90 MINUTE ENGLISH LESSON - Learn English Through Stories And Improve Your Fluency

Welcome to JForrest English training. I'm Jennifer  and today you're going to learn English through  

به آموزش زبان انگلیسی JForrest خوش آمدید. من جنیفر هستم و امروز قرار است انگلیسی را از طریق

stories. We're going to review four different news  articles. And through this review, you're going  

داستان‌ها یاد بگیرید. ما چهار مقاله مختلف خبری را مرور می‌کنیم . و از طریق این بررسی،

to learn a lot of advanced vocabulary, advanced  grammar, and even the correct pronunciation. Let's  

واژگان پیشرفته، گرامر پیشرفته، و حتی تلفظ صحیح را   یاد خواهید گرفت. بیا

get started. Welcome to our article today we're  talking about Rihanna. And we're talking about  

شروع کنیم. امروز در مورد ریحانا به مقاله ما خوش آمدید . و ما در مورد

her performing during the Superbowl. Did you watch  the Super Bowl? Now at the time of recording this  

اجرای او در طول Superbowl صحبت می کنیم. Super Bowl را تماشا کردید؟ اکنون در زمان ضبط این

video, the Super Bowl and Rihanna has performance  is in the future. But when you watch this video,  

ویدیو، Super Bowl و Rihanna عملکردی دارند در آینده است. اما وقتی این ویدیو را تماشا می‌کنید،

it will be in the past. So did you watch the Super  Bowl? Did you see Rihanna? Performance? Let us  

در گذشته خواهد بود. پس Super Bowl را تماشا کردید ؟ ریحانا رو دیدی؟ کارایی؟

know in the comments. First, I want to clarify  that the Super Bowl is the final competition for  

در نظرات به ما اطلاع دهید. ابتدا، می‌خواهم توضیح دهم که Super Bowl آخرین رقابت برای

football. Now when I say football, I'm talking  about of course American football just in case  

فوتبال است. حالا وقتی می‌گویم فوتبال، در مورد فوتبال آمریکایی صحبت می‌کنم، فقط در صورتی که

there's any doubt. Here's American football. I  included this at the very end of the article,  

شکی وجود داشته باشد. اینجا فوتبال آمریکایی است. من این را در انتهای مقاله گنجانده‌ام،

because in North America, we refer to football  which is American football. And then we have  

زیرا در آمریکای شمالی به فوتبالی اشاره می‌کنیم که فوتبال آمریکایی است. و سپس

soccer, which the rest of the world calls  football. So I understand this confusing,  

فوتبال داریم که بقیه دنیا آن را فوتبال می نامند. بنابراین من این گیج کننده را درک می کنم،

but this article is about the Super Bowl, which  is the final competition for football, American  

اما این مقاله در مورد Super Bowl است، که رقابت نهایی برای فوتبال، فوتبال آمریکایی است

football. With that explanation. Let me read our  title. Super Bowl 2023 halftime show. The halftime  

. با اون توضیح اجازه دهید عنوان ما را بخوانم . نمایش نیمه‌تیم Super Bowl 2023.

show is the musical performance that takes place  at half time. So 50% into the game. They play  

نمایش نیمه‌تایم، اجرای موسیقی است که در نیمه‌وقت اجرا می‌شود. بنابراین 50 درصد وارد بازی می شود. آنها

for maybe an hour and then they take a break from  the game and then they have the halftime show. So  

شاید یک ساعت بازی می کنند و سپس از بازی استراحت می کنند و سپس نمایش نیمه تمام را دارند. بنابراین   به همین

that's why it's called half time because it takes  place in the middle of the Super Bowl. I wrote the  

دلیل است که به آن نیمه وقت می گویند زیرا در وسط Super Bowl برگزار می شود. من

definition for you here. Super Bowl 2023 halftime  show. What to know about Rihanna is performance.  

اینجا تعریف را برای شما نوشتم. نمایش نیمه‌تیم Super Bowl 2023 . آنچه در مورد ریحانا باید بدانید عملکرد است.

So Rihanna is performing at the halftime show.  As Super Bowl 57 They're calling it Super Bowl 57  

بنابراین ریحانا در نمایش نیمه وقت اجرا می کند. به عنوان Super Bowl 57، آنها آن را Super Bowl 57 می نامند

Because this is the 57 Super Bowl and of course  is taking place in 2023. So let's continue on.  

زیرا این Super Bowl 57 است و البته در سال 2023 برگزار می شود. پس بیایید ادامه دهیم.

Any casual Super Bowl viewer knows that  the colossal event is as much about music.  

هر بیننده گاه به گاه Super Bowl می‌داند که رویداد عظیم به همان اندازه درباره موسیقی است.

So the colossal events is of course the Super  Bowl. That's the event now colossal just means  

بنابراین رویدادهای عظیم البته Super Bowl است. این رویدادی است که اکنون عظیم به معنای

really big. If you didn't know the Super Bowl  is huge in America, it's extremely popular. So  

واقعاً بزرگ است. اگر نمی‌دانستید که Super Bowl در آمریکا بسیار بزرگ است، بسیار محبوب است. بنابراین   به

that's why they said colossal. Colossal means  really really really big. Keep in mind that in  

همین دلیل است که گفتند عظیم. عظیم یعنی واقعاً واقعاً بزرگ. به خاطر داشته باشید که در

this context big isn't necessarily referring  to the size of the game is referring to the  

این زمینه بزرگ لزوماً به اندازه بازی اشاره نمی کند، به

popularity of the game. So really, really, really  popular. Around the World. Football. Soccer is a  

محبوبیت بازی اشاره می کند. واقعاً، واقعاً، واقعاً محبوب است. سراسر دنیا. فوتبال. فوتبال یک

colossal event. The World Cup is a colossal event.  So they're saying that the Super Bowl the colossal  

رویداد عظیم است. جام جهانی یک رویداد بزرگ است. بنابراین آنها می گویند که رویداد عظیم Super Bowl

event is as much about music and commercials  as sports. So they're saying of course,  

به همان اندازه درباره موسیقی و تبلیغات است که ورزش. بنابراین آنها می گویند البته،

sports. The football is really important for the  event. Obviously that's the reason it exists. But  

ورزش. فوتبال واقعاً برای رویداد مهم است . بدیهی است که دلیل وجود آن همین است. اما

the music is a very important part of the Super  Bowl. A lot of people will watch the Super Bowl.  

موسیقی بخش بسیار مهمی از Super Bowl است. افراد زیادی Super Bowl را تماشا خواهند کرد.

They don't even like football. They watch it just  for the music, the entertainment and the halftime  

آنها حتی فوتبال را دوست ندارند. آن‌ها آن را فقط برای موسیقی، سرگرمی و

show. And they also watch it for the commercials  because the Superbowl is so popular brands want  

نمایش نیمه‌وقت تماشا می‌کنند. و همچنین آن را برای تبلیغات تماشا می‌کنند، زیرا Superbowl بسیار محبوب است، مارک‌ها می‌خواهند

their commercials displayed during the Superbowl  because millions and millions of people will be  

تبلیغاتشان در طول Superbowl نمایش داده شود، زیرا میلیون‌ها و میلیون‌ها نفر آن را

watching so they'll watch that commercial.  So these brands invest a lot of money into  

تماشا خواهند کرد تا آن آگهی را تماشا کنند. بنابراین این مارک‌ها پول زیادی را روی

the commercials, and the commercials are usually  very entertaining. They usually include a lot of  

تبلیغات سرمایه‌گذاری می‌کنند، و تبلیغات معمولاً بسیار سرگرم‌کننده هستند. آنها معمولاً تعداد زیادی از

Hollywood actors in the commercials are famous  people in the commercials. So people will watch  

بازیگران هالیوود را در آگهی‌های بازرگانی شامل می‌شوند که افراد مشهوری در آگهی‌های تبلیغاتی هستند. بنابراین مردم

it for the music, the commercials and the  sports. So notice this sentence structure  

آن را برای موسیقی، تبلیغات و ورزش تماشا خواهند کرد. بنابراین به این ساختار جمله توجه کنید

as much about x as y this is a nice sentence  structure. The sentence structure is as much  

. ساختار جمله به اندازه

about x as y. So my example sentence is I  learned as much about football as English  

y در حدود x است. بنابراین جمله مثال من این است که در این درس به اندازه زبان انگلیسی درباره فوتبال یاد گرفتم

in this lesson. So this is something you could  say. Now notice in the sentence structure, the  

. بنابراین این چیزی است که می‌توانید بگویید. اکنون در ساختار جمله توجه کنید،

topic of the lesson is English. So it is the why  bite. Something that you didn't expect to learn  

موضوع درس انگلیسی است. بنابراین دلیل گاز گرفتن است. چیزی که انتظار نداشتید

about you include first, which would be x so you  probably didn't expect to learn about football,  

درباره خود بیاموزید ابتدا شامل x می‌شود، بنابراین احتمالاً انتظار نداشتید در مورد فوتبال بیاموزید،

American football. When you started watching this  lesson you just wanted to learn about English,  

فوتبال آمریکایی. وقتی شروع به تماشای این درس کردید، فقط می‌خواستید در مورد انگلیسی بیاموزید،

but you're also learning about football, American  football. So try that as an example sentence in  

اما در مورد فوتبال، فوتبال آمریکایی نیز یاد می‌گیرید . بنابراین برای تمرین این ساختار آن را به عنوان یک جمله مثال در نظرات امتحان کنید

the comments to practice this structure. So let's  continue on in recent decades. The end of the  

. بنابراین بیایید در دهه‌های اخیر ادامه دهیم. پایان

NFL NFL stands for National Football League. The  NFL season has evolved into an all day all night  

NFL NFL مخفف National Football League است. فصل NFL به یک رویداد تمام روز و تمام شب تبدیل شده است

event. Let's talk about our verb evolve. This  comes from the word evolution. So when something  

. بیایید در مورد فعل خود evolve صحبت کنیم. این از کلمه تکامل می آید. بنابراین وقتی چیزی

evolves, it changes or develops gradually, which  means slowly so to develop or change I'll add  

تکامل می‌یابد، تغییر می‌کند یا به تدریج توسعه می‌یابد، یعنی به آرامی، بنابراین برای توسعه یا تغییر،

change gradually which means slowly. So they're  saying in the past, it was just about the sport,  

تغییر تدریجی به این معنی را اضافه می‌کنم. بنابراین در گذشته می‌گویند، این فقط در مورد ورزش بود،

but then slowly they introduced music and  it became more popular and more popular  

اما سپس به آرامی موسیقی را معرفی کردند و محبوب‌تر و محبوب‌تر شد

and more popular so it changed or developed.  slowly, gradually. And now it's an all day all  

و محبوب‌تر شد، بنابراین تغییر یا توسعه یافت. به آرامی، به تدریج و اکنون یک رویداد تمام روز در تمام

night event. Notice that all day and all night  are adjectives. They're describing the event.  

شب است. توجه داشته باشید که تمام روز و تمام شب صفت هستند. آنها در حال توصیف این رویداد هستند.

So let's compare these two sentences I studied  all day. This is just your time reference.  

پس بیایید این دو جمله را که در تمام روز مطالعه کردم با هم مقایسه کنیم. این فقط مرجع زمان شماست.

I had an all day lesson. The time is exactly the  same for both of these all day would represent  

من یک درس تمام روز داشتم. زمان دقیقاً یکسان است برای هر دوی اینها در تمام روز، برای مثال،

the entire day from nine in the morning till five  o'clock PM, for example. But this grammatically  

کل روز را از نه صبح تا پنج بعد از ظهر نشان می‌دهد. اما این از نظر دستوری

it's being used as an adjective. So it  comes before your noun This is a noun,  

به عنوان صفت استفاده می شود. بنابراین قبل از اسم شما می آید This یک اسم است،

but all day we generally include this  after our verb at the end of the clause,  

اما ما معمولاً در تمام روز این را بعد از فعل خود در انتهای عبارت می‌آوریم،

because it doesn't necessarily come after a  verb because you can say I studied English at  

زیرا لزوماً بعد از یک فعل نمی‌آید زیرا می‌توانید بگویید من

school all day. So we put it at the end of the  entire clause, but here as an adjective, it comes  

تمام روز در مدرسه انگلیسی خوانده‌ام. بنابراین ما آن را در پایان کل بند قرار می‌دهیم، اما در اینجا به عنوان یک صفت،

before the now let's continue on with marquee  artists. Marquee. This is an adjective. It simply  

قبل از اکنون بیایید با هنرمندان خیمه شب بازی ادامه دهیم . خیمه شب بازی این یک صفت است. این به سادگی   به

means very popular or well known. So you could  say she's a marquee singer. She's very popular and  

معنای بسیار محبوب یا شناخته شده است. بنابراین می توان گفت که او یک خواننده خیمه شب بازی است. او بسیار محبوب و

well known. And that would definitely be Rihanna,  right? Popular. Well, no. And it's an adjective.  

شناخته شده است. و آن قطعاً ریحانا خواهد بود، درست است؟ محبوب. خب نه. و یک صفت است.

With marquee artists like Rihanna and others  taking the field to take the field just means  

از آنجایی که هنرمندان خیمه شب بازی مانند ریحانا و دیگران، وارد میدان می‌شوند تا به میدان بروند، فقط به معنای

performing before kickoff. Kickoff is how  they start the game. And during halftime,  

اجرای قبل از شروع بازی است. شروع به این صورت است که آنها بازی را شروع می‌کنند. و در طول نیمه،

so that means that artists will perform before  the game starts because kickoff is the start  

به این معنی است که هنرمندان قبل از شروع بازی اجرا خواهند کرد زیرا شروع بازی، شروع

of the game. This is just specific  vocabulary to the sport of football,  

بازی است. این فقط واژگان خاص ورزش فوتبال است،   به

which is why I'm saying you're also learning  about football. But we can also use this in  

همین دلیل است که می‌گویم شما هم درباره فوتبال یاد می‌گیرید. اما ما همچنین می‌توانیم از آن در

a more everyday context you can say let's kick  off the meeting with a summary of the conference.  

زمینه‌های روزمره‌تر استفاده کنیم، می‌توان گفت بیایید جلسه را با خلاصه‌ای از کنفرانس آغاز کنیم.

So let's kick off in this sense kick off means  start. It's a phrasal verb that means start and  

بنابراین بیایید به این معنا شروع کنیم. kick off به معنای شروع است. این یک فعل عبارتی است که به معنای شروع است و

that likely comes from this football vocabulary.  So at the start of the game, and during halftime,  

احتمالاً از این واژگان فوتبال آمده است. بنابراین در شروع بازی و در طول نیمه،

which is in the middle of the game. Let's continue  on. You probably know that Rihanna is taking the  

که در وسط بازی است. بیایید ادامه دهیم . احتمالاً می دانید که ریحانا در حال روی صحنه رفتن است

stage. So again before we heard taking the field,  the field is where they play football. This is  

. بنابراین دوباره قبل از اینکه شنیدیم در زمین بازی می‌رویم، زمین جایی است که آنها فوتبال بازی می‌کنند. این همان

the field I believe they also use that in soccer  the same terminology soccer field football field,  

زمینی است که فکر می‌کنم آن‌ها در فوتبال نیز از آن استفاده می‌کنند، از همان اصطلاح زمین فوتبال زمین فوتبال استفاده می‌کنند

taking the field taking the stage it  just means performing at halftime.  

.

The game is being broadcast by Fox so this is just  where you can watch the game. Watch it on cable or  

این بازی توسط فاکس پخش می‌شود، بنابراین اینجا تنها جایی است که می‌توانید بازی را تماشا کنید. آن را با کابل یا

free with an over the air antenna. I don't know  what an over the air antenna is to be honest,  

رایگان با آنتن هوایی تماشا کنید. صادقانه بگویم، نمی‌دانم آنتن روی آنتن چیست،

pregame festivities. festivities are just any sort  of activities specific to football. So that's a  

جشن‌های قبل از بازی. جشن ها فقط هر نوع فعالیتی هستند که مخصوص فوتبال هستند. بنابراین این یک

good term, just any activities, activities. So  the festivities could be there couldn't be some  

اصطلاح خوب است، فقط هر فعالیت و فعالیتی. بنابراین، جشن‌ها ممکن است

entertainment before there could be some different  foods you can eat performances you can watch all  

قبل از اینکه برخی از غذاهای مختلف وجود داشته باشد، وجود داشته باشد که می‌توانید اجراهایی را بخورید که می‌توانید همه

of those would be considered festivities. Maybe  there's an area where you can take pictures  

آن‌ها را به عنوان جشن در نظر بگیرید، وجود نداشته باشد. شاید منطقه‌ای باشد که بتوانید با

wearing football equipment. Funny pictures, so  all of that would include festivities. You can  

پوشیدن تجهیزات فوتبال در آنجا عکس بگیرید. تصاویر خنده دار، بنابراین همه اینها شامل جشن می شود. می‌توانید

have festivities before any event before your your  birthday party so any type of parties weddings,  

قبل از هر رویدادی قبل از جشن تولد خود جشن بگیرید، بنابراین هر نوع جشن عروسی،

even a conference you can have festivities and  you could say for example, the wedding starts  

حتی یک کنفرانس، می‌توانید جشن بگیرید و مثلاً می‌توانید بگویید، عروسی ساعت

at five but the festivities start at three so  there'll be some activities organized for the  

پنج شروع می‌شود، اما جشن‌ها از ساعت سه شروع می‌شوند، بنابراین برخی از آن‌ها وجود خواهند داشت. فعالیت‌هایی که

guests before the wedding officially starts  All right. So the festivities start at 6am.  

قبل از شروع رسمی عروسی برای مهمان‌ها ترتیب داده شده است. بسیار خوب. بنابراین جشن از ساعت 6 صبح شروع می شود.

Eastern time, three pacific time with  kickoff so the official start of the  

وقت شرقی، سه زمان اقیانوس آرام با شروع، بنابراین شروع رسمی

game at 630. So they're only giving you 30  minutes for festivities, which isn't a lot.  

