Reading Practice (Improve Your FLUENCY in English in ONE HOUR)

Welcome to this one hour.

به این یک ساعت خوش آمدید.

English lesson Today you're going to learn English with the news.

درس زبان انگلیسی امروز با خبرها قصد یادگیری زبان انگلیسی را دارید.

We're going to read two different news articles together so you can learn a lot of advanced

ما قصد داریم دو مقاله خبری مختلف را با هم بخوانیم تا بتوانید

vocabulary, complex grammar, and correct pronunciation.

واژگان پیشرفته، دستور زبان پیچیده و تلفظ صحیح را یاد بگیرید. بیا

Let's get started.

شروع کنیم.

So let me start with our title, Sam Askari responds to rumors he's controlling Britney

بنابراین اجازه دهید با عنوان خود شروع کنم، سام عسکری به شایعاتی که او در حال کنترل

Spears social media.

رسانه های اجتماعی بریتنی اسپیرز است پاسخ می دهد.

So this of course is Sam Askari and hopefully needs no introduction.

پس این البته سام عسکری است و امیدوارم نیازی به معرفی نداشته باشد.

Britney Spears, let's continue on.

بریتنی اسپیرز، بیایید ادامه دهیم.

Sam Askari is addressing whether he is overstepping when it comes to his wife Britney Spears.

سام عسکری به این موضوع پرداخته است که آیا در رابطه با همسرش بریتنی اسپیرز، از او تجاوز کرده است یا خیر.

Alright, let's look here.

خوب، بیایید اینجا را نگاه کنیم.

Of course you know what an address is, right?

البته شما می دانید آدرس چیست، درست است؟

If someone asked you, what's your address, What's the company's address?

اگر کسی از شما پرسید، آدرس شما چیست، آدرس شرکت چیست؟

You know what that is?

شما می دانید آن چیست؟

But this is not the same, right?

اما این یکسان نیست، درست است؟

Because address.

چون آدرس

What's your address?

آدرس شما چیست؟

That's a noun.

این یک اسم است.

And this here is a verb, A verb.

و این در اینجا یک فعل است، یک فعل.

And I know it's a verb because one it's conjugated, it's in the continuous form.

و من می دانم که این یک فعل است زیرا یک فعل مزدوج است، به شکل استمراری است.

And here's my verb to be in the present continuous.

و اینجا فعل من to be در حال استمراری است.

So this is the verb to address to address.

بنابراین این فعل آدرس دادن به آدرس است.

And this means to give attention to or to deal with a matter or problem.

و این به معنای توجه یا رسیدگی به یک موضوع یا مشکل است.

So in this case, you can think Sam Askari has a problem.

پس در این صورت می توانید فکر کنید سام عسکری مشکل دارد.

The problem is other people are saying that he's controlling Britney Spears.

مشکل اینجاست که دیگران می گویند او بریتنی اسپیرز را کنترل می کند.

That's the problem.

مشکل همینه

So he's going to address that.

بنابراین او به این موضوع می پردازد.

He's going to deal with it.

او قرار است با آن مقابله کند.

He's going to give it attention.

او به آن توجه خواهد کرد.

Now this is a.

حالا این یک است.

Very useful verb in a business context and in an everyday context as well.

فعل بسیار مفید در زمینه تجاری و همچنین در زمینه روزمره.

In a business context, you might say, let's schedule a meeting to address why our sales

در یک زمینه تجاری، ممکن است بگویید، بیایید جلسه ای ترتیب دهیم تا علت کاهش فروش ما را بررسی کنیم

are falling.

.

So this is.

بنابراین این است.

Your problem sales are falling.

فروش مشکل شما در حال کاهش است.

It doesn't necessarily have to be a problem that you address, but generally it's some

لزوماً نباید مشکلی باشد که شما به آن توجه کنید، اما معمولاً

sort of situation that needs attention, and most the time if a situation is positive,

نوعی موقعیت است که نیاز به توجه دارد و اغلب اوقات اگر موقعیتی مثبت باشد،

it doesn't really need attention.

واقعاً نیازی به توجه ندارد.

So just naturally we use this to address in a more.

بنابراین به طور طبیعی ما از این برای پرداختن به موارد بیشتر استفاده می کنیم.

Problem based situation.

وضعیت مبتنی بر مشکل

So this is the problem.

پس مشکل این است.

Sales are falling and we simply need to discuss it.

فروش در حال کاهش است و ما فقط باید در مورد آن بحث کنیم.

We need to deal with it.

ما باید با آن مقابله کنیم.

We need to give attention to it.

ما باید به آن توجه کنیم.

So let's schedule a meeting to address why our sales are falling.

پس بیایید جلسه ای ترتیب دهیم تا علت کاهش فروشمان را بررسی کنیم.

Or perhaps you're giving a summary of a meeting or a conference you attended and you can say

یا شاید شما در حال ارائه خلاصه ای از جلسه یا کنفرانسی هستید که در آن شرکت کرده اید و می توانید بگویید که

the conference addressed.

کنفرانس مورد بحث قرار گرفته است.

Marketing trends for 2023.

روندهای بازاریابی برای سال 2023.

So in this case, it isn't necessarily a problem.

بنابراین در این مورد، لزوماً یک مشکل نیست.

They're just talking about the overall subject that the conference was.

آنها فقط در مورد موضوع کلی کنفرانس صحبت می کنند.

Giving attention to marketing trends for 2023 the conference addressed.

توجه به روندهای بازاریابی برای سال 2023 کنفرانس مورد توجه قرار گرفت.

So in this case it isn't a problem based, so it is absolutely possible, but you'll see

بنابراین در این مورد این یک مشکل مبتنی بر مشکل نیست، بنابراین کاملاً ممکن است، اما شما

it more in problem based situations.

آن را بیشتر در موقعیت‌های مبتنی بر مشکل خواهید دید.

And of course address is a verb so you have to conjugate it.

و البته آدرس یک فعل است، بنابراین شما باید آن را صرف کنید.

Here I have it in the past.

اینجا من آن را در گذشته دارم.

Simple okay.

ساده باشه

So Sam Askari is addressing whether he is overstepping to overstep.

بنابراین سام عسکری به این موضوع پرداخته است که آیا او در حال تجاوز به سبقت است یا خیر.

This is very useful.

این بسیار مفید است.

When you overstep, it means you involve yourself in matters that you shouldn't.

وقتی سبقت می‌گیرید، یعنی خودتان را درگیر مسائلی می‌کنید که نباید.

So in this case, Sam Asgari, why would he decide what Britney Spears posts on her social

پس در این مورد، سام عسگری، چرا تصمیم می گیرد که بریتنی اسپیرز در شبکه های اجتماعی خود چه پستی بگذارد

media?

؟

Is her social media, right?

آیا او رسانه اجتماعی است، درست است؟

So he is.

پس او هست.

Involving himself in a situation that he has no right to involve himself in that is overstepping,

درگیر کردن خود در موقعیتی که حق ندارد خود را درگیر آن کند، تجاوز است،

so we see this.

بنابراین ما این را می بینیم.

Again, a lot in a business situation.

باز هم در یک موقعیت تجاری بسیار زیاد است.

For example, I know I'm only a junior employee and I don't want to overstep.

به عنوان مثال، من می دانم که من فقط یک کارمند کوچک هستم و نمی خواهم پا را فراتر بگذارم.

But I have a suggestion about how we can improve our sales.

اما من یک پیشنهاد دارم در مورد اینکه چگونه می توانیم فروش خود را بهبود ببخشیم.

So let's say you're in this meeting, you're a junior employee.

بنابراین فرض کنید در این جلسه هستید، شما یک کارمند جوان هستید.

You should only really be listening, taking notes and the executives or the more senior

شما فقط باید واقعا گوش دهید، یادداشت برداری کنید و مدیران اجرایی یا

people are discussing this sales issue.

افراد ارشدتر در حال بحث در مورد این موضوع فروش هستند.

And then, but you have an idea, but.

و سپس، اما شما یک ایده دارید، اما.

You might be involving yourself when you have no right to based on your position within

ممکن است زمانی که بر اساس موقعیت خود در شرکت حق ندارید خودتان را درگیر کنید

the company, so you can see that a lot when there's some sort of a hierarchy and perhaps

، بنابراین زمانی که نوعی سلسله مراتب وجود دارد و شاید

people in the lower.

افرادی در پایین‌دست‌ها وجود داشته باشند، می‌توانید آن را زیاد ببینید.

Part of the hierarchy should not be involving themselves, and if they do, we could use the

بخشی از سلسله مراتب نباید خودشان را درگیر کنند و اگر این کار را انجام دهند، می توانیم از

verb overstep.

فعل overstep استفاده کنیم.

But remember, there's a hierarchy in families.

اما به یاد داشته باشید، یک سلسله مراتب در خانواده ها وجود دارد.

There's a hierarchy even in friendships, so you can use this in everyday situations as

حتی در دوستی ها نیز سلسله مراتبی وجود دارد، بنابراین می توانید از آن در موقعیت های روزمره نیز استفاده کنید

well.

.

So here's the definition for you to involve yourself when you have no right to you shouldn't.

بنابراین در اینجا تعریفی برای شما وجود دارد که وقتی حق ندارید نباید خودتان را درگیر کنید.

I'll give you one other example, because we do commonly see this, for example with.

من یک مثال دیگر به شما می زنم، زیرا ما معمولاً این را می بینیم، به عنوان مثال با.

The police or government, they have power and authority, right?

پلیس یا دولت، آنها قدرت و اختیار دارند، درست است؟

But there's certain things they should and shouldn't do, right?

اما کارهای خاصی وجود دارد که آنها باید و نباید انجام دهند، درست است؟

So maybe someone might say the police overstepped when they searched.

بنابراین ممکن است کسی بگوید که پلیس هنگام جستجو تجاوز کرده است.

The residence without a warrant, a warrant in North America is a legal document that

اقامت بدون حکم، حکم در آمریکای شمالی یک سند قانونی است که به

gives the police the authority to search someone's personal property.

پلیس این اختیار را می دهد که اموال شخصی افراد را جستجو کند.

So if they don't have that warrant, they are overstepping.

بنابراین اگر آنها آن حکم را نداشته باشند، از آنها تجاوز می کنند.

So that's another example for you.

پس این یک مثال دیگر برای شماست.

Okay, so Sam Askari is dealing with.

خوب، پس سام عسکری با آن سروکار دارد.

Addressing whether he is overstepping when it comes to his wife Britney Spears when it

پرداختن به اینکه آیا او در مورد همسرش بریتنی اسپیرز در

comes to this is good as well.

این مورد تجاوز می کند نیز خوب است.

This is another way of saying regarding regarding.

این یک راه دیگر برای گفتن در مورد در مورد است.

We use this a lot at the beginning of a sentence, so that's how I'll show you how to use it,

ما از این در ابتدای جمله زیاد استفاده می‌کنیم، بنابراین نحوه استفاده از آن را به شما نشان خواهم داد،

because I think this will help you sound quite advanced.

زیرا فکر می‌کنم این به شما کمک می‌کند کاملاً پیشرفته به نظر برسید.

You might say when it comes to our sales strategy, just because we've been talking about sales

ممکن است بگویید وقتی صحبت از استراتژی فروش ما می شود، فقط به این دلیل که

in my other examples, when it comes to our sales strategy, we need to involve the marketing

در نمونه های دیگرم در مورد فروش صحبت کرده ایم، وقتی صحبت از استراتژی فروش ما می شود، باید بخش بازاریابی را درگیر کنیم

department, Okay.

، بسیار خوب.

When it comes to our sales strategy, so this is how I can.

وقتی نوبت به استراتژی فروش ما می رسد، من اینگونه می توانم.

Introduce what topic I'm going to be talking about.

معرفی کنید که در مورد چه موضوعی صحبت خواهم کرد .

Remember it's the same as saying regarding regarding our sales strategy.

به یاد داشته باشید که این همان چیزی است که در مورد استراتژی فروش ما می گوییم.

So it's exactly the same it seems a little.

بنابراین دقیقاً همان است که کمی به نظر می رسد.

Bit longer, which it is, but it is a very nice expression.

کمی طولانی تر، که هست، اما بیان بسیار خوبی است.

It's a very advanced expression.

این یک عبارت بسیار پیشرفته است.

It will sound very natural.

بسیار طبیعی به نظر می رسد.

So you can use it at the beginning when you want to state the topic and then you can state

بنابراین می توانید در ابتدا زمانی که می خواهید موضوع را بیان کنید از آن استفاده کنید و سپس

your opinion.

نظر خود را بیان کنید.

You might say for example, we use this a lot with opinions, so you might say when it comes

ممکن است بگویید، برای مثال، ما از این موضوع زیاد برای نظرات استفاده می کنیم، بنابراین ممکن است در

to social media.

مورد رسانه های اجتماعی بگویید.

I prefer YouTube.

من یوتیوب را ترجیح می دهم.

So you're stating your opinion and what's your opinion on the topic is social media

بنابراین شما نظر خود را بیان می کنید و نظر شما در مورد این موضوع رسانه های اجتماعی است

and you're using when it comes to to identify that topic when it comes to.

و زمانی که صحبت از آن می شود برای شناسایی آن موضوع استفاده می کنید.

All right.

خیلی خوب.

Let's continue on.

بیایید ادامه دهیم.

The fitness trainer 28.

