Top 10 Phrasal Verbs in English - Most Common Phrasal Verbs

Welcome to this video. Today you're going to add  the top 10 phrasal verbs to your vocabulary. And  

به این ویدیو خوش آمدید. امروز می‌خواهید 10 فعل عبارتی برتر را به واژگان خود اضافه کنید. و

of course, having phrasal verbs in your vocabulary  is going to help you understand native speakers,  

البته، وجود افعال عبارتی در واژگانتان به شما کمک می‌کند تا زبان مادری را درک کنید،

because our vocabularies are filled with phrasal  verbs, idioms and expressions. And it will also  

زیرا واژگان ما مملو از افعال، اصطلاحات و عبارات عبارتی هستند. و همچنین به

help you sound more natural. Because you'll sound  just like us. And who sounds natural in English?  

شما کمک می کند طبیعی تر به نظر برسید. زیرا شما مانند ما صدا خواهید داشت. و چه کسی در انگلیسی طبیعی به نظر می رسد؟

Native speakers! So you want to sound like us.  And you can do that by using more phrasal verbs,  

بومی زبانان! پس شما می خواهید شبیه ما باشید. و شما می توانید این کار را با استفاده از افعال عبارتی بیشتر،

instead of direct translations. So these  10 phrasal verbs will help you sound way  

به جای ترجمه مستقیم انجام دهید. بنابراین این 10 فعل عبارتی به شما کمک می‌کند تا

more natural. And of course, I'm Jennifer from  JForrestEnglish.com, and this channel is dedicated  

طبیعی‌تر به نظر برسید. و البته، من جنیفر از JForrestEnglish.com هستم، و این کانال اختصاص داده شده است

to helping you feel confident speaking English in  public so you can take your career and your life  

تا به شما کمک کند با صحبت کردن به زبان انگلیسی در جمع اعتماد به نفس داشته باشید تا بتوانید حرفه و زندگی خود را

to the next level. Now before we go any further,  make sure you subscribe and hit that bell icon  

به سطحی بالاتر ببرید. اکنون قبل از اینکه جلوتر برویم، مطمئن شوید که مشترک شوید و نماد زنگ را بزنید

so you're notified every time I post a new  lesson. Now, let's dive in with this lesson.  

تا هر بار که یک درس جدید پست می‌کنم به شما اطلاع داده شود . اکنون، بیایید با این درس وارد شوید.

Are you ready to add the top 10 phrasal verbs to  your vocabulary? Well make sure you watch right  

آیا آماده‌اید 10 فعل عبارتی برتر را به واژگان خود اضافه کنید؟ خوب حتماً

until the end because first I'll explain each  one, give you an example sentence to make sure  

تا آخر درست تماشا کنید زیرا ابتدا هر کدام را توضیح می‌دهم ، یک جمله مثال می‌زنم تا مطمئن شوید

you understand it. And then at the end, I'm going  to quiz you. So that way you can make sure you  

آن را متوجه شده‌اید. و سپس در پایان، از شما سؤال می‌کنم. بنابراین می توانید مطمئن شوید که

really understood all of these 10 phrasal verbs.  And you feel confident using them in your speech.  

تمام این 10 فعل عبارتی را واقعاً درک کرده اید. و با استفاده از آنها در سخنرانی خود احساس اطمینان می کنید.

So make sure you stay right to the end to complete  the quiz. Our first phrasal verb, ask around,  

بنابراین مطمئن شوید که برای تکمیل آزمون تا انتها می‌مانید . اولین فعل عبارتی ما، ask around،

when you ask around, it means you ask a number of  different people for advice, information or help.  

وقتی از اطراف سؤال می کنید، به این معنی است که از تعدادی از افراد مختلف راهنمایی، اطلاعات یا کمک می خواهید.

Now notice how I said a number of different  people. If you just ask one person,  

اکنون توجه کنید که چگونه به تعدادی از افراد مختلف گفتم . اگر فقط از یک نفر بپرسید، در

you're not asking around. You have to ask  many different people. So I would say, 3-4-5,  

اطراف خود نمی‌پرسید. باید از افراد مختلف بپرسید. بنابراین من می گویم، 3-4-5،

or more people, but not one or two people. So  let's say your friend is in the same industry  

یا بیشتر، اما نه یک یا دو نفر. بنابراین، فرض کنید دوستتان در همان صنعتی است

as you and your friend wants to know if anyone in  your company is hiring, because they need a job.  

