10 Advanced Phrasal Verbs To Help You Sound FLUENT! (with QUIZ)

Welcome back to JForrest English. I'm  Jennifer. And today you're going to learn  

به JForrest English خوش آمدید. من جنیفر هستم. و امروز قرار است

the top 10 phrasal verbs to help you sound  just like a native English speaker and make  

10 فعل عبارتی برتر را بیاموزید تا به شما کمک کند مانند یک انگلیسی زبان مادری به نظر برسید و مطمئن شوید که

sure you watch until the end, because I'm  going to quiz you to make sure you really  

تا آخر آن را تماشا می‌کنید، زیرا من از شما سؤال می‌کنم تا مطمئن شوم که واقعاً

understand these phrasal verbs. Let's get  started. Number one, to act out. This is  

این افعال عبارتی را درک می‌کنید. بیا شروع کنیم. شماره یک، عمل کردن. این

when you perform or explain something using  actions and gestures. For example, right now.

زمانی است که با استفاده از کنش‌ها و اشاره‌ها چیزی را انجام می‌دهید یا توضیح می‌دهید . مثلا همین الان

Now I'm acting out. It's raining using my actions  and my gestures. I'm teaching you this one because  

الان دارم بازی می کنم با استفاده از اعمال و حرکاتم باران می بارد. من این یکی را به شما آموزش می‌دهم، زیرا

when you don't speak a language fluently,  often we act out what we mean to help the  

وقتی به زبانی روان صحبت نمی‌کنید، اغلب منظور خود را عملی می‌کنیم تا به

other person understand. For example, I couldn't  think of the word for sunrise, so I acted it out.

طرف مقابل کمک کنیم تا بفهمد. برای مثال، نمی‌توانستم کلمه طلوع خورشید را به ذهنم برسانم، بنابراین آن را اجرا کردم. مطمئن

How you're going to act out Sunrise, I'm not  sure. You can try though. Another example,  

نیستم که چگونه طلوع خورشید را بازی می‌کنید . هر چند می توانید امتحان کنید. مثال دیگر،

I'm not sure what you mean.  Could you try acting it out?

من مطمئن نیستم منظور شما چیست. آیا می توانید آن را بازی کنید؟

This could be a smart way for you to  understand what someone else is saying  

این می‌تواند راهی هوشمندانه برای شما باشد تا بفهمید شخص دیگری چه می‌گوید

#2 to belt out. I love this one because  it means to sing loudly. For example,  

. من این یکی را دوست دارم زیرا به معنای بلند آواز خواندن است. برای مثال،

the crowd belted out the national anthem  before the game. So the crowd sang the  

جمعیت قبل از بازی سرود ملی را به صدا درآوردند. بنابراین جمعیت

national anthem loudly. They belted it out.  And here's another example that is true.

سرود ملی را با صدای بلند خواندند. کمربندش را بستند. و این یک مثال دیگر است که درست است.

True for me, I love driving alone because I  can belt out my favorite songs. I can sing  

برای من درست است، من عاشق رانندگی به تنهایی هستم، زیرا می‌توانم آهنگ‌های مورد علاقه‌ام را با کمربند انتخاب کنم. من می‌توانم

those songs very loudly #3 to catch up with  someone. This is a must, no phrasal verb.  

آن آهنگ‌ها را با صدای بسیار بلند #۳ بخوانم تا با کسی تماس بگیرم. این یک فعل باید، بدون فعل عبارتی است.

This is when you meet someone after a period  of time to find out what they've been doing.

این زمانی است که بعد از مدتی با شخصی ملاقات می‌کنید تا بفهمید چه کار کرده است.

So let's say you and your friend haven't  seen each other for one month. Well,  

بنابراین فرض کنید شما و دوستتان یک ماه است که یکدیگر را ندیده اید. خوب،

you don't know what your friend  has been doing for that one month,  

نمی‌دانید دوستتان در این یک ماه چه کار کرده است،

so you could text your friend  and say we need to catch up.

بنابراین می‌توانید به دوستتان پیامک ارسال کنید و بگویید که باید پیگیری کنیم.

Are you free tomorrow? This is a very common way  that two native speakers will arrange a social  

فردا آزاد هستی؟ این یک روش بسیار متداول  است که دو نفر از سخنرانان بومی یک گردهمایی اجتماعی ترتیب می‌دهند

gathering. You could also simply say let's catch  up soon, and this means let's meet soon so I can  

. همچنین می‌توانید به سادگی بگویید بیایید زودتر به سراغتان بیایم، و این بدان معناست که بیایید به زودی همدیگر را ملاقات کنیم تا من

find out what you've been doing, and you can  find out what I've been doing since the last  

بتوانم بفهمم شما چه کار می‌کردید، و شما بتوانید بفهمید که من از آخرین

time we saw each other #4 To grind away at  something. This is when you work on some.