بازی در ساعت 630. بنابراین آنها فقط 30 دقیقه برای جشن ها به شما فرصت می دهند، که مقدار زیادی نیست.

Okay, let's continue on. Considering that the  halftime production so the halftime production  

باشه ادامه بدیم با در نظر گرفتن این که تولید نیمه‌وقت و تولید نیمه‌تیم  در حال

is Rihanna performing. That's the production. It  runs between 12 and 15 minutes. This is the length  

اجرای ریحانا است. تولید همین است. بین 12 تا 15 دقیقه اجرا می‌شود. این مدت

of time that Rihanna has for her performance. So  she'll be singing dancing for 12 to 15 minutes.  

زمانی است که ریحانا برای اجرای خود در نظر گرفته است. بنابراین او به مدت 12 تا 15 دقیقه در حال رقصیدن خواهد بود.

That's not a lot of time. Notice our verb  here to run. This means use specific width  

این زمان زیادی نیست. به فعل ما در اینجا برای اجرا توجه کنید. این به این معنی است که از عرض

and event when you're talking about the time of  being any event. You can use this in a business  

و رویداد خاصی استفاده کنید وقتی در مورد زمان هر رویداد صحبت می‌کنید. می‌توانید از آن در زمینه کسب و کار استفاده کنید

context. Like a conference you could say the first  presentation will run for 20 minutes for example,  

. مانند یک کنفرانس، می‌توانید بگویید که اولین ارائه به مدت 20 دقیقه اجرا می‌شود، برای مثال،

the verb run is used specifically in a  entertainment context or when there's a  

فعل run به‌طور خاص در یک زمینه سرگرمی یا زمانی که

performance so we can think of a presentation as a  performance, which is why you can use the verb run  

اجرا وجود دارد استفاده می‌شود، بنابراین می‌توانیم ارائه را به عنوان یک اجرا در نظر بگیریم ، به همین دلیل است که می‌توانید از فعل run

there is much to compress. So to compress is  you take a lot of something and you compress it  

چیزهای زیادی برای فشرده سازی وجود دارد. بنابراین برای فشرده‌سازی، مقدار زیادی چیزی می‌گیرید و آن را

into a small amount. So they're talking about  Rihanna catalog. Her catalog is just her past  

به مقدار کمی فشرده می‌کنید. بنابراین آنها در مورد کاتالوگ ریحانا صحبت می کنند. کاتالوگ او فقط

songs so all her past songs are her catalog. So  in her 17 year career, notice here 17 Here this  

آهنگ های گذشته اوست، بنابراین همه آهنگ های گذشته او کاتالوگ او هستند. بنابراین در 17 سال شغلی او، به اینجا توجه کنید 17 اینجا این

is an adjective which is why there is no s on  year because adjectives don't take plural form,  

یک صفت است، به همین دلیل است که هیچ s در سال وجود ندارد زیرا صفت ها شکل جمع نمی گیرند،

so we don't add an s there. Her 17 year  career has spawned 14 Number one songs  

بنابراین ما یک s را در آنجا اضافه نمی کنیم. 17 سال فعالیت حرفه‌ای او باعث ایجاد 14 آهنگ شماره یک شد

spawn is a verb to spawn and it means to  cause something new. So her career caused  

. بنابراین حرفه او باعث شد

these 14 songs and 32 Top 10 songs, her career  cause them to happen. That's the verb spawn.  

این 14 آهنگ و 32 10 آهنگ برتر، حرفه او باعث تحقق آنها شود. این فعل spawn است. در

Here's an example sentence her success spawned  many books. So her success cause many books to be  

اینجا یک جمله مثال است که موفقیت او باعث تولید کتاب‌های زیادی شد. بنابراین موفقیت او باعث شد تا کتاب های زیادی

written. Now other people could have written about  her success, for example. So her career spawned 14  

نوشته شود. برای مثال، اکنون افراد دیگری می‌توانستند درباره موفقیت او بنویسند. بنابراین حرفه او 14

Number one songs and 32 Top 10 songs. Top 10 is  also an adjective. It's describing the popularity  

ترانه شماره یک و 32 آهنگ 10 آهنگ برتر را ایجاد کرد. Top 10 نیز یک صفت است. این محبوبیت آهنگ را توصیف می کند

of the song. It's within the top 10 most popular  songs so she had 32 songs that were within that  

. این آهنگ در بین 10 آهنگ محبوب ترانه برتر قرار دارد، بنابراین او 32 آهنگ داشت که در آن

category of top 10 songs on the Billboard Hot 100.  So medleys are a bet worth making. Okay, let's go  

دسته از 10 آهنگ برتر در بیلبورد 100 قرار داشتند. بنابراین ترکیب ها شرط بندی هستند که ارزش انجام دادن دارند. خوب، بیایید   به

back up here because they're saying that remember,  they're talking about the fact that the halftime  

اینجا برگردیم، زیرا آنها می گویند که یادت باشد، آنها در مورد این واقعیت صحبت می کنند که

show is only 12 to 15 minutes. Rihanna has many,  many songs, but because of the compressed time,  

نمایش نیمه فقط 12 تا 15 دقیقه است. ریحانا آهنگ‌های بسیار زیادی دارد، اما به دلیل زمان فشرده،

she may have to do some medleys, medleys are when  you take two or more songs and you combine them  

ممکن است مجبور شود برخی از آهنگ‌ها را انجام دهد، این ترکیب زمانی است که شما دو یا چند آهنگ را می‌گیرید و آن‌ها را

into one song, so she might sing just a part of  one of her songs umbrella, for example, and then  

در یک آهنگ ترکیب می‌کنید، بنابراین او ممکن است فقط بخشی از یکی از آهنگ‌های خود را بخواند. برای مثال، چتر آهنگ‌ها، و سپس

she'll sing the first 30 seconds and then she'll  switch into another song and sing a little bit of  

او 30 ثانیه اول را می‌خواند و سپس به آهنگ دیگری تبدیل می‌شود و کمی از

that, because fans want to hear more than just two  songs. But in 12 minutes, you can probably only  

آن می‌خواند، زیرا طرفداران می‌خواهند بیش از دو آهنگ را بشنوند. اما در 12 دقیقه، احتمالاً فقط می‌توانید

do two songs, right? So that's why she might do  medleys now are a bet worth making. When you make  

دو آهنگ را اجرا کنید، درست است؟ بنابراین به همین دلیل است که او ممکن است در حال حاضر اختلاط انجام دهد شرطی است که ارزش آن را دارد. وقتی

a bet you're making a prediction that something  will happen. I just Googled it. And the two teams  

شرط بندی می‌کنید، پیش‌بینی می‌کنید که چیزی اتفاق خواهد افتاد. همین الان تو گوگل سرچ کردم و دو تیم   که

competing at the Super Bowl are the Philadelphia  Eagles and the Kansas City Chiefs. Now remember  

در Super Bowl رقابت می‌کنند، فیلادلفیا ایگلز و کانزاس سیتی چیفز هستند. اکنون به یاد داشته باشید

to make a bet to make a bet not is when you make  a prediction about what will happen. I could say  

شرط بندی برای شرط بندی کردن، زمانی است که پیش بینی می کنید که چه اتفاقی خواهد افتاد. می توانم بگویم

I bet that the Eagles will win. Now notice my verb  tense here I'm using the Future Simple because we  

شرط می بندم که ایگلز برنده خواهد شد. اکنون به زمان فعل من در اینجا توجه کنید من از Future Simple استفاده می‌کنم زیرا ما از

use the Future Simple with predictions and bet is  a prediction is the exact same thing as saying I  

Future Simple با پیش‌بینی‌ها استفاده می‌کنیم و bet is یک پیش‌بینی دقیقاً همان چیزی است که بگوییم I

predict that the Eagles will win. I bet that the  Eagles will win predict sounds a little formal,  

پیش‌بینی می‌کنم که Eagles برنده خواهد شد. شرط می‌بندم که عقاب‌ها برنده خواهند شد، صداهای پیش‌بینی کمی رسمی،

like the literal definition and bet sounds more  natural. Now you already know who won because  

مانند تعریف تحت اللفظی و شرط‌بندی طبیعی‌تر به نظر می‌رسد. اکنون می‌دانید چه کسی برنده شد، زیرا

remember when I recorded this video the game was  in the future. So who won the Super Bowl? Share  

به یاد داشته باشید زمانی که این ویدیو را ضبط کردم، بازی در آینده بود. پس چه کسی برنده سوپر بول شد؟

that in the comments? Was my prediction right? Was  my bet. Right? Let's continue on. Even though she  

آن را در نظرات به اشتراک بگذارید؟ آیا پیش بینی من درست بود؟ شرط من بود. درست؟ بیایید ادامه دهیم. حتی اگر او

teamed with a pair of marquee names. Remember we  already know that marquee means extremely popular  

با یک جفت نام خیمه شب بازی همراه شد. به یاد داشته باشید که قبلاً می‌دانیم که marquee به معنای نام‌های بسیار محبوب

marquee names in 2015 for four or five seconds,  four or five seconds is the name of one of Rihanna  

خیمه شب بازی در سال 2015 برای چهار یا پنج ثانیه است، چهار یا پنج ثانیه نام یکی از آهنگ‌های ریحانا است

songs. And the marquee names the very popular  people that she teamed with team is just when  

. و خیمه شب بازی افراد بسیار محبوبی را نام می‌برد که او با تیمش همکاری می‌کرد، درست زمانی است که

two or more people come together for a specific  purpose. I'm sure that's obvious because we  

دو یا چند نفر برای یک هدف خاص دور هم جمع می‌شوند . من مطمئن هستم که این واضح است زیرا ما

have sports team, right? And that's exactly what  they do on a sports team. So those marquee names  

تیم ورزشی داریم، درست است؟ و این دقیقاً همان کاری است که آنها در یک تیم ورزشی انجام می دهند. بنابراین، آن نام‌های خیمه شب بازی

are Kanye West, obviously very popular. And Paul  McCartney. Again, very popular. So Kanye West is  

کانیه وست هستند، واضح است که بسیار محبوب هستند. و پل مک کارتنی. باز هم بسیار محبوب. بنابراین کانیه وست

a marquee name, or Kanye West is a marquee singer  because remember, marquee is just an adjective.  

یک نام خیمه شب بازی است، یا کانیه وست یک خواننده خیمه شب بازی است، زیرا به یاد داشته باشید، خیمه شب بازی فقط یک صفت است.

Okay, it is beyond doubtful that either  would appear. So they're saying that yes,  

بسیار خوب، غیرقابل شک است که هر کدام ظاهر شوند. بنابراین آنها می گویند که بله،

she did team with these very popular people in  the past but they're not going to sing with her  

او در گذشته با این افراد بسیار محبوب تیم همکاری می کرد، اما آنها قرار نیست با او آواز بخوانند

during the halftime show. Beyond doubtful just  means more than doubtful, more than doubtful. So  

. فراتر از مشکوک فقط به معنای بیش از مشکوک، بیش از مشکوک است. بنابراین   به

it sounds like you're just saying very doubtful.  You're You're intensifying the amount of doubt.  

نظر می رسد که شما فقط می گویید بسیار مشکوک است. شما دارید میزان شک را تشدید می کنید.

So again, using our prediction with I bet,  you might say I bet that Kanye West will  

بنابراین دوباره، با استفاده از پیش‌بینی ما با I bet، ممکن است بگویید شرط می‌بندم که کانیه وست

sing with Rihanna. Now, of course, this probably  wouldn't be a smart bet to make because it sounds  

با ریحانا آواز خواهد خواند. اکنون، البته، احتمالاً این شرط بندی هوشمندانه نخواهد بود زیرا به نظر می رسد که

like everybody saying it won't happen. But this  could be your prediction. But going back to her  

همه می گویند این اتفاق نخواهد افتاد. اما این می‌تواند پیش‌بینی شما باشد. اما بازگشت به

roots is a possibility. When you go back to  your roots, it means you go back to where  

ریشه‌های او یک احتمال است. وقتی به ریشه‌های خود برمی‌گردید، به این معنی است که به همان جایی که در

you originally started. So where did Rihanna  originally start as a singer? I don't know.  

ابتدا شروع کرده‌اید باز می‌گردید. بنابراین ریحانا در ابتدا به عنوان خواننده از کجا شروع کرد؟ من نمی دانم.

Maybe they'll say going back to her roots is a  possibility. Which would mean a Jay Z sighting on  

شاید بگویند بازگشت به ریشه‌های او یک احتمال است. این به معنای مشاهده Jay Z روی

umbrella. Okay, this makes sense because Umbrella  was Rihanna was first popular song I believe.  

چتر است. بسیار خوب، این منطقی است زیرا Umbrella was Rihanna اولین آهنگ محبوب من بود.

So that is her roots her roots, remember is  where she started and she started with the song  

بنابراین ریشه‌های او ریشه‌های اوست، به یاد داشته باشید که او از آنجا شروع کرد و او با آهنگ umbrella شروع کرد

umbrella and Jay Z was on the song umbrella.  So they're saying now it might be better to  

و Jay Z روی چتر آهنگ بود. بنابراین، اکنون می‌گویند شاید بهتر باشد

say I bet that Jay Z will sing with Rihanna,  and that might be a bat worth making is worth  

بگویم شرط می‌بندم که جی زی با ریحانا می‌خواند، و ممکن است خفاشی ارزش

making because it's likely to happen her eight  times platinum smash with the rapper from 2007  

ساختن داشته باشد زیرا احتمالاً هشت بار ضربه پلاتین او با خواننده رپ از سال 2007 اتفاق می‌افتد

Jay Z called her a generational talent in  announcing her as the halftime performer Okay,  

Jay Z. او را یک استعداد نسلی در معرفی او به‌عنوان بازیگر نیمه‌تیم Okay نامید،

so Jeezy was the one who announced that  Rihanna will be performing at the halftime  

بنابراین جیزی کسی بود که اعلام کرد که ریحانا در نیمه‌تیم اجرا خواهد کرد

and when he announced that he referred to her as a  generational talent. Generation generational means  

و زمانی که اعلام کرد از او به عنوان یک استعداد نسلی یاد می‌کند. نسل نسل به این معنی است

that Rihanna represents her entire generation.  So that's a very nice thing to say.  

که ریحانا نماینده کل نسل اوست. پس این حرف خیلی خوبی است.

So clearly respect is there. That means that Jeezy  respects Rihanna, and the evidence is that he  

بنابراین به وضوح احترام وجود دارد. این بدان معناست که جیزی به ریحانا احترام می‌گذارد و شواهد این است که او

called her a generational talent. And that might  be even more evidence to suggest that he might  

او را یک استعداد نسلی خوانده است. و این ممکن است شواهد بیشتری باشد که نشان دهد ممکن است

sing with her at the halftime show. So since this  is in the past hour, did Jay Z sing with Rihanna?  

در نمایش نیمه‌تیم با او آواز بخواند. بنابراین از آنجایی که این در ساعت گذشته است، آیا جی زی با ریحانا آواز خواند؟

Did you watch it? Share that in the comments  below. And that's the end of our article. So  

آیا آن را دیدی؟ آن را در نظرات زیر به اشتراک بگذارید . و این پایان مقاله ما است. بنابراین

what I'll do now is I'll go back to the beginning  and I'll read the entire article in full and this  

کاری که من اکنون انجام خواهم داد این است که به ابتدا برمی گردم و کل مقاله را به طور کامل می خوانم و این

time, you can focus on my pronunciation  and practice along with my pronunciation.  

بار، می توانید روی تلفظ من تمرکز کنید و همراه با تلفظ من تمرین کنید.

Super Bowl 2023 halftime show. What to know  about Brianna's performance at Super Bowl 57.  

نمایش نیمه وقت سوپر بول 2023. درباره عملکرد Brianna در Super Bowl 57 چه باید بدانید.

Any casual Super Bowl viewer knows that the  colossal event is as much about music and okay  

هر بیننده گاه به گاه Super Bowl می‌داند که رویداد عظیم به

commercials as sports in recent decades. The  end of the NFL season has evolved into an all  

اندازه ورزش در دهه‌های اخیر مربوط به موسیقی و تبلیغات خوب است. پایان فصل NFL به یک

day all night event with marquee artists taking  the field before kickoff and during halftime.  

رویداد تمام روز و تمام شب تبدیل شده است که هنرمندان خیمه شب بازی قبل از شروع بازی و در طول نیمه به میدان می‌روند.

You probably know that Rihanna is taking  the stage at halftime. The game is being  

احتمالاً می دانید که ریحانا در نیمه دوم روی صحنه می رود. بازی در حال

broadcast by Fox watch on cable or free with  an over the air antenna. Pregame festivities  

پخش   توسط Fox Watch به صورت کابلی یا رایگان با آنتن روی هوا است. جشن‌های پیش‌بازی   از ساعت

start at six eastern time three pacific time with  kickoff at 630. Eastern Time 330 Pacific Time.  

شش به وقت شرقی، سه وقت اقیانوس آرام با شروع در ساعت 630 آغاز می‌شود. زمان شرقی 330 به وقت اقیانوس آرام.

Considering that the halftime production  runs between 12 and 15 minutes, there is  

با توجه به اینکه تولید نیمه بین 12 تا 15 دقیقه طول می‌کشد،

much to compress from Brianna's catalogue,  her 17 year career has spanned 14 Number one  

از کاتالوگ برایانا چیزهای زیادی برای جمع‌آوری وجود دارد، 17 سال کار حرفه‌ای او شامل 14 آهنگ شماره یک

songs and 32 Top 10 songs on the Billboard  Hot 100. So medleys are a bet worth making.  

و 32 آهنگ برتر در بیلبورد 100 آهنگ داغ است. بنابراین میدلی‌ها شرط بندی هستند.

