Learn English With News: Advanced English Vocabulary, Grammar, Pronunciation | Free English Lesson

Welcome to this lesson to help you learn English with the news.

به این درس خوش آمدید تا به شما در یادگیری زبان انگلیسی با اخبار کمک کند.

We're going to read a news article together and you're going to learn a lot of advanced

ما با هم یک مقاله خبری می خوانیم و شما با خواندن این مقاله با من،

grammar, natural vocabulary, correct sentence structure, and even the correct pronunciation

گرامر پیشرفته، واژگان طبیعی، ساختار صحیح جمله و حتی تلفظ صحیح را به طور

directly from reading this article with me.

مستقیم یاد خواهید گرفت.

Of course I'm Jennifer from JForrestEnglish.com.

البته من جنیفر از JForrestEnglish.com هستم.

And this is your place to become a fluent confident English speaker.

و این مکان شماست تا به یک انگلیسی زبان مسلط و با اعتماد به نفس تبدیل شوید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

Hello, hello.

سلام سلام.

Welcome to our article.

به مقاله ما خوش آمدید.

As you can see, we're talking about Britney Spears.

همانطور که می بینید، ما در مورد بریتنی اسپیرز صحبت می کنیم.

Personally, I don't really like celebrity gossip too much, but I do like Britney Spears

من شخصاً شایعات افراد مشهور را خیلی دوست ندارم ، اما بریتنی اسپیرز را دوست دارم

and you are going to learn a lot in this lesson.

و شما در این درس چیزهای زیادی یاد خواهید گرفت.

So let me start with our title.

بنابراین اجازه دهید با عنوان خود شروع کنم.

Sam Asghari responds to rumors he's controlling Britney Spears, social media.

سام اصغری در شبکه های اجتماعی به شایعاتی که در حال کنترل بریتنی اسپیرز است پاسخ می دهد.

So this of course is sound Ascari and hopefully needs no introduction.

بنابراین، این البته Ascari است و امیدوارم نیازی به معرفی نداشته باشد.

Britney Spears.

بریتنی اسپیرز.

Let's continue on.

بیایید ادامه دهیم.

Sam Asghari is addressing whether he's overstepping when it comes to his wife, Britney Spears.

سام اصغری به این موضوع پرداخته است که آیا در مورد همسرش، بریتنی اسپیرز، تجاوز کرده است یا خیر.

All right, let's look here.

خوب، بیایید اینجا را نگاه کنیم.

Of course you know what an address is right.

البته شما می دانید که چه آدرسی درست است.

If someone asked you, what's your address?

اگر کسی از شما پرسید آدرس شما چیست؟

What's the company's address?

آدرس شرکت چیست؟

You know what that is?

شما می دانید آن چیست؟

But this is not the same, right?

اما این یکسان نیست، درست است؟

Because address What's your address?

چون آدرس آدرس شما چیست؟

That's a noun and this here is a verb, a verb and I know it's a verb because one is conjugated.

این یک اسم است و این در اینجا یک فعل است، یک فعل و من می دانم که یک فعل است زیرا یکی مزدوج است.

It's in the continuous form and here's my verb to be in the present continuous.

این به صورت استمراری است و فعل من to be در حال استمراری است.

So this is the verb to address to address.

بنابراین این فعل آدرس دادن به آدرس است.

And this means to give attention to or to deal with a matter or problem.

و این به معنای توجه یا رسیدگی به یک موضوع یا مشکل است.

So in this case, you can think Sam Askari has a problem.

پس در این صورت می توانید فکر کنید سام عسکری مشکل دارد.

The problem is, other people are saying that he's controlling Britney Spears.

مشکل اینجاست که دیگران می گویند که او بریتنی اسپیرز را کنترل می کند.

That's the problem.

مشکل همینه

So he's going to address that he's going to deal with it.

بنابراین او به این موضوع می پردازد که قرار است با آن مقابله کند.

He's going to give it attention.

او به آن توجه خواهد کرد.

Now this is a very useful for in a business context and in an everyday context, as well.

اکنون این برای یک زمینه تجاری و در یک زمینه روزمره نیز بسیار مفید است.

In a business context, you might say, let's schedule a meeting to address why our sales

در یک زمینه تجاری، ممکن است بگویید، بیایید جلسه ای ترتیب دهیم تا علت کاهش فروش ما را بررسی کنیم

are falling.

.

So this is your problem.

پس این مشکل شماست.

Sales are fine.

فروش خوبه

It doesn't necessarily have to be a problem that you address a generally it's some sort

لزوماً نباید مشکلی باشد که شما به آن رسیدگی می کنید، به طور کلی، نوعی

of situation that needs attention.

موقعیت است که نیاز به توجه دارد.

And most of the time if a situation is positive, it doesn't really need attention.

و بیشتر اوقات اگر موقعیتی مثبت باشد، واقعاً نیازی به توجه ندارد.

So just naturally we use this to address in a more problem based situation.

بنابراین به طور طبیعی ما از این برای پرداختن به یک موقعیت مبتنی بر مشکل استفاده می کنیم.

So this is the problem sales are falling, and we simply need to discuss it we need to

بنابراین این مشکلی است که فروش در حال کاهش است و ما فقط باید در مورد آن بحث کنیم و باید

deal with it.

با آن مقابله کنیم.

We need to give attention to it.

ما باید به آن توجه کنیم.

So let's schedule a meeting to address why our sales are falling.

پس بیایید جلسه ای ترتیب دهیم تا علت کاهش فروشمان را بررسی کنیم.

Or perhaps you're giving a summary of a meeting or a conference you attended and you can say

یا شاید در حال ارائه خلاصه ای از جلسه یا کنفرانسی هستید که در آن شرکت کرده اید و می توانید بگویید که

the conference address addressed marketing trends for 2023.

آدرس کنفرانس به روندهای بازاریابی برای سال 2023 پرداخته است.

So in this case, it isn't necessarily a problem.

بنابراین در این مورد، لزوماً مشکلی نیست.

They're just talking about the overall subject that the conference was giving attention to

آنها فقط در مورد موضوع کلی صحبت می کنند که کنفرانس به

marketing trends for 2023.

روندهای بازاریابی برای سال 2023 توجه می کرد.

The conference addressed so in this case, it isn't a problem base, so it is absolutely

کنفرانس به آن پرداخته است، در این مورد، این یک پایه مشکل نیست، بنابراین کاملاً

possible.

ممکن است.

But you'll see more and problem based situations and of course addresses a verb so you have

اما موقعیت‌های بیشتر و مبتنی بر مشکل و البته به یک فعل می‌بینید، بنابراین باید

to conjugate it here.

آن را در اینجا با هم ترکیب کنید.

I have it in the past simple.

من آن را در گذشته ساده دارم.

Okay, so Sam Asghari is addressing whether he is overstepping to overstep.

خوب، پس سام اصغری به این موضوع می پردازد که آیا او در حال تجاوز به سبقت است یا خیر.

This is very useful when you overstaffed.

این بسیار مفید است زمانی که شما بیش از حد پرسنل دارید.

It means you involve yourself in matters that you shouldn't.

یعنی خودت را درگیر مسائلی می کنی که نباید.

So in this case, Sam as Gauri, why would he decide what Britney Spears posts on her social

بنابراین، در این مورد، سم به عنوان گوری، چرا تصمیم می‌گیرد آنچه بریتنی اسپیرز در

media is her social media right?

