Reading Practice | Improve your Pronunciation in English

Welcome to this lesson to help you learn  English with the news. We're going to  

به این درس خوش آمدید تا به شما کمک کند انگلیسی را با اخبار یاد بگیرید. قرار است

read a news article together. And you're  going to learn a lot of advanced grammar,  

با هم یک مقاله خبری بخوانیم. و شما گرامرهای پیشرفته،

natural vocabulary, correct sentence structure,  and even correct pronunciation directly from  

واژگان طبیعی، ساختار جملات صحیح و حتی تلفظ صحیح را مستقیماً از

reading this article with me, of course,  iron Jennifer from JForrestEnglish.com.  

خواندن این مقاله با من یاد خواهید گرفت، البته، Iron Jennifer از JForrestEnglish.com.

And this is your place to become a fluent  confident English speaker. Let's get started.  

و این مکان شما برای تبدیل شدن به یک سخنران مسلط به انگلیسی با اعتماد به نفس است. بیا شروع کنیم.

Hello, and welcome to our article today,  you might recognize this man, he's an actor,  

سلام، و به مقاله امروز ما خوش آمدید، ممکن است این مرد را بشناسید، او یک بازیگر است،

and he was in The Avengers movies. So let's read  the headline, Jeremy Renner Avengers actor out of  

و در فیلم‌های انتقام‌جویان حضور داشت. پس بیایید تیتر را بخوانیم، بازیگر جرمی رنر انتقام جویان از

surgery but still in critical condition.  So unfortunately, I know that something  

عمل جراحی خارج شده اما همچنان در وضعیت بحرانی است. بنابراین متأسفانه، من می دانم که

happened to this actor and something terrible  happened. And I know that because he is still  

برای این بازیگر اتفاقی   افتاده و اتفاق وحشتناکی رخ داده است. و من این را می دانم زیرا او هنوز

in critical condition and critical condition.  This means life threatening condition, life  

در وضعیت بحرانی و وخیم است. این به معنای شرایط تهدید کننده زندگی،

threatening conditions, so he is still severely  at risk. So life threatening condition,  

شرایط تهدید کننده زندگی است، بنابراین او هنوز به شدت در معرض خطر است. بنابراین شرایط تهدید کننده زندگی،

you might even just refer to it as severe  condition. In a medical context severe would  

ممکن است حتی آن را به عنوان یک وضعیت  شدید معرفی کنید . در زمینه پزشکی،

be really bad if someone described your injuries  as severe. It means threatening, life threatening.  

اگر کسی جراحات شما را شدید توصیف کند، واقعاً بد خواهد بود . به معنای تهدید کننده، تهدید کننده زندگی است.

Okay, and out of surgery, you go into  surgery, that's when you start your surgery,  

بسیار خوب، پس از جراحی، وارد عمل می‌شوید، آن زمانی است که جراحی خود را شروع می‌کنید،

and then you get out of surgery, that's  when you end your surgery. So there's  

و سپس از جراحی خارج می‌شوید، آن زمانی است که عمل جراحی خود را پایان می‌دهید. بنابراین

just another way of saying start and  finish or start and end. So this is  

روش دیگری برای گفتن شروع و پایان یا شروع و پایان وجود دارد. پس این است

surgery is over, finished, however you want  to think of it over finished out of surgery.  

جراحی تمام شده است، تمام شده است، هر طور که می‌خواهید به آن فکر کنید که بعد از جراحی تمام شده است.

So maybe if you know someone who's going in  to surgery, I'll just write that to go into  

بنابراین شاید اگر کسی را می‌شناسید که برای جراحی می‌رود، من فقط برای رفتن به جراحی آن را می‌نویسم

surgery. This is when you start your surgery the  operation begins. So you might ask someone, when  

. این زمانی است که جراحی خود را شروع می‌کنید، عملیات شروع می‌شود. بنابراین ممکن است از کسی بپرسید، کی وارد می شوید

are you going in? For your let's say it's a I'll  just say operation operation is a type of surgery.  

؟ برای شما فرض کنید این یک عمل است، فقط می‌گویم عمل جراحی یک نوع جراحی است.

I could say shoulder surgery, as well. When are  you going in for and then just your surgery,  

می توانم بگویم جراحی شانه هم همینطور. چه زمانی برای انجام جراحی و سپس فقط جراحی خود،

you could put the type of surgery or you could say  when are you going into surgery? Either one would  

می‌توانید نوع جراحی را تعیین کنید یا می‌توانید بگویید چه زمانی برای جراحی می‌روید؟ هر کدام

be fine. This one is when you know this specific  type of surgery. When are you going in for your  

خوب خواهد بود. این زمانی است که شما این نوع خاص از جراحی را می‌شناسید. چه زمانی برای

knee surgery, for example, if you knew the  specific type of surgery, and then this is  

جراحی زانوی خود شرکت می‌کنید، برای مثال، اگر نوع خاصی از جراحی را می‌دانستید، و این

just general, you don't know what type of surgery  they're getting. And then the opposite would be  

فقط کلی است، نمی‌دانید چه نوع جراحی را انجام می‌دهند. و سپس برعکس این خواهد بود که

when did he get out of surgery? So  this is asking when did it finish?  

کی از جراحی خارج شد؟ بنابراین، این سوال می‌پرسد کی تمام شد؟

So very specific to surgery, but it will  help you understand this article at least.  

برای جراحی بسیار خاص است، اما حداقل به شما در درک این مقاله کمک می کند.

Okay, let's continue on. renter's suffered blunt  chest trauma and orthopedic injuries and is still  

باشه ادامه بدیم مستاجر دچار ترومای قفسه سینه و جراحات ارتوپدی شده و هنوز

in intensive care. So remember, well critical,  if you're in critical condition, the area of  

در مراقبت‌های ویژه است. بنابراین به یاد داشته باشید، بسیار مهم است، اگر در شرایط بحرانی هستید، منطقه

the hospital you would go into is intensive  care. And generally this is referred to as  

بیمارستانی که می خواهید به آن مراجعه کنید، مراقبت های ویژه است . و به طور کلی به این

ICU. This is the acronym. The U  stands for unit intensive care unit.  

ICU می گویند. این مخفف است. U مخفف واحد مراقبت های ویژه واحد است.

So if you hear for example, that Renner This is  the last name of the actor, Renner is still in  

بنابراین اگر برای مثال شنیدید که Renner این نام خانوادگی بازیگر است، رنر هنوز در

ICU. That's bad because he's in intensive care.  And you only go into intensive care if you are in  

ICU است. این بد است زیرا او در مراقبت های ویژه است. و فقط در صورتی به مراقبت‌های ویژه می‌روید که در

critical condition, which means you have some sort  of life threatening or severe injury or illness.  

وضعیت بحرانی قرار داشته باشید، به این معنی که به نوعی تهدید کننده زندگی یا جراحت یا بیماری شدید هستید.

All right. Let's continue on here. He  was airlifted to hospital on Sunday  

خیلی خوب. بیایید اینجا را ادامه دهیم. او روز یکشنبه

after an accident while clearing  snow outside his home in Nevada.  

پس از یک تصادف هنگام پاک کردن برف خارج از خانه‌اش در نوادا، با هواپیما به بیمارستان منتقل شد.

