Learn English with News | Read An Article from CNN | English Reading Practice

Do you want to improve your reading skills in English?

آیا می خواهید مهارت های خواندن خود را در زبان انگلیسی تقویت کنید؟

Do you want to expand your vocabulary?

آیا می خواهید دایره لغات خود را گسترش دهید؟

Do you want to improve your grammar?

آیا می خواهید گرامر خود را بهبود ببخشید؟

Do you want to improve your pronunciation?

آیا می خواهید تلفظ خود را بهبود بخشید؟

Well, we're going to do all of that in this lesson in A.

خوب، ما در این درس همه این کارها را به

Fun and engaging way because we're going to read a news.

روش A. سرگرم کننده و جذاب انجام خواهیم داد زیرا قرار است یک خبر بخوانیم. البته،

Article together welcome back to JForrest English, of course.

مقاله با هم به JForrest English بازگشت.

I'm Jennifer.

من جنیفر هستم

Now, let's.

حالا وقته.

Get started first.

ابتدا شروع کنید.

I'll read the headline, man.

من تیتر را می خوانم، مرد.

Who likely stole X's?

چه کسی احتمالا X را دزدیده است؟

Cryptocurrency found not guilty, but Judge urges him to help recover funds.

کریپتوکارنسی بی گناه شناخته شد، اما قاضی از او می خواهد به بازیابی وجوه کمک کند.

1st.

1. بیا

Let's talk.

حرف بزنیم

About X's.

درباره X مال

A man's.

یک مرد

Ex.

سابق.

Is.

است.

The romantic partner.

شریک عاشقانه

He is.

او هست.

No longer with.

دیگر با.

But was previously with.

اما قبلا با.

This is short form for either ex.

این فرم کوتاه برای هر یک از موارد قبلی است.

Girlfriend.

دوست دختر.

ex-boyfriend, or of course you can have an ex-wife or an ex-husband.

دوست پسر سابق، یا البته می توانید یک همسر سابق یا یک شوهر سابق داشته باشید.

Now all of these start with X.

حالا همه اینها با X شروع می شود.

So instead of saying my ex-girlfriend, you can just simply shorten it and say my ex.

بنابراین به جای گفتن دوست دختر سابق من، می توانید به سادگی آن را کوتاه کنید و بگویید سابق من.

Let's take a.

بیایید یک را بگیریم.

Look at this example.

به این مثال نگاه کنید.

I ran into my ex at the mall.

در مرکز خرید با سابقم برخورد کردم.

When you run into someone, run is simply in the past simple.

وقتی با کسی برخورد می کنید، دویدن در گذشته ساده است.

When you run into someone, this is when you see someone unexpectedly.

وقتی با کسی برخورد می کنید، این زمانی است که شخصی را به طور غیر منتظره می بینید.

So I did not plan to see my ex at the mall it.

بنابراین من قصد نداشتم که سابقم را در مرکز خرید ببینم .

Was a surprise.

سورپرایز بود

I ran into the ACT my ex at the mall.

من به ACT سابقم در مرکز خرید برخورد کردم.

Now obviously that can be an awkward situation.

در حال حاضر بدیهی است که می تواند یک وضعیت ناخوشایند باشد.

Potentially.

به طور بالقوه.

Maybe even more awkward if you say and I was with my new boyfriend.

شاید حتی بدتر از آن اگر بگویید و من با دوست پسر جدیدم بودم.

Because remember, your axe is.

زیرا به یاد داشته باشید، تبر شما است.

The.

.

Previous romantic relationship.

رابطه عاشقانه قبلی

It doesn't necessarily mean the immediate previous.

لزوماً به معنای قبلی فوری نیست .

It could have been 3 boyfriends or three girlfriends ago it.

ممکنه قبلش 3 دوست پسر یا سه دوست دختر بوده باشه .

Is just all.

فقط همه است.

Previous romantic relationship so this man.

رابطه عاشقانه قبلی پس این مرد.

Was accused of.

متهم شد.

Stealing his ex girlfriends cryptocurrency.

دزدیدن ارز رمزنگاری شده دوست دختر سابقش.

So cyber currency now notice?

بنابراین ارز سایبری در حال حاضر توجه؟

How it says who likely stole who likely.

چگونه می گوید چه کسی احتمالاً چه کسی دزدیده است.

Stole likely is an adverb, A probability, and it is when something is more certain than

Stole به احتمال زیاد یک قید، A احتمال است، و زمانی است که چیزی مطمئن‌تر از

not certain, but it's still not 100% certain, so there is some doubt in it.

عدم قطعیت است، اما هنوز 100% قطعی نیست، بنابراین در آن تردید وجود دارد.

To me likely sounds about 80% certain.

برای من احتمالاً حدود 80٪ قطعی به نظر می رسد.

It's more certain then uncertain.

مطمئن تر از نامشخص است.

So a man who?

پس مردی که؟

Likely stole X.

احتمالاً X. 'S را دزدیده است.

'S.

Notice that pronunciation X.

به تلفظ X. SXSX توجه کنید

SXSX's.

.

Cryptocurrency.

ارز دیجیتال.

It's.

این است.

Possessive because the.

دارایی چون.

Cryptocurrency belongs.

کریپتوکارنسی تعلق دارد.

To his ex stole X's.

به سابق خود X را دزدید.