که شما و دوستتان می‌خواهند بدانند آیا کسی در شرکت شما استخدام می‌کند، زیرا به شغل نیاز دارد.

Now you could say, I don't know, but I'll ask  around. I'll ask around. So what are you doing?  

حالا می‌توانید بگویید، نمی‌دانم، اما من از اطراف می‌پرسم. از اطراف می پرسم خب، چکار میکنی؟

You're committing to asking, three, four or more  people if they're hiring, right. Imagine if you  

شما متعهد می شوید که از سه، چهار یا چند نفر بپرسید که آیا استخدام می کنند، درست است. تصور کنید

work in a large organization, and there are 5, 10,  15 or 20 different departments, different sections  

در یک سازمان بزرگ کار می کنید، و 5، 10، 15 یا 20 بخش مختلف، بخش های مختلف

within that organization. Well then you could  go to every one of those sections and ask: hey  

در آن سازمان وجود دارد. خوب پس می توانید به هر یک از آن بخش ها بروید و بپرسید: هی

are you hiring. Are you hiring. Are you hiring.  Are you hiring, and then after you ask around,  

استخدام می کنید. استخدام میکنی استخدام میکنی آیا استخدام می‌کنید، و بعد از اینکه در اطراف سؤال کردید،

you could come back and let your friend know  the result. Oh, actually, this person is hiring.  

می‌توانید برگردید و نتیجه را به دوستتان اطلاع دهید . اوه، در واقع، این شخص در حال استخدام است.

Or sorry, I asked around, but nobody's hiring.  So when you use ask around, your friend knows  

یا ببخشید، من از اطراف پرسیدم، اما کسی استخدام نمی شود. بنابراین وقتی از «پرسش اطراف» استفاده می‌کنید، دوستتان می‌داند

at least that you asked many different people. You  didn't just ask one person because that wouldn't  

که حداقل از افراد مختلف سؤال کرده‌اید. شما فقط از یک نفر نپرسیدید زیرا این

be very helpful, unless you worked for a small  organization, and there's only one person who does  

خیلی مفید نخواهد بود، مگر اینکه برای یک سازمان کوچک کار کرده باشید ، و فقط یک نفر باشد که استخدام را انجام می دهد

the hiring, right. Now, you can ask around  for any information or any advice or any help  

، درست است. اکنون، می‌توانید هر گونه اطلاعات یا مشاوره یا هر کمکی را

that you need. Our next phrasal verb to come  across something. When you come across something,  

که نیاز دارید از اطراف بپرسید. فعل عبارت بعدی ما برای برخورد با چیزی. وقتی به چیزی برخورد می‌کنید،   به این

it means you find it by chance. So, by  chance, that means, accidentally, you weren't  

معنی است که آن را تصادفی پیدا کرده‌اید. بنابراین، به طور تصادفی، به این معنی است که به طور تصادفی، شما به

looking for it specifically. So you found it  accidentally. By chance, you came across it. Now,  

طور خاص به دنبال آن نبودید. بنابراین به طور تصادفی آن را پیدا کردید. تصادفاً به آن برخورد کردید. حالا

the, it is always a something, it can be  an object, so for example you could say,  

، همیشه یک چیزی است، می‌تواند یک شی باشد، برای مثال می‌توانید بگویید،

I came across this antique bays, When I  was cleaning out my closet, so of course  

من با این خلیج‌های عتیقه روبرو شدم، وقتی داشتم کمد خود را تمیز می‌کردم، پس البته

when you were cleaning out your closet you  weren't looking for an antique bays, right,  

وقتی کمد خود را تمیز می‌کردید، به دنبال یک خلیج عتیقه نمی‌گردید، درست است،

you just moved all these boxes and all of a  sudden, well, this antique base, you found it  

شما فقط همه این جعبه‌ها را جابه‌جا کردید و ناگهان، خوب، این پایگاه عتیقه،

by accident, you came across it, so you can use  it for any object. Now we commonly use this for  

به طور تصادفی آن را پیدا کردید، با آن برخورد کردید، بنابراین می‌توانید از آن برای هر شیئی استفاده کنید. اکنون معمولاً از این برای

information. So you might say, Oh, I came across  this interesting study today. So you can imagine,  