Now this is very surprising because to me snow  and Nevada do not go hand in hand because Nevada  

اکنون این بسیار تعجب آور است زیرا برای من برف و نوادا دست به دست هم نمی دهند زیرا نوادا

is the desert. It is very hot in Nevada. So the  fact he was clearing snow just really surprises me  

بیابان است. در نوادا هوا بسیار گرم است. بنابراین، این حقیقت که او در حال پاک کردن برف بود، واقعاً مرا شگفت‌زده می‌کند

to be airlifted, this is basically when you're  rescued by either an airplane or a helicopter,  

some sort of aircraft, it doesn't matter  which one. So you've seen this in movies,  

. بنابراین شما این را در فیلم‌ها،   به

most likely documentaries, the news, there might  be a fire of a burning building or something,  

احتمال زیاد مستندها، اخبار دیده‌اید، ممکن است آتش سوزی در ساختمانی در حال سوختن باشد یا چیزی دیگر،

and you can't go in it. So a helicopter or  a plane has to come and they dropped someone  

و شما نتوانید وارد آن شوید. بنابراین یک هلیکوپتر یا یک هواپیما باید بیاید و یک نفر را

from above and then pick that person up and  then take that person because it's either  

از بالا پایین بیاورند و سپس آن شخص را ببرند و سپس آن شخص را ببرند زیرا این

the safest way or the fastest way to rescue that  person. So maybe because there was so much snow,  

امن‌ترین راه یا سریع‌ترین راه برای نجات آن فرد است. بنابراین شاید به این دلیل که برف زیاد بود،

that regular ambulances it would have taken way  too long. The roads were completely blocked by  

که آمبولانس‌های معمولی خیلی طول می‌کشید. جاده ها به طور کامل توسط

snow. So they had to use either a helicopter  or airplane. That's what I would guess,  

برف مسدود شده بود. بنابراین مجبور شدند از هلیکوپتر یا هواپیما استفاده کنند. این همان چیزی است که من حدس می‌زنم،

to be airlifted This means to be rescued by an air  craft, which is just an airplane or helicopter.  

برای انتقال از طریق هواپیما، این به معنای نجات یافتن توسط یک هواپیما هوایی است، که فقط یک هواپیما یا هلیکوپتر است.

I can't think of any other aircrafts are there  just the two? I think so. Airplane helicopter.  

من نمی توانم به هواپیماهای دیگری فکر کنم، آیا فقط این دو وجود دارد؟ من هم اینچنین فکر میکنم. هلیکوپتر هواپیما.

Okay aircraft a craft in this case is just a  vehicle but we don't call them vehicles in the  

بسیار خوب، یک هواپیما در این مورد فقط یک وسیله نقلیه است، اما ما آنها را وسایل نقلیه در هوا نمی نامیم،

air you would call it an aircraft and these are  the two types of aircrafts just like different  

شما آن را هواپیما می نامید و اینها دو نوع هواپیما هستند درست مانند

types of vehicles you have a car a van or SUV or  a truck for example. Those are the different types  

انواع مختلف وسایل نقلیه شما یک ماشین ون یا SUV دارید. یا یک کامیون برای مثال. اینها انواع مختلف

of vehicles. So if you know a different type  of aircraft, let me know because I personally  

وسایل نقلیه هستند. بنابراین اگر نوع دیگری از هواپیما را می شناسید، به من اطلاع دهید زیرا من شخصاً

only know these two. Okay. He was airlifted  to hospital on Sunday after an accident while  

فقط این دو را می شناسم. باشه. او روز یکشنبه پس از یک تصادف در حین

clearing snow in this case. Clear snow simply  means to remove snow remove snow. Remove snow  

پاک کردن برف با هواپیما به بیمارستان منتقل شد. پاک کردن برف به معنای حذف برف برف است. حذف برف

so clear is another way of saying that while  okay but it is removed but let me put it in  

so clear راه دیگری برای گفتن این است که در حالی که خوب است، اما حذف شده است، اما اجازه دهید آن را در

the correct verb tense because you notice  that we have a gerund here. Now why do we  

زمان فعل صحیح قرار دهم، زیرا متوجه شده‌اید که ما در اینجا یک گروند داریم. حالا چرا ما

have a gerund? This is a great grammar point.  Because of the verb while so you could say while  

یک جرون داریم؟ این یک نکته گرامر عالی است. به دلیل فعل while بنابراین می‌توانید بگویید while

clearing not cleaning you don't clean  snow. You clear it while clearing snow.  

cleaning not cleaning شما برف را پاک نمی‌کنید . هنگام پاک کردن برف آن را پاک می کنید.

He got into an accident while clearing  snow. He got into an accident. Okay?  

او هنگام پاک کردن برف تصادف کرد . تصادف کرد. باشه؟

So you need a gerund verb after a while and this  means the action was in progress clearing snow  

بنابراین، شما پس از مدتی به یک فعل جنسی نیاز دارید و این به این معنی است که عمل در حال انجام بود پاک

shoveling and clearing snow and then something  happened as that action was in progress that's  

کردن برف و پاک کردن برف و سپس چیزی اتفاق افتاد زیرا آن عمل در حال انجام بود، این همان

what while represents the sentence structure  is flexible because I could say he got into an  

چیزی است که در حالی که ساختار جمله را نشان می‌دهد، انعطاف‌پذیر است، زیرا می‌توانم بگویم که او وارد یک

accident while clearing I don't know why I keep  saying cleaning you would do not clean snow.  

تصادف در حین پاکسازی نمی‌دانم چرا مدام می‌گویم تمیز کردن برف را پاک نمی‌کنید.

That's weird. You clean clear snow while clearing  snow. I would say this is the more common sentence  

این عجیب است. هنگام پاک کردن برف، برف را تمیز می‌کنید. می‌توانم بگویم این ساختار رایج‌تر جمله   است که

structure having your action your subject verb  your action and then using while to show the  

کنش شما فعل فاعل شما عمل می‌کند و سپس با استفاده از while برای نشان دادن

the other action by you can absolutely reverse  them. It's just what do you want to emphasize?  

عمل دیگر توسط شما می‌توانید کاملاً آنها را معکوس کنید. فقط روی چه چیزی می خواهید تاکید کنید؟

This one emphasizes the clearing snow because  it comes first and this one more emphasizes  

این یکی بر پاک کردن برف تاکید دارد زیرا این برف اول است و این یکی بیشتر بر تصادف تاکید می کند

the accident. So either one is correct.  So just remember while plus gerund verb.

. پس هر کدام درست است. بنابراین فقط به خاطر داشته باشید while به اضافه فعل gerund.

Okay, while clearing snow  outside his home in Nevada.  

خوب، در حین پاک کردن برف بیرون از خانه‌اش در نوادا.

I think that's good. So this is the cause of  the accident. Something happened while he was  

من فکر می کنم که خوب است. پس این دلیل تصادف است. وقتی داشت

clearing snow. Let's find out. The US has been  battered by snow storms killing dozens of people.  

برف را پاک می‌کرد، اتفاقی افتاد. بیایید دریابیم. ایالات متحده توسط طوفان های برف ضربه خورده است که ده ها نفر را کشته است.

Now you might not know what this verb To bad or  means, but I hope just by the context of this one,  

اکنون ممکن است ندانید که این فعل To bad یا  به چه معناست، اما امیدوارم فقط از طریق بافت این فعل،

you can understand the emotion is it a positive or  a negative, and then well, it's negative, right?  