مربی تناسب اندام 28.

This is his age.

این سن اوست.

He is 28.

او 28 ساله است.

The fitness trainer, 28, touched on speculation that he's controlling what the Grammy Award

مربی تناسب اندام، 28 ساله، بر این گمانه زنی ها دست زد که او برنده جایزه گرمی

winner 41.

41 ساله را کنترل می کند.

This is of course, Britney Spears.

این البته بریتنی اسپیرز است.

She's the Grammy Award winner.

او برنده جایزه گرمی است.

What the Grammy Award winner 41, post on Instagram after she previously admitted that her social

چیزی که برنده جایزه گرمی 41 پس از اعتراف به

spots were a lie.

دروغ بودن نقاط اجتماعی اش در اینستاگرام منتشر کرد.

During her 13 year conservatorship as she accused father Jamie Spears of controlling

در طول 13 سال محافظه‌کاری، پدر جیمی اسپیرز را به کنترل

much of her life.

بیشتر زندگی او متهم کرد.

Basically what this is saying is previously Britney Spears father Jamie Spears was.

اساساً آنچه این می گوید این است که قبلاً پدر بریتنی اسپیرز جیمی اسپیرز بوده است.

Controlling her social media.

کنترل شبکه های اجتماعی او

And Britney Spears admitted that a lot of her posts were actually not written by her,

و بریتنی اسپیرز اعتراف کرد که بسیاری از پست های او در واقع توسط او نوشته نشده اند،

so it's easy.

بنابراین آسان است.

To think that maybe now her husband is doing the same thing that her father did.

به این فکر کند که شاید الان شوهرش همان کاری را می کند که پدرش کرد.

Let's take a look.

بیا یک نگاهی بیندازیم.

At this, this is a very useful phrasal verb.

در این، این یک فعل عبارتی بسیار مفید است.

The phrasal verb is to touch on when you touch on a topic a situation.

فعل عبارتی این است که وقتی روی موضوعی یک موقعیت را لمس می کنید، آن را لمس کنید.

It means you talk about it briefly.

یعنی به طور خلاصه در مورد آن صحبت می کنید.

Briefly means for a short period of time.

به طور خلاصه یعنی برای مدت کوتاه.

And this is a phrasal verb, to touch on something, to touch on something, to something being

و این یک فعل عبارتی است، لمس کردن بر چیزی، لمس کردن چیزی، به موضوع بودن چیزی

the topic.

.

So let's say you're in a meeting and there's only.

بنابراین فرض کنید شما در یک جلسه هستید و فقط وجود دارد.

10 minutes left and you want to talk about the sales strategy.

10 دقیقه باقی مانده است و می خواهید در مورد استراتژی فروش صحبت کنید.

But it's a big topic.

اما موضوع بزرگی است.

You can't talk about it in 10 minutes.

شما نمی توانید در 10 دقیقه در مورد آن صحبت کنید.

You might say something like, let's quickly touch on the sales strategy before we wrap

ممکن است چیزی شبیه این بگویید، بیایید به سرعت استراتژی فروش را قبل از پایان کار

up, Wrap up.

، به پایان برسانیم، لمس کنیم.

This is a phrasal verb as well, and this is.

این یک فعل عبارتی نیز هست و این هم هست.

The most natural way to say before we end the meeting, you can say end the meeting,

طبیعی‌ترین راه برای گفتن قبل از پایان جلسه، می‌توانید بگویید جلسه را تمام کنید،

but that's really more of a literal translation.

اما این واقعاً بیشتر ترجمه تحت اللفظی است.

Native speakers don't really say let's end the meeting.

سخنرانان بومی واقعاً نمی گویند بیایید جلسه را تمام کنیم.

Well, we do, but we more commonly say let's wrap up, let's wrap up.

خوب، این کار را می کنیم، اما معمولاً می گوییم بیا جمع کنیم، بیایید جمع کنیم.

That's the natural way to, say, end a meeting.

این روش طبیعی مثلاً پایان دادن به یک جلسه است.

Let's wrap up.

بیایید جمع بندی کنیم.

So that's what.

پس همین است.

That means before we.

یعنی قبل از ما

End the meeting before we wrap up.

قبل از پایان جلسه جلسه را تمام کنید.

So let's quickly touch on.

پس بیایید به سرعت به آن بپردازیم.

So let's just talk about it briefly.

بنابراین اجازه دهید به طور خلاصه در مورد آن صحبت کنیم.

I'm not going to talk about everything.

من قرار نیست در مورد همه چیز صحبت کنم.

I'm just going to talk about a few areas.

من فقط در مورد چند زمینه صحبت می کنم.

So you can do that when you have a big topic and you only want to talk about it a little

بنابراین وقتی موضوع بزرگی دارید و فقط می خواهید کمی در مورد آن صحبت کنید، می توانید این کار را انجام دهید

bit.

.

So that's a very useful phrasal verb.

بنابراین این یک فعل عبارتی بسیار مفید است.

Now you may be wondering what?

حالا ممکن است تعجب کنید که چیست؟

Speculation is touched on speculation.

حدس و گمان روی حدس و گمان لمس می شود.

So speculation is a noun, but we also have it as a verb, which is to speculate.

بنابراین حدس و گمان یک اسم است، اما آن را به عنوان فعل هم داریم که عبارت است از حدس زدن.

So this is the noun form.

پس این شکل اسمی است.

The verb form is to speculate.

شکل فعل حدس زدن است.

When you speculate, you guess possible answers to a question, but you don't actually have

وقتی حدس می زنید، پاسخ های احتمالی یک سوال را حدس می زنید، اما در واقع

all the information to be certain.

تمام اطلاعات لازم برای اطمینان را ندارید.

So let's say that there's a problem at work and I have some information I might say.

بنابراین بیایید بگوییم که در محل کار مشکلی وجود دارد و من اطلاعاتی دارم که ممکن است بگویم.

If I had to speculate, I'd say that and then I would guess the cause of the problem.

اگر بخواهم حدس بزنم، این را می گویم و سپس علت مشکل را حدس می زنم.

So when we use to speculate, if I had to speculate, we're letting the person know.

بنابراین زمانی که از حدس و گمان استفاده می کنیم، اگر مجبور به حدس و گمان بودم، به آن شخص اطلاع می دهیم.

This is just what I think happened, but I'm not 100% sure so.

این همان چیزی است که من فکر می کنم اتفاق افتاده است، اما من 100٪ مطمئن نیستم.

Here, using it as a noun is talking about speculation.

در اینجا، استفاده از آن به عنوان یک اسم، در مورد حدس و گمان صحبت می کند.

It's his guess.

حدس اوست

It's his guess about what happened.

این حدس او در مورد آنچه اتفاق افتاده است.

So the fitness trainer touched on speculation that he's controlling.

بنابراین مربی تناسب اندام بر این گمانه زنی که او کنترل می کند دست زد.

So notice the speculation is about him.

بنابراین توجه داشته باشید که حدس و گمان در مورد او است.

So other people are guest saying that he's controlling, but they don't actually know.

بنابراین افراد دیگر مهمان هستند که می‌گویند او کنترل می‌کند، اما در واقع نمی‌دانند.

So it's saying that they don't have evidence that her husband Sam Askari is controlling

بنابراین می گویند شواهدی ندارند که شوهرش سام عسکری

her.

او را کنترل می کند.

They're just speculating.

آنها فقط حدس و گمان می زنند.

They're just speculating.

آنها فقط حدس و گمان می زنند.

So that's what how we use it.

بنابراین این همان چیزی است که ما از آن استفاده می کنیم.

I might say, I think Jane.

می توانم بگویم، فکر می کنم جین.

Wrote the report, but I'm just speculating, so I'm letting you know that I have some evidence

گزارش را نوشتم، اما من فقط حدس می زنم، بنابراین به شما اطلاع می دهم که شواهدی

to support that, but I'm not 100% sure.

برای حمایت از آن دارم، اما 100٪ مطمئن نیستم.

Another sentence structure is.

ساختار جمله دیگر این است.

If I had to speculate, I'd say I would say that Jane wrote the report.

اگر بخواهم حدس بزنم، می‌توانم بگویم که جین گزارش را نوشته است.

Is another way of saying if I had to guess, if I had to guess.

راه دیگری برای گفتن این است که اگر باید حدس می زدم، اگر مجبور بودم حدس می زدم.

So really it's a fancy way of saying guess, but it's very common.

بنابراین واقعاً این یک روش فانتزی برای گفتن حدس است، اما بسیار رایج است.

And get comfortable with it in the noun form and the verb form because we use it in both.

و در شکل اسمی و فعل با آن راحت شوید زیرا در هر دو از آن استفاده می کنیم.

All right, let's continue on.

بسیار خب، بیایید ادامه دهیم.

Okay.

باشه.

Now this is quotation mark, so somebody is saying this and this is what Sam Askari, her

حالا این گیومه است، پس یکی این را می گوید و این را سام عسکری،

husband, said, he said.

شوهرش، گفته است. به

I don't even control what we have for dinner, as Gary recently joked to photographers, according

گفته جارد جاست، همان طور که گری اخیراً با عکاسان شوخی کرد، من حتی نمی‌توانم چه چیزی برای شام بخوریم

to Just Jared Just.

.

Jared, this must be some sort of online magazine, or maybe it's a social media channel.

جارد، این باید نوعی مجله آنلاین باشد یا شاید یک کانال رسانه اجتماعی باشد.

I don't know what it is, but it's the name of some sort of company or publication.

نمی دانم چیست، اما نام نوعی شرکت یا نشریه است.

Now this is a joke.

حالا این یک شوخی است.

A joke is of course.

البته شوخی است.

Funny, haha.

خنده دار، هاها

And it's funny because he's saying.

و این خنده دار است زیرا او می گوید.

How could I control her social media?

چگونه می توانم شبکه های اجتماعی او را کنترل کنم؟

I can't even control what she eats for dinner, so he's making a joke out of it, which is

من حتی نمی توانم کنترل کنم که او برای شام چه می خورد، بنابراین او با آن یک شوخی می کند، که

actually kind of funny.

در واقع یک جورهایی خنده دار است.

I laughed a little, at least.

حداقل یه کم خندیدم

All right, in the past there has been a lot of stuff going on, so I understand where some

بسیار خوب، در گذشته چیزهای زیادی در جریان بوده است، بنابراین من می دانم که برخی از

fans are coming from, he explained of the accusations.

هواداران از کجا می آیند، او درباره اتهامات توضیح داد .

They're just being protective if.

آنها فقط محافظت می کنند اگر.

They're being good friends.

آنها دوستان خوبی هستند

So Sam Asgari is explaining why people are speculating, are guessing why people are speculating

بنابراین سام عسگری توضیح می دهد که چرا مردم در حال حدس و گمان هستند، حدس می زنند که چرا مردم حدس می زنند

that he is controlling Britney Spears.

که او بریتنی اسپیرز را کنترل می کند.

Media.

رسانه ها.

This is his.

این مال اوست.

Explanation, so he could say if I had to speculate.

توضیح، بنابراین او می تواند بگوید اگر من مجبور به حدس و گمان هستم.

If I had to guess why people think I'm controlling Britney Spears, if I had to speculate, I'd

اگر مجبور بودم حدس بزنم که چرا مردم فکر می‌کنند من بریتنی اسپیرز را کنترل می‌کنم، اگر مجبور بودم حدس بزنم، باید

say it's because and then you could continue right here.

بگویم به این دلیل است که می‌توانی همین‌جا ادامه بدهی .

I'd say it's because there has been a lot of stuff going on.

می‌توانم بگویم به این دلیل است که چیزهای زیادی در جریان بوده است.

So that's what he is saying.

پس این چیزی است که او می گوید.

He's guessing this is the reason.

او حدس می‌زند که این دلیل است.

But remember it's not 100%.

اما به یاد داشته باشید که 100٪ نیست.

He has some evidence, but he's not 100% certain.

او شواهدی دارد، اما 100٪ مطمئن نیست.

I don't think there's anything else I need to explain here.

من فکر نمی کنم چیز دیگری وجود داشته باشد که من در اینجا توضیح دهم.

If I'm missing things that you don't understand, feel free to share in the comments so I know

اگر چیزهایی را از دست دادم که متوجه نمی شوید، در نظرات به اشتراک بگذارید تا

in future lessons what to talk about, because I don't see any grammar concepts or necessary

در درس های آینده بدانم در مورد چه چیزی صحبت کنم، زیرا هیچ مفهوم گرامری یا

vocabulary that I think needs to be explained in this paragraph.

واژگان لازمی را که فکر می کنم نیاز به توضیح داشته باشد نمی بینم. در این بند

But if I'm wrong, let me know in the comments section.

اما اگر اشتباه می کنم در قسمت نظرات به من اطلاع دهید .

They're just being protective.

آنها فقط محافظت می کنند.

If anything, they're being good fans.

در هر صورت، آنها طرفداران خوبی هستند.

I guess the only thing I'll point out is what does this mean when you have a square bracket?

حدس می‌زنم تنها چیزی که به آن اشاره می‌کنم این است که وقتی یک براکت دارید این به چه معناست؟

When you have a square bracket which is highlighted here, it means that the actual words that

وقتی یک براکت دارید که در اینجا برجسته شده است، به این معنی است که کلمات واقعی

Sam Askari or whoever said this, the actual words have been changed slightly.