دفعه‌ای که همدیگر را دیدیم، چه کار کرده‌ام . این زمانی است که شما روی برخی کار می کنید. مثلاً

For a long time or with a  lot of effort, for example,  

برای مدت طولانی یا با تلاش زیاد،

I had to grind away at my taxes all  weekend. So this means I worked on my  

مجبور شدم تمام  آخر هفته را از مالیات خود دور کنم . بنابراین، این بدان معناست که من روی مالیات‌هایم کار کردم

taxes, but because I said grind away  at, you know, it took me a long time  

، اما از آنجایی که گفتم، می‌دانید، زمان زیادی از من گرفت

and a lot of effort, you could also say I've  been grinding away at this report all week.

و تلاش زیادی کردم، می‌توانید بگویید که تمام هفته را در این گزارش غرق کرده‌ام.

But it's still not done. So you've spent a lot  of time on this report. You've put in a lot of  

اما هنوز انجام نشده است. بنابراین شما زمان زیادی را برای این گزارش صرف کرده‌اید. شما تلاش زیادی کرده‌اید

effort, but it's still not done. You've  been grinding away at it, #5 to, not at.

، اما هنوز انجام نشده است. شما به آن توجه کرده اید، شماره 5 تا، نه در آن.

This means to trouble, worry or annoy someone.  First of all, notice that silent G naw naw it  

این به معنای ایجاد مشکل، نگرانی یا آزار کسی است. اول از همه، توجه داشته باشید که G بی صدا

starts with a an N sound. Not to not, For example,  his text message has been gnawing at me all day.

با صدای N شروع می شود. نه، مثلاً پیامک او تمام روز مرا می‌خورد.

So his text message has been troubling  me, worrying me or annoying me. You don't  

بنابراین پیامک او مرا آزار می دهد، نگرانم کرده یا آزارم می دهد. شما

exactly know which one it is, but  based on context and based on my.

دقیقاً نمی‌دانید کدام یک است، اما بر اساس زمینه و بر اساس من.

Emotion. My facial emotion. You would  know his text message has been gnawing  

هیجانی. احساس صورت من می‌دانی که پیامک او

at me all day. Or let's say you were  in a meeting and your coworker said  

تمام روز مرا می‌خورد. یا فرض کنید در یک جلسه بودید و همکارتان

something negative about you in front of  everyone and it's been bothering you. Well,  

در مقابل همه چیز منفی درباره شما گفت و این باعث آزار شما شده است. خب،

your friend could say don't let his  comment gnaw at you. Don't let his comment.

دوستتان می‌تواند بگوید اجازه ندهید نظر او شما را آزار دهد. اجازه ندهید او نظر بدهد.

Bother you or annoy you Number six to pull  oneself together. This means to become calm  

شما را آزار می دهد یا شماره شش را آزار می دهد تا خودتان را جمع کنید. این به این معنی است که آرام شوید

or to regain control of your emotions. Calm  down. Calm down. Calm down South. Let's say  

یا کنترل احساسات خود را دوباره به دست آورید. آرام باش. آرام باش. آرام باش جنوبی فرض کنید

your coworker made that angry or rude or mean  comment towards you in front of everyone else.

همکارتان این نظر را با عصبانیت یا گستاخی یا پست در مقابل دیگران نسبت به شما بیان کرده است.

And you became very emotional. You  became very upset or very agitated  

و خیلی احساساتی شدی شما بسیار ناراحت یا بسیار آشفته

or very angry. Even your friend could  say pull yourself together to let you  

یا بسیار عصبانی شدید. حتی دوستتان می‌تواند بگوید خودتان را جمع کنید تا به شما

know you need to regain control of your  emotions because you're being too upset,  

بفهماند که باید کنترل احساساتتان را دوباره به دست آورید زیرا خیلی ناراحت هستید،

too angry. We also commonly use this in the  imperative pull yourself together, so notice with.

خیلی عصبانی هستید. ما همچنین معمولاً از این در امر اجباری خود را جمع کنید استفاده می‌کنیم، پس توجه کنید.

The imperative you start with the base verb,  pull yourself together. You need to pull yourself  

اجباری که با فعل پایه شروع می‌کنید، خودتان را جمع کنید. باید خودتان را جمع کنید

together. Both of those are very common. And  then an hour later, your friend could say,  

. هر دوی اینها بسیار رایج هستند. و یک ساعت بعد، دوستت می‌تواند بگوید،

hey, I was calling you, where were you? And  you could say, oh, I went for a walk alone  

هی، داشتم بهت زنگ می‌زدم، کجا بودی؟ و می‌توان گفت، اوه، من به تنهایی قدم زدم

to pull myself together, to regain control of my  emotions and simply to become calm #7 to rack up.