رسانه‌های اجتماعی خود پست می‌کند، درست است؟

So he is involving himself in a situation that he has no right to involve himself in,

بنابراین او خود را درگیر موقعیتی می کند که حق ندارد خود را درگیر آن کند،

that is over stepping.

یعنی گام برداشتن.

So we see this again a lot in a business situation.

بنابراین ما این را دوباره در یک موقعیت تجاری بسیار می بینیم.

For example, I know I'm only a junior employee, and I don't want to overstep, but I have a

به عنوان مثال، من می دانم که من فقط یک کارمند کوچک هستم و نمی خواهم تجاوز کنم، اما

suggestion about how we can improve our sales.

پیشنهادی دارم که چگونه می توانیم فروش خود را بهبود ببخشیم.

So let's say you're in this meeting, you're a junior employee, you should only really

بنابراین فرض کنید که شما در این جلسه هستید، شما یک کارمند جوان هستید، فقط باید واقعاً به

be listening taking notes and the executives or the more senior people are discussing this

یادداشت برداری گوش دهید و مدیران اجرایی یا افراد ارشدتر در مورد این

sales issue.

موضوع فروش بحث می کنند.

And then but you have an idea, but you might be involving yourself when you have no right

و سپس، اما شما یک ایده دارید، اما ممکن است زمانی که بر اساس

to based on your position within the company.

موقعیت خود در شرکت حق ندارید، خود را درگیر کنید.

So you can see that a lot when there's some sort of a hierarchy.

بنابراین وقتی نوعی سلسله مراتب وجود داشته باشد، می توانید آن را بسیار ببینید .

And perhaps people in the lower part of the hierarchy should not be involving themselves,

و شاید افرادی که در قسمت پایین سلسله مراتب هستند نباید خودشان را درگیر کنند،

and if they do, we could use the verb overstep but remember, there's a hierarchy in families,

و اگر این کار را انجام دهند، می توانیم از فعل overstep استفاده کنیم، اما به یاد داشته باشید، یک سلسله مراتب در خانواده ها وجود دارد،

there's a hierarchy, even in friendships.

یک سلسله مراتب وجود دارد، حتی در دوستی ها.

So you can use this in everyday situations as well.

بنابراین می توانید در موقعیت های روزمره نیز از آن استفاده کنید .

So here's the definition for you to involve yourself when you have no right to you shouldn't

بنابراین در اینجا تعریفی برای شما وجود دارد که وقتی هیچ حقی نسبت به شما ندارید، خودتان را درگیر کنید، نباید

I'll give you one other example because we do commonly see this for example with the

یک مثال دیگر برای شما بیاورم زیرا ما معمولاً این را برای مثال در

police or government.

پلیس یا دولت می بینیم.

They have power and authority, right, but there's certain things they should and shouldn't

آنها قدرت و اختیار دارند، درست است، اما کارهای خاصی وجود دارد که باید و نباید

do, right?

انجام دهند، درست است؟

So maybe someone might say the police overstepped when they searched the residence without a

بنابراین ممکن است کسی بگوید که پلیس هنگام جستجوی محل سکونت بدون

warrant.

حکم، تجاوز کرده است.

A warrant in North America is a legal document that gives the police the authority to search

حکم در آمریکای شمالی یک سند قانونی است که به پلیس این اختیار را می دهد که

someone's personal property.

اموال شخصی افراد را جستجو کند.

So if they don't have that warrant, they are overstepping.

بنابراین اگر آنها آن حکم را نداشته باشند، از آنها تجاوز می کنند.

So that's another example for you.

پس این یک مثال دیگر برای شماست.

Okay.

باشه.

So Sam Asghari is dealing with addressing whether he is over stepping when it comes

بنابراین سام اصغری به این موضوع می پردازد که آیا در مورد

to his wife Britney Spears, when it comes to this is good as well.

همسرش بریتنی اسپیرز از پا می گذرد یا خیر، وقتی صحبت از این موضوع به میان می آید نیز خوب است.

This is another way of saying regarding regarding we use them a lot at the beginning of a sentence.

این یک راه دیگر برای گفتن در مورد ما در ابتدای جمله است.

So that's how I'll show you how to use it because I think this will help you sound quite

بنابراین من به شما نشان خواهم داد که چگونه از آن استفاده کنید زیرا فکر می کنم این به شما کمک می کند تا کاملاً

advanced, you might say when it comes to our sales strategy, just because we've been talking

پیشرفته به نظر برسید، ممکن است بگویید وقتی صحبت از استراتژی فروش ما می شود، فقط به این دلیل که ما

about sales and my other examples when it comes to our sales strategy.

در مورد فروش و نمونه های دیگر من صحبت کرده ایم. به استراتژی فروش ما

We need to involve the marketing department.

ما باید بخش بازاریابی را درگیر کنیم.

Okay.

باشه.

When it comes to our sales strategy, so this is how I can introduce what topic I'm going

وقتی نوبت به استراتژی فروش ما می رسد، از این طریق می توانم موضوعی را که قرار است در

to be talking about.

مورد آن صحبت کنم، معرفی کنم.

Remember, it's the same as saying regarding regarding our sales strategy, so it's exactly

به یاد داشته باشید، این همان چیزی است که در مورد استراتژی فروش ما می گوییم، بنابراین دقیقاً

the same.

یکسان است.

It seems a little bit longer, which it is, but it is a very nice expression.

کمی طولانی تر به نظر می رسد، که همینطور است، اما بیان بسیار خوبی است.

It's a very advanced expression it will sound very natural so you can use it at the beginning

این یک عبارت بسیار پیشرفته است که بسیار طبیعی به نظر می رسد، بنابراین می توانید در ابتدا

when you want to state the topic.

زمانی که می خواهید موضوع را بیان کنید، از آن استفاده کنید.

And then you can state your opinion.

و سپس می توانید نظر خود را بیان کنید.

You might say, for example, we use this a lot with opinions.

ممکن است بگویید، مثلاً ما از این با نظرات زیاد استفاده می کنیم.

So you might say when it comes to social media, I prefer you to so you're stating your opinion

بنابراین ممکن است بگویید وقتی صحبت از رسانه‌های اجتماعی به میان می‌آید، من شما را ترجیح می‌دهم تا نظر خود را بیان کنید

and what's your opinion on the topic is social media and you're using when it comes to to

و نظر شما در مورد موضوع رسانه‌های اجتماعی است و

identify that topic when it comes to All right.

وقتی صحبت از همه به میان می‌آید از آن برای شناسایی آن موضوع استفاده می‌کنید. درست.

Let's continue on.

بیایید ادامه دهیم.

The fitness trainer 28 This is his age he is 28 the fitness trainer 20 A touched on

مربی تناسب اندام 28 این سن او است او 28 سال است مربی تناسب اندام 20 این

speculation that he's controlling what the Grammy Award winner 41 This is of course Britney

گمانه زنی را لمس کرد که برنده جایزه گرمی 41 این را بریتنی

Spears.

اسپیرز کنترل می کند.

She's the Grammy Award winner.

او برنده جایزه گرمی است.

What the Grammy Award winner 41 posts on Instagram after she previously admitted that her social

آنچه برنده جایزه گرمی 41 پس از اعتراف به

spots were alive.

