Earth Has A NEW MOON! 🌖 Learn English With Science News

Did you hear that Earth is  getting a new mini moon?

آیا شنیده اید که زمین در حال دریافت یک ماه کوچک جدید است؟

Today we'll read an article that  discusses this new mini moon and  

امروز مقاله‌ای می‌خوانیم که  در مورد این مینی ماه جدید بحث می‌کند و

you'll learn 72 everyday English expressions.

72 عبارت انگلیسی روزمره را خواهید آموخت.

Welcome back to JForrest English.

به JForrest English خوش آمدید.

Of course, I'm Jennifer.

البته من جنیفر هستم.

Now let's get started.

حالا بیایید شروع کنیم.

Let's review the headline.

بیایید تیتر را مرور کنیم.

A space rock is about to  become Earth's new mini moon.

یک سنگ فضایی در شرف تبدیل شدن به قمر کوچک جدید زمین است.

So here we have Earth, of course, our moon,  

بنابراین در اینجا ما زمین را داریم، البته، ماه خود،

and this is the space rock that's  about to become our new mini moon.

و این سنگ فضایی است که در شرف تبدیل شدن به ماه کوچک جدید ما است. به

Notice how the article uses about to become,  which means it's happening happening very soon.

نحوه تبدیل شدن مقاله توجه کنید، که به این معنی است که خیلی زود اتفاق می افتد.

Remember that you need the verb to be, and  then you'll conjugate the verb to be based  

به یاد داشته باشید که به فعل to be نیاز دارید و سپس فعل to be را بر اساس

on the subject and time reference and then the  preposition about and then the infinitive again.

موضوع و مرجع زمانی و سپس حرف اضافه about و سپس دوباره مصدر را با هم ترکیب می‌کنید.

It means happening very soon.

یعنی خیلی زود اتفاق می افتد.

Let's look at this more advanced example.

بیایید به این مثال پیشرفته تر نگاه کنیم.

I was about to believe when my boss came  into my office so you can use I was.

نزدیک بود باور کنم که رئیسم وارد دفترم شد تا بتوانید از من استفاده کنید.

So this is the past simple because at this moment  in the past you were putting on your jacket,  

پس این گذشته ساده است، زیرا در این لحظه در گذشته کتت را می پوشیدی،

you were gathering your things and  you were leaving, leaving very soon.

وسایلت را جمع می کردی و می رفتی و خیلی زود می رفتی.

But then your boss came into your office.

اما پس از آن رئیس شما وارد دفتر شما شد.

So both of these events are in the past.

بنابراین هر دوی این رویدادها در گذشته است.

So you put them both in the past simple.

بنابراین شما هر دو را در گذشته ساده قرار می دهید.

I was about to leave when  my boss came into my office.

داشتم می رفتم که رئیسم وارد دفترم شد.

And when you want to show something in  the near future happening very soon,  

و وقتی می خواهید چیزی را در آینده نزدیک نشان دهید که خیلی زود اتفاق می افتد،

in the very near future, you use  the verb to be in the present.

در آینده بسیار نزدیک، از فعل to be در حال استفاده می کنید.

Simple.

I'm about to improve my English because  in this lesson, which you're taking now,  

ساده

من قصد دارم زبان انگلیسی خود را بهبود ببخشم زیرا در این درس که اکنون در حال گذراندن آن هستید،

you will improve your English.

انگلیسی خود را بهبود خواهید داد.

I'm about to improve my English.

من در حال بهبود زبان انگلیسی خود هستم.

So put, let's go.

پس بگذارید، بریم.

Let's go.

If you're excited because you're  about to improve your English.

برویم

اگر به این دلیل هیجان‌زده هستید که می‌خواهید انگلیسی خود را بهبود ببخشید.

So put that in the comments.

پس آن را در نظرات قرار دهید.

And don't worry about taking notes because  I summarize everything in a free lesson PDF.

و نگران یادداشت برداری نباشید زیرا من همه چیز را در یک PDF درس رایگان خلاصه می کنم.

You can find the link in the description.

می توانید لینک را در توضیحات پیدا کنید.

Now let's learn about this mini  moon Earth is about to gain.

اکنون بیایید در مورد این ماه کوچکی که زمین در شرف به دست آوردن است بیاموزیم.

So same sentence structure, but here  we're just using a different verb.

ساختار جمله یکسان است، اما در اینجا فقط از یک فعل متفاوت استفاده می‌کنیم.

The verb gain in the infinitive, because remember,  you use the infinitive with this expression.

فعل gain در مصدر، زیرا به یاد داشته باشید، با این عبارت از مصدر استفاده می کنید.

Earth is about to gain a new mini moon  but it won't stay around for long.

زمین در آستانه به دست آوردن یک ماه کوچک جدید است، اما برای مدت طولانی در اطراف نخواهد ماند.

Let's look at the use of around because you could  

بیایید به استفاده از اطراف نگاه کنیم زیرا می‌توان

say but it won't stay for  long, remain in a location.

گفت اما برای مدت طولانی نمی‌ماند، در یک مکان باقی می‌ماند.

Now by using around, it simply  refers to the specific area.

اکنون با استفاده از اطراف، به سادگی به ناحیه خاصی اشاره می‌کند.

So it won't stay around Earth.

بنابراین در اطراف زمین نخواهد ماند.

Perhaps it won't stay around  a specific area for long.

شاید برای مدت طولانی در اطراف یک منطقه خاص باقی نماند.

You could also use the  expression it won't stick around.

همچنین می‌توانید از عبارت it will not stick around استفاده کنید.

It won't stick around for long.

برای مدت طولانی نمی چسبد

Have you heard that stick around?

آیا آن چوب را شنیده اید؟

Stick around has the same meaning as stay around.

Stick around به معنای ماندن در اطراف است.

It means remain in a specific location.

یعنی در یک مکان خاص باقی بمانید.

So let's say this is an in person class.

بنابراین بیایید بگوییم که این یک کلاس حضوری است.

All my students are right in front of me.

همه دانش آموزان من درست در مقابل من هستند.

How amazing would that be?