Cryptocurrency found not guilty.

ارز دیجیتال بی گناه شناخته شد.

But Judge urges.

اما قاضی اصرار می کند.

Him to help recover funds, to urge someone.

او برای کمک به بازیابی وجوه، به تشویق کسی.

When you urge someone to do something, you simply strongly suggest so.

وقتی کسی را به انجام کاری ترغیب می کنید، به سادگی آن را به شدت پیشنهاد می کنید.

A judge has.

یک قاضی دارد.

The authority to order you to.

اختیاری که به شما دستور دهد.

Do something but to.

کاری بکن جز اینکه

Say, the judge urged.

بگو، قاضی اصرار کرد.

Him.

به او.

It isn't an order.

دستور نیست

It's not something he must do.

این کاری نیست که او باید انجام دهد.

He is required by law to do it.

او طبق قانون موظف به انجام آن است.

Is a.

هست یک.

Suggestion.

پیشنهاد.

But it's a strong suggestion.

اما این یک پیشنهاد قوی است.

For example, my teacher urged me to find a speaking partner so I can practice my public

به عنوان مثال، معلمم از من خواست که یک شریک صحبت پیدا کنم تا بتوانم

speaking skills.

مهارت های صحبت کردنم را تمرین کنم.

This is something I always urge my students to do.

این چیزی است که من همیشه از دانش آموزانم می خواهم که انجام دهند. به

Notice that sentence structure you urge.

ساختار جمله ای که می خواهید توجه کنید.

This is the verb to urge.

این فعل اصرار است.

Someone and then infinitive.

یک نفر و سپس مصدر.

To do.

انجام دادن.

Something that's the sentence structure.

چیزی که ساختار جمله است.

The judge urged.

قاضی اصرار کرد.

Him.

به او.

To do to help.

برای کمک کردن.

Something to help recover funds.

چیزی برای کمک به بازیابی وجوه.

To recover.

برای بازیابی.

Funds means to get the funds back when you recover something it means.

وجوه به این معنی است که وقتی چیزی را بازیابی می کنید، وجوه را پس بگیرید .

You you get it back.

شما آن را پس می گیرید

I wrote that.

من آن را نوشتم.

As a note for you, and don't worry about writing this down because I summarize everything in

به عنوان یک یادداشت برای شما و نگران نباشید که این را بنویسید زیرا من همه چیز را در

a free lesson PDF and you can look in the description of the video for the link to download

یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم و می توانید در توضیحات ویدیو لینک دانلود را مشاهده کنید

the.

.

Free PDF let's.

PDF رایگان let's.

Continue a man accused of stealing thousands of dollars in cryptocurrency from an ex-girlfriend.

مردی که متهم به سرقت هزاران دلار ارز دیجیتال از یک دوست دختر سابق است ادامه دهید.

So this is.

بنابراین این است.

Basically what they said at the.

اساساً همان چیزی است که آنها در جلسه گفتند.

Title but notice.

عنوان اما توجه.

Here they used ex.

در اینجا از ex استفاده کردند.

Girlfriend instead of just X.

دوست دختر به جای X.

And also notice how they have the article in front of man.

و همچنین توجه کنید که چگونه آنها مقاله را در مقابل مرد دارند.

Ah man, but.

آه مرد، اما

Here they just.

اینجا آنها فقط.

Started with man in.

شروع با انسان در

The titles of articles they.

عنوان مقالات آنها.

Want to keep it as.

می خواهید آن را حفظ کنید.

Short as possible, so they will.

تا حد امکان کوتاه باشد، بنابراین آنها این کار را خواهند کرد.

Omit words that are grammatically required.

کلماتی را که از نظر گرامری ضروری هستند حذف کنید.

In this case, they omitted.

در این مورد حذف کردند.

The article The article ah is required.

مقاله مقاله ah الزامی است.

In front of man grammatically.

در مقابل انسان از نظر دستوری.

But because it is the title.

اما چون عنوان است.

Of an article, the headline.

از یک مقاله، عنوان.

It's acceptable to do but you.

قابل قبول است جز تو.

Should include.

باید شامل شود.

The article, because it is.

مقاله، چون هست.

Required all man accused of stealing thousands of dollars in cryptocurrency from an ex-girlfriend.

همه مردان متهم به سرقت هزاران دلار ارز دیجیتال از یک دوست دختر سابق مورد نیاز هستند.

An ex.

یک سابق

Likely did it.

به احتمال زیاد این کار را کرده است.

We already know what.

ما قبلاً می دانیم که چیست.

This means there's an 80% chance, but that also means on the flip.

این به این معنی است که احتمال 80٪ وجود دارد، اما این به معنای در تلنگر است.

Side.

سمت.

On the opposite side.

در طرف مقابل.

The flip side.

طرف مقابل.

There's also a 20% chance he didn't do.

همچنین به احتمال 20 درصد او این کار را نکرده است.

It.

آی تی. به

Likely didn't, according to.

احتمال زیاد اینطور نبود.

A BC Judge BC.

یک قاضی BC.

Stands for British Columbia.

مخفف بریتیش کلمبیا است.

Which is a.

که یک است.

Province in Canada.

استانی در کانادا

So this judge is.

پس این قاضی است.

Located in British Columbia.

واقع در بریتیش کلمبیا.

Which is?

کدام است؟

Shortened to BC, but the challenges of tracking those virtual coins mean he.