زنده بودن نقاط اجتماعی اش در اینستاگرام منتشر کرد.

During her 13 year conservatorship as she accused father Jamie Spears of controlling

در طول 13 سال محافظه‌کاری، پدر جیمی اسپیرز را به کنترل

much of her life.

بیشتر زندگی او متهم کرد.

Basically what this is saying is previously Britney Spears father Jamie Spears was controlling

اساساً آنچه این می گوید این است که قبلاً پدر بریتنی اسپیرز، جیمی اسپیرز،

her social media and Britney Spears admitted that a lot of her posts were actually not

رسانه های اجتماعی او را کنترل می کرد و بریتنی اسپیرز اعتراف کرد که بسیاری از پست های او در واقع

written by her.

توسط او نوشته نشده بودند.

So it's easy to think that maybe now her husband is doing the same thing that her father did.

بنابراین به راحتی می توان فکر کرد که شاید الان شوهرش همان کاری را می کند که پدرش انجام می داد.

Let's take a look at this.

بیایید نگاهی به این بیندازیم.

This is a very useful phrasal verb the phrasal verb is to touch on.

این یک فعل عبارتی بسیار مفید است که فعل عبارتی به لمس کردن است.

When you touch on a topic a situation.

وقتی موضوعی را در موقعیتی لمس می کنید. به این

It means you talk about it briefly briefly means for a short period of time.

معنی است که شما به طور خلاصه در مورد آن صحبت می کنید، یعنی برای مدت کوتاهی.

And this is a phrasal verb to touch on something to touch on something there's something being

و این یک فعل عبارتی برای لمس کردن چیزی برای لمس کردن چیزی است که

the topic.

موضوع آن چیزی است.

So let's say you're in a meeting and there's only 10 minutes left in you want to talk about

بنابراین فرض کنید در یک جلسه هستید و فقط 10 دقیقه باقی مانده است که می خواهید در مورد

the sales strategy, but it's a big topic.

استراتژی فروش صحبت کنید، اما این یک موضوع بزرگ است.

You can talk about it in 10 minutes.

می توانید در عرض 10 دقیقه در مورد آن صحبت کنید.

You might say something like let's quickly touch on the sales strategy.

ممکن است چیزی مانند بیایید به سرعت استراتژی فروش را لمس کنیم.

Before we wrap up, wrap up this is a phrasal verb as well and this is the most natural

قبل از اتمام، wrap up این نیز یک فعل عبارتی است و این طبیعی‌ترین

way to say before we end the meeting, you can say and the meeting but that's really

راه برای گفتن قبل از پایان جلسه است، می‌توانید بگویید و جلسه، اما این واقعاً

more of a literal translation.

بیشتر یک ترجمه تحت اللفظی است.

Native speakers don't really say let's end the meeting.

سخنرانان بومی واقعاً نمی گویند بیایید جلسه را تمام کنیم.

Well, we do but we more commonly say let's wrap up.

خوب، این کار را می کنیم، اما معمولاً می گوییم بیایید جمع بندی کنیم.

Let's wrap up.

بیایید جمع بندی کنیم.

That's the natural way to say and a meeting.

این روش طبیعی گفتن و جلسه است.

Let's wrap up so that's what that means before we end the meeting before we wrap up.

بیایید جمع بندی کنیم تا قبل از پایان جلسه قبل از پایان دادن به این معنی باشد.

So let's quickly touch on.

پس بیایید به سرعت به آن بپردازیم.

So let's just talk about it briefly.

بنابراین اجازه دهید به طور خلاصه در مورد آن صحبت کنیم.

I'm not going to talk about everything.

من قرار نیست در مورد همه چیز صحبت کنم.

I'm just going to talk about a few areas.

من فقط قصد دارم در مورد چند زمینه صحبت کنم.

So you can do that when you have a big topic and you only want to talk about it a little

بنابراین وقتی موضوع بزرگی دارید و فقط می خواهید کمی در مورد آن صحبت کنید، می توانید این کار را انجام دهید

bit.

.

So that's a very useful phrasal verb.

بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار مفید است.

Now you may be wondering what speculation is touched on speculation speculation is a

اکنون ممکن است تعجب کنید که چه حدس و گمان روی حدس و گمان لمس می شود

noun, but we also have it as a verb which is to speculate so this is the noun form.

.

The verb form is to speculate.

شکل فعل حدس و گمان است.

When you speculate, you guess possible answers to a question, but you don't actually have

وقتی حدس می زنید، پاسخ های احتمالی یک سوال را حدس می زنید، اما در واقع

all the information to be certain.

تمام اطلاعات لازم برای اطمینان را ندارید.

So let's say that there's a problem at work.

بنابراین بیایید بگوییم که مشکلی در کار وجود دارد.

And I have some information, I might say if I had to speculate, I'd say that and then

و من اطلاعاتی دارم، شاید بگویم اگر لازم بود حدس بزنم، این را می گویم و سپس

I would guess the cause of the problem.

علت مشکل را حدس می زنم.

So when we use to speculate if I had to speculate, we're letting the person know this is just

بنابراین زمانی که از حدس و گمان استفاده می‌کنیم اگر مجبور به حدس‌زنی باشم، به آن شخص اجازه می‌دهیم بداند که این همان چیزی است که

what I think happened.

من فکر می‌کنم اتفاق افتاده است.

But I'm not 100% Sure.

اما من 100% مطمئن نیستم.

So here using it as a noun is talking about speculation.

بنابراین در اینجا استفاده از آن به عنوان یک اسم در مورد حدس و گمان صحبت می کند.

It's his guess it's his guess about what happened.

این حدس او است که حدس او در مورد آنچه اتفاق افتاده است.

So the fitness trainer touched on speculation that he's controlling.

بنابراین مربی تناسب اندام بر این گمانه زنی که او کنترل می کند دست زد.

So notice the speculation is about him.

بنابراین توجه داشته باشید که حدس و گمان در مورد او است.

So other people are guessing that he's controlling but they don't actually know.

بنابراین دیگران حدس می زنند که او کنترل می کند اما در واقع نمی دانند.

So it's saying that they don't have evidence that her husband, Sam Asghari is controlling

بنابراین می گویند شواهدی ندارند که شوهرش سام اصغری او را کنترل می کند،

her they're just speculating, they're just speculating.

آنها فقط حدس می زنند، آنها فقط حدس می زنند.

So that's what how we use it.

بنابراین این همان چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم. می

I might say, I think Jane wrote the report, but I'm just speculating.

توانم بگویم، فکر می کنم جین گزارش را نوشته است، اما من فقط حدس می زنم.

So I'm letting you know that I have some evidence to support that, but I'm not 100% Sure.

بنابراین من به شما اطلاع می دهم که شواهدی برای تأیید آن دارم، اما 100٪ مطمئن نیستم.

Another sentence structure is if I had to speculate, I'd say I would say that Jane wrote

ساختار جمله‌ای دیگر این است که اگر مجبور باشم حدس بزنم، می‌توانم بگویم که جین

the report is another way of saying if I had to guess, if I had to guess so really, it's

گزارش را نوشته است راه دیگری برای گفتن است که اگر مجبور بودم حدس بزنم، اگر مجبور بودم واقعا حدس بزنم، این

a fancy way of saying guess what it's very common and get comfortable with it in the

یک روش فانتزی برای گفتن حدس بزنید چیست؟ بسیار رایج است و با آن در

noun form, and the verb form because we use it in both.