تا خودم را جمع و جور کنم، کنترل احساساتم را دوباره به دست بیاورم و به سادگی آرام باشم شماره 7.

This means to acquire a lot of something, and  that something is generally negative. For example,  

این به معنای به دست آوردن چیزهای زیادی است، و آن چیزی عموماً منفی است. برای مثال،

I racked up a lot of parking  tickets while I was on vacation.

وقتی در تعطیلات بودم، تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کردم.

So maybe you're in a new city and you're not  familiar with the parking rules and regulations,  

بنابراین شاید در شهر جدیدی هستید و با قوانین و مقررات پارکینگ آشنا نیستید،

so you racked up a lot of parking  tickets. Parking tickets are, of course,  

بنابراین تعداد زیادی بلیط پارکینگ تهیه کرده‌اید . البته بلیط های پارکینگ

negative. Or you could say when I was a  student, I racked up a lot of student debt.

منفی هستند. یا می‌توانید بگویید وقتی دانشجو بودم ، بدهی‌های دانشجویی زیادی جمع کردم.

Again, student debt is of course a negative, and  you racked it up. You acquired it #8. To rub off  

باز هم، البته بدهی دانشجویی منفی است، و شما آن را جمع آوری کردید. شما آن را شماره 8 به دست آوردید. پاک کردن

on this is when a quality or a characteristic  is passed from one person to another person.  

روی این زمانی است که یک کیفیت یا یک ویژگی از فردی به فرد دیگر منتقل می شود.

For example, her passion and enthusiasm  rubbed off on me. So this means my friend.

برای مثال، اشتیاق و اشتیاق او به من نفوذ کرد. پس این یعنی دوست من. او

Was being very passionate and enthusiastic, and  because of that I became very passionate and  

بسیار پرشور و مشتاق بود، و به همین دلیل بسیار پرشور و

enthusiastic, so her passion and enthusiasm rubbed  off on me. But we also use this with negative  

مشتاق شدم، بنابراین شور و اشتیاق او به من نفوذ کرد. اما ما از این

qualities and characteristics. For example,  don't let Frank's anxiety rub off on you.

ویژگی‌ها و ویژگی‌های منفی نیز استفاده می‌کنیم. به عنوان مثال، اجازه ندهید اضطراب فرانک بر شما تأثیر بگذارد.

So Frank is always anxious, and he's sharing  his anxieties in public with his team.  

بنابراین فرانک همیشه مضطرب است و نگرانی‌هایش را در جمع با تیمش در میان می‌گذارد.

If you are not careful, his  anxieties could rub off on you,  

اگر مراقب نباشید، اضطراب‌های او ممکن است بر شما سرازیر شود،

which means you will become anxious simply  because Frank is anxious and you're in the  

که به این معنی است که فقط به این دلیل که فرانک مضطرب است و شما در

same room as Frank #9 to slip up. This means to  make a careless error or mistake, for example.

همان اتاقی هستید که فرانک شماره 9 می‌لغزید، مضطرب می‌شوید. برای مثال، به این معنی است که یک خطا یا اشتباه بی دقت انجام دهید.

I can't believe I slipped up and  told her about her surprise party.  

نمی توانم باور کنم که از پا در آمدم و درباره مهمانی غافلگیرکننده اش به او گفتم.

So there was a surprise party being planned  for this person. And because it's a surprise,  

بنابراین یک مهمانی غافلگیرکننده برای این شخص در نظر گرفته شده بود. و چون جای تعجب دارد،

you're not supposed to let the  person know. But I slipped up.

قرار نیست به آن شخص اطلاع دهید. اما من لیز خوردم.

And I told her about the party.  I made a mistake and it was a  

و من در مورد مهمانی به او گفتم. من اشتباه کردم و این یک

careless mistake. I should have known  better. Another example, you purchased  

اشتباه بی دقت بود. باید بهتر می دانستم. مثال دیگر، شما

1000 units instead of 100 units. That was a  real slipup. What do you notice here? A slipup?

به جای 100 واحد، 1000 واحد خریدید. این یک لغزش واقعی بود. در اینجا به چه چیزی توجه می کنید؟ یک لغزش؟

Here it's being used as the noun  form to simply mean a mistake,  

در اینجا از آن به‌عنوان شکل اسمی استفاده می‌شود که به سادگی به معنای یک اشتباه،

a careless mistake, and finally #10 to  talk down. This is when you try to make  

یک اشتباه بی‌دقت، و در نهایت شماره 10 به معنای صحبت کردن است. این زمانی است که شما سعی می‌کنید

something sound less important,  less important than it really is.