بتوانید احساس مثبت یا منفی را درک کنید، و سپس خوب، منفی است، درست است؟

killing dozens of people, this isn't a positive  thing. So battered by snowstorm. So in this  

کشتن ده ها نفر، این چیز مثبتی نیست . به طوری که توسط طوفان برف ضربه خورده است. بنابراین در این

context, even if you don't understand what the  verb means try to understand the emotion of it.  

زمینه، حتی اگر معنای فعل را نمی‌دانید، سعی کنید احساسات آن را درک کنید.

And it will least help you understand the overall  meaning. When you're battered by something,  

و حداقل به شما کمک می‌کند تا معنای کلی را درک کنید . وقتی مورد ضرب و شتم قرار می گیرید،   به این

it means that something happens very  suddenly very quickly or in large quantity,  

معنی است که چیزی خیلی ناگهانی خیلی سریع یا به مقدار زیاد اتفاق می افتد،

and you weren't expecting it. So the US had  a lot of snow, it happened very quickly and  

و شما انتظارش را نداشتید. بنابراین ایالات متحده برف زیادی داشت، خیلی سریع و

very suddenly. Now, maybe they also weren't  expecting it, it's winter. So Snow is likely,  

خیلی ناگهانی اتفاق افتاد. حالا، شاید آنها هم انتظارش را نداشتند، زمستان است. بنابراین احتمال بارش برف وجود دارد،

but maybe not the amount of snow or  the location of the snow. Remember,  

اما شاید میزان برف یا مکان برف نباشد. یادت باشد،

I said Nevada is very hot, it's the desert. So it  was quite surprising that they would have snow.  

گفتم نوادا خیلی گرم است، اینجا بیابان است. بنابراین بسیار تعجب آور بود که آنها برف خواهند داشت.

So to be battered by notice this is with the  verb be, which is just conjugated in our present  

بنابراین کتک خوردن توسط اخطار این با فعل be است، که فقط در حال حاضر ما

perfect to be battered by that's because it is in  the passive form to be battered by. And then in  

perfect to be battered توسط صرف می‌شود، به این دلیل است که به شکل غیرفعال باید ضرب شود. و سپس در

this case, it's something the snowstorm now is in  the positive form, because we're not focusing on  

این مورد، چیزی است که طوفان برف اکنون در شکل مثبت است، زیرا ما روی

the subject doing the action, we're focusing on  the object receiving the action, the US people,  

سوژه‌ای که عمل را انجام می‌دهد تمرکز نمی‌کنیم، بلکه روی شیء دریافت کننده کنش، مردم ایالات متحده،

the country receiving the snow storm, okay? To  be battered by something that's in the passive.  

کشوری که برف را دریافت می‌کند، تمرکز می‌کنیم. طوفان، باشه؟ مورد ضرب و شتم چیزی که در حالت منفعل است.

Another verb that's very common has is the verb  hit to hit. So the US has been hit by snowstorms.  

فعل دیگری که بسیار رایج است، فعل ضربه زدن به ضربه است. بنابراین ایالات متحده تحت تاثیر طوفان های برفی قرار گرفته است.

Exact same meaning I would say hit is more  common. Honestly, I don't hear batter too much.  

دقیقاً به همین معنی است که می‌توانم بگویم ضربه رایج‌تر است. راستش من زیاد خمیر نمیشنوم.

You can use both of these specifically with  weather. And it's when it happens suddenly,  

می‌توانید از هر دوی این موارد به‌طور خاص با هوا استفاده کنید. و این زمانی است که به طور ناگهانی اتفاق می افتد، به این

which means quickly, or you can think of it in  large quantity as well large amount of snow.

معنی که به سرعت، یا می توانید به مقدار زیاد و همچنین مقدار زیادی برف به آن فکر کنید.

So just to show you a different  example, we were hit by a tornado  

بنابراین، فقط برای نشان دادن یک مثال متفاوت، سال گذشته با یک گردباد مواجه شدیم

last year, so of course a tornado does happen  suddenly and quickly. But then there could also  

، بنابراین مطمئناً یک گردباد ناگهانی و سریع اتفاق می‌افتد. اما ممکن است

be that unexpected quality, large quantity.  And I'll also add unexpected, unexpected  

آن کیفیت غیرمنتظره، کمیت زیاد نیز وجود داشته باشد. و همچنین موارد غیرمنتظره، غیرمنتظره را اضافه می‌کنم

and again, this is in the passive because  I'm focusing on receiving the action,  

و دوباره، این در حالت غیرفعال است زیرا روی دریافت کنش تمرکز می‌کنم،

not the subject doing the action.  

نه سوژه‌ای که عمل را انجام می‌دهد. خانم ماست در بیانیه‌ای گفت:

Jeremy's family would like to express  their gratitude to the incredible doctors  

خانواده جرمی مایلند از پزشکان

and nurses looking after him publicists,  Miss mast said in a statement. All right.  

و پرستاران فوق‌العاده‌ای که از او مراقبت می‌کنند تشکر کنند . خیلی خوب.

So I like this because you can express an emotion.  So to express an emotion and in this case,  

بنابراین من این را دوست دارم زیرا شما می توانید یک احساس را بیان کنید. بنابراین برای ابراز یک احساس و در این مورد،

the emotion is gratitude. We use this a lot  with gratitude, appreciation, you can also  

احساس سپاسگزاری است. ما با سپاس و قدردانی از این بسیار استفاده می‌کنیم، شما همچنین می‌توانید

use it with love. I bought you this present to  express my love for you. I wrote you this song  

با عشق از آن استفاده کنید. من این هدیه را برایت خریدم تا عشقم را به تو ابراز کنم. من این آهنگ را

to express my love you. That's basically what a  lot of people do in their music in their songs,  

برای ابراز عشقم برای شما نوشتم. این اساساً همان کاری است که بسیاری از مردم در آهنگ های خود در آهنگ های خود انجام می دهند،

they express an emotion. So it's just  another way of saying to share and emotion.  

آنها یک احساس را بیان می کنند. بنابراین این فقط یک راه دیگر برای گفتن به اشتراک گذاری و احساسات است.

So write down that example I just gave.  I wrote you this song to express my love.  

پس مثالی را که زدم بنویس. این آهنگ رو برای ابراز عشقم براتون نوشتم

So you might say this is more formal. Now in  perhaps a formal speech or presentation or even  

بنابراین ممکن است بگویید این رسمی تر است. اکنون شاید در یک سخنرانی یا ارائه رسمی یا حتی در

a staff meeting, your boss might say I'd like to  Take a moment to express our appreciation for all  

جلسه کارکنان، رئیس شما بگوید می‌خواهم لحظه‌ای وقت بگذارم و قدردانی خود را برای تمام

your hard work. So this is a boss or a manager, a  leader saying this to the staff to the employees,  

تلاش‌های سخت شما ابراز کنم. بنابراین این یک رئیس یا یک مدیر است، یک رهبر که این را به کارکنان به کارمندان می‌گوید،

I'd like to take a moment to express and then  here is the emotion, our a priest appreciation,  

می‌خواهم لحظه‌ای وقت بگذارم و آن را ابراز کنم و سپس اینجا احساسی است، قدردانی ما از یک کشیش،

and then appreciation for because you  appreciate for something for all your hard work.  