سام عسکری یا هر کسی که این را گفته است، کلمات واقعی کمی تغییر کرده است.

So remember, this is a quote.

پس به یاد داشته باشید، این یک نقل قول است.

When you see quotation marks, it means those exact words came out of the person's mouth.

وقتی گیومه ها را می بینید به این معنی است که دقیقاً همان کلمات از دهان فرد خارج شده است.

So Sam Asgari in an interview perhaps, Or he wrote it on his Instagram.

پس سام عسگری در مصاحبه ای شاید یا در اینستاگرامش نوشته است.

He said in the past there has been.

او گفت در گذشته وجود داشته است.

Now he said all of this except Sam Asgari did not say some fans are, He probably said.

حالا همه اینها را گفته جز سام عسگری نگفته که چند طرفدار دارند، احتمالا گفته است.

I understand where they are coming from.

می فهمم از کجا می آیند.

Usually when we have square brackets, the journalist or the interviewer change the words

معمولاً وقتی کروشه داریم، روزنامه‌نگار یا مصاحبه‌کننده کلمات را

for clarity.

برای وضوح تغییر می‌دهند.

Because Sam Asgari probably said I understand where they're coming from.

چون احتمالا سام عسگری گفته من می فهمم از کجا می آیند.

They are coming from.

آنها می آیند از.

I understand where they're coming from.

می فهمم از کجا می آیند

But who is they if we only have this one bit of his?

اما اگر فقط همین یک بیت از او را داشته باشیم، آنها چه کسانی هستند ؟

We don't know who they are, so the interviewer or the journalist changed it to some fans

ما نمی دانیم آنها چه کسانی هستند، بنابراین مصاحبه کننده یا روزنامه نگار آن را به برخی از طرفداران تغییر داد

so we understand who they represents.

تا بفهمیم آنها نماینده چه کسی هستند.

That is what is usually the case when you see square brackets.

این همان چیزی است که معمولاً هنگام دیدن براکت ها اتفاق می افتد.

Okay.

باشه.

Hopefully that was helpful.

امیدوارم مفید بوده باشد.

Was that?

این بود که؟

Interesting for you to learn Again, I'm trying to understand what you want me to teach you

برای شما جالب است که دوباره یاد بگیرید، من سعی می کنم بفهمم چه چیزی می خواهید

from these articles, so please let me know in the comments if I'm explaining parts that

از این مقالات به شما یاد بدهم، بنابراین لطفاً اگر قسمت هایی را توضیح می دهم که

are useful or if there are other parts of the lesson you would have liked me to explain,

مفید هستند یا قسمت های دیگری از درس وجود دارد، در نظرات به من اطلاع دهید. دوست داشتید توضیح بدهم،

please let me know because it will help me improve for future lessons.

لطفا به من اطلاع دهید زیرا به من کمک می کند در درس های آینده پیشرفت کنم.

Okay, let's continue.

باشه ادامه بدیم

Suspicion around Britney's social media activity grew earlier this month when she celebrated

سوء ظن در مورد فعالیت رسانه های اجتماعی بریتنی در اوایل این ماه زمانی که او

her birthday with a tribute to her younger sister, Jamie Lynn Spears, with whom she had

تولدش را با ادای احترام به خواهر کوچکترش، جیمی لین اسپیرز، که قبلاً با او

previously been feuding.

اختلاف داشت، جشن گرفت.

So let's take a look.

پس بیایید نگاهی بیندازیم.

Here, she had previously been feuding.

در اینجا، او قبلاً دعوا کرده بود.

This is the past perfect.

این گذشته کامل است.

Continuous and we use it for a past action that happens before another past action, so

Continuous و ما از آن برای یک عمل گذشته استفاده می کنیم که قبل از یک عمل گذشته دیگر اتفاق می افتد، بنابراین

on our timeline.

در جدول زمانی ما.

Let's say she feuded with her sister.

فرض کنید با خواهرش دعوا کرده بود.

Feud is another way of saying fighting.

دشمنی راه دیگری برای گفتن مبارزه است.

Perhaps you don't know this and let me point this out.

شاید شما این را نمی دانید و اجازه دهید به این نکته اشاره کنم. آنقدرها هم

It's not as common.

رایج نیست.

So honestly I would stick with the word fighting.

بنابراین صادقانه بگویم که من به کلمه مبارزه ادامه می دهم.

It's way more commonly used than feuding, but it means the same thing, feuding, fighting.

این بسیار بیشتر از دشمنی استفاده می شود، اما به همان معنی است، دشمنی، دعوا.

So she and her sister had a fight.

بنابراین او و خواهرش با هم دعوا کردند.

They were feuding, but something else happened.

آنها دعوا می کردند، اما اتفاق دیگری افتاد.

What is that something else?

آن چیز دیگری چیست؟

She celebrated her birthday with a tribute.

او تولد خود را با ادای احترام جشن گرفت.

So this is in the past.

پس این در گذشته است.

Simple, but it happened after the feud.

ساده است، اما پس از دشمنی اتفاق افتاد.

So we have, let's say on Monday, feud with sister, Wednesday, celebrate birthday with

بنابراین، بیایید بگوییم دوشنبه، با خواهر، چهارشنبه، جشن تولد با

tribute, Okay.

ادای احترام داریم، بسیار خوب.

So this action is in the past.

پس این اقدام در گذشته است.

Simple and this action is in the past perfect.

ساده و این عمل در گذشته کامل است.

The continuous can also be used.

پیوسته نیز قابل استفاده است.

The continuous is used when you want to focus on the duration of the action.

پیوسته زمانی استفاده می شود که می خواهید روی مدت زمان عمل تمرکز کنید.

The past perfect is used when you just want to more focus on the action, the result of

گذشته کامل زمانی استفاده می‌شود که شما فقط می‌خواهید بیشتر روی عمل تمرکز کنید، نتیجه

the action, not the actual duration of the action.

عمل، نه مدت زمان واقعی عمل.

So I could say we had feuded before I made that video tribute for her birthday.

بنابراین می توانم بگویم قبل از ساختن آن ویدیوی ادای احترام به تولد او، با هم دشمنی داشتیم.

We had feuded before I made that video tribute for her birthday.

قبل از اینکه من آن ویدیو ادای احترام به تولد او را بسازم، با هم دشمنی کرده بودیم.

So notice past perfect.

پس به گذشته کامل توجه کنید.

I could have said we had been feuding if I want to focus on the action in progress, which

اگر بخواهم روی اکشن در حال انجام تمرکز کنم، می‌توانستم بگویم که با هم اختلاف داشتیم، که

is fine, Both of them are grammatically correct.

خوب است، هر دوی آنها از نظر گرامری درست هستند.

It just shifts where you want to focus.

فقط به جایی که می خواهید تمرکز کنید تغییر می کند.

I'm just focusing on the results of it.

من فقط روی نتایج آن تمرکز می کنم.

We had feuded before I made that video.

قبل از اینکه آن ویدیو را بسازم با هم دشمنی داشتیم.

So notice past simple because the action is the later action and past perfect for the

بنابراین به گذشته ساده توجه کنید زیرا عمل، عمل بعدی است و گذشته کامل برای

earlier action, okay.

عمل قبلی، بسیار خوب.

So that's a very good grammar concept.

بنابراین این یک مفهوم گرامری بسیار خوب است.

It's one of those concepts all students kind of know.

این یکی از آن مفاهیمی است که همه دانش آموزان به نوعی می دانند.

The past perfect and how it relates.

گذشته کامل و نحوه ارتباط آن

But most of them don't really know how to use it in their speech.

اما اکثر آنها واقعاً نمی دانند چگونه از آن در سخنرانی خود استفاده کنند.

So try a few examples.

بنابراین چند نمونه را امتحان کنید.

Just think about your week.

فقط به هفته خود فکر کنید.

What did you do on Monday?

دوشنبه چیکار کردی؟

What did you do on Wednesday or Tuesday?

چهارشنبه یا سه شنبه چیکار کردی؟

Thursday doesn't matter.

پنجشنبه مهم نیست

And then just try to form sentences.

و سپس سعی کنید جمله بسازید.

I had gone to the mall before I watched the movie and just make some examples based on

من قبل از تماشای فیلم به مرکز خرید رفته بودم و فقط چند نمونه بر اساس

your day.

روز شما درست کردم.

It's good practice to do a few few examples every single day and you'll get really comfortable

تمرین خوبی است که هر روز چند مثال را انجام دهید و با استفاده از گذشته عالی واقعاً راحت خواهید بود

using the past perfect.

.

Askari previously defended his wife's social media activity after she began posting some

عسگری پیشتر از فعالیت همسرش در شبکه های اجتماعی پس از آن که او شروع به ارسال

risque content following the termination of our conservatorship last November.

محتوای خطرناکی پس از پایان دوره محافظه کاری ما در نوامبر گذشته کرد، دفاع کرد.

Let's just take a look at this word.

بیایید فقط نگاهی به این کلمه بیندازیم. به

Notice the pronunciation?

تلفظ دقت کنید؟

You might notice this little accent.

ممکن است متوجه این لهجه کوچک شوید.

Obviously the English alphabet does not have this accent, so we pronounce it according

بدیهی است که الفبای انگلیسی این لهجه را ندارد، بنابراین ما آن را طبق

to French pronunciation rules, which is when you have this accent to pronounce it as a

قوانین تلفظ فرانسوی تلفظ می کنیم، یعنی زمانی که شما این لهجه را دارید آن را به صورت

risque, risque, risque.

risque، risque، risque تلفظ کنید.

So that's how you pronounce it.

پس اینطوری تلفظش میکنی

Just remember that is not English pronunciation.

فقط به یاد داشته باشید که تلفظ انگلیسی نیست.

We borrow the pronunciation from the French okay.

ما تلفظ را از فرانسوی okay قرض می گیریم .

Now what does this mean?

حالا این یعنی چی؟

Risque content is an adjective.

محتوای ریسک یک صفت است.

When you describe something as risque, is something that it shocks you a little.

وقتی چیزی را خطرناک توصیف می کنید، چیزی است که شما را کمی شوکه می کند.

It's not like, Oh my God, it's just like, oh it's.

اینطوری نیست، خدای من، فقط همینطور است، اوه اینطور است.

Just a little bit shocking, little bit shocking.

فقط کمی تکان دهنده، کمی تکان دهنده.

Usually because of sex.

معمولا به خاطر رابطه جنسی

There's something related to sex, so a little bit shocking.

چیزی مربوط به رابطه جنسی است، بنابراین کمی تکان دهنده است.

So maybe you're watching a movie with your kids and there's a scene in the movie that

بنابراین شاید شما در حال تماشای یک فیلم با بچه های خود هستید و صحنه ای در فیلم

is risque.

خطرناک است.

So maybe there's some, you know, certain attire or some scenes involving some kissing, but

بنابراین، شاید برخی از لباس‌های خاص یا صحنه‌هایی با بوسیدن وجود داشته باشد، اما

it's a little risque.

این کمی خطرناک است.

There's more than you would expect, but it's not like close your eyes, it's just a little

بیشتر از آنچه انتظار دارید وجود دارد، اما اینطور نیست که چشمانتان را ببندید، فقط

bit risque.

کمی خطرناک است.

So let's say your friend is on vacation at the beach and she posts some photos of herself

بنابراین فرض کنید دوست شما در تعطیلات در ساحل است و او چند عکس از خود

in a bikini in a a very certain pose, right?

در بیکینی در یک ژست کاملا مشخص منتشر می کند، درست است؟

And she puts that on social media.

و او آن را در شبکه های اجتماعی قرار می دهد.

You might say, wow, your photo was a little risque, meaning, you know, there's a slightly

ممکن است بگویید، وای، عکس شما کمی خطرناک بود، یعنی، می دانید، کمی

shocking I didn't expect you to post that photo.

تکان دهنده وجود دارد که انتظار نداشتم آن عکس را پست کنید. عسگری در اوایل این ماه در استوری اینستاگرام خود نوشت:

Let's continue on the only person in the world that gets bullied for posting things like

بیایید به تنها فردی در جهان که برای انتشار چنین مواردی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد ادامه دهیم

this, Asgari wrote on his Instagram story earlier this month.

. من

I personally preferred.

شخصا ترجیح دادم

She never posted.

او هرگز پستی نداد.

These, But who am I to control someone that's been under a microscope and been controlled

اینها، اما من کی هستم که کسی را کنترل کنم که بیشتر عمرش زیر میکروسکوپ بوده و تحت کنترل بوده است

for most of her life?

؟

So I guess he's saying I personally preferred she never posted these.

بنابراین حدس می‌زنم او می‌گوید من شخصاً ترجیح می‌دهم او هرگز این‌ها را پست نکند. به

These being, I assume, risque photos.

نظر من این عکس‌های خطرناک هستند.

Risque photos.

عکس های خطرناک

I don't follow Britney Spears on Instagram, but I imagine she could post risque photos.

من بریتنی اسپیرز را در اینستاگرام دنبال نمی کنم، اما تصور می کنم او می تواند عکس های خطرناکی منتشر کند.

OK, risque photos.

خوب، عکس های خطرناک

So again.

پس دوباره

A little bit shocking, right?

کمی تکان دهنده، درست است؟

I'm going to highlight two words and I want you to think about why did I highlight these

من دو کلمه را هایلایت می کنم و می خواهم به این فکر کنید که چرا این

two words?

