LEARN 100 COMMON ENGLISH IDIOMS | English Vocabulary Lesson

125,148 views ・ 2022-10-27

JForrest English


لطفا برای پخش فیلم روی زیرنویس انگلیسی زیر دوبار کلیک کنید. زیرنویس های ترجمه شده به صورت ماشینی ترجمه می شوند.

00:00
In this video, you're going to learn 100  idioms that you can add to your vocabulary  
0
0
7380
در این ویدیو، شما 100 اصطلاحی را یاد می گیرید که می توانید به دایره لغات خود اضافه کنید
00:07
and use every single day. All of these idioms  are very commonly used by native speakers and  
1
7380
6600
و هر روز از آنها استفاده کنید. همه این اصطلاحات معمولاً توسط افراد بومی استفاده می‌شوند و
00:13
learning them will help you understand native  speakers and sound more natural yourself.
2
13980
5640
یادگیری آنها به شما کمک می‌کند تا سخنرانان بومی را درک کنید و خودتان طبیعی‌تر به نظر برسید.
00:19
Welcome back to JForrest English Training. Of  course, I'm Jennifer. And this is your place to  
3
19620
6240
به آموزش زبان انگلیسی JForrest خوش آمدید. البته، من جنیفر هستم. و این مکان شماست تا به
00:25
become a fluent, confident English speaker.  And make sure you watch right until the end  
4
25860
5520
یک انگلیسی مسلط و با اعتماد به نفس تبدیل شوید. و مطمئن شوید که درست تا آخر تماشا کنید
00:31
because you're going to get a free PDF download  that summarizes all 100 idioms with example  
5
31380
8580
زیرا می‌خواهید یک PDF رایگان دانلود کنید که همه 100 اصطلاح را با
00:39
sentences and their meaning as well. So you can  download that right at the end of this lesson.
6
39960
5940
جملات مثال   و همچنین معنی آنها خلاصه می‌کند. بنابراین می‌توانید آن را درست در پایان این درس دانلود کنید.
00:45
Now let's get started.
7
45900
1260
حالا بیایید شروع کنیم.
00:50
To play something by ear. This is when you make  a decision in the moment rather than planning in
8
50160
8220
بازی کردن چیزی با گوش. این زمانی است که به جای برنامه ریزی از قبل، در لحظه تصمیم می گیرید
00:58
advance. So let's say you're talking about your  weekend and your husband or your friend says,
9
58380
5460
. بنابراین فرض کنید در مورد آخر هفته‌تان صحبت می‌کنید و شوهرتان یا دوستتان می‌گویند،
01:03
What do you want to do this weekend? And you  might say, let's play it by ear. Let's decide
10
63840
6660
این آخر هفته چه کاری می‌خواهید انجام دهید؟ و ممکن است بگویید، بیایید آن را با گوش پخش کنیم. بیایید
01:10
as the weekend happens, not in advance. Let's  play it by ear. To be all ears. We use this to
11
70500
8400
همانطور که آخر هفته اتفاق می افتد تصمیم بگیریم، نه از قبل. بیایید آن را با گوش بازی کنیم. همه گوش بودن ما از این استفاده می کنیم تا
01:18
say that you're ready to listen and you're paying  full attention. So let's say you tell your boss
12
78900
7800
بگوییم شما آماده گوش دادن هستید و کاملاً حواس تان است. بنابراین فرض کنید به رئیس خود می‌گویید که می‌خواهید درباره
01:26
you want to discuss something important about the  project and your boss replies, I'm all ears. I'm
13
86700
7260
موضوع مهمی درباره پروژه بحث کنید و رئیستان پاسخ می‌دهد، من همه گوش‌ها هستم. من
01:33
all ears. To wake up on the wrong side of the  bed. This is a great one. We've all done this.
14
93960
7560
سراپا گوشم. برای بیدار شدن در سمت اشتباهی از تخت. این یکی عالی است. همه ما این کار را کرده ایم.
01:41
It's when you wake up in a bad mood. You wake up  grumpy. So let's say you wake up, you go in the
15
101520
7320
زمانی است که با حال بد از خواب بیدار می شوید. با عبوس از خواب بیدار می شوید. پس فرض کنید از خواب بیدار می شوید، به آشپزخانه می روید
01:48
kitchen, and your wife your husband says, Oh hi  honey, how are you? Would you like some coffee?
16
108840
6180
، و همسرتان شوهرتان می گوید، اوه سلام عزیزم، چطوری؟ آیا قهوه میل دارید؟
01:55
What do you want for breakfast? And you're  grumpy. Ah, I don't care. Where's my phone?
17
115020
6180
برای صبحانه چی میخوای؟ و شما بدخلق هستید. آه، من اهمیتی نمی دهم. گوشی من کجاست؟
02:01
And you're being grumpy. Well, then your wife  or husband can say, Well, someone woke up on
18
121200
6360
و شما بدخلق هستید خب، پس زن یا شوهرتان می‌توانند بگویند، خوب، یک نفر در
02:07
the wrong side of the bed. And that's just to let  you know you're being grumpy. To wing something.
19
127560
6780
سمت اشتباه تخت از خواب بیدار شد. و این فقط برای این است که به شما نشان دهد که بدخلق هستید. بال زدن چیزی
02:14
When you wing something, you perform a speech  or presentation without planning in advance.
20
134340
8640
وقتی چیزی را بال می‌دهید، بدون برنامه‌ریزی از قبل، یک سخنرانی یا ارائه ارائه می‌کنید.
02:22
So you definitely don't want to wing your IELTS  exam, right? To make a mountain out of a molehill.
21
142980
10680
پس قطعاً نمی‌خواهید در آزمون آیلتس خود شرکت کنید ، درست است؟ ساختن کوه از تپه خال.
02:33
A molehill is really small. A mountain is really  big. So it's when you take a minor problem or
22
153660
7200
خال خال واقعا کوچک است. یک کوه واقعاً بزرگ است. بنابراین زمانی است که شما یک مشکل یا مشکل جزئی را مطرح می کنید
02:40
issue and you make it seem really serious or  severe. So let's say you got one question wrong
23
160860
8400
و آن را واقعاً جدی یا شدید جلوه می دهید . بنابراین فرض کنید یک سوال را
02:49
on a test and you're acting like it's extremely  serious. Someone could say, don't make a mountain
24
169260
7620
در یک آزمون اشتباه کرده اید و طوری رفتار می کنید که بسیار جدی است. یکی میتونه بگه
02:56
out of a molehill. They're letting you know,  it's really not that bad. To be at a crossroads.
25
176880
6900
از خال کوهی درست نکن. آنها به شما اطلاع می دهند، واقعاً آنقدرها هم بد نیست. بر سر دوراهی قرار گرفتن
03:03
This is when you have to make a really  important decision that could impact your life.
26
183780
7620
این زمانی است که باید یک تصمیم واقعاً مهم بگیرید که می تواند بر زندگی شما تأثیر بگذارد. فرض کنید
03:11
Let's say you've been a graphic designer for 10  years, but you're considering going back to school
27
191400
6600
10 سال است که طراح گرافیک بوده اید ، اما به فکر بازگشت به مدرسه
03:18
and changing careers and becoming a lawyer  or a teacher. So you might say, I'm not sure
28
198000
7860
و تغییر شغل و تبدیل شدن به یک وکیل یا معلم هستید. بنابراین ممکن است بگویید، من مطمئن نیستم
03:25
if I want to be a graphic designer anymore.  I'm at a crossroads. Because that decision
29
205860
6240
که دیگر می خواهم یک طراح گرافیک باشم. من سر دوراهی هستم زیرا این تصمیم بر
03:32
will impact your life. To rain cats and dogs. This  is when it rains heavily. So let's say your friend
30
212100
9900
زندگی شما تأثیر می گذارد. باران گربه و سگ. این زمانی است که باران شدید می‌بارد. بنابراین فرض کنید دوستتان
03:42
in a different city asks you, Oh, did it rain last  night? And it did. It rains heavily. You can say,
31
222000
7500
در شهر دیگری از شما می‌پرسد، اوه، آیا دیشب باران بارید ؟ و این کار را کرد. باران شدیدی می بارد. می توان گفت،
03:49
yeah, it rained cats and dogs! To be on top of the  world. This is when you're really really happy. So
32
229500
9960
بله، باران گربه و سگ بارید! برای قرار گرفتن در بالای جهان. این زمانی است که شما واقعاً خوشحال هستید. بنابراین
03:59
let's say you got a new promotion. You can say,  I'm on top of the world! To give someone the cold
33
239460
7800
بیایید بگوییم که شما یک ترفیع جدید دریافت کرده اید. می توانید بگویید، من در بالای دنیا هستم! دادن شانه سرد به کسی
04:07
shoulder. This is when you ignore someone, and  you ignore someone on purpose, usually because
34
247260
6660
این زمانی است که شما فردی را نادیده می گیرید، و به عمد شخصی را نادیده می گیرید، معمولاً به این دلیل که
04:13
you're mad at them or annoyed with them. They  did something wrong or something to irritate you.
35
253920
6360
از دست او عصبانی هستید یا از دست او عصبانی هستید. آنها کار اشتباهی انجام دادند یا کاری کردند که شما را عصبانی کنند.