اطلاعات استفاده می‌کنیم. بنابراین ممکن است بگویید، اوه، امروز با این مطالعه جالب مواجه شدم. بنابراین می‌توانید تصور کنید،   به

you were looking for that particular study,  let's say you were just browsing on social media,  

دنبال آن مطالعه خاص بودید، فرض کنید فقط در رسانه‌های اجتماعی مرور می‌کردید،

or you were browsing on Google, or you're browsing  the headlines of the day, and all of a sudden you  

یا در Google مرور می‌کردید، یا سرفصل‌های روز را مرور می‌کردید، و ناگهان

see a headline for this interesting study, you  weren't looking for it on purpose, You came across  

یک تیتر می‌بینید. برای این مطالعه جالب، شما عمداً به دنبال آن نبودید، بلکه با

it. Our next phrasal verb to blurt out when you  blurt something out, it means you say something  

آن مواجه شدید. فعل بعدی ما برای محو کردن وقتی چیزی را به زبان می آورید، به این معنی است که شما چیزی را می گویید

without really thinking about it so often the  things that you blurt out, you instantly think  

بدون اینکه واقعاً به آن فکر کنید، اغلب چیزهایی که بیان می کنید، فوراً فکر می کنید

oh I shouldn't have said that why did I blurt  that out. So often people will blurt things out  

اوه من نباید می گفتم که چرا آن را واضح بیان کردم. خیلی وقت‌ها مردم

when they're nervous, right, or even when they're  angry, and they're not really thinking, and then  

وقتی عصبی هستند، درست است، یا حتی وقتی عصبانی هستند، و واقعاً فکر نمی‌کنند، چیزهایی را به زبان می‌آورند، و بعد از آن

they just see something, they might say something  mean like you've never helped me around the Hulk.  

فقط چیزی را می‌بینند، ممکن است چیزی بگویند که انگار هرگز به من کمک نکرده‌ای. اطراف هالک

And then the second you say you you regret it  because you don't actually feel that way, it just  

و بعد از آن لحظه‌ای که می‌گویید پشیمان هستید، زیرا در واقع چنین احساسی ندارید، فقط

came out, you blurted it out. You said it, without  really thinking about it. So we've all been there.  

ظاهر شد، آن را تار کردید. شما آن را گفتید، بدون اینکه واقعاً به آن فکر کنید. بنابراین همه ما آنجا بوده ایم.

We've all done that, we've all regretted it  as well so this is something you probably  

همه ما این کار را انجام داده‌ایم، همگی پشیمان شده‌ایم، بنابراین این چیزی است که احتمالاً

don't want to do, you don't want to blurt things  out. Our next phrasal verb to check something  

نمی‌خواهید انجام دهید، نمی‌خواهید همه چیز را آشکار کنید . فعل عبارت بعدی ما برای بررسی چیزی

or to check, someone out. Now I'm sure you know  this phrasal verb in the context of a hotel,  

یا بررسی کردن، یک نفر بیرون. اکنون مطمئنم که شما این فعل عبارتی را در زمینه هتل می‌شناسید، شما

you check in and out of a hotel, you check in  when you arrive and you check out when you leave,  

از هتل خارج و وارد می‌شوید، وقتی وارد می‌شوید چک‌این می‌کنید و

right, oh I'm checking out at five, what time is  checkout. But there's another way we're going to  

هنگام خروج چک می‌کنید. ، ساعت تسویه حساب چند است. اما راه دیگری هم وجود دارد که می‌خواهیم از

use this phrasal verb, don't get me wrong,  check out a hotel is very useful but I'm  

این فعل عبارتی استفاده کنیم، اشتباه نکنید، بررسی هتل بسیار مفید است، اما فرض می‌کنم

assuming you already know how to use that one. Now  you can also check something out, or you can check  

از قبل می‌دانید چگونه از آن استفاده کنید. اکنون همچنین می‌توانید چیزی را بررسی کنید، یا می‌توانید

someone out when you check something or  someone out is when you want to draw someone's  

وقتی چیزی را بررسی می‌کنید، فردی را بررسی کنید یا زمانی که می‌خواهید

attention to something specific. So let's say  you're walking down the street, and there's this  

توجه شخصی را به چیزی خاص جلب کنید، شخصی را بیرون می‌آورید. پس فرض کنید در خیابان راه می‌روید، و قبل از اینکه به دوستتان بگویید، یک

amazing car, a Lamborghini and and you never seen  a Lamborghini in your city, before you would say  