دو کلمه را برجسته کردم؟

There's something grammatically odd, perhaps incorrect, about the 2 words that I highlighted.

چیزی از نظر گرامری عجیب و شاید نادرست در مورد 2 کلمه ای که برجسته کردم وجود دارد.

Do you know what that is?

آیا می دانی آن چیست؟

Well, your clue is person and someone.

خوب، سرنخ شما شخص و کسی است.

Because we should.

چون باید.

Grammatically, we should use who, who that is for objects, things who is.

از نظر دستوری، باید از who، who is برای اشیا، چیزهایی که هست استفاده کنیم.

For people who's been now, this apostrophe as represents has, so we need that with who

برای افرادی که اکنون بوده اند، این آپاستروف به عنوان نشان دهنده وجود دارد، بنابراین ما نیاز داریم که با کسی

who has equals as a contraction.

که دارد به عنوان انقباض برابر باشد.

Who's okay?

کی خوبه؟

So yes, technically this is incorrect grammatically.

بنابراین بله، از نظر فنی این از نظر گرامری نادرست است.

And if you are taking your IL's or submitting a formal Business Report or an academic report,

و اگر IL خود را می گیرید یا یک گزارش تجاری رسمی یا یک گزارش آکادمیک ارسال می کنید،

you should absolutely use who for people and that for objects.

باید کاملاً از who برای افراد و آن برای اشیا استفاده کنید.

But I'll be honest, native speakers make this mistake and we use that instead of who all

اما صادقانه بگویم، زبان‌های بومی این اشتباه را مرتکب می‌شوند و ما همیشه به جای who از آن استفاده می‌کنیم

the time.

.

Is just something we do in more casual speech.

فقط کاری است که ما در سخنرانی معمولی تر انجام می دهیم.

You'll see it all over the place on social media.

شما آن را در همه جا در شبکه های اجتماعی خواهید دید .

And if you're wondering why are they doing this, it's grammatically incorrect.

و اگر تعجب می کنید که چرا آنها این کار را می کنند، از نظر گرامری نادرست است.

Yeah, it is grammatically incorrect.

بله از نظر گرامری نادرست است.

And yet we do it anyway, so just.

و با این حال ما آن را به هر حال انجام می دهیم، بنابراین فقط.

For you to be safe, just remember who with people that with objects.

برای اینکه در امان باشید، فقط به یاد داشته باشید که چه کسی با مردم که با اشیاء.

I'll just This is a expression to be under a microscope, and I think you can imagine

من فقط این یک عبارت برای قرار گرفتن در زیر میکروسکوپ است، و فکر می کنم می توانید

what that means.

معنی آن را تصور کنید.

So you put something under a microscope so you can see it every single detail very clearly,

بنابراین شما چیزی را زیر میکروسکوپ قرار می دهید تا بتوانید تک تک جزئیات آن را خیلی واضح ببینید،

right?

درست است؟

Scientists put something under the microscope and they examine it and they get to see every

دانشمندان چیزی را زیر میکروسکوپ می گذارند و آن را بررسی می کنند و تک تک جزئیات را می بینند

single detail.

.

We use this as an expression to say that we feel like we are being examined too closely

ما از این به عنوان یک بیان استفاده می کنیم تا بگوییم که احساس می کنیم بیش از حد از نزدیک مورد بررسی قرار می گیریم

and we use it as a negative.

و از آن به عنوان منفی استفاده می کنیم.

So you might say my new boss makes me feel like I'm under a microscope.

بنابراین ممکن است بگویید رئیس جدیدم باعث می شود احساس کنم زیر میکروسکوپ هستم.

He always checks up on me.

او همیشه مرا چک می کند.

So to check up on someone is just imagine you're working and then all of a sudden your

بنابراین برای بررسی یک نفر فقط تصور کنید که دارید کار می کنید و ناگهان

boss, what are you doing?

رئیس شما، چه کار می کنید؟

What are you doing?

چه کار می کنی؟

How's it going?

اوضاع چطوره؟

Did you finish that report?

آن گزارش را تمام کردی؟ آیا

Did you do this every five, every 10 minutes?

این کار را هر پنج و هر 10 دقیقه انجام دادید؟

Or you get, you know, the person might not be there, but they might send you a message.

یا متوجه می شوید، می دانید، آن شخص ممکن است آنجا نباشد، اما ممکن است برای شما پیامی ارسال کند.

How's it going?

اوضاع چطوره؟

What are you doing?

چه کار می کنی؟

Are you working on that report?

آیا روی آن گزارش کار می کنید؟

When's it going to be done?

کی قراره انجام بشه؟

That is, to check up on someone to inquire about their status, basically.

یعنی چک کردن یک نفر برای جویا شدن در مورد وضعیت او، اساسا.

But you can imagine you feel like you're being watched very closely if somebody is constantly

اما می‌توانید تصور کنید که اگر کسی دائماً

doing that right?

این کار را درست انجام می‌دهد، احساس می‌کنید که از نزدیک تحت نظر هستید؟

So generally we use this expression as a negative to say we're being watched too closely.

بنابراین به طور کلی ما از این عبارت به عنوان منفی استفاده می کنیم تا بگوییم که از نزدیک تحت نظر هستیم.

You can use it with a work situation, a coworker, a boss.

شما می توانید آن را با یک موقعیت کاری، یک همکار، یک رئیس استفاده کنید.

You can use it in a family situation.

می توانید از آن در موقعیت های خانوادگی استفاده کنید.

A parent, even a friend, could make you feel like you're under a microscope.

یکی از والدین، حتی یک دوست، می تواند به شما این احساس را بدهد که زیر میکروسکوپ هستید.

OKI wrote out the definition here for you.

OKI تعریف را در اینجا برای شما نوشته است.

So I'm sure there's someone in your life.

پس مطمئنم کسی تو زندگیت هست

Maybe.

شاید.

Maybe not.

شاید نه.

That makes you feel like you are under a microscope.

این باعث می شود احساس کنید زیر میکروسکوپ هستید.

All right, let's continue on.

بسیار خب، بیایید ادامه دهیم.

Spears and Askari tied the knot in June during an intimate ceremony with 60 guests in attendance.

اسپیرز و عسکری در ماه ژوئن طی مراسمی صمیمی با حضور 60 مهمان ازدواج کردند.

And here are the people in attendance through some celebrities, of course.

و البته در اینجا افراد حاضر از طریق برخی افراد مشهور هستند.

Drew Barrymore.

درو بریمور

Selena Gomez.

سلنا گومز.

Madonna.

مدونا

That's cool.

باحاله.

All right, to tie the knot.

خیلی خب، برای گره زدن.

What does this mean based on the context?

این بر اساس زمینه به چه معناست؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

To tie the knot is an idiom to say to get married, To get married.

گره زدن اصطلاحی است برای گفتن ازدواج کردن ، ازدواج کردن.

Now obviously you know what that means.

اکنون واضح است که می دانید این به چه معناست.

But notice my verb to get married, because that is when you're having the ceremony Spears

اما به فعل من برای ازدواج توجه کنید، زیرا این زمانی است که شما در حال برگزاری مراسم هستید اسپیرز

and Askari got married, Got married.

و عسکری با هم ازدواج کردند، ازدواج کردند.

Remember, we use the verb get when we're talking about the transition from not married to married.

به یاد داشته باشید، هنگامی که در مورد انتقال از ازدواج نکردن به ازدواج صحبت می کنیم، از فعل دریافت استفاده می کنیم.

But once you are married, once the ceremony takes place and you get the ring on your finger,

اما وقتی ازدواج کردید، وقتی مراسم برگزار شد و انگشتر را در انگشتتان گرفتید،

then you simply say we're married.

آنوقت به سادگی می گویید ما ازدواج کرده ایم.

We've been married for 10 years.

ما 10 سال است که ازدواج کرده ایم.

Years.

سال ها.

Now I'm putting it in the present perfect because the action started in the past and

اکنون آن را در زمان حال کامل قرار می دهم زیرا عمل از گذشته شروع شده و

continues until now.

تا کنون ادامه دارد.

So I'm using the verb be married because I'm talking about the current state.

بنابراین من از فعل ازدواج کرده استفاده می کنم زیرا در مورد وضعیت فعلی صحبت می کنم.

Now I am married, but if I want to talk about that transition from not married to married,

حالا من متاهل هستم، اما اگر بخواهم در مورد انتقال از ازدواج نکردن به ازدواج صحبت کنم، از

I use get.

get استفاده می کنم.

So now I can say we got married in Hawaii, a destination wedding.

بنابراین اکنون می توانم بگویم که ما در هاوایی ازدواج کردیم، یک عروسی مقصد.

We got married in Hawaii.

ما در هاوایی ازدواج کردیم.

So this is where you transitioned from, not married to married.

بنابراین این جایی است که شما از آن جا به جا شدید، نه متاهل به متاهل. به همین

So that's why I used get married.

دلیل از ازدواج استفاده کردم.

And that's what tied the knot means to get married.

و این همان چیزی است که گره بسته به معنای ازدواج است.

So you could say we tied the knot in Hawaii, we tied the knot in Hawaii.

بنابراین می توان گفت ما در هاوایی گره زدیم، در هاوایی گره زدیم.

It's a fun, casual way of saying get married.

این یک روش جالب و معمولی برای گفتن ازدواج است.

So someone might ask you when are you going to tie the knot?

بنابراین ممکن است کسی از شما بپرسد که چه زمانی می خواهید گره بزنید؟

They're asking when are you getting married?

می پرسند کی ازدواج می کنی؟

When is the date of your wedding?

تاریخ عروسی شما کی است؟

When are you going to tie the knot?

کی میخوای گره بزنی؟

Now you could.

حالا شما می توانید.

Put Where are you going to tie the knot?

قرار دهید کجا می خواهید گره بزنید؟

How are you going to tie the knot?

چجوری میخوای گره بزنی؟

Just asking about the details so you can use a different WH question.

فقط در مورد جزئیات بپرسید تا بتوانید از یک سوال WH متفاوت استفاده کنید.

Our final paragraph.

پاراگراف پایانی ما

The couple began dating in 2016 after he appeared in her slumber party music video and they

این زوج در سال 2016 پس از اینکه او در موزیک ویدیوی پارتی خواب او ظاهر شد و در

announced their engagement last September.

سپتامبر گذشته نامزدی خود را اعلام کردند، قرار ملاقات را آغاز کردند.

So to be engaged.

پس نامزد بودن

So engagement is a thing.

بنابراین نامزدی یک چیز است.

It's the noun.

این اسم است.

But the verb is to be engaged, To be engaged.

اما فعل درگیر شدن است، مشغول شدن است.

This is when you have an engagement ring, right?

این زمانی است که شما حلقه نامزدی دارید، درست است؟

You are going to get married at a specific date in the future, but you are not married

قرار است در آینده در تاریخ مشخصی ازدواج کنید ، اما

right now to be engaged.

در حال حاضر برای نامزدی ازدواج نکرده اید.

Now remember, we can use to get engaged, to talk about the transition from not engaged,

حالا به یاد داشته باشید، می‌توانیم برای نامزد کردن، برای صحبت در مورد گذار از نامزدی،

to engage.

به تعامل استفاده کنیم.

Engage.

مشغول کردن.

Just when when someone says will you marry me, right.

درست زمانی که کسی می گوید با من ازدواج می کنی ، درست است.

OK to get engaged.

باشه نامزد کن

So again, I could say we got engaged last month, we got engaged last month.

بنابراین دوباره می توانم بگویم ماه گذشته نامزد کردیم، ماه گذشته نامزد کردیم.

So technically that means we've been engaged for one year, right?

بنابراین از نظر فنی این بدان معناست که ما یک سال است که نامزد کرده ایم، درست است؟

They mean the same thing.

منظورشون همینه

If somebody asks you how long have you been engaged, you could say we got engaged last

اگر کسی از شما بپرسد که چه مدت نامزد کرده اید، می توانید بگویید ما ماه گذشته نامزد کردیم

month or you can say we've been engaged for one year.

یا می توانید بگویید یک سال است که نامزد کرده ایم.

They mean exactly the same thing.

منظورشون دقیقا همینه

Just remember, get focuses on that transition and be focuses on that current state.

فقط به یاد داشته باشید، روی آن گذار تمرکز کنید و روی آن وضعیت فعلی تمرکز کنید.

So that could be a useful thing to practice married and engaged with.

بنابراین این می تواند یک چیز مفید برای تمرین ازدواج و نامزدی باشد.

Get and be in the comment section below.

دریافت کنید و در بخش نظرات زیر باشید.

And that's the end of our article.

و این پایان مقاله ما است.

So now what I'm going to do is I'm going to read the article from start to finish so you

بنابراین اکنون کاری که من می خواهم انجام دهم این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم تا

can focus on my pronunciation.

بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید.

So let's do that now, Sam Askari responds to rumors he's controlling Britney Spears

پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم، سام عسکری به شایعاتی که او در حال کنترل

social media.

شبکه های اجتماعی بریتنی اسپیرز است پاسخ می دهد.

Sam Askari is addressing whether he is overstepping when it comes to his wife, Britney Spears.

سام عسکری به این موضوع پرداخته است که آیا در مورد همسرش، بریتنی اسپیرز، تجاوز کرده است یا خیر.