شکل اسمی و شکل فعل راحت می شوید زیرا ما آن را در هر دو استفاده می کنیم.

All right, let's continue on.

بسیار خب، بیایید ادامه دهیم.

Okay, now, this is quotation mark.

خوب، حالا، این علامت نقل قول است.

So somebody is saying this, and this is what Sam Asghari her husband said.

پس یکی دارد این را می گوید و این چیزی است که شوهرش سام اصغری گفته است.

He said, I don't even control what we have for dinner, Asghari recently joked to photographers,

او گفت، من حتی نمی‌توانم شام بخوریم، اصغری اخیراً با عکاسان به شوخی گفت،

according to Just Jared, Just Jared, this must be some sort of online magazine or maybe

به گفته جاست جارد، جارد، این باید یک جور مجله آنلاین باشد یا شاید

it's a social media channel.

یک کانال رسانه اجتماعی باشد.

I don't know what it is.

نمی دانم این چیست.

But it's the name of some sort of company or publication.

اما این نام نوعی شرکت یا نشریه است.

Now, this is a joke.

حالا این یک شوخی است.

A joke is of course funny haha.

یک شوخی البته خنده دار است هاها.

And it's funny because he's saying, How can I control her social media?

و این خنده دار است زیرا او می گوید، چگونه می توانم رسانه های اجتماعی او را کنترل کنم؟

I can't even control what she eats for dinner.

من حتی نمی توانم کنترل کنم که او برای شام چه می خورد.

So he's making a joke out of it, which is actually kind of funny.

بنابراین او با آن یک شوخی می کند که در واقع به نوعی خنده دار است.

I laughed a little at least.

حداقل یه کم خندیدم

All right.

خیلی خوب.

In the past, there has been a lot of stuff going on.

در گذشته، چیزهای زیادی در جریان بوده است.

So I understand where some fans are coming from.

بنابراین می فهمم که برخی از هواداران از کجا می آیند .

He explained of the accusations.

او درباره اتهامات وارده توضیح داد.

They're just being protective, if anything, they're being good France.

آنها فقط محافظت می کنند، اگر چیزی باشد، آنها فرانسه خوبی هستند.

So Sam s Gauri is explaining why people are speculating are guessing why people are speculating

بنابراین سام گاوری توضیح می‌دهد که چرا مردم حدس می‌زنند، حدس می‌زنند چرا مردم حدس می‌زنند

that he is controlling Britney Spears, Vidya, this is his explanation.

که او بریتنی اسپیرز را کنترل می‌کند، ویدیا، این توضیح اوست.

So he could say, if I had to speculate if I had to guess why people think I'm controlling

بنابراین او می‌تواند بگوید، اگر مجبور بودم حدس بزنم، اگر باید حدس می‌زدم که چرا مردم فکر می‌کنند من

Britney Spears.

بریتنی اسپیرز را کنترل می‌کنم.

If I had to speculate, I'd say it's because and then you could continue right here.

اگر بخواهم حدس بزنم، می گویم به این دلیل است که می توانید همین جا ادامه دهید.

I'd say it's because there has been a lot of stuff going on.

می‌توانم بگویم به این دلیل است که چیزهای زیادی در جریان بوده است.

So that's what he is saying he's guessing this is the reason but remember, it's not

پس این چیزی است که او می‌گوید که حدس می‌زند این دلیل است، اما به یاد داشته باشید،

100% He has some evidence, but he's not 100% Certain.

100٪ نیست او شواهدی دارد، اما 100٪ مطمئن نیست.

I don't think there's anything else I need to explain here.

من فکر نمی کنم چیز دیگری وجود داشته باشد که من در اینجا توضیح دهم.

If I'm missing things that you don't understand, feel free to share.

اگر چیزهایی را از دست دادم که شما متوجه آنها نمی شوید، به اشتراک بگذارید.

In the comments.

در نظرات.

So I know in future lessons, what to talk about because I don't see any grammar concepts

بنابراین می‌دانم در درس‌های آینده درباره چه چیزی صحبت کنم، زیرا هیچ مفهوم گرامری

or unnecessary vocabulary that I think needs to be explained in this paragraph.

یا واژگان غیرضروری که فکر می‌کنم نیاز به توضیح در این پاراگراف داشته باشد، نمی‌بینم.

But if I'm wrong, let me know in the comment section.

اما اگر اشتباه می کنم در قسمت نظرات به من اطلاع دهید .

They're just being protected.

آنها فقط محافظت می شوند.

If anything, they're being good fans.

در هر صورت، آنها طرفداران خوبی هستند.

I guess the only thing I'll point out is what does this mean?

فکر می کنم تنها چیزی که به آن اشاره می کنم این است که این به چه معناست؟

When you have a square bracket, when you have a square bracket, which is highlighted here?

وقتی یک براکت دارید، وقتی یک براکت دارید که در اینجا برجسته شده است؟

It means that the actual words that sound asfari Or whoever said this, the actual words

یعنی کلمات واقعی که به نظر اسفاری می‌آیند یا هر که این را گفته، کلمات واقعی

have been changed slightly.

اندکی تغییر کرده است.

So remember, this is a quote when you see quotation marks, it means those exact words

بنابراین به یاد داشته باشید، این یک نقل قول است وقتی علامت نقل قول را می بینید، به این معنی است که دقیقاً همان کلمات

came out of the person's mouth.

از دهان فرد خارج شده است.

So Sam Askari in an interview perhaps or he wrote it on his Instagram.

پس سام عسکری در مصاحبه ای شاید یا خودش آن را در اینستاگرامش نوشته است.

He said in the past, there has been no he said all of this except sound escorting did

او گفت که در گذشته هیچ وجود نداشته است او گفت همه اینها به جز اسکورت صدا

not say some fans are.

نمی گویند برخی از طرفداران هستند.

He probably said I understand where they are coming from.

او احتمالاً گفته است که می فهمم آنها از کجا می آیند.

Usually when we have square brackets, the journalist or the interviewer changed the

معمولاً وقتی کروشه داریم، روزنامه‌نگار یا مصاحبه‌کننده

words for clarity, because Sam Ascari probably said I understand where they're coming from.

کلمات را برای وضوح تغییر می‌دهند، زیرا سام عسکری احتمالاً می‌گوید من می‌دانم آنها از کجا می‌آیند.

They are coming from I understand where they're coming from.

آنها از کجا می آیند من می دانم که آنها از کجا می آیند.

But who is they?

اما آنها چه کسانی هستند؟

If we only have this one bit of his speech, we don't know who they are.

اگر فقط همین یک بیت از صحبت های او را داشته باشیم، نمی دانیم که آنها چه کسانی هستند.

So the interviewer or the journalist changed it to some fans so we understand who they

بنابراین مصاحبه‌کننده یا روزنامه‌نگار آن را به برخی از طرفداران تغییر داد تا بفهمیم که آنها چه کسی را

represents.

نمایندگی می‌کنند.

That is what is usually the case when you see square brackets.

این همان چیزی است که معمولاً هنگام دیدن براکت ها اتفاق می افتد.

Okay, hopefully that was helpful.

خوب، امیدوارم مفید بوده باشد. آیا

Was that interesting for you to learn?