04:20
So let's say your husband or your wife is ignoring  you. You might say, why are you giving me the cold
36
260280
8760
بنابراین فرض کنید شوهر یا همسرتان شما را نادیده می گیرد . ممکن است بگویید چرا کتف سرد را به من می دهید
04:29
shoulder? It's another way of asking, why are  you mad at me? What did I do wrong? Why are
37
269040
6840
؟ این یک راه دیگر برای پرسیدن است، چرا از من عصبانی هستید؟ من چه اشتباهی کردم؟ چرا به
04:35
you giving me the cold shoulder? To sit on the  fence. This is when you delay making a decision,
38
275880
8640
من کتف سرد می دهی؟ برای نشستن روی حصار. این زمانی است که تصمیم گیری را به تاخیر می اندازید،
04:44
usually because that decision is difficult.  And you don't want to make it. For example,
39
284520
7560
معمولاً به این دلیل که آن تصمیم دشوار است. و شما نمی خواهید آن را بسازید. برای مثال،
04:52
I asked my boss for a promotion, but he's sitting  on the fence. So he won't answer me. He won't say
40
292080
7860
من از رئیسم درخواست ارتقاء شغلی کردم، اما او روی حصار نشسته است. پس او جواب من را نمی دهد. نه می گوید
04:59
yes, he won't say no. He keeps just saying, oh  I need to think about it. I'll get back to you.
41
299940
6120
بله، نه نمی گوید. او مدام می گوید، اوه، باید در مورد آن فکر کنم. من به شما برمی گردم.
05:06
He's sitting on the fence. To hit the  nail on the head. This is when you
42
306060
7560
او روی حصار نشسته است. برای زدن میخ به سر. این زمانی است که شما
05:13
accurately explain a problem or a situation.  For example, you hit the nail on the head
43
313620
9600
یک مشکل یا موقعیت را به طور دقیق توضیح می دهید. مثلاً
05:23
when you said we needed to reduce our costs.  So you explain the situation accurately. To
44
323220
9240
وقتی می‌گویید باید هزینه‌هایمان را کم کنیم، میخ به سر می‌کوبید. پس شرایط را دقیق توضیح می دهید.
05:32
be as fit as a fiddle. This simply means you feel  great, you have good health, you're in good shape.
45
332460
8220
به تناسب کمانچه. این به سادگی به این معنی است که شما احساس خوبی دارید، از سلامتی خوبی برخوردار هستید، در وضعیت خوبی هستید.
05:40
So maybe you can say, since I changed my diet  and I'm eating more fruits and vegetables,
46
340680
7080
بنابراین شاید بتوان گفت، از آنجایی که رژیم غذایی ام را تغییر دادم و میوه و سبزیجات بیشتری می‌خورم،
05:47
I feel as fit as a fiddle. This is a great  one, to get something out of your system.
47
347760
9420
به اندازه یک کمانچه احساس تناسب دارم. این یک  عالی است ، برای به دست آوردن چیزی از سیستم شما.
05:58
This is when you do something or you try something  simply so you can move on. For example, let's say
48
358020
10860
این زمانی است که شما کاری را انجام می‌دهید یا چیزی را امتحان می‌کنید به سادگی تا بتوانید ادامه دهید. برای مثال، فرض کنید
06:08
you've been talking about going skydiving for  years. And years. You research it. You look at
49
368880
8640
شما سال‌ها درباره چتربازی صحبت می‌کنید . و سالها شما در مورد آن تحقیق کنید. شما به
06:17
different website. You talk to people about it.  But you've never actually done it. Someone might
50
377520
7080
وب سایت های مختلف نگاه می کنید. شما در مورد آن با مردم صحبت می کنید. اما شما هرگز این کار را انجام نداده اید. ممکن است کسی
06:24
say, just go skydiving so you can get it out  of your system. So once you do it, you can stop
51
384600
7980
بگوید، فقط به چتربازی بروید تا بتوانید آن را از سیستم خود خارج کنید. بنابراین هنگامی که آن را انجام دادید، می توانید
06:32
researching it. Stop looking it up. And just move  on already. I like this one. Speak of the devil.
52
392580
8580
تحقیق در مورد آن را متوقف کنید. دیگر به دنبال آن نباش و فقط پیش بروید . من این یکی را دوست دارم. سخنی از شیطان.
06:41
Speak of the devil. This sounds negative,  because of devil, but it's not at all. This
53
401160
6180
سخنی از شیطان. این به‌خاطر شیطان منفی به نظر می‌رسد ، اما اصلاً اینطور نیست. این زمانی
06:47
is used when you're talking about someone and  they appear exactly as you're talking about them.
54
407340
9000
استفاده می‌شود که درباره شخصی صحبت می‌کنید و او دقیقاً همانطور که شما در مورد او صحبت می‌کنید ظاهر می‌شود.
06:56
This has happened right? Let's say you're  talking to a friend about your mutual friend,
55
416340
6420
این اتفاق افتاده است؟ فرض کنید با دوستی درباره دوست مشترکتان،
07:02
Bob. And you're talking about Bob. Oh, is Bob  going to come to the party? Oh, I'm not sure,
56
422760
5580
باب، صحبت می‌کنید. و شما در مورد باب صحبت می کنید. اوه، آیا باب به مهمانی می آید؟ اوه، مطمئن نیستم،
07:08
I haven't talked to Bob. And then your phone rings  and guess what, it's Bob! And then you can say,
57
428340
6660
من با باب صحبت نکرده ام. و سپس تلفن شما زنگ می‌زند و حدس بزنید، باب است! و سپس می توانید بگویید،
07:15
speak of the devil. To give someone the benefit  of the doubt. This is when you trust someone
58
435000
7140
از شیطان صحبت کنید. بهره بردن از شک به کسی. این زمانی است که
07:22
when they tell you something. So if a coworker is  late and they call you and they say, I'm stuck in
59
442140
6600
وقتی کسی چیزی به شما می گوید اعتماد می کنید. بنابراین اگر یک همکار دیر کرد و با شما تماس گرفت و گفت، من در
07:28
traffic. Let's give him the benefit of the doubt.  Let's trust that he's actually stuck in traffic.
60
448740
8700
ترافیک گیر کرده ام. بیایید او را از شک بهره مند کنیم. بیایید اعتماد کنیم که او واقعاً در ترافیک گیر کرده است.
07:37
No pain, no gain. This is a classic one.  This is used to say that if you want results,
61
457440
8280
نابرده رنج گنج میسر نمی شود. این یک کلاسیک است. از این جمله استفاده می‌شود که اگر می‌خواهید نتیجه،
07:45
real results, you have to be willing to work  hard and get uncomfortable. So I might say,
62
465720
7140
نتایج واقعی داشته باشید، باید مایل باشید سخت کار کنید و احساس ناراحتی کنید. بنابراین، ممکن است بگویم،
07:52
if you want to improve your public speaking  skills, no pain, no gain. You have to be
63
472860
5760
اگر می‌خواهید مهارت‌های سخنرانی عمومی خود را بهبود ببخشید ، بدون درد، بدون سود. شما باید
07:58
willing to get uncomfortable. Hang in there.  This is a great one. It simply means, don't
64
478620
6900
مایل باشید که ناراحت شوید. در آنجا بمان این یکی عالی است. این به سادگی به این معنی است که
08:05
give up. I know learning a language is hard,  but hang in there! A penny for your thoughts.
65
485520
6840
تسلیم نشوید. می دانم که یادگیری زبان سخت است، اما منتظر بمانید! یک قرون برای تفکراتت.
08:12
This is used to ask someone what they're thinking.  So let's say your friend is just staring out the
66
492900
7080
این برای پرسیدن از کسی که به چه فکر می کند استفاده می شود. بنابراین فرض کنید دوست شما فقط از پنجره به بیرون خیره شده است
08:19
window and you probably are wondering what are  they thinking about. You can turn to your friend
67
499980
5460
و احتمالاً از خود می‌پرسید که او به چه چیزی فکر می‌کند. می توانید به دوست خود رجوع کنید
08:25
and say, a penny for your thoughts. It's not  rocket science. Rocket science is complicated,
68
505440
7920
و بگویید، یک پنی برای افکارتان. این علم موشکی نیست. علم موشک پیچیده است،
08:33
right? But if we say it's not rocket science,  this means it's not complicated. So I could say,
69
513360
8520
درست است؟ اما اگر بگوییم این علم موشکی نیست، به این معنی است که پیچیده نیست. بنابراین می‌توانم بگویم،
08:41
becoming a confident English speaker is not rocket  science. It's not complicated. You just have to
70
521880
7380
تبدیل شدن به یک انگلیسی‌زبان مطمئن، علم موشکی نیست . این پیچیده نیست. شما فقط باید
08:49
practice speaking! To let someone off the hook.  This is a great one because it means that you
71
529260
7080
صحبت کردن را تمرین کنید! برای رها کردن کسی از قلاب. این بسیار عالی است زیرا به این معنی است که شما
08:56
don't punish someone for a mistake or  a wrong doing. So your boss could say,
72
536340
7320
کسی را به خاطر یک اشتباه یا یک کار اشتباه تنبیه نمی کنید. بنابراین رئیس شما می‌تواند بگوید،
09:03
I know you came in late today, but I'm going to  let you off the hook. I'm not going to punish you.