کوتاه شده به BC، اما چالش های ردیابی آن سکه های مجازی به معنای او است.

Has avoided.

اجتناب کرده است.

A conviction.

یک محکومیت

The conviction is when a judge.

محکومیت زمانی است که یک قاضی.

Or a court.

یا دادگاه

Officially says.

رسما می گوید.

You're.

شما هستید.

Guilty.

گناهکار.

That means you've been convicted of a crime.

این بدان معناست که شما به جرمی محکوم شده اید.

So to be convicted, that's the verb form.

بنابراین برای محکوم شدن، این شکل فعل است.

And then conviction is the noun.

و سپس قاطعیت اسم است.

Here's an example.

در اینجا یک مثال است.

He was convicted of stealing.

او به سرقت محکوم شد.

His ex's car, so he received.

ماشین سابق او، بنابراین او دریافت کرد.

The conviction somebody.

محکومیت کسی

Said the judge said.

گفت قاضی گفت.

You're guilty of.

تو مقصری

Stealing your.

دزدیدن شما

Ex's car.

ماشین سابق

So to be convicted.

بنابراین برای محکوم شدن.

And then this is a completed past action.

و سپس این یک اقدام گذشته تکمیل شده است.

So I conjugate my verb to be he was convicted, and you're convicted of something now because.

بنابراین من فعل خود را به عنوان اینکه او محکوم شده بود با هم ترکیب می کنم، و شما اکنون به دلیلی محکوم شده اید.

Of.

از.

Is a preposition.

حرف اضافه است.

The verb is in the gerund form.

فعل به صورت جیروند است.

Speaking of Jaron verbs, we also have.

صحبت از افعال Jaron، ما نیز داریم.

The verb avoid which is a.

فعل اجتناب که a است.

Jaron verb a noun follows it.

فعل Jaron یک اسم به دنبال آن می آید.

In this example he.

در این مثال او.

Has avoided a.

اجتناب کرده است.

Conviction.

محکومیت

If we used.

اگر استفاده کردیم.

The verb form.

شکل فعل.

It would be he has avoided.

این ممکن است که او اجتناب کرده است.

Do you know what?

میدونی چیه؟ می

We could say he has.

توانیم بگوییم که دارد. از

Avoided being convicted.

محکومیت خودداری کرد.

Because the verb is to be.

چون فعل بودن است.

Convicted Ed on convicted.

محکوم اد بر محکوم.

Our verb is be and because.

فعل ما be و چون است.

Avoid.

اجتناب کردن.

Is a gerund verb.

فعل جرون است.

The verb that follows it.

فعلي كه به دنبال آن مي آيد.

Is going to be in the ING form.

قرار است در فرم ING باشد.

So you could also say he has.

بنابراین شما همچنین می توانید بگویید که او دارد. از

Avoided being convicted.

محکومیت خودداری کرد.

Or you can use the noun conviction.

یا می توانید از اسم conviction استفاده کنید.

Let's continue though.

با این حال ادامه دهیم.

Orion Alexander.

جبار اسکندر.

Holtby.

هالتبی.

Was found not guilty.

بی گناه شناخته شد.

So this is.

بنابراین این است.

The name of the man who.

نام مردی که.

Was accused of.

متهم شد.

Stealing.

دزدی.

His ex's.

مال سابقش

Cryptocurrency Orion Alexander.

ارز دیجیتال Orion Alexander.

Holtby.

هالتبی.

Though Orion Alexander Holtby was found not guilty.

اگرچه اوریون الکساندر هولتبی بی گناه شناخته شد.

The judge said.

قاضی گفت.

You didn't do it of fraud and theft, BC Supreme Court.

شما این کار را به خاطر کلاهبرداری و دزدی انجام ندادید، دادگاه عالی بریتیش کلمبیا .

Justice.

عدالت.

Ward Branch urged him to find.

شعبه بخش از او خواست که پیدا کند.

Remember, you urge someone to do something, urged him in the past.

به یاد داشته باشید، شما کسی را به انجام کاری ترغیب می کنید که در گذشته از او خواسته بودید.

Simple listen to my pronunciation.

ساده به تلفظ من گوش دهید.

Urged.

اصرار کرد.

So it ends on a very soft D sound.

بنابراین با صدای D بسیار ملایم به پایان می رسد.

Let me write that for you so you remember.

بگذارید آن را برای شما بنویسم تا یادتان بیاید.

Urged.

اصرار کرد.

Urged.

اصرار کرد.

Urged.

اصرار کرد.

Him.

به او.

Urged him.

او را اصرار کرد.

Ward Branch urged him to find A.

شعبه بخش از او خواست که A.

Way to help the alleged.

Way را برای کمک به متهم بیابد.

Victim, the alleged victim.

قربانی، قربانی ادعایی. اون

Who is that?

کیه؟

That's.

یعنی.

Holtby's ex Holtby.

هالتبی سابق هالتبی.

'S ex-girlfriend.

دوست دختر سابق

The word.

کلمه

Alleged means that some.

ادعایی یعنی برخی.

People say this.

مردم این را می گویند.

Some people.

برخی از مردم.

Say that she's a.

بگو که او یک است.

Victim, but it has not been officially proven, so that's why she's just an alleged victim.