چیزی را کم‌اهمیت‌تر، کمتر از آنچه واقعاً هست، به نظر برسانید.

In reality, for example, the CEO tried to talk  down the recent layoffs. Layoffs is when you  

برای مثال، در واقعیت، مدیر عامل شرکت سعی کرد درباره اخراج‌های اخیر صحبت کند. اخراج زمانی است که

fire people from a company because there is  no longer work for them. So that sounds like  

افراد را از یک شرکت اخراج می کنید زیرا دیگر کاری برای آنها وجود ندارد. بنابراین به نظر می رسد

the company could be in trouble. But if  you try to talk down the recent layoffs.

شرکت ممکن است دچار مشکل شود. اما اگر بخواهید درباره اخراج‌های اخیر صحبت کنید.

It means you try to make them sound less severe,  

این بدان معنی است که شما سعی می کنید آنها را کمتر شدیدتر کنید،

less important than they really are.  Or remember when I accidentally ordered  

کمتر از آنچه واقعاً هستند مهم باشند. یا به یاد می آورید که به طور تصادفی

1000 units instead of 100 units? Well, I  could say I try to talk down my slip up.

به جای 100 عدد، 1000 عدد سفارش دادم؟ خب، می‌توانم بگویم که سعی می‌کنم لغزش‌هایم را پایین بیاورم.

Remember here slip up is being used as the  noun form of the phrasal verb to slip up.  

به یاد داشته باشید که در اینجا slip up به عنوان اسم فعل عبارتی to slip up استفاده می شود.

And it means a careless mistake.  I tried to talk down my slip up,  

و به معنای اشتباه بی دقتی است. سعی کردم لغزشم را پایین بیاورم،

my careless mistake. So I tried to make my  mistake. The fact I ordered 10 times as many  

اشتباه بی دقتی ام. بنابراین سعی کردم اشتباهم را مرتکب شوم . این واقعیت که من 10 برابر تعداد

units as needed. I tried to make that sound like  not a big deal, not a big mistake. I tried to.

واحدهای مورد نیاز سفارش دادم. سعی کردم اینطور به نظر برسه که نه یک مشکل بزرگ، نه یک اشتباه بزرگ. سعی کردم.

Talk down my slip up and now you have  the top 10 phrasal verbs added to your  

حرف من را بنویسید و اکنون 10 فعل عبارتی برتر را به

vocabulary. So Are you ready for your quiz?  Here are the questions. Hit pause. Take as  

دایره لغات خود اضافه کرده‌اید. بنابراین آیا برای مسابقه خود آماده هستید؟ سوالات اینجاست. مکث را بزنید. به

much time as you need, and when you're  ready, hit play to see the answers.

اندازه‌ای که نیاز دارید، وقت بگذارید و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید تا پاسخ‌ها را ببینید.

How did you do with that quiz?  Well, let's find out. Here are  

چگونه با آن مسابقه کار کردید؟ خب بیایید بفهمیم در اینجا

the answers. Hit pause and take as  much time as you need to review them.

پاسخ‌ها آمده است. مکث را فشار دهید و به همان اندازه که برای مرور آنها نیاز دارید وقت بگذارید.

So how do you do with that quiz? Make sure  you share your score in the comments below,  

پس چگونه با آن مسابقه کار می کنید؟ مطمئن شوید امتیاز خود را در نظرات زیر به اشتراک می‌گذارید،

and also leave an example sentence practicing  your favorite phrasal verb. What's your favorite  

و همچنین یک جمله مثال برای تمرین فعل عبارتی مورد علاقه خود بگذارید. فعل عبارتی مورد علاقه شما

phrasal verb from the list? Mine is  probably slip up, but as the noun.

از فهرست چیست؟ مال من احتمالاً لغزش دارد، اما به عنوان اسم.

I made a slip up a careless mistake because  let's be honest, it happens to everyone,  

من یک اشتباه سهل انگارانه مرتکب شدم، زیرا بیایید صادق باشیم، این برای همه اتفاق می افتد،

right? What's your favorite? Share that  in the comments below and make sure you  

درست است؟ مورد علاقه شما چیست؟ آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید و مطمئن شوید که

download this free speaking guide where  I share 6 tips on how to speak English  

این راهنمای مکالمه رایگان را دانلود کرده‌اید که در آن 6 نکته درباره نحوه صحبت کردن به انگلیسی

fluently and confidently. You can click  here to download it or look for the link  

روان و مطمئن به اشتراک می‌گذارم. می‌توانید برای دانلود آن اینجا را کلیک کنید یا پیوند را

in the description. And why don't you get  started with your next lesson right now?

در توضیحات جستجو کنید. و چرا در حال حاضر با درس بعدی خود شروع نمی کنید؟