The fitness trainer, 28, touched on speculation that he's controlling what the Grammy Award

این مربی تناسب اندام، 28 ساله،

winner 41, posts on Instagram after she previously admitted that her social spots were a lie

پس از اینکه او قبلاً اعتراف کرد که نقاط اجتماعی او

during her 13 year conservatorship as she accused father Jamie Spears of controlling

در طول 13 سال محافظه‌کاری‌اش دروغ بوده و پدر جیمی اسپیرز را به کنترل

much.

چیزهای زیادی متهم می‌کند، این گمانه‌زنی را تحت کنترل دارد که برنده جایزه گرمی 41 در اینستاگرام پست می‌کند.

Of her life.

از زندگی او

I don't even control what we have for dinner, Askari recently joked to photographers, according

به گزارش جاست جرد، عسکری اخیراً با عکاسان شوخی کرد، من حتی نمی‌توانم شام بخوریم

to Just Jared.

. او در مورد اتهاماتش توضیح داد که

In the past there has been a lot of stuff going on, so I understand where some fans

در گذشته چیزهای زیادی در جریان بوده است، بنابراین می‌دانم برخی از هواداران

are coming from, he explained of the accusations.

از کجا می‌آیند.

They're just being protective.

آنها فقط محافظت می کنند.

If anything, they're being good fans.

در هر صورت، آنها طرفداران خوبی هستند.

Suspicion around Britney's social media activity grew earlier this month when she celebrated

سوء ظن در مورد فعالیت رسانه های اجتماعی بریتنی در اوایل این ماه افزایش یافت، زمانی که او

her birthday with a tribute to her younger sister, Jamie Lynn Spears, with whom she had

تولد خود را با ادای احترام به خواهر کوچکترش، جیمی لین اسپیرز، جشن گرفت، که

previously been feuding as Gary previously defended his wife's social media activity

قبلاً با او اختلاف داشت زیرا گری قبلاً از فعالیت های رسانه های اجتماعی همسرش دفاع می کرد

after she began posting some risque content following the termination of her conservatorship

و او شروع به ارسال محتوای خطرناک کرد. پس از پایان خدمت او در

last November.

نوامبر گذشته.

The only person in the.

تنها فرد در.

World that gets bullied for posting things like this, Ask Ari wrote on his Instagram

دنیایی که برای پست کردن چنین چیزهایی مورد آزار و اذیت قرار می گیرد، Ask Ari در

story earlier this month.

اوایل این ماه در استوری اینستاگرام خود نوشت.

I personally preferred she never posted these, but who am I to control someone that has been

من شخصاً ترجیح می‌دهم که او هرگز این پست‌ها را پست نکند، اما من کی هستم که کسی را کنترل کنم که بیشتر عمرش

under a microscope and been controlled for most of her life?

زیر میکروسکوپ بوده و تحت کنترل بوده است ؟

Spears and Ask Ari tied the knot in June during an intimate ceremony with.

Spears and Ask Ari در ماه ژوئن طی مراسمی صمیمی با او ازدواج کردند.

60 guests in attendance.

60 مهمان حضور داشتند.

Including Madonna, Paris Hilton, Drew Barrymore, Selena Gomez, Donatella Versace, Ansel Elgort

از جمله مدونا، پاریس هیلتون، درو بریمور، سلنا گومز، دوناتلا ورساچه، انسل الگورت

and Maria Menounos.

و ماریا منوونوس.

The couple began dating in 2016 after he appeared in her slumber party music video and they

این زوج در سال 2016 پس از اینکه او در موزیک ویدیوی پارتی خواب او ظاهر شد و در

announced their engagement last September.

سپتامبر گذشته نامزدی خود را اعلام کردند، قرار ملاقات را آغاز کردند.

Amazing job with that article.

کار شگفت انگیز با آن مقاله

Now we're going to move on to the next article.

اکنون به سراغ مقاله بعدی می رویم. با

Feel free to take a pause, get a cup of tea if you like and let's continue.

خیال راحت کمی مکث کنید، اگر دوست دارید یک فنجان چای بخورید و ادامه دهیم.

On 1st I'll read the headline.

در اول من تیتر را می خوانم.

Gwyneth Paltrow faces backlash after listing guest house on Airbnb.

گوئینت پالترو پس از فهرست کردن خانه مهمان در Airbnb با واکنش شدید روبرو شد.

To make the world a little less lonely, some commenters called Paltrow's partnership with

برای اینکه دنیا کمی احساس تنهایی کند، برخی از نظر دهندگان همکاری پالترو با

Airbnb out of touch.

Airbnb را ناممکن دانستند.

So here is Gwyneth Paltrow.

پس گوئینت پالترو اینجاست.

She's a famous actor but I cannot think of 1 movie she is in.

او یک بازیگر مشهور است اما من نمی توانم به 1 فیلمی که او در آن حضور دارد فکر کنم.

So what about you?

پس شما چطور؟

Do you know any movies Gwyneth Paltrow's in?

آیا فیلمی از گوئینت پالترو می شناسید؟

If so, share in the comments below.

اگر چنین است، در نظرات زیر به اشتراک بگذارید.

And this is the guest house that will be available on Airbnb.

و این مهمانخانه ای است که در Airbnb در دسترس خواهد بود .

So if you're interested, you could stay here and some pictures of the guest house.

بنابراین اگر علاقه مند هستید، می توانید اینجا بمانید و چند عکس از خانه مهمان داشته باشید.

So let's review this headline here.

پس بیایید این عنوان را در اینجا مرور کنیم.

So first, let's start with backlash.

بنابراین ابتدا، بیایید با واکنش متقابل شروع کنیم.

Backlash is a noun.

Backlash یک اسم است.

It's a something, and it's a strong negative reaction to a decision, announcement or change.

این یک چیزی است و یک واکنش منفی شدید به یک تصمیم، اعلام یا تغییر است.

So in this case, Gwyneth Paltrow announced that her.

بنابراین در این مورد، گوئینت پالترو اعلام کرد که او.

Guest House will be available on Airbnb and apparently people were not happy about that.

مهمانخانه در Airbnb در دسترس خواهد بود و ظاهراً مردم از این موضوع راضی نبودند.

There was some sort of a negative reaction.

نوعی واکنش منفی بود.

I know that simply because of the word backlash, so I don't even need to read anymore of the

من این را صرفاً به دلیل کلمه واکنش منفی می دانم، بنابراین حتی دیگر نیازی به خواندن

article.

مقاله ندارم.

I know that people were not happy, so a company might receive backlash for implementing a

من می دانم که مردم خوشحال نبودند، بنابراین ممکن است یک شرکت برای اجرای یک

new policy, like a dress code for example.

خط مشی جدید، مانند کد لباس، واکنش منفی دریافت کند.

So you can receive backlash.

بنابراین شما می توانید عکس العمل دریافت کنید.

You can face backlash.

می توانید با عکس العمل مواجه شوید.

So this would be the verb that goes with the noun backlash.

بنابراین این فعل است که با اسم backlash همراه می شود.

Receive, face.

دریافت، صورت.

Those are common verbs.

این افعال رایج هستند.

After listing guest house in headlines of articles, they will omit certain grammatical

پس از فهرست کردن مهمانخانه در سرفصل مقالات، ساختارهای دستوری خاصی

structures like articles.

مانند مقالات را حذف می کنند.

So this is a news article, but an article in the English language is the ah or an.

بنابراین این یک مقاله خبری است، اما یک مقاله به زبان انگلیسی ah یا an است.

So in this case, guest house.

پس در این مورد مهمان خانه.

This is a singular countable noun.

این یک اسم مفرد قابل شمارش است.

So grammatically, I actually need to have an article after listing her guest house because

بنابراین از نظر دستوری، من واقعاً باید بعد از فهرست کردن مهمان خانه او مقاله ای داشته باشم زیرا

it belongs to her.

متعلق به او است.

That would be the correct choice.

این انتخاب درستی خواهد بود.

You could say all guest house if it was any guest house, but it's not just any guest house,

می‌توان گفت همه‌ی مهمان‌خانه اگر مهمان‌خانه‌ای بود، اما این یک مهمان‌خانه نیست،

it's a specific guest house and it belongs to her.

یک مهمان‌خانه خاص است و متعلق به اوست.

You can also say the guest house to represent a specific guest house.

همچنین می توانید بگویید مهمانخانه نشان دهنده یک مهمانخانه خاص است.

But you would also have to specify what that guest house is, the guest house that belongs

اما شما همچنین باید مشخص کنید که آن مهمانخانه چیست، مهمانخانه ای که

to her.

به او تعلق دارد.

So rather than doing that, you can just say her guest house.

بنابراین به جای انجام این کار، می توانید فقط به مهمان خانه او بگویید.

So you do need an article grammatically.

بنابراین از نظر گرامری به مقاله نیاز دارید.

But in the headlines of newspaper articles, it is very common to omit the grammatical

اما در عناوین مقالات روزنامه ها، حذف ساختار دستوری یک مقاله بسیار رایج است

structure of an article.

.

OK, so Per Guesthouse on Airbnb and the reason why is to make the world a little less lonely.

خوب، پس Per Guesthouse در Airbnb و دلیل آن این است که دنیا را کمی کمتر تنها کنیم.

I don't know why people are reacting negatively towards that.

نمی دانم چرا مردم نسبت به آن واکنش منفی نشان می دهند .

I'm not sure.

مطمئن نیستم.

We'll find out some commenters.

ما برخی از نظر دهندگان را پیدا خواهیم کرد.

A commenter is a person who comments.

کامنت گذار کسی است که نظر می دهد.

OK, I'll write that for you.

باشه برات مینویسم

A person who comments and this could be a text based comment to a social media post

شخصی که نظر می دهد و این می تواند یک نظر مبتنی بر متن برای یک پست رسانه اجتماعی باشد

or it could also be an oral comment at a presentation, conference or meeting.

یا همچنین می تواند یک نظر شفاهی در یک ارائه، کنفرانس یا جلسه باشد.

So if you comment on my videos by saying Thanks Jennifer, I love this video.

بنابراین اگر در مورد ویدیوهای من با گفتن تشکر جنیفر نظر دهید ، من عاشق این ویدیو هستم.

If you think so, put that in the comments then you.

اگر اینطور فکر می کنید، آن را در نظرات قرار دهید و سپس شما. آیا

Are a commenter, so you can say I'm a commenter, so put that in the comments and then automatically.

یک نظر دهنده هستید، بنابراین می توانید بگویید من یک نظر دهنده هستم، بنابراین آن را در نظرات قرار دهید و سپس به طور خودکار.

You are a commenter because you put that in the comments.

شما یک نظر دهنده هستید زیرا آن را در نظرات قرار داده اید .

So put this in the comments right now so you can become a commenter.

پس همین الان این را در نظرات قرار دهید تا بتوانید نظر دهنده شوید.

Some commenters called Paltrow's partnership with Airbnb out of touch.

برخی از نظر دهندگان، همکاری پالترو با Airbnb را غیرقابل ارتباط خواندند.

Let's take a look at out of touch.

بیایید نگاهی به خارج از تماس بیندازیم.

This is a very common idiom.

این یک اصطلاح بسیار رایج است.

If you describe someone or something as out of touch, you're saying that they're not informed.

اگر کسی یا چیزی را غیرقابل ارتباط توصیف می کنید، می گویید که آنها مطلع نیستند.

They're not informed with the latest, the most recent about something specific.

آنها از جدیدترین و جدیدترین ها در مورد چیزی خاص مطلع نیستند.

Or simply they don't have the same ideas as most people, usually because they're not informed.

یا به سادگی ایده های اکثر مردم را ندارند، معمولاً به این دلیل که مطلع نیستند.

For example, the company wants you to fax them, the invoice, fax, fax them.

به عنوان مثال، شرکت از شما می خواهد که آنها را فکس کنید، فاکتور، فکس، فکس آنها را ارسال کنید.

Seriously, that's so out of touch.

به طور جدی، این خیلی دور از دسترس است.

Today, nobody uses fax machines.

امروزه هیچ کس از دستگاه های فکس استفاده نمی کند.

So if you are suggesting that someone should use a fax machine, well then you were just

بنابراین اگر به کسی پیشنهاد می‌کنید که از دستگاه فکس استفاده کند، خوب پس شما فقط

not informed and you don't have the same idea as most people who.

در جریان نبوده‌اید و ایده مشابهی با اکثر مردم ندارید.

Would obviously suggest e-mail and you can specify what they are out of touch with.

بدیهی است که ایمیل را پیشنهاد می کند و می توانید مشخص کنید که آنها با چه چیزی در تماس نیستند.

So out of touch with technology for example, you don't have to, you can just say that's

بنابراین، به عنوان مثال، شما مجبور نیستید که با فناوری ارتباط نداشته باشید، فقط می توانید بگویید که

so out of touch and then it's obvious that is technology because that's the topic of

بسیار دور از دسترس است و سپس واضح است که فناوری است زیرا موضوع مثال همین است

the example.

.

I don't know why announcing this on Airbnb cause backlash and cause people to say she's

نمی‌دانم چرا اعلام این موضوع در Airbnb واکنش‌های منفی به دنبال دارد و باعث می‌شود مردم بگویند که او

out of touch.

تماسی ندارد.

I'm not sure, so let's keep reading and find out.

مطمئن نیستم، پس بیایید به خواندن ادامه دهیم و پیدا کنیم .

