Look Out, Bring In, Open Up ✨ Most Common Phrasal Verbs in English (46-48)

Hi everyone. I'm Jennifer from English with  Jennifer. You may not want to open up and  

سلام به همه. من جنیفر از انگلیسی با جنیفر هستم. ممکن است نخواهید حرفتان را باز کنید و

tell me all your secret wishes, but at least  answer this. Which of these photos most closely  

همه آرزوهای پنهانی خود را به من بگویید، اما حداقل به این پاسخ دهید. کدام یک از این عکس‌ها بیشتر با

matches your dream home? A house that looks out  on a beautiful mountain lake. A house that sits  

خانه رویایی شما مطابقت دارد؟ خانه‌ای که به دریاچه کوهستانی زیبا می‌نگرد. خانه‌ای که

on the beach and looks out on the ocean. An  apartment that looks out on a big city like  

روی ساحل قرار دارد و به اقیانوس می‌نگرد. آپارتمانی که منظره شهر بزرگی مانند

New York. Feel free to tell me your answer in  the comments. Now, if you had such a house,  

نیویورک است. پاسخ خود را در نظرات به من بگویید . حالا، اگر چنین خانه‌ای داشتید، آیا

would you bring in a designer to decorate it?  My dream home is somewhere surrounded by nature,  

یک طراح برای تزئین آن می‌آورید؟ خانه رویایی من جایی است که توسط طبیعت احاطه شده است،

and I wouldn't mind if it looked out on a lake, a  pond, or a stream. We're going to focus on three  

و اگر به دریاچه، یک برکه یا یک رودخانه نگاه می‌کرد بدم نمی‌آید. ما بر روی سه

common phrasal verbs: look out, bring in, and  open up. Did you understand them when I used them  

فعل عبارتی رایج تمرکز خواهیم کرد: نگاه کردن، وارد کردن، و باز کردن. وقتی من از آنها استفاده کردم، آنها را درک کردید

just now? Let's go over the meanings together.  "Look out" can be transitive or intransitive,  

؟ بیایید با هم معانی را مرور کنیم. «مراقب باش» می‌تواند گذرا یا غیرقابل انتقال باشد،   به این

meaning it may or may not take an  object. There are a few different  

معنی که ممکن است یک شی را بگیرد یا نگیرد . چند

meanings and combinations. Can you guess from  context? Match the meanings to the sentences.

معنا و ترکیب مختلف وجود دارد. آیا می توانید از روی زمینه حدس بزنید ؟ معانی را با جملات مطابقت دهید.

The balcony looks out on the beach.

بالکن به ساحل می نگرد.

Older children often look out  for their younger siblings.

بچه های بزرگتر اغلب مراقب خواهر و برادرهای کوچکتر خود هستند.

Look out! I just broke a  glass, so don't cut yourself.

مراقب باش! من فقط یک لیوان را شکستم، پس خودت را نبر. مراقب

Look out for scams. Be careful  with your personal information.

کلاهبرداری ها باشید مراقب اطلاعات شخصی خود باشید. در

Here are the answers.

اینجا پاسخ ها آمده است.

"Look out on" helps us explain orientation. What  is the house, office, or window facing? What can  

"مراقب باش" به ما کمک می کند جهت گیری را توضیح دهیم. خانه، دفتر یا پنجره رو به چه چیزی است؟

you see from that place? The house looks out  on the beach. "Look out" by itself is a warning  

از آن مکان چه چیزی می‌توانید ببینید؟ خانه در ساحل به نظر می رسد . «مراقب باش» به خودی خود هشداری است که باید

to be careful. "Look out for something" is a  warning to avoid something dangerous. However,  

مراقب باشید. "مواظب چیزی باشید" یک هشدار برای اجتناب از چیزی خطرناک است. با این حال،

"looking out for someone" is about taking  care of them and making sure they're safe,  

«مراقبت کردن به کسی» یعنی مراقبت از او و اطمینان از ایمن بودن او،

like looking out for your younger  brother or sister. Did you look  

مانند مراقبت از برادر یا خواهر کوچکترتان. آیا شما

out for your siblings or did someone  look out for you when you were younger?