یادگیری آن برای شما جالب بود؟

Again, I'm trying to understand what you want me to teach you from these articles.

باز هم سعی می کنم بفهمم که می خواهید از این مقالات چه چیزی به شما یاد بدهم.

So please let me know in the comments, comments, if I'm explaining parts that are useful or

پس لطفاً در نظرات، نظرات، اگر قسمت‌هایی را توضیح می‌دهم که مفید هستند یا

if there are other parts of the lesson you would have liked me to explain?

اگر قسمت‌های دیگری از درس وجود دارد، به من اطلاع دهید که دوست دارید توضیح دهم؟

Please let me know because it will help me improve for future lessons.

لطفاً به من اطلاع دهید زیرا به من کمک می کند تا در درس های آینده پیشرفت کنم.

Okay, let's continue suspicion around Brittany social media activity group earlier this month

خوب، بیایید به بدگمانی در مورد گروه فعالیت رسانه های اجتماعی بریتنی در اوایل این ماه ادامه دهیم،

when she celebrated her birthday with a tribute to her younger sister Jamie Lynn Spears with

زمانی که او تولد خود را با ادای احترام به خواهر کوچکترش جیمی لین اسپیرز

whom she had previously been feuding.

که قبلاً با او اختلاف داشت جشن گرفت.

So let's take a look here.

پس بیایید نگاهی به اینجا بیاندازیم.

She had previously been viewing.

او قبلا در حال مشاهده بود.

This is the past perfect, continuous and we use it for a past action that happens before

این گذشته کامل، پیوسته است و ما از آن برای یک عمل گذشته استفاده می کنیم که قبل از

another past action.

عمل گذشته دیگری اتفاق می افتد.

So on our timeline, let's say she feuded with her sister feud is another way of saying fighting

بنابراین، در جدول زمانی ما، فرض کنید که او با خواهرش دشمنی داشت، راه دیگری برای گفتن مبارزه کردن است،

perhaps you don't know this and let me point this out.

شاید شما این را نمی‌دانید و اجازه دهید به این موضوع اشاره کنم.

It's not as common So honestly, I would stick with the word fighting.

آنقدرها هم رایج نیست، پس صادقانه بگویم، من به کلمه جنگیدن پایبندم.

It's way more commonly used than feuding, but it means the same thing feuding fighting.

این بسیار بیشتر از دشمنی استفاده می شود، اما به معنای همان دعوا کردن است.

So she and her sister had a fight.

بنابراین او و خواهرش با هم دعوا کردند.

They were feuding, but something else happened.

آنها دعوا می کردند، اما اتفاق دیگری افتاد.

What is that something else?

آن چیز دیگری چیست؟

She celebrated her birthday with a tribute.

او تولد خود را با ادای احترام جشن گرفت.

So this is and the past simple, but it happened after the feud.

بنابراین این گذشته ساده است، اما پس از دشمنی اتفاق افتاد.

So we have let's say on Monday viewed well with Sister Wednesday.

بنابراین ما باید بگوییم دوشنبه به خوبی با خواهر چهارشنبه دیده شده است.

celebrate birthday with tribute.

جشن تولد با ادای احترام

Okay.

باشه.

So this action is in the past simple and this action is in the past perfect.

پس این عمل در گذشته ساده است و این عمل در گذشته کامل است.

The continuous can also be used.

پیوسته نیز قابل استفاده است.

The continuous is used when you want to focus on the duration of the action, the past perfect

پیوسته زمانی استفاده می‌شود که می‌خواهید روی مدت زمان عمل تمرکز کنید، از گذشته کامل

is used when you just want to more focus on the action, the result of the action, not

زمانی استفاده می‌شود که فقط می‌خواهید روی عمل تمرکز بیشتری داشته باشید، نتیجه عمل، نه

the actual duration of the action.

مدت زمان واقعی عمل.

So I could say we had feuded before I made that video tribute for her birthday, we had

بنابراین می توانم بگویم قبل از ساختن ادای احترام ویدیویی به مناسبت تولد او با هم دعوا کرده بودیم،

feuded before I made that video tribute for her birthday so notice past perfect.

قبل از اینکه من آن ویدیو ادای احترام را برای تولد او بسازم با هم دشمنی داشتیم، بنابراین به گذشته بی نقص توجه کنید.

I could have said we had been feuding if I want to focus on the action in progress, which

اگر بخواهم روی اکشن در حال انجام تمرکز کنم، می‌توانستم بگویم که با هم دعوا کرده‌ایم، که

is fine.

خوب است.

Both of them are grammatically correct.

هر دو از نظر گرامری صحیح هستند.

It just shifts where do you want to focus on just focusing on the results of it we had

فقط جاهایی را تغییر می‌دهد که می‌خواهید فقط روی نتایجی که

feuded before I made that video.

قبل از ساختن آن ویدیو با هم مخالف بودیم تمرکز کنید.

So notice past simple because the action is the later action and past perfect for the

بنابراین به گذشته ساده توجه کنید زیرا عمل، عمل بعدی و گذشته کامل برای

earlier action.

عمل قبلی است. بسیار

Okay, so that's a very good grammar concept is one of those concepts.

خوب، پس این یک مفهوم گرامری بسیار خوب است یکی از آن مفاهیم است.

All students kinda know the past perfect and how it relates but most of them don't really

همه دانش آموزان به نوعی گذشته کامل و نحوه ارتباط آن را می دانند، اما بیشتر آنها واقعا نمی

know how to use it in their speech.

دانند چگونه از آن در گفتار خود استفاده کنند.

So try a few examples.

بنابراین چند نمونه را امتحان کنید.

Just think about your week.

فقط به هفته خود فکر کنید.

What did you do on Monday?

دوشنبه چیکار کردی؟

What did you do on Wednesday or Tuesday, Thursday doesn't matter.

چهارشنبه یا سه شنبه چه کردی، پنجشنبه مهم نیست.

And then just try to form sentences.

و سپس سعی کنید جمله بسازید.

I had gone to the mall before I watched the movie and just make some examples based on

من قبل از تماشای فیلم به مرکز خرید رفته بودم و فقط چند نمونه بر اساس

your day.

روز شما درست کردم.

It's good practice to do a few few examples every single day.

تمرین خوبی است که هر روز چند مثال انجام دهید .

And you'll get really comfortable using the past perfect.

و با استفاده از گذشته بی نقص واقعاً راحت خواهید بود .

Ascari previously defended his wife social media activity after she began posting some

آسکاری پیشتر از فعالیت همسرش در شبکه های اجتماعی پس از اینکه او شروع به ارسال

risque content, following the termination of her conservatorship last November.

محتوای خطرناک کرد، پس از پایان دوره محافظه کاری او در نوامبر گذشته، دفاع کرد.

Let's just take a look at this word.

بیایید فقط نگاهی به این کلمه بیندازیم. به

Notice the pronunciation you might notice this little accent.

تلفظی که ممکن است متوجه این لهجه کوچک شوید توجه کنید.

Obviously the English alphabet does not have this accent.

بدیهی است که الفبای انگلیسی این لهجه را ندارد.

So we pronounce it according to French pronunciation rules, which is when you have this accent

بنابراین ما آن را طبق قواعد تلفظ فرانسوی تلفظ می کنیم ، یعنی زمانی که شما این لهجه را دارید

to pronounce it as a risk a risk a risk a so that's how you pronounce it.