چقدر شگفت انگیز خواهد بود؟

And I say stick around after the  lesson if you have any questions.

و من می گویم اگر سؤالی دارید بعد از درس بمانید.

So I'm saying stay, stay in this location.

پس من می گویم بمان، در این مکان بمان.

So if you don't have any questions, you can leave.

بنابراین اگر سوالی ندارید، می توانید آنجا را ترک کنید.

Go to another class, go to the park,  go grab lunch, but stick around.

به کلاس دیگری بروید، به پارک بروید، بروید ناهار بخورید، اما در آنجا بمانید.

Stay in this specific location,  this room, this classroom.

در این مکان خاص، در این اتاق، این کلاس درس بمانید.

If you have any questions.

اگر سوالی دارید.

It's very commonly used in natural speech,  so I recommend you add it to your vocabulary.

معمولاً در گفتار طبیعی استفاده می‌شود، بنابراین توصیه می‌کنم آن را به واژگان خود اضافه کنید.

The newly discovered asteroid.

سیارک تازه کشف شده

Let's review the pronunciation here.

بیایید تلفظ را در اینجا مرور کنیم.

Notice there are three sounds Asteroid.

توجه کنید سیارک سه صدایی دارد.

But this middle sound is very fast.

اما این صدای وسط بسیار سریع است.

Asteroid asteroid, asteroid, asteroid.

سیارک سیارک، سیارک، سیارک. به گفته اخترشناسان،

The newly discovered asteroid, named 2024 PT 5,  will temporarily be captured by Earth's gravity  

سیارک تازه کشف شده با نام 2024 PT 5، به طور موقت توسط گرانش زمین دستگیر خواهد شد

and orbit our world from September 29th to  November 25th, according to astronomers.

و از 29 سپتامبر تا 25 نوامبر به دور جهان ما خواهد چرخید .

Did you notice that when I read these numbers,  I pronounced the TH even though it wasn't there?

آیا متوجه شده‌اید که وقتی این اعداد را خواندم، TH را تلفظ کردم حتی اگر آنجا نبود؟

In writing and more formal writing, it's common  to leave out the ordinal clause, here, the TH.

در نوشتار و نگارش رسمی تر، معمول است که بند ترتیبی را کنار بگذاریم، در اینجا، TH.

It could also be an St.

همچنین می تواند یک خیابان

or an Rd.

یا یک خیابان باشد.

3rd, 1st for example.

برای مثال 3، 1.

So it is acceptable to leave it out in writing,  and that's commonly done in formal writing.

بنابراین قابل قبول است که آن را به صورت کتبی کنار بگذاریم، و این معمولاً در نوشتن رسمی انجام می شود.

However, when you pronounce the date,  when you say it out loud like I did here,  

با این حال، وقتی تاریخ را تلفظ می‌کنید، وقتی آن را با صدای بلند می‌گویید، مثل من در اینجا،   با

reading it out loud, it would sound odd  to not pronounce the ordinal number.

صدای بلند خواندن آن، تلفظ نکردن عدد ترتیبی عجیب به نظر می‌رسد.

So it would sound odd to say  from September 29 to November 25.

بنابراین عجیب به نظر می رسد اگر بگوییم از 29 سپتامبر تا 25 نوامبر.

It doesn't sound right.

درست به نظر نمی رسد.

It was even difficult for me to say  this without pronouncing the TH.

حتی برای من سخت بود که این را بدون تلفظ TH بیان کنم.

So make sure when you say numbers out loud,  

بنابراین مطمئن شوید که وقتی اعداد را با صدای بلند می‌گویید،

if they're ordinal numbers, you  need to include that STRD or TH.

اگر اعداد ترتیبی هستند، باید آن STRD یا TH را نیز لحاظ کنید.

So let's review the pronunciation  of all four options.

بنابراین بیایید تلفظ هر چهار گزینه را بررسی کنیم.

I forgot poor second, so we'll  review that option as well.

دوم ضعیف را فراموش کردم، بنابراین آن گزینه را نیز بررسی خواهیم کرد.

So repeat after first, second, 3rd, 29th.

پس بعد از اول، دوم، سوم، بیست و نهم تکرار کنید.

OK, so don't forget to pronounce those  when you say ordinal numbers out loud,  

بسیار خوب، پس فراموش نکنید که وقتی اعداد ترتیبی را با صدای بلند می‌گویید، آن‌ها را تلفظ کنید،

including I work on the 4th floor.

از جمله من در طبقه چهارم کار می‌کنم.

I work on the 2nd floor.

من در طبقه 2 کار می کنم.

You need to pronounce those as well.

شما باید آن ها را نیز تلفظ کنید.

I made the point here.

من اینجا به نکته اشاره کردم.

Remember optional when writing  but required when verbalizing.

هنگام نوشتن، اختیاری را به خاطر بسپارید، اما هنگام شفاهی ضروری است.

So saying the sounds out loud,  are you enjoying this lesson?

بنابراین با گفتن صداها با صدای بلند، آیا از این درس لذت می برید؟

If you are, then I want to tell you  about the Finally Fluent Academy.

اگر هستید، پس می‌خواهم درباره آکادمی Finnally Fluent به شما بگویم.

This is my premium training program where  we study native English speakers from TV,  

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن به زبان انگلیسی زبان مادری از تلویزیون،

the movies, YouTube, and the news.

فیلم‌ها، YouTube و اخبار مطالعه می‌کنیم.

So you can improve your listening  skills of fast English, expand your  

بنابراین می‌توانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید،

vocabulary with natural expressions,  and learn advanced grammar easily.

دایره لغات خود را با عبارات طبیعی گسترش دهید، و گرامر پیشرفته را به راحتی یاد بگیرید.

Plus, you'll have me as your personal coach.

به علاوه، شما مرا به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت. برای

You can look in the description  for the link to learn more,  

کسب اطلاعات بیشتر، می‌توانید در توضیحات  پیوند را جستجو کنید،

or you can go to my website and  click on Finally Fluent Academy.

یا می‌توانید به وب‌سایت من بروید و روی «آکادمی Fluent Fluent» کلیک کنید.