قربانی، اما به طور رسمی ثابت نشده است، بنابراین به همین دلیل است که او فقط یک قربانی ادعا شده است.

There isn't enough proof.

مدرک کافی وجود ندارد

To say that.

برای گفتن آن.

She is in fact a victim, and same thing with the pronunciation notice.

او در واقع یک قربانی است، و همان چیزی است که با اعلان تلفظ.

This alleged alleged.

این ادعا شده است.

Victim.

قربانی.

Alleged victim.

قربانی ادعایی

To help the alleged.

برای کمک به متهم.

Victim reclaim her digital investment reclaim is the.

بازپس گیری قربانی بازپس گیری سرمایه گذاری دیجیتال او است.

Same as recover that we.

همان بازیابی که ما.

Saw in the headline.

در تیتر دیدم.

So again, it simply means to get the funds back to reclaim her investment.

بنابراین باز هم، به سادگی به این معنی است که وجوه را برای بازپس گیری سرمایه خود بازگرداند.

To get.

برای بدست آوردن.

Her investment back reclaim her digital investment, valued at about $92,000.

سرمایه گذاری او پس از بازپس گیری سرمایه گذاری دیجیتال او به ارزش حدود 92000 دلار است.

In March 2021, the judge explained the Crown hadn't convinced him.

در مارس 2021، قاضی توضیح داد که تاج او را متقاعد نکرده است.

The Crown represents the.

تاج نشان دهنده.

People who say.

افرادی که می گویند.

Who allege, remember, allege that Holtby stole the money.

کسانی که ادعا می کنند، به یاد داشته باشید، ادعا می کنند که هالتبی پول را دزدیده است.

That group of people.

آن گروه از مردم.

Would be known as the Crown, the judge explained.

قاضی توضیح داد که به عنوان تاج شناخته می شود.

The Crown hadn't convinced him.

تاج او را متقاعد نکرده بود.

Him being the judge, the judge explained.

قاضی توضیح داد که او قاضی است.

The Crown hadn't convinced him beyond a reasonable doubt that Joelle, oh man, this.

تاج او را بیش از یک شک منطقی متقاعد نکرده بود که جوئل، اوه مرد، این است.

Is the ex.

سابق است.

Girlfriend that Joelle oh Man's cryptocurrency had been stolen at all.

دوست دختری که اصلاً ارز دیجیتال جول او من به سرقت رفته بود.

So this is interesting because the judge isn't convinced when you're convinced.

بنابراین این جالب است زیرا قاضی وقتی شما متقاعد می شوید قانع نمی شود.

It means that you.

یعنی تو

Accept something as.

چیزی را به عنوان قبول کنید.

Factual or accept?

واقعی یا قبول؟

Something as the.

چیزی به عنوان

Truth but the judge.

حقیقت اما قاضی

Hasn't been convinced that the money is missing, That the money, the cryptocurrency just represents

متقاعد نشده است که پول از دست رفته است، که پول، ارز دیجیتال فقط نشان دهنده

money.

پول است.

That the money had been stolen and notice.

که پول به سرقت رفته بود و متوجه شد. از

They use the past perfect.

گذشته کامل استفاده می کنند.

Had been stolen.

دزدیده شده بود

So here the.

بنابراین اینجا

Sentence structure is to be stolen, be stolen.

ساختار جمله باید دزدیده شود، دزدیده شود.

So then we take our verb BE and we put that in.

پس فعل BE را می گیریم و آن را وارد می کنیم

The past perfect had been stolen because.

.

A past.

یک گذشته

Perfect is a past action before another past action.

کامل یک عمل گذشته قبل از یک عمل گذشته دیگر است .

So first.

پس اول

The money is stolen, then the girlfriend the ex-girlfriend.

پول به سرقت رفته است، سپس دوست دختر دوست دختر سابق.

Correction.

تصحیح.

The.

.

Ex.

سابق.

Girlfriend.

دوست دختر.

Goes to the.

می رود به.

Police and says my ex-boyfriend stole my cryptocurrency and then the crown takes.

پلیس و می‌گوید دوست پسر سابقم ارز دیجیتال مرا دزدید و سپس تاج را گرفت.

This to the court.

این به دادگاه

To try to convict the ex-boyfriend of this crime.

تلاش برای محکوم کردن دوست پسر سابق به این جنایت.

So the fact that it had been stolen is a past before another past action.

بنابراین این واقعیت که دزدیده شده است گذشته ای است قبل از اقدام گذشته دیگری.

Here's an example.

در اینجا یک مثال است.

That clearly shows.

که به وضوح نشان می دهد.

The sequence of events we had gotten married.

توالی اتفاقاتی که با هم ازدواج کرده بودیم.

Before.

قبل از.

We moved in together so we have two past actions.

ما با هم وارد شدیم، بنابراین دو عمل گذشته داریم.

This action happened.

این اقدام اتفاق افتاد.

1st it's.

1 این است.

The older action.

اقدام قدیمی تر.

So it's in the past perfect now.

بنابراین اکنون در گذشته کامل است.

We had gotten married the.

ما ازدواج کرده بودیم

Verb is to.

فعل به است.

Get married.

ازدواج کردن.

So if you see married.

پس اگر متاهل دیدید.

As an Ed and you're wondering.

به عنوان یک اد و شما تعجب می کنید.

Why that's?

چرا؟

The expression to get married.