Now, first of all, don't worry about writing all these notes because I summarize everything

حالا اول از همه نگران نوشتن این همه یادداشت نباشید چون همه چیز را

in a free lesson PDF.

در یک پی دی اف درس رایگان خلاصه می کنم.

So you can look in the description for the link to download the free PDF.

بنابراین می توانید لینک دانلود PDF رایگان را در توضیحات جستجو کنید. بیا

Let's continue.

ادامه بدهیم.

Very nice guest house, isn't it?

مهمانخانه بسیار خوبی است، اینطور نیست؟

American actor and businesswoman Gwyneth Paltrow faced swift social media backlash.

گوئینت پالترو بازیگر و تاجر آمریکایی با واکنش شدید رسانه های اجتماعی مواجه شد.

OK, you already know what backlash is, and now they're saying social media backlash.

خوب، شما قبلاً می‌دانید واکنش واکنش چیست، و اکنون آنها می‌گویند واکنش واکنش رسانه‌های اجتماعی.

So the negative reactions were on social media.

بنابراین واکنش های منفی در شبکه های اجتماعی بود.

So that's where you saw the negative reactions in the comments section by the commenters.

پس اینجا بود که شاهد واکنش های منفی در قسمت نظرات از سوی نظر دهندگان بودید.

And you are now a commenter as well, hopefully with something positive, not backlash.

و شما اکنون یک نظر دهنده نیز هستید، امیدوارم با چیزی مثبت، نه واکنش منفی.

Hopefully notice how they use actor, but in this case they use business.

امیدوارم متوجه شوید که آنها چگونه از بازیگر استفاده می کنند، اما در این مورد آنها از تجارت استفاده می کنند.

Woman actor in the past was only used to describe males and then actress was used for females.

بازیگر زن در گذشته فقط برای توصیف مرد و سپس بازیگر زن برای زنان استفاده می شد.

But that is not something that in modern usage of English people continue to use.

اما این چیزی نیست که در استفاده مدرن انگلیسی ها همچنان از آن استفاده می کنند.

So she is an actress, but you can also call her an actor.

بنابراین او یک بازیگر است، اما می توانید او را یک بازیگر هم بنامید.

But the opposite does not work.

اما برعکس آن کارساز نیست.

So you can't call a man an actress.

بنابراین شما نمی توانید یک مرد را بازیگر خطاب کنید.

That doesn't sound correct.

درست به نظر نمی رسد.

But now actor has become gender neutral in the English language and it refers to men

اما اکنون بازیگر در زبان انگلیسی جنسیت خنثی شده است و به مردان

and women, men, women.

و زنان، مردان، زنان اطلاق می شود.

So is gender neutral.

جنسیت خنثی هم همینطور است.

So if someone keeps referring to someone as an actress, you can say Well, actually that's

بنابراین اگر کسی مدام از کسی به عنوان بازیگر یاد می کند، می توانید بگویید خوب، در واقع این

a little out of touch because in modern usage you don't need to specify actress, You can

کمی دور از دسترس است زیرا در استفاده مدرن نیازی به مشخص کردن بازیگر نیست، می توانید به

simply use actor for both men and women.

سادگی از بازیگر برای مردان و زنان استفاده کنید.

All right.

خیلی خوب.

American actor and business woman Gwyneth Paltrow faced swift social media backlash.

گوئینت پالترو، بازیگر و زن بازرگان آمریکایی، با واکنش سریع رسانه‌های اجتماعی مواجه شد.

Again, remember this verb here, face receive and now swift.

باز هم، این فعل را در اینجا به خاطر بسپارید، face receive و now swift.

If something is swift, it means it happened quickly.

اگر چیزی سریع باشد، به این معنی است که به سرعت اتفاق افتاده است.

So as an alternative, you can say thank you for your swift reply Instead of thank you

بنابراین به‌عنوان جایگزین، می‌توانید به جای تشکر

for your quick reply, thank you for your swift reply.

از پاسخ سریع‌تان، از پاسخ سریع‌تان تشکر کنید .

So now you've added that to your vocabulary, swift social media backlash and was called

بنابراین اکنون شما آن را به دایره لغات خود اضافه کرده اید، واکنش سریع رسانه های اجتماعی و غیرقابل تماس با شما تماس گرفته شده است

out of touch.

.

You know what this idiom means now, after announcing a new partnership with Airbnb that

پس از اعلام شراکت جدید با Airbnb که به

she said will make the world a little less lonely?

گفته او دنیا را کمی احساس تنهایی می کند، می دانید این اصطلاح به چه معناست ؟

So this basically repeated the headline.

بنابراین این اساساً تیتر را تکرار کرد.

But repetition when you're learning something is always beneficial.

اما تکرار زمانی که چیزی یاد می گیرید همیشه مفید است.

So I want to see if you're enjoying this lesson, if you enjoy learning from the news.

بنابراین می‌خواهم ببینم آیا از این درس لذت می‌برید، آیا از یادگیری از اخبار لذت می‌برید.

Because if you do, then I know you'll love the finely fluent Academy.

زیرا اگر این کار را بکنید، آنگاه می دانم که آکادمی بسیار روان را دوست خواهید داشت.

This is my premium training program where we study native English speakers from TV,

این برنامه آموزشی ممتاز من است که در آن افراد انگلیسی بومی را از تلویزیون،

movies, YouTube and the news so you can improve your listening skills of fast English and

فیلم، یوتیوب و اخبار مطالعه می‌کنیم تا بتوانید مهارت‌های شنیداری خود را در زبان انگلیسی سریع بهبود بخشید و

add the most common and advanced vocabulary and grammatical structures to your speech

رایج‌ترین و پیشرفته‌ترین واژگان و ساختارهای دستوری را به گفتار خود اضافه کنید

so you can sound fluent and natural just like a native speaker.

تا بتوانید روان به نظر برسید. و طبیعی درست مثل یک زبان مادری.

And you'll have me as your personal coach, so you can look for the link in the description.

و من را به عنوان مربی شخصی خود خواهید داشت، بنابراین می توانید پیوند را در توضیحات جستجو کنید.

For more information on how to join, let's continue in a video posted on Instagram.

برای اطلاعات بیشتر در مورد نحوه عضویت، بیایید در ویدیوی ارسال شده در اینستاگرام ادامه دهیم.

Earlier this week, the Oscar winning film and television star said she's listing her

اوایل این هفته، ستاره سینما و تلویزیون برنده اسکار گفت که

guest house in Montecito, California on the popular homestay site, which is Airbnb.

خانه مهمان خود را در مونته سیتو، کالیفرنیا در سایت محبوب اقامتگاه خانگی، که Airbnb است، فهرست کرده است.

This is the popular home state site Airbnb, and I know that because they previously mentioned

این سایت محبوب ایالت خانگی Airbnb است و من این را می دانم زیرا قبلاً Airbnb را ذکر کرده اند

Airbnb.

.

Airbnb.

Airbnb.

What about you?

تو چطور؟

Do you like staying at Airbnb's?

آیا دوست دارید در Airbnb بمانید؟

Put that in the comment.

آن را در کامنت قرار دهید

I love to know.

من دوست دارم بدانم.

I personally love Airbnb.

من شخصا Airbnb را دوست دارم.

I generally don't stay at hotels anymore.

من معمولاً دیگر در هتل ها نمی مانم.

I always stay at Airbnb's because I love having a kitchen so I can make my meals and I find

من همیشه در Airbnb می مانم زیرا دوست دارم آشپزخانه داشته باشم تا بتوانم وعده های غذایی خود را درست کنم و متوجه می شوم که

it's just more.

بیشتر است.

And notice here you list something on and then a site.

و توجه کنید که در اینجا چیزی را در لیست قرار می دهید و سپس یک سایت.

So let's say you're selling a cell phone, an old cell phone, or a car or anything.

بنابراین فرض کنید در حال فروش یک تلفن همراه، یک تلفن همراه قدیمی، یا یک ماشین یا هر چیز دیگری هستید. برای مثال

You could list your phone on Craigslist or on Facebook Marketplace, for example.

می‌توانید گوشی خود را در Craigslist یا در Facebook Marketplace فهرست کنید.

Here's an example.

در اینجا یک مثال است.

And this is a true example.

و این یک مثال واقعی است.

You may have watched my short where I talked about selling my car.

شما ممکن است کوتاه من را در جایی که در مورد فروش ماشینم صحبت کردم تماشا کرده باشید.

Well, I listed my car on Facebook.

خوب، من ماشینم را در فیس بوک لیست کردم.

The Facebook marketplace.

بازار فیسبوک

I listed my car on Facebook and it's sold in one week.

من ماشینم را در فیس بوک لیست کردم و ظرف یک هفته فروخته شد.

Now if I list an item somewhere on a specific site, it means I make it available for purchase

حالا اگر من یک مورد را در جایی در یک سایت خاص لیست کنم ، به این معنی است که آن را برای خرید یا استفاده در دسترس قرار می دهم

or for use.

.

So I did that.

پس من این کار را کردم.

What about you?

تو چطور؟ آیا

Have you listed any items on any websites?

مواردی را در هیچ وب سایتی لیست کرده اید؟

Now in this case, she says hosting up to two guests up to.

حالا در این مورد می گوید میزبانی تا دو مهمان تا.

In this case, up to represents the maximum amount.

در این مورد، تا نشان دهنده حداکثر مقدار است.

So if you were writing your IL's or any kind of exam, they might say you have up to 20

بنابراین اگر در حال نوشتن آزمون IL یا هر نوع امتحانی بودید، ممکن است بگویند تا 20

minutes to complete the writing section, up to 20 minutes.

دقیقه برای تکمیل بخش نوشتن، حداکثر 20 دقیقه فرصت دارید.

This is a maximum of 20 minutes.

این حداکثر 20 دقیقه است.

A maximum of is the more formal way.

حداکثر راه رسمی تر است.

So honestly in the instructions for a test, most likely it will say a maximum of because

بنابراین صادقانه در دستورالعمل های یک آزمون، به احتمال زیاد حداکثر می گوید زیرا

this is the more formal way.

این راه رسمی تر است.

And just an alternative, perhaps more casual way is you can say up to you have up to 20

و فقط یک راه جایگزین، شاید معمولی تر، این است که می توانید بگویید تا 20

minutes.

دقیقه فرصت دارید.

So this house will host up to two guests.

بنابراین این خانه میزبان تا دو مهمان خواهد بود.

A maximum of two guests for a one night stay.

حداکثر دو مهمان برای یک شب اقامت.

Loneliness.

تنهایی.

Now pay attention because quotation marks are here.

حالا توجه کنید چون گیومه ها اینجا هستند.

So I know that someone is saying this, This is a quote.

بنابراین من می دانم که کسی این را می گوید، این یک نقل قول است.

And I know that because of the quotation marks, loneliness is a human condition.

و می دانم که به دلیل گیومه ها، تنهایی یک وضعیت انسانی است.

But in the past few years, increased isolation and our lack of community has made our lives

اما در چند سال گذشته، افزایش انزوا و عدم اجتماع ما، زندگی ما را بیش از پیش پراکنده کرده است

even more fragmented.

.

Fragmented is an adjective, and it means consisting of several separate parts.

تکه تکه شده یک صفت است و به معنای متشکل از چندین بخش جداگانه است.

So she's saying, has made our lives even more fragmented.

بنابراین او می‌گوید، زندگی ما را از هم پاشیده‌تر کرده است .

So in the past perhaps you had one part that represented an entire family unit and you

بنابراین در گذشته شاید شما یک بخشی داشتید که نماینده کل یک خانواده بود و

had these large families that live together.

این خانواده های بزرگ را داشتید که با هم زندگی می کردند.

But now if your lives are fragmented, it means this one family unit is in separate parts.

اما اکنون اگر زندگی شما تکه تکه شده است، به این معنی است که این واحد خانواده در بخش های جداگانه است.

So there may be the parents are here in one house.

بنابراین ممکن است والدین اینجا در یک خانه باشند.

And or one city, one country, one child is studying abroad, another child is working

و یا یک شهر، یک کشور، یک کودک در خارج از کشور تحصیل می کند، کودک دیگری

in a different city.

در شهر دیگری کار می کند.

The grandparents live somewhere else, the brothers, the aunts the uncles.

پدربزرگ و مادربزرگ جای دیگری زندگی می کنند، برادران، عمه ها عموها. او در این پست نوشت،

So this family unit that was together is now fragmented which means separated into different

بنابراین این خانواده که با هم بودند اکنون تکه تکه شده است که به معنای جدا شدن به

parts, she wrote in the post.

قسمت های مختلف است.

So remember, this is quoting and the she is Gwyneth Paltrow.

بنابراین به یاد داشته باشید، این نقل قول است و او گوئینت پالترو است.

So these are the words that she said.

پس اینها کلماتی است که او گفت.

But it sounds like she said she wrote it in a post.

اما به نظر می رسد که او گفته است که آن را در یک پست نوشته است.

So she didn't actually say them out loud.

بنابراین او در واقع آنها را با صدای بلند نگفت.

She wrote them in the post and then she goes on because there's another quotation mark.

او آنها را در پست نوشت و سپس ادامه می دهد زیرا یک علامت نقل قول دیگر وجود دارد.

So I know she's continuing.

بنابراین می دانم که او دارد ادامه می دهد.