Now let's continue with our lesson.

حالا بیایید به درس خود ادامه دهیم.

Then the space rock will  return to a heliocentric orbit.

سپس صخره فضایی به مدار هلیومرکزی باز خواهد گشت.

I have no idea what a heliocentric orbit is,  but they define it and this is commonly done.

من نمی‌دانم مدار هلیوسنتریک چیست، اما آنها آن را تعریف می‌کنند و معمولاً این کار انجام می‌شود.

So if you see a definition you can assume that  this isn't common knowledge for native speakers.

بنابراین، اگر تعریفی می‌بینید، می‌توانید فرض کنید که این برای افراد بومی دانش رایج نیست.

So because it's not common knowledge,  

بنابراین، چون دانش عمومی نیست،

you don't need to worry about  adding this to your vocabulary.

لازم نیست نگران اضافه کردن آن به دایره لغات خود باشید.

I've personally never said  this or read this before now.

من شخصاً هرگز این را نگفته‌ام یا قبلاً آن را نخوانده‌ام.

So what is it?

پس چیست؟

It's an orbit.

این یک مدار است.

So they use the word before orbit.

بنابراین از کلمه قبل از مدار استفاده می کنند.

Notice before they had the verb to orbit.

قبل از اینکه آنها فعل مداری را داشته باشند، توجه کنید.

So here this was the verb to orbit.

بنابراین در اینجا این فعل به مدار بود.

So orbit is the process of moving around, right?

بنابراین مدار فرآیند حرکت به اطراف است، درست است؟

So the rock will move around.

بنابراین سنگ به اطراف حرکت خواهد کرد.

So that's to orbit the verb.

پس این به دور فعل است.

But here they're referring  to it as a noun and orbit.

اما در اینجا آنها به آن به عنوان یک اسم و مدار اشاره می کنند.

So this is just referring to it as a something.

بنابراین این فقط به آن به عنوان یک چیزی اشاره می کند.

It's the movement of it around the sun.

این حرکت آن به دور خورشید است.

So that's the noun for an orbit.

بنابراین این اسم برای یک مدار است.

So that was the heliocentric orbit.

بنابراین این مدار خورشید مرکزی بود.

It's an orbit around the Sun.

این یک مدار به دور خورشید است.

Before we move on, let's review this adverb.

قبل از اینکه به جلو برویم، اجازه دهید این قید را مرور کنیم.

Then.

سپس.

Of course, remember then  means following these dates.

البته، به یاد داشته باشید که به این معنی است که این تاریخ ها را دنبال کنید.

So let's review some other choices because  adding adverbs or transition words,  

پس بیایید برخی از گزینه‌های دیگر را مرور کنیم زیرا اضافه کردن قیدها یا کلمات انتقالی،

adverbial phrases are a great way  to make your your idea more complex,  

عبارات قید راهی عالی برای پیچیده‌تر کردن ایده‌تان،

your message more complex, especially  in writing, but also in more formal  

پیام‌تان را پیچیده‌تر می‌کند، به خصوص در نوشتار، اما همچنین در

presentations, speeches, job interviews,  or even just at meetings or at work.

ارائه‌ها، سخنرانی‌ها، مصاحبه‌های شغلی، یا حتی رسمی‌تر. فقط در جلسات یا محل کار

You could say next after for this one,  

می‌توانید برای این یکی بعد از آن بگویید،

you could also just say after or after November  25th because that was the last reference date.

همچنین می‌توانید فقط بعد یا بعد از ۲۵ نوامبر بگویید، زیرا این آخرین تاریخ مرجع بود.

Remember to verbalize it.

به یاد داشته باشید که آن را شفاهی کنید.

You would add that TH sound November 25th,  

می‌توانید صدای TH را در 25 نوامبر اضافه کنید،

but in writing you don't have to  following this or following that.

اما در نوشتن مجبور نیستید این یا آن را دنبال کنید.

You wouldn't just say following.

شما فقط نمی گویید دنبال کنید.

You would have to include this or  that or following November 25th,  

شما باید این یا آن را بگنجانید یا بعد از 25 نوامبر،

subsequently would be the most formal 1.

متعاقباً رسمی ترین 1 خواهد بود.

So if you're in a very formal  environment in both writing  

بنابراین اگر در یک محیط بسیار رسمی هم در نوشتن

or speech, subsequently would be a great choice.

و هم در گفتار هستید، پس از آن انتخاب عالی خواهد بود.

The other ones are all everyday.

بقیه همه روزمره هستند.

They sound professional, but  subsequently sounds more formal.

آنها حرفه ای به نظر می رسند، اما متعاقباً رسمی تر به نظر می رسند.

Subsequently, which just means then  next subsequently the space rock will  

متعاقباً، که فقط به این معنی است که بعداً سنگ فضایی

return to an heliocentric orbit,  which is an orbit around the sun.

به مداری که به دور خورشید می چرخد، باز می گردد.

Details about the ephemeral.

جزئیات در مورد زودگذر.

Do you know what this means?

میدونی این یعنی چی؟

Ephemeral.

زودگذر.

And what do you notice  about my pronunciation here?

و چه چیزی در مورد تلفظ من در اینجا متوجه می شوید؟

Ephemeral.

زودگذر.

Femoral.

فمورال.

So it's pronounced as an F Ephemeral.

بنابراین به صورت F Ephemeral تلفظ می شود.

Ephemeral.

زودگذر.

This means lasting for only a short time.

این بدان معنی است که فقط برای مدت کوتاهی دوام می آورد.

It sounds more formal.

رسمی تر به نظر می رسد.

It's not commonly used in everyday speech.

معمولاً در گفتار روزمره استفاده نمی شود.

It also sounds more poetic,  

همچنین شاعرانه‌تر به نظر می‌رسد،

so you could say something like the  beauty of a flower is ephemeral.

بنابراین می‌توانید بگویید که زیبایی یک گل زودگذر است.