73
543660
7140
می‌دانم که امروز دیر آمدید، اما من می‌خواهم شما را کنار بگذارید. من تو را مجازات نمی کنم.
09:10
To make a long story short. This is when you  take a long and usually complicated story.
74
550800
7440
برای کوتاه کردن یک داستان طولانی. این زمانی است که شما داستانی طولانی و معمولاً پیچیده می‌گیرید.
09:18
And you make it very simple by sharing it  briefly. So you can say long story short,
75
558240
8580
و با اشتراک‌گذاری مختصر آن را بسیار ساده می‌کنید . پس می توانی کوتاه بگوییم،
09:26
we missed our flight. So there's a long  story about why you missed your flight.
76
566820
7020
ما پروازمان را از دست دادیم. بنابراین، یک داستان طولانی درباره دلیل از دست دادن پروازتان وجود دارد.
09:33
But you don't want to explain those details. You  just say, long story short, we missed our flight.
77
573840
5640
اما شما نمی خواهید این جزئیات را توضیح دهید. شما فقط بگویید، خلاصه، ما پروازمان را از دست دادیم.
09:39
Easy does it. Easy does it. This is a way  of saying, slow down. So if your friend
78
579480
8520
آسان آن را انجام می دهد. آسان آن را انجام می دهد. این راهی است برای گفتن، آهسته تر. بنابراین اگر دوست شما
09:48
is at the gym and they're trying to do  too many exercises with too much weight,
79
588000
6840
در باشگاه است و سعی می‌کند ورزش‌های زیادی را با وزن زیاد انجام دهد،
09:54
you might say, easy does it. Slow down. To go  back to the drawing board. This is when you need
80
594840
8580
ممکن است بگویید این کار به راحتی انجام می‌شود. آهسته تر. برای بازگشت به صفحه طراحی. این زمانی است که باید از نو
10:03
to start over and create a new plan or strategy  because the first one failed. So let's say you
81
603420
8160
شروع کنید و یک برنامه یا استراتژی جدید ایجاد کنید، زیرا اولین مورد شکست خورد. بنابراین فرض کنید شما در
10:11
were trying to solve a computer problem. You came  up with a strategy. It didn't work. And then you
82
611580
5940
تلاش برای حل یک مشکل کامپیوتری بودید. شما یک استراتژی ارائه کردید. این کار نکرد. و سپس می
10:17
can say to your team. Well, let's go back to the  drawing board and try again. Once in a blue moon.
83
617520
8040
توانید به تیم خود بگویید. خوب، بیایید به تخته طراحی برگردیم و دوباره امتحان کنیم. به ندرت.
10:25
This is an event that happens infrequently. For  example, I only see Cara once in a blue moon,
84
625560
10560
این رویدادی است که به ندرت اتفاق می افتد. به عنوان مثال، من کارا را فقط یک بار در ماه آبی می بینم،
10:36
not very often. At the drop of a hat. This is a  great one because it means without hesitation or
85
636120
10260
نه اغلب. در پایین یک کلاه. این یک  عالی است زیرا بدون تردید یا
10:46
instantly. For example, call me if you need  anything and I'll be there at the drop of a hat.
86
646380
8040
فوراً به این معنی است. به عنوان مثال، اگر به هر چیزی نیاز دارید با من تماس بگیرید و من در آنجا خواهم بود.
10:54
It means I'll come instantly if you need anything.  So it's a really nice, reassuring thing to say to
87
654420
7920
این بدان معناست که اگر چیزی لازم داشتید فوراً می آیم. بنابراین گفتن به کسی واقعاً خوب و دلگرم کننده است
11:02
someone. To add insult to injury. This is when you  take a bad situation and it becomes even worse. So
88
662340
10080
. برای اضافه کردن توهین به جراحت. این زمانی است که در موقعیت بدی قرار می گیرید و حتی بدتر می شود. بنابراین،
11:12
let's say you're going out on a first date and  your date showed up late. That's already a bad
89
672420
6960
فرض کنید برای اولین قرار بیرون می‌روید و قرارتان دیر نشان داده می‌شود. این در حال حاضر یک
11:19
situation. But then to add insult to injury,  your date forgot his wallet and you had to pay
90
679380
8400
وضعیت بد است. اما بعد از آن برای اینکه به جراحت اضافه شود، تاریختان کیف پولش را فراموش کرد و مجبور شدید
11:27
for both of you. To hit the sack. This means to go  to bed. For example, I'm really tired. I'm going
91
687780
8760
برای هر دوی شما پول بپردازید. برای زدن گونی. این به معنای رفتن به رختخواب است. مثلا من واقعا خسته ام. من می روم به
11:36
to hit the sack. The balls in your court. This  is used when you need to make the next decision
92
696540
8580
گونی. توپ ها در زمین شما این زمانی استفاده می‌شود که باید تصمیم بعدی
11:45
or the next step. So I might say, we offered her  a great promotion. So now the balls in her court.
93
705120
8460
یا مرحله بعدی را بگیرید. بنابراین ممکن است بگویم، ما به او یک ترفیع عالی پیشنهاد دادیم. بنابراین اکنون توپ ها در زمین او هستند.
11:53
So it's up to her to decide if she's going to  accept the promotion or look for another job,
94
713580
6960
بنابراین این به او بستگی دارد که تصمیم بگیرد ترفیع را بپذیرد یا به دنبال شغل دیگری باشد
12:00
or do something else. To be/go barking up  the wrong tree. This is when you look in the
95
720540
8100
یا کار دیگری انجام دهد. بودن/رفتن به پارس کردن درخت اشتباه. این زمانی است که شما به
12:08
wrong place or you accuse the wrong person.  For example, if you think I lost your ring,
96
728640
8160
جای اشتباه نگاه می کنید یا شخص اشتباهی را متهم می کنید. به عنوان مثال، اگر فکر می کنید من حلقه شما را گم کرده ام، در حال
12:16
you're barking up the wrong tree. You're  accusing the wrong person. To get/have
97
736800
7380
پارس کردن از درخت اشتباهی هستید. شما شخص اشتباهی را متهم می‌کنید. برای به دست آوردن / داشتن
12:24
your ducks in a row. This is when you're well  prepared or well organized for something specific.
98
744180
7260
اردک های خود در یک ردیف. این زمانی است که برای چیزی خاص به خوبی آماده یا سازماندهی شده باشید.
12:31
So you might say, the conference was supposed  to start 10 minutes ago. They should have gotten
99
751440
7260
بنابراین ممکن است بگویید، کنفرانس قرار بود 10 دقیقه پیش شروع شود. آنها باید
12:38
their ducks in a row. They should have been  organized or prepared. To get/have the best of
100
758700
8460
اردک های خود را پشت سر هم می گرفتند. آنها باید سازماندهی یا آماده می شدند. برای به دست آوردن/داشتن بهترین های
12:47
both worlds. This is when you enjoy the advantages  of two very different things at the same time.
101
767160
8880
هر دو دنیا. این زمانی است که از مزایای دو چیز بسیار متفاوت به طور همزمان لذت می برید.
12:56
She works in the city, but she lives in the  country. She gets the best of both worlds. The
102
776040
9660
او در شهر کار می کند، اما در کشور زندگی می کند . او بهترین های هر دو دنیا را بدست می آورد.
13:05
lion's share. This is the largest part or most  of something. So you might complain, I did the
103
785700
9120
سهم شیر. این بزرگترین یا بیشتر چیزی است. بنابراین ممکن است شکایت کنید، من
13:14
lion's share of work on this project. To be on the  ball. This is when you're performing really well.
104
794820
8820
سهم شیر را در این پروژه انجام دادم. روی توپ بودن این زمانی است که شما واقعاً عملکرد خوبی دارید.
13:23
Wow, you completed all those reports already.  You're on the ball! To pull someone's leg.
105
803640
7740
وای، شما قبلاً همه آن گزارش ها را تکمیل کرده اید. شما روی توپ هستید! کشیدن پای کسی
13:31
This is when you're joking with someone. So we  usually use this to reassure someone you're only
106
811380
7740
این زمانی است که شما با کسی شوخی می کنید. بنابراین ما معمولاً از این برای اطمینان دادن به کسی که فقط دارید
13:39
joking. Don't get upset, I'm just pulling your  leg. To pull yourself together. This is when you
107
819120
8460
شوخی می‌کنید استفاده می‌کنیم. ناراحت نشو، من فقط پای تو را می کشم . برای جمع کردن خودت این زمانی است که
13:47
need to calm down, you regain your composure  after being really upset or agitated, angry,
108
827580
7980
باید آرام شوید، پس از اینکه واقعاً ناراحت یا آشفته، عصبانی و
13:55
annoyed. And then you calm down. So I might  say, pull yourself together, it was a false
109
835560
7560
آزرده هستید، آرامش خود را به دست می آورید. و بعد آرام می شوی. بنابراین می‌توانم بگویم، خودت را جمع کن، زنگ خطر اشتباهی بود
14:03
alarm. So the alarm made you really agitated and  I'm telling you to calm down. So far so good.