و سپس قدردانی از آن به خاطر اینکه قدردانی می‌کنیم. چیزی برای تمام تلاش شما

Now, although gratitude means thinks it's the  same thing, I don't really hear express my thanks  

اکنون، اگرچه قدردانی به این معنی است که فکر می‌کنم این همان چیزی است، اما واقعاً نمی‌شنوم که

for the incredible doctors. So this means  Thanks, bye, we use the word gratitude. So  

از پزشکان باورنکردنی تشکر کنم. بنابراین این به این معنی است که متشکرم، خداحافظ، ما از کلمه سپاسگزاری استفاده می کنیم. بنابراین

I encourage you to use the word gratitude. So if  you want to express your gratitude to me, in the  

من شما را تشویق می کنم که از کلمه سپاسگزاری استفاده کنید. بنابراین، اگر می‌خواهید از من قدردانی کنید، در

comment section for this video, you can do that  and say, you can copy this sentence structure,  

بخش نظرات برای این ویدیو، می‌توانید این کار را انجام دهید و بگویید، می‌توانید این ساختار جمله را کپی کنید،

I'd like to express my gratitude. So notice  one's gratitude, my gratitude, their gratitude,  

می‌خواهم تشکر کنم. بنابراین به قدردانی یک نفر، قدردانی من، قدردانی آنها توجه کنید،

because it's Jeremy's family, their gratitude.  In this case, it was our because it's the boss  

زیرا این خانواده جرمی است، قدردانی آنها. در این مورد، این کار ما بود زیرا رئیس

and all the managers the company as a whole hour.  So remember ones gratitude, I like to express my  

و همه مدیران شرکت در کل یک ساعت هستند. بنابراین سپاسگزاری را به خاطر بسپارید، من دوست دارم

gratitude for your amazing lessons. And then  you can say thank you so much. So even though  

قدردانی خود را برای درس های شگفت انگیز شما ابراز کنم. و سپس می‌توانید بگویید بسیار سپاسگزارم. بنابراین، حتی اگر

this technically means thank you, you can still  add on a thank you. Because remember, you don't  

این از نظر فنی به معنای سپاسگزاری باشد، همچنان می‌توانید یک تشکر اضافه کنید. زیرا به یاد داشته باشید، شما نمی‌گویید می‌خواهم

say I'd like to express my thanks for I mean,  you can but I hear it way more with gratitude.  

تشکر کنم، منظورم این است که می‌توانید، اما من آن را بیشتر با سپاسگزاری می‌شنوم.

Now, look at the sentence structure, I should say  this, because notice, it's gratitude. And then  

اکنون، به ساختار جمله نگاه کنید، باید این را بگویم، زیرا توجه کنید، این تشکر است. و سپس

the preposition to, but I wrote gratitude for,  do you know why I used a different preposition  

حرف اضافه به، اما من سپاسگزاری را نوشتم، می‌دانید چرا از حرف اضافه دیگری استفاده کردم،

is gratitude to some one. And it's for  something. Okay, so let me write that out.  

قدردانی از یک نفر است. و برای چیزی است. خوب، پس اجازه دهید آن را بنویسم.

too. So I'll put express any emotion to  someone for something, and you can use one  

هم. بنابراین، من هر احساسی را برای یک چیزی به کسی نشان می‌دهم، و شما می‌توانید از یکی

or the other or both. So I could add, I would  like to take a moment to express our appreciation  

یا دیگری یا هر دو استفاده کنید. بنابراین می‌توانم اضافه کنم، می‌خواهم لحظه‌ای وقت بگذارم و قدردانی‌مان را

to someone to all of you, and now  

از یک نفر به همه شما ابراز کنیم، و حالا

four, and then something, all your hard work,  okay? So one or the other, or both. You don't  

چهار نفر، و سپس چیزی، تمام تلاش‌های شما، خوب؟ بنابراین یکی یا دیگری، یا هر دو.

have to use both. So practice that in the  comments, express your gratitude. It doesn't  

لازم نیست از هر دو استفاده کنید. پس تمرین کنید که در نظرات، قدردانی خود را بیان کنید.

have to be to me, although I would appreciate  it. It could be for anything or to anyone.  

لازم نیست برای من باشد، اگرچه از آن قدردانی می کنم . این می تواند برای هر چیزی یا برای هر کسی باشد.

Let's continue on. The family also thanked the  local police and fire services and said they were  

بیایید ادامه دهیم. خانواده همچنین از پلیس محلی و خدمات آتش نشانی تشکر کردند و گفتند که

tremendously overwhelmed and appreciative of the  outpouring of love and support from his Penn fans,  

از هجوم عشق و حمایت طرفداران پن او،

from his fans. So I can say instead, the  family also thanked the local police,  

از طرفدارانش، بسیار غرق شده و قدردان هستند. بنابراین می‌توانم بگویم، خانواده از پلیس محلی نیز تشکر کردند،

I could say the family also expressed their  gratitude to two because it's someone the  

می‌توانم بگویم که خانواده نیز از دو نفر تشکر کردند، زیرا این فردی است که

local police, so you could say that as well.  Tremendously. This is a nice adverb here.  

پلیس محلی است، بنابراین شما هم می‌توانید این را بگویید. فوق العاده این یک قید خوب در اینجا است.

It's a more formal way, or a stronger way.  I wouldn't say formal, I take that back,  

این یک راه رسمی تر، یا یک راه قوی تر است. من نمی گویم رسمی، من آن را پس می گیرم،

not formal, it's a stronger way of saying, really,  so really is like here, I was really overwhelmed,  

رسمی نیست، این یک روش قوی تر برای گفتن است، واقعاً،  پس واقعاً مثل اینجاست، من واقعاً غرق شدم،

really being the amount of overwhelm. So I'll show  the amount of overwhelm is like this with really,  

واقعاً به اندازه زیاد بودن. بنابراین من نشان می‌دهم که مقدار زیاده‌روی واقعاً به این شکل است،

but tremendously, it's more more overwhelmed. So  it's not that it's more formal, I take that back.  

اما به طرز فوق‌العاده‌ای، غرق‌تر است. بنابراین، این موضوع رسمی‌تر نیست، من آن را پس می‌گیرم.

It's that the amount is more so it's stronger  than really, I would say it's like really,  

این است که مقدار آن بیشتر است، بنابراین قوی‌تر از واقعی است، می‌توانم بگویم که واقعاً،

really, is tremendously tremendously. So this  is an advanced advert verb to add to your speech  

واقعاً، فوق‌العاده است. بنابراین این یک افعال تبلیغاتی پیشرفته برای افزودن فوق‌العاده به گفتار شما است

okay adverb tremendously. Another one  you could add is incredibly, incredibly.  

. مورد دیگری که می‌توانید اضافه کنید، فوق‌العاده، فوق‌العاده است.

They were incredibly overwhelmed, I would say the  amount of incredibly and tremendously is the same,  

آن‌ها به‌طور باورنکردنی غرق شده بودند، می‌توانم بگویم که مقدار فوق‌العاده و فوق‌العاده یکسان است،

but then really would be smaller, incredibly  overwhelmed, tremendously overwhelmed and  

اما در آن صورت واقعاً کوچک‌تر، فوق‌العاده غرق، فوق‌العاده غرق شده و

appreciative of the outpouring of love. So  outpouring is just the emotion. The love is  

قدردان هجوم عشق خواهند بود. بنابراین، بیرون ریختن فقط یک احساس است. عشق

inside of me. And now I'm getting it out of me. So  I'm just showing my love and when it's pouring, it  

درون من است. و حالا دارم آن را از خودم بیرون می کنم. بنابراین من فقط عشقم را نشان می‌دهم و وقتی می‌بارد،   به

sounds like it's coming quickly. So the amount of  love and support from the fans came very quickly.  