Even though she teamed with a pair of marquee  names in 2015 for four or five seconds,  

اگرچه او در سال 2015 به مدت چهار یا پنج ثانیه با یک جفت نام خیمه شب بازی همراه شد،

that would be Kanye West and Paul McCartney. It  is beyond Delco that either would appear but going  

کانیه وست و پل مک کارتنی بودند. فراتر از دلکو است که هر دو ظاهر شوند، اما

back to her roots is a possibility, which would  mean a Jay Z signing on umbrella her eighth time  

بازگشت به ریشه‌های او یک احتمال است، که به این معنی است که جی زی برای هشتمین بار

platinum smash with the rapper from 2007 Jay Z  called her a generational talent in announcing  

با رپر 2007

her as the halftime performer so clearly respect  is their amazing job with that article. Now feel  

پلاتینیوم را امضا می‌کند. به وضوح احترام به اجراکننده کار شگفت انگیز آنها با آن مقاله است. حالا با

free to hit pause take a break, go get a cup  of coffee or tea review the vocabulary you  

ضربه زدن به مکث، کمی استراحت کنید، بروید یک فنجان قهوه یا چای بنوشید واژگانی را که

just learned. And when you're ready, hit play,  and we'll continue on with the next article.

به تازگی آموخته‌اید مرور کنید. و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید، و ما با مقاله بعدی ادامه می‌دهیم.

Hello, hello and welcome to our article today. As  you can see, we're talking about the navigation  

سلام، سلام و به مقاله امروز ما خوش آمدید. همانطور که می‌بینید ، ما درباره برنامه ناوبری صحبت می‌کنیم

app. Wait, let's read the headline feels like  Google is letting Waze die. Widespread bug makes  

. صبر کنید، بیایید تیتر را بخوانیم، به نظر می‌رسد که Google به Waze اجازه می‌دهد بمیرد. اشکال گسترده

Google Maps the only option. Now in North America,  Waze is not very popular. I actually don't know.  

Google Maps را به تنها گزینه تبدیل می‌کند. اکنون در آمریکای شمالی، Waze چندان محبوب نیست. من در واقع نمی دانم.

Many people if anyone who use Waze, most people  just use Google Maps or Apple Maps for navigation.  

بسیاری از افرادی که از Waze استفاده می‌کنند، بیشتر افراد فقط از Google Maps یا Apple Maps برای پیمایش استفاده می‌کنند.

But when I was living in Costa Rico, Waze was  the preferred choice. Everybody used Waze.  

اما زمانی که در کاستاریکو زندگی می‌کردم، Waze انتخاب ارجح بود. همه از Waze استفاده کردند.

So what's it like in your country? Do you use  Waze use Google Maps Apple Maps? Share that in  

پس در کشور شما چگونه است؟ آیا از Waze use Google Maps Apple Maps استفاده می‌کنید؟ آن را در نظرات به اشتراک بگذارید

the comments. Let's talk about this headline here  feels like Google is letting Waze die, widespread  

. بیایید در اینجا درباره این عنوان صحبت کنیم، به نظر می‌رسد Google به Waze اجازه می‌دهد بمیرد، یک

bug. I think most people know this because it's  a computer term, right? A bug is a problem.  

اشکال گسترده. فکر می‌کنم بیشتر مردم این را می‌دانند، زیرا یک اصطلاح رایانه‌ای است، درست است؟ یک باگ یک مشکل است.

And we use this specifically with technology so  

و ما از این به‌طور خاص با فناوری استفاده می‌کنیم، بنابراین

I can't use this app. There's some sort of  bug. So some sort of problem. I don't know  

نمی‌توانم از این برنامه استفاده کنم. نوعی اشکال وجود دارد . پس یه جور مشکل نمی دانم

what it is. I can't use this app. There's above  there is a problem. Or you might ask someone,  

این چیست. من نمیتونم از این برنامه استفاده کنم در بالا وجود دارد مشکلی وجود دارد. یا ممکن است از کسی بپرسید،

can you help me? Can you help me fix this bug,  this problem specific with technology? So you can  

می‌توانید به من کمک کنید؟ آیا می‌توانید به من کمک کنید این باگ را برطرف کنم، این مشکل مربوط به فناوری است؟ بنابراین می‌توانید

definitely use the now bug when you're using it?  In the context of technology is very common. Now  

هنگام استفاده از اشکال now استفاده کنید؟ در زمینه فناوری بسیار رایج است. اکنون

widespread? I hope you understand from the context  of the article, but spread is when something  

گسترده شده است؟ امیدوارم از متن مقاله متوجه شده باشید ، اما گسترش زمانی است که چیزی

moves. So we use this a lot with illnesses the  spread of COVID That's probably how you've heard  

حرکت کند. بنابراین ما از این بسیار برای بیماری‌ها استفاده می‌کنیم، شیوع کووید احتمالاً

it before. So when something moves so widespread  is when it's a problem or a situation that impacts  

قبلاً آن را شنیده‌اید. بنابراین زمانی که چیزی به‌قدری گسترده حرکت می‌کند، زمانی است که مشکل یا موقعیتی است که بر

many people or many places widespread. So this  is an adjective. So as an example sentence,  

بسیاری از افراد یا مکان‌های بسیار گسترده تأثیر می‌گذارد. بنابراین این یک صفت است. بنابراین به عنوان مثال،

I could say corruption is widespread. This is  my adjective. Corruption is widespread in our  

می‌توانم بگویم فساد گسترده است. این صفت من است. فساد در شرکت ما گسترده است

company. So corruption affects many people  or many different areas of our company.  

. بنابراین فساد بر بسیاری از افراد یا بسیاری از مناطق مختلف شرکت ما تأثیر می گذارد.

So a very useful adjective you can use. So they're  saying this problem with the Waze app affects many  

بنابراین یک صفت بسیار مفید می توانید استفاده کنید. بنابراین آنها می‌گویند این مشکل در برنامه Waze بر

different people. So let's move on to our next  paragraph. While the number of alternatives keeps  

افراد مختلف تأثیر می‌گذارد. بنابراین بیایید به پاراگراف بعدی خود برویم . در حالی که تعداد جایگزین‌ها

growing with renowned names like tomtom and psygic  I don't know what this is to be odd. Honest. Do  

با نام‌های معروفی مانند tomtom و psygic همچنان در حال افزایش است، نمی‌دانم این چه چیزی عجیب است. صادقانه. آیا آه

you psychic sigh get I don't know how to pronounce  this. I'll just say psych it. I may be incorrect.  

روانی می کشی من نمی دانم چگونه این را تلفظ کنم . من فقط روانی آن را می گویم. ممکن است اشتباه کنم

If you know what this is. I assume it's a GPS  style app. TomTom inside it. Also investing  

اگه میدونی این چیه من فرض می‌کنم این یک برنامه به سبک GPS است. تام تام داخل آن است. همچنین سرمایه گذاری

in similar software. Most people continue to run  Google Maps and Waze because of obvious reasons.  

در نرم افزارهای مشابه. اکثر مردم به دلایل واضح به اجرای Google Maps و Waze ادامه می‌دهند.

All right, I'll renowned This is an adjective  and when someone or something is renowned,  

بسیار خوب، من مشهور خواهم شد این یک صفت است و وقتی کسی یا چیزی مشهور است، به این

it means they're well known by many different  people or within a specific industry. Simply  

معنی است که توسط افراد مختلف یا در یک صنعت خاص به خوبی شناخته شده است. به سادگی

you can think of it as famous, famous, renowned.  Notice my pronunciation of this EDI here renowned,  

می‌توانید آن را مشهور، مشهور، مشهور بدانید. به تلفظ من از این EDI در اینجا معروف،

renowned, renowned. So for example, we often  use this with people, companies places. So  

مشهور، مشهور توجه کنید. بنابراین، برای مثال، ما اغلب از آن برای افراد، مکان‌های شرکت استفاده می‌کنیم. بنابراین

because I mentioned Costa Rica before I could say  Costa Rica is renowned for its natural beauty.  

چون قبل از اینکه بتوانم بگویم کاستاریکا به زیبایی طبیعی خود مشهور است به کاستاریکا اشاره کردم.

There are a lot of beautiful waterfalls, volcanoes  rainforest in Costa Rica. Renowned for so the  

بسیاری از آبشارهای زیبا، آتشفشان‌ها، جنگل‌های بارانی در کاستاریکا وجود دارد. به این دلیل معروف است، بنابراین

sentence structure here is to be to be renowned  for something now if you something is a noun.  

ساختار جمله در اینجا این است که اگر شما چیزی یک اسم است، اکنون برای چیزی مشهور باشید.

So here, my noun is its natural beauty. If you  have a verb, your verb is in the gerund form,  

بنابراین در اینجا، اسم من زیبایی طبیعی آن است. اگر یک فعل دارید، فعل شما به شکل جیروند است،

so doing something. So I might say, for  example, Costa Rica is a noun and for  

پس کاری را انجام دهید. بنابراین می‌توانم بگویم، برای مثال، کاستاریکا یک اسم است و در

now I need a gerund. Verb. Renowned for growing  coffee. Costa Rica has amazing coffee as well.  

حال حاضر من به یک جروند نیاز دارم. فعل برای پرورش قهوه مشهور است. کاستاریکا قهوه شگفت انگیزی نیز دارد. در

Here I have a verb and it's in the gerund form. So  why don't you share what your country or your city  

اینجا من یک فعل دارم و به شکل جیروند است. پس چرا

if you live in a very big country, your city  or your company, whatever you like your city,  

اگر در کشوری بسیار بزرگ زندگی می‌کنید، شهرتان یا شرکتتان، هر شهرتان را دوست دارید، چه کشور یا شهرتان را به اشتراک نمی‌گذارید.

that would be a good one is renowned for and you  can practice with a noun and then try changing  

و سپس

that to a Geron verb as well. So practice that  in the comments below. And let's continue on.  

آن را به یک فعل Geron نیز تغییر دهید. پس این را در نظرات زیر تمرین کنید. و بیایید ادامه دهیم.

They are both free. They come with state of the  art navigation capabilities, and they are owned  

هر دو آزاد هستند. آنها با جدیدترین قابلیت‌های ناوبری ارائه می‌شوند و متعلق

by a technology giant that should theoretically  guarantee a bright future. So these are the  

به یک غول فناوری هستند که از نظر تئوری باید آینده روشنی را تضمین کند. بنابراین، اینها

benefits that the article was listing about Google  Maps and Waze because you remember they say,  

مزایایی است که مقاله در مورد Google Maps و Waze فهرست کرده بود، زیرا به یاد دارید که

obvious reasons. Well, what are the obvious  reasons that people use Google Maps or Waze?  

دلایل واضحی می‌گویند. خوب، دلایل واضحی که افراد از Google Maps یا Waze استفاده می کنند چیست؟

Now they listed those obvious reasons free  state of the art, this is a great adjective.  

اکنون آن‌ها دلایل واضحی را فهرست کرده‌اند که به‌صورت رایگان از هنر هستند، این یک صفت عالی است. به

Notice the dashes here. So when you're spelling  it, pay attention to things like that the dashes  

خط تیره های اینجا توجه کنید. بنابراین، هنگامی که آن را املا می‌کنید، به مواردی مانند این توجه کنید که خط تیره‌ها

generally for adjectives if there's two words  or two or more words a compound adjective,  

به طور کلی برای صفت‌ها، اگر دو کلمه یا دو یا چند کلمه یک صفت مرکب وجود دارد،

we put dashes between them state of the art. And  notice it comes before the noun because it's an  

ما بین آن‌ها خط تیره قرار می‌دهیم. و توجه کنید که قبل از اسم می آید زیرا یک

adjective. But you could also describe something  you could say our new research facility is states  

صفت است. اما شما همچنین می‌توانید چیزی را توصیف کنید  که می‌توانید بگویید مرکز تحقیقاتی جدید ما

of the art, our new research facility  to be state of the art. Now of course,  

پیشرفته‌ترین و پیشرفته‌ترین مرکز تحقیقاتی جدید ما است . البته،

when something is state of the art, it means it  has the most recent technology, the most recent  

وقتی چیزی مدرن است، به این معنی است که دارای جدیدترین فناوری، جدیدترین

everything. It is extremely modern, extremely  innovative state of the art. So you can try  

همه چیز است. این بسیار مدرن و بسیار نوآورانه است. بنابراین می‌توانید

using that adjective to when you're thinking about  something your city is renowned for being famous  

وقتی به چیزی فکر می‌کنید که شهرتان به خاطر شهرت شهرتان به آن شهرت دارد،   از این صفت استفاده کنید

for. Why not share something in your city that is  also state of the art to practice that adjective?  

. چرا چیزی را در شهر خود به اشتراک نمی گذارید که برای تمرین آن صفت نیز پیشرفته باشد؟

All right, let's continue on. And  yet, when I see this word here yet,  

بسیار خب، بیایید ادامه دهیم. و  با این حال، وقتی هنوز این کلمه را اینجا می بینم،

this is a transition word. is an adverb, and  it lets me know that there's going to be a  

این یک کلمه انتقالی است. یک قید است، و به من می‌داند که یک

contrast. So all of this is positive, right?  So without even reading this second sentence,  

تضاد وجود خواهد داشت. پس همه اینها مثبت است، درست است؟ بنابراین حتی بدون خواندن این جمله دوم،

second paragraph, I know that they're going to  talk about some disadvantages, some drawbacks,  

پاراگراف دوم، می‌دانم که آنها در مورد برخی از معایب، برخی از معایب صحبت خواهند کرد،

because all of this was positive, and the word  yet is used when there's a contrast. For example,  

زیرا همه اینها مثبت بود، و کلمه هنوز زمانی استفاده می‌شود که تضاد وجود داشته باشد. برای مثال،

I could say I'm really tired. Let's just consider  this a negative. I'm really tired. Now I could see  

می‌توانم بگویم واقعاً خسته هستم. فقط این را منفی در نظر بگیریم. من واقعا خسته هستم. اکنون می‌توانستم

something more positive, more contrasting. Yet  I gave a great presentation, because it might  

چیز مثبت‌تر، متضادتر را ببینم. با این حال، من ارائه‌ای عالی ارائه کردم، زیرا ممکن است

surprise you to think I gave a great presentation  when I'm really tired. So there's that contrast.  

شما را شگفت‌زده کند که فکر کنید وقتی واقعا خسته هستم، ارائه‌ای عالی ارائه کردم . بنابراین این تضاد وجود دارد.

Another example could be, I could say, I'm really  tired yet. What could I say yet? I went for a jog.  

مثال دیگر می‌تواند این باشد، می‌توانم بگویم، من واقعاً هنوز خسته هستم. هنوز چه می توانستم بگویم؟ برای دویدن رفتم.

I went for a jog or run this is another way  of saying I went running. It's just a very  

من برای دویدن یا دویدن رفتم این راه دیگری است برای گفتن اینکه دویدم. این فقط یک

natural way of saying I went running I went for  a run. This is a noun or run. This is a noun,  

روش بسیار طبیعی است برای گفتن اینکه دویدم رفتم برای دویدن. این یک اسم یا اجرا است. این یک اسم است،

run is a verb. So I highly suggest you add this  to your vocabulary specific for run and jog,  

run یک فعل است. بنابراین به شدت پیشنهاد می‌کنم این را به واژگان خود برای دویدن و دویدن اضافه کنید،

because it's very commonly used. We also use  it with I went for a walk. I went for a hike.  

زیرا بسیار رایج است. ما همچنین از آن استفاده می‌کنیم با من به پیاده‌روی رفتم. من برای پیاده روی رفتم.

You could also say I went for a bike. Ride,  for example. So you're basically taking your  

همچنین می توان گفت من برای دوچرخه سواری رفتم. برای مثال، سوار شوید . بنابراین، شما اساساً

verb form, which would be I went hiking and  you're turning it into a noun by saying a hike.  

شکل فعل خود را می‌گیرید، که می‌تواند این باشد که من پیاده‌روی کردم و با گفتن hike آن را به یک اسم تبدیل می‌کنید.

That's something bonus I just taught you because  I naturally wrote that because it's a very natural  

این چیزی است که من به شما یاد دادم، زیرا طبیعتاً آن را نوشتم زیرا این یک روش بسیار طبیعی

way of seeing it. I'm really tired yet. I went for  a run. So you wouldn't expect me to go running. If  

برای دیدن آن است. هنوز واقعا خسته ام رفتم که بدوم. پس تو از من انتظار دویدن نداری. اگر

I'm tired. It's surprising. So why don't you try  a contrast? In the comment section? I'm really  

خسته باشم. جای تعجب دارد. پس چرا کنتراست را امتحان نمی‌کنید ؟ در بخش نظرات؟ من واقعاً

tired yet. What did you do? That's surprising  that you did it when you're tired. So as I said,  

هنوز خسته هستم. چه کار کردین؟ این جای تعجب دارد که وقتی خسته هستید این کار را انجام دادید. بنابراین همانطور که گفتم،

I know that there's going to be some sort  of contrast in the second paragraph simply  

من می‌دانم که در پاراگراف دوم فقط

because of that one word yet. That shows you the  importance of including a specific adverb. It  

به خاطر همین یک کلمه، نوعی تضاد وجود خواهد داشت. این به شما اهمیت اضافه کردن یک قید خاص را نشان می‌دهد.

really prepares your audience for the meaning of  your message. All right, and yet is not a surprise  

واقعاً مخاطب شما را برای معنای پیام شما آماده می‌کند. بسیار خوب، و با این حال جای تعجب نیست

that things sometimes go wrong, for absolutely no  clear reason. And in the case of ways, the most  

که گاهی اوقات همه چیز به اشتباه پیش می رود، بدون دلیل مطلق. و در مورد راه‌ها،

recent struggle comes down to mysterious freezing  happening on Android Auto. Okay, so this is the  

جدیدترین مبارزه به انجماد مرموز در Android Auto ختم می‌شود. خوب، پس این

negative, it's the bug. Remember, at the very  beginning, we are talking about a bug will now we  

منفی است، این اشکال است. به یاد داشته باشید، در همان ابتدا، ما در مورد یک باگ صحبت می کنیم و اکنون می

know what the bug is in ways. So if you use Waze,  have you experienced this bug that they're talking  

دانیم که اشکال از چه راه هایی است. بنابراین، اگر از Waze استفاده می‌کنید، آیا این اشکالی را که آنها

about and what's the bug? The bug is mysterious,  freezing. Mysterious just lets you know you. You  

درباره آن صحبت می‌کنند، تجربه کرده‌اید و این اشکال چیست؟ اشکال مرموز است، یخ می‌زند. مرموز فقط به شما اجازه می دهد شما را بشناسید. تو

weren't expecting it and you don't know why it's  mysterious. Now freezing is when you're talking  

انتظارش را نداشتی و نمی‌دانی چرا مرموز است. اکنون انجماد زمانی است که در حال صحبت کردن هستید

and there's pauses, pauses. So it would be when  you enter a destination in ways and it's giving  

و مکث، مکث وجود دارد. بنابراین زمانی که به یک مقصد وارد می‌شوید و به

you directions turn left, turn right go straight,  but then it stops directing you and it tells you  

شما جهت می‌دهد که به چپ بپیچید، به راست بپیچید و مستقیم بروید، اما بعد دیگر شما را هدایت نمی‌کند و به شما می‌گوید

you're still on this street, even though you pass  that street five blocks ago, so the app is frozen.  