110
843120
7560
. بنابراین زنگ خطر شما را واقعاً آشفته کرد و به شما می‌گویم آرام باشید. تا اینجای کار خیلی خوبه.
14:10
This is how you reply when you want to let someone  know that everything is okay until now. How's the
111
850680
9780
وقتی می‌خواهید به کسی بفهمانید که تا به حال همه چیز خوب است، اینگونه پاسخ می‌دهید.
14:20
project going? So far so good. To be the last  straw. This is when you have no patience left
112
860460
8160
پروژه چگونه پیش می رود؟ تا اینجای کار خیلی خوبه. تا آخرین نی باشد. این زمانی است که شما
14:28
for someone's errors or mistakes. So I might say,  this is her fifth time being late this month.
113
868620
8760
برای اشتباهات یا اشتباهات کسی صبر ندارید. بنابراین می‌توانم بگویم، این پنجمین بار است که او در این ماه تأخیر می‌کند.
14:37
That's the last straw! No more patience for her  mistakes. Time flies when you're having fun.
114
877380
8760
این آخرین نی است! دیگر برای اشتباهات او صبر نکنید . در خوشی زمان مثل باد میگذرد.
14:46
This is used to say that you don't notice how long  something takes because it's enjoyable. So you
115
886140
9300
این برای گفتن اینکه متوجه نمی‌شوید چقدر طول می‌کشد استفاده می‌شود زیرا لذت‌بخش است. بنابراین
14:55
might look at your watch and say, oh wow, it's 1  am already. And then someone could reply and say,
116
895440
6180
ممکن است به ساعت خود نگاه کنید و بگویید، اوه وای، الان ساعت 1 صبح است. و سپس یکی می تواند پاسخ دهد و بگوید،
15:01
yeah, time flies when you're having fun! To  be bent out of shape. This is used to say
117
901620
8280
بله، زمانی که شما در حال تفریح ​​هستید زمان می گذرد! از حالت خم شدن خارج شود. این برای گفتن اینکه
15:09
you're upset you're angry. For example, Janice  is bent out of shape because she has to work
118
909900
8460
شما ناراحت هستید از اینکه عصبانی هستید استفاده می شود. به عنوان مثال، جانیس خم شده است، زیرا مجبور است
15:18
late tonight. To make matters worse. Matters in  this sense means problems. To make problems worse.
119
918360
10680
امشب تا دیروقت کار کند. برای بدتر شدن اوضاع. مسائل به این معنا به معنای مشکلات است. برای بدتر شدن مشکلات
15:29
So I might say, I have to work tonight. And  to make matters worse, to make that situation
120
929040
8280
بنابراین می توانم بگویم، امشب باید کار کنم. و برای بدتر شدن اوضاع، برای بدتر شدن آن وضعیت
15:37
even worse, I have an early appointment tomorrow.  Don't judge a book by its cover. You've probably
121
937320
7800
، فردا یک قرار زودهنگام دارم. یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. احتمالا
15:45
heard this one. It means that you shouldn't judge  someone or something on appearance. For example,
122
945120
7980
این یکی را شنیده اید. این بدان معناست که شما نباید کسی یا چیزی را از روی ظاهر قضاوت کنید. به عنوان مثال،
15:53
let's say I'm hiring people and I say, I'm not  going to hire him. Look at his hair! And then
123
953100
8460
فرض کنید من افرادی را استخدام می کنم و می گویم، او را استخدام نمی کنم. به موهاش نگاه کن! و سپس
16:01
my colleague could say, well don't judge a book  by its cover. Look at his resume! To fall between
124
961560
8340
همکارم می‌تواند بگوید، خوب یک کتاب را از روی جلد آن قضاوت نکنید. به رزومه او نگاه کنید! بین
16:09
two stools. This is when something fails to  achieve two separate objectives. So let's say
125
969900
9120
دو مدفوع افتادن این زمانی است که چیزی نتواند به دو هدف جداگانه دست یابد. بنابراین فرض کنید
16:19
you plan to watch a romantic comedy movie. That  movie is supposed to be romantic and funny at the
126
979020
11280
قصد دارید یک فیلم کمدی رمانتیک تماشا کنید. قرار است آن فیلم در عین حال عاشقانه و خنده دار باشد
16:30
same time. A romantic comedy, two objective. So  you could say, that movie fell between two stools.
127
990300
9420
. یک کمدی عاشقانه، دو هدف. بنابراین، می توان گفت، آن فیلم بین دو چهارپایه افتاد.
16:39
It wasn't romantic and it wasn't funny. To cost  an arm and a leg. This is when something is
128
999720
9300
نه عاشقانه بود و نه خنده دار. به قیمت یک دست و یک پا. این زمانی است که چیزی
16:49
exceptionally expensive. Now airline tickets are  usually expensive, but exceptionally expensive,
129
1009020
9180
فوق العاده گران است. اکنون بلیط‌های هواپیمایی معمولاً گران هستند، اما به‌طور استثنایی گران هستند،
16:58
even more expensive than usual. I might say, my  flight cost an arm and a leg! To cross a bridge
130
1018200
9600
حتی گران‌تر از حد معمول. ممکن است بگویم، پرواز من یک دست و یک پا قیمت داشت! برای عبور از یک پل
17:07
when you come to it. This is used to remind  someone that you only need to deal with the
131
1027800
7440
وقتی به آن می آیی. این مورد برای یادآوری به کسی استفاده می‌شود که شما فقط در صورت وقوع باید با آن موقعیت کنار بیایید
17:15
situation when it happens. So your friend might  be concerned. What if I forget all my words
132
1035240
8520
. بنابراین ممکن است دوست شما نگران باشد. چه می شود اگر
17:23
during my IELTS speaking exam! And then you tell  that friend, cross that bridge when you come to
133
1043760
9000
در طول امتحان اسپیکینگ آیلتس تمام کلماتم را فراموش کنم! و سپس به آن دوست می گویید وقتی به آن پل رسیدید از آن پل عبور کنید
17:32
it. Worry about that problem when it happens. To  cry over spilt milk. This is used when someone
134
1052760
9120
. وقتی این مشکل پیش آمد نگران آن باشید. گریه کردن برای شیر ریخته شده. این زمانی استفاده می‌شود که شخصی
17:41
complains about a problem or a loss from the  past. So let's say I had a party weeks ago,
135
1061880
8880
از مشکل یا ضرری از گذشته شکایت کند. بنابراین فرض کنید هفته‌ها پیش یک مهمانی داشتم،
17:50
and now I'm complaining, I can't believe John  didn't come to my party. Well, my friend can say,
136
1070760
7380
و حالا شاکی هستم، باورم نمی‌شود جان به مهمانی من نیامده است. خب دوستم میتونه بگه واسه
17:58
don't cry over spilt milk. It was three weeks  ago! Why are you still talking about it?
137
1078140
7380
شیر ریخته گریه نکن. سه هفته پیش بود! چرا هنوز در مورد آن صحبت می کنید؟
18:05
Curiosity killed the cat. This is used to say that  being inquisitive or asking a lot of questions
138
1085520
8160
کنجکاوی گربه را کشت. این برای گفتن این که کنجکاو بودن یا پرسیدن سؤالات زیاد
18:13
can lead to an unpleasant situation. So let's say  your husband or wife is planning you a surprise
139
1093680
9600
می تواند منجر به موقعیت ناخوشایندی شود استفاده می شود. بنابراین فرض کنید شوهر یا همسرتان در حال برنامه‌ریزی یک جشن تولد غافلگیرکننده برای شما هستند
18:23
birthday party, and you try to ask a lot of  questions. What are we doing? Where are we going?
140
1103280
5700
و شما سعی می‌کنید سؤالات زیادی بپرسید . ما چه کار می کنیم؟ کجا داریم می رویم؟
18:28
Who is coming? Then your husband or wife can say,  curiosity killed the cat! Just to remind you,
141
1108980
7500
کی داره میاد؟ سپس زن یا شوهر شما می توانند بگویند، کنجکاوی گربه را کشت! فقط برای یادآوری،
18:36
don't ask so many questions. To miss the boat.  This is when you lose an opportunity because you
142
1116480
8040
اینقدر سوال نپرسید. برای از دست دادن قایق. این زمانی است که فرصتی را از دست می‌دهید، زیرا
18:44
were too slow to take action. For example, the  application deadline was last week. I missed the
143
1124520
8460
برای اقدام بسیار کند بودید. برای مثال، آخرین مهلت درخواست هفته گذشته بود. دلم برای قایق تنگ شده بود
18:52
boat. To be on fire. This is to perform really  well. Wow, your presentation was amazing. You
144
1132980
10020
. آتش گرفتن این برای عملکرد واقعاً خوب است. وای، ارائه شما فوق العاده بود. تو
19:03
were on fire. To spill the beans. This is when you  reveal a secret when you shouldn't have revealed a
145
1143000
9900
آتش گرفته بودی برای ریختن حبوبات. این زمانی است که رازی را فاش می‌کنید در حالی که نباید
19:12
secret. So let's say you're planning a surprise  party for someone, and then you tell everyone,
146
1152900
6720
رازی را فاش می‌کردید. بنابراین بیایید فرض کنیم که یک مهمانی غافلگیرکننده برای کسی برنامه‌ریزی می‌کنید، و سپس به همه می‌گویید،
19:19
don't spill the beans! Don't reveal the  secret. To be under the weather. This is when
147
1159620
8280
حبوبات را نریزید! راز را فاش نکن . زیر آب و هوا بودن این زمانی است که
19:27
you feel unwell, when you feel sick. Oh,  I'm a little under the weather today.