تعبیر ازدواج کردن

So I keep married as an Ed verb.

بنابراین من ازدواج را به عنوان یک فعل اد حفظ می کنم.

I take my main verb, get, and I conjugate that as the past perfect, and then.

من فعل اصلی خود را می‌گیرم، می‌گیرم، و آن را به عنوان گذشته کامل در می‌آورم و سپس.

We before.

ما قبل از

We moved in together.

با هم نقل مکان کردیم

This is also in the past, but it's more recent and it's the past simple.

این نیز در گذشته است، اما جدیدتر است و گذشته ساده است.

So this is.

بنابراین این است.

The past simple here, past simple, Let's continue were.

گذشته ساده اینجا، گذشته ساده، بیایید ادامه دهیم بودند.

This.

این.

A civil matter.

یک موضوع مدنی

I would most likely have found you.

من به احتمال زیاد شما را پیدا می کردم.

Liable to the.

مسئول به.

Plaintiff notice this conditional structure were.

شاکی متوجه این ساختار مشروط بودند.

This a civil.

این یک مدنی است

Matter, you may be more comfortable hearing it as an if statement, which is fine.

مهم است، ممکن است با شنیدن آن به عنوان یک if راحت تر باشید، که خوب است.

You can absolutely say if.

شما کاملا می توانید بگویید اگر.

This were a civil.

این یک مدنی بود.

Matter and to be honest, it is more common to use if statements.

مهم است و صادقانه بگویم، استفاده از عبارات if رایج تر است.

If this were.

اگر این بود.

A civil matter.

یک موضوع مدنی به

Notice the slight difference here.

تفاوت جزئی در اینجا توجه کنید. آیا

Were this a?

این یک بود؟

Civil matter and this is a conditional because this is.

امر مدنی و این مشروط است زیرا چنین است.

Hypothetical this.

این فرضیه

Isn't the?

اینطور نیست؟

Reality.

واقعیت.

Of the situation, but notice the judge is still saying I would most likely most likely.

از این وضعیت، اما توجه داشته باشید که قاضی همچنان می گوید به احتمال زیاد من این کار را خواهم کرد.

Well now.

خب حالا

Because, he said.

چون او گفت. به

Most likely I might increase.

احتمال زیاد من ممکن است افزایش یابد.

The probability to 85.

احتمال 85.

Percent or 90% cause before.

درصد یا 90 درصد باعث قبل.

It was.

بود.

I would.

من می خواهم.

Likely.

احتمال دارد.

Now it's most likely so maybe 85%, maybe 90% as well more than.

در حال حاضر به احتمال زیاد بنابراین شاید 85٪، شاید 90٪ و همچنین بیشتر از.

Likely.

احتمال دارد.

And here found you liable to the plaintiff liable.

و در اینجا شما را مسئول در برابر مدعی مسئول یافت .

Is a legal?

آیا قانونی است؟

Term that simply means.

اصطلاحی که به سادگی به این معنی است.

Responsible, but legally.

مسئول اما قانونی.

Responsible.

مسئول.

Legally responsible, so companies for example.

از نظر قانونی مسئول، به عنوان مثال شرکت ها.

Are liable for the products they sell.

در قبال محصولاتی که می فروشند مسئول هستند.

They're legally.

آنها قانونی هستند.

Responsible for them.

مسئول آنهاست.

Parents are liable.

والدین مسئول هستند.

For their.

برای آنها.

Children.

فرزندان.

They're.

آنها هستند.

Legally.

از نظر قانونی

Responsible for the children as well.

مسئول بچه ها هم هست

So found you.

پس پیدات کردی

Liable to the.

مسئول به.

Plaintiff simply means that.

شاکی به سادگی به این معناست.

You would be.

شما خواهید بود.

Legally responsible to the plaintiff, the plaintiff.

مسئولیت قانونی در برابر شاکی، شاکی.

Is the ex.

سابق است.

Girlfriend.

دوست دختر.

However, this is a.

با این حال، این یک است.

Criminal matter with a far more demanding burden, so suggesting that because it's a

موضوع جنایی با بار بسیار سخت‌تر ، بنابراین نشان می‌دهد که چون یک

criminal matter, the amount of evidence you need to provide.

موضوع کیفری است، میزان شواهدی که باید ارائه کنید.

Is a lot higher compared to a civil.

در مقایسه با مدنی بسیار بالاتر است.

Matter The decision highlights how the criminal justice system is struggling to address crime

موضوع این تصمیم نشان می‌دهد که چگونه سیستم عدالت کیفری برای رسیدگی به جرم و جنایت

in the cryptocurrency.

در ارز دیجیتال تلاش می‌کند.

World.

جهان.

Now notice here.

حالا به اینجا توجه کنید.

Struggle to do.

تقلا برای انجام دادن

Something just make a note of this sentence structure.

چیزی فقط از ساختار جمله یادداشت کنید .

Struggle.

تقلا.

To do something.

برای انجام کاری.

Where high profile?

کجا با مشخصات بالا؟

Frauds like those committed by the founder of the Canadian Exchange.

کلاهبرداری هایی مانند مواردی که توسط موسس صرافی کانادا انجام شده است.

Quadriga.

کوادریگا.

CX have cost investors millions.

CX میلیون ها هزینه برای سرمایه گذاران داشته است.

Of dollars.

از دلار

Here a high profile fraud.