هنوز در این خیابان هستید، حتی اگر از آن خیابان پنج بلوک رد شوید. پیش، بنابراین برنامه مسدود شده است.

So notice, we take the word freeze, and we can  use it in many different ways. I might say,  

بنابراین توجه کنید، ما کلمه فریز را می‌گیریم، و می‌توانیم آن را به روش‌های مختلف استفاده کنیم. ممکن است بگویم،

I have to restart my computer because it's frozen.  So everything stops working. My mouse won't move.  

باید رایانه‌ام را مجدداً راه‌اندازی کنم، زیرا یخ زده است. بنابراین همه چیز از کار می افتد. ماوس من حرکت نمی کند

I try to close a webpage. It doesn't close. It's  frozen. So our verb is to be frozen to be frozen.  

سعی می کنم یک صفحه وب را ببندم. بسته نمی شود. یخ زده است. پس فعل ما منجمد شدن است تا منجمد شود.

To be frozen, you can use this with your  computer, your cell phone, even your  

برای یخ زدن، می‌توانید از آن با رایانه، تلفن همراه، حتی

television if you're watching a movie, it could  just freeze, for example. Now you might say also,  

تلویزیون‌تان استفاده کنید، مثلاً اگر در حال تماشای فیلم هستید، فقط می‌تواند یخ بزند. اکنون ممکن است بگویید،

I think my computer has a bug. has a problem  has a bug. I think my computer has a bug it's  

فکر می‌کنم رایانه من یک اشکال دارد. مشکل دارد یک اشکال دارد. فکر می‌کنم رایانه من یک اشکال دارد که در

been freezing all day. So you're using  the computer and then all of a sudden,  

تمام طول روز یخ زده است. بنابراین از رایانه استفاده می‌کنید و ناگهان

it freezes. It's frozen. And then you restart it  and then it does it again. That could be your bug.  

یخ می‌زند. یخ زده است. و سپس آن را مجدداً راه‌اندازی می‌کنید و سپس دوباره این کار را انجام می‌دهد. این می تواند اشکال شما باشد.

And notice my verb is freeze. And it's in the  present perfect continuous because it's an action  

و توجه کنید که فعل من فریز است. و در زمان حال کامل استمراری است زیرا عملی است

that started in the past. And it continues until  now. And I put it in the continuous to focus on  

که در گذشته آغاز شده است. و تا کنون ادامه دارد. و آن را در ادامه قرار دادم تا روی

the continuation of that action. All right. Let's  continue on. First spotted earlier this year,  

ادامه آن عمل تمرکز کنم. خیلی خوب. بیایید ادامه دهیم. این مشکل برای اولین بار در اوایل امسال مشاهده شد،

the problem is becoming more widespread. So  we know what widespread is before the problem  

این مشکل در حال گسترش است. بنابراین ما می‌دانیم که قبل از اینکه مشکل

only affected 10% of users 15% But now if it's  widespread, I imagine it would affect 60% 70%  

فقط 10٪ از کاربران را تحت تأثیر قرار دهد، چه چیزی گسترده است، 15٪، اما اکنون اگر گسترده باشد، تصور می‌کنم 60٪ 70٪

of users 50% or more the majority of users  is widespread. Now first spotted. This means  

کاربران 50٪ یا بیشتر را تحت تأثیر قرار دهد، اکثریت کاربران گسترده است. اکنون برای اولین بار دیده شده است. این به این معنی است که

first noticed or detected when you use the verb  spot in this context, it means notice or detect,  

وقتی از فعل نقطه در این زمینه استفاده می‌کنید، برای اولین بار متوجه شده یا شناسایی می‌شود، به معنای متوجه یا تشخیص،

noticed, detect. Let me give you an example  using spot this is a verb so I could say  

متوجه شده، شناسایی است. اجازه دهید برای شما مثالی بزنم با استفاده از spot this یک فعل است تا بتوانم بگویم

I hope my boss doesn't spot any errors in  my report. I hope my boss doesn't notice  

امیدوارم رئیسم هیچ خطایی را در گزارش من تشخیص ندهد. امیدوارم رئیسم متوجه نشود که

doesn't detect. Another way of seeing seeing.  See basically I hope my boss doesn't see. See  

تشخیص نمی دهد. راه دیگری برای دیدن دیدن ببینید اساسا امیدوارم رئیسم نبیند. ببینید

because you're looking specifically  for it. I hope my boss doesn't spot  

زیرا به طور خاص به دنبال آن هستید. امیدوارم رئیس من

any errors in my report. Maybe it would  be better to say teacher for example.  

هیچ خطایی را در گزارش من تشخیص ندهد. شاید بهتر باشد مثلاً بگوییم معلم.

I hope my teacher doesn't spot any errors in my  report. Errors in my grammar or my punctuation,  

امیدوارم معلم من هیچ خطایی را در گزارش من تشخیص ندهد . برای مثال، اشتباهات در دستور زبان یا علائم نگارشی من،

my vocabulary, for example. So that could be  a good one. We also use this with people you  

واژگان من. بنابراین این می تواند یک مورد خوب باشد. ما همچنین از این مورد برای افرادی استفاده می‌کنیم که

could spot someone you might say I spotted  Sarah at the conference. So in this case,  

می‌توانید فردی را که ممکن است بگویید من سارا را در کنفرانس دیدم، تشخیص دهید. بنابراین در این مورد،

it makes sense because there are a lot of people  at the conference and then you see you notice you  

منطقی است زیرا افراد زیادی در کنفرانس هستند و بعد می‌بینید که متوجه می‌شوید

detect because you're looking for Sarah I think  Sarah is here. Oh, there she is. I spotted Sara  

چون به دنبال سارا می‌گردید، فکر می‌کنم سارا اینجاست. اوه، او آنجاست. من سارا را

at the conference. So it is a good one for now.  You can practice it with spot something like an  

در کنفرانس دیدم. بنابراین فعلاً خوب است. می‌توانید آن را با چیزی مثل

error in a report. Let's continue on Oh, we didn't  finish this. So first spotted first notice the bug  

خطا در گزارش تمرین کنید. بیایید ادامه دهیم اوه، ما این را تمام نکردیم. بنابراین اولین بار متوجه شد که اشکال   برای

was first noticed earlier this year, the problems  becoming more widespread going to more people with  

اولین بار در اوایل سال جاری مشاهده شد، مشکلات گسترده‌تر به افراد بیشتری می‌رسند و

more and more users claiming they have no  other option than to switch to Google Maps.  

کاربران بیشتری و بیشتر ادعا می‌کنند که گزینه دیگری جز تغییر به Google Maps ندارند.

All right. As such, some people believe this is  actually what Google wants in the first place  

خیلی خوب. به این ترتیب، برخی از مردم بر این باورند که در وهله اول این همان چیزی است که Google می‌خواهد

as they think that Waze could eventually have  the same fate as so many other Google products,  

زیرا فکر می‌کنند Waze در نهایت می‌تواند سرنوشتی مشابه بسیاری از محصولات دیگر Google،

including most recently, our beloved  Statia. I also don't know what Statia is,  

از جمله اخیراً، Statia مورد علاقه ما داشته باشد . من همچنین نمی‌دانم Statia چیست،

I don't know if his stadia or stadia I'm not  sure how to pronounce that A to be honest  

نمی‌دانم که آیا stadia یا stadia او، مطمئن نیستم که A را چگونه تلفظ کنم، صادقانه بگویم

stadia stadia. Do you know what this app is?  If you do share it in the comments as well?  

stadia stadia. آیا می دانید این برنامه چیست؟ اگر آن را در نظرات نیز به اشتراک بگذارید؟

Okay, let's continue on. So here's where our  headline came from. Is Google quitting ways  

باشه ادامه بدیم بنابراین تیتر ما از اینجا آمده است. آیا Google راه‌های   را ترک می‌کند

and letting it die? So by letting it die,  it means that if you ignore the product,  

و اجازه می‌دهد بمیرد؟ بنابراین، با اجازه دادن به آن، به این معنی است که اگر محصول را نادیده بگیرید،

you don't try to improve it. Eventually, more and  more people will stop using it and if zero people  

سعی در بهبود آن ندارید. در نهایت، افراد بیشتری استفاده از آن را متوقف خواهند کرد و اگر صفر نفر از

are using it, well, then the product won't exist  anymore. And in that sense, it's dead, right?  

آن استفاده کنند، خوب، آنگاه محصول دیگر وجود نخواهد داشت . و از این نظر، مرده است، درست است؟

Is Google quitting ways and letting it die?  One of the many users hitting the a4 mentioned  

آیا گوگل راه های خود را کنار می گذارد و اجازه می دهد بمیرد؟ یکی از بسیاری از کاربرانی که به مشکل a4 اشاره کرد

problem asked rhetorically, rhetorically,  when you ask something rhetorically,  

به صورت بلاغی سؤال کرد ، وقتی چیزی را به صورت بلاغی می پرسید،

you don't expect an answer. So here's a  question. How can I fix this book? Well,  

انتظار پاسخ ندارید. بنابراین اینجا یک سؤال است. چگونه می توانم این کتاب را تعمیر کنم؟ خوب،

let's imagine I see this question out loud.  And there are some other people around me and  

بیایید تصور کنیم که این سؤال را با صدای بلند می بینم. و چند نفر دیگر در اطراف من هستند و به

they kind of look at me like, What are you talking  about? What bug? Why would you think I know how to  

نوعی به من نگاه می کنند، در مورد چه چیزی صحبت می کنی ؟ چه اشکالی؟ چرا فکر می کنید من می دانم چگونه

fix it? But they don't actually see that they're  just like, huh, then I could say something like  

آن را برطرف کنم؟ اما آنها در واقع نمی‌دانند که درست مانند، ها، پس من می‌توانم چیزی بگویم

don't worry. It's a rhetorical question.  Don't worry, it's a rhetorical question,  

نگران نباشید. این یک سوال بلاغی است. نگران نباشید، این یک سوال بلاغی است،

which means I don't actually expect an answer. I  don't want an answer. I don't need an answer. I'm  

که به این معنی است که من واقعاً انتظار پاسخی ندارم. من پاسخی نمی‌خواهم. من نیازی به جواب ندارم

just saying it out loud. So it's a useful a useful  word to know. Notice here it's an adjective.  

فقط با صدای بلند می گویم. بنابراین دانستن کلمه مفیدی است. توجه کنید اینجا یک صفت است.

And here it's an odd verb is an adverb because  it modifies the verb ask and here it modifies the  

and here it's an odd verb یک قید است زیرا فعل ask را تغییر می دهد و در اینجا سؤال اسمی را تغییر می دهد

noun question. I do see a probably more commonly  as an adjective and it comes before question. It's  

. من یک صفت را معمولاً بیشتر به عنوان یک صفت می بینم و قبل از سؤال می آید. این

a rhetorical question. So rhetorical, no need to  answer. And I would say I don't want don't expect.  

یک سؤال بلاغی است. خیلی لفاظی است، نیازی به پاسخ نیست. و من می گویم نمی خواهم انتظار نداشته باشم.

Don't need an answer. I'm just talking  out loud. So I will get rid of that.  

نیازی به پاسخ نیست من فقط با صدای بلند صحبت می کنم. پس من از شر آن خلاص خواهم شد.

Let's continue on. So in this context, is  Google quitting ways or letting it die?  

بیایید ادامه دهیم. بنابراین، در این زمینه، آیا Google راه‌هایی را رها می‌کند یا اجازه می‌دهد بمیرد؟

He wasn't actually expecting anyone to answer  that. He was just saying it out loud. That's  

او در واقع انتظار نداشت کسی به آن پاسخ دهد. فقط با صدای بلند می گفت. این

what rhetorically means in this context.  All right. Let's continue on. Well, I do  

همان معنای بلاغی در این زمینه است. خیلی خوب. بیایید ادامه دهیم. خوب، من می‌دانم که

understand why so many people come down to such  a conclusion. Google isn't trying to get rid of  

چرا بسیاری از مردم به چنین نتیجه‌ای می‌رسند. Google سعی نمی‌کند از

ways the application is playing an essential part  in the company's long term commitment to solutions  

راه‌هایی خلاص شود که برنامه نقش مهمی در تعهد بلندمدت شرکت به راه‌حل‌هایی

aimed at improving the experience behind the wheel  behind the wheel. This means while you're driving,  

با هدف بهبود تجربه پشت فرمان بازی می‌کند . این به این معنی است که وقتی در حال رانندگی هستید،

because you're you as the driver, your position,  here's the wheel and I'm behind the wheel.  

چون شما به عنوان راننده هستید، موقعیت شما، اینجا فرمان است و من پشت فرمان هستم.

So we use this sometimes you'll see advertisements  now let's say this is alcohol. Someone might say,  

بنابراین ما گاهی اوقات از این استفاده می‌کنیم، شما تبلیغاتی را می‌بینید حالا فرض کنید این الکل است. ممکن است کسی بگوید،    مشروب

don't drink and get behind the wheel, which is  another way of saying don't drink and drive,  

نخورید و پشت فرمان بنشینید، که روش دیگری برای گفتن ننوشید و رانندگی کنید،

right. So it just means to be driving if  you're behind. The wheel. Now hearing notice,  

درست است. بنابراین اگر عقب هستید، فقط به معنای رانندگی است . چرخ. حالا با شنیدن اطلاعیه،   می‌گویند

they say come down to such a conclusion. That's  just another way of saying so many people reach  

به چنین نتیجه‌ای برسید. این فقط راه دیگری برای گفتن این است که بسیاری از مردم به

a conclusion. They get to that conclusion.  I'll just say you can reach a conclusion.  

نتیجه می رسند. آنها به این نتیجه می رسند. فقط میگم میتونی به نتیجه برسی

All right, and our final paragraph,  not a long time ago, Google brought  

بسیار خوب، و پاراگراف آخر ما، چندی پیش، Google

the Google Maps and Waze teams under the  same roof specifically to allow them to  

تیم‌های Google Maps و Waze را به طور خاص زیر یک سقف آورد تا به آن‌ها اجازه دهد

work together on innovations that would  eventually be aimed at users of both apps.  

روی نوآوری‌هایی با هم کار کنند که در نهایت کاربران هر دو برنامه را هدف قرار می‌دهند.

Okay, so under the same roof, well, above me  is a ceiling, but then on top of the ceiling  

خوب، پس در زیر همان سقف، خوب، بالای من یک سقف است، اما در بالای سقف

on the exterior, that's the roof of my house,  right. So the ceiling is what you see from the  

در قسمت بیرونی، این سقف خانه من است، درست است. بنابراین سقف همان چیزی است که از

inside or from the outside, you see the roofs,  so under the same roof, means on the same team,  

داخل یا از بیرون می‌بینید، سقف‌ها را می‌بینید، بنابراین در زیر یک سقف، یعنی در همان تیم،

basically, the teams were working perhaps at  separate locations. And now if they're under  

اساساً تیم‌ها شاید در مکان‌های جداگانه کار می‌کردند. و اکنون اگر زیر

the same roof, it means they're in one location.  So that's a could be a useful expression as well.  

یک سقف باشند، به این معنی است که در یک مکان هستند. بنابراین این می تواند یک عبارت مفید نیز باشد.

All right, so that is our article. Now what  I'll do is I'll read the article from start  

بسیار خوب، پس این مقاله ماست. اکنون کاری که انجام می‌دهم این است که مقاله را از ابتدا

to finish so you can focus on my pronunciation  and practice along with my pronunciation as well.  

تا پایان می‌خوانم تا بتوانید روی تلفظ من تمرکز کنید و همراه با تلفظ من تمرین کنید. آیا

Feels like Google is letting Waze die widespread  bug makes Google Maps the only option?  

احساس می‌کنید Google به Waze اجازه می‌دهد تا به طور گسترده از بین برود، اشکال Google Maps را تنها گزینه می‌کند؟

Well, the number of alternatives keeps growing  with renowned names like Tom, Tom and sidekick,  

خب، تعداد گزینه‌های جایگزین با نام‌های مشهوری مانند تام، تام و سایدکیک، و

also investing in similar software. Most people  continue to run Google Maps and Waze because of  

همچنین سرمایه‌گذاری روی نرم‌افزارهای مشابه، همچنان در حال افزایش است. اکثر مردم به دلایل واضح به اجرای Google Maps و Waze ادامه می‌دهند

obvious reasons. They are both free. They come  with state of the art navigation capabilities, and  

. هر دو آزاد هستند. آنها دارای قابلیت‌های ناوبری پیشرفته هستند و

they are owned by a technology giant that should  theoretically guarantee a bright future. And yet  

متعلق به یک غول فناوری هستند که از نظر تئوری باید آینده روشنی را تضمین کند. و با این حال، جای

it's not a surprise that things sometimes go wrong  for absolutely no clear reason. And in the case  

تعجب نیست که گاهی اوقات همه چیز بدون هیچ دلیل واضحی اشتباه می شود. و در

of ways, the most recent struggle comes down to  mysterious freezing happening on Android Auto.  

