن را ندارد. بنابراین زمانی که اولین تلفن همراه

was produced, it was state of the  art. So somebody got the first

تولید شد، از جدیدترین فناوری ها بود. بنابراین کسی اولین

call or first message. State of the art.

تماس یا اولین پیام را دریافت کرد. مدرن.

So then we went on to the iPhone. So when the  first iPhone was introduced, state of the art,  

بنابراین به سراغ آیفون رفتیم. بنابراین، زمانی که اولین آیفون معرفی شد، آخرین وضعیت،

the use of Skype or other platforms for talking  to each other, state of the art, something very,  

استفاده از اسکایپ یا دیگر پلتفرم‌ها برای صحبت کردن با یکدیگر، جدیدترین حالت، چیزی بسیار،

very different, very, very new. Something that  hasn't been seen before. State of the art.

بسیار متفاوت، بسیار بسیار جدید. چیزی که قبلاً دیده نشده است. مدرن.

Groundbreaking. We often use groundbreaking,  

پیشگامانه. ما اغلب از روش‌های نوآورانه استفاده می‌کنیم،

particularly when we're talking about medicine or  some invention that is going to help save lives.

مخصوصاً وقتی در مورد پزشکی یا اختراعی صحبت می‌کنیم که به نجات جان انسان‌ها کمک می‌کند.

So groundbreaking discovery in the treatment  of some cancer. Groundbreaking discovery in  

بنابراین کشف پیشگامانه در درمان برخی سرطان ها. اکتشاف پیشگامانه در

the battle against these pandemics.  Groundbreaking discovery in the  

نبرد با این همه‌گیری‌ها. اکتشاف پیشگامانه در

treatment of multiple sclerosis or some  other debilitating disease that really,  

درمان مولتیپل اسکلروزیس یا برخی از بیماری‌های ناتوان‌کننده دیگر که واقعاً،

really we've been struggling for a long  time to find a solution for. So thankfully,  

واقعاً مدت‌هاست که برای یافتن راه‌حلی برای آن تلاش می‌کردیم. بنابراین خوشبختانه،

we look out for and we hear these announcements  on a regular basis from the large pharmaceutical  

ما مراقب این اعلامیه‌ها هستیم و به طور منظم از شرکت‌های بزرگ داروسازی

companies who spend millions and millions  and probably billions doing their research.

که میلیون‌ها و میلیون‌ها و احتمالاً میلیاردها دلار برای انجام تحقیقات خود هزینه می‌کنند، می‌شنویم.

But you see in the news, groundbreaking  research. Yeah. So they've got something,  

اما در اخبار، تحقیقات پیشگامانه را مشاهده می کنید . آره بنابراین آنها چیزی دارند،

something tested, something developed, something  got through all of its clinical trials. And yeah,  

چیزی آزمایش شده، چیزی توسعه یافته، چیزی در تمام آزمایشات بالینی آن انجام شده است. و بله،

this going to be sent out to other people to, to  you. So really really good. So groundbreaking.

این برای افراد دیگر به شما ارسال می‌شود. خیلی خوبه واقعا خیلی پیشگامانه

Up to the minute. Well up to the minute  means as late as possible. Up to the minute.

تا دقیقه. خوب تا دقیقه یعنی تا حد امکان دیرتر. تا دقیقه.

So up to the minute news. Yeah. So  if you're looking and surfing the  

بنابراین تا اخبار لحظه ای. آره بنابراین، اگر به دنبال و گشت‌وگذار در

internet and you're looking for the  latest information about your sports  

اینترنت هستید و به دنبال آخرین اطلاعات درباره تیم ورزشی خود هستید

team that you support or the latest information on

که از آن حمایت می‌کنید یا آخرین اطلاعات در مورد

the

trends or fashion, then you get the up to the  minute news on the internet because all of the  

گرایش‌ها یا مد، در این صورت اخبار لحظه‌ای را در اینترنت دریافت می‌کنید زیرا همه از

latest news is published there first. You don't  have to wait for newspapers to be printed anymore.

آخرین اخبار ابتدا در آنجا منتشر می شود. دیگر لازم نیست منتظر چاپ روزنامه باشید.