مراقب خواهر و برادرهایتان بودید یا وقتی کوچکتر بودید، کسی مراقب شما بود؟

"Bring in" is transitive and separable. If I  ever get my dream dream home, I might choose  

«بیاور» متعدی و قابل تفکیک است. اگر روزی به خانه رویایی‌ام برسم، ممکن است انتخاب کنم

to bring in a designer. I can bring a designer in  to help me decorate my home. This means I'll hire  

که یک طراح بیاورم. می‌توانم یک طراح بیاورم تا به من کمک کند خانه‌ام را تزئین کنم. این بدان معناست که من

the person. I want the person to be involved  in the process because they have experience  

شخص را استخدام می‌کنم. من می‌خواهم فرد در این فرآیند مشارکت داشته باشد زیرا تجربه

and expertise. The second meaning of "bring in"  has to do with money. Some of you may know that  

و تخصص دارد. معنای دوم «وارد کردن» مربوط به پول است. ممکن است برخی از شما بدانید که

I worked in the cruise line industry for a short  time. Do you know which jobs bring in decent tips?

من برای مدت کوتاهی در صنعت خطوط کروز کار کردم. آیا می دانید کدام شغل ها نکات مناسبی را به همراه دارند؟

The weight staff in various  dining rooms earn tips. However,  

کارکنان وزن در اتاق‌های غذاخوری مختلف نکاتی را دریافت می‌کنند. با این حال،

the servers work really long hours.  So, "bring in" can mean "earn":  

سرورها ساعت‌های زیادی کار می‌کنند. بنابراین، «وارد کردن» می‌تواند به معنای «درآمد» باشد:

bring in money, bring in tips, bring in  a good salary, bring in a lot of sales.

پول بیاورید، انعام بیاورید، حقوق خوبی به ارمغان بیاورید، فروش زیادی به ارمغان بیاورید.

If you worked in the cruise line  industry, what would be more important  

اگر در صنعت خطوط کروز کار می‌کردید ، چه چیزی

to you, bringing in good money or  traveling and getting shore time?

برایتان مهم‌تر بود، کسب درآمد خوب یا سفر و گرفتن وقت ساحل؟

I'm going to share one more meaning of "bring  in" that you won't likely find in a dictionary,  

من می‌خواهم معنای دیگری از «وارد کردن» را به اشتراک بگذارم که احتمالاً آن را در فرهنگ لغت نمی‌یابید،

but you'll hear it in movies, TV shows, and  real life. When someone says, "Bring it in,"  

اما آن را در فیلم‌ها، نمایش‌های تلویزیونی و زندگی واقعی خواهید شنید. وقتی کسی می‌گوید، «بیاور»، از

they're asking everyone to come together. It  could be a coach asking the players to form  

همه می‌خواهد دور هم جمع شوند. ممکن است مربی از بازیکنان بخواهد

a circle for a talk, or someone could be asking  their friends to come together for a group hug.

دایره‌ای برای گفتگو تشکیل دهند، یا کسی می‌تواند از دوستانش بخواهد که برای یک آغوش گروهی دور هم جمع شوند.

Bring it in.

Bring it in.

Bring it in.

Bring it in.

Bring it in

Bring it in

Bring it in.

Bring it in.