مورد راه‌ها، جدیدترین مبارزه به انجماد مرموز در Android Auto ختم می‌شود.

First audit earlier this year, the problem is  becoming more widespread. With more and more users  

اولین ممیزی در اوایل سال جاری، این مشکل در حال گسترده‌تر شدن است. با بیشتر و بیشتر کاربرانی که

claiming they have no other option than to switch  to Google Maps. As such, some people believe this  

ادعا می‌کنند هیچ گزینه دیگری جز تغییر به Google Maps ندارند. به این ترتیب، برخی از مردم بر این باورند که این

is actually what Google wants in the first place,  as they think that Waze could eventually have the  

در وهله اول همان چیزی است که گوگل می‌خواهد، زیرا فکر می‌کنند Waze در نهایت می‌تواند

same fate. As so many other Google products,  including most recently, our beloved Stadia.  

سرنوشت مشابهی داشته باشد. مانند بسیاری دیگر از محصولات Google، از جمله اخیراً Stadia محبوب ما.

Is Google quitting ways and letting it die? One  of the many users hitting the a4 mentioned problem  

آیا گوگل راه های خود را کنار می گذارد و اجازه می دهد بمیرد؟ یکی از بسیاری از کاربرانی که مشکل ذکر شده a4 را حل کرده است،

asked rhetorically Well, I do understand why so  many people come down to such a conclusion. Google  

به صورت بلاغی پرسید خوب، من می‌دانم که چرا بسیاری از افراد به چنین نتیجه‌گیری می‌رسند. Google

isn't trying to get rid of ways the application  is playing an essential part in the company's long  

سعی نمی‌کند از شر روش‌هایی خلاص شود که برنامه نقش مهمی در

term commitment to solutions aimed at improving  the experience behind the wheel. Not a long time  

تعهد بلندمدت شرکت به راه‌حل‌هایی با هدف بهبود تجربه پشت فرمان بازی می‌کند. چندی

ago, Google brought the Google Maps and Waze  teams under the same roof, specifically to  

پیش، Google تیم‌های Google Maps و Waze را زیر یک سقف قرار داد، به‌ویژه برای اینکه به

allow them to work together on innovations that  would eventually be aimed at users of both apps.

آنها اجازه دهد روی نوآوری‌هایی که نهایتاً کاربران هر دو برنامه را هدف قرار می‌دهند، با هم کار کنند.

Now feel free to hit pause take a break, go get  a cup of coffee or tea review the vocabulary you  

اکنون با ضربه زدن به مکث، استراحت کنید، بروید یک فنجان قهوه یا چای بنوشید واژگانی را که

just learned. And when you're ready, hit play,  and we'll continue on with the next article.

به تازگی آموخته‌اید مرور کنید. و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید، و ما با مقاله بعدی ادامه می‌دهیم.

Welcome to our article today so first  I'm going to read the article in full  

به مقاله امروز ما خوش آمدید، بنابراین ابتدا می‌خواهم مقاله را به طور کامل بخوانم

and you can practice along with my  pronunciation. So while do that now,  

و شما می‌توانید همراه با تلفظ من تمرین کنید . بنابراین، در حالی که اکنون این کار را انجام می‌دهید،

Netflix backlash leads to another password sharing  rule change Netflix has retracted password sharing  

واکنش متقابل Netflix منجر به تغییر قانون اشتراک‌گذاری رمز عبور دیگری می‌شود

restrictions that were apparently posted in error  on his platform. Earlier this week, the streamer  

. در اوایل این هفته، پخش‌کننده

had updated its rules for sharing passwords on  its Help Center page. It noted that once Netflix  

قوانین خود را برای اشتراک‌گذاری گذرواژه‌ها در صفحه مرکز راهنمایی خود به‌روزرسانی کرده بود. اشاره شد که یک بار

account is for people who live together in a  single household. Netflix further specify that  

حساب نتفلیکس برای افرادی است که با هم در یک خانواده زندگی می کنند. Netflix همچنین مشخص می‌کند که

people who do not live in your household will  need to use their own account to watch Netflix.  

افرادی که در خانه شما زندگی نمی‌کنند باید از حساب شخصی خود برای تماشای Netflix استفاده کنند.

The update was met with serious backlash with a  number of subscribers threatening to cancel their  

به‌روزرسانی با واکنش شدید تعدادی از مشترکین مواجه شد که آنها را تهدید به لغو

subscriptions. On Thursday, Netflix responded  to the situation and said the information was  

اشتراک خود کردند. روز پنجشنبه، نتفلیکس به این وضعیت پاسخ داد و گفت که اطلاعات به

shared accidentally. For a brief time yesterday. I  Help Center article containing information that is  

طور تصادفی به اشتراک گذاشته شده است. دیروز برای مدت کوتاهی مقاله «مرکز راهنمایی» حاوی اطلاعاتی که

only applicable to Chile, Costa Rica and Peru went  live in other countries and Netflix spokesperson  

فقط برای شیلی، کاستاریکا و پرو قابل استفاده است در کشورهای دیگر منتشر شد و سخنگوی Netflix   به

told The Guardian we have since updated it. The  Independent has contacted Netflix for comment  

گاردین گفت که ما از آن زمان آن را به‌روزرسانی کرده‌ایم. ایندیپندنت از سال گذشته برای نظر دادن با نتفلیکس تماس گرفته است

since last year. Netflix has been testing out  paid sharing in the three countries where an  

. نتفلیکس در حال آزمایش اشتراک‌گذاری پولی در سه کشوری است که در آن‌ها یک

account holder is required to pay for an extra  person identified as someone who lives outside  

دارنده حساب موظف است برای یک فرد اضافی که به‌عنوان فردی که خارج

of the account holders home to access service  in Costa Rica. The added fee costs $2.99 a month  

از خانه دارندگان حساب زندگی می‌کند تا به خدمات در کاستاریکا دسترسی داشته باشد، بپردازد. هزینه اضافه شده 2.99 دلار در ماه هزینه دارد

for people to have uninterrupted access to  Netflix. The help document explained that  

تا افراد دسترسی بی وقفه به Netflix داشته باشند. سند راهنما توضیح می‌داد که

people would have to keep watching  something from their home every 31  

مردم باید هر 31 روز به تماشای چیزی از خانه خود ادامه دهند

days. If they don't they will be asked to  enter a temporary code in order to log in.  

. اگر این کار را نکنند، از آنها خواسته می‌شود که برای ورود به سیستم، یک کد موقت وارد کنند.

Now let's review the article in more detail and  you'll learn some advanced vocabulary and sentence  

حالا بیایید مقاله را با جزئیات بیشتری مرور کنیم و ساختار واژگان و جملات پیشرفته‌ای را یاد خواهید گرفت

structure. So let's start with our headline.  Netflix backlash leads to another password  

. پس بیایید با تیتر خود شروع کنیم. عکس العمل Netflix منجر به

sharing rule change. So to understand the article  and the meaning you need to know what backlash  

تغییر قانون اشتراک گذاری رمز عبور دیگر می شود. بنابراین برای درک مقاله و معنای آن باید بدانید که عکس‌العمل به چه

means backlash. backlash is a noun and it's a  strong negative reaction to a change. A change or  

معناست. واکنش منفی یک اسم است و یک واکنش منفی قوی به یک تغییر است. یک تغییر یا

a decision. So the headlines suggests that there  was some sort of change or decision by Netflix and  

یک تصمیم. بنابراین سرفصل‌ها نشان می‌دهند که نتفلیکس نوعی تغییر یا تصمیم وجود دارد و

the general public said no, no, no, we don't like  that. That backlash. This is commonly used with  

عموم مردم می‌گویند نه، نه، نه، ما آن را دوست نداریم . آن واکنش متقابل این معمولاً برای

the government, but it can be used with companies  as well. So you might say the government's  

دولت استفاده می‌شود، اما می‌توان آن را با شرکت‌ها نیز استفاده کرد. بنابراین ممکن است بگویید

I'll just say decision, whatever their decision  is the government's decision, their policy that  

تصمیم دولت   من فقط می گویم، تصمیم آنها هر تصمیمی  تصمیم دولت است، سیاست آنها که

change the new law the government's decision  resulted in backlash, which means people were  

قانون جدید را تغییر می دهد تصمیم دولت منجر به واکنش شد، به این معنی که مردم

upset what No, I don't want that. I don't like  that. They complain. That is backlash. We commonly  

ناراحت بودند که نه، من این را نمی خواهم. من آن را دوست ندارم شکایت می کنند. این واکنش متقابل است. ما معمولاً

modify this, you might say resulted in a lot of  backlash to just emphasize the severity of it.  

این را اصلاح می‌کنیم، شاید بگویید که منجر به واکنش‌های زیادی شد تا فقط بر شدت آن تأکید کنیم.

So you can use this if your company introduce  something new and the employees are really upset  

بنابراین، اگر شرکت شما چیز جدیدی معرفی کرد و کارمندان واقعاً

about it. That that feeling from the employees  that is backlash. Alright, so let's find out what  

از آن ناراحت هستند، می‌توانید از آن استفاده کنید. این احساس از جانب کارمندان که با واکنش مواجه می شود. بسیار خوب، پس بیایید بفهمیم

this back lash is all about. Netflix has retracted  password sharing restrictions that were apparently  

این مژه پشت سر چیست. نتفلیکس محدودیت‌های اشتراک‌گذاری رمز عبور را که ظاهراً

posted in error on its platform. Okay, retracted  is when you take something back. So they had these  

به اشتباه در پلتفرم آن پست شده بود، پس گرفت. بسیار خوب، پس گرفته زمانی است که چیزی را پس می گیرید. بنابراین آنها این

restrictions live. And then there was backlash,  strong neighbor negative reaction. So then they  

محدودیت‌ها را داشتند. و سپس واکنش منفی، واکنش منفی شدید همسایه وجود داشت. پس

took it back. They said no no, no, we'll get rid  of it. We'll cancel that restriction. So to take  

آن را پس گرفتند. گفتند نه نه، نه، از شر آن خلاص می شویم. ما آن محدودیت را لغو خواهیم کرد. بنابراین برای

something back to take back. A decision is also  used with statements. So a politician could say,  

پس گرفتن   چیزی برای پس گرفتن. یک تصمیم نیز با عبارات استفاده می‌شود. بنابراین یک سیاستمدار می‌تواند بگوید،

my opinion is and then later on, he could retract  that statement, which means he takes his opinion  

نظر من این است و بعداً، می‌تواند آن گزاره را پس بگیرد، به این معنی که نظرش را

back, because maybe he got a lot of backlash for  his opinion or his statement. So to take back.  

پس می‌گیرد، زیرا ممکن است به خاطر نظر یا گفته‌اش واکنش‌های زیادی دریافت کند . بنابراین برای پس گرفتن.

Another way of saying is to reverse to reverse  a decision. First you say yes, we're going to  

راه دیگر گفتن، معکوس کردن برای معکوس کردن یک تصمیم است. ابتدا می گویید بله، ما

do this and then you reverse it and you say, No,  we're not going to do that. So that's retracted.  

این کار را انجام می دهیم و سپس آن را برعکس می کنید و می گویید، نه، ما آن کار را انجام نمی دهیم. پس آن پس گرفته شده است.

And what did they retract the restrictions? The  password sharing restrictions that were apparently  

و چه چیزی محدودیت ها را پس گرفتند؟ محدودیت‌های اشتراک‌گذاری گذرواژه که ظاهراً به

posted in error on its platform, apparently  is a great adverb to add to your vocabulary,  

اشتباه در پلتفرم آن پست شده است، ظاهراً یک قید عالی برای افزودن به دایره لغات شماست،

because it's used this is an adverb is used when  you're not 100% certain if something is true.  

زیرا از آن استفاده می‌شود، این قید زمانی است که صد در صد مطمئن نیستید که چیزی درست است یا خیر.

So I might say, apparently, we have to work late  this weekend. Now if I just say we have to work  

بنابراین می‌توانم بگویم، ظاهراً، این آخر هفته باید تا دیروقت کار کنیم. حالا اگر فقط بگویم باید تا

late this weekend. It sounds like a statement. So  it sounds like a fact this is happening. But if I  

دیر وقت آخر هفته کار کنیم. به نظر می رسد یک بیانیه. بنابراین به نظر می رسد این یک واقعیت است. اما اگر

add apparently, then there's some doubt this might  not happen. Now, notice my placement here I put  

ظاهراً اضافه کنم، تردیدی وجود دارد که ممکن است این اتفاق نیفتد. اکنون، به قرارگیری من در اینجا توجه کنید که

it at the beginning, which is very common. You can  also say you can put it at the end and you can say  

آن را در ابتدا قرار داده ام، که بسیار رایج است. همچنین می‌توانید بگویید که می‌توانید آن را در آخر قرار دهید و می‌توانید بگویید

we have to work late this weekend, apparently,  or you can put it in front of your verb. And  

ظاهراً باید این آخر هفته تا دیروقت کار کنیم، یا می‌توانید آن را جلوی فعل خود قرار دهید. و

in this case, it would be let me copy this here.  We apparently have to work late this weekend. So  

در این مورد، اجازه دارم این را اینجا کپی کنم. ظاهراً آخر هفته باید تا دیر وقت کار کنیم. بنابراین

in front of your verb, and that's where they  have it here in front of the verb. Alright,  

جلوی فعل شما، و اینجاست که آنها آن را  اینجا جلوی فعل دارند. بسیار خوب،

so that's the different sentence structures and  this is a great advert to have in your vocabulary.  

پس ساختارهای جملات مختلف این است و این یک تبلیغ عالی برای داشتن واژگان شماست.

Let's continue on. Earlier this week. The streamer  had updated its rules for sharing passwords on  

بیایید ادامه دهیم. اوایل این هفته. پخش‌کننده قوانین خود را برای اشتراک‌گذاری گذرواژه‌ها در

its Help Center page. Okay the streamer This is  Netflix because Netflix streams content online. So  

صفحه مرکز راهنمایی خود به‌روزرسانی کرده بود. خوب پخش کننده این Netflix است زیرا Netflix محتوا را به صورت آنلاین پخش می کند. بنابراین

they're just referring to Netflix as the streamer.  The streamer had updated its rules. And this is  

آنها فقط به نتفلیکس به عنوان پخش کننده اشاره می کنند. پخش کننده قوانین خود را به روز کرده بود. و این

for this sharing passwords, but then remember,  they retracted it. They took it back because of  

برای این گذرواژه‌های اشتراک‌گذاری است، اما به یاد داشته باشید، آن‌ها آن را پس گرفتند. آنها آن را به دلیل

the backlash the strong negative reaction from  the public from the users. Let's continue on.  

واکنش منفی شدید کاربران از سوی عموم مردم پس گرفتند. بیایید ادامه دهیم.

It noted that one's Netflix account is  for people who live together in a single  

اشاره شد که حساب نتفلیکس یک نفر برای افرادی است که با هم در یک

household. Netflix further specified that people  who do not live in your household will need to  

خانواده زندگی می کنند. نتفلیکس همچنین تصریح کرد که افرادی که در خانه شما زندگی نمی‌کنند باید از

use their own account to watch Netflix. To  be honest, I'm not really sure what this  

حساب شخصی خود برای تماشای Netflix استفاده کنند. صادقانه بگویم، من واقعاً مطمئن نیستم که این به چه

means. Does this mean that if I have a Netflix  account and I want to go to my friend's house,  

معناست. آیا این بدان معناست که اگر من یک حساب Netflix داشته باشم و بخواهم به خانه دوستم بروم،

and I want to use my Netflix account at  my friend's house, it won't work because  

و بخواهم از حساب Netflix خود در خانه دوستم استفاده کنم، کار نمی کند زیرا

I don't live in my friend's household. I don't  really understand what this means to be honest.  

من در خانه دوستم زندگی نمی کنم. من واقعاً نمی‌فهمم صادقانه بودن این به چه معناست.

And maybe that's why there was a lot of backlash  because it was quite confusing. The public didn't  

و شاید به همین دلیل بود که واکنش‌های منفی زیادی به وجود آمد، زیرا کاملاً گیج‌کننده بود. عموم مردم

understand it. Maybe you understand what this  means and you can let me know in the comments.  

آن را نفهمیدند. شاید متوجه شده باشید که این به چه معناست و می توانید در نظرات به من اطلاع دهید.

Now let's take a look at this here. It noted. This  is a great verb. It's used commonly in business  

حالا بیایید نگاهی به این موضوع در اینجا بیاندازیم. اشاره کرد. این یک فعل عالی است. معمولاً در

writing in formal writing and spoken English  as well. But in more of a business context,  

نوشتن تجاری در نوشتار رسمی و انگلیسی گفتاری نیز استفاده می‌شود. اما بیشتر در زمینه تجاری،

this isn't really a social verb. A casual verb is  more of a professional verb. So it simply means to  

این واقعاً یک فعل اجتماعی نیست. یک فعل گاه به گاه بیشتر یک فعل حرفه ای است. بنابراین به سادگی به معنای

notice something but let me show you how you've  probably seen this but maybe you don't feel quite  

توجه به چیزی است، اما اجازه دهید به شما نشان دهم که احتمالاً چگونه آن را دیده‌اید، اما شاید در

confident using it and now you will. We commonly  use this with please note, please note, and then  

استفاده از آن کاملاً اعتماد به نفس نداشته باشید و اکنون خواهید دید. ما معمولاً از آن با لطفاً توجه داشته باشید، لطفاً توجه داشته باشید، استفاده می‌کنیم، و سپس   به

you tell the person what you want them to know,  what information do you want them to notice? Okay,  

فرد می‌گویید که چه چیزی را می‌خواهید بداند، چه اطلاعاتی را می‌خواهید متوجه شود؟ بسیار خوب،

please note that I'm out of the office until three  o'clock PM. So you might send this to your team in  

لطفاً توجه داشته باشید که من تا ساعت سه بعد از ظهر از دفتر خارج هستم . بنابراین می‌توانید این را در   گپ برای تیم خود ارسال کنید

chat. Please note that I'm out of the office until  three so if they message you and you don't reply,  

. لطفاً توجه داشته باشید که من تا سه ساعت خارج از دفتر هستم، بنابراین اگر به شما پیام دادند و شما پاسخ ندهید،

they know why please know that. Now we use  this a lot in presentations. You might say.  