So if you want to sound very poetic  or if you want to sound more formal,  

بنابراین، اگر می‌خواهید بسیار شاعرانه به نظر برسید یا اگر می‌خواهید رسمی‌تر به نظر برسید،

this is a great word choice, but it's  not commonly used in everyday speech.

این انتخاب کلمه‌ای عالی است، اما معمولاً در گفتار روزمره از آن استفاده نمی‌شود.

Details about the ephemeral mini moon, the  mini moon, the space rock, the asteroid.

جزئیات مربوط به ماه کوتاه زودگذر، مینی ماه، صخره فضایی، سیارک.

So so far we have three different names  and it's only lasting for a short time.

بنابراین تا کنون ما سه نام مختلف داریم و فقط برای مدت کوتاهی دوام دارد.

Details about the ephemeral mini  moon and the horseshoe shaped path.

جزئیات مربوط به ماه کوتاه زودگذر و مسیر نعل اسبی شکل.

Horseshoe shaped path.

مسیر نعل اسبی

That's a little bit of a tongue twister.

این یک کمی پیچش زبان است.

So a horseshoe that's AU  pattern horseshoe shaped path.

بنابراین نعل اسبی که مسیر نعل اسبی با الگوی AU است.

So that's the path it will be traveling on.

بنابراین این مسیری است که در آن خواهد رفت.

So this is just to describe the  path it travels were published  

بنابراین این فقط برای توصیف مسیری است که طی می‌کند

this month in the research notes of  the American Astronomical Society.

این ماه در یادداشت‌های تحقیقاتی انجمن نجوم آمریکا منتشر شد.

So here note that were is conjugated with details.

بنابراین در اینجا توجه داشته باشید که were با جزئیات ترکیب شده است.

So even though there's all this information  following it, this verb to be is conjugated  

بنابراین، با وجود اینکه همه این اطلاعات به دنبال آن وجود دارد، این فعل to be

with details, which is why it's third  person plural details were published.

با جزئیات ترکیب می‌شود، به همین دلیل جزئیات جمع سوم شخص منتشر شد.

All of this gives you more information  about what type of details.

همه اینها اطلاعات بیشتری درباره نوع جزئیات به شما می‌دهد.

Let's continue.

ادامه دهیم.

Astronomers first spotted the asteroid.

ستاره شناسان برای اولین بار این سیارک را مشاهده کردند.

Do you know what to spot?

آیا می دانید چه چیزی را باید تشخیص دهید؟

Means when you spot something first spotted?

یعنی زمانی که چیزی را برای اولین بار تشخیص می دهید؟

They first saw the asteroid, so when you see  something for the first time, you spot it.

آنها ابتدا سیارک را دیدند، بنابراین وقتی برای اولین بار چیزی را می‌بینید، آن را تشخیص می‌دهید.

We also use the verb spot when  something is more difficult to  

ما همچنین زمانی از فعل نقطه استفاده می‌کنیم که دیدن چیزی دشوارتر است،

see, so you might detect it or  notice it with conscious effort.

بنابراین ممکن است آن را تشخیص دهید یا با تلاش آگاهانه متوجه آن شوید.

For example, did you spot any mistakes?

به عنوان مثال، آیا شما اشتباهاتی را تشخیص داده اید؟

I might ask you to review something I  wrote and ask you if you saw any mistakes,  

ممکن است از شما بخواهم چیزی را که نوشته‌ام مرور کنید و از شما بپرسم که آیا اشتباهی دیده‌اید،

but it's more through careful  consideration or looking closely.

اما این بیشتر از طریق بررسی دقیق یا نگاه دقیق است.

Did you spot any mistakes?

آیا اشتباهی متوجه شدید؟

Or I might show you 2 pictures and ask.

یا ممکن است 2 عکس را به شما نشان دهم و بپرسم.

Can you spot the differences?

آیا می توانید تفاوت ها را تشخیص دهید؟

This is a game that's often included in  magazines on airlines for example, or trains.

این یک بازی است که اغلب در مجله‌های خطوط هوایی یا قطارها گنجانده می‌شود.

There are two pictures and they tell you there are  

دو تصویر وجود دارد و آنها به شما می گویند

5 differences and you have to  try to spot the differences.

5 تفاوت وجود دارد و شما باید سعی کنید تفاوت ها را تشخیص دهید.

Can you spot the differences?

آیا می توانید تفاوت ها را تشخیص دهید؟

Can you detect them or notice them?

آیا می توانید آنها را تشخیص دهید یا متوجه آنها شوید؟

Astronomers first spotted the asteroid,  the space rock or mini moon on August 7th.

اخترشناسان برای اولین بار این سیارک، سنگ فضایی یا ماه کوچک را در ۷ اوت مشاهده کردند.

Remember, because I'm verbalizing  this, I pronounce the TH.

به خاطر داشته باشید، چون من این را شفاهی می‌کنم، TH را تلفظ می‌کنم.

It's optional in writing, so  I'll just highlight this again.

در نوشتن اختیاری است، بنابراین فقط دوباره آن را برجسته می‌کنم.

So you remember that on August 7th, using the  South Africa based observatory of the NASA  

بنابراین شما به یاد دارید که در 7 آگوست، با استفاده از رصدخانه مستقر در آفریقای جنوبی متعلق به ناسا،

funded asteroid Terrestrial Impact  Last Alert System, or Atlas.

سیستم آخرین هشدار، یا اطلس، سیارک برخورد زمینی با بودجه.

Wow, that's a long name.

عجب اسم بلندیه

And that's why they generally  shorten the name to the acronym.

و به همین دلیل است که آنها معمولاً نام را به مخفف کوتاه می‌کنند.

And going forward, you can  just refer to this as Atlas.

و در ادامه، می‌توانید فقط به این اطلس اشاره کنید.

The asteroid is likely about  37 feet 11 meters in diameter.

این سیارک احتمالاً 37 فوت و 11 متر قطر دارد.

So here they give the measurement the  diameter, which is the length across.

بنابراین در اینجا قطر را به اندازه گیری می دهند که طول عرض است.

That's the diameter.

این قطر است.

But notice they used the word likely.

اما توجه کنید که آنها از کلمه احتمالی استفاده کردند.