148
1167900
6840
شما احساس ناراحتی می کنید، زمانی که احساس بیماری می کنید. اوه، امروز کمی زیر آب و هوا هستم.
19:34
A blessing in disguise. This is when something  a situation seems bad or unlucky at first,  
149
1174740
9000
نعمتی در مبدل. این زمانی است که یک موقعیت در ابتدا بد یا بدشانسی به نظر می رسد،
19:43
but it results in something positive. At a  later date. So let's say you get fired from  
150
1183740
9240
اما نتیجه مثبتی دارد. در تاریخ بعدی. بنابراین فرض کنید از
19:52
your job. Obviously that seems bad, maybe even  unlucky. But later on, you get a job that's 10  
151
1192980
9480
شغل خود اخراج شده اید. بدیهی است که بد به نظر می رسد، شاید حتی بدشانس باشد. اما بعداً، شغلی پیدا می‌کنید که ۱۰
20:02
times better. It pays better. You have a better  boss that or coworkers the location is better.  
152
1202460
5460
برابر بهتر است. پرداخت بهتری دارد. شما رئیس بهتری دارید که موقعیت مکانی بهتر است یا همکاران.
20:07
Everything about this job is better. You can say  getting fired was a blessing in disguise. My new  
153
1207920
9960
همه چیز در مورد این شغل بهتر است. می توان گفت اخراج شدن یک نعمت بود. شغل جدید من
20:17
job is so much better. A dime a dozen. This is  used to describe something that is common and not  
154
1217880
10260
خیلی بهتر است. یک سکه یک دوجین این برای توصیف چیزی که معمول است و خاص نیست استفاده می‌شود
20:28
special. So you can say tech startups in Silicon  Valley are a dime a dozen. They're very common.  
155
1228140
8460
. بنابراین می‌توانید بگویید استارت‌آپ‌های فناوری در Silicon Valley یک دوجین دلار هستند. آنها بسیار رایج هستند.
20:36
They're everywhere and they're not very special.  Everyone's a tech startup in Silicon Valley. A  
156
1236600
7860
آنها همه جا هستند و خیلی خاص نیستند. همه یک استارتاپ فناوری در سیلیکون ولی هستند. یک
20:44
dime a dozen. To beat around the bush. This is  when you avoid saying what you mean because it's  
157
1244460
9540
سکه یک دوجین. دور بوته زدن. این زمانی است که از گفتن منظور خود اجتناب می کنید زیرا
20:54
uncomfortable or awkward. So let's say you want to  end your romantic relationship with your partner.  
158
1254000
9420
ناراحت کننده یا ناخوشایند است. بنابراین فرض کنید می‌خواهید به رابطه عاشقانه خود با شریک زندگی خود پایان دهید.
21:03
Your friend could tell you, don't beat around the  bush. Be direct and tell that person you want to  
159
1263420
9600
دوستتان می‌تواند به شما بگوید، دور بوته‌ها کتک نزنید . مستقیم باشید و به آن شخص بگویید که می‌خواهید
21:13
break up. Better late than never. So let's say  you've been working with a company for 10 years.  
160
1273020
7680
جدا شوید. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. بنابراین، فرض کنید ۱۰ سال است که با یک شرکت کار می‌کنید.
21:21
And you finally got your first promotion after  10 years. And you're telling your friend this.  
161
1281300
9540
و بالاخره بعد از 10 سال اولین ترفیع خود را دریافت کردید . و تو به دوستت اینو میگی
21:31
And you're a little annoyed because you've been  there for 10 years, but your friend could say,  
162
1291440
6060
و شما کمی آزرده خاطر هستید، زیرا 10 سال است که آنجا بوده‌اید، اما دوستتان می‌تواند بگوید،
21:37
better late than never to remind you that yes,  it took 10 years but it's better than not having  
163
1297500
8400
بهتر است دیر از هرگز به شما یادآوری کند که بله، 10 سال طول کشید، اما بهتر از نداشتن
21:45
a promotion. Better late than never. To bite the  bullet. I love this idiom. This is when you force  
164
1305900
8940
ترفیع است. دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. برای گاز گرفتن گلوله. من عاشق این اصطلاح هستم. این زمانی است که شما
21:54
yourself to do something difficult or unpleasant  because it's necessary or inevitable. Inevitable  
165
1314840
10380
خودتان را مجبور به انجام کاری سخت یا ناخوشایند می کنید، زیرا این کار ضروری یا اجتناب ناپذیر است. اجتناب ناپذیر
22:05
means eventually you have to do it so why not bite  the bullet and do it now. For example, just bite  
166
1325220
9660
یعنی در نهایت باید این کار را انجام دهید، پس چرا گلوله را گاز نگیرید و همین الان این کار را انجام دهید. به عنوان مثال، فقط گلوله را گاز بگیرید
22:14
the bullet and ask your boss for a promotion.  Break a leg. This is a very common idiom that  
167
1334880
8700
و از رئیس خود بخواهید ترفیع بگیرد. یک پا بشکن این یک اصطلاح بسیار رایج است که
22:23
we use to say good luck. Good luck. Break a leg.  But we especially use this before someone gives  
168
1343580
8220
ما از آن برای گفتن موفق باشید استفاده می‌کنیم. موفق باشید. یک پا بشکن اما ما مخصوصاً قبل از اینکه کسی
22:31
a performance, most commonly a theatrical  performance. But when you're going for a job  
169
1351800
7020
اجرا کند، معمولاً یک اجرای تئاتری، از آن استفاده می‌کنیم. اما وقتی برای
22:38
interview, you are in essence performing. Or when  you're doing your speaking exam for your IELTS,  
170
1358820
7260
مصاحبه شغلی می‌روید، در اصل در حال اجرا هستید. یا وقتی امتحان اسپیکینگ خود را برای آیلتس انجام می دهید،  در
22:46
you are performing. So before your speaking exam  your friend your partner could say, break a leg,  
171
1366080
7320
حال اجرا هستید. بنابراین قبل از امتحان اسپیکینگ دوستتان می‌تواند بگوید، پا را بشکنید،
22:53
which means good block. To call it a day. When  you call it a day, it means you stop working for  
172
1373400
10800
که به معنای بلوک خوب است. آن را یک روز بنامیم. وقتی به آن یک روز می‌گویید، به این معنی است که برای
23:04
that day, usually because time is up or because  you've done enough work for that day and you're  
173
1384200
10320
آن روز کار را متوقف می‌کنید، معمولاً به این دلیل که زمان تمام شده است یا به‌اندازه کافی برای آن روز کار کرده‌اید و می‌خواهید کار را
23:14
going to stop. For example, it's getting late.  Let's call it a day. Let's call it a day. So  
174
1394520
8160
متوقف کنید. مثلا داره دیر میشه بیایید آن را یک روز بنامیم. بیایید آن را یک روز بنامیم.
23:22
that means you can go home. To cut somebody some  slack. So let's say there's this co worker who has  
175
1402680
10680
بنابراین   یعنی می‌توانید به خانه بروید. سست کردن کسی . بنابراین، فرض کنید این همکار وجود دارد که
23:33
been showing up late to work every day and not  doing a very good job at work. They seem very  
176
1413360
6660
هر روز دیر سر کار حاضر می‌شود و کار خیلی خوبی در محل کار انجام نمی‌دهد. آنها بسیار
23:40
distracted. They're not working very hard. They're  not contributing. But that person's dad just died.  
177
1420020
8100
حواس پرت به نظر می رسند. آنها خیلی سخت کار نمی کنند. آنها مشارکت نمی‌کنند. اما پدر آن شخص به تازگی فوت کرده است.
23:48
So you might say, let's cut him some slack. His  dad just died. So you're not going to punish him  
178
1428780
7620
بنابراین ممکن است بگویید، بیایید او را کمی شل کنیم. پدرش به تازگی فوت کرده است. بنابراین نمی‌خواهید او را
23:56
as severely as you normally would. To be glad to  see the back of. This means that you're happy that  
179
1436400
10800
به‌شدت تنبیه کنید. برای خوشحال شدن از دیدن پشت سر. این به این معنی است که شما خوشحال هستید که
24:07
somebody has left because you don't like them. So  let's say it's Jane's last day at work, she quit,  
180
1447200
9000
شخصی آنجا را ترک کرده است زیرا شما او را دوست ندارید. بنابراین، فرض کنید آخرین روز کار جین است، او استعفا داد،
24:16
she has a new job, but you didn't like Jane,  you can say, I'm glad to see the back of Jane.  
181
1456200
8400
او شغل جدیدی دارد، اما شما جین را دوست نداشتید، می‌توانید بگویید، خوشحالم که پشت جین را می‌بینم.