ماشین شگفت‌انگیز، یک لامبورگینی و هرگز یک لامبورگینی را در شهر خود ندیده‌اید، وجود دارد

to your friend. Check it out. Check out that  Lamborghini, check that Lamborghini out, and you  

. آن را بررسی کنید. آن لامبورگینی را بررسی کنید، آن لامبورگینی را بررسی کنید، و

would probably make some sort of motion, like a  pointing in the direction of the car, as you say,  

احتمالاً نوعی حرکت انجام می‌دهید، مثلاً با اشاره به سمت خودرو، همانطور که می‌گویید،

check it out. Check out that Lamborghini and  what you're doing is you're drawing your friends  

آن را بررسی کنید. بررسی کنید که لامبورگینی و کاری که انجام می‌دهید این است که

attention to something specific. Now  remember, you can also check someone out.  

توجه دوستانتان را به چیز خاصی جلب می‌کنید. اکنون به یاد داشته باشید، می‌توانید فردی را نیز بررسی کنید.

So let's say, a woman is walking down the  street and she's wearing the exact same sweater,  

بنابراین، فرض کنید، زنی در خیابان راه می‌رود و دقیقاً همان ژاکت را پوشیده است،

as the friend you're with, you might think check  her out. Check her out, she's wearing the same  

ممکن است فکر کنید که او را ببینید. او را بررسی کنید، او همان

sweater as you and again you would probably point,  because you want your friend's attention to go to  

پلیور شما را پوشیده است و احتمالاً دوباره به آن اشاره می‌کنید، زیرا می‌خواهید توجه دوستتان به

a specific point, right, so it's useful to use  your body language to let your friend know where  

یک نقطه خاص معطوف شود، درست است، بنابراین مفید است که از زبان بدن خود استفاده کنید تا به دوستتان اطلاع دهید کجا می‌خواهید.

you want them to put their attention. So this is  an extremely common phrasal verb native speakers  

برای جلب توجه آنها بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار رایج است که افراد بومی از

use it as a regular part of our vocabulary and I  highly recommend you use that as well. Our next  

آن به عنوان بخشی منظم از واژگان ما استفاده می کنند و من به شدت توصیه می کنم از آن نیز استفاده کنید. بعدی ما

one to me You're out. When you figure something  out, and being that you solve a problem, you find  

برای من شما بیرون هستید. وقتی چیزی را می‌فهمید، و وقتی مشکلی را حل می‌کنید،

a solution to a problem. So this is a very common  phrasal verb we use this a lot when we're looking  

راه‌حلی برای یک مشکل پیدا می‌کنید. بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار رایج است که وقتی به دنبال راه‌حل می‌گردیم از آن استفاده می‌کنیم،

for the solution so I could say, I can't figure  out how to update this app, or I can't figure out  

بنابراین می‌توانم بگویم، نمی‌توانم بفهمم چگونه این برنامه را به‌روزرسانی کنم، یا نمی‌توانم بفهمم

why this app isn't working. I can't figure out  what to do next. So we commonly use this with  

چرا این برنامه نیست. کار کردن نمی‌توانم بفهمم بعدی چه کنم. بنابراین ما معمولاً این را با

the W H word, and we commonly use figure out in  the negative as well, but you can definitely use  

کلمه W H استفاده می‌کنیم، و معمولاً از figure out به صورت منفی نیز استفاده می‌کنیم، اما شما قطعاً می‌توانید از  به صورت

figure out in the positive to talk about arriving  at a solution. I figured out, so when the past  

مثبت برای صحبت در مورد رسیدن به راه‌حل استفاده کنید. فهمیدم، پس وقتی گذشته

simple. I figured out how to update this app,  I finally figured out how to update this app,  

ساده است. فهمیدم چگونه این برنامه را به‌روزرسانی کنم، بالاخره فهمیدم که چگونه این برنامه را به‌روزرسانی کنم،

I finally figured out why this app wasn't working,  so you can use it in the positive, and it's  

بالاخره متوجه شدم که چرا این برنامه کار نمی‌کند، بنابراین می‌توانید از آن به صورت مثبت استفاده کنید، و

commonly used in the negative. Our next one. Calm  down, calm down. Calm down. Everything blow right,  

معمولاً به صورت منفی استفاده می‌شود. بعدی ما آرام، آرام باش. آرام باش. همه چیز درست است،

you need to calm down. This is a very common  one, and we use it to tell someone to relax.  