اینجا یک کلاهبرداری با مشخصات بالاست.

The adjective high profile simply means one that attracts.

صفت high profile به سادگی به معنای چیزی است که جذب می کند.

A lot.

زیاد.

Of attention.

از توجه

So we could say that this legal case.

بنابراین می توان گفت که این پرونده حقوقی.

Was a high profile case.

یک پرونده پرمخاطب بود

It attracted a lot of attention, Sean Tweed, a cryptocurrency investigator, said.

شان توید، محقق ارزهای دیجیتال، گفت: این مورد توجه زیادی را به خود جلب کرد. بررسی

These crimes are both harder and easier to investigate than traditional theft and fraud.

این جنایات نسبت به سرقت و کلاهبرداری سنتی سخت تر و آسان تر است.

The issue is that the.

مسئله این است که

Blockchain doesn't provide personal identifying information, so you can't.

بلاک چین اطلاعات شناسایی شخصی را ارائه نمی دهد ، بنابراین شما نمی توانید.

Decipher who specifically?

به طور خاص چه کسی را رمزگشایی کنید؟

Owns coins decipher.

دارای رمزگشای سکه است.

Is a verb.

یک فعل است.

And it's.

و آن.

Used to say.

استفاده می شد می گفت.

That you can discover the meaning of something.

که بتوانید معنای چیزی را کشف کنید.

So here you can't.

بنابراین اینجا شما نمی توانید.

Decipher who specifically?

به طور خاص چه کسی را رمزگشایی کنید؟

Owns the coins, so you can't understand who owns the coins because maybe the platform

صاحب سکه‌ها است، بنابراین نمی‌توانید بفهمید که صاحب سکه‌ها چه کسی است زیرا شاید پلتفرم

they.

آن‌ها است.

Use to to.

استفاده از به.

Store the coins to keep the coins.

سکه ها را ذخیره کنید تا سکه ها را نگه دارید.

Is really difficult because it.

واقعا سخته چون

Doesn't have the personal identifying information, it's in this blockchain.

اطلاعات شناسایی شخصی را ندارد، در این بلاک چین است.

Which can be really difficult to decipher.

رمزگشایی که می تواند واقعاً دشوار باشد.

To understand the meaning of.

برای درک معنای.

This.

این.

Blockchain, The cryptocurrency where the coins?

بلاک چین، ارز دیجیتالی که سکه ها کجا هستند؟

Actually are.

در واقع هستند.

Another example is.

مثال دیگر این است. آیا

Can you help me decipher this contract let's?

می توانید به من کمک کنید تا این قرارداد را رمزگشایی کنم؟

Say.

گفتن.

You were starting with a company and they.

شما با یک شرکت شروع می کردید و آنها.

Gave you this.

اینو بهت داد

Contract to sign, but contracts are generally written in a confusing way, even for native.

قرارداد امضا می شود، اما قراردادها معمولاً به شیوه ای گیج کننده نوشته می شوند، حتی برای بومی.

Speakers it.

آن را بلندگو می کند.

They use a lot of legal.

آنها از قوانین قانونی زیادی استفاده می کنند.

Terminology that the average person does not understand.

اصطلاحاتی که افراد عادی نمی فهمند.

So maybe you ask a friend.

پس شاید از یکی از دوستان بپرسید.

Who's a lawyer to help you decipher the?

چه کسی وکیلی است که به شما کمک کند رمزگشایی کنید؟

Contract to understand.

قرارداد برای درک.

OK, I understand.

باشه میفهمم

These words but.

این کلمات اما.

What does it mean will?

اراده به چه معناست؟

I be liable.

من مسئول هستم

For something liable, remember, means legally responsible.

برای چیزی مسئول، به یاد داشته باشید، به معنای مسئولیت قانونی است.

If you sign a contract, you might be liable for something because a contract.

اگر قراردادی را امضا کنید، ممکن است به دلیل یک قرارداد مسئول چیزی باشید.

Is legally.

قانونی است.

Binding, so it's important that you decipher the contract.

الزام آور است، بنابراین مهم است که قرارداد را رمزگشایی کنید.

Fully.

به طور کامل.

So you know, if you're liable, let's continue.

بنابراین می دانید، اگر مسئول هستید، بیایید ادامه دهیم.

The judgment makes it clear.

قضاوت آن را روشن می کند.

The truth.

واقعیت.

Of the matter has been difficult.

موضوع مشکل بوده است.

To sort out, let's take a.

برای مرتب کردن، اجازه دهید یک.

Look at.

نگاه کنید.

Sort out.

مرتب کردن.

When you sort something out.

وقتی چیزی را مرتب می کنید.

It means that you successfully.

این بدان معنی است که شما با موفقیت.

Solve a problem.

یک مساله حل کن.

Or a difficult.

یا مشکل.

Situation.

وضعیت.

So they're saying that cryptocurrency has been difficult.

بنابراین آنها می گویند که ارز دیجیتال مشکل بوده است.

To sort out.

مرتب کردن.

It's been difficult.

سخت بوده است.

To solve the problems related to it Holby this was.

برای حل مشکلات مربوط به آن Holby این بود.

The man accused of stealing the cryptocurrency from his ex.

مردی که متهم به سرقت ارز دیجیتال از سابق خود شده است.

Holby.

هالبی.

Did not testify.

شهادت نداد.