آنها می‌دانند چرا لطفاً این را بدانید. اکنون ما از این بسیار در ارائه‌ها استفاده می‌کنیم. ممکن است بگویید.

Note that the sales have doubled in the last  two quarters, for example. So you're giving a  

توجه داشته باشید که برای مثال، فروش در دو سه ماهه گذشته دو برابر شده است . بنابراین شما یک

presentation and there's a lot of information  in the presentation, but you want them to pay  

ارائه   ارائه می‌دهید و اطلاعات زیادی در ارائه وجود دارد، اما می‌خواهید

attention to something specific, you can see  verbally know that the sales have doubled in  

به چیز خاصی توجه کنند، می‌توانید به صورت شفاهی متوجه شوید که فروش در

the last two quarters. It's another way of saying  notice, notice is just another way of saying that  

دو سه ماهه گذشته دو برابر شده است. این روش دیگری برای گفتن اخطار است، اخطار فقط راه دیگری برای گفتن آن است

and you can add please to be more polite or you  can use the imperative know that which is used for  

و می‌توانید برای مودب‌تر بودن لطفاً اضافه کنید یا می‌توانید از دستور ضروری بدانید که برای

directions. So that's a great verb to have in your  professional vocabulary. Let's continue on. The  

مسیرها استفاده می‌شود. بنابراین این یک فعل عالی است که در واژگان حرفه‌ای شما وجود دارد . بیایید ادامه دهیم.

update was met with serious backlash. So before I  use the modifier a lot of and here they're using  

به‌روزرسانی با واکنش شدیدی مواجه شد. بنابراین قبل از اینکه من از اصلاح‌کننده زیاد استفاده کنم و در اینجا آن‌ها از

serious and of course serious it sounds stronger  than saying a lot of backlash, serious backlash  

جدی و البته جدی استفاده می‌کنند، قوی‌تر از گفتن واکنش‌های متقابل زیاد است، واکنش‌های متقابل جدی

that instantly sounds a lot stronger. So you can  imagine the negative reaction was quite strong.  

که فوراً بسیار قوی‌تر به نظر می‌رسد. بنابراین می‌توانید تصور کنید که واکنش منفی بسیار قوی بود.

If you say there was serious backlash when our  company canceled the conference, for example. So  

به عنوان مثال، اگر بگویید وقتی شرکت ما کنفرانس را لغو کرد، واکنش شدیدی داشت. بنابراین

a very strong negative reaction from the public  the update was met with serious backlash with a  

یک واکنش منفی بسیار شدید از سوی مردم ، این به‌روزرسانی با واکنش شدید

number of subscribers threatening to cancel their  subscriptions. All right, let's continue on. On  

تعدادی از مشترکین مواجه شد که اشتراکات خود را لغو می‌کنند . بسیار خب، بیایید ادامه دهیم. روز

Thursday, Netflix responded to the situation and  said the information was shared accidentally.  

پنجشنبه، نتفلیکس به این وضعیت پاسخ داد و گفت که اطلاعات به طور تصادفی به اشتراک گذاشته شده است.

So they didn't intend to share the  information that would be the opposite.  

بنابراین آنها قصد نداشتند اطلاعاتی را به اشتراک بگذارند که برعکس باشد.

If you intend to do something then  it isn't accidental. So you could  

اگر قصد انجام کاری را دارید، تصادفی نیست. بنابراین می‌توانید

say that we didn't intend to share the  information. So this is the same as saying  

بگویید که ما قصد نداریم اطلاعات را به اشتراک بگذاریم . بنابراین این همان است که می گوییم

the information was shared accidentally. Now  I could also say we share the information  

اطلاعات به طور تصادفی به اشتراک گذاشته شده است. اکنون همچنین می‌توانم بگویم که

accidentally, when you put it in the passive. This  is commonly done when you want to avoid taking  

وقتی شما آن را در حالت غیرفعال قرار می‌دهید، به‌طور تصادفی اطلاعات را به اشتراک می‌گذاریم. این معمولاً زمانی انجام می‌شود که می‌خواهید از مسئولیت‌پذیری اجتناب کنید

responsibility because notice the difference. The  information was shared accidentally compared to  

زیرا متوجه تفاوت می‌شوید. اطلاعات به‌طور تصادفی در مقایسه با

we share the information accidentally or I share  the information accidentally. It sounds like I'm  

ما به اشتراک گذاشته شده است یا من به‌طور تصادفی اطلاعات را به اشتراک می‌گذارم.

more responsible or were more responsible when I  use the active form. And it sounds like we're less  

وقتی از فرم فعال استفاده می‌کنم، به نظر می‌رسد که مسئولیت بیشتری دارم یا مسئولیت‌پذیرتر هستم . و به نظر می‌رسد

responsible when the passive form is used, which  is why companies commonly talk like that. And it  

وقتی از فرم غیرفعال استفاده می‌شود مسئولیت کمتری داریم، به همین دلیل است که شرکت‌ها معمولاً چنین صحبت می‌کنند. و این به

means the same as we didn't intend to share the  information. Now let's say the opposite is true.  

همان معناست که ما قصد نداشتیم اطلاعات را به اشتراک بگذاریم . حالا فرض کنیم برعکس است.

And you want it to share the information you  could say we intended to share the information  

و می‌خواهید اطلاعاتی را به اشتراک بگذارد که می‌توانید بگویید ما قصد داشتیم اطلاعات را به اشتراک بگذاریم

and just that we intended to share  the information so this is the same  

و فقط قصد داشتیم اطلاعات را به اشتراک بگذاریم، بنابراین این همان چیزی است که می‌گوییم

as saying we plan to share the information  it was our intent to share the information.  

قصد داریم اطلاعات را به اشتراک بگذاریم ، هدف ما اشتراک‌گذاری اطلاعات بود.

Okay, let's continue on. For a brief time  yesterday. Brief is a short period of time  

باشه ادامه بدیم دیروز برای مدت کوتاهی . مختصر یک دوره زمانی کوتاه است

so another way of saying that for a short period  of time, is more common if you're using short is  

بنابراین روش دیگری برای گفتن این که برای یک دوره کوتاه زمانی، رایج‌تر است اگر از کوتاه استفاده می‌کنید،

more common to to say a short period of time. But  for brief you can just say brief for a brief time  

برای گفتن یک دوره کوتاه بیشتر رایج است. اما به طور خلاصه می‌توانید برای مدت کوتاهی

yesterday for a short period of time yesterday.  I Help Center article containing information  

دیروز را برای مدت کوتاهی دیروز بگویید. مقاله I Help Center حاوی اطلاعات

that is only applicable to Chile. Costa Rica and  Peru. So only applicable to is saying that Chile,  

که فقط برای شیلی قابل اجرا است. کاستاریکا و پرو. بنابراین فقط در مورد اینکه گفته می‌شود شیلی،

Costa Rica and Peru, the restrictions or the  information was for them and not for others.  

کاستاریکا و پرو، محدودیت‌ها یا اطلاعات مربوط به آن‌ها بود و نه برای دیگران، قابل اعمال است.

So they have different rules or regulations  or policies in these countries compared to  

بنابراین آنها قوانین یا مقررات یا سیاست‌های متفاوتی در این کشورها در مقایسه با

other countries. So that's only applicable to and  this is commonly used with rules or policies you  

سایر کشورها دارند. بنابراین این فقط برای آن قابل اجرا است و معمولاً با قوانین یا خط‌مشی‌هایی که

could say oh, that rule is only applicable to new  employees. So maybe there's a probationary period,  

می‌توانید بگویید آه، این قانون فقط برای کارمندان جدید قابل اجرا است استفاده می‌شود . بنابراین شاید یک دوره آزمایشی وجود داشته باشد،

but it's only applicable to new employees. Another  word we use that's very common is apply that rule  

اما فقط برای کارمندان جدید قابل اجرا است. کلمه دیگری که استفاده می‌کنیم و بسیار رایج است این است که آن قانون را اعمال کنید

so I can see the exact same thing. That rule only  notice the changes I'm making. That rule only  

بنابراین من می‌توانم دقیقاً همان چیزی را ببینم. این قانون فقط به تغییراتی که من ایجاد می‌کنم توجه می‌کند. این قانون فقط

applies to new employees. So something applies  to something, a rule, a policy decision.  

برای کارمندان جدید اعمال می‌شود. بنابراین چیزی برای چیزی، یک قانون، یک تصمیم سیاستی اعمال می‌شود.

But notice here I need my verb to be that rule  is only applicable to because it's with the verb  

اما توجه داشته باشید که در اینجا I need my verb to be که این قانون فقط برای آن قابل اجرا است زیرا با فعل

to be. Let's say I wanted to talk about rules,  plural. Well, first of all, I would have to change  

to be است. فرض کنید می‌خواستم در مورد قوانین، جمع صحبت کنم. خوب، اول از همه، باید تغییر دهم

that to those for plural those rules are only  applicable. That rule only applies those rules  

که به مواردی که برای جمع هستند، این قوانین فقط قابل اجرا هستند. این قانون فقط آن قوانین را اعمال می‌کند   که

only applied to new employees. So of course you  have to conjugate your verbs accordingly. So this  

فقط برای کارمندان جدید اعمال می‌شود. بنابراین مطمئناً باید افعال خود را بر این اساس صرف کنید. بنابراین این

Help Center article that was available for a short  period of time. A brief time wasn't for everybody.  

مقاله مرکز راهنمایی که برای مدت کوتاهی در دسترس بود . یک زمان کوتاه برای همه نبود.

So if you read this from Australia, or France  or Germany, it doesn't apply to you. It only  

بنابراین اگر این را از استرالیا، یا فرانسه یا آلمان می‌خوانید، برای شما صدق نمی‌کند. فقط

applies to these three countries. All right, let's  continue on. The Independent has contacted Netflix  

برای این سه کشور اعمال می‌شود. بسیار خوب، بیایید ادامه دهیم. ایندیپندنت برای نظر دادن با نتفلیکس   تماس گرفته است

for comments. All right. Good to know since last  year, Netflix has been testing out paid sharing in  

. خیلی خوب. خوب است بدانید که از سال گذشته، نتفلیکس اشتراک‌گذاری پولی را در

the three countries Okay, so the three countries  we know that it's Chile, Costa Rica and Peru.  

سه کشور آزمایش کرده است، بسیار خوب، بنابراین سه کشوری که می‌دانیم شیلی، کاستاریکا و پرو هستند.

Now here has been testing out our present perfect  continuous present perfect continuous because it's  

اکنون در اینجا در حال آزمایش ما اکنون کامل  حال کامل پیوسته است، زیرا

an action that started in the past last year,  and it continues until now. So they're still  

اقدامی است که در سال گذشته شروع شده است، و تا کنون ادامه دارد. بنابراین آن‌ها هنوز

doing it present perfect continuous. Now  in this case, adding out to the verb Test,  

آن را به صورت پیوسته کامل انجام می‌دهند. اکنون در این مورد، با اضافه کردن به فعل Test،

test out test it really there's no difference  here. Netflix has been testing paid sharing.  

تست کردن را آزمایش کنید، واقعاً هیچ تفاوتی در اینجا وجود ندارد. نتفلیکس در حال آزمایش اشتراک‌گذاری پولی است.

Netflix has been testing out page sharing there is  no difference sometimes that happens with phrasal  

نتفلیکس در حال آزمایش اشتراک‌گذاری صفحه است، هیچ تفاوتی وجود ندارد که گاهی اوقات با افعال عبارتی اتفاق می‌افتد،

verbs we add an out or an up we add a preposition  but it doesn't change the meaning. This is one of  

ما یک out یا up اضافه می‌کنیم، یک حرف اضافه اضافه می‌کنیم، اما معنی آن را تغییر نمی‌دهد. این یکی از

those cases. So paid sharing, whatever that is in  the three countries. So I guess they'll tell us  

آن موارد است. بنابراین اشتراک‌گذاری پولی، هر چه که در سه کشور باشد. بنابراین حدس می‌زنم اکنون به ما بگویند

now where an account holder is required to pay for  an extra person identified as someone who lives  

که یک دارنده حساب باید برای یک فرد اضافی که به‌عنوان فردی که

outside of the account holders home. Okay, so I  guess if I want my friend to access my Netflix, I  

خارج از خانه دارندگان حساب زندگی می‌کند، بپردازد. بسیار خوب، پس حدس می‌زنم اگر می‌خواهم دوستم به نتفلیکس من دسترسی داشته باشد،

have to pay a small fee of 299 a month so I guess  it's cheaper than my friend paying $15 a month for  

باید مبلغ کمی ۲۹۹ در ماه بپردازم، بنابراین حدس می‌زنم که ارزان‌تر از این است که دوستم ۱۵ دلار در ماه برای

Netflix. She can just pay 299 a month and have  access to my account. I guess that's what it is.  

Netflix بپردازد. او فقط می تواند ماهانه 299 پرداخت کند و به حساب من دسترسی داشته باشد. حدس می زنم همین باشد.

All right, and then they just identify what a  extra person is someone who lives outside of  

بسیار خوب، و سپس آنها فقط تشخیص می دهند که فردی که خارج از

the account holders home to access service.  So in Costa Rica, the added fee costs 299 a  

خانه دارندگان حساب برای دسترسی به خدمات، چه فردی اضافی است. بنابراین در کاستاریکا، هزینه اضافه شده 299 در ماه هزینه دارد

month. I guess that seems pretty reasonable  to give someone access to your account.  

. من حدس می‌زنم که خیلی منطقی به نظر می‌رسد که به کسی اجازه دسترسی به حساب شما را بدهید.

What do you think? Does that  sound reasonable? I don't know.  

شما چی فکر میکنید؟ آیا این معقول به نظر می رسد؟ من نمی دانم.

For people to have I interrupted access to  Netflix. The help document explained that  

دسترسی افراد به نتفلیکس را قطع کردم . سند راهنما توضیح می‌داد که

people would have to keep watching something from  their home every 31 days. Okay, so I'm not sure  

افراد باید هر 31 روز یک بار از خانه خود چیزی را تماشا کنند. بسیار خوب، بنابراین مطمئن نیستم

what happens if you don't watch Netflix for 31  days. Do they cancel your account? I'm not sure  

اگر نتفلیکس را به مدت 31  روز تماشا نکنید چه اتفاقی می‌افتد . آیا آنها حساب شما را لغو می کنند؟ مطمئن نیستم

if they don't oh, this is what happens. If they  don't. They will be asked to enter a temporary  

اگر این کار را نکنند، این چیزی است که اتفاق می افتد. اگر این کار را نکنند. از آن‌ها خواسته می‌شود یک

code in order to log in. Okay, I guess people  didn't like that and that's why there was a lot  

کد موقت برای ورود به سیستم وارد کنند. بسیار خوب، من حدس می‌زنم که مردم آن را دوست نداشتند و به همین دلیل است که

of backlash, which is the negative reaction. So  maybe if you're watching this from Costa Rica,  

واکنش‌های منفی زیادی وجود داشت که این واکنش منفی است. بنابراین شاید اگر این را از کاستاریکا،

Chile or Peru, maybe this article makes more  sense to you. I don't quite understand the  

شیلی یا پرو تماشا می‌کنید، شاید این مقاله برای شما منطقی‌تر باشد. من کاملاً نمی‌دانم

change that Netflix is talking about here.  Because I haven't heard about it. But you  

تغییری که نتفلیکس در اینجا درباره آن صحبت می‌کند. چون در موردش نشنیدم اما شما  از این درس

didn't learn a lot of useful vocabulary  from this lesson. So I hope you enjoyed it.

واژگان مفید زیادی یاد نگرفتید . پس امیدوارم لذت برده باشید.

Now feel free to hit pause take a break, go get  a cup of coffee or tea review the vocabulary you  

اکنون با ضربه زدن به مکث، استراحت کنید، بروید یک فنجان قهوه یا چای بنوشید واژگانی را که

just learned. And when you're ready, hit play,  and we'll continue on with the next article.

Welcome to our article we have a very interesting  topic we're talking about Brit coin that's right,  

به تازگی آموخته‌اید مرور کنید. و وقتی آماده شدید، روی play ضربه بزنید، و ما با مقاله بعدی ادامه می‌دهیم.

به مقاله ما خوش آمدید، موضوع بسیار جالبی داریم که در مورد سکه بریت صحبت می کنیم که درست است،

not Bitcoin but Brit coin. So first, I'm going  to read the article in full and you can follow  

نه بیت کوین بلکه کوین بریت. بنابراین ابتدا می‌خواهم مقاله را به طور کامل بخوانم و شما می‌توانید

along with my pronunciation. red coin could  arrive in the second half of the decade. The  

تلفظ من را دنبال کنید. سکه قرمز ممکن است در نیمه دوم دهه وارد شود.