نظر می‌رسد که به سرعت می‌آید. بنابراین میزان عشق و حمایت طرفداران خیلی سریع به دست آمد.

That's what I would say. outpouring is outpouring.  The amount of love support came quickly. And  

این چیزی است که من می گویم. ریزش ریزش است. مقدار حمایت عشق به سرعت آمد. و

large quantity is well, that's for  outpouring. So I added a large quantity,  

مقدار زیاد خوب است، این برای بیرون ریختن است. بنابراین من مقدار زیادی اضافه کردم،

because it sounds like the amount of it was,  was a lot, outpouring. I don't think it's that  

زیرا به نظر می‌رسد مقدار آن زیاد بود، زیاد بود. من فکر نمی‌کنم،

common to add to your vocabulary, to be honest,  but just to help you understand what it means.  

صادقانه بگویم، افزودن به دایره لغات آنقدر معمول نیست، بلکه فقط برای کمک به درک معنای آن است.

So you can read this article without being  like, what does this mean? I'm so confused.  

بنابراین می‌توانید این مقاله را بدون اینکه دوست داشته باشید بخوانید، این به چه معناست؟ من خیلی گیج شدم.

Okay, let's continue on. Before the accident,  Renner was reportedly clearing a road outside his  

باشه ادامه بدیم طبق گزارش‌ها، قبل از تصادف، رنر

home in Reno, Nevada, using his personal Snowplow,  so his family could get out after a heavy storm.  

با استفاده از برف‌روب شخصی‌اش، جاده‌ای خارج از خانه‌اش در رینو، نوادا را پاکسازی می‌کرد تا خانواده‌اش بتوانند پس از طوفان شدید از آن خارج شوند.

Okay, again, you can clear a road. So  

خوب، دوباره، شما می توانید یک جاده را پاک کنید. بنابراین

in this case, we're talking about snow. But  it could be for other things. So you could  

در این مورد، ما در مورد برف صحبت می کنیم. اما ممکن است برای چیزهای دیگری باشد. بنابراین می‌توانید

clear a road of any objects on that road. So  let's say there was a lot of garbage after a  

جاده‌ای را از هر شیء موجود در آن جاده پاک کنید. بنابراین، فرض کنید پس از یک

parade or a festival. And then some people came  to clear the road it would be to remove whatever  

رژه یا جشنواره، زباله های زیادی وجود داشت. و سپس عده‌ای آمدند تا جاده را پاک کنند، به این معنی است که هر

objects are on the road, but in this case, they're  clearing it of snow, which means to remove it.  

چیزی را که در جاده وجود دارد حذف کنند، اما در این مورد، آن‌ها را از برف پاک می‌کنند، که به معنای حذف آن است.

So in this case, clear just means remove  the snow, I'll write that remove snow.

بنابراین، در این مورد، پاک کردن فقط به معنای حذف برف است، من می‌نویسم که برف را بردارید.

Now they use reportedly to express that this  is what we think happened, but we are not 100%.  

اکنون آنها طبق گزارشات برای بیان اینکه این همان چیزی است که ما فکر می کنیم اتفاق افتاده است استفاده می کنند، اما ما 100٪ نیستیم.

Sure. So journalists use this a lot because  if they state something as a fact, and then  

مطمئن. بنابراین روزنامه‌نگاران از این بسیار استفاده می‌کنند زیرا اگر چیزی را به عنوان یک واقعیت بیان کنند، و سپس

it turns out it wasn't true. They could get in a  lot of trouble. So they are the word reportedly as  

معلوم شود که درست نبوده است. آنها ممکن است با مشکلات زیادی مواجه شوند. بنابراین گزارش شده است که آنها کلمه ای هستند که به

a way to let you know. We are not 100% Sure.  So you will see this a lot in the media was  

شما اطلاع می دهند. ما 100% مطمئن نیستیم. بنابراین، خواهید دید که این موضوع در رسانه‌ها به‌طور

reportedly clearing so reportedly to say that  something is likely to be true. They have maybe  

گزارشی پاکسازی می‌شد تا گفته شود که احتمالاً چیزی درست است. شاید شاهدی داشته باشند که

a witness a family member of friends said Yeah, I  saw him clearing the snow, but not 100% Certain.  

یکی از اعضای خانواده دوستانش گفته است بله، من او را در حال پاک کردن برف دیدم، اما 100٪ مطمئن نیستم.

So we use this outside of the media  

بنابراین ما از این خارج از رسانه استفاده می‌کنیم

you might say the company  is reportedly closing their  

ممکن است بگویید این شرکت طبق گزارش‌ها

branch in Reno. Reno is the location where  this happens. That's why I'm using it. So the  

شعبه   خود را در Reno می‌بندد. Reno مکانی است که در آن این اتفاق می افتد. به همین دلیل از آن استفاده می کنم. بنابراین، طبق

company is reportedly closing a branch in Reno.  Now if I did not have this word, reportedly,  

گزارش‌ها، شرکت در حال بستن شعبه‌ای در رینو است. حالا اگر من این کلمه را نداشتم، طبق گزارش،

the company is closing their branch in Reno. This  sounds like a fact. So a fact is 100% true. It's  

شرکت شعبه خود را در Reno می‌بندد. این یک واقعیت به نظر می رسد. بنابراین یک واقعیت 100٪ درست است. در حال

happening. If I add the company is the company is  rigged. reportedly closing their branch in Reno.  

وقوع است. اگر اضافه کنم شرکت تقلب شده است. طبق گزارش ها شعبه خود را در Reno می بندند.

This is now maybe it goes from a fact to a maybe  or a possibility, because I think it's going to  

این اکنون شاید از یک واقعیت به یک شاید یا یک احتمال می رود، زیرا فکر می کنم این اتفاق خواهد

happen. I heard from other people I saw it  in an email. But there's still some doubt.  

افتاد. از افراد دیگری شنیدم که آن را در ایمیلی دیدم. اما هنوز یک مقدار شک وجود دارد.

So probably you'll use this more in  a business context and you will see  

بنابراین احتمالاً از این بیشتر در زمینه کسب و کار استفاده خواهید کرد و

it a lot in a in the media in the news. All right.  

آن را در رسانه‌ها در اخبار بسیار مشاهده خواهید کرد. خیلی خوب.

Let's continue on. The 51 year old was  the only person involved in the incident,  

بیایید ادامه دهیم. کلانتر شهرستان Washoe گفت که این مرد 51 ساله تنها فردی بود که در این حادثه دخیل بود و

the Washoe County Sheriff's Office said,  adding that it was being investigated.  

افزود که در حال بررسی است.

All right, I think that's pretty clear incident  

بسیار خوب، فکر می‌کنم این یک حادثه کاملاً واضح است.

here is just another way of saying  accident. The incident, the accident.  