24:24
To be the best thing since sliced bread. This  is a compliment used to say that something,  
182
1464600
8820
تا بهترین چیز از نان بریده شده باشد. این تعریفی است که برای گفتن این که چیزی،
24:33
usually technology or an invention, is extremely  useful, excellent, or high quality. So you could  
183
1473420
10500
معمولاً فناوری یا اختراع، بسیار مفید، عالی یا با کیفیت است استفاده می‌شود. بنابراین می‌توانید به
24:43
give me a compliment and say this YouTube channel  is the best thing since sliced bread. If you think  
184
1483920
9120
من تعارف کنید و بگویید این کانال YouTube بهترین چیز از زمان تکه‌شدن نان است. اگر فکر می‌کنید
24:53
that's true, then put it in the comments. There  are plenty of fish in the sea. So let's say your  
185
1493040
8280
درست است، آن را در نظرات قرار دهید. ماهی های زیادی در دریا وجود دارد. بنابراین فرض کنید
25:01
friend went on a date. And she says, Pierre hasn't  called me back and it's been three weeks. You  
186
1501320
10380
دوست شما به قرار ملاقات رفته است. و او می‌گوید، پیر به من زنگ نزده است و سه هفته است.
25:11
can encourage your friend by saying don't worry  there are plenty of fish in the sea. Come rain or  
187
1511700
8760
می‌توانید دوستتان را با گفتن «نگران نباشید» تشویق کنید، ماهی‌های زیادی در دریا وجود دارد. بیا باران یا
25:20
shine. This is used to say that an event will take  place despite external circumstances. So let's say  
188
1520460
9960
بدرخش. این برای گفتن اینکه یک رویداد علیرغم شرایط خارجی اتفاق می افتد استفاده می شود. بنابراین فرض کنید
25:30
tomorrow is a vacation day for you but there was a  big project deadline tomorrow. But you might say,  
189
1530420
9840
فردا برای شما یک روز تعطیل است، اما فردا یک مهلت پروژه بزرگ وجود دارد. اما ممکن است بگویید،
25:40
I'm taking the day off tomorrow come rain  or shine. To cut corners. This is when you  
190
1540260
8400
من فردا را تعطیل می‌کنم، باران ببارد یا بدرخشد. برای بریدن گوشه ها. این زمانی است که شما
25:48
do something in the cheapest, easiest or fastest  way but by omitting something or by not following  
191
1548660
11160
کاری را به ارزان‌ترین، آسان‌ترین یا سریع‌ترین راه انجام می‌دهید، اما با حذف چیزی یا با رعایت نکردن
25:59
rules. So you might say we felt pressured to cut  corners because of the tight deadline. To get your  
192
1559820
10800
قوانین. بنابراین ممکن است بگویید ما به دلیل ضرب‌الاجل تنگاتنگ، تحت فشار بودیم تا کوتاه‌تر شویم. برای اینکه
26:10
act together. So your parents might say to you or  your sibling or someone you know, you're 30 and  
193
1570620
9960
با هم عمل کنید. بنابراین والدینتان ممکن است به شما یا خواهر یا برادرتان یا کسی که می‌شناسید بگویند، شما 30 ساله هستید و
26:20
you still live at home and you don't have a job.  You need to get your act together. You need to  
194
1580580
8460
هنوز در خانه زندگی می‌کنید و شغل ندارید. شما باید دست به کار شوید. شما باید
26:29
organize yourself so you can live in an effective  and efficient way. Get your act together. To break  
195
1589040
9120
خود را سازماندهی کنید تا بتوانید به روشی مؤثر و کارآمد زندگی کنید. دست به کار شوید برای شکستن
26:38
the ice. This is such an important one because  this is used to help people who don't know each  
196
1598160
7920
یخ. این بسیار مهم است، زیرا برای کمک به افرادی که همدیگر را نمی‌شناسند استفاده می‌شود
26:46
other to feel more comfortable around each other,  especially when you're meeting for the first time.  
197
1606080
7080
تا احساس راحتی بیشتری در کنار یکدیگر داشته باشند، مخصوصاً زمانی که برای اولین بار ملاقات می‌کنید.
26:53
Let's break the ice by introducing ourselves and  sharing something interesting about ourselves.  
198
1613160
7620
بیایید با معرفی خود و به اشتراک گذاشتن چیزهای جالب درباره خود، یخ را بشکنیم.
27:00
Clear as mud. This is used to say that something  is very difficult to understand. So if somebody  
199
1620780
10260
شفاف مثل گل. این برای گفتن این که درک چیزی بسیار دشوار است استفاده می شود. بنابراین، اگر کسی   به
27:11
gave you instructions, but their instructions  didn't make any sense at all, and they asked you,  
200
1631040
7800
شما دستور می دهد، اما دستورات او اصلاً معنی ندارد، و آنها از شما می پرسند،
27:18
so is everything okay? Do you understand? You  can say, clear as mud, which tells the person  
201
1638840
6360
پس آیا همه چیز درست است؟ آیا می فهمی؟ می‌توانید بگویید، پاک مثل گل، که به فرد می‌گوید
27:25
you do not understand at all. Crystal clear.  Something is very clear and easy to understand.  
202
1645200
8820
اصلاً نمی‌فهمید. شفاف مثل شیشه. چیزی بسیار واضح و قابل درک است.
27:34
His instructions were crystal clear. To rock  the boat. This is when you do or see something  
203
1654020
8280
دستورات او کاملاً واضح بود. برای تکان دادن قایق. این زمانی است که کاری را انجام می‌دهید یا می‌بینید
27:42
that could upset people or cause problems. Don't  rock the boat until the negotiations are done.  
204
1662300
9300
که می‌تواند باعث ناراحتی مردم یا ایجاد مشکل شود. تا زمانی که مذاکرات تمام نشده است، قایق را تکان ندهید.
27:51
So don't say anything that could upset someone or  that could cause problems until we sign the deal.  
205
1671600
7260
بنابراین تا زمانی که قرارداد را امضا نکنیم، چیزی نگویید که می‌تواند باعث ناراحتی کسی یا مشکلی شود.
27:58
And then you can cause problems if you want to. To  get out of hand. This is another way of saying to  
206
1678860
8400
و سپس اگر بخواهید می توانید مشکل ایجاد کنید. از دست خارج شدن. این روش دیگری است برای گفتن اینکه
28:07
get out of control, which means you no longer have  control over a situation. You could say the party  
207
1687260
8400
از کنترل خارج شوید، به این معنی که دیگر کنترلی بر موقعیتی ندارید. می‌توانید بگویید که مهمانی از
28:15
got out of hand, which means you were no longer  able to control it. The party got out of hand and  
208
1695660
9180
کنترل خارج شد، به این معنی که دیگر نمی‌توانید آن را کنترل کنید. مهمانی از کنترل خارج شد و
28:24
some valuables were broken. A bad apple. This is  used to describe a bad or corrupt person within a  
209
1704840
9840
برخی از اشیاء قیمتی شکسته شد. یک سیب بد این برای توصیف یک فرد بد یا فاسد در یک
28:34
group. You can say there are a few bad apples in  the company. To cut to the chase. This is where  
210
1714680
8820
گروه استفاده می‌شود. می توان گفت چند سیب بد در شرکت وجود دارد. برای تعقیب و گریز. اینجاست که
28:43
you only talk about the most important point of a  subject or topic. So if you're running out of time  
211
1723500
8280
شما فقط در مورد مهم ترین موضوع یک موضوع یا موضوع صحبت می کنید. بنابراین، اگر
28:52
in a meeting, you might say, we're running out of  time so I'll cut to the chase. I'll only say the  
212
1732500
7260
در جلسه‌ای وقتتان تمام می‌شود، ممکن است بگویید، وقت ما در حال تمام شدن است، بنابراین من به دنبال آن هستم. من فقط
28:59
most important points. To come in handy. This is  used when something is very useful for a specific  
213
1739760
9000
مهم ترین نکات را می گویم. برای آمدن به کار. وقتی چیزی برای یک هدف خاص بسیار مفید است از این مورد استفاده می‌شود
29:08
purpose. So if it's pouring rain outside, you  might say, an umbrella would come in handy. And  
214
1748760
9960
. بنابراین، اگر بیرون باران سیل آسا باشد، ممکن است بگویید، یک چتر مفید خواهد بود. و
29:18
umbrella would be very useful in this particular  situation. To reinvent the wheel. This is when  
215
1758720
8460
چتر در این موقعیت خاص بسیار مفید خواهد بود . برای اختراع مجدد چرخ این زمانی است که
29:27
you waste time trying to recreate something that  somebody else has already created. So let's say  
216
1767180
9300
وقت خود را برای بازآفرینی چیزی که شخص دیگری قبلاً ایجاد کرده است تلف می‌کنید. بنابراین، فرض کنید   از
29:36
you ask your boss, should I create a presentation  for the conference? And your boss suggests using  
217
1776480
7440
رئیس خود بپرسید، آیا باید یک ارائه برای کنفرانس ایجاد کنم؟ و رئیس شما پیشنهاد می‌کند از
29:43
last year's presentation, it's already created.  And your boss can add, don't reinvent the wheel.  
218
1783920
7740
ارائه سال گذشته استفاده کنید، این ارائه قبلاً ایجاد شده است. و رئیس شما می تواند اضافه کند، چرخ را دوباره اختراع نکنید.