باید آرام باشید. این یک مورد بسیار رایج است ، و ما از آن استفاده می‌کنیم تا به کسی بگوییم استراحت کند.

So that's exactly what it means, relax, and relax  is very common as well so you can say to someone,  

بنابراین این دقیقاً همان معنایی است که «آرام باش، و آرام باش» بسیار رایج است، بنابراین می‌توانید به کسی بگویید «

relax, relax, or you can say, calm down,  calm down. So if a friend or family member or  

آرام باش، آرام باش، یا می‌توانی بگویی، آرام باش، آرام باش». بنابراین اگر یکی از دوستان یا اعضای خانواده یا

anyone is really stressed out, then you can just  say, calm down, calm down. Now, thinking about our  

هرکسی واقعاً استرس دارد، می‌توانید فقط بگویید، آرام باشید، آرام باشید. اکنون، به

last one to figure out what remember we use  that when you're trying to solve a problem,  

آخرین مورد خود فکر می کنیم تا بفهمیم چه چیزی را به خاطر می آوریم که وقتی می خواهید مشکلی را حل کنید،

or find a solution. So, you could come in late  help someone to calm down when they're stressed  

یا راه حلی پیدا کنید، از آن استفاده می کنیم. بنابراین، می‌توانید دیر بیایید به کسی کمک کنید وقتی استرس دارد آرام شود

out because they can't figure something out,  right, I just use three phrasal verbs, calm down,  

زیرا نمی‌تواند چیزی را بفهمد، درست است، من فقط از سه فعل عبارتی استفاده می‌کنم، آرام باش،

stressed out and figure out, so there you go,  you can definitely combine these all together  

استرس دارم و متوجه می‌ شوم. شما قطعاً می‌توانید همه اینها را با هم ترکیب کنید

and native speakers commonly do, it's very common  that a native speaker will say one sentence with  

و افراد بومی معمولاً این کار را می‌کنند، بسیار رایج است که یک سخنران بومی یک جمله را با

three or more phrasal verbs in it, and that's why  it's really important for you to get comfortable  

سه یا چند فعل عبارتی در آن می‌گوید، و به همین دلیل برای شما بسیار مهم است که

with them and add them to your vocabulary. Our  next phrase over dress up when you dress up,  

با آنها راحت شوید و آنها را به آنها اضافه کنید. واژگان شما عبارت بعدی ما در مورد لباس پوشیدن وقتی لباس می پوشید، به این

it means you were nicer than normal clothing. Now  notice I say nicer than normal because there is  

معنی است که از لباس معمولی زیباتر بودید. حالا توجه کنید که می‌گویم زیباتر از معمولی‌تر، زیرا تعریف خاصی از لباس

no one definition of dress up somebodies idea  of what nicer than normal clothing is could be  

پوشیدن وجود ندارد

very different from someone else's idea, right. So  if you normally wear ripped jeans and a T shirt,  

. بنابراین، اگر معمولاً شلوار جین پاره و تی‌شرت می‌پوشید،

and then you wear khaki pants and a button down  shirt. You are dressed up, because you're wearing  

سپس شلوار خاکی و پیراهن دکمه دار می‌پوشید . تو لباس پوشیده ای، چون لباسی

nicer than normal clothing and your friends would  probably say, Hey man, why are you dressed up  

زیباتر از معمولی می پوشی و دوستانت احتمالاً می گویند: هی مرد، چرا امروز لباس پوشیده ای

today, because they know you always wear ripped  jeans and a T shirt, so for them to see you in  

، چون می دانند که همیشه شلوار جین پاره و تی شرت می پوشی، تا تو را ببینند. در

other clothes, it would be quite surprising right  so they want to know Hey, why are you dressed up,  

لباس های دیگر، کاملاً تعجب آور خواهد بود بنابراین آنها می خواهند بدانند هی، چرا لباس پوشیده ای،

and of course there are many times when you dress  up for example the job interviews, weddings,  

و البته خیلی وقت ها وجود دارد که لباس می پوشی، مثلاً مصاحبه های شغلی، عروسی ها،

anniversaries special specially then, anything  like that you're going to wear nicer than normal  