تا آن را به عنوان یک خطر یک خطر یک خطر a تلفظ کنید، بنابراین چگونه آن را تلفظ می کنید.

Just remember that is not English pronunciation we Borel the pronunciation, the French Okay,

فقط به یاد داشته باشید که تلفظ انگلیسی ما Borel تلفظ نیست، فرانسوی بسیار خوب،

now what does this mean risk a content is an adjective.

حالا این به چه معناست خطر یک محتوا یک صفت است.

When you describe something as risky, is something that it shocks you a little bit just a little

وقتی چیزی را خطرناک توصیف می کنید، چیزی است که شما را کمی شوکه می کند

bit.

.

It's not like oh my god, it's just like, Oh, it's just a little bit shocking, a little

این مثل خدای من نیست، بلکه فقط یک کمی تکان دهنده است،

bit shocking.

کمی تکان دهنده است.

Usually because of sex, there's something related to sex.

معمولاً به دلیل رابطه جنسی، چیزی مربوط به رابطه جنسی است.

So a little bit shocking.

بنابراین کمی تکان دهنده.

So maybe you're watching a movie

بنابراین شاید شما در حال تماشای یک فیلم

with your kids.

با فرزندان خود هستید.

And there's a scene in the movie that is risque.

و صحنه ای در فیلم وجود دارد که خطرناک است.

So maybe there's some, you know, certain attire or some scenes involving some kissing, but

بنابراین، شاید برخی از لباس‌های خاص یا صحنه‌هایی با بوسیدن وجود داشته باشد، اما

it's a little risque.

این کمی خطرناک است.

There's more than you would expect, but it's not like close your eyes.

بیشتر از آنچه انتظار دارید وجود دارد، اما اینطور نیست که چشمانتان را ببندید.

It's just a little bit risque.

فقط کمی خطرناک است.

So let's say your friend is on vacation at the beach, and she posts some photos of herself

بنابراین فرض کنید دوست شما در تعطیلات در ساحل است و چند عکس از خود

in a bikini in a very certain pose.

در بیکینی در یک ژست کاملا مشخص منتشر می کند.

Right?

درست؟

And she puts that on social media.

و او آن را در شبکه های اجتماعی قرار می دهد.

You might say, Wow, your photo was a little risque meaning, you know, there's a slightly

ممکن است بگویید، وای، عکس شما کمی خطرناک بود، می دانید، کمی

shocking I didn't expect you to host that photo.

تکان دهنده است که انتظار نداشتم میزبان آن عکس باشید.

Let's continue on.

بیایید ادامه دهیم. اصغری در اوایل این ماه در استوری اینستاگرام خود نوشت

The only person in the world that gets bullied for posting things like this Asghari wrote

تنها فردی در جهان که به دلیل انتشار چنین مواردی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد

on his Instagram story earlier this month.

.

I personally preferred she never posted these.

من شخصا ترجیح دادم که او هرگز اینها را پست نکند.

Oh, who am I to control someone that's been under a microscope and been controlled for

آه، من کی هستم که کسی را کنترل کنم که بیشتر عمرش زیر میکروسکوپ بوده و تحت کنترل بوده است

most of her life.

.

So I guess he's saying I personally preferred she never posted these, these being I assume

بنابراین حدس می‌زنم که او می‌گوید من شخصاً ترجیح می‌دهم که او هرگز این‌ها را پست نکند، این‌ها هستند که تصور می‌کنم

risque photos, risque photos, I don't fall over these fears on Instagram, but I imagined

عکس‌های خطرناک، عکس‌های خطرناک، من از این ترس‌ها در اینستاگرام غافل نمی‌شوم، اما تصور می‌کردم که

she could post risque photos.

او می‌تواند عکس‌های خطرناک پست کند.

Okay, risque photos.

خوب، عکس های خطرناک

So again, a little bit shocking, right.

بنابراین دوباره، کمی تکان دهنده، درست است.

I'm going to highlight two words.

من دو کلمه را برجسته می کنم.

And I want you to think about why did I highlight these two words?

و می خواهم به این فکر کنید که چرا این دو کلمه را برجسته کردم؟

There's something grammatically odd, perhaps incorrect about the two words that I highlighted.

چیزی از نظر گرامری عجیب و شاید نادرست در مورد دو کلمه ای که برجسته کردم وجود دارد.

Do you know what that is?

آیا می دانی آن چیست؟

Well, your clue is person and someone because we should grammatically we should use who?

خوب، سرنخ شما شخص و کسی است زیرا ما باید از نظر دستوری باید از چه کسی استفاده کنیم؟

Who that is for objects things.

چه کسی است که برای اشیاء چیزها.

Who is for people who is Ben.

چه کسی برای مردم است که بن است.

Now, this apostrophe as represents hats.

اکنون، این آپستروف به عنوان نمایانگر کلاه است.

So we need that with who?

پس با چه کسی به آن نیاز داریم؟

Who has equals as a contraction?

چه کسی مساوی به عنوان انقباض دارد؟

Who's oops, okay.

چه کسی اوه، باشه.

So yes, technically, this is incorrect grammatically.

بنابراین بله، از نظر فنی، این از نظر گرامری نادرست است.

And if you are taking your ILT or submitting a formal business report or an academic report,

و اگر ILT خود را می گیرید یا یک گزارش رسمی کسب و کار یا یک گزارش آکادمیک ارسال می کنید،

you should absolutely use who for people and that for objects, but I'll be honest, native

باید کاملاً از who برای افراد و آن را برای اشیا استفاده کنید، اما صادقانه بگویم، افراد بومی

speakers make this mistake and we use that instead of who, all the time is just something

این اشتباه را انجام می دهند و ما از آن به جای who استفاده می کنیم. همه وقت فقط کاری است که

we do.

ما انجام می دهیم.

In more casual speech.

در سخنرانی معمولی تر.

You'll see it all over the place on social media.

شما آن را در همه جا در شبکه های اجتماعی خواهید دید .

And if you're wondering, why are they doing this, it's grammatically incorrect.

و اگر تعجب می کنید که چرا این کار را می کنند، از نظر گرامری نادرست است.

Yeah, it is grammatically incorrect and yet we do it anyway.

بله، از نظر گرامری نادرست است و با این حال ما آن را به هر حال انجام می دهیم.

So just for you to be safe just remember who we people that with objects.

بنابراین فقط برای اینکه شما در امان باشید، فقط به یاد داشته باشید که ما چه کسی را با اشیا دوست داریم.

I'll just this is a expression to be under a microscope.

من فقط این یک عبارت برای قرار گرفتن در زیر میکروسکوپ است.

And I think you can imagine what that means.

و من فکر می کنم شما می توانید تصور کنید که چه معنایی دارد.

So, um, you put something under a microscope so you can see it.

بنابراین، اوم، شما چیزی را زیر میکروسکوپ قرار می دهید تا بتوانید آن را ببینید.

Every single detail very clearly, right?

تک تک جزئیات بسیار واضح است، درست است؟

Scientists put something under the microscope and they examine it and they get to see every

دانشمندان چیزی را زیر میکروسکوپ می گذارند و آن را بررسی می کنند و تک تک جزئیات را می بینند

single detail.

.