29:51
So we often use this idiom in the negative. To  go with the flow. When you go with the flow,  
219
1791660
6960
بنابراین ما اغلب از این اصطلاح به صورت منفی استفاده می کنیم. برای رفتن با جریان. وقتی با جریان حرکت می کنید،   به این
29:58
it means that you do what other people are  doing, or you agree with the opinion of others,  
220
1798620
8160
معنی است که کاری را انجام می دهید که دیگران انجام می دهند، یا با نظر دیگران،   اکثریت موافق هستید
30:06
the majority. So let's say you're having a company  dinner, and you originally wanted to have burgers,  
221
1806780
9060
. بنابراین بیایید فرض کنیم که شما یک شام شرکتی می‌خورید، و در ابتدا می‌خواستید همبرگر بخورید،
30:15
but the majority of people say they want pizza.  So you can go with the flow and have pizza instead  
222
1815840
10200
اما اکثریت مردم می‌گویند که پیتزا می‌خواهند. بنابراین می‌توانید به‌جای همبرگر پیتزا بخورید
30:26
of burgers, because that's what the majority  wants. To be skating on thin ice. This is when  
223
1826580
7680
، زیرا این چیزی است که اکثریت می‌خواهند . اسکیت روی یخ نازک. این زمانی است که
30:34
you do something that is dangerous or involves  risk. He's skating on thin ice by lying to his  
224
1834260
10620
کاری انجام می‌دهید که خطرناک است یا شامل خطر است. او با دروغ گفتن به همسرش روی یخ نازک اسکیت می کند
30:44
wife. It involves risk. It's dangerous. Don't do  it. A silver lining. This is something positive  
225
1844880
11520
. مستلزم ریسک است. خطرناکه. آن را انجام نده . یک آستر نقره ای. این چیزی مثبت است
30:57
that comes from something negative. So the  pandemic is negative, right? But is there anything  
226
1857000
7980
که از چیز منفی ناشی می شود. بنابراین همه‌گیری منفی است، درست است؟ اما آیا چیزی
31:04
positive, a silver lining? Maybe we could say, one  silver lining of the pandemic is that it made us  
227
1864980
9300
مثبت وجود دارد، یک پوشش نقره ای؟ شاید بتوانیم بگوییم، یکی از نکات مهم این همه گیری این است که ما را به این موضوع وادار کرد تا
31:14
realize how important our relationships are with  friends and family. To have a sweet tooth. This is  
228
1874280
7980
بفهمیم روابط ما با دوستان و خانواده چقدر مهم است. برای داشتن یک دندان شیرین. این
31:22
somebody who likes eating sweet foods, especially  chocolate. So if people offer me dessert,  
229
1882260
9960
کسی است که خوردن غذاهای شیرین، به ویژه  شکلات را دوست دارد . بنابراین اگر مردم به من دسر پیشنهاد دهند،
31:32
generally I'll say no because I don't like sweet  food. So I can say, no thank you. I don't have  
230
1892220
7800
معمولاً نه می گویم زیرا غذای شیرین دوست ندارم . بنابراین می توانم بگویم، نه متشکرم. من
31:40
a sweet tooth, which means I don't really like  sweet foods. To go Dutch. This is when you agree  
231
1900020
8520
شیرینی ندارم، یعنی واقعاً غذاهای شیرین دوست ندارم. هلندی رفتن این زمانی است که موافقت می‌کنید
31:48
to share the cost of something, especially a meal.  So let's say you're having dinner with a friend,  
232
1908540
8340
هزینه چیزی، به‌ویژه یک وعده غذایی را تقسیم کنید. بنابراین فرض کنید با یک دوست،
31:56
family member, even a romantic partner and they  say, I'll pay for the meal. You can say no, no,  
233
1916880
7680
یکی از اعضای خانواده، حتی یک شریک عاشقانه شام ​​می خورید و آنها  می گویند، من هزینه غذا را پرداخت می کنم. می‌توانید بگویید نه، نه،
32:04
no, let's go Dutch, which means you're going  to divide the cost 50/50. To make ends meet.  
234
1924560
9720
نه، بیایید هلندی برویم، به این معنی که هزینه را 50/50 تقسیم می‌کنید. به پایان می رسد ملاقات.
32:14
This is when you have just enough money to pay for  essential items. You might say, with food prices  
235
1934280
10020
این زمانی است که شما فقط به اندازه کافی پول برای پرداخت اقلام ضروری دارید. ممکن است بگویید، با افزایش قیمت غذا
32:24
increasing, we're barely making ends meet. To ring  a bell. This is when something, usually a person,  
236
1944300
11460
، ما به سختی زندگی خود را تامین می کنیم. برای زدن یک زنگ. این زمانی است که چیزی، معمولاً یک شخص،
32:35
a place or information, is familiar to you.  So let's say you're having a conversation  
237
1955760
6660
مکان یا اطلاعات برای شما آشنا است. بنابراین فرض کنید
32:42
with a co worker, and they say oh, have you met  Fred from accounting? And you're thinking Fred,  
238
1962420
8220
با یک همکار صحبت می‌کنید، و آنها می‌گویند آه، آیا با فرد حسابداری آشنا شده‌اید؟ و شما به فرد فکر می‌کنید،
32:50
Fred from accounting, that doesn't ring  a bell. The tip of the iceberg. This is  
239
1970640
7980
فرد از حسابداری، که زنگ نمی‌زند. نوک کوه یخ. این
32:58
used to describe a small part of a much bigger  problem. These small local protests are just  
240
1978620
9120
برای توصیف بخش کوچکی از یک مشکل بسیار بزرگتر استفاده می‌شود . این اعتراضات محلی کوچک فقط
33:07
the tip of the iceberg. To blow off steam. This  is when you say or do something that helps you  
241
1987740
8820
نوک کوه یخ است. برای دمیدن بخار این زمانی است که چیزی می‌گویید یا انجام می‌دهید که به شما کمک می‌کند
33:16
release strong feelings or strong energy, strong  emotion. After our fight, I went for a walk to  
242
1996560
10020
احساسات قوی یا انرژی قوی، احساسات قوی را آزاد کنید . بعد از دعوایمان، پیاده روی کردم تا
33:26
blow off steam. So when you were on that walk, you  were able to calm down, to release that negative  
243
2006580
8580
بخار شوم. بنابراین وقتی در آن پیاده روی بودید، توانستید آرام شوید و آن انرژی منفی را آزاد کنید
33:35
energy. A piece of cake. This is something that  was extremely easy. That exam was a piece of cake.  
244
2015160
8520
. یک تکه کیک. این چیزی است که بسیار آسان بود. آن امتحان یک تکه کیک بود.
33:43
To be out of the woods. This is when you no longer  have a problem or difficulty. Our profits are  
245
2023680
9000
بیرون از جنگل بودن این زمانی است که دیگر مشکل یا مشکلی ندارید. سود ما در حال
33:52
increasing but we're not out of the woods yet. To  get over something. This is when you recover from  
246
2032680
9480
افزایش است، اما هنوز از جنگل خارج نشده ایم. غلبه بر چیزی. این زمانی است که از
34:02
an illness. It took me two weeks to get over that  cold. To not be one cup of tea. This is used to  
247
2042160
9000
یک بیماری بهبود می‌یابید. دو هفته طول کشید تا بر آن سرما غلبه کنم. تا یک فنجان چای نباشد. این برای
34:11
describe a type or category that you don't like.  Thanks for the invite, but camping isn't my cup of  
248
2051160
7620
توصیف نوع یا دسته‌ای که دوست ندارید استفاده می‌شود. از دعوتت متشکرم، اما کمپینگ فنجان چای من نیست
34:18
tea. I don't like that category of activity. To  be loaded. This means to be rich, to have a lot  
249
2058780
9000
. من آن دسته از فعالیت ها را دوست ندارم. بارگیری شود. این به معنای ثروتمند بودن، داشتن
34:27
of money. I just found out my cousin's loaded.  To nip something in the bud. This is to stop  
250
2067780
8700
پول زیاد است. تازه فهمیدم پسر عمویم بار شده چیزی را در جوانه کوبیدن این برای متوقف کردن
34:36
something before it has an opportunity to become  established. We need to nip these rumors in the  
251
2076480
8400
چیزی است قبل از اینکه فرصتی برای ایجاد  پیدا کند.
34:44
bud before the employees start worrying. Out of  the blue. When something happens out of the blue,  
252
2084880
7560
قبل از اینکه کارمندان شروع به نگرانی کنند، باید این شایعات را در جوانی حذف کنیم. غیرمنتظره. وقتی چیزی غیرمعمول اتفاق می‌افتد،
34:52
it happens suddenly and you weren't expecting  it. My boss gave me a promotion out of the blue.  
253
2092440
7500
ناگهان اتفاق می‌افتد و شما انتظارش را نداشتید . رئیسم به من ترفیع داد.
34:59
You weren't expecting it. How awesome is that? To  keep one's chin up. This is to remain cheerful in  
254
2099940
9360
تو انتظارش را نداشتی چقدر عالیه بالا نگه داشتن چانه. این برای شاد ماندن در
35:09
a difficult situation. Because in difficult  situations, we tend to put our chin down.  
255
2109300
5520
شرایط سخت است. زیرا در موقعیت‌های سخت، تمایل داریم چانه‌مان را پایین بیاوریم.