United Kingdom is pushing ahead with plans  to create a digital pound issued by the Bank  

بریتانیا در حال پیشبرد برنامه‌هایی برای ایجاد یک پوند دیجیتال صادر شده توسط بانک

of England that would offer a stable alternative  to Bitcoin or ether. While cash is here to stay,  

انگلستان است که جایگزینی پایدار برای بیت‌کوین یا اتر ارائه می‌کند. در حالی که پول نقد اینجا باقی مانده است،

a digital pound issued and backed by the Bank of  England could be a new way to pay that's trusted,  

یک پوند دیجیتال صادر شده و تحت حمایت بانک انگلستان می‌تواند روش جدیدی برای پرداخت باشد که قابل اعتماد است،

a sensible and easy to use. UK finance  minister Jeremy Hunt said in a statement,  

یک روش معقول و آسان برای استفاده. جرمی هانت، وزیر دارایی بریتانیا در بیانیه‌ای گفت:

the Bank of England and the Treasury said the  decision about whether to roll out a digital  

بانک انگلستان و خزانه‌داری گفتند که تصمیم در مورد عرضه یک

pound, which has been nicknamed Brit coin will  be made around the middle of the decade. Central  

پوند دیجیتالی که به آن سکه بریتانیا لقب گرفته است، در اواسط دهه آینده اتخاذ خواهد شد. با

banks around the world are considering whether  to issue digital currencies, as more parts of  

توجه به اینکه بخش‌های بیشتری از اقتصاد آنلاین می‌شود، بانک‌های مرکزی در سراسر جهان در حال بررسی این هستند که آیا ارزهای دیجیتال صادر کنند

the economy move online. Unlike cryptocurrencies  that are currently available, these coins would  

. برخلاف ارزهای دیجیتالی که در حال حاضر در دسترس هستند، این سکه‌ها

have official backing which would result in  a stable value and need they can be used for  

دارای پشتوانه رسمی هستند که منجر به یک ارزش پایدار و نیاز به استفاده از آنها برای

everyday spending. Central Bank digital currencies  could make online spending more convenient, ease  

هزینه‌های روزانه می‌شود. ارزهای دیجیتال بانک مرکزی می‌توانند هزینه‌های آنلاین را راحت‌تر کنند،

cross border transactions and boost competition  among providers of digital financial assets.  

تراکنش‌های فرامرزی را آسان‌تر کنند و رقابت را میان ارائه‌دهندگان دارایی‌های مالی دیجیتال تقویت کنند.

In his speech in November, Sir John Cunliffe  Deputy Governor of the Bank of England for  

در سخنرانی خود در ماه نوامبر، سر جان کانلیف معاون رئیس بانک انگلستان برای

financial stability, said that without a digital  pound, a few big players could dominate and  

ثبات مالی، گفت که بدون یک پوند دیجیتال، چند بازیگر بزرگ می توانند بر

perhaps control innovation in payment services.  But major details of digital currencies still need  

نوآوری در خدمات پرداخت تسلط داشته باشند و شاید آن را کنترل کنند. اما جزئیات عمده ارزهای دیجیتال هنوز باید

to be hashed out. critics worry that the rollout  by central banks could cause enormous disruption  

هش شود. منتقدان نگرانند که

if people raise to swap cash for a digital  alternative. Another fear is privacy since  

اگر مردم برای مبادله پول نقد با یک جایگزین دیجیتال جمع‌آوری کنند، عرضه توسط بانک‌های مرکزی می‌تواند باعث اختلال عظیم شود . ترس دیگر حریم خصوصی است زیرا

digital currencies would give government's new  insights into how people are spending their money.  

ارزهای دیجیتال بینش جدیدی را در مورد نحوه خرج کردن پول مردم به دولت ارائه می دهند.

Now let's look at the article in more detail  and I'll explain some advanced vocabulary and  

اکنون بیایید مقاله را با جزئیات بیشتری بررسی کنیم و برخی از واژگان پیشرفته و

grammar topics. So let's start with our headline.  Brick coin could arrive in the second half of the  

مباحث گرامری را توضیح خواهم داد. پس بیایید با تیتر خود شروع کنیم. سکه آجری ممکن است در نیمه دوم دهه  وارد شود

decade. So the second half of the decade that  would be 2025 or after so not too long from now  

. بنابراین نیمه دوم دهه که سال 2025 خواهد بود یا بعد از این مدت نه چندان طولانی

we could have brick coin. The United Kingdom  is pushing ahead with plans so to push ahead  

می‌توانیم سکه آجری داشته باشیم. بریتانیا با برنامه‌هایی پیش می‌رود، بنابراین پیشبرد

with something usually plans or a project or a  proposal is another way of just saying advancing  

با چیزی که معمولاً طرح‌ها یا پروژه‌ها یا پیشنهادهایی را انجام می‌دهد، راه دیگری است برای گفتنِ «پیش‌رفتن» با

with plans going ahead with plans through seeding  with so many different ways you could say this,  

برنامه‌هایی که با روش‌های بسیار متفاوتی که می‌توانید این را بگویید،

all of them are honestly quite common. One I  hear a lot is going ahead with I probably hear  

همه آن‌ها صادقانه بسیار رایج هستند. یکی از مواردی که خیلی شنیده‌ام دارد پیش می‌رود، احتمالاً

this more than pushing ahead with but then we also  have is proceeding with. So our preposition would  

این را بیشتر از پیشروی می‌شنوم، اما پس از آن ما نیز داریم در حال ادامه دادن است. بنابراین حرف اضافه ما

be with proceeding with you don't see proceeding  ahead with in this case is just proceeding with  

با ادامه دادن با شما نمی‌بینید که ادامه با  در این مورد فقط ادامه  است

and then a plan a policy a change something  like that. So let me give you an example.  

و سپس یک سیاست برنامه‌ریزی برای تغییر چیزی شبیه به آن است. بنابراین اجازه دهید برای شما مثالی بزنم.

You could say my company is pushing ahead with the  conference. So notice here I used a now you can  

می توانید بگویید که شرکت من در حال پیشبرد کنفرانس است. بنابراین توجه کنید که در اینجا من از یک اکنون استفاده کردم که می‌توانید

push ahead with something specific. So it means  they're proceeding with the conference. They're  

با چیز خاصی پیش بروید. بنابراین به این معنی است که آنها به کنفرانس ادامه می‌دهند. آنها

going to have the conference and they're going  to create more plans for it. Now in our example  

قرار است کنفرانس را برگزار کنند و برنامه‌های بیشتری برای آن ایجاد کنند. اکنون در مثال ما

here with plans plans is a verb I plan to attend  the conference. It's a verb but it can also be a  

اینجا با plans plans یک فعل است که من قصد دارم در کنفرانس شرکت کنم. این یک فعل است اما می تواند یک اسم نیز باشد

noun. Do you have plans tonight, for example? And  in this case, is it a verb or a noun pushing ahead  

. مثلا امشب برنامه ای داری؟ و در این مورد، آیا این یک فعل یا اسمی است که

with plans? It's a noun. And I know that because  grammatically the sentence requires a noun or  

با نقشه‌ها پیش می‌رود؟ این یک اسم است. و من می دانم که چون جمله از نظر دستوری به یک اسم یا فعل نیاز دارد،

a verb but the verb would be in the gerund form  because with is a preposition. So grammatically,  

اما فعل به شکل جیروند خواهد بود زیرا with یک حرف اضافه است. بنابراین از نظر دستوری،

this can't be a verb because it would be  incorrect. We need the gerund verb. My company  

این نمی تواند یک فعل باشد زیرا نادرست است. ما به فعل جیروند نیاز داریم. شرکت من   در حال

is pushing ahead with and then I could say with  planning the conference, so I need a Jaren verb.  

پیشروی با برنامه‌ریزی کنفرانس است، بنابراین به یک فعل Jaren نیاز دارم. بیایید به

Let's continue on so pushing ahead with plans  to create a digital pound issued by the Bank  

برنامه‌های خود برای ایجاد یک پوند دیجیتال صادر شده توسط بانک

of England that would offer a stable alternative  to Bitcoin or ether ether is just another type of  

انگلستان ادامه دهیم که جایگزینی پایدار برای بیت‌کوین یا اتر اتر باشد، نوع دیگری از

cryptocurrency. Okay, let's continue on. This is  a quote from the UK finance minister, while cash  

ارز دیجیتال است. باشه ادامه بدیم این یک نقل قول از وزیر دارایی بریتانیا است، در حالی که پول نقد

is here to stay. So something is here to stay. I  think this is probably obvious, but it means it's,  

اینجاست. پس چیزی اینجاست که بماند. من فکر می‌کنم این احتمالاً واضح است، اما به این معنی است که اینطور است،   به این

it's not going to disappear anytime soon. I  could say working from home is here to say at  

زودی ناپدید نمی‌شود. می‌توانم بگویم کار از خانه اینجاست تا بگویم در

the beginning of the pandemic, everybody thought  out working from home was going to be temporary.  

آغاز همه‌گیری، همه فکر می‌کردند کار از خانه موقتی است.

But now it's here to stay maybe not 100% of the  time, but it's definitely changed the way that  

اما اکنون اینجاست که می‌ماند، شاید 100٪ مواقع نباشد ، اما قطعاً نحوه

people work. So it's a great expression to have in  your vocabulary. I think you'll use it a lot and  

کار افراد تغییر کرده است. بنابراین بیان عالی است که در واژگان خود داشته باشید. فکر می‌کنم زیاد از آن استفاده می‌کنید و

notice you need the verb to be with the expression  to be here to stay. While cash is here to say a  

متوجه می‌شوید که برای ماندن به فعل to be با عبارت «به اینجا» نیاز دارید . در حالی که پول نقد اینجاست تا بگوییم یک

digital pound issued and backed by the bank. Of  England to be backed by just means that the Bank  

پوند دیجیتال صادر شده و توسط بانک پشتیبانی می‌شود. حمایت از انگلستان فقط به این معنی است که بانک

of England supports it. The Bank of England is  responsible for it that's backed by backed by  

انگلستان از آن حمایت می کند. بانک انگلستان مسئولیت آن را بر عهده دارد که

the Bank of England could be a new way to pay  that's trusted, and it's trusted because it's  

backed by the Bank of England trusted assessable  assessable means it's available to many, many,  

توسط بانک مرکزی انگلستان پشتیبانی می‌شود.

many people so widely available and easy to  use. UK finance minister said in the statement  

مردم بسیار در دسترس و آسان برای استفاده. وزیر دارایی بریتانیا در این بیانیه گفت:

the Bank of England and the Treasury said the  decision about whether to roll out a digital  

بانک انگلستان و خزانه داری گفتند تصمیم در مورد استفاده از

pound to roll out this is a phrasal verb we  have our verb and a preposition. And this is  

پوند دیجیتالی برای عرضه این یک فعل عبارتی است که ما فعل و حرف اضافه خود را داریم. و این زمانی است که وقتی چیزی را

when you introduce introduce something when  you make something available so to roll out  

در دسترس قرار می‌دهید، چیزی را معرفی می‌کنید تا آن را عرضه کنید

to make something available and that something is  usually a service or a product. So in this case,  

تا چیزی را در دسترس قرار دهید و آن چیزی معمولاً یک سرویس یا محصول است. بنابراین در این مورد،

the digital pound that would be a product  and you're making it available. You're  

پوند دیجیتالی که یک محصول خواهد بود و شما آن را در دسترس قرار می دهید. شما

introducing it for the first time you're making  it available for the first time which is where  

برای اولین بار آن را معرفی می‌کنید و برای اولین بار آن را در دسترس قرار می‌دهید، یعنی همان جایی که

the introduce it comes from. Let me give you  another example. This is commonly used by the  

معرفی آن از آنجا آمده است. اجازه بدهید مثال دیگری بزنم. این معمولاً توسط

government when they introduce a new policy or  regulation. You could say they rolled out so our  

دولت هنگام معرفی یک خط‌مشی یا مقررات جدید استفاده می‌شود. می‌توان گفت که آن‌ها شروع به کار کردند، بنابراین

government just rolled out a new tax incentive.  They introduced it for the first time and roll of  

دولت ما یک مشوق مالیاتی جدید ارائه کرد. آنها آن را برای اولین بار معرفی کردند و رول

course is our verb so you need to conjugate  that verb here. It's in the past simple.  

دوره فعل ما است، بنابراین شما باید آن فعل را در اینجا به هم متصل کنید. این در گذشته ساده است.

Okay, which has been nicknamed Brit coin. So this  isn't the official name. I know that because they  

خوب، که به سکه بریتانیا لقب گرفته است. بنابراین این نام رسمی نیست. من این را می دانم زیرا آنها از

use a nickname. A nickname is an alternative name.  So my name is Jennifer. My family calls me Jenny.  

نام مستعار استفاده می کنند. نام مستعار یک نام جایگزین است. پس اسم من جنیفر است. خانواده من به من می گویند جنی.

So that could be my nickname is Jenny but it's  not my official name. So an alternative name.  

بنابراین ممکن است نام مستعار من جنی باشد، اما این نام رسمی من نیست. بنابراین یک نام جایگزین.

An alternative name for someone or something.  And we use this a lot with people we have a  

نام جایگزین برای کسی یا چیزی. و ما از این موضوع برای افرادی استفاده می‌کنیم که

close relationship with your family  or significant other your friends.  

با خانواده‌تان یا دوستان مهمتان رابطه نزدیک داریم.

You probably call them a nickname more than their  real name. So what's your nickname? Do you have a  

شما احتمالاً آنها را بیشتر از نام واقعی آنها یک نام مستعار صدا می کنید . پس نام مستعار شما چیست؟ آیا

nickname? Share in the comments below. And just so  you know, I don't actually like the name Jenny. I  

نام مستعار دارید؟ در نظرات زیر به اشتراک بگذارید. و فقط می دانید، من در واقع از نام جنی خوشم نمی آید.

tolerate my family calling me Jenny but I actually  don't like that. Name. So don't call me It's  

تحمل می‌کنم خانواده‌ام مرا جنی صدا بزنند، اما در واقع آن را دوست ندارم. نام. پس با من تماس نگیرید.

alright, let's continue on which has been  nicknamed Bitcoin. So again, not the official  

اشکالی ندارد، بیایید به آن که بیت کوین لقب گرفته است ادامه دهیم. بنابراین، دوباره، نام رسمی نیست

name, but it's possible they do take that as the  official name would be made around the middle of  

، اما ممکن است آنها آن را به عنوان نام رسمی در اواسط

the decade. Central banks around the world are  considering whether to issue digital currencies as  

دهه ایجاد کنند. بانک‌های مرکزی در سراسر جهان در حال بررسی این هستند که آیا با

more parts of the economy move online. All right,  so right now they're just considering it. They're  

حرکت آنلاین بخش‌های بیشتری از اقتصاد، ارزهای دیجیتال صادر کنند یا خیر. بسیار خوب، پس در حال حاضر آنها فقط در حال بررسی آن هستند. آنها در حال

deciding if we should do it. So of course, this  is an excellent time to use our present continuous  

تصمیم گیری هستند که آیا ما باید این کار را انجام دهیم. بنابراین مطمئناً، این زمان بسیار خوبی برای استفاده از زمان کنونی استمراری است

because it's taking place right now. Right now  they're considering whether to do this. So maybe  

زیرا در حال حاضر در حال انجام است. در حال حاضر آنها در حال بررسی این هستند که آیا این کار را انجام دهند یا خیر. بنابراین ممکن است

your country is having the same conversation as  well about having a digital currency that's going  

کشور شما هم در مورد داشتن یک ارز دیجیتالی که قرار است

to be backed by your government or your central  bank. Remember backed by is supported by unlike  

توسط دولت یا بانک مرکزی شما حمایت شود، صحبت می کند . به یاد داشته باشید که پشتوانه توسط، بر خلاف

cryptocurrencies that are currently available,  these coins would have official backing we already  

ارزهای دیجیتالی که در حال حاضر در دسترس هستند، پشتیبانی می‌شود، این سکه‌ها دارای پشتوانه رسمی هستند که قبلاً

talked about that to be backed by to have official  backing, which would result in a stable value and  

درباره آن صحبت کردیم      که باید پشتوانه آن برای داشتن پشتوانه رسمی  پشتیبانی شود ، که منجر به یک ارزش پایدار می‌شود و

mean they could be used for every day spending.  Let's talk about starting a sentence with unlike  

یعنی می‌توان از آنها برای هزینه روزانه استفاده کرد. . بیایید در مورد شروع یک جمله با unlike صحبت کنیم

because this is a great sentence structure  to have in your vocabulary. I could say on  

زیرا این یک ساختار جمله عالی است که در واژگان شما وجود دارد. می‌توانم بگویم

like the United States, Canada has free  health care. So this is a way of saying  

مانند ایالات متحده، کانادا دارای مراقبت‌های بهداشتی رایگان است. بنابراین این راهی برای گفتن است

Canada has free health care. Okay, so that  part does not change, but the US doesn't.  

کانادا دارای مراقبت های بهداشتی رایگان است. بسیار خوب، به طوری که آن قسمت تغییر نمی کند، اما ایالات متحده تغییر نمی کند.

So these two sentences mean the same thing.  Now I could reverse this. And I could say  

پس معنی این دو جمله یکسان است. حالا می توانستم این را برعکس کنم. و می توانم بگویم که

the US doesn't have free health care.  

ایالات متحده مراقبت های بهداشتی رایگان ندارد.

But Canada does. I could also say that just as  an alternative they mean the exact same thing.  

اما کانادا این کار را می کند. همچنین می‌توانم بگویم که به‌عنوان یک جایگزین، دقیقاً همان معنی را دارند.

But I learned starting with unlike because notice,  it's the most concise which means the short is out  

اما من یاد گرفتم که با بر خلاف شروع کنم زیرا توجه کنید، مختصرترین است که به این معنی است که کوتاه

of all options. So when you use this, you can use  less words, but communicate the exact same message  

از همه گزینه‌ها خارج است. بنابراین وقتی از این استفاده می‌کنید، می‌توانید از کلمات کمتری استفاده کنید، اما دقیقاً همان پیام   را

which is always preferred. And this is a great  way but remember when you use this, unlike the  

که همیشه ترجیح داده می‌شود، منتقل کنید. و این یک راه عالی است، اما به یاد داشته باشید که وقتی از آن استفاده می‌کنید، برخلاف

US you're saying the US does not have or does not  do whatever your second sentence is so remember,  

ایالات متحده که می‌گویید ایالات متحده هر کاری که جمله دوم شما است انجام نمی‌دهد یا ندارد، بنابراین به یاد داشته باشید،

the Brit coin would have official banking, but  all their cryptocurrencies don't because they  

کوین بریتانیا دارای بانکداری رسمی خواهد بود، اما همه ارزهای رمزنگاری شده آن‌ها انجام نمی‌شود. 't به این دلیل که آنها از

used unlike so that's a really great sentence  structure. I encourage you to practice that.  