Now this was in the post, so she put at Airbnb.

حالا این در پست بود، بنابراین او در Airbnb قرار داد.

So Airbnb was tagged in the post.

بنابراین Airbnb در پست تگ شد.

Airbnb had the brilliant idea of doing something to make the world a little less lonely, which

Airbnb این ایده درخشان را داشت که کاری انجام دهد تا دنیا کمی احساس تنهایی کند، به همین

is why I'm inviting you to come stay at my Montecito guest house for a night.

دلیل است که من از شما دعوت می کنم که یک شب در مهمان خانه من در Montecito بمانید.

So remember here for a night.

پس یک شب اینجا را به خاطر بسپار.

All represents 11.

همه نشان دهنده 11 است.

So here it's for a night come stay.

بنابراین اینجا برای یک شب اقامت است.

For a night or for a one night stay.

برای یک شب یا یک شب اقامت.

So these are different ways of saying the exact same thing for a night for a one night

بنابراین این روش‌های متفاوتی است که می‌توان برای یک شب برای یک شب

stay.

اقامت دقیقاً همین را گفت.

Now notice here, come stay, come stay at my place.

حالا به اینجا توجه کن، بیا بمان، بیا در جای من بمان .

This is how a native speaker would invite someone.

اینگونه است که یک زبان مادری کسی را دعوت می کند .

So let's say your friend is coming from out of town and your friend says, oh, I'm just

بنابراین فرض کنید دوست شما از خارج از شهر می آید و دوست شما می گوید، اوه، من فقط می

going to get an Airbnb.

خواهم یک Airbnb بگیرم.

I'm going to get an Airbnb, which means they're going to book a Airbnb.

من می‌خواهم Airbnb بگیرم، یعنی می‌خواهند Airbnb رزرو کنند.

I'm going to get an Airbnb.

من می خواهم Airbnb بگیرم.

And you can say, don't be silly, come stay with me.

و می توانی بگوئی، احمق نباش، بیا پیش من بمان.

Come stay with me for a night and two nights your entire state, whatever that might be.

بیا یک شب و دو شب تمام حالاتت را، هر چه که باشد، پیش من بمان.

So I wrote this here.

بنابراین این را اینجا نوشتم.

Don't be silly.

احمق نباش

Come stay with me.

بیا پیش من بمون

This could be something that a native speaker uses to invite someone.

این می تواند چیزی باشد که یک زبان مادری از آن برای دعوت از کسی استفاده می کند.

Now not necessarily.

حالا نه لزوما.

The don't be silly.

احمق نباش

That depends on context.

این بستگی به زمینه دارد.

Why did I add this?

چرا این را اضافه کردم؟

Well, it might be silly for my very good friend to spend money on an Airbnb in the city I

خوب، ممکن است احمقانه باشد که دوست خیلی خوبم در شهری که من در آن زندگی می کنم، پول خرج یک Airbnb کند،

live in when I have an extra bedroom and would love to have that friend in my house so we

وقتی یک اتاق خواب اضافی دارم و دوست دارم آن دوست را در خانه داشته باشم تا

can spend time together.

بتوانیم با هم وقت بگذرانیم.

So that's why it's silly for that friend.

پس به همین دلیل برای آن دوست احمقانه است.

So you don't necessarily have to include this part, but it is a common thing.

بنابراین لزوماً مجبور نیستید این قسمت را وارد کنید ، اما این یک چیز رایج است.

Don't be silly, come stay with me while we may begin as strangers.

احمق نباش، بیا پیش من بمان تا زمانی که ممکن است غریبه باشیم.

Okay, notice the quotation continues.

بسیار خوب، توجه کنید که نقل قول ادامه دارد.

These are still the words of Gwyneth Paltrow.

اینها هنوز هم حرف های گوئینت پالترو است.

And remember, she wrote this in a post.

و به یاد داشته باشید، او این را در یک پست نوشته است.

While we may begin as strangers, I hope we'll find connections and commonalities.

در حالی که ممکن است به عنوان غریبه شروع کنیم، امیدوارم ارتباطات و اشتراکاتی پیدا کنیم.

Commonalities.

اشتراکات

You could also say things in common.

شما همچنین می توانید چیزهای مشترک بگویید.

I hope we'll find connections and things in common.

امیدوارم ارتباطات و چیزهای مشترک پیدا کنیم.

So things in common.

بنابراین چیزهای مشترک.

Commonalities.

اشتراکات

This is when two people or two things share the same interests, ideas, beliefs or features.

این زمانی است که دو نفر یا دو چیز دارای علایق، عقاید، باورها یا ویژگی های یکسانی هستند.

Now notice I said two people or two things, Because if it's things, then they could share

حالا توجه کنید که من دو نفر یا دو چیز را گفتم، زیرا اگر چیزهایی باشد، آنها می توانند

the same features.

ویژگی های یکسانی داشته باشند.

For example, there are many commonalities between iOS and Android.

به عنوان مثال، مشترکات زیادی بین iOS و اندروید وجود دارد.

I don't know if that's true.

من نمی دانم که آیا این درست است.

That's just an example.

این فقط یک مثال است.

And of course, I might say, Oh well, my friend and I, we have many commonalities.

و البته ممکن است بگویم، خب، من و دوستم، مشترکات زیادی داریم.

We have many things in common.

ما چیزهای مشترک زیادی داریم.

And then I could talk about the things we have in common.

و سپس می توانم در مورد چیزهای مشترکمان صحبت کنم .

We went to the same school.

ما به همان مدرسه رفتیم.

We are both English teachers.

ما هر دو معلم زبان انگلیسی هستیم.

We both love traveling, for example.

مثلاً هر دوی ما عاشق سفر هستیم.

So she says, I hope we'll find connections and commonalities over a delicious meal.

بنابراین او می‌گوید، امیدوارم با یک غذای خوشمزه، ارتباطات و اشتراکاتی پیدا کنیم.

When you do something over and then another activity, it means during.

وقتی کاری را دوباره انجام می‌دهید و سپس فعالیت دیگری را انجام می‌دهید، یعنی در طول.

So the duration of over a delicious meal, It's the duration of that delicious meal.

بنابراین مدت زمان بیش از یک وعده غذایی خوشمزه، مدت زمان آن غذای خوشمزه است.

While we're having a delicious meal, we'll talk.

در حالی که داریم یک غذای خوشمزه می خوریم، صحبت می کنیم.

And as we're talking, I might say, Oh yeah, I really love yoga.

و همانطور که در حال صحبت هستیم، ممکن است بگویم، اوه بله، من واقعا یوگا را دوست دارم.

And then Gwyneth Paltrow, Oh my God, I love yoga too.

و سپس گوئینت پالترو، خدای من، من هم یوگا را دوست دارم.

Well, we just found a commonality.

خوب، ما فقط یک اشتراک پیدا کردیم. او افزود،

So over during while, it's the same meaning in the course of over a delicious meal, she

بنابراین در طول مدت زمان، در طول یک وعده غذایی لذیذ به همان معناست

added.

.

OK, let's continue.

باشه ادامه بدیم

In the video, the actor remember gender neutral.

در این ویدیو، این بازیگر جنسیت خنثی را به یاد می آورد.

In the video, the actor gives a tour of her picturesque residence.

در این ویدئو، این بازیگر به گردش در اقامتگاه زیبای خود می پردازد .

This is a very nice adjective, picturesque.

این یک صفت بسیار زیبا، زیبا است.

If something is picturesque, it means it's just very beautiful to look at.

اگر چیزی زیبا است، به این معنی است که فقط دیدن آن بسیار زیبا است.

It is a very nice sight.

منظره بسیار زیبایی است.

So this would be a great adjective to describe a entire city or a town, or just a building

بنابراین این یک صفت عالی برای توصیف یک شهر یا یک شهرک یا فقط یک ساختمان

or house in a city or town.

یا خانه در یک شهر یا شهرک است.

But you can describe a whole a whole.

اما شما می توانید یک کل یک کل را توصیف کنید.

City or just one aspect of a city or place as picturesque.

شهر یا فقط یک جنبه از یک شهر یا مکان به عنوان زیبا.

A tour of our picturesque residence, noting guests will receive products from Goop, Paltrow's

بازدید از اقامتگاه زیبای ما، با توجه به اینکه مهمانان محصولاتی از Goop،

modern lifestyle brand.

برند سبک زندگی مدرن پالترو دریافت خواهند کرد.

I have never heard of Goop, have you?

من هرگز نام گوپ را نشنیده ام، شما؟

I guess it's Gwyneth Paltrow's modern lifestyle brand.

حدس می زنم این برند سبک زندگی مدرن گوئینت پالترو باشد .

She goes on to share a video of her pool and cozy dining area.

او در ادامه ویدیویی از استخر و منطقه غذاخوری دنج خود را به اشتراک می گذارد .

Cozy is another great adjective, especially in the context of a house.

دنج یکی دیگر از صفت های عالی است، به خصوص در زمینه یک خانه.

So you will see this a lot in real estate listings to describe a room or a house as

بنابراین شما این را در لیست املاک بسیار مشاهده خواهید کرد تا یک اتاق یا یک خانه را

cozy.

دنج توصیف کنید.

To me, cozy means warm and comfortable.

برای من دنج یعنی گرم و راحت.

So let me spell this correctly for you.

پس بگذارید این را برای شما درست بنویسم.

Comfortable.

راحت.

So if this dining area is described as cozy, I picture really comfortable.

بنابراین اگر این منطقه ناهار خوری دنج توصیف شود، من واقعاً راحت تصور می کنم.

Couches, lots of pillows, maybe some blankets that I can get nice and warm with.

کاناپه‌ها، بالش‌های زیاد، شاید پتوهایی که بتوانم با آنها خوب و گرم بشوم.

Maybe there's a fire going.

شاید آتشی در راه باشد

And all of that gives the image of warm and comfortable.

و همه اینها تصویر گرم و راحت را به شما می دهد .

Cozy, so you can use it for real estate to describe an entire house, a room.

دنج، بنابراین می توانید از آن برای املاک و مستغلات برای توصیف کل خانه، یک اتاق استفاده کنید.

We also use it for clothing, say a sweater.

برای لباس هم استفاده می کنیم، مثلاً ژاکت. به

Most likely you have that one sweater you always put on after work or at the end of

احتمال زیاد شما همان پلیور را دارید که همیشه بعد از کار یا در پایان

your day because it's very cozy.

روز می پوشید زیرا بسیار دنج است.

It's warm and comfortable.

گرم و راحت است.

So you could say this sweater is so cozy, warm and comfortable.

بنابراین می توان گفت این ژاکت بسیار دنج، گرم و راحت است.

This sweater, this blanket.

این ژاکت، این پتو.

The sheets are so cozy, for example.

مثلا ملحفه ها خیلی دنج هستند.

But some social media users were having none of it.

اما برخی از کاربران شبکه های اجتماعی هیچ کدام از آن را نداشتند.

Oh OK, here we get to the backlash.

اوه خوب، در اینجا به واکنش متقابل می رسیم.

Why are people angry about this?

چرا مردم از این موضوع عصبانی هستند؟

Why are they having a negative reaction?

چرا واکنش منفی نشان می دهند؟

Because if they were having none of it, it means that they were not accepting what she

زیرا اگر هیچ کدام از آن را نداشتند، به این معنی است که آنچه را که او

is singing.

می خواند، قبول نمی کردند.

So for example, let's say you were late to work and you tried to explain that your alarm

به عنوان مثال، فرض کنید شما دیر به سر کار آمدید و سعی کردید توضیح دهید که زنگ ساعت شما به صدا

didn't go off or you were stuck in traffic, but your boss was having none of it.

در نیامده یا در ترافیک گیر کرده اید، اما رئیس شما هیچ کدام از آن را ندارد.

Your boss was not accepting what you were saying.

رئیس شما حرف شما را قبول نمی کرد .

So that's a good expression.

پس این بیان خوبی است.

I wrote that definition there for you, but some social media users, some commenters,

من این تعریف را در آنجا برای شما نوشتم، اما برخی از کاربران رسانه های اجتماعی، برخی از نظر دهندگان،

we're having none of it, with some quick to point out when you point something out, you

ما هیچ کدام از آن را نداریم، با برخی از آنها که وقتی به چیزی اشاره می کنید سریع اشاره می کنند،

just you draw attention to it, you identify it.

فقط توجه را به آن جلب می کنید، آن را شناسایی می کنید.

So I'll put that there to identify and then remember quick, we also learned what was the

بنابراین من آن را در آنجا قرار می‌دهم تا شناسایی کنم و سریع به خاطر بسپارم، همچنین یاد گرفتیم که

other adjective that you can use with some Swift to point out.

صفت دیگری که می‌توانید با مقداری Swift برای اشاره به آن استفاده کنید، چیست.

Swift to point out, quick to point out that the initiative, her initiative of offering

سریع اشاره کرد، سریع اشاره کرد که ابتکار عمل، ابتکار او برای ارائه

her guest home for a one night stay, remember that's her initiative, her initiative, where

یک شب اقامت به مهمانش، به یاد داشته باشید که این ابتکار او بود، ابتکار او،

are we?

ما کجا هستیم؟

Her initiative will do little, do little to address loneliness for those most vulnerable.

ابتکار او کمک چندانی به رفع تنهایی افراد آسیب پذیر نمی کند.

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

About that.

در مورد آن.

