Being Unfocused | English Vocabulary

No one is perfect, and even someone who usually  performs well and has good focus can have, well,  

هیچ‌کس کامل نیست، و حتی کسی که معمولاً عملکرد خوبی دارد و تمرکز خوبی دارد، می‌تواند

a bad day. When we're unfocused, we can apologize  and say we're distracted or absent-minded,  

روز بدی داشته باشد. وقتی تمرکز نداریم، می‌توانیم عذرخواهی کنیم و بگوییم که حواس‌مان پرت شده یا غافل هستیم،

meaning forgetful. My husband, he's a bit  absent-minded. There are times we're here but  

به معنای فراموشکار. شوهر من، او کمی غافل است. زمان هایی وجود دارد که ما اینجا هستیم، اما

not here because our mind is elsewhere. People  around us sense that we're not fully present.  

اینجا نیستیم زیرا ذهن ما جای دیگری است. اطرافیان ما احساس می‌کنند که ما کاملاً حضور نداریم.

Speaking conversationally, we can also say that  an unfocused person is out of it, not with it, on  

با صحبت کردن به صورت مکالمه، همچنین می‌توانیم بگوییم که یک فرد غیرمتمرکز با خلبان خودکار خارج از آن است، نه با آن

autopilot. I feel terrible. I'm so out of it. I'm  just on autopilot. See? That's you...on autopilot.

. احساس وحشتناکی دارم من خیلی از آن خارج شده ام. من فقط در اتوپایلوت هستم. دیدن؟ اون تو...روی خلبان خودکار.

do you sometimes feel out of it

آیا شما گاهی اوقات از آن احساس می کنید؟