سالگردهای مخصوصاً در آن زمان، هر چیزی شبیه آن شما قرار است لباس‌های زیباتر از معمولی بپوشید

clothes. Our next one to fill up. When you fill  something up, it just means to build something  

. نفر بعدی ما پر می شود. وقتی چیزی را پر می‌کنید، فقط به معنای ساختن

completely. So the off, you can just think of  it as 100%. It is filled up 100% Remember back  

کامل چیزی است. بنابراین خاموش، شما فقط می توانید آن را 100٪ در نظر بگیرید. 100٪ پر شده است به یاد داشته باشید آن

in the day when you would go to a gas station  and they would actually pump your gas for you.  

روزی که به پمپ بنزین می رفتید و آنها در واقع بنزین شما را برای شما پمپ می کردند. منظورم این است که

I mean maybe in the country you're in, they  still pump your gas for you but in North America,  

شاید در کشوری که در آن هستید، هنوز بنزین شما را برای شما پمپ می‌کنند، اما در آمریکای شمالی، دیگر

they don't pump your gas for you anymore,  you do it yourself, but back in the day,  

بنزین شما را پمپ نمی‌کنند، شما خودتان این کار را انجام می‌دهید، اما در آن روزها،

you would go to a gas station you would roll down  your window, and they would ask you, how much,  

به یک پمپ بنزین را پایین می‌کشید و از شما می‌پرسیدند که

how much gas do you want. Now one of the most  common replies was fill it up, fill it up.  

چقدر بنزین می‌خواهید. اکنون یکی از رایج‌ترین پاسخ‌ها این بود که آن را پر کن، پر کن.

What does that mean, fill it 100% So give me as  much gas as the car can handle, fill it up our  

معنی آن چیست، آن را 100٪ پر کنید، بنابراین هر چقدر که ماشین می تواند بنزین را به من بدهید، آن را پر کنید

next one, just show up. This is extremely common,  it has a simple meaning, it just means to arrive,  

بعدی ما، فقط حاضر شوید. این بسیار رایج است، معنای ساده‌ای دارد، فقط به معنای رسیدن،

or to appear, so it isn't really that common to  say, oh, what time did John arrive to the party.  

یا ظاهر شدن است، بنابراین واقعاً معمول نیست که بگویی، اوه، چه ساعتی جان به مهمانی رسید.

It sounds a little formal, to be honest, I  would say, oh, what type of don't show up.  

کمی رسمی به نظر می رسد، صادقانه بگویم، می گویم آه، چه نوع افرادی که ظاهر نمی شوند.

What time did John show up. What time did John  show up to the party, which is just the exact  

چه ساعتی جان حاضر شد چه ساعتی جان به مهمانی حاضر شد، که دقیقاً

same thing as saying arrive, it's just a more  natural, conversational way to say it. And our  

همان چیزی است که گفتن «رسیدن»، این فقط یک روش گفت‌وگوی طبیعی‌تر است. و

final phrasal verb to leave something out. When  you leave something out, it means you omit it,  

آخرین فعل عبارتی ما برای کنار گذاشتن چیزی. وقتی چیزی را کنار می گذارید، به این معنی است که آن را حذف می کنید،

you exclude it, you don't include it. So of  course, in this video on the Top 10 phrasal  

آن را حذف می کنید، آن را درج نمی کنید. بنابراین ، در این ویدیو در مورد 10 افعال عبارتی برتر

verbs, there are many many many many many many  phrasal verbs that I left out. To be honest,  

، بسیاری از افعال عبارتی بسیار بسیار بسیار زیاد وجود دارد که من آنها را کنار گذاشتم. صادقانه بگویم،

it should be the top 1000 phrasal verbs, because  that is probably how many are commonly used by  

این باید 1000 فعل عبارتی برتر باشد، زیرا احتمالاً این همان تعداد است که معمولاً توسط

native speakers on a day to day basis. But  of course I can't make a video on the Top  

افراد بومی روزانه استفاده می شود. اما مطمئناً نمی‌توانم با

1000 phrasal verbs, because that would be a 10  hour video. And that's just crazy. So I had to  

1000 افعال عبارتی برتر ویدیو بسازم، زیرا این یک ویدیوی 10 ساعته خواهد بود . و این فقط دیوانه است. بنابراین مجبور شدم

leave out many phrasal verbs. So there are times  when you purposely leave out information. You  