We use this as an expression to say that we feel like we are being examined too closely,

ما از این به عنوان تعبیری استفاده می کنیم تا بگوییم که احساس می کنیم بیش از حد از نزدیک مورد بررسی قرار می گیریم

and we use it as a negative.

و از آن به عنوان منفی استفاده می کنیم.

So you might say my new boss makes me feel like I'm under a microscope.

بنابراین ممکن است بگویید رئیس جدیدم باعث می شود احساس کنم زیر میکروسکوپ هستم.

He always checks up on me.

او همیشه مرا چک می کند.

So to check up on someone is just imagine you're working and then all of a sudden your

بنابراین برای بررسی یک نفر فقط تصور کنید که دارید کار می کنید و ناگهان

boss, what are you doing?

رئیس شما، چه کار می کنید؟

What are you doing?

چه کار می کنی؟

How's it going?

اوضاع چطوره؟

Did you finish that report?

آن گزارش را تمام کردی؟

Did you do this every five every 10 minutes or you get you know, the person might not

آیا این کار را هر پنج دقیقه هر 10 دقیقه انجام می‌دهید یا متوجه می‌شوید، آن شخص ممکن است

be there but they might send you a message.

آنجا نباشد اما ممکن است برای شما پیامی ارسال کند.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

What are you doing?

چه کار می کنی؟

Are you working on that report?

آیا روی آن گزارش کار می کنید؟

When's it going to be done?

کی قراره انجام بشه؟

That is to check up on someone to inquire about their status basically, but you can

این به این معنی است که کسی را چک کنید تا اساساً وضعیت او را جویا شوید، اما می توانید

imagine you feel like you're being watched very closely if somebody is constantly doing

تصور کنید که اگر کسی دائماً این کار را انجام می دهد احساس می کنید که از نزدیک تحت نظر هستید

that, right.

.

So generally, we use this expression as a negative to say we're being watched too closely.

بنابراین به طور کلی، ما از این عبارت به عنوان منفی استفاده می کنیم تا بگوییم که از نزدیک تحت نظر هستیم.

You can use it with a work situation a co worker, a boss, you can use it in a family

شما می توانید آن را با یک موقعیت کاری استفاده کنید ، یک همکار، یک رئیس، می توانید از آن در موقعیت های خانوادگی استفاده کنید

situation, a parent, even a friend could make you feel like you're under a microscope.

، یک والدین، حتی یک دوست می توانند باعث شوند که احساس کنید زیر میکروسکوپ هستید.

Okay, I wrote out the definition here for you.

خوب، من تعریف را اینجا برای شما نوشتم.

So I'm sure there's someone in your life maybe maybe not that makes you feel like you are

بنابراین من مطمئن هستم که کسی در زندگی شما وجود دارد که شاید اینطور نباشد که باعث شود احساس کنید

under a microscope.

زیر میکروسکوپ هستید.

Oh, all right.

اوه درسته.

Let's continue on.

بیایید ادامه دهیم.

Spears and Asghari tie the knot in June during an intimate ceremony with 60 guests in attendance.

اسپیرز و اصغری در ماه ژوئن طی مراسمی صمیمی با حضور 60 مهمان ازدواج کردند. در

Here are the people in attendance who some celebrities of course, Drew Barrymore, Selena

اینجا افراد حاضر هستند که البته برخی از افراد مشهور، درو بریمور، سلنا

Gomez, Madonna, that's cool.

گومز، مدونا، خیلی خوب هستند.

All right, to tie the knot.

خیلی خب، برای گره زدن.

What is this mean?

این یعنی چی؟

Based on the context, what do you think to tie the knot is an idiom to say to get married

بر اساس زمینه، به نظر شما چه چیزی برای گره زدن یک اصطلاح است که بگوییم ازدواج کن

to get married.

تا ازدواج کنیم.

Now obviously you know what that means.

اکنون واضح است که می دانید این به چه معناست.

But notice my verb to get married because that is when you're having the ceremony.

اما به فعل من برای ازدواج توجه کنید زیرا این زمانی است که شما در حال برگزاری مراسم هستید.

Spears and Askari got married, got married.

اسپیرز و عسکری ازدواج کردند، ازدواج کردند.

Remember we use the verb get when we're talking about the transition from not married to married.

به یاد داشته باشید که وقتی در مورد انتقال از ازدواج نکردن به ازدواج صحبت می کنیم از فعل get استفاده می کنیم.

Oh once you are married once the ceremony takes place and you get the ring on your finger,

آخه یه بار که ازدواج کردی یه بار که مراسم برگزار شد و حلقه رو به انگشتت گرفتی،

then you simply say we're married.

اونوقت به سادگی میگی ازدواج کردیم.

We've been married for 10 years.

ما 10 سال است که ازدواج کرده ایم.

Now I'm putting it in the present perfect because the action started in the past and

اکنون آن را در زمان حال کامل قرار می دهم زیرا عمل در گذشته شروع شده و

continues on till now.

تا کنون ادامه دارد.

So I'm using the verb be married because I'm talking about the current state.

بنابراین من از فعل ازدواج کرده استفاده می کنم زیرا در مورد وضعیت فعلی صحبت می کنم.

Now.

اکنون. من

I am married.

متأهل هستم.

But if I want to talk about that transition from not married to married I use get.

اما اگر بخواهم در مورد انتقال از ازدواج نکردن به متاهل صحبت کنم، از get استفاده می کنم.

So now I can say we got married in Hawaii, a destination wedding.

بنابراین اکنون می توانم بگویم که ما در هاوایی ازدواج کردیم، یک عروسی مقصد.

We got married in Hawaii.

ما در هاوایی ازدواج کردیم.

So this is where you transition from not married to married.

بنابراین این جایی است که شما از ازدواج نکردن به ازدواج نکرده اید.

So that's why I used get married and that's what tied the knot means to get married.

بنابراین به همین دلیل از ازدواج استفاده کردم و این همان چیزی است که گره بسته به معنای ازدواج است.

So you could say we tied the knot in Hawaii.

بنابراین می توان گفت ما در هاوایی عقد کردیم.

We tied the knot in Hawaii.

ما در هاوایی عقد کردیم.

It's a fun casual way of saying get married.

این یک روش گاه به گاه سرگرم کننده برای گفتن ازدواج است.

So someone might ask you When are you going to tie the knot?

بنابراین ممکن است کسی از شما بپرسد که چه زمانی می خواهید گره بزنید؟

They're asking when are you getting married?

می پرسند کی ازدواج می کنی؟

When is the date of your wedding?

تاریخ عروسی شما کی است؟

When are you going to tie the knot?

کی میخوای گره بزنی؟

Now you could pull it Where are you going to tie the knot?

حالا می توانید آن را بکشید گره را کجا می خواهید ببندید ؟

How are you going to tie the knot just asking about the details so you can use a different

چگونه می‌خواهید فقط در مورد جزئیات بپرسید تا بتوانید از یک

WH question.

سؤال WH متفاوت استفاده کنید.

Our final paragraph.

پاراگراف پایانی ما

The couple began dating in 2016 after he appeared in her slumber party music video, and they

این زوج در سال 2016 پس از اینکه او در موزیک ویدیوی پارتی خواب او ظاهر شد، قرار ملاقات را آغاز کردند و آنها در

announced their engagement last September.

سپتامبر گذشته نامزدی خود را اعلام کردند.