Is that true?

آیا این درست است؟

Is that reason for the backlash others mentioned?

آیا این دلیل واکنش دیگران است؟

The listing will likely be unaffordable for many fans.

این لیست احتمالاً برای بسیاری از طرفداران غیرقابل استطاعت خواهد بود .

So obviously if something is unaffordable, it means they cannot afford it, cannot afford

بنابراین بدیهی است که اگر چیزی غیرقابل استطاعت باشد، به این معنی است که آنها نمی توانند آن را بپردازند، نمی توانند

it.

آن را بپردازند.

But I'll just show you that alternative to be and notice this is be unaffordable, not

اما من فقط آن جایگزین را به شما نشان می دهم و متوجه می شوم که این غیرقابل استطاعت است، نه

able to afford it.

توانایی پرداخت آن.

Will be unaffordable for many fans.

برای بسیاری از طرفداران مقرون به صرفه نخواهد بود.

Okay.

باشه.

So this is the reason for the backlash.

پس این دلیل واکنش منفی است.

It won't address loneliness and it will be unaffordable.

این تنهایی را حل نخواهد کرد و غیرقابل تحمل خواهد بود.

Those two reasons?

آن دو دلیل؟

There's no price listed for Paltrow's residents, which is open for booking starting August

هیچ قیمتی برای ساکنان پالترو درج نشده است، که از 5 آگوست برای رزرو باز است

5th.

.

Okay.

باشه.

So on August 5th, you can go on Airbnb and see how much this is.

بنابراین در 5 آگوست، می توانید به Airbnb بروید و ببینید چقدر است.

And it's unclear whether the stay is paid or.

و مشخص نیست که آیا اقامت پرداخت می شود یا.

Free through a competition.

رایگان از طریق مسابقه

OK, so not just free, it's free through a competition.

خوب، پس نه فقط رایگان، بلکه از طریق مسابقه رایگان است .

So maybe the competition could be that guests have to submit a video explaining why they

بنابراین شاید رقابت این باشد که مهمانان باید ویدیویی ارسال کنند که توضیح دهد چرا می‌خواهند با

want to meet Gwyneth Paltrow, and the best video wins.

گوئینت پالترو ملاقات کنند و بهترین ویدیو برنده شود.

And the prize is they get to stay.

و جایزه این است که آنها می توانند بمانند.

That's an interesting idea.

این ایده جالبی است.

What do you think about that?

شما در مورد آن چه فکر میکنید؟

Shortly after announcing the partnership with Airbnb and receiving an onslaught of backlash?

مدت کوتاهی پس از اعلام شراکت با Airbnb و هجوم واکنش های شدید؟

We already know what backlash is.

ما قبلاً می دانیم که واکنش منفی چیست.

Negative reaction.

واکنش منفی

Negative reaction to someone's decision?

واکنش منفی به تصمیم کسی؟

Announcement.

اعلامیه.

Policy change.

تغییر سیاست

Now notice here is.

حالا توجه کنید اینجاست.

An onslaught of backlash, An onslaught of and then something suggests that the something

هجوم واکنش متقابل، هجوم و سپس چیزی نشان می‌دهد که آن چیزی به

came quickly and aggressively.

سرعت و تهاجمی رخ داده است.

So she posted this at, let's just say, noon, and then by 12:05 or 12:15 there were already

بنابراین او این را در ظهر پست کرد، و سپس در ساعت 12:05 یا 12:15 قبلاً

a lot of negative reactions in the comments, people said I'm having none of this.

واکنش های منفی زیادی در نظرات وجود داشت، مردم گفتند که من هیچ کدام از این ها را ندارم.

This is so out of touch.

این خیلی دور از دسترس است.

Give me a break or some sort of negative reaction and came quickly, quickly and aggressively,

به من استراحت بدهید یا نوعی واکنش منفی به من بدهید و به سرعت، سریع و تهاجمی،

an onslaught of backlash.

هجوم واکنش‌های منفی به من وارد شد.

Paltrow announced she was stepping back from social media.

پالترو اعلام کرد که از شبکه های اجتماعی کناره گیری می کند.

Let's take a look at this phrasal vert to step back, she announced she was stepping

بیایید نگاهی به این عبارت عبارتی بیندازیم تا به عقب برگردیم، او اعلام کرد که

back from social media.

از رسانه های اجتماعی عقب نشینی می کند.

When you step back from something or from an activity, it means that you stop that activity

وقتی از چیزی یا از یک فعالیت عقب نشینی می کنید ، به این معنی است که آن فعالیت را متوقف می کنید

or you stop your involvement in that activity.

یا مشارکت خود را در آن فعالیت متوقف می کنید.

But is temporary, so you only temporarily stop, so for a period.

اما موقت است، بنابراین شما فقط به طور موقت متوقف می شوید، بنابراین برای یک دوره.

Of time.

از زمان.

I don't know how long.

نمیدونم تا کی

Oh, day.

اوه روز

But she'll be back on social media after a period of time because she's just stepping

اما او پس از مدتی به شبکه‌های اجتماعی بازخواهد گشت، زیرا

back from social media now.

اکنون از رسانه‌های اجتماعی کناره‌گیری می‌کند.

A weekend, a week, a month.

یک آخر هفته، یک هفته، یک ماه.

I'm not sure she's going to stop using social.

من مطمئن نیستم که او استفاده از شبکه های اجتماعی را متوقف کند.

If I said OK, OK everyone, I'm stepping back from my YouTube channel, then you would expect

اگر بگویم باشه، باشه همه، من از کانال یوتیوب خود عقب نشینی می کنم، پس انتظار دارید

you wouldn't see any new videos or you wouldn't see any new post.

هیچ ویدیوی جدیدی نبینید یا هیچ پست جدیدی نبینید.

But don't worry, I'm not announcing that is just an example.

اما نگران نباشید، من اعلام نمی کنم که این فقط یک مثال است.

And why did she step back?

و چرا او عقب نشینی کرد؟

Well, remember she received that onslaught of backlash.

خوب، به یاد داشته باشید که او با آن هجوم واکنش شدید روبرو شد.

So the backlash, negative reactions and the onslaught means it happened quite quickly

بنابراین واکنش‌های منفی، واکنش‌های منفی و هجوم به این معنی است که خیلی سریع اتفاق افتاد

and it happened quite aggressively.

و کاملاً تهاجمی اتفاق افتاد.

So maybe she was really excited about this initiative.

بنابراین شاید او واقعاً از این ابتکار هیجان زده بود .

She thought it was a really good idea and then she posted it and.

او فکر کرد این ایده واقعاً خوبی است و سپس آن را پست کرد و.

It was like, oh, I can't wait.

انگار نمیتونم صبر کنم

And then she checks and it's just all this negativity.

و بعد چک می کند و این همه منفی است.

So that could be why she stepped back from social media and that is the end of the article.

بنابراین به همین دلیل بود که او از رسانه های اجتماعی کنار رفت و این پایان مقاله است.

Now I want you to be a commenter.

حالا من می خواهم شما یک نظر دهنده باشید. از

I want you to comment.

شما می خواهم نظر بدهید.

So here are two things you can comment on.

بنابراین در اینجا دو مورد وجود دارد که می توانید در مورد آن نظر دهید.

Do you think the onslaught, A backlash was justified based on what you just learned in

آیا فکر می کنید حمله، واکنش متقابل بر اساس آنچه که در

this article?

این مقاله یاد گرفتید موجه بود؟

So that's when you can comment on so you can be a commenter.

پس آن موقع است که می توانید در مورد آن نظر بدهید تا بتوانید یک نظر دهنده باشید.

And the other one, the one I'm more interested in.

و دیگری، همانی که بیشتر به آن علاقه دارم .

If I listed my home on Airbnb, would you come stay?

اگر خانه ام را در Airbnb فهرست کنم، می آیی بمانی؟

Would you come stay with me for a one night stay, have dinner and discuss our commonalities?

آیا می‌آیید برای یک شب اقامت پیش من بمانید ، شام بخورید و در مورد مشترکاتمان صحبت کنیم؟

What do you think?

شما چی فکر میکنید؟

Would you say?

آیا شما می گویید؟

Put that in the comments so you can be a commenter.

آن را در نظرات قرار دهید تا بتوانید نظر دهنده باشید.

Now what I'll do is I'll read this article from start to finish and this time you can

اکنون کاری که من انجام خواهم داد این است که این مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم و این بار می توانید

focus on my pronunciation.

روی تلفظ من تمرکز کنید.

Gwyneth Paltrow faces backlash after listing guest house on Airbnb.

گوئینت پالترو پس از فهرست کردن خانه مهمان در Airbnb با واکنش شدید روبرو شد.

To make the world a little less lonely, some commenters called Paltrow's partnership with

برای اینکه دنیا کمی احساس تنهایی کند، برخی از نظر دهندگان همکاری پالترو با

Airbnb out of touch.

Airbnb را ناممکن دانستند.

American actor and businesswoman Gwyneth Paltrow faced swift social media backlash and was

گوئینت پالترو، هنرپیشه و تاجر آمریکایی،

called out of touch after announcing a new partnership with Airbnb that she said will

پس از اعلام همکاری جدید با Airbnb که به گفته او

make the world a little less lonely.

جهان را کمی احساس تنهایی می‌کند، با واکنش شدید رسانه‌های اجتماعی مواجه شد و از تماس خارج شد.

In a video posted on Instagram earlier this week, the Oscar winning film and television

در ویدئویی که اوایل این هفته در اینستاگرام منتشر شد، ستاره سینما و تلویزیون برنده اسکار

star said she's listing her guest house in Montecito, California on the popular homestay

گفت که مهمان خانه‌اش را در Montecito، کالیفرنیا در سایت محبوب خانه‌نشینی فهرست می‌کند

site, hosting up to two guests for a one night stay.

و میزبان حداکثر دو مهمان برای یک شب اقامت است. او در این پست نوشت:

Loneliness is a human condition, but in the past few years increased isolation and our

تنهایی یک وضعیت انسانی است، اما در چند سال گذشته انزوا افزایش یافته و

lack of community has made our lives even more fragmented, she wrote in the post.

عدم اجتماع ما زندگی ما را بیش از پیش پراکنده کرده است .

At Airbnb had the brilliant idea of doing something to make the world a little less

در Airbnb این ایده درخشان بود که کاری انجام دهد تا دنیا کمی احساس

lonely, which is why I'm inviting you to come stay at my Montecito guesthouse for a night.

تنهایی کند، به همین دلیل است که من از شما دعوت می‌کنم که برای یک شب در مهمان‌خانه Montecito من بمانید. او افزود،

While we may begin as strangers, I hope we'll find connections and commonalities over a

در حالی که ممکن است به عنوان یک غریبه شروع کنیم، امیدوارم با یک غذای خوشمزه ارتباطات و اشتراکاتی پیدا کنیم

delicious meal, she added.

.

In the video, the actor gives a tour of her picturesque residence, noting guests will

در این ویدئو، این بازیگر به بازدید از اقامتگاه زیبای خود می پردازد و خاطرنشان می کند که مهمانان

receive products from Goop, Paltrow's modern lifestyle brand.

محصولاتی از Goop، برند سبک زندگی مدرن پالترو دریافت خواهند کرد.

She goes on to share a video of her pool and cozy dining area, as some social media users

او در ادامه ویدئویی از استخر و منطقه غذاخوری دنج خود را به اشتراک می‌گذارد ، زیرا برخی از کاربران رسانه‌های اجتماعی

were having none of it, with some quick to point out that the initiative will do little

هیچ‌کدام از آن را نداشتند، و برخی سریع اشاره می‌کنند که این ابتکار عمل چندانی

to address loneliness for those most vulnerable.

برای رفع تنهایی افراد آسیب‌پذیر انجام نمی‌دهد.

Others mentioned, the listing will likely be unaffordable for many fans.

سایر موارد ذکر شده، این فهرست احتمالاً برای بسیاری از طرفداران غیرقابل استطاعت خواهد بود.

There's no price listed for Paltrow's residents, which is open for booking starting August

هیچ قیمتی برای ساکنان پالترو ذکر نشده است، که از 5 آگوست برای رزرو باز است

5th and is unclear whether this day is paid or.

و مشخص نیست که آیا این روز پرداخت می شود یا خیر.

Free through a competition.

رایگان از طریق مسابقه

Shortly after announcing the partnership with Airbnb and receiving an onslaught of backlash,

اندکی پس از اعلام شراکت با Airbnb و دریافت هجوم واکنش‌ها،

Paltrow announced she was stepping back from social media.

پالترو اعلام کرد که از رسانه‌های اجتماعی کناره‌گیری می‌کند.

Amazing job with this lesson.

کار شگفت انگیز با این درس

If you're up for it, I have another lesson right here that I know you're going to love.

اگر به آن علاقه دارید، من در اینجا درس دیگری دارم که می دانم دوست خواهید داشت.

And make sure you get your free speaking guide where I share 6 tips on how to speak English

و مطمئن شوید که راهنمای مکالمه رایگان خود را دریافت کرده اید که در آن من 6 نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی

fluently and confidently.

روان و مطمئن به اشتراک می گذارم.

You can get it from my website right here.

شما می توانید آن را از وب سایت من در اینجا دریافت کنید.

And when you're ready, get started with your next lesson.

و وقتی آماده شدید، درس بعدی خود را شروع کنید .