"Open up" can be transitive or intransitive. It  may or may not take an object. I said earlier that  

"Open up" می تواند متعدی یا ناگذر باشد. ممکن است یک شی را بگیرد یا نگیرد. قبلاً گفتم که

you may not want to open up and tell me all your  secret wishes. I wouldn't ask you to either. The  

ممکن است نخواهید حرف را باز کنید و تمام خواسته‌های پنهانی خود را به من بگویید . من هم از شما نمی خواهم.

first meaning of "open up" is to freely share what  you think and feel with someone. People who don't  

اولین معنای "باز کردن" این است که آزادانه آنچه را که فکر می کنید و احساس می کنید با کسی به اشتراک بگذارید. افرادی که

open up may be shy or very private, or they may  not easily trust others with their feelings. In  

باز نمی شوند ممکن است خجالتی یا بسیار خصوصی باشند، یا ممکن است به راحتی به احساسات خود به دیگران اعتماد نکنند. به

another sense, someone can open up a discussion or  a debate. For example, a well-written article can  

تعبیر دیگر، کسی می‌تواند یک بحث یا بحث را باز کند . برای مثال، یک مقاله خوب می‌تواند

open up a debate on crime or the value of higher  education, meaning it starts a larger discussion.  

بحثی را درباره جرم یا ارزش تحصیلات عالی باز کند ، به این معنی که بحث بزرگ‌تری را آغاز می‌کند.

There are two other meanings that I'll put in  a work context. Can you guess their meanings?

دو معنی دیگر وجود دارد که من در یک زمینه کاری قرار می دهم. آیا می توانید معانی آنها را حدس بزنید؟

I'd like to advance in my company.  Hopefully, if a management position  

من می خواهم در شرکت خود پیشرفت کنم. امیدوارم اگر موقعیت مدیریتی

opens up, they'll consider me for the  job. This means if the position...

باز شود، من را برای این شغل در نظر بگیرند . این بدان معناست که اگر موقعیت ... در

becomes available.

دسترس باشد.

My friend worked in the  family business for a while,  

دوست من مدتی در کسب و کار خانوادگی کار کرد،

but then he decided to open up  his own store. This means...

اما بعد تصمیم گرفت فروشگاه خود را باز کند. یعنی...

he started operations.

عملیات را شروع کرد.

Have you or has anyone in your family opened  up their own business? If you were to do it,  

آیا شما یا کسی در خانواده‌تان کسب‌وکار خود را راه‌اندازی کرده است؟ اگر بخواهید این کار را انجام دهید،

what kind of business would you run?

چه نوع کسب و کاری را اداره می کنید؟

Let's do a quick review. Match the possible  meanings to the phrasal verbs. [Music]

بیایید یک بررسی سریع انجام دهیم. معانی ممکن را با افعال عبارتی مطابقت دهید. [Music]

[Music]

[Music]

When's the last time you reviewed  some of the other phrasal verbs  

آخرین باری که برخی از افعال عبارتی دیگر را

from this series? Take take a three question quiz.

از این مجموعه مرور کردید، کی بود؟ در یک مسابقه سه سوالی شرکت کنید.

[Music]

[Music]

[Music]

[Music]

[Music]  

[Music]

How did you do? As time allows, I encourage you to  go back and watch earlier lessons. Review. Review  

چگونه کار کردید؟ همانطور که زمان اجازه می‌دهد، من شما را تشویق می‌کنم که به عقب برگردید و درس‌های قبلی را تماشا کنید. مرور. مرور

and practice. That's all for now. Please remember  to like and share the video if you found the  

و تمرین کنید. فعلاً همین است. لطفاً به یاد داشته باشید که اگر این درس برای شما مفید بود، ویدیو را لایک کنید و به اشتراک بگذارید.

lesson useful. As always, thanks for watching and  happy studies! follow me on Instagram, Facebook,  

مثل همیشه، برای تماشا و مطالعه‌های شاد متشکریم! من را در اینستاگرام، فیسبوک،

X, and Patreon. And don't forget to subscribe  here on YouTube. Turn on those notifications!

X و Patreon دنبال کنید. و فراموش نکنید که در اینجا در YouTube مشترک شوید. آن اعلان ها را روشن کنید!

[Music]

[موسیقی]