The asteroid is likely about 37 feet.

این سیارک احتمالاً حدود 37 فوت است.

So about means approximately is the  more casual way to say approximately,  

بنابراین در مورد میانگین تقریباً روش معمولی تر برای گفتن تقریباً است،

and then likely means probable  or expected but not guaranteed.

و سپس به احتمال زیاد به معنای احتمالی یا مورد انتظار است اما تضمینی نیست.

So it sounds like they don't know the exact size.

بنابراین به نظر می رسد که آنها اندازه دقیق را نمی دانند.

They're giving an approximation, which makes  sense in this case because it's an asteroid,  

آنها تقریبی را ارائه می‌دهند، که در این مورد منطقی است زیرا یک سیارک است،

but this is very commonly used in everyday speech.

اما این بسیار در گفتار روزمره استفاده می‌شود.

You can say I'll likely take the bus.

می توانید بگویید من به احتمال زیاد سوار اتوبوس خواهم شد.

This means it's probable, it's  expected, but it's not guaranteed.

این به این معنی است که احتمال دارد، مورد انتظار است، اما تضمین نشده است.

So if someone asks you how are you going to  get to the airport, I'll likely take the bus,  

بنابراین، اگر کسی از شما بپرسد که چگونه می‌خواهید به فرودگاه برسید، من احتمالاً سوار اتوبوس می‌شوم،

but you may take a taxi or you may drive  because this isn't guaranteed, it's expected.

اما شما ممکن است سوار تاکسی شوید یا رانندگی کنید، زیرا تضمینی نیست، انتظار می‌رود.

So if I ask you, are you  going to watch my next lesson,  

بنابراین، اگر از شما بپرسم، آیا قرار است درس بعدی من را تماشا کنید،

You could say I'll likely watch  your next lesson, which is nice.

می‌توانید بگویید احتمالاً درس بعدی شما را تماشا خواهم کرد، که خوب است.

It's expected but not guaranteed.

انتظار می رود اما تضمین نشده است.

So if you want to sound stronger, you  can say I'll definitely, definitely,  

بنابراین اگر می‌خواهید قوی‌تر به نظر برسید، می‌توانید بگویید من قطعاً، قطعاً،

I'll definitely watch your next lesson.

حتماً درس بعدی شما را تماشا خواهم کرد.

So what about you?

Will you definitely watch my next lesson, if  you will put that That's right, that's right.

پس شما چطور؟

آیا قطعاً درس بعدی من را تماشا خواهید کرد، اگر این را بگویید درست است، درست است.

Put that's right in the comments.

درست است در نظرات قرار دهید.

Let's continue.

ادامه دهیم.

The space rock will orbit.

سنگ فضایی در مدار خواهد چرخید.

So here is this a noun or a verb?

پس اینجا اسم است یا فعل؟

Because remember we learned that both exist.

زیرا به یاد داشته باشید که ما آموختیم که هر دو وجود دارند.

Well, you always know because  of the sentence structure.

خوب، شما همیشه به دلیل ساختار جمله می دانید.

So we here we have will, which is the  auxiliary part of the future simple.

بنابراین ما در اینجا اراده داریم، که بخشی کمکی از آینده ساده است.

And following will we use the base verb.

و در ادامه از فعل پایه استفاده خواهیم کرد.

So I know that this is a verb based on sentence  structure and this is the future simple.

بنابراین می دانم که این یک فعل مبتنی بر ساختار جمله است و این آینده ساده است.

The space rock will orbit about 2.6 million  miles away, 4.2 million kilometers away.

این سنگ فضایی در حدود 2.6 میلیون مایل دورتر، 4.2 میلیون کیلومتر دورتر خواهد چرخید.

So what was the more formal way of saying about?

پس راه رسمی تر برای گفتن در مورد چه بود؟

Do you remember approximately?

تقریبا یادت هست؟

Approximately is the more formal way,  but you can absolutely use about.

تقریباً راه رسمی‌تر است، اما می‌توانید کاملاً از آن استفاده کنید.

So you could say it will take two hours to finish  the report if you want to sound definitive,  

بنابراین، می‌توانید بگویید که اگر می‌خواهید گزارش قطعی به نظر برسد، دو ساعت طول می‌کشد،

or you could say it will take about  two hours, approximately 2 hours.

یا می‌توانید بگویید که تقریباً دو ساعت، تقریباً ۲ ساعت طول می‌کشد.

OK, so how much is this distance?

خوب، پس این فاصله چقدر است؟

I certainly don't know how far  to 4.2 million kilometers is,  

من مطمئناً نمی‌دانم فاصله تا 4.2 میلیون کیلومتر چقدر است،

but so they give us a reference  point or about again another  

اما بنابراین آنها به ما یک نقطه مرجع می‌دهند یا یک نقطه دیگر

about or approximately 10 times the  distance between Earth and the Moon.

حدود یا تقریباً 10 برابر فاصله بین زمین و ماه.

So this is a more helpful way to help the average  

بنابراین این یک راه مفیدتر برای کمک به افراد عادی است که

person understand this distance 10 times  the distance between Earth and the moon.

این فاصله را 10 برابر فاصله بین زمین و ماه درک کند.

As a result, asteroid 2024 PT 5  isn't in any danger of colliding  

در نتیجه، سیارک 2024 PT 5 در

with Earth now or over the next few decades.

حال حاضر یا در چند دهه آینده در خطر برخورد با زمین نیست.

That's a relief because do  you know what collide means?

این یک تسکین است زیرا آیا می دانید برخورد یعنی چه؟

Well, if they collide, it would  be another way of saying hit,  

خوب، اگر آنها با هم برخورد کنند، روش دیگری برای گفتن ضربه خواهد بود،

but it sounds very dramatic to  collide, so to hit strongly.

اما به نظر می رسد بسیار دراماتیک است که با هم برخورد کنند، بنابراین ضربه شدید.

You hear this word a lot when reporting accidents.

این کلمه را هنگام گزارش تصادف زیاد می شنوید.

So maybe you're driving and you say,  Oh no, those cars are about to collide.