اینجا فقط راه دیگری برای گفتن تصادف است. حادثه، تصادف

Let's continue on. UI celebrity  news site. TMZ reported that Renner  

بیایید ادامه دهیم. سایت خبری افراد مشهور UI . TMZ گزارش داد که

was aided by neighbors at the scene,  one of whom was a doctor. All right,  

همسایه‌هایی که یکی از آنها پزشک بود، به رنر کمک می‌کردند. بسیار خوب،

so one of his neighbors was a doctor and the  doctor helped him so was aided by was helped by  

پس یکی از همسایه‌هایش پزشک بود و دکتر به او کمک کرد و به او کمک کرد.

now notice the sentence structure. What do you  notice about this? Renner was aided by neighbors.  

حالا به ساختار جمله توجه کنید. در این مورد چه چیزی متوجه می‌شوید؟ همسایه ها به رنر کمک کردند.

This is again in the passive form. The passive  is incredibly common in the news and the media,  

این دوباره به شکل منفعل است. منفعل به‌طور باورنکردنی در اخبار و رسانه‌ها رایج است،

because a lot of times they want to focus on the  person receiving something receiving an action  

زیرا اغلب آنها می‌خواهند روی فردی که چیزی را دریافت می‌کند تمرکز کنند  کار

receiving something specific and the person doing  the action the subject is not as important This  

خاصی را دریافت می‌کند و شخصی که عملی را انجام می‌دهد موضوع آنقدر مهم نیست.

article is about Renner this article is not  about the neighbor's. So by putting it in the  

این مقاله درباره رنر است. مقاله مربوط به همسایه نیست. بنابراین با قرار دادن آن به

passive form, it keeps the focus on Renner. So if  I had this in an active form, what would it be?  

شکل غیرفعال، تمرکز روی رنر حفظ می‌شود. بنابراین، اگر من این را به صورت فعال داشته باشم، چه خواهد بود؟

What do you think? So put that in the comments.  If you'd like to practice you can pause the video  

شما چی فکر میکنید؟ پس آن را در نظرات قرار دهید. اگر می‌خواهید تمرین کنید، می‌توانید ویدیو را موقتاً متوقف کنید

now put in the comments. The active form  is the neighbors helped or aided? renter  

اکنون در نظرات قرار دهید. شکل فعال آیا به همسایه ها کمک می شود یا کمک می شود؟ اجاره کنید

so this is in the past simple, helped or aided,  the neighbor has helped the neighbors aided runner  

بنابراین این در گذشته ساده است، کمک شده یا کمک شده است، همسایه به دونده کمک شده همسایه کمک کرده است

to be honest, I would say Help is definitely  way more common. So just understand what to  

صادقانه بگویم، من می‌گویم Help قطعاً بسیار رایج‌تر است. بنابراین فقط درک کنید که به

aid someone means but I would still for my  own vocabulary, I would use the verb help.  

کسی کمک کنید به چه معناست، اما من همچنان برای واژگان خودم، از فعل help استفاده می‌کنم.

The scene I think you understand what this  means just from movies plays but the scene  

من فکر می‌کنم صحنه را فقط از نمایش‌های فیلم می‌فهمید که این به چه معناست، اما صحنه

is where something happens. So in this event,  the scene was Rayner's driveway or the road  

جایی است که اتفاقی می‌افتد. بنابراین، در این رویداد، صحنه، مسیر رفت‌وآمد رینر یا جاده‌ای بود که

outside of his house because that's where he  was clearing the snow with the snow plow. I  

خارج از خانه‌اش بود، زیرا در آنجا بود که او با برف‌روب برف‌ها را پاک می‌کرد. من

didn't define it. And if you live in a tropical  climate, you probably don't know what a snow plow  

آن را تعریف نکردم. و اگر در آب و هوای گرمسیری زندگی می‌کنید، احتمالاً نمی‌دانید برف‌روب چیست

is. For me since I live in a cold climate,  it's obvious plow. Notice the pronunciation  

. برای من از آنجایی که در آب و هوای سرد زندگی می کنم، این یک شخم آشکار است. به تلفظ توجه کنید

plow plow snow plow. This is a machine  that removes snow so instead of doing  

plow plow snow plow. این دستگاهی است که برف را پاک می‌کند، بنابراین به‌جای انجام

it with a shovel, that's what we call the  object to remove to clear snow a shovel,  

آن را با بیل، این چیزی است که ما به شیء پاک کردن برای پاک کردن برف، بیل می‌گوییم،   از

you use a machine and the machine clears  removes the snow. So a machine to remove snow.  

یک دستگاه استفاده می‌کنید و دستگاه برف را پاک می‌کند برف را پاک می‌کند. پس ماشینی برای برف زدایی.

Now there are large snow plows that you drive  and it removes the snow but there are also  

اکنون برف‌روب‌های بزرگی وجود دارد که شما رانندگی می‌کنید و برف را از بین می‌برد، اما

for for individual homes. You can buy a snow  plow that you push and so you're not driving  

برای خانه‌های فردی نیز وجود دارد. می‌توانید یک برف‌روب بخرید که آن را فشار می‌دهید و بنابراین رانندگی نمی‌کنید،

it you just push it and it removes the  snow so it could be a big machine that  

فقط آن را فشار می‌دهید و برف‌ها را از بین می‌برد تا ممکن است یک ماشین بزرگ باشد که

you drive or it could be something that  you you push All right, where were we? We  

شما رانندگی می‌کنید یا ممکن است چیزی باشد که  آن را فشار می‌دهید، خوب، کجا بودید ما؟

were talking about oh, yes, this  scene. The scene is where he was  

داشتیم درباره اوه، بله، این صحنه صحبت می‌کردیم. صحنه جایی است که او

clearing the snow with his snow plow, which  is the machine to remove snow. All right.  

با دستگاه برف روب خود، که دستگاه برف روبی است، برف را پاک می کرد. خیلی خوب.

Let's continue on. A day after the accident, news  emerged that rally driving champion Ken Block was  

بیایید ادامه دهیم. یک روز پس از تصادف، اخباری منتشر شد مبنی بر اینکه کن بلاک قهرمان رانندگی رالی

killed when his snowmobile flipped at his ranch  in Utah. Oh, so another accident involving the  

هنگام واژگونی ماشین برفی او در مزرعه خود در یوتا کشته شد. اوه، پس تصادف دیگری با

snow. Remember, I said up here that incident  means accident? Well, I could say a day after  

برف. یادت هست، من اینجا گفتم که حادثه یعنی تصادف؟ خوب، می‌توانم یک روز بعد از

the incident because that's what they originally  used. And now they're changing it to accident, but  

این حادثه بگویم، زیرا آنها در ابتدا از آن استفاده کردند. و اکنون آنها آن را به تصادف تغییر می دهند، اما

it doesn't matter because in this context, it has  the exact same meaning. Incident a day after the  

مهم نیست زیرا در این زمینه، دقیقاً همان معنی را دارد. حادثه یک روز پس از

incident, news emerged that this car driver was  killed. Okay, a snowmobile. Again, if you live in  

حادثه، اخباری مبنی بر کشته شدن این راننده خودرو منتشر شد . باشه، یک ماشین برفی باز هم، اگر در

a hot climate or tropical climate, you might not  know what this is a snowmobile. They're actually  

آب و هوای گرم یا استوایی زندگی می‌کنید، ممکن است ندانید این ماشین برفی چیست. آنها در واقع

really fun. They can be dangerous, unfortunately.  So let me show you a picture of a snowmobile.  