So all the information you get on these different  sites is up to the minute. It's the most recent,  

بنابراین، تمام اطلاعاتی که در این سایت‌های مختلف به‌دست می‌آورید در لحظه است. این جدیدترین است،

it's the latest. Whether it's  about the presidential elections,  

جدیدترین است. چه در مورد انتخابات ریاست‌جمهوری باشد،

whether about the weather conditions or the  weather for next week, or the situation in  

چه در مورد شرایط آب‌وهوایی یا هوای هفته آینده، یا وضعیت

relation to jobs or the economy, it's up to the  minute, the latest that you could possibly get.

مربوط به مشاغل یا اقتصاد، به لحظه‌ای مربوط می‌شود، آخرین چیزی که احتمالاً می‌توانید به دست آورید.

And then finally of recent origin or this is  quite form. When something is of recent origin,  

و سپس در نهایت منشأ اخیر یا این کاملاً شکل است. وقتی چیزی منشا اخیر دارد،   به این

it means it hasn't been seen as recently or  it hasn't been used recently. For example,  

معنی است که اخیراً دیده نشده است یا اخیراً استفاده نشده است. به عنوان مثال،

a game could be of recent origin, and one  that comes to mind for me is the game padel.

یک بازی می‌تواند منشأ اخیر داشته باشد، و یکی از مواردی که به ذهن من می‌رسد، پدل بازی است.

Six months or nine months ago  I had never heard of padel,  

شش ماه یا نه ماه پیش، هرگز نام پادل را نشنیده بودم،

and perhaps it has been around for a while, but

و شاید مدتی بود که وجود داشت، اما

now I hear lots and lots of people  playing padel in places like Spain,  

اکنون می‌شنوم که افراد زیادی در مکان‌هایی مانند اسپانیا،

in Italy, even in the Nordic countries.

در ایتالیا، حتی در کشورهای شمال اروپا، پادل بازی می‌کنند.

So it's a game of recent origin,  a game that has been brought to  

بنابراین، این یک بازی منشأ اخیر است، یک بازی که

the masses very recently. Perhaps  before that it was used and played,

اخیراً به توده‌ها ارائه شده است. شاید قبل از آن در برخی مناطق استفاده و پخش شده باشد

In some areas, but not on a wide scale. So  now it has been brought out to the masses,  

، اما نه در مقیاس وسیع. بنابراین اکنون به توده‌ها ارائه شده است،

and we can refer to it as a game of  recent origin, something that has just.

و می‌توانیم از آن به عنوان یک بازی با منشأ اخیر یاد کنیم، چیزی که همین الان بوده است.

come about or just been created recently.

به وجود آمده یا به تازگی ایجاد شده است.

Okay, so there we have our advanced English.

خوب، پس ما انگلیسی پیشرفته خود را داریم.

words in connected connection with new,  different ways in which we can say something new.

کلمات در ارتباط با روش‌های جدید و متفاوتی که می‌توانیم چیز جدیدی بگوییم.

There's an old expression. Something old,  something new, something borrowed, something  

یک عبارت قدیمی وجود دارد. چیزی قدیمی، چیزی جدید، چیزی قرضی، چیزی

blue. The. They use it in weddings. So here we're  talking about other ways to say something new.

آبی. . در عروسی ها از آن استفاده می کنند. بنابراین در اینجا ما درباره راه‌های دیگری برای گفتن چیزی جدید صحبت می‌کنیم.

So here they are again. Latest. Fresh.  Innovative. Original novel. Pioneering.  

بنابراین آنها دوباره اینجا هستند. آخرین. تازه نوآورانه. رمان اصلی. پیشگام.

State of the art. Groundbreaking. Up to the  minute. And then finally of recent origin.

مدرن. پیشگامانه. تا دقیقه. و سپس در نهایت منشاء اخیر.

So lots of nice ways and expressions and words.  So see can you use them? See, can you introduce  

خیلی از راه ها و عبارات و کلمات خوب. پس ببینید آیا می توانید از آنها استفاده کنید؟ ببینید،

them if you have any problems. Well, you know  where I am www.englishlesson by dates. Sorry. ..

اگر مشکلی دارید می‌توانید آنها را معرفی کنید. خوب، شما می دانید که من کجا هستم www.englishlesson بر اساس تاریخ. متاسفم ..

www.englishlessonviaskype.com

www.englishlessonviaskype.com

Always happy to hear from you. Always  delighted when you join me. So as always,  

همیشه از شنیدن نظر شما خوشحالم. وقتی به من ملحق می شوید همیشه خوشحال می شوم. بنابراین مثل همیشه،

this is how you're saying  goodbye. Until next time.

اینگونه خداحافظی می‌کنید. تا دفعه بعد