بنابراین شاید در حال رانندگی هستید و می گویید، اوه نه، آن ماشین ها در شرف برخورد هستند.

So you notice that two cars are  moving very closely together.

بنابراین متوجه می‌شوید که دو خودرو بسیار نزدیک به هم حرکت می‌کنند.

So you say quick honk.

بنابراین شما می گویید بوق سریع.

So you want to get their  attention so you can avoid it,  

بنابراین می‌خواهید توجه آن‌ها را جلب کنید تا بتوانید از آن اجتناب کنید، از

avoid this situation because  it hasn't happened yet.

این وضعیت اجتناب کنید زیرا هنوز این اتفاق نیفتاده است. از

How do you know because this word about to  which we previously learned those cars are  

کجا می‌دانید زیرا این کلمه در مورد که قبلاً فهمیدیم آن اتومبیل‌ها  در

about to collide quick honk and then thankfully  they didn't collide because you acted quickly.

شرف برخورد سریع با بوق هستند و خوشبختانه آنها با هم برخورد نکردند زیرا شما سریع عمل کردید.

So here we have.

بنابراین اینجا داریم.

But this is used in a positive  way because asteroid 2024 PT 5.

اما این به روشی مثبت استفاده می‌شود، زیرا سیارک 2024 PT 5.

That's the name of this mini moon space  rock isn't in any danger of colliding,  

این نام این سنگ فضایی مینی ماه است که در خطر برخورد نیست،

isn't in any danger of colliding.

در خطر برخورد نیست.

You could also replace these 3  words in any danger with at risk.

همچنین می‌توانید این 3 کلمه را در هر خطری با در معرض خطر جایگزین کنید.

But notice you still need your verb to be,  which is here because it's to be at risk.

اما توجه داشته باشید که هنوز به فعل خود به be نیاز دارید، که اینجاست زیرا در معرض خطر قرار گرفتن است.

And you need the preposition of  because it's to be at risk of.

و شما به حرف اضافه  نیاز دارید زیرا در معرض خطر است.

And then notice we have our ING  because we have our preposition of.

و سپس توجه کنید که ما ING خود را داریم، زیرا ما حرف اضافه خود را داریم.

So you need the gerund verb after  and let's look at as a result.

بنابراین شما به فعل جیروند بعد از  نیاز دارید و بیایید نتیجه را بررسی کنیم.

This is a transition phrase.

این یک عبارت انتقالی است.

It's a group of words that help show  the connection between the ideas.

این گروهی از کلمات است که به نشان دادن ارتباط بین ایده‌ها کمک می‌کند.

So this information that we're learning, the  fact that there's no risk of collision is a  

بنابراین این اطلاعاتی که ما یاد می‌گیریم، این واقعیت که خطر برخورد وجود ندارد،

result of the fact that the distance is so vast,  there's such a large distance between the two.

نتیجه این واقعیت است که فاصله بسیار زیاد است، فاصله بسیار زیادی بین این دو وجود دارد.

As a result, is the preferred choice in  a more professional or formal situation,  

در نتیجه، در موقعیت‌های حرفه‌ای یا رسمی‌تر، انتخاب ارجح است،

in casual everyday situations,  the preferred choice would be.

در موقعیت‌های معمولی روزمره، انتخاب ارجح خواهد بود.

So let's look at this example here.

بنابراین بیایید به این مثال در اینجا نگاه کنیم.

The order was late.

سفارش دیر شد

Now I want to show the consequence of that.

حالا می خواهم پیامد آن را نشان دهم.

As a result, we lost the contract.

در نتیجه قرارداد را از دست دادیم.

So you could just have these two sentences.

بنابراین شما فقط می توانید این دو جمله را داشته باشید.

The order was late, we lost the contract, but  it just sounds like 2 individual sentences.

سفارش دیر بود، ما قرارداد را از دست دادیم، اما به نظر می‌رسد 2 جمله جداگانه باشد.

Where's the connection between them?

ارتباط بین آنها کجاست؟

And that's the importance of transitional  phrases or words as a result.

و در نتیجه این اهمیت عبارات یا کلمات انتقالی است.

And then if you want to  sound more casual everyday.

و سپس اگر می‌خواهید هر روز عادی‌تر به نظر برسید.

So we lost the contract and now I  understand the connection between these two.

بنابراین ما قرارداد را از دست دادیم و اکنون ارتباط بین این دو را می‌دانم.

Earth has previously captured  other temporary mini moons such  

زمین قبلاً قمرهای کوچک موقت دیگری

as asteroid 2020 CD 3, although  that asteroid was first spotted.

مانند سیارک 2020 CD 3 را ثبت کرده است، اگرچه این سیارک برای اولین بار مشاهده شد.

Oh, and now you know what this means.

اوه، و حالا می دانید که این به چه معناست.

If you wanted to replace this with.

اگر می خواهید این را جایگزین کنید.

The verb to see what would be the conjugation,  

فعل to see what will be conjugation،

although that asteroid was  first seen was first seen.

اگرچه آن سیارک برای اولین بار دیده شد، اولین بار دیده شد.

Seen is the past participle and we want  that because this is in the passive voice.

Seen فعل ماضی است و ما آن را می‌خواهیم زیرا این در صدای مفعول است.

That asteroid was first seen to be seen  because the subject isn't doing the action.

آن سیارک برای اولین بار دیده شد زیرا سوژه عمل را انجام نمی دهد.

So this is the passive voice.

پس این صدای منفعل است.

You could say the astronomers first saw the  

می توان گفت ستاره شناسان برای اولین بار

asteroid to show the active  voice, but this is passive.

سیارک را برای نشان دادن صدای فعال دیدند، اما این منفعل است.

That asteroid was first seen.

آن سیارک برای اولین بار دیده شد.

The asteroid is receiving the action.

سیارک در حال دریافت عمل است.

So that asteroid was first  spotted whirling around.

بنابراین آن سیارک برای اولین بار در حال چرخش دیده شد.

So whirling around means to  move in a circular motion,  

بنابراین چرخیدن در اطراف به معنای حرکت در یک حرکت دایره‌ای،

and usually quite quickly,  but also more erratically.