When you testify, it's when you appear in court and are asked questions by.

وقتی شهادت می دهید، زمانی است که در دادگاه حاضر می شوید و از شما سؤال می شود.

The lawyer.

وکیل.

And the judge.

و قاضی

And usually it's in front of an audience in front.

و معمولاً در مقابل تماشاچیان جلویی است .

Of a jury.

از هیئت منصفه

That's to testify.

این برای شهادت است.

So Holby.

پس هالبی

Did not testify and the judge said, oh man, the ex-girlfriend who?

شهادت نداد و قاضی گفت: ای مرد، دوست دختر سابق که؟ را

Lost the.

از دست داد.

Cryptocurrency oh man, was.

ارز دیجیتال اوه مرد، بود.

Careless.

بی توجه.

With evidence.

با مدرک.

So you don't want to be.

پس نمیخوای باشی

Careless with.

بی خیال با.

Evidence when you're.

مدرک زمانی که شما هستید.

Careless.

بی توجه.

That's the opposite of.

این برعکس است.

Careful so you're not taking a lot of measures to protect that evidence.

مراقب باشید تا اقدامات زیادی برای محافظت از آن شواهد انجام ندهید.

So the opposite of careful, careful, careless.

بنابراین برعکس مراقب، مراقب، بی دقت.

Oh man.

اوه مرد

Was careless with.

بی توجه بود با

Evidence raising concerns.

شواهدی که باعث نگرانی می شود.

About her credibility.

درباره اعتبار او

One's credibility.

اعتبار یک نفر

It's similar.

شبیه است.

To their.

به آنها

Reputation.

شهرت، آبرو.

If someone is credible, it means there's someone that you trust.

اگر کسی معتبر است، به این معنی است که کسی وجود دارد که شما به او اعتماد دارید. به

They have shown you.

شما نشان داده اند.

That they are.

آنها هستند.

Deserving of respect and trust, but here there were concerns.

شایسته احترام و اعتماد است، اما در اینجا نگرانی هایی وجود داشت.

About her credibility.

درباره اعتبار او

Suggesting that she.

پیشنهاد می کند که او.

Was less credible, so less likely that you will trust what she says or respect.

کمتر معتبر بود، بنابراین کمتر احتمال دارد که به آنچه او می‌گوید اعتماد کنید یا به آن احترام بگذارید.

Her and notice this sentence structure.

او و به این ساختار جمله توجه کنید.

Here.

اینجا.

You raise concerns, which is another.

شما نگرانی هایی را مطرح می کنید که این موضوع دیگری است.

Way of.

روش. با

Saying you, you make concerns, known, you raise concerns.

گفتن شما، شما نگرانی ایجاد می کنید، شناخته شده است، شما نگرانی ها را مطرح می کنید.

The judge raised concerns.

قاضی نگرانی هایی را مطرح کرد.

About her credibility.

درباره اعتبار او

In general, Tweed says some police departments still don't have the training or software

به طور کلی، Tweed می‌گوید که برخی از دپارتمان‌های پلیس هنوز آموزش یا نرم‌افزاری

to properly investigate crypto crimes crypto.

برای بررسی مناسب جرایم کریپتو در کریپتو ندارند.

Is the short.

کوتاه است.

Form of cryptocurrency Crypto crimes Crimes related to cryptocurrency investigate crypto

شکل کریپتوکارنسی جرایم کریپتو جرایم مربوط به ارزهای دیجیتال جرایم کریپتو را بررسی می کنند

crimes but he's seen.

اما او دیده شده است.

He has seen, he has seen now the contracted form with an S it can be.

دیده است، دیده است حالا فرم قرارداد با یک S می تواند باشد.

The verb to be for.

فعل to be for.

Example.

مثال.

He's happy.

او خوشحال است.

So he is.

پس او هست.

Happy he's seen.

خوشحالم که دیده

Now in this case I know it cannot be the.

حالا در این مورد می دانم که نمی تواند باشد.

Verb to be because.

فعل بودن چون.

He is seen.

او دیده می شود.

It doesn't really make sense.

واقعا منطقی نیست

It's not grammatical, so it has to be.

دستوری نیست، پس باید باشد.

The verb.

فعل.

Has he has seen and this?

آیا او این را دیده است؟

Is the.

هست.

Present perfect.

ماضی نقلی.

He has apologies.

او عذرخواهی می کند.

This should be.

این باید باشد.

Has not had he has seen big improvements in the last.

او در گذشته پیشرفت های بزرگی را مشاهده نکرده است .

Few years.

چند سال.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

So what I'll do now is.

بنابراین کاری که اکنون انجام خواهم داد این است.

I'll.

من.

Go and.

برو و.

Read the article.

مقاله را بخوان.

From start to finish, and this time you can focus on my pronunciation.

از ابتدا تا انتها، و این بار می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

Man who Likely Stole Axis Cryptocurrency Found not guilty.

مردی که احتمالاً ارز دیجیتال اکسیس را دزدیده بود بی گناه شناخته شد.

But Judge urges.

اما قاضی اصرار می کند.

Him to help recover funds.

او برای کمک به بازیابی وجوه. به گفته ABC Judge،

A man accused of stealing thousands of dollars in cryptocurrency from an ex-girlfriend likely

مردی متهم به سرقت هزاران دلار ارز دیجیتال از یک دوست دختر سابق احتمالاً

did it, according to ABC Judge.