واقعاً سرگرم کننده هستند. متأسفانه آنها می توانند خطرناک باشند. پس اجازه دهید تصویری از یک ماشین برفی را به شما نشان دهم.

So here we are on Google images. So this is  a snowmobile. It's a vehicle that you drive  

بنابراین ما در تصاویر گوگل هستیم. بنابراین این یک ماشین برفی است. این وسیله نقلیه‌ای است که

on the snow. It's really fun. I had one when I  was a kid. But I haven't gone snowmobiling in  

روی برف رانندگی می‌کنید. واقعا سرگرم کننده است. وقتی بچه بودم یکی داشتم . اما سال‌هاست که سوار برف‌موبیل نرفتم

years. I don't know. It can also be a little  bit dangerous, to be honest. But it is very  

. من نمی دانم. راستش می‌تواند کمی خطرناک باشد. اما بسیار

fun. Have you ever been snowmobiling.  So now you know what a snowmobile is.  

سرگرم کننده است. آیا تا به حال سوار برفی بوده اید؟ بنابراین اکنون می دانید که ماشین برفی چیست.

And I said they can be very dangerous. And  that's because they can flip. So the verb flip,  

و من گفتم آنها می توانند بسیار خطرناک باشند. و به این دلیل است که آنها می توانند ورق بزنند. بنابراین فعل flip،

right? You might flip a pancake when  you're cooking or flip your eggs  

درست است؟ مثلاً هنگام پختن، می‌توانید پنکیک را برگردانید یا تخم‌مرغ‌هایتان را

while cooking, for example, but if you're driving,  you can flip. So that's when the snowmobile will  

هنگام پختن برگردانید، اما اگر در حال رانندگی هستید، می‌توانید آن را برگردانید. بنابراین در آن زمان است که ماشین برفی

either go on the side, or it could go entirely  over. Now, of course, it's not just snowmobiles,  

یا به کناری می رود، یا می تواند کاملاً به سمت بالا برود. اکنون، البته، این فقط ماشین های برفی نیست،

it could be a motorcycle, a car can flip a  boat, something on water can flip as well.

می تواند یک موتور سیکلت باشد، یک ماشین می تواند یک قایق را بچرخاند، چیزی روی آب نیز می تواند بچرخد.

So let's continue on. 1000s of homes experience  power cuts and travel was severely disrupted.  

پس بیایید ادامه دهیم. 1000 خانه با قطع برق مواجه شدند و سفر به شدت مختل شد.

So a power cut is when the power stops working,  the power stops working and power is electricity  

بنابراین قطع برق زمانی است که برق کار نمی‌کند، برق از کار می‌افتد و برق است که برق

stops working so that's what it means. Now,  let me share a very useful expression for you.  

کار نمی‌کند، بنابراین معنی آن همین است. اکنون، اجازه دهید یک عبارت بسیار مفید را برای شما به اشتراک بگذارم.

My power went out because of the storm. Okay,  so here, once power to go out to go out,  

برق من به خاطر طوفان قطع شد. خوب، پس در اینجا، وقتی برق قطع شود تا خاموش شود،

so when your power goes out, it means you don't  have electricity, your electricity stops working.  

پس وقتی برق شما قطع می شود، به این معنی است که برق ندارید، برق شما از کار می افتد.

So it's the exact same thing. Electricity stopped  working my power went out because of the storm.  

بنابراین دقیقاً همان چیزی است. برق از کار افتاد برق من به دلیل طوفان قطع شد.

So let's say there's a lot of  snow, a lot of rain, a lot of wind,  

بنابراین، فرض کنید برف زیاد، باران زیاد، باد زیاد،

whatever it might be in your in your location,  you might say I hope my power doesn't go out.  

هر چیزی که ممکن است در مکان شما باشد، ممکن است بگویید امیدوارم برق من قطع نشود.

While I'm presenting while I'm presenting while  remember, you can just use the gerund verb while  

در حالی که من ارائه می‌کنم در حالی که به یاد می‌آورم، فقط می‌توانید در حین ارائه از فعل جیروند استفاده کنید

presenting. We talked about while before so you're  presenting there's a lot of snow a lot of rain,  

. ما قبلاً در مورد آن صحبت کرده‌ایم، بنابراین شما ارائه می‌دهید که برف زیاد است، باران زیاد،

a lot of winds. I hope my power doesn't go out.  So that means I hope my electricity doesn't stop  

بادهای زیادی می‌وزد. امیدوارم برقم قطع نشه بنابراین این بدان معناست که امیدوارم برق من از

working. But no native speaker would say my  electricity stopped working. That's a literal  

کار نرود. اما هیچ زبان مادری نمی‌گوید برق من کار نمی‌کند. این یک ترجمه تحت اللفظی است

translation. We would say my power went out. So  that's a very useful one because it happens to  

. می گوییم برق من قطع شد. بنابراین این یک مورد بسیار مفید است زیرا برای

everyone. Your power goes out from time to time,  right. So when was the last time your power went  

همه اتفاق می افتد. برق شما هر از گاهی قطع می‌شود، درست است. بنابراین آخرین باری که برق شما قطع شد کی بود

out? Share it in the comments just to practice  that expression to time Oscar nominee Renner  

؟ آن را در نظرات به اشتراک بگذارید تا تمرین کنید این بیان را به زمان نامزد اسکار رنر

is best known for his role as Clint Barton  Hawkeye in the Marvel Cinematic Universe,  

بیشتر به خاطر بازی در نقش کلینت بارتون Hawkeye در دنیای سینمایی مارول،

starring in several Avengers films and in  the spin off television series Hawkeye okay.  

با بازی در چندین فیلم Avengers و در سریال تلویزیونی اسپین آف Hawkeye Okay می‌شناسند.

So Renner, they're just giving some background  information on Renner just to let you know who  

بنابراین، رنر، آنها فقط برخی اطلاعات پیش‌زمینه درباره رنر ارائه می‌دهند تا به شما اطلاع دهند که

he is his accomplishments. If you didn't know  you're probably wondering what a spin off is.  

او دستاوردهای او کیست. اگر نمی‌دانستید احتمالاً از خود می‌پرسید spin off چیست.

A spin off television series. A spin off  is when you have a movie like The Avengers,  

یک سریال تلویزیونی اسپین آف اسپین آف زمانی است که شما فیلمی مانند انتقام‌جویان دارید،

and then they take one part of that movie,  and they take it out and they create an  

و سپس یک قسمت از آن فیلم را می‌گیرند، و آن را بیرون می‌آورند و یک

entire movie. Or show TV show from that one  part of that movie. So that's a spin off.  

فیلم کامل می‌سازند. یا نمایش تلویزیونی را از آن قسمت از آن فیلم نشان دهید. پس این یک اسپین آف است.

So for example, right now, I heard I saw and  on Netflix or something like that, that they're  

به عنوان مثال، در حال حاضر، من شنیدم که در نتفلیکس یا چیزی شبیه به آن دیدم، که آنها در حال

creating or they have created I think it already  exists. I'll say they have created a spin off  

ایجاد کردن هستند یا فکر می‌کنم از قبل وجود دارد. من می گویم که آنها یک سریال تلویزیونی اسپین آف ساخته اند

television series called I  think it's called Wednesday.  