و معمولاً بسیار سریع، اما همچنین نامنظم‌تر است.

So erratically means in an  unpredictable or uncontrolled way.

بنابراین نامنظم به روشی غیرقابل پیش بینی یا کنترل نشده معنی می دهد.

So my hair might whirl around in the wind.

بنابراین موهای من ممکن است در باد بچرخد. از

It's not following a specific pattern,  it's just more uncontrollable erratically.

الگوی خاصی پیروی نمی‌کند، فقط به طور نامنظم‌تر غیرقابل کنترل است.

Or you can think of leaves in the wind.

یا می توانید به برگ هایی در باد فکر کنید.

Leaves will move around in a circular motion,  

برگ‌ها با حرکت دایره‌ای به اطراف حرکت می‌کنند،

the leaves from trees, of course, but  it's not in a very orderly pattern.

البته برگ‌های درختان، اما الگوی خیلی منظمی ندارند.

It's more erratic.

نامنظم تر است.

They're just whirling around.

آنها فقط در حال چرخش هستند.

Let's review that sentence again.

بیایید دوباره آن جمله را مرور کنیم.

Although that asteroid was first spotted whirling  

اگرچه این سیارک برای اولین بار

around Earth in February 2020 and  departed a couple of months later,  

در فوریه 2020 در حال چرخش به دور زمین مشاهده شد و چند ماه بعد از آن خارج شد،

research showed it had orbited our planet  for a few years before being detected.

تحقیقات نشان داد که قبل از شناسایی، برای چند سال به دور سیاره ما می چرخید.

So again, remember, spotted was we could also  think of it as to be detected or noticed.

بنابراین دوباره، به یاد داشته باشید، ما می‌توانستیم آن را به‌عنوان شناسایی یا مورد توجه قرار دهیم.

So you could say before being  detected, seen or spotted.

بنابراین می‌توانید قبل از شناسایی، دیده شدن یا دیده شدن بگویید.

And again, this is the passive  voice because the asteroid was  

و دوباره، این صدای غیرفعال است زیرا سیارک

detected before being detected because it's  receiving the action, not doing the action.

قبل از شناسایی شناسایی شده است زیرا در حال دریافت عمل است، نه انجام عمل.

You could turn this into the active and say before  astronomers detected it detected the asteroid.

می‌توانید آن را به حالت فعال تبدیل کنید و بگویید قبل از اینکه ستاره‌شناسان آن را شناسایی کنند، سیارک را شناسایی کرده است.

So this is in the active form.

بنابراین این به صورت فعال است.

It's not easy for asteroids to become mini  moons because they have to be traveling at  

تبدیل شدن به قمرهای کوچک برای سیارک ها آسان نیست زیرا آنها باید با

just the right speed and direction  to be captured by earths gravity.

سرعت و جهت مناسب حرکت کنند تا توسط گرانش زمین دستگیر شوند.

Instead of saying not easy you could replace  this with one word that means the opposite.

به جای اینکه بگویید آسان نیست، می توانید این کلمه را با یک کلمه جایگزین کنید که به معنای مخالف است.

So if something isn't easy, it means  it's difficult or it's challenging.

بنابراین اگر چیزی آسان نیست، به این معنی است که سخت است یا چالش برانگیز است.

So notice here to be difficult to be challenging.

بنابراین توجه کنید که در اینجا چالش برانگیز بودن دشوار است.

You would keep the subject  and the verb it's difficult.

فاعل و فعل دشوار است را نگه می‌دارید.

It's challenging for asteroids to become.

تبدیل شدن به سیارک ها چالش برانگیز است.

Now we use 4 plus noun and then two  with your verb, which is the infinitive.

حالا با فعل شما که مصدر است از اسم به اضافه 4 و سپس دو استفاده می کنیم .

It's not easy for asteroids.

برای سیارک ها آسان نیست.

It's difficult for asteroids.

برای سیارک ها سخت است.

It's challenging for asteroids now.

اکنون برای سیارک ها چالش برانگیز است.

Why?

Because they have to be travelling  at just the right speed.

چرا؟

زیرا آنها باید با سرعت مناسب سفر کنند.

Previously we talked a lot about  about the word about approximately,  

قبلاً درباره کلمه تقریبی زیاد صحبت کردیم ،

but here just the right speed  means exactly the right speed.

اما در اینجا فقط سرعت مناسب به معنای دقیقاً سرعت مناسب است.

So it would sound very different.

بنابراین صدا بسیار متفاوت خواهد بود.

It would communicate a very different idea.

این یک ایده بسیار متفاوت را منتقل می کند.

If you said about the right speed, it sounds like  there's flexibility, but if you say just the right  

اگر در مورد سرعت مناسب گفتید، به نظر می‌رسد که انعطاف‌پذیری وجود دارد، اما اگر سرعت درست را بگویید

speed, it sounds like there's an exact correct  speed that the asteroid has to be traveling at.

، به نظر می‌رسد سرعت دقیقی وجود دارد که سیارک باید با آن حرکت کند.

There isn't a range.

محدوده ای وجود ندارد

When you use about, it  sounds like there's a range.

وقتی از about استفاده می‌کنید، به نظر می‌رسد محدوده‌ای وجود دارد.

The word just that means exactly  is commonly used in daily speech.

کلمه دقیقاً به این معنی است که معمولاً در گفتار روزانه استفاده می شود.

You need to add just the right amount of salt.

شما باید به مقدار مناسب نمک اضافه کنید.

You don't need to include just.

شما لازم نیست فقط شامل کنید.

You could say you need to add the right amount  of salt, but adding just sounds stronger.

می توانید بگویید که باید مقدار مناسبی نمک اضافه کنید ، اما افزودن فقط قوی تر به نظر می رسد.

You're emphasizing it.

داری تاکید میکنی

You need to add exactly the right amount of  salt, no more, no less, just the right amount.

شما باید دقیقاً به مقدار مناسب نمک اضافه کنید ، نه بیشتر، نه کمتر، فقط به مقدار مناسب.