So to be in gauged.

بنابراین باید در سنجیده شود.

So engagement is a thing.

بنابراین نامزدی یک چیز است.

It's the noun, but the verb is to be engaged, to be engaged.

اسم است، اما فعل درگیر شدن، درگیر شدن است.

This is when you have an engagement ring right you are going to get married at a specific

این زمانی است که شما یک حلقه نامزدی دارید، درست قرار است در آینده در تاریخ خاصی ازدواج کنید،

date in the future but you are not married right now to be engaged.

اما در حال حاضر برای نامزدی ازدواج نکرده اید.

Now remember we can use to get engaged to talk about the transition from not engaged

حالا به یاد داشته باشید که می‌توانیم از نامزدی استفاده کنیم تا در مورد انتقال از نامزدی به نامزدی صحبت کنیم.

to engage engaged just went when someone says will you marry me?

Right.

درست.

Okay to get engaged.

باشه نامزد کن

So, again, I could say we got engaged last month.

بنابراین، دوباره می توانم بگویم که ماه گذشته نامزد کردیم .

We got engaged last month.

ماه پیش نامزد کردیم.

So technically, that means we've been engaged for one year, right?

از نظر فنی، یعنی یک سال است که نامزد کرده ایم، درست است؟

They mean the same thing.

منظورشون همینه

If somebody asks you, how long have you been engaged?

اگر کسی از شما بپرسد که چه مدت نامزد کردید؟ می

You could say we got engaged last month or you can say we've been engaged for one year

توانید بگویید ماه گذشته نامزد کردیم یا می توانید بگویید یک سال است که نامزد کرده ایم،

they mean exactly the same thing.

آنها دقیقاً همین معنی را دارند.

Just remember get focuses on that transition and be focuses on that current state.

فقط به یاد داشته باشید که روی آن گذار تمرکز کنید و روی آن وضعیت فعلی تمرکز کنید.

So that can be a useful thing to practice, married and engaged.

بنابراین می تواند یک چیز مفید برای تمرین، ازدواج و نامزدی باشد.

With get and be in the comment section below.

با دریافت و حضور در بخش نظرات زیر.

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So now what I'm going to do is I'm going to read the article from start to finish so you

بنابراین اکنون کاری که من می خواهم انجام دهم این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم تا

can focus on my pronunciation.

بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

So let's do that now.

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Sam Asgari response to rumors he's controlling Britney Spears social media.

پاسخ سام عسگری به شایعاتی که او در حال کنترل شبکه های اجتماعی بریتنی اسپیرز است.

Sam Asghari is addressing whether he is overstepping when it comes to his wife Britney Spears,

سام اصغری در مورد اینکه آیا در مورد همسرش بریتنی اسپیرز فراتر رفته است یا خیر،

the fitness trainer 28 touched on speculation that he's controlling what the Grammy Award

مربی تناسب اندام 28 به این گمانه زنی دست زد که برنده جایزه گرمی

winner 41 posts on Instagram after she previously admitted that her social spots were alive

41 پست در اینستاگرام را کنترل می کند، پس از اینکه او قبلاً اعتراف کرد که نقاط اجتماعی او

during her 13 year conservatorship as she accused father Jamie Spears of controlling

در طول 13 سال زندگی اش زنده بوده است. محافظه کاری چون پدر جیمی اسپیرز را به کنترل

much of her life.

بیشتر زندگی او متهم کرد.

I don't even control what we have for dinner.

من حتی چیزهایی که برای شام داریم را کنترل نمی کنم.

Asghari recently joked to photographers, according to Just Jared, in the past, there has been

به گزارش جاست جرد، اصغری اخیرا با عکاسان شوخی کرده است، در گذشته

a lot of stuff going on.

اتفاقات زیادی افتاده است.

So I understand where some fans are coming from.

بنابراین می فهمم که برخی از هواداران از کجا می آیند .

He explained of the accusations.

او درباره اتهامات وارده توضیح داد.

They're just being protective.

آنها فقط محافظت می کنند.

If anything, they're being good fans.

در هر صورت، آنها طرفداران خوبی هستند.

Suspicion around Brittany social media activity grew earlier this month, when she celebrated

سوء ظن در مورد فعالیت رسانه های اجتماعی بریتنی در اوایل این ماه افزایش یافت، زمانی که او

her birthday with a tribute to her younger sister Jamie Lynn Spears.

تولد خود را با ادای احترام به خواهر کوچکترش جیمی لین اسپیرز جشن گرفت.

With whom she had previously been feuding.

که قبلاً با او اختلاف داشت.

Asghari previously defended his wife social media activity, after she began posting some

اصغری پیش از این از فعالیت همسرش در شبکه‌های اجتماعی، پس از آن که او شروع به انتشار

risque content, following the termination of her conservatorship last November.

محتوای خطرناکی کرد، پس از پایان دوره محافظه‌کاری او در نوامبر گذشته، دفاع کرد. اصغری در اوایل این ماه در استوری اینستاگرام خود نوشت

The only person in the world that gets bullied for posting things like this Asghari wrote

تنها فردی در جهان که به دلیل انتشار چنین مواردی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد

on his Instagram story earlier this month.

.

I personally preferred she never posted these local up I to control someone that has been

من شخصاً ترجیح می‌دادم که او هرگز این پست‌های محلی را برای کنترل کسی که بیشتر عمرش

under a microscope and been controlled for most of her life.

زیر میکروسکوپ بوده و تحت کنترل بوده است، پست نکند .

Spears and Asghari tied the knot in June during an intimate ceremony with 60 guests in attendance,

اسپیرز و اصغری در ماه ژوئن طی مراسمی صمیمی با حضور 60 مهمان از

including Madonna Paris Hilton, Drew Barrymore, Selena Gomez, Donatella Versace, Ansel Elgort

جمله مدونا پاریس هیلتون، درو بریمور، سلنا گومز، دوناتلا ورساچه، آنسل الگورت

and Maria Menounos.

و ماریا منوونوس ازدواج کردند.

The couple began dating in 2016 after he appeared in her slumber party music video, and they

این زوج در سال 2016 پس از اینکه او در موزیک ویدیوی پارتی خواب او ظاهر شد، قرار ملاقات را آغاز کردند و آنها در

announced their engagement last September.

سپتامبر گذشته نامزدی خود را اعلام کردند.

Amazing job with this lesson.

کار شگفت انگیز با این درس

Now you can look in the description below and you'll see a link you can download a free

اکنون می توانید به توضیحات زیر نگاه کنید و پیوندی را مشاهده می کنید که می توانید یک

lesson PDF that summarizes everything you learned in this lesson.

PDF درس رایگان را دانلود کنید که خلاصه همه چیزهایی است که در این درس آموخته اید.

And if you found this lesson helpful, please hit the like button, share it with your friends

و اگر این درس برای شما مفید بود، لطفا دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

and of course subscribe.

و البته مشترک شوید.

And before you go, make sure you head on over to my website JForrestEnglish.com and download

و قبل از رفتن، مطمئن شوید که به وب‌سایت من JForrestEnglish.com سر زده و

your free speaking Guide.

راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید.

In this guide I share six tips on how to speak English fluently and confidently and until

در این راهنما من شش نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و مطمئن و تا

next time Happy Studying!

دفعه بعدی Happy Study به اشتراک می‌گذارم!