به نام فکر می کنم چهارشنبه نام دارد.

Called Wednesday, and the spin off is that  Wednesday. This is the name of a person Wednesday  

چهارشنبه نامیده می شود و اسپین آف آن چهارشنبه است. این نام شخصی است چهارشنبه

was a character in the movie The Addams Family  so they took that whole movie The Addams Family,  

یک شخصیت در فیلم خانواده آدامز بود بنابراین آنها کل فیلم خانواده آدامز را گرفتند

they took one piece of that movie the character  Wednesday they took it and they created an entire  

آنها یک قطعه از آن فیلم را از شخصیتی گرفتند چهارشنبه که آن را گرفتند و یک

television show series from that one part of  the movie. So that is called a spin off Have  

مجموعه تلویزیونی کامل از آن ساختند. یک قسمت از فیلم پس به آن می گویند اسپین آف آیا

you heard of this series Wednesday? Have you  seen it? Have you seen the movie Addams Family?  

درباره این سریال چهارشنبه شنیده اید؟ آیا آن را دیده‌اید؟ آیا فیلم خانواده آدامز را دیده اید؟

So that is what a spin off if some people really  like spin offs because they get to keep watching  

پس این همان چیزی است که اگر برخی افراد واقعاً اسپین‌آف‌ها را دوست داشته باشند، به این دلیل است که به تماشای آن ادامه می‌دهند،

is like you're still watching the Avengers.  A lot of people don't like spin offs because  

مثل این است که شما هنوز در حال تماشای Avengers هستید. بسیاری از افراد اسپین آف را دوست ندارند، زیرا

it's not the same as the movie. So I don't  know. What about you? Do you like spin  

شبیه فیلم نیست. بنابراین من نمی دانم. تو چطور؟ آیا اسپین آف را دوست دارید

off? You can share that in the comments as  well just to practice your new vocabulary.  

؟ فقط برای تمرین واژگان جدیدتان، می‌توانید آن را در نظرات به اشتراک بگذارید .

All right, so that is the end of the article.  I hope you learned lots from this article and  

بسیار خوب، پس این پایان مقاله است. امیدوارم از این مقاله چیزهای زیادی یاد گرفته باشید و

found it very interesting. What I will do now is I  will read the article from start to finish so you  

برایتان جالب باشد. کاری که اکنون انجام خواهم داد این است که مقاله را از ابتدا تا انتها می خوانم تا

can focus on my pronunciation and you can practice  along with my pronunciation. So let's do that now.  

بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید و بتوانید در کنار تلفظ من تمرین کنید. پس بیایید این کار را اکنون انجام دهیم.

Jeremy Renner adventures actor out of  surgery but still in critical condition.  

جرمی رنر بازیگر ماجراجویی از عمل جراحی خارج شده اما هنوز در وضعیت بحرانی قرار دارد. این مرد دوشنبه شب در بیانیه‌ای به رسانه‌های ایالات متحده گفت که

Runner suffered blunt chest trauma  and orthopedic injuries and is still  

دونده از ترومای قفسه سینه و آسیب‌های ارتوپدی رنج می‌برد و همچنان

in intensive care surmount the man said in a  statement to US media on Monday night. He was  

در مراقبت‌های ویژه است . او

airlifted to hospital on Sunday after an accident  while clearing snow outside his home in Nevada.  

روز یکشنبه پس از یک تصادف هنگام پاک کردن برف بیرون از خانه‌اش در نوادا، با هواپیما به بیمارستان منتقل شد.

The US has been battered by snow storms killing  dozens of people. Jeremy's family would like to  

ایالات متحده توسط طوفان های برفی آسیب دیده است که ده ها نفر را کشته است. خانم مست در بیانیه‌ای گفت که خانواده جرمی مایلند

express their gratitude to the incredible doctors  and nurses looking after him, publicists Ms. Mast  

از پزشکان و پرستاران فوق‌العاده‌ای که از او مراقبت می‌کنند تشکر کنند

said in a statement. The family also thanked the  local police and fire services and said they were  

. خانواده همچنین از پلیس محلی و خدمات آتش نشانی تشکر کردند و گفتند که

tremendously overwhelmed and appreciative of  the outpouring of love and support from his  

از هجوم عشق و حمایت

fans before the accident Runner was reportedly  clearing a road outside his home in Reno, Nevada,  

طرفدارانش قبل از تصادف بسیار غافلگیر و قدردان هستند که طبق گزارش ها، رانر در حال پاکسازی جاده ای خارج از خانه خود در رینو، نوادا،

using his personal snowplow so his family  could get out after a heavy storm. The 51  

با استفاده از برف روب شخصی خود بود. خانواده‌اش می‌توانند پس از طوفان شدید بیرون بیایند. این مرد 51

year old was the only person involved in the  incident. The Washoe County Sheriff's Office  

ساله تنها فردی بود که در این حادثه دخیل بود. کلانتر شهرستان Washoe

said adding that it was being investigated. USA  Liberty news site TMZ reported that Renner was  

گفت که در حال بررسی است. پایگاه خبری لیبرتی TMZ ایالات متحده گزارش داد که

aided by neighbors at the scene, one of whom was  a doctor. The day after the accident news emerged  

همسایگان در محل حادثه که یکی از آنها پزشک بود به رنر کمک می‌کردند . یک روز پس از حادثه، اخباری منتشر شد مبنی

that rally driving champion Ken Block was killed  when a snowmobile flipped out his ranch in Utah.  

بر اینکه کن بلاک، قهرمان رانندگی رالی، زمانی که یک ماشین برفی مزرعه او را در یوتا پرت کرد، کشته شد.

1000s of homes experienced power cuts  and travel was severely disrupted.  

1000 خانه با قطع برق مواجه شدند و رفت و آمدها به شدت مختل شد.

Two time Oscar nominee Renner is best known  for his role as Clint Barton Hawkeye in the  

رنر، دو بار نامزد اسکار، بیشتر به خاطر نقش کلینت بارتون هاوکی در

Marvel Cinematic Universe, starring in several  Avengers films and in the spin off television  

دنیای سینمایی مارول، بازی در چندین فیلم انتقام جویان و در مجموعه تلویزیونی اسپین آف

series Hawkeye amazing job with this lesson. Now  you can look in the description below and you'll  

Hawkeye با این درس شناخته می شود. اکنون  می‌توانید به توضیحات زیر نگاه کنید و

see a link you can download the free lesson PDF  that summarizes everything you learned in the  

پیوندی را مشاهده می‌کنید که می‌توانید PDF درس رایگان را دانلود کنید که همه چیزهایی را که در   درس آموخته‌اید خلاصه می‌کند

lesson. And if you found this lesson helpful,  please hit the like button, share it with your  

. و اگر این درس برای شما مفید بود، لطفا دکمه لایک را بزنید، آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

friends and of course subscribe. And before you  go, make sure you head on over to my website,  

و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن، مطمئن شوید که به وب‌سایت من،

JForrestEnglish.com and download your free  speaking Guide. In this guide I share six  

JForrestEnglish.com سر زده و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دانلود کنید . در این راهنما، من شش

tips on how to speak English fluently. And  confidently and until next time, Happy studying.

نکته را در مورد نحوه صحبت کردن به زبان انگلیسی روان به اشتراک می‌گذارم. و با اطمینان و تا دفعه بعد، از مطالعه مبارک.