Or I could say this shirt fits just right.

یا می توانم بگویم این پیراهن کاملاً مناسب است.

So exactly right, not too small, not  too loose, exactly right, just right.

دقیقاً درست است، نه خیلی کوچک، نه خیلی شل، دقیقاً درست، درست است.

And that's the end of the article.

و این پایان مقاله است.

So hopefully you found that the  length of this lesson was just right.

بنابراین امیدواریم متوجه شده باشید که طول این درس درست بوده است.

Not too long, not too short.

نه خیلی طولانی، نه خیلی کوتاه.

So put just right if you think it was just  

بنابراین اگر فکر می‌کنید درست بود درست بنویسید

right because we commonly use  that with with time as well.

زیرا ما معمولاً با گذشت زمان از آن نیز استفاده می‌کنیم.

So this lesson was just the right time,  

بنابراین این درس درست زمان مناسبی بود،

but maybe you don't feel that way  so you can let me know as well.

اما شاید شما چنین احساسی ندارید بنابراین می توانید به من نیز اطلاع دهید.

So now what I'll do is I'll  read the article from start  

بنابراین اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا

to finish and you can focus on my pronunciation.

تا پایان می خوانم و شما می توانید بر تلفظ من تمرکز کنید.

A space rock is about to  become Earth's new mini moon.

یک سنگ فضایی در شرف تبدیل شدن به قمر کوچک جدید زمین است.

Earth is about to gain a new mini moon,  but it won't stay around for long.

زمین در آستانه به دست آوردن یک ماه کوچک جدید است، اما برای مدت طولانی در اطراف نخواهد ماند. به گفته اخترشناسان،

The newly discovered asteroid, named 2024 PT 5,  will temporarily be captured by Earth's gravity  

سیارک تازه کشف شده با نام 2024 PT 5، به طور موقت توسط گرانش زمین دستگیر خواهد شد

and orbit our world from September 29th to  November 25th, according to astronomers.

و از 29 سپتامبر تا 25 نوامبر به دور جهان ما خواهد چرخید .

Then the space rock will return to a heliocentric  orbit, which is an orbit around the Sun.

سپس صخره فضایی به مداری که به دور خورشید می چرخد ​​برمی گردد.

Details about the ephemeral mini moon  and the horseshoe shaped path it travels  

جزئیات مربوط به ماه کوتاه زودگذر و مسیر نعل اسبی شکلی که طی می‌کند

were published this month in the research  notes of the American Astronomical Society.

این ماه در یادداشت‌های تحقیقاتی انجمن نجوم آمریکا منتشر شد.

Astronomers first spotted the asteroid  on August 7th using the South Africa  

اخترشناسان برای اولین بار این سیارک را در 7 آگوست با استفاده از

based observatory of the NASA funded Asteroid  Terrestrial Impact Last Alert System, or Atlas.

رصدخانه مبتنی بر آفریقای جنوبی متعلق به سیستم آخرین هشدار برخورد زمینی یا اطلس توسط ناسا مشاهده کردند.

The asteroid is likely about  37 feet 11 meters in diameter,  

این سیارک احتمالاً حدود ۳۷ فوت و ۱۱ متر قطر دارد،

but more observations and data  are needed to confirm its size.

اما برای تأیید اندازه آن به مشاهدات و داده‌های بیشتری نیاز است.

The space rock will orbit about 2.6 million miles,  

این سنگ فضایی حدود 2.6 میلیون مایل،

4.2 million kilometers away, or about 10  times the distance between Earth and the Moon.

4.2 میلیون کیلومتر دورتر یا حدود 10 برابر فاصله زمین و ماه به دور زمین خواهد چرخید.

As a result, asteroid 2024 PT 5  isn't in any danger of colliding  

در نتیجه، سیارک 2024 PT 5 در

with Earth now or over the next few decades.

حال حاضر یا در چند دهه آینده در خطر برخورد با زمین نیست.

Earth has previously captured other temporary  mini moons, such as asteroid 2020 CD 3.

زمین قبلاً قمرهای کوچک موقت دیگری مانند سیارک 2020 سی دی 3 را گرفته است.

Although that asteroid was first spotted whirling  

اگرچه این سیارک برای اولین بار

around Earth in February 2020 and  departed a couple of months later,  

در فوریه 2020 در حال چرخش به دور زمین دیده شد و چند ماه بعد از آن خارج شد،

research showed it had orbited our planet  for a few years before being detected.

تحقیقات نشان داد که قبل از شناسایی، چند سال به دور سیاره ما چرخیده است. .

It's not easy for asteroids to become mini  moons because they have to be traveling  

تبدیل شدن به قمرهای کوچک برای سیارک ها آسان نیست زیرا آنها باید

at just the right speed and direction  to be captured by Earth's gravity.

با سرعت و جهت مناسب حرکت کنند تا توسط گرانش زمین دستگیر شوند.

Do you want me to make  another lesson just like this?

آیا می‌خواهید یک درس دیگر درست مثل این بسازم؟

If you do, then put yes, yes, yes, put yes,  yes, yes, yes, yes, yes in the comments below.

اگر دارید، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله، بله را در نظرات زیر قرار دهید.

And of course, make sure you like this lesson.

و البته مطمئن شوید که این درس را دوست دارید.

Share with your friends and subscribe.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید و مشترک شوید.

So you're notified every time I post  a new lesson and you can get this free  

بنابراین هر بار که من یک درس جدید را پست می‌کنم به شما اطلاع داده می‌شود و می‌توانید این

speaking guide where I share 6 tips on how  to speak English fluently and confidently.

راهنمای مکالمه رایگان را دریافت کنید، جایی که من 6 نکته را درباره نحوه صحبت کردن روان و مطمئن انگلیسی به اشتراک می‌گذارم.

You can click here to download it or  look for the link in the description.

می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا به دنبال پیوند در توضیحات بگردید.

And I have another lesson I know you'll  love, so make sure you watch it right now.

و درس دیگری دارم که می‌دانم دوست خواهید داشت، پس حتماً همین الان آن را تماشا کنید.