این کار را انجام داده است.

But the challenges of tracking those virtual coins mean he has avoided A conviction, though

اما چالش‌های ردیابی آن سکه‌های مجازی به این معنی است که او از محکومیت خودداری کرده است، اگرچه

Orion Alexander Holtby was found not.

Orion Alexander Holtby پیدا نشد.

Guilty of fraud.

گناهکار کلاهبرداری

And theft BC Supreme Court.

و دزدی BC دادگاه عالی.

Justice.

عدالت.

Ward Branch urged him to find a way to.

بخش بخش او را ترغیب کرد که راهی برای این کار پیدا کند. به

Help the alleged.

ادعا شده کمک کنید

Victim Reclaim her digital investment, valued at about $92,000.

قربانی سرمایه گذاری دیجیتال خود را که حدود 92000 دلار ارزش دارد، پس می گیرد.

In March 2021, the judge explained the Crown hadn't convinced him beyond a reasonable doubt

در مارس 2021، قاضی توضیح داد که تاج و تخت او را فراتر از یک شک منطقی متقاعد نکرده است

that Joelle Oman's cryptocurrency had been stolen at all.

که ارز دیجیتال جوئل عمان اصلا به سرقت رفته است.

Were this a civil matter, I would most likely have found you.

اگر این یک موضوع مدنی بود، به احتمال زیاد شما را پیدا می کردم.

Liable to.

مسئول به.

The plaintiff.

شاکی.

However, this is a.

با این حال، این یک است.

Criminal matter.

موضوع کیفری

With a.

با یک.

Far more demanding burden, Branch said the decision highlights how the criminal justice

برانچ گفت که این تصمیم نشان می دهد که چگونه سیستم عدالت کیفری

system is struggling to address crime in the cryptocurrency world, where high profile frauds

برای رسیدگی به جرم و جنایت در دنیای ارزهای رمزنگاری شده تلاش می کند، جایی که کلاهبرداری های برجسته

like those committed by the founder of the Canadian exchange Quadriga CX, have cost investors

مانند مواردی که توسط بنیانگذار صرافی کانادایی Quadriga CX انجام می شود، میلیون ها هزینه برای سرمایه گذاران داشته است

millions.

.

Of dollars.

از دلار

Sean Tweed, a cryptocurrency investigator, said these crimes are both harder and easier

شان توید، محقق ارزهای دیجیتال، گفت که این جنایات نسبت به سرقت و کلاهبرداری سنتی سخت تر و آسان تر هستند

to investigate than traditional theft and fraud.

.

The issue is that the.

مسئله این است که

Blockchain doesn't provide personal identifying information, so you can't decipher who specifically

بلاک چین اطلاعات شناسایی شخصی را ارائه نمی دهد ، بنابراین نمی توانید رمزگشایی کنید که به طور خاص

owns coins.

صاحب سکه ها هستند.

The judgement makes it.

قضاوت باعث می شود.

Clear the truth.

حقیقت را پاک کن

Of the matter has been difficult to.

از این موضوع دشوار بوده است.

Sort out Holtby.

هالتبی را مرتب کنید.

Did not testify and the.

شهادت نداد و

Judge said.

قاضی گفت.

Oh man.

اوه مرد

Was careless with.

بی توجه بود با

Evidence Raising concerns about her credibility in general, Tweed says some police departments

شواهد با افزایش نگرانی‌ها در مورد اعتبار او به طور کلی، توید می‌گوید برخی از دپارتمان‌های پلیس

still don't have the training or software to properly investigate crypto crimes, but

هنوز آموزش یا نرم‌افزاری برای بررسی مناسب جرایم رمزنگاری ندارند، اما

he's seen big improvements in the.

او پیشرفت‌های زیادی در این زمینه دیده است.

Last few years.

چند سال گذشته

Did you enjoy this lesson?

آیا از این درس لذت بردید؟

Do you want me to make more lessons just like this?

آیا می خواهید من دروس بیشتری را به همین شکل بسازم؟

If you do then put.

اگر انجام دادید، بگذارید.

I'm ready put.

من آماده هستم.

I'm ready in the comments.

من در نظرات آماده هستم.

So I know you're.

پس می دانم که هستی.

Ready for another lesson?

برای درس دیگری آماده اید؟

And of course, make sure you like this video.

و البته مطمئن شوید که این ویدیو را دوست دارید.

Share it with your friends and subscribe so you're notified every time I post a new lesson.

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید تا هر بار که یک درس جدید ارسال می کنم به شما اطلاع داده شود.

And you can get this free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English fluently

و شما می توانید این راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می گذارم

and confidently.

.

You can click here to download it or look for the link in the description.

برای دانلود آن می توانید اینجا کلیک کنید یا لینک آن را در توضیحات جستجو کنید.

And a lot of students tell me that they struggle to understand native speakers outside of the

و بسیاری از دانش‌آموزان به من می‌گویند که در درک زبان مادری خارج از

classroom.

کلاس با مشکل مواجه هستند.

So I.

بنابراین من.

Made this video where you'll.

این ویدیو را در جایی که شما خواهید ساخت.

Improve your listening skills so you should watch.

مهارت های شنیداری خود را بهبود بخشید، بنابراین باید تماشا کنید.

It right now.

همین الان