آن‌ها استفاده می‌کردند، بنابراین ساختار جمله‌ای واقعاً عالی است . من شما را به تمرین آن تشویق می کنم.

Now the result of that is they'll have a stable  value because it's backed by the Bank of England,  

اکنون نتیجه آن این است که ارزش پایداری خواهند داشت زیرا توسط بانک انگلستان حمایت می‌شود

and that can be used for everyday spending. Let's  talk about every day. Now notice it's one word,  

و می‌توان از آن برای هزینه‌های روزانه استفاده کرد. بیایید درباره هر روز صحبت کنیم. اکنون توجه کنید که یک کلمه است،

as one word is an adjective, adjective and it  means common, or typical. So common spending, what  

زیرا یک کلمه یک صفت است، صفت و به معنای رایج یا معمولی است. بنابراین، هزینه‌های رایج،

would that be things like things you buy everyday,  like gas, groceries, expenses for your kids. Those  

چیزهایی مانند چیزهایی که هر روز می‌خرید، مانند بنزین، مواد غذایی، هزینه‌های فرزندانتان چیست. آن‌ها

are everyday spending, your mortgage, your cell  phone bill, things like that everyday spending.  

خرج‌های روزمره، وام مسکن، قبض تلفن همراهتان، چیزهایی مانند این هزینه‌های روزانه هستند.

Now compare that to our adverb of frequency,  which would be I buy milk every day,  

حالا آن را با قید بسامد ما مقایسه کنید، که می‌تواند هر روز،

every day. This as an adverb of frequency means  seven days a week, right? Every day. That's a lot  

هر روز شیر می‌خرم. این به عنوان قید فراوانی به معنای هفت روز در هفته است، درست است؟ هر روز. این مقدار زیادی

of milk. I don't know what you're doing with all  milk. I buy milk every day. Milk is an every day  

شیر است. من نمی دانم با همه شیر چه می کنید . من هر روز شیر می خرم. شیر خرید روزانه است

purchase. So here in this case, because  it's one word, I know that this is the  

. بنابراین در اینجا در این مورد، چون یک کلمه است، می‌دانم که این

adjective it describes purchase and it just  means typical or common. Let's continue on  

صفتی است که خرید را توصیف می‌کند و فقط به معنای معمولی یا رایج است. بیایید در

central bank. digital currencies could make  online spending more convenient is cross  

بانک مرکزی ادامه دهیم. ارزهای دیجیتالی می‌توانند هزینه‌های آنلاین را راحت‌تر کنند،

border transaction. So cross border would be from  Canada to the US, US to Mexico, Mexico to France,  

مبادلات فرامرزی. بنابراین مرزهای فرامرزی از کانادا به ایالات متحده، ایالات متحده به مکزیک، مکزیک تا فرانسه خواهد بود،

that's cross border and personally I think that  is the best advantage of cryptocurrencies is  

این مرزی است و شخصاً فکر می‌کنم که بهترین مزیت ارزهای رمزنگاری شده،

the cross border transactions. What about you?  And boost competition boost is another way of  

تراکنش‌های فرامرزی است. تو چطور؟ و افزایش رقابت راه دیگری برای افزایش

seeing increase. It's a very common way of seeing  increase, increase competition among providers  

افزایش است. این یک روش بسیار رایج برای مشاهده افزایش، افزایش رقابت بین ارائه‌دهندگان

of digital financial assets. So these are all the  advantages of cryptocurrencies digital currencies.  

دارایی‌های مالی دیجیتال است. بنابراین اینها همه مزایای ارزهای دیجیتال ارزهای دیجیتال است.

Continue on in his speech in November, Sir  John Cunliffe, Deputy Governor of the Bank  

در ادامه سخنان خود در نوامبر، سر جان کانلیف، معاون رئیس بانک

of England for financial stability, said that  without a digital pound, a few big players could  

انگلیس برای ثبات مالی، گفت که بدون پوند دیجیتال، چند بازیگر بزرگ می‌توانند بر

dominate and perhaps control innovation in payment  services. So this just talks about his point here.  

نوآوری در خدمات پرداخت تسلط داشته باشند و شاید آن را کنترل کنند . بنابراین این فقط در مورد نظر او در اینجا صحبت می کند.

About having competition and remember increasing  competition. That's one of the benefits of having  

درباره داشتن رقابت و افزایش رقابت را به خاطر بسپارید . این یکی از مزایای داشتن

a bank digital currency, a digital currency backed  by the bank. Let's take a look so that without a  

یک ارز دیجیتال بانکی است، یک ارز دیجیتال که توسط بانک پشتیبانی می‌شود. بیایید نگاهی بیندازیم تا بدون

digital pound, now notice our sentence structure  because we have without and then we have a now  

پوند دیجیتال، اکنون به ساختار جمله خود توجه کنید، زیرا بدون داریم و سپس یک اکنون داریم

which is great. That's very common. You can also  have without and then a verb, but you would need  

که عالی است. این بسیار رایج است. همچنین می‌توانید بدون و سپس یک فعل داشته باشید، اما به

a gerund verb because without is a preposition.  So I could say the exact same thing. But I need  

یک فعل جیروند نیاز دارید زیرا بدون حرف اضافه است. بنابراین من می توانم دقیقا همان چیزی را بگویم. اما من

a verb instead of a noun. So I could simply  say said that without having a digital pound.  

به جای اسم به یک فعل نیاز دارم. بنابراین می‌توانم به سادگی بگویم بدون داشتن یک پوند دیجیتال.

That could be an easy verb to add there. Without  having a digital patent. Just remember without is  

این می تواند یک فعل آسان برای اضافه کردن در آنجا باشد. بدون داشتن حق ثبت اختراع دیجیتال. فقط به یاد داشته باشید بدون

a preposition. So if you have a verb, it needs  to be the gerund verb, which is verb plus ing.  

یک حرف اضافه است. بنابراین اگر فعل دارید، باید فعل جیروند باشد که فعل به اضافه ing است.

A few big players could dominate and perhaps  control innovation in payment services. So a  

چند بازیگر بزرگ می توانند بر نوآوری در خدمات پرداخت تسلط داشته باشند و شاید آن را کنترل کنند. بنابراین،

payment services service is just how you pay  credit card, debit card Pay Pal cryptocurrency.  

خدمات خدمات پرداخت دقیقاً نحوه پرداخت کارت اعتباری، کارت نقدی، ارز دیجیتال Pay Pal است.

Those are all payment services. And our last  paragraph, the major details of digital currencies  

اینها همه خدمات پرداخت هستند. و آخرین پاراگراف ما، جزئیات اصلی ارزهای دیجیتال

still need to be hashed out. This is a great  phrasal verb. When you have something else,  

هنوز باید هش شود. این یک فعل عبارتی عالی است. وقتی چیز دیگری دارید، درباره

you discuss the details of the plan. So let's  say we want to have a conference. Okay, but we  

جزئیات طرح بحث می‌کنید. بنابراین، فرض کنید می‌خواهیم کنفرانسی داشته باشیم. بسیار خوب، اما ما

need to hash it out. When is it going to take  place? Who are the speakers going to be? Who is  

باید آن را هش کنیم. کی قرار است برگزار شود ؟ سخنرانان قرار است چه کسانی باشند؟ چه کسی

going to attend how many people will attend? What  will the price be? So those are all the details  

قرار است در چند نفر شرکت کند؟ قیمت چقدر خواهد بود؟ بنابراین اینها همه جزئیات   هستند که

you need to make decisions on. So the process of  making those decisions the conversations back and  

برای تصمیم گیری در مورد آنها نیاز دارید. بنابراین، فرآیند تصمیم‌گیری، مکالمه‌ها را پشت سر هم می‌کند

forth that is hash out to hash out. So to hash out  this is a phrasal verb to hash something out this  

که درهم‌سازی شده است. بنابراین هش کردن این یک فعل عبارتی برای درهم کردن چیزی است

something is the details and this is to decide on  the details of a plan or project or a proposal.  

چیزی جزئیات است و این برای تصمیم‌گیری درباره جزئیات یک طرح یا پروژه یا یک پیشنهاد است.

Now you could do this when you're planning a  vacation so you can use this in an everyday  

اکنون می‌توانید این کار را زمانی انجام دهید که در حال برنامه‌ریزی تعطیلات هستید، بنابراین می‌توانید از آن در

context, everyday context. So we typical a  normal context such as planning a vacation,  

زمینه‌های روزمره، زمینه‌های روزمره استفاده کنید. بنابراین، ما یک بافت معمولی مانند برنامه‌ریزی تعطیلات را معمول می‌کنیم،

you need to hash out where you're going to stay  your itinerary and your travel arrangements and  

باید مشخص کنید که در کجا قرار است بمانید برنامه سفر و ترتیبات سفر و

everything else. So let's say you are planning  a vacation with your family. You could say Let's  

هر چیز دیگری. بنابراین فرض کنید در حال برنامه ریزی برای تعطیلات با خانواده خود هستید. می‌توانید بگویید بیایید

meet tonight and hash out the details. Now notice  here that the sentence is in the passive form  

امشب با هم ملاقات کنیم و جزئیات را درهم کنیم. اکنون در اینجا توجه کنید که جمله به صورت غیرفعال است

to be hashed. Out. So let's use an example  and combine it with another phrasal verb we  

تا هش شود. بیرون. بنابراین بیایید از یک مثال استفاده کنیم و آن را با یک فعل عبارتی دیگر ترکیب کنیم

learn to roll out which means to introduce to make  available for the first time so the government is  

که یاد می‌گیریم آن را به کار ببریم، یعنی معرفی کنیم تا برای اولین بار در دسترس قرار دهیم، بنابراین دولت در حال

rolling out a new tax incentive, but this specific  details need to be hashed out. Okay, the details  

ارائه مشوق مالیاتی جدیدی است، اما این جزئیات خاص باید حذف شوند. بسیار خوب، جزئیات

need to be hashed out this is still the passive  sentence. If it were an active sentence, it would  

باید هش شوند، این جمله هنوز غیرفعال است . اگر این یک جمله فعال بود، به این دلیل بود که

be the government is hashing out the details.  So let me write that. The government is hashing  

دولت جزئیات را هش می‌کرد. پس بگذار آن را بنویسم. دولت در حال هش

out the Present Continuous because it's taking  place now. The government is hashing out the  

کردن Present Continuous است زیرا اکنون در حال وقوع است. دولت در حال هش کردن

details for its new tax incentive. Now hopefully  you would hash out the details before you roll  

جزئیات برای مشوق مالیاتی جدید خود است. اکنون امیدواریم قبل از انتشار  چیزی، جزئیات را هش کنید

something out. But this is just an example to  use both of the phrasal verbs in one sentence.  

. اما این فقط یک مثال برای استفاده از هر دو افعال عبارتی در یک جمله است.

Okay critics so people who don't think there  should be a digital currency backed by the central  

خوب، منتقدان، بنابراین افرادی که فکر نمی‌کنند باید یک ارز دیجیتال با حمایت بانک مرکزی وجود داشته باشد

bank the Brit coin the critics worry that their  roll out. So notice here, it's the same meaning,  

. بنابراین به اینجا توجه کنید، معنی یکسان است،

but it's a now and I know it's a noun because it's  there. For one, you possess something. You don't  

اما اکنون است و می‌دانم که یک اسم است زیرا آنجاست. برای یکی، شما چیزی را دارید. شما

possess a verb so I have my possessive and the  spelling as well. It's one word so I know this is  

فعل ندارید، بنابراین من دارای املای خود و املا هستم. این یک کلمه است بنابراین می دانم که این

a noun. And it's similar to say their introduction  how I could use introduce as a verb or a noun.  

یک اسم است. و شبیه این است که مقدمه آنها را بگویم  که چگونه می توانم از معرفی به عنوان فعل یا اسم استفاده کنم.

So this is a noun, their rollout by central  banks could cause enormous disruption IT people  

بنابراین این یک اسم است، عرضه آن‌ها توسط بانک‌های مرکزی می‌تواند باعث اختلال عظیمی شود که افراد فناوری اطلاعات

raised to swap cash for digital alternatives for a  digital alternative. Okay to swap. So I have cash.  

برای مبادله پول نقد با جایگزین‌های دیجیتالی با جایگزین دیجیتالی تشکیل شده‌اند. خوب برای تعویض. پس من پول نقد دارم.

And this is the cryptocurrency. I'm going to  swap. So I'm going to give you cash and then  

و این همان ارز دیجیتال است. می‌خواهم مبادله کنم. بنابراین من به شما پول نقد می دهم و سپس

get a digital currency. I'm going to swap them  that's what it means. So it's when you replace one  

یک ارز دیجیتال دریافت می کنم. می‌خواهم آن‌ها را عوض کنم معنی آن همین است. بنابراین ممکن است بگویم زمانی است که شما یک

thing or another thing, I might say. Just a silly  example I have this blue pen. I want to swap it  

چیز یا چیز دیگری را جایگزین می کنید. فقط یک مثال احمقانه من این خودکار آبی را دارم. می‌خواهم آن را

for this pink pen. So I'm going to replace my blue  pen with my pink pen. That is to swap to swap.  

با این خودکار صورتی عوض کنم. بنابراین من قصد دارم خودکار آبی خود را با خودکار صورتی خود جایگزین کنم. یعنی مبادله به مبادله.

Let me write that definition to replace one  thing with another and in this case, cash and  

بگذارید این تعریف را بنویسم تا یک چیز را با چیز دیگری جایگزین کنم و در این مورد، پول نقد و

digital currency. Now to raise it means that just  well you know what a race is you go really fast,  

ارز دیجیتال را جایگزین کنم. حالا بالا بردن آن به این معنی است که خوب می‌دانید چه مسابقه‌ای است که خیلی سریع پیش می‌روید،

right? So once this digital currency is available,  lots of people might say I want it I want it and  

درست است؟ بنابراین وقتی این ارز دیجیتال در دسترس باشد، بسیاری از مردم ممکن است بگویند من آن را می‌خواهم، آن را می‌خواهم و

then they're going to swap their cash. That's  what they think could happen and that will  

سپس می‌خواهند پول نقد خود را مبادله کنند. این همان چیزی است که آنها فکر می‌کنند می‌تواند اتفاق بیفتد و باعث ایجاد

cause disruption disruption is a negative  thing is when everything is going smoothly,  

اختلال می‌شود، اختلال یک چیز منفی است، زمانی که همه چیز به‌آرامی پیش می‌رود،

but then there's some sort of issue that causes  problems. And that could happen if people raise  

اما پس از آن نوعی مشکل وجود دارد که باعث ایجاد مشکلات می‌شود. و اگر مردم برای تعویض آن بالا بیاورند، ممکن است این اتفاق بیفتد

to swap it. So race to this means to move very  quickly. move quick quickly, to achieve something.  

. بنابراین رقابت برای این به معنای حرکت بسیار سریع است. سریع حرکت کنید، برای رسیدن به چیزی.

Now you might say just to use race to the  government is racing to roll out their new  

اکنون ممکن است بگویید که فقط برای استفاده از نژاد، دولت در حال رقابت برای اجرای مشوق مالیاتی جدید خود است

tax incentive. So maybe they're trying to do this  very, very quickly. Maybe they have a deadline.  

. بنابراین شاید آنها سعی می کنند این کار را خیلی خیلی سریع انجام دهند. شاید مهلت دارند.

They publicly announced that it has to be done  by the end of the week. So now they're racing to  

آنها به طور عمومی اعلام کردند که این کار باید تا پایان هفته انجام شود. بنابراین اکنون آنها برای

do it. They're moving very quickly to accomplish  it to achieve it. Another fear is privacy since  

انجام این کار مسابقه می دهند. آنها برای دستیابی به آن خیلی سریع در حال انجام آن هستند . ترس دیگر حریم خصوصی است زیرا

digital currencies would give governments new  insights into how people are spending their money.  

ارزهای دیجیتال بینش جدیدی را در مورد نحوه خرج کردن پول مردم به دولت ها می دهد.

So this talks about some of the potential  drawbacks the negatives of the cryptocurrency  

بنابراین، این در مورد برخی از معایب احتمالی منفی ارزهای دیجیتال صحبت می کند

and that is the end of our article. So what  do you think if there was a government backed  

و این پایان مقاله ما است. بنابراین، اگر یک

cryptocurrency digital currency available in your  city, your country? Would you be interested in it?  

ارز دیجیتال ارز دیجیتال با حمایت دولت در شهر و کشور شما موجود باشد، چه فکر می‌کنید؟ آیا شما به آن علاقه مند هستید؟

I don't think I definitely would. And mainly  for the reason of cross border transactions.  

فکر نمی کنم قطعا این کار را بکنم. و عمدتاً به دلیل معاملات فرامرزی.

I think it would make it so much easier. So feel  free to share your comments on the topic as well.

من فکر می کنم این کار را بسیار آسان تر می کند. بنابراین با خیال راحت نظرات خود را در مورد موضوع نیز به اشتراک بگذارید.

Amazing job with this lesson now what  was your favorite new word from this  

کار شگفت انگیز با این درس حالا کلمه جدید مورد علاقه شما از این

lesson? Leave that in the comments below  and leave an example sentence practicing  

درس چه بود؟ آن را در نظرات زیر بگذارید و یک جمله مثال برای تمرین

your new vocabulary. And if you found this  lesson helpful, please hit the like button,  

واژگان جدید خود بگذارید. و اگر این درس برای شما مفید بود، لطفاً دکمه لایک را بزنید،

share it with your friends and of  course subscribe. And before you go,  

آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید و البته مشترک شوید. و قبل از رفتن،

make sure you head to my website and get your  free speaking Guide. In this guide, I share  

مطمئن شوید که به وب‌سایت من سر می‌زنید و راهنمای سخنرانی رایگان خود را دریافت می‌کنید. در این راهنما، من

six tips on how to speak English fluently and  confidently and it's all my time Happy studying

شش نکته در مورد نحوه صحبت کردن به انگلیسی روان و با اعتماد به نفس را به اشتراک می‌گذارم و این همه وقت من است برای مطالعه شاد