35:14
But when we're happy, we tend to keep our chin  up. For example, I know the economy seems bad,  
256
2114820
8040
اما وقتی خوشحالیم، تمایل داریم چانه خود را بالا نگه داریم . برای مثال، من می‌دانم که اقتصاد بد به نظر می‌رسد،
35:22
but keep your chin up. To race against  the clock. This is when you try to finish  
257
2122860
6780
اما سرتان را بالا نگه دارید. برای مسابقه با ساعت. این زمانی است که سعی می‌کنید
35:29
a task quickly before a specific time. I raced  against the clock to finish the audit and meet  
258
2129640
9420
یک کار را به سرعت قبل از زمان مشخصی تمام کنید. من برای اتمام ممیزی و رسیدن به
35:39
the deadline. To catch somebody off guard. This is  when you surprise somebody by doing something they  
259
2139060
8640
مهلت مقرر، با ساعت مسابقه دویدم. برای گرفتن یک نفر از گارد. این زمانی است که شخصی را با انجام کاری که
35:47
weren't expecting or weren't prepared for. The  politician was caught off guard when asked about  
260
2147700
7800
انتظارش را نداشته یا برای آن آماده نبوده غافلگیر می‌کنید. وقتی از این سیاستمدار در مورد
35:55
the scandal. To be on one' radar. If something is  on your radar, it means you're considering it or  
261
2155500
10080
این رسوایی سؤال شد، غافلگیر شد. در رادار بودن اگر چیزی روی رادار شما باشد، به این معنی است که در حال بررسی آن هستید یا
36:05
thinking about it or aware of it. You could  say, leaving the company isn't on my radar.  
262
2165580
7440
درباره آن فکر می‌کنید یا از آن آگاه هستید. می‌توان گفت، ترک شرکت در رادار من نیست.
36:13
It's not even something I'm considering. To stab  someone in the back. This is to betray someone,  
263
2173020
8640
این حتی چیزی نیست که من در نظر دارم. خنجر زدن به یکی از پشت. این برای خیانت به کسی است،
36:21
to do something harmful to someone who trusted  you. She told the client she did all the work on  
264
2181660
8580
برای انجام کاری مضر به کسی که به شما اعتماد دارد . او به مشتری گفت که تمام کارهای مربوط به
36:30
the project. I can't believe she stabbed me in the  back like that. To make a beeline for something.  
265
2190240
8640
پروژه را انجام داده است. باورم نمی شود که او اینطور از پشت به من خنجر زد . برای چیزی بیلاین درست کردن.
36:38
This is when you move quickly and directly towards  something. So let's say you're at a wedding or a  
266
2198880
7860
این زمانی است که شما سریع و مستقیم به سمت چیزی حرکت می کنید. بنابراین فرض کنید در یک عروسی یا
36:46
conference and they're about to serve lunch,  the buffet lunch. Everyone made a beeline for  
267
2206740
8640
کنفرانسی هستید و آنها در شرف سرو ناهار هستند، ناهار بوفه. همه برای غذا یک خط تولید درست کردند
36:55
the food. They went quickly and directly to the  food. To be in hot water. This is when you're  
268
2215380
8460
. آنها سریع و مستقیم به سمت غذا رفتند. در آب گرم بودن این زمانی است که
37:03
in a situation where you might be criticized or  punished. The politician's in hot water after  
269
2223840
7980
در موقعیتی قرار می گیرید که ممکن است مورد انتقاد یا مجازات قرار بگیرید. این سیاستمدار پس از
37:11
his comments on gender equality. To be dressed to  the nines. This is when you're dressed formally,  
270
2231820
8220
نظراتش در مورد برابری جنسیتی در آب داغ است. لباس نه تن پوشیدن. این زمانی است که شما رسمی،
37:20
smartly or fashionably. We dressed to the nines  for our wedding anniversary. So you usually dress  
271
2240040
9900
هوشمندانه یا شیک لباس می پوشید. ما برای سالگرد ازدواجمان لباس نه‌ها را پوشیدیم. بنابراین شما معمولاً
37:29
to the nines for a special occasion. To be between  a rock and a hard place. This is when you're  
272
2249940
8640
برای یک مناسبت خاص، لباس 9 را می پوشید. برای قرار گرفتن بین یک سنگ و یک مکان سخت. این زمانی است که
37:38
in a difficult situation or you have to make a  difficult decision. If I accept the promotion,  
273
2258580
7380
در موقعیت سختی قرار می گیرید یا باید تصمیم سختی بگیرید. اگر ترفیع را بپذیرم،   باید به
37:45
then I'll have to move abroad and I know Matt, my  partner, won't come with me. So I either accept  
274
2265960
10080
خارج از کشور نقل مکان کنم و می دانم که مت، شریک زندگی من، با من نخواهد آمد. بنابراین،
37:56
the promotion that I really want. But then I  have to lose Matt. Or I stay with Matt and I  
275
2276040
6960
ارتقایی را که واقعاً می‌خواهم می‌پذیرم. اما بعد باید مت را از دست بدهم. یا با مت می مانم و
38:03
don't get a promotion. Hmm. I'm between a rock  and a hard place. It's a difficult situation.  
276
2283000
6780
ترفیع نمی گیرم. هوم من بین یک سنگ و یک مکان سخت هستم. شرایط سختی است.
38:09
It's a difficult decision. Lo and behold. This  is an expression used to say that something  
277
2289780
6540
تصمیم سختی است. ببین و ببین. این عبارتی است که برای گفتن این که اتفاق
38:16
surprising happened. I was on vacation in Japan,  and lo and behold, I saw my childhood sweetheart.  
278
2296320
8460
شگفت‌انگیزی رخ داده است استفاده می‌شود. من در تعطیلات در ژاپن بودم، و دیدم معشوق دوران کودکی ام را دیدم.
38:24
So it's very surprising that I see my childhood  sweetheart across the world in a foreign city.  
279
2304780
9480
بنابراین بسیار تعجب آور است که من یار دوران کودکی خود را در سراسر جهان در یک شهر خارجی می بینم.
38:34
Lo and behold. And finally, number 50, to let the  cat out of the bag. This is when you accidentally  
280
2314260
8280
ببین و ببین. و در نهایت، شماره 50، اجازه دهید گربه از کیسه خارج شود. این زمانی است که شما به طور تصادفی
38:42
reveal a secret. So let's say you're planning  a surprise party for your wife or husband or  
281
2322540
6420
رازی را فاش می‌کنید. بنابراین بیایید فرض کنیم که در حال برنامه‌ریزی یک مهمانی غافلگیرکننده برای همسر یا شوهر یا
38:48
friend and they know about it. You might say, you  know about the party, don't you? Who let the cat  
282
2328960
7740
دوستتان هستید و آن‌ها از آن مطلع هستند. ممکن است بگویید، درباره مهمانی می‌دانید، اینطور نیست؟ چه کسی گربه را
38:56
out of the bag? Who told you? Who revealed  the secret? Who let the cat out of the bag?
283
2336700
6000
از کیف خارج کرد؟ کی بهت گفته؟ چه کسی راز را فاش کرد ؟ چه کسی گربه را از کیف خارج کرد؟
39:02
Amazing job. You did it! 100 idioms added to your  vocabulary. Now of course you need to practice,  
284
2342700
7740
کار شگفت انگیز توانجامش دادی! 100 اصطلاح به دایره لغات شما اضافه شده است . البته اکنون باید تمرین کنید،
39:10
practice, practice these idioms so you can  go to this link and download the free PDF  
285
2350440
5760
تمرین کنید، این اصطلاحات را تمرین کنید تا بتوانید به این پیوند بروید و PDF رایگان   را دانلود کنید
39:16
that summarizes all 100 idioms, the meaning  and example sentences well. So here's the  
286
2356200
6960
که همه 100 اصطلاح، معنی و جملات مثال را به خوبی خلاصه می‌کند. بنابراین
39:23
link. It's in the comment section below.  So click that and you can get your free PDF  
287
2363160
5580
پیوند اینجاست. این در بخش نظرات زیر است. بنابراین روی آن کلیک کنید و می‌توانید PDF   رایگان خود را
39:28
download right now. And if you found this  video helpful, please hit the like button,  
288
2368740
4980
همین الان دانلود کنید. و اگر این ویدیو را مفید دیدید، لطفاً دکمه لایک را بزنید،
39:33
share it with your friends, and of course  subscribe. And until next time, happy studying.
289
2373720
5340
آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و تا دفعه ی بعد از درس خوندن مبارک.
درباره این وب سایت

این سایت ویدیوهای یوتیوب را به شما معرفی می کند که برای یادگیری زبان انگلیسی مفید هستند. دروس انگلیسی را خواهید دید که توسط معلمان درجه یک از سراسر جهان تدریس می شود. روی زیرنویس انگلیسی نمایش داده شده در هر صفحه ویدیو دوبار کلیک کنید تا ویدیو از آنجا پخش شود. زیرنویس‌ها با پخش ویدیو همگام می‌شوند. اگر نظر یا درخواستی دارید، لطفا با استفاده از این فرم تماس با ما تماس بگیرید.

https://forms.gle/WvT1wiN1qDtmnspy7