بسیاری از افعال عبارتی را کنار بگذارم. بنابراین مواقعی  وجود دارد که شما عمداً اطلاعات را کنار می گذارید. شما

purposely leave something out. But it's also  possible that you left it out accidentally. So  

عمداً چیزی را کنار می گذارید. اما این امکان نیز وجود دارد که به طور تصادفی آن را کنار گذاشته باشید. بنابراین

your boss could ask you, oh why did you leave out  the chart. Why did you leave out the chart. So you  

رئیستان می‌تواند از شما بپرسد که چرا نمودار را کنار گذاشتید . چرا نمودار را کنار گذاشتید؟ بنابراین

didn't include the chart in the report. Oh why did  you leave out the chart? Oops, I didn't mean to.  

نمودار را در گزارش وارد نکردید. آه، چرا نمودار را کنار گذاشتید؟ اوه، من قصد نداشتم.

I forgot to include it. So you accidentally left  it out. And then you might be in trouble because  

یادم رفت اضافه کنم بنابراین به طور تصادفی آن را کنار گذاشتید. و سپس ممکن است دچار مشکل شوید زیرا

it should be in the report. So you can use this  both when you purposely leave something out,  

باید در گزارش باشد. بنابراین، می‌توانید از این هم زمانی که عمداً چیزی را کنار می‌گذارید استفاده کنید

or it could be accidental as well. So now you have  the top 10 phrasal verbs, added to your vocabulary  

یا ممکن است تصادفی باشد. بنابراین اکنون شما 10 فعل عبارتی برتر را دارید که به دایره لغات شما اضافه شده است

to help you sound more natural and professional  English. So, are you ready for your quiz? Here's  

تا به شما کمک کند انگلیسی طبیعی تر و حرفه ای تر به نظر برسید . بنابراین، آیا برای مسابقه خود آماده هستید؟ در اینجا

how it's going to work. I'm going to show you the  questions and you just need to fill in the blank.  

نحوه عملکرد آن آمده است. من سؤالات را به شما نشان خواهم داد و فقط باید جای خالی را پر کنید.

I'll only show you the questions for 10 seconds.  Obviously that's not enough time. So hit pause  

من فقط 10 ثانیه سوالات را به شما نشان می دهم. بدیهی است که این زمان کافی نیست. بنابراین مکث   را بزنید

and complete the questions. And when you're ready,  just hit play. So here we go with your quiz.  

و سؤالات را تکمیل کنید. و هنگامی که آماده شدید، فقط Play را بزنید. بنابراین در اینجا ما با مسابقه شما همراه هستیم.

So, how'd you do with the quiz,  how many did you get right?  

بنابراین، با آزمون چگونه کار کردید، چند مورد را درست انجام دادید؟

Let us know in the comments! And also leave some  example sentences practicing your three favorite  

در نظرات به ما اطلاع دهید! و همچنین چند جمله مثال برای تمرین سه فعل عبارتی مورد علاقه خود

phrasal verbs from this lesson. Of course you  can practice all 10 as well, but that's a lot,  

از این درس بگذارید. مطمئناً می‌توانید هر 10 مورد را نیز تمرین کنید، اما این مقدار زیاد است،

so I'm just recommending three. Practice  as many as you want in the comments below.  

بنابراین من فقط سه مورد را توصیه می‌کنم. هر تعداد که می خواهید در نظرات زیر تمرین کنید.

And if you found this video helpful, please  hit the like button, share it with your friends  

و اگر این ویدیو را مفید دیدید، لطفاً دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

and of course subscribe. And before you go  make sure you head on over to my website,  

و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن، مطمئن شوید که به وب‌سایت من،

JForrestEnglish.com and download your free  speaking guide. In this guide, I share six  

JForrestEnglish.com سر زده و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید . در این راهنما، من شش

tips on how to speak English fluently and  confidently. And until next time, Happy Studying.  

نکته در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اعتماد به نفس به اشتراک می‌گذارم. و تا دفعه بعد، مطالعه مبارک.

Awesome job with this lesson. Have fun using your  

کار عالی با این درس با استفاده از

new phrasal verbs. And I'll  see you my next one, Bye.

افعال عبارتی جدید خود لذت ببرید. و من شما را می